Telegram Web Link
عبدالله محمد
نوری است درخشان و شاخهٔ ریحانی است که در نسیم می‌رقصد... تصور کن! آدمی با خلوت خود جاودانه می‌شود، و با باغ پوشیدهٔ دل.
این خشکی را چگونه می‌شود تحمل کرد؟ با آباد کردن دنیای درون. آنجا برای خود دشت سبز و دامنه و دریا و رود داشته باش. باغ و صبح و نسیم و صدای رود و پرندگان آوازه‌خوان! بی‌رؤیا وارد زمین خاکستری واقعیت نشو. با گذر زمان باغ دل را وسیع‌تر کن چون هرچه سن بالاتر می‌رود سیاه این خاکستری هم پررنگتر می‌شود. و زیبا اینکه با گذر زمان، رنگ رؤیا بر تو غالب می‌شود و مردم از خود می‌پرسند: این چرا بوی دود نگرفته؟ چرا جای پاهایش سبز است؟ چرا حرف‌هایش رنگ عجله و غُر ندارد؟ با گذر زمان تو هم دنیا را اتاق پیش از رهایی می‌بینی و گوشَت به آن سوی دیوار است و نگاهت به زمین. دیوار پایان داستان تو نیست. آن سو، شروع ماجراست.
Forwarded from عبدالله (abdollah Mohammad)
گفت: با خداوند چنان باش که در رؤیاهایت می‌بینی*، نه چنان که اکنون هستی. تا رؤیای دیروز، حال امروزت باشد و فردا رؤیایی بهتر ببینی.

-----

همیشه جا برای بهتر شدن هست اما برای بهتر شدن باید دلی آزاد داشت که سقفی نبیند برای خود. صدیقان با دل سبقت می‌گیرند وگرنه توان و زمان همه نسبتا یکی است.

این فرصت، برای همه همین ده یا نه روز است. از این رو، اسب دلت را زین کن. هر بار که عفو می‌خواهی دل حاضر دار، که هیچ چیز رساننده‌تر از پای دل نیست. اگر داستان، داستان دل نبود، برای شبی به این مهمی توصیه‌ای به این کوتاهی نمی‌کرد که بگو: «اللهم إنك عَفُو تُحبُّ العفوَ فاعفُ عَني‌».

می‌بینی چقدر خلاصه است؟ چون قرار است قلبت شرحش دهد. کار دل است که نامه را شاهنامه می‌کند.

#عبدالله_محمد

*این را از عبدالکریم الدخین قرض گرفتم.
«گروهی از متاخرین از قرآن چنین استنباط کرده‌اند که شب قدر، شب بیست و هفتم است [از جمله به این دلیل که] کلمهٔ «هی» [یعنی آن شب] کلمهٔ بیست و هفتم از سورهٔ قدر است، زیرا این سوره سی کلمه دارد.

ابن عطیه می‌گوید: این از ملح (نمک) تفسیر است نه از علم متین. (یعنی اصل علم نیست بلکه اموری است که از جذابیت‌ها و نکات زیباست، مانند نمک غذا که اصل غذا نیست). و چنان است که ابن عطیه می‌گوید».

ابن رجب حنبلی رحمه الله (لطائف المعارف)
هر آدمی اهل دعا نیست چون دعا صبر می‌خواهد، مخصوصا اگر نوری در افق نباشد و نسیمی نباشد که نشان از گشایش باشد. دعا دل قوی می‌خواهد. در تاریکی شرایط و بی‌نشانی، صبر، نور است.

ابراهیم، هاجر و اسماعیل را در زمینی رها کرد که خلوت بود، ولی دعا خواهانِ آمدن بود، آمدن دل‌هایی پرشمار به سمت آن زمین بی‌نشان (ابراهیم: ۳۷). نقطه‌ای بود وسط آن عرصهٔ بی‌کران! سال‌ها بعد، ابراهیم و اسماعیل پایه‌های بیت را وسط آن زمینِ دور گذاشتند و سپس دست به دعا برداشتند (بقره: ۱۲۷). آنان خانه را برای کسانی در فاصلهٔ قرن‌ها و کیلومترها پاک کردند (بقره: ۱۲۵).

تو هم در پی نشانه نباش. در زمین خلوتِ شرایط، فراوانی بخواه. زمین دل را برای استجابت فردا پاک کن. دعای امروز استجابت آینده است و استجابت‌ها دعاهای قوی‌تر را در پی خواهند داشت. اما تو تاریکی نخست را تحمل کن.
2
عبدالله محمد
هر آدمی اهل دعا نیست چون دعا صبر می‌خواهد، مخصوصا اگر نوری در افق نباشد و نسیمی نباشد که نشان از گشایش باشد. دعا دل قوی می‌خواهد. در تاریکی شرایط و بی‌نشانی، صبر، نور است. ابراهیم، هاجر و اسماعیل را در زمینی رها کرد که خلوت بود، ولی دعا خواهانِ آمدن بود،…
می‌خواهم بگویم: فرزندی که ابراهیم در دعای نخست او را به خداوند سپرده بود، اکنون همراه او برای استجابت بعدی دست به دعا برمی‌دارد. استجابتی برای استجابی و دعایی برای دعایی دیگر. روزی برای حفظ خود دعا می‌کنی، روزی دیگر برای تمکین.
مرکز مطالعات متین
گاه‌شمار تاریخی رمضان | ۲۸ رمضان | پیروزی مسلمانان در نبرد وادی لکه و آغاز فتح اندلس نبرد وادی لکه یا گوادالته که به نام‌های «شذونه» و «سهل الرباط» نیز شناخته می‌شود، در سال ۹۲ هجری قمری (۷۱۱ میلادی) میان مسلمانان اموی به فرماندهی طارق بن زیاد و ارتش ویزیگوت‌ها…
ای مردم! راه گریز به کدام سو است؟ دریا پشت سر است و دشمن، پیش رو. به خداوند سوگند جز راستی و صبر چیزی در دستان شما نیست!

(از خطبهٔ طارق بن زیاد پیش از نبرد گوادالته)

پیروزی هنگامی می‌آید که راهی جز آن نباشد.
2
فانوس
حال و هوای این مسجد فقط❤️🥲 با اون دیوارهای کاه گِلی،سقف چوبی و طاقچه‌های کوچیک و ... سادگی‌ها همیشه به دل نزدیک‌ترند @fanus9 | فانوس
در سال‌هایی خیلی دور، مردی از سرزمینی دور یعنی مراکش عازم سفر حج می‌شود. در آن دوران سفر حج به ویژه از سرزمین‌های دوری مانند اندلس و مغرب تنها برای یک بار در عمر امکان پذیر بود و آن هم با سختی‌های خاص خودش. مرد ناشناس داستان ما هم مدت‌های مدید از خانواده و سرزمین خود دور می‌شود تا سفر عمر را انجام دهد: حج بیت الله...

مرد ناشناس پس از ماه‌ها سفر سخت به بیت الله می‌رسد و مناسک را انجام می‌دهد، سپس در بازگشت از حج از یمن می‌گذرد و به شهر یا روستای کوچکی به نام تریم می‌رسد. شهری با جمعیت کمی از صالحان. مرد ناشناس در آن شهر چیزهایی از عبادت و زهد و سادگی و خلوص و راستی آن مردم می‌بیند که برایش عجیب بود. مرد ناشناس خودش از خانواده‌ای دیندار بود اما مردم آن شهر چیز دیگری بودند. مرد آنقدر شیفتهٔ مردم تریم می‌شود که مدت‌ها آنجا می‌ماند و از زهد و ایمان آنان بهره می‌برد و سپس با کوله‌باری از خاطره و داستان و درس به سرزمین خودش برمی‌گردد.

از آن روز مرد ناشناس هر شب برای خانواده‌اش از تریم می‌گفت. از شهری که مردمش از «اشراف» بودند و این اشراف در سیاق عربی با آن اشراف ما فرق می‌کند. اشراف به اصطلاح مردم ما همان «سید» است یعنی از نسل پیامبر صلی الله علیه وسلم. مردم تریم از نسل پیامبر بودند اما نه فقط این بلکه پیرو او بودند. صلی الله علیه وسلم.

پسر آن مرد ناشناس به شدت شیفتهٔ داستان‌های پدر از «تریم» می‌شود. آن روستای صالحان برایش مدینهٔ فاضله بود. شهری دور در جایی که شب‌هایش روشن است و کل شب از مسجدش صدای ذکر و قرآن می‌آید و آدم‌های عادی‌اش هم به حساب دیگران اولیاء الله هستند.

