This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 وفاداری به مردم، نه مداهنه به قدرت
در دیداری که ۱۱ دیماه ۱۳۸۰، همراه جمعی از ایثارگران و آقای خالقی با مقام رهبری داشتیم، صریحاً گفتم: ما نمایندهی ملتایم؛ هر تعلق و تقلیدی که بیرون مجلس داشتهایم، پشت در نهادهایم. از لحظهی ورود به خانهی ملت، فقط و فقط مقلد مردمایم.
آنچه در صحن مجلس میگوییم، برخاسته از خواست مردم، تشخیص مستقل و اجتهاد شخصی ماست، نه دیکتهی شورای نگهبان، نه دستور قوهی قضاییه و نه ارادهی هیچ مقام دیگر.
ما سخنگوی ملتایم؛ آمدهایم تا بیپرده و بیمجامله، آنچه را درست میدانیم بر زبان آوریم، نه آنکه لب به ستایش بگشاییم و زبان به تملق آلوده کنیم.
✍ در کشوری که بلهقربانگویی، تجلیل بیوقفه از رهبری در هر شرایط، و نمایش دائمی فروتنی و بیارادگی و تایید همه منویات و تصمیمات ایشان، به عادتی رایج در بین مسئولان به ویژه رییسجمهور و نمایندگان مجلس بدل شده، طبیعیست که صدای مستقل و صادق، آفت تلقی شود و از قدرت طرد شود.
اما آنان که چنین میاندیشند، سخت در اشتباهاند. اگر همهی مسئولان به سوگند خود وفادار میماندند، شاید امروز کشور، اینچنین گرفتار بحران و تلخی نبود.
#اکبر_اعلمی
@alami_akbar
در دیداری که ۱۱ دیماه ۱۳۸۰، همراه جمعی از ایثارگران و آقای خالقی با مقام رهبری داشتیم، صریحاً گفتم: ما نمایندهی ملتایم؛ هر تعلق و تقلیدی که بیرون مجلس داشتهایم، پشت در نهادهایم. از لحظهی ورود به خانهی ملت، فقط و فقط مقلد مردمایم.
آنچه در صحن مجلس میگوییم، برخاسته از خواست مردم، تشخیص مستقل و اجتهاد شخصی ماست، نه دیکتهی شورای نگهبان، نه دستور قوهی قضاییه و نه ارادهی هیچ مقام دیگر.
ما سخنگوی ملتایم؛ آمدهایم تا بیپرده و بیمجامله، آنچه را درست میدانیم بر زبان آوریم، نه آنکه لب به ستایش بگشاییم و زبان به تملق آلوده کنیم.
✍ در کشوری که بلهقربانگویی، تجلیل بیوقفه از رهبری در هر شرایط، و نمایش دائمی فروتنی و بیارادگی و تایید همه منویات و تصمیمات ایشان، به عادتی رایج در بین مسئولان به ویژه رییسجمهور و نمایندگان مجلس بدل شده، طبیعیست که صدای مستقل و صادق، آفت تلقی شود و از قدرت طرد شود.
اما آنان که چنین میاندیشند، سخت در اشتباهاند. اگر همهی مسئولان به سوگند خود وفادار میماندند، شاید امروز کشور، اینچنین گرفتار بحران و تلخی نبود.
#اکبر_اعلمی
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘ظریف: اطمینان میدهم آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود!
در اواسط اسفند ۹۳، ۴۷ سناتور آمریکایی در نامهای به مقامات ایرانی نوشتند:
«شما بهطور کامل از نظام ق. اساسی ما آگاهی ندارید... هر توافقی که به تأیید کنگره نرسد، صرفاً یک توافق اجرایی است و رئیسجمهور بعدی میتواند با یک حرکت قلم آن را لغو کند...»
ظریف ـ که اصلاحاتچیهای بدلی میکوشیدند از او قهرمانی ملی بسازند ـ در پاسخ به این نامه گفت:
«این نامه هیچ ارزش حقوقی ندارد و صرفاً یک ترفند تبلیغاتی است. سناتورها نهتنها با مقررات حقوق بینالملل بیگانهاند، بلکه حتی با ریزهکاریهای ق. اساسی خود درخصوص اختیارات رئیسجمهور آمریکا در حوزه سیاست خارجی نیز آشنایی کامل ندارند.»
در ۲۰ اسفند ۹۳، در صفحه فیسبوکم و در یادداشتی با عنوان «کدام تفسیر از قانون اساسی آمریکا درست است؛ برداشت ۴۷ سناتور آمریکایی یا وزیر امور خارجه ایران؟» نوشتم: توافقی که فاقد ضمانت اجرایی لازم باشد، ناپایدار است و طبق ق. اساسی آمریکا، رئیسجمهور بعدی میتواند آن را ملغی کند. لذا هشدار دادم که این توافق حتماً باید با دقت در مجلس بررسی شود.👇 (http://Medium.com/p/98326b5aea22)
@alami_akbar
در اواسط اسفند ۹۳، ۴۷ سناتور آمریکایی در نامهای به مقامات ایرانی نوشتند:
«شما بهطور کامل از نظام ق. اساسی ما آگاهی ندارید... هر توافقی که به تأیید کنگره نرسد، صرفاً یک توافق اجرایی است و رئیسجمهور بعدی میتواند با یک حرکت قلم آن را لغو کند...»
ظریف ـ که اصلاحاتچیهای بدلی میکوشیدند از او قهرمانی ملی بسازند ـ در پاسخ به این نامه گفت:
«این نامه هیچ ارزش حقوقی ندارد و صرفاً یک ترفند تبلیغاتی است. سناتورها نهتنها با مقررات حقوق بینالملل بیگانهاند، بلکه حتی با ریزهکاریهای ق. اساسی خود درخصوص اختیارات رئیسجمهور آمریکا در حوزه سیاست خارجی نیز آشنایی کامل ندارند.»
در ۲۰ اسفند ۹۳، در صفحه فیسبوکم و در یادداشتی با عنوان «کدام تفسیر از قانون اساسی آمریکا درست است؛ برداشت ۴۷ سناتور آمریکایی یا وزیر امور خارجه ایران؟» نوشتم: توافقی که فاقد ضمانت اجرایی لازم باشد، ناپایدار است و طبق ق. اساسی آمریکا، رئیسجمهور بعدی میتواند آن را ملغی کند. لذا هشدار دادم که این توافق حتماً باید با دقت در مجلس بررسی شود.👇 (http://Medium.com/p/98326b5aea22)
@alami_akbar
🔘 پیمان بدر؛ ابتکاری برای اتحاد، امنیت و عزت امت اسلامی
✍️ اکبر اعلمی
🔻در روزگاری که رژیم صهیونیستی، زاییده طراحی ژئوپلیتیک غرب در قلب جهان اسلام، با حمایت گسترده قدرتهای فرامنطقهای، در پی گسترش مرزهای خود و تجزیه کشورهای مسلمان منطقه است، جهان اسلام بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازاندیشی در مناسبات درونی و شکلدهی به پیمانی دفاعی مشترک است؛ پیمانی که نه برای هجوم، بلکه برای صیانت از حاکمیت، تمامیت ارضی، و کرامت ملتهای مسلمان بنا شود.
🔻تحولات جاری در منطقه، از جمله تجاوزهای مکرر به سوریه، لبنان و غزه و فشارهای همهجانبه علیه ایران و دیگر کشورهای اسلامی، پیام روشنی دارند: تفرقه، بهترین سلاح دشمن است.
🔻در چنین شرایطی، ضرورت تشکیل یک پیمان امنیتی مشترک اسلامی به عنوان سپری بازدارنده در برابر زیادهخواهیهای دشمنان، بیش از پیش آشکار میشود. اما تحقق این هدف بدون عبور از ملاحظات فرقهای، رقابتهای سیاسی و تاریخی میان دولتهای مسلمان امکانپذیر نیست.
آنچه امروز نیاز است، ارادهای جمعی برای ترجیح منافع امت اسلامی بر منافع کوتاهمدت و محدود دولتهاست. باید مفهومی تازه از «امت» در جهان معاصر شکل گیرد؛ مفهومی که هم استقلال ملی را محترم بشمارد و هم مسئولیت فراملی مسلمانان را در دفاع از یکدیگر بپذیرد.
🔻الازهر مصر، حوزههای علمیه قم و نجف، دارالعلوم دیوبند هند، و چهرههای برجسته اهل سنت و شیعه در کشورهای مختلف، میتوانند پیشگام اجماعی عقلانی و شرعی شوند. نهادهای مذهبی، اگر از قید و بند دولتزدگی آزاد شوند، قادرند زمینهساز یک نهضت همگرایی اسلامی باشند؛ نهضتی که سلاحش خرد، وحدت و ایمان است، نه تکفیر و ترور.
🔻پیمان «بدر» یا «محمد»، اگر بر بنیان اصول عقلایی و خرد جمعی استوار گردد، میتواند فصل نوینی در سیاست خارجی و امنیتی جهان اسلام رقم زند. موفقیت این ابتکار، مستلزم پشتیبانی نهادهای فکری، دینی و مردم مسلمان منطقه است که سالهاست خواهان پایان نزاعها و تحقق وحدتاند. در کنار دولتها، مردم مسلمان از شرق آسیا تا شمال آفریقا، از طریق اعتراضات، کمپینها و مطالبههای اجتماعی، این خواست را به روشنی ابراز کردهاند.
همچنین، سازمان همکاری اسلامی، مجمع مجالس کشورهای اسلامی و نهادهای منطقهای میتوانند به عنوان بسترهای تسهیلگر گفتوگو و اجماعساز، در مراحل شکلگیری این پیمان نقش ایفا کنند.
🔻پیمان «بدر» یا «محمد»، بر پنج اصل بنیادین است:
۱. پذیرش تنوع در نظامهای حکمرانی، مذاهب و فرهنگها بدون تلاش برای تحمیل ایدئولوژی یا برتریطلبی سیاسی؛
۲. تعهد متقابل به پایان دادن به جنگ روایتها و توقف خصومتهای رسانهای که وحدت امت را مخدوش میکند؛
۳. تعریف روشن و مشترک تهدیدات امنیتی از جمله رژیم صهیونیستی، تروریسم، پروژههای تجزیهطلبی و مداخلات فرامنطقهای؛
۴. اولویت دادن به حل مسالمتآمیز اختلافات از طریق سازوکارهای داوری درونمنطقهای؛
۵. همکاری هدفمند در حوزههای اقتصادی، فناوری، انرژی، ترانزیت، و تبادلات فرهنگی و مذهبی به عنوان مکمل قدرت سخت و نرم امت اسلامی.
🔻مشارکت همه کشورهای اسلامی در این پیمان، اگر بر پایه احترام متقابل، اعتمادسازی تدریجی و عبور از رقابتهای فرساینده صورت گیرد، نه تنها ممکن بلکه ضرورتی تاریخی است؛ ضرورتی که مردم مسلمان منطقه سالهاست آن را فریاد میزنند.
