🔴خطای سیاستمدار در قدرت
🔺اعتماد ۲۹ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘سیاستمداران جوامع در حال گذار که از نوعی ناپایداری بالفعل یا بالقوه نیز رنج میبرند، در معرض این خطای رفتاری قرار دارند که به سرعت و به دلایلی که گفته خواهد شد، پس از به دست گرفتن قدرت کمکم وعدههای خود را فراموش کنند، یا حداقل درک آنان از انجام وعدههای داده شده یا از واقعیت، متفاوت از درک مردم شود. در این یادداشت میخواهم چگونگی بروز این خطا را توضیح دهم و اینکه آیا میتوان مانع از بروز آن شد یا آن را مهار کرد؟
🔘در این گونه جوامع نمیتوان شعارهای معین و مشخص و قابل سنجش داد. اگر هم داده شود، اغلب فراتر از ظرفیت حکومت است. این گونه شعارها فقط وعده سر خرمن است، تا مردم را بسوی خود جذب کنند، که طبعا اغلب محقق هم نمیشوند، لذا پس از حضور در قدرت، در صدد عددسازی و توجیه برمیآیند، تا بگویند وعدههای خود را انجام دادیم. مثل دولت پیش که صبح تا شب میکوشیدند که نشان دهند آن وعدههای غیر قابل تحقق را اجرایی کردهاند. آنان نمیدانستند که این کوششها نه تنها هیچ مسألهای را حل نخواهد کرد بلکه، یک ایراد و امتیاز منفی دیگر(توجیهگری) را به امتیازات منفی آنان اضافه میکند.
🔘چرا نمیتوان شعارهای مشخص و قابل سنجش داد؟ برای اینکه مسایل و بحرانها عمیق و ریشهای هستند و ابتدا باید به حل آنها پرداخت، و انجام آنها را هم نمیتوان در قالب وعدههای معین و دقیق و قابل سنجش ارائه داد. مثلا اگر بگویند امور را کارشناسی میکنیم. خوب هر کاری که بعدا انجام دهند، خواهند گفت که دقیقاً کارشناسی است. ولی وقتی گفتیم تورم را تک رقمی میکنیم و در عوض به ۵۰ درصد برسانیم دیگر توجیهپذیر نیست.
🔘لذا سیاستمداران آگاهتر مجبورند فقط به بیان رویکردهای کلی خود اکتفا کنند. عمل کردن به این رویکردها مشکلات خاص خود را دارد و مقاومت در برابر اجرای آنها سهمگین است و اجرای این گونه شعارها بیش از آنکه به وسیله یک نهاد بوروکراتیک و اداری قابل حل باشد، نیازمند پشتیبانی یک حزب یا جریان سیاسی است و این در حالی است که به دلایلی سیاستمداران منتخب از این پشتیبانی بیبهره میشوند.
🔘یا خودشان کمعلاقگی نشان میدهند، یا فاقد نهاد و جمع و سازمان پشتیبانیکننده منسجم هستند، یا پشتیبانان دور از واقعیات میشوند و دچار انتظارات غیر واقعی میشوند. همچنین جاذبههای مادی یا شهرت حضور در قدرت نیز میتواند مانع از نیاز به این پشتیبانی فکری و تحلیلی شود.
https://telegra.ph/خطای-سیاست%E2%80%8Cمدار-در-قدرت-01-18
🔺اعتماد ۲۹ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘سیاستمداران جوامع در حال گذار که از نوعی ناپایداری بالفعل یا بالقوه نیز رنج میبرند، در معرض این خطای رفتاری قرار دارند که به سرعت و به دلایلی که گفته خواهد شد، پس از به دست گرفتن قدرت کمکم وعدههای خود را فراموش کنند، یا حداقل درک آنان از انجام وعدههای داده شده یا از واقعیت، متفاوت از درک مردم شود. در این یادداشت میخواهم چگونگی بروز این خطا را توضیح دهم و اینکه آیا میتوان مانع از بروز آن شد یا آن را مهار کرد؟
🔘در این گونه جوامع نمیتوان شعارهای معین و مشخص و قابل سنجش داد. اگر هم داده شود، اغلب فراتر از ظرفیت حکومت است. این گونه شعارها فقط وعده سر خرمن است، تا مردم را بسوی خود جذب کنند، که طبعا اغلب محقق هم نمیشوند، لذا پس از حضور در قدرت، در صدد عددسازی و توجیه برمیآیند، تا بگویند وعدههای خود را انجام دادیم. مثل دولت پیش که صبح تا شب میکوشیدند که نشان دهند آن وعدههای غیر قابل تحقق را اجرایی کردهاند. آنان نمیدانستند که این کوششها نه تنها هیچ مسألهای را حل نخواهد کرد بلکه، یک ایراد و امتیاز منفی دیگر(توجیهگری) را به امتیازات منفی آنان اضافه میکند.
🔘چرا نمیتوان شعارهای مشخص و قابل سنجش داد؟ برای اینکه مسایل و بحرانها عمیق و ریشهای هستند و ابتدا باید به حل آنها پرداخت، و انجام آنها را هم نمیتوان در قالب وعدههای معین و دقیق و قابل سنجش ارائه داد. مثلا اگر بگویند امور را کارشناسی میکنیم. خوب هر کاری که بعدا انجام دهند، خواهند گفت که دقیقاً کارشناسی است. ولی وقتی گفتیم تورم را تک رقمی میکنیم و در عوض به ۵۰ درصد برسانیم دیگر توجیهپذیر نیست.
🔘لذا سیاستمداران آگاهتر مجبورند فقط به بیان رویکردهای کلی خود اکتفا کنند. عمل کردن به این رویکردها مشکلات خاص خود را دارد و مقاومت در برابر اجرای آنها سهمگین است و اجرای این گونه شعارها بیش از آنکه به وسیله یک نهاد بوروکراتیک و اداری قابل حل باشد، نیازمند پشتیبانی یک حزب یا جریان سیاسی است و این در حالی است که به دلایلی سیاستمداران منتخب از این پشتیبانی بیبهره میشوند.
🔘یا خودشان کمعلاقگی نشان میدهند، یا فاقد نهاد و جمع و سازمان پشتیبانیکننده منسجم هستند، یا پشتیبانان دور از واقعیات میشوند و دچار انتظارات غیر واقعی میشوند. همچنین جاذبههای مادی یا شهرت حضور در قدرت نیز میتواند مانع از نیاز به این پشتیبانی فکری و تحلیلی شود.
https://telegra.ph/خطای-سیاست%E2%80%8Cمدار-در-قدرت-01-18
Telegraph
خطای سیاستمدار در قدرت
🔺اعتماد ۲۹ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘سیاستمداران جوامع در حال گذار که از نوعی ناپایداری بالفعل یا بالقوه نیز رنج میبرند، در معرض این خطای رفتاری قرار دارند که به سرعت و به دلایلی که گفته خواهد شد، پس از به دست گرفتن قدرت کمکم وعدههای خود را فراموش کنند، یا…
Forwarded from هممیهن
برنامهریزیشده یا فردی؟
سرمقاله هممیهن
30 دی 1403
🔹ترور آقایان رازینی و مقیسه قضات دیوانعالی کشور خبر نگرانکنندهای بود که برای درک واقعیت آن باید منتظر اطلاعات دقیقتری از جزئیات اقدام و انگیزههای احتمالی قاتل بود؛ هرچند قاتل خودکشی کرده است.
🔹گرچه اطلاعرسانیهای رسمی به نحوی است که گویی بهطور ضمنی میخواهند اعلام کنند که این ترور مرتبط با محافل یا گروههای خاص تروریستی است؛ ولی صراحت کافی هم دراینباره وجود ندارد و با توجه به شاغل بودن فرد ضارب در محل، هیچ حالتی را نمیتوان نادیده گرفت. با وجود این، حالتهای گوناگونی قابل تصور است که نباید از گمانهزنیهای متعارف حذف شوند؛ هرچند در نهایت مستندات قطعی است که میتواند حقیقت را روشن کند.
🔹اولین سناریوی محتمل این است که این اقدام در ارتباط با گروههای برانداز باشد. یک گروه سازمان رجوی است که اخیراً سعی کرده دوباره خود را در سطح بالایی مطرح کند.
🔹احتمال دوم ترور از سوی سلطنتطلبان است. آنان در واقع نوعی حمایت عمومی از اشخاص منفرد یا جمعهای محدود میکنند تا اقداماتی را برای تقویت روحیه عمومی طرفداران خود انجام دهند و هیچ سازمان رسمی هم وجود ندارد که عهدهدار اقدامات انجامشده باشد؛ لذا اگر هم کار آنان نباشد حتماً سعی میکنند که آن را به حساب خود بگذارند و از این طریق نوعی امیدواری در بدنه حامیان خود بهوجود آورند. بهویژه آنکه از فشارهای مستقیم خارجی و درگیری نیز ناامید شدهاند.
🔹احتمال سوم که آن هم مهم است، اسرائیلی بودن این اقدام است که با توجه به سابقه قضایی این دو روحانی، ترور آنان را به امور دیگری جز ارتباط با منافع مستقیم خود ربط داده و در پی بهرهبرداری سیاسی باشند.
🔹در هر حال، دو نکته باید مورد نظر باشد. اول، محکوم کردن هر نوع اقدام تروریستی و خشونت است. ایران از این نظر هزینه سنگینی داده است. دوم و مهمتر اینکه، واکنش رسمی به این نوع اقدامات نباید انفعالی و از روی عصبانیت و شتابزدگی باشد. اگر یک قتل عادی است که طبعاً باید ریشهیابیهای دقیقتر اجتماعی شود.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
30 دی 1403
🔹ترور آقایان رازینی و مقیسه قضات دیوانعالی کشور خبر نگرانکنندهای بود که برای درک واقعیت آن باید منتظر اطلاعات دقیقتری از جزئیات اقدام و انگیزههای احتمالی قاتل بود؛ هرچند قاتل خودکشی کرده است.
🔹گرچه اطلاعرسانیهای رسمی به نحوی است که گویی بهطور ضمنی میخواهند اعلام کنند که این ترور مرتبط با محافل یا گروههای خاص تروریستی است؛ ولی صراحت کافی هم دراینباره وجود ندارد و با توجه به شاغل بودن فرد ضارب در محل، هیچ حالتی را نمیتوان نادیده گرفت. با وجود این، حالتهای گوناگونی قابل تصور است که نباید از گمانهزنیهای متعارف حذف شوند؛ هرچند در نهایت مستندات قطعی است که میتواند حقیقت را روشن کند.
🔹اولین سناریوی محتمل این است که این اقدام در ارتباط با گروههای برانداز باشد. یک گروه سازمان رجوی است که اخیراً سعی کرده دوباره خود را در سطح بالایی مطرح کند.
🔹احتمال دوم ترور از سوی سلطنتطلبان است. آنان در واقع نوعی حمایت عمومی از اشخاص منفرد یا جمعهای محدود میکنند تا اقداماتی را برای تقویت روحیه عمومی طرفداران خود انجام دهند و هیچ سازمان رسمی هم وجود ندارد که عهدهدار اقدامات انجامشده باشد؛ لذا اگر هم کار آنان نباشد حتماً سعی میکنند که آن را به حساب خود بگذارند و از این طریق نوعی امیدواری در بدنه حامیان خود بهوجود آورند. بهویژه آنکه از فشارهای مستقیم خارجی و درگیری نیز ناامید شدهاند.
🔹احتمال سوم که آن هم مهم است، اسرائیلی بودن این اقدام است که با توجه به سابقه قضایی این دو روحانی، ترور آنان را به امور دیگری جز ارتباط با منافع مستقیم خود ربط داده و در پی بهرهبرداری سیاسی باشند.
🔹در هر حال، دو نکته باید مورد نظر باشد. اول، محکوم کردن هر نوع اقدام تروریستی و خشونت است. ایران از این نظر هزینه سنگینی داده است. دوم و مهمتر اینکه، واکنش رسمی به این نوع اقدامات نباید انفعالی و از روی عصبانیت و شتابزدگی باشد. اگر یک قتل عادی است که طبعاً باید ریشهیابیهای دقیقتر اجتماعی شود.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۸
🔺اعتماد ۳۰ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹نسبت دموكراسى با دين؛ اگر مراد از دموكراسى آن باشد كه هر قانونى را مردم وضع كردند، معتبر و لازم الاجراست و بايد محترم شناخته شود، چنين مفهومى قطعاً با دين سازگار نيست. زيرا از نظر دين حق حاكميت و تشريع مختص به خداست؛ «إِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلّهِ». فقط خداست كه همه مصالح و مفاسد انسان و جامعه را مىشناسد و حق قانونگذارى و تصميم گيرى براى انسان را دارد و انسانها بايد در مقابل امر و نهى الهى و قوانين دينى، فقط پيرو و فرمانبردار بىچون و چرا باشند. زيرا عبوديت خداوند، عاليترين درجه كمال است و اطاعت از فرامين الهى سعادت آدمى را تأمين مىنمايد. بنابراين دموكراسى و مردم سالارى اگر به معناى ارزش رأى مردم در مقابل حكم خداوند باشد، هيچ اعتبارى ندارد، زيرا آنچه بايد در مقابل آن خاضع و مطيع باشيم، فرمان خداست نه رأى مردم.
