Telegram Web Link
@amookhtan

🔴 #حافظه_تاريخي

🔴شعبده‌باز واژه؛ درنگی بر چند شعر شاملو – سهراب معینی✍️

🔴شاملو با واژه هم‌چون موجودی که وجود فیزیکی دارد برخورد می‌کند. ابتدا آن را نگاه می‌کند تا رنگ‌آمیزی‌اش را تشخیص دهد، بر آن دست می‌کشد، زبری و نرمی، پستی و بلندی و گرمای آن را لمس می‌کند. سپس آن را بو می‌کشد و آن‌گاه صدای آن را در تاریخ زبان پارسی با گوش جان می‌شنود.

این نوع برخورد با واژه را خود شاملو در مصاحبه‌ای(۱) که با حریری داشته، در مورد سه واژه قناری، یاس و سوسن کاملا گویا توضیح می‌دهد:

«به شما می‌گویم قناری، قناری را ببینید. کلمه را بگذارید و بروید. حضور قناری را دریابید، خود آن پرنده را. با همه وجودتان حسش کنید. این قناری که من می‌گویم قاف و نون و چند تا حرف و حرکت نیست. یک معجزه حیات است. رنگش را با چشم‌های‌تان بخورید. آوازش را با تمام جان‌تان گوش کنید. وقتی که می‌خواند، نت‌ها را تماشا کنید که چه‌جور در گلوگاهش می‌تپد- تجسم عینی یک چیز حسی ـ و به آن شوری اندیشه کنید که تمامی جانش را در آوازش می‌گذارد. زیبایی خطوط این حجم زنده‌ی پر شور را بسنجید تا به عمق ظرافت برسید و تازه همه‌اش این نیست. این‌ها همه نقطه‌ی حرکت است تا از مجموع این‌ها به ژرفای مفهوم بی‌گناهی برسی. تا شفقت، درست در آن‌جایی که باید باشد، در سویدای قلبت بیدار شود و با تمام انسانیت در برابر کل این «جان موسیقی» به نماز بایستی.آن‌گاه من می‌گویم یاس. و شما باید تجربه قناری را درباره یاس تکرار کنید. یاس را ببینید، بوته یاس را و گلش را. عفاف سپید عطرش را و عذرایی معصومیت سپیدش را و جانتان به مفهوم عمیق و بزرگوار فروتنی دست پیدا کند. آن‌گاه می‌گویم سوسن. و باز همان تجربه تکرار می‌شود. ما انسانیم و جهان را بدین گونه تجربه می‌کنیم.من با چنین اشیایی سخن گفته‌ام تا نهاد دیوی را برملا کنم که پشت دریچه خانه‌ات ایستاده است.

کباب قناری

بر آتش سوسن و یاس

و اگر شما حضور این اشیا را احساس نکنید، اگر از سطح کلمات پایین نیایید، از سیاهی این فضا به وحشت نخواهید افتاد و هشدار من باد هوا خواهدشد.»

به این دلیل، باور دارم با واکاوی واژه در شعر شاملو می‌توان به برخی معانی نهفته در آن‌ها راه یافت. شاملو در گفتگو با روزنامه رستاخیز، ششم آبان ۵۵، نیز که من آن را از کتاب «زندگی و شعر احمد شاملو» تعریف ع. پاشایی نقل می‌کنم، درباره کلمه (۲) می‌گوید:

«کلمه در شعر، مدینه‌ای‌ است که نظام تاریخ در آن مشهود است. حرفه‌ی من زیستن در این مدینه است. من این مدینه را دوست دارم. از رصدخانه آن می‌توانم نگاهی متفاوت به جهان داشته‌باشم. جریان طبیعت را در آن ببینم. قوس و قزح عشق را نظاره کنم. رفت و آمدهای آدمی در کوچه‌های جهان را نظر اندازی کنم. طلوع و غروب انسان را نگران باشم.

من این حرفه را از نیما نیاموخته‌ام اما نیما به من کمک کرد تا به این مدینه مهاجرت کنم. با این وصف من هم چون شما معتقدم که نیما در پشت سر ماست و روبروی ما نیست.»

متن کامل

@amookhtan
1
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
🔴#تکامل_انسان (71) @amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان #تکامل‌اجتماعي 3- #ابداع‌كشاورزي‌و‌دام‌داري (1) زراعت يا مزرعه‌داري به مفهوم توليد مواد غذايي از گياهان و جانوران اهلي، امروزه حتا در مورد كساني كه مستقيما" با كشاورزي سر و كار…
🔴#تکامل_انسان (72)
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان
#تکامل‌اجتماعي

3- #ابداع‌كشاورزي‌و‌دام‌داري (2)

آنان در بسياري از نواحي، استفاده از چوب براي خانه سازي را آغاز کردند و با قطع درختان، زمين بيش‌تري براي کشاورزي در اختيارشان قرار مي‌گرفت. آنان علاوه بر توليد محصولات کشاورزي و ابزارها و تجهيزات مربوطه، فنون سبدسازي، سفال‌گري، چرخ سفال‌گري و پارچه‌بافي را هم پديد آوردند. در حقيقت تمامي نوآوري‌هاي اوليه‌ي دنيا را مردمان عصر نوسنگي انجام داده‌اند و تنها فلز، به عنوان ماده‌اي به‌تر از سنگ براي ساخت وسايل و ابزارها، هم‌چنان کشف نشده باقي مانده بود.

هم‌اکنون قبيله‌هايي که از تکامل‌اجتماعي جا مانده‌اند، در سراسر جهان از جمله جنگل‌هاي آمازون، آفريقا و آسيا وجود دارند که همه‌ي فناوري‌ها و برنامه‌هاي اقتصادي به وجود آمده در عصر نوسنگي را به کار مي‌گيرند. در هر يك از سه منطقه يادشده،(لوان، چين، آمريكاي مركزي و جنوبي) بين يک تا دو هزار سال طول كشيد تا زراعت شكل و قاعده‌اي پيدا كرد. اين طور نبود كه يك نفر آن را به طور كامل در ذهن تجسم كند و بفهمد كه اگر تخم‌ها يا بذر‌هايي را به‌كارد، سبز مي‌شود و به بار مي‌نشيند بعد او مي‌تواند برود حاصل آن را بردارد. تصور اين‌كه يك فرد باهوش به اين فكر افتاده باشد درست نيست.

وقتي باران بيش‌تر مي‌باريد غلات وحشي يا خودرو که به طور طبيعي در تپه‌هاي منطقه‌ي لوان و شرق مديترانه مي‌روييدند، فراوان‌تر مي‌شد. ساكنان اين نواحي اين غلات را گرد‌آوري مي‌كردند و رفته رفته مصرف آن‌ها براي‌شان به عادتي ماندگار تبديل مي‌شد. آن‌ها براي اين‌كه اين غلات را داشته باشند، ناچار مي‌شدند كه به اصطلاح به طور مصنوعي آن‌ها را برويانند. مجبور بودند كه آن‌ها را ببرند و در جاهايي به‌كارند كه آب موجود باشد و بتوانند خودشان به آن آب بدهند و از آن‌ها مواظبت كنند. با همين عمل بود كه زراعت آغاز شد.

يا اين‌كه تخم آن‌ها را جمع‌آوري كردند و اين تخم‌ها را در جاي ديگر كه شرايط مساعد‌تر بود، در خاك نشاندند. به اين ترتيب آن‌ها براي نخستين بار، براي رشد اين گياهان يك محيط مصنوعي ايجاد كردند. اين كار در واقع همان زراعت است. جايي مثل سواحلي كه اسرائيل امروز و فلسطين و اردن را شامل مي‌شود، اين همان منطقه‌اي است كه وجود غلات خيلي اهميت داشت. چون مواد غذايي ديگري موجود نبود. رود پهناور و پر آبي مانند نيل وجود ندارد كه نياز‌هاي مردم را بر آورده كند. البته رود اردن هست. كه به "بحرالميت" مي‌ريزد و آب آن بيش از اندازه شور است و جواب‌گوي نياز نيست. اما در حاشيه‌ي دره‌ي اردن چشمه‌هاي روان است. و يكي از پر آب‌ترين و شيرين‌ترين چشمه‌ها در دره‌ي اردن جاري است. در همين منطقه است، كه ما مي‌توانيم دقيقا" ببينيم كه در زمان ابداع زراعت وضع چه‌گونه بوده است؟ چون مردم، تخم اين غلات را در ناحيه‌اي كه چشمه از دامنه‌ي تپه سرازير مي‌شد و زمين‌هاي اطراف خود را سيراب مي‌كرد، مي‌كاشتند.

مردم رفته رفته به تجربه در مي‌يافتند كه بعضي از روش‌هاي زراعت نتيجه‌ي به‌تري دارد و به اين ترتيب اقتصادهاي مبتني بر كشاورزي پديد مي‌آمد كه در آن‌ها عناصر اصلي و اساسي در حد شايان توجهي شبيه به اقتصاد‌هاي مبتني بر كشاورزي امروز بود. روستاهايي به‌وجود آمد كه ساكنان آن‌ها از گندم و جو، مانند مردمان امروز بهره‌بر‌داري مي‌كردند. آن‌ها مجموعه‌اي از روش‌هاي كشاورزي را با تجربه تكميل كردند. اين روش‌ها بعدا" به اروپا و شمال آفريقا و به بسياري نقاط ديگر رفت. اين نوع زراعت در واقع تركيبي بود از كشت گياهان و در عين حال نگه‌داري و پرورش گوسفند و بز به عنوان مهم‌ترين حيوانات اهلي. اين روش اوليه‌ي كشاورزي بسيار موفقيت آميز بود. هنوز هم در بسياري از نقاط جهان به همان صورت متداول است. بدين ترتيب در حدود شش هزار سال پيش، بيش‌تر زمين‌هاي حاصل‌خيز به دست كشاورزان افتاد. ابداع كشاورزي يا زراعت و دام‌داري در حدود 10 هزار سال پيش، موجب شد كه يك رشته تغييرات سريع در شيوه‌ي زنده‌گي بشر پديد بيايد. و آن اين است كه از آن به بعد انسان براي زنده‌گي كردن واقعا" ناگزير بوده است كه بيش‌تر #كار بكند.

يك تغيير بزرگ ديگر در شيوه‌ي زنده‌گي انسان، گذار از حركت به اسكان بود. به اين معني كه افراد در دوره‌اي كه با اتكا به شكار حيوانات و گردآوري خوردني‌هاي گياهان وحشي، زنده‌گي مي‌كردند، هم‌واره از جايي به جاي ديگر در حركت بودند. اما با پرداختن به زراعت ناگزير بودند كه در جايي ثابت سكونت كنند. كشاورزي اين امكان را پيش آورد، كه انسان‌ها در بيش‌تر نقاط جهان با شيوه‌ي استقرار و اسكان زنده‌گي كنند. وقتي كه افراد در يك محل ثابت ماندگار شوند، تغييرات و تحولات فني و اجتماعي زيادي در زنده‌گي آن‌ها به‌وجود مي‌آيد.

ادامه در پست بعدی👇👇👇
3🙏1
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
🔴#تکامل_انسان (71) @amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان #تکامل‌اجتماعي 3- #ابداع‌كشاورزي‌و‌دام‌داري (1) زراعت يا مزرعه‌داري به مفهوم توليد مواد غذايي از گياهان و جانوران اهلي، امروزه حتا در مورد كساني كه مستقيما" با كشاورزي سر و كار…
ادامه از پست قبلی👆👇

درست كردن انواع ظرف‌ها، ساختن خانه، ريسيدن، بافتن، چه در مورد بافته‌هاي پوشاكي و چه در مورد درست كردن چيزهايي مثل صافي و غربال براي پاك كردن غلات و الک‌کردن آرد، اين‌ها نخستين قدم‌هايي است كه بايد براي هماهنگ كردن خود با شيوه‌ي استقرار و اسكان بر مي‌داشتند.

بعضي از نخستين روستاها‌يي كه ايجاد شده بود، رفته رفته گسترش زيادي پيدا كرد. به زودي در نقاطي مثل بخش جنوبي عراق كه امكان آب‌ياري زمينه را آماده كرد، تا شمار زيادي از مردم بتوانند در يك محل زنده‌گي كنند. پديده‌اي كه واقعا" مي‌توانيم آن را شهر بناميم ، به‌وجود آمد. به اين معني كه جمعيت وسيعي از مردم، 50 هزار نفر و احتمالا" 100 هزار نفر، در يك جامعه‌ي واحد با هم زنده‌گي مي‌كردند. اين شهر‌ها در حدود چهار هزار سال پيش از ميلاد به‌وجود آمد.

با نخستين شهرها، فرهنگ شهري جديدي به‌وجود آمد، كه امروز با آن به خوبي آشنا هستيم. چون شهرها مراكز تنوع و مراكز اختراع و ابداع بودند. مراكزي بودند كه انواع محصولات جديد در آن‌ها ساخته و خريد و فروش مي‌شد. و مراكزي بودند كه هر اختراع مبنايي قرار مي‌گرفت كه اختراعات ديگري در پي آن صورت گيرد.


ادامه دارد
@amookhtan
👍1
@amookhtan

🔴 #حافظه_تاريخي

🔴✍️سربازی رنج‌دیده از خطوط مقدم جنگ جهانی اول، با جامه‌ای آغشته به خاکریزهای نبرد، به میهن بازمی‌گردد.

در کوی‌وبرزن لندن، چشمش به جوانان بورژوایی می‌افتد که چون پروانه‌هایی بی‌خبر، در محافل عشرت می‌خرامند و شهد لهیب زندگی را می‌مکند.

قلبش از این نابرابری می‌شکند و با چشمانی نمناک خطاب به جمع می‌گوید: 
«ما در جبهه‌ها، قطره‌قطره خونمان را برای آرمانی مقدس بر خاک می‌ریزیم، حال آنکه شما غرق در بزم‌های رنگین‌تان هستید؟»

یکی از آن فرزندان نازپرورده‌ی سرمایه، با لبخندی از سر طنز و قساوت پاسخ می‌دهد: 
«آن آرمان مقدس که شما برایش می‌جنگید، چیزی نیست جز حفظ همین بزم ابدی ما


@amookhtan
👏1🙏1
کودتای 28 مرداد 1332.pdf
547.7 KB
🔴 در هيچ دوره‌يي زمينه‌ي‌ اجتماعي براي يک انقلاب و واژگوني پادشاهي و برپايي يک جمهوري دموکراتيک که بتواند حقوق شهروندي را به معناي غربي آن براي «مردم» فراهم نمايد، به اندازه‌ي‌ روزهاي پاياني مرداد ماه 1332، آماده و فراهم نبوده است، زيرا شکست کودتاي 25 مرداد 1332، آبروي شاه، آمريکا و انگليس را برده بود تمام شرايط براي گسترش جنبش ضد امپرياليستي که حزب توده به دروغ آن را تبليغ و ترويج مي‌کرد، فراهم بود. اما بايد دانست که در هر شرايط اعتلاي انقلابي، کميت نيروها، تعيين کننده نيست، بل‌که کيفيت آن‌ها است که راه را به درستي از منظري ديالکتيکي شناسايي مي‌کند و ره‌نمودهاي لازم براي حرکت بعدي را صادر مي‌کند. اما اين‌گونه فرصت‌ها به ساده‌گي از دست رفته‌اند و به قول احمد شاملو «و ما همچنان/ دوره مي‌کنيم/ شب را و روز را/ هنوز را...»

@amookhtan
1🙏1
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
🔴#تکامل_انسان (72) @amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان #تکامل‌اجتماعي 3- #ابداع‌كشاورزي‌و‌دام‌داري (2) آنان در بسياري از نواحي، استفاده از چوب براي خانه سازي را آغاز کردند و با قطع درختان، زمين بيش‌تري براي کشاورزي در اختيارشان قرار…
🔴#تکامل_انسان (73)
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان
#تکامل‌اجتماعي

4- #ابداع‌خط(1)

هيچ ترديدي نيست که ابداع و به کار بردن خط گام بزرگي در مسير تمدن بشر بود، چون به وسيله‌ي خط مي‌توانستند اطلاعات را ذخيره کنند. خط يا نوشتن در دو نقطه‌ي مختلف جهان و احتمالا" به‌طور جداگانه بدون اين‌که مردم يکي از اين دو سرزمين، آن را از ديگري اقتباس کرده باشد، در حدود 5 هزار سال پيش ابداع شد. يکي هيروگليف يا خط تصويري در مصر باستان و ديگري خط ميخي در سرزميني که امروز با نام عراق شناخته مي‌شود. خط هيروگليف را روي "پاپيروس" مي‌نوشتند- ورقه‌هاي پاپيروس که تا اندازه‌اي به کاغذ امروزي شباهت دارد، از ساقه‌ي گياهي ني‌مانند به نام "پاپيروس" درست مي‌شد.- و خط ميخي را روي لوح‌هايي از گل پخته.

ابداع خط جهشي بزرگ در راه پيش‌رفت و تکامل بشر بوده است، جهشي که شايد اهميت آن از رفتن به کره‌ي ماه بيش‌تر باشد. هيچ يک از دست آوردهاي انسان از لحاظ تاثير دراز مدت فرهنگي و کمک به پيش‌رفت بشر در سير تمدن و علوم، نمي‌تواند با ابداع خط برابري کند.

يادگيري خط ميخي و خط هيروگليف و خواندن متن‌هايي که به اين دو خط به جا مانده است، احتياج به سال‌ها مطالعه و پشت‌کار دارد. از همين نوشته‌هاست که به صورت حافظه‌ي تاريخ براي ما مانده است و اطلاعات بسيار وسيعي در باره‌ي گذشته‌ي انسان در اختيار ما مي‌گذارد و ما نسل به نسل با پژوهش درباره‌ي آن‌ها آگاهي بيش‌تري پيدا مي‌کنيم. خط موجب شد که ما انسان‌ها بتوانيم در حد بسيار وسيع‌تري اطلاعات ذخيره کنيم و از اين اطلاعات بهره بگيريم.

ما امروز در جامعه‌ي خود به خوبي مي‌بينيم که تکنولوژي اطلاعات چه‌قدر اهميت دارد. همه مي‌دانيم که کامپيوتر به ما اين امکان را مي‌دهد. که از اطلاعات بهره‌برداري‌هاي تازه‌اي بکنيم. از جهاتي کامپيوتر کارهايي مي‌کند، که از عهده‌ي خط بر نمي‌آيد. چون اين کارها را الکترونيکي انجام مي‌دهد. اما خط هم واقعا" به نوبه‌ي خود براي ذخيره‌ي اطلاعات وسيله‌ي کارآمدي بوده است. بنابراين مي‌توانيم ابداع و کاربرد خط را نخستين انقلاب اطلاعاتي در تاريخ بشر بدانيم.

اکنون اين پرسش را مطرح مي‌کنيم که چه انگيزه‌اي موجب شد که در حدود 5 هزار سال پيش مردماني که در مصر باستان و عراق باستان زنده‌گي مي‌کردند، خط را ابداع کنند؟ همان‌طور که پيش‌تر بيان کرديم، نياز اجتماعي است که زمينه‌ي واقعي و عيني براي توليد فراهم مي‌کند. خط در ابتدا احتمالا" براي نيازهاي اداري و تشکيلاتي يا اقتصادي ابداع شد و به کار رفت. در آن دوره جامعه‌هايي به‌وجود آمده بود که در آن‌ها فعاليت‌هاي بزرگي جريان داشت. اين فعاليت‌ها مستلزم پرداخت دستمزد، جيره‌ي غذايي، انبار کردن مواد، و چيزهايي از اين قبيل بود. چون در اين گونه فعاليت‌ها با ارقامي بزرگ سروکار داشتند، عملياتي که انجام مي‌گرفت وسيع و پيچيده بود. احتمالا" مردماني که در اين سرزمين‌ها در نخستين شهر‌هاي آن دوره زنده‌گي مي‌کردند، به ابداع خط و نوشتن پرداختند. پس آن‌ها براي ثبت و ضبط، به خط احتياج پيدا کردند. اين کاري است که ما امروز با عنوان حسابداري مي‌شناسيم. مدتي گذشت تا عده‌اي به اين فکر افتادند که خط را براي مقاصدي ديگر هم مي‌توان به کار برد.

به اين ترتيب احتمالا" صد تا دويست سالي بعد از ابداع خط، موقعيتي پيدا شد، که بعضي از کاتبان به نوشتن ادبيات، داستان و هم‌چنين تاريخ و علوم مختلف پرداختند. همين نوشته‌هاست که امروز براي ما ارزش بسيار زيادي دارد. چون با خواندن آن‌هاست که از ماجراهاي گذشته آگاهي پيدا مي‌کنيم و به نظرات و عقايد آن‌ها پي‌مي‌بريم. اين‌ها چيزهايي است که بدون خط براي هميشه از بين مي‌رفت و ما هرگز از آن‌ها با خبر نمي‌شديم. به اين ترتيب با خط يا خواندن نوشته‌هاي بجامانده از دوره‌هاي باستاني است که مي‌توانيم به قلب و درون جامعه‌هايي که در گذشته‌ي دور از ميان رفته‌اند راه پيدا کنيم. به شهر‌هاي سومر و بابل در دوره‌اي برويم، که اين خط رواج گرفته بود و حتا مردم آن را در نوشتن نامه به هم‌ديگر به کار مي‌بردند.

ادامه دارد
@amookhtan
🔴 #کارل_مارکس:

عالی‌ترین عمل پادشاه، فعالیت جنسی اوست...

«خصیصه‌ی موروثی شاه از مفهوم آن سرچشمه می‌گیرد. او باید شخصی باشد به طور ویژه متمایز از کُل نوع بشر و متمایز از دیگر افراد. آنچه در نهایت و قاطعانه فردی را از تمام اشخاص دیگر متمایز می‌سازد، چیست؟ جسم او! عالی‌ترین فعالیت جسم، فعالیت جنسی است. بنابراین، عالی‌ترین عمل پادشاه، فعالیت جنسی اوست؛ چرا که از رهگذر این فعالیت، شاه دیگری می‌سازد و جسم خود را تداوم می‌بخشد. جسم پسرش بازتولید جسم او و خلق جسمی شاهانه است.»

#کارل_مارکس✍️

📚«نقد فلسفه‌ی حق هگل»

@amookhtan
👍6👏1🙏1
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
🔴#تکامل_انسان (73) @amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان #تکامل‌اجتماعي 4- #ابداع‌خط(1) هيچ ترديدي نيست که ابداع و به کار بردن خط گام بزرگي در مسير تمدن بشر بود، چون به وسيله‌ي خط مي‌توانستند اطلاعات را ذخيره کنند. خط يا نوشتن در دو نقطه‌ي…
🔴#تکامل_انسان (74)
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان
#تکامل‌اجتماعي

4- #ابداع‌خط(2)

به اين ترتيب احتمالا" صد تا دويست سالي بعد از ابداع خط، موقعيتي پيدا شد، که بعضي از کاتبان به نوشتن ادبيات، داستان و هم‌چنين تاريخ و علوم مختلف پرداختند. همين نوشته‌هاست که امروز براي ما ارزش بسيار زيادي دارد. چون با خواندن آن‌هاست که از ماجراهاي گذشته آگاهي پيدا مي‌کنيم و به نظرات و عقايد آن‌ها پي‌مي‌بريم. اين‌ها چيزهايي است که بدون خط براي هميشه از بين مي‌رفت و ما هرگز از آن‌ها با خبر نمي‌شديم. به اين ترتيب با خط يا خواندن نوشته‌هاي بجامانده از دوره‌هاي باستاني است که مي‌توانيم به قلب و درون جامعه‌هايي که در گذشته‌ي دور از ميان رفته‌اند راه پيدا کنيم. به شهر‌هاي سومر و بابل در دوره‌اي برويم، که اين خط رواج گرفته بود و حتا مردم آن را در نوشتن نامه به هم‌ديگر به کار مي‌بردند.


خط به کساني که خواندن و نوشتن مي‌دانند، قدرت خاصي مي‌بخشد و مسلم است که توانايي خواندن و نوشتن معياري بود که افراد را متمايز مي‌کرد و براي کساني که اين توانايي را داشتند مايه‌ي اعتبار و قدرت مي‌شد.

بنابراين بايد توجه داشته باشيم که در نخستين دوره‌هاي بعد از ابداع خط همه‌ي افراد يک جامعه نمي‌توانستند از توانايي خواندن و نوشتن برخوردار شوند. چون در واقع خط يا به‌تر بگوييم با سوادي عاملي بود که صاحبان قدرت، ثروت و اعتبار را از بقيه‌ي افراد جامعه متمايز مي‌کرد. در نتيجه در جامعه‌ي طبقاتي برده‌داري و فئودالي، طبقات فرودست جامعه حق خواندن و نوشتن را نداشتند.

برآورد شده که احتمالا"در سراسر تاريخ مصر باستان فقط يک درصد از جمعيت اين سرزمين به‌طور کامل توانايي خواندن و نوشتن داشتند. اين در نظر ما انسان‌هاي امروز، درصد بسيار پاييني است. به اين ترتيب تا چند هزار سال بعد از ابداع خط، زورمندان باسوادشدن همه‌ي مردم را امري درست و سودمند نمي‌دانستد. حتا امروزه با انواع مختلف حيله و نيرنگ از آگاه شدن عمومي افراد جامعه به طرق مختلف جلوگيري مي‌کنند. اما به هر حال خط يا توانايي خواندن و نوشتن با اين‌که در انحصار عده‌ي کمي بود و اکثريت وسيعي از مردم امکان برخورداري از آن را نداشتند، موجب شد که در نظام و اداره‌ي جامعه‌ي انساني و حتا در طرز تفکر انسان‌ها تغييرات عميقي به‌وجود بيايد. خط در ماهيت جامعه‌ي انساني تاثيري بي‌اندازه عميق داشت. وسيله‌اي بوده است، که به مرور فکر هويت فردي و اجتماعي را به‌وجود آورده است و اين حس هويت فردي و اجتماعي در شعر، در نوشتن خاطرات و در مکاتبات خصوصي نمايان شده است. و هم‌چنين در نوشته‌هايي که افراد خواسته‌اند افکار و احساسات واقعي خود را در آن‌ها بيان کنند. خواندن و نوشتن در رشد و توسعه‌ي ذهن و خرد انسان تاثيري بنيادي داشته است.

خط هيروگليف چند هزار سال رواج داشت. و زماني از بين رفت که مصر به آيين مسيحيت گرويد. علت به کنار گذاشته شدن آن اين بود که خط هيروگليف بيش از حد ياد‌آور خدايان مصر باستان بود. وقتي مصر به مسيحيت گرويد، خط کهن به کنار گذاشته شد. آخرين نوشته‌اي که به خط هيروگليف در دست داريم مربوط به حدود 400 سال بعد از ميلاد مسيح است. يعني اندک زماني پيش از آن‌که سرانجام معبد‌ها را به دستور امپراطور "بيزانس" يا روم شرقي بستند و اين در حدود 1600 سال پيش بود. با توجه به اين واقعيت که خط هيروگليف در حدود 5000 هزار پيش در مصر ابداع شد. از زمان منسوخ شدن آن دوره‌ي درازي نمي‌گذرد. شايد اگر وقايع صورت ديگري به خود مي‌گرفت، امروز در اينترنت خط هيروگليف هم مي‌داشتيم. هيچ دليلي وجود ندارد که بگوييم، چنين چيزي امکان نمي‌داشت، چون امکانات تصويري اينترنت بسيار زياد است. با قدرتي که کامپيوتر در نشان دادن دقيق‌ترين تصويرها دارد، مي‌توانست براي خط هيروگليف بسيار مناسب باشد.


ادامه دارد
@amookhtan
@amookhtan

🔴 #حافظه_تاريخي

🔴مجريان اصلي سياست دو کشور سرمايه‌داري امپرياليستي آمريکا و انگليس در جهت غارت نفت ايران، در کودتاي 28 مرداد 1332، به نقل از «نهضت آزادی ایران» در تصویر آمده است.

به قول زنده‌ ياد خسرو شاکري، هدف اصلي چپاول و غارت نفت ايران و جلوگيري از گسترش انقلاب رهايي‌بخش در خاورميانه بود. مبارزه با کمونيسم روسي، بهانه و پوششي بود، تا مقاصد اصلي آن‌ها فاش نشود و در عين حال، هواداران خود را خررنگ کرده باشند.



@amookhtan
1🙏1
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
🔴#تکامل_انسان (74) @amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان #تکامل‌اجتماعي 4- #ابداع‌خط(2) به اين ترتيب احتمالا" صد تا دويست سالي بعد از ابداع خط، موقعيتي پيدا شد، که بعضي از کاتبان به نوشتن ادبيات، داستان و هم‌چنين تاريخ و علوم مختلف پرداختند.…
🔴#تکامل_انسان (75)
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان
#تکامل‌اجتماعي

5- #ابداع‌نخستين‌ماشين‌چاپ (1)

در واقع اختراع ماشين چاپ بود که زمينه را براي رسيدن انسان به عصر جديد آماده کرد، چاپ يا صنعت چاپ سابقه‌ي درازي ندارد و زمان پيدايش آن نه هزاران سال بل‌که چند صد سال بيش‌تر نمي‌گذرد. اما درباره‌ي اين که ابداع چاپ به ابتدايي‌ترين صورت خود چه زماني و در کجا آغاز شد، هنوز نظر واحد و قاطعي وجود ندارد. اگر شما در اروپاي 500 سال پيش زنده‌گي مي‌کرديد، ترديدي نداشته‌ايد که چاپ در دهه‌ي 1450 يعني در حدود 565 سال پيش در شهر "ماينز" (ماينس) در آلمان آغاز شد.

اما آنچه اروپائيان آن زمان نمي‌دانستند اين بود که فن چاپ صد‌ها سال پيش از پيدايش و توسعه‌ي آن در اروپا، در اين سوي جهان در سرزمين چين رواج يافته بود. يک تاريخ مهم در دست داريم که سال 868 ميلادي است. و اين زماني است که نخستين کتاب چاپي موجود تهيه شد. اين کتاب بي‌نظير را به صورت يک طومار به طول تقريبي 10 متر درست کردند، يک متن بودايي است، با عنوان "سوتراي الماس"، سوترا کلمه‌اي است "سانسکريت" به معناي رشته، قاعده، آيين يا حکمت. اين کتاب چاپ شده‌اي که اکنون در دست داريم نه در آلمان قرن 15 ميلادي بل‌که در چين در قرن نهم ميلادي تهيه شده بود.

با توجه به نياز اجتماعي مردي به نام "يوهانس گوتنبرگ" چند سالي به تجربه در زمينه‌ي ابداعات مختلف مشغول بود و در اواسط دهه‌ي 1450 ميلادي تلاش‌هاي او با تکميل يک طرح بزرگ به ثمر رسيد.

گوتنبرگ، نخستين كسي بود كه براي هر حرف قطعه فلزي