پیمان بدر میتواند نقطه عطفی در بازتعریف جایگاه امت اسلامی در نظم جهانی نوین باشد؛ آغازی برای فصلی که در آن استقلال، امنیت، توسعه و عزت، ثمره عقلانیت جمعی و همگرایی تمدنی ملتهایی است که از مسیر تفاهم و اعتماد عبور کردهاند.
🔻اکنون زمان آن فرا رسیده است که صدای واحد و گامهای مشترک، جایگزین شکافهای کهنه و گسلهای ویرانگر شود؛ فصلی تازه، به نام امت، و برای آینده.
▫️یکشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۴
@alami_akbar
✍️ اکبر اعلمی
🔻در روزگاری که رژیم صهیونیستی، زاییده طراحی ژئوپلیتیک غرب در قلب جهان اسلام، با حمایت گسترده قدرتهای فرامنطقهای، در پی گسترش مرزهای خود و تجزیه کشورهای مسلمان منطقه است، جهان اسلام بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازاندیشی در مناسبات درونی و شکلدهی به پیمانی دفاعی مشترک است؛ پیمانی که نه برای هجوم، بلکه برای صیانت از حاکمیت، تمامیت ارضی، و کرامت ملتهای مسلمان بنا شود.
🔻تحولات جاری در منطقه، از جمله تجاوزهای مکرر به سوریه، لبنان و غزه و فشارهای همهجانبه علیه ایران و دیگر کشورهای اسلامی، پیام روشنی دارند: تفرقه، بهترین سلاح دشمن است.
🔻در چنین شرایطی، ضرورت تشکیل یک پیمان امنیتی مشترک اسلامی به عنوان سپری بازدارنده در برابر زیادهخواهیهای دشمنان، بیش از پیش آشکار میشود. اما تحقق این هدف بدون عبور از ملاحظات فرقهای، رقابتهای سیاسی و تاریخی میان دولتهای مسلمان امکانپذیر نیست.
آنچه امروز نیاز است، ارادهای جمعی برای ترجیح منافع امت اسلامی بر منافع کوتاهمدت و محدود دولتهاست. باید مفهومی تازه از «امت» در جهان معاصر شکل گیرد؛ مفهومی که هم استقلال ملی را محترم بشمارد و هم مسئولیت فراملی مسلمانان را در دفاع از یکدیگر بپذیرد.
🔻الازهر مصر، حوزههای علمیه قم و نجف، دارالعلوم دیوبند هند، و چهرههای برجسته اهل سنت و شیعه در کشورهای مختلف، میتوانند پیشگام اجماعی عقلانی و شرعی شوند. نهادهای مذهبی، اگر از قید و بند دولتزدگی آزاد شوند، قادرند زمینهساز یک نهضت همگرایی اسلامی باشند؛ نهضتی که سلاحش خرد، وحدت و ایمان است، نه تکفیر و ترور.
🔻پیمان «بدر» یا «محمد»، اگر بر بنیان اصول عقلایی و خرد جمعی استوار گردد، میتواند فصل نوینی در سیاست خارجی و امنیتی جهان اسلام رقم زند. موفقیت این ابتکار، مستلزم پشتیبانی نهادهای فکری، دینی و مردم مسلمان منطقه است که سالهاست خواهان پایان نزاعها و تحقق وحدتاند. در کنار دولتها، مردم مسلمان از شرق آسیا تا شمال آفریقا، از طریق اعتراضات، کمپینها و مطالبههای اجتماعی، این خواست را به روشنی ابراز کردهاند.
همچنین، سازمان همکاری اسلامی، مجمع مجالس کشورهای اسلامی و نهادهای منطقهای میتوانند به عنوان بسترهای تسهیلگر گفتوگو و اجماعساز، در مراحل شکلگیری این پیمان نقش ایفا کنند.
🔻پیمان «بدر» یا «محمد»، بر پنج اصل بنیادین است:
۱. پذیرش تنوع در نظامهای حکمرانی، مذاهب و فرهنگها بدون تلاش برای تحمیل ایدئولوژی یا برتریطلبی سیاسی؛
۲. تعهد متقابل به پایان دادن به جنگ روایتها و توقف خصومتهای رسانهای که وحدت امت را مخدوش میکند؛
۳. تعریف روشن و مشترک تهدیدات امنیتی از جمله رژیم صهیونیستی، تروریسم، پروژههای تجزیهطلبی و مداخلات فرامنطقهای؛
۴. اولویت دادن به حل مسالمتآمیز اختلافات از طریق سازوکارهای داوری درونمنطقهای؛
۵. همکاری هدفمند در حوزههای اقتصادی، فناوری، انرژی، ترانزیت، و تبادلات فرهنگی و مذهبی به عنوان مکمل قدرت سخت و نرم امت اسلامی.
🔻مشارکت همه کشورهای اسلامی در این پیمان، اگر بر پایه احترام متقابل، اعتمادسازی تدریجی و عبور از رقابتهای فرساینده صورت گیرد، نه تنها ممکن بلکه ضرورتی تاریخی است؛ ضرورتی که مردم مسلمان منطقه سالهاست آن را فریاد میزنند.
پیمان بدر میتواند نقطه عطفی در بازتعریف جایگاه امت اسلامی در نظم جهانی نوین باشد؛ آغازی برای فصلی که در آن استقلال، امنیت، توسعه و عزت، ثمره عقلانیت جمعی و همگرایی تمدنی ملتهایی است که از مسیر تفاهم و اعتماد عبور کردهاند.
🔻اکنون زمان آن فرا رسیده است که صدای واحد و گامهای مشترک، جایگزین شکافهای کهنه و گسلهای ویرانگر شود؛ فصلی تازه، به نام امت، و برای آینده.
▫️یکشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۴
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 علمالهدی بیدار شو، شرکایت مدعی مشهد و نیشابور شدند!
✍ اکبر اعلمی
وقتی از تریبون نماز جمعه، امثال علمالهدی مهاجران افغانستانی را با مهاجران صدر اسلام قیاس میکند و مردم ایران را به تقسیم خانهشان با آنان فرامیخواند، باید پرسید: پیامد این سادهانگاری عوامپسندانه چیست؟ همین ویدئویی که امروز دستبهدست میشود؛ تهدید شهروند ایرانی در خاک خودش توسط کسانی که خود را شریک در این خانه میدانند.
این رفتار نه بر پایه عقلانیت است و نه سیاست مدبرانه. سست کردن مرزهای هویتی و ملی با شعارهای بیپشتوانه دینی، نه نشانه ایمان است و نه انسانیت. افراط در «برادری» بیحساب، گاهی زمینهساز دشمنی در درون خانه میشود.
نه آن پذیرش بیحد و حصر که مردم را به تقسیم خانهشان با اتباع افغان فرا میخواند، راهحل است و نه طرد عجولانه و یکشبه که پس از جنگ ۱۲ روزه، جمعیتی چندمیلیونی را دشمن خوانده و به مرزها راند، تدبیر است.
ایران خانه ماست؛ هم باید در پاسداری از آن هوشمند بود و هم در میزبانی، مرزهای امنیت، کرامت و ظرفیت را شناخت. فاجعه زمانی رخ میدهد که هر دو سوی افراط، نتیجه بیتدبیری ما باشد؛ پذیرش کور، طرد عجول.
@alami_akbar
✍ اکبر اعلمی
وقتی از تریبون نماز جمعه، امثال علمالهدی مهاجران افغانستانی را با مهاجران صدر اسلام قیاس میکند و مردم ایران را به تقسیم خانهشان با آنان فرامیخواند، باید پرسید: پیامد این سادهانگاری عوامپسندانه چیست؟ همین ویدئویی که امروز دستبهدست میشود؛ تهدید شهروند ایرانی در خاک خودش توسط کسانی که خود را شریک در این خانه میدانند.
این رفتار نه بر پایه عقلانیت است و نه سیاست مدبرانه. سست کردن مرزهای هویتی و ملی با شعارهای بیپشتوانه دینی، نه نشانه ایمان است و نه انسانیت. افراط در «برادری» بیحساب، گاهی زمینهساز دشمنی در درون خانه میشود.
نه آن پذیرش بیحد و حصر که مردم را به تقسیم خانهشان با اتباع افغان فرا میخواند، راهحل است و نه طرد عجولانه و یکشبه که پس از جنگ ۱۲ روزه، جمعیتی چندمیلیونی را دشمن خوانده و به مرزها راند، تدبیر است.
ایران خانه ماست؛ هم باید در پاسداری از آن هوشمند بود و هم در میزبانی، مرزهای امنیت، کرامت و ظرفیت را شناخت. فاجعه زمانی رخ میدهد که هر دو سوی افراط، نتیجه بیتدبیری ما باشد؛ پذیرش کور، طرد عجول.
@alami_akbar
🔘 مهاجرت؛ از تهدید تا فرصت
✍️ اکبر اعلمی
🔻در جهانی که دیوارها یکییکی فرو میریزند و کشورها برای جذب سرمایه انسانی در رقابتی بیاماناند، نگاه صرفاً امنیتی به مسئله مهاجرت نهتنها ناکارآمد است، بلکه در نهایت به ضد خود بدل خواهد شد؛ همانگونه که سیاست درهای باز، اگر فاقد راهبرد و سازوکار باشد، دیر یا زود به چالشی جدی برای جامعهی میزبان تبدیل میشود.
واقعیت آن است که مهاجرت، همچون بسیاری از پدیدههای انسانی، چهرهای دوگانه دارد. اگر بیضابطه و بیمهار رها شود، بیتردید تهدیدآفرین خواهد بود؛ همانگونه که در سالهای اخیر، ورود بیرویه و کنترلنشدهی صدها هزار مهاجر افغان ـ بیگذرنامه، بیمدرک هویتی و بینظارت مؤثر ـ عملاً به بحرانی امنیتی و جمعیتی در ایران منجر شده است.
🔻اما در صورتی که این پدیده، همانند تجربهی موفق برخی کشورها، با تدبیر، قانونمندی و سیاستگذاری هوشمندانه مدیریت شود، میتواند به فرصتی ارزشمند برای پویایی اقتصادی، تنوع فرهنگی، و حتی تقویت سرمایه اجتماعی بدل گردد؛ مشروط بر آنکه به نیروی کار داخلی آسیب نرساند و مهاجران نیز، در خدمات یارانهای و سوبسیدهای ویژهی شهروندان ایرانی، بهطور ناعادلانه شریک نشوند.
🔻در این میان، اخراجهای فلهای و شتابزدهی اتباع خارجی نهتنها از منظر انسانی و اخلاقی، بلکه از زاویهی راهبردی نیز قابل تأمل است. نسلی از مهاجران که سالها در سختترین، پرزحمتترین و کمدرآمدترین مشاغل، چرخ ساختوساز، کشاورزی، خدمات، و حتی مراقبت از سالمندان را به گردش درآوردهاند، ناگهان و بیبدیل، از صحنه کنار گذاشته شدهاند.
🔻این اخراجهای گسترده، ضربهای مستقیم به بازار کار ایران وارد میکند. بسیاری از این افراد، در مشاغلی فعال بودند که نه نیروی داخلی تمایل چندانی به آنها داشت، و نه جایگزینی فوری برایشان موجود است. در چنین شرایطی، افزایش ناگهانی تقاضا برای نیروی کار ارزان، در نبود جایگزین، میتواند به افزایش هزینههای تولید، کاهش بهرهوری، توقف یا کندی پروژهها، رشد تورم، و حتی رکود در برخی صنایع کلیدی منجر شود.
🔻فراتر از مسائل اقتصادی، ابعاد انسانی و اجتماعی این مسئله را نیز نباید نادیده گرفت. بسیاری از این مهاجران، سالها در ایران زیستهاند؛ در این کشور کار کردهاند، تحصیل نمودهاند، خانواده تشکیل دادهاند، و فرزندانی دارند که در همین خاک به دنیا آمدهاند. اخراج بیبرنامه و بدون تمایز میان مهاجران تازهوارد و مقیمان باسابقه، نهتنها با اصول انسانی در تضاد است، بلکه میتواند زخمهایی عمیق، کینههایی پنهان، و خاطراتی تلخ از طرد و بیمهری در حافظهی جمعی آنسوی مرزها بهجا گذارد.
🔻مهاجرت اگر سامان نیابد، بیتردید به تهدیدی بزرگ بدل خواهد شد؛ چنانکه اخراجهای بیضابطه و گسترده، بدون مطالعه، تمهید و تفکیک لازم، نیز میتواند بستر شکلگیری موجی از خصومت، افراطگرایی، و بیثباتی امنیتی در آینده شود. آنهم در منطقهای که تهدیدها، هیچگاه پشت مرزها باقی نمیمانند، و تصمیمات شتابزدهی امروز، میتوانند هزینههایی سنگین برای فردای ما به بار آورند.
در چنین بزنگاهی، کشور بیش از هر زمان به عقلانیت راهبردی، انصاف اجتماعی، و مصلحت ملی نیاز دارد؛ نه به غوغاسالاری، نه سادهانگاری، و نه واکنشهای هیجانی. ایران، نه میتواند به بهشتی بیدر و پیکر برای مهاجرت بدل شود، و نه باید تصویری خشن، بیرحم و ناعادلانه از خود در ذهن میلیونها انسان برجای گذارد.
🔻ما حق داریم که نخست ایرانی باشیم؛ اما وظیفه داریم که در میزبانی، مرزهای کرامت، ظرفیت و امنیت را بشناسیم.
مهماننوازیِ بیضابطه، نه فضیلت که بیتدبیری است.
▫️دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴
@alami_akbar
✍️ اکبر اعلمی
🔻در جهانی که دیوارها یکییکی فرو میریزند و کشورها برای جذب سرمایه انسانی در رقابتی بیاماناند، نگاه صرفاً امنیتی به مسئله مهاجرت نهتنها ناکارآمد است، بلکه در نهایت به ضد خود بدل خواهد شد؛ همانگونه که سیاست درهای باز، اگر فاقد راهبرد و سازوکار باشد، دیر یا زود به چالشی جدی برای جامعهی میزبان تبدیل میشود.
واقعیت آن است که مهاجرت، همچون بسیاری از پدیدههای انسانی، چهرهای دوگانه دارد. اگر بیضابطه و بیمهار رها شود، بیتردید تهدیدآفرین خواهد بود؛ همانگونه که در سالهای اخیر، ورود بیرویه و کنترلنشدهی صدها هزار مهاجر افغان ـ بیگذرنامه، بیمدرک هویتی و بینظارت مؤثر ـ عملاً به بحرانی امنیتی و جمعیتی در ایران منجر شده است.
🔻اما در صورتی که این پدیده، همانند تجربهی موفق برخی کشورها، با تدبیر، قانونمندی و سیاستگذاری هوشمندانه مدیریت شود، میتواند به فرصتی ارزشمند برای پویایی اقتصادی، تنوع فرهنگی، و حتی تقویت سرمایه اجتماعی بدل گردد؛ مشروط بر آنکه به نیروی کار داخلی آسیب نرساند و مهاجران نیز، در خدمات یارانهای و سوبسیدهای ویژهی شهروندان ایرانی، بهطور ناعادلانه شریک نشوند.
🔻در این میان، اخراجهای فلهای و شتابزدهی اتباع خارجی نهتنها از منظر انسانی و اخلاقی، بلکه از زاویهی راهبردی نیز قابل تأمل است. نسلی از مهاجران که سالها در سختترین، پرزحمتترین و کمدرآمدترین مشاغل، چرخ ساختوساز، کشاورزی، خدمات، و حتی مراقبت از سالمندان را به گردش درآوردهاند، ناگهان و بیبدیل، از صحنه کنار گذاشته شدهاند.
🔻این اخراجهای گسترده، ضربهای مستقیم به بازار کار ایران وارد میکند. بسیاری از این افراد، در مشاغلی فعال بودند که نه نیروی داخلی تمایل چندانی به آنها داشت، و نه جایگزینی فوری برایشان موجود است. در چنین شرایطی، افزایش ناگهانی تقاضا برای نیروی کار ارزان، در نبود جایگزین، میتواند به افزایش هزینههای تولید، کاهش بهرهوری، توقف یا کندی پروژهها، رشد تورم، و حتی رکود در برخی صنایع کلیدی منجر شود.
🔻فراتر از مسائل اقتصادی، ابعاد انسانی و اجتماعی این مسئله را نیز نباید نادیده گرفت. بسیاری از این مهاجران، سالها در ایران زیستهاند؛ در این کشور کار کردهاند، تحصیل نمودهاند، خانواده تشکیل دادهاند، و فرزندانی دارند که در همین خاک به دنیا آمدهاند. اخراج بیبرنامه و بدون تمایز میان مهاجران تازهوارد و مقیمان باسابقه، نهتنها با اصول انسانی در تضاد است، بلکه میتواند زخمهایی عمیق، کینههایی پنهان، و خاطراتی تلخ از طرد و بیمهری در حافظهی جمعی آنسوی مرزها بهجا گذارد.
🔻مهاجرت اگر سامان نیابد، بیتردید به تهدیدی بزرگ بدل خواهد شد؛ چنانکه اخراجهای بیضابطه و گسترده، بدون مطالعه، تمهید و تفکیک لازم، نیز میتواند بستر شکلگیری موجی از خصومت، افراطگرایی، و بیثباتی امنیتی در آینده شود. آنهم در منطقهای که تهدیدها، هیچگاه پشت مرزها باقی نمیمانند، و تصمیمات شتابزدهی امروز، میتوانند هزینههایی سنگین برای فردای ما به بار آورند.
در چنین بزنگاهی، کشور بیش از هر زمان به عقلانیت راهبردی، انصاف اجتماعی، و مصلحت ملی نیاز دارد؛ نه به غوغاسالاری، نه سادهانگاری، و نه واکنشهای هیجانی. ایران، نه میتواند به بهشتی بیدر و پیکر برای مهاجرت بدل شود، و نه باید تصویری خشن، بیرحم و ناعادلانه از خود در ذهن میلیونها انسان برجای گذارد.
🔻ما حق داریم که نخست ایرانی باشیم؛ اما وظیفه داریم که در میزبانی، مرزهای کرامت، ظرفیت و امنیت را بشناسیم.
مهماننوازیِ بیضابطه، نه فضیلت که بیتدبیری است.
▫️دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴
@alami_akbar
🔘 شاخص UV؛ تابش نامرئی، هشدار خاموش
✍️ اکبر اعلمی
🔻امروز سهشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴، شاخص فرابنفش (UV) در بسیاری از شهرهای ایران، از جمله یزد، بندرعباس، تهران و ارومیه، بهطور رسمی در محدوده خیلی شدید (۱۰ تا ۱۱) و حتی در مواردی بیش از ۱۱ اعلام شده است؛ محدودهای که طبق استانداردهای جهانی سازمان جهانی بهداشت، قرار گرفتن در معرض آن، بدون پوشش مناسب، خطر مستقیم برای سلامت پوست و چشم دارد.
🔻اما در حالیکه در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، در چنین شرایطی هشدارهای رسمی، تعطیلی موقت مدارس و فعالیتهای بیرونی، توزیع رایگان کرم ضدآفتاب یا حتی ایجاد پناهگاههای سایهدار در دستور کار قرار میگیرد، در ایران هنوز خبری از هشدارهای عمومی، تابلوهای الکترونیکی هشداردهنده، یا حتی اطلاعرسانی روزآمد و سادهفهم نیست.
🔻در سکوت رسانهها و بیاعتنایی نهادهای مسئول، کودکان، کارگران فضای باز و سالمندان در معرض تابشی قرار میگیرند که پیامدهایش گاه سالها بعد بهصورت سرطان پوست، آبمروارید و ضعف سیستم ایمنی خود را نشان میدهد.
🔻 ما نه از مردم انتظار داریم متخصص باشند، نه از دولت معجزه. اما "هشدار دادن" و "اطلاعرسانی دقیق" کمهزینهترین و انسانیترین وظیفهای است که باید بهموقع انجام شود. پردهپوشی یا بیخبری، این بار به ضرر جان شهروندان تمام خواهد شد.
▫️سهشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴
@alami_akbar
✍️ اکبر اعلمی
🔻امروز سهشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴، شاخص فرابنفش (UV) در بسیاری از شهرهای ایران، از جمله یزد، بندرعباس، تهران و ارومیه، بهطور رسمی در محدوده خیلی شدید (۱۰ تا ۱۱) و حتی در مواردی بیش از ۱۱ اعلام شده است؛ محدودهای که طبق استانداردهای جهانی سازمان جهانی بهداشت، قرار گرفتن در معرض آن، بدون پوشش مناسب، خطر مستقیم برای سلامت پوست و چشم دارد.
🔻اما در حالیکه در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، در چنین شرایطی هشدارهای رسمی، تعطیلی موقت مدارس و فعالیتهای بیرونی، توزیع رایگان کرم ضدآفتاب یا حتی ایجاد پناهگاههای سایهدار در دستور کار قرار میگیرد، در ایران هنوز خبری از هشدارهای عمومی، تابلوهای الکترونیکی هشداردهنده، یا حتی اطلاعرسانی روزآمد و سادهفهم نیست.
🔻در سکوت رسانهها و بیاعتنایی نهادهای مسئول، کودکان، کارگران فضای باز و سالمندان در معرض تابشی قرار میگیرند که پیامدهایش گاه سالها بعد بهصورت سرطان پوست، آبمروارید و ضعف سیستم ایمنی خود را نشان میدهد.
🔻 ما نه از مردم انتظار داریم متخصص باشند، نه از دولت معجزه. اما "هشدار دادن" و "اطلاعرسانی دقیق" کمهزینهترین و انسانیترین وظیفهای است که باید بهموقع انجام شود. پردهپوشی یا بیخبری، این بار به ضرر جان شهروندان تمام خواهد شد.
▫️سهشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 اعلمی به رسایی: «اگر مسئولان دزدند، من آنها را تأیید نکردهام؛ آنها از فیلتر شورای نگهبان گذشتهاند. پس چرا راه ورود آدمهای سالم هموار نمیشود؟!»
📍 دانشگاه زنجان
پاسخی کوبنده و صریح از اکبر اعلمی به حمید رسایی که تلاش کرد تمام مفاسد، بحرانها و ناهنجاریها را به دولتهای هاشمی، خاتمی و روحانی و نمایندگانی غیرهمسو نسبت دهد:
«اگر مسئولان و نمایندگان مجلس فاسد و دزد هستند، آیا من آنها را تأیید کردهام؟ آیا آنها از فیلتر شورای نگهبان عبور نکردهاند؟ اگر بهقول شما همه مسئولان فاسدند، آیا در میان ۸۵ میلیون ایرانی، فرد سالمی نیست؟ پس چرا راه ورود صالحان را سد میکنید؟»
@alami_akbar
📍 دانشگاه زنجان
پاسخی کوبنده و صریح از اکبر اعلمی به حمید رسایی که تلاش کرد تمام مفاسد، بحرانها و ناهنجاریها را به دولتهای هاشمی، خاتمی و روحانی و نمایندگانی غیرهمسو نسبت دهد:
«اگر مسئولان و نمایندگان مجلس فاسد و دزد هستند، آیا من آنها را تأیید کردهام؟ آیا آنها از فیلتر شورای نگهبان عبور نکردهاند؟ اگر بهقول شما همه مسئولان فاسدند، آیا در میان ۸۵ میلیون ایرانی، فرد سالمی نیست؟ پس چرا راه ورود صالحان را سد میکنید؟»
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 کسی که اختیار ریشش را ندارد، نظام هرگز ریشه را به او نمیسپارد!- بخش اول
پاسخ صریح اعلمی به رسایی در دانشگاه زنجان؛ جایی که رسایی تلاش داشت با مغالطه،
▫️ نظام و رهبری را مخالف برجام و آن را صرفاً تصمیم روحانی و ظریف جلوه دهد،
▫️ جنایتهای آمریکا در ایران را علت قطع رابطه با این کشور معرفی کند،
▫️ و استقرار پایگاههای نظامی آمریکا در ژاپن را نتیجهی رابطه مثبت میان آن دو کشور بداند!
در این مناظره، اعلمی با شفافیت نشان داد:
▪️ برجام فقط محصول دولت روحانی نبود؛ مذاکرات محرمانه با آمریکا پیشتر آغاز شده بود و رهبری، برخلاف ادعاها، کاملاً در جریان و حامی آن بود.
▪️ خاتمی جرأت دست دادن با کلینتون را نیافت؛ روحانی هم با اوباما چنین نکرد.
▪️ برخلاف آنچه رسایی میگوید، نظام نهتنها مخالف نبود، بلکه بخش مهمی از روند مذاکرات را مدیریت میکرد.
این مناظره در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۹۶ با دعوت بسیج دانشجویی دانشگاه زنجان و با موضوع «اشغال سفارت آمریکا؛ دستاوردها و پیامدها» برگزار شد؛ اما مانند بسیاری از اتفاقات مشابه، از سوی رسانههای وابسته به اشخاص و جریانات سیاسی بایکوت شد. بازنشر آن پس از سالها، بیعلت نیست.
@alami_akbar
پاسخ صریح اعلمی به رسایی در دانشگاه زنجان؛ جایی که رسایی تلاش داشت با مغالطه،
▫️ نظام و رهبری را مخالف برجام و آن را صرفاً تصمیم روحانی و ظریف جلوه دهد،
▫️ جنایتهای آمریکا در ایران را علت قطع رابطه با این کشور معرفی کند،
▫️ و استقرار پایگاههای نظامی آمریکا در ژاپن را نتیجهی رابطه مثبت میان آن دو کشور بداند!
در این مناظره، اعلمی با شفافیت نشان داد:
▪️ برجام فقط محصول دولت روحانی نبود؛ مذاکرات محرمانه با آمریکا پیشتر آغاز شده بود و رهبری، برخلاف ادعاها، کاملاً در جریان و حامی آن بود.
▪️ خاتمی جرأت دست دادن با کلینتون را نیافت؛ روحانی هم با اوباما چنین نکرد.
▪️ برخلاف آنچه رسایی میگوید، نظام نهتنها مخالف نبود، بلکه بخش مهمی از روند مذاکرات را مدیریت میکرد.
این مناظره در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۹۶ با دعوت بسیج دانشجویی دانشگاه زنجان و با موضوع «اشغال سفارت آمریکا؛ دستاوردها و پیامدها» برگزار شد؛ اما مانند بسیاری از اتفاقات مشابه، از سوی رسانههای وابسته به اشخاص و جریانات سیاسی بایکوت شد. بازنشر آن پس از سالها، بیعلت نیست.
@alami_akbar
🔘 بازگشت به حاکمیت ملی؛ شاهکلید نجات از فروپاشی
✍ اکبر اعلمی
🔻سالیان درازی است که بخش عمدهای از سیاستگذاریها و تصمیمسازیهای کلان ـ و گاه حتی تصمیمات خرد و اجرایی کشور ـ در نهادهایی همچون دفتر رهبری و ساختارهای انتصابی نظیر شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی، ... و هیأت نظارت بر اجرای سیاستهای کلی نظام اتخاذ میشود؛ نهادهایی متشکل از چهرههایی تکراری، عمدتاً سالخورده و فاقد کارکرد و پشتوانه اجتماعی مؤثر.
🔻در چنین ساختاری، نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و حتی ریاستجمهوری، که قرار بود تجلی ارادهی ملت باشند، سالهاست به آینهی تصمیم نهادهای انتصابی، محافل امنیتی و حلقههای بستهی قدرت بدل شدهاند. چینش، ترکیب، صلاحیتها و عملکرد این نهادها نه از دل رقابت آزاد و انتخاب آگاهانه، بلکه از دل حذف ساختاری، تحدید آزادیها، فیلترینگ سیاسی و مهندسی انتخابات بیرون آمده است.
🔻ریاستجمهوری، که در ظاهر بالاترین مقام اجرایی کشور و منتخب مستقیم مردم است، در عمل بیش از آنکه منعکسکنندهی خواست ملت باشد، تابع ارادهی همان سازوکارهای غیرپاسخگو و نهادهای پنهان قدرت است؛ چنانکه در بسیاری از موارد، نه در انتخاب رئیسجمهور و نه در جهتگیریهای کلان دولت، نقش مردم جز تأیید تصمیم ازپیشگرفتهشده نبوده است. تو گویی بود و نبود رئیسجمهور یا تغییر ترکیب مجلس، تفاوتی معنادار در مسیر کشور ایجاد نمیکند؛ فقط چهرهها عوض میشوند و ساختار ثابت میماند.
🔻پیامد انباشت این سبک حکمرانی، امروز در قالب بحرانهایی زنجیروار و درهمتنیده، وضع کشور را به آستانهی فروپاشی تدریجی کشانده است: از بحران آب، محیط زیست، انرژی و اقتصاد گرفته تا فروکاست مشروعیت، زوال انسجام اجتماعی و تهدید امنیت ملی.
در کنار اینها، بحران آموزش، فرسایش سرمایه انسانی، فساد ساختاری، مهاجرت فزایندهی نخبگان و طبقه متوسط، اختلال در حکمرانی، دوگانگی مزمن در مدیریت کشور، شکافهای فزایندهی طبقاتی و نیز انزوای روزافزون منطقهای و جهانی، تصویری از جامعهای در مسیر انفعال و فرسایش تدریجی را پیش چشم میگذارد؛ جامعهای که دیگر نهتنها امید به اصلاح، بلکه حتی نفس گفتوگو درباره اصلاحات نیز در آن رو به احتضار است.
🔻در چنین شرایطی، تنها راه برونرفت از این بنبستها و کاستن از شکاف روزافزون میان مردم و حاکمیت، عبور از روشهای منسوخ و سیاستهای منقضیشده، بازنگری در ساختار قانون اساسی، و بازتعریف ساختار و شیوهی توزیع قدرت بر مبنای ارادهی ملت و با تکیه بر دو اصل مغفولماندهی ۶ و ۵۶ قانون اساسی است.
اکنون نه زمان تعارف است و نه مجال آزمون و خطا.
باید پذیرفت: گاهی، خیلی زود، دیر میشود.
▫️چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴
@alami_akbar
✍ اکبر اعلمی
🔻سالیان درازی است که بخش عمدهای از سیاستگذاریها و تصمیمسازیهای کلان ـ و گاه حتی تصمیمات خرد و اجرایی کشور ـ در نهادهایی همچون دفتر رهبری و ساختارهای انتصابی نظیر شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی، ... و هیأت نظارت بر اجرای سیاستهای کلی نظام اتخاذ میشود؛ نهادهایی متشکل از چهرههایی تکراری، عمدتاً سالخورده و فاقد کارکرد و پشتوانه اجتماعی مؤثر.
🔻در چنین ساختاری، نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و حتی ریاستجمهوری، که قرار بود تجلی ارادهی ملت باشند، سالهاست به آینهی تصمیم نهادهای انتصابی، محافل امنیتی و حلقههای بستهی قدرت بدل شدهاند. چینش، ترکیب، صلاحیتها و عملکرد این نهادها نه از دل رقابت آزاد و انتخاب آگاهانه، بلکه از دل حذف ساختاری، تحدید آزادیها، فیلترینگ سیاسی و مهندسی انتخابات بیرون آمده است.
🔻ریاستجمهوری، که در ظاهر بالاترین مقام اجرایی کشور و منتخب مستقیم مردم است، در عمل بیش از آنکه منعکسکنندهی خواست ملت باشد، تابع ارادهی همان سازوکارهای غیرپاسخگو و نهادهای پنهان قدرت است؛ چنانکه در بسیاری از موارد، نه در انتخاب رئیسجمهور و نه در جهتگیریهای کلان دولت، نقش مردم جز تأیید تصمیم ازپیشگرفتهشده نبوده است. تو گویی بود و نبود رئیسجمهور یا تغییر ترکیب مجلس، تفاوتی معنادار در مسیر کشور ایجاد نمیکند؛ فقط چهرهها عوض میشوند و ساختار ثابت میماند.
🔻پیامد انباشت این سبک حکمرانی، امروز در قالب بحرانهایی زنجیروار و درهمتنیده، وضع کشور را به آستانهی فروپاشی تدریجی کشانده است: از بحران آب، محیط زیست، انرژی و اقتصاد گرفته تا فروکاست مشروعیت، زوال انسجام اجتماعی و تهدید امنیت ملی.
در کنار اینها، بحران آموزش، فرسایش سرمایه انسانی، فساد ساختاری، مهاجرت فزایندهی نخبگان و طبقه متوسط، اختلال در حکمرانی، دوگانگی مزمن در مدیریت کشور، شکافهای فزایندهی طبقاتی و نیز انزوای روزافزون منطقهای و جهانی، تصویری از جامعهای در مسیر انفعال و فرسایش تدریجی را پیش چشم میگذارد؛ جامعهای که دیگر نهتنها امید به اصلاح، بلکه حتی نفس گفتوگو درباره اصلاحات نیز در آن رو به احتضار است.
🔻در چنین شرایطی، تنها راه برونرفت از این بنبستها و کاستن از شکاف روزافزون میان مردم و حاکمیت، عبور از روشهای منسوخ و سیاستهای منقضیشده، بازنگری در ساختار قانون اساسی، و بازتعریف ساختار و شیوهی توزیع قدرت بر مبنای ارادهی ملت و با تکیه بر دو اصل مغفولماندهی ۶ و ۵۶ قانون اساسی است.
اکنون نه زمان تعارف است و نه مجال آزمون و خطا.
باید پذیرفت: گاهی، خیلی زود، دیر میشود.
▫️چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴
@alami_akbar
🔘 آقای پزشکیان! بهجای نان و آب، با دوفوریت از حبس و دهانبستن شروع کردید؟
✍️ اکبر اعلمی
🔻چه کسی باور میکرد نخستین لایحهی دوفوریتی دولت پزشکیان، نه برای نان مردم باشد، نه برای مهار بحران آب، بلکه برای مهار زبان مردم؟!
دولتی که هنوز جوهر وعدههای شفافیت و گفتوگو از لبهایش خشک نشده، با امضای شخص رئیسجمهور و وزیر دادگستریاش، لایحهای به مجلس برده که از حیث شدت مجازات، دامنهی اثر، و ابهام در تعاریف، چیزی از «طرح صیانت» کم ندارد؛ حتی بدتر از آن است.
آنهم در شرایطی که انتظار میرود سیاست تقنینی جمهوری اسلامی معطوف به تقلیل جرمانگاری و حبسزدایی باشد، نه افزودن مجازات و تهدید رسانهها و کاربران.
🔻در این لایحه آمده:
«هرگاه کاربر یا درگاه نشر، اقدام به انتشار محتوای خلاف واقع کند، به حبس، جزای نقدی و محرومیت از فعالیت محکوم میشود؛ و اگر خلاف واقع بودن محتوا از سوی مراجع رسمی قطعی اعلام شود، مجازات یک درجه تشدید خواهد شد.»
اما چه کسی تعیین میکند کدام محتوا «خلاف واقع» است؟
رسانههای حکومتی که خود بارها دروغ منتشر کردهاند؟ یا نهادهایی که نقد را با جرم یکی میدانند و منتقد را با تهدید پاسخ میدهند؟
📌 آیا کشور با خلأ قانونی در این زمینه مواجه بوده که دولت را به چنین اقدامی، آنهم با قید دوفوریت، واداشته است؟ هرگز!
از قانون مجازات اسلامی تا قانون جرایم رایانهای، همهی ابزارهای قانونی برای برخورد با نشر اکاذیب، افترا، توهین و تشویش اذهان عمومی وجود دارد.
آنچه این لایحه میخواهد اضافه کند، نه قانون، بلکه لگام بر دهان مردم است.
🔻و اینجاست که باید گفت:
یا آقای پزشکیان با علم کامل این لایحه را امضا کرده و باید مسئولیت آن را بپذیرد،
یا اینکه حلقهای از مشاوران امنیتگرا، با سوءاستفاده از اعتماد یا بیاطلاعی رئیسجمهور، دولت را به سکویی برای تحقق منویات خود بدل کردهاند.
و در هر دو صورت، وضعیت نگرانکننده است.
ما پیش از این هم تجربه کردهایم؛
وقتی به نام قانون، دهان منتقدان را دوختند، به نام نظم، اعتراضات را سرکوب کردند، و به نام امنیت، مردم را به حاشیه راندند.
امروز اگر فریاد نزنیم، فردا نه گوشی برای شنیدن باقی میماند، نه زبانی برای گفتن.
▫️چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴
@alami_akbar
✍️ اکبر اعلمی
🔻چه کسی باور میکرد نخستین لایحهی دوفوریتی دولت پزشکیان، نه برای نان مردم باشد، نه برای مهار بحران آب، بلکه برای مهار زبان مردم؟!
دولتی که هنوز جوهر وعدههای شفافیت و گفتوگو از لبهایش خشک نشده، با امضای شخص رئیسجمهور و وزیر دادگستریاش، لایحهای به مجلس برده که از حیث شدت مجازات، دامنهی اثر، و ابهام در تعاریف، چیزی از «طرح صیانت» کم ندارد؛ حتی بدتر از آن است.
آنهم در شرایطی که انتظار میرود سیاست تقنینی جمهوری اسلامی معطوف به تقلیل جرمانگاری و حبسزدایی باشد، نه افزودن مجازات و تهدید رسانهها و کاربران.
🔻در این لایحه آمده:
«هرگاه کاربر یا درگاه نشر، اقدام به انتشار محتوای خلاف واقع کند، به حبس، جزای نقدی و محرومیت از فعالیت محکوم میشود؛ و اگر خلاف واقع بودن محتوا از سوی مراجع رسمی قطعی اعلام شود، مجازات یک درجه تشدید خواهد شد.»
اما چه کسی تعیین میکند کدام محتوا «خلاف واقع» است؟
رسانههای حکومتی که خود بارها دروغ منتشر کردهاند؟ یا نهادهایی که نقد را با جرم یکی میدانند و منتقد را با تهدید پاسخ میدهند؟
📌 آیا کشور با خلأ قانونی در این زمینه مواجه بوده که دولت را به چنین اقدامی، آنهم با قید دوفوریت، واداشته است؟ هرگز!
از قانون مجازات اسلامی تا قانون جرایم رایانهای، همهی ابزارهای قانونی برای برخورد با نشر اکاذیب، افترا، توهین و تشویش اذهان عمومی وجود دارد.
آنچه این لایحه میخواهد اضافه کند، نه قانون، بلکه لگام بر دهان مردم است.
🔻و اینجاست که باید گفت:
یا آقای پزشکیان با علم کامل این لایحه را امضا کرده و باید مسئولیت آن را بپذیرد،
یا اینکه حلقهای از مشاوران امنیتگرا، با سوءاستفاده از اعتماد یا بیاطلاعی رئیسجمهور، دولت را به سکویی برای تحقق منویات خود بدل کردهاند.
و در هر دو صورت، وضعیت نگرانکننده است.
ما پیش از این هم تجربه کردهایم؛
وقتی به نام قانون، دهان منتقدان را دوختند، به نام نظم، اعتراضات را سرکوب کردند، و به نام امنیت، مردم را به حاشیه راندند.
امروز اگر فریاد نزنیم، فردا نه گوشی برای شنیدن باقی میماند، نه زبانی برای گفتن.
▫️چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴
@alami_akbar
🔘 چهره واقعی رئیسجمهور آمریکا؟!
✍️ اکبر اعلمی
آنوقت در اینسو، هنوز عدهای برای دموکراسی پوسیده آمریکا اسطوره میسازند. آیا میتوان از کسی که حتی در برابر کودکان نتوانسته تمایلات حیوانیاش را مهار کند، انتظار داشت به اصول اخلاقی یا وعدههایش پایبند بماند؟ آیا از چنین موجودی باید امید شفقت داشت برای هزاران کودک گرسنه در غزه که هر روز قربانی سلاحهای ساخت همان آمریکای مدعی حقوق بشر میشوند؟ وقتی سیاست بدل به تجارت جنایت و شهوت شود، نتیجهاش همین است: مردی که بهجای پاسخگویی، از صدر قدرت جهانی پوزخند میزند و تهدید میکند. از او نه وفاداری برمیآید، نه صداقت، نه انسانیت.
@alami_akbar
والاستریت ژورنال: به گفتهی مقامات ارشد دولت، در ماه مه، دادستان کل آمریکا، «پم باندی»، و معاونش، در جلسهای در کاخ سفید، به دونالد ترامپ اطلاع دادهاند که نام او در اسناد پرونده جفری اپستین آمده است. همچنین گفته شده که نام چهرههای سرشناس دیگری نیز در این پرونده ذکر شده است. مقامهای وزارت دادگستری تصمیم گرفتهاند از انتشار اسناد بیشتر خودداری کنند، چراکه این اسناد حاوی پورنوگرافی کودکان و اطلاعات شخصی قربانیان است.🔗 لینک منبع
✍️ اکبر اعلمی
آنوقت در اینسو، هنوز عدهای برای دموکراسی پوسیده آمریکا اسطوره میسازند. آیا میتوان از کسی که حتی در برابر کودکان نتوانسته تمایلات حیوانیاش را مهار کند، انتظار داشت به اصول اخلاقی یا وعدههایش پایبند بماند؟ آیا از چنین موجودی باید امید شفقت داشت برای هزاران کودک گرسنه در غزه که هر روز قربانی سلاحهای ساخت همان آمریکای مدعی حقوق بشر میشوند؟ وقتی سیاست بدل به تجارت جنایت و شهوت شود، نتیجهاش همین است: مردی که بهجای پاسخگویی، از صدر قدرت جهانی پوزخند میزند و تهدید میکند. از او نه وفاداری برمیآید، نه صداقت، نه انسانیت.
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 پزشکیان: «اصلاحات با یکسال و دو سال نمیشود، ده سال صبر کنید!»
✍️ اکبر اعلمی
📌 جناب آقای پزشکیان!
🔻شما حتی در همین یکسال نیز نشان ندادید که اهل اصلاحات هستید؛ نه در اندیشه، نه در گفتار، نه در کردار. نه اصلاحطلباید، نه با مفهوم اصلاحات آشنایید، و نه مرد میدان تغییر و تحول.
کارنامهتان آنچنان رنگباخته، محافظهکارانه و بیاثر است که «بودنتان» در کسوت ریاستجمهوری، تفاوتی با «نبودتان» ندارد. اگر نگوییم کمتر، دستکم نه بیشتر از رقبای انتخاباتیتان، در نقش همراهی بیچونوچرا با ساختار مستقر ظاهر شدهاید.
🔻خاتمی با پشتوانهی ۲۲ میلیون رأی، حمایت رسانهها، دانشگاهها و مجلسی همسو، و با کابینهای تا حدی تحولخواه، پس از هشت سال، خود را «تدارکاتچی» خواند؛
شما که نه آن رأی را داشتید، نه آن سرمایه اجتماعی را، و نه حتی آن شجاعت را، از همان آغاز، «تدارکاتچی خاموش نسخههای پیچیدهی دیگران» بودید.
🔻با چنین رویکردی فرسوده، عملکردی بیرمق، و اطرافیانی که غالباً گرفتار روزمرّگی، سهمخواهی و ناکارآمدیاند، لطفاً بیش از این از نام «اصلاحات» خرج نکنید؛
این مفهوم سترگ، دیگر تاب این اسراف و ابتذال را ندارد.
@alami_akbar
✍️ اکبر اعلمی
📌 جناب آقای پزشکیان!
🔻شما حتی در همین یکسال نیز نشان ندادید که اهل اصلاحات هستید؛ نه در اندیشه، نه در گفتار، نه در کردار. نه اصلاحطلباید، نه با مفهوم اصلاحات آشنایید، و نه مرد میدان تغییر و تحول.
کارنامهتان آنچنان رنگباخته، محافظهکارانه و بیاثر است که «بودنتان» در کسوت ریاستجمهوری، تفاوتی با «نبودتان» ندارد. اگر نگوییم کمتر، دستکم نه بیشتر از رقبای انتخاباتیتان، در نقش همراهی بیچونوچرا با ساختار مستقر ظاهر شدهاید.
🔻خاتمی با پشتوانهی ۲۲ میلیون رأی، حمایت رسانهها، دانشگاهها و مجلسی همسو، و با کابینهای تا حدی تحولخواه، پس از هشت سال، خود را «تدارکاتچی» خواند؛
شما که نه آن رأی را داشتید، نه آن سرمایه اجتماعی را، و نه حتی آن شجاعت را، از همان آغاز، «تدارکاتچی خاموش نسخههای پیچیدهی دیگران» بودید.
🔻با چنین رویکردی فرسوده، عملکردی بیرمق، و اطرافیانی که غالباً گرفتار روزمرّگی، سهمخواهی و ناکارآمدیاند، لطفاً بیش از این از نام «اصلاحات» خرج نکنید؛
این مفهوم سترگ، دیگر تاب این اسراف و ابتذال را ندارد.
@alami_akbar
🔘 در میانهی بحران، چرا هنوز از دریاچه ارومیه میگوییم؟
✍️ اکبر اعلمی
«آب مایهی حیات است و وقتی خشک شود، زندگی هم پژمرده میشود.»
دریاچه ارومیه، قلب آذربایجان و یکی از بزرگترین دریاچههای نمکی جهان، اینک در حال ایستادن است.
در دولت مرحوم رئیسی، بههمراه جمعی از دوستان، گروهی با عنوان «مطالبهگران احیای دریاچه ارومیه» در اپلیکیشن تلگرام شکل دادیم؛ گروهی متشکل از ۲۴ هزار عضو و دهها متخصص حوزه آب.
این تلاشها، در کنار دیگر کنشهای مردمی، هرچند بهطور محدود، افکار عمومی و دولت را نسبت به بحران دریاچه حساس کرد. اما این توجهات هرگز در حدی نبود که جلوی احتضار آن را بگیرد.
🔻اکنون، دریاچه ارومیه – محصول سالها سوءمدیریت مشترک حکومت و جامعه – در آستانهی فروپاشی کامل قرار دارد. بر اساس آخرین گزارشها، بیش از ۸۵ درصد از حجم آب آن در سالهای اخیر کاهش یافته و بستر خشکشدهاش همچون آینهای ترکخورده، واقعیت تلخ حکمرانی منابع آب کشور را بازتاب میدهد.
با این همه، در روزهایی که بحران آب سراسر کشور را فراگرفته و تأمین آب شرب بهعنوان مهمترین اولویت دولت مطرح است، ممکن است برخی طرح مجدد مسئله دریاچه ارومیه را بیموقع یا حتی غیرمنطقی بدانند. اما همین دیدگاه تقلیلگرایانه و حذفگر، بخشی از همان بحران عمیقی است که امروز ما را درگیر خود کرده است.
🔻 دریاچه ارومیه فراتر از یک پهنهی آبی منطقهای، نمادی است از روش مدیریت و حکمرانی منابع آب کشور.
چشم فرو بستن بر مرگ تدریجی این دریاچه، چراغ سبزی است برای تکرار این اشتباهات و سرنوشت مشابه خلیجفارس، دریای مازندران و دیگر منابع حیاتی آب کشور.
ما امروز، ضمن درک تنگناهای منابع و اولویتهای ضروری، نه تنها خواهان توقف روند نابودی و حفظ وضع موجود دریاچهایم، بلکه مطالبهگر تخصیص منابع جدی و برنامهریزی منسجم برای احیای پایدار آن نیز هستیم.
🔻خواستهی ما فراتر از حداقلهاست؛ ما به بازگرداندن حیات، پایداری و شکوفایی دوباره دریاچه باور داریم، حتی اگر این مسیر دشوار و زمانبر باشد.
وقتی نمکهای تلخ بستر دریاچه به هوای اطراف میپیچد، نفس کشیدن برای کودکان و خانوادههای منطقه به کابوس بدل میشود و زمینهای حاصلخیز یکی پس از دیگری به بیابان تبدیل میشوند.
نجات ارومیه، نجات ایران است؛ بنابراین، این مطالبهای ملی است که باید با عزم همگانی و اقدام عملی دولت و مردم تحقق یابد.
🔻 خشک شدن کامل ارومیه به معنای:
▪️ بروز طوفانهای گسترده نمکی و شیوع بیماریهای تنفسی،
▪️ فروپاشی کشاورزی منطقه،
▪️ مهاجرت اجباری، افزایش فقر و بروز بحرانهای اجتماعی،
▪️ و تهدید مستقیم مراکز جمعیتی و امنیتی در شمالغرب کشور است.
🔻 مطالبهگری در چنین شرایطی، نه مطالبهی صرف آب، بلکه مطالبهی عقلانیت، عدالت و آیندهنگری است.
دفاع از دریاچه ارومیه، دفاع از حق حیات است، حق مردمی که فراتر از یک استان، در دل تاریخ و جغرافیای ایران زندگی میکنند.
📌 مطالبهی ما از دولت، نه تحقق رؤیای فوری و کامل، بلکه ایستادن استوار در برابر مرگ قطعی این دریاچه و آغاز گامهای جدی و موثر برای بازگرداندن حیات و پایداری پایدار آن است؛
تا شاید هنوز فرصتی باقی باشد برای جبران، بازنگری و نجاتی واقعی.
▫️جمعه۳ مرداد ۱۴۰۴
🔗 لینک، لینک، لینک، لینک
@alami_akbar
✍️ اکبر اعلمی
«آب مایهی حیات است و وقتی خشک شود، زندگی هم پژمرده میشود.»
دریاچه ارومیه، قلب آذربایجان و یکی از بزرگترین دریاچههای نمکی جهان، اینک در حال ایستادن است.
در دولت مرحوم رئیسی، بههمراه جمعی از دوستان، گروهی با عنوان «مطالبهگران احیای دریاچه ارومیه» در اپلیکیشن تلگرام شکل دادیم؛ گروهی متشکل از ۲۴ هزار عضو و دهها متخصص حوزه آب.
این تلاشها، در کنار دیگر کنشهای مردمی، هرچند بهطور محدود، افکار عمومی و دولت را نسبت به بحران دریاچه حساس کرد. اما این توجهات هرگز در حدی نبود که جلوی احتضار آن را بگیرد.
🔻اکنون، دریاچه ارومیه – محصول سالها سوءمدیریت مشترک حکومت و جامعه – در آستانهی فروپاشی کامل قرار دارد. بر اساس آخرین گزارشها، بیش از ۸۵ درصد از حجم آب آن در سالهای اخیر کاهش یافته و بستر خشکشدهاش همچون آینهای ترکخورده، واقعیت تلخ حکمرانی منابع آب کشور را بازتاب میدهد.
با این همه، در روزهایی که بحران آب سراسر کشور را فراگرفته و تأمین آب شرب بهعنوان مهمترین اولویت دولت مطرح است، ممکن است برخی طرح مجدد مسئله دریاچه ارومیه را بیموقع یا حتی غیرمنطقی بدانند. اما همین دیدگاه تقلیلگرایانه و حذفگر، بخشی از همان بحران عمیقی است که امروز ما را درگیر خود کرده است.
🔻 دریاچه ارومیه فراتر از یک پهنهی آبی منطقهای، نمادی است از روش مدیریت و حکمرانی منابع آب کشور.
چشم فرو بستن بر مرگ تدریجی این دریاچه، چراغ سبزی است برای تکرار این اشتباهات و سرنوشت مشابه خلیجفارس، دریای مازندران و دیگر منابع حیاتی آب کشور.
ما امروز، ضمن درک تنگناهای منابع و اولویتهای ضروری، نه تنها خواهان توقف روند نابودی و حفظ وضع موجود دریاچهایم، بلکه مطالبهگر تخصیص منابع جدی و برنامهریزی منسجم برای احیای پایدار آن نیز هستیم.
🔻خواستهی ما فراتر از حداقلهاست؛ ما به بازگرداندن حیات، پایداری و شکوفایی دوباره دریاچه باور داریم، حتی اگر این مسیر دشوار و زمانبر باشد.
وقتی نمکهای تلخ بستر دریاچه به هوای اطراف میپیچد، نفس کشیدن برای کودکان و خانوادههای منطقه به کابوس بدل میشود و زمینهای حاصلخیز یکی پس از دیگری به بیابان تبدیل میشوند.
نجات ارومیه، نجات ایران است؛ بنابراین، این مطالبهای ملی است که باید با عزم همگانی و اقدام عملی دولت و مردم تحقق یابد.
🔻 خشک شدن کامل ارومیه به معنای:
▪️ بروز طوفانهای گسترده نمکی و شیوع بیماریهای تنفسی،
▪️ فروپاشی کشاورزی منطقه،
▪️ مهاجرت اجباری، افزایش فقر و بروز بحرانهای اجتماعی،
▪️ و تهدید مستقیم مراکز جمعیتی و امنیتی در شمالغرب کشور است.
🔻 مطالبهگری در چنین شرایطی، نه مطالبهی صرف آب، بلکه مطالبهی عقلانیت، عدالت و آیندهنگری است.
دفاع از دریاچه ارومیه، دفاع از حق حیات است، حق مردمی که فراتر از یک استان، در دل تاریخ و جغرافیای ایران زندگی میکنند.
📌 مطالبهی ما از دولت، نه تحقق رؤیای فوری و کامل، بلکه ایستادن استوار در برابر مرگ قطعی این دریاچه و آغاز گامهای جدی و موثر برای بازگرداندن حیات و پایداری پایدار آن است؛
تا شاید هنوز فرصتی باقی باشد برای جبران، بازنگری و نجاتی واقعی.
▫️جمعه۳ مرداد ۱۴۰۴
🔗 لینک، لینک، لینک، لینک
@alami_akbar
Telegram
کانال اطلاعرسانی اکبر اعلمی/خط آزادگی
دستمریزاد به این هنرمندان عزیز خطه آذربایجان که در وصف حال زار دریاچه ارومیه، این ترانه زیبا و سوزناک را به بهترین وجهی اجرا کردهاند، تا شاید از این طریق احیای دریاچه ارومیه؛ عروس دریاچههای ایران و نگین فیروزهای آذربایجان را به یک مطالبه ملی تبدیل و مسئولان…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 ارومیه تشنه است؛ نه اشک، که همدلی میخواهد
✍ اکبر اعلمی
این صدا، صدای دلِ یک دریاچه است…
دریاچهای که روزگاری آبیترین آینهی آسمان بود، و امروز، خاکیترین زخمِ زمین.
فقط آب از او گرفته نشده؛ امید هم از او ربوده شده…
اما هنوز زنده است؛ هنوز میتپد؛ هنوز نَفَس میخواهد، نه اشک.
احیای دریاچه، معجزهی یک تصمیم نیست؛ حاصل یک همت است، از مردم تا حکومت.
هم از ما خواسته میشود که درست مصرف کنیم، هم از مسئولان که درست تدبیر کنند.
و کشاورزانی که در کنار دریاچه زندگی میکنند، خود نگهبانان نخستینِ این آبند…
بیایید بهجای سوگواری، صدای زندگی باشیم؛
صدای آبی که نه از کوه، که از آگاهی میجوشد...
اورمو گولو ساقدا دیر… ائللریمیزده دیر!
📣 اگر تو هم باور داری که اورمو گولو هنوز زنده است و زنده ماندنش در دستان من و توست،
این پیام را بازنشر کن؛
تا صدای یک دریاچه، در هیاهوی بحرانهای دیگر، گم نشود…
#اورمو_گولو را تنها نگذاریم. 🌊🕊
#دریاچه_ارومیه #احیای_دریاچه
#تنفس_دریاچه #یاد_دریاچه
#ارومیه #اورمیه
#UrmiaLake #SaveUrmiaLake
@alami_akbar
✍ اکبر اعلمی
این صدا، صدای دلِ یک دریاچه است…
دریاچهای که روزگاری آبیترین آینهی آسمان بود، و امروز، خاکیترین زخمِ زمین.
فقط آب از او گرفته نشده؛ امید هم از او ربوده شده…
اما هنوز زنده است؛ هنوز میتپد؛ هنوز نَفَس میخواهد، نه اشک.
احیای دریاچه، معجزهی یک تصمیم نیست؛ حاصل یک همت است، از مردم تا حکومت.
هم از ما خواسته میشود که درست مصرف کنیم، هم از مسئولان که درست تدبیر کنند.
و کشاورزانی که در کنار دریاچه زندگی میکنند، خود نگهبانان نخستینِ این آبند…
بیایید بهجای سوگواری، صدای زندگی باشیم؛
صدای آبی که نه از کوه، که از آگاهی میجوشد...
اورمو گولو ساقدا دیر… ائللریمیزده دیر!
📣 اگر تو هم باور داری که اورمو گولو هنوز زنده است و زنده ماندنش در دستان من و توست،
این پیام را بازنشر کن؛
تا صدای یک دریاچه، در هیاهوی بحرانهای دیگر، گم نشود…
#اورمو_گولو را تنها نگذاریم. 🌊🕊
#دریاچه_ارومیه #احیای_دریاچه
#تنفس_دریاچه #یاد_دریاچه
#ارومیه #اورمیه
#UrmiaLake #SaveUrmiaLake
@alami_akbar
🔘 حالا که میدان فراهم است، هنر خود را نشان دهید.
رحمانی، استاندار اصولگرای آذربایجانغربی گفته:
✍ اکبر اعلمی:
بسیار خوب! این گزاره، در ظاهر، سخنی معقول است.
اما جناب آقای رحمانی، اکنون که ریش و قیچی در دنیای واقعی در دستان شما و سایر مسئولان اجرایی است، لطفاً بهجای فرافکنی، اقدام کنید! دریاچه با شعار و موضعگیری رسانهای نجات پیدا نمیکند.
اگر فضای مجازی کار نمیکند، بسیار خوب، همین دنیای واقعی و امکانات و بودجههای در اختیار شما، بسمالله…
منتظریم نتایج ملموس عملکرد واقعیتان را ببینیم.
سالها است که در همین دنیای واقعی مسئولان زیادی آمده و رفتهاند و شعار احیای دریاچه را سر دادهاند و تشکیلات عظیمی درست شده و بودجههای هنگفتی نیز صرف شده و این وضعیت اسفبار و رو به خشکی کامل دریاچه است .
به عبارتی دیگر جز گفتاردرمانی، تغییری در وضعیت دریاچه دیده نمیشود.
بنابراین در دنیای واقعی هم نمیتوان با شعار دادن و عکس یادگاری گرفتن درکنار دریاچه، آنرا احیا کرد.
@alami_akbar
رحمانی، استاندار اصولگرای آذربایجانغربی گفته:
«نمیتوان دریاچه ارومیه را در فضای مجازی احیا کرد».
✍ اکبر اعلمی:
بسیار خوب! این گزاره، در ظاهر، سخنی معقول است.
اما جناب آقای رحمانی، اکنون که ریش و قیچی در دنیای واقعی در دستان شما و سایر مسئولان اجرایی است، لطفاً بهجای فرافکنی، اقدام کنید! دریاچه با شعار و موضعگیری رسانهای نجات پیدا نمیکند.
اگر فضای مجازی کار نمیکند، بسیار خوب، همین دنیای واقعی و امکانات و بودجههای در اختیار شما، بسمالله…
منتظریم نتایج ملموس عملکرد واقعیتان را ببینیم.
سالها است که در همین دنیای واقعی مسئولان زیادی آمده و رفتهاند و شعار احیای دریاچه را سر دادهاند و تشکیلات عظیمی درست شده و بودجههای هنگفتی نیز صرف شده و این وضعیت اسفبار و رو به خشکی کامل دریاچه است .
به عبارتی دیگر جز گفتاردرمانی، تغییری در وضعیت دریاچه دیده نمیشود.
بنابراین در دنیای واقعی هم نمیتوان با شعار دادن و عکس یادگاری گرفتن درکنار دریاچه، آنرا احیا کرد.
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 شاهکار فرانچسکو؛ قالب کردن «تعلیق» بهجای «لغو»!!
✍️ اکبر اعلمی
مدتهاست که طرفهای برجام، برای تحمیل خواستههای نامشروعشان به ایران، از Snapback (مکانیسم ماشه) و بازگشت تحریمهای سازمان ملل، بهعنوان «شمشیر داموکلس» استفاده میکنند!
ظریف که پیشتر با قاطعیت مدعی بود همه تحریمها لغو شده، اینبار در توجیه بزرگترین ترکفعل ملی، میگوید؛ «فرانچسکو»، کارشناس اروپایی از کارشناس بینام ایرانی خواسته تا عمداً واژه «تعلیق»(suspension) را جایگزین «لغو» کند و او هم با اجتهاد خود پذیرفته بیآنکه ظریف در جریان این تغییرات قرار بگیرد، چون او «درگیر کارهای مهمتری» بوده!!
اگر هدف اصلی از مذاکرات هستهای «لغو تحریمها» بوده، چهچیزی از واژهنگاری حقوقی در سندی بینالمللی مهمتر تلقی میشود؟!
وی باید پاسخ دهد که این چه اجتهادی است که «امنیت حقوقی و منافع ملی» را به بازی گرفته و ایران را به دام تعلیق موقت انداخت، نه لغو پایدار، و مسیر Snapback را هموار کرد!؟ آن هم بدون اینکه او بفهمد!؟
ظریف و تیمی که مأمور رفع تحریم بود، یا نمیدانست چه امضا میکند، یا میدانست و سکوت کرد. هر دو مصداق تضییع منافع ملی است.
@alami_akbar
✍️ اکبر اعلمی
مدتهاست که طرفهای برجام، برای تحمیل خواستههای نامشروعشان به ایران، از Snapback (مکانیسم ماشه) و بازگشت تحریمهای سازمان ملل، بهعنوان «شمشیر داموکلس» استفاده میکنند!
ظریف که پیشتر با قاطعیت مدعی بود همه تحریمها لغو شده، اینبار در توجیه بزرگترین ترکفعل ملی، میگوید؛ «فرانچسکو»، کارشناس اروپایی از کارشناس بینام ایرانی خواسته تا عمداً واژه «تعلیق»(suspension) را جایگزین «لغو» کند و او هم با اجتهاد خود پذیرفته بیآنکه ظریف در جریان این تغییرات قرار بگیرد، چون او «درگیر کارهای مهمتری» بوده!!
اگر هدف اصلی از مذاکرات هستهای «لغو تحریمها» بوده، چهچیزی از واژهنگاری حقوقی در سندی بینالمللی مهمتر تلقی میشود؟!
وی باید پاسخ دهد که این چه اجتهادی است که «امنیت حقوقی و منافع ملی» را به بازی گرفته و ایران را به دام تعلیق موقت انداخت، نه لغو پایدار، و مسیر Snapback را هموار کرد!؟ آن هم بدون اینکه او بفهمد!؟
ظریف و تیمی که مأمور رفع تحریم بود، یا نمیدانست چه امضا میکند، یا میدانست و سکوت کرد. هر دو مصداق تضییع منافع ملی است.
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘 «سلاح هستهای بدون آزمایش و بدون اعلام»؟!
در تازهترین اظهارات، پروفسور تئودور آ. پُستل، فیزیکدان آمریکایی و استاد بازنشسته MIT در علوم هستهای و فناوری نظامی، گفته:
«از دید من، ایران یک قدرت نظامی هستهای اعلامنشده است. ما نمیدانیم با اورانیوم ۶۰٪ غنیشده چه میکنند. این یعنی حرکت بهسمت سلاح هستهای بدون آزمایش و اعلام رسمی!»
پُستل چهرهای شناختهشده در آمریکا است؛ با سابقه مشاوره به پنتاگون، نگارش گزارشهای افشاگرانه درباره سامانههای پدافندی و تحلیل مستقل جنگهای خاورمیانه. مواضعش گرچه جنجالی، اما مبتنی بر تخصص فنی و سابقه امنیتی، جدی گرفته میشود.
اظهارات اخیر او — چه هشدار به غرب باشد، چه تحلیل واقعبینانه از برنامه هستهای ایران — نکات مهمی دارد: اگر درست باشد، ایران در آستانه یک دکترین سکوت هستهای است که امکان بازدارندگی بدون تنشزایی مستقیم را فراهم میکند؛ و اگر نادرست باشد، فرصت گفتوگو و بررسی دقیقتر را یادآوری میکند.
در هر دو حالت، مخاطب ایرانی باید با هوشیاری و نگاه دقیق، پیامدهای این ادعاها را تحلیل کند و مسیر گفتگو و فهم درست را در اولویت قرار دهد.
@alami_akbar
در تازهترین اظهارات، پروفسور تئودور آ. پُستل، فیزیکدان آمریکایی و استاد بازنشسته MIT در علوم هستهای و فناوری نظامی، گفته:
«از دید من، ایران یک قدرت نظامی هستهای اعلامنشده است. ما نمیدانیم با اورانیوم ۶۰٪ غنیشده چه میکنند. این یعنی حرکت بهسمت سلاح هستهای بدون آزمایش و اعلام رسمی!»
پُستل چهرهای شناختهشده در آمریکا است؛ با سابقه مشاوره به پنتاگون، نگارش گزارشهای افشاگرانه درباره سامانههای پدافندی و تحلیل مستقل جنگهای خاورمیانه. مواضعش گرچه جنجالی، اما مبتنی بر تخصص فنی و سابقه امنیتی، جدی گرفته میشود.
اظهارات اخیر او — چه هشدار به غرب باشد، چه تحلیل واقعبینانه از برنامه هستهای ایران — نکات مهمی دارد: اگر درست باشد، ایران در آستانه یک دکترین سکوت هستهای است که امکان بازدارندگی بدون تنشزایی مستقیم را فراهم میکند؛ و اگر نادرست باشد، فرصت گفتوگو و بررسی دقیقتر را یادآوری میکند.
در هر دو حالت، مخاطب ایرانی باید با هوشیاری و نگاه دقیق، پیامدهای این ادعاها را تحلیل کند و مسیر گفتگو و فهم درست را در اولویت قرار دهد.
@alami_akbar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ظریف با تیمی چند ده نفره شامل مدیران و کارشناسان وزارت خارجه، سازمان انرژی اتمی، وزارت اطلاعات و دیگر نهادها رفته پای میز مذاکره، تا تحریمها را لغو کند. خودش مدعی است در متن نهایی توافق، واژه «لغو» آمده بود و قرار شده بود واژه «تعلیق» حتی ذکر هم نشود. اما درست در آخرین لحظات، با پیشنهاد «فرانچسکو» و اجتهاد شخصی یکی از مدیران وزارت خارجه، واژه «تعلیق» جایگزین «لغو» شد، بیآنکه ظریف، به گفته خودش، از این «خیانت در امانت» که زمینهساز فشارهای امروز است، خبردار شده باشد!
انصافاً اگر چنین افتضاحی را امثال جلیلی مرتکب شده بودند، آیا او را در ردیف آرش کمانگیر، امیرکبیر و مصدق جا میدادند؟ یا با اتابک اعظم، موتمنالملک و امضاکنندگان ترکمانچای مقایسهاش میکردند؟
نکته جالبتر اینجاست که همین توافق، با همان واژه «تعلیق»، به تصویب شورای عالی امنیت ملی، مشاوران رهبری، مجلس و شورای نگهبان هم رسید!
ایکاش روزی در این کشور، «مطالبهگری» جایگزین شخصیتپرستی و باندبازی شود و افراد نه با ژستها و وابستگیهای سیاسی، که با نتایج عملکردشان قضاوت شوند. آنوقت شاید از تعداد قهرمانان پفکی و دشمنان خیالی کم شود.
@alami_akbar
انصافاً اگر چنین افتضاحی را امثال جلیلی مرتکب شده بودند، آیا او را در ردیف آرش کمانگیر، امیرکبیر و مصدق جا میدادند؟ یا با اتابک اعظم، موتمنالملک و امضاکنندگان ترکمانچای مقایسهاش میکردند؟
نکته جالبتر اینجاست که همین توافق، با همان واژه «تعلیق»، به تصویب شورای عالی امنیت ملی، مشاوران رهبری، مجلس و شورای نگهبان هم رسید!
ایکاش روزی در این کشور، «مطالبهگری» جایگزین شخصیتپرستی و باندبازی شود و افراد نه با ژستها و وابستگیهای سیاسی، که با نتایج عملکردشان قضاوت شوند. آنوقت شاید از تعداد قهرمانان پفکی و دشمنان خیالی کم شود.
@alami_akbar
🔘 «عروسک نجاتبخش» یا مأمور اجرای نقشهی دیگران؟
✍️ اکبر اعلمی
شاهزادهی خودخوانده، اینبار در مونیخ، با ژستی قهرمانانه از «لحظهی تاریخی» سخن گفته و دموکراسیخواهان را به گرد آمدن حول «برنامه دوران گذار» فراخوانده است؛ گویی کسی از او دعوت کرده باشد، یا ملت فراموش کردهاند که او نه از صندوق رأی، بلکه از سایهی سلطنت گذشته و ثروتهای نجومی منتقلشده از ایران به خارج سر برآورده است.
رضا پهلوی که دهههاست از ثروتهای غارتشدهای ارتزاق میکند که خانوادهاش از ایران خارج کرده و در اختیار مادرش قرار دادهاند، در این سخنرانی بار دیگر بر نقش خود بهعنوان «رهبر نجات ایران» تأکید کرد؛ نقشی که در واقعیت، چیزی جز ایفای یک عروسک سیاسی نیست—عروسکی که نخهایش از تلآویو تا واشنگتن کشیده شده و مأموریتش نه «نجات وطن»، بلکه اجرای سناریوهای شناختهشدهی نیابتی است.
بیسبب نیست که محافل صهیونیستی، رسانههای وابسته مانند BBC و ایراناینترنشنال، و برخی جریانهای قدرت در غرب، این چهره بیپشتوانه را بر تریبونها مینشانند. مأموریت روشن است: تبدیل یک مطالبه ملی به ابزاری برای مداخلهی خارجی و رقابتهای ژئوپلیتیکی.
جای شگفتی دارد که این «شاهزادهی توهمزده بیاراده»، هنوز خود را شایستهی رهبری میداند، حال آنکه حتی در میان مخالفان جمهوری اسلامی نیز پایگاه واقعی ندارد و جز گروهی کوچک از تبلیغگران رسانهای و چهرههای حاشیهنشین و فاندبگیران، کسی به دور او گرد نیامده است.
واقعیت آن است که اگر نظام مستقر امروز با بحرانهایی جدی روبهروست، میراث پهلوی نیز چیزی جز استبداد، فساد، وابستگی و شکاف طبقاتی به یادگار نگذاشته است.
📌 هیچ ملتی با عروسکهای دستنشانده، مسیر نجات را نیافته است.
🔗 لینکها:
https://www.tg-me.com/alami_akbar/3173
https://www.tg-me.com/alami_akbar/2432
https://www.tg-me.com/alami_akbar/3196
https://www.tg-me.com/alami_akbar/3158
@alami_akbar
✍️ اکبر اعلمی
شاهزادهی خودخوانده، اینبار در مونیخ، با ژستی قهرمانانه از «لحظهی تاریخی» سخن گفته و دموکراسیخواهان را به گرد آمدن حول «برنامه دوران گذار» فراخوانده است؛ گویی کسی از او دعوت کرده باشد، یا ملت فراموش کردهاند که او نه از صندوق رأی، بلکه از سایهی سلطنت گذشته و ثروتهای نجومی منتقلشده از ایران به خارج سر برآورده است.
رضا پهلوی که دهههاست از ثروتهای غارتشدهای ارتزاق میکند که خانوادهاش از ایران خارج کرده و در اختیار مادرش قرار دادهاند، در این سخنرانی بار دیگر بر نقش خود بهعنوان «رهبر نجات ایران» تأکید کرد؛ نقشی که در واقعیت، چیزی جز ایفای یک عروسک سیاسی نیست—عروسکی که نخهایش از تلآویو تا واشنگتن کشیده شده و مأموریتش نه «نجات وطن»، بلکه اجرای سناریوهای شناختهشدهی نیابتی است.
بیسبب نیست که محافل صهیونیستی، رسانههای وابسته مانند BBC و ایراناینترنشنال، و برخی جریانهای قدرت در غرب، این چهره بیپشتوانه را بر تریبونها مینشانند. مأموریت روشن است: تبدیل یک مطالبه ملی به ابزاری برای مداخلهی خارجی و رقابتهای ژئوپلیتیکی.
جای شگفتی دارد که این «شاهزادهی توهمزده بیاراده»، هنوز خود را شایستهی رهبری میداند، حال آنکه حتی در میان مخالفان جمهوری اسلامی نیز پایگاه واقعی ندارد و جز گروهی کوچک از تبلیغگران رسانهای و چهرههای حاشیهنشین و فاندبگیران، کسی به دور او گرد نیامده است.
واقعیت آن است که اگر نظام مستقر امروز با بحرانهایی جدی روبهروست، میراث پهلوی نیز چیزی جز استبداد، فساد، وابستگی و شکاف طبقاتی به یادگار نگذاشته است.
📌 هیچ ملتی با عروسکهای دستنشانده، مسیر نجات را نیافته است.
🔗 لینکها:
https://www.tg-me.com/alami_akbar/3173
https://www.tg-me.com/alami_akbar/2432
https://www.tg-me.com/alami_akbar/3196
https://www.tg-me.com/alami_akbar/3158
@alami_akbar
Telegram
کانال اطلاعرسانی اکبر اعلمی/خط آزادگی
رضا پهلویِ حسرتالسلطنه، در گفتگو با بیبیسی، گفته؛ با توجه به «تضعیف ساختار قدرت و بهویژه حذف مهرههای کلیدی رژیم» موازنه حکومت و مردم تغییر کرده و «زمان اقدام» فرا رسیده است.
وقتی مجری BBC، با حالت بهت زده، از او سؤال میکند که آیا واقعا بمباران ایران…
وقتی مجری BBC، با حالت بهت زده، از او سؤال میکند که آیا واقعا بمباران ایران…
🔘 وقتی اصلاحطلبان بدلی، اقتدارگراتر از اصولگرایان میشوند!
✍️ اکبر اعلمی
در حالیکه کشور پس از جنگ ۱۲روزه، بیش از هر زمان نیازمند انسجام ملی و بازسازی اعتماد عمومی است، دولت پزشکیان با قید دو فوریت، لایحهای را به مجلس ارائه کرد که نهتنها کمکی به منافع ملی نمیکند، بلکه پرده از ناپختگی و سادهاندیشی رئیس دولت، مرموز بودن مجید انصاری (معاون حقوقی رئیسجمهور)، و همنوایی تأسفبار این دو و نیز کاظم دلخوش اباتری ـ نماینده دولت با نهادهای امنیتی و اصولبازان ـ برمیدارد.
لایحه موسوم به «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» که با حمایت مشتاقانهی ۲۰۵ نفر از ۲۶۰ نماینده اصولگرا به تصویب رسید، یادآور همان نگرشهای قرونوسطایی است که با هدف تهدید آزادی بیان و تحدید جامعه مدنی طراحی میشود.
این اقدام نشان داد که شعارهای نخنماشدهی تحولخواهی و آزادیطلبی اصلاحطلبان جعلی، صرفاً ابزار فریب مردم در ایام انتخابات است. چراکه همینان، بهمحض رسیدن به قدرت، نهتنها از اقتدارگرایان فاصله نمیگیرند، بلکه گاه برای اثبات سرسپردگی خود، اقتدارگراتر و خطرناکتر از آنان عمل میکنند!
🔗 | لینک |
@alami_akbar
✍️ اکبر اعلمی
در حالیکه کشور پس از جنگ ۱۲روزه، بیش از هر زمان نیازمند انسجام ملی و بازسازی اعتماد عمومی است، دولت پزشکیان با قید دو فوریت، لایحهای را به مجلس ارائه کرد که نهتنها کمکی به منافع ملی نمیکند، بلکه پرده از ناپختگی و سادهاندیشی رئیس دولت، مرموز بودن مجید انصاری (معاون حقوقی رئیسجمهور)، و همنوایی تأسفبار این دو و نیز کاظم دلخوش اباتری ـ نماینده دولت با نهادهای امنیتی و اصولبازان ـ برمیدارد.
لایحه موسوم به «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» که با حمایت مشتاقانهی ۲۰۵ نفر از ۲۶۰ نماینده اصولگرا به تصویب رسید، یادآور همان نگرشهای قرونوسطایی است که با هدف تهدید آزادی بیان و تحدید جامعه مدنی طراحی میشود.
این اقدام نشان داد که شعارهای نخنماشدهی تحولخواهی و آزادیطلبی اصلاحطلبان جعلی، صرفاً ابزار فریب مردم در ایام انتخابات است. چراکه همینان، بهمحض رسیدن به قدرت، نهتنها از اقتدارگرایان فاصله نمیگیرند، بلکه گاه برای اثبات سرسپردگی خود، اقتدارگراتر و خطرناکتر از آنان عمل میکنند!
🔗 | لینک |
@alami_akbar
