Forwarded from هممیهن
رانت ویرانگر
سرمقاله هممیهن
05 دی 1403
🔹برخی گمان میکنند که توزیع رانت فقط یک تبعیض ساده است. یا به عبارتی دیگر، تصور میشود که رانت فقط پولی و مالی و امتیازی است که به کسی داده میشود و به دیگری داده نمیشود. درحالیکه واقعیت رانت بسیار فراتر از یک تبعیض ساده است.
🔹توزیع رانت اثرات بسیار ویرانگرتری از یک تبعیض دارد. در واقع، نقش اصلی آن در تخریب نهادهای تولیدی و منحرف کردن بازار از رقابت سازنده و نیز ویران کردن اخلاق کار است.
🔹یکی از بدترین نمونههای توزیع رانت در ایران پرداخت آن به رسانهها است. بخشی کوچکی از این رانت از طریق توزیع کاغذ ارزان و پرداخت یارانه به مطبوعات است. بخشهای مهمتر آن استفاده برخی از رسانهها از امتیازات و بودجههای دولتی است.
🔹رانتی که موجب میشود استقلال رسانهای تضعیف شود چون دولت توزیعکننده رانت به رسانههای منتقد کاغذ و رانت کمتری اختصاص میدهد.
🔹بسیاری از افراد امتیاز نشریهای را گرفته و آن را اجاره میدهند یا نشریه صوری درمیآورند و رانت میگیرند و بعد هم همین افراد برای مدیرانمسئول نماینده انتخاب میکنند. خلاصه اینکه یک رسانه بیکیفیت و بیخاصیت بیرون میدهند که خودشان هم مصرفکننده آن نیستند.
🔹 بنابراین، رانت فقط یک توزیع مال یا امتیاز بهناحق و تبعیضآمیز نیست؛ بلکه ویرانگر نهادهای تولید است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
05 دی 1403
🔹برخی گمان میکنند که توزیع رانت فقط یک تبعیض ساده است. یا به عبارتی دیگر، تصور میشود که رانت فقط پولی و مالی و امتیازی است که به کسی داده میشود و به دیگری داده نمیشود. درحالیکه واقعیت رانت بسیار فراتر از یک تبعیض ساده است.
🔹توزیع رانت اثرات بسیار ویرانگرتری از یک تبعیض دارد. در واقع، نقش اصلی آن در تخریب نهادهای تولیدی و منحرف کردن بازار از رقابت سازنده و نیز ویران کردن اخلاق کار است.
🔹یکی از بدترین نمونههای توزیع رانت در ایران پرداخت آن به رسانهها است. بخشی کوچکی از این رانت از طریق توزیع کاغذ ارزان و پرداخت یارانه به مطبوعات است. بخشهای مهمتر آن استفاده برخی از رسانهها از امتیازات و بودجههای دولتی است.
🔹رانتی که موجب میشود استقلال رسانهای تضعیف شود چون دولت توزیعکننده رانت به رسانههای منتقد کاغذ و رانت کمتری اختصاص میدهد.
🔹بسیاری از افراد امتیاز نشریهای را گرفته و آن را اجاره میدهند یا نشریه صوری درمیآورند و رانت میگیرند و بعد هم همین افراد برای مدیرانمسئول نماینده انتخاب میکنند. خلاصه اینکه یک رسانه بیکیفیت و بیخاصیت بیرون میدهند که خودشان هم مصرفکننده آن نیستند.
🔹 بنابراین، رانت فقط یک توزیع مال یا امتیاز بهناحق و تبعیضآمیز نیست؛ بلکه ویرانگر نهادهای تولید است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴تندروها به هیچ کاری جز نابودی کشور و ایجاد جنگ رضایت نمیدهند
🔺گفتگو با خبرآنلاین ۵ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔹آقای عبدی! ارزیابی شما از تصمیم شورایعالی فضای مجازی چه بود و آیا این اقدام مثبت و امیدوار کنندهای بود؟
🔘این تصمیم، ابهاماتی دارد. بخش قابل توجهی از مصوبه، چه ربطی به رفع فیلترینگ دارد؟ در دولت آقای رئیسی هم می توانستند آنان را انجام دهند. میتوانستند به پلتفرمهای خودشان کمک کنند یا همه این ضوابط را قبلا انجام دهند. اگر خیلی ناراحت بودند میتوانستند جلوی فیلترشکن فروشهای خودشان را بگیرند کسی مانعشان نبود. بنابراین، این اقدامات ارتباطاتی با رفع فیلترینگ ندارد.
🔘نکته دیگر این است که دو پلتفرم، رفع فیلتر شده است اما بقیه پلتفرمها چرا فیلتر هستند؟ برداشت من این است که رفع فیلترینگ به شکل وحشتناکی لرزه بر اندام تندروها میاندازد. یعنی مسئله اصلی این است که به شدت از آزادی مردم میترسند. باز کردن 2 پلتفرم مسئلهای را حل نمیکند و مردم از این مسئله عبور کردند.
🔘فیلترینگ، نمادی بود که نشان میدهد که آیا آقای پزشکیان میتواند وفاق را به عنوان مقدمه لازم برای حل مسایل ایران محقق کند یا خیر؟ این مصوبه نشان داد مشکلات ایران کماکان باقی خواهد ماند. شما به رفع فیلتر 2 پلتفرم نگاه نکنید، این اتفاق خیلی مهم نیست. یوتیوب و اینستاگرام هنوز فیلتر است. یوتیوب مانند یک دانشگاه گسترده است و اینکه چرا تندروها با باز کردن یک دانشگاه مجانی مخالف هستند را میشود فهمید؛ ولی پیام مهمتر از آن ادامه فیلترینگ است.
🔹اجرای گام اول رفع فیلترینگ، ۲ نوع واکنش داشت، برخی بر این باور هستند که دولت فضاسازی کرد و ۲ پلتفرم بی اثر را رفع فیلتر کرد اما برخی هم میگویند که اقدام امیدوار کننده اما ناکافی است، نظر شما چیست؟
🔘من نمیخواهم پیش داوری قطعی کنم و باید مثبت نگاه کرد، اما بهتر بود که دولت این کار را انجام نمیداد. مخالفان یا میخواهند مسائل کشور حل شود یا نمیخواهند. اگر میخواهند که جدیتر باید عمل کنند و اگر نمیخواهند که این کارها فایده ندارد. آقای رئیس جمهور که دعوا ندارد و نمیخواهد دعوا کند، مسائل را به عهده خودشان بگذارد تا هرکاری خواستند انجام بدهند.
🔹تمسخر و تحقیر دولت از طرف تندروها از شب گذشته آغاز شده، مثل ادبیات کوه موش زایید. تحلیل شما چیست؟
🔘به نظرم نباید به کارهای تبلیغاتی یک مشت تندرو اهمیت داد. مسأله اصلی این است که باید خواست که ترمز این جماعت کشیده شود. دولت باید روی کارهای خودش دقت بیشتری کرده و اقداماتی را که میتواند انجام بدهد تمرکز کند. این کارها، دیر یا زود پزشکیان را عصبانی خواهد کرد و این نیروهایی که امروز به دنبال این هستند که بگویند از کوه، موش زایید، پشیمان میشوند. خودشان قبلا از کوه مگس هم نزاییدند ولی حالا مدعی هستند. عملکرد و رویکرد این افراد در سوریه و جاهای دیگر مشخص است.
🔹امکان دارد گام به گام شدن رفع فیلترینگ زیر فشار تندروها انجام شده باشد؟
🔘آقای پزشکیان باید مسئله خودش را با تندروها حل کند. برداشت اینها از رویکرد وفاقی آقای پزشکیان نادرست است و اصلاح نخواهند شد؛ مگر آنکه از این خط مشی ضدملی و ضدمردمی بودن دست برداند. سازش با نیروهای که از آزادی مردم وحشت دارند ناشدنی است. باید با نیروهای متعادل که با مردم دشمن نیستند وفاق کرد. اینها به دنبال این هستند که یک گام به عقب بردارید، دو گام رو به جلو بیایند و صدها مشکل دیگر درست کنند. زیرا هیچ تعهدی به هیچ مبانی قانونی، اخلاقی و مردمی ندارند.
🔹آیا مانع تراشی ها برای برداشتن گام های بعدی چون رفع فیلترینگ تلگرام و اینستاگرام وجود دارد؟
🔘اگر به ادبیات تندروها نگاه کنید به هیچ کاری به جز کسب قدرت، تخریب ملت و نابودی کشور و ایجاد جنگ رضایت نمیدهند. این کار آنان است و اگر اقدامی غیر از این انجام دهند، عجیب و غریب است.
🔹مسیر دولت اقای پزشکیام را برای عملیاتی کردن وعده هایش درست میدانید یا خیر؟
🔘اکنون در این مقام نیستم که بگویم آقای پزشکیان مسیر درستی میرود یا خیر. ایشان از جهت ایجاد وفاق درست آمده است، اما به نظرم در مواجهه با تندروها اشتباه میکند. درک آقای پزشکیان از تندروها خیلی خوشبینانه و همراه با حسنظنی است که وجود خارجی ندارد. ایشان وقت را برای انجام اصلاحات اساسی در کشور دارد از دست میدهد.
🔘آنچه که امروز کشور را تهدید میکند، فیلتریتگ نیست بلکه ناترازیهای متعدد، تحریم و مسائل دیگر است. اگر ما میگوییم که مسئله فیلترینگ باید حل شود، برای ایجاد اعتماد میان مردم است تا دولت بتواند باقی مسائل را حل کند. اگر مردم اعتماد نکنند که ایشان نمیتواند مسائل را حل کند. بنابراین، مسائل باید خیلی زودتر حل شوند، هنوز ظرفیت بازگشت اعتماد وجود دارد اما اگر بیاعتمادی عمیق شود امکان هیچ اصلاحات بنیادی در کشور وجود نخواهد داشت.
🔺گفتگو با خبرآنلاین ۵ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔹آقای عبدی! ارزیابی شما از تصمیم شورایعالی فضای مجازی چه بود و آیا این اقدام مثبت و امیدوار کنندهای بود؟
🔘این تصمیم، ابهاماتی دارد. بخش قابل توجهی از مصوبه، چه ربطی به رفع فیلترینگ دارد؟ در دولت آقای رئیسی هم می توانستند آنان را انجام دهند. میتوانستند به پلتفرمهای خودشان کمک کنند یا همه این ضوابط را قبلا انجام دهند. اگر خیلی ناراحت بودند میتوانستند جلوی فیلترشکن فروشهای خودشان را بگیرند کسی مانعشان نبود. بنابراین، این اقدامات ارتباطاتی با رفع فیلترینگ ندارد.
🔘نکته دیگر این است که دو پلتفرم، رفع فیلتر شده است اما بقیه پلتفرمها چرا فیلتر هستند؟ برداشت من این است که رفع فیلترینگ به شکل وحشتناکی لرزه بر اندام تندروها میاندازد. یعنی مسئله اصلی این است که به شدت از آزادی مردم میترسند. باز کردن 2 پلتفرم مسئلهای را حل نمیکند و مردم از این مسئله عبور کردند.
🔘فیلترینگ، نمادی بود که نشان میدهد که آیا آقای پزشکیان میتواند وفاق را به عنوان مقدمه لازم برای حل مسایل ایران محقق کند یا خیر؟ این مصوبه نشان داد مشکلات ایران کماکان باقی خواهد ماند. شما به رفع فیلتر 2 پلتفرم نگاه نکنید، این اتفاق خیلی مهم نیست. یوتیوب و اینستاگرام هنوز فیلتر است. یوتیوب مانند یک دانشگاه گسترده است و اینکه چرا تندروها با باز کردن یک دانشگاه مجانی مخالف هستند را میشود فهمید؛ ولی پیام مهمتر از آن ادامه فیلترینگ است.
🔹اجرای گام اول رفع فیلترینگ، ۲ نوع واکنش داشت، برخی بر این باور هستند که دولت فضاسازی کرد و ۲ پلتفرم بی اثر را رفع فیلتر کرد اما برخی هم میگویند که اقدام امیدوار کننده اما ناکافی است، نظر شما چیست؟
🔘من نمیخواهم پیش داوری قطعی کنم و باید مثبت نگاه کرد، اما بهتر بود که دولت این کار را انجام نمیداد. مخالفان یا میخواهند مسائل کشور حل شود یا نمیخواهند. اگر میخواهند که جدیتر باید عمل کنند و اگر نمیخواهند که این کارها فایده ندارد. آقای رئیس جمهور که دعوا ندارد و نمیخواهد دعوا کند، مسائل را به عهده خودشان بگذارد تا هرکاری خواستند انجام بدهند.
🔹تمسخر و تحقیر دولت از طرف تندروها از شب گذشته آغاز شده، مثل ادبیات کوه موش زایید. تحلیل شما چیست؟
🔘به نظرم نباید به کارهای تبلیغاتی یک مشت تندرو اهمیت داد. مسأله اصلی این است که باید خواست که ترمز این جماعت کشیده شود. دولت باید روی کارهای خودش دقت بیشتری کرده و اقداماتی را که میتواند انجام بدهد تمرکز کند. این کارها، دیر یا زود پزشکیان را عصبانی خواهد کرد و این نیروهایی که امروز به دنبال این هستند که بگویند از کوه، موش زایید، پشیمان میشوند. خودشان قبلا از کوه مگس هم نزاییدند ولی حالا مدعی هستند. عملکرد و رویکرد این افراد در سوریه و جاهای دیگر مشخص است.
🔹امکان دارد گام به گام شدن رفع فیلترینگ زیر فشار تندروها انجام شده باشد؟
🔘آقای پزشکیان باید مسئله خودش را با تندروها حل کند. برداشت اینها از رویکرد وفاقی آقای پزشکیان نادرست است و اصلاح نخواهند شد؛ مگر آنکه از این خط مشی ضدملی و ضدمردمی بودن دست برداند. سازش با نیروهای که از آزادی مردم وحشت دارند ناشدنی است. باید با نیروهای متعادل که با مردم دشمن نیستند وفاق کرد. اینها به دنبال این هستند که یک گام به عقب بردارید، دو گام رو به جلو بیایند و صدها مشکل دیگر درست کنند. زیرا هیچ تعهدی به هیچ مبانی قانونی، اخلاقی و مردمی ندارند.
🔹آیا مانع تراشی ها برای برداشتن گام های بعدی چون رفع فیلترینگ تلگرام و اینستاگرام وجود دارد؟
🔘اگر به ادبیات تندروها نگاه کنید به هیچ کاری به جز کسب قدرت، تخریب ملت و نابودی کشور و ایجاد جنگ رضایت نمیدهند. این کار آنان است و اگر اقدامی غیر از این انجام دهند، عجیب و غریب است.
🔹مسیر دولت اقای پزشکیام را برای عملیاتی کردن وعده هایش درست میدانید یا خیر؟
🔘اکنون در این مقام نیستم که بگویم آقای پزشکیان مسیر درستی میرود یا خیر. ایشان از جهت ایجاد وفاق درست آمده است، اما به نظرم در مواجهه با تندروها اشتباه میکند. درک آقای پزشکیان از تندروها خیلی خوشبینانه و همراه با حسنظنی است که وجود خارجی ندارد. ایشان وقت را برای انجام اصلاحات اساسی در کشور دارد از دست میدهد.
🔘آنچه که امروز کشور را تهدید میکند، فیلتریتگ نیست بلکه ناترازیهای متعدد، تحریم و مسائل دیگر است. اگر ما میگوییم که مسئله فیلترینگ باید حل شود، برای ایجاد اعتماد میان مردم است تا دولت بتواند باقی مسائل را حل کند. اگر مردم اعتماد نکنند که ایشان نمیتواند مسائل را حل کند. بنابراین، مسائل باید خیلی زودتر حل شوند، هنوز ظرفیت بازگشت اعتماد وجود دارد اما اگر بیاعتمادی عمیق شود امکان هیچ اصلاحات بنیادی در کشور وجود نخواهد داشت.
Forwarded from هممیهن
خوب، ناقص، مبهم
سرمقاله هممیهن
06 دی 1403
🔹بالاخره زمان وعده فرا رسید و دستور رفع فیلترینگ از دو برنامه گوگلپلی و واتسآپ صادر شد. این گام خوبی است؛ زیرا نشانهای از این است که بههرحال، مقاومت مخالفان رای ملت و مخالفان اراده مردم در ساختار سیاسی شکسته شد و یکی دیگر از وعدههای آقای رئیسجمهور نیز بهصورت جزیی محقق شد.
🔹واقعیت ماجرا این است که اکثریت مردم فیلترینگ را دور میزدند و همچنان میزنند و گرچه برایشان هزینه و زحمت داشت و حتی اخلاق آنان را به علت لعن و نفرین کردن روزانه بر عوامل فیلترینگ تحتتاثیر قرار داده بود، ولی در هر حال مردم در بند ممنوعیت بناحق فضای مجازی نبودند.
🔹پس فیلترینگ فقط اهمیت نمادین داشت به این معنا که آیا میتوان مخالفان را مجبور به تمکین در برابر خواست مردم کرد یا نه؟ معلوم شد که میتوان فقط سرعت این تحول را افزایش داد. از این جهت، حتی رفع موردی و محدود فیلترینگ نیز اهمیت نمادین زیادی دارد. از سوی دیگر، این کار ابهامات فراوانی دارد.
🔹به قول ریاست قوهقضائیه اغلب بندهای این مصوبه که در ۳۲بند نهایی شده، به تقویت زیرساختها و شبکههای بومی اختصاص دارد. خوب در این صورت باید پرسید که چرا این کار را تاکنون نکردهاند و حالا که مردم میخواهند فیلترینگ رفع شود به یاد تقویت این زیرساختها افتادهاند؟
🔹این نشان میدهد که هیچگاه دنبال تقویت این زیرساختها نبودهاند. بهعلاوه، کافی است که ۵۰میلیارد تومان کمک به سکوهای داخلی را با ۴۰هزار میلیارد تومان هزینه سالانه مردم برای خرید فیلترشکن مقایسه کنیم تا ببینیم با چنین مصوباتی چقدر از مرحله پرت هستیم.
🔹ابهام این مصوبه نیز در این است که اساساً توضیح نمیدهد که بنا به چه دلایل موجهی فیلتر همه سکوها برداشته نشده است؟ باید در این مورد توضیح داد که چرا فقط این دو مورد آزاد شده و چرا بقیه خیر؟ این پاسخ میتواند به فهم مردم از واقعیت فیلترینگ کمک کند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
06 دی 1403
🔹بالاخره زمان وعده فرا رسید و دستور رفع فیلترینگ از دو برنامه گوگلپلی و واتسآپ صادر شد. این گام خوبی است؛ زیرا نشانهای از این است که بههرحال، مقاومت مخالفان رای ملت و مخالفان اراده مردم در ساختار سیاسی شکسته شد و یکی دیگر از وعدههای آقای رئیسجمهور نیز بهصورت جزیی محقق شد.
🔹واقعیت ماجرا این است که اکثریت مردم فیلترینگ را دور میزدند و همچنان میزنند و گرچه برایشان هزینه و زحمت داشت و حتی اخلاق آنان را به علت لعن و نفرین کردن روزانه بر عوامل فیلترینگ تحتتاثیر قرار داده بود، ولی در هر حال مردم در بند ممنوعیت بناحق فضای مجازی نبودند.
🔹پس فیلترینگ فقط اهمیت نمادین داشت به این معنا که آیا میتوان مخالفان را مجبور به تمکین در برابر خواست مردم کرد یا نه؟ معلوم شد که میتوان فقط سرعت این تحول را افزایش داد. از این جهت، حتی رفع موردی و محدود فیلترینگ نیز اهمیت نمادین زیادی دارد. از سوی دیگر، این کار ابهامات فراوانی دارد.
🔹به قول ریاست قوهقضائیه اغلب بندهای این مصوبه که در ۳۲بند نهایی شده، به تقویت زیرساختها و شبکههای بومی اختصاص دارد. خوب در این صورت باید پرسید که چرا این کار را تاکنون نکردهاند و حالا که مردم میخواهند فیلترینگ رفع شود به یاد تقویت این زیرساختها افتادهاند؟
🔹این نشان میدهد که هیچگاه دنبال تقویت این زیرساختها نبودهاند. بهعلاوه، کافی است که ۵۰میلیارد تومان کمک به سکوهای داخلی را با ۴۰هزار میلیارد تومان هزینه سالانه مردم برای خرید فیلترشکن مقایسه کنیم تا ببینیم با چنین مصوباتی چقدر از مرحله پرت هستیم.
🔹ابهام این مصوبه نیز در این است که اساساً توضیح نمیدهد که بنا به چه دلایل موجهی فیلتر همه سکوها برداشته نشده است؟ باید در این مورد توضیح داد که چرا فقط این دو مورد آزاد شده و چرا بقیه خیر؟ این پاسخ میتواند به فهم مردم از واقعیت فیلترینگ کمک کند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
آینده (عباس عبدی)
گفتگو با یورونیوز 6 دی 1403.docx
🔴اشتباهات سال ۵۷ را تکرار نکنیم
🔺گفتگو با یورونیوز ۶ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
☑️تندروها مصداق دردم از یار است و درمان نیز هم؛ شدهاند.این وضعیت پاردوکس سیاسی حکومت است. راه شکستن آن را باید پیدا کرد.
☑️اصلا قرار نیست آدمها تغییر نکنند. عدهای در جامعۀ ایران قبلا چپگرا بودهاند و حالا به شدت طرفدار اقتصاد بازار هستند. تغییر رویکردها ایرادی ندارد. انسان بر حسب دانش و فهمش به محیطش پاسخ میدهد.
☑️یک چیز باید ثابت باشد و آن حق حاکمیت مردم است. هر فردی میتواند و آزاد است که عین دهۀ ۶۰ یا حتی زمان قاجار فکر کنند ولی باید بپذیرند که حکومت ارثیهای برای آنان نیست. کسانی که در دهۀ ۶۰ مثل تندروهای امروز فکر میکردند، حکومت را ارث پدرشان نمیدانستند. آنها آن موقع در اکثریت بودند. ولی تندروهای امروز یک اقلیت محضاند که از امکانات حکومتی استفاده میکنند برای تحقق اهدافشان.
☑️مهمترین اصل انقلاب همان حاکمیت مردم است بقیه اصول در ذیل این اصل معنادار خواهند بود. اسلام هم در همین چارچوب معنادار است همچنان که اسلام مردم در سال ۵۷ متفاوت از درک اسلام در دهه ۲۰ و ۳۰ و دوره قاجار بود.
☑️حتی تعداد فقهای شورای نگهبان هیچ سابقهای در دین ندارد این کاملا یک نهاد عرفی است.
☑️تقلیل تحولات اجتماعی به تفکر افراد، رویکرد درستی نیست. کل تحولات فکری دنیای غرب و اندیشههای آنان، بیشتر محصول واقعیتهای اجتماعی است تا تحولات فکری. ولی ما بیشتر داریم آن اندیشهها را میخوانیم و فکر میکنیم آن اندیشهها مبنای این تغییرات در جهان غرب بودهاند.
☑️آن انقلاب، سیاسی بود. واکنشی بود به سیستم سیاسی نه واکنشی به نظام فرهنگی. چطور ممکن است شریعتی و آل احمد یا اغلب روشنفکران آن دوره با فرهنگ مدرن مخالف باشند؟ خانواده و زندگیشان اصلا نشان نمیدهد که با چنین فرهنگی مخالف باشند.
☑️در گذشته هر اتفاقی که افتاده، هیچ دلیلی ندارد که آن اتفاق در آینده هم بیفتد؛ چون شرایط تغییر میکند. اگر قرار بود همه عین اول انقلاب فکر کنند، هیچ تغییری در این جامعه رخ نمیداد. اگر تغییر را برای خودمان میپذیریم، باید بپذیریم که حکومتها هم میتوانند تغییر کنند. اگرچه سازوکار تغییر آنها پیچیدهتر است.
☑️من معتقد نیستم که اصلاحات شکست استراتژیک خورده. اصلاحطلبان شکست خوردهاند دلیل آن هم عدول از اصول بنیادین اصلاحات است. ولی فرض کنیم این طور باشد. مگر روشهای دیگر شکست نخورده؟ شکست روشهای براندازی که صد برابر شکست اصلاحات پر هزینهتر بوده. اصلاحات حداقل هزینهای را تحمیل نکرد و در دوران هشتسالهاش بهبود ایجاد کرد و بهترین دورۀ اقتصادی را رقم زد.
☑️ما "اراده" را میبینیم ولی "موازنۀ قوا" را در پشت ارادۀ افراد نمیبینیم.
☑️یکبار با اعدام یک نفر مخالفت کردم، مردم در کانالهای تلگرام به قدری به من فحش دادند که مایۀ تعجبم شد!
☑️همه حق قضاوت دارند. چه کسانی که اصلاحطلبان را به قدرت رسانده بودند چه دیگران. اما فرض کنیم که اکثریت میگوید اصلاحات ممکن نیست. چه دلیلی دارد که اقلیت این حرف را گوش کند؟
☑️چرا عدهای که حداقل پنجاه درصد مردم با آنها همراهی میکنند، در انتخابات شرکت نکنند صرفا به دلیل اینکه یک عده برانداز برنده شوند؟ شما که بهتر از من میدانید براندازها چه تیپ افرادی هستند.
☑️تنها کاری که میتوانیم بکنیم، این است که؛ اگر فکر میکنیم فرصتی برای شنیدن صدای مردم باقی مانده، این فرصت را هدر ندهیم و به مردم کمک کنیم که اگر صدایشان شنیده شد، به مسیر دیگری گام نگذارند.
☑️در شرایط کنونی ممکن است سیستم سیاسی ایران از تندادن به اصلاحات بترسد. وظیفۀ ما این است که نشان دهیم اصلاحات به نفع سیستم هم است؛ چراکه تداوم این وضع نافی بقای سیستم است. اصلاحات و تغییر سیاست یک ضرورت است نه یک انتخاب.
☑️تصور روشنی از پیامدهای جنگ ندارم. اما یک چیز را میدانم و یکی از دلایل حمایتم از پزشکیان نیز همین بوده است. سال ۱۴۰۳ سالی بحرانی برای ایران است. قبلا هم گفتهام. البته منظورم این نیست که پایان این بازۀ زمانی دقیقا ۲۹ اسفند امسال است. ممکن است بخشی از بحران در ۱۴۰۴ باشد. علتش را هم قبلا گفتهام: تمام ناترازیها، اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاست خارجی، به مرحلۀ خط قرمز رسیده و دیگر تابآوری جامعه از بین رفته است. در چنین شرایطی، جامعه بدون تردید دچار یک تحول خواهد شد. در چنین شرایطی، وجود یک دولت نزدیک به اصلاحطلبی، میتواند این تحول را به نحو بهتری رقم بزند و عملکردش موجب آیندۀ مفیدتری شود.
☑️مسئلۀ من پایداری یک سیستم سیاسی و از طریق جلب حمایت اکثریت و تامین رشد اقتصادی و توسعه برای رفاه مردم تحت حکمرانیاش است.
🔺گفتگو با یورونیوز ۶ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
☑️تندروها مصداق دردم از یار است و درمان نیز هم؛ شدهاند.این وضعیت پاردوکس سیاسی حکومت است. راه شکستن آن را باید پیدا کرد.
☑️اصلا قرار نیست آدمها تغییر نکنند. عدهای در جامعۀ ایران قبلا چپگرا بودهاند و حالا به شدت طرفدار اقتصاد بازار هستند. تغییر رویکردها ایرادی ندارد. انسان بر حسب دانش و فهمش به محیطش پاسخ میدهد.
☑️یک چیز باید ثابت باشد و آن حق حاکمیت مردم است. هر فردی میتواند و آزاد است که عین دهۀ ۶۰ یا حتی زمان قاجار فکر کنند ولی باید بپذیرند که حکومت ارثیهای برای آنان نیست. کسانی که در دهۀ ۶۰ مثل تندروهای امروز فکر میکردند، حکومت را ارث پدرشان نمیدانستند. آنها آن موقع در اکثریت بودند. ولی تندروهای امروز یک اقلیت محضاند که از امکانات حکومتی استفاده میکنند برای تحقق اهدافشان.
☑️مهمترین اصل انقلاب همان حاکمیت مردم است بقیه اصول در ذیل این اصل معنادار خواهند بود. اسلام هم در همین چارچوب معنادار است همچنان که اسلام مردم در سال ۵۷ متفاوت از درک اسلام در دهه ۲۰ و ۳۰ و دوره قاجار بود.
☑️حتی تعداد فقهای شورای نگهبان هیچ سابقهای در دین ندارد این کاملا یک نهاد عرفی است.
☑️تقلیل تحولات اجتماعی به تفکر افراد، رویکرد درستی نیست. کل تحولات فکری دنیای غرب و اندیشههای آنان، بیشتر محصول واقعیتهای اجتماعی است تا تحولات فکری. ولی ما بیشتر داریم آن اندیشهها را میخوانیم و فکر میکنیم آن اندیشهها مبنای این تغییرات در جهان غرب بودهاند.
☑️آن انقلاب، سیاسی بود. واکنشی بود به سیستم سیاسی نه واکنشی به نظام فرهنگی. چطور ممکن است شریعتی و آل احمد یا اغلب روشنفکران آن دوره با فرهنگ مدرن مخالف باشند؟ خانواده و زندگیشان اصلا نشان نمیدهد که با چنین فرهنگی مخالف باشند.
☑️در گذشته هر اتفاقی که افتاده، هیچ دلیلی ندارد که آن اتفاق در آینده هم بیفتد؛ چون شرایط تغییر میکند. اگر قرار بود همه عین اول انقلاب فکر کنند، هیچ تغییری در این جامعه رخ نمیداد. اگر تغییر را برای خودمان میپذیریم، باید بپذیریم که حکومتها هم میتوانند تغییر کنند. اگرچه سازوکار تغییر آنها پیچیدهتر است.
☑️من معتقد نیستم که اصلاحات شکست استراتژیک خورده. اصلاحطلبان شکست خوردهاند دلیل آن هم عدول از اصول بنیادین اصلاحات است. ولی فرض کنیم این طور باشد. مگر روشهای دیگر شکست نخورده؟ شکست روشهای براندازی که صد برابر شکست اصلاحات پر هزینهتر بوده. اصلاحات حداقل هزینهای را تحمیل نکرد و در دوران هشتسالهاش بهبود ایجاد کرد و بهترین دورۀ اقتصادی را رقم زد.
☑️ما "اراده" را میبینیم ولی "موازنۀ قوا" را در پشت ارادۀ افراد نمیبینیم.
☑️یکبار با اعدام یک نفر مخالفت کردم، مردم در کانالهای تلگرام به قدری به من فحش دادند که مایۀ تعجبم شد!
☑️همه حق قضاوت دارند. چه کسانی که اصلاحطلبان را به قدرت رسانده بودند چه دیگران. اما فرض کنیم که اکثریت میگوید اصلاحات ممکن نیست. چه دلیلی دارد که اقلیت این حرف را گوش کند؟
☑️چرا عدهای که حداقل پنجاه درصد مردم با آنها همراهی میکنند، در انتخابات شرکت نکنند صرفا به دلیل اینکه یک عده برانداز برنده شوند؟ شما که بهتر از من میدانید براندازها چه تیپ افرادی هستند.
☑️تنها کاری که میتوانیم بکنیم، این است که؛ اگر فکر میکنیم فرصتی برای شنیدن صدای مردم باقی مانده، این فرصت را هدر ندهیم و به مردم کمک کنیم که اگر صدایشان شنیده شد، به مسیر دیگری گام نگذارند.
☑️در شرایط کنونی ممکن است سیستم سیاسی ایران از تندادن به اصلاحات بترسد. وظیفۀ ما این است که نشان دهیم اصلاحات به نفع سیستم هم است؛ چراکه تداوم این وضع نافی بقای سیستم است. اصلاحات و تغییر سیاست یک ضرورت است نه یک انتخاب.
☑️تصور روشنی از پیامدهای جنگ ندارم. اما یک چیز را میدانم و یکی از دلایل حمایتم از پزشکیان نیز همین بوده است. سال ۱۴۰۳ سالی بحرانی برای ایران است. قبلا هم گفتهام. البته منظورم این نیست که پایان این بازۀ زمانی دقیقا ۲۹ اسفند امسال است. ممکن است بخشی از بحران در ۱۴۰۴ باشد. علتش را هم قبلا گفتهام: تمام ناترازیها، اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاست خارجی، به مرحلۀ خط قرمز رسیده و دیگر تابآوری جامعه از بین رفته است. در چنین شرایطی، جامعه بدون تردید دچار یک تحول خواهد شد. در چنین شرایطی، وجود یک دولت نزدیک به اصلاحطلبی، میتواند این تحول را به نحو بهتری رقم بزند و عملکردش موجب آیندۀ مفیدتری شود.
☑️مسئلۀ من پایداری یک سیستم سیاسی و از طریق جلب حمایت اکثریت و تامین رشد اقتصادی و توسعه برای رفاه مردم تحت حکمرانیاش است.
آینده (عباس عبدی) pinned «🔴اشتباهات سال ۵۷ را تکرار نکنیم 🔺گفتگو با یورونیوز ۶ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی ☑️تندروها مصداق دردم از یار است و درمان نیز هم؛ شدهاند.این وضعیت پاردوکس سیاسی حکومت است. راه شکستن آن را باید پیدا کرد. ☑️اصلا قرار نیست آدمها تغییر نکنند. عدهای در جامعۀ ایران…»
4_6012680663637957599.pdf
92.3 KB
🔴اشتباهات سال ۵۷ را تکرار نکنیم
🔺گفتگو با یورونیوز ۶ دی ۱۴۰۳
فایل pdf
🔺گفتگو با یورونیوز ۶ دی ۱۴۰۳
فایل pdf
🔴فرصت اندک؛ در نبود عزم ملی
🔺اعتماد ملی ۸ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘در دو یادداشت قبلی ابتدا نوشتم که جامعه ما از سالها پیش در وضعیت امتناع برنامهریزی قرار دارد. سپس توضیح دادم که تصور میرفت یا قرار بود که دولت پزشکیان آمده که این معضل را حل کند ولی با نقض پیمان مواجه شده است در حالی که این آخرین فرصت برای عبور مسالمتآمیز و کم هزینه بسوی جامعهای است که امکان برنامهریزی برای حل مسایل مردم را داشته باشد. شرطهای رسیدن به امکان برنامهریزی را هم توضیح دادم.
🔘در این یادداشت میخواهم با ارجاع به واقعیتهای موجود در این دولت و نیز سخنان رییسجمهور و معاون اول و احیانا سایر مقامات آن نشان دهم که چرا آنان هم بطور ضمنی اذعان دارند که برنامهریزی غیر ممکن است. در ادامه هم خواهم گفت که به نظر من راهحل چیست.
🔘واقعیت این است که دولت در این مدت گامهای خوبی برداشته است آخرین آن نیز حذف محدود فیلترینگ از فضای مجازی که با پرداختهای ویژه از جیب مردم به سکوهای داخلی همراه بود. ولی هیچکدام از اقدامات دولت نتوانسته شرایط را برای برنامهریزی فراهم کنند. در واقع این گامهای خوب یا از نظر مردم کافی نیست یا آن که با مشکلات مستقیم مردم که حل آنها نیازمند برنامهریزی است در ارتباط نیست. مخالفان به عللی نتوانستند یا نخواستند جلوی این اقدامات بایستند ولی در باره کارهای اساسیتر مقاومت میکنند.
🔘آن مسایلی که باید از طریق برنامهریزی حل شود شامل سیاست خارجی و رفع تحریمها، ناترازی ارزی و انرژی، جلب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، رشد اقتصادی پایدار و کاهش تورم، تغییر روند چالشهای محیط زیست، آب، پسماند، آلودگی هوا، گرد و غبار، فرونشست زمین، آسیبهای اجتماعی، مهاجرت نخبگان، فقر و نابرابری، حذف رانتها، اصلاح نظام اداری، و... است.
https://telegra.ph/فرصت-اندک-در-نبود-عزم-ملی-12-27
🔺اعتماد ملی ۸ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘در دو یادداشت قبلی ابتدا نوشتم که جامعه ما از سالها پیش در وضعیت امتناع برنامهریزی قرار دارد. سپس توضیح دادم که تصور میرفت یا قرار بود که دولت پزشکیان آمده که این معضل را حل کند ولی با نقض پیمان مواجه شده است در حالی که این آخرین فرصت برای عبور مسالمتآمیز و کم هزینه بسوی جامعهای است که امکان برنامهریزی برای حل مسایل مردم را داشته باشد. شرطهای رسیدن به امکان برنامهریزی را هم توضیح دادم.
🔘در این یادداشت میخواهم با ارجاع به واقعیتهای موجود در این دولت و نیز سخنان رییسجمهور و معاون اول و احیانا سایر مقامات آن نشان دهم که چرا آنان هم بطور ضمنی اذعان دارند که برنامهریزی غیر ممکن است. در ادامه هم خواهم گفت که به نظر من راهحل چیست.
🔘واقعیت این است که دولت در این مدت گامهای خوبی برداشته است آخرین آن نیز حذف محدود فیلترینگ از فضای مجازی که با پرداختهای ویژه از جیب مردم به سکوهای داخلی همراه بود. ولی هیچکدام از اقدامات دولت نتوانسته شرایط را برای برنامهریزی فراهم کنند. در واقع این گامهای خوب یا از نظر مردم کافی نیست یا آن که با مشکلات مستقیم مردم که حل آنها نیازمند برنامهریزی است در ارتباط نیست. مخالفان به عللی نتوانستند یا نخواستند جلوی این اقدامات بایستند ولی در باره کارهای اساسیتر مقاومت میکنند.
🔘آن مسایلی که باید از طریق برنامهریزی حل شود شامل سیاست خارجی و رفع تحریمها، ناترازی ارزی و انرژی، جلب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، رشد اقتصادی پایدار و کاهش تورم، تغییر روند چالشهای محیط زیست، آب، پسماند، آلودگی هوا، گرد و غبار، فرونشست زمین، آسیبهای اجتماعی، مهاجرت نخبگان، فقر و نابرابری، حذف رانتها، اصلاح نظام اداری، و... است.
https://telegra.ph/فرصت-اندک-در-نبود-عزم-ملی-12-27
Telegraph
فرصت اندک؛ در نبود عزم ملی
🔺اعتماد ملی ۸ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘در دو یادداشت قبلی ابتدا نوشتم که جامعه ما از سالها پیش در وضعیت امتناع برنامهریزی قرار دارد. سپس توضیح دادم که تصور میرفت یا قرار بود که دولت پزشکیان آمده که این معضل را حل کند ولی با نقض پیمان مواجه شده است در حالی…
Forwarded from هممیهن
یک پیام؛ یک رویکرد
سرمقاله هممیهن
08 دی 1403
🔹پیام سیدمحمد خاتمی به کنگره حزب اتحاد ملت ایران، ابعاد بهروزشدهای از رویکرد اصلاحطلبانه را در شرایطی شرح داد که به قول خود آقای خاتمی «در وضعیت خیلی خطیری قرار داریم»؛ این رویکردی روشن و کارساز است.
🔹اصلیترین مولفههای آن چنین است؛ «ایران متعلق به ملت ایران است با همه قومیتها و گرایشها، باید زمینه رشد آنها فراهم شود و بیش و پیش از هر چیز باید در جهت جلب رضایت مردم حرکت کرد و فاصلههایی که میان حکومت و مردم ایجاد شده است را کم کرد، آن را پایه قدرت در تعامل و گفتوگو با دنیا و تأمین منافع ملی قرار داد.»
🔹در این رویکرد مردم معنای روشنی دارد؛ «مردم را در خودمان خلاصه نکنیم و بدانیم در جامعه با دیگری سروکار داریم؛ دیگری یعنی غیر از ما است و ما چگونه میتوانیم برای آنکه جامعهای منسجم داشته باشیم با دیگری تعامل و تفاهم کنیم.»
🔹بدون تردید یکی از تهدیدات مهم علیه میهن عزیزمان در حوزه بینالمللی است؛ برای مقابله با این تهدید ابتدا «بپذیریم که ما در یک دنیایی هستیم که ما آن را نساختیم، ما در این دنیا هستیم.»
🔹خاتمی نگاه و رویکرد خود را نسبت به دولت نیز بهروشنی اظهار داشته است؛ «دولتی روی کار آمده که معتقدم حاکمیت ما با عنایت امکان این تغییر را فراهم آورده است و خواسته است این دولت سرکار بیاید.»
🔹این پیشفرضی کلیدی است که نباید در تحلیل دولت نادیده گرفت. چنین نگاهی امیدبخش به آینده است و انتظارات خود را نیز دارد، و بر مسئولیتهای شخصی و جمعی خود نیز تاکید دارد.
🔹بهرغم این، خاتمی از وجود دستهای پنهان و آشکار که درصدد تخریب این فرایند هستند، غافل نیست و معتقد است که؛ «دستهایی در کار است که مشکلها را بیشتر کند یا لااقل نتیجه آن کارها مشکلتر شدن امور باشد.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
08 دی 1403
🔹پیام سیدمحمد خاتمی به کنگره حزب اتحاد ملت ایران، ابعاد بهروزشدهای از رویکرد اصلاحطلبانه را در شرایطی شرح داد که به قول خود آقای خاتمی «در وضعیت خیلی خطیری قرار داریم»؛ این رویکردی روشن و کارساز است.
🔹اصلیترین مولفههای آن چنین است؛ «ایران متعلق به ملت ایران است با همه قومیتها و گرایشها، باید زمینه رشد آنها فراهم شود و بیش و پیش از هر چیز باید در جهت جلب رضایت مردم حرکت کرد و فاصلههایی که میان حکومت و مردم ایجاد شده است را کم کرد، آن را پایه قدرت در تعامل و گفتوگو با دنیا و تأمین منافع ملی قرار داد.»
🔹در این رویکرد مردم معنای روشنی دارد؛ «مردم را در خودمان خلاصه نکنیم و بدانیم در جامعه با دیگری سروکار داریم؛ دیگری یعنی غیر از ما است و ما چگونه میتوانیم برای آنکه جامعهای منسجم داشته باشیم با دیگری تعامل و تفاهم کنیم.»
🔹بدون تردید یکی از تهدیدات مهم علیه میهن عزیزمان در حوزه بینالمللی است؛ برای مقابله با این تهدید ابتدا «بپذیریم که ما در یک دنیایی هستیم که ما آن را نساختیم، ما در این دنیا هستیم.»
🔹خاتمی نگاه و رویکرد خود را نسبت به دولت نیز بهروشنی اظهار داشته است؛ «دولتی روی کار آمده که معتقدم حاکمیت ما با عنایت امکان این تغییر را فراهم آورده است و خواسته است این دولت سرکار بیاید.»
🔹این پیشفرضی کلیدی است که نباید در تحلیل دولت نادیده گرفت. چنین نگاهی امیدبخش به آینده است و انتظارات خود را نیز دارد، و بر مسئولیتهای شخصی و جمعی خود نیز تاکید دارد.
🔹بهرغم این، خاتمی از وجود دستهای پنهان و آشکار که درصدد تخریب این فرایند هستند، غافل نیست و معتقد است که؛ «دستهایی در کار است که مشکلها را بیشتر کند یا لااقل نتیجه آن کارها مشکلتر شدن امور باشد.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from هممیهن
سیاست «مقلوبه»
سرمقاله هممیهن
09 دی 1403
🔹اگر بخواهیم وضعیت ایران را دقیق توصیف و تحلیل کنیم، باید بگوییم که یک ویژگی مهم آن قلب و تحریف امر سیاست در ایران است. سیاست بهمعنای جدلهای بیهوده و تامین منافع شخصی و گروهی نیست. سیاست عالیترین سطح خردمندی و عقلانیت با هدف تامین خیر عمومی است.
🔹سیاست یعنی اداره کشور با هدف تامین رفاه و آسایش و ایجاد اعتمادبهنفس و رضایتمندی بیشتر در مردم است. در این معنا، سیاست چیزی در مقابل اقتصاد و فرهنگ و امور اجتماعی و نظامی و امنیتی نیست؛ بلکه نحوه تنظیم همه این امور برای تامین اهداف ذکر شده است.
🔹متاسفانه وضعیت امر سیاسی در ایران بهگونهای شده است که هرکدام از حوزههای دیگر برای خود متولیانی دارند که میخواهند و میتوانند اداره امور را مطابق ضوابط حوزه خود عهدهدار شوند و آن را در جهت منافع خاص آن حوزه مدیریت کنند.
🔹نتیجه این نوع مدیریت امور و دخالتهای جزیرهای در سیاست را در این روزها بهخوبی میبینیم. نیروهای نظامی و امنیتی فقط اولویتهای خود را میبینند. متولیان یا مدعیان فرهنگی نیز اولویتهای دیگری دارند، مردم هم با مشکلات اقتصادی درگیر هستند، مسائل اجتماعی هم کم نیست و هرکس بر حسب سلیقه و از زاویه خود با آنها درگیری دارد.
🔹جامعهای که برای رفع فیلترینگ ۵ماه مردم را معطل کردند و در پایان هم یک تصمیم نصفه و نیمه و ضعیف گرفتند تا همچنان بازار فیلترشکنفروشها در رونق باشد ولی در عمل معلوم شد که مخالفان رفع فیلترینگ فقط چند ده نفرند؛ آن هم موتورسوار هستند.
🔹این نشان میدهد که یک جای کار سیاست ما ایراد دارد. آنکه خود را در جلسات دولتی قدرتمند نشان میدهد، در عمل و میدان سیاست یک مترسک نحیف و بیخاصیت است.
🔹این پسافتادگی و ناترازی در سیاست، ریشه اغلب ناترازیهای دیگر است. به همین دلیل هدف اصلی سیاست که تامین خیر عمومی است؛ به علت کاهش حضور مردم و نمایندگان آنان در این عرصه در عمل منتفی شده است و سیاست مفهومی مقلوبه پیدا کرده است. سیاست ضدسیاست شده است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
09 دی 1403
🔹اگر بخواهیم وضعیت ایران را دقیق توصیف و تحلیل کنیم، باید بگوییم که یک ویژگی مهم آن قلب و تحریف امر سیاست در ایران است. سیاست بهمعنای جدلهای بیهوده و تامین منافع شخصی و گروهی نیست. سیاست عالیترین سطح خردمندی و عقلانیت با هدف تامین خیر عمومی است.
🔹سیاست یعنی اداره کشور با هدف تامین رفاه و آسایش و ایجاد اعتمادبهنفس و رضایتمندی بیشتر در مردم است. در این معنا، سیاست چیزی در مقابل اقتصاد و فرهنگ و امور اجتماعی و نظامی و امنیتی نیست؛ بلکه نحوه تنظیم همه این امور برای تامین اهداف ذکر شده است.
🔹متاسفانه وضعیت امر سیاسی در ایران بهگونهای شده است که هرکدام از حوزههای دیگر برای خود متولیانی دارند که میخواهند و میتوانند اداره امور را مطابق ضوابط حوزه خود عهدهدار شوند و آن را در جهت منافع خاص آن حوزه مدیریت کنند.
🔹نتیجه این نوع مدیریت امور و دخالتهای جزیرهای در سیاست را در این روزها بهخوبی میبینیم. نیروهای نظامی و امنیتی فقط اولویتهای خود را میبینند. متولیان یا مدعیان فرهنگی نیز اولویتهای دیگری دارند، مردم هم با مشکلات اقتصادی درگیر هستند، مسائل اجتماعی هم کم نیست و هرکس بر حسب سلیقه و از زاویه خود با آنها درگیری دارد.
🔹جامعهای که برای رفع فیلترینگ ۵ماه مردم را معطل کردند و در پایان هم یک تصمیم نصفه و نیمه و ضعیف گرفتند تا همچنان بازار فیلترشکنفروشها در رونق باشد ولی در عمل معلوم شد که مخالفان رفع فیلترینگ فقط چند ده نفرند؛ آن هم موتورسوار هستند.
🔹این نشان میدهد که یک جای کار سیاست ما ایراد دارد. آنکه خود را در جلسات دولتی قدرتمند نشان میدهد، در عمل و میدان سیاست یک مترسک نحیف و بیخاصیت است.
🔹این پسافتادگی و ناترازی در سیاست، ریشه اغلب ناترازیهای دیگر است. به همین دلیل هدف اصلی سیاست که تامین خیر عمومی است؛ به علت کاهش حضور مردم و نمایندگان آنان در این عرصه در عمل منتفی شده است و سیاست مفهومی مقلوبه پیدا کرده است. سیاست ضدسیاست شده است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴چک سفید
🔺اعتماد ۱۰ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘این چهارمین و آخرین یادداشت من در باره چرایی اعتقادم به امتناع برنامهریزی در ایران است که در این یادداشت ایدهای را برای حل آن پیشنهاد میکند. معتقدم که جز این، راه دیگری را در دسترس نداریم. در حقیقت برای دولت و حکومت ما هیچ فرصتی باقی نمانده است. باید هر چه زودتر حکومت و جامعه را به مرحله برنامهریزی برسانند. مشکلات و ناترازیهای بر زمین مانده، دیگر قابل تحمل نیست.
🔘متولی اصلی رفع اغلب این مشکلات نیز دولتها به نمایندگی تامالاختیار از حکومت هستند. ولی این اشتباه را نکنند که گمان نمایند مسئولیت این مسأله فقط متوجه دولتها است و حکومت و ساختار سیاسی میتواند خود را مبرا از مسئولیت بداند. حکومت از نظر مردم و به درستی یک کل یکپارچه است. حکومت مثل یک تیم است. در برد و باخت آن ممکن است بازیکن خاصی اشتباه نماید، یا خوبتر از انتظار بازی کند، ولی این تیم است که میبرد یا میبازد. کسی نام بازیکن را در بُرد یا باخت ثبت نمیکند. هیچ بازیکنی در یک تیم به تنهایی بازنده، یا برنده محسوب نمیشود و برعکس.
🔘بنابراین ما با تیم حکومت روبرو هستیم و نه بازیکنان گوناگون آن، بویژه در شرایط جدید که همه بازیکنان از جمله دولت، تحمیلی نیستند، بلکه انتخاب صاحب تیم هستند. اولین اولویت اتحاد و انسجام درون ساختاری است. بدترین علامتی که میتواند از یک تیم یا حکومت به بیرون مخابره شود، شکاف و اختلاف داخلی است. تیمهای ورزشی با اظهارات اختلافانگیز درون تیم به شدت برخورد میکنند. کوچکترین بدگویی یا انتقاد عمومی، تیم را دچار چالش میکنند. حالا چگونه است که این مسأله به این سادگی در ایران فهمیده نمیشود، خدا میداند.
🔘در ایران پیامهایی که بیانگر شکاف بلکه ستیز درون ساختاری است فراوان مخابره میشود و عجیب اینکه سطح برخی از سیاستمداران آنچنان پایین و سخیف است که حتی نمیتوانند این اختلافات را از دید دیگران پنهان کنند و آگاهانه و عامدانه بر آتش آن میدمند. هر گونه برنامهریزی در ایران با وجود چنین شکافهای عمیق درون ساختاری غیر ممکن است.
🔘خودروی برنامهریزی ایران راننده ندارد، یا اگر هم رانندهای باشد، مهار اجزای آن در دست او نیست. مهمتر از همه اینکه مقصد سفر نیز معلوم نیست، یا اتفاقنظر نسبت به آن وجود ندارد. تعداد مسافران آن اضافه بر ظرفیت هستند. سوخت کافی هم ندارد. خلاصه با این خودرو نمیتوان رانندگی کرد و سالم به جایی رفت. همچنان که در دو دهه گذشته نتوانسته است.
https://telegra.ph/چک-سفید-12-29
🔺اعتماد ۱۰ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘این چهارمین و آخرین یادداشت من در باره چرایی اعتقادم به امتناع برنامهریزی در ایران است که در این یادداشت ایدهای را برای حل آن پیشنهاد میکند. معتقدم که جز این، راه دیگری را در دسترس نداریم. در حقیقت برای دولت و حکومت ما هیچ فرصتی باقی نمانده است. باید هر چه زودتر حکومت و جامعه را به مرحله برنامهریزی برسانند. مشکلات و ناترازیهای بر زمین مانده، دیگر قابل تحمل نیست.
🔘متولی اصلی رفع اغلب این مشکلات نیز دولتها به نمایندگی تامالاختیار از حکومت هستند. ولی این اشتباه را نکنند که گمان نمایند مسئولیت این مسأله فقط متوجه دولتها است و حکومت و ساختار سیاسی میتواند خود را مبرا از مسئولیت بداند. حکومت از نظر مردم و به درستی یک کل یکپارچه است. حکومت مثل یک تیم است. در برد و باخت آن ممکن است بازیکن خاصی اشتباه نماید، یا خوبتر از انتظار بازی کند، ولی این تیم است که میبرد یا میبازد. کسی نام بازیکن را در بُرد یا باخت ثبت نمیکند. هیچ بازیکنی در یک تیم به تنهایی بازنده، یا برنده محسوب نمیشود و برعکس.
🔘بنابراین ما با تیم حکومت روبرو هستیم و نه بازیکنان گوناگون آن، بویژه در شرایط جدید که همه بازیکنان از جمله دولت، تحمیلی نیستند، بلکه انتخاب صاحب تیم هستند. اولین اولویت اتحاد و انسجام درون ساختاری است. بدترین علامتی که میتواند از یک تیم یا حکومت به بیرون مخابره شود، شکاف و اختلاف داخلی است. تیمهای ورزشی با اظهارات اختلافانگیز درون تیم به شدت برخورد میکنند. کوچکترین بدگویی یا انتقاد عمومی، تیم را دچار چالش میکنند. حالا چگونه است که این مسأله به این سادگی در ایران فهمیده نمیشود، خدا میداند.
🔘در ایران پیامهایی که بیانگر شکاف بلکه ستیز درون ساختاری است فراوان مخابره میشود و عجیب اینکه سطح برخی از سیاستمداران آنچنان پایین و سخیف است که حتی نمیتوانند این اختلافات را از دید دیگران پنهان کنند و آگاهانه و عامدانه بر آتش آن میدمند. هر گونه برنامهریزی در ایران با وجود چنین شکافهای عمیق درون ساختاری غیر ممکن است.
🔘خودروی برنامهریزی ایران راننده ندارد، یا اگر هم رانندهای باشد، مهار اجزای آن در دست او نیست. مهمتر از همه اینکه مقصد سفر نیز معلوم نیست، یا اتفاقنظر نسبت به آن وجود ندارد. تعداد مسافران آن اضافه بر ظرفیت هستند. سوخت کافی هم ندارد. خلاصه با این خودرو نمیتوان رانندگی کرد و سالم به جایی رفت. همچنان که در دو دهه گذشته نتوانسته است.
https://telegra.ph/چک-سفید-12-29
Telegraph
چک سفید
🔺اعتماد ۱۰ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘این چهارمین و آخرین یادداشت من در باره چرایی اعتقادم به امتناع برنامهریزی در ایران است که در این یادداشت ایدهای را برای حل آن پیشنهاد میکند. معتقدم که جز این، راه دیگری را در دسترس نداریم. در حقیقت برای دولت و حکومت ما هیچ…
Forwarded from هممیهن
رفتار بازماندگان
سرمقاله هممیهن
10 دی 1403
🔹در پی تصویب نهادی تحت عنوان «بنیاد بینالمللی شهید رئیسی» از سوی شورایعالی انقلاب فرهنگی، ناظران فرهنگی و سیاسی در بهت و حیرت فرو رفتند. نه به این دلیل که چرا چنین نهادی برای مرحوم رئیسی تاسیس میشود؛ متحیر از این نظر که چرا چنین نهادی از سوی شورایعالی انقلاب فرهنگی تأسیس شده است؟
🔹اساساً مرحوم رئیسی چه دستاورد فکری یا عملی ویژهای داشته است که بخواهد بنیادی (آن هم بینالمللی!) برای تبیین و تعمیق آن از سوی شورای مذکور تأسیس شود؟ تاکنون کمتر سخنرانی یا نوشتهای است که از ایشان دیده شده باشد که بار نظری و ایدهپردازی داشته باشد.
🔹اعم از اینکه با آن موافق یا مخالف باشیم. اینکه آقای پزشکیان زیر این مصوبه را امضا کردهاند، شاید برای وفاق است و اینکه میخواهند دیگران را ناراحت نکنند، بد نیست. چنین رفتاری در اصل ناپسند هم نیست؛ ولی به چه قیمتی؟ آیا به قیمت تنزل جایگاه شورایعالی انقلاب فرهنگی باید این وفاق را حفظ کرد؟ در این صورت، وفاق برای چه خواهد بود؟
🔹اگر آقای پزشکیان معتقد به تأسیس چنین بنیادی است، آن را اعلام کند تا همه بدانند که نگاه ایشان به واقعیت چگونه است. بهطور قطع، با چنین طرحی موافق نیستند و از روی مصلحت آن را پذیرفتهاند. شاید هم بگویند که اکثریت رای دادهاند.
🔹ولی این پاسخ مناسبی نیست. زیرا این چه اکثریتی است که فرهنگ آن تا این حد جناحی و سوگیرانه تصمیمگیری میکند؟ آیا چنین افرادی قادر به شناخت و برنامهریزی برای حل مسائل فرهنگی کشور هستند؟ اگر از اصل تصویب بگذریم، چرا برای آن بودجه تعیین شده است؟
🔹روشن است که از اولین جاهایی که برای تامین بودجه اقدام میتوان کرد و پول گرفت، از منابع حکومتی اعم از دولتی و بانکها و شرکتهای دولتی و بخش عمومی است.
🔹این ماجرا یک روی دیگری هم دارد؛ جمع شدن بازماندگان یا وراث حقیقی و مجازی دور یک بنیاد برای پیشبرد برنامههای خود. این نوع رفتار با آن مرحوم، «میراثسازی» است و بزرگترین ضربه را به آن مرحوم میزند.
🔹بهتر بود که خودتان آستینها را بالا بزنید و بنیاد و مؤسسهای خصوصی درست کنید و از دولت یا همان جیب ملت هم پول نگیرید. اگر کسی آن اندازه اعتبار و وجاهت علمی و رفتاری دارد که تأسیس بنیاد برایش ضروری باشد بهطور قطع آن اندازه حامی و طرفدار دارد که از جان و دل مایه بگذارند و برای راه و روش او از جیب خود خرج خواهند کرد و نیازی به مصوبات دولتی ندارند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
10 دی 1403
🔹در پی تصویب نهادی تحت عنوان «بنیاد بینالمللی شهید رئیسی» از سوی شورایعالی انقلاب فرهنگی، ناظران فرهنگی و سیاسی در بهت و حیرت فرو رفتند. نه به این دلیل که چرا چنین نهادی برای مرحوم رئیسی تاسیس میشود؛ متحیر از این نظر که چرا چنین نهادی از سوی شورایعالی انقلاب فرهنگی تأسیس شده است؟
🔹اساساً مرحوم رئیسی چه دستاورد فکری یا عملی ویژهای داشته است که بخواهد بنیادی (آن هم بینالمللی!) برای تبیین و تعمیق آن از سوی شورای مذکور تأسیس شود؟ تاکنون کمتر سخنرانی یا نوشتهای است که از ایشان دیده شده باشد که بار نظری و ایدهپردازی داشته باشد.
🔹اعم از اینکه با آن موافق یا مخالف باشیم. اینکه آقای پزشکیان زیر این مصوبه را امضا کردهاند، شاید برای وفاق است و اینکه میخواهند دیگران را ناراحت نکنند، بد نیست. چنین رفتاری در اصل ناپسند هم نیست؛ ولی به چه قیمتی؟ آیا به قیمت تنزل جایگاه شورایعالی انقلاب فرهنگی باید این وفاق را حفظ کرد؟ در این صورت، وفاق برای چه خواهد بود؟
🔹اگر آقای پزشکیان معتقد به تأسیس چنین بنیادی است، آن را اعلام کند تا همه بدانند که نگاه ایشان به واقعیت چگونه است. بهطور قطع، با چنین طرحی موافق نیستند و از روی مصلحت آن را پذیرفتهاند. شاید هم بگویند که اکثریت رای دادهاند.
🔹ولی این پاسخ مناسبی نیست. زیرا این چه اکثریتی است که فرهنگ آن تا این حد جناحی و سوگیرانه تصمیمگیری میکند؟ آیا چنین افرادی قادر به شناخت و برنامهریزی برای حل مسائل فرهنگی کشور هستند؟ اگر از اصل تصویب بگذریم، چرا برای آن بودجه تعیین شده است؟
🔹روشن است که از اولین جاهایی که برای تامین بودجه اقدام میتوان کرد و پول گرفت، از منابع حکومتی اعم از دولتی و بانکها و شرکتهای دولتی و بخش عمومی است.
🔹این ماجرا یک روی دیگری هم دارد؛ جمع شدن بازماندگان یا وراث حقیقی و مجازی دور یک بنیاد برای پیشبرد برنامههای خود. این نوع رفتار با آن مرحوم، «میراثسازی» است و بزرگترین ضربه را به آن مرحوم میزند.
🔹بهتر بود که خودتان آستینها را بالا بزنید و بنیاد و مؤسسهای خصوصی درست کنید و از دولت یا همان جیب ملت هم پول نگیرید. اگر کسی آن اندازه اعتبار و وجاهت علمی و رفتاری دارد که تأسیس بنیاد برایش ضروری باشد بهطور قطع آن اندازه حامی و طرفدار دارد که از جان و دل مایه بگذارند و برای راه و روش او از جیب خود خرج خواهند کرد و نیازی به مصوبات دولتی ندارند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح(۱)
▪️مقدمه توضیحی
🔺اعتماد ۱۱ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘اواسط دیماه ۱۴۰۱ و در دومین سالگرد وفات مرحوم آقای مصباح همکار محترمی از ایرنا تماس گرفت تا در باره اندیشه سیاسی ایشان گفتگویی کند، طبعاً انتظار این بود که گفتگویی انتقادی باشد. با توجه به شیوه بنده در نقد که به طور معمول ابتدا متن را میآورم، سپس آن را نقد میکنم، زیرا معتقدم که در بسیاری از موارد، تعابیر و برداشتهایی از نقد میشود که مورد نظر گوینده نیستند، بلکه برداشتهای احتمالا ناقص و شخصی منتقد است؛ لذا از ایشان خواستم که اگر متن روشنی که در باره اندیشههای سیاسی ایشان هست که بتوان آن را مستند قرار داد، میپذیرم که گفتگو کنم. ایشان هم پذیرفت و قرار شد که چنین متنی را بفرستند.
🔘چون این گفتگو را در توییتر منتشر کردم برخی از افراد برداشتهای ناصواب از آن کردند. نمیدانم؛ شاید هم حق داشتند. در هر حال بعداً آن همکار تماس گرفتند شاید قصد گلایه هم داشتند و در این میان مصاحبهای را با یکی از علاقهمندان مرحوم مصباح منتشر کردند که؛ اصلاً من چرا خود را دارای صلاحیت نقد ایشان میدانم! در حالی که خودشان درخواست گفتگو کرده بودند.
🔘این گذشت تا چندی بعد آقای محترمی تماس گرفتند و مجدداً پیشنهاد مشابهی را طرح کردند که پاسخ قبلی را دادم. ایشان روحانی(آقای. م) و از قم بودند. پس از مدتی متنی را فرستادند و نوشتند که: ▪️"این متن توسط جناب حجت الاسلام و المسلمین ابوطالبی در اختیار بنده قرار گرفت."
تأکید ایشان این بود که «این مطلب از کتاب پرسشها و پاسخهاست و لذا مطالب خیلی مستندات ندارد و هربخش، پاسخ یک سوال است. اما اجمالا به چارچوب اندیشه جناب استاد مصباح دست پیدا می کنید. ممنون میشوم که لطف کنید و متن را ببینید و نظرتان را در خصوص یک گفتگوی زنده با جناب حاج آقای ابوطالبی یا حاج آقای رهدار بفرمایید.»▪️ آقای ابوطالبی از مسیولین پژوهشگاه مرحوم مصباح و از شاگردان اصلی ایشان هستند.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۱-12-30
▪️مقدمه توضیحی
🔺اعتماد ۱۱ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘اواسط دیماه ۱۴۰۱ و در دومین سالگرد وفات مرحوم آقای مصباح همکار محترمی از ایرنا تماس گرفت تا در باره اندیشه سیاسی ایشان گفتگویی کند، طبعاً انتظار این بود که گفتگویی انتقادی باشد. با توجه به شیوه بنده در نقد که به طور معمول ابتدا متن را میآورم، سپس آن را نقد میکنم، زیرا معتقدم که در بسیاری از موارد، تعابیر و برداشتهایی از نقد میشود که مورد نظر گوینده نیستند، بلکه برداشتهای احتمالا ناقص و شخصی منتقد است؛ لذا از ایشان خواستم که اگر متن روشنی که در باره اندیشههای سیاسی ایشان هست که بتوان آن را مستند قرار داد، میپذیرم که گفتگو کنم. ایشان هم پذیرفت و قرار شد که چنین متنی را بفرستند.
🔘چون این گفتگو را در توییتر منتشر کردم برخی از افراد برداشتهای ناصواب از آن کردند. نمیدانم؛ شاید هم حق داشتند. در هر حال بعداً آن همکار تماس گرفتند شاید قصد گلایه هم داشتند و در این میان مصاحبهای را با یکی از علاقهمندان مرحوم مصباح منتشر کردند که؛ اصلاً من چرا خود را دارای صلاحیت نقد ایشان میدانم! در حالی که خودشان درخواست گفتگو کرده بودند.
🔘این گذشت تا چندی بعد آقای محترمی تماس گرفتند و مجدداً پیشنهاد مشابهی را طرح کردند که پاسخ قبلی را دادم. ایشان روحانی(آقای. م) و از قم بودند. پس از مدتی متنی را فرستادند و نوشتند که: ▪️"این متن توسط جناب حجت الاسلام و المسلمین ابوطالبی در اختیار بنده قرار گرفت."
تأکید ایشان این بود که «این مطلب از کتاب پرسشها و پاسخهاست و لذا مطالب خیلی مستندات ندارد و هربخش، پاسخ یک سوال است. اما اجمالا به چارچوب اندیشه جناب استاد مصباح دست پیدا می کنید. ممنون میشوم که لطف کنید و متن را ببینید و نظرتان را در خصوص یک گفتگوی زنده با جناب حاج آقای ابوطالبی یا حاج آقای رهدار بفرمایید.»▪️ آقای ابوطالبی از مسیولین پژوهشگاه مرحوم مصباح و از شاگردان اصلی ایشان هستند.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۱-12-30
Telegraph
نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح(۱)
▪️مقدمه توضیحی 🔺اعتماد ۱۱ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘اواسط دیماه ۱۴۰۱ و در دومین سالگرد وفات مرحوم آقای مصباح همکار محترمی از ایرنا تماس گرفت تا در باره اندیشه سیاسی ایشان گفتگویی کند، طبعاً انتظار این بود که گفتگویی انتقادی باشد. با توجه به شیوه بنده در نقد…
🔴انعطاف پادزهر شکنندگی
🔺اعتماد ۱۲ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘نمیدانم طرفداران وضع موجود چقدر فرصت دارند که این یادداشت را بخوانند، شاید برایشان مفید باشد. قصدم از نوشتن آن اشاره به یکی از ویژگیهای بارز منفی چند صد سال اخیر در سیاست ایران است. ویژگی مقاومت از نوع شکننده آن است. این ترکیب در اصل عنوان کتابی خواندنی و ارزشمند از جان فوران در باره تاریخ تحولات اجتماعی ایران در ۵ قرن اخیر است که بصورت خلاصه با عنوان «مقاومت شکننده» توصیف شده است.
🔘در واقع باید گفت که ما دو جور مقاومت داریم، مقاومت منعطف و مقاومت شکننده. مقاومت منعطف به معنای مقاومت عقلایی و علمی است. در برابر چیزی مقاومت میکند که ممکن باشد. اگر به لحاظ عقلی و علمی متوجه شود که در مواردی امکان مقاومت وجود ندارد، انعطافپذیر میشود. مقاومت شکننده، مقاومت در ذیل رویکرد غیر عقلایی و ضد علمی است. گمان میکند بر غیر ممکن میتواند فایق شود. کلید حل مسایل را مقاومت میداند. مقاومت برای پیروزی و تحقق اهداف آنان، هم شرط لازم است و هم کافی. در حالی که مقاومت منعطف کلید حل مسایل را در فهم درست و برنامه صحیح و علمی میداند، و وجود «مقاومت» در این راه را شرط لازمی میداند که کافی نیست.
🔘بهتر است از کلیات بیرون آمده و به ذکر مصادیق بپردازیم. یکی از مصادیق که روزمره با آن مواجه هستیم در کنار موضوع پوشش زنان، مسأله داشتن حیوانات خانگی است. ساختار رسمی به شدت با نگهداری حیوانات خانگی بویژه سگ مخالف است. اولین علت آن سیاسی است. گمان میکند که این نوعی سبک زندگی است که مخالف ارزشهای رسمی است و بقای آنان را تهدید میکند. بنابراین با انواع اقدامات میکوشد که این رفتار را متوقف و سپس حذف کند. به همین علت هیچ گاه حاضر نیست که این رفتار را به سود جامعه و نه ارزشهای خودش قاعدهمند کند و آن را به رسمیت بشناسد. در نتیجه حاضر نیست که قانونی عاقلانه قابل اجرا که مورد پذیرش جامعه باشد برای آن تصویب کند. علت دوم هم عقیده آنان به نجاست سگ است. علت سوم نیز حساسیت روی فرزندآوری است. گمان میکنند که این رفتار موجب کاهش گرایش به فرزندآوری شده، در حالی که مسأله برعکس است.
https://telegra.ph/انعطاف-پادزهر-شکنندگی-12-31
🔺اعتماد ۱۲ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘نمیدانم طرفداران وضع موجود چقدر فرصت دارند که این یادداشت را بخوانند، شاید برایشان مفید باشد. قصدم از نوشتن آن اشاره به یکی از ویژگیهای بارز منفی چند صد سال اخیر در سیاست ایران است. ویژگی مقاومت از نوع شکننده آن است. این ترکیب در اصل عنوان کتابی خواندنی و ارزشمند از جان فوران در باره تاریخ تحولات اجتماعی ایران در ۵ قرن اخیر است که بصورت خلاصه با عنوان «مقاومت شکننده» توصیف شده است.
🔘در واقع باید گفت که ما دو جور مقاومت داریم، مقاومت منعطف و مقاومت شکننده. مقاومت منعطف به معنای مقاومت عقلایی و علمی است. در برابر چیزی مقاومت میکند که ممکن باشد. اگر به لحاظ عقلی و علمی متوجه شود که در مواردی امکان مقاومت وجود ندارد، انعطافپذیر میشود. مقاومت شکننده، مقاومت در ذیل رویکرد غیر عقلایی و ضد علمی است. گمان میکند بر غیر ممکن میتواند فایق شود. کلید حل مسایل را مقاومت میداند. مقاومت برای پیروزی و تحقق اهداف آنان، هم شرط لازم است و هم کافی. در حالی که مقاومت منعطف کلید حل مسایل را در فهم درست و برنامه صحیح و علمی میداند، و وجود «مقاومت» در این راه را شرط لازمی میداند که کافی نیست.
🔘بهتر است از کلیات بیرون آمده و به ذکر مصادیق بپردازیم. یکی از مصادیق که روزمره با آن مواجه هستیم در کنار موضوع پوشش زنان، مسأله داشتن حیوانات خانگی است. ساختار رسمی به شدت با نگهداری حیوانات خانگی بویژه سگ مخالف است. اولین علت آن سیاسی است. گمان میکند که این نوعی سبک زندگی است که مخالف ارزشهای رسمی است و بقای آنان را تهدید میکند. بنابراین با انواع اقدامات میکوشد که این رفتار را متوقف و سپس حذف کند. به همین علت هیچ گاه حاضر نیست که این رفتار را به سود جامعه و نه ارزشهای خودش قاعدهمند کند و آن را به رسمیت بشناسد. در نتیجه حاضر نیست که قانونی عاقلانه قابل اجرا که مورد پذیرش جامعه باشد برای آن تصویب کند. علت دوم هم عقیده آنان به نجاست سگ است. علت سوم نیز حساسیت روی فرزندآوری است. گمان میکنند که این رفتار موجب کاهش گرایش به فرزندآوری شده، در حالی که مسأله برعکس است.
https://telegra.ph/انعطاف-پادزهر-شکنندگی-12-31
Telegraph
انعطاف پادزهر شکنندگی
🔺اعتماد ۱۲ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘نمیدانم طرفداران وضع موجود چقدر فرصت دارند که این یادداشت را بخوانند، شاید برایشان مفید باشد. قصدم از نوشتن آن اشاره به یکی از ویژگیهای بارز منفی چند صد سال اخیر در سیاست ایران است. ویژگی مقاومت از نوع شکننده آن است. این…
Forwarded from هممیهن
دلار چند؟
سرمقاله هممیهن
12 دی 1403
🔹هنگامی که گفته میشود سطح سیاست در ایران سقوط کرده، یکی از موارد آن همین هشتگبازی «دلار چند؟» است. امیدواریم که هشتگبازان فرصت مطالعه داشته باشند. نهفقط آنان، بلکه کسانی که رسانههای اصلاحطلب را به بیتوجهی نسبت به قیمت دلار متهم میکنند.
🔹البته، در ابتدا لازم است که از آقای رئیس کل بانک مرکزی انتقاد جدی کرد که قرار نیست با ادبیات اصولگرایانه عذر بدتر از مسئله بیاورد و بگوید که: «نرخ دلار بازار ایران را یک سایت آمریکایی تعیین میکند.» واقعاً چنین اظهارنظری باعث تأسف است و آقای رئیسجمهور باید دراینباره واکنش نشان دهند. این حرف بهمعنای این است که هیچ کاری نمیتوان کرد؛ چراکه این خارجیها هستند که نرخ دلار را تعیین میکنند و هر چقدر بخواهند، بالا میبرند.
🔹اگر از این توجیه بیربط بگذریم، باید گفت که در نرخ دلار تاثیر دو تقاضا را باید در نظر گرفت: اول، تقاضای اقتصادی. تقاضای دوم، سفتهبازی است. یعنی به ارز بهعنوان یک کالا و نه وسیله مبادله نگاه میشود.
🔹امکان ندارد که در شرایط عادی فعالان اقتصادی بیش از رقم تعادلی دلار بابت آن پول دهند. درحالیکه قیمت سفتهبازی ارز محدودیت ندارد و تابع وضعیت سیاسی است. وضعیتی که قطعاً نمیتوانیم درباره علل و عوامل پیدایی آن با ذکر جزئیات بنویسیم.
🔹اتفاقاً هشتگزنان «دلار چند؟» بیش از همه مقصر هستند و با توهمات و خیالپردازیهای خود کشور را به چنین روزی انداختهاند. ظاهراً آنان متوجه وضعیت سیاسی منطقهای و جهانی ایران نیستند یا خودشان را به کوچه علیچپ زدهاند تا نقش ویرانگر خود را پنهان کنند.
🔹بدتر از وضعیت منطقهای، کوشش تندروها برای ایجاد شکاف درونساختاری است که بیش از هرچیز مردم را نسبت به آینده ناامید میکند و موجب میشود که بهسوی خرید دلار و ارز و طلا هجوم ببرند.
🔹بهجای آنکه در برابر فشارهای خارجی به اتحاد داخلی پناه ببرند، فضا را تندتر میکنند و شایعه استعفای رئیسجمهوری را جعل میکنند؟ در حال فرار، فریاد «آی دزد!» سر میدهند. مردم از روی ناچاری دارند به پیشواز آمدن رئیسجمهور مطلوب تندروهای داخلی در کاخسفید میروند تا شاهد نتایج وخیم آرزوی شما در حضور مجدد وی در صندلی ریاستجمهوری ایالات متحده باشند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
12 دی 1403
🔹هنگامی که گفته میشود سطح سیاست در ایران سقوط کرده، یکی از موارد آن همین هشتگبازی «دلار چند؟» است. امیدواریم که هشتگبازان فرصت مطالعه داشته باشند. نهفقط آنان، بلکه کسانی که رسانههای اصلاحطلب را به بیتوجهی نسبت به قیمت دلار متهم میکنند.
🔹البته، در ابتدا لازم است که از آقای رئیس کل بانک مرکزی انتقاد جدی کرد که قرار نیست با ادبیات اصولگرایانه عذر بدتر از مسئله بیاورد و بگوید که: «نرخ دلار بازار ایران را یک سایت آمریکایی تعیین میکند.» واقعاً چنین اظهارنظری باعث تأسف است و آقای رئیسجمهور باید دراینباره واکنش نشان دهند. این حرف بهمعنای این است که هیچ کاری نمیتوان کرد؛ چراکه این خارجیها هستند که نرخ دلار را تعیین میکنند و هر چقدر بخواهند، بالا میبرند.
🔹اگر از این توجیه بیربط بگذریم، باید گفت که در نرخ دلار تاثیر دو تقاضا را باید در نظر گرفت: اول، تقاضای اقتصادی. تقاضای دوم، سفتهبازی است. یعنی به ارز بهعنوان یک کالا و نه وسیله مبادله نگاه میشود.
🔹امکان ندارد که در شرایط عادی فعالان اقتصادی بیش از رقم تعادلی دلار بابت آن پول دهند. درحالیکه قیمت سفتهبازی ارز محدودیت ندارد و تابع وضعیت سیاسی است. وضعیتی که قطعاً نمیتوانیم درباره علل و عوامل پیدایی آن با ذکر جزئیات بنویسیم.
🔹اتفاقاً هشتگزنان «دلار چند؟» بیش از همه مقصر هستند و با توهمات و خیالپردازیهای خود کشور را به چنین روزی انداختهاند. ظاهراً آنان متوجه وضعیت سیاسی منطقهای و جهانی ایران نیستند یا خودشان را به کوچه علیچپ زدهاند تا نقش ویرانگر خود را پنهان کنند.
🔹بدتر از وضعیت منطقهای، کوشش تندروها برای ایجاد شکاف درونساختاری است که بیش از هرچیز مردم را نسبت به آینده ناامید میکند و موجب میشود که بهسوی خرید دلار و ارز و طلا هجوم ببرند.
🔹بهجای آنکه در برابر فشارهای خارجی به اتحاد داخلی پناه ببرند، فضا را تندتر میکنند و شایعه استعفای رئیسجمهوری را جعل میکنند؟ در حال فرار، فریاد «آی دزد!» سر میدهند. مردم از روی ناچاری دارند به پیشواز آمدن رئیسجمهور مطلوب تندروهای داخلی در کاخسفید میروند تا شاهد نتایج وخیم آرزوی شما در حضور مجدد وی در صندلی ریاستجمهوری ایالات متحده باشند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴صدا و سیما در قعر
🔺هممیهن ۱۳ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘شاید کمتر کسی به اندازه بنده در باره ضرورت اصلاح نظام رسانهای کشور بویژه صدا و سیما نوشته باشد. معتقدم که اصلاح امور کشور مستلزم اصلاح نظام رسانهای آن است. آقای پزشکیان نیز باید نسبت به آن حساس باشند، نه به دلیل ملاحظات شخصی، بلکه نظام رسانهای جزیی مهم از مجموعه نظام اجتماعی و حکمرانی است و نمیتوان تصور کرد که مسیر دیگری را طی کند و اثرات زیانباری بر کشور نداشته باشد.
🔘با قاطعیت باید گفت ضعیفترین و ناکارآمدترین نهادهای اصلی کشور، نهاد رسانهای بویژه صدا و سیما است. گر چه اغلب نهادهای جامعه به طور نسبی دچار ضعف و ناکارآمدی شدهاند، ولی صدا و سیما در قعر این مجموعه قرار دارد. علت اصلی نیز به غلبه رویکرد روایتمحوری و محدود بودن تعداد مخاطبان اصلی آن برمیگردد. در واقع گویی صدا و سیما از طریق انتشار روایتهایی که تناسبی با واقعیت ندارند، وظیفه شارژ کردن روحی عدهای مخاطب خاص را برعهده داشته، و کاری به حقیقت و واقعیت امور ندارد.
🔘جالب اینکه سالی دو بار هم «نشست تحول در صدا و سیما» برگزار میکنند و مصداق «خود گویی و خود خندی» هستند. با این حال در پیام مقام رهبری به نشست اخیر آنان، نکتهای بود که ظاهراً مدیریت صدا و سیما چندان متوجه آن نشده یا شدهاند و قصد پرداختن به آن را ندارند. «مقید کردن روایت به واقعیت» نکته مورد نظر است.
🔘به طور قطع هنگامی که اتفاقی رخ میدهد، هر رسانهای برحسب رویکرد و زاویه دید خود روایتی متفاوت از آن واقعه و رویداد ارایه میدهد ولی این روایت بر ستون واقعیت استوار است و نه اوهام و خیالات. به عبارت دیگر روایت علیه واقعیت نیست، بلکه نحوه دیدن و تا حدی تفسیر آن است.
🔘اگر کسی مرتکب قتلی شود، و همه شواهد هم آن را تأیید کند، در این صورت انکار آن «روایت» محسوب نمیشود، بلکه دروغ و قلب حقیقت و واقعیت است. روایت واقعی نور تاباندن به ابعاد ناپیدا و نادیده این اتفاق است؛ به انگیزههای قتل، به حامیان پشت صحنه آن، به نقش احتمالی مقتول در بروز تنش، به زمینههای اجتماعی و روانی رویداد و... این کار باید با دقت تمام و تعهد به ارزشهای خبری و رسانهای صورت گیرد. حتی در این روایت نیز نمیتوان خلاف واقع گفت. برای مثال هیچگاه نباید کسی را که حامی قاتل نبوده، به دروغ حامی او معرفی کنیم.
https://telegra.ph/صدا-و-سیما-در-قعر-01-01
🔺هممیهن ۱۳ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘شاید کمتر کسی به اندازه بنده در باره ضرورت اصلاح نظام رسانهای کشور بویژه صدا و سیما نوشته باشد. معتقدم که اصلاح امور کشور مستلزم اصلاح نظام رسانهای آن است. آقای پزشکیان نیز باید نسبت به آن حساس باشند، نه به دلیل ملاحظات شخصی، بلکه نظام رسانهای جزیی مهم از مجموعه نظام اجتماعی و حکمرانی است و نمیتوان تصور کرد که مسیر دیگری را طی کند و اثرات زیانباری بر کشور نداشته باشد.
🔘با قاطعیت باید گفت ضعیفترین و ناکارآمدترین نهادهای اصلی کشور، نهاد رسانهای بویژه صدا و سیما است. گر چه اغلب نهادهای جامعه به طور نسبی دچار ضعف و ناکارآمدی شدهاند، ولی صدا و سیما در قعر این مجموعه قرار دارد. علت اصلی نیز به غلبه رویکرد روایتمحوری و محدود بودن تعداد مخاطبان اصلی آن برمیگردد. در واقع گویی صدا و سیما از طریق انتشار روایتهایی که تناسبی با واقعیت ندارند، وظیفه شارژ کردن روحی عدهای مخاطب خاص را برعهده داشته، و کاری به حقیقت و واقعیت امور ندارد.
🔘جالب اینکه سالی دو بار هم «نشست تحول در صدا و سیما» برگزار میکنند و مصداق «خود گویی و خود خندی» هستند. با این حال در پیام مقام رهبری به نشست اخیر آنان، نکتهای بود که ظاهراً مدیریت صدا و سیما چندان متوجه آن نشده یا شدهاند و قصد پرداختن به آن را ندارند. «مقید کردن روایت به واقعیت» نکته مورد نظر است.
🔘به طور قطع هنگامی که اتفاقی رخ میدهد، هر رسانهای برحسب رویکرد و زاویه دید خود روایتی متفاوت از آن واقعه و رویداد ارایه میدهد ولی این روایت بر ستون واقعیت استوار است و نه اوهام و خیالات. به عبارت دیگر روایت علیه واقعیت نیست، بلکه نحوه دیدن و تا حدی تفسیر آن است.
🔘اگر کسی مرتکب قتلی شود، و همه شواهد هم آن را تأیید کند، در این صورت انکار آن «روایت» محسوب نمیشود، بلکه دروغ و قلب حقیقت و واقعیت است. روایت واقعی نور تاباندن به ابعاد ناپیدا و نادیده این اتفاق است؛ به انگیزههای قتل، به حامیان پشت صحنه آن، به نقش احتمالی مقتول در بروز تنش، به زمینههای اجتماعی و روانی رویداد و... این کار باید با دقت تمام و تعهد به ارزشهای خبری و رسانهای صورت گیرد. حتی در این روایت نیز نمیتوان خلاف واقع گفت. برای مثال هیچگاه نباید کسی را که حامی قاتل نبوده، به دروغ حامی او معرفی کنیم.
https://telegra.ph/صدا-و-سیما-در-قعر-01-01
Telegraph
صدا و سیما در قعر
🔺هممیهن ۱۳ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘شاید کمتر کسی به اندازه بنده در باره ضرورت اصلاح نظام رسانهای کشور بویژه صدا و سیما نوشته باشد. معتقدم که اصلاح امور کشور مستلزم اصلاح نظام رسانهای آن است. آقای پزشکیان نیز باید نسبت به آن حساس باشند، نه به دلیل ملاحظات…
4_6032810561173986062.MP4
3.9 MB
🔴پیشنهاد خوب حمید رسایی: مجلس را تعطیلکنیم برق کمتر مصرف شود.
🔘ضمن موافقت با این پیشنهاد عضو این مجلس معتقدم که، این کمترین سود از تعطیلی این مجلس است. حتی اگر همزمان با تعطیلی، دو برابر حقوق فعلی هم یک جا به آنان پرداخت شود، ملت سود بزرگی کرده است. مجلسی که نماینده ملت باشد برای اجرای قانون مصوب آن مردم شادی میکنند، نه این که برای شاد کردن مردم از اجرایش جلوگیری کنند.
🔘ضمن موافقت با این پیشنهاد عضو این مجلس معتقدم که، این کمترین سود از تعطیلی این مجلس است. حتی اگر همزمان با تعطیلی، دو برابر حقوق فعلی هم یک جا به آنان پرداخت شود، ملت سود بزرگی کرده است. مجلسی که نماینده ملت باشد برای اجرای قانون مصوب آن مردم شادی میکنند، نه این که برای شاد کردن مردم از اجرایش جلوگیری کنند.
🔴آمار بینندگان سیما
🔘چند روز پیش یکی از مدیران صدا و سیما مدعی شد که میزان ببیندگان سیما؛ از بهار ۱۴۰۲ که ۵۹.۷ درصد بوده در تابستان ۱۴۰۳ به ۶۵.۲ رسیده و سیر صعودی گرفته است.
🔘در مقابل یافتههای نظرسنجی موسسه ایسپا که از اول تا سوم دیماه امسال انجام شده، نشان میدهد که فقط ۲۹.۵ درصد ایرانیان ویژه برنامههای شب یلدای صدا و سیما را دیدهاند. از بین بینندگان ویژه برنامههای شب یلدا؛ ۵۹.۲ درصد ویژه برنامه «یلدای مادرانه» شبکه سوم سیما را دیدهاند، ۲۴ درصد از شبکههای استانی، ۸.۱ درصد از شبکه یک سیما و ۷.۶ درصد از شبکه دو تماشاگر این برنامهها بودهاند. مصاحبهشوندگان در پاسخ به این سوال، میتوانستند به بیش از یک شبکه اشاره کنند.
🔘اگر نتایج بر اساس فقط یک پاسخ بود ارقام تا حدی کمتر میشد ولی بر اساس این نتایج از میان ۱۰۰۰ نفر جمعیت بالای ۱۵ سال:
▪️۲۹۵ نفر حداقل یکی از برنامهها را دیدهاند.
▪️۱۷۴ نفر برنامه یلدای شبکه ۳ را دیدهاند.
▪️۷۱ نفر برنامههای یلدای شبکههای استانی را دیداند.
▪️۲۴ نفر برنامه شبکه یک را دیدهاند.
-▪️۲۲ نفر برنامه شبکه۲ را دیدهاند.
🔘اگر قرار باشد یک برنامه پر بیننده از همه شبکههای سیما معرفی کنیم قاعدتاً همین برنامه شاد و جذاب شب نشینی و دورهمی یلدا است. این آمار یک رسانه انحصاری است اگر اندکی رقابت باشد و از بودجه عمومی هم استفاده نکنند بعید که بتوانند برای چنین شبی ۵ درصد مردم را هم جذب کنند. حالا حساب کنید که برنامههای خبری و تحلیلی آنها چقدر بیننده دارد؟ بعید است به ۵ درصد هم برسد. این یعنی شکست مطلق.
🔘متاسفانه در اغلب سیاستها به همین گونه رفتار میشود؛ حتی هنگامی هم که شکست واضح و مطلقی خورده میشود، باز هم سیاست تغییر مدیریت و رویکرد انتخاب نمیشود.
🔘چند روز پیش یکی از مدیران صدا و سیما مدعی شد که میزان ببیندگان سیما؛ از بهار ۱۴۰۲ که ۵۹.۷ درصد بوده در تابستان ۱۴۰۳ به ۶۵.۲ رسیده و سیر صعودی گرفته است.
🔘در مقابل یافتههای نظرسنجی موسسه ایسپا که از اول تا سوم دیماه امسال انجام شده، نشان میدهد که فقط ۲۹.۵ درصد ایرانیان ویژه برنامههای شب یلدای صدا و سیما را دیدهاند. از بین بینندگان ویژه برنامههای شب یلدا؛ ۵۹.۲ درصد ویژه برنامه «یلدای مادرانه» شبکه سوم سیما را دیدهاند، ۲۴ درصد از شبکههای استانی، ۸.۱ درصد از شبکه یک سیما و ۷.۶ درصد از شبکه دو تماشاگر این برنامهها بودهاند. مصاحبهشوندگان در پاسخ به این سوال، میتوانستند به بیش از یک شبکه اشاره کنند.
🔘اگر نتایج بر اساس فقط یک پاسخ بود ارقام تا حدی کمتر میشد ولی بر اساس این نتایج از میان ۱۰۰۰ نفر جمعیت بالای ۱۵ سال:
▪️۲۹۵ نفر حداقل یکی از برنامهها را دیدهاند.
▪️۱۷۴ نفر برنامه یلدای شبکه ۳ را دیدهاند.
▪️۷۱ نفر برنامههای یلدای شبکههای استانی را دیداند.
▪️۲۴ نفر برنامه شبکه یک را دیدهاند.
-▪️۲۲ نفر برنامه شبکه۲ را دیدهاند.
🔘اگر قرار باشد یک برنامه پر بیننده از همه شبکههای سیما معرفی کنیم قاعدتاً همین برنامه شاد و جذاب شب نشینی و دورهمی یلدا است. این آمار یک رسانه انحصاری است اگر اندکی رقابت باشد و از بودجه عمومی هم استفاده نکنند بعید که بتوانند برای چنین شبی ۵ درصد مردم را هم جذب کنند. حالا حساب کنید که برنامههای خبری و تحلیلی آنها چقدر بیننده دارد؟ بعید است به ۵ درصد هم برسد. این یعنی شکست مطلق.
🔘متاسفانه در اغلب سیاستها به همین گونه رفتار میشود؛ حتی هنگامی هم که شکست واضح و مطلقی خورده میشود، باز هم سیاست تغییر مدیریت و رویکرد انتخاب نمیشود.
آینده (عباس عبدی)
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح(۱) ▪️مقدمه توضیحی 🔺اعتماد ۱۱ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘اواسط دیماه ۱۴۰۱ و در دومین سالگرد وفات مرحوم آقای مصباح همکار محترمی از ایرنا تماس گرفت تا در باره اندیشه سیاسی ایشان گفتگویی کند، طبعاً انتظار این بود که گفتگویی انتقادی…
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح(۲)
🔺اعتماد ۱۳ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘متن اصلی ارسالی برای مطالعه و نقد، قدری طولانی و بعضاً واجد نکات تکراری بود، البته شاگردان ایشان کوشیدهاند آن را منظم کنند، و در مجموع قابل استناد است، بویژه آنکه همه جملات نقل قول مستقیم از ایشان است و استنباط تهیهکنندگان متن نیست. در اینجا به ترتیب نظمی که برایم فرستادند گزارههای اصلی آن را انتخاب کرده و در زیر هر کدام نقد یا پرسشهایی را به تناسب مطرح میکنم. خواندن رویکرد سیاسی ایشان در یک متن نیز برای هر خوانندهای جالب خواهد بود. بخشهای منقول در این یادداشتها، تقریبا نزدیک به نیمی از متنی است که از طرف شاگرد ایشان برای بنده ارسال شده است. ابتدا متن مرحوم مصباح را آوردهام و سپس نقد خود را نوشتهام.
🔹متن: حكومت ارگانى رسمى است كه بر رفتارهاى اجتماعى افراد جامعه نظارت داشته، و سعى مىكند به رفتارهاى اجتماعى مردم جهت ببخشد. اگر مردم از طريق مسالمت آميز، جهت دهى را پذيرا شدند، مطلوب حاصل است وگرنه حكومت با توسّل به قوه قهريه اهدافش را دنبال مىكند; يعنى اگر كسانى از مقررات وضع شده كه براى رسيدن به هدف مورد نظر حكومت لازم است، تخلف كنند با كمك دستگاههاى انتظامى مجبور به پذيرفتن مقررات مىشوند. كه اين تعريف شامل حكومتهاى مشروع و نامشروع مىشود.
🔘نقد: این تعریف از اساس تعریف نادرست و مِن عِندی است و شامل دولتهای جدید نمیشود و شاید معرف حکومتهای مبتنی بر زور و تغلب است. ایشان حکومت را چیزی بجز مردم و در مقابل با آن تعریف کرده است. تمام گزارههای بعدی که مبتنی بر این تعریف است نیز مشمول همین ایراد بنیادی است. حکومت قانون مبتنی بر وجود قوه مقننه و نمایندگی حکومت بر اساس قانونی است که نهاد تصویب کننده آن یعنی مجلس، استقلال نسبی از قدرت قهریه و اجرایی حکومت دارد. بعلاوه دستگاه قضایی نیز مستقل از دولتها است. پس قوه قهریه و اجرایی حکومت به عنوان کلیتی واحد در برابر مردم معنایی ندارد. اصولا حکومتهای جدید داعیه و کارکرد هدایت کردن مردم را ندارند. هدایت جامعه خارج از حکومت انجام میشود. وظیفه حکومت محدود به اموری است که در قانون اساسی یا قرارداد عمومی مردم برای آن تعیین کردهاند و قوا هم از یکدیگر مستقل هستند پس پدیدهای یکدست و واحد که ذیل اراده یک نفر باشد در نظامهای جدید وجود ندارد. سهل است که چنین کارکردی ممتنع و مذموم است.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۲-01-01
🔺اعتماد ۱۳ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘متن اصلی ارسالی برای مطالعه و نقد، قدری طولانی و بعضاً واجد نکات تکراری بود، البته شاگردان ایشان کوشیدهاند آن را منظم کنند، و در مجموع قابل استناد است، بویژه آنکه همه جملات نقل قول مستقیم از ایشان است و استنباط تهیهکنندگان متن نیست. در اینجا به ترتیب نظمی که برایم فرستادند گزارههای اصلی آن را انتخاب کرده و در زیر هر کدام نقد یا پرسشهایی را به تناسب مطرح میکنم. خواندن رویکرد سیاسی ایشان در یک متن نیز برای هر خوانندهای جالب خواهد بود. بخشهای منقول در این یادداشتها، تقریبا نزدیک به نیمی از متنی است که از طرف شاگرد ایشان برای بنده ارسال شده است. ابتدا متن مرحوم مصباح را آوردهام و سپس نقد خود را نوشتهام.
🔹متن: حكومت ارگانى رسمى است كه بر رفتارهاى اجتماعى افراد جامعه نظارت داشته، و سعى مىكند به رفتارهاى اجتماعى مردم جهت ببخشد. اگر مردم از طريق مسالمت آميز، جهت دهى را پذيرا شدند، مطلوب حاصل است وگرنه حكومت با توسّل به قوه قهريه اهدافش را دنبال مىكند; يعنى اگر كسانى از مقررات وضع شده كه براى رسيدن به هدف مورد نظر حكومت لازم است، تخلف كنند با كمك دستگاههاى انتظامى مجبور به پذيرفتن مقررات مىشوند. كه اين تعريف شامل حكومتهاى مشروع و نامشروع مىشود.
🔘نقد: این تعریف از اساس تعریف نادرست و مِن عِندی است و شامل دولتهای جدید نمیشود و شاید معرف حکومتهای مبتنی بر زور و تغلب است. ایشان حکومت را چیزی بجز مردم و در مقابل با آن تعریف کرده است. تمام گزارههای بعدی که مبتنی بر این تعریف است نیز مشمول همین ایراد بنیادی است. حکومت قانون مبتنی بر وجود قوه مقننه و نمایندگی حکومت بر اساس قانونی است که نهاد تصویب کننده آن یعنی مجلس، استقلال نسبی از قدرت قهریه و اجرایی حکومت دارد. بعلاوه دستگاه قضایی نیز مستقل از دولتها است. پس قوه قهریه و اجرایی حکومت به عنوان کلیتی واحد در برابر مردم معنایی ندارد. اصولا حکومتهای جدید داعیه و کارکرد هدایت کردن مردم را ندارند. هدایت جامعه خارج از حکومت انجام میشود. وظیفه حکومت محدود به اموری است که در قانون اساسی یا قرارداد عمومی مردم برای آن تعیین کردهاند و قوا هم از یکدیگر مستقل هستند پس پدیدهای یکدست و واحد که ذیل اراده یک نفر باشد در نظامهای جدید وجود ندارد. سهل است که چنین کارکردی ممتنع و مذموم است.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۲-01-01
Telegraph
نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح(۲)
🔺اعتماد ۱۳ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘متن اصلی ارسالی برای مطالعه و نقد، قدری طولانی و بعضاً واجد نکات تکراری بود، البته شاگردان ایشان کوشیدهاند آن را منظم کنند، و در مجموع قابل استناد است، بویژه آنکه همه جملات نقل قول مستقیم از ایشان است و استنباط تهیهکنندگان…