نقد: 🔘این که جمهوریت لزوما با دین سازگاری ندارد غلط است بهتر است بگوییم؛ لزوما تطبیق ندارند. ولی دین فقط هنگامی در حکومت بازتاب پیدا می کند که جامعه دینی باشد و اگر نباشد با زور نمیتوان آن را دینی کرد. اقای مصباح هم در پایان عمر خود به درستی گفتند که پس از ۸۰ سال به این نتیجه رسیدهام که عالم برای این خلق نشده که همه به زور اصلاح شوند. خوب این درست است اگر خدا چنین چیزی را میخواست از ابتدا انسانها را هدایت شده میافرید. کسی هم قرار نیست در برابر رای مردم خاضع باشد. تن دادن به رای مردم در واقع کوششی است برای زندگی جمعی که تا حد امکان از تزاحم و جنگ بیپایان داخلی پرهیز کنیم. حکومت محصول چنین توافق و تفاهمی است. اغلب مردم هم برخی از مقرارات را قبول ندارند ولی میدانند که نفی آنها هم زندگی را غیر ممکن میکند پس تفاهم میکنیم. بعلاوه خداوند عقل داده و بشر خیلی پیش از امروز در مسیر تمشیت امور خود حرکت کرده و گرچه تا کنون هم کم و کسری آن در برخی امور مشهود بوده ولی در بسیاری از زمینهها نیز مسیر خود را رفته است و به همن دلیل هم کشورهایی که به عقل و خرد نقاد خود بسنده کردند خیلی موفقتر از مردم منطقه ما هستند. ضمنا آیه «إِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلّهِ» که مورد استناد هست شعار خوارج هم بود. به عبارت دیگر انان هم گمان میکردند با همین آیه باید علیه امام علیع قیام کنند.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۸-01-18
🔺اعتماد ۳۰ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹نسبت دموكراسى با دين؛ اگر مراد از دموكراسى آن باشد كه هر قانونى را مردم وضع كردند، معتبر و لازم الاجراست و بايد محترم شناخته شود، چنين مفهومى قطعاً با دين سازگار نيست. زيرا از نظر دين حق حاكميت و تشريع مختص به خداست؛ «إِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلّهِ». فقط خداست كه همه مصالح و مفاسد انسان و جامعه را مىشناسد و حق قانونگذارى و تصميم گيرى براى انسان را دارد و انسانها بايد در مقابل امر و نهى الهى و قوانين دينى، فقط پيرو و فرمانبردار بىچون و چرا باشند. زيرا عبوديت خداوند، عاليترين درجه كمال است و اطاعت از فرامين الهى سعادت آدمى را تأمين مىنمايد. بنابراين دموكراسى و مردم سالارى اگر به معناى ارزش رأى مردم در مقابل حكم خداوند باشد، هيچ اعتبارى ندارد، زيرا آنچه بايد در مقابل آن خاضع و مطيع باشيم، فرمان خداست نه رأى مردم.
نقد: 🔘این که جمهوریت لزوما با دین سازگاری ندارد غلط است بهتر است بگوییم؛ لزوما تطبیق ندارند. ولی دین فقط هنگامی در حکومت بازتاب پیدا می کند که جامعه دینی باشد و اگر نباشد با زور نمیتوان آن را دینی کرد. اقای مصباح هم در پایان عمر خود به درستی گفتند که پس از ۸۰ سال به این نتیجه رسیدهام که عالم برای این خلق نشده که همه به زور اصلاح شوند. خوب این درست است اگر خدا چنین چیزی را میخواست از ابتدا انسانها را هدایت شده میافرید. کسی هم قرار نیست در برابر رای مردم خاضع باشد. تن دادن به رای مردم در واقع کوششی است برای زندگی جمعی که تا حد امکان از تزاحم و جنگ بیپایان داخلی پرهیز کنیم. حکومت محصول چنین توافق و تفاهمی است. اغلب مردم هم برخی از مقرارات را قبول ندارند ولی میدانند که نفی آنها هم زندگی را غیر ممکن میکند پس تفاهم میکنیم. بعلاوه خداوند عقل داده و بشر خیلی پیش از امروز در مسیر تمشیت امور خود حرکت کرده و گرچه تا کنون هم کم و کسری آن در برخی امور مشهود بوده ولی در بسیاری از زمینهها نیز مسیر خود را رفته است و به همن دلیل هم کشورهایی که به عقل و خرد نقاد خود بسنده کردند خیلی موفقتر از مردم منطقه ما هستند. ضمنا آیه «إِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلّهِ» که مورد استناد هست شعار خوارج هم بود. به عبارت دیگر انان هم گمان میکردند با همین آیه باید علیه امام علیع قیام کنند.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۸-01-18
Telegraph
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۸
🔺اعتماد ۳۰ دی ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی متن: 🔹نسبت دموكراسى با دين؛ اگر مراد از دموكراسى آن باشد كه هر قانونى را مردم وضع كردند، معتبر و لازم الاجراست و بايد محترم شناخته شود، چنين مفهومى قطعاً با دين سازگار نيست. زيرا از نظر دين حق حاكميت و تشريع مختص به خداست؛ «إِنِ…
🔴کادوپیچ کردن مرگ
🔺اعتماد اول بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘ماجرای هدیه دادن کفن و آگهی ترحیم درگذشت شادروان... به دعوت شدگان برنامه تلویزیونی در ایران، واکنشهای زیادی داشت و در نهایت مدیریت صدا و سیما مجبور به عذرخواهی شد. نقدهای گوناگونی به این برنامه شد، که اغلب آنها قابل توجه بود، ولی شاید بد نباشد که زاویه دیگری هم در نقد این برنامه گشوده شود.
🔘مرگ گر چه یک پدیده زیستی است ولی تعبیری که از آن و واکنشی که در برابر آن میشود، فرهنگی و اجتماعی است. مرگ در دنیای قدیم عموما در خانه رخ میداد، بدون این که بشر در جلوگیری از آن و به عنوان یک امر محتوم توانی داشته باشد. گریه و زاری مثل حالا نبود، از بس که طبیعی بود. کمکم مذهب آمد و مرگ را به عنوان مرحله جدیدی از حیات تعریف کرد و بنای خود را بر زندگی پس از مرگ گذاشت. در ادامه مرگ احساسی شد و مراحل کفن و دفن و یادبود و... به یک مراسم مهم تبدیل شدند.
🔘در دنیای مدرن و با پیشرفت علم پزشکی ماجرا نیز فرق کرد. مرگ از یک سو و تا حدی مهار شد. افزایش امید به زنگی که در جوامع اولیه حتی ۲۰ سال بود، با آغاز انقلاب کشاورزی و سپس صنعتی افزایشی شد و اکنون در بهترین کشورها به ۸۵ سال هم رسیده است. این نمادی از مهار نسبی مرگ در دنیای جدید است. با این حال کوچک شدن خانوارها و افزایش طول عمر و زندگی شهری و پیشرفتهای پزشکی و توسعه نهادهای درمانی و فنآوریهای پزشکی، مجموعاً فرهنگی را ایجاد کرده است که مرگ تا حدی کنترلپذیر شده و از خانه بیرون رفته و حتی پنهان شده است. اغلب مرگها در بیمارستان و آسایشگاه و تنهایی محتضر و به دور از خانواده رخ میدهد.
🔘از سوی دیگر مرگ نه تنها تا حدی مهار شده است، بلکه به سوی اختیاری شدن نسبی نیز حرکت میکند. اتانازی(مرگ خود خواسته تحت مقررات) مصداق آن است که اکنون در برخی از کشورها به رسمیت شناخته شده است. پنهان کردن مرگ در جهان جدید، عدهای را به واکنش واداشته تا ببیند چگونه میتوانند تصور از مرگ را تغییر دهند و بشر را از اضطراب مرگ و تنهایی در هنگام مرگ رهایی بخشند و انکار و نادیده گرفتن و پنهان کردن مرگ را اصلاح کند و مرگ را از این وضعیت تابو مانند خارج کنند، وضعیتی که از بودن کنار مرده نزدیکان خود نیز میترسند، در حالی که از کنار زنده بودن آنها لذت میبردند!
https://telegra.ph/کادوپیچ-کردن-مرگ-01-19
🔺اعتماد اول بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘ماجرای هدیه دادن کفن و آگهی ترحیم درگذشت شادروان... به دعوت شدگان برنامه تلویزیونی در ایران، واکنشهای زیادی داشت و در نهایت مدیریت صدا و سیما مجبور به عذرخواهی شد. نقدهای گوناگونی به این برنامه شد، که اغلب آنها قابل توجه بود، ولی شاید بد نباشد که زاویه دیگری هم در نقد این برنامه گشوده شود.
🔘مرگ گر چه یک پدیده زیستی است ولی تعبیری که از آن و واکنشی که در برابر آن میشود، فرهنگی و اجتماعی است. مرگ در دنیای قدیم عموما در خانه رخ میداد، بدون این که بشر در جلوگیری از آن و به عنوان یک امر محتوم توانی داشته باشد. گریه و زاری مثل حالا نبود، از بس که طبیعی بود. کمکم مذهب آمد و مرگ را به عنوان مرحله جدیدی از حیات تعریف کرد و بنای خود را بر زندگی پس از مرگ گذاشت. در ادامه مرگ احساسی شد و مراحل کفن و دفن و یادبود و... به یک مراسم مهم تبدیل شدند.
🔘در دنیای مدرن و با پیشرفت علم پزشکی ماجرا نیز فرق کرد. مرگ از یک سو و تا حدی مهار شد. افزایش امید به زنگی که در جوامع اولیه حتی ۲۰ سال بود، با آغاز انقلاب کشاورزی و سپس صنعتی افزایشی شد و اکنون در بهترین کشورها به ۸۵ سال هم رسیده است. این نمادی از مهار نسبی مرگ در دنیای جدید است. با این حال کوچک شدن خانوارها و افزایش طول عمر و زندگی شهری و پیشرفتهای پزشکی و توسعه نهادهای درمانی و فنآوریهای پزشکی، مجموعاً فرهنگی را ایجاد کرده است که مرگ تا حدی کنترلپذیر شده و از خانه بیرون رفته و حتی پنهان شده است. اغلب مرگها در بیمارستان و آسایشگاه و تنهایی محتضر و به دور از خانواده رخ میدهد.
🔘از سوی دیگر مرگ نه تنها تا حدی مهار شده است، بلکه به سوی اختیاری شدن نسبی نیز حرکت میکند. اتانازی(مرگ خود خواسته تحت مقررات) مصداق آن است که اکنون در برخی از کشورها به رسمیت شناخته شده است. پنهان کردن مرگ در جهان جدید، عدهای را به واکنش واداشته تا ببیند چگونه میتوانند تصور از مرگ را تغییر دهند و بشر را از اضطراب مرگ و تنهایی در هنگام مرگ رهایی بخشند و انکار و نادیده گرفتن و پنهان کردن مرگ را اصلاح کند و مرگ را از این وضعیت تابو مانند خارج کنند، وضعیتی که از بودن کنار مرده نزدیکان خود نیز میترسند، در حالی که از کنار زنده بودن آنها لذت میبردند!
https://telegra.ph/کادوپیچ-کردن-مرگ-01-19
Telegraph
کادوپیچ کردن مرگ
🔺اعتماد اول بهمن ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘ماجرای هدیه دادن کفن و آگهی ترحیم درگذشت شادروان... به دعوت شدگان برنامه تلویزیونی در ایران، واکنشهای زیادی داشت و در نهایت مدیریت صدا و سیما مجبور به عذرخواهی شد. نقدهای گوناگونی به این برنامه شد، که اغلب آنها قابل توجه…
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۹
▪️نقد کلی
🔺اعتماد ۲ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
▪️بجز نقدهای گذشته که با اشاره به گزارههای مرحوم مصباح آمده است نقدی کلی هم می نویسم که البته بخشی از آن تکراری است.
🔘در نقد رویکرد مرحوم مصباح میتوان از چند زاویه وارد شد. ابتدا دروندینی است. یعنی کسی از منظر کلامی یا فقهی شیعی وارد نقد شود، که طبعاً نه بنده آشنا هستم و نه گمان میکنم که برای مخاطبان امروزی گرهی را بگشاید چون عموما از این مساله عبور کردهاند. زاویه دیگر، نقد منطقی گزارههای ایشان است. زاویه سوم نیز نقد علمی رویکرد مزبور از منظر کسی است که اصولاً مقدمات این رویکرد را قبول ندارد. یا خدا را قبول ندارد، یا اسلام را یا شیعه را یا رویکرد شیعی خاص ایشان را. در واقع نقد بروندینی است. چون بعید میدانم کسان قابل توجهی باشند که موافق این نگاه و برداشت باشند. با این مقدمه لازم میآید که به نام و اسم و رسم منتقد نباید پرداخت و به قول معروف «ما قال» را مبنا قرار دهیم و من قال را فراموش کنیم.
🔘اولین مسأله این است، تمام آنچه که ایشان وصف و تحلیل کرده، فارغ از اینکه با آن موافق یا مخالف باشیم مبتنی بر این است که اینها را خداوند فرموده و چون خدا گفته ما باید آن را بپذیریم و تبعیت کنیم. اگر با این برداشت موافق باشیم مستلزم هیچ تبیین دیگری نیست، چون تصوری که ایشان از خدا و فلسفه خلقت و رابطه آن با مردم دارد، فرد را به اینجا میرساند که چنین حکمی یا تحلیلی را صادر کند. در حالی که کل این سازه مبتنی بر ادعاهای بلا دلیل است و میتوان آن را نپذیرفت. در نتیجه تمامی اجزای آن سازه نیز ساقط میشود.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۹-01-20
▪️نقد کلی
🔺اعتماد ۲ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
▪️بجز نقدهای گذشته که با اشاره به گزارههای مرحوم مصباح آمده است نقدی کلی هم می نویسم که البته بخشی از آن تکراری است.
🔘در نقد رویکرد مرحوم مصباح میتوان از چند زاویه وارد شد. ابتدا دروندینی است. یعنی کسی از منظر کلامی یا فقهی شیعی وارد نقد شود، که طبعاً نه بنده آشنا هستم و نه گمان میکنم که برای مخاطبان امروزی گرهی را بگشاید چون عموما از این مساله عبور کردهاند. زاویه دیگر، نقد منطقی گزارههای ایشان است. زاویه سوم نیز نقد علمی رویکرد مزبور از منظر کسی است که اصولاً مقدمات این رویکرد را قبول ندارد. یا خدا را قبول ندارد، یا اسلام را یا شیعه را یا رویکرد شیعی خاص ایشان را. در واقع نقد بروندینی است. چون بعید میدانم کسان قابل توجهی باشند که موافق این نگاه و برداشت باشند. با این مقدمه لازم میآید که به نام و اسم و رسم منتقد نباید پرداخت و به قول معروف «ما قال» را مبنا قرار دهیم و من قال را فراموش کنیم.
🔘اولین مسأله این است، تمام آنچه که ایشان وصف و تحلیل کرده، فارغ از اینکه با آن موافق یا مخالف باشیم مبتنی بر این است که اینها را خداوند فرموده و چون خدا گفته ما باید آن را بپذیریم و تبعیت کنیم. اگر با این برداشت موافق باشیم مستلزم هیچ تبیین دیگری نیست، چون تصوری که ایشان از خدا و فلسفه خلقت و رابطه آن با مردم دارد، فرد را به اینجا میرساند که چنین حکمی یا تحلیلی را صادر کند. در حالی که کل این سازه مبتنی بر ادعاهای بلا دلیل است و میتوان آن را نپذیرفت. در نتیجه تمامی اجزای آن سازه نیز ساقط میشود.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۹-01-20
Telegraph
نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۹
▪️نقد کلی 🔺اعتماد ۲ بهمن ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی ▪️بجز نقدهای گذشته که با اشاره به گزارههای مرحوم مصباح آمده است نقدی کلی هم می نویسم که البته بخشی از آن تکراری است. 🔘در نقد رویکرد مرحوم مصباح میتوان از چند زاویه وارد شد. ابتدا دروندینی است. یعنی کسی از منظر…
🔴چرا برجام زنده نشد؟
▪️با آمدن بایدن، تندروهای ایران علاقه ای به حل مســئله نداشتند.
🔺 گفتگو با شرق ۲ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
پرسش: چرا بر خلاق تصورات اولیه از دولت بایدن برجام احیا نشد؟ نه واشتگن و نه تهران نتوانستند از فرصت ها استفاده کنند.
پاسخ:
🔘تندروها در زمان دولت روحانی و هنگامی که بایدن آمد (بهمن ۱۳۹۹) علاقهای به حل مسأله نداشتند لذا پیشاپیش قانون اقدام راهبردی را در مجلس تصویب کردند که مانع حل شوند. بنابر این گفتگو برای حل موکول شد به تابستان ۱۴۰۰ و پس از آمدن گروه رییسی که آنان هم ابتدا اختلاف داشتند بعد گمان کردند در موضع قدرت هستند تا آذر به تاخیر انداختند و فقط زمانی بصرافت حل کردن افتادند که طرف مقابل رضایت نمیداد.
🔘بعد هم که جنگ اوکراین شروع شد کلا ماجرا پیچیدهتر گردید و سپس به خیال زمستان سخت برای اروپا خودشان به خواب زمستانی رفتند. در ادامه اعتراضات ۱۴۰۱ و سپس جنگ غزه و حمایت بیشتر ایران از روسیه در اوکراین پیش آمد و کلا توافق منتفی گردید.
🔘طرف آمریکایی هم به یک دلیل واضح علاقهای به حل مسأله نداشت. زیرا آنان برجام را گام اول حل مسایل منطقهای با ایران میدانستند و ظاهراً هم توافق شده بود که پس از برجام این موارد را هم آغاز کنند ولی عملا ایران در این مورد همراهی نکرد و برجام اثربخشی خود را برای آنان هم از دست داده بود. بعلاوه حوزه عبور ایران از محدودیتهای هستهای برجام هم برای آنان روشن بود و نگرانی نداشتند لذا ماجرا بکلی به حالت تعلیق درآمد.
▪️با آمدن بایدن، تندروهای ایران علاقه ای به حل مســئله نداشتند.
🔺 گفتگو با شرق ۲ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
پرسش: چرا بر خلاق تصورات اولیه از دولت بایدن برجام احیا نشد؟ نه واشتگن و نه تهران نتوانستند از فرصت ها استفاده کنند.
پاسخ:
🔘تندروها در زمان دولت روحانی و هنگامی که بایدن آمد (بهمن ۱۳۹۹) علاقهای به حل مسأله نداشتند لذا پیشاپیش قانون اقدام راهبردی را در مجلس تصویب کردند که مانع حل شوند. بنابر این گفتگو برای حل موکول شد به تابستان ۱۴۰۰ و پس از آمدن گروه رییسی که آنان هم ابتدا اختلاف داشتند بعد گمان کردند در موضع قدرت هستند تا آذر به تاخیر انداختند و فقط زمانی بصرافت حل کردن افتادند که طرف مقابل رضایت نمیداد.
🔘بعد هم که جنگ اوکراین شروع شد کلا ماجرا پیچیدهتر گردید و سپس به خیال زمستان سخت برای اروپا خودشان به خواب زمستانی رفتند. در ادامه اعتراضات ۱۴۰۱ و سپس جنگ غزه و حمایت بیشتر ایران از روسیه در اوکراین پیش آمد و کلا توافق منتفی گردید.
🔘طرف آمریکایی هم به یک دلیل واضح علاقهای به حل مسأله نداشت. زیرا آنان برجام را گام اول حل مسایل منطقهای با ایران میدانستند و ظاهراً هم توافق شده بود که پس از برجام این موارد را هم آغاز کنند ولی عملا ایران در این مورد همراهی نکرد و برجام اثربخشی خود را برای آنان هم از دست داده بود. بعلاوه حوزه عبور ایران از محدودیتهای هستهای برجام هم برای آنان روشن بود و نگرانی نداشتند لذا ماجرا بکلی به حالت تعلیق درآمد.
Forwarded from هممیهن
پروندههای باز
سرمقاله هممیهن
02 بهمن 1403
🔹حتماً توجه کردهاید کمتر پرونده مهمی وجود دارد که در جامعه باز شود و مدتی بعد مختومه اعلام شود و به عبارت دیگر، حقیقت آن بهطور نسبی روشن شود و بیگناه و گناهکار آن شناخته شوند. اغلب پروندههای مهم و ملی همیشه باز و مفتوح میمانند و مردم نیز درباره آنها به وحدتنظر نمیرسند و هر کس مطابق میل یا تصور خود آن را داوری میکند.
🔹در چنین جامعهای بصیرت و آگاهی جمعی شکل نمیگیرد و اغلب مردم در حال بازبینی دوباره و چندباره پروندههای باز از گذشته دور و نزدیک هستند. در این جامعه چیزی به نام گذشته که واقعاً گذشته باشد، وجود ندارد. بیشتر پروندههای مهم تاریخی و گذشته، همچنان روی میز و جلوی مردم برای داوری کردن است و منتظرند که کسی در پشت میز رسیدگی قرار گرفته و حکم عادلانه صادر کند.
🔹ولی نهتنها این اتفاق نمیافتد، بلکه هر روز پرونده جدیدی روی این میز شلوغ گذاشته میشود و مردم همچنان سرگردان و حیران هستند. رسیدگی قطعی به پروندههای ملی حداقل دو مرجع مشخص دارد؛ اول و مهمتر از همه نهاد رسمی قضایی است. دوم رسانهها و یا گروههای مدنی حقیقتیاب هستند.
🔹یکی از نمونههای مهم آن که این روزها دوباره خبرساز شد، پرونده کرسنت است. ۲۸سال پیش مذاکراتی برای فروش گاز ترش میدان نفتی سلمان (مخزن مشترک نفتی ایران و ابوظبی) با شرکت کرسنت انجام شد و ۵سال بعد به توافق رسیدند که روزانه ۵۰۰میلیون فوتمکعب تحویل این شرکت شود تا در امارات آن را پالایش و استفاده کنند.
🔹در این میان، دوره دولت آقای خاتمی پایان یافت و احمدینژاد آمد و برای اثبات اینکه قبلیها خوب نبودند و ما خوبیم خواستند تغییراتی در قرارداد بدهند، خلاصه قرارداد اجرا نشد و کرسنت علیه ایران شکایت کرد و تاکنون در یک حکم ۶۷۰میلیون دلار ادعای خسارت کرده و حکم گرفته و اکنون نیز در این روزها برای دو ساختمان شرکت ملی نفت ایران در اروپا حکم مصادره گرفته است.
🔹همزمان پرونده این موضوع در ایران باز شد. در انتخابات تابستان گذشته به یکی از موضوعات جنجالی سیاسی تبدیل شد و به جدال آقای زنگنه و آقای جلیلی انجامید که جلیلی حاضر به مناظره مستقیم نشد.
🔹پرسش اساسی این است که چرا در این مدت هنوز حکم قطعی و روشنی صادر نشده است؟ چرا دادگاه علنی برگزار نکردند و نمیکنند تا مردم بدانند واقعیت ماجرا چیست و چه کسانی گنهکار و چه کسانی بیگناه هستند؟
🔹آیا کسی حق دارد بپرسد که چرا پروندههای مشهور به امنیتی بهسرعت رسیدگی و اجرایی میشد و میشود؛ ولی اینگونه پروندهها معمولاً یا متوقف مانده یا کسی از آن اطلاعی ندارد.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
02 بهمن 1403
🔹حتماً توجه کردهاید کمتر پرونده مهمی وجود دارد که در جامعه باز شود و مدتی بعد مختومه اعلام شود و به عبارت دیگر، حقیقت آن بهطور نسبی روشن شود و بیگناه و گناهکار آن شناخته شوند. اغلب پروندههای مهم و ملی همیشه باز و مفتوح میمانند و مردم نیز درباره آنها به وحدتنظر نمیرسند و هر کس مطابق میل یا تصور خود آن را داوری میکند.
🔹در چنین جامعهای بصیرت و آگاهی جمعی شکل نمیگیرد و اغلب مردم در حال بازبینی دوباره و چندباره پروندههای باز از گذشته دور و نزدیک هستند. در این جامعه چیزی به نام گذشته که واقعاً گذشته باشد، وجود ندارد. بیشتر پروندههای مهم تاریخی و گذشته، همچنان روی میز و جلوی مردم برای داوری کردن است و منتظرند که کسی در پشت میز رسیدگی قرار گرفته و حکم عادلانه صادر کند.
🔹ولی نهتنها این اتفاق نمیافتد، بلکه هر روز پرونده جدیدی روی این میز شلوغ گذاشته میشود و مردم همچنان سرگردان و حیران هستند. رسیدگی قطعی به پروندههای ملی حداقل دو مرجع مشخص دارد؛ اول و مهمتر از همه نهاد رسمی قضایی است. دوم رسانهها و یا گروههای مدنی حقیقتیاب هستند.
🔹یکی از نمونههای مهم آن که این روزها دوباره خبرساز شد، پرونده کرسنت است. ۲۸سال پیش مذاکراتی برای فروش گاز ترش میدان نفتی سلمان (مخزن مشترک نفتی ایران و ابوظبی) با شرکت کرسنت انجام شد و ۵سال بعد به توافق رسیدند که روزانه ۵۰۰میلیون فوتمکعب تحویل این شرکت شود تا در امارات آن را پالایش و استفاده کنند.
🔹در این میان، دوره دولت آقای خاتمی پایان یافت و احمدینژاد آمد و برای اثبات اینکه قبلیها خوب نبودند و ما خوبیم خواستند تغییراتی در قرارداد بدهند، خلاصه قرارداد اجرا نشد و کرسنت علیه ایران شکایت کرد و تاکنون در یک حکم ۶۷۰میلیون دلار ادعای خسارت کرده و حکم گرفته و اکنون نیز در این روزها برای دو ساختمان شرکت ملی نفت ایران در اروپا حکم مصادره گرفته است.
🔹همزمان پرونده این موضوع در ایران باز شد. در انتخابات تابستان گذشته به یکی از موضوعات جنجالی سیاسی تبدیل شد و به جدال آقای زنگنه و آقای جلیلی انجامید که جلیلی حاضر به مناظره مستقیم نشد.
🔹پرسش اساسی این است که چرا در این مدت هنوز حکم قطعی و روشنی صادر نشده است؟ چرا دادگاه علنی برگزار نکردند و نمیکنند تا مردم بدانند واقعیت ماجرا چیست و چه کسانی گنهکار و چه کسانی بیگناه هستند؟
🔹آیا کسی حق دارد بپرسد که چرا پروندههای مشهور به امنیتی بهسرعت رسیدگی و اجرایی میشد و میشود؛ ولی اینگونه پروندهها معمولاً یا متوقف مانده یا کسی از آن اطلاعی ندارد.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from هممیهن
درباره گفتوگو
سرمقاله هممیهن
03 بهمن 1403
🔹عدهای هستند که برای مخالفت با ایدههای درست و منطقی و یا تخریب آنها جدل میکنند و برای این کار میکوشند که مسئله را نادرست مطرح کنند. یکی از موارد آن موضوع گفتوگو است. در واقع، چون قادر به انجام گفتوگو نیستند تا از مواضع خود دفاع کنند، اصل گفتوگو را زیر سوال میبرند.
🔹نمونه آن طرح لزوم گفتوگو با کشورهای دیگر از جمله ایالاتمتحده است. تقریباً میتوان با اطمینان اظهار کرد که در طول تاریخ روابط بینالملل شاید موردی نباشد که یک طرف از گفتوگو پرهیز کند، مگر طرفی که در جنگ دست برتر دارد و خواهان تسلیم بدون قید و شرط طرف مقابل است؛ یا طرف مقابل را بهکلی به رسمیت نشناسد که طبعاً چنین چیزی برای ایران و آمریکا بلاموضوع است.
🔹از سوی دیگر، پذیرش گفتوگو نیز هیچ معنایی جز آمادگی گفتوگو برای حل مسئله ندارد و متضمن هیچ پیشفرض دیگری نیست. گفتوگوهای صلح ویتنام سالها طول کشید و چند بار متوقف شد؛ هرچند در نهایت جنگ در میدان آن را به پایان رساند.
🔹در همین جنگ غزه نیز در طول ۱۷ماه گذشته مذاکرات گوناگونی میان طرفین انجام شد؛ هرچند با واسطه بود و اکنون هم لزوماً جنگ تمام نشده است که به توافق آتشبس و مبادله اُسرا رسیدهاند و حتی چندین بار مذاکرات قطع و پایان یافته تلقی شد. اینها نشان میدهد که گفتوگو متضمن هیچ پیشفرض منفی نیست و هیچ تضمینی هم برای موفقیت آن وجود ندارد.
🔹ولی چند نتیجه مهم دارد؛ اول اینکه، امید را در حل دوجانبه مسئله زنده میکند و نیروهای طرف سوم و افکارعمومی را برای کمک به حل منازعه به سود طرفی که مواضع معقولانهتری دارد، وارد میدان میکند. طرفین را نسبت به منویات هم بهطور مستقیم آگاه میکند.
🔹همچنین، رویکرد پذیرش گفتوگو به لحاظ اخلاقی قابلدفاع است؛ چون وظیفه سیاست کاهش مرارت مردم و جامعه است و از هیچ کوششی برای تحقق آن نباید چشم پوشید و گفتوگو کمهزینهترین رویکرد برای تحقق این هدف است.
🔹بهعلاوه، ما حق نداریم پیشاپیش امکان رسیدن به توافقهای عادلانه را نفی کنیم؛ ولی اگر هم پس از گفتوگو به توافق نرسیدیم، مردم سیاستمداران را محکوم نخواهند کرد.
🔹فرار از گفتوگو از دست دادن شانس هر توافقی است و از نظر ناظرین بیرونی به معنای فاقد منطق بودن است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
03 بهمن 1403
🔹عدهای هستند که برای مخالفت با ایدههای درست و منطقی و یا تخریب آنها جدل میکنند و برای این کار میکوشند که مسئله را نادرست مطرح کنند. یکی از موارد آن موضوع گفتوگو است. در واقع، چون قادر به انجام گفتوگو نیستند تا از مواضع خود دفاع کنند، اصل گفتوگو را زیر سوال میبرند.
🔹نمونه آن طرح لزوم گفتوگو با کشورهای دیگر از جمله ایالاتمتحده است. تقریباً میتوان با اطمینان اظهار کرد که در طول تاریخ روابط بینالملل شاید موردی نباشد که یک طرف از گفتوگو پرهیز کند، مگر طرفی که در جنگ دست برتر دارد و خواهان تسلیم بدون قید و شرط طرف مقابل است؛ یا طرف مقابل را بهکلی به رسمیت نشناسد که طبعاً چنین چیزی برای ایران و آمریکا بلاموضوع است.
🔹از سوی دیگر، پذیرش گفتوگو نیز هیچ معنایی جز آمادگی گفتوگو برای حل مسئله ندارد و متضمن هیچ پیشفرض دیگری نیست. گفتوگوهای صلح ویتنام سالها طول کشید و چند بار متوقف شد؛ هرچند در نهایت جنگ در میدان آن را به پایان رساند.
🔹در همین جنگ غزه نیز در طول ۱۷ماه گذشته مذاکرات گوناگونی میان طرفین انجام شد؛ هرچند با واسطه بود و اکنون هم لزوماً جنگ تمام نشده است که به توافق آتشبس و مبادله اُسرا رسیدهاند و حتی چندین بار مذاکرات قطع و پایان یافته تلقی شد. اینها نشان میدهد که گفتوگو متضمن هیچ پیشفرض منفی نیست و هیچ تضمینی هم برای موفقیت آن وجود ندارد.
🔹ولی چند نتیجه مهم دارد؛ اول اینکه، امید را در حل دوجانبه مسئله زنده میکند و نیروهای طرف سوم و افکارعمومی را برای کمک به حل منازعه به سود طرفی که مواضع معقولانهتری دارد، وارد میدان میکند. طرفین را نسبت به منویات هم بهطور مستقیم آگاه میکند.
🔹همچنین، رویکرد پذیرش گفتوگو به لحاظ اخلاقی قابلدفاع است؛ چون وظیفه سیاست کاهش مرارت مردم و جامعه است و از هیچ کوششی برای تحقق آن نباید چشم پوشید و گفتوگو کمهزینهترین رویکرد برای تحقق این هدف است.
🔹بهعلاوه، ما حق نداریم پیشاپیش امکان رسیدن به توافقهای عادلانه را نفی کنیم؛ ولی اگر هم پس از گفتوگو به توافق نرسیدیم، مردم سیاستمداران را محکوم نخواهند کرد.
🔹فرار از گفتوگو از دست دادن شانس هر توافقی است و از نظر ناظرین بیرونی به معنای فاقد منطق بودن است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۱۰
🔺سوم بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘یکی از نقدهای جدی به رویکرد آقای مصباح در باره حکومت، تأکید بر وجه رهبری مردم به سوی وضعیت آرمانی است. این رویکرد هیچ تناسبی با واقعیت ندارد. زیرا مسأله حکمرانی و قدرت، فارغ از بحثهای هدایتگری است، چون اصولاً هدایت با قدرت انجام نمیشود. همچنان که در طول تاریخ حکومتها، این نیروهای دیگر بودهاند که مردم را هدایت میکردند و نه حکومتها. اصولاً کار ویژه حکومتها هدایتگری نیست. اتفاقاً هنگامی که وارد این مقوله شوند، هدایتگری و اخلاق و دین و معنویت جملگی در مسیر نادرستی قرار خواهند گرفت. چه نمونهای بهتر از وضعیت امروز ایران که یک جامعه دینمدار از سال ۱۳۵۷ به این سو تبدیل به یک جامعه به نسبت لاییک و حتی در مواردی ضد دین و معنویت شده است. پیمایش های وزارت فرهنگ در مورد تحول رویکرد مردم به سکولاریسم این گزاره را اثبات میکند. پس اینها ادعا نیست، بدیهیات است، اگر ایرادی در بدیهی بودن آن داشتید، میتوان به مستندات ارجاع داد هرچند دیدن زندگی روزمره مردم برای اثبات این ادعا کفایت میکند.
🔘پس کار ویژه حکومت چیست؟ برقراری نظم و عدالت. البته حکومتها به تناسب و کمابیش، نظم و عدالت را در ذیل منافع شخصی طبقه حاکم تعریف میکنند، ولی اگر این دو مفهوم را انتزاعی تعریف نکنیم و به وجه عملی آنها نیز عنایت داشته باشیم، به این نتیجه میرسیم که حکومتها تا زمانی که این دو مولفه را به طور نسبی تأمین کنند بقا مییابند. جزییات این دو مولفه نیز در حکومتهای عصر جدید از طریق اراده مردم و شهروندان در قوانین اساسی تعریف و تحدید میشوند.
🔘به طور کلی حکومتها فلسفه یا مبنای ثابت مشروعیت ندارند که از ازل تا ابد بر آن مبنا باشد، در هر دورهای براساس قاعدهای شکل گرفتهاند. اگر مطابق رویکرد آقای مصباح نگاه کنیم، بجز پیامبر (ص) و ۵ سال حکومت امام علی (ع) و اندکی حکومت امام حسن (ع)، و احتمالاً اکنون، هیچ حکومتی مشروعیت مورد نظر را نداشته و قادر به هدایت مردم هم نبوده است و به تعبیری حکومت ناصالح تلقی میشوند. تازه سرنوشت حکومت پیامبر و امام علی و امام حسن را هم دیدهایم.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۱%DB%B0-01-22
🔺سوم بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘یکی از نقدهای جدی به رویکرد آقای مصباح در باره حکومت، تأکید بر وجه رهبری مردم به سوی وضعیت آرمانی است. این رویکرد هیچ تناسبی با واقعیت ندارد. زیرا مسأله حکمرانی و قدرت، فارغ از بحثهای هدایتگری است، چون اصولاً هدایت با قدرت انجام نمیشود. همچنان که در طول تاریخ حکومتها، این نیروهای دیگر بودهاند که مردم را هدایت میکردند و نه حکومتها. اصولاً کار ویژه حکومتها هدایتگری نیست. اتفاقاً هنگامی که وارد این مقوله شوند، هدایتگری و اخلاق و دین و معنویت جملگی در مسیر نادرستی قرار خواهند گرفت. چه نمونهای بهتر از وضعیت امروز ایران که یک جامعه دینمدار از سال ۱۳۵۷ به این سو تبدیل به یک جامعه به نسبت لاییک و حتی در مواردی ضد دین و معنویت شده است. پیمایش های وزارت فرهنگ در مورد تحول رویکرد مردم به سکولاریسم این گزاره را اثبات میکند. پس اینها ادعا نیست، بدیهیات است، اگر ایرادی در بدیهی بودن آن داشتید، میتوان به مستندات ارجاع داد هرچند دیدن زندگی روزمره مردم برای اثبات این ادعا کفایت میکند.
🔘پس کار ویژه حکومت چیست؟ برقراری نظم و عدالت. البته حکومتها به تناسب و کمابیش، نظم و عدالت را در ذیل منافع شخصی طبقه حاکم تعریف میکنند، ولی اگر این دو مفهوم را انتزاعی تعریف نکنیم و به وجه عملی آنها نیز عنایت داشته باشیم، به این نتیجه میرسیم که حکومتها تا زمانی که این دو مولفه را به طور نسبی تأمین کنند بقا مییابند. جزییات این دو مولفه نیز در حکومتهای عصر جدید از طریق اراده مردم و شهروندان در قوانین اساسی تعریف و تحدید میشوند.
🔘به طور کلی حکومتها فلسفه یا مبنای ثابت مشروعیت ندارند که از ازل تا ابد بر آن مبنا باشد، در هر دورهای براساس قاعدهای شکل گرفتهاند. اگر مطابق رویکرد آقای مصباح نگاه کنیم، بجز پیامبر (ص) و ۵ سال حکومت امام علی (ع) و اندکی حکومت امام حسن (ع)، و احتمالاً اکنون، هیچ حکومتی مشروعیت مورد نظر را نداشته و قادر به هدایت مردم هم نبوده است و به تعبیری حکومت ناصالح تلقی میشوند. تازه سرنوشت حکومت پیامبر و امام علی و امام حسن را هم دیدهایم.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۱%DB%B0-01-22
Telegraph
نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۱۰
🔺سوم بهمن ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘یکی از نقدهای جدی به رویکرد آقای مصباح در باره حکومت، تأکید بر وجه رهبری مردم به سوی وضعیت آرمانی است. این رویکرد هیچ تناسبی با واقعیت ندارد. زیرا مسأله حکمرانی و قدرت، فارغ از بحثهای هدایتگری است، چون اصولاً هدایت با قدرت انجام…
🔴یا زنگی زنگ؛ یا رومی روم
🔺گفتگو با خبر آنلاین ۳ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔹آقای عبدی! برخی معتقدند که ایران سیگنال هایی برای مذاکره مستقیم با آمریکا فرستاده، ارزیابی شما چیست؟
🔘در ایران چه چیزی شفاف است که این یکی باشد؟ تازه همه چیز هم شفاف شود بعید است این مورد شفاف شود. ولی منطقا دلیلی برای پرهیز از مذاکره وجود ندارد هر چند نتیجهبخشی مذاکره را نمیتوان تضمین کرد.
🔹آیا رهبری مجوز مذاکره مستقیم با آمریکا را به دولت میدهند؟
🔘نمیدانم. در هر صورت ادامه چنین وضعی برای کشور ممکن نیست. یا زنگی زنگ، یا رومی روم. تداوم این وضع با آمدن و رفتن یک دولت تغییری نخواهد کرد مگر این که دولت جدید دنبال تغییر این وضعیت باشد کاری که دولت قبل نمیتوانست انجام دهد.
🔹با توجه به روی کار امدن ترامپ، آیا مذاکره با او شدنی هست؟ از یک سو، ترامپ زمانی می گفت ظرف یک هفته با ایران به توافق می رسد و از سمتی دیگر، از برجام خارج شد؟
🔘پاسخ به این پرسش نیازمند اطلاعات دقیق از انگیزههای طرف مقابل است که بعید میدانم در دسترس باشد. ایران میتواند گفتگو کند ولی به نتیجه نرسد. مثل مذاکرات ۸ ماه پیش حماس که به نتیجه نرسید ولی الان پذیرفتهاند. بدون آن مذاکرات بینتیجه، امروز ایدهای برای توافق وجود نداشت.
🔹سیاست دولت چهاردهم نشان میدهد به جای تمرکز بر روی شرق، به دنبال ارتباط با همه کشورهاست، این را چطور ارزیابی می کنید؟
🔘این سیاست کاملا درستی است. اصولا شرق و غرب را از ذهن بیرون ببریم باید با همه کشورها در چارچوب تامین منافع ملی همکاری کنیم.
🔹چقدر تندروها و مخالفان مذاکره با آمریکا ممکن است کارشکنی کنند؟
🔘آنها در هر چیزی که به تامین رفاه و آسایش مردم منجر شود با حداکثر توان کارشکنی خواهند کرد. دولت و آقای پزشکیان باید در تعامل با مقام رهبری و با افکار عمومی کار خود را پیش ببرد و تندروها را جا بگذارد.
🔹در هفته های اخیر بارها شاهد حملات آقای جلیلی و همفکرانش به بحث مذاکره با آمریکا بودیم، چقدر ممکن است دوباره ایجاد خلل کنند؟
🔘همانطور که گفتم بطور کلی تندروها دنبال جنگ هستند و به کمتر از آن رضایت نمیدهند. نانشان در تحریم و فقر مردم است.
🔹ممکن است دوباره برجام جدیدی شکل بگیرد؟
🔘نمیدانم چه خواهد شد. طبعا باید بسوی حل مسأله رفت و این شدنی است.
🔹پیش بینی می کنید اگر مذاکرات جدیدی شکل بگیرد، فرمانده دیپلماسی ایران چه کسی خواهد بود؟ ظریف یا عراقچی؟
🔘این موضوع اهمیت چندانی را ندارد. موضوع اصلی و مهم وجود و شکلگیری اراده حکومت برای ورود به این مسأله و حل آن در صورت امکان از طریق گفتگو است.
🔺گفتگو با خبر آنلاین ۳ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔹آقای عبدی! برخی معتقدند که ایران سیگنال هایی برای مذاکره مستقیم با آمریکا فرستاده، ارزیابی شما چیست؟
🔘در ایران چه چیزی شفاف است که این یکی باشد؟ تازه همه چیز هم شفاف شود بعید است این مورد شفاف شود. ولی منطقا دلیلی برای پرهیز از مذاکره وجود ندارد هر چند نتیجهبخشی مذاکره را نمیتوان تضمین کرد.
🔹آیا رهبری مجوز مذاکره مستقیم با آمریکا را به دولت میدهند؟
🔘نمیدانم. در هر صورت ادامه چنین وضعی برای کشور ممکن نیست. یا زنگی زنگ، یا رومی روم. تداوم این وضع با آمدن و رفتن یک دولت تغییری نخواهد کرد مگر این که دولت جدید دنبال تغییر این وضعیت باشد کاری که دولت قبل نمیتوانست انجام دهد.
🔹با توجه به روی کار امدن ترامپ، آیا مذاکره با او شدنی هست؟ از یک سو، ترامپ زمانی می گفت ظرف یک هفته با ایران به توافق می رسد و از سمتی دیگر، از برجام خارج شد؟
🔘پاسخ به این پرسش نیازمند اطلاعات دقیق از انگیزههای طرف مقابل است که بعید میدانم در دسترس باشد. ایران میتواند گفتگو کند ولی به نتیجه نرسد. مثل مذاکرات ۸ ماه پیش حماس که به نتیجه نرسید ولی الان پذیرفتهاند. بدون آن مذاکرات بینتیجه، امروز ایدهای برای توافق وجود نداشت.
🔹سیاست دولت چهاردهم نشان میدهد به جای تمرکز بر روی شرق، به دنبال ارتباط با همه کشورهاست، این را چطور ارزیابی می کنید؟
🔘این سیاست کاملا درستی است. اصولا شرق و غرب را از ذهن بیرون ببریم باید با همه کشورها در چارچوب تامین منافع ملی همکاری کنیم.
🔹چقدر تندروها و مخالفان مذاکره با آمریکا ممکن است کارشکنی کنند؟
🔘آنها در هر چیزی که به تامین رفاه و آسایش مردم منجر شود با حداکثر توان کارشکنی خواهند کرد. دولت و آقای پزشکیان باید در تعامل با مقام رهبری و با افکار عمومی کار خود را پیش ببرد و تندروها را جا بگذارد.
🔹در هفته های اخیر بارها شاهد حملات آقای جلیلی و همفکرانش به بحث مذاکره با آمریکا بودیم، چقدر ممکن است دوباره ایجاد خلل کنند؟
🔘همانطور که گفتم بطور کلی تندروها دنبال جنگ هستند و به کمتر از آن رضایت نمیدهند. نانشان در تحریم و فقر مردم است.
🔹ممکن است دوباره برجام جدیدی شکل بگیرد؟
🔘نمیدانم چه خواهد شد. طبعا باید بسوی حل مسأله رفت و این شدنی است.
🔹پیش بینی می کنید اگر مذاکرات جدیدی شکل بگیرد، فرمانده دیپلماسی ایران چه کسی خواهد بود؟ ظریف یا عراقچی؟
🔘این موضوع اهمیت چندانی را ندارد. موضوع اصلی و مهم وجود و شکلگیری اراده حکومت برای ورود به این مسأله و حل آن در صورت امکان از طریق گفتگو است.
Forwarded from هممیهن
پرسشهایی درباره حادثه بالگرد
سرمقاله هممیهن
04 بهمن 1403
🔹درباره اهمیت، نقش و کارکرد نظام قضایی در اصلاح امور جامعه، هر چه بگوییم؛ باز هم کم است. در واقع، این نهاد مهم نقش تعیینکننده در رفتار ما دارد. بهشرطی که عملکرد آن شفاف و بیطرفانه و مطابق قانون و عادلانه باشد. درغیراینصورت، همچنان باید ناامید از اصلاح رفتار و امور باشیم.
🔹در اینجا به تحلیل چند مورد از اظهارات سخنگوی محترم دستگاه قضایی میپردازیم تا اهمیت این ادعا روشن شود. سخنگوی قوه قضائیه دیروز در جریان کنفرانس خبری خود گفت: «تاکنون ادلهای که نشاندهنده اقدامات خرابکارانه یا تروریستی در جریان سقوط بالگرد مرحوم رئیسی باشد، به دست نیامده است.»
🔹همچنین، درباره آخرین حکم صادرشده برای امیرحسین مقصودلو(تتلو) گفت: «هنوز حکم قطعی برای او صادر نشده است.» از نظر رسانه فرقی نمیکند که یک بالگرد سقوط کرده یا ساقط شده است. مهم این است که بدانیم حقیقت چیست؟ برای این منظور، کارگزاران همه رسانهها باید در کشف این حقیقت از قدرت و امکانات برابری برخوردار باشند. آیا چنین است؟ پاسخ خلاصه، منفی است.
🔹تاکنون هیچکس به تبعات روایت رسمی از سقوط بالگرد نپرداخته است. همین امر موجب شد که روایت ضعیف و حاشیهای ساقط کردن بالگرد از سوی بیگانگان یا روایت خرابکاری رفتهرفته پررنگ شود. ابتدا بهصورت تلویحی مدعی شدند که بالگرد ساقط شده است و افرادی برای این ادعا زمینهسازی کردند. هرچند ستاد نیروهای مسلح دراینباره تذکر داد، ولی توجهی نکردند.
🔹تا اینکه دیروز دوباره معاون دفتر عقیدتی-سیاسی فرماندهی کلقوا اعلام کرد که «برخی کنشگران اعتراض کرده و بیانیههای رسمی ستادکل نیروهای مسلح درباره سقوط هلیکوپتر حامل شهید رئیسی را زیر سوال بردهاند. تأسفبارتر اینکه بعضی از این کنشگران ادعای انقلابیگری داشته و از موضع تبیینگری و روشنگری به شبههآفرینی و رد روایت ارائهشده از سوی دستگاههای رسمی میپردازند.»
🔹مشکل اینجاست که همه حق دارند درباره روایت رسمی تشکیک کنند؛ ولی این حق در عمل تبعیضآمیز است. یک گروه حق ندارد کوچکترین تشکیکی در این زمینه کند و گروه دوم، با بیپروایی و حتی بدون هیچ سندی در حال تشکیک است و مورد هیچ پیگردی هم قرار نمیگیرد؛ نهفقط در این مورد، بلکه در موارد دیگر هم مواجه با چنین وضعی هستیم.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
04 بهمن 1403
🔹درباره اهمیت، نقش و کارکرد نظام قضایی در اصلاح امور جامعه، هر چه بگوییم؛ باز هم کم است. در واقع، این نهاد مهم نقش تعیینکننده در رفتار ما دارد. بهشرطی که عملکرد آن شفاف و بیطرفانه و مطابق قانون و عادلانه باشد. درغیراینصورت، همچنان باید ناامید از اصلاح رفتار و امور باشیم.
🔹در اینجا به تحلیل چند مورد از اظهارات سخنگوی محترم دستگاه قضایی میپردازیم تا اهمیت این ادعا روشن شود. سخنگوی قوه قضائیه دیروز در جریان کنفرانس خبری خود گفت: «تاکنون ادلهای که نشاندهنده اقدامات خرابکارانه یا تروریستی در جریان سقوط بالگرد مرحوم رئیسی باشد، به دست نیامده است.»
🔹همچنین، درباره آخرین حکم صادرشده برای امیرحسین مقصودلو(تتلو) گفت: «هنوز حکم قطعی برای او صادر نشده است.» از نظر رسانه فرقی نمیکند که یک بالگرد سقوط کرده یا ساقط شده است. مهم این است که بدانیم حقیقت چیست؟ برای این منظور، کارگزاران همه رسانهها باید در کشف این حقیقت از قدرت و امکانات برابری برخوردار باشند. آیا چنین است؟ پاسخ خلاصه، منفی است.
🔹تاکنون هیچکس به تبعات روایت رسمی از سقوط بالگرد نپرداخته است. همین امر موجب شد که روایت ضعیف و حاشیهای ساقط کردن بالگرد از سوی بیگانگان یا روایت خرابکاری رفتهرفته پررنگ شود. ابتدا بهصورت تلویحی مدعی شدند که بالگرد ساقط شده است و افرادی برای این ادعا زمینهسازی کردند. هرچند ستاد نیروهای مسلح دراینباره تذکر داد، ولی توجهی نکردند.
🔹تا اینکه دیروز دوباره معاون دفتر عقیدتی-سیاسی فرماندهی کلقوا اعلام کرد که «برخی کنشگران اعتراض کرده و بیانیههای رسمی ستادکل نیروهای مسلح درباره سقوط هلیکوپتر حامل شهید رئیسی را زیر سوال بردهاند. تأسفبارتر اینکه بعضی از این کنشگران ادعای انقلابیگری داشته و از موضع تبیینگری و روشنگری به شبههآفرینی و رد روایت ارائهشده از سوی دستگاههای رسمی میپردازند.»
🔹مشکل اینجاست که همه حق دارند درباره روایت رسمی تشکیک کنند؛ ولی این حق در عمل تبعیضآمیز است. یک گروه حق ندارد کوچکترین تشکیکی در این زمینه کند و گروه دوم، با بیپروایی و حتی بدون هیچ سندی در حال تشکیک است و مورد هیچ پیگردی هم قرار نمیگیرد؛ نهفقط در این مورد، بلکه در موارد دیگر هم مواجه با چنین وضعی هستیم.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح(بخش پایانی)
🔺چهارم بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘نقدی که بر رویکرد آقای مصباح وارد است، قانون را در حکومت، امری فرعی میبینند. آن را به اراده حاکم (با همان شرایطی که گفته) تقلیل میدهند، در حالی که قانون محصول اراده ملت است. اگر هم قرار است قانون ناشی از خواست خدا باشد این باید از مجرای فهم و پذیرش مردم عبور کند، همان طور که در نظریه آقای مصباح اصل حکومت هم از همین مجرا تحقق مییابد. اصولا در اسلام چیزی به نام دستور خدا مثل آنچه در مسیحیت کاتولیک است، نداریم. آنچه که هست برداشتهای افراد و مجتهدین است از آنچه فکر میکنند که دستور خداوند است و لذا هیچ کس نمیتواند دیگران را به پیروی از برداشتهای خود مجبور کند.
🔘به علاوه فرض کنیم که فلسفه سیاسی ایشان را پذیرفتیم، حال اگر کسی اطمینان پیدا کند که حکم خداوند (چه برداشت وی از حکم یا حکومت مشابه و یا متفاوت با ایشان باشد) در حکومت جاری و ساری نیست، چه باید کند؟ آیا باید تبعیت کند؟ آیا ماجرای حکومت اسلامی و حاکم از طرف خدا، صفر و یک است؟ یعنی یا هست یا نیست؟ اگر چنین است که بحثی نمیماند، چون نتیجه از پیش معلوم است؛ ولی اگر صفر و یکی نیست، کجا باید علیه آن انتقاد یا حتی اقدام عملی و انتقادی کرد؟
🔘اگر کسی معتقد باشد که این حکومت اسلامی نیست، چون قوانین شرعی مثل بردهداری را اجرایی نمیکند، چه باید کرد؟ همانطور که آقای مصباح گفتهاند: ▪️"اسلام هيچگاه در صدد الغاي اينگونه بردهگيرى نبوده و نيست و اين موضع اسلام كاملاً قابل دفاع و توجيه عقلانى است. بنابراين، كوشش بسيارى از روشنفكران و نويسندگان غربزدة جهان اسلام كه اسلام را نافى و ناسخ هرگونه بردهدارى قلمداد ميكنند و آيات مربوط به بردگى و بردهدارى را ناظر به امرى موقت و گذرا ميدانند كه مختص صدر اسلام بوده تلاشى بيهوده است. اسلام بردگى را مطلقاً الغا نمىكند."(پایان نقل قول از آقای مصباح)▪️
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباحبخش-پایانی-01-22
🔺چهارم بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘نقدی که بر رویکرد آقای مصباح وارد است، قانون را در حکومت، امری فرعی میبینند. آن را به اراده حاکم (با همان شرایطی که گفته) تقلیل میدهند، در حالی که قانون محصول اراده ملت است. اگر هم قرار است قانون ناشی از خواست خدا باشد این باید از مجرای فهم و پذیرش مردم عبور کند، همان طور که در نظریه آقای مصباح اصل حکومت هم از همین مجرا تحقق مییابد. اصولا در اسلام چیزی به نام دستور خدا مثل آنچه در مسیحیت کاتولیک است، نداریم. آنچه که هست برداشتهای افراد و مجتهدین است از آنچه فکر میکنند که دستور خداوند است و لذا هیچ کس نمیتواند دیگران را به پیروی از برداشتهای خود مجبور کند.
🔘به علاوه فرض کنیم که فلسفه سیاسی ایشان را پذیرفتیم، حال اگر کسی اطمینان پیدا کند که حکم خداوند (چه برداشت وی از حکم یا حکومت مشابه و یا متفاوت با ایشان باشد) در حکومت جاری و ساری نیست، چه باید کند؟ آیا باید تبعیت کند؟ آیا ماجرای حکومت اسلامی و حاکم از طرف خدا، صفر و یک است؟ یعنی یا هست یا نیست؟ اگر چنین است که بحثی نمیماند، چون نتیجه از پیش معلوم است؛ ولی اگر صفر و یکی نیست، کجا باید علیه آن انتقاد یا حتی اقدام عملی و انتقادی کرد؟
🔘اگر کسی معتقد باشد که این حکومت اسلامی نیست، چون قوانین شرعی مثل بردهداری را اجرایی نمیکند، چه باید کرد؟ همانطور که آقای مصباح گفتهاند: ▪️"اسلام هيچگاه در صدد الغاي اينگونه بردهگيرى نبوده و نيست و اين موضع اسلام كاملاً قابل دفاع و توجيه عقلانى است. بنابراين، كوشش بسيارى از روشنفكران و نويسندگان غربزدة جهان اسلام كه اسلام را نافى و ناسخ هرگونه بردهدارى قلمداد ميكنند و آيات مربوط به بردگى و بردهدارى را ناظر به امرى موقت و گذرا ميدانند كه مختص صدر اسلام بوده تلاشى بيهوده است. اسلام بردگى را مطلقاً الغا نمىكند."(پایان نقل قول از آقای مصباح)▪️
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباحبخش-پایانی-01-22
Telegraph
نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح(بخش پایانی)
🔺چهارم بهمن ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘نقدی که بر رویکرد آقای مصباح وارد است، قانون را در حکومت، امری فرعی میبینند. آن را به اراده حاکم (با همان شرایطی که گفته) تقلیل میدهند، در حالی که قانون محصول اراده ملت است. اگر هم قرار است قانون ناشی از خواست خدا باشد این…
نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح.pdf
581.2 KB
🔴متن کامل نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح
عینیت_اجتماعی_ـ_بررسی_و_تحلیل_موج_چهارم_پیمایش_ملی_ارزشها_و_نگرشهای.pdf
1.3 MB
🔴متن کامل عینیت اجتماعی؛ بررسی و تحلیل موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان
عباس عبدی
زمستان ۱۴۰۳
عباس عبدی
زمستان ۱۴۰۳
Forwarded from روزنامه نوآوران
💢💢سیاست ویرانگری
✍ عباس عبدی
◽در هفته اول دی ماه و بلافاصله پس از رفع بسیار ناقص فیلترینگِ از واتساپ، جبهه پایداری نامه بسیاری تندی را خطاب به آقای پزشکیان منتشر کرد، که گویی متن آن از پیش آماده شده بود.
◽جالبترین بخش نامه خطاب به پزشکیان این است که مبادا درگیر مذاکرات بینتیجه با غرب و «مذاکره برای مذاکره» شوید و حل مشکلات مملکت را فراموش کنید. اتفاقاً تنها کسی که دنبال «مذاکره برای مذاکره» بود و نمایش میداد، رییس همین گروه پایداری است.
◽اگر نامزد این رویکرد رییس جمهور میشد، طبعأ تا کنون وارد جنگ شده بود. بنابر این انتخابات تیرماه و مشارکت و رای به پزشکیان را فقط میتوان از این زاویه نقد و تخطئه کرد که چرا مانع از جنگ شده است؟
ادامه مطلب در نوآوران آنلاین
✳️@NoavaranOnline
✍ عباس عبدی
◽در هفته اول دی ماه و بلافاصله پس از رفع بسیار ناقص فیلترینگِ از واتساپ، جبهه پایداری نامه بسیاری تندی را خطاب به آقای پزشکیان منتشر کرد، که گویی متن آن از پیش آماده شده بود.
◽جالبترین بخش نامه خطاب به پزشکیان این است که مبادا درگیر مذاکرات بینتیجه با غرب و «مذاکره برای مذاکره» شوید و حل مشکلات مملکت را فراموش کنید. اتفاقاً تنها کسی که دنبال «مذاکره برای مذاکره» بود و نمایش میداد، رییس همین گروه پایداری است.
◽اگر نامزد این رویکرد رییس جمهور میشد، طبعأ تا کنون وارد جنگ شده بود. بنابر این انتخابات تیرماه و مشارکت و رای به پزشکیان را فقط میتوان از این زاویه نقد و تخطئه کرد که چرا مانع از جنگ شده است؟
ادامه مطلب در نوآوران آنلاین
✳️@NoavaranOnline
🔴دُم مار
🔺اعتماد ۶ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘دو اتفاق بسیار مهم دوره آقای رییسی، اعتراضات ۱۴۰۱ و فساد ۳٫۷ میلیارد دلاری چای دبش بود. به نظر میرسد که فساد چای دبش در مقایسه با اعتراضات، خیلی غیر منتظرهتر بود. با توجه به اقداماتی که در تابستان آن سال در مواجهه با پوشش زنان کرده بودند، آن را قابل پیشبینی مینمود، ولی فساد مذکور در ذهن نمیگنجید.
🔘اول به این دلیل که اقتصاد ایران و ارزهای دولتی در یک تنگنای عجیبی قرار داشت، پس دستور پرداخت ارز باید خیلی سختگیرانه میبود. برای نمونه یکی از مهمترین برنامههای آن دولت که منابع بزرگ مالی کشور را صرف آن کردند، سیاست فرزندآوری بود. اجرای این برنامه مستلزم تأمین احتیاجات نوزادان از جمله شیر خشک بود. ولی در مقطعی از آن دولت، شیر خشک کمیاب شد، چون ۶۰ میلیون دلار ارز برای واردات آن تخصیص نیافته بود. در چنین فضایی نه ۲ و ۳ برابر بلکه ۶۲ برابر این رقم را برای واردات چای و ماشینآلات آن اختصاص دادند که باور کردنی نیست. آن هم وارداتی متقلبانه که در عمل چیز مهمی وارد نمیشود.
🔘دوم؛ آقای رییسی برای رسیدن به پاستور برنامه مبارزه با فسادی را در قوه قضاییه آغاز کرده بود که در قالب دادگاههای ویژه مبارزه با فساد اقتصادی و فراتر از قوانین جاری عمل کردند و چند نفر را با سر و صدای فراوان اعدام نمودند و بقیه را به زندانهای طولانیمدت محکوم کردند، البته بعداً و در رسیدگیهای دقیق و قانونی تعدادی از این احکام نقض شدند. بنابراین تصور میرفت که چنین شخصی در دولت خود ریشههای فساد را نیز خشک کند، نه آنکه بزرگترین فساد اقتصادی را در همان ابتدای دولت شاهد باشیم. در دوره ریاست قضایی رییسی کلی افراد اعدام و زندان شدند ولی نوبت مدیریت خودش که شد زیر دستان و حتی وزیرش، تره هم برای امکان اعدام شدن خرد نکردند. گویی آن اعدامها و زندانها هیچ تأثیر بازداندهای در وقوع این فساد نداشته است.
🔘سوم؛ در تحقق این فساد بالاترین مقام وزارتخانه نیز با اتهام مواجه شده است و پس از دولت احمدینژاد که مقامات بالای آن متهم به فساد و محکوم شدند، این رخدادی غیر منتظره بود که در سطح وزیر جزو پرونده باشند و حتی در مدت کوتاه وزارتش برای دومین بار متهم شود که اولی را هم محکوم و زندانی شد. حداقل میتوانستند یک وزیر خوب و مبرا از ارتکاب جرم انتخاب کنند.
https://telegra.ph/دم-مار-01-24
🔺اعتماد ۶ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘دو اتفاق بسیار مهم دوره آقای رییسی، اعتراضات ۱۴۰۱ و فساد ۳٫۷ میلیارد دلاری چای دبش بود. به نظر میرسد که فساد چای دبش در مقایسه با اعتراضات، خیلی غیر منتظرهتر بود. با توجه به اقداماتی که در تابستان آن سال در مواجهه با پوشش زنان کرده بودند، آن را قابل پیشبینی مینمود، ولی فساد مذکور در ذهن نمیگنجید.
🔘اول به این دلیل که اقتصاد ایران و ارزهای دولتی در یک تنگنای عجیبی قرار داشت، پس دستور پرداخت ارز باید خیلی سختگیرانه میبود. برای نمونه یکی از مهمترین برنامههای آن دولت که منابع بزرگ مالی کشور را صرف آن کردند، سیاست فرزندآوری بود. اجرای این برنامه مستلزم تأمین احتیاجات نوزادان از جمله شیر خشک بود. ولی در مقطعی از آن دولت، شیر خشک کمیاب شد، چون ۶۰ میلیون دلار ارز برای واردات آن تخصیص نیافته بود. در چنین فضایی نه ۲ و ۳ برابر بلکه ۶۲ برابر این رقم را برای واردات چای و ماشینآلات آن اختصاص دادند که باور کردنی نیست. آن هم وارداتی متقلبانه که در عمل چیز مهمی وارد نمیشود.
🔘دوم؛ آقای رییسی برای رسیدن به پاستور برنامه مبارزه با فسادی را در قوه قضاییه آغاز کرده بود که در قالب دادگاههای ویژه مبارزه با فساد اقتصادی و فراتر از قوانین جاری عمل کردند و چند نفر را با سر و صدای فراوان اعدام نمودند و بقیه را به زندانهای طولانیمدت محکوم کردند، البته بعداً و در رسیدگیهای دقیق و قانونی تعدادی از این احکام نقض شدند. بنابراین تصور میرفت که چنین شخصی در دولت خود ریشههای فساد را نیز خشک کند، نه آنکه بزرگترین فساد اقتصادی را در همان ابتدای دولت شاهد باشیم. در دوره ریاست قضایی رییسی کلی افراد اعدام و زندان شدند ولی نوبت مدیریت خودش که شد زیر دستان و حتی وزیرش، تره هم برای امکان اعدام شدن خرد نکردند. گویی آن اعدامها و زندانها هیچ تأثیر بازداندهای در وقوع این فساد نداشته است.
🔘سوم؛ در تحقق این فساد بالاترین مقام وزارتخانه نیز با اتهام مواجه شده است و پس از دولت احمدینژاد که مقامات بالای آن متهم به فساد و محکوم شدند، این رخدادی غیر منتظره بود که در سطح وزیر جزو پرونده باشند و حتی در مدت کوتاه وزارتش برای دومین بار متهم شود که اولی را هم محکوم و زندانی شد. حداقل میتوانستند یک وزیر خوب و مبرا از ارتکاب جرم انتخاب کنند.
https://telegra.ph/دم-مار-01-24
Telegraph
دُم مار
🔺اعتماد ۶ بهمن ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘دو اتفاق بسیار مهم دوره آقای رییسی، اعتراضات ۱۴۰۱ و فساد ۳٫۷ میلیارد دلاری چای دبش بود. به نظر میرسد که فساد چای دبش در مقایسه با اعتراضات، خیلی غیر منتظرهتر بود. با توجه به اقداماتی که در تابستان آن سال در مواجهه با پوشش…
Forwarded from هممیهن
مسئله گفتوگو این بار در نمازجمعه
سرمقاله هممیهن
06 بهمن 1403
🔹باز هم جمعه شد و باید نقدی به سخنان برخی از ائمه محترم جمعه نوشت. سخنانی که در جامعه بازتاب مطلوبی ندارد و آقایان نیز هیچ کوششی برای سنجش میزان مخالفت یا موافقت مردم با مواضع و گزارههای خود نمیکنند. کافی است مراجعهای به نظرسنجیهای معتبر کنند تا ببینند که رفع تحریم برای مردم چقدر اهمیت دارد و جالبتر اینکه تا چه اندازه نسبت به حل آن نیز ناامیدتر از سایر مشکلات هستند و طبیعی است که یکی از علتهای ناامیدی نیز همین مخالفتهای فاقد منطق و استدلال در انجام گفتوگوست.
🔹آقایان بهجای آنکه از گفتوگو استقبال کنند و فقط بر هدف آنکه تامین منافع مردم است تاکید نمایند، کلیت اصل گفتوگو را نفی میکنند. استدلالهای تعجبآوری دارند از جمله اینکه: «مذاکره با آمریکا برخلاف نظر رهبری است.» خُب اگر چنین باشد بهطور طبیعی از مجاری موجود به دستاندرکاران خواهند گفت و دیگر، نیازی به ابراز برداشتهایی از آقایان نیست. شما بهتر است سود و زیان یا مهمتر از آن اهداف هر گفتوگوی احتمالی را شرح دهید.
🔹یا میگویند که: «آمریکا آدمبشو نیست.» مگر مذاکره را برای آدم کردن طرف مقابل انجام میدهند؟ مگر صدام آدم بود یا شده بود که با او توافق آتشبس کردیم؟ مگر اکنون که حماس گفتوگو و توافق کرده؛ طرف مقابلش آدم شده است؟
🔹جالبتر از همه پیشگویی یکی از آقایان است که: «روزی در نمازجمعه جشن شکست آمریکا را خواهیم گرفت.» مگر در حال جنگ با آن هستید؟ مسئله امروز مردم شکست دادن این و آن نیست. بلکه حل مسائل جاری و رفع تنگناهای زندگی و روزمره خودشان است. اگر مردم فکر میکردند که این کار با جنگ و تقابل و فرار از گفتوگو حل میشود، در این صورت میآمدند و به نامزد مورد حمایت شما رای میدادند.
🔹حالا که نیمی از مردم پای صندوق نیامدند و اکثریت کسانی هم که آمدند، خلاف آن نامزد رای دادند؛ معلوم است که چنین برداشتی ندارند. پس باید پذیرفت که بیگانه از انتظارات و تحلیلهای مردم هستید.
🔹نکته مهم در خطبههای نمازجمعه اینکه همه امامان جمعه باید بر سیاستهای کلی حکومت تاکید کنند و الا مواضع اعلامی آنان متفاوت میشود و این، خلاف منطق نمازجمعه است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
06 بهمن 1403
🔹باز هم جمعه شد و باید نقدی به سخنان برخی از ائمه محترم جمعه نوشت. سخنانی که در جامعه بازتاب مطلوبی ندارد و آقایان نیز هیچ کوششی برای سنجش میزان مخالفت یا موافقت مردم با مواضع و گزارههای خود نمیکنند. کافی است مراجعهای به نظرسنجیهای معتبر کنند تا ببینند که رفع تحریم برای مردم چقدر اهمیت دارد و جالبتر اینکه تا چه اندازه نسبت به حل آن نیز ناامیدتر از سایر مشکلات هستند و طبیعی است که یکی از علتهای ناامیدی نیز همین مخالفتهای فاقد منطق و استدلال در انجام گفتوگوست.
🔹آقایان بهجای آنکه از گفتوگو استقبال کنند و فقط بر هدف آنکه تامین منافع مردم است تاکید نمایند، کلیت اصل گفتوگو را نفی میکنند. استدلالهای تعجبآوری دارند از جمله اینکه: «مذاکره با آمریکا برخلاف نظر رهبری است.» خُب اگر چنین باشد بهطور طبیعی از مجاری موجود به دستاندرکاران خواهند گفت و دیگر، نیازی به ابراز برداشتهایی از آقایان نیست. شما بهتر است سود و زیان یا مهمتر از آن اهداف هر گفتوگوی احتمالی را شرح دهید.
🔹یا میگویند که: «آمریکا آدمبشو نیست.» مگر مذاکره را برای آدم کردن طرف مقابل انجام میدهند؟ مگر صدام آدم بود یا شده بود که با او توافق آتشبس کردیم؟ مگر اکنون که حماس گفتوگو و توافق کرده؛ طرف مقابلش آدم شده است؟
🔹جالبتر از همه پیشگویی یکی از آقایان است که: «روزی در نمازجمعه جشن شکست آمریکا را خواهیم گرفت.» مگر در حال جنگ با آن هستید؟ مسئله امروز مردم شکست دادن این و آن نیست. بلکه حل مسائل جاری و رفع تنگناهای زندگی و روزمره خودشان است. اگر مردم فکر میکردند که این کار با جنگ و تقابل و فرار از گفتوگو حل میشود، در این صورت میآمدند و به نامزد مورد حمایت شما رای میدادند.
🔹حالا که نیمی از مردم پای صندوق نیامدند و اکثریت کسانی هم که آمدند، خلاف آن نامزد رای دادند؛ معلوم است که چنین برداشتی ندارند. پس باید پذیرفت که بیگانه از انتظارات و تحلیلهای مردم هستید.
🔹نکته مهم در خطبههای نمازجمعه اینکه همه امامان جمعه باید بر سیاستهای کلی حکومت تاکید کنند و الا مواضع اعلامی آنان متفاوت میشود و این، خلاف منطق نمازجمعه است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from هممیهن
سیاست و عقلانیت
سرمقاله هممیهن
07 بهمن 1403
🔹اگر دو نیروی کوچک و مساوی همسو باشند یکدیگر را تقویت میکنند و به نیروی بزرگتر و دوبرابری تبدیل میشوند. اگر دو یا چند نیروی بسیار بزرگ و مساوی در جهات مخالف یکدیگر عمل کنند، برآیند آنها تبدیل به صفر میشود. حالت دوم، بازتابی از وضعیت سیاسی جامعه ایران است که نیروهای سیاسی در جهت تقابل حرکت میکنند.
🔹از سوی دیگر، همیشه بهعنوان یک قاعده گفته میشود که برخی از ساختارها برای حفظ وحدت و انسجام داخلی خود سعی میکنند دشمن خارجی را بزرگ کنند و اگر دشمن هم ندارند، آن را بیافرینند تا اتحاد داخلی خود را حفظ و تقویت نمایند.
🔹ظاهراً از این نظر هم، در موقعیت متفاوتی هستیم و درحالیکه در برابر بیشترین فشارهای خارجی قرار داریم، عدهای هم در داخل ساز مخالفت میزنند و دنبال بازداشت مسئولین هستند و تجمع و راهپیمایی غیرقانونی راه میاندازند.
🔹البته، آن اندازه هم جرأت ندارند که حق مشابهی را برای دیگران به رسمیت بشناسند و در نتیجه، برای خودشان میبُرند و میدوزند و گمان میکنند زیاد هستند و حرف حقی دارند. همه اینها برای رسیدن به قدرت و بدبخت کردن مردم است.
🔹کارشان بهجایی رسیده که برای دستگاه قضایی هم وظیفه تعیین میکنند و دستور بازداشت میدهند. اگر قرار به عدالت بود؛ تا حالا اغلب این نیروها در برابر اقدامات زیانبار خود باید پاسخگو میشدند.
🔹ترس تندروها از چیست؟ در یک کلام از «متعارف شدن وضعیت کشور» بهویژه در روابط خارجی میترسند و اینکه اگر مردم و کشور از زیر بار فشارها و تحریمهای بناحق جهانی خارج شوند و روند توسعه اقتصادی در مسیر عادی قرار گیرد؛ دیگر هیچ جایی برای تندروها باقی نخواهد ماند.
🔹چنین رفتاری «سیاست» نام ندارد.سیاستورزی اوج عقلانیت جمعی در جامعه انسانی است. بنابراین، باید با چشمانی باز و گفتوگوی انتقادی راه مناسب را انتخاب کرد، راهی که متضمن تامین منافع همه مردم و نهفقط اندک افراد غیرمسئول باشد.
🔹تندروها بهتر است که بدانند اکنون امکانات کشور چون گذشته امکان بلندپروازیهای آنچنانی را در دولت اول اصولگرایان نمیدهد و مردم نیز دیگر فریب آن کارها را نخواهند خورد.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
07 بهمن 1403
🔹اگر دو نیروی کوچک و مساوی همسو باشند یکدیگر را تقویت میکنند و به نیروی بزرگتر و دوبرابری تبدیل میشوند. اگر دو یا چند نیروی بسیار بزرگ و مساوی در جهات مخالف یکدیگر عمل کنند، برآیند آنها تبدیل به صفر میشود. حالت دوم، بازتابی از وضعیت سیاسی جامعه ایران است که نیروهای سیاسی در جهت تقابل حرکت میکنند.
🔹از سوی دیگر، همیشه بهعنوان یک قاعده گفته میشود که برخی از ساختارها برای حفظ وحدت و انسجام داخلی خود سعی میکنند دشمن خارجی را بزرگ کنند و اگر دشمن هم ندارند، آن را بیافرینند تا اتحاد داخلی خود را حفظ و تقویت نمایند.
🔹ظاهراً از این نظر هم، در موقعیت متفاوتی هستیم و درحالیکه در برابر بیشترین فشارهای خارجی قرار داریم، عدهای هم در داخل ساز مخالفت میزنند و دنبال بازداشت مسئولین هستند و تجمع و راهپیمایی غیرقانونی راه میاندازند.
🔹البته، آن اندازه هم جرأت ندارند که حق مشابهی را برای دیگران به رسمیت بشناسند و در نتیجه، برای خودشان میبُرند و میدوزند و گمان میکنند زیاد هستند و حرف حقی دارند. همه اینها برای رسیدن به قدرت و بدبخت کردن مردم است.
🔹کارشان بهجایی رسیده که برای دستگاه قضایی هم وظیفه تعیین میکنند و دستور بازداشت میدهند. اگر قرار به عدالت بود؛ تا حالا اغلب این نیروها در برابر اقدامات زیانبار خود باید پاسخگو میشدند.
🔹ترس تندروها از چیست؟ در یک کلام از «متعارف شدن وضعیت کشور» بهویژه در روابط خارجی میترسند و اینکه اگر مردم و کشور از زیر بار فشارها و تحریمهای بناحق جهانی خارج شوند و روند توسعه اقتصادی در مسیر عادی قرار گیرد؛ دیگر هیچ جایی برای تندروها باقی نخواهد ماند.
🔹چنین رفتاری «سیاست» نام ندارد.سیاستورزی اوج عقلانیت جمعی در جامعه انسانی است. بنابراین، باید با چشمانی باز و گفتوگوی انتقادی راه مناسب را انتخاب کرد، راهی که متضمن تامین منافع همه مردم و نهفقط اندک افراد غیرمسئول باشد.
🔹تندروها بهتر است که بدانند اکنون امکانات کشور چون گذشته امکان بلندپروازیهای آنچنانی را در دولت اول اصولگرایان نمیدهد و مردم نیز دیگر فریب آن کارها را نخواهند خورد.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
🔘شبیهسازی تلخ
▪️برداشت پوپولیستی بودن ساختن دیوار مدرسه از سوی پزشکیان
🔺اعتماد ۸ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘مشارکت عملی آقای پزشکیان در ساختن دیوارهای یک مدرسه بازتابهای گوناگونی داشت و اغلب منفی بود، از این رو بخشهای رسانهای مرتبط با دولت کوشیدند که در دفاع از آن اقدام کنند. البته فضای رسانهای، با این گونه رفتارها مخالف است، بویژه که هیچ خلاقیت و نوآوری در این اقدام دیده نمیشد. علت مخالفت نیز روشن است مردم مار گزیده هستند که از ریسمان سیاه و سفید میترسند. سابقهای که از احمدینژاد دارند، بسیار تأثرآور است و شبیهسازی با اقدامات او میتواند یادآور خاطرههای تلخ باشند. البته نگاه و برداشت در فضای رسانهای لزوماً مشابه نگاه اکثریت مردم نیست ولی در هر حال خیلی مهم است. برای فهم نگاه همه مردم باید نظرسنجی کرد. در این یادداشت میخواهم این رفتار آقای پزشکیان را تحلیل و درک کنم.
🔘اول اینکه مسأله آموزش و فقر آموزشی بویژه در غیاب ساختمانها و فضای آموزشی ِ مناسب یکی از دغدغه بسیار مهم و درستی است. آموزش و بیعدالتی آموزشی باید دغدغه همه ما باشد، بویژه آموزش ابتدایی و متوسطه. از سوی دیگر وی راهحل آن را در کار جهادی و حتی بدون بودجه دولتی جستجو میکند، تجربهای که پیشتر و در گذشته در حوزه خانههای بهداشت و نیز مدارس داشته است. تأکید پزشکیان بر دو حوزه آموزش و بهداشت و بهرهمندی مردم از حداقلی از امکانات این دو بخش، سیاست خوب و کاملاً قابل دفاعی است. بنابراین ساخت مدرسه در مناطقی که کودکان و نوجوانان دسترسی به آن ندارند میتواند و باید سیاست دارای فوریت تلقی شود.
🔘همچنین به نظر من پزشکیان یک سیاستمدار پوپولیست و عوامفریب نیست. علت هم روشن است. او در قید این صندلی نیست. نیازی برای فریب دادن آگاهانه مردم ندارد. این برخلاف سیاستمدارانی است که به هر طریقی میخواهند به قدرت برسند و در آنجا بمانند و در نتیجه مردم را فریب میدهند. رفتار او را در انتخابات ببینید، هیچ وعده پوپولیستی نداد. نه وعده سالی یک میلیون شغل، نه ساختن یک میلیون خانه، و نه وعده تکرقمی کردن تورم، و نه وعده آوردن نفت به سر سفره مردم را داد.
https://telegra.ph/شبیه%E2%80%8Cسازی-تلخ-01-26
▪️برداشت پوپولیستی بودن ساختن دیوار مدرسه از سوی پزشکیان
🔺اعتماد ۸ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘مشارکت عملی آقای پزشکیان در ساختن دیوارهای یک مدرسه بازتابهای گوناگونی داشت و اغلب منفی بود، از این رو بخشهای رسانهای مرتبط با دولت کوشیدند که در دفاع از آن اقدام کنند. البته فضای رسانهای، با این گونه رفتارها مخالف است، بویژه که هیچ خلاقیت و نوآوری در این اقدام دیده نمیشد. علت مخالفت نیز روشن است مردم مار گزیده هستند که از ریسمان سیاه و سفید میترسند. سابقهای که از احمدینژاد دارند، بسیار تأثرآور است و شبیهسازی با اقدامات او میتواند یادآور خاطرههای تلخ باشند. البته نگاه و برداشت در فضای رسانهای لزوماً مشابه نگاه اکثریت مردم نیست ولی در هر حال خیلی مهم است. برای فهم نگاه همه مردم باید نظرسنجی کرد. در این یادداشت میخواهم این رفتار آقای پزشکیان را تحلیل و درک کنم.
🔘اول اینکه مسأله آموزش و فقر آموزشی بویژه در غیاب ساختمانها و فضای آموزشی ِ مناسب یکی از دغدغه بسیار مهم و درستی است. آموزش و بیعدالتی آموزشی باید دغدغه همه ما باشد، بویژه آموزش ابتدایی و متوسطه. از سوی دیگر وی راهحل آن را در کار جهادی و حتی بدون بودجه دولتی جستجو میکند، تجربهای که پیشتر و در گذشته در حوزه خانههای بهداشت و نیز مدارس داشته است. تأکید پزشکیان بر دو حوزه آموزش و بهداشت و بهرهمندی مردم از حداقلی از امکانات این دو بخش، سیاست خوب و کاملاً قابل دفاعی است. بنابراین ساخت مدرسه در مناطقی که کودکان و نوجوانان دسترسی به آن ندارند میتواند و باید سیاست دارای فوریت تلقی شود.
🔘همچنین به نظر من پزشکیان یک سیاستمدار پوپولیست و عوامفریب نیست. علت هم روشن است. او در قید این صندلی نیست. نیازی برای فریب دادن آگاهانه مردم ندارد. این برخلاف سیاستمدارانی است که به هر طریقی میخواهند به قدرت برسند و در آنجا بمانند و در نتیجه مردم را فریب میدهند. رفتار او را در انتخابات ببینید، هیچ وعده پوپولیستی نداد. نه وعده سالی یک میلیون شغل، نه ساختن یک میلیون خانه، و نه وعده تکرقمی کردن تورم، و نه وعده آوردن نفت به سر سفره مردم را داد.
https://telegra.ph/شبیه%E2%80%8Cسازی-تلخ-01-26
Telegraph
شبیهسازی تلخ
▪️برداشت پوپولیستی بودن ساختن دیوار مدرسه از سوی پزشکیان 🔺اعتماد ۸ بهمن ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘مشارکت عملی آقای پزشکیان در ساختن دیوارهای یک مدرسه بازتابهای گوناگونی داشت و اغلب منفی بود، از این رو بخشهای رسانهای مرتبط با دولت کوشیدند که در دفاع از آن اقدام…
🔴کیهان دسترسی دارد، منتشر کند
🔘کیهان که دسترسی دارد پس لیست همه متهمین این پرونده و تاریخ دقیق پرداختها و دستورهای مقامات بالادستی در وزارت جهاد و صنعت و بانک مرکزی و جاهای دیگر را برای پرداختهای ارز بدون اخذ ضمانت را منتشر کند. البته با مبلغ زیرمیزی آنها.
🔘ضمنا آقای وزیر جهاد دولت رییسی در جریان فساد عجیب نهادههای دامی حکم محکومیت قطعی زندان گرفت و البته کیهان آن را نادیده میگیرد. صدای برکناری وی را هم در نیاوردند.
🔘بعلاوه همه دستاندرکاران فساد را از هر تیره و طایفهای که هستند خیلی شفاف و علنی محاکمه کنند چی بهتر از این است؟
🔘فراموش نکنید که در ابتدای ماجرای چای دبش برخی دولتیها راه افتادن که ماله کشی کنند و وزیر خود را نجات دهند.
🔘اگر این جرم به دولت قبل مربوط میشد کیهان شبانه روز آن را در بوق میکرد.
🔘تازه دولت قبل روی موج دادگاههای ویژه و با محاکمه و اعدام سلطان سکه و سلطان و... روی کار آمد ولی در اولین گام از درون خودش امپراطور چای بیرون آمد که سلطانهای قبلی جلوی او در حد دربان بارگاه محسوب میشدند.
🔘کیهان که دسترسی دارد پس لیست همه متهمین این پرونده و تاریخ دقیق پرداختها و دستورهای مقامات بالادستی در وزارت جهاد و صنعت و بانک مرکزی و جاهای دیگر را برای پرداختهای ارز بدون اخذ ضمانت را منتشر کند. البته با مبلغ زیرمیزی آنها.
🔘ضمنا آقای وزیر جهاد دولت رییسی در جریان فساد عجیب نهادههای دامی حکم محکومیت قطعی زندان گرفت و البته کیهان آن را نادیده میگیرد. صدای برکناری وی را هم در نیاوردند.
🔘بعلاوه همه دستاندرکاران فساد را از هر تیره و طایفهای که هستند خیلی شفاف و علنی محاکمه کنند چی بهتر از این است؟
🔘فراموش نکنید که در ابتدای ماجرای چای دبش برخی دولتیها راه افتادن که ماله کشی کنند و وزیر خود را نجات دهند.
🔘اگر این جرم به دولت قبل مربوط میشد کیهان شبانه روز آن را در بوق میکرد.
🔘تازه دولت قبل روی موج دادگاههای ویژه و با محاکمه و اعدام سلطان سکه و سلطان و... روی کار آمد ولی در اولین گام از درون خودش امپراطور چای بیرون آمد که سلطانهای قبلی جلوی او در حد دربان بارگاه محسوب میشدند.