Telegram Web Link
🔴 آش شور مصوبه حجاب

🔺دوم فروردین ۱۴۰۴

🔘پیامک زیر را از سرشماره ۰۲۱۷۰۰۰۷۸۵۴ دریافت کردم. «جهت ثبت در تاریخ؛ قانون حجاب باید ابلاغ شود. عدم اجرا گردن دولت» متاسفانه افرادی که پول ملت را صرف تولید و ارسال این پیام‌ها می‌کنند و حقوق هم می‌گیرند، توجه ندارند که؛ ابلاغ این مصوبه به عهده رییس مجلس و اجرای کیفری آن به عهده دستگاه قضایی است و هیچکدام به دولت ربطی ندارد گرچه دولت بحق مخالف ابلاغ آن بوده و هست. بعلاوه همین الان برای حجاب قانون هست نیازی به ابلاغ این مصوبه جدید و خلاف امنیت نیست. باید بپرسید که قانون موجود چرا اجرا نمی‌شود؟ مطابق تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵: «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر می‌شوند، به حبس از 10 روز تا 2 ماه و یا 50 تا 500 هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.»

🔘خوب اگر جرات دارید پیگیر اجرای همین قانون باشید. مبنای آن هم حجاب شرعی و نه پوشش عرفی است. در حالی که مصوبه اخیری که دنبال ابلاغ آن هستید هیچ ربطی به حجاب شرعی ندارد. مطابق توضیحات یکی از بانیان اصلی این مصوبه در یک گفتگوی تصویری، فقط کافیه تاپ نپوشند و یک شالی، لچکی چیزی روی سر انداخته شود.

🔘آش این قانون آن‌قدر شور است که صدای خودشان هم درآمده است و سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس معتقد است که: «قانون حجاب قابلیت اجرا ندارد. با توجه به اینکه حوزه فرهنگ در افکار ما شکل می‌‌گیرد، حق نداریم با جزا و کیفر در این حوزه فعالیت کنیم در حالی که در قانون حجاب و عفاف، نه تنها این نگاه(جزایی و کیفری) وجود دارد بلکه شدت آن را هم بالا برده‌اند. به نظرم قانون حجاب و عفاف با این حجم از مشکلات، سرنوشت قانون ماهواره را پیدا کرده و منزوی و مطرود می‌شود. این قانون چنان نواقص جدی دارد که در مقام یک حقوقدان و فردی که در دستگاه قضا کار کرده، ادعا می کنم که قابلیت اجرا ندارد و نباید بر یک اشتباه پافشاری کرد.»
🔴 نتیجه‌گیری درست مهاجری

🔺سوم فروردین ۱۴۰۴

🔘با پایان حصر آقای کروبی، فرصتی پیش آمد تا نگاهی دوباره به اتفاقات سال ۸۸ شود. اتفاقی که بدون تردید نقطه عطف تاریخی بود، به نحوی که پس از آن اوضاع کشور و سیاست مثل گذشته نشد که نشد. گرچه بهتر نمی‌شد، ولی با نهایت تأسف رو به قهقرا رفت. به همین مناسبت آقای محمد مهاجری روزنامه‌نگار خوش ذوق و صریح القلم و مسئول و با هشتگ ابداعی «ماـاصولگرایان» که شفاف‌تر از هر نویسنده دیگرای به نقد سیاست‌ورزی جناح متبوع خود می‌پردازد، یادداشتی را با عنوان «رفع حصر از کروبی، حصر برای احمدی‌نژاد» به بازخوانی اتفاقات آن سال پرداخت و آن را در کانال تلگرامی خود منتشر کرد.

🔘بطور خلاصه وی ماجرا را از انتخابات سال ۸۴ آغاز می‌کند و احمدی‌نژاد را ناشناخته‌ترین نامزد از ۷ نامزد موجود آن دوره می‌داند که مورد حمایت تندروهای اصولگرا قرار گرفت، و دو جناح اصلی با این تحلیل که هاشمی شانسی ندارد انتخابات را منهای او تعریف کردند و رقابت را میان گروه و یا درون جناح خودشان تعریف کردند بویژه اصلاح‌طلبان که معین را برنده قطعی می‌دانستند. در حالی که اگر معین و کروبی ائتلاف می‌کردند حتی اگر به دور دوم می‌رفتند با هاشمی رقابت می‌کردند و بازی به احمدی‌نژاد نمی‌رسید.

🔘احمدی‌نژاد با افکار عمومی و طبقات پایین بازی کرد و با جلب حمایت روحانیون رای آورد و خود را نماینده اصیل جریان انقلابی جا زد و چنین جا انداخت که اگر در سال ۸۸ رای نیاورد به منزله سقوط نظام و انقلاب است و از این طریق از جریان اصولگرا و‌ حکومت سهم‌خواهی و باجگیری کرد. در حالی که افراد زیادی از این جریان او را ناصالح می‌دانستند ولی در آن فضای دو قطبی جرات واقع‌گویی را نداشتند.

🔘در نهایت انتخابات ۸۸ فقط یک برنده داشت و آن احمدی‌نژاد بود. و اصلاح‌طلبان و نظام هر دو باختند. در پایان نتیجه گرفته که احمدی‌نژاد اکنون و پس از ۱۶ سال حتی نزد تندروهای اصولگرا به زشتی شناخته می‌شود و در واقعیت او در حصر است و حصرکنندگان کروبی و موسوی از این کار باری نبستند.(پایان تحلیل مهاجری)

🔘گرچه تحلیل من از انتخابات ۸۴ و ۸۸ قدری متفاوت است ولی با نتیجه‌گیری کلی آقای مهاجری موافقم که هر دو طرف بازی یعنی جریان اصلاحات و حکومت بازنده اصلی بودند و کلا کشور شکست خورد. علت انتخاب او در دور اول سال ۸۴ قدری شبهه ناک است ولی این مسأله ای را حل نمی‌کند. ایران و حکومت آن پس از آمدن احمدی‌نژاد چنان ضربه‌ای خورد که کمر راست کردن از زیر بار این ضربه وحشتناک اگر نگوییم ناممکن، خیلی سخت است.

🔘مسئولیت اصلاح‌طلبان در وقوع این رخداد در ۸۴ و تداوم آن در ۸۸ سیاسی و اخلاقی است و مسئولیت حکومت سیاسی و اخلاقی و حقوقی است. آن فاجعه گذشت و حکومت هم متوجه ماجرا شد هر چند اذعان نکرد ولی متاسفانه هنوز در مسیر نادرست ادامه می‌دهد و اصلاح‌طلبان هم چندان توان یا رغبتی به تغییر مسیر ندارند شاید به این دلیل که امیدی به گرفتن پاسخ مثبت از حکومت ندارند.

🔘رفتاری که با پزشکیان شده است و عملا شعارهای اصلی او را به شیوه‌های گوناگون زمین‌گیر کرده‌اند. شورای نگهبان، مجمع تشخیص، فیلتر بسیار تنگ تایید صلاحیت‌ها، مجلس استصوابی چند درصدی، صدا و سیما و شورای فضای مجازی، سیاست خارجی همگی کمابیش بر طریق گذشته عمل می‌کنند و این بی‌اعتمادی مردم و منتقدین را دامن می‌زند.
🔴 امکان گفتگو با ویتکاف

🔺سوم فروردین ۱۴۰۴

🔘تا آنجا که می‌دانم گفتگو با افراد با نفوذ آمریکایی که در دولت آمریکا پست اداری و سازمانی ندارند منع نشده است. استیون ویتکاف گرچه نماینده ویژه ترامپ در منطقه است، ولی این را نمی‌توان پست دولتی در وزارت‌خارجه به معنای مرسوم دانست. مواضع او در باره ایران و در گفتگو با تاکر کارلسون نسبت به همه کسان دیگر در دولت آمریکا معقول‌تر بود، و پیام‌های روشنی داشت. ضمن این که دوست چهل ساله ترامپ و مورد اعتماد او و از نئوکان‌ها به دور است.

🔘می‌توان با او ترجیحا در تهران یا شهر دیگری در منطقه گفتگو کرد، و مواضع ایران را هم گفت و نظرات طرف مقابل را هم استمزاج نمود و جمع‌بندی کرد که نظرات طرفین تا چه اندازه به هم نزدیک یا دور است. مطابق قاعده مشهور، مردم دشمن چیزهایی هستند که نمی‌دانند. این گفتگوی غیررسمی و استمزاجی اعلان عمومی هم شود.

🔘مکمل این ایده، موافقت با آمدن تاکر کارلسون به ایران برای تهیه گزارش و گفتگو است. واقعیت این است که اکنون رسانه‌های جریان رسمی مثل cnn و nbc و... در برابر رسانه‌های جدید چون توییتر و یوتیوب اثرگذاری کمتری دارند.
آینده (عباس عبدی)
🔴 امکان گفتگو با ویتکاف 🔺سوم فروردین ۱۴۰۴ 🔘تا آنجا که می‌دانم گفتگو با افراد با نفوذ آمریکایی که در دولت آمریکا پست اداری و سازمانی ندارند منع نشده است. استیون ویتکاف گرچه نماینده ویژه ترامپ در منطقه است، ولی این را نمی‌توان پست دولتی در وزارت‌خارجه به معنای…
🔴یکی از کارشناسان روابط خارجی، نکات مثبت دیگری را به عنوان دفاع از این ایده ارسال کرده است.

🔹رویکرد مبتنی بر دیپلماسی و‌ اجتناب از جنگ، نیازمند اقدام‌های ابتکاری است. دعوت از ویتکاف و‌ کارلسون کمک می‌کند که پیام‌ها از بدون میانجی به امریکا و دولت یا شخص ترامپ منتقل شود، بدون آنکه سو تفاهم و چالشهای منفعت‌جویانه میانجی‌ها در میان باشد. بعلاوه این دیدارها شکل رسمی هم ندارد و در عین حال ویتکاف می‌تواند حدود امکانات چانه‌زنی را مشخص و ترسیم سازد و از این نظر با آگاهی بیشتری می‌توان مذاکره مستقیم را رد کرد یا پذیرفت.
این ایده از نظر تبلیغاتی هم به نفع ایران است که اقدامی دیپلماتیک انجام داده و در عین حال بطور رسمی وارد مذاکره نشده است.
🔴حرف درست یک روحانی برانداز

🔺چهارم فروردین ۱۴۰۴

🔘یک روحانی که از برگزار کنندگان تظاهرات علیه توقف مصوبه حجاب است نکات جالبی گفته است. نکاتی که در چارچوب اسلام آقای مصباح یزدی حرف‌های درستی است. او گفته: «این‌ور مرز و سیم خاردار، با آن‌ور مرز و سیم‌خاردار چه تفاوتی دارد؟ سرود ملی، مطرب بازی است! مگر خاک، مقدس می‌شود؟ پرچم ملی، یک تکه پارچه است، مقدس نیست! ملیت، خلاف اسلام است.»

🔘تقریبا که نه؛ تحقیقا این نگاه مطابق نگاه دین است و هر رویکردی که بخواهد اسلام را بدون نظر و خواست مردم و واقعیت نظام بین‌المللی یعنی نظامِ دولت-ملت در ایران حاکم کند، قطعا باید چنین گزاره‌هایی را بپذیرد. کافی است به رویکردهای فراملی نواب صفوی مراجعه شود. ولی این رویکرد در تناقض و تقابل بنیادی با قانون اساسی است، و حداقل با ده اصل این قانون مغایرت کامل دارد. از این نظر رویکرد مزبور براندازانه محسوب می‌شود.

🔘حکومت جالبی داریم. این گونه مخالفان قانون اساسی که در واقع براندازان اصیل هستند و در عمل نیز آن را استحاله کرده‌اند؛ می‌توانند بدون مجوز اعتراض نمایند ولی دیگران مجاز به دفاع از ارزش‌های قانونی مورد حمایت خود نیستند.
آینده (عباس عبدی)
🔴حرف درست یک روحانی برانداز 🔺چهارم فروردین ۱۴۰۴ 🔘یک روحانی که از برگزار کنندگان تظاهرات علیه توقف مصوبه حجاب است نکات جالبی گفته است. نکاتی که در چارچوب اسلام آقای مصباح یزدی حرف‌های درستی است. او گفته: «این‌ور مرز و سیم خاردار، با آن‌ور مرز و سیم‌خاردار…
🔴 مغایر با کلیت قانون اساسی

🔘این متن دقیق را در تکمیل این متن کوتاه دریافت کردم که کاملا درست است و مخالفت با یکی از آن ده اصل هم به گونه‌ای است که مخالفت با کل قانون اساسی تلقی می‌شود.

🔹این سخنان تنها با ۱۰ اصل قانون اساسی مخالف نیست، بلکه با اصل قانون اساسی سر ستیز دارد.
اولاً به این دلیل که قانون اساسی متنی ایرانی است و تصویب کنندگان آن ایرانیان هستند (میثاقی میان آنها که ایرانی خوانده می‌شوند).
از آن مهم‌تر، اینکه این سخنان در مغایرت کامل با اصل حاکمیت ملی است که قانون اساسی، با استناد این اصل تصویب می‌شود. بدون اعتقاد به «حاکمیت ملی» نمی‌توان متنی مانند قانون اساسی را انشاء کرد.

وجه براندازانه این سخنان حتی از سلب تابعیت ایرانیان و یا اعطای تابعیت به بیگانگان (یعنی تغییر در عنصر «جمعیت») و یا تغییر در خطوط مرزی (یعنی تغییر در عنصر «سرزمین» و نقض تمامیت ارضی کشور) و حتی واگذاری حکومت ایران به خارجیان (یعنی تغییر در عنصر «حکومت») هم مهم‌تر است زیرا مهم‌ترین عنصر دولت ملی را، که عنصر «حاکمیت» است، هدف قرار می‌دهد.

این سخنان، سرزیر نهایی قرار گرفتن یک رویکرد جهانی (غیرملی) در مصدر یک حکمرانی ملی است و بخش مهمی از آنچه امروزه تحت عنوان ناکارآمدی حکمرانی در کشور می‌شناسیم و می‌بینیم، ناشی از همین امر است.
رویکردهای حقوق بشری و زیست محیطی خالص هم، رویکردهایی جهانی‌اند، به این معنا که، از زاویه نظری، خود را در چارچوب دولتهای ملی محدود نمی‌بینند. اما، بدون تردید، هیچ دولت ملی‌ای را سراغ نداریم که از زاویه حقوق بشری یا زیست محیطی خالص در حال حکمرانی باشد، زیرا همه آنها می‌دانند که در دنیایی زندگی می‌کنند که بستر کنش در آن مبتنی بر دولت-کشورها و منافع مرتبط با آن است. در حال حاضر تنها «کشوری» در عالم که از موضع«غیرکشوری» در حال حکمرانی است، ایران است و تبعات آن را در سیاست خارجی (هزینه‌های غیر قابل توجه از منظر ملی) و داخلی کشور (...) تا عمق وجود خود لمس می‌کنیم. از منابع محدود یک «دولت ملی» خرج ایده‌های «غیرملی» می‌شود و اگر این موضوع ادامه پیدا کند، تا هزینه کردن از آخرین رمق‌های جامعه ایران ادامه پیدا خواهد کرد.
هیچ چیز در یک «دولت ملی» براندازانه‌تر از برانداختن وصف «ملی» نیست. امنیت «ملی» نیز چنین است.
«امنیت ملی» نیازمند به رسمیت شناخت «ملی» در این اصطلاح است. دیدگاههایی شبیه به سخنان این روحانی، اصولاً قائل به ملیت و ملی نیستند تا بتوانند معتقد به امنیت «ملی» باشند. تقصیر این روحانی نیست. او بر اساس مبادی نظری‌اش صحبت می‌کند. مشکل آنجاست که این «مبادی نظری» از منابع عمومی یک دولت ملی تغذیه شوند.
🔴نتیجه گزینش

🔺 نوآوران ۲۲ اسفند ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘برخی از نارسایی‌ها و ضعف‌ها یا خودشان یا عوارض آنها فوری به چشم می‌آیند. مثل تورم که برای مردم ملموس است و اگر دولت سیاستی را اتخاذ کند که به افزایش نقدینگی منجر شود، فوری در تورم نمود می‌یابد. در واقع آثار آن عمومی است. اثرات برخی دیگر از سیاست‌ها محدود و موردی است ولی هنگامی که در گستره وسیع و زمانی دراز اجرا شود مصداق قطره‌قطره جمع شود وانگهی دریا گردد، می‌شود. این سیاست‌ها زیان‌بارتر از سیاست‌های نوع اول است، زیرا کم‌کم به صورت یک عادت و نهاد در می‌آیند.

🔘نمونه آن گزینش‌ها است. گزینش در دو سطح انجام می‌شود. اول گزینش حرفه‌ای و صلاحیتی است که محل بحث نیست. حدی از صلاحیت‌های رفتاری و اخلاقی هم در همین مرحله انجام می‌شود. مثلاً عدم اعتیاد و سوء پیشینه، یا ویژگی‌های جسمی و روانی از این موارد هستند. همه اینها نیز معیارهای عینی و رسمی دارند و در صورت تخلف از آن می‌توان به مرجع قضایی شکایت و استیفای حق کرد.

🔘سطح دوم که در ایران و ساختارهای سیاسی مشابه وجود دارد، گزینش عقیدتی و امنیتی است. البته گزینش امنیتی در جوامع دیگر برای برخی از مشاغل حساس وجود دارد، به طور طبیعی نظارت‌های امنیتی هم هست، ولی این نوع مشاغل بسیار محدود هستند، ضمن اینکه ملاحظات و معیارهای امنیتی که در باره متقاضی شغل و پست اعمال می‌شود به نسبت تعریف شده و قابل سنجش است.

🔘این نوع مشاغل در اینجا ابعاد گسترده‌ای دارد و معیارهای گزینشی برای آنها خیلی از حوزه‌های رفتاری را نیز در برمی‌گیرد. بنابراین در ایران هم گستره مشاغل عمومیت یافته و هم سنجه‌های امنیتی ریز و حتی سلیقه‌ای شده است به نحوی که مغایر با حقوق فردی می‌شود.

🔘گزینش عقیدتی سیاسی که دیگر از عجایب است. پرسش‌ها از رفتن به نماز جمعه گرفته تا زندگی شخصی و افکار و عقاید جزیی را شامل می‌شود. برای فهم ماجرا کافی است که گفته شود، در آزمون آموزگاری برای پذیرش ۹۰ هزار نفر، حدود ۶۰۰ هزار نفر شرکت کردند. بطور طبیعی باید ۹۰ هزار نفر دارای بالاترین نمره آزمون صلاحیتی را با حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد ذخیره اعلام کنند. ولی در عمل ۲۵۰ هزار نفر (حدود ۲٫۷ برابر) ظرفیت را به بخش گزینش معرفی می‌کنند و افراد نهایی از میان این ۲۵۰ هزار نفر گزینش می‌شوند! چه بسا بخش محدودی از آن ۹۰ هزار نفر برتر مشمول پذیرش نهایی شوند.

🔘تازه باید توجه کنیم که آزمون حرفه‌ای و صلاحیتی نیز چندان خالص نیست، و چه بسا با سوگیری‌های اعتقادی و سیاسی طراحی شده باشد. اگر داده‌های ۹۰ هزار نفر اول و ۲۵۰ هزار نفر معرفی شده به گزینش و سپس ۹۰ هزار نفر نهایی در اختیار باشد، آنگاه متوجه خواهیم شد که تا چه اندازه میان آنچه که باید باشد با آنچه که می‌شود شکاف صلاحیتی وجود دارد.

🔘در اینجا مسأله برای همه مردم بازتاب ندارد، برای آنان هم که ایجاد حس تبعیض می‌کند، پدیده‌ای فردی است و به صورت جمعی بروز پیدا نمی‌کند. شاخص شفافی هم وجود ندارد. ولی تعداد زیادی به صورت فردی ناراضی می‌شوند. این نارضایتی را تعمیم می‌دهند و به دیگران هم منتقل می‌کنند.

🔘از سوی دیگر افراد گزینش شده که در مقایسه با دیگران فاقد صلاحیت حرفه‌ای هستند، سطح کارآیی نظام آموزشی یا هر بخش دیگر دولت را تنزل می‌دهند، کم‌کم و به صورت قطره‌ای، کینه و نفرت را در دل‌های رد شدگان می‌کارند و حکومت نیز متوجه ماجرا نمی‌شود. ضمن اینکه با شیب ملایمی کارآیی و توانایی نظام اداری و خدماتی کم می‌شود و حتی یکی از دلایل افزایش فساد نیز همین ناکارآمدی‌ها است.

🔘نکته مهم‌تر اینکه این فرایند ساختار سیاسی را بیش از پیش به گزینش معتاد می‌کنند، در نتیجه دولت پیش تصویب کرد که گزینش‌ها هر ساله به‌روز شود!! در واقع گزینش اولیه کافی نیست و باید سالانه تکرار و هر سال هم از نهادهای امنیتی استعلام شود. این یعنی ترس و بی‌اعتمادی کامل به مردم. برخی محاسبات نشان می‌دهد که میلیون‌ها تومان هزینه تکرار گزینش‌های سالانه هر فرد است و این یک فاجعه تمام‌عیار نظام مدیریتی و اداری است.

🔘قانون انتصاب افراد به مشاغل حساس نیز یک بحران جدید است. احتمالاً کار به جایی خواهد رسید که همه مشاغل حتی آبدارچی‌ها نیز حساس محسوب شوند و کل نظام اداری تحت امر و نفوذ مفهوم گزینش و معیارهای امنیتی در آیند.

🔘چنین ساختاری پارادوکسیکال و متناقض نماست. زیرا ساختار رسمی با هدف جلوگیری از حضور غیر خودی‌ها فیلتر را تنگ می‌کند، در مقابل نیز مردم برای عبور از این فیلترها منعطف می‌شوند، و نوعی ریاکاری و دورویی رواج می‌یابد، و این منشاء فساد و تباهی و ناکارآمدی نظام اداری و حتی اجتماعی است.

🔘🔘چنین سیاستی، کارمندان و مدیران را تحت سلطه گزینش در می‌آورد، اختلافات داخلی کارکنان را افزایش می‌دهد و در یک کلام گزینش به عامل اصلی ناکارآمدی و فساد تبدیل می‌شود.
🔴آب در هاون کوبیدن

🔺پنجم فروردین ۱۴۰۴

🔘در ادامه جشن‌هایی که به مناسبت نوروز در نقاط گوناگون کشور برگزار شد، دادستان‌های برخی شهرهای کشور دست به کار شدند و پرونده‌ها را باز کردند و تعدادی را بازداشت نمودند و طبعاً تعدادی هم در نوبت هستند.

🔘شاید بتوان چند تن را به اتهاماتی محاکمه و محکوم کرد ولی نه تنها اثرات بازدارنده ندارد بلکه این پدیده‌ها را تشدید هم خواهد کرد. چون به وجه عمومی و مردمی و تهاجمی رفتار آنها توجه نمی‌شود، در نتیجه مثل منبع سوراخ آب شهری است که حکومت با هدف حفظ سطح آب(در اینجا همان اعتبار و حمایت مردم) در حال هدایت آب به داخل آن است ولی همزمان دو یا چند برابر این آب ورودی، در حال تخلیه و نشت است.

🔘امروز فیلمی دیدم از واکنش تماشاگران فوتبال در قایم‌شهر نسبت به نوحه‌خوانی یک مداح پیش از مسابقه فوتبال. خوب! هنگامی که دست‌اندرکاران امور مناسبت‌های غیر مذهبی را تبدیل به فرصتی برای نوحه‌خوانی و کسب درآمد برای مداحان و تقرب به قدرت و تبلیغ ارزش‌های خود می‌کند به منتقدان خود حق و یاد می‌دهد که آنان هم مناسبت‌های دیگر را سیاسی کنند.

🔘بازنده این بازی پیشاپیش روشن است، و با دادگاه و مقابله انتظامی و امنیتی نمی‌توان مسأله را حل کرد که حتما تشدید می‌شود. همچنان که تجربه ۱۴۰۱ نشان داد. تنها راه حل، تجدیدنظر اساسی در رویکرد مدیریت جامعه و نسبت حکومت با مردم است. باید سیاست الزام به یکپارچگی جامعه و مردم و در نتیجه جرم شناختن هر گونه تفاوت و تنوع را کنار گذاشت. جرم رفتاری است که قاطبه مردم و نه فقط حکومت آن را محکوم کنند.
🔴وارد مرحله پنالتی‌ها می‌شویم

🔺باشگاه روزنامه‌نگاران ۵ فروردین ۱۴۰۴

🔹ارزیابی شما از سال پیش رو چیست؟

🔘وقت قانونی این بازی حذفی تمام شده و امسال وارد پنالتی‌ها شده‌ایم. یا می‌رویم به مرحله بالاتر یا حذف می‌شویم.

🔹چه موضوعی شما را نگران می‌کند و چه موضوعی به شما اطمینان خاطر می‌دهد؟

🔘نگرانی از آینده ایران و حذف در این مرحله. اطمینان خاطر درست نیست بجای آن باید از امیدواری پرسید. امید دارم به این که رهبران سیاسی این ظرفیت را دارند تا در شرایط سخت، عینیت را بر ذهنیت؛ و منافع بلندمدت عموم مردم را اولویت دهند.

🔹امسال آثار و کارهای کدام روزنامه‌نگار برای شما جالب توجه بود و آن را دنبال کردید؟

🔘محمد مهاجری مسیر معنادار و موثری را طی می‌کرد. زیدآبادی هم بطور مستمر و موثر شیوه همیشگی خود را پی می‌گیرد.

🔹می‌گویند روزنامه‌نگاری حرفه‌ی سختی است و امنیت آن بسیار متزلزل است. به نظر شما آیا این سختی‌ها باعث قوی‌تر شدن روزنامه‌نگاران می‌شود؟

🔘نمی‌دانم منظورتان از سخت چیست. البته رعایت اصول حرفه‌ای آن سخت‌ است ولی اگر منظورتان سختی ناشی از مشکلات بیرونی این حرفه است؛ در این صورت افراد می‌توانند تغییر حرفه داده و به این کار سخت تن ندهند. ولی از نظر من حرفه شیرین و رضایت‌بخشی است و با انتخاب خود در آن هستم.

🔹دو دیدگاه درباره‌ی امر روزنامه‌نگاری وجود دارد. برخی معتقدند من روزنامه‌نگاران باید حقیقت را گزارش کنند و برخی معتقدند دیدگاه خود ماجرا را تفسیر کنند. شما قائل به کدام دیدگاه‌ هستید؟

🔘حقیقت ناب در دسترس نیست. روایت بدون اتکا به حقیقت دروغ و فریب بزرگ است. روزنامه‌نگاری باید روایت خود را بر پایه‌ای از حقیقت بنا کرده و عرضه نماید. حقیقت را فدای روایت و تفسیر نباید کند. مخاطب این را می‌فهمد.

🔹آیا یک روزنامه‌نگار می‌تواند بی‌طرف باشد؟ 

🔘بیطرفی وجود خارجی ندارد. اسیر طرفداری شدن هم مترادف بی‌ارزش شدن حرفه‌ای است. مرز طرفداری و بیطرفی باید در کار روزنامه‌نگار دیده و شناخته شود. این ماجرا صفر و یک نیست.

🔹این سال‌ها با وجهی از روزنامه‌نگاری روبرو بودیم که تابلوی آن مبارزه با فساد بود. به نظر شما این نوع روزنامه‌نگاری، توانست اعتماد عمومی را جلب کند؟

🔘آنها یک گروه مشابه نیستند. برخی از آنان کاسب شهرت یا ثروت هستند. اثرگذاری پایداری ندارند. ولی در هر حال این نوع روزنامه‌نگاری نیاز جامعه است هر چند مهمتر از روزنامه‌نگار باید روزنامه‌های افشاگر هم داشته باشیم تا با گزارش‌های تحقیقی خود به اصلاح وضع عمومی کمک کنند.

🔹راه تشخیص روزنامه‌نگاران فسادستیر با پروژه‌بگیران چیست؟

🔘کلی حرف زده یا افشاگری کرده ولی در عمل کسی برایش تره هم خُرد نکرده. روزنامه‌نگاری و رسانه ضد فساد وقتی یک گزارش نوشت باید ولوله بیفتد. حتما در باره روزنامه‌نگاران فسادستیز ایران این تفاوت را دیده‌اید.

🔹در جامعه‌ی پر از ناامیدی، روزنامه‌نگاران چگونه می‌توانند امیدآفرین باشند؟

🔘هر کس که خودش امید قابل دفاعی داشته باشد راه انتقال و آفرینندگی آن را هم می‌تواند پیدا کند.

🔹معنای زندگی تان را از کجا می‌گیرید؟

🔘از نگاه و رویکرد جامعه‌شناسانه؛ و تعریف و تحلیلی که از جامعه و نقش فرد در آن دارم، همچنین از مسئولیتی که هر فرد باید در این محیط، اعم از خانواده یا شهر یا کشور و جهان داشته باشد.
🔴حداقل از هوش مصنوعی بپرسید

🔺ششم فروردین ۱۴۰۴

🔘این ویدیو اولین روز سال از قشم منتشر شده است. گردان امنیتی برای جمع‌آوری مشروبات الکلی با تمهیدات کافی عازم ماموریت می‌شوند و پلاژها و مکان‌های عمومی ماشین‌ها و چادرها را می‌گردند. در نهایت هم چند شیشه آبجو و مشروب الکلی کشف و تعدادی هم دستگیر می‌شوند و گردان با موفقیت به محل مأموریت خود باز می‌گردد.

🔘ظاهراً مدیریت امور در منگنه قرار دارد. اگر این مانورها را نکند خواهند گفت چرا جلوی آن رفتارها را نمی‌گیرد؟ اگر هم بخواهد جلوی همه موارد را بگیرد غیر ممکن است. ضمن این که برخی از این اقدامات وجه قانونی هم ندارند. اثر آن هم جز افزودن بر کینه و نفرت چیز دیگری نیست نه تنها مصرف را کم نمی‌کند تبعات دیگری هم دارد. باید گفت که اوضاع از همان نظر: «هر روز بدتر از دیروز»

🔘سیاستگذاری امنیتی انتظامی و کیفری مبتنی بر ارعاب در اموری که ماهیتا فرهنگی و عقیدتی و مرتبط با سبک زندگی است نتیجه عکس دارد و تبدیل به استخوانی در گلوی سیاستگذار می‌شود که نه می‌توانند قورت بدهند و نه بالا بیاورند.

🔘انتظار می‌رود که حداقل یک بار هم که شده مطالعه کنید ببینید اثرات این اقدامات چیست؟ خِرَد متعارف حکم می‌کند که بیش از این به بیراهه نروید. ترویج سبک زندگی مورد نظر حکومت وظیفه روحانیت است که اقایان در عمل مشغول کارهای دیگری جز وظیفه اصلی خود هستند و از میدان اثرگذاری خارج شده و این وظیفه را به نیروی انتظامی منتقل کرده‌اند و نتیجه این انتقالِ وظیفه نیز ناکارآمد شدن این نیرو در انجام وظایف اصلی‌اش چون تامین امنیت جان و مال مردم است.

🔘آقایان روحانیون این روزها به هوش مصنوعی خیلی علاقه‌مند شده‌اند. بد نیست در باره تاثیر اقدامات جزایی و امنیتی در این موارد از هوش مصنوعی سوال کنند. حرف شهروندان را که نمی‌شنوند شاید از هوش مصنوعی حرف شنوی داشته باشند.
🔴تمرکز بر مسائل و نه افراد

🔺 منتشر شده در ایبنا(خبرگزاری کتاب) ۵ فروردین ۱۴۰۴

✍️عباس عبدی

🔹چگونه در این کتاب(کرونا؛ آزمون آزمون‌ها) توانستید، نقش روزنامه‌نگاری تحلیلی را در بحران کرونا به تصویر بکشید؟

🔘تصور غالب ما از روزنامه‌نگاری تحلیلی، نوشتن یک تحلیل درباره موضوع معینی است. در حالی که این کتاب مجموعه بیش از صد نوشته یک روزنامه‌نگار درباره یک مسأله معین و بسیار مهم و فراگیر، در زمانی است که آن مساله جریان داشته است. همچون تحلیل سیر جریان تند رودخانه از روی قایقی است که همزمان داخل این جریان تند، شناور است. این فرق می‌کند با کسی که در ساحل رودخانه نشسته و جریان آب را تحلیل می‌کند یا جریان رودخانه‌ای که از جوش و خروش افتاده و بر حسب اسناد و فیلم و خاطرات، آن را تحلیل می‌کنند. این نوشته‌ها محصول همزمان مشاهده و مشارکت و تحلیل است.

🔹آیا کتاب «آزمون آزمون‌ها» صرفاً گزارشی از وقایع است یا تحلیل عمیق‌تری از مدیریت بحران و واکنش‌های اجتماعی ارائه می‌دهد؟

🔘در آزمون آزمون‌ها مشاهده، مشارکت و تحلیل و مستندسازی همزمان انجام شده است. از آنجا که کرونا یک پدیده تام و فراگیر و حتی جهانی بود تمام عرصه‌های حیات اجتماعی را به چالش می‌کشید، تقریباً هیچ فردی و حوزه‌ای مصون از عوارض و تبعات کرونا نمانده بود. اقتصاد، سیاست بین‌الملل، دین، اخلاق، فرهنگ، روابط اجتماعی، فقر، علم و آموزش و فن‌آوری، فرهنگ، سیاست داخلی و مدیریت بحران و… همه تحت تاثیر کرونا قرار داشتند و در همه مناطق و همه سطوح جامعه از فقیر تا غنی، از شهری و روستایی، از کودک تا سالمند، زن و مرد… به هر نحوی درگیر کرونا شده بودند و تحلیل و فهم این پدیده برای همه ما جذاب و نیز بخشی از مسئولیت اجتماعی ما بود. کوشش من و دوستان در راه‌اندازی کانال «پنجره» برای طرح تخصصی کرونا، که در کتاب هم توضیح داده شده، بازتاب دهنده وجه مسئولیت اجتماعی ماجرا است.

🔹در مقام یک روزنامه‌نگار چگونه توانسته‌اید بی‌طرفی را در نقد عملکرد نهادهای مسئول حفظ کنید؟

🔘همیشه کوشش می‌کنم که توجهم را به مسأله متمرکز کنم و نه به افراد و نهادها. در حقیقت توجه دادن به مسأله موجب می‌شود که افراد و نهادها هم برای حل آن همراهی کنند و اگر نکردند مخاطب خودش علیه آنها داوری خواهد کرد. در حالی که تمرکز به فرد موضوع را در حد اختلافات و انگیزه‌های شخصی تنزل می‌دهد.

🔹وجه روزنامه‌نگارانه این کتاب چقدر به مستندسازی دقیق و ارائه روایت‌های مستند از واقعیت‌های جامعه در دوران کرونا وفادار مانده است؟

🔘این کار اگر درست انجام شده باشد یکی از بهترین شیوه‌های مستند سازی کرونا است چون در سیر حوادث روزانه نوشته شده و مثل روزنوشت‌هاست. اکنون که از آن زمان فاصله گرفته‌ایم می‌توانیم ضعف‌های آن را هم بهتر بررسی کنیم.

🔹در کتاب، از کرونا به‌عنوان آزمونی برای حکومت و جامعه ایران یاد کرده‌اید. بر اساس تجربیات شما، مهم‌ترین درس‌هایی که دولت و مردم ایران باید از این بحران بگیرند، چیست؟

🔘مهمترین درس‌هایی که می‌توان و باید گرفت، ضرورت التزام به علم و عقلانیت و داشتن نگاه بلند مدت و همه جانبه و سیستمی است. اداره مطلوب امور با شانس و رمل و اسطرلاب و خرافه و حالا ببینیم چه می‌شود، ممکن نیست. به علاوه تقدم دادن به منافع و آسایش مردم بر هر چیز دیگری باید سرلوحه سیاست باشد. مردم ابزار اجرای سیاست‌ها نیستند بلکه هدف سیاست هستند. سیاستمدار واقعی در صورت نیاز باید غرور و اعتبار و حیثیت کوتاه مدت خود را در پای منافع مردم و حیات و آسایش آنان نادیده بگیرد.

🔹شما به اختلاف آمارهای رسمی و غیررسمی درباره تلفات کرونا اشاره کرده‌اید. با توجه به تجربه شما در تحلیل داده‌ها، چرا در مدیریت بحران‌های مشابه، شفافیت آماری اهمیت دارد و چگونه می‌توان از بروز چنین چالش‌هایی در آینده جلوگیری کرد؟

🔘بخشی از این اختلاف آماری طبیعی بود چون وزارت بهداشت باید بر اساس پروتکل‌های خود آمار می‌داد و تا هنگامی که برای آنها ثابت نشود که کسی به دلیل کرونا فوت کرده حق ندارند جزو آمار بیاورند؛ ولی باید دسترسی به داده‌های دیگر را هم فراهم می‌کردند تا تعداد دقیق فوتی‌ها اعلام شود و جامعه از آمار واقعی و جزییات آن مطلع شود. محاسبات من نشان می‌داد که تعداد فوتی‌های واقعی ۲/۵ برابر آمار رسمی بود.

🔹در کتاب به نقش رسانه‌ها در دوران همه‌گیری اشاره کرده‌اید. آیا فکر می‌کنید رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران ایرانی به‌خوبی از عهده وظایف خود در اطلاع‌رسانی درباره کرونا برآمدند؟ چه نقاط ضعفی در عملکرد آنها مشاهده کردید؟

🔘بی‌تردید رسانه‌ها در ایران ضعیف هستند، پس نمی‌توان گفت که در این مورد خاص عملکردشان موفق بوده، بویژه صدا و سیما که تا حدی از رسالت خود دور بود و حتی دنبال انکار آن بود. بی اعتمادی به رسانه ملی یکی از ضعف‌های اساسی مواجهه ایران با کرونا بود.

https://www.ibna.ir/news/531074/
🔴از روی سایه‌ات می‌پری؟

🔺هفتم فروردین ۱۴۰۴

🔘از روی سایه پریدن، اشاره به انجام امر غیر ممکن دارد. شنا کردن بر خلاف مسیر رودخانه بویژه هنگامی که جریان آب هم تند باشد حتی اگر قدری هم جلو بروی، با سرعت بیشتری آب تو را به عقب می‌برد، تنها نتیجه آن فرسودگی بیشتر و تن دادن به قضا و قدر خواهد بود. حالا چند خبر زیر را ببینیم.

🔘در زمینه یکدست‌سازی نیروی انسانی خبری دیدم که، ۵۱ نماینده طرح استقلال حراست دستگاه‌های اجرایی را با هدف اشراف اطلاعاتی و نظارت هوشمند!! به مجلس دادند تا حراست‌ها از مدیریت دستگاه مربوط منفک و به وزارت اطلاعات منتقل شود.

🔘در زمینه انحصارات و رانت پولی؛ یکی دیگر گفته؛ راه حل جلوگیری از خلق پول؛ برچیدن همه بانکها است و فقط یک بانک در کشور باشد آن هم بانک مرکزی. گویی تا حالا چندین بانک رقابتی داشتیم که حالا باید یکی بشود. همه آنها قلک‌های رسمی هستند.

🔘در حوزه فرهنگ هم درخواست تخریب و تخلیه آرامگاه خیام یا بستن آرامگاه فردوسی را داده‌اند.

🔘 هنگامی که وضعیت بجایی می‌رسد که چنین تفکرات و پیشنهادهایی بر خلاف مسیر ملی جامعه داده می‌شود به معنای بن‌بست و ناامیدی کامل تندروها است. ظاهراً اعتیاد به فیلترینگ و انحصارات و رانت؛ بصورت عادی درمان‌پذیر نیست. فرد معتاد چنان وابسته به مواد و در اینجا فیلترینگ و انحصار و رانت می‌شود که باید پیاپی دُز آن را بالا ببرد. نتیجه پیشاپیش معلوم است.
🔴آزمون مهم پزشکیان

🔺هفتم فروردین ۱۴۰۴

🔘می‌گویند معاون مجلس آقای رییس‌جمهور به قطب جنوب سفر کرده است. اگر راست باشد اعتراضی به او در مقام شخص ندارم زیرا او پزشک ثروتمندی است، طبعا خواسته قطب جنوب یا هر جای خوب دیگری را هم ببیند و به من ربط چندانی ندارد. ولی چند نکته مهم وجود دارد.

🔘اول؛ اگر می‌خواست چنین سفرهایی برود چرا معاون رییس‌جمهور شد و چرا آقای پزشکیان متوجه این وجه از رفتار ایشان نشد؟ زیرا پذیرفتنی نیست که یک مقام دولتی در این حد و در این شرایط به چنین سفر غیرضروری و بسیار گرانی برود.

🔘دوم؛ اگر هم رفته چرا با شهامت آن را اعلام نمی‌کنند، بجایش حذف مطالب دیگران را پیگیری یا کل ماجرا را تکذیب می‌کنند؟

🔘سوم؛ چطور متوجه بازتاب منفی چنین سفری نبودند؟ یا چطور تصور می‌کردند که این سفر پنهان خواهد ماند؟

🔘چهارم؛ از همه بدتر اگر واقعا درست باشد چرا تکذیب شده است؟ آقای پزشکیان در زمان انتخابات بطور جدی و صادقانه گفت دروغ نخواهد گفت. البته او در باره خودش گفت ولی این شامل کارگزاران بویژه منصوبین او و نهاد دولت هم خواهد بود باید در این باره اقدام کند.

🔘پنجم؛ معنای دروغ را باید بازتعریف کرد. در مقام حکومت، عدم بیان خیلی از حقایق هم دروغ خواهد بود که در موقعیت مناسب در این باره خواهم نوشت.

🔘ششم؛ در زندگی عادی خیلی از مرزها را می‌توان رعایت کرد ولی در ساختار سیاسی ماجرا فرق می‌کند. این آزمون مهم آقای پزشکیان است. منتظر باید بود و دید چه خواهد کرد؟
🔴چه بر سر روحانیت آوردید؟

🔺۸ فروردین ۱۴۰۴

🔘فیلمی تبلیغی با سبک جدید دیدم که دو روحانی و چند جوان، دیگران را به ثبت‌نام در حوزه فیضیه مازندران دعوت می‌کردند؛ البته امتیازات عجیبی داشت. اشتغال پس از پایان درس هم تضمینی بود. تمرین بوکس و آمادگی جسمانی هم نشان داشت. تاکید کرد که هوش مصنوعی هم آموزش می‌دهند.

🔘فیلم را که دیدم یاد تعدادی از دانشجویان نخبه و شاگرد اول رشته‌های مهندسی دانشگاه‌های شیراز و شریف افتادم که در سال ۵۸ و ۵۹ به هوای یادگیری دانش اسلامی و حوزوی بهترین دانشگاه‌ها با بالاترین رنکینگ مهندسی را ترک کردند و بدون هیچ وعده‌ای و با کمترین امکانات به حوزه قم رفتند. کافیه سرنوشت آنان را پیگیری کنید.

🔘اکنون دنیا بر عکس شده و برای جذب طلبه با امتیازات بسیار جالب آن هم در این شرایط اقتصادی بد، دعوت می‌کنند. آخر ویدیو هم این خبر خوش را می‌دهند که، افراد فقط در حوزه‌های علمیه و تبلیغ بکار گرفته نمی‌شوند، بلکه جذب استخدام نهادهای دولتی، هیات علمی دانشگاه‌ها، سربازطلبه، دستگاه قضایی و کانون وکلا هم می‌شوند و از ۱۱ نفر ثبت نامی ۱۰ نفر جذب قوه قضاییه شده‌اند.

🔘چه کردید با دین و حوزه و روحانیت؟ هنوز متوجه ماجرای روی گردانی از خود نشده‌اند. با بودجه‌های عمومی و وعده استخدام دولتی و جذب در دانشگاه می‌خواهند طلبه تربیت، و دین را ترویج کنند!!
🔴ریشه‌یابی ناترازی‌ها؛ ناترازی سیاست

🔺سالنامه اعتماد اسفند ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘سال ۱۴۰۳ را می‌توان پایان خط ناترازی‌ها نامید، بطوری که ظرفیت قابل تحمل تمامی ناترازی‌ها به پایان خود رسیده و هر کدام به نحوی آثار و تبعات خود را بروز داده‌اند. برخلاف تصور رایج که شاید ناترازی انرژی را مهم‌تر بدانند، به نظر من عدم توازن در سیاست خارجی بیش از همیشه مشهود شده است. این که چگونه آزمون مجموعه ادعاهای رسمی در حوزه خارجی، در این سال عدم موفقیت خود را نشان داد.

🔘پس از آن ناترازی در انرژی مشهودتر و ملموس‌تر بود. ناترازی درآمد و هزینه مردم، سپس ناترازی رسانه‌های رسمی در اطلاع‌رسانی، همچنین ناترازی فرهنگی و اجتماعی اهمیت دارند. منظور از ناترازی نیز بر حسب مورد ناهمخوانی میان ادعا و واقعیت، یا میان عرضه و تقاضا است. ناترازی یعنی اینکه میان امکانات و قدرت موجود با اهداف و ادعاها توازن برقرار نباشد.

🔘پرسش این است که ریشه این ناترازی‌ها در چیست؟ ناترازی‌های مذکور گاه برون‌زا هستند و گاه درون‌زا. فرض کنیم که به عللی بارش‌ها کم شود، یا زلزله بیاید، یا جنگ‌های بزرگ رخ دهد، و آثار همه اینها در برخی از موضوعات و کالاهای داخلی و کسب و کار و درآمد و... ظاهر و موجب ناترازی می‌شود، مثل بروز قحطی، بیکاری شدید، قطعی آب و برق و انرژی و انواع و اقسام موارد مشابه. این ناترازی‌ها ریشه‌های بیرونی دارند، هر چند متأثر از عوامل درونی هم هستند. در واقع مدیریت جامعه باید متوجه آنها می‌شد و تمهیداتی را برای خنثی کردن عوارض آنها می‌اندیشید. نمی‌توان مانع کم‌بارشی یا زلزله یا... شد، ولی می‌توان خود را برای مقابله با آنها آماده کرد تا خسارت کمتری متوجه کشور شود.

🔘برخی دیگر از ناترازی‌ها درون‌زا بوده و به عبارت دیگر محصول سیاست‌های رسمی هستند. در واقع این ناترازی ها متاثر از ناترازی ریشه‌ای در شیوه‌های مدیریتی است که به ناترازی‌های عینی‌تری منجر می‌شود. مردم ناترازی برق را می‌بینند، ولی ناترازی اصلی و ریشه‌ای در شیوه‌های مدیریت جامعه است که کمتر دیده می‌شود.

🔘اگر به نحوه اداره جامعه نگاه کنیم، چنین شیوه‌هایی را خواهیم دید؛ از جمله، ترجیح کاربرد قدرت به جای مشارکت و تفاهم، غلبه رویکرد مهار و کنترل کردن، در برابر بازار، حمایت در برابر رقابت، ممیزی در برابر آزادی، ارادت در برابر لیاقت، شبه علم در برابر علم، مقاومت شکننده در برابر مقاومت منعطف، اصرار بر شبیه هم شدن، در برابر احترام به متفاوت‌ بودن، تغلب در برابر همزیستی، گذشته‌نگری در برابر آینده‌نگری، عدم شفافیت در برابر شفافیت، ذهنیت در برابر عینیت، و… که این ترجیحات در شیوه‌های مدیریتی منجر به ناترازی مشهود است.

https://telegra.ph/ریشه%E2%80%8Cیابی-ناترازی%E2%80%8Cها-ناترازی-سیاست-03-21
آینده (عباس عبدی) pinned «🔴ریشه‌یابی ناترازی‌ها؛ ناترازی سیاست 🔺سالنامه اعتماد اسفند ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘سال ۱۴۰۳ را می‌توان پایان خط ناترازی‌ها نامید، بطوری که ظرفیت قابل تحمل تمامی ناترازی‌ها به پایان خود رسیده و هر کدام به نحوی آثار و تبعات خود را بروز داده‌اند. برخلاف تصور رایج…»
🔴به مناسبت جمع‌آوری دیشب متحصنین جلوی مجلس

🔺بخشی از گفتگوی من با خبرآنلاین در ۲۶ اسفند ۱۴۰۳

الان هم که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که شاید حکومت هم به آن(موضوع حجاب) نمی‌پردازد و بخش خاصی است که به این موضوع می‌پردازد. مشخص نیست از کجا پول می‌آورند و پیگیری می‌کنند. دچار بحرانی شده‌اند که نه می‌توانند حجاب را به معنای شرعی اش عمومی کنند و نه مردم می‌پذیرند. مدام دارند مرزهایش را جابجایش می‌کنند. امروز بحث بود که اگر کسی مست لایعقل باشد و رانندگی کند، جریمه اش کمتر از خانمی است که مویش مقداری این طرف و آن طرف باشد.
اکنون یک بحران شناختی و مسئله ای و اولویتی در جامعه وجود دارد، آن هم برای تعدادی اندک است. ولی سیستم سیاسی همین تعداد را نمی‌تواند جمع و جور کند. به این خاطر که خود را مدیون آن‌ها کرده است و امروز آن‌ها طلب خود را از سیستم سیاسی می‌گیرند. مسئله این‌ها حجاب نیست. بلکه مسئله بقایشان است. کاری به حجاب ندارند. اگر کسی مسئله اش حجاب و دین و اخلاق باشد، این کارها را نمی‌کند. حس می‌کنند تاریخ مصرفشان تمام شده است و از طریق این ماجرا دارند خود را برجسته می‌کنند و می‌خواهند زنده نگه دارند و هزینه برای حکومت درست می‌کنند. این مصوبه به محض این که اجرا شود، ایران قطعا در دادگاه کیفری بین‌المللی خواهد رفت و برای تمام کسانی که دست اندر کار هستند اعلام جرم می‌شود. می‌دانید زمان آقای یزدی، ایران جزو پایه گذاران دادگاه کیفری بین‌المللی بود و بعدا رسما عضویت پیدا نکرد. ولی آن‌ها می‌توانند این را زیر نظر دادگاه ببرند. کسانی که آنقدر بی تعهد به سرنوشت کشور هستند، چطور می‌توانند راجع به حجاب مسئولیت داشته باشند. این‌ها از سیستم طلبکارند و خودشان را طلبکار می‌دانند. چک هایشان را به اجرا گذاشته اند.
هم خورده اید و هم برده اید و بعد می‌گویید چرا خانم‌ها حجابشان این است؟ می‌خواهم بگویم این‌ها واضح است و می‌شود گفت که پول بخشی از این‌ها از رانت‌هایی است که از فساد می‌آید. وگرنه چطور از مشهد و اراک و اصفهان آدم می‌آورند که اینجا شب هم بخوابند و هتل هم بروند و غذا هم بخورند. این را نمی‌فهمم. ولی کل این‌ها برای بقا است. تندروها تصورشان این است که در آرامش و صلح و رفاه، بقایی برایشان وجود ندارد و برای همین دارند با همه چیز برخورد می‌کنند. به آن‌ها اعتراضی ندارم. هرکاری خواستند بکنند. اعتراضم به سیستم سیاسی است که چرا در چنین وضعیتی دارد سکوت می‌کند و باج می‌دهد؟
🔴اگر اعتماد جلب نشود، مردم به هیچ تغییراتی تن نمی‌دهند

🔺گفتگوی تصویری با خبرآنلاین ۲۶ اسفند ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

▪️اصولگرایان میانه کناری ایستاده اند و سوت می‌زنند. بگویید نوبت آن‌ها هم می‌شود.

▪️بن بست به سیستم سیاسی فشار می‌آورد که در خودش تغییر ایجاد کند

▪️شخصا در صداقت آقای پزشکیان تردیدی ندارم

▪️وفاق شعار بسیار مهمی است. اما یک شعار سیاسی است، نه یک شعار اخلاقی

▪️به نظرم آقای پزشکیان، وفاق را یک مفهوم اخلاقی و تربیتی تعریف می‌کند که همه باهم باشیم

▪️مصوبه حجاب به محض این که اجرا شود، ایران قطعا در دادگاه کیفری بین المللی خواهد رفت و برای تمام کسانی که دست اندرکار هستند اعلام جرم می‌شود.

▪️این‌ها(معترضین به توقف مصوبه حجاب) از سیستم طلبکارند و خودشان را طلبکار می‌دانند. چک هایشان را به اجرا گذاشته اند.

▪️اعتراضات بعدی، خیلی فراگیر خواهد بود. مگر این که سیستم سیاسی تصمیم بگیرد و بخشی از این‌ها را حل کند

▪️در دنیا این گونه تصمیم نمی‌گیرند و معطل ما نمی‌مانند با این سرعت تصمیم گیری، نمی‌شود به جایی رسید

https://telegra.ph/اگر-اعتماد-جلب-نشود-مردم-به-هیچ-تغییراتی-تن-نمی%E2%80%8Cدهند-03-29
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸 گفت‌وگو با عباس عبدی | #ویژه_نوروز
تا حاکمیت اعتماد مردم را جلب نکند، مردم تن به هیچ تغییراتی نمی‌دهند



🔹 امسال از آن سال‌هایی بود که باید درباره اتفاقات آن خیلی صحبت کرد و چه کسی برای مرور بخش کوچکی از آن، بهتر از عباس عبدی؟
تحلیلگر سیاسی و روزنامه‌نگار مشهور با حضور در کافه خبر خبرگزاری #خبرآنلاین از وضعیت جامعه و دولتمردان و نسل Z گفت.


فیلم کامل این گفت‌وگو را ببینید:
🟥  در کانال یوتیوب کافه خبر
تا حاکمیت اعتماد مردم را جلب نکند، مردم تن به هیچ تغییری نمی‌دهند

💖 در کانال آپارات خبرآنلاین
از پزشکیان ناامید شدم؛ مگر مردم برای رضایت فیلترکنندگان رأی داده بودند؟


▫️آقای پزشکیان توجهی ندارد که محبوبیتش نصف شده است
▫️پزشکیان اگر نمی‌تواند وعده‌هایش را عملی کند، راهش را بکشد و برود
▫️با این قانون حجاب، این رسانه و... نمی‌توان اعتماد مردم را جلب کرد

▫️سیستم سیاسی اگر بخواهد می‌تواند گروه‌های فشار را یک‌روزه جمع کند، ولی نمی‌خواهد
▫️مساله گروه فشار حجاب نیست، مساله آنها بقایشان است
▫️هم خورده‌اید و هم برده‌اید و بعد می‌گویید چرا خانم‌ها حجابشان این است؟

▫️همین که ایران نامه ترامپ را گرفته معنای خاص و مثبتی دارد
▫️در سطح بین‌الملل، مجموعه قدرت‌های یک کشور است که تعیین‌کننده گفت‌وگو است

▫️اصولگرایان میانه بیش از حد از تندروها می‌ترسند، نمی‌دانم چرا
▫️در ایران به نظرم هر اتفاقی می‌تواند منشا اعتراضات باشد
▫️اعتراضات بعدی، خیلی فراگیر خواهد بود

📌 متن کامل مصاحبه فاطمه استیری را اینجا بخوانید:
khabaronline.ir/xnnHj


#مصاحبه_سیاسی
@Khabaronline_plus | تحلیل و تأمل بیشتر
@KhabarOnline_ir | خبر از دست ندهید
Khabaronline.ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴عقلانیت برساخته تندروها

🔺۹ فروردین ۱۴۰۴

✍️عباس عبدی

🔘یک نماینده خود انتساب به انقلابی‌گری؛ جمع‌آوری چندین نفر متحصن و معترض به توقف مصوبه حجاب که دستپخت همین جماعت بود را از سوی پلیس، اقدامی بی عقلی و ناشی از نفوذ دانسته. برخی این را توهین دانسته‌اند در حالی که چنین نیست.

🔘محمد الجابری نویسنده و یکی از مهمترین روشنفکران عرب در قرن بیستم، تمام کوشش خود را معطوف به متمایز کردن عقل عربی از عقل یونانی نمود. وی چهار کتاب با موضوعات نقد عقل عربی، شکلگیری عقل عربی، ساختار عقل عربی، عقل سیاسی عربی نوشت تا نشان دهد که این عقل بویژه عقل سیاسی آن چه ویژگی‌هایی دارد. عقلانیت آن مبتنی بر نص، عصبیت و قبیله‌ای بودن، انفعال در برای جهان مدرن و اعتقاد به ناسازگاری سنت و مدرنیته، اعتقاد به گزاره‌ها و پیش‌فرض‌های متصلب و نادرست، فقدان چارچوب‌های عقلانیت انتقادی، علمی و اداری و... است که هیچکدام در دنیای جدید نفوذ و اعتبار کافی ندارند.

🔘عقل این گروه که خود را انقلابی می‌دانند نیز ویژگی‌های کمابیش مشابه عقل عربی توصیف شده از سوی الجابری دارد و با عقل مدرن که نقاد و‌ متحول شونده است سازگاری ندارد. علت این که هیچ جناحی هم قادر به مفاهمه و گفتگو یا وفاق با آنان نیست همین «عقل برساخته» آنان است که متمایز از «عقل برسازنده» و نقاد جدید است.

🔘پس خیلی سخت نباید گرفت آنان دنیا را بر اساس چنین عقلانیتی فهم می‌کنند.
2025/07/06 02:23:39
Back to Top
HTML Embed Code: