انتشارات افراز
نگاهی به نمایشگاه کتاب و یک پیشنهاد اعظم کیانافراز با اشاره به استقبال مخاطبان از نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران از پیشنهادی برای کاهش ترافیک پستی ناشران در نمایشگاه کتاب و نیز لزوم تبلیغات بیشتر برای این رویداد میگوید. به گزارش روابط عمومی انتشارات افراز…
به گزارش روابط عمومی انتشارات افراز و نقل از خبرگزاری ایسنا، مدیر انتشارات افراز که پیش از برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب تهران گفته بود، بودجهی نمایشگاهی که برگزارنشده را دولت صرف خرید کتاب و تجهیز کتابخانههای عمومی کند، حالا در گفتوگو با ایسنا درباره وضعیت برگزاری نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران اظهار کرد: به جز یکی، دو روز اول که سامانه نمایشگاه مشکلاتی داشت، در روزهای بعد استقبال خوب بود.
او افزود: بعد از حدود یک سال که به دلیل شیوع ویروس کرونا برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب عقب افتاد، ما نگران بودیم که چه اتفاقی میافتد، حتی پیشنهاد دادیم که بودجه نمایشگاه صرف خرید و تجهیز کتابخانهها بشود، که هم در این شرایط سخت از صنعت نشر حمایت شود و هم کتابخانههای عمومی کشور با تازههای کتاب بهروز شوند، ولی در هر صورت وقتی زمان گذشت و اتفاقی نیفتاد و پیشنهاد نمایشگاه مجازی کتاب ارائه شد، دیدیم که در این شرایط این رویداد موقعیت خوبی است که بتوانیم کتابهای تازه منتشرشدهمان را به مخاطبان عرضه کنیم، البته در طی سال این کتابفروشان و مراکز پخش هستند که پل ارتباط ما و مخاطبمان هستند و باید حمایت شوند، اما متاسفانه همانطور که میدانیم در کشور ما تعداد ناشران و کتابهای تولیدشده خیلی بیشتر از ویترین کتابفروشیها هست و بسیاری از کتابها به کتابفروشیها راه پیدا نمیکنند و ده روزه نمایشگاه تنها فرصت ناشران برای ارائهی تازهها و آثارشان است، بهویژه که این نمایشگاه مجازی بود و از دورترین نقاط کشور هم به آن دسترسی داشتند و برای همین خوشبختانه با اینکه نخستینبار بود این نمایشگاه برگزار میشد، اما با استقبال مخاطبان روبهرو شد، هرچند این نمایشگاهها بهضرر کتابفروشان است و در مقطع ده روزه نمایشگاه فروششان کم میشود، اما سرپا ماندن نشر و ناشران و تولید آثار جدید است که کتابفروشان سرپا میمانند و این چرخه و صنعت ادامهی حیات میدهد، بهتر است ساختار کلی عوض شود و طرحی نو انداخت که در طول ایام نمایشگاه بهشکلی از کتابفروشان هم حمایت شود که کمتر متضرر شوند.
کیانافراز نمایشگاه مجازی کتاب را جزء رویدادهای فرهنگی مهم کشور دانست و بیان کرد: طبعا هر کاری در اولینبار ایرادها و ضعفهایی دارد که باید رفع شود اما با این حال استقبال خوب بود.
این ناشر سپس به اختلالات موجود در سایت نمایشگاه مجازی کتاب اشاره و اظهار کرد: برخی از نویسندگان حتی نتوانسته بودند تا روز پنجم ششم این رویداد، از بنهایشان برای خرید استفاده کنند. چند روز اول هم ما خودمان بهعنوان ناشر حتی هر فاکتوری را که میخواستیم دریافت کنیم باید چند بار صفحه را ریفرش میکردیم، هرچند که وضعیت به مرور بهتر شد.
کیانافراز در ادامه متذکر شد: من فکر میکنم برای سالهای بعد حتی در نبود ویروس کرونا، نمایشگاه مجازی میتواند کنار نمایشگاه حضوری و فیزیکی قرار بگیرد. شرکت در نمایشگاه فیزیکی کتاب برای خیلی از افرادی که از راه دور میآمدند، سخت بود اما با توجه به سرعت تکنولوژی، استفاده از امکانات مجازی به این شکل میتواند یک فرصت باشد. صنعت نشر در شرایط فعلی به این امکانات نیاز دارد و حیاتش بسته به نقدینگی این نمایشگاههاست، چون ساز و کار چرخهی توزیع و فروش و تسویه همچنان بهشکل سنتی است و باید ساختارش از نو شود، چراکه ناشر همهی هزینهها را نقدی یا دو سهماهه پرداخت میکند و کتاب که چاپ شد، یکی دو ماه بعد از پخش کتاب چکهای ده ماهه و یکساله دریافت میکند، آن هم فقط کتابهای فروشرفته که معمولا هم بیشتر کتابهای پرفروش و از نویسندههای معروف است که کتابفروشیها میگیرند و فضای کمتری به کتابهای نویسندگان ناشناخته و تالیفی اختصاص میدهند، برای همین من فکر میکنم نمایشگاه مجازی میتواند در آینده هم در کنار نمایشگاه حضوری باشد که برای همهی کتابخوانان در هر جا فرصتی برابر باشد.
مدیر نشر افراز البته با ارائه پیشنهادی برای وضعیت پست کتابها توسط ناشران نیز گفت: در این نمایشگاه هزاران ناشر شرکت داشتند و هزاران نفر هم در لحظه در سایت حضور داشتند و بار ترافیکی سامانه را دوچندان میکرد آن هم با این زیرساختهای اینترنتی کشورمان، بهتر بود شرایطی فراهم میشد تا حداقل اگر امکان وجود دو سایت مجزا برای ناشران و مخاطبان نیست، ناشران یک هفته بعد از اتمام نمایشگاه موظف شوند کتابها را پست کنند. اینطور دیگر ترافیک پستی به خاطر اینکه ناشر باید ۲۴ ساعت بعد از ثبت سفارش کتابها را ارسال کند، ایجاد نمیشود. با وضعیت شلوغی سایت دسترسی به سایت برای ناشران زمانبر است و کار را سخت میکند.
لینک گفتوگو در سایت نشر افراز:
https://bre.is/sG3kpqe5
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#اعظم_کیانافراز
#مصاحبهها #ایسنا
#نمایشگاه_مجازی_کتاب
#نمایشگاه_کتاب #کتاب #ناشر #نشر
#کتابفروشی #کتابفروش
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
او افزود: بعد از حدود یک سال که به دلیل شیوع ویروس کرونا برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب عقب افتاد، ما نگران بودیم که چه اتفاقی میافتد، حتی پیشنهاد دادیم که بودجه نمایشگاه صرف خرید و تجهیز کتابخانهها بشود، که هم در این شرایط سخت از صنعت نشر حمایت شود و هم کتابخانههای عمومی کشور با تازههای کتاب بهروز شوند، ولی در هر صورت وقتی زمان گذشت و اتفاقی نیفتاد و پیشنهاد نمایشگاه مجازی کتاب ارائه شد، دیدیم که در این شرایط این رویداد موقعیت خوبی است که بتوانیم کتابهای تازه منتشرشدهمان را به مخاطبان عرضه کنیم، البته در طی سال این کتابفروشان و مراکز پخش هستند که پل ارتباط ما و مخاطبمان هستند و باید حمایت شوند، اما متاسفانه همانطور که میدانیم در کشور ما تعداد ناشران و کتابهای تولیدشده خیلی بیشتر از ویترین کتابفروشیها هست و بسیاری از کتابها به کتابفروشیها راه پیدا نمیکنند و ده روزه نمایشگاه تنها فرصت ناشران برای ارائهی تازهها و آثارشان است، بهویژه که این نمایشگاه مجازی بود و از دورترین نقاط کشور هم به آن دسترسی داشتند و برای همین خوشبختانه با اینکه نخستینبار بود این نمایشگاه برگزار میشد، اما با استقبال مخاطبان روبهرو شد، هرچند این نمایشگاهها بهضرر کتابفروشان است و در مقطع ده روزه نمایشگاه فروششان کم میشود، اما سرپا ماندن نشر و ناشران و تولید آثار جدید است که کتابفروشان سرپا میمانند و این چرخه و صنعت ادامهی حیات میدهد، بهتر است ساختار کلی عوض شود و طرحی نو انداخت که در طول ایام نمایشگاه بهشکلی از کتابفروشان هم حمایت شود که کمتر متضرر شوند.
کیانافراز نمایشگاه مجازی کتاب را جزء رویدادهای فرهنگی مهم کشور دانست و بیان کرد: طبعا هر کاری در اولینبار ایرادها و ضعفهایی دارد که باید رفع شود اما با این حال استقبال خوب بود.
این ناشر سپس به اختلالات موجود در سایت نمایشگاه مجازی کتاب اشاره و اظهار کرد: برخی از نویسندگان حتی نتوانسته بودند تا روز پنجم ششم این رویداد، از بنهایشان برای خرید استفاده کنند. چند روز اول هم ما خودمان بهعنوان ناشر حتی هر فاکتوری را که میخواستیم دریافت کنیم باید چند بار صفحه را ریفرش میکردیم، هرچند که وضعیت به مرور بهتر شد.
کیانافراز در ادامه متذکر شد: من فکر میکنم برای سالهای بعد حتی در نبود ویروس کرونا، نمایشگاه مجازی میتواند کنار نمایشگاه حضوری و فیزیکی قرار بگیرد. شرکت در نمایشگاه فیزیکی کتاب برای خیلی از افرادی که از راه دور میآمدند، سخت بود اما با توجه به سرعت تکنولوژی، استفاده از امکانات مجازی به این شکل میتواند یک فرصت باشد. صنعت نشر در شرایط فعلی به این امکانات نیاز دارد و حیاتش بسته به نقدینگی این نمایشگاههاست، چون ساز و کار چرخهی توزیع و فروش و تسویه همچنان بهشکل سنتی است و باید ساختارش از نو شود، چراکه ناشر همهی هزینهها را نقدی یا دو سهماهه پرداخت میکند و کتاب که چاپ شد، یکی دو ماه بعد از پخش کتاب چکهای ده ماهه و یکساله دریافت میکند، آن هم فقط کتابهای فروشرفته که معمولا هم بیشتر کتابهای پرفروش و از نویسندههای معروف است که کتابفروشیها میگیرند و فضای کمتری به کتابهای نویسندگان ناشناخته و تالیفی اختصاص میدهند، برای همین من فکر میکنم نمایشگاه مجازی میتواند در آینده هم در کنار نمایشگاه حضوری باشد که برای همهی کتابخوانان در هر جا فرصتی برابر باشد.
مدیر نشر افراز البته با ارائه پیشنهادی برای وضعیت پست کتابها توسط ناشران نیز گفت: در این نمایشگاه هزاران ناشر شرکت داشتند و هزاران نفر هم در لحظه در سایت حضور داشتند و بار ترافیکی سامانه را دوچندان میکرد آن هم با این زیرساختهای اینترنتی کشورمان، بهتر بود شرایطی فراهم میشد تا حداقل اگر امکان وجود دو سایت مجزا برای ناشران و مخاطبان نیست، ناشران یک هفته بعد از اتمام نمایشگاه موظف شوند کتابها را پست کنند. اینطور دیگر ترافیک پستی به خاطر اینکه ناشر باید ۲۴ ساعت بعد از ثبت سفارش کتابها را ارسال کند، ایجاد نمیشود. با وضعیت شلوغی سایت دسترسی به سایت برای ناشران زمانبر است و کار را سخت میکند.
لینک گفتوگو در سایت نشر افراز:
https://bre.is/sG3kpqe5
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#اعظم_کیانافراز
#مصاحبهها #ایسنا
#نمایشگاه_مجازی_کتاب
#نمایشگاه_کتاب #کتاب #ناشر #نشر
#کتابفروشی #کتابفروش
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
منتشر شد:
«باب ابتلا»
اسماعیل مهرانفر
از حاشیه - ۲۳
۹۲ صفحه
۳۰۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از وبسایت افراز:
https://bre.is/4Swv5awg
و از طریق دایرکت به اینستاگرام کتابفروشی آنلاینِ هنر و ادبیات افراز:
@afraz.book.shop
و شماره واتساپ کتابفروشی:
۰۹۹۱۶۱۶۸۵۰۷
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#باب_ابتلا
#اسماعیل_مهرانفر
#از_حاشیه ۲۳
#مجموعه_شعر #شعر_سپید #شعر_نو
#شعر #شاعر
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
«باب ابتلا»
اسماعیل مهرانفر
از حاشیه - ۲۳
۹۲ صفحه
۳۰۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از وبسایت افراز:
https://bre.is/4Swv5awg
و از طریق دایرکت به اینستاگرام کتابفروشی آنلاینِ هنر و ادبیات افراز:
@afraz.book.shop
و شماره واتساپ کتابفروشی:
۰۹۹۱۶۱۶۸۵۰۷
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#باب_ابتلا
#اسماعیل_مهرانفر
#از_حاشیه ۲۳
#مجموعه_شعر #شعر_سپید #شعر_نو
#شعر #شاعر
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
بابِ چشم
نسبتام با تو معلوم است
و آنان که آب میآورند
صورتشان را در آن
جا گذاشتهاند
نسبتام با تو معلوم است
و هر چه اینگونهام
گونه های دلربای توأم
که با سواد قرآنی ات
سری به طارق و شمس کوبیدهایم
امان که بگویم
که در میان چشمه کسی خوابیده است
لای رفت و آمدها کسی خوابیده است
و آنان که آب میآورند
صورتشان را به او باختهاند
و آنان که آب میآورند
نسبتشان با آب
معلوم است
امان که بگویم
و سر به سرم بگذار
تا غریبان عبور کنند
تا که در حرکات رود
دقیق شوند
رودها وقتی که میدزدند
آرامترند
و نسبتشان با اشک
نسبتشان با اشک نیست
هر کدامشان میایستند
هر کدامشان نمیایستند
هر کدامشان به صورتی
و هرکدامشان دو صورتاند
سوادشان قرآنی است
و آنان که آب میآورند
سری به طارق و و شمس
کوبیدهاند
منتشر شد:
«باب ابتلا»
اسماعیل مهرانفر
از حاشیه - ۲۳
۹۲ صفحه
۳۰۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از وبسایت افراز:
https://bre.is/4Swv5awg
و از طریق دایرکت به اینستاگرام کتابفروشی آنلاینِ هنر و ادبیات افراز:
@afraz.book.shop
و شماره واتساپ کتابفروشی:
۰۹۹۱۶۱۶۸۵۰۷
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#باب_ابتلا
#اسماعیل_مهرانفر
#از_حاشیه ۲۳
#مجموعه_شعر #شعر_سپید #شعر_نو
#شعر #شاعر
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
نسبتام با تو معلوم است
و آنان که آب میآورند
صورتشان را در آن
جا گذاشتهاند
نسبتام با تو معلوم است
و هر چه اینگونهام
گونه های دلربای توأم
که با سواد قرآنی ات
سری به طارق و شمس کوبیدهایم
امان که بگویم
که در میان چشمه کسی خوابیده است
لای رفت و آمدها کسی خوابیده است
و آنان که آب میآورند
صورتشان را به او باختهاند
و آنان که آب میآورند
نسبتشان با آب
معلوم است
امان که بگویم
و سر به سرم بگذار
تا غریبان عبور کنند
تا که در حرکات رود
دقیق شوند
رودها وقتی که میدزدند
آرامترند
و نسبتشان با اشک
نسبتشان با اشک نیست
هر کدامشان میایستند
هر کدامشان نمیایستند
هر کدامشان به صورتی
و هرکدامشان دو صورتاند
سوادشان قرآنی است
و آنان که آب میآورند
سری به طارق و و شمس
کوبیدهاند
منتشر شد:
«باب ابتلا»
اسماعیل مهرانفر
از حاشیه - ۲۳
۹۲ صفحه
۳۰۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از وبسایت افراز:
https://bre.is/4Swv5awg
و از طریق دایرکت به اینستاگرام کتابفروشی آنلاینِ هنر و ادبیات افراز:
@afraz.book.shop
و شماره واتساپ کتابفروشی:
۰۹۹۱۶۱۶۸۵۰۷
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#باب_ابتلا
#اسماعیل_مهرانفر
#از_حاشیه ۲۳
#مجموعه_شعر #شعر_سپید #شعر_نو
#شعر #شاعر
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
هر روزتان نوروز؛ نوروزتان پیروز
انتشارات افراز، فرارسیدن نوروز ۱۴۰۰ را به تمام هممیهنان عزیز، تبریک میگوید و بهترینها را برای این سرزمین و مردمش آرزومند است.
#انتشارات_افراز #نشرافراز #اعظم_کیان_افراز #نوروز #نوروز_باستانی #عید #سال_نو_مبارک #بهار_۱۴۰۰ #قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
انتشارات افراز، فرارسیدن نوروز ۱۴۰۰ را به تمام هممیهنان عزیز، تبریک میگوید و بهترینها را برای این سرزمین و مردمش آرزومند است.
#انتشارات_افراز #نشرافراز #اعظم_کیان_افراز #نوروز #نوروز_باستانی #عید #سال_نو_مبارک #بهار_۱۴۰۰ #قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
تجدیدچاپ شد:
«کلهپوکها»
نیل سایمون
ترجمهی: شهرام زرگر
نمایشنامههای برتر جهان - ۶۷
نوبت چاپ: نهم - ۱۴۰۰
۸۸ صفحه
۳۰۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از وبسایت افراز:
https://bre.is/jHCsaock
همچنین، از طریق دایرکت به اینستاگرام کتابفروشی آنلاین انتشارات افراز:.
@afraz.book.shop
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#کلهپوکها
#نیل_سایمون
#شهرام_زرگر
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان ۶۷
#ادبیات_آمریکا #نمایشنامههای_آمریکایی
#تجدید_چاپ
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
«کلهپوکها»
نیل سایمون
ترجمهی: شهرام زرگر
نمایشنامههای برتر جهان - ۶۷
نوبت چاپ: نهم - ۱۴۰۰
۸۸ صفحه
۳۰۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از وبسایت افراز:
https://bre.is/jHCsaock
همچنین، از طریق دایرکت به اینستاگرام کتابفروشی آنلاین انتشارات افراز:.
@afraz.book.shop
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#کلهپوکها
#نیل_سایمون
#شهرام_زرگر
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان ۶۷
#ادبیات_آمریکا #نمایشنامههای_آمریکایی
#تجدید_چاپ
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
لنیا - استاد تولچینسکی، یه لطفی میکنین از ما... یه سؤال بپرسین؟ هر سؤالی که دلتون خواس.
دکتر - این برای ما بهمنزلهی تقدیره. خیلی وقته کسی از ما یه سؤال خوبِ «مدرسهای» نپرسیده... خواهش میکنم!
همگی مینشینند.
لئون - خب، سؤالای زیادی وجود داره. دوست دارین تو زمینهی ریاضی باشه یا در مورد علوم یا مسائل فلسفی؟
دکتر - همون اولی. اولی بهنظر میآد خوبه. مسائل فلسفی. اونو ازمون بپرس.
لئون - بسیار خُب، هرطور میلتونه... هدف از خلقت بشر چیه؟
دکتر - عجب سؤالی... لنیا، تاحالا همچین سؤال قشنگی به گوشت خورده بود؟
لنیا - جلو کسی که یه همچین سؤالی از ما میپرسه... زبونم قاصره.
لئون - به جوابش علاقه دارین؟
دکتر - امروز نه، ممنون. تو کل عمرمون حتا خوابشم نمیدیدیم یه همچین سؤالی ازمون پرسیده بشه. یه همچین سؤالی باید از یه نفر آدمحسابیتر از ما پرسیده میشد.
لئون - ولی این حق طبیعی شماست. علم، حق مادرزادِ آدمیزاده.
دکتر - آدمیزاد توی کولیِنچیکُف از مادر زاده نشده.
لئون - نمیفهمم.
لنیا - اگه چیزی از فالبین میدونستی میفهمیدی.
لئون - کدوم فالبین؟
دکتر - فالبین نه، مورفین.
لئون - مورفین؟
لنیا - منظورش دلفینه.
لئون - دلفین؟
دکتر - منظورش همون دلفینیه که خشم خدا رو نازل میکنه سر ارواح کسایی که اونقد بداقبال بودهن که توی این روستای فلکزده متولد شدهن.
لئون - شاید منظورتون نفرین الهیه؟
دکتر - نفرین الهی!! خودشه! من بودم که فهمیدم یه چیزی تو همین مایههاس.
تجدیدچاپ شد:
«کلهپوکها»
نیل سایمون
ترجمهی: شهرام زرگر
نمایشنامههای برتر جهان - ۶۷
نوبت چاپ: نهم - ۱۴۰۰
۸۸ صفحه
۳۰۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از وبسایت افراز:
https://bre.is/jHCsaock
همچنین، از طریق دایرکت به اینستاگرام کتابفروشی آنلاین انتشارات افراز:.
@afraz.book.shop
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#کلهپوکها
#نیل_سایمون
#شهرام_زرگر
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان ۶۷
#ادبیات_آمریکا #نمایشنامههای_آمریکایی
#تجدید_چاپ
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
دکتر - این برای ما بهمنزلهی تقدیره. خیلی وقته کسی از ما یه سؤال خوبِ «مدرسهای» نپرسیده... خواهش میکنم!
همگی مینشینند.
لئون - خب، سؤالای زیادی وجود داره. دوست دارین تو زمینهی ریاضی باشه یا در مورد علوم یا مسائل فلسفی؟
دکتر - همون اولی. اولی بهنظر میآد خوبه. مسائل فلسفی. اونو ازمون بپرس.
لئون - بسیار خُب، هرطور میلتونه... هدف از خلقت بشر چیه؟
دکتر - عجب سؤالی... لنیا، تاحالا همچین سؤال قشنگی به گوشت خورده بود؟
لنیا - جلو کسی که یه همچین سؤالی از ما میپرسه... زبونم قاصره.
لئون - به جوابش علاقه دارین؟
دکتر - امروز نه، ممنون. تو کل عمرمون حتا خوابشم نمیدیدیم یه همچین سؤالی ازمون پرسیده بشه. یه همچین سؤالی باید از یه نفر آدمحسابیتر از ما پرسیده میشد.
لئون - ولی این حق طبیعی شماست. علم، حق مادرزادِ آدمیزاده.
دکتر - آدمیزاد توی کولیِنچیکُف از مادر زاده نشده.
لئون - نمیفهمم.
لنیا - اگه چیزی از فالبین میدونستی میفهمیدی.
لئون - کدوم فالبین؟
دکتر - فالبین نه، مورفین.
لئون - مورفین؟
لنیا - منظورش دلفینه.
لئون - دلفین؟
دکتر - منظورش همون دلفینیه که خشم خدا رو نازل میکنه سر ارواح کسایی که اونقد بداقبال بودهن که توی این روستای فلکزده متولد شدهن.
لئون - شاید منظورتون نفرین الهیه؟
دکتر - نفرین الهی!! خودشه! من بودم که فهمیدم یه چیزی تو همین مایههاس.
تجدیدچاپ شد:
«کلهپوکها»
نیل سایمون
ترجمهی: شهرام زرگر
نمایشنامههای برتر جهان - ۶۷
نوبت چاپ: نهم - ۱۴۰۰
۸۸ صفحه
۳۰۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از وبسایت افراز:
https://bre.is/jHCsaock
همچنین، از طریق دایرکت به اینستاگرام کتابفروشی آنلاین انتشارات افراز:.
@afraz.book.shop
#انتشارات_افراز #نشرافراز #نشر_افراز
#کلهپوکها
#نیل_سایمون
#شهرام_زرگر
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان ۶۷
#ادبیات_آمریکا #نمایشنامههای_آمریکایی
#تجدید_چاپ
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
منتشر شد:
«لیوب و لیوپولد محاکمه میشوند»
جان لوگان
مترجمان: احسان حمیدی - امیرمهدی غرشی
نمایشنامههای برتر جهان _ ۱۹۸
۱۳۲ صفحه
۳۳۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از وبسایت نشر افراز:
www.afrazbook.com
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#لیوب_و_لیوپولد_محاکمه_میشوند
#جان_لوگان
#احسان_حمیدی #امیرمهدی_غرشی
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان ۱۹۸
#ادبیات_آمریکا #نمایشنامههای_آمریکایی
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
«لیوب و لیوپولد محاکمه میشوند»
جان لوگان
مترجمان: احسان حمیدی - امیرمهدی غرشی
نمایشنامههای برتر جهان _ ۱۹۸
۱۳۲ صفحه
۳۳۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از وبسایت نشر افراز:
www.afrazbook.com
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#لیوب_و_لیوپولد_محاکمه_میشوند
#جان_لوگان
#احسان_حمیدی #امیرمهدی_غرشی
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان ۱۹۸
#ادبیات_آمریکا #نمایشنامههای_آمریکایی
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
لیوب: پسر بچههای عوضی، مشکل ما فقط انتخاب یکیشونه. سادۀ سادهس... کی؟... کی؟... کی؟...
لیوپولد [ناگهان] چرا این موضوع رو به خدایان نمیسپریم؟
[مکث.]
لیوب: دقیقاً منظورت چیه؟
لیوپولد: بسپریمش به تقدیر. مِثِ این که برای اولین بار بخوایم از راه دریا بریم مدرسۀ هاروارد، یا اینکه بخوایم چند تا دوست جدید پیدا کنیم.
لیوب: کافیه اولین گُلی رو که دیدیم بِکَنیم و بوش کنیم، مگه نه؟
لیوپولد: دقیقاً!
لیوب: ما میتونیم یادداشت خالی خونبها رو نگه داریم و...
لیوپولد: و زمانی پرش کنیم که مهمونمون اینجا جلومون نشسته.
لیوب: اوه، پسر، بیخیالِ ظریفکاریای شاعرانه؛ این برنامه یه چیز دیگهس. [لیوپولد لبخند میزند و به لیوب نزدیک میشود. لیوب به ساعتش نگاه میکند و بیرون میرود.] آه! میخواستم برم... کاش مامانم بیدار نباشه. امشبو کجا سر کنم؟
لیوپولد: پیش جرماین؟
لیوب: نه، گفتم که... دیشب پیش جرماین بودم.
لیوپولد: کتابخونه؟
لیوب: آره، جرماین هم عاشق اونجاس. پس میسپریمش به تقدیر. [لیوب با لیوپولد دست میدهد.] قرارمون اینه که میسپریم به خدایان.
منتشر شد:
«لیوب و لیوپولد محاکمه میشوند»
جان لوگان
مترجمان: احسان حمیدی - امیرمهدی غرشی
نمایشنامههای برتر جهان _ ۱۹۸
۱۳۲ صفحه
۳۳۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از وبسایت نشر افراز:
www.afrazbook.com
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#لیوب_و_لیوپولد_محاکمه_میشوند
#جان_لوگان
#احسان_حمیدی #امیرمهدی_غرشی
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان ۱۹۸
#ادبیات_آمریکا #نمایشنامههای_آمریکایی
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
لیوپولد [ناگهان] چرا این موضوع رو به خدایان نمیسپریم؟
[مکث.]
لیوب: دقیقاً منظورت چیه؟
لیوپولد: بسپریمش به تقدیر. مِثِ این که برای اولین بار بخوایم از راه دریا بریم مدرسۀ هاروارد، یا اینکه بخوایم چند تا دوست جدید پیدا کنیم.
لیوب: کافیه اولین گُلی رو که دیدیم بِکَنیم و بوش کنیم، مگه نه؟
لیوپولد: دقیقاً!
لیوب: ما میتونیم یادداشت خالی خونبها رو نگه داریم و...
لیوپولد: و زمانی پرش کنیم که مهمونمون اینجا جلومون نشسته.
لیوب: اوه، پسر، بیخیالِ ظریفکاریای شاعرانه؛ این برنامه یه چیز دیگهس. [لیوپولد لبخند میزند و به لیوب نزدیک میشود. لیوب به ساعتش نگاه میکند و بیرون میرود.] آه! میخواستم برم... کاش مامانم بیدار نباشه. امشبو کجا سر کنم؟
لیوپولد: پیش جرماین؟
لیوب: نه، گفتم که... دیشب پیش جرماین بودم.
لیوپولد: کتابخونه؟
لیوب: آره، جرماین هم عاشق اونجاس. پس میسپریمش به تقدیر. [لیوب با لیوپولد دست میدهد.] قرارمون اینه که میسپریم به خدایان.
منتشر شد:
«لیوب و لیوپولد محاکمه میشوند»
جان لوگان
مترجمان: احسان حمیدی - امیرمهدی غرشی
نمایشنامههای برتر جهان _ ۱۹۸
۱۳۲ صفحه
۳۳۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب از وبسایت نشر افراز:
www.afrazbook.com
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#لیوب_و_لیوپولد_محاکمه_میشوند
#جان_لوگان
#احسان_حمیدی #امیرمهدی_غرشی
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#نمایشنامههای_برتر_جهان ۱۹۸
#ادبیات_آمریکا #نمایشنامههای_آمریکایی
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
بهگزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) خرید با تخفیف برای همه مردم جذاب است، نمیتوان فردی را پیدا کرد که از دریافت تخفیف در خرید کالای مورد نظرش ناراضی باشد. این درحالی است که اگر مشتری کالا از به خطر افتادن کیفیت کالای موردنظر در صورت استمرار تخفیف مطلع بشود، ممکن است عطای این روش را به لقایش ببخشد. تخفیفهایی که از طرف برخی کتابسازان با درصدهای بالا و در زمان طولانی ارائه میشوند، همین تاثیر را روی بازار کتاب دارد. ادامه این روند به سود هیچکس نیست، نه مردم و نه زنجیره صنعت نشر.
اعظم کیانافراز، مدیر انتشارات افراز یکی از راههای کنترل تخفیف نامتعارف را تشکیل کارگروهی عنوان کرد که نمایندگانی از موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد و اتحادیه ناشران و کتابفروشان در آن فعال باشند.
لینک مصاحبه در وبسایت نشر افراز:
https://bre.is/DDD5p6GC
#انتشارات_افراز #نشرافراز
#اعظم_کیانافراز #مصاحبهها
#ناشر #نشر #کتاب #کتابفروش #کتابفروشی
#افراز_در_رسانهها #ایبنا
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
اعظم کیانافراز، مدیر انتشارات افراز یکی از راههای کنترل تخفیف نامتعارف را تشکیل کارگروهی عنوان کرد که نمایندگانی از موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد و اتحادیه ناشران و کتابفروشان در آن فعال باشند.
لینک مصاحبه در وبسایت نشر افراز:
https://bre.is/DDD5p6GC
#انتشارات_افراز #نشرافراز
#اعظم_کیانافراز #مصاحبهها
#ناشر #نشر #کتاب #کتابفروش #کتابفروشی
#افراز_در_رسانهها #ایبنا
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
تخفیف در فروش کتاب به شکلهای مختلف ارائه میشود. بخشی تخفیفهایی هستند که از طرف نهادهای دولتی مانند موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و مسئولان نمایشگاه کتاب که مورد اعتماد مردم هستند، ارائه میشود و بخش دیگر از طرفی ناشرانی که کتابسازی میکنند و در مترو و کنار خیابانها در طول سال کتاب را با تخفیف بالا میفروشند. ادامه این روند چه تاثیری روی مخاطب کتاب میگذارد؟
در چند سال اخیر ارائه تخفیفهای ۵۰ درصدی و بالاتر که در مترو و مکانهای دیگر شاهد آن بودیم، به صورت یک قاعده درآمدهاست. ابتدا باید مشخص کنیم که در این گفتوگو درباره کتابهایی صحبت میکنیم که ناشر به اصطلاح کتابسازی کرده و برای تولید آن هرینه و زمان صرف نکردهاست. منظورمان دستفروشان کتابهای دست دوم نیست، آنها به چرخه نشر کمک میکنند.
مخاطبان باید بدانند، کتابهایی که با تخفیف بالا ارائه میشوند، کتاسازی است. این کتابها تولید دست اول ناشرانشان نیست و ناشر برای تولید آنها، سرمایهگذاری نکردهاست؛ بلکه فقط با تغییر نام مترجم و کپیبرداری از کتاب ناشر معتبر، بدون صرف هزینههای جانبی اقدام به انتشار کردهاست. البته مشخص نیست در این وضعیت بازار کاغذ، همین ناشران هم چگونه میتوانند به فعالیت خود و فروش کتاب با تخفیف ادامه بدهند؟
هزینههای تولید کتاب، درصد ناشر، شرکت پخش و کتابفروش مشخص است. همچنین حقالتالیف، حق الترجمه و هزینههای صفحهآرایی و... نیز مشخص است. به همین دلیل تنها میتوان درصد مشخصی تخفیف در فروش و نمایشگاههای رسمی ارائه کرد. به همین دلیل اگر نهاد قانونمندی بر روند تولید تا فروش کتاب نظارت داشتهباشد و این روند را منظم کند، ممکن است ناهنجاریها از بین برود. در هر صورت این وضعیت ارائه تخفیف بر بازار کتاب به صنعت نشر و ناشرانی که درستکارند و کتابهای ارزشمند تالیفی و ترجمهای تولید میکنند، در درازمدت آسیب میزند. باید برای اصلاح این روند، چهارچوب و قاعدهای اندیشیدهشود.
برخی سایتهای فروش کتاب به شکلی میتوانند در طول سال کتاب را با تخفیف بفروشن.، این روش چه تاثیری بر چرخه نشر خواهدداشت؟
سایتهایی هستند که کتابهای ناشران معتبر را در طول سال با تخفیف ارائه میکنند، این وضعیت به شدت به کتابفروشیها آسیب میزند. همچنین مخاطب عادت میکند تا کتاب را حتما با تخفیف تهیه کند. این درحالی است که مردم برای مثال از سوپرمارکت انتظار تخفیف ندارند.
ناشران نمیتوانند تخفیف نامتعارف ارائه بدهند. برخی از سایتها هستند که کتاب را با تخفیف ۲۰ یا ۲۵ درصد –همان تخفیفی که ناشر ارائه میدهد یا کتابها با آن تخفیف در نمایشگاه کتاب فروخته میشود- در طول سال به فروش میرسانند. تعداد این سایتها زیاد نیست اما همه سال کتاب را باتخفیف میفروشند. مسئولان این سایتها کتاب را با چکهای چند ماهه از ناشر میخرند و اینطور نیست که وقتی کتاب را نقد میفروشند، با ناشران هم به صورت نقدی حساب کنند. ظاهر امر این است که آنها میتوانند با همین روش به صنعت نشر کمک کنند تا ناشر بتواند به تولید ادامه بدهد، اما اینطور نیست و مشخص است که فقط به فکر منفعت خودشاناند. آنها در سایت، فروش آنلاین دارند و بازار کتاب را در طول سال در دست گرفتهاند.
من سالها کتابفروش بودم و همچنین در نمایشگاه، کتاب فروختهام. درحال حاضر بهنظر میرسد مخاطب فقط حاضر است کتاب را با تخفیف تهیه کنند و حتی تخفیف باید درصد بالایی داشتهباشد. به همین دلیل است که روزبهروز شاهد افزایش درخواستها هستیم. فکر میکنم باید راهکاری سراسری ارائه بشود و برای مثال اتحادیه ناشران و کتابفروشان، نهادهای مربوط و مسئول راهی بیندیشند و این وضعیت را قانونمند کنند.
وقتی در مترو و برخی از سایتها کتاب با تخفیف بالا ارائه میشود، مخاطب فکر میکند این گروه چطور میتوانند فعالیت کنند؟ درنتیجه از ناشران توقع دارند که تخفیفهای بالا و مستمر ارائه بکنند. طبیعتا ناشری که تولید میکند، هزینههای جاری دارد و نمیتواند این تخفیف را ارائه کند. درنتیجه اعتماد مخاطب به ناشر سلب میشود.
در چند سال اخیر ارائه تخفیفهای ۵۰ درصدی و بالاتر که در مترو و مکانهای دیگر شاهد آن بودیم، به صورت یک قاعده درآمدهاست. ابتدا باید مشخص کنیم که در این گفتوگو درباره کتابهایی صحبت میکنیم که ناشر به اصطلاح کتابسازی کرده و برای تولید آن هرینه و زمان صرف نکردهاست. منظورمان دستفروشان کتابهای دست دوم نیست، آنها به چرخه نشر کمک میکنند.
مخاطبان باید بدانند، کتابهایی که با تخفیف بالا ارائه میشوند، کتاسازی است. این کتابها تولید دست اول ناشرانشان نیست و ناشر برای تولید آنها، سرمایهگذاری نکردهاست؛ بلکه فقط با تغییر نام مترجم و کپیبرداری از کتاب ناشر معتبر، بدون صرف هزینههای جانبی اقدام به انتشار کردهاست. البته مشخص نیست در این وضعیت بازار کاغذ، همین ناشران هم چگونه میتوانند به فعالیت خود و فروش کتاب با تخفیف ادامه بدهند؟
هزینههای تولید کتاب، درصد ناشر، شرکت پخش و کتابفروش مشخص است. همچنین حقالتالیف، حق الترجمه و هزینههای صفحهآرایی و... نیز مشخص است. به همین دلیل تنها میتوان درصد مشخصی تخفیف در فروش و نمایشگاههای رسمی ارائه کرد. به همین دلیل اگر نهاد قانونمندی بر روند تولید تا فروش کتاب نظارت داشتهباشد و این روند را منظم کند، ممکن است ناهنجاریها از بین برود. در هر صورت این وضعیت ارائه تخفیف بر بازار کتاب به صنعت نشر و ناشرانی که درستکارند و کتابهای ارزشمند تالیفی و ترجمهای تولید میکنند، در درازمدت آسیب میزند. باید برای اصلاح این روند، چهارچوب و قاعدهای اندیشیدهشود.
برخی سایتهای فروش کتاب به شکلی میتوانند در طول سال کتاب را با تخفیف بفروشن.، این روش چه تاثیری بر چرخه نشر خواهدداشت؟
سایتهایی هستند که کتابهای ناشران معتبر را در طول سال با تخفیف ارائه میکنند، این وضعیت به شدت به کتابفروشیها آسیب میزند. همچنین مخاطب عادت میکند تا کتاب را حتما با تخفیف تهیه کند. این درحالی است که مردم برای مثال از سوپرمارکت انتظار تخفیف ندارند.
ناشران نمیتوانند تخفیف نامتعارف ارائه بدهند. برخی از سایتها هستند که کتاب را با تخفیف ۲۰ یا ۲۵ درصد –همان تخفیفی که ناشر ارائه میدهد یا کتابها با آن تخفیف در نمایشگاه کتاب فروخته میشود- در طول سال به فروش میرسانند. تعداد این سایتها زیاد نیست اما همه سال کتاب را باتخفیف میفروشند. مسئولان این سایتها کتاب را با چکهای چند ماهه از ناشر میخرند و اینطور نیست که وقتی کتاب را نقد میفروشند، با ناشران هم به صورت نقدی حساب کنند. ظاهر امر این است که آنها میتوانند با همین روش به صنعت نشر کمک کنند تا ناشر بتواند به تولید ادامه بدهد، اما اینطور نیست و مشخص است که فقط به فکر منفعت خودشاناند. آنها در سایت، فروش آنلاین دارند و بازار کتاب را در طول سال در دست گرفتهاند.
من سالها کتابفروش بودم و همچنین در نمایشگاه، کتاب فروختهام. درحال حاضر بهنظر میرسد مخاطب فقط حاضر است کتاب را با تخفیف تهیه کنند و حتی تخفیف باید درصد بالایی داشتهباشد. به همین دلیل است که روزبهروز شاهد افزایش درخواستها هستیم. فکر میکنم باید راهکاری سراسری ارائه بشود و برای مثال اتحادیه ناشران و کتابفروشان، نهادهای مربوط و مسئول راهی بیندیشند و این وضعیت را قانونمند کنند.
وقتی در مترو و برخی از سایتها کتاب با تخفیف بالا ارائه میشود، مخاطب فکر میکند این گروه چطور میتوانند فعالیت کنند؟ درنتیجه از ناشران توقع دارند که تخفیفهای بالا و مستمر ارائه بکنند. طبیعتا ناشری که تولید میکند، هزینههای جاری دارد و نمیتواند این تخفیف را ارائه کند. درنتیجه اعتماد مخاطب به ناشر سلب میشود.
در چنین شرایطی ناشران و کتابفروشان ضرر میکنند. آیا ناشران میتوانند دست به اقدامی بزنند و کتاب را به سایتهایی که تخفیف مستمر دارند، تحویل ندهند؟
مولف و مترجم، فروش کتاب را پیگیری میکند. آنها از ناشر مطالبه میکنند که چرا در این سایتها کتابشان به فروش نمیرسد. بالاخره ناشران ناچار میشوند که کتابهایشان را به این پلتفرمها ارائه بدهند؛ زیرا همه کتابهای روز در آن عرضه میشود. اگر همه ناشران متحد بشوند، میتوانند اقداماتی را انجام دهند تا مسئولان سایتها دست از تخفیف در طول سال بردارند، یا حداقل شیوه همکاری با ناشران را تغییر بدهند. به این صورت نیست که فقط یک ناشر بتواند این اقدام را شروع کند؛ زیرا در این صورت به نظر میرسد که ناشر عقب است و نتوانسته کتابش را به درستی ارائه کند. برخی از این سایتها به صورت منبع فروش کتاب درآمدهاند.
متحد کردن ناشران و اقدام علیه فروشک تاب با تخفیف باید از طرف کدام نهاد شروع بشود؟ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا اتحادیه ناشران و کتابفروشان؟
تقریبا همه این موارد باید با هم دست به اقدامی بزنند. از طرفی باید جامعه کتابخوان آگاه بشود؛ زیرا خرید چند کتاب با تخفیف در زندگی روزانه افراد تاثیر زیادی نخواهدداشت ؛درصورتی که ادامه روند فروش کتاب با تخفیف برای فعالان حوزه نشر با آسیب جدی همراه است.
مهمتر از آن نهادهای ذیربط هستند. آنها باید راهکاری بیندیشند و سازوکاری تعریف کنند تا جلوی تخفیفهای نامتعارف را بگیرند. در مورد مسائل نشر، کارگروههای مختلفی وجود دارد؛ شاید باید کارگروهی برای رسیدگی به وضعیت ارائه تخفیف در اتحادیه ناشران و کتابفروشان تعریف بشود و نمایندگان از موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد و اتحادیه ناشران و کتابفروشان در آن فعال باشند.
همچنین ناشران میتوانند کارگروهی تشکیل بدهند و همانطور که اتحادیه ناشران و کتابفروشان بازرس دارد و به کتابفروشیها سر میزند، حق عضویت را پیگیری میکند و روی پروانه کسب نظارت دارد، بر نحوه ارائه تخفیف نظارت کند. لزومی ندارد که حتما قانونی وضع شود، صنف میتواند ضوابطی درنظر بگیرد و در صورت تخلف از آن، موسسه مورد نظر، جریمه یا پلمپ شود.
لینک مصاحبه در وبسایت نشر افراز:
https://bre.is/DDD5p6GC
#انتشارات_افراز #نشرافراز
#اعظم_کیانافراز #مصاحبهها
#ناشر #نشر #کتاب #کتابفروش #کتابفروشی
#افراز_در_رسانهها #ایبنا
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
مولف و مترجم، فروش کتاب را پیگیری میکند. آنها از ناشر مطالبه میکنند که چرا در این سایتها کتابشان به فروش نمیرسد. بالاخره ناشران ناچار میشوند که کتابهایشان را به این پلتفرمها ارائه بدهند؛ زیرا همه کتابهای روز در آن عرضه میشود. اگر همه ناشران متحد بشوند، میتوانند اقداماتی را انجام دهند تا مسئولان سایتها دست از تخفیف در طول سال بردارند، یا حداقل شیوه همکاری با ناشران را تغییر بدهند. به این صورت نیست که فقط یک ناشر بتواند این اقدام را شروع کند؛ زیرا در این صورت به نظر میرسد که ناشر عقب است و نتوانسته کتابش را به درستی ارائه کند. برخی از این سایتها به صورت منبع فروش کتاب درآمدهاند.
متحد کردن ناشران و اقدام علیه فروشک تاب با تخفیف باید از طرف کدام نهاد شروع بشود؟ موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا اتحادیه ناشران و کتابفروشان؟
تقریبا همه این موارد باید با هم دست به اقدامی بزنند. از طرفی باید جامعه کتابخوان آگاه بشود؛ زیرا خرید چند کتاب با تخفیف در زندگی روزانه افراد تاثیر زیادی نخواهدداشت ؛درصورتی که ادامه روند فروش کتاب با تخفیف برای فعالان حوزه نشر با آسیب جدی همراه است.
مهمتر از آن نهادهای ذیربط هستند. آنها باید راهکاری بیندیشند و سازوکاری تعریف کنند تا جلوی تخفیفهای نامتعارف را بگیرند. در مورد مسائل نشر، کارگروههای مختلفی وجود دارد؛ شاید باید کارگروهی برای رسیدگی به وضعیت ارائه تخفیف در اتحادیه ناشران و کتابفروشان تعریف بشود و نمایندگان از موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد و اتحادیه ناشران و کتابفروشان در آن فعال باشند.
همچنین ناشران میتوانند کارگروهی تشکیل بدهند و همانطور که اتحادیه ناشران و کتابفروشان بازرس دارد و به کتابفروشیها سر میزند، حق عضویت را پیگیری میکند و روی پروانه کسب نظارت دارد، بر نحوه ارائه تخفیف نظارت کند. لزومی ندارد که حتما قانونی وضع شود، صنف میتواند ضوابطی درنظر بگیرد و در صورت تخلف از آن، موسسه مورد نظر، جریمه یا پلمپ شود.
لینک مصاحبه در وبسایت نشر افراز:
https://bre.is/DDD5p6GC
#انتشارات_افراز #نشرافراز
#اعظم_کیانافراز #مصاحبهها
#ناشر #نشر #کتاب #کتابفروش #کتابفروشی
#افراز_در_رسانهها #ایبنا
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
گروه تئاتر هنرآنلاین:
روزبه حسینی، نویسنده و کارگردان تئاتر درباره جدیدترین فعالیتهای خود به خبرنگار هنرآنلاین گفت: من ترجیح میدهم درباره مجموعه کتابی حرف بزنم که مجوز آن را گرفتهام. این کتاب «آنچه می شنوی ساز کج کوک سکوت است» نام دارد. در واقع این نمایشنامه یک نمایشنامه قدیمی است که اجراهای متعددی از آن در ایران شده است. من در سال ۱۳۸۴ آن را در کارگاه نمایش تئاتر شهر اجرا کردم و پس از آن جوانهای زیادی در شهرستانهای مختلف آن را اجرا کردند. این نمایشنامه علاوهبر شش تکگویی دیگر منتشر میشود. در آن شش تکگویی دیگر نیز دو کار کاملاً جدید دارم که تاکنون اصلاً اجرا نشدهاند.
لینک خبر در هنرآنلاین:
https://bre.is/WJaExYtp
#انتشارات_افراز #نشرافراز
#آنچه_میشنوی_ساز_کجکوک_سکوت_است
#روزبه_حسینی #و_ناگهان
#در_دست_انتشار
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#افراز_در_رسانهها #هنر_آنلاین
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
روزبه حسینی، نویسنده و کارگردان تئاتر درباره جدیدترین فعالیتهای خود به خبرنگار هنرآنلاین گفت: من ترجیح میدهم درباره مجموعه کتابی حرف بزنم که مجوز آن را گرفتهام. این کتاب «آنچه می شنوی ساز کج کوک سکوت است» نام دارد. در واقع این نمایشنامه یک نمایشنامه قدیمی است که اجراهای متعددی از آن در ایران شده است. من در سال ۱۳۸۴ آن را در کارگاه نمایش تئاتر شهر اجرا کردم و پس از آن جوانهای زیادی در شهرستانهای مختلف آن را اجرا کردند. این نمایشنامه علاوهبر شش تکگویی دیگر منتشر میشود. در آن شش تکگویی دیگر نیز دو کار کاملاً جدید دارم که تاکنون اصلاً اجرا نشدهاند.
لینک خبر در هنرآنلاین:
https://bre.is/WJaExYtp
#انتشارات_افراز #نشرافراز
#آنچه_میشنوی_ساز_کجکوک_سکوت_است
#روزبه_حسینی #و_ناگهان
#در_دست_انتشار
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#افراز_در_رسانهها #هنر_آنلاین
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
انتشارات افراز
گروه تئاتر هنرآنلاین: روزبه حسینی، نویسنده و کارگردان تئاتر درباره جدیدترین فعالیتهای خود به خبرنگار هنرآنلاین گفت: من ترجیح میدهم درباره مجموعه کتابی حرف بزنم که مجوز آن را گرفتهام. این کتاب «آنچه می شنوی ساز کج کوک سکوت است» نام دارد. در واقع این نمایشنامه…
او درخصوص نمایشنامههای جدیدی که در این مجموعه کتاب نوشته است، توضیح داد: یکی از آنها با نام «میتونی در ۲۰ دقیقه کل کف دریا رو بروفی» در ساحل دریا اتفاق میافتد و باید اجرای محیطی شود. داستان آن درباره شخصی است که از تهران رفته و در سواحل خلیج فارس معرکه گرفته. طبیعتاً نوع نمایش هم یک جور مدرن شده سنت معرکهگیری در تئاتر ما است. یک نمایشنامه دیگر با نام «خوابخواری در کافه شبه روشنفکری...» دارم که مشخصاً آن را برای اجرای خانم سیما شکری نوشتهام. این نمایش درباره آدمی است که معبر خواب است و خواب آدمها را تعبیر میکند. هر دوی این نمایشها ضمن اینکه تاریخ مصرف ندارند، به مسائل روز هم پرداختهاند. من نمایش «خوابخواری در کافه شبه روشنفکری...» را پس از درگذشت استاد محمدرضا شجریان نوشتم. به همین خاطر پاراگرافی که راجع به مرگ حرف میزند از سقراط شروع میشود و به کیارستمی و شجریان میرسد. این نمایش اگر ده سال دیگر اجرا شود ممکن است درخصوص یک شخصیت دیگری جنبه وسیع پیدا کند.
این نویسنده تئاتر با اعلام اینکه کتاب جدیدش توسط نشر افراز منتشر میشود، درباره اهدافش از انتشار این کتاب گفت: یکی از نیتهای مهمی که داشتم نگاه به مرکز تئاتر استانها بود. با زندهیاد الوند رایزنی داشتم که بچههای شهرستان بتوانند از این متنها استفاده کنند چون آنها عموماً دنبال کارهای تک پرسوناژ هستند. هدف دیگرم این بود که دانشجویان و هنرجویان بازیگری که عموماً به سوی بازی تک نفره پیش میروند هم بتوانند از این متون استفاده کنند و مدام به سراغ «آنتیگونه» و «هملت» نروند.
حسینی درباره سایر نمایشنامههای این مجموعه اظهار داشت: یک نمایشنامه دیگر در این مجموعه به نام «هزار شماره نامعکوس» است که ۲۰ سال پیش نوشته است. تاکنون چند کارگردان کوشیدهاند که این نمایش را اجرا کنند ولی نتوانستهاند. در حال حاضر خانم آتیه جاوید دارد روی آن کار میکند تا بتواند نمایش را تا نیمه سال به روی صحنه ببرد. در این مجموعه یک نمایشنامه دیگر به نام «به حق شرف لا اله الا الله» دارم که درباره یک زن بستری شده در تیمارستان است. من به متون دیگر به چشم متون کارگاهی نگاه میکنم که بین من، گروه نویسندگان و هنرجویان بازیگری کار شده و روی صحنه رفته است. من کمبود نمایشنامه ندارم که بیایم نمایشنامهای که دانشجو حتی ۲۰ درصد هم در آن دخیل بوده را به نام خودم چاپ کنم. اساساً از این عادتها ندارم و هیچوقت چنین کاری نمیکنم. یک متن دیگر هم در این کتاب دارم که بارها توسط خودم و دیگران اجرا شده است.
وی در پاسخ به این سوال که کتاب «آنچه می شنوی ساز کج کوک سکوت است» چه زمانی منتشر میشود، بیان کرد: ما فعلاً به نفع مخاطب ترمز کردهایم که امید داشته باشیم تا قیمت کاذب کاغذ در بازار کتاب بشکند و ما مجبور نشویم یک کتاب ۶۰- ۷۰ صفحهای را به قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر کنیم. هدف ما این است که این کتاب را دانشجویان و بچههای تئاتر استان ها استفاده کنند و دوست داریم به این هدفمان برسیم.
لینک خبر در هنرآنلاین:
https://bre.is/WJaExYtp
#انتشارات_افراز #نشرافراز
#آنچه_میشنوی_ساز_کجکوک_سکوت_است
#روزبه_حسینی #و_ناگهان
#در_دست_انتشار
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#افراز_در_رسانهها #هنر_آنلاین
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
این نویسنده تئاتر با اعلام اینکه کتاب جدیدش توسط نشر افراز منتشر میشود، درباره اهدافش از انتشار این کتاب گفت: یکی از نیتهای مهمی که داشتم نگاه به مرکز تئاتر استانها بود. با زندهیاد الوند رایزنی داشتم که بچههای شهرستان بتوانند از این متنها استفاده کنند چون آنها عموماً دنبال کارهای تک پرسوناژ هستند. هدف دیگرم این بود که دانشجویان و هنرجویان بازیگری که عموماً به سوی بازی تک نفره پیش میروند هم بتوانند از این متون استفاده کنند و مدام به سراغ «آنتیگونه» و «هملت» نروند.
حسینی درباره سایر نمایشنامههای این مجموعه اظهار داشت: یک نمایشنامه دیگر در این مجموعه به نام «هزار شماره نامعکوس» است که ۲۰ سال پیش نوشته است. تاکنون چند کارگردان کوشیدهاند که این نمایش را اجرا کنند ولی نتوانستهاند. در حال حاضر خانم آتیه جاوید دارد روی آن کار میکند تا بتواند نمایش را تا نیمه سال به روی صحنه ببرد. در این مجموعه یک نمایشنامه دیگر به نام «به حق شرف لا اله الا الله» دارم که درباره یک زن بستری شده در تیمارستان است. من به متون دیگر به چشم متون کارگاهی نگاه میکنم که بین من، گروه نویسندگان و هنرجویان بازیگری کار شده و روی صحنه رفته است. من کمبود نمایشنامه ندارم که بیایم نمایشنامهای که دانشجو حتی ۲۰ درصد هم در آن دخیل بوده را به نام خودم چاپ کنم. اساساً از این عادتها ندارم و هیچوقت چنین کاری نمیکنم. یک متن دیگر هم در این کتاب دارم که بارها توسط خودم و دیگران اجرا شده است.
وی در پاسخ به این سوال که کتاب «آنچه می شنوی ساز کج کوک سکوت است» چه زمانی منتشر میشود، بیان کرد: ما فعلاً به نفع مخاطب ترمز کردهایم که امید داشته باشیم تا قیمت کاذب کاغذ در بازار کتاب بشکند و ما مجبور نشویم یک کتاب ۶۰- ۷۰ صفحهای را به قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر کنیم. هدف ما این است که این کتاب را دانشجویان و بچههای تئاتر استان ها استفاده کنند و دوست داریم به این هدفمان برسیم.
لینک خبر در هنرآنلاین:
https://bre.is/WJaExYtp
#انتشارات_افراز #نشرافراز
#آنچه_میشنوی_ساز_کجکوک_سکوت_است
#روزبه_حسینی #و_ناگهان
#در_دست_انتشار
#ادبیات_نمایشی #نمایشنامه
#افراز_در_رسانهها #هنر_آنلاین
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
رضا كريممجاور:
با سازه های "رآلیسم جادویی" در
"اسفار سرگردانی" جمال غریب و "پِدرو پارامو"ی رولفو
جواد اسحاقیان
http://www.madomeh.com/site/news/news/10444.htm
کانال مَدّ و مِهْ, [18.04.21 22:59]
با سازه های "رآلیسم جادویی" در
"اسفار سرگردانی" جمال غریب و "پِدرو پارامو"ی رولفو
جواد اسحاقیان
در باره ی این رمان، چند مقاله و بررسی گذرا هست اما آنچه نیست، کوشش برای شناخت "نوع ادبی" ((Genre و سازه ها و عناصر تشکیل دهنده ی "رآلیسم جادویی" (Magic Realism) و افزون بر آن، منبعی است که "جبّار جمال غریب" نویسنده ی کُرد زبان "اقلیم خودمختار کردستان عراق" از آن بهره مند شده و الهام گرفته است. دکتر "هاشم احمدزاده" از پژوهندگان شناخته ی کُرد زبان ایرانی در دانشگاههای "سوئد" و "انگلستان" یک مقاله با عنوان "رآلیسم جادویی در آثار رمان نویس کُرد "بختیار علی" ("("Magic realism in the works of Kurdish novelist Bakhtyar Ali دارد که در سال 2010 انتشار یافته و بیشتر بر این نکته تأکید دارد که در رمانهای این نویسنده، عناصر فراطبیعی [ مانند پرواز شخصیت اصلی به آسمان به یاری باد ] تا چه اندازه با واقعیتهای جامعه ی کُرد ارتباط دارد و به این نتیجه میرسد که آنچه در زمینه های مختلف اجتماعی، سیاسی و تاریخی در رمان مطرح می شود، با واقعیت کُردستان پیوندی تنگاتنگ دارد (احمدزاده، 2010، 287).
"احمدزاده" در مقاله ی دیگری با عنوان "تحولات سبکی و مضمونی در رمان کُردی" ("Stylistic and thematic changes in the Kurdish novel") باز به همین ویژگی، یعنی پیوند میان شگردهای روایی در رآلیسم جادویی "بختیار علی" پرداخته میگوید:
" عناصر و سازه های موجود در رمانهای او هرچند دارای هنجارهای فراطبیعی است، خواننده را شگفت زده و متحیّر نمیکند و خواننده اعتماد خود را به سویه های واقعگرایانه ی این آثار از دست نمیدهد. . . و حضور عناصر فراطبیعی، باعث نمی شود اصل واقع نمایی در این رمانها تباه شود " (همان، 2015، صص 233-232).
با این همه، "جمال غریب" در رمان خود زیر تأثیر رمان "پدرو پارامو" (("Pedro Paramo" نوشته ی "خوان رولفو" ("Juan Rolfo") نویسنده ی مکزیکی است که ناظر به رخدادها و پیامدهای "مدرنیزاسیون" شتاب زده در این کشور در دهه ی دوم قرن بیستم بوده است. این رمان، یکی از شاهکارهای ادبیات آمریکای لاتین و جهان است و اگر کسی دوست میدارد از سویه های ادبی و زیبایی شناسی و تاریخی و اجتماعی آن آگاهی یابد، به سایت ادبی "حضور" و به کتاب من با عنوان "با بوطیقای نو در ادبیات داستانی آمریکای لاتین" مراجعه کند که چهار مقاله از نقد و ترجمه در باره ی این رمان در آن خواهد یافت. این رمان، به شدت دشوارخوان است و "رولفو" به حق در آن سنگ تمام گذاشته است؛ به گونه ای که "بِردسِل" ((Beardsell می نویسد:
" رولفو از خواننده میخواهد در خوانش و درک رمان، فعالانه شرکت کند. به این منظور، نویسنده حفره ها و چاله های اطلاعاتی در متن باقی میگذارد تا خواننده به نیروی تخیل خود، این حفره ها و چاله ها را پُر و قطعات پراکنده و از هم گسسته ی رمان را به هم پیوند دهد. در همان حال، نویسنده یک تجربه ی فرازمانی و اثیری برای خواننده فراهم می آورد تا مدتی با اشباح و ارواح زمان، همنشینی و همزیستی کند " (بردسل، 1990، 95-74).
"جمال غریب" نیز در الهام از این شاهکار ادبی، با وسواس نوشته است و خواننده نیز ناگزیر است آن را با دقتی بیشتر بخواند و در آن تأمل کند.
ادامه...
http://www.madomeh.com/site/news/news/10444.htm
با سازه های "رآلیسم جادویی" در
"اسفار سرگردانی" جمال غریب و "پِدرو پارامو"ی رولفو
جواد اسحاقیان
http://www.madomeh.com/site/news/news/10444.htm
کانال مَدّ و مِهْ, [18.04.21 22:59]
با سازه های "رآلیسم جادویی" در
"اسفار سرگردانی" جمال غریب و "پِدرو پارامو"ی رولفو
جواد اسحاقیان
در باره ی این رمان، چند مقاله و بررسی گذرا هست اما آنچه نیست، کوشش برای شناخت "نوع ادبی" ((Genre و سازه ها و عناصر تشکیل دهنده ی "رآلیسم جادویی" (Magic Realism) و افزون بر آن، منبعی است که "جبّار جمال غریب" نویسنده ی کُرد زبان "اقلیم خودمختار کردستان عراق" از آن بهره مند شده و الهام گرفته است. دکتر "هاشم احمدزاده" از پژوهندگان شناخته ی کُرد زبان ایرانی در دانشگاههای "سوئد" و "انگلستان" یک مقاله با عنوان "رآلیسم جادویی در آثار رمان نویس کُرد "بختیار علی" ("("Magic realism in the works of Kurdish novelist Bakhtyar Ali دارد که در سال 2010 انتشار یافته و بیشتر بر این نکته تأکید دارد که در رمانهای این نویسنده، عناصر فراطبیعی [ مانند پرواز شخصیت اصلی به آسمان به یاری باد ] تا چه اندازه با واقعیتهای جامعه ی کُرد ارتباط دارد و به این نتیجه میرسد که آنچه در زمینه های مختلف اجتماعی، سیاسی و تاریخی در رمان مطرح می شود، با واقعیت کُردستان پیوندی تنگاتنگ دارد (احمدزاده، 2010، 287).
"احمدزاده" در مقاله ی دیگری با عنوان "تحولات سبکی و مضمونی در رمان کُردی" ("Stylistic and thematic changes in the Kurdish novel") باز به همین ویژگی، یعنی پیوند میان شگردهای روایی در رآلیسم جادویی "بختیار علی" پرداخته میگوید:
" عناصر و سازه های موجود در رمانهای او هرچند دارای هنجارهای فراطبیعی است، خواننده را شگفت زده و متحیّر نمیکند و خواننده اعتماد خود را به سویه های واقعگرایانه ی این آثار از دست نمیدهد. . . و حضور عناصر فراطبیعی، باعث نمی شود اصل واقع نمایی در این رمانها تباه شود " (همان، 2015، صص 233-232).
با این همه، "جمال غریب" در رمان خود زیر تأثیر رمان "پدرو پارامو" (("Pedro Paramo" نوشته ی "خوان رولفو" ("Juan Rolfo") نویسنده ی مکزیکی است که ناظر به رخدادها و پیامدهای "مدرنیزاسیون" شتاب زده در این کشور در دهه ی دوم قرن بیستم بوده است. این رمان، یکی از شاهکارهای ادبیات آمریکای لاتین و جهان است و اگر کسی دوست میدارد از سویه های ادبی و زیبایی شناسی و تاریخی و اجتماعی آن آگاهی یابد، به سایت ادبی "حضور" و به کتاب من با عنوان "با بوطیقای نو در ادبیات داستانی آمریکای لاتین" مراجعه کند که چهار مقاله از نقد و ترجمه در باره ی این رمان در آن خواهد یافت. این رمان، به شدت دشوارخوان است و "رولفو" به حق در آن سنگ تمام گذاشته است؛ به گونه ای که "بِردسِل" ((Beardsell می نویسد:
" رولفو از خواننده میخواهد در خوانش و درک رمان، فعالانه شرکت کند. به این منظور، نویسنده حفره ها و چاله های اطلاعاتی در متن باقی میگذارد تا خواننده به نیروی تخیل خود، این حفره ها و چاله ها را پُر و قطعات پراکنده و از هم گسسته ی رمان را به هم پیوند دهد. در همان حال، نویسنده یک تجربه ی فرازمانی و اثیری برای خواننده فراهم می آورد تا مدتی با اشباح و ارواح زمان، همنشینی و همزیستی کند " (بردسل، 1990، 95-74).
"جمال غریب" نیز در الهام از این شاهکار ادبی، با وسواس نوشته است و خواننده نیز ناگزیر است آن را با دقتی بیشتر بخواند و در آن تأمل کند.
ادامه...
http://www.madomeh.com/site/news/news/10444.htm
Forwarded from کانال اطلاعرسانی گروه فیلم و تئاتر «و َناگهان»
🎗نهم اردیبهشت (۱۳۱۰) زادروز زندهیاد حمید سمندریان از چهرههای ماندگار و نامدار تئاتر ایران
🎗 این نوشتار را از طریق لینک زیر هم میتوانید بخوانید👇👇
https://sobhe-no.ir/newspaper/1159/14
📚 همزمان با نودمین سالروز تولد زندهیاد حمید سمندریان و به مدت یک هفته (از نهم تا شانزدهم اردیبهشت)، از طریق دایرکت به اینستاگرام انتشارات افراز، میتوانید کتاب «با طرح خندهای» بیستوپنج گفتار دربارهی حمید سمندریان را با بیست درصد تخفیف تهیه بفرمایید.
https://instagram.com/afrazbook?igshid=1438yg42eb4js
📚«با طرح خندهای» بیستوپنج گفتار دربارهی حمید سمندریان
به کوشش و ویرایش روزبه حسینی
۲۱۰ صفحه
۶۵۰۰۰ تومان (با بیست درصد تخفیف: ۵۲۰۰۰ تومان)
https://www.tg-me.com/vanagahan
🎗 این نوشتار را از طریق لینک زیر هم میتوانید بخوانید👇👇
https://sobhe-no.ir/newspaper/1159/14
📚 همزمان با نودمین سالروز تولد زندهیاد حمید سمندریان و به مدت یک هفته (از نهم تا شانزدهم اردیبهشت)، از طریق دایرکت به اینستاگرام انتشارات افراز، میتوانید کتاب «با طرح خندهای» بیستوپنج گفتار دربارهی حمید سمندریان را با بیست درصد تخفیف تهیه بفرمایید.
https://instagram.com/afrazbook?igshid=1438yg42eb4js
📚«با طرح خندهای» بیستوپنج گفتار دربارهی حمید سمندریان
به کوشش و ویرایش روزبه حسینی
۲۱۰ صفحه
۶۵۰۰۰ تومان (با بیست درصد تخفیف: ۵۲۰۰۰ تومان)
https://www.tg-me.com/vanagahan
Forwarded from Kurdish Book House
💫 تازەهای نشر
📘رمان «نسل فاضلابها» روانه بازار نشر شد
📚شناسنامه کتاب: رُمان «نسل فاضلابها»، #جبار_جمال_غریب، ترجمهی #رضا_کریم_مجاور، انتشارات افراز، تهران ۱۴۰۰.
👤 #جبار_جمال_غریب: «من در برابر هیچ کس هیچ تعهدی ندارم که پس از خواندن این رمان، چه بر سرش خواهد آمد»
▫️ #جبار_جمال_غریب نویسندهی توانمند کُرد و برندهی جایزهی #حسین_عارف (در سال ۲۰۱۶) که با رمان ماندگار «اسفار سرگردانی» (ترجمهی #رضا_کریم_مجاور، نشر افراز، چاپ اول ۱۳۹۵ / چاپ دوم ۱۳۹۸) و سپس رمان «کتابی که سیمرغ شد» (ترجمهی رضا کریممجاور، نشر بوتیمار ، چاپ اول ۱۳۹۶) به دوستداران ادبیات جادویی کردستان در ایران معرفی شد، اکنون با رمان کوتاه «#نسل_فاضلابها» و با حرفهای تازهتری از راه رسیده است.
▫️نسل فاضلابها سرگذشت نسل و گروهی راندهشده از متن اجتماع است که در هیچ کجای این جهان پهناور، پناهی برای خود نمییابند و ناگزیر و در کمال ناباوری به زیر زمین و به درون لولهها و کانالهای فاضلاب شهر میگریزند، اما پس از مدتی زندگی در میان پسابها، میبینند که حتا آنجا هم این نسل مطرود را به خود نمیپذیرد.
▫️نسل فاضلابها قصهی غمانگیز حاشیهنشینان بینوای همهی جوامع بشری است که در این عصر سنگدل، بیش از هر عصر دیگری مورد بیمهری دنیا قرار گرفتهاند.
▫️شخصیت اصلی رمان که از همان اوان کودکی، از مهر و محبت پدر و مادر بینصیب میشود و به عنوان شاگردراننده با یک کامیون به شهرها و روستاهای مختلف سفر میکند، هرگز روی آرامش و آسودگی نمیبیند و بعد از آنکه صاحبکارش او را در خیابان شیخعمر بغداد تنها میگذارد، شبی به همراه اهالی بینوای محله، در مسخی حیرتانگیز بدل به شبح میشود…
▫️شخصیتهایی از این دست، در پیرامون همهی ما هستند و همواره هم بودهاند و هریک از ما کافی است اندکی سرمان را پایین بیندازیم و فروتنانه نگاهی به دور و بر خود بیندازیم تا ببینیم چه افراد فراوانی از این طایفه در اطرافمان نفس میکشند، ما اما هرگز با چشم بصیرت و از روی دلسوزی و انساندوستی به این جماعت حاشیهنشین نگاه نکردهایم و اگر نگاه کردهایم، آنها را ندیدهایم. اینجاست که چنین گروهی از جامعه به حاشیهی تنهایی خود میخزند و از سوی متن جامعه به بوتهی فراموشی سپرده میشوند.
▫️این رمان اگرچه اندکی انتزاعی و متفاوت از رمانهای رایج و معمولی است، با این حال خواننده را با خود به دنیای خاصی میبرد و اشتیاق کشف رویدادها و پایان رمان را در او برمیانگیزد.
▫️نویسنده و منتقد نامی، دکتر #هاشم_احمدزاده دربارهی این رمان مینویسد: «نسل فاضلابها مانند همهی رمانهای جبار غریب از همان عنوان کتاب به جنگ باورها و اعتقادات مألوف و مرسوم مخاطب میرود و مشکل مفهوم و روابط دال و مدلولی را بیشتر از همیشه برجسته میسازد… مطالعهی این رمان از همان آغاز راه، خواننده را به درون دنیای بیگانگیها و نامتعارفها میکشد. آغاز رمان، جملهی مستحکمی است که به مخاطب مژده میدهد که باید در انتظار یک متن ناب باشد. «من در برابر هیچکسی هیچ تعهدی ندارم که پس از خواندن این رمان، چه بر سرش خواهد آمد» این گزینگویهی قدرتمندی است و حاکی از اعتمادبهنفس فراوان نویسنده است. اما این جملهی نیرومند، بدون نقطهی پایانی (.) است؛ و این درست به سرنوشت رمان و شخصیتهای آن میماند که نقطهی پایانی برای آنها در نظر گرفته نشده است.»
🔻در بخشهای از این رمان میخوانیم:
▫️اکنون هزاران شبح در لابهلای پتوهای ژنده و جامههای کهنهپاره از خیابان بزرگ بغداد میگذرند… همان خیابانی که سخنرانیهای خونین خاورزمین، که جنازهی ترانههای عاشقانهی امکلثوم و جسد بوگرفتهی شعرهای نازک الملائکه و بدر شاکرالسیاب بر پیادهروها و برسکوی جلوی مغازههایش افتاده بود. لشکر اشباح همچون کوهی از خاک بر خیابان عریض موج میزد و میگذشت.
▫️«آنروز که پدرم زن دیگری گرفت، دو روز بود که مادرم سیاه پوشیده بود. نوعروس پیراهن بلند سرخرنگی پوشیده بود، با کفشهای پُرزرقوبرق و آن هم سرخرنگ، تق... تق... تق... وارد خانه شد. هر یک از تقتقهایش یک رگبار گلوله بود که به سوی پیراهن سیاه مادر و به سوی قلب خانهی ما نشانه میرفت. پدرم با چهرهای سفید، سفید مایل به زرد، پا به پای عروس قدم برمیداشت. پدرم لاغر و لندوک، و عروس بلندبالا و پر و پیمان.
▫️این رمان با ترجمهی رضا کریممجاور در ۱۰۷ صفحه و شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۳۰۰۰۰ تومان به همت نشر افراز منتشر شده است.
🔻ادامه مطلب...
▪️بخش فارسی:
🌐 http://kurdishbookhouse.com/100-274/
▪️بخش کُردی:
🌐 http://kurdishbookhouse.com/ku/100-565/
#اختصاصی_خانه_کتاب_کردی
■ بە کانال "خانهٔ کتاب كُردی" بپیوندید:
▪️ @kurdishbookhouse
🌎 پایگاه خبری خانهٔ کتاب كُردی
📘رمان «نسل فاضلابها» روانه بازار نشر شد
📚شناسنامه کتاب: رُمان «نسل فاضلابها»، #جبار_جمال_غریب، ترجمهی #رضا_کریم_مجاور، انتشارات افراز، تهران ۱۴۰۰.
👤 #جبار_جمال_غریب: «من در برابر هیچ کس هیچ تعهدی ندارم که پس از خواندن این رمان، چه بر سرش خواهد آمد»
▫️ #جبار_جمال_غریب نویسندهی توانمند کُرد و برندهی جایزهی #حسین_عارف (در سال ۲۰۱۶) که با رمان ماندگار «اسفار سرگردانی» (ترجمهی #رضا_کریم_مجاور، نشر افراز، چاپ اول ۱۳۹۵ / چاپ دوم ۱۳۹۸) و سپس رمان «کتابی که سیمرغ شد» (ترجمهی رضا کریممجاور، نشر بوتیمار ، چاپ اول ۱۳۹۶) به دوستداران ادبیات جادویی کردستان در ایران معرفی شد، اکنون با رمان کوتاه «#نسل_فاضلابها» و با حرفهای تازهتری از راه رسیده است.
▫️نسل فاضلابها سرگذشت نسل و گروهی راندهشده از متن اجتماع است که در هیچ کجای این جهان پهناور، پناهی برای خود نمییابند و ناگزیر و در کمال ناباوری به زیر زمین و به درون لولهها و کانالهای فاضلاب شهر میگریزند، اما پس از مدتی زندگی در میان پسابها، میبینند که حتا آنجا هم این نسل مطرود را به خود نمیپذیرد.
▫️نسل فاضلابها قصهی غمانگیز حاشیهنشینان بینوای همهی جوامع بشری است که در این عصر سنگدل، بیش از هر عصر دیگری مورد بیمهری دنیا قرار گرفتهاند.
▫️شخصیت اصلی رمان که از همان اوان کودکی، از مهر و محبت پدر و مادر بینصیب میشود و به عنوان شاگردراننده با یک کامیون به شهرها و روستاهای مختلف سفر میکند، هرگز روی آرامش و آسودگی نمیبیند و بعد از آنکه صاحبکارش او را در خیابان شیخعمر بغداد تنها میگذارد، شبی به همراه اهالی بینوای محله، در مسخی حیرتانگیز بدل به شبح میشود…
▫️شخصیتهایی از این دست، در پیرامون همهی ما هستند و همواره هم بودهاند و هریک از ما کافی است اندکی سرمان را پایین بیندازیم و فروتنانه نگاهی به دور و بر خود بیندازیم تا ببینیم چه افراد فراوانی از این طایفه در اطرافمان نفس میکشند، ما اما هرگز با چشم بصیرت و از روی دلسوزی و انساندوستی به این جماعت حاشیهنشین نگاه نکردهایم و اگر نگاه کردهایم، آنها را ندیدهایم. اینجاست که چنین گروهی از جامعه به حاشیهی تنهایی خود میخزند و از سوی متن جامعه به بوتهی فراموشی سپرده میشوند.
▫️این رمان اگرچه اندکی انتزاعی و متفاوت از رمانهای رایج و معمولی است، با این حال خواننده را با خود به دنیای خاصی میبرد و اشتیاق کشف رویدادها و پایان رمان را در او برمیانگیزد.
▫️نویسنده و منتقد نامی، دکتر #هاشم_احمدزاده دربارهی این رمان مینویسد: «نسل فاضلابها مانند همهی رمانهای جبار غریب از همان عنوان کتاب به جنگ باورها و اعتقادات مألوف و مرسوم مخاطب میرود و مشکل مفهوم و روابط دال و مدلولی را بیشتر از همیشه برجسته میسازد… مطالعهی این رمان از همان آغاز راه، خواننده را به درون دنیای بیگانگیها و نامتعارفها میکشد. آغاز رمان، جملهی مستحکمی است که به مخاطب مژده میدهد که باید در انتظار یک متن ناب باشد. «من در برابر هیچکسی هیچ تعهدی ندارم که پس از خواندن این رمان، چه بر سرش خواهد آمد» این گزینگویهی قدرتمندی است و حاکی از اعتمادبهنفس فراوان نویسنده است. اما این جملهی نیرومند، بدون نقطهی پایانی (.) است؛ و این درست به سرنوشت رمان و شخصیتهای آن میماند که نقطهی پایانی برای آنها در نظر گرفته نشده است.»
🔻در بخشهای از این رمان میخوانیم:
▫️اکنون هزاران شبح در لابهلای پتوهای ژنده و جامههای کهنهپاره از خیابان بزرگ بغداد میگذرند… همان خیابانی که سخنرانیهای خونین خاورزمین، که جنازهی ترانههای عاشقانهی امکلثوم و جسد بوگرفتهی شعرهای نازک الملائکه و بدر شاکرالسیاب بر پیادهروها و برسکوی جلوی مغازههایش افتاده بود. لشکر اشباح همچون کوهی از خاک بر خیابان عریض موج میزد و میگذشت.
▫️«آنروز که پدرم زن دیگری گرفت، دو روز بود که مادرم سیاه پوشیده بود. نوعروس پیراهن بلند سرخرنگی پوشیده بود، با کفشهای پُرزرقوبرق و آن هم سرخرنگ، تق... تق... تق... وارد خانه شد. هر یک از تقتقهایش یک رگبار گلوله بود که به سوی پیراهن سیاه مادر و به سوی قلب خانهی ما نشانه میرفت. پدرم با چهرهای سفید، سفید مایل به زرد، پا به پای عروس قدم برمیداشت. پدرم لاغر و لندوک، و عروس بلندبالا و پر و پیمان.
▫️این رمان با ترجمهی رضا کریممجاور در ۱۰۷ صفحه و شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۳۰۰۰۰ تومان به همت نشر افراز منتشر شده است.
🔻ادامه مطلب...
▪️بخش فارسی:
🌐 http://kurdishbookhouse.com/100-274/
▪️بخش کُردی:
🌐 http://kurdishbookhouse.com/ku/100-565/
#اختصاصی_خانه_کتاب_کردی
■ بە کانال "خانهٔ کتاب كُردی" بپیوندید:
▪️ @kurdishbookhouse
🌎 پایگاه خبری خانهٔ کتاب كُردی
Forwarded from کانال اطلاعرسانی گروه فیلم و تئاتر «و َناگهان»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎖«هفت قصه
از هفت پری زمینی
برای تو»
🔆 پیشکش به یاد
«عباس کیارستمی»
🏵 آغاز پخش «سومین رپرتوار مونوگهان» از تیوال در سال ۱۴۰۰
«میان هنر صحنه و تصویر محیطیست متداخل که این اثر، آنجا ایستادهست.»
🎗تهیهکننده طراح و کارگردان:
روزبه حسینی
🎗دستیار و مشاور هنری:
سیما شکری
🎗نویسندگان: مهرا معین، نسترن خدادوست و یاسمن ناسخی
🎖تازهترین اثر
گروه فیلم و تئاتر «و ناگهان»
🎗گروه کارگردانی:
نازنین زنگنه. علیرضا محمدی
🎗مدیر هماهنگی: مریم پابرجا
🎗هنرجو/بازیگران به ترتیب اپیزودها:
زهرا زمانیان، مهتاب افکار، نگین قاسمزاده، زهرا صحبتی، سمانه غدیری، نیره غفاری و الهام مختاری
🎗تصویربردار:
سید ضیاالدین صفویان
🎗آهنگساز: آروین سیدان
🎗تدوین: کسرا آتشی
📽 تیزر نخست/ آتلیهی «و ناگهان»
⛔ خواهشمندیم، پیش از تماشای این اثر، مکتوبات صفحهی مخصوص آن در تیوال را به صورت کامل مطالعه فرمایید.
⛔️ مخاطبان با همیاری تیوال، میتوانند در انتخاب مردمی اپیزود برتر شرکت کنند.
🎗لینک مستقیم تماشای اثر در تیوال:
https://www.tiwall.com/p/haftgheseh.haftpari
https://www.tg-me.com/vanagahan
از هفت پری زمینی
برای تو»
🔆 پیشکش به یاد
«عباس کیارستمی»
🏵 آغاز پخش «سومین رپرتوار مونوگهان» از تیوال در سال ۱۴۰۰
«میان هنر صحنه و تصویر محیطیست متداخل که این اثر، آنجا ایستادهست.»
🎗تهیهکننده طراح و کارگردان:
روزبه حسینی
🎗دستیار و مشاور هنری:
سیما شکری
🎗نویسندگان: مهرا معین، نسترن خدادوست و یاسمن ناسخی
🎖تازهترین اثر
گروه فیلم و تئاتر «و ناگهان»
🎗گروه کارگردانی:
نازنین زنگنه. علیرضا محمدی
🎗مدیر هماهنگی: مریم پابرجا
🎗هنرجو/بازیگران به ترتیب اپیزودها:
زهرا زمانیان، مهتاب افکار، نگین قاسمزاده، زهرا صحبتی، سمانه غدیری، نیره غفاری و الهام مختاری
🎗تصویربردار:
سید ضیاالدین صفویان
🎗آهنگساز: آروین سیدان
🎗تدوین: کسرا آتشی
📽 تیزر نخست/ آتلیهی «و ناگهان»
⛔ خواهشمندیم، پیش از تماشای این اثر، مکتوبات صفحهی مخصوص آن در تیوال را به صورت کامل مطالعه فرمایید.
⛔️ مخاطبان با همیاری تیوال، میتوانند در انتخاب مردمی اپیزود برتر شرکت کنند.
🎗لینک مستقیم تماشای اثر در تیوال:
https://www.tiwall.com/p/haftgheseh.haftpari
https://www.tg-me.com/vanagahan