مرد ناشناس از دنیا رفت ولی پسر می‌دانست که پدرش خاطرات خود را نوشته است اما هرچه گشت آن خاطرات را پیدا نکرد و این بر غم او افزود. چگونه می‌توانم خاطرهٔ پدر را به پسرانم بگویم؟ پس داستان شهر دور چه می‌شود؟

چون خاطرات پدر گم شده بود، راهی نبود جز آنکه پسر خود خاطره سازی کند. پسر تصمیمش را گرفت. حج و سپس شهر صالحان... پسر هم بار سفر را بست و راه مشرق را در پیش گرفت. حجاز و سپس یمن و من الان واقعا نمی‌توانم خاطرات پسر را هم بنویسم. فقط همین را بگویم که تریم دقیقا همان بود که پدر برای آنان بازگو کرده بود... پسر بعد از بازگشت سفرنامه خود را نوشت. این سفرنامه بدون نام به ما رسیده است. سفر به شهر صالحان...
Forwarded from زین الله
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عیدتون مبارک و شاد🙂

🖋 @aksemahtab
عید داریم؟ شادی خواهیم کرد؟ بله، عید داریم. هیچکس در دنیا حق ندارد عید را تعطیل کند. ما امتی هستیم که باید ادامه داشته باشیم و ادامه بدهیم. خدای نکرده اگر دیروز کشتاری رخ داده یا حتی امروز، همین امروز عید را برگزار خواهیم کرد و شادی خواهیم کرد و به جوان‌ها می‌گوییم طبق شریعت شادی کنید و می‌گوییم مردم لباس نو بپوشند و شادی کنند و کودکان را به شهر بازی ببرند و می‌خوریم و می‌نوشیم. بهترین کارها در عید، پوشیدن لباس نو و خوردن غذای خوب و شادی و خوشحال کردن کودکان است. چون امت باید ادامه داشته باشد، باید به راهش ادامه دهد. این چیزی است که در دل هر کسی که علیه اسلام کینه دارد ترس خواهد افکند. خواهند گفت: این امت را ببینید! دارند کشته می‌شوند اما کودکانشان شادی می‌کنند! داستان این‌ها چیست؟ چون امت ما همین است. پیامبر ما صلی الله علیه وسلم از مکه هجرت کرده بود [از سرزمینش دور بود] و گاه علیه آنان کشتارهایی رخ می‌داد. در احد خیلی‌ها کشته شدند. هفتاد صحابی از جمله سرور ما حمزه. روز عید می‌شود و پیامبر صلی الله علیه وسلم خطاب به صدیق یا به فاروق می‌گوید رهایشان کن ای ابوبکر که امروز عید است! و در روایتی دیگر می‌فرماید: «ای ابابکر، هر قومی عیدی دارند و این عید ماست». ما وقتی شادی می‌کنیم، از روی طاعت خداوند شادی می‌کنیم. عزیزان، ما باید رسالت عید را از سوی خداوند متعال اینگونه بفهمیم، پس باید شاد بود. عید ما عبادت است و باید در این عید شاد باشیم و کودکان را خوشحال کنیم و قدر این ارزش را که ضمن یک عبادت می‌آید بدانیم... باید کاملا وارد اسلام شویم، همانطور که الله سبحانه و تعالی امر کرده است.

- شیخ احمد الاسیر الحسینی

https://www.tg-me.com/akseMahtab
1
عید همگی شما برادران و خواهران گرامی مبارک باشد. خداوند همهٔ ما را در آن عید ابدی هم نشین پیامبران و صالحان بگرداند. آمین.

عبدالله
18- سیاست نفس با خردمندان
عبدالله شیخ آبادی
🎧 ۱۸- خوانشی در کتاب الفصل بین النفس والعقل، اثر شیخ عبدالعزیز طریفی | سیاست نفس با خردمندان

📖 از صفحه ۹۵ تا ۹۷

#نفس_و_عقل

📋 مباحث مطرح‌شده:

نفس با عقل به مقدار علم و تجربه و ایمانش رفتار می‌کند و برای رسیدن به مرادش از روش‌های پیچیده‌تری استفاده می‌کند
00:00
نفس گاه به کار خوب راضی می‌شود اما در پی آن هدف دورتری را می‌خواهد
01:00
نفس شری که می‌خواهد را با خیر مخلوط می‌کند
02:00
عاقل دروازهٔ سود بردن از کسانی که حقی بر گردنش دارند را می‌بندد تا نفس از این راه وارد نشود
02:50
اهداف معنوی دنیوی مانند ستایش مردم بیشتر از مطامع و اهداف مادی دنیوی بر نفس اثر می‌گذارند
14:58
21:05

فهرست قسمت‌های قبل

🎧 ۱۸- Хондане аз китоби «ал-Фасл байна-нафс вал-ақл», асари Шайх Абдулазиз Тарифӣ | Сиёсати нафс бо оқилон

📖 аз саҳифаи 95 то 97

#Нафс_ва_Ақл

📋 Мавзӯъҳои баррасишуда:

Нафс бо ақл мувофиқи донишу таҷриба ва имонаш рафтор мекунад ва барои расидан ба мақсадҳояш аз роҳҳои мураккабтар истифода мекунад
00:00

Нафс баъзан ба кори нек розӣ мешавад, аммо дар паси он ҳадафи дуртареро мехоҳад
01:00

Нафс шарре, ки мехоҳад, бо хайр омехта мекунад
02:00

Оқил роҳҳои суд бурдан аз касоне, ки ҳақе бар гарданаш доранд, мебандад, то нафс аз ҳамин роҳ ворид нашавад
02:50

Ҳадафҳои маънавии дунёвӣ, мисли таҳсини мардум, бештар аз тамаъу мақсадҳои моддии дунёвӣ ба нафс таъсир мерасонанд
14:58

21:05

Феҳристи қисматҳои қаблӣ: https://www.tg-me.com/akseMahtab/905
اگر مصیبت‌های امت ما را به سمت تزکیه و آموختن و تلاش نبرد، یک مصیبت دو مصیبت شده است.
Forwarded from شَعائِر
⭐️ آدمی با خلوت خود جاودانه می‌شود.
⭐️ عبدالله شیخ آبادی

@shaaer_is | شعائر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اوکی تو ایران هم فقیر هست. باشه شما بدبخت‌ترین موجودات عالم هستید و در مسابقهٔ «کی وضعش بدتره» مدال طلا رو بردید. باشه تو بیچاره. ولی با اظهار ناراحتی از یک سال و نیم بمباران و قتل و کشتار عده‌ای بی‌گناه در همین نزدیکی، بدبختی تو بیشتر نمی‌شود. به خدا قسم من اگر از یکی دیگر حمایت کنم تورم تو یکی بالاتر نمی‌ره. با این اعتراض بی‌فایده‌ت هم وضع تو بهتر نمی‌شه. تو ذاتا بدبخت هستی عزیزم و اصلا ربطی به حمایت کردن یا نکردن من ندارد. نمی‌خواهی ببینی؟ راهت رو بکش و رد شو. همنطور که جرات اعتراض به مسببین اصلی بدبختی خودت رو نداری از اعتراض بی‌فایده به یکی دیگر که اصلا کاری علیه تو نمی‌کند دست بکش. بی‌خیال شو! داری اشتباهی اعتراض می‌کنی بدبخت! (این بدبخت فحش نیست عزیزم، تاکیدی است بر گفتهٔ خودت که جز خودت بدبختی در این کرهٔ خاکی نمی‌بینی. بالاخره بالا رفتن قیمت‌ها اگه برای تو باشه از کشته شدن زیر بمباران برای دیگران بدتره). آها با اعتراض بی‌خطر به امثال من دلت خنک می‌شه؟ رقصیدن و سر لخت کردن باعث سقوط رژیم نشد الان داری یه روش بی‌خطر مامانی دیگه رو آزمایش می‌کنی؟ باشه. چون تیمت گل خورده تلویزیون خونه‌ت رو بشکن. پدرت کتکت زده؟ تو هم شیشهٔ خونهٔ همسایه رو بشکن و فرار کن. خودت رو تخلیه کن معترض بی‌خطر.
1
Forwarded from بینش
‎⁨پیامدهای گفتمان مدنی⁩.pdf
5.5 MB
📚 پیامدهای گفتمان مدنی

✍🏼 نویسنده: ابراهیم السکران
🔹 مترجم: واحد ترجمۀ بینش

📑 تعداد صفحه: ۶۳۰ صـ
🗞 ناشر: مرکز مطالعات اسلامی بینش و مؤسسۀ برهان

═══ ༻✿༺═══ •••

https://www.tg-me.com/bineshcc
2025/07/10 11:20:38
Back to Top
HTML Embed Code: