Forwarded from هممیهن
دشواریهای مواجهه با ترامپ
سرمقاله هممیهن
۲۸ خرداد ۱۴۰۴
🔹تقریبا اتفاقنظر است که ارزیابی اولیه اسرائیل از ضربهای که در نظر داشت تا به حکومت و ایران و مردم بزند، مطابق با واقعیت نبوده است. شاید آنها انتظار داشتند که جامعه ایران دچار انفعال و بههمریختگی کامل اجتماعی شود و حکومت نیز با فروپاشی مواجه شود و شیرازه امور بهکلی از هم بگسلد. ولی به دلایلی چنین نشد.
🔹مهمترین علت آن سرزندگی مردم و جامعه ایران است که یاد گرفتهاند در شرایط سخت چگونه بر خویش مسلط شوند و در کنار سایر هموطنان خود بر مشکلات فائق آیند و با ازخودگذشتگی و ایثار، تصویری تکرارنشدنی از نحوه مواجهه مثالزدنی با این جنگ را رقم بزنند.
🔹بنابراین، ادامه جنگ برای اسرائیل بسیار سخت شد. هم از حیث پیشبرد اهداف خود و هم از حیث هزینههای ناشی از تلفات مادی و انسانی. در این شرایط، انتظار میرود که برای گریز از این وضعیت کوشش کند پای ایالات متحده را بهطور مستقیم نیز به این تجاوز باز کند تا هم شریکی مستقیم پیدا کند و هم فشار را بر خود کم کند و راهی هم برای تخریب کامل سایتهای نطنز و فردو پیدا کند.
🔹از سوی دیگر، ایالات متحده نهتنها تاکنون از این تجاوز آشکار حمایت کرده؛ بلکه تقریباً چنین به نظر میرسد که گفتوگوهای مسقط نیز با هدف فراهم کردن زمینههای چنین تجاوزی بوده است.
🔹بنابراین، رفتار خلاف انتظارات سیاسی از سوی ترامپ، کارنامه بسیار منفی برای او به جا گذاشته است. با اینحال، پرسش این است که آیا میتوان تمایزی میان آمریکا و اسرائیل قائل شد؟ آیا میتوان به ترامپ اعتماد کرد؟ به لحاظ منطقی، پاسخ هر دو پرسش منفی است؛ به شرطی که وضعیت متعارف باشد.
🔹درحالیکه ایران امروز در چنین شرایط متعارفی تصویر نمیشود و چارهای نیست جز آنکه در مسیری حرکت کند که ایالات متحده به لحاظ ظاهری و رسمی هم وارد جنگ نشود. البته، تحقق این هدف قدری سخت است. چون اگر بتوان به زدن ضربات علیه اسرائیل ادامه داد؛ در این صورت آمریکا نیز برای کاهش فشار به اسرائیل وارد میدان خواهد شد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
سرمقاله هممیهن
۲۸ خرداد ۱۴۰۴
🔹تقریبا اتفاقنظر است که ارزیابی اولیه اسرائیل از ضربهای که در نظر داشت تا به حکومت و ایران و مردم بزند، مطابق با واقعیت نبوده است. شاید آنها انتظار داشتند که جامعه ایران دچار انفعال و بههمریختگی کامل اجتماعی شود و حکومت نیز با فروپاشی مواجه شود و شیرازه امور بهکلی از هم بگسلد. ولی به دلایلی چنین نشد.
🔹مهمترین علت آن سرزندگی مردم و جامعه ایران است که یاد گرفتهاند در شرایط سخت چگونه بر خویش مسلط شوند و در کنار سایر هموطنان خود بر مشکلات فائق آیند و با ازخودگذشتگی و ایثار، تصویری تکرارنشدنی از نحوه مواجهه مثالزدنی با این جنگ را رقم بزنند.
🔹بنابراین، ادامه جنگ برای اسرائیل بسیار سخت شد. هم از حیث پیشبرد اهداف خود و هم از حیث هزینههای ناشی از تلفات مادی و انسانی. در این شرایط، انتظار میرود که برای گریز از این وضعیت کوشش کند پای ایالات متحده را بهطور مستقیم نیز به این تجاوز باز کند تا هم شریکی مستقیم پیدا کند و هم فشار را بر خود کم کند و راهی هم برای تخریب کامل سایتهای نطنز و فردو پیدا کند.
🔹از سوی دیگر، ایالات متحده نهتنها تاکنون از این تجاوز آشکار حمایت کرده؛ بلکه تقریباً چنین به نظر میرسد که گفتوگوهای مسقط نیز با هدف فراهم کردن زمینههای چنین تجاوزی بوده است.
🔹بنابراین، رفتار خلاف انتظارات سیاسی از سوی ترامپ، کارنامه بسیار منفی برای او به جا گذاشته است. با اینحال، پرسش این است که آیا میتوان تمایزی میان آمریکا و اسرائیل قائل شد؟ آیا میتوان به ترامپ اعتماد کرد؟ به لحاظ منطقی، پاسخ هر دو پرسش منفی است؛ به شرطی که وضعیت متعارف باشد.
🔹درحالیکه ایران امروز در چنین شرایط متعارفی تصویر نمیشود و چارهای نیست جز آنکه در مسیری حرکت کند که ایالات متحده به لحاظ ظاهری و رسمی هم وارد جنگ نشود. البته، تحقق این هدف قدری سخت است. چون اگر بتوان به زدن ضربات علیه اسرائیل ادامه داد؛ در این صورت آمریکا نیز برای کاهش فشار به اسرائیل وارد میدان خواهد شد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
Forwarded from هممیهن
خدمات ضروری در زمان جنگ
سرمقاله هممیهن
۲۹ خرداد ۱۴۰۴
🔹هنگام جنگ، تامین برخی نیازها و خدمات در اولویتهای اول قرار میگیرند. خدمات درمانی و دارویی از این جمله هستند. حتی در مواردی از خدمات غذایی هم مهمترند.
🔹بدون تردید نظام درمانی ایران هم از حیث تجهیزات و هم نیروی انسانی و نیز تامین داروهای ضروری و اورژانسی وضعیت به نسبت پایداری دارد؛ بهویژه آنکه بسیاری از کادرهای درمان و پزشکان با افتخار اعلام کردهاند که داوطلبانه آماده ارائه خدمات درمانی و مشاورهای هستند.
🔹مردم ما خدمات آنان در دوره کرونا را هیچگاه فراموش نکرده و همچنان در یادهای مردم خواهد ماند. امکانات درمانی کشور با مرحله کنونی از تجاوز دشمن پایداری نسبی دارد و قادر به تامین نیازهای مردم و مراجعهکنندگان است در حالی که اگر ابعاد جنگ گستردهتر شود و متجاوزان بیش از اینکه تاکنون رفتار کردهاند مردم و مناطق غیرنظامی را هدف قرار دهند، در این صورت باید تمهیدات گستردهتری برای پایداری نظام درمانی اندیشید.
🔹از تقویت بانک خون و تامین و ذخیرهسازی در حد کافی از داروهای عمومی و مورد نیاز و تامین برق و انرژی اضطراری مراکز درمانی نباید غفلت نمود. تجربه نظام درمانی ایران در انفجار گمرک بندرعباس بسیار مفید و سازنده بود هرچند اکنون شرایط به مقدار زیادی تغییر کرده است.
🔹نیاز مهم دیگر تامین حاملهای انرژی است که حداقل تا این مرحله بهخوبی انجام شده است و امیدواریم همچنان پایدار باقی بماند. همچنین نیازهای غذایی و دسترسی به حسابهای بانکی است که اهمیت فراوان دارد و خوشبختانه وزیری جوان و با انگیزه سکان این بخش را عهدهدار است که گرچه چند روزی است که آمده ولی انتظار میرود که به بهترین شکلی به مدیریت نیازها بپردازد.
🔹ولی یک خدمت مهم دیگر هم هست که تامین آن بسیار ضروری است شاید از همه موارد دیگر هم ضروریتر باشد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
سرمقاله هممیهن
۲۹ خرداد ۱۴۰۴
🔹هنگام جنگ، تامین برخی نیازها و خدمات در اولویتهای اول قرار میگیرند. خدمات درمانی و دارویی از این جمله هستند. حتی در مواردی از خدمات غذایی هم مهمترند.
🔹بدون تردید نظام درمانی ایران هم از حیث تجهیزات و هم نیروی انسانی و نیز تامین داروهای ضروری و اورژانسی وضعیت به نسبت پایداری دارد؛ بهویژه آنکه بسیاری از کادرهای درمان و پزشکان با افتخار اعلام کردهاند که داوطلبانه آماده ارائه خدمات درمانی و مشاورهای هستند.
🔹مردم ما خدمات آنان در دوره کرونا را هیچگاه فراموش نکرده و همچنان در یادهای مردم خواهد ماند. امکانات درمانی کشور با مرحله کنونی از تجاوز دشمن پایداری نسبی دارد و قادر به تامین نیازهای مردم و مراجعهکنندگان است در حالی که اگر ابعاد جنگ گستردهتر شود و متجاوزان بیش از اینکه تاکنون رفتار کردهاند مردم و مناطق غیرنظامی را هدف قرار دهند، در این صورت باید تمهیدات گستردهتری برای پایداری نظام درمانی اندیشید.
🔹از تقویت بانک خون و تامین و ذخیرهسازی در حد کافی از داروهای عمومی و مورد نیاز و تامین برق و انرژی اضطراری مراکز درمانی نباید غفلت نمود. تجربه نظام درمانی ایران در انفجار گمرک بندرعباس بسیار مفید و سازنده بود هرچند اکنون شرایط به مقدار زیادی تغییر کرده است.
🔹نیاز مهم دیگر تامین حاملهای انرژی است که حداقل تا این مرحله بهخوبی انجام شده است و امیدواریم همچنان پایدار باقی بماند. همچنین نیازهای غذایی و دسترسی به حسابهای بانکی است که اهمیت فراوان دارد و خوشبختانه وزیری جوان و با انگیزه سکان این بخش را عهدهدار است که گرچه چند روزی است که آمده ولی انتظار میرود که به بهترین شکلی به مدیریت نیازها بپردازد.
🔹ولی یک خدمت مهم دیگر هم هست که تامین آن بسیار ضروری است شاید از همه موارد دیگر هم ضروریتر باشد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
Forwarded from هممیهن
نتانیاهو و اشتباه هیتلر
سرمقاله هممیهن
شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴
🔹در سر مقاله روز چهارشنبه نوشتیم که رژیم اسرائیل در حمله به ایران چند خطای مهم مرتکب شد از جمله این که آنها انتظار داشتند جامعه ایران دچار انفعال و بههمریختگی کامل اجتماعی شده و حکومت نیز با فروپاشی مواجه شود و شیرازه امور بهکلی از هم بگسلد. ولی به دلایلی چنین نشد.
🔹مهمترین علت آن سرزندگی مردم و جامعه ایران است که یادگرفته در شرایط سخت چگونه بر خویش مسلط شود و در کنار سایر هموطنان خود بر مشکلات فائق آید و با از همگذشتگی و ایثار تصویری تکرارنشدنی از نحوه مواجهه مثالزدنی با این جنگ را رقم بزند.
🔹واقعیت این است که با گذشت چند روز از آغاز این تجاوز، منویات متجاوز و حامیان آنها بهویژه ایالات متحده، بیش از پیش آشکار و شناخته شد. همه فهمیدند که ماجرا یک گفتوگوی دیپلماتیک عادی و صلحطلبانه نیست بلکه آنان دنبال نابودی ایران هستند.
🔹بیش از ۱۵ سال است که میگویند ایران در آستانه ساخت بمب اتمی است و حتی بعضاً دو ماه زمان میدادند ولی هیچ اتفاقی نمیافتاد و آنان همچنان دروغپردازی میکردند. این بار هم گفتوگوهای مسقط را آگاهانه طول دادند تا این جنایت را انجام دهند..
ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗واتساپ | 🔗تلگرام
سرمقاله هممیهن
شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴
🔹در سر مقاله روز چهارشنبه نوشتیم که رژیم اسرائیل در حمله به ایران چند خطای مهم مرتکب شد از جمله این که آنها انتظار داشتند جامعه ایران دچار انفعال و بههمریختگی کامل اجتماعی شده و حکومت نیز با فروپاشی مواجه شود و شیرازه امور بهکلی از هم بگسلد. ولی به دلایلی چنین نشد.
🔹مهمترین علت آن سرزندگی مردم و جامعه ایران است که یادگرفته در شرایط سخت چگونه بر خویش مسلط شود و در کنار سایر هموطنان خود بر مشکلات فائق آید و با از همگذشتگی و ایثار تصویری تکرارنشدنی از نحوه مواجهه مثالزدنی با این جنگ را رقم بزند.
🔹واقعیت این است که با گذشت چند روز از آغاز این تجاوز، منویات متجاوز و حامیان آنها بهویژه ایالات متحده، بیش از پیش آشکار و شناخته شد. همه فهمیدند که ماجرا یک گفتوگوی دیپلماتیک عادی و صلحطلبانه نیست بلکه آنان دنبال نابودی ایران هستند.
🔹بیش از ۱۵ سال است که میگویند ایران در آستانه ساخت بمب اتمی است و حتی بعضاً دو ماه زمان میدادند ولی هیچ اتفاقی نمیافتاد و آنان همچنان دروغپردازی میکردند. این بار هم گفتوگوهای مسقط را آگاهانه طول دادند تا این جنایت را انجام دهند..
ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗واتساپ | 🔗تلگرام
Forwarded from هممیهن
منطق صدای واحد
سرمقاله هممیهن
۰۱ تیر ۱۴۰۴
🔹در یک جامعه پویا و مطلوب، فرآیند تصمیمگیری چگونه است؟ در شرایط عادی و متعارف باید آزادی نقد و اظهارنظر باشد تا افراد و گروهها هر کدام بر حسب رویکردها و تحلیلهای خود درباره موضوعات گوناگون نظر دهند.
🔹نباید مانع آزادی در تحلیل و نظر و حتی اعتراض مدنی شد. ولی در مقام تصمیم بهطور طبیعی نهادهای قانونی و طی سازوکار روشن و شفاف باید تصمیم بگیرند. نقد نتایج تصمیمات نیز باید آزاد باشد.
🔹در شرایط بحرانی و حادتر همچون جنگ، این فرآیند قدری متفاوت میشود. هم به لحاظ رعایت مسایل امنیتی و هم از منظر سرعت تحولات. با این حال منتقدین میتوانند با ادبیاتی متعادلتر به بهبود تصمیمات کمک کنند ولی نباید انتظارات زیادی داشت. چون هر کدام از آحاد جامعه حداقل در سه مسئله مهم با یکدیگر و با تصمیمگیران تفاوت جدی دارند که این تفاوتها مانع از درک متقابل در نقدها و ایدههای پیشنهادی در موضوع واحدی مثل تصمیمات جنگی میشود.
🔹اول تفاوتهای رویکردی است. هر کدام از ما دنیا و مسائل آن را به گونهای متفاوت تحلیل میکنیم. کسی که معیارهای او در تحلیل سیاست، عرفانی یا مبتنی بر ظهور و خواب و... این گونه امور است نمیتواند با فردی که طرفدار سیاست رئالیستی و واقعگراست مسائل و راهحلها را مشابه ببیند. یا نگاههای کسی که دنبال انقلاب جهانی است با کسی که منافع ملی را اولویت میداند نیز تفاوت جدی دارد.
🔹دومین تفاوت عدم تقارن شدید در اطلاعات است. اطلاعات ما با یکدیگر و نیز با عناصر تصمیمگیر بهویژه در شرایط جنگی و امنیتی بسیار متفاوت است. برای نمونه ما هنوز نمیدانیم انجام چه کارهایی در توان حکومت هست یا نیست؟ شاید برخی امکانات را داشته باشند که به دلیلی ما نمیدانیم. لذا اغلب پیشنهادهای افراد خیرخواه نیز برای مجریان، نابخردانه به نظر خواهد رسید.
🔹سومین اختلاف هم در اهداف است هر کسی از ظن خود یار ماجرا میشود. در حالی که باید اهداف و انگیزههای تصمیمگیران را جستوجو کرد و بر آن اساس نظر داد.
🔹آیا اینها به معنای آن است که کلاً کنار بکشیم؟ اگر نه؛ چه میتوان یا چه باید کرد؟ عملیترین راه اجرای سیاستهای رسمی است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
۰۱ تیر ۱۴۰۴
🔹در یک جامعه پویا و مطلوب، فرآیند تصمیمگیری چگونه است؟ در شرایط عادی و متعارف باید آزادی نقد و اظهارنظر باشد تا افراد و گروهها هر کدام بر حسب رویکردها و تحلیلهای خود درباره موضوعات گوناگون نظر دهند.
🔹نباید مانع آزادی در تحلیل و نظر و حتی اعتراض مدنی شد. ولی در مقام تصمیم بهطور طبیعی نهادهای قانونی و طی سازوکار روشن و شفاف باید تصمیم بگیرند. نقد نتایج تصمیمات نیز باید آزاد باشد.
🔹در شرایط بحرانی و حادتر همچون جنگ، این فرآیند قدری متفاوت میشود. هم به لحاظ رعایت مسایل امنیتی و هم از منظر سرعت تحولات. با این حال منتقدین میتوانند با ادبیاتی متعادلتر به بهبود تصمیمات کمک کنند ولی نباید انتظارات زیادی داشت. چون هر کدام از آحاد جامعه حداقل در سه مسئله مهم با یکدیگر و با تصمیمگیران تفاوت جدی دارند که این تفاوتها مانع از درک متقابل در نقدها و ایدههای پیشنهادی در موضوع واحدی مثل تصمیمات جنگی میشود.
🔹اول تفاوتهای رویکردی است. هر کدام از ما دنیا و مسائل آن را به گونهای متفاوت تحلیل میکنیم. کسی که معیارهای او در تحلیل سیاست، عرفانی یا مبتنی بر ظهور و خواب و... این گونه امور است نمیتواند با فردی که طرفدار سیاست رئالیستی و واقعگراست مسائل و راهحلها را مشابه ببیند. یا نگاههای کسی که دنبال انقلاب جهانی است با کسی که منافع ملی را اولویت میداند نیز تفاوت جدی دارد.
🔹دومین تفاوت عدم تقارن شدید در اطلاعات است. اطلاعات ما با یکدیگر و نیز با عناصر تصمیمگیر بهویژه در شرایط جنگی و امنیتی بسیار متفاوت است. برای نمونه ما هنوز نمیدانیم انجام چه کارهایی در توان حکومت هست یا نیست؟ شاید برخی امکانات را داشته باشند که به دلیلی ما نمیدانیم. لذا اغلب پیشنهادهای افراد خیرخواه نیز برای مجریان، نابخردانه به نظر خواهد رسید.
🔹سومین اختلاف هم در اهداف است هر کسی از ظن خود یار ماجرا میشود. در حالی که باید اهداف و انگیزههای تصمیمگیران را جستوجو کرد و بر آن اساس نظر داد.
🔹آیا اینها به معنای آن است که کلاً کنار بکشیم؟ اگر نه؛ چه میتوان یا چه باید کرد؟ عملیترین راه اجرای سیاستهای رسمی است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
برخی دوستان اعلام کردند که دسترسی به سایت هممیهن برایشان ممکن نبوده اصل مقاله هم اینجا بازنشر شود که تقدیم میشود.
🔴منطق صدای واحد
در یک جامعه پویا و مطلوب فرآیند تصمیمگیری چگونه است؟ در شرایط عادی و متعارف باید آزادی نقد و اظهار نظر باشد تا افراد و گروهها هر کدام بر حسب رویکردها و تحلیلهای خود در باره موضوعات گوناگون نظر دهند. نباید مانع آزادی در تحلیل و نظر و حتی اعتراض مدنی شد. ولی در مقام تصمیم بطور طبیعی نهادهای قانونی و طی سازوکار روشن و شفاف باید تصمیم بگیرند. نقد نتایج تصمیمات نیز باید آزاد باشد.
در شرایط بحرانی و حادتر همچون جنگ، این فرآیند قدری متفاوت میشود. هم به لحاظ رعایت مسایل امنیتی و هم از منظر سرعت تحولات. با این حال منتقدین میتوانند با ادبیاتی متعادلتر به بهبود تصمیمات کمک کنند ولی نباید انتظارات زیادی داشت. چون هر کدام از آحاد جامعه حداقل در سه مساله مهم با یکدیگر و با تصمیمگیران تفاوت جدی دارند که این تفاوتها مانع از درک متقابل در نقدها و ایدههای پیشنهادی در موضوع واحدی مثل تصمیمات جنگی میشود. اول تفاوتهای رویکردی است. هر کدام از ما دنیا و مسائل آن را به گونهای متفاوت تحلیل میکنیم. کسی که معیارهای او در تحلیل سیاست، عرفانی یا مبتنی بر ظهور و خواب و ... این گونه امور است نمیتواند با فردی که طرفدار سیاست رئالیستی و واقعگراست مسائل و راه حلها را مشابه ببینند. یا نگاههای کسی که دنبال انقلاب جهانی است با کسی که منافع ملی را اولویت میداند نیز تفاوت جدی دارند.
دومین تفاوت عدم تقارن شدید در اطلاعات است. اطلاعات ما با یکدیگر و نیز با عناصر تصمیمگیر بویژه در شرایط جنگی و امنیتی بسیار متفاوت است. برای نمونه ما هنوز نمیدانیم انجام چه کارهایی در توان حکومت هست یا نیست؟ شاید برخی امکانات را داشته باشند که به دلیلی ما نمیدانیم. لذا اغلب پیشنهادهای افراد خیرخواه نیز برای مجریان، نابخردانه به نظر خواهد رسید.
سومین اختلاف هم در اهداف است هر کسی از ظن خود یار ماجرا میشود. در حالی که باید اهداف و انگیزههای تصمیمگیران را جستجو کرد و بر ان اساس نظر داد.
ایا اینها به معنای ان است که کلا کنار بکشیم؟ اگر نه؛ چه میتوان یا چه باید کرد؟ عملیترین راه اجرای سیاستهای رسمی است. به دلایل پیشگفته مجال نقد مفصل و دقیق و سازنده این تصمیمات نیست. همچنین فرصت کسب اطلاعات لازم یا رسیدن به همگرایی رویکردی هم وجود ندارد. سرعت تحولات چنان زیاد است که تحلیلگران به سختی به ان میرسند. از سوی دیگر فعلا مجال نقد عمومی و علنی یا وارد کردن فشار برای اجرای سیاستهای دیگر نیست. اگر آنان که تا اینجا آمدهاند را قبول داریم کاملا حمایت کنیم تا بقیه مسیر را هم بروند اگر هم قبول نداریم نباید مخالفتی کرد باید اجازه داد که پژواک صدای واحدی از ایران شنیده شود. البته این توصیه نافی نوشتن و گفتن و انتشار تحلیلهای آموزنده و آگاهی بخش و همدلانه نیست. همچنین باید تصمیمگیران را به این واقعیت آشنا کرد که چنین رفتاری از سوی مردم را نباید مصادره به مطلوب نمود و به منزله تایید سیاستها و تصمیمات گرفت. آنان باید برای شناخت مطالبات و خواستهای مردم راههای گوناگونی را در دسترس بگذارند. همچنین باید دلایل خود را برای اتخاذ تصمیمات رسمی در اختیار مردم قرار دهند تا مردم بر اساس آگاهی و باور از سیاستهای رسمی تبعیت کنند. بنابر این کوشش باید کرد که صدای واحدی از ایران شنیده شود. در شرایط کنونی که با تجاوزی آشکار مواجهیم منافع چنین صدایی بهتر از چند صدایی است که یکدیگر را خنثی میکنند.
🔴منطق صدای واحد
در یک جامعه پویا و مطلوب فرآیند تصمیمگیری چگونه است؟ در شرایط عادی و متعارف باید آزادی نقد و اظهار نظر باشد تا افراد و گروهها هر کدام بر حسب رویکردها و تحلیلهای خود در باره موضوعات گوناگون نظر دهند. نباید مانع آزادی در تحلیل و نظر و حتی اعتراض مدنی شد. ولی در مقام تصمیم بطور طبیعی نهادهای قانونی و طی سازوکار روشن و شفاف باید تصمیم بگیرند. نقد نتایج تصمیمات نیز باید آزاد باشد.
در شرایط بحرانی و حادتر همچون جنگ، این فرآیند قدری متفاوت میشود. هم به لحاظ رعایت مسایل امنیتی و هم از منظر سرعت تحولات. با این حال منتقدین میتوانند با ادبیاتی متعادلتر به بهبود تصمیمات کمک کنند ولی نباید انتظارات زیادی داشت. چون هر کدام از آحاد جامعه حداقل در سه مساله مهم با یکدیگر و با تصمیمگیران تفاوت جدی دارند که این تفاوتها مانع از درک متقابل در نقدها و ایدههای پیشنهادی در موضوع واحدی مثل تصمیمات جنگی میشود. اول تفاوتهای رویکردی است. هر کدام از ما دنیا و مسائل آن را به گونهای متفاوت تحلیل میکنیم. کسی که معیارهای او در تحلیل سیاست، عرفانی یا مبتنی بر ظهور و خواب و ... این گونه امور است نمیتواند با فردی که طرفدار سیاست رئالیستی و واقعگراست مسائل و راه حلها را مشابه ببینند. یا نگاههای کسی که دنبال انقلاب جهانی است با کسی که منافع ملی را اولویت میداند نیز تفاوت جدی دارند.
دومین تفاوت عدم تقارن شدید در اطلاعات است. اطلاعات ما با یکدیگر و نیز با عناصر تصمیمگیر بویژه در شرایط جنگی و امنیتی بسیار متفاوت است. برای نمونه ما هنوز نمیدانیم انجام چه کارهایی در توان حکومت هست یا نیست؟ شاید برخی امکانات را داشته باشند که به دلیلی ما نمیدانیم. لذا اغلب پیشنهادهای افراد خیرخواه نیز برای مجریان، نابخردانه به نظر خواهد رسید.
سومین اختلاف هم در اهداف است هر کسی از ظن خود یار ماجرا میشود. در حالی که باید اهداف و انگیزههای تصمیمگیران را جستجو کرد و بر ان اساس نظر داد.
ایا اینها به معنای ان است که کلا کنار بکشیم؟ اگر نه؛ چه میتوان یا چه باید کرد؟ عملیترین راه اجرای سیاستهای رسمی است. به دلایل پیشگفته مجال نقد مفصل و دقیق و سازنده این تصمیمات نیست. همچنین فرصت کسب اطلاعات لازم یا رسیدن به همگرایی رویکردی هم وجود ندارد. سرعت تحولات چنان زیاد است که تحلیلگران به سختی به ان میرسند. از سوی دیگر فعلا مجال نقد عمومی و علنی یا وارد کردن فشار برای اجرای سیاستهای دیگر نیست. اگر آنان که تا اینجا آمدهاند را قبول داریم کاملا حمایت کنیم تا بقیه مسیر را هم بروند اگر هم قبول نداریم نباید مخالفتی کرد باید اجازه داد که پژواک صدای واحدی از ایران شنیده شود. البته این توصیه نافی نوشتن و گفتن و انتشار تحلیلهای آموزنده و آگاهی بخش و همدلانه نیست. همچنین باید تصمیمگیران را به این واقعیت آشنا کرد که چنین رفتاری از سوی مردم را نباید مصادره به مطلوب نمود و به منزله تایید سیاستها و تصمیمات گرفت. آنان باید برای شناخت مطالبات و خواستهای مردم راههای گوناگونی را در دسترس بگذارند. همچنین باید دلایل خود را برای اتخاذ تصمیمات رسمی در اختیار مردم قرار دهند تا مردم بر اساس آگاهی و باور از سیاستهای رسمی تبعیت کنند. بنابر این کوشش باید کرد که صدای واحدی از ایران شنیده شود. در شرایط کنونی که با تجاوزی آشکار مواجهیم منافع چنین صدایی بهتر از چند صدایی است که یکدیگر را خنثی میکنند.
Forwarded from هممیهن
فرصتی جدید یا تهدیدی بزرگ؟
سرمقاله هممیهن
۰۲ تیر ۱۴۰۴
🔹در سرمقاله هفته گذشته اشاره کردیم، ایران باید در مسیری حرکت کند که ایالاتمتحده بهلحاظ ظاهری و رسمی هم وارد جنگ نشود. نوشتیم که تحقق این هدف قدری سخت است. چون اگر بتوان به زدن ضربات علیه اسرائیل ادامه داد، در این صورت آمریکا نیز برای کاهش فشار به اسرائیل وارد میدان خواهد شد. یا اگر جنگ طولانی شود، باز هم برای پایاندادن ممکن است آمریکا عهدهدار حمله به فردو و نطنز شود و در کنار اسرائیل قرار گیرد.
🔹در اولین ساعات دیروز مشخص شد که ایالاتمتحده برای کمک به اسرائیل، خود را بهطور مستقیم وارد این معرکه کرده و با بمباران فردو و نطنز خواستهاست از یکسو، اقدامات ناموفق اسرائیل را تکمیل کند و از سویدیگر، ابعاد جدیدی به این جنگ تجاوزکارانه بدهد و فشار را از روی اسرائیل بردارد.
🔹این اقدام در عین حال که تهدیدی بزرگتر نسبت به تجاوز اسرائیل برای ایران محسوب میشود، ولی میتواند فرصتی هم باشد. این فرصت که اولاً با کشوری طرف هستیم که مشروعیت آن از رژیم اسرائیل متمایز است. ضمن اینکه حضور مستقیم آن میتواند ابعاد ماجرا را گستردهتر کند و تلاشها برای توقف تجاوز را بیشتر نماید. روشن است که هدف اصلی این حضور، کمکردن فشار نظامی علیه اسرائیل است و شواهد نشان میدهد که برای ادامه جنگ دچار دردسر شده است.
🔹یکی از نشانههای این دردسر، محدودیتهای بسیار شدید برای خبرنگاران در انعکاس اخبار حملات ایران و مکانهای اصابت موشک است. موضوعی که تاکنون کمسابقه بوده است. نشانه دیگر، حملات مکرر حتی به اورژانس است که مطابق تمام معیارهای پذیرفتهشده، تخلف آشکار از مقررات بینالمللی است.
🔹رژیمی که خودروی غیرنظامیان یا محل سکونت افراد غیرنظامی را نشانه میرود، حتماً بمباران اورژانس را آگاهانه و برای خلاصشدن از زیر فشار حملات موشکی ایران انجام داده و چون نتیجهبخش نبوده است، اکنون ترامپ را به میدان فراخوانده و او نیز برخلاف قانون و مقرارت جهانی و حتی قوانین داخلی آمریکا به این تعرض آشکار اقدام نموده است.
🔹اکنون چه باید کرد؟ گرچه هردو کشور در مسیر واحدی علیه ایران عمل میکنند و متمایز کردن آنها سخت است، ولی نشدنی نیست. بنابراین تصور میکنیم، باید حساب ایندو را تا حد ممکن از یکدیگر جدا کرد و اجازه نداد که مسئله اول این جنگ، آمریکا شود؛ چون ماهیت این دو حکومت یکسان نیست.
🔹وضعیت رخداده و حضور هر دو کشور در جنگ، اتفاقی بود که دیر یا زود رخ میداد. البته این بهمعنای اجتنابناپذیر بودن این تجاوز نبود. تمام شواهد نشان میداد که اگر توافقی حاصل نشود، دیر یا زود با این وضع مواجه میشدیم. البته افراد سطحی، هوچی و بیمسئولیت همیشه میتوانستند در برنامههای صداوسیما ظاهر شوند و در مقام کارشناس، حرفهای بیپایه را با خنده و لودهبازی تحویل مخاطبانی دهند که در دل، به نمایشهای روحوضی آنان میخندیدند.
🔹حتی اکنون هم پس از این اتفاقات، یادداشت مینویسند که «ما به این خطرات میخندیم.» روشن است که چه نیروهایی و با چه گرایشی میتوانند به این خطرات بخندند. ولی واقعیت این بود که این جماعت نهتنها تحلیل درستی از روند اتفاقات نداشتند، بلکه براساس این تحلیل نادرست نوعی بیخیالی هم پیشه کردند و تمام شواهد متعارض با تحلیلهای خود را مصادره به مطلوب کردند و امروز هم همچنان در شبکههای مجازی در حال فشار آوردن به نظام تصمیمگیری کشور هستند تا بلکه همچنان بر مدار رویکردهای آنان بچرخد.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
۰۲ تیر ۱۴۰۴
🔹در سرمقاله هفته گذشته اشاره کردیم، ایران باید در مسیری حرکت کند که ایالاتمتحده بهلحاظ ظاهری و رسمی هم وارد جنگ نشود. نوشتیم که تحقق این هدف قدری سخت است. چون اگر بتوان به زدن ضربات علیه اسرائیل ادامه داد، در این صورت آمریکا نیز برای کاهش فشار به اسرائیل وارد میدان خواهد شد. یا اگر جنگ طولانی شود، باز هم برای پایاندادن ممکن است آمریکا عهدهدار حمله به فردو و نطنز شود و در کنار اسرائیل قرار گیرد.
🔹در اولین ساعات دیروز مشخص شد که ایالاتمتحده برای کمک به اسرائیل، خود را بهطور مستقیم وارد این معرکه کرده و با بمباران فردو و نطنز خواستهاست از یکسو، اقدامات ناموفق اسرائیل را تکمیل کند و از سویدیگر، ابعاد جدیدی به این جنگ تجاوزکارانه بدهد و فشار را از روی اسرائیل بردارد.
🔹این اقدام در عین حال که تهدیدی بزرگتر نسبت به تجاوز اسرائیل برای ایران محسوب میشود، ولی میتواند فرصتی هم باشد. این فرصت که اولاً با کشوری طرف هستیم که مشروعیت آن از رژیم اسرائیل متمایز است. ضمن اینکه حضور مستقیم آن میتواند ابعاد ماجرا را گستردهتر کند و تلاشها برای توقف تجاوز را بیشتر نماید. روشن است که هدف اصلی این حضور، کمکردن فشار نظامی علیه اسرائیل است و شواهد نشان میدهد که برای ادامه جنگ دچار دردسر شده است.
🔹یکی از نشانههای این دردسر، محدودیتهای بسیار شدید برای خبرنگاران در انعکاس اخبار حملات ایران و مکانهای اصابت موشک است. موضوعی که تاکنون کمسابقه بوده است. نشانه دیگر، حملات مکرر حتی به اورژانس است که مطابق تمام معیارهای پذیرفتهشده، تخلف آشکار از مقررات بینالمللی است.
🔹رژیمی که خودروی غیرنظامیان یا محل سکونت افراد غیرنظامی را نشانه میرود، حتماً بمباران اورژانس را آگاهانه و برای خلاصشدن از زیر فشار حملات موشکی ایران انجام داده و چون نتیجهبخش نبوده است، اکنون ترامپ را به میدان فراخوانده و او نیز برخلاف قانون و مقرارت جهانی و حتی قوانین داخلی آمریکا به این تعرض آشکار اقدام نموده است.
🔹اکنون چه باید کرد؟ گرچه هردو کشور در مسیر واحدی علیه ایران عمل میکنند و متمایز کردن آنها سخت است، ولی نشدنی نیست. بنابراین تصور میکنیم، باید حساب ایندو را تا حد ممکن از یکدیگر جدا کرد و اجازه نداد که مسئله اول این جنگ، آمریکا شود؛ چون ماهیت این دو حکومت یکسان نیست.
🔹وضعیت رخداده و حضور هر دو کشور در جنگ، اتفاقی بود که دیر یا زود رخ میداد. البته این بهمعنای اجتنابناپذیر بودن این تجاوز نبود. تمام شواهد نشان میداد که اگر توافقی حاصل نشود، دیر یا زود با این وضع مواجه میشدیم. البته افراد سطحی، هوچی و بیمسئولیت همیشه میتوانستند در برنامههای صداوسیما ظاهر شوند و در مقام کارشناس، حرفهای بیپایه را با خنده و لودهبازی تحویل مخاطبانی دهند که در دل، به نمایشهای روحوضی آنان میخندیدند.
🔹حتی اکنون هم پس از این اتفاقات، یادداشت مینویسند که «ما به این خطرات میخندیم.» روشن است که چه نیروهایی و با چه گرایشی میتوانند به این خطرات بخندند. ولی واقعیت این بود که این جماعت نهتنها تحلیل درستی از روند اتفاقات نداشتند، بلکه براساس این تحلیل نادرست نوعی بیخیالی هم پیشه کردند و تمام شواهد متعارض با تحلیلهای خود را مصادره به مطلوب کردند و امروز هم همچنان در شبکههای مجازی در حال فشار آوردن به نظام تصمیمگیری کشور هستند تا بلکه همچنان بر مدار رویکردهای آنان بچرخد.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from هممیهن
داخل یا خارج؟
سرمقاله هممیهن
۰۳ تیر ۱۴۰۴
🔹تردیدی نیست که اقدامات رژیم اسرائیل، آمریکا و غرب علیه ایران خلاف بدیهیات حقوق بینالملل است. حتی تجاوز ايالاتمتحده با قوانین داخلی آنجا هم تطابق ندارد.
🔹شورای امنیت هم پیشاپیش تکلیفش روشن است. هیچ تصمیمی را نخواهد گرفت که خلاف منافع یکی از اعضای ثابت آن است. نهادهای بینالمللی هم اغلب مستقیم یا غیرمستقیم تحت سیطره قدرتهای برتر شورای امنیت هستند. نمونه آن گزارش گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که بهعنوان یار اضافی غرب عمل کرد و زمینههای حمله را فراهم نمود، سپس چنین برداشتی از بیانیه را تکذیب و رد کرد.
🔹کشورهای دیگر هم کموبیش دنبال منافع خود هستند و اصولاً همه کشورها در نظام بینالملل در پی چنین هدفی هستند. آیا اینها بهمنزله نفی این نظام است؟ قطعاً خیر. این نظام چارچوب محدود و تعریفشدهای دارد که برای بازیکردن در آن باید در همین چارچوب بود و هنگامی که خارج از آن بازی شود، این ضوابط عمل نمیکند.
🔹برخی کشورها بهطور کلی دور این سازمان را خط کشیدهاند. ازجمله کرهشمالی، اینها از منافع این سازمانها بهرهای نمیبرند ولی از محدودیتهایش هم تا حدی در امان هستند. بسیاری از کشورها نیز چارچوب موجود را پذیرفته و درون آن بازی میکنند. چارچوبی که لزوماً در برخی یا حتی بسیاری از حالات عادلانه نیست.
🔹ولی آنان سیاست را همینگونه میفهمند؛ امری نسبی و ایستادن در جایی میان حق و باطل. ایران نسبت به این نظام وضعیت دوگانهای داشت. هم درون آن بود، هم بیرون آن. شاید به امید اینکه بتواند تغییری از درون بدهد ولی واقعیت آن نظام متصلبتر از آن بود که ایران قادر به ایفای چنین نقشی باشد.
🔹در نتیجه متأسفانه هم هزینههای بیرون بودنش را پرداخت، هم از منافع درون بودنش بهرهای نبرد. اگر تکلیف امید به نظام بینالملل برای حل بحران و جنگ تحمیلی دوم تا اینجا روشن شده باشد در این صورت باید دید که کدام مولفه قدرت میتواند موازنه ایجاد کند؟ این عامل قطعاً داخلی است و باید اولویت را به عوامل داخلی قدرت داد.
🔹در این میان مولفه نظامی بسیار مهم است و ایران نیز نشان داده که با تکیه بر قدرت افندی خود قادر به ایجاد حدی از موازنه هست ولی در هر حال با تکیه صرف بر این مولفه نمیتوان موازنهای پایدار و برتر ایجاد کرد.
🔹مهمترین مولفه قدرت که تمامشدنی نیز نیست مردم هستند. هنگامی که میگوییم مردم فقط تعداد معدود نیستند. حتی ۸۶ میلیون نفر مجزا از هم کفایت نمیکند. بلکه ملتی واحد با شعار و رویکردی واحد برای دفاع از سرزمینی واحد در کنار دولتی واحد است. این مهمترین منبع و چشمه جوشان قدرت در دنیای امروز است که حتی همان نظام بینالملل ناعادلانه در برابر آن تسلیم است.
🔹بنابر این نگاه به صفبندیهای موافقان و مخالفان حمله آمریکا در شورای امنیت و مجامع جهانی، گرهی از کار امروز ما را باز نخواهد کرد اگر سفتتر نکند. پاسخ دادن به تجاوزات با شلیک موشک، اقدامی لازم است ولی کافی نیست. گزارشهای امروز «هممیهن» در باره فعالیتهای خودجوش و گستردهتر مردم و هنرمندان و سیاسیون جملگی نشانگر این ظرفیت بزرگ داخلی در جهت تقویت قدرت مواجهه ایران با تجاوز است.
🔹همه مولفههای داخلی و خارجی را باید استفاده کرد ولی شرط لازم پیروزی مولفه اصلی قدرت یعنی تبدیل ۸۶ میلیون نفر زیر شعار واحد برای ایران و دفاع از آن است.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
۰۳ تیر ۱۴۰۴
🔹تردیدی نیست که اقدامات رژیم اسرائیل، آمریکا و غرب علیه ایران خلاف بدیهیات حقوق بینالملل است. حتی تجاوز ايالاتمتحده با قوانین داخلی آنجا هم تطابق ندارد.
🔹شورای امنیت هم پیشاپیش تکلیفش روشن است. هیچ تصمیمی را نخواهد گرفت که خلاف منافع یکی از اعضای ثابت آن است. نهادهای بینالمللی هم اغلب مستقیم یا غیرمستقیم تحت سیطره قدرتهای برتر شورای امنیت هستند. نمونه آن گزارش گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که بهعنوان یار اضافی غرب عمل کرد و زمینههای حمله را فراهم نمود، سپس چنین برداشتی از بیانیه را تکذیب و رد کرد.
🔹کشورهای دیگر هم کموبیش دنبال منافع خود هستند و اصولاً همه کشورها در نظام بینالملل در پی چنین هدفی هستند. آیا اینها بهمنزله نفی این نظام است؟ قطعاً خیر. این نظام چارچوب محدود و تعریفشدهای دارد که برای بازیکردن در آن باید در همین چارچوب بود و هنگامی که خارج از آن بازی شود، این ضوابط عمل نمیکند.
🔹برخی کشورها بهطور کلی دور این سازمان را خط کشیدهاند. ازجمله کرهشمالی، اینها از منافع این سازمانها بهرهای نمیبرند ولی از محدودیتهایش هم تا حدی در امان هستند. بسیاری از کشورها نیز چارچوب موجود را پذیرفته و درون آن بازی میکنند. چارچوبی که لزوماً در برخی یا حتی بسیاری از حالات عادلانه نیست.
🔹ولی آنان سیاست را همینگونه میفهمند؛ امری نسبی و ایستادن در جایی میان حق و باطل. ایران نسبت به این نظام وضعیت دوگانهای داشت. هم درون آن بود، هم بیرون آن. شاید به امید اینکه بتواند تغییری از درون بدهد ولی واقعیت آن نظام متصلبتر از آن بود که ایران قادر به ایفای چنین نقشی باشد.
🔹در نتیجه متأسفانه هم هزینههای بیرون بودنش را پرداخت، هم از منافع درون بودنش بهرهای نبرد. اگر تکلیف امید به نظام بینالملل برای حل بحران و جنگ تحمیلی دوم تا اینجا روشن شده باشد در این صورت باید دید که کدام مولفه قدرت میتواند موازنه ایجاد کند؟ این عامل قطعاً داخلی است و باید اولویت را به عوامل داخلی قدرت داد.
🔹در این میان مولفه نظامی بسیار مهم است و ایران نیز نشان داده که با تکیه بر قدرت افندی خود قادر به ایجاد حدی از موازنه هست ولی در هر حال با تکیه صرف بر این مولفه نمیتوان موازنهای پایدار و برتر ایجاد کرد.
🔹مهمترین مولفه قدرت که تمامشدنی نیز نیست مردم هستند. هنگامی که میگوییم مردم فقط تعداد معدود نیستند. حتی ۸۶ میلیون نفر مجزا از هم کفایت نمیکند. بلکه ملتی واحد با شعار و رویکردی واحد برای دفاع از سرزمینی واحد در کنار دولتی واحد است. این مهمترین منبع و چشمه جوشان قدرت در دنیای امروز است که حتی همان نظام بینالملل ناعادلانه در برابر آن تسلیم است.
🔹بنابر این نگاه به صفبندیهای موافقان و مخالفان حمله آمریکا در شورای امنیت و مجامع جهانی، گرهی از کار امروز ما را باز نخواهد کرد اگر سفتتر نکند. پاسخ دادن به تجاوزات با شلیک موشک، اقدامی لازم است ولی کافی نیست. گزارشهای امروز «هممیهن» در باره فعالیتهای خودجوش و گستردهتر مردم و هنرمندان و سیاسیون جملگی نشانگر این ظرفیت بزرگ داخلی در جهت تقویت قدرت مواجهه ایران با تجاوز است.
🔹همه مولفههای داخلی و خارجی را باید استفاده کرد ولی شرط لازم پیروزی مولفه اصلی قدرت یعنی تبدیل ۸۶ میلیون نفر زیر شعار واحد برای ایران و دفاع از آن است.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
برخی دوستان اعلام کردند که دسترسی به سایت هممیهن برایشان ممکن نبوده اصل مقاله هم اینجا بازنشر شود که تقدیم میشود.
🔴داخل یا خارج؟
تردیدی نیست که اقدامات رژیم اسرائیل و آمریکا و غرب علیه ایران خلاف بدیهیات حقوق بینالملل است. حتی تجاوز ايالات متحده با قوانین داخلی آنجا هم تطابق ندارد. شورای امنیت هم پیشاپیش تکلیفش روشن است. هیچ تصمیمی را نخواهد گرفت که خلاف منافع یکی از اعضای ثابت آن است. نهادهای بینالمللی هم اغلب مستقیم یا غیرمستقیم تحت سیطره قدرتهای برتر شورای امنیت هستند. نمونه آن گزارش گروسی رییس آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که به عنوان یار اضافی غرب عمل کرد و زمینههای حمله را فراهم نمود و سپس چنین برداشتی از بیانیه را تکذیب و رد کرد. کشورهای دیگر هم کمابیش دنبال منافع خود هستند و اصولا همه کشورها در نظام بینالملل در پی چنین هدفی هستند. آیا اینها به منزله نفی این نظام است؟ قطعا خیر. این نظام چارچوب محدود و تعریف شدهای دارد که برای بازی کردن در آن باید در همین چارچوب بود و هنگامی که خارج از آن بازی شود این ضوابط عمل نمیکند. برخی کشورها بطور کلی دور این سازمان را خط کشیدهاند. از جمله کرهشمالی، اینها از منافع این سازمانها بهرهای نمیبرند ولی از محدودیتهایش هم تا حدی در امان هستند. بسیاری از کشورها نیز چارچوب موجود را پذیرفته و درون آن بازی میکنند. چارچوبی که لزوما در برخی یا حتی بسیاری از حالات عادلانه نیست. ولی آنان سیاست را همینگونه میفهمند امری نسبی و ایستادن در جایی میان حق و باطل. ایران نسبت به این نظام وضعیت دوگانهای داشت. هم درون آن بود و هم بیرون آن. شاید به امید این که بتواند تغییری از درون بدهد ولی واقعیت آن نظام متصلبتر از آن بود که ایران قادر به ایفای چنین نقشی باشد. در نتیجه متأسفانه هم هزینههای بیرون بودنش را پرداخت و هم از منافع درون بودنش بهرهای نبرد.
اگر تکلیف امید به نظام بینالملل برای حل بحران و جنگ تحمیلی دوم تا اینجا روشن شده باشد در این صورت باید دید که کدام مولفه قدرت میتواند موازنه ایجاد کند؟ این عامل قطعا داخلی است و باید اولویت را به عوامل داخلی قدرت داد. در این میان مولفه نظامی بسیار مهم است و ایران نیز نشان داده که با تکیه بر قدرت افندی خود قادر به ایجاد حدی از موازنه هست ولی در هر حال با تکیه صرف بر این مولفه نمیتوان موازنهای پایدار و برتر ایجاد کرد.
مهمترین مولفه قدرت که تمام شدنی نیز نیست مردم هستند. هنگامی که میگوییم مردم فقط تعداد معدود نیستند. حتی ۸۶ میلیون نفر مجزا از هم کفایت نمیکند. بلکه ملتی واحد با شعار و رویکردی واحد برای دفاع از سرزمینی واحد در کنار دولتی واحد است. این مهمترین منبع و چشمه جوشان قدرت در دنیای امروز است که حتی همان نظام بینالملل ناعادلانه در برابر آن تسلیم است.
بنابر این نگاه به صفبندیهای موافقان و مخالفان حمله آمریکا در شورای امنیت و مجامع جهانی گرهی از کار امروز ما را باز نخواهد کرد اگر سفتتر نکند. پاسخ دادن به تجاوزات با شلیک موشک اقدامی لازم است ولی کافی نیست. گزارشهای امروز هممیهن در باره فعالیتهای خودجوش و گستردهتر مردم و هنرمندان و سیاسیون جملگی نشانگر این ظرفیت بزرگ داخلی در جهت تقویت قدرت مواجهه ایران با تجاوز است. همه مولفههای داخلی و خارجی را باید استفاده کرد ولی شرط لازم پیروزی مولفه اصلی قدرت یعنی تبدیل ۸۶ میلیون نفر زیر شعار واحد برای ایران و دفاع از آن است.
🔴داخل یا خارج؟
تردیدی نیست که اقدامات رژیم اسرائیل و آمریکا و غرب علیه ایران خلاف بدیهیات حقوق بینالملل است. حتی تجاوز ايالات متحده با قوانین داخلی آنجا هم تطابق ندارد. شورای امنیت هم پیشاپیش تکلیفش روشن است. هیچ تصمیمی را نخواهد گرفت که خلاف منافع یکی از اعضای ثابت آن است. نهادهای بینالمللی هم اغلب مستقیم یا غیرمستقیم تحت سیطره قدرتهای برتر شورای امنیت هستند. نمونه آن گزارش گروسی رییس آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که به عنوان یار اضافی غرب عمل کرد و زمینههای حمله را فراهم نمود و سپس چنین برداشتی از بیانیه را تکذیب و رد کرد. کشورهای دیگر هم کمابیش دنبال منافع خود هستند و اصولا همه کشورها در نظام بینالملل در پی چنین هدفی هستند. آیا اینها به منزله نفی این نظام است؟ قطعا خیر. این نظام چارچوب محدود و تعریف شدهای دارد که برای بازی کردن در آن باید در همین چارچوب بود و هنگامی که خارج از آن بازی شود این ضوابط عمل نمیکند. برخی کشورها بطور کلی دور این سازمان را خط کشیدهاند. از جمله کرهشمالی، اینها از منافع این سازمانها بهرهای نمیبرند ولی از محدودیتهایش هم تا حدی در امان هستند. بسیاری از کشورها نیز چارچوب موجود را پذیرفته و درون آن بازی میکنند. چارچوبی که لزوما در برخی یا حتی بسیاری از حالات عادلانه نیست. ولی آنان سیاست را همینگونه میفهمند امری نسبی و ایستادن در جایی میان حق و باطل. ایران نسبت به این نظام وضعیت دوگانهای داشت. هم درون آن بود و هم بیرون آن. شاید به امید این که بتواند تغییری از درون بدهد ولی واقعیت آن نظام متصلبتر از آن بود که ایران قادر به ایفای چنین نقشی باشد. در نتیجه متأسفانه هم هزینههای بیرون بودنش را پرداخت و هم از منافع درون بودنش بهرهای نبرد.
اگر تکلیف امید به نظام بینالملل برای حل بحران و جنگ تحمیلی دوم تا اینجا روشن شده باشد در این صورت باید دید که کدام مولفه قدرت میتواند موازنه ایجاد کند؟ این عامل قطعا داخلی است و باید اولویت را به عوامل داخلی قدرت داد. در این میان مولفه نظامی بسیار مهم است و ایران نیز نشان داده که با تکیه بر قدرت افندی خود قادر به ایجاد حدی از موازنه هست ولی در هر حال با تکیه صرف بر این مولفه نمیتوان موازنهای پایدار و برتر ایجاد کرد.
مهمترین مولفه قدرت که تمام شدنی نیز نیست مردم هستند. هنگامی که میگوییم مردم فقط تعداد معدود نیستند. حتی ۸۶ میلیون نفر مجزا از هم کفایت نمیکند. بلکه ملتی واحد با شعار و رویکردی واحد برای دفاع از سرزمینی واحد در کنار دولتی واحد است. این مهمترین منبع و چشمه جوشان قدرت در دنیای امروز است که حتی همان نظام بینالملل ناعادلانه در برابر آن تسلیم است.
بنابر این نگاه به صفبندیهای موافقان و مخالفان حمله آمریکا در شورای امنیت و مجامع جهانی گرهی از کار امروز ما را باز نخواهد کرد اگر سفتتر نکند. پاسخ دادن به تجاوزات با شلیک موشک اقدامی لازم است ولی کافی نیست. گزارشهای امروز هممیهن در باره فعالیتهای خودجوش و گستردهتر مردم و هنرمندان و سیاسیون جملگی نشانگر این ظرفیت بزرگ داخلی در جهت تقویت قدرت مواجهه ایران با تجاوز است. همه مولفههای داخلی و خارجی را باید استفاده کرد ولی شرط لازم پیروزی مولفه اصلی قدرت یعنی تبدیل ۸۶ میلیون نفر زیر شعار واحد برای ایران و دفاع از آن است.
Forwarded from هممیهن
سایه، روشن
سرمقاله هم میهن
۰۵ تیر ۱۴۰۴
🔹گرچه از صبح سهشنبه پذیرفته شده که در صورت خاتمه حملات از سوی رژیم اسرائیل، ایران نیز از شلیک موشک خودداری کند ولی تجربه گذشته نشان میدهد که این رژیم پایبندی چندانی به توافقات خود ندارد. با این حال هنگامی که متوجه شوند هزینه نقض عهد، سنگین است بهطور طبیعی مجبور به رعایت آن خواهند شد و به نظر میرسد که حداقل یکی از دلایل اصلی پیشنهاد آتشبس از سوی دشمن نیز همین است.
🔹از این رو مولفههای اصلی قدرت ایران در این جنگ را باید همچنان حفظ کرد تا طرف مقابل حساب کار خود را بنماید. اولین، مردم هستند. بدون تردید نحوه رفتار مردم ایران در مواجهه با این جنگ میتواند مثالزدنی باشد. گرچه خط مقدم و آغازگر این تجاوز، رژیم اسرائیل بود ولی درواقع نهتنها از حمایت اطلاعاتی و لجستیکی ناتو و غرب بهرهمند بود، بلکه در پایان آمریکا نیز مستقیماً وارد میدان شد تا ابعاد بزرگتری به این حمله بدهد. بنابر این مواجهه مردم با این وضعیت بسیار فراتر از رفتارهای متعارف در جوامع دیگر بود.
🔹این مردم برای دفاع از موجودیتی بیبدیل بهنام ایران گرد هم آمدند و اجازه ندادند که زمینههای نارضایتی موجود، موجب شود که مسئله ایران به فراموشی سپرده شود. بنابراین برای حفظ رکن اصلی قدرت دفاعی ایران باید هوای این مردم را داشت. هنگامی که میگوییم مردم؛ منظور قریببهاتفاق آحاد مردم هستند که دشمن این ملت انتظار داشت که رفتار دیگری از خود بروز دهند و روی چنین رفتاری حساب باز کرده بودند.
🔹تجربه روزانه همه ما نشان میدهد که مردم بهصورت غریزی متوجه شدند که برخلاف تبلیغات، هیچ دشمنی دلاش برای مردم و کشور دیگر نمیسوزد، بهویژه هنگامی که متوجه شدند در زدن و کشتن افراد عادی و غیرنظامیان نیز با گشادهدستی اقدام میکنند و خطوط قرمز جنگ را رعایت نمیکنند.
🔹بنابراین راه مقابله با هر متجاوزی، حفظ و تقویت این سرمایه لایزال و بیبدیل است. نباید اجازه داد که تندروهای داخلی که عملاً تاکنون در زمین مقابل بازی کردهاند، معنای بسیار محدودی از مردم را ارائه دهند و با این کار خود مهمترین مولفه دفاعی ایران را تضعیف کنند. آنان که سعی داشتند با هر ترفندی شده خود را حامیان سخت قدرت نشان دهند و از این طریق امتیاز بگیرند، نشان دادند در شرایطی که موجودیت ایران دچار خطر شود هیچ کاری از آنان ساخته نیست و تمامی ملت هستند که پای کار میآیند.
🔹مولفه دوم نیز نیروی مسلح و قدرت آفندی و پدافندی کشور است. در این زمینه نقاط مثبت آشکار بود و پاسخهای ایران به رژیم اسرائیل نهتنها نقش آفندی داشت بلکه بهنوعی پدافندی هم عمل میکرد والا تجربه جنگهای گذشته اسرائیل نشان میدهد که اصولاً درکی از خط قرمزهای جنگ ندارد و آخرین نمونه آن در غزه و سوریه و لبنان است. بر خلاف بخش آفندی قدرت ایران در بخش پدافندی و دفاع غیرعامل نیازمند بازنگری و تقویت اساسی است. همچنین در بخش ضداطلاعات (در این باره باید مفصل و جداگانه نوشت) و امنیت سایبری باید توجه میکردیم که این حد از محدودیتها و رواج فیلترشکنها به سود این امنیت نیست.
🔹مهمترین نقطه ضعف ایران نظام اطلاعرسانی رسمی و صداوسیماست که همچنان بدون رقیب داخلی یکهتازی میکند ولی در عمل میدان اطلاعرسانی را رسانههای فرامرزی از آن ربودهاند و فیلتر بودن تلگرام نیز این بحران را عمیقتر نموده است. واقعیت این است که شبکههای مجازی واجد نقاط مثبت و منفی هستند و به صرف شمردن نقاط منفی آنها، نباید جامعه را از دسترسی به آنها محروم کرد.
🔹رویکرد مفید، توجه کردن و دیدن کارکردهای مثبت هر پدیده جدید و کوشش برای تقویت آن و کاهش کارکردهای منفی است. متأسفانه نگاه رسمی در ایران فقط وجوه منفی پدیدهها را میبیند و دنبال خلاصشدن از آثار منفی آن است و این یکی از علل ضعف مفرط نظام اطلاعرسانی کشور است. نکات دیگر را باید در ادامه و به تناسب جداگانه به آنها پرداخت.
@hammihanonline
سرمقاله هم میهن
۰۵ تیر ۱۴۰۴
🔹گرچه از صبح سهشنبه پذیرفته شده که در صورت خاتمه حملات از سوی رژیم اسرائیل، ایران نیز از شلیک موشک خودداری کند ولی تجربه گذشته نشان میدهد که این رژیم پایبندی چندانی به توافقات خود ندارد. با این حال هنگامی که متوجه شوند هزینه نقض عهد، سنگین است بهطور طبیعی مجبور به رعایت آن خواهند شد و به نظر میرسد که حداقل یکی از دلایل اصلی پیشنهاد آتشبس از سوی دشمن نیز همین است.
🔹از این رو مولفههای اصلی قدرت ایران در این جنگ را باید همچنان حفظ کرد تا طرف مقابل حساب کار خود را بنماید. اولین، مردم هستند. بدون تردید نحوه رفتار مردم ایران در مواجهه با این جنگ میتواند مثالزدنی باشد. گرچه خط مقدم و آغازگر این تجاوز، رژیم اسرائیل بود ولی درواقع نهتنها از حمایت اطلاعاتی و لجستیکی ناتو و غرب بهرهمند بود، بلکه در پایان آمریکا نیز مستقیماً وارد میدان شد تا ابعاد بزرگتری به این حمله بدهد. بنابر این مواجهه مردم با این وضعیت بسیار فراتر از رفتارهای متعارف در جوامع دیگر بود.
🔹این مردم برای دفاع از موجودیتی بیبدیل بهنام ایران گرد هم آمدند و اجازه ندادند که زمینههای نارضایتی موجود، موجب شود که مسئله ایران به فراموشی سپرده شود. بنابراین برای حفظ رکن اصلی قدرت دفاعی ایران باید هوای این مردم را داشت. هنگامی که میگوییم مردم؛ منظور قریببهاتفاق آحاد مردم هستند که دشمن این ملت انتظار داشت که رفتار دیگری از خود بروز دهند و روی چنین رفتاری حساب باز کرده بودند.
🔹تجربه روزانه همه ما نشان میدهد که مردم بهصورت غریزی متوجه شدند که برخلاف تبلیغات، هیچ دشمنی دلاش برای مردم و کشور دیگر نمیسوزد، بهویژه هنگامی که متوجه شدند در زدن و کشتن افراد عادی و غیرنظامیان نیز با گشادهدستی اقدام میکنند و خطوط قرمز جنگ را رعایت نمیکنند.
🔹بنابراین راه مقابله با هر متجاوزی، حفظ و تقویت این سرمایه لایزال و بیبدیل است. نباید اجازه داد که تندروهای داخلی که عملاً تاکنون در زمین مقابل بازی کردهاند، معنای بسیار محدودی از مردم را ارائه دهند و با این کار خود مهمترین مولفه دفاعی ایران را تضعیف کنند. آنان که سعی داشتند با هر ترفندی شده خود را حامیان سخت قدرت نشان دهند و از این طریق امتیاز بگیرند، نشان دادند در شرایطی که موجودیت ایران دچار خطر شود هیچ کاری از آنان ساخته نیست و تمامی ملت هستند که پای کار میآیند.
🔹مولفه دوم نیز نیروی مسلح و قدرت آفندی و پدافندی کشور است. در این زمینه نقاط مثبت آشکار بود و پاسخهای ایران به رژیم اسرائیل نهتنها نقش آفندی داشت بلکه بهنوعی پدافندی هم عمل میکرد والا تجربه جنگهای گذشته اسرائیل نشان میدهد که اصولاً درکی از خط قرمزهای جنگ ندارد و آخرین نمونه آن در غزه و سوریه و لبنان است. بر خلاف بخش آفندی قدرت ایران در بخش پدافندی و دفاع غیرعامل نیازمند بازنگری و تقویت اساسی است. همچنین در بخش ضداطلاعات (در این باره باید مفصل و جداگانه نوشت) و امنیت سایبری باید توجه میکردیم که این حد از محدودیتها و رواج فیلترشکنها به سود این امنیت نیست.
🔹مهمترین نقطه ضعف ایران نظام اطلاعرسانی رسمی و صداوسیماست که همچنان بدون رقیب داخلی یکهتازی میکند ولی در عمل میدان اطلاعرسانی را رسانههای فرامرزی از آن ربودهاند و فیلتر بودن تلگرام نیز این بحران را عمیقتر نموده است. واقعیت این است که شبکههای مجازی واجد نقاط مثبت و منفی هستند و به صرف شمردن نقاط منفی آنها، نباید جامعه را از دسترسی به آنها محروم کرد.
🔹رویکرد مفید، توجه کردن و دیدن کارکردهای مثبت هر پدیده جدید و کوشش برای تقویت آن و کاهش کارکردهای منفی است. متأسفانه نگاه رسمی در ایران فقط وجوه منفی پدیدهها را میبیند و دنبال خلاصشدن از آثار منفی آن است و این یکی از علل ضعف مفرط نظام اطلاعرسانی کشور است. نکات دیگر را باید در ادامه و به تناسب جداگانه به آنها پرداخت.
@hammihanonline
🔴ضعیفترین حلقه زنجیره قدرت
🔺اعتماد ۵ تیر ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘این یادداشت را روزی نوشتم که به صدا و سیما موشک زدند. از این رو ترجیح دادم که منتشر نشود. اکنون که جنگ متوقف شده آن را منتشر میکنم، گو این که پس از آن واقعه هم سیاستهای آن منفیتر شده و حتی در یک روز اخیر نیز سیاستهای قبلی را ادامه میدهند.
🔘توان و پایداری زنجیره قدرت ملی ایران به شدت نامتوازن شدهاند، حلقههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی(مردم و نظام بینالملل)، نظامی و رسانهای را میتوان اصلیترین اجزای زنجیره قدرت ملی دانست که قطعاً همسنگ نیستند و بار یکسانی را تحمل نمیکنند. ولی عدم توازن حلقه رسانهای آن که همان صدا و سیما باشد، به شدت مشهود است.
🔘در واقع میتوان گفت که این رسانه اندکی از بار را هم نمیتواند تحمل کند در حالی که حلقههای دیگر به تناسب در حال تحمل بارهای سنگینی هستند. اگر به جنگ اخیر دقت کنیم، به میزانی که رسانههای غربی و اسراییلی در جنگ نقشآفرینی میکنند، رسانه ملی ایران از مفهوم ملی فقط کلمه آن را یدک میکشد و بازتابدهنده امیال اقلیت افراطی است.
🔘از کارشناسان مدعو آنان بگیرید تا ترانههای به زبان غیر ملی و نوحهخوانی به جای حماسهسرایی، از انتقامگیری به جای سیاست ملی و میهنی از نگاه آخرالزمانی و بیپایه به جای تحلیل واقعگرا، از روایت محض به جای تحلیل واقعیت و... همه و همه مصداقهای این ادعا است. در واقع هر گونه تبعات روانی بدی که بر جنگ برای ایران بار شود ناشی از ناتوانی این حلقه بسیار ضعیف قدرت ملی است. رسانهای که مجری آن در روز روشن ادعای حضور هواپیمای دشمن در آسمان را قاطعانه رد میکرد و همزمان مردم آنها را میدیدند.
🔘تا پیش از شرایط جنگی این مشکل خیلی حاد نبود. مردم میتوانستند به جای این رسانه از رسانههای داخلی و خارجی جایگزین استفاده کنند و چنین میکردند. البته این خیلی بد بود ولی خطر فوری ایجاد نمیکرد. ولی در شرایط جنگی تبعات زیادی برای مردم و کشور دارد.
🔘شاید همچنان در برابر این هشدارها بیتفاوتی پیشه کنند، ولی پیشنهاد میکنم که از ۵۰ کارشناسان خبره در حوزه ارتباطات نظرسنجی کنند و ارزیابی آنان را از عملکرد این رسانه در جهت کمک به همبستگی ملی و بسیج همگانی برای حمایت از ایران و میهن در این جنگ متجاوزانه بپرسند. اطمینان دارم که نمره آن مردودی خواهد بود. همین نمره ردی است که مردم را از آن دور کرده و به سوی رسانههای غیر رسمی خارجی سوق میدهد.
🔘واقعیت این است که هدف تجاوز اسراییل فراتر از نظام است؛ موجودیت ایران را نشانه گرفته است و به همین دلیل مردم خیلی حساس شدند و افراد بسیاری که منتقد وضع جاری، و حتی زخمخورده آن بودند پا به میدان دفاع از ميهن گذاشتند. بنابراین سیاست رسانهای باید متکی بر عواملی باشد که این مفهوم را بازتاب دهد. بیان گزارههایی همچون تأکید بر انتقامگیری، یا نوحهخوانی، یا خواندن سرودهای حماسی کشورهای عربی، یا آوردن افرادي معدود و حتی کممایه و یا با خطاهای تحلیلی فراوان برای شرح این تجاوز، همگی خلاف این راهبرد و سیاست است.
🔘برای تحقق این هدف باید گامهای موثری را در رفع شکافها برداشت نه آنکه همچنان بر کوره اختلافات دمید و شعله آن را برافروختهتر کرد. باید به ایرانیان فراتر از مرزهای کشور توجه ویژه داشت. نگرانی آنان برای وطن و سرنوشت کشور از جهاتی بیشتر از افراد داخل کشور است. باید از شبیهسازیهای امروز و دوران جنگ تحمیلی، پرهیز کرد زیرا دو موضوع کاملاً متفاوت هستند و کمتر شباهتی با هم دارند.
🔘باید عملکرد این رسانه بیانگر آن باشد که سیاست ملی و همه را به یک چشم دیدن سرلوحه آن شده باشد، نه اینکه همچنان خود را در انحصار گروهی به نسبت اندک تعریف کند. در این راه میتوان حتی مخالفان و منتقدان ایرانی خارج از کشور را که دل در گرو این میهن دارند و چشم امید به بیگانه نبستهاند همراه و شریک کرد. نباید هممسیر با تبلیغات دشمن شد و اینگونه بازتاب داد که این جنگِ حکومت و طرفدارانش با اسراییل است. باید گفت که این جنگ نتانیاهو علیه ملت و موجودیت ایران است، پس همه مردم بدون تمایز میتوانند در این مسیر همراهی کنند.
🔘بارها گفتهام که علامت تغییر سیاست در ایران بیش از هر جایی در صدا و سیما تجلی خواهد یافت. مردم هم همین را میبینند. صدا و سیما تابلوی ساختار رسمی شده است، گر چه باید مستقل باشد، ولی فعلاً چنین است. مردم باید تغییر رویکرد را از طریق تحولات این رسانه درک و حس کنند. خطرات بزرگتر این رسانه در نقض همبستگی ملی را احتمالا در روزهای آینده بیشتر خواهیم دید.
🔺اعتماد ۵ تیر ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘این یادداشت را روزی نوشتم که به صدا و سیما موشک زدند. از این رو ترجیح دادم که منتشر نشود. اکنون که جنگ متوقف شده آن را منتشر میکنم، گو این که پس از آن واقعه هم سیاستهای آن منفیتر شده و حتی در یک روز اخیر نیز سیاستهای قبلی را ادامه میدهند.
🔘توان و پایداری زنجیره قدرت ملی ایران به شدت نامتوازن شدهاند، حلقههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی(مردم و نظام بینالملل)، نظامی و رسانهای را میتوان اصلیترین اجزای زنجیره قدرت ملی دانست که قطعاً همسنگ نیستند و بار یکسانی را تحمل نمیکنند. ولی عدم توازن حلقه رسانهای آن که همان صدا و سیما باشد، به شدت مشهود است.
🔘در واقع میتوان گفت که این رسانه اندکی از بار را هم نمیتواند تحمل کند در حالی که حلقههای دیگر به تناسب در حال تحمل بارهای سنگینی هستند. اگر به جنگ اخیر دقت کنیم، به میزانی که رسانههای غربی و اسراییلی در جنگ نقشآفرینی میکنند، رسانه ملی ایران از مفهوم ملی فقط کلمه آن را یدک میکشد و بازتابدهنده امیال اقلیت افراطی است.
🔘از کارشناسان مدعو آنان بگیرید تا ترانههای به زبان غیر ملی و نوحهخوانی به جای حماسهسرایی، از انتقامگیری به جای سیاست ملی و میهنی از نگاه آخرالزمانی و بیپایه به جای تحلیل واقعگرا، از روایت محض به جای تحلیل واقعیت و... همه و همه مصداقهای این ادعا است. در واقع هر گونه تبعات روانی بدی که بر جنگ برای ایران بار شود ناشی از ناتوانی این حلقه بسیار ضعیف قدرت ملی است. رسانهای که مجری آن در روز روشن ادعای حضور هواپیمای دشمن در آسمان را قاطعانه رد میکرد و همزمان مردم آنها را میدیدند.
🔘تا پیش از شرایط جنگی این مشکل خیلی حاد نبود. مردم میتوانستند به جای این رسانه از رسانههای داخلی و خارجی جایگزین استفاده کنند و چنین میکردند. البته این خیلی بد بود ولی خطر فوری ایجاد نمیکرد. ولی در شرایط جنگی تبعات زیادی برای مردم و کشور دارد.
🔘شاید همچنان در برابر این هشدارها بیتفاوتی پیشه کنند، ولی پیشنهاد میکنم که از ۵۰ کارشناسان خبره در حوزه ارتباطات نظرسنجی کنند و ارزیابی آنان را از عملکرد این رسانه در جهت کمک به همبستگی ملی و بسیج همگانی برای حمایت از ایران و میهن در این جنگ متجاوزانه بپرسند. اطمینان دارم که نمره آن مردودی خواهد بود. همین نمره ردی است که مردم را از آن دور کرده و به سوی رسانههای غیر رسمی خارجی سوق میدهد.
🔘واقعیت این است که هدف تجاوز اسراییل فراتر از نظام است؛ موجودیت ایران را نشانه گرفته است و به همین دلیل مردم خیلی حساس شدند و افراد بسیاری که منتقد وضع جاری، و حتی زخمخورده آن بودند پا به میدان دفاع از ميهن گذاشتند. بنابراین سیاست رسانهای باید متکی بر عواملی باشد که این مفهوم را بازتاب دهد. بیان گزارههایی همچون تأکید بر انتقامگیری، یا نوحهخوانی، یا خواندن سرودهای حماسی کشورهای عربی، یا آوردن افرادي معدود و حتی کممایه و یا با خطاهای تحلیلی فراوان برای شرح این تجاوز، همگی خلاف این راهبرد و سیاست است.
🔘برای تحقق این هدف باید گامهای موثری را در رفع شکافها برداشت نه آنکه همچنان بر کوره اختلافات دمید و شعله آن را برافروختهتر کرد. باید به ایرانیان فراتر از مرزهای کشور توجه ویژه داشت. نگرانی آنان برای وطن و سرنوشت کشور از جهاتی بیشتر از افراد داخل کشور است. باید از شبیهسازیهای امروز و دوران جنگ تحمیلی، پرهیز کرد زیرا دو موضوع کاملاً متفاوت هستند و کمتر شباهتی با هم دارند.
🔘باید عملکرد این رسانه بیانگر آن باشد که سیاست ملی و همه را به یک چشم دیدن سرلوحه آن شده باشد، نه اینکه همچنان خود را در انحصار گروهی به نسبت اندک تعریف کند. در این راه میتوان حتی مخالفان و منتقدان ایرانی خارج از کشور را که دل در گرو این میهن دارند و چشم امید به بیگانه نبستهاند همراه و شریک کرد. نباید هممسیر با تبلیغات دشمن شد و اینگونه بازتاب داد که این جنگِ حکومت و طرفدارانش با اسراییل است. باید گفت که این جنگ نتانیاهو علیه ملت و موجودیت ایران است، پس همه مردم بدون تمایز میتوانند در این مسیر همراهی کنند.
🔘بارها گفتهام که علامت تغییر سیاست در ایران بیش از هر جایی در صدا و سیما تجلی خواهد یافت. مردم هم همین را میبینند. صدا و سیما تابلوی ساختار رسمی شده است، گر چه باید مستقل باشد، ولی فعلاً چنین است. مردم باید تغییر رویکرد را از طریق تحولات این رسانه درک و حس کنند. خطرات بزرگتر این رسانه در نقض همبستگی ملی را احتمالا در روزهای آینده بیشتر خواهیم دید.
🔴پوزش
متاسفانه یادداشت فوق به عنوان سرمقاله هممیهن نیز منتشر شده است که اشتباه از من بوده زیرا به علت تداخل و همزمانی امور متوجه ماجرا نشدم و هیچ ایرادی متوجه هیچ یک از دو روزنامه نیست و سرمقاله هممیهن درباره سخنان آقای پزشکیان بوده که از انتشار باز ماند.
متاسفانه یادداشت فوق به عنوان سرمقاله هممیهن نیز منتشر شده است که اشتباه از من بوده زیرا به علت تداخل و همزمانی امور متوجه ماجرا نشدم و هیچ ایرادی متوجه هیچ یک از دو روزنامه نیست و سرمقاله هممیهن درباره سخنان آقای پزشکیان بوده که از انتشار باز ماند.
🔴هسته سخت یا مردم؟
🔺اعتماد ۷ تیر ۱۴۰۴
✍️ مشترک با اقایان فیاض زاهد و محمد مهاجری
🔘جنگ مستقیم ایران واسرائیل با مباشرت آمریکا وارد مرحله آتشبسی غیرمکتوب شده است. هنوز برای پیشبینی ارزیابی روندهای آتی نیازمند تامل هستیم، ولی شواهد گویای آن است که طرفین و بطور مشخص ایران علاقهای برای گسترش زدوخوردها ندارند. البته اینها بر حسب شواهد و ادعاهای ظاهری است ولی این که متجاوزان در پس پرده دنبال چه هستند فعلا و بر اساس دادههای موجود نمیتوان نظری قطعی داد. اکنون ضرورت دارد تا آنچه بر مردم و میهن عزیزمان ایران رفت را، بازبینی کنیم بلکه افقی برای خود بگشاییم.
🔘ایران در این جنگ بویژه آغاز آن متحمل خسارتهای زیادی شد. ولی در ادامه و برخلاف تصور اولیه رژیم متجاوز، توانست خود را بازیابد و در میدان جنگ نوعی توازن را برقرار نماید و ضربات بیسابقهای را به اسرائیل بزند. و به طور قطع یکی از علل پیشنهاد آتشبس از سوی متجاوزان، همین موازنه نسبی در میدان نبرد بود.
🔘ولی این تنها علت نبود، بلکه «همبستگی ملی» ایجاد شده در این جنگ نقش بسیار مهمتری در عقبنشینی اسراییل از اهداف اولیهاش داشت. نتانیاهو روی اتفاقات دهه اخیر ایران و نیز وضعیت عمومی کشور حساب کرده بود. اتفاقاتی که هر کدام به تناسب بخشهایی از جامعه را دلچرکین و زخمی کرده بود. اشتباه نتانیاهو این بود که گمان میکرد رفتار مردم در همه شرایط یکسان است، در حالی که اگر مردم با خطر وجودی آن هم از سوی کشوری متجاوز مواجه شوند، کشوری که عملکردش در غزه پیش چشم جهان است، به سهولت همه اختلافات را کنار میگذارند و در مقام رفع این خطر برمیآیند.
🔘بعلاوه در یک سال گذشته دولتی بر سر کار آمده بود که علیرغم همه ضعفها که بخشی از آن نیز ناشی از محدودیتهای ساختار رسمی است، مورد احترام بسیاری از مردم است و آن را به چشم مخالف خود نگاه نمیکنند. همچنین اقدامات ۹ ماه گذشته این دولت؛ گر چه با انتظارات به حق مردم فاصله دارد، ولی در مجموع رو به بهبود بوده است.
https://telegra.ph/هسته-سخت-یا-مردم-06-27
🔺اعتماد ۷ تیر ۱۴۰۴
✍️ مشترک با اقایان فیاض زاهد و محمد مهاجری
🔘جنگ مستقیم ایران واسرائیل با مباشرت آمریکا وارد مرحله آتشبسی غیرمکتوب شده است. هنوز برای پیشبینی ارزیابی روندهای آتی نیازمند تامل هستیم، ولی شواهد گویای آن است که طرفین و بطور مشخص ایران علاقهای برای گسترش زدوخوردها ندارند. البته اینها بر حسب شواهد و ادعاهای ظاهری است ولی این که متجاوزان در پس پرده دنبال چه هستند فعلا و بر اساس دادههای موجود نمیتوان نظری قطعی داد. اکنون ضرورت دارد تا آنچه بر مردم و میهن عزیزمان ایران رفت را، بازبینی کنیم بلکه افقی برای خود بگشاییم.
🔘ایران در این جنگ بویژه آغاز آن متحمل خسارتهای زیادی شد. ولی در ادامه و برخلاف تصور اولیه رژیم متجاوز، توانست خود را بازیابد و در میدان جنگ نوعی توازن را برقرار نماید و ضربات بیسابقهای را به اسرائیل بزند. و به طور قطع یکی از علل پیشنهاد آتشبس از سوی متجاوزان، همین موازنه نسبی در میدان نبرد بود.
🔘ولی این تنها علت نبود، بلکه «همبستگی ملی» ایجاد شده در این جنگ نقش بسیار مهمتری در عقبنشینی اسراییل از اهداف اولیهاش داشت. نتانیاهو روی اتفاقات دهه اخیر ایران و نیز وضعیت عمومی کشور حساب کرده بود. اتفاقاتی که هر کدام به تناسب بخشهایی از جامعه را دلچرکین و زخمی کرده بود. اشتباه نتانیاهو این بود که گمان میکرد رفتار مردم در همه شرایط یکسان است، در حالی که اگر مردم با خطر وجودی آن هم از سوی کشوری متجاوز مواجه شوند، کشوری که عملکردش در غزه پیش چشم جهان است، به سهولت همه اختلافات را کنار میگذارند و در مقام رفع این خطر برمیآیند.
🔘بعلاوه در یک سال گذشته دولتی بر سر کار آمده بود که علیرغم همه ضعفها که بخشی از آن نیز ناشی از محدودیتهای ساختار رسمی است، مورد احترام بسیاری از مردم است و آن را به چشم مخالف خود نگاه نمیکنند. همچنین اقدامات ۹ ماه گذشته این دولت؛ گر چه با انتظارات به حق مردم فاصله دارد، ولی در مجموع رو به بهبود بوده است.
https://telegra.ph/هسته-سخت-یا-مردم-06-27
Telegraph
هسته سخت یا مردم؟
🔺اعتماد ۷ تیر ۱۴۰۴ ✍️ مشترک با اقایان فیاض زاهد و محمد مهاجری 🔘جنگ مستقیم ایران واسرائیل با مباشرت آمریکا وارد مرحله آتشبسی غیرمکتوب شده است. هنوز برای پیشبینی ارزیابی روندهای آتی نیازمند تامل هستیم، ولی شواهد گویای آن است که طرفین و بطور مشخص ایران علاقهای…
Forwarded from هممیهن
همه یعنی همه نه اقلیت کوچک
سرمقاله هممیهن
۰۷ تیر ۱۴۰۴
🔹تاریخ به ما آموخته است که فارغ از روحیه زیادهخواه و توسعهطلب که منشأ جنگ است، برای فرار کردن از مشکلات داخلی هم میتوان به دسیسه و جنگ متوسل شد.
🔹نمونه آن همین نتانیاهو است؛ کسی که از دو سال پیش در مرز سقوط و تغییر نخستوزیری قرار داشت و پرونده فساد او هر روز قطورتر میشود و چهبسا محکومیت جدی پیدا کند؛ ولی جنگ اخیر در غزه موجب بازسازی حیات سیاسی او شد و هنگامی که این جنگ فروکش کرد، حمله به ایران را دستورکار خود قرار داد تا دوباره نفس سیاسی بکشد.
🔹چرا چنین ترفندی کاربرد دارد؟ چون هنگام جنگ روحیه همبستگی تقویت میشود و رهبران سیاسی میتوانند فساد یا ضعفهای خود را در سایه این همبستگی بپوشانند. این همبستگی نمودهای دیگری هم دارد. خیلی از اختلافات میان مردم و جامعه مدنی نیز منجمد میشود.
🔹در جنگ جهانی دوم چه بسیار نیروهای راست و چپ که رقابت شدیدی با هم داشتند، ولی پس از حمله نازیها با هم کنار یک میز نشستند. چرا؟ چون اولویت اول هر دو، حفظ کشور از اشغال بیگانه بود و نه سیاستهای اجتماعی و اقتصادی.
🔹نیمه اول این درس را نتانیاهو گرفته بود که این جنگ را راه انداخت تا بلکه برای مدتی پشت همبستگی اسرائیلیها پنهان شود. ولی نیمه دومش را فراموش کرد که مردم و عموم جریانهای سیاسی-اجتماعی کشور مورد تجاوز قرار گرفته، به پیشواز او نخواهند آمد و آنان هم به نحو دیگری و علیه او همبسته میشوند.
🔹این دستاورد مهم در ایران کنونی به قیمت زیادی به دست آمده است و باید آن را حفظ کرد؛ بهویژه جامعه ایران که از دوقطبی خانمانبراندازی در رنج بود. با این ملاحظه باید به استقبال سخنان آقای پزشکیان در جلسه اخیر هیئت دولت رفت؛ آنجا که گفت: «دشمن به دنبال ایجاد بلوا در داخل بود که موفق نشد و امیدوارم که این جنگ ما را بیدار کند. مردم و نیروهای مسلح و هنرمندان و چهرهها و سیاسیون و حتی برخی زندانیان و آن سیاسیونی که از نظام و حکومت گله داشتند هم یکصدا از تمامیت ارضی کشور دفاع کردند و این خیلی باارزش است.
🔹باید قدر این مردم را بدانیم و دست از اختلاف برداریم و دست به دست هم دهیم. رژیم صهیونیستی کاری کرد که ما بیشتر از پیش متوجه شویم که این، «همه» مردم ایران هستند که میتوانند از کشور دفاع کنند؛ نه یک حزب و یک اقلیت و دستهای از مردم. دیدیم که در این جنگ ایرانیان از همه اقشار و گروهها حتی آنها که خارج از کشور هستند، از ایران دفاع کردند.»
🔹کدام نهادها بزرگترین تهدید برای تخریب، و بهترین فرصت برای تحکیم این همبستگی شکلگرفته، هستند؟ بیتردیدی صداوسیما تهدید و فرصت است. اگر در عمل همچنان که تاکنون بوده، اقلیتی بسیار محدود بخواهد خود را جای «همه» غالب کند، این همبستگی دیری نخواهد پایید.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
سرمقاله هممیهن
۰۷ تیر ۱۴۰۴
🔹تاریخ به ما آموخته است که فارغ از روحیه زیادهخواه و توسعهطلب که منشأ جنگ است، برای فرار کردن از مشکلات داخلی هم میتوان به دسیسه و جنگ متوسل شد.
🔹نمونه آن همین نتانیاهو است؛ کسی که از دو سال پیش در مرز سقوط و تغییر نخستوزیری قرار داشت و پرونده فساد او هر روز قطورتر میشود و چهبسا محکومیت جدی پیدا کند؛ ولی جنگ اخیر در غزه موجب بازسازی حیات سیاسی او شد و هنگامی که این جنگ فروکش کرد، حمله به ایران را دستورکار خود قرار داد تا دوباره نفس سیاسی بکشد.
🔹چرا چنین ترفندی کاربرد دارد؟ چون هنگام جنگ روحیه همبستگی تقویت میشود و رهبران سیاسی میتوانند فساد یا ضعفهای خود را در سایه این همبستگی بپوشانند. این همبستگی نمودهای دیگری هم دارد. خیلی از اختلافات میان مردم و جامعه مدنی نیز منجمد میشود.
🔹در جنگ جهانی دوم چه بسیار نیروهای راست و چپ که رقابت شدیدی با هم داشتند، ولی پس از حمله نازیها با هم کنار یک میز نشستند. چرا؟ چون اولویت اول هر دو، حفظ کشور از اشغال بیگانه بود و نه سیاستهای اجتماعی و اقتصادی.
🔹نیمه اول این درس را نتانیاهو گرفته بود که این جنگ را راه انداخت تا بلکه برای مدتی پشت همبستگی اسرائیلیها پنهان شود. ولی نیمه دومش را فراموش کرد که مردم و عموم جریانهای سیاسی-اجتماعی کشور مورد تجاوز قرار گرفته، به پیشواز او نخواهند آمد و آنان هم به نحو دیگری و علیه او همبسته میشوند.
🔹این دستاورد مهم در ایران کنونی به قیمت زیادی به دست آمده است و باید آن را حفظ کرد؛ بهویژه جامعه ایران که از دوقطبی خانمانبراندازی در رنج بود. با این ملاحظه باید به استقبال سخنان آقای پزشکیان در جلسه اخیر هیئت دولت رفت؛ آنجا که گفت: «دشمن به دنبال ایجاد بلوا در داخل بود که موفق نشد و امیدوارم که این جنگ ما را بیدار کند. مردم و نیروهای مسلح و هنرمندان و چهرهها و سیاسیون و حتی برخی زندانیان و آن سیاسیونی که از نظام و حکومت گله داشتند هم یکصدا از تمامیت ارضی کشور دفاع کردند و این خیلی باارزش است.
🔹باید قدر این مردم را بدانیم و دست از اختلاف برداریم و دست به دست هم دهیم. رژیم صهیونیستی کاری کرد که ما بیشتر از پیش متوجه شویم که این، «همه» مردم ایران هستند که میتوانند از کشور دفاع کنند؛ نه یک حزب و یک اقلیت و دستهای از مردم. دیدیم که در این جنگ ایرانیان از همه اقشار و گروهها حتی آنها که خارج از کشور هستند، از ایران دفاع کردند.»
🔹کدام نهادها بزرگترین تهدید برای تخریب، و بهترین فرصت برای تحکیم این همبستگی شکلگرفته، هستند؟ بیتردیدی صداوسیما تهدید و فرصت است. اگر در عمل همچنان که تاکنون بوده، اقلیتی بسیار محدود بخواهد خود را جای «همه» غالب کند، این همبستگی دیری نخواهد پایید.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
🔴آینده؟
🔺اعتماد ۸ تیر ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘به ظاهر عملیات نظامی متجاوزانه به صورت نانوشته پایان یافته است و مردم به خانههای خود برگشته و پس از تشییع جنازه شهدا از امروز نیز امور اداری و تولیدی و خدماتی کشور به روال عادی برمیگردد. ولی یک چیزی هست که به کلی متفاوت با پیش از این جنگ است؛ آن درک ما از "آینده" است.
🔘شهروندان بویژه اغلب آنان که به طور طبیعی نگاه به آینده دارند میپرسند که؛ خوب! آینده چه خواهد شد؟ این آتشبس حتی رسمی هم نشده است، اگر رسمی هم میشد، باز هم شکننده بود. زیرا آتشبس به خودی خود اهمیت ندارد، فقط توقف جنگ برای حل مسایل فیمابین است، و اگر به چنین نتیجهای منجر نشود، دیر یا زود شکسته خواهد شد، یا برحسب اراده یکی از طرفین یا برحسب اتفاق و حوادث پیشبینی نشده که احتمالش کم هم نیست.
🔘ایران به حق این حمله را نوعی تجاوز آشکار و مخالف حقوق بینالملل میداند. ولی آنچه که اکنون باید به آن بپردازیم این است، چه مسایلی بوده که ماجرای دو طرف را به این نقطه رسانده است؟ چون در اینکه به اینجا رسیدهایم شکی نیست و برخی هم این وضع را پیشبینی میکردند.
🔘پیشتر برخی از منبریهای و تندروها مدعی بودند که جرأت چنین تجاوزی را علیه ایران ندارند، به طور طبیعی اغلب مردم از جمله بنده هم نه میتوانستیم آن را رد کنیم و نه تأیید. نمیتوانستیم رد کنیم، چون فاقد اطلاعات ریز و مهم نظامی بودیم، تأیید هم نمیکردیم، چون شواهد موجود و تجربه قبلی خلاف این تحلیل و ادعا بود. در نهایت روشن شد که آن تحلیل به کلی نادرست بود.
🔘اکنون تحلیل دیگری هست که؛ بله نادرست بود ولی هنگامی که قدرت پاسخ دادن ایران را دیدند، خودشان درخواست آتشبس کردند. پس خوشبینانهترین تحلیل این است که دیگر هیچ اقدامی نکنند، و بدبینانه این است که دو باره آغاز کنند، شخصا هم این امکان را قویتر میدانم. در هر صورت سرمایهگذار و آیندهنگر حالت بدبینانه را مبنای کار خود قرار خواهد داد.
🔘تجربه گذشته نشان میدهد که این وضع ناپایدار است، به همین علت هم آنان جنگ را آغاز کردند. فراموش نکنیم که اکنون هزینه آغازگری جنگ را هم پرداختهاند، مثل مجرمی که برای اولین بار به زندان برود هزینه رفتن زندان از سبد هزینههای جرم او حذف و رفتن به زندان برایش عادی و بیهزینه میشود.
پس با توجه به جمیع شرایط؛ مردمی که در این جنگ همراهیهای بسیار ارزشمندی کردند، حق دارند از حکومت و دولت بپرسند که آینده چه خواهد شد؟
🔘اگر گمان میکنید همین وضع میتواند ادامه یابد، آن را صریح بگویید؟ اگر گمان میکنید که باید جنگ ادامه یابد، در این صورت چرا آتشبس پذیرفته شد؟ اگر باید زمینههای منجر به این جنگ از میان برود، چه ایدههایی روی میز خواهد بود؟ اگر جامعه و مردم پاسخهای این پرسشها را ندانند، چه رفتاری خواهند داشت؟ آقای رییس جمهور به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی باید پاسخ این پرسشها را با هماهنگیهای لازم بدهند.
🔘امکان ندارد که به مردم و تولیدکننده و سرمایهگذار بتوان گفت که فارغ از پاسخ به این پرسشها به راه خود ادامه دهند و معطل گفتگوها یا تغییر وضعیت نباشند. شاید این سخن پیش از ۲۳ خرداد جایی برای شنیدن داشت، هر چند همان زمان هم بسیاری از افراد این را نمیپذیرفتند، حتی دستگاههای دولتی نیز نمیتوانند در چنین شرایطی بیش از امور روزمره برنامهریزی کنند.
🔘شاید تصمیماتی روشن گرفته شده باشد، نمیدانم. هر چند بعید میدانم که در شرایط کنونی چنین اتفاقی رخ داده باشد، ولی امیدوارم که تصمیمات جدید(اگر باشد) مطابق شرایط کنونی اتخاذ شده باشد، اگر چنین است، حتماً نیازمند اعلام عمومی و بحث و گفتگو در باره آن هستیم.
🔘این تصمیمات چه میتواند باشد؟ اول در حوزه سیاست داخلی. اگر واقعاً قرار است سیاستهای گذشته و تقدم یک گروه تندرو و اقلیت بر مردم ادامه یابد، صریحاً اعلام کنید. ادامه آن سیاستها چه در حوزه رسانه، چه در نیروی انسانی و مسأله زنان امنیت کشور را تضعیف میکند، اتفاقاً امید اصلی متجاوزان به همین زمینهها بود که جز در حوزه رسانه که موفقیتهای کامل داشتند، در دو موضوع دیگر شکست خوردند و اهداف اصلی تهاجم ناکام ماند. اگر شواهدی دال بر تغییرات ملموسی در سیاست داخلی و رسانهای دیده نشود، ریزشها جدی خواهد بود.
🔘دوم در حوزه بینالمللی است. من نمیخواهم بگویم که آیا سیاستهای موجود درست است یا نادرست. پاسخ به این مسأله بستگی به ارزشها و عقاید افراد دارد. ولی به لحاظ اجرایی میتوان گفت که این سیاستها در عمل به همین نقطهای رسیده که الآن هستیم، و طبعاً آینده نیز در همین مسیر است. اگر این مسیر مطلوب دانسته شود، همین راه را ادامه دهید در غیر این صورت باید تغییر داده شود.
🔘🔘آینده از آن کسانی است که تصمیمات را به موقع و خوب و سازگار با اهداف و ادعاها میگیرند.
🔺اعتماد ۸ تیر ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘به ظاهر عملیات نظامی متجاوزانه به صورت نانوشته پایان یافته است و مردم به خانههای خود برگشته و پس از تشییع جنازه شهدا از امروز نیز امور اداری و تولیدی و خدماتی کشور به روال عادی برمیگردد. ولی یک چیزی هست که به کلی متفاوت با پیش از این جنگ است؛ آن درک ما از "آینده" است.
🔘شهروندان بویژه اغلب آنان که به طور طبیعی نگاه به آینده دارند میپرسند که؛ خوب! آینده چه خواهد شد؟ این آتشبس حتی رسمی هم نشده است، اگر رسمی هم میشد، باز هم شکننده بود. زیرا آتشبس به خودی خود اهمیت ندارد، فقط توقف جنگ برای حل مسایل فیمابین است، و اگر به چنین نتیجهای منجر نشود، دیر یا زود شکسته خواهد شد، یا برحسب اراده یکی از طرفین یا برحسب اتفاق و حوادث پیشبینی نشده که احتمالش کم هم نیست.
🔘ایران به حق این حمله را نوعی تجاوز آشکار و مخالف حقوق بینالملل میداند. ولی آنچه که اکنون باید به آن بپردازیم این است، چه مسایلی بوده که ماجرای دو طرف را به این نقطه رسانده است؟ چون در اینکه به اینجا رسیدهایم شکی نیست و برخی هم این وضع را پیشبینی میکردند.
🔘پیشتر برخی از منبریهای و تندروها مدعی بودند که جرأت چنین تجاوزی را علیه ایران ندارند، به طور طبیعی اغلب مردم از جمله بنده هم نه میتوانستیم آن را رد کنیم و نه تأیید. نمیتوانستیم رد کنیم، چون فاقد اطلاعات ریز و مهم نظامی بودیم، تأیید هم نمیکردیم، چون شواهد موجود و تجربه قبلی خلاف این تحلیل و ادعا بود. در نهایت روشن شد که آن تحلیل به کلی نادرست بود.
🔘اکنون تحلیل دیگری هست که؛ بله نادرست بود ولی هنگامی که قدرت پاسخ دادن ایران را دیدند، خودشان درخواست آتشبس کردند. پس خوشبینانهترین تحلیل این است که دیگر هیچ اقدامی نکنند، و بدبینانه این است که دو باره آغاز کنند، شخصا هم این امکان را قویتر میدانم. در هر صورت سرمایهگذار و آیندهنگر حالت بدبینانه را مبنای کار خود قرار خواهد داد.
🔘تجربه گذشته نشان میدهد که این وضع ناپایدار است، به همین علت هم آنان جنگ را آغاز کردند. فراموش نکنیم که اکنون هزینه آغازگری جنگ را هم پرداختهاند، مثل مجرمی که برای اولین بار به زندان برود هزینه رفتن زندان از سبد هزینههای جرم او حذف و رفتن به زندان برایش عادی و بیهزینه میشود.
پس با توجه به جمیع شرایط؛ مردمی که در این جنگ همراهیهای بسیار ارزشمندی کردند، حق دارند از حکومت و دولت بپرسند که آینده چه خواهد شد؟
🔘اگر گمان میکنید همین وضع میتواند ادامه یابد، آن را صریح بگویید؟ اگر گمان میکنید که باید جنگ ادامه یابد، در این صورت چرا آتشبس پذیرفته شد؟ اگر باید زمینههای منجر به این جنگ از میان برود، چه ایدههایی روی میز خواهد بود؟ اگر جامعه و مردم پاسخهای این پرسشها را ندانند، چه رفتاری خواهند داشت؟ آقای رییس جمهور به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی باید پاسخ این پرسشها را با هماهنگیهای لازم بدهند.
🔘امکان ندارد که به مردم و تولیدکننده و سرمایهگذار بتوان گفت که فارغ از پاسخ به این پرسشها به راه خود ادامه دهند و معطل گفتگوها یا تغییر وضعیت نباشند. شاید این سخن پیش از ۲۳ خرداد جایی برای شنیدن داشت، هر چند همان زمان هم بسیاری از افراد این را نمیپذیرفتند، حتی دستگاههای دولتی نیز نمیتوانند در چنین شرایطی بیش از امور روزمره برنامهریزی کنند.
🔘شاید تصمیماتی روشن گرفته شده باشد، نمیدانم. هر چند بعید میدانم که در شرایط کنونی چنین اتفاقی رخ داده باشد، ولی امیدوارم که تصمیمات جدید(اگر باشد) مطابق شرایط کنونی اتخاذ شده باشد، اگر چنین است، حتماً نیازمند اعلام عمومی و بحث و گفتگو در باره آن هستیم.
🔘این تصمیمات چه میتواند باشد؟ اول در حوزه سیاست داخلی. اگر واقعاً قرار است سیاستهای گذشته و تقدم یک گروه تندرو و اقلیت بر مردم ادامه یابد، صریحاً اعلام کنید. ادامه آن سیاستها چه در حوزه رسانه، چه در نیروی انسانی و مسأله زنان امنیت کشور را تضعیف میکند، اتفاقاً امید اصلی متجاوزان به همین زمینهها بود که جز در حوزه رسانه که موفقیتهای کامل داشتند، در دو موضوع دیگر شکست خوردند و اهداف اصلی تهاجم ناکام ماند. اگر شواهدی دال بر تغییرات ملموسی در سیاست داخلی و رسانهای دیده نشود، ریزشها جدی خواهد بود.
🔘دوم در حوزه بینالمللی است. من نمیخواهم بگویم که آیا سیاستهای موجود درست است یا نادرست. پاسخ به این مسأله بستگی به ارزشها و عقاید افراد دارد. ولی به لحاظ اجرایی میتوان گفت که این سیاستها در عمل به همین نقطهای رسیده که الآن هستیم، و طبعاً آینده نیز در همین مسیر است. اگر این مسیر مطلوب دانسته شود، همین راه را ادامه دهید در غیر این صورت باید تغییر داده شود.
🔘🔘آینده از آن کسانی است که تصمیمات را به موقع و خوب و سازگار با اهداف و ادعاها میگیرند.
Forwarded from هممیهن
درمانهای پس از جنگ
سرمقاله هممیهن
۰۹ تیر ۱۴۰۴
🔹یکی از نکات مثبت در جنگ اخیر که موجب رضایت عمومی هم بود، تامین خدمات عمومی و نیازهای روزمره مردم بود. از این نظر، مدیران دولتی نمره قابلقبولی گرفتند. ولی مشکل جنگ در این است که بخشی از تبعات آن در مراحل پس از جنگ نمود بیشتری پیدا میکند.
🔹مسئله تورم، بورس، اشتغال و بیکاری، تامین سوخت و انرژی، برقراری امنیت رسیدگی به عوارض و پیامدهای جسمی و روحی و روانی مصدومین و آسیبدیدگان از این موارد است. بهویژه کسانی که دچار صدمات جسمی یا روحی شدهاند و یا نزدیکان خود را از دست دادهاند، نباید احساس بیپناهی و فراموششدگی کنند.
🔹توجه به ترومای جنگ و پس از آن بهویژه برای زنان و کودکان بسیار ضروری است. زنان و خانوادههایی که سرپرست و نانآور خانواده را از دست دادهاند یا کودکانی که یکی یا حتی هر دو والدین آنان شهید یا مجروح شدهاند.
🔹حکومت و دولت باید خیلی سریع در این موارد دخالت و مدیریت کند. احساس بیپناهی و تنهایی و رهاشدگی برای این افراد بهویژه پس از جنگ دردآورتر از اصل صدمات ناشی از جنگ است. باید خط ارتباطی ویژهای برای طرح و حل مسائل آنان برقرار کرد. گزارش امروز صفحات اجتماعی «هممیهن» درباره زنان بارداری است که در این جنگ دچار آسیب شدهاند.
🔹شاید برخی ندانند که تنشهای روانی و ترس ناشی از جنگ در زنان حامله میتواند موجب سقط جنین یا معلولیت کودک هنگام تولد شود. بسیاری از کودکان دچار شبادراری میشوند و در اغلب موارد از بیان مشکلات خود پرهیز میکنند و این بدتر است. در نتیجه نهتنها باید مراجعات آنان را پاسخگو بود، بلکه باید دنبال آنان رفت و کمکهای لازم را به آنان ارائه کرد.
🔹همچنین، مسئله جبران عوارض و بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ را هم باید در اولویت قرار داد. این مسئله در روحیه مردم بسیار اثرگذار است. دیدن هر روز خرابیهای باقیمانده از جنگ، ذهنیت بیننده را نسبت به توانایی جامعه در غلبه بر جنگ مسئلهدار میکند.
🔹در کنار رسیدگی به این موارد، دولت باید فکری فوری به حال بورس و درآمد مردم و قیمتها کند. البته قرمز بودن بورس برای مدت کوتاه مسئله حادی نیست؛ بهویژه که دامنه تغییرات را کم کردهاند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
سرمقاله هممیهن
۰۹ تیر ۱۴۰۴
🔹یکی از نکات مثبت در جنگ اخیر که موجب رضایت عمومی هم بود، تامین خدمات عمومی و نیازهای روزمره مردم بود. از این نظر، مدیران دولتی نمره قابلقبولی گرفتند. ولی مشکل جنگ در این است که بخشی از تبعات آن در مراحل پس از جنگ نمود بیشتری پیدا میکند.
🔹مسئله تورم، بورس، اشتغال و بیکاری، تامین سوخت و انرژی، برقراری امنیت رسیدگی به عوارض و پیامدهای جسمی و روحی و روانی مصدومین و آسیبدیدگان از این موارد است. بهویژه کسانی که دچار صدمات جسمی یا روحی شدهاند و یا نزدیکان خود را از دست دادهاند، نباید احساس بیپناهی و فراموششدگی کنند.
🔹توجه به ترومای جنگ و پس از آن بهویژه برای زنان و کودکان بسیار ضروری است. زنان و خانوادههایی که سرپرست و نانآور خانواده را از دست دادهاند یا کودکانی که یکی یا حتی هر دو والدین آنان شهید یا مجروح شدهاند.
🔹حکومت و دولت باید خیلی سریع در این موارد دخالت و مدیریت کند. احساس بیپناهی و تنهایی و رهاشدگی برای این افراد بهویژه پس از جنگ دردآورتر از اصل صدمات ناشی از جنگ است. باید خط ارتباطی ویژهای برای طرح و حل مسائل آنان برقرار کرد. گزارش امروز صفحات اجتماعی «هممیهن» درباره زنان بارداری است که در این جنگ دچار آسیب شدهاند.
🔹شاید برخی ندانند که تنشهای روانی و ترس ناشی از جنگ در زنان حامله میتواند موجب سقط جنین یا معلولیت کودک هنگام تولد شود. بسیاری از کودکان دچار شبادراری میشوند و در اغلب موارد از بیان مشکلات خود پرهیز میکنند و این بدتر است. در نتیجه نهتنها باید مراجعات آنان را پاسخگو بود، بلکه باید دنبال آنان رفت و کمکهای لازم را به آنان ارائه کرد.
🔹همچنین، مسئله جبران عوارض و بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ را هم باید در اولویت قرار داد. این مسئله در روحیه مردم بسیار اثرگذار است. دیدن هر روز خرابیهای باقیمانده از جنگ، ذهنیت بیننده را نسبت به توانایی جامعه در غلبه بر جنگ مسئلهدار میکند.
🔹در کنار رسیدگی به این موارد، دولت باید فکری فوری به حال بورس و درآمد مردم و قیمتها کند. البته قرمز بودن بورس برای مدت کوتاه مسئله حادی نیست؛ بهویژه که دامنه تغییرات را کم کردهاند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
🔴منتظر چه تصمیمی باشیم؟
🔺اعتماد ۱۰ تیر ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘اکنون که در موقعیت آتشبس غیر رسمی هستیم، همه منتظرند تا ببینند نظام سیاسی ایران چه تصمیمی میگیرد؟ در هر حال وضعیت ایران و منطقه و روابط آن با جهان پس از ۲۳ خرداد به کلی با پیش از آن تغییر کرده است، و برحسب ضرورت باید تصمیمات و سیاستهای جدیدی گرفته شود. نکته مهم این است که این کار باید به نسبت سریع انجام شود، چون فرصتی برای بیتصمیمی نیست و با سیاستهای قبلی نیز نمیتوان وضعیت کنونی را مدیریت و راهبری کرد.
🔘متأسفانه به قول یکی از دوستان؛ مدیریت در ایران دچار سه عارضه در حوزه تصمیمگیری هستند. بیتصمیمی، دیر تصمیمی و بدتصمیمی. در برخی از امور اصولاً تصمیم نمیگیرند و به قول معروف به امان خدا رها میشود. مثل ناترازیهای انرژی که در مقاطع زمانی گوناگون فاقد تصمیم بودهایم. البته تصمیمهای قبلی جاری بود ولی همه میدانستند که باید تصمیم جدید گرفت و نمیگرفتند. بعد هم که تصمیم گرفتند، خیلی دیر بود، مثل ۱۳۹۸ و حتی بد هم بود که منجر به آن وضعیت خطرناک آبان ۱۳۹۸ شد.
🔘امیدواریم که اکنون و در جریان جنگ اخیر، این اتفاق نیفتد و تصمیم گرفته شود، زود هم گرفته شود، تصمیم خوب هم گرفته شود. در این یادداشت میکوشم که ویژگیهای یک تصمیم خوب در حوزه عمومی و سیاست را شرح دهیم.
🔘ویژگی متمایزکننده انسان از حیوانات دیگر و یا انسانهای غیر بالغ و یا دیوانه و ناقصالعقل در قدرت و ماهیت تصمیمگیری آنان است. ما برای گرفتن هر تصمیم فردی معیارهایی را رعایت میکنیم تا بهترین تصمیم را برای رسیدن به اهداف خود بگیریم. اطلاعات دقیق، فرضیات درست و معقول، تصمیم بدون تناقض و هدفمند و همسو با ارزشهای فردی و جمعی، پیشبینی معقول پیامدهای آن، انعطافپذیری و مسئولیتپذیری، اخلاقی و انسانی بودن تصمیم، درک درست از خود و موقعیت، همه و همه پیششرطهای گرفتن یک تصمیم درست فردی است.
https://telegra.ph/منتظر-چه-تصمیمی-باشیم-06-30
🔺اعتماد ۱۰ تیر ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘اکنون که در موقعیت آتشبس غیر رسمی هستیم، همه منتظرند تا ببینند نظام سیاسی ایران چه تصمیمی میگیرد؟ در هر حال وضعیت ایران و منطقه و روابط آن با جهان پس از ۲۳ خرداد به کلی با پیش از آن تغییر کرده است، و برحسب ضرورت باید تصمیمات و سیاستهای جدیدی گرفته شود. نکته مهم این است که این کار باید به نسبت سریع انجام شود، چون فرصتی برای بیتصمیمی نیست و با سیاستهای قبلی نیز نمیتوان وضعیت کنونی را مدیریت و راهبری کرد.
🔘متأسفانه به قول یکی از دوستان؛ مدیریت در ایران دچار سه عارضه در حوزه تصمیمگیری هستند. بیتصمیمی، دیر تصمیمی و بدتصمیمی. در برخی از امور اصولاً تصمیم نمیگیرند و به قول معروف به امان خدا رها میشود. مثل ناترازیهای انرژی که در مقاطع زمانی گوناگون فاقد تصمیم بودهایم. البته تصمیمهای قبلی جاری بود ولی همه میدانستند که باید تصمیم جدید گرفت و نمیگرفتند. بعد هم که تصمیم گرفتند، خیلی دیر بود، مثل ۱۳۹۸ و حتی بد هم بود که منجر به آن وضعیت خطرناک آبان ۱۳۹۸ شد.
🔘امیدواریم که اکنون و در جریان جنگ اخیر، این اتفاق نیفتد و تصمیم گرفته شود، زود هم گرفته شود، تصمیم خوب هم گرفته شود. در این یادداشت میکوشم که ویژگیهای یک تصمیم خوب در حوزه عمومی و سیاست را شرح دهیم.
🔘ویژگی متمایزکننده انسان از حیوانات دیگر و یا انسانهای غیر بالغ و یا دیوانه و ناقصالعقل در قدرت و ماهیت تصمیمگیری آنان است. ما برای گرفتن هر تصمیم فردی معیارهایی را رعایت میکنیم تا بهترین تصمیم را برای رسیدن به اهداف خود بگیریم. اطلاعات دقیق، فرضیات درست و معقول، تصمیم بدون تناقض و هدفمند و همسو با ارزشهای فردی و جمعی، پیشبینی معقول پیامدهای آن، انعطافپذیری و مسئولیتپذیری، اخلاقی و انسانی بودن تصمیم، درک درست از خود و موقعیت، همه و همه پیششرطهای گرفتن یک تصمیم درست فردی است.
https://telegra.ph/منتظر-چه-تصمیمی-باشیم-06-30
Telegraph
منتظر چه تصمیمی باشیم؟
🔺اعتماد ۱۰ تیر ۱۴۰۴ ✍️عباس عبدی 🔘اکنون که در موقعیت آتشبس غیر رسمی هستیم، همه منتظرند تا ببینند نظام سیاسی ایران چه تصمیمی میگیرد؟ در هر حال وضعیت ایران و منطقه و روابط آن با جهان پس از ۲۳ خرداد به کلی با پیش از آن تغییر کرده است، و برحسب ضرورت باید تصمیمات…
Forwarded from هممیهن
برای خالی نبودن عریضه/ نقدی بر تصمیمات مجلس در واکنش به حمله اسرائیل
سرمقاله هممیهن
۱۰ تیر ۱۴۰۴
🔹پس از تجاوز اخیر به میهن، طبیعی بود و هست که تصمیماتی از طرف ساختار سیاسی و نهادهای زیرمجموعه این ساختار گرفته شود. اولین آنها توافق درباره آتشبس بود که ماهیت آن تا حد زیادی متفاوت از شعارهای تندروها بود و مورد استقبال مردم هم قرار گرفت.
🔹اقشار گوناگون جامعه ایران بر همان اساسی که تجاوز را محکوم کردند، طبعاً از توقف جنگ هم حمایت نمودند. اگر ایران نمیپذیرفت شاید تحلیل دیگری بر رفتار ما بار میشد. این یک تصمیم مسئولانه و ایجابی بود.
🔹تصمیمات بعدی را مجلس گرفت که سراسر احساسی و سلبی و اگر نگوییم بیاثر قطعاً کم اثر است؛ تصمیماتی که کمکی موثر به حل مسائل کشور نمیکند و در ادامه سیاستهایی است که ایران را به این نقطه رسانده است. در اینجا سه مصوبه آن را میتوان ارزیابی کرد.
🔹اول خروج از NPT است. بدون تردید و بیهیچ شک و شبههای آژانس هستهای تحت نفوذ کشورهای غربی است. نه حالا که از گذشته دور چنین بوده است. همان زمان که البرادعی هم رئیس آن بود و نگاه مثبتتری به ایران داشت چنین بود. اکنون و در زمان گروسی او هم به این جریان ضد ایرانی اضافه شده و آخرین گزارش او بسیار منفی بود.
🔹ولی خروج از این سازمان تبعاتی دارد که پیشتر باید درباره آن فکر میشد. البته مجلس دست شورای عالی امنیت ملی را برای اجرا یا عدم اجرا بازگذاشته است و این گام مثبتی است ولی نشاندهنده تبلیغاتی بودن مصوبه است و هزینههایی را بار میکند بدون اینکه منافعی بر آن مترتب شود.
🔹دومین مصوبه علیه فضای مجازی و استارلینک است که استفاده از آن جرمانگاری شده است. این یک تصمیم کاملاً تکراری و شکستخورده است که در صد سال گذشته بارها شاهد آن بودهایم و آخرین آن قانون ماهواره بود و هیچ کمکی به حل مسائل ارتباطی کشور نمیکند.
🔹این نگاه سلبی است. در برابر فنآوری و پیشرفت آن نباید بهصورت سلبی و منفی تصمیم گرفت. این امکانات همیشه مشکلات خاص خود را دارند. اصولاً تمدن با عوارض و مشکلات بسیاری همراه است و با هدف دچار نشدن به مشکلات آن نمیتوان سیاستگذاری کرد و جلوی جریان پیشرفت فنآوری ایستاد. چون از یک سو این فرایند رو به پیش است، و از سوی دیگر منافع آن بسیار فراوان است و نباید خود را از آن محروم نمود. از ترس بیماری نباید خودکشی کرد. این رویکرد سیاستگذاری بهطور قطع عقیم و نازا است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
سرمقاله هممیهن
۱۰ تیر ۱۴۰۴
🔹پس از تجاوز اخیر به میهن، طبیعی بود و هست که تصمیماتی از طرف ساختار سیاسی و نهادهای زیرمجموعه این ساختار گرفته شود. اولین آنها توافق درباره آتشبس بود که ماهیت آن تا حد زیادی متفاوت از شعارهای تندروها بود و مورد استقبال مردم هم قرار گرفت.
🔹اقشار گوناگون جامعه ایران بر همان اساسی که تجاوز را محکوم کردند، طبعاً از توقف جنگ هم حمایت نمودند. اگر ایران نمیپذیرفت شاید تحلیل دیگری بر رفتار ما بار میشد. این یک تصمیم مسئولانه و ایجابی بود.
🔹تصمیمات بعدی را مجلس گرفت که سراسر احساسی و سلبی و اگر نگوییم بیاثر قطعاً کم اثر است؛ تصمیماتی که کمکی موثر به حل مسائل کشور نمیکند و در ادامه سیاستهایی است که ایران را به این نقطه رسانده است. در اینجا سه مصوبه آن را میتوان ارزیابی کرد.
🔹اول خروج از NPT است. بدون تردید و بیهیچ شک و شبههای آژانس هستهای تحت نفوذ کشورهای غربی است. نه حالا که از گذشته دور چنین بوده است. همان زمان که البرادعی هم رئیس آن بود و نگاه مثبتتری به ایران داشت چنین بود. اکنون و در زمان گروسی او هم به این جریان ضد ایرانی اضافه شده و آخرین گزارش او بسیار منفی بود.
🔹ولی خروج از این سازمان تبعاتی دارد که پیشتر باید درباره آن فکر میشد. البته مجلس دست شورای عالی امنیت ملی را برای اجرا یا عدم اجرا بازگذاشته است و این گام مثبتی است ولی نشاندهنده تبلیغاتی بودن مصوبه است و هزینههایی را بار میکند بدون اینکه منافعی بر آن مترتب شود.
🔹دومین مصوبه علیه فضای مجازی و استارلینک است که استفاده از آن جرمانگاری شده است. این یک تصمیم کاملاً تکراری و شکستخورده است که در صد سال گذشته بارها شاهد آن بودهایم و آخرین آن قانون ماهواره بود و هیچ کمکی به حل مسائل ارتباطی کشور نمیکند.
🔹این نگاه سلبی است. در برابر فنآوری و پیشرفت آن نباید بهصورت سلبی و منفی تصمیم گرفت. این امکانات همیشه مشکلات خاص خود را دارند. اصولاً تمدن با عوارض و مشکلات بسیاری همراه است و با هدف دچار نشدن به مشکلات آن نمیتوان سیاستگذاری کرد و جلوی جریان پیشرفت فنآوری ایستاد. چون از یک سو این فرایند رو به پیش است، و از سوی دیگر منافع آن بسیار فراوان است و نباید خود را از آن محروم نمود. از ترس بیماری نباید خودکشی کرد. این رویکرد سیاستگذاری بهطور قطع عقیم و نازا است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
Forwarded from هممیهن
کی بیدار میشوند؟
سرمقاله هممیهن
۱۱ تیر ۱۴۰۴
🔹درباره ماهیت رفتار تندروهایی که شب و روز دنبال تحریک داخل و خارج به درگیری و جنگ هستند، چه میتوان گفت که تاکنون نگفته باشیم؟ آنان به اندازهای بیپروا هستند که حتی خواستار اعدام رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی شدهاند و چنان هزینهای برای کشور بار کردند که نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد را مجبور به تکذیب کردند و جالب است دادستان محترم تهران هم اصلاً خلافی در این رفتار ندیده است که حداقل تذکری دهد.
🔹ظاهراً آرد این افراد جز با خون تبدیل به خمیر نمیشود. چند تحلیل برای شناخت ماهیت این جریان وجود دارد. اول اینکه، در خوشبینانهترین حالت آنان را افرادی صادق و دنبال تحقق ارزشهای انقلاب میدانند که درک سطحی آنان از انقلاب همینگونه است که رفتار میکنند.
🔹طرفداران تحلیل دوم این را نمیپذیرند، چون معتقدند، افراد انقلابی چند کار را نمیکنند. اولاً هیچگاه جلوی مردم خود نمیایستند؛ حتی اگر نظر مردم را نادرست بدانند، کوششی برای تحمیل نظر خود به مردم نخواهند کرد.
🔹ثانیاً، دروغ نخواهند گفت و ثالثاً، تهمت نمیزنند و ظلم نمیکند. هیچکدام از این ویژگیها در اغلب افراد این جماعت نیست. پس چرا چنین رفتاری دارند؟ یا تحتتاثیر نفوذیهای بیگانه هستند تا کشور را به سقوط بکشانند یا قدرتطلب هستند و چون صلاحیت حرفهای ندارند، درنتیجه جز این شیوهها راه دیگری برای قدرتطلبی آنان نمیماند.
🔹البته دو تحلیل اخیر (قدرتطلبی و تحتتاثیر نفوذ بودن) غیرقابلجمع نیستند و هر دو میتوانند وجود داشته باشند. نمونه خارجی آن، ابومحمد الجولانی، رهبر کنونی سوریه، است که از تندترین مخالفان بشار اسد و رهبر «هیئت تحریر الشام» بود.
🔹آنها یک گروه سلفی و تروریستی تندرو بودند که حتی اغلب کشورهای غربی که ضد اسد بودند، آنان را گروه تروریستی مینامیدند. ولی الجولانی اکنون و برای بقای در قدرت تنها چندماه پس از رسیدن به قدرت احتمالاً ارتفاعات «جولان» را به اسرائیل ببخشد تا بلکه نفس بکشد و تحریمهایش برداشته شود.
🔹در مورد نفوذ هم روشن است که شعاردهندگان افراطی و بیمنطق معمولاً از جاهای دیگری هدایت میشوند. حالا نمونه از ایران هم میتوان داشت. روز گذشته سخنگوی دولت در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «اگر قانون حجاب ابلاغ میشد آیا همبستگیای که در جنگ دیدیم را شاهد بودیم؟»، پاسخ داد: «وضع موجود تاییدی بر صحت عملکرد است؛ درست عمل شد.»
🔹گرچه آقای رئیسجمهور تاکید کرده بود که این مصوبه را اجرا نخواهد کرد، زیرا او میدانست که هم به لحاظ اخلاقی و حقوق اساسی مردم نادرست است، هم علیه امنیت داخلی است؛ ولی تأیید این نگاه از سوی شورایعالی امنیت ملی و به بایگانی سپردن این مصوبه که خلاف امنیت بود، نشان داد که همه جناحها متوجه عواقب اجرای آن بودند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
سرمقاله هممیهن
۱۱ تیر ۱۴۰۴
🔹درباره ماهیت رفتار تندروهایی که شب و روز دنبال تحریک داخل و خارج به درگیری و جنگ هستند، چه میتوان گفت که تاکنون نگفته باشیم؟ آنان به اندازهای بیپروا هستند که حتی خواستار اعدام رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی شدهاند و چنان هزینهای برای کشور بار کردند که نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد را مجبور به تکذیب کردند و جالب است دادستان محترم تهران هم اصلاً خلافی در این رفتار ندیده است که حداقل تذکری دهد.
🔹ظاهراً آرد این افراد جز با خون تبدیل به خمیر نمیشود. چند تحلیل برای شناخت ماهیت این جریان وجود دارد. اول اینکه، در خوشبینانهترین حالت آنان را افرادی صادق و دنبال تحقق ارزشهای انقلاب میدانند که درک سطحی آنان از انقلاب همینگونه است که رفتار میکنند.
🔹طرفداران تحلیل دوم این را نمیپذیرند، چون معتقدند، افراد انقلابی چند کار را نمیکنند. اولاً هیچگاه جلوی مردم خود نمیایستند؛ حتی اگر نظر مردم را نادرست بدانند، کوششی برای تحمیل نظر خود به مردم نخواهند کرد.
🔹ثانیاً، دروغ نخواهند گفت و ثالثاً، تهمت نمیزنند و ظلم نمیکند. هیچکدام از این ویژگیها در اغلب افراد این جماعت نیست. پس چرا چنین رفتاری دارند؟ یا تحتتاثیر نفوذیهای بیگانه هستند تا کشور را به سقوط بکشانند یا قدرتطلب هستند و چون صلاحیت حرفهای ندارند، درنتیجه جز این شیوهها راه دیگری برای قدرتطلبی آنان نمیماند.
🔹البته دو تحلیل اخیر (قدرتطلبی و تحتتاثیر نفوذ بودن) غیرقابلجمع نیستند و هر دو میتوانند وجود داشته باشند. نمونه خارجی آن، ابومحمد الجولانی، رهبر کنونی سوریه، است که از تندترین مخالفان بشار اسد و رهبر «هیئت تحریر الشام» بود.
🔹آنها یک گروه سلفی و تروریستی تندرو بودند که حتی اغلب کشورهای غربی که ضد اسد بودند، آنان را گروه تروریستی مینامیدند. ولی الجولانی اکنون و برای بقای در قدرت تنها چندماه پس از رسیدن به قدرت احتمالاً ارتفاعات «جولان» را به اسرائیل ببخشد تا بلکه نفس بکشد و تحریمهایش برداشته شود.
🔹در مورد نفوذ هم روشن است که شعاردهندگان افراطی و بیمنطق معمولاً از جاهای دیگری هدایت میشوند. حالا نمونه از ایران هم میتوان داشت. روز گذشته سخنگوی دولت در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «اگر قانون حجاب ابلاغ میشد آیا همبستگیای که در جنگ دیدیم را شاهد بودیم؟»، پاسخ داد: «وضع موجود تاییدی بر صحت عملکرد است؛ درست عمل شد.»
🔹گرچه آقای رئیسجمهور تاکید کرده بود که این مصوبه را اجرا نخواهد کرد، زیرا او میدانست که هم به لحاظ اخلاقی و حقوق اساسی مردم نادرست است، هم علیه امنیت داخلی است؛ ولی تأیید این نگاه از سوی شورایعالی امنیت ملی و به بایگانی سپردن این مصوبه که خلاف امنیت بود، نشان داد که همه جناحها متوجه عواقب اجرای آن بودند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
🔴پدیده عجیب این تجاوز
🔺اعتماد ۱۱ تیر ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘اگر از من بپرسند که عجیبترین و غیر منتظرهترین پدیده تجاوز نظامی اخیر چه بود، به طور قطع نفوذ امنیتی را خواهم گفت. موضوعی که تا کنون اطلاعات روشن و رسمی در باره آن داده نشده است و فقط برخی واکنشها و اقدامات را شاهدیم. یکی از این اظهارات مربوط به نماینده عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس است که گفت: ▪️"شبکههای نفوذ داخلی رژیم صهیونیستی در ایران به کمک مردم ضربه جدی دیده است، شبکههایی که ۲۰ سال است پدید آمده و مشغول برنامهریزی بودند از جمله، برخی از مزدوران که قرار بود وارد جنگ مسلحانه شوند اما مورد ضربه اطلاعاتی ملت ایران قرار گرفتهاند".▪️
🔘اولین نکتهای که این نماینده تندرو اظهار داشته است، زمان آغاز تشکیل مجموعه جاسوسی از طرف اسراییل یعنی ۲۰ سال پیش است(سال ۱۳۸۴، یا آغاز ریاستجمهوری تندروها). همان زمان که همفکران این آقای نماینده در مجلس و دولت قدرت را قبضه کردند، آغاز نفوذ اسراییل بود. شاید بگویند که چون ما ضد اسراییلی هستیم! حقیقت این است که تنش میان ایران و اسراییل به ابتدای انقلاب برمیگردد و حتی پیش از انقلاب نیز به نحو دیگری با مردم و فعالان سیاسی ایران در تنش بودند. حزبالله لبنان نیز ۴۰ سال پیش تأسیس شده بود.
🔘بعلاوه رییسجمهور محبوب شما که شعار نفی هلوکاست را سر داد و هزینه سنگینی برای ایران ایجاد نمود در سالهای اخیر که جنایات غزه و لبنان و ایران را دید، از دیوار صدا درآمد از او در نیامد. پس چرا طرح جاسوسی اسراییل از سال ۱۳۸۴ آغاز شد؟ دلیل آن بسیار روشن است. دو اتفاق مرتبط با هم رخ داد که زمینه را برای این سیاست اسراییل آماده کرد.
https://telegra.ph/پدیده-عجیب-این-تجاوز-07-02
🔺اعتماد ۱۱ تیر ۱۴۰۴
✍️عباس عبدی
🔘اگر از من بپرسند که عجیبترین و غیر منتظرهترین پدیده تجاوز نظامی اخیر چه بود، به طور قطع نفوذ امنیتی را خواهم گفت. موضوعی که تا کنون اطلاعات روشن و رسمی در باره آن داده نشده است و فقط برخی واکنشها و اقدامات را شاهدیم. یکی از این اظهارات مربوط به نماینده عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس است که گفت: ▪️"شبکههای نفوذ داخلی رژیم صهیونیستی در ایران به کمک مردم ضربه جدی دیده است، شبکههایی که ۲۰ سال است پدید آمده و مشغول برنامهریزی بودند از جمله، برخی از مزدوران که قرار بود وارد جنگ مسلحانه شوند اما مورد ضربه اطلاعاتی ملت ایران قرار گرفتهاند".▪️
🔘اولین نکتهای که این نماینده تندرو اظهار داشته است، زمان آغاز تشکیل مجموعه جاسوسی از طرف اسراییل یعنی ۲۰ سال پیش است(سال ۱۳۸۴، یا آغاز ریاستجمهوری تندروها). همان زمان که همفکران این آقای نماینده در مجلس و دولت قدرت را قبضه کردند، آغاز نفوذ اسراییل بود. شاید بگویند که چون ما ضد اسراییلی هستیم! حقیقت این است که تنش میان ایران و اسراییل به ابتدای انقلاب برمیگردد و حتی پیش از انقلاب نیز به نحو دیگری با مردم و فعالان سیاسی ایران در تنش بودند. حزبالله لبنان نیز ۴۰ سال پیش تأسیس شده بود.
🔘بعلاوه رییسجمهور محبوب شما که شعار نفی هلوکاست را سر داد و هزینه سنگینی برای ایران ایجاد نمود در سالهای اخیر که جنایات غزه و لبنان و ایران را دید، از دیوار صدا درآمد از او در نیامد. پس چرا طرح جاسوسی اسراییل از سال ۱۳۸۴ آغاز شد؟ دلیل آن بسیار روشن است. دو اتفاق مرتبط با هم رخ داد که زمینه را برای این سیاست اسراییل آماده کرد.
https://telegra.ph/پدیده-عجیب-این-تجاوز-07-02
Telegraph
پدیده عجیب این تجاوز
🔺اعتماد ۱۱ تیر ۱۴۰۴ ✍️عباس عبدی 🔘اگر از من بپرسند که عجیبترین و غیر منتظرهترین پدیده تجاوز نظامی اخیر چه بود، به طور قطع نفوذ امنیتی را خواهم گفت. موضوعی که تا کنون اطلاعات روشن و رسمی در باره آن داده نشده است و فقط برخی واکنشها و اقدامات را شاهدیم. یکی…
Forwarded from هممیهن
دوگانههای جعلی
سرمقاله هممیهن
۱۲ تیر ۱۴۰۴
🔹تقارن محرم امسال با تجاوز به خاک میهن و تهدید موجودیت ایران از جهت رفتار مردم بسیار مهم و آموزنده است. درحالیکه برخی تندروها در روی کاغذ و صفحه مجازی در حال ایجاد تعارض میان دو مفهوم ملت و امت و یا دینداری و وطندوستی هستند، مداحان و مردم عزادار و حتی مداحان رسمی نیز دست به کار نوآوری شدهاند و ترکیبی از عزاداری و میهندوستی را عرضه کردهاند و اتفاقاً مورد استقبال عزاداران هم قرار گرفته است.
🔹در واقع، مردم نهتنها تعارضی میان این دو مفهوم نمیبینند بلکه آنها را کاملاً هماهنگ و در یک سو ارزیابی میکنند. اینگونه تعارضسازیها کار کسانی است که نه دیندار واقعی هستند و نه حتی اندکی حس میهندوستی دارند.
🔹آنان کسانی هستند که اگر منافعشان اقتضا کند شعار امتگرایی را میدهند و درعینحال و همزمان مهاجران مسلمان و زحمتکش به کشور را بدون بررسی تحقیر و اخراج میکنند. آنان در همان زمان که چنین شعارهایی میدهند، هنگام تصویب قانون مشاغل حساس، تابعیت خارجی فرزند را هم مانع از اشتغال به مدیریتهای حکومتی میدانند.
🔹این رفتار نشانه چیست؟ این رفتار نشان داد که بسیاری از دوگانههایی که تاکنون تبلیغ میشده است، حداقل از نظر عموم مردم جعلی و ساختگی است. مردم در زندگی روزمره خود بر حسب عقل سلیم و خدادادی خود درکی از مذهب و وطن و زندگی دارند که آنها را به نحوی سازگار با هم جمع میکنند.
🔹این دشمنان ملت هستند که برای شعبهشعبه کردن مردم چنین دوگانههایی را جعل میکنند و به جان مردم میافتند. اتفاقاً اشتباه آنان در این است که خود را در مقام دفاع از دین قرار میدهند و با میهندوستی مخالفت میکنند و آن را شرک یا شبهشرک یا شرک پنهانی میدانند و گمان میکنند که مردم در این دوگانه طرف دین تبلیغشده از سوی آنان را میگیرند؛ غافل از اینکه عکس این اتفاق میافتد.
🔹همچنان که تاکنون هم همین بود و این اشتباهی بود که رژیم گذشته نیز مرتکب شد و کوشید با برجسته کردن ملیگرایی باستانی به جنگ دینداری برود و مردم واکنش کاملاً مغایر با هدف آن دولت بروز دادند و به دینداری سیاسی گروئیدند.
🔹اکنون هم برخی تندروها با استناد به نظریات مرحوم آقای مصباح میکوشند که تفسیری غیرمتعارف از دینداری و اسلام ارائه کنند و ایران و میهندوستی را به حاشیه ببرند. نهتنها این موضوع بلکه مسئله حجاب و خیلی از رفتارها و ارزشهای دیگر را هم صفر و یکی میکنند؛ با این خیال باطل که میل مردم میان این دوگانهها، بهسوی یگانه مورد نظر آنان باشد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله
سرمقاله هممیهن
۱۲ تیر ۱۴۰۴
🔹تقارن محرم امسال با تجاوز به خاک میهن و تهدید موجودیت ایران از جهت رفتار مردم بسیار مهم و آموزنده است. درحالیکه برخی تندروها در روی کاغذ و صفحه مجازی در حال ایجاد تعارض میان دو مفهوم ملت و امت و یا دینداری و وطندوستی هستند، مداحان و مردم عزادار و حتی مداحان رسمی نیز دست به کار نوآوری شدهاند و ترکیبی از عزاداری و میهندوستی را عرضه کردهاند و اتفاقاً مورد استقبال عزاداران هم قرار گرفته است.
🔹در واقع، مردم نهتنها تعارضی میان این دو مفهوم نمیبینند بلکه آنها را کاملاً هماهنگ و در یک سو ارزیابی میکنند. اینگونه تعارضسازیها کار کسانی است که نه دیندار واقعی هستند و نه حتی اندکی حس میهندوستی دارند.
🔹آنان کسانی هستند که اگر منافعشان اقتضا کند شعار امتگرایی را میدهند و درعینحال و همزمان مهاجران مسلمان و زحمتکش به کشور را بدون بررسی تحقیر و اخراج میکنند. آنان در همان زمان که چنین شعارهایی میدهند، هنگام تصویب قانون مشاغل حساس، تابعیت خارجی فرزند را هم مانع از اشتغال به مدیریتهای حکومتی میدانند.
🔹این رفتار نشانه چیست؟ این رفتار نشان داد که بسیاری از دوگانههایی که تاکنون تبلیغ میشده است، حداقل از نظر عموم مردم جعلی و ساختگی است. مردم در زندگی روزمره خود بر حسب عقل سلیم و خدادادی خود درکی از مذهب و وطن و زندگی دارند که آنها را به نحوی سازگار با هم جمع میکنند.
🔹این دشمنان ملت هستند که برای شعبهشعبه کردن مردم چنین دوگانههایی را جعل میکنند و به جان مردم میافتند. اتفاقاً اشتباه آنان در این است که خود را در مقام دفاع از دین قرار میدهند و با میهندوستی مخالفت میکنند و آن را شرک یا شبهشرک یا شرک پنهانی میدانند و گمان میکنند که مردم در این دوگانه طرف دین تبلیغشده از سوی آنان را میگیرند؛ غافل از اینکه عکس این اتفاق میافتد.
🔹همچنان که تاکنون هم همین بود و این اشتباهی بود که رژیم گذشته نیز مرتکب شد و کوشید با برجسته کردن ملیگرایی باستانی به جنگ دینداری برود و مردم واکنش کاملاً مغایر با هدف آن دولت بروز دادند و به دینداری سیاسی گروئیدند.
🔹اکنون هم برخی تندروها با استناد به نظریات مرحوم آقای مصباح میکوشند که تفسیری غیرمتعارف از دینداری و اسلام ارائه کنند و ایران و میهندوستی را به حاشیه ببرند. نهتنها این موضوع بلکه مسئله حجاب و خیلی از رفتارها و ارزشهای دیگر را هم صفر و یکی میکنند؛ با این خیال باطل که میل مردم میان این دوگانهها، بهسوی یگانه مورد نظر آنان باشد.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 بله