Telegram Web Link
🔴تأیید نظر رنانی از سوی مهاجمان

🔺۲۲ خرداد ۱۴۰۴

🔘چند روز پیش یک ویدیوی بسیار کوتاه از آقای دکتر محسن رنانی منتشر شد که گویا در جریان رونمایی از برخی کتاب‌های چاپ شده زیر نظر ایشان در باره توسعه اظهار شده بود. این ویدیو در باره اثرات ازدواج‌های خانوادگی بر وضعیت مغز است و ایشان نتیجه گرفته بود که مسأله توسعه چون مرتبط با توانایی‌های مغزی است، ماجرای توسعه بویژه در ایران بسیار پیچیده و طولانی‌مدت است.

🔘صادقانه باید گفت که اگر فقط و فقط همین زمان کوتاه از سخنرانی ایشان را شنیده باشیم و نه تنها بقیه آن سخنان را نشنویم، بلکه آثار قبلی و گسترده آقای رنانی را هم ندانیم، ناامید و متأسف می‌شویم. هر چند به عنوان مخاطب آن گزاره هیچ آشنایی با موضوع و نیز اطلاع از درستی یا نادرستی آن ادعای علمی ندارم، من هم از دیدن آن نظر تعجب کردم، ولی بلافاصله سه نکته به ذهنم آمد.

🔘اول اینکه بقیه سخنرانی کجاست؟ معلوم بود که این بخش از مطلب، حالت معترضه و حاشیه‌ای دارد و باید کل متن را شنید. دوم اینکه آقای رنانی را همه می‌شناسیم، با کلیات نگاه او و تعهدش برای کمک به جامعه و مردم و حکومت برای برون‌رفت از این وضع آشناییم. این دو دقیقه را باید به آن همه جملات و گزاره‌های روشن ارجاع داد و فهم نمود. سوم اینکه در بدترین حالت این نظر یا استنتاج او نادرست است. خوب! اینکه مسأله‌ای نیست.

🔘همه ما نظرات غیر دقیق و نادرست می‌گوییم، بویژه در سخنرانی‌ها که تسلط به همه ابعاد بحث قدری سخت است و گاه به صورت ارتجالی سخن می‌گوییم و امکان بازگشت و اصلاح هم نیست. بنابراین به راحتی آن دو دقیقه را نادیده گرفتم و معتقد بودم که اگر اصراری بر آن داشته باشد حتماً تکرار می‌کند و شرح می‌دهد.

🔘تا اینجا مسأله مهمی نبود. برای همه پیش می‌آید. ولی هنگامی که واکنش‌ها علیه او را دیدم، متأسف شدم. البته برخی واکنش‌ها هتاکانه و بی‌ادبانه از افراد عادی و بعضاً ناشناس بود که چندان جای تعجب نداشت. اینها پول می‌گیرند که همین برخوردها را کنند. اگر هم پول نگیرند بیش از این قادر به واکنش معقول نیستند.

🔘ولی مواجهه تند برخی افراد اسم و رسم‌دار موجب تأسف شد. اول فکر کردم که آنان در موضوع مطروحه از جناب رنانی اطلاعات بیشتری دارند، ولی دیدم که آنان‌ هم آشنایی ندارند فقط با چنین مضمونی مخالف هستند که البته مخالفت ایراد نداشت، ولی هجوم هتاکانه و از موضع بالا به کسی که در حد و توان خود در عرصه تحلیل و اندیشه مشغول کنشگری است، چیزی جز بروز فرهنگ استبدادی نیست.

🔘حکومت‌ها هم با همین رویکردها دیگران را مورد تهاجم قرار داده و آزادی را محدود می‌کنند. به نظرم رسید که گویی نوعی انتقام‌گیری از رنانی در ذهن و ضمیر پرخاش‌کنندگان وجود داشته که اکنون فرصت بیان آن را پیدا کرده‌اند. این نحوه برخورد خشن و غیرمنطقی برای فضای سیاسی و فکری مثل زهر افعی مرگبار است. به جای همه این توهین‌ها و فخرفروشی‌های فکری می‌توانستند توضیح دهند که چرا این نظر نادرست است.

🔘ایراد من فقط به این نیست که چرا با شخص رنانی این برخورد شده است. معتقدم که این گونه برخورد در مسایل سیاسی و فکری با هیچ کسی مفید و ثمربخش نیست. چند نفر در ایران هستند که بدون چشمداشت و به صورت مستمر و با ادبیاتی متین تحلیل و نظر خود را به جامعه ارایه می‌کنند؟ قطعاً محسن رنانی یکی از آنان است، و اکنون این گونه بی‌محابا به او حمله می‌شود.

🔘البته این نوع حملات به جایگاه فرد مورد تهاجم اثری تعیین‌کننده ندارد، بلکه برای حمله‌کنندگان مذموم و ناپسند است، البته فضای عمومی بحث و گفتگو را هم خراب می‌کند. قرار نیست که همه مطابق میل ما حرف بزنند که اگر چنین بود قطعاً نیازی به حرف زدن دیگران نبود.

🔘اتفاقاً استدلال آقای رنانی در توضیح پیچیده و زمان‌بر بودن توسعه نه از طریق ازدواج خانوادگی، ولی با نحوه برخوردهای تند این افراد اثبات شد؛ چون نشان داد که اغلب شناگر ماهری هستند، فقط آب گیرشان نمی‌آید و الا دست کمی از حکمرانان غیر دموکرات ندارند.

🔘شاید کسانی گمان کنند که من به دلیل توافق رویکردی با آقای رنانی از ایشان دفاع کرده‌ام، فقط توضیح دهم که این متن دفاع از ایشان نیست و نیازی هم به دفاع ندارند، چون چیزی را درست یا نادرست گفته‌اند، خودشان می‌توانند در آن مورد توضیح دهند. (خوشبختانه امروز دیدم که پاسخ متینی را منتشر کردند.) ضمن اینکه اتفاقاً توافق تحلیلی هم در مواردی نداریم. مسأله اصلی این یادداشت، دفاع از فضای سالم برای گفتگو و نیز نقد برخوردهایی است که شایسته منادیان عقلانیت نیست.

🔘🔘نکته پایانی اینکه اگر کسی از بالا به ایران نگاه کند چه خواهد گفت؟ افرادی که دور از قدرت هستند و بدترین حملات را به صاحبان فکر جامعه می‌کنند، اگر قدرت داشته باشند چه خواهند کرد؟ و آیا اصولاً با این رفتار هیچ گاه به توسعه خواهیم رسید؟
Forwarded from هم‌میهن
مجلس یا ۲۹۰ نماینده؟

سرمقاله هم‌میهن
۲۲ خرداد ۱۴۰۴


🔹عملکرد نمایندگان و به‌تبع آن کل مجلس، ابهامات و انتقادات فراوانی را درباره نهادی ایجاد کرده است که انتظار می‌رود در رأس امور باشد؛ درحالی که عملاً با چنین جایگاهی فاصله بسیار زیادی دارد. این انتقادات به‌ویژه در هفته‌های اخیر و به دلیل برجسته شدن دخالت‌های نمایندگان در عزل‌ونصب‌ها اوج گرفته است.

🔹با اینکه مقام رهبری به علت جایگاهی که دارند، از نقد صریح ولی آشکار و علنی نهادهای اصلی حکومت پرهیز می‌کنند و این کاملاً هم طبیعی است؛ ولی در دیدار با نمایندگان مجلس با ادبیاتی آرام‌ به موضوعات روشنی اشاره کردند که هرکدام بخشی مهم از انتقاداتی است که به نمایندگان وارد است.

🔹یکی از نقدهایی که مطرح شد، ضرورت همکاری مجلس با دولت از طریق کاهش احضار مسئولان دولتی به مجلس و کاهش سوال از آنهاست.

🔹واقعیت این است که افرادی که با مجلس آشنا هستند، به‌خوبی از انگیزه و هدف اصلی زیاد شدن این احضارها و پرسش‌ها آگاه هستند. درواقع کار آنها نوعی اقدام ضمنی برای فشار آوردن به وزیر مربوطه است.

🔹این کار به‌شدت در عملکرد وزارتخانه‌ها اثر منفی دارد. درواقع‌ نمایندگان نه به‌عنوان حامی و ناظر بر عملکردهای دولت، بلکه بیشتر به‌عنوان مانع و عامل محدودکننده تلقی می‌شوند. هنگامی که تحقیق و تفحص‌ها هم سیاسی شود، به معنای آن است که رکن نظارتی مجلس به‌کلی دچار اختلال شده است.

🔹مسئولیت‌ناپذیری، ویژگی دیگر مجلس ایران است. آیا تاکنون اتفاق افتاده که کسی بگوید، این یا آن مجلس یا نماینده، عملکرد نادرست و خطایی داشته؟ برق قطع شود، تقصیر دولت و وزارت نیرو انداخته می‌شود. بهداشت مشکل پیدا کند،‌ مسئولیت را متوجه وزارت بهداشت و درمان می‌کنند و...

🔹چه اتفاقی در کشور بیفتد که بگوییم مسئولیت آن متوجه مجلس است؟ حداقل یک مورد را باید تعیین کرد. مجلسی که این اندازه قدرت دارد که می‌تواند در رأس امور باشد، مسئولیت آن کجا تَعَیُّن می‌یابد؟

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
Forwarded from هم‌میهن
مردم و‌ مقابله با تجاوز

سرمقاله هم‌میهن
۲۵ خرداد ۱۴۰۴


🔹سخنگوی وزارت امورخارجه کشورمان اعلام کرد که با وجود حمله جنایاتکارانه اسرائیل به میهن، دور بعدی مذاکرات ایران و‌ آمریکا که قرار بود فردا در مسقط برگزار شود، از جانب ایران لغو شده است. گرچه وی کلیت و تداوم مذاکره را رد نکرد؛ ولی به‌درستی این مذاکرات را در این شرایط خاص مردود دانسته است.

🔹ایالات متحده و شخص ترامپ نمره‌ای منفی در این گفت‌وگوها گرفتند. در واقع، شواهد نشان می‌دهد که آنان از ابتدا هم دنبال توافق نبودند و تنها در پی ایجاد فرصتی برای اسرائیل و نتانیاهو بودند و همین مسئله بدترین بخش رفتار ایالات متحده بود.

🔹اکنون و با تجاوز اسرائیل، ماجرای مذاکرات به‌کلی دگرگون شده است و پیش از روشن شدن وضعیت جدید هیچ گفت‌وگویی نتیجه‌بخش نخواهد بود. بنابراین، باید منتظر روزها و شاید هفته‌های آینده بود.

🔹از سوی دیگر، تردیدی در غیرقانونی و متجاوز بودن اسرائیل وجود ندارد. ادعای دروغین آنها که ایران در آستانه تولید سلاح هسته‌ای است و اطلاعاتی در این زمینه دارند، از این جهت آشکارا دروغ است که اگر داشتند می‌توانستند به آژانس بدهند و آنها هم به‌طور معمول بیش از انتظار رسیدگی می‌کردند.

🔹به‌ویژه که آژانس و سه کشور تروئیکای اروپایی به‌شدت برای موجه کردن قطعنامه ضدایرانی به آن نیاز داشتند. این حمله چون غافلگیرانه بود، زیان‌ها و خسارات به‌ویژه انسانی زیادی داشت و قدرت پاسخگویی ایران را برای حدود ۱۸ساعت به چالش کشید و موجب یأس و ناامیدی گردید.

🔹ولی با بهبود شرایط و عبور از شوک اولیه، نیروی مسلح کشور توانست پاسخ مناسب و درخوری به این جنایت دهد و انتظار می‌رود که در ادامه نیز قدرت بازدارندگی و پاسخگویی خود را تقویت کند و سرعت دهد. پرسش مهم این است که ما به‌عنوان شهروندان در برابر این رویداد چه وظیفه و چه انتظاراتی داریم.

🔹به‌طور کلی، در شرایط جنگی یا شبه‌جنگی مردم می‌توانند و یا باید به تصمیم‌گیران نظامی و حکومت اعتماد نسبی نشان دهند و از سیاست‌ها و راهبردهای آن حمایت کنند. زیرا در چنین شرایطی امکان نقد و نظرهای متعارف و عادی وجود ندارد.

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
Forwarded from هم‌میهن
همه فدای ایران

سرمقاله هم‌میهن
۲۶ خرداد ۱۴۰۴


🔹سرنوشت هر جنگی را در نهابت موازنه میان توان نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دو طرف تعیین می‌کند. توان نظامی و اقتصادی را نمی‌توان در کوتاه‌مدت تغییر چندانی داد مگر از طریق سیاست و به دست آوردن متحدین جدید.

🔹ولی توان فرهنگی و سیاسی حتی در کوتاه‌مدت نیز قابل‌احیا است. جلب حمایت‌های داخلی و داشتن رسانه قدرتمند و بسیج همه نیروهایی که دلشان برای وطن می‌سوزد و ایجاد توافق‌های سیاسی داخلی و بین‌المللی بسیار کارآمد است.

🔹واقعیت این است که وضعیت رسانه‌های رسمی ما در شأن و‌ اندازه ورود به این چالش بزرگ نبود و اکنون هم که چند روز از آغاز جنگ می‌گذرد، اثرگذاری مورد انتظار را ندارند؛ گویی که اصرار دارند که جمع محدودی با ذهنیت‌های نادرست و معیوب را پرچمدار این جنگ معرفی کنند. جنگی که ظرفیت مناسبی برای تبدیل شدن به جنگ میهنی دارد تا مردم ایران یک بار دیگر مزه اتحاد را بچشند.

🔹آنان که جنگ تحمیلی را به یاد دارند، به‌خوبی می‌دانند که چگونه جبهه تبدیل به رنگین‌کمانی از همه اقوام و ‌گروه‌ها و نحله‌های فکری بود. البته، امروز جبهه‌ای که نیروهای پیاده و داوطلبان رزمنده به معنای گذشته را شاهد باشد نداریم، ولی این رنگین‌کمان می‌تواند در همه عرصه‌ها خود را بروز دهد و مهم‌ترین آنها حوزه‌های رسانه، فرهنگ، سیاست، آموزش و اقدامات داوطلبانه در کمک به مردم است.

🔹برنامه‌ریزی برای تحقق این اهداف طبعاً باید از دولت و‌ حکومت آغاز شود. ولی شهروندان هم می‌توانند در حد وسع و توانایی خود آستین‌ها را بالا بزنند و در جهت ارتقای معنای این جنگ گام بردارند.

🔹البته، برخی حوزه‌ها هست که کاملاً در اختیار حکومت و دولت است. از جمله، تدوین سیاست خارجی و راهبرد صحیح در مواجهه با این مسئله در انحصار حکومت است. مواضع روز گذشته وزیر امورخارجه در این مورد روشن و گویا و قابل دفاع است.

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
Forwarded from هم‌میهن
گربه مرتاض علی

سرمقاله هم‌میهن
۲۷ خرداد ۱۴۰۴


🔹حتماً شنیده‌اید که می‌گویند، فلانی گربه‌ مرتاض علی است(در تداول عامه «مرتضی علی» شده)؛ یعنی، از هرجا و هر جور آن را بالا بیندازید، با دست به زمین می‌آید و پشتش به زمین نمی‌رسد. این، یکی از شیرین‌کاری‌های این مرتاض بود.‌ احتمالاً اگر آن مرتاض و شیرین‌کار امروز زنده بود، دهانش از شیرین‌کاری تندروهای ایران باز می‌ماند.

🔹ماجرا این است که ادعاهای آنها فراتر از شیرین‌کاری است. در حالیکه کشور دچار جدی ترین و بزرگترین بحران شده ، همزمان دوباره و چندباره به همان تحلیل‌های پوسیده خود آویزان می‌شوند و می‌گویند اگر ما حمله می‌کردیم، چنین و چنان می‌شد و چون شما نگذاشتید اجرایی شود؛ به این روز افتاده‌ایم.

🔹کلیت نظام، تصمیم به مذاکره گرفته و اتفاقاً دولت تابع این خط‌مشی بود و نه بانی آن، باز هم می‌گویند چرا مذاکره کردید؟ وقتی دیدند کفه حکومت به سمت گفت‌وگو سنگین است و باید سکوت کنند، گفتند که همین‌طوری گفتیم و به شوخی برگزار کردند.

🔹از هنگامی که تجاوز اخیر آغاز شد، در پناهگاه‌های خود مخفی شدند. حالا دوباره دنبال بستن تنگه هرمز هستند و یا طرح چندفوریتی خروج از ان‌پی‌تی را ارائه می‌کنند.

🔹همان‌ مجموعه‌هایی که برجام را در ۲۰دقیقه تصویب کردند، بعد که منافع آن را خوردند، یکباره دنبال آتش‌زدن برجام رفتند و دشمنی آنان با برجام بیش از دشمنی ترامپ با برجام بود.

🔹رویکرد آنان علیه همبستگی ملی که نیاز فوری و ضروری جامعه ماست؛ همچنان با شدت هرچه تمام‌تر ادامه دارد و متاسفانه همان خط‌مشی‌ موردپسند رژیم اسرائیل نیز شعبه‌شعبه کردن ملت ایران است.

🔹آنان به بهترین افراد جان برکف نیز رحم نمی‌کنند. همین چند هفته گذشته بود که تندترین حملات را علیه سردار باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، انجام دادند و او از اولین شهدای این تجاوز بود. درحالی‌که اینان همچنان آرام و راحت غرق در شعارهای خود هستند.

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
Forwarded from هم‌میهن
دشواری‌های مواجهه با ترامپ

سرمقاله هم‌میهن
۲۸ خرداد ۱۴۰۴


🔹تقریبا اتفاق‌نظر است که ارزیابی اولیه اسرائیل از ضربه‌ای که در نظر داشت تا به حکومت و ایران و مردم بزند، مطابق با واقعیت نبوده است. شاید آنها انتظار داشتند که جامعه ایران دچار انفعال و به‌هم‌ریختگی کامل اجتماعی شود و حکومت نیز با فروپاشی مواجه شود و شیرازه امور به‌کلی از هم بگسلد. ولی به دلایلی چنین نشد.

🔹مهم‌ترین علت آن‌ سرزندگی مردم و جامعه ایران است که یاد گرفته‌اند در شرایط سخت چگونه بر خویش مسلط شوند و در کنار سایر هموطنان خود بر مشکلات فائق آیند و با ازخودگذشتگی و ایثار، تصویری تکرارنشدنی از نحوه مواجهه مثال‌زدنی با این جنگ را رقم بزنند.

🔹بنابراین، ادامه جنگ برای اسرائیل بسیار سخت شد. هم از حیث پیشبرد اهداف خود و هم از حیث‌ هزینه‌های ناشی از تلفات مادی و انسانی. در این شرایط، انتظار می‌رود که برای گریز از این وضعیت کوشش کند پای ایالات متحده را به‌طور مستقیم نیز به این تجاوز باز کند تا هم شریکی مستقیم پیدا کند و هم فشار را بر خود کم کند و راهی هم برای تخریب کامل سایت‌های نطنز و فردو پیدا کند.

🔹از سوی دیگر‌، ایالات متحده نه‌تنها تاکنون از این تجاوز آشکار حمایت کرده؛ بلکه تقریباً چنین به نظر می‌رسد که گفت‌وگوهای مسقط نیز با هدف فراهم کردن زمینه‌های چنین تجاوزی بوده است.

🔹بنابراین، رفتار خلاف انتظارات سیاسی از سوی ترامپ، کارنامه بسیار منفی برای او به جا گذاشته است. با این‌حال، پرسش این است که آیا می‌توان تمایزی میان آمریکا و اسرائیل قائل شد؟ آیا می‌توان به ترامپ اعتماد کرد؟ به لحاظ منطقی، پاسخ هر دو پرسش منفی است؛ به شرطی که وضعیت متعارف باشد.

🔹درحالی‌که ایران امروز در چنین شرایط متعارفی تصویر نمی‌شود و چاره‌ای نیست جز آنکه در مسیری حرکت کند که ایالات متحده به لحاظ ظاهری و رسمی هم وارد جنگ نشود. البته، تحقق این هدف قدری سخت است. چون اگر بتوان به زدن ضربات علیه اسرائیل ادامه داد؛ در این صورت آمریکا نیز برای کاهش فشار به اسرائیل وارد میدان خواهد شد.

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
Forwarded from هم‌میهن
خدمات ضروری در زمان جنگ

سرمقاله هم‌میهن

۲۹ خرداد ۱۴۰۴


🔹هنگام جنگ، تامین برخی نیازها و‌ خدمات در اولویت‌های اول قرار می‌گیرند. خدمات درمانی و دارویی از این جمله هستند. حتی در مواردی از خدمات غذایی هم مهمترند.

🔹بدون تردید نظام درمانی ایران هم از حیث تجهیزات و هم نیروی انسانی و نیز تامین داروهای ضروری و اورژانسی وضعیت به نسبت پایداری دارد؛ به‌ویژه آنکه بسیاری از کادرهای درمان و پزشکان با افتخار اعلام کرده‌اند که داوطلبانه آماده ارائه خدمات درمانی و مشاوره‌ای هستند.

🔹مردم ما خدمات آنان‌ در دوره کرونا را هیچ‌گاه فراموش نکرده و همچنان در یادهای مردم خواهد ماند. امکانات درمانی کشور با مرحله کنونی از تجاوز دشمن پایداری نسبی دارد و قادر به تامین نیازهای مردم و‌ مراجعه‌کنندگان است در حالی که اگر ابعاد جنگ گسترده‌تر شود و متجاوزان بیش از اینکه تاکنون رفتار کرده‌اند مردم و مناطق غیرنظامی را هدف قرار دهند، در این صورت باید تمهیدات گسترده‌تری برای پایداری نظام درمانی اندیشید.‌

🔹از تقویت بانک خون و تامین و ذخیره‌سازی در حد کافی از داروهای عمومی و مورد نیاز و تامین برق و انرژی اضطراری مراکز درمانی نباید غفلت نمود. تجربه نظام درمانی ایران در انفجار گمرک بندرعباس بسیار مفید و سازنده بود هرچند اکنون شرایط به مقدار زیادی تغییر کرده است.

🔹نیاز مهم دیگر تامین حامل‌های انرژی است که حداقل تا این مرحله به‌خوبی انجام شده است و امیدواریم همچنان پایدار باقی بماند. همچنین نیازهای غذایی و دسترسی به حساب‌های بانکی است که اهمیت فراوان دارد و خوشبختانه وزیری جوان و با انگیزه سکان این بخش را عهده‌دار است که گرچه چند روزی است که آمده ولی انتظار می‌رود که به بهترین شکلی به مدیریت نیازها بپردازد.

🔹ولی یک خدمت مهم دیگر هم هست که تامین آن بسیار ضروری است شاید از همه موارد دیگر هم ضروری‌تر باشد.

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
Forwarded from هم‌میهن
نتانیاهو و اشتباه هیتلر

سرمقاله هم‌میهن
شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴


🔹در سر مقاله روز چهارشنبه نوشتیم که رژیم اسرائیل در حمله به ایران چند خطای مهم مرتکب شد از جمله این که آنها انتظار داشتند جامعه ایران دچار انفعال و به‌هم‌ریختگی کامل اجتماعی شده و حکومت نیز با فروپاشی مواجه شود و شیرازه امور به‌کلی از هم بگسلد. ولی به دلایلی چنین نشد.

🔹مهم‌ترین علت آن سرزندگی مردم و جامعه ایران است که یادگرفته در شرایط سخت چگونه بر خویش مسلط شود و در کنار سایر هموطنان خود بر مشکلات فائق آید و با از هم‌گذشتگی و ایثار تصویری تکرارنشدنی از نحوه مواجهه مثال‌زدنی با این جنگ را رقم بزند.

🔹واقعیت این است که با گذشت چند روز از آغاز این تجاوز، منویات متجاوز و حامیان آنها به‌ویژه ایالات متحده، بیش از پیش آشکار و شناخته شد. همه فهمیدند که ماجرا یک گفت‌وگوی دیپلماتیک عادی و صلح‌طلبانه نیست بلکه آنان دنبال نابودی ایران هستند.

🔹بیش از ۱۵ سال است که می‌گویند ایران در آستانه ساخت بمب اتمی است و حتی بعضاً دو ماه زمان می‌دادند ولی هیچ اتفاقی نمی‌افتاد و آنان همچنان دروغ‌پردازی می‌کردند. این بار هم گفت‌وگوهای مسقط را آگاهانه طول دادند تا این جنایت را انجام دهند..

ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗واتس‌اپ | 🔗تلگرام
Forwarded from هم‌میهن
منطق صدای واحد

سرمقاله هم‌میهن
۰۱ تیر ۱۴۰۴


🔹در یک جامعه پویا و مطلوب، فرآیند تصمیم‌گیری چگونه است؟ در شرایط عادی و متعارف باید آزادی نقد و اظهارنظر باشد تا افراد و گروه‌ها هر کدام بر حسب رویکردها و تحلیل‌های خود درباره موضوعات گوناگون نظر دهند.

🔹نباید مانع آزادی در تحلیل و نظر و حتی اعتراض مدنی شد. ولی در مقام تصمیم به‌طور طبیعی نهادهای قانونی و طی سازوکار روشن و شفاف باید تصمیم بگیرند. نقد نتایج تصمیمات نیز باید آزاد باشد.

🔹در شرایط بحرانی و حادتر همچون جنگ، این فرآیند قدری متفاوت می‌شود. هم به لحاظ رعایت مسایل امنیتی و هم از منظر سرعت تحولات. با این حال منتقدین می‌توانند با ادبیاتی متعادل‌تر به بهبود تصمیمات کمک کنند ولی نباید انتظارات زیادی داشت. چون هر کدام از آحاد جامعه حداقل در سه مسئله مهم با یکدیگر و با تصمیم‌گیران تفاوت جدی دارند که این تفاوت‌ها مانع از درک متقابل در نقدها و ایده‌های پیشنهادی در موضوع واحدی مثل تصمیمات جنگی می‌شود.

🔹اول تفاوت‌های رویکردی است. هر کدام از ما دنیا و مسائل آن را به گونه‌ای متفاوت تحلیل می‌کنیم. کسی که معیارهای او در تحلیل سیاست، عرفانی یا مبتنی بر ظهور و خواب و... این گونه امور است نمی‌تواند با فردی که طرفدار سیاست رئالیستی و واقعگراست مسائل و راه‌حل‌ها را مشابه ببیند. یا نگاه‌های کسی که دنبال انقلاب جهانی است با کسی که منافع ملی را اولویت می‌داند نیز تفاوت جدی دارد.

🔹دومین تفاوت عدم تقارن شدید در اطلاعات است. اطلاعات ما با یکدیگر و نیز با عناصر تصمیم‌گیر به‌ویژه در شرایط جنگی و امنیتی بسیار متفاوت است. برای نمونه ما هنوز نمی‌دانیم انجام چه کارهایی در توان حکومت هست یا نیست؟ شاید برخی امکانات را داشته باشند که به دلیلی ما نمی‌دانیم. لذا اغلب پیشنهادهای افراد خیرخواه نیز برای مجریان، نابخردانه به نظر خواهد رسید.

🔹سومین اختلاف هم در اهداف است هر کسی از ظن خود یار ماجرا می‌شود. در حالی که باید اهداف و انگیزه‌های تصمیم‌گیران را جست‌وجو کرد و بر آن اساس نظر داد.

🔹آیا اینها به معنای آن است که کلاً کنار بکشیم؟ اگر نه؛ چه می‌توان یا چه باید کرد؟ عملی‌ترین راه اجرای سیاست‌های رسمی است.

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

@hammihanonline
hammihanonline.ir
برخی دوستان اعلام کردند که دسترسی به سایت هم‌میهن برایشان ممکن نبوده اصل مقاله هم اینجا بازنشر شود که تقدیم می‌شود.


🔴منطق صدای واحد

در یک جامعه پویا و مطلوب فرآیند تصمیم‌گیری چگونه است؟ در شرایط عادی و متعارف باید آزادی نقد و اظهار نظر باشد تا افراد و گروه‌ها هر کدام بر حسب رویکردها و تحلیل‌های خود در باره موضوعات گوناگون نظر دهند. نباید مانع آزادی در تحلیل و نظر و حتی اعتراض مدنی شد. ولی در مقام تصمیم بطور طبیعی نهادهای قانونی و طی سازوکار روشن و شفاف باید تصمیم بگیرند. نقد نتایج تصمیمات نیز باید آزاد باشد‌.
در شرایط بحرانی و حادتر همچون جنگ، این فرآیند قدری متفاوت می‌شود. هم به لحاظ رعایت مسایل امنیتی و هم از منظر سرعت تحولات. با این حال منتقدین می‌توانند با ادبیاتی متعادل‌تر به بهبود تصمیمات کمک کنند ولی نباید انتظارات زیادی داشت. چون هر کدام از آحاد جامعه حداقل در سه مساله مهم با یکدیگر و با تصمیم‌گیران تفاوت جدی دارند که این تفاوت‌ها مانع از درک متقابل در نقدها و ایده‌های پیشنهادی در موضوع واحدی مثل تصمیمات جنگی می‌شود. اول تفاوت‌های رویکردی است. هر کدام از ما دنیا و مسائل آن را به گونه‌ای متفاوت تحلیل می‌کنیم. کسی که معیارهای او در تحلیل سیاست، عرفانی یا مبتنی بر ظهور و خواب و ... این گونه امور است نمی‌تواند با فردی که طرفدار سیاست رئالیستی و واقعگراست مسائل و راه حل‌ها را مشابه ببینند. یا نگاه‌های کسی که دنبال انقلاب جهانی است با کسی که منافع ملی را اولویت می‌داند نیز تفاوت جدی دارند.
دومین تفاوت عدم تقارن شدید در اطلاعات است. اطلاعات ما با یکدیگر و نیز با عناصر تصمیم‌گیر بویژه در شرایط جنگی و امنیتی بسیار متفاوت است. برای نمونه ما هنوز نمی‌دانیم انجام چه کارهایی در توان حکومت هست یا نیست؟ شاید برخی امکانات را داشته باشند که به دلیلی ما نمی‌دانیم. لذا اغلب پیشنهادهای افراد خیرخواه نیز برای مجریان، نابخردانه به نظر خواهد رسید.
سومین اختلاف هم در اهداف است هر کسی از ظن خود یار ماجرا می‌شود. در حالی که باید اهداف و انگیزه‌های تصمیم‌گیران را جستجو کرد و بر ان اساس نظر داد.
ایا اینها به معنای ان است که کلا کنار بکشیم؟ اگر نه؛ چه می‌توان یا چه باید کرد؟ عملی‌ترین راه اجرای سیاست‌های رسمی است. به دلایل پیش‌گفته مجال نقد مفصل و دقیق و سازنده این تصمیمات نیست. همچنین فرصت کسب اطلاعات لازم یا رسیدن به همگرایی رویکردی هم وجود ندارد. سرعت تحولات چنان زیاد است که تحلیلگران به سختی به ان می‌رسند. از سوی دیگر فعلا مجال نقد عمومی و علنی یا وارد کردن فشار برای اجرای سیاست‌های دیگر نیست. اگر آنان که تا اینجا آمده‌اند را قبول داریم کاملا حمایت کنیم تا بقیه مسیر را هم بروند اگر هم قبول نداریم نباید مخالفتی کرد باید اجازه داد که پژواک صدای واحدی از ایران شنیده شود. البته این توصیه نافی نوشتن و گفتن و انتشار تحلیل‌های آموزنده و آگاهی بخش و‌ همدلانه نیست. همچنین باید تصمیم‌گیران را به این واقعیت آشنا کرد که چنین رفتاری از سوی مردم را نباید مصادره به مطلوب نمود و به منزله تایید سیاست‌ها و تصمیمات گرفت. آنان باید برای شناخت مطالبات و خواست‌های مردم راه‌های گوناگونی را در دسترس بگذارند. همچنین باید دلایل خود را برای اتخاذ تصمیمات رسمی در اختیار مردم قرار دهند تا مردم بر اساس آگاهی و باور از سیاست‌های رسمی تبعیت کنند. بنابر این کوشش باید کرد که صدای واحدی از ایران شنیده شود. در شرایط کنونی که با تجاوزی آشکار مواجهیم منافع چنین صدایی بهتر از چند صدایی است که یکدیگر را خنثی می‌کنند.
Forwarded from هم‌میهن
فرصتی جدید یا تهدیدی بزرگ؟

سرمقاله هم‌میهن
۰۲ تیر ۱۴۰۴


🔹در سرمقاله هفته گذشته اشاره کردیم، ایران باید در مسیری حرکت کند که ایالات‌متحده به‌لحاظ ظاهری و رسمی هم وارد جنگ نشود. نوشتیم که تحقق این هدف قدری سخت است. چون اگر بتوان به زدن ضربات علیه اسرائیل ادامه داد، در این صورت آمریکا نیز برای کاهش فشار به اسرائیل وارد میدان خواهد شد. یا اگر جنگ طولانی شود، باز هم برای پایان‌دادن ممکن است آمریکا عهده‌‏دار حمله به فردو و نطنز شود و در کنار اسرائیل قرار گیرد.

🔹در اولین ساعات دیروز مشخص شد که ایالات‌متحده برای کمک به اسرائیل، خود را به‌طور مستقیم وارد این معرکه کرده و با بمباران فردو و نطنز خواسته‌‏است از یک‌سو، اقدامات ناموفق اسرائیل را تکمیل کند و از سوی‌دیگر، ابعاد جدیدی به این جنگ تجاوزکارانه بدهد و فشار را از روی اسرائیل بردارد.

🔹این اقدام در عین حال که تهدیدی بزرگ‌تر نسبت به تجاوز اسرائیل برای ایران محسوب می‌‏شود، ولی می‌‏تواند فرصتی هم باشد. این فرصت که اولاً با کشوری طرف هستیم که مشروعیت آن از رژیم اسرائیل متمایز است. ضمن این‌که حضور مستقیم آن می‏تواند ابعاد ماجرا را گسترده‌‏تر کند و تلاش‌‏ها برای توقف تجاوز را بیشتر نماید. روشن است که هدف اصلی این حضور، کم‌کردن فشار نظامی علیه اسرائیل است و شواهد نشان می‌‏دهد که برای ادامه جنگ دچار دردسر شده است.

🔹یکی از نشانه‌‏های این دردسر، محدودیت‌‏های بسیار شدید برای خبرنگاران در انعکاس اخبار حملات ایران و مکان‌‏های اصابت موشک است. موضوعی که تاکنون ‏کم‌سابقه بوده است. نشانه دیگر، حملات مکرر حتی به اورژانس است که مطابق تمام معیارهای پذیرفته‌شده، تخلف آشکار از مقررات بین‌‏المللی است.

🔹رژیمی که خودروی غیرنظامیان یا محل سکونت افراد غیرنظامی را نشانه می‌‏رود، حتماً بمباران اورژانس را آگاهانه و برای خلاص‌شدن از زیر فشار حملات موشکی ایران انجام داده و چون نتیجه‌‏بخش نبوده است، اکنون ترامپ را به میدان فراخوانده و او نیز برخلاف قانون و‏ مقرارت جهانی و حتی قوانین داخلی آمریکا به این تعرض آشکار اقدام نموده است.

🔹اکنون چه باید کرد؟ گرچه هردو‏ کشور در مسیر واحدی علیه ایران عمل می‌‏کنند و متمایز کردن آنها سخت است، ولی نشدنی نیست. بنابراین تصور می‌‏کنیم، باید حساب این‌دو را تا حد ممکن از یکدیگر جدا کرد و اجازه نداد که مسئله اول این جنگ، آمریکا شود؛ چون ماهیت این دو حکومت یکسان نیست.

🔹وضعیت رخ‌داده و حضور هر دو کشور در جنگ، اتفاقی بود که دیر یا زود رخ می‌‏داد. البته این به‌معنای اجتناب‌‏ناپذیر بودن این تجاوز نبود. تمام شواهد نشان می‌‏داد که اگر توافقی حاصل نشود، دیر یا زود با این وضع مواجه می‌‏شدیم. البته افراد سطحی، هوچی و بی‌‏مسئولیت همیشه می‌‏توانستند در برنامه‌‏های صداوسیما ظاهر شوند و در مقام کارشناس، حرف‌‏های بی‌‏پایه را با خنده و لوده‌‏بازی تحویل مخاطبانی دهند که در دل، به نمایش‌‏های روحوضی آنان می‌‏خندیدند.

🔹حتی اکنون هم پس از این اتفاقات، یادداشت می‌‏نویسند که «ما به این خطرات می‌‏خندیم.» روشن است که چه نیروهایی و با چه گرایشی می‌‏توانند به این خطرات بخندند. ولی واقعیت این بود که این جماعت نه‌تنها تحلیل درستی از روند اتفاقات نداشتند، بلکه براساس این تحلیل نادرست نوعی بی‏خیالی هم پیشه کردند و تمام شواهد متعارض با تحلیل‌‏های خود را مصادره به مطلوب کردند و امروز هم همچنان در شبکه‌‏های مجازی در حال فشار آوردن به نظام تصمیم‌‏گیری کشور هستند تا بلکه همچنان بر مدار رویکردهای آنان بچرخد.

@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from هم‌میهن
داخل یا خارج؟

سرمقاله هم‌میهن
۰۳ تیر ۱۴۰۴


🔹تردیدی نیست که اقدامات رژیم اسرائیل، آمریکا و غرب علیه ایران خلاف بدیهیات حقوق بین‌الملل است. حتی تجاوز ايالات‌متحده با قوانین داخلی آنجا هم تطابق ندارد.

🔹شورای امنیت هم پیشاپیش تکلیفش روشن است. هیچ تصمیمی را نخواهد گرفت که خلاف منافع یکی از اعضای ثابت آن است. نهادهای بین‌المللی هم اغلب مستقیم یا غیرمستقیم تحت سیطره قدرت‌های برتر شورای امنیت هستند. نمونه آن گزارش گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که به‌عنوان یار اضافی غرب عمل کرد و زمینه‌های حمله را فراهم نمود، سپس چنین برداشتی از بیانیه را تکذیب و رد کرد.

🔹کشورهای دیگر هم کم‌وبیش دنبال منافع خود هستند و اصولاً همه کشورها در نظام بین‌الملل در پی چنین هدفی هستند. آیا اینها به‌منزله نفی این نظام است؟ قطعاً خیر. این نظام چارچوب محدود و تعریف‌شده‌ای دارد که برای بازی‌کردن در آن باید در همین چارچوب بود و هنگامی که خارج از آن بازی شود، این ضوابط عمل نمی‌کند.

🔹برخی کشورها به‌طور کلی دور این سازمان را خط کشیده‌اند. ازجمله کره‌شمالی، اینها از منافع این سازمان‌ها بهره‌ای نمی‌برند ولی از محدودیت‌هایش هم تا حدی در امان هستند. بسیاری از کشورها نیز چارچوب موجود را پذیرفته و درون آن بازی می‌کنند. چارچوبی که لزوماً در برخی یا حتی بسیاری از حالات عادلانه نیست.

🔹ولی آنان سیاست را همین‌گونه می‌‌فهمند؛ امری نسبی و ایستادن در جایی میان حق و باطل. ایران نسبت به این نظام وضعیت دوگانه‌ای داشت. هم درون آن بود، هم بیرون آن. شاید به امید این‌که بتواند تغییری از درون بدهد ولی واقعیت آن نظام متصلب‌تر از آن‌ بود که ایران قادر به ایفای چنین نقشی باشد.

🔹در نتیجه متأسفانه هم هزینه‌های بیرون بودنش را پرداخت، هم از منافع درون بودنش بهره‌ای نبرد. اگر تکلیف امید به نظام بین‌الملل برای حل بحران و جنگ تحمیلی دوم تا اینجا روشن شده باشد در این صورت باید دید که کدام مولفه قدرت می‌تواند موازنه ایجاد کند؟ این عامل قطعاً داخلی است و باید اولویت را به عوامل داخلی قدرت داد.

🔹در این میان مولفه نظامی بسیار مهم است و ایران نیز نشان داده که با تکیه بر قدرت افندی خود قادر به ایجاد حدی از موازنه هست ولی در هر حال با تکیه صرف بر این مولفه نمی‌توان موازنه‌ای پایدار و برتر ایجاد کرد.

🔹مهمترین مولفه قدرت که تمام‌شدنی نیز نیست مردم هستند. هنگامی که می‌گوییم مردم فقط تعداد معدود نیستند. حتی ۸۶ میلیون نفر مجزا از هم کفایت نمی‌کند. بلکه ملتی واحد با شعار و رویکردی واحد برای دفاع از سرزمینی واحد در کنار دولتی واحد است. این مهم‌ترین منبع و چشمه جوشان قدرت در دنیای امروز است که حتی همان نظام بین‌الملل ناعادلانه در برابر آن تسلیم است.

🔹بنابر این نگاه به صف‌بندی‌های موافقان و مخالفان حمله آمریکا در شورای امنیت و مجامع جهانی، گرهی از کار امروز ما را باز نخواهد کرد اگر سفت‌تر نکند. پاسخ دادن به تجاوزات با شلیک موشک، اقدامی لازم است ولی کافی نیست. گزارش‌های امروز «هم‌میهن» در باره فعالیت‌های خودجوش و گسترده‌تر مردم و هنرمندان و سیاسیون جملگی نشانگر این ظرفیت بزرگ داخلی در جهت تقویت قدرت مواجهه ایران با تجاوز است.

🔹همه مولفه‌های داخلی و خارجی را باید استفاده کرد ولی شرط لازم پیروزی مولفه اصلی قدرت یعنی تبدیل ۸۶ میلیون نفر زیر شعار واحد برای ایران و دفاع از آن است.

@hammihanonline
hammihanonline.ir
برخی دوستان اعلام کردند که دسترسی به سایت هم‌میهن برایشان ممکن نبوده اصل مقاله هم اینجا بازنشر شود که تقدیم می‌شود.


🔴داخل یا خارج؟

تردیدی نیست که اقدامات رژیم اسرائیل و آمریکا و غرب علیه ایران خلاف بدیهیات حقوق بین‌الملل است. حتی تجاوز ايالات متحده با قوانین داخلی آنجا هم تطابق ندارد. شورای امنیت هم پیشاپیش تکلیفش روشن است. هیچ تصمیمی را نخواهد گرفت که خلاف منافع یکی از اعضای ثابت آن است. نهادهای بین‌المللی هم اغلب مستقیم یا غیرمستقیم تحت سیطره قدرت‌های برتر شورای امنیت هستند. نمونه آن گزارش گروسی رییس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که به عنوان یار اضافی غرب عمل کرد و زمینه‌های حمله را فراهم نمود و سپس چنین برداشتی از بیانیه را تکذیب و رد کرد. کشورهای دیگر هم کمابیش دنبال منافع خود هستند و اصولا همه کشورها در نظام بین‌الملل در پی چنین هدفی هستند. آیا اینها به منزله نفی این نظام است؟ قطعا خیر. این نظام چارچوب محدود و تعریف شده‌ای دارد که برای بازی کردن در آن باید در همین چارچوب بود و هنگامی که خارج از آن بازی شود این ضوابط عمل نمی‌کند. برخی کشورها بطور کلی دور این سازمان را خط کشیده‌اند. از جمله کره‌شمالی، اینها از منافع این سازمان‌ها بهره‌ای نمی‌برند ولی از محدودیت‌هایش هم تا حدی در امان هستند. بسیاری از کشورها نیز چارچوب موجود را پذیرفته و درون آن بازی می‌کنند. چارچوبی که لزوما در برخی یا حتی بسیاری از حالات عادلانه نیست. ولی آنان سیاست را همین‌گونه می‌‌فهمند امری نسبی و ایستادن در جایی میان حق و باطل. ایران نسبت به این نظام وضعیت دوگانه‌ای داشت. هم درون آن بود و هم بیرون آن. شاید به امید این که بتواند تغییری از درون بدهد ولی واقعیت آن نظام متصلب‌تر از آن‌ بود که ایران قادر به ایفای چنین نقشی باشد. در نتیجه متأسفانه هم هزینه‌های بیرون بودنش را پرداخت و هم از منافع درون بودنش بهره‌ای نبرد.
اگر تکلیف امید به نظام بین‌الملل برای حل بحران و جنگ تحمیلی دوم تا اینجا روشن شده باشد در این صورت باید دید که کدام مولفه قدرت می‌تواند موازنه ایجاد کند؟ این عامل قطعا داخلی است و باید اولویت را به عوامل داخلی قدرت داد. در این میان مولفه نظامی بسیار مهم است و ایران نیز نشان داده که با تکیه بر قدرت افندی خود قادر به ایجاد حدی از موازنه هست ولی در هر حال با تکیه صرف بر این مولفه نمی‌توان موازنه‌ای پایدار و برتر ایجاد کرد.
مهمترین مولفه قدرت که تمام شدنی نیز نیست مردم هستند. هنگامی که می‌گوییم مردم فقط تعداد معدود نیستند. حتی ۸۶ میلیون نفر مجزا از هم کفایت نمی‌کند. بلکه ملتی واحد با شعار و رویکردی واحد برای دفاع از سرزمینی واحد در کنار دولتی واحد است. این مهم‌ترین منبع و چشمه جوشان قدرت در دنیای امروز است که حتی همان نظام بین‌الملل ناعادلانه در برابر آن تسلیم است.
بنابر این نگاه به صف‌بندی‌های موافقان و مخالفان حمله آمریکا در شورای امنیت و مجامع جهانی گرهی از کار امروز ما را باز نخواهد کرد اگر سفت‌تر نکند. پاسخ دادن به تجاوزات با شلیک موشک اقدامی لازم است ولی کافی نیست. گزارش‌های امروز هم‌میهن در باره فعالیت‌های خودجوش و گسترده‌تر مردم و هنرمندان و سیاسیون جملگی نشانگر این ظرفیت بزرگ داخلی در جهت تقویت قدرت مواجهه ایران با تجاوز است. همه مولفه‌های داخلی و خارجی را باید استفاده کرد ولی شرط لازم پیروزی مولفه اصلی قدرت یعنی تبدیل ۸۶ میلیون نفر زیر شعار واحد برای ایران و دفاع از آن است.
Forwarded from هم‌میهن
سایه، روشن

سرمقاله هم میهن
۰۵ تیر ۱۴۰۴


🔹گرچه از صبح سه‌شنبه پذیرفته شده که در صورت خاتمه حملات از سوی رژیم اسرائیل، ایران نیز از شلیک موشک خودداری کند ولی تجربه گذشته نشان می‌دهد که این رژیم پایبندی چندانی به توافقات خود ندارد. با این حال هنگامی که متوجه شوند هزینه نقض عهد، سنگین است به‌طور طبیعی مجبور به رعایت آن خواهند شد و به نظر می‌رسد که حداقل یکی از دلایل اصلی پیشنهاد آتش‌بس از سوی دشمن نیز همین است.

🔹از این رو مولفه‌های اصلی قدرت ایران در این جنگ را باید همچنان حفظ کرد تا طرف مقابل حساب کار خود را بنماید. اولین، مردم هستند. بدون تردید نحوه رفتار مردم ایران در مواجهه با این جنگ می‌تواند مثال‌زدنی باشد. گرچه خط مقدم و آغازگر این تجاوز، رژیم اسرائیل بود ولی درواقع نه‌تنها از حمایت اطلاعاتی و لجستیکی ناتو و غرب بهره‌مند بود، بلکه در پایان آمریکا نیز مستقیماً وارد میدان شد تا ابعاد بزرگتری به این حمله بدهد. بنابر این مواجهه مردم با این وضعیت بسیار فراتر از رفتارهای متعارف در جوامع دیگر بود.

🔹این مردم برای دفاع از موجودیتی بی‌بدیل به‌نام ایران گرد هم آمدند و اجازه ندادند که زمینه‌‌های نارضایتی‌ موجود، موجب شود که مسئله ایران به فراموشی سپرده شود. بنابراین برای حفظ رکن اصلی قدرت دفاعی ایران باید هوای این مردم را داشت. هنگامی که می‌گوییم مردم؛ منظور قریب‌به‌اتفاق آحاد مردم هستند که دشمن این ملت انتظار داشت که رفتار دیگری از خود بروز دهند و روی چنین رفتاری حساب باز کرده بودند.

🔹تجربه روزانه همه ما نشان می‌دهد که مردم به‌صورت غریزی متوجه شدند که برخلاف تبلیغات، هیچ دشمنی دل‌اش برای مردم و کشور دیگر نمی‌سوزد، به‌ویژه هنگامی که متوجه شدند در زدن و‌ کشتن افراد عادی و غیرنظامیان نیز با گشاده‌دستی اقدام می‌کنند و خطوط قرمز جنگ را رعایت نمی‌کنند.

🔹بنابراین راه مقابله با هر متجاوزی، حفظ و تقویت این سرمایه لایزال و بی‌بدیل است. نباید اجازه داد که تندروهای داخلی که عملاً تاکنون در زمین مقابل بازی کرده‌اند، معنای بسیار محدودی از مردم را ارائه دهند و با این کار خود مهم‌ترین مولفه دفاعی ایران را تضعیف کنند. آنان که سعی داشتند با هر ترفندی شده خود را حامیان سخت قدرت نشان دهند و‌ از این طریق امتیاز بگیرند، نشان دادند در شرایطی که موجودیت ایران دچار خطر شود هیچ کاری از آنان ساخته نیست و‌ تمامی ملت هستند که پای کار می‌آیند.

🔹مولفه دوم نیز نیروی مسلح و قدرت آفندی و پدافندی کشور است‌. در این زمینه نقاط مثبت آشکار بود و پاسخ‌های ایران به رژیم اسرائیل نه‌تنها نقش آفندی داشت بلکه به‌نوعی پدافندی هم عمل می‌کرد والا تجربه جنگ‌های گذشته اسرائیل نشان می‌دهد که اصولاً درکی از خط قرمزهای جنگ ندارد و آخرین نمونه آن در غزه و سوریه و لبنان است. بر خلاف بخش آفندی قدرت ایران در بخش پدافندی و دفاع غیرعامل نیازمند بازنگری و‌ تقویت اساسی است. همچنین در بخش ضداطلاعات (در این باره باید مفصل و‌ جداگانه نوشت) و امنیت سایبری باید توجه می‌کردیم که این حد از محدودیت‌ها و رواج فیلترشکن‌ها به سود این امنیت نیست.

🔹مهمترین نقطه ضعف ایران نظام اطلاع‌رسانی رسمی و صداوسیماست که همچنان بدون رقیب داخلی یکه‌تازی می‌کند ولی در عمل میدان اطلاع‌رسانی را رسانه‌های فرامرزی از آن ربوده‌اند و فیلتر بودن تلگرام نیز این بحران را عمیق‌تر نموده است. واقعیت این است که شبکه‌های مجازی واجد نقاط مثبت و‌ منفی هستند و به صرف شمردن نقاط منفی آنها، نباید جامعه را از دسترسی به آنها محروم کرد.

🔹رویکرد مفید، توجه کردن و دیدن کارکردهای مثبت هر پدیده جدید و کوشش برای تقویت آن و کاهش کارکردهای منفی است. متأسفانه نگاه رسمی در ایران فقط وجوه منفی پدیده‌ها را می‌بیند و دنبال خلاص‌شدن از آثار منفی آن است و این یکی از علل ضعف مفرط نظام اطلاع‌رسانی کشور است. نکات دیگر را باید در ادامه و به تناسب جداگانه به آنها پرداخت.

@hammihanonline
🔴ضعیف‌ترین حلقه زنجیره قدرت

🔺اعتماد ۵ تیر ۱۴۰۴

✍️عباس عبدی

🔘این یادداشت را روزی نوشتم که به صدا و سیما موشک زدند. از این رو ترجیح دادم که منتشر نشود. اکنون که جنگ متوقف شده آن را منتشر می‌کنم، گو این که پس از آن واقعه هم سیاست‌های آن منفی‌تر شده و حتی در یک روز اخیر نیز سیاست‌های قبلی را ادامه می‌دهند.

🔘توان و پایداری زنجیره‌ قدرت ملی ایران به شدت نامتوازن شده‌اند، حلقه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی(مردم و نظام بین‌الملل)، نظامی و رسانه‌ای را می‌توان اصلی‌ترین اجزای زنجیره قدرت ملی دانست که قطعاً هم‌سنگ نیستند و بار یکسانی را تحمل نمی‌کنند. ولی عدم توازن حلقه رسانه‌ای آن که همان صدا و سیما باشد، به شدت مشهود است.

🔘در واقع می‌توان گفت که این رسانه اندکی از بار را هم نمی‌تواند تحمل کند در حالی که حلقه‌های دیگر به تناسب در حال تحمل بارهای سنگینی هستند. اگر به جنگ اخیر دقت کنیم، به میزانی که رسانه‌های غربی و اسراییلی در جنگ نقش‌آفرینی می‌کنند، رسانه ملی ایران از مفهوم ملی فقط کلمه آن را یدک می‌کشد و بازتاب‌دهنده امیال اقلیت افراطی است.

🔘از کارشناسان مدعو آنان بگیرید تا ترانه‌های به زبان غیر ملی و نوحه‌خوانی به جای حماسه‌سرایی، از انتقام‌گیری به جای سیاست ملی و میهنی از نگاه آخرالزمانی و بی‌پایه به جای تحلیل واقع‌گرا، از روایت محض به جای تحلیل واقعیت و... همه و همه مصداق‌های این ادعا است. در واقع هر گونه تبعات روانی بدی که بر جنگ برای ایران بار شود ناشی از ناتوانی این حلقه بسیار ضعیف قدرت ملی است. رسانه‌ای که مجری آن در روز روشن ادعای حضور هواپیمای دشمن در آسمان را قاطعانه رد می‌کرد و همزمان مردم آنها را می‌دیدند.

🔘تا پیش از شرایط جنگی این مشکل خیلی حاد نبود. مردم می‌توانستند به جای این رسانه از رسانه‌های داخلی و خارجی جایگزین استفاده کنند و چنین می‌کردند. البته این خیلی بد بود ولی خطر فوری ایجاد نمی‌کرد. ولی در شرایط جنگی تبعات زیادی برای مردم و کشور دارد.

🔘شاید همچنان در برابر این هشدارها بی‌تفاوتی پیشه کنند، ولی پیشنهاد می‌کنم که از ۵۰ کارشناسان خبره در حوزه ارتباطات نظرسنجی کنند و ارزیابی آنان را از عملکرد این رسانه در جهت کمک به همبستگی ملی و بسیج همگانی برای حمایت از ایران و میهن در این جنگ متجاوزانه بپرسند. اطمینان دارم که نمره آن مردودی خواهد بود. همین نمره ردی است که مردم را از آن دور کرده و به سوی رسانه‌های غیر رسمی خارجی سوق می‌دهد.

🔘واقعیت این است که هدف تجاوز اسراییل فراتر از نظام است؛ موجودیت ایران را نشانه گرفته است و به همین دلیل مردم خیلی حساس شدند و افراد بسیاری که منتقد وضع جاری، و حتی زخم‌خورده آن بودند پا به میدان دفاع از ميهن گذاشتند. بنابراین سیاست رسانه‌ای باید متکی بر عواملی باشد که این مفهوم را بازتاب دهد. بیان گزاره‌هایی همچون تأکید بر انتقام‌گیری، یا نوحه‌خوانی، یا خواندن سرودهای حماسی کشورهای عربی، یا آوردن افرادي معدود و حتی کم‌مایه و یا با خطاهای تحلیلی فراوان برای شرح این تجاوز، همگی خلاف این راهبرد و سیاست است.

🔘برای تحقق این هدف باید گام‌های موثری را در رفع شکاف‌ها برداشت نه آنکه همچنان بر کوره اختلافات دمید و شعله آن را برافروخته‌تر کرد. باید به ایرانیان فراتر از مرزهای کشور توجه ویژه داشت. نگرانی آنان برای وطن و سرنوشت کشور از جهاتی بیش‌تر از افراد داخل کشور است. باید از شبیه‌سازی‌های امروز و دوران جنگ تحمیلی، پرهیز کرد زیرا دو موضوع کاملاً متفاوت هستند و کمتر شباهتی با هم دارند.

🔘باید عملکرد این رسانه بیانگر آن باشد که سیاست ملی و همه را به یک چشم دیدن سرلوحه آن شده باشد، نه اینکه همچنان خود را در انحصار گروهی به نسبت اندک تعریف کند. در این راه می‌توان حتی مخالفان و منتقدان ایرانی خارج از کشور را که دل در گرو این میهن دارند و چشم امید به بیگانه نبسته‌اند همراه و شریک کرد. نباید هم‌مسیر با تبلیغات دشمن شد و اینگونه بازتاب داد که این جنگِ حکومت و طرفدارانش با اسراییل است. باید گفت که این جنگ نتانیاهو علیه ملت و موجودیت ایران است، پس همه مردم بدون تمایز می‌توانند در این مسیر همراهی کنند.

🔘بارها گفته‌ام که علامت تغییر سیاست در ایران بیش از هر جایی در صدا و سیما تجلی خواهد یافت. مردم هم همین را می‌بینند. صدا و سیما تابلوی ساختار رسمی شده است، گر چه باید مستقل باشد، ولی فعلاً چنین است. مردم باید تغییر رویکرد را از طریق تحولات این رسانه درک و حس کنند. خطرات بزرگتر این رسانه در نقض همبستگی ملی را احتمالا در روزهای آینده بیشتر خواهیم دید.
🔴پوزش

متاسفانه یادداشت فوق به عنوان سرمقاله هم‌میهن نیز منتشر شده است که اشتباه از من بوده زیرا به علت تداخل و همزمانی امور متوجه ماجرا نشدم و هیچ ایرادی متوجه هیچ یک از دو روزنامه نیست و سرمقاله هم‌میهن درباره سخنان آقای پزشکیان بوده که از انتشار باز ماند.
🔴هسته سخت یا مردم؟

🔺اعتماد ۷ تیر ۱۴۰۴

✍️ مشترک با اقایان فیاض زاهد و محمد مهاجری

🔘جنگ مستقیم ایران و‌اسرائیل با مباشرت آمریکا وارد مرحله آتش‌بسی غیرمکتوب شده است. هنوز برای پیش‌بینی ارزیابی روندهای آتی نیازمند تامل هستیم، ولی شواهد گویای آن است که طرفین و بطور مشخص ایران علاقه‌ای برای گسترش زدوخوردها ندارند. البته اینها بر حسب شواهد و ادعاهای ظاهری است ولی این که متجاوزان در پس پرده دنبال چه هستند فعلا و بر اساس داده‌های موجود نمی‌توان نظری قطعی داد. اکنون ضرورت دارد تا آنچه بر مردم و میهن عزیزمان ایران رفت را، بازبینی کنیم بلکه افقی برای خود بگشاییم.

🔘ایران در این جنگ بویژه آغاز آن متحمل خسارتهای زیادی شد. ولی در ادامه و برخلاف تصور اولیه رژیم متجاوز، توانست خود را بازیابد و در میدان جنگ نوعی توازن را برقرار نماید و ضربات بیسابقه‌ای را به اسرائیل بزند. و به طور قطع یکی از علل پیشنهاد آتش‌بس از سوی متجاوزان، همین موازنه نسبی در میدان نبرد بود.

🔘ولی این تنها علت نبود، بلکه «همبستگی ملی» ایجاد شده در این جنگ نقش بسیار مهم‌تری در عقب‌نشینی اسراییل از اهداف اولیه‌اش داشت. نتانیاهو روی اتفاقات دهه اخیر ایران و نیز وضعیت عمومی کشور حساب کرده بود. اتفاقاتی که هر کدام به تناسب بخش‌هایی از جامعه را دل‌چرکین و زخمی کرده بود. اشتباه نتانیاهو این بود که گمان می‌کرد رفتار مردم در همه شرایط یکسان است، در حالی که اگر مردم با خطر وجودی آن هم از سوی کشوری متجاوز مواجه شوند، کشوری که عملکردش در غزه پیش چشم جهان است، به سهولت همه اختلافات را کنار می‌گذارند و در مقام رفع این خطر برمی‌آیند.

🔘بعلاوه در یک سال گذشته دولتی بر سر کار آمده بود که علی‌رغم همه ضعف‌ها که بخشی از آن نیز ناشی از محدودیت‌های ساختار رسمی است، مورد احترام بسیاری از مردم است و آن را به چشم مخالف خود نگاه نمی‌کنند. هم‌چنین اقدامات ۹ ماه گذشته این دولت؛ گر چه با انتظارات به حق مردم فاصله دارد، ولی در مجموع رو به بهبود بوده است.

https://telegra.ph/هسته-سخت-یا-مردم-06-27
Forwarded from هم‌میهن
همه یعنی همه نه اقلیت کوچک

سرمقاله هم‌میهن
۰۷ تیر ۱۴۰۴


🔹تاریخ به ما آموخته است که فارغ از روحیه زیاده‌خواه و توسعه‌طلب که منشأ جنگ است، برای فرار کردن از مشکلات داخلی هم می‌توان به دسیسه و ‌جنگ متوسل شد.

🔹نمونه آن همین نتانیاهو است؛ کسی که از دو سال پیش در مرز سقوط و تغییر نخست‌وزیری قرار داشت و پرونده فساد او هر روز قطورتر می‌شود و چه‌بسا محکومیت جدی پیدا کند؛ ولی جنگ اخیر در غزه موجب بازسازی حیات سیاسی او شد و هنگامی که این جنگ فروکش کرد، حمله به ایران را دستورکار خود قرار داد تا دوباره نفس سیاسی بکشد.

🔹چرا چنین ترفندی کاربرد دارد؟ چون هنگام جنگ روحیه همبستگی تقویت می‌شود و رهبران سیاسی می‌توانند فساد یا ضعف‌های خود را در سایه این همبستگی بپوشانند. این همبستگی نمودهای دیگری هم دارد. خیلی از اختلافات میان مردم و جامعه مدنی نیز منجمد می‌شود.

🔹در جنگ جهانی دوم چه بسیار نیروهای راست و‌ چپ که رقابت شدیدی با هم داشتند، ولی پس از حمله نازی‌ها با هم کنار یک میز نشستند. چرا؟ چون اولویت اول هر دو، حفظ کشور از اشغال بیگانه بود و نه سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی.

🔹نیمه اول این درس را نتانیاهو گرفته بود که این جنگ را راه انداخت تا بلکه برای مدتی پشت همبستگی اسرائیلی‌ها پنهان شود. ولی نیمه دومش را فراموش کرد که مردم و عموم جریان‌های سیاسی-اجتماعی کشور مورد تجاوز قرار گرفته، به پیشواز او نخواهند آمد و آنان هم به نحو دیگری و علیه او همبسته می‌شوند.

🔹این دستاورد مهم در ایران کنونی به قیمت زیادی به دست آمده است و باید آن را حفظ کرد؛ به‌ویژه جامعه ایران که از دوقطبی خانمان‌براندازی در رنج بود. با این ملاحظه باید به استقبال سخنان آقای پزشکیان در جلسه اخیر هیئت دولت رفت؛ آنجا که گفت: «دشمن به دنبال ایجاد بلوا در داخل بود که موفق نشد و امیدوارم که این جنگ ما را بیدار کند. مردم و نیروهای مسلح و هنرمندان و چهره‌ها و سیاسیون و حتی برخی زندانیان و آن سیاسیونی که از نظام و حکومت گله داشتند هم یکصدا از تمامیت ارضی کشور دفاع کردند و این خیلی باارزش است.

🔹باید قدر این مردم را بدانیم و دست از اختلاف برداریم و دست به دست هم دهیم. رژیم صهیونیستی کاری کرد که ما بیشتر از پیش متوجه شویم که این، «همه» مردم ایران هستند که می‌توانند از کشور دفاع کنند؛ نه یک حزب و یک اقلیت و دسته‌ای از مردم. دیدیم که در این جنگ ایرانیان از همه اقشار و گروه‌ها حتی آنها که خارج از کشور هستند، از ایران دفاع کردند.»

🔹کدام نهادها بزرگترین تهدید برای تخریب، و بهترین فرصت برای تحکیم این همبستگی شکل‌گرفته، هستند؟ بی‌تردیدی صداوسیما تهدید و فرصت است. اگر در عمل همچنان که تاکنون بوده، اقلیتی بسیار محدود بخواهد خود را جای «همه» غالب کند، این همبستگی دیری نخواهد پایید.

▫️ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
🔴آینده؟

🔺اعتماد ۸ تیر ۱۴۰۴

✍️عباس عبدی

🔘به ظاهر عملیات نظامی متجاوزانه به صورت نانوشته پایان یافته است و مردم به خانه‌های خود برگشته و پس از تشییع جنازه شهدا از امروز نیز امور اداری و تولیدی و خدماتی کشور به روال عادی برمی‌گردد. ولی یک چیزی هست که به کلی متفاوت با پیش از این جنگ است؛ آن درک ما از "آینده" است.

🔘شهروندان بویژه اغلب آنان که به طور طبیعی نگاه به آینده دارند می‌پرسند که؛ خوب! آینده چه خواهد شد؟ این آتش‌بس حتی رسمی هم نشده است، اگر رسمی هم می‌شد، باز هم شکننده بود. زیرا آتش‌بس به خودی خود اهمیت ندارد، فقط توقف جنگ برای حل مسایل فی‌مابین است، و اگر به چنین نتیجه‌ای منجر نشود، دیر یا زود شکسته خواهد شد، یا برحسب اراده یکی از طرفین یا برحسب اتفاق و حوادث پیش‌بینی نشده که احتمالش کم هم نیست.

🔘ایران به حق این حمله را نوعی تجاوز آشکار و مخالف حقوق بین‌الملل می‌داند. ولی آنچه که اکنون باید به آن بپردازیم این است، چه مسایلی بوده که ماجرای دو طرف را به این نقطه رسانده است؟ چون در اینکه به اینجا رسیده‌ایم شکی نیست و برخی هم این وضع را پیش‌بینی می‌کردند.

🔘پیش‌تر برخی از منبری‌های و تندروها مدعی بودند که جرأت چنین تجاوزی را علیه ایران ندارند، به طور طبیعی اغلب مردم از جمله بنده هم نه می‌توانستیم آن را رد کنیم و نه تأیید. نمی‌توانستیم رد کنیم، چون فاقد اطلاعات ریز و مهم نظامی بودیم، تأیید هم نمی‌کردیم، چون شواهد موجود و تجربه قبلی خلاف این تحلیل و ادعا بود. در نهایت روشن شد که آن تحلیل به کلی نادرست بود.

🔘اکنون تحلیل دیگری هست که؛ بله نادرست بود ولی هنگامی که قدرت پاسخ دادن ایران را دیدند، خودشان درخواست آتش‌بس کردند. پس خوشبینانه‌ترین تحلیل این است که دیگر هیچ اقدامی نکنند، و بدبینانه این است که دو باره آغاز کنند، شخصا هم این امکان را قوی‌تر می‌دانم. در هر صورت سرمایه‌گذار و آینده‌نگر حالت بدبینانه را مبنای کار خود قرار خواهد داد.

🔘تجربه گذشته نشان می‌دهد که این وضع ناپایدار است، به همین علت هم آنان جنگ را آغاز کردند. فراموش نکنیم که اکنون هزینه آغازگری جنگ را هم پرداخته‌اند، مثل مجرمی که برای اولین بار به زندان برود هزینه رفتن زندان از سبد هزینه‌های جرم او حذف و رفتن به زندان برایش عادی و بی‌هزینه می‌شود.
پس با توجه به جمیع شرایط؛ مردمی که در این جنگ همراهی‌های بسیار ارزشمندی کردند، حق دارند از حکومت و دولت بپرسند که آینده چه خواهد شد؟

🔘اگر گمان می‌کنید همین وضع می‌تواند ادامه یابد، آن را صریح بگویید؟ اگر گمان می‌کنید که باید جنگ ادامه یابد، در این صورت چرا آتش‌بس پذیرفته شد؟ اگر باید زمینه‌های منجر به این جنگ از میان برود، چه ایده‌هایی روی میز خواهد بود؟ اگر جامعه و مردم پاسخ‌های این پرسش‌ها را ندانند، چه رفتاری خواهند داشت؟ آقای رییس جمهور به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی باید پاسخ این پرسش‌ها را با هماهنگی‌های لازم بدهند.

🔘امکان ندارد که به مردم و تولیدکننده و سرمایه‌گذار بتوان گفت که فارغ از پاسخ به این پرسش‌ها به راه خود ادامه دهند و معطل گفتگوها یا تغییر وضعیت نباشند. شاید این سخن پیش از ۲۳ خرداد جایی برای شنیدن داشت، هر چند همان زمان هم بسیاری از افراد این را نمی‌پذیرفتند، حتی دستگاه‌های دولتی نیز نمی‌توانند در چنین شرایطی بیش از امور روزمره برنامه‌ریزی کنند.

🔘شاید تصمیماتی روشن گرفته شده باشد، نمی‌دانم. هر چند بعید می‌دانم که در شرایط کنونی چنین اتفاقی رخ داده باشد، ولی امیدوارم که تصمیمات جدید(اگر باشد) مطابق شرایط کنونی اتخاذ شده باشد، اگر چنین است، حتماً نیازمند اعلام عمومی و بحث و گفتگو در باره آن هستیم.

🔘این تصمیمات چه می‌تواند باشد؟ اول در حوزه سیاست داخلی. اگر واقعاً قرار است سیاست‌های گذشته و تقدم یک گروه تندرو و اقلیت بر مردم ادامه یابد، صریحاً اعلام کنید. ادامه آن سیاست‌ها چه در حوزه رسانه، چه در نیروی انسانی و مسأله زنان امنیت کشور را تضعیف می‌کند، اتفاقاً امید اصلی متجاوزان به همین زمینه‌ها بود که جز در حوزه رسانه که موفقیت‌های کامل داشتند، در دو موضوع دیگر شکست خوردند و اهداف اصلی تهاجم ناکام ماند. اگر شواهدی دال بر تغییرات ملموسی در سیاست داخلی و رسانه‌ای دیده نشود، ریزش‌ها جدی خواهد بود.

🔘دوم در حوزه بین‌المللی است. من نمی‌خواهم بگویم که آیا سیاست‌های موجود درست است یا نادرست. پاسخ به این مسأله بستگی به ارزش‌ها و عقاید افراد دارد. ولی به لحاظ اجرایی می‌توان گفت که این سیاست‌ها در عمل به همین نقطه‌ای رسیده که الآن هستیم، و طبعاً آینده نیز در همین مسیر است. اگر این مسیر مطلوب دانسته شود، همین راه را ادامه دهید در غیر این صورت باید تغییر داده شود.

🔘🔘آینده از آن کسانی است که تصمیمات را به موقع و خوب و سازگار با اهداف و ادعاها می‌گیرند.
2025/06/29 12:51:56
Back to Top
HTML Embed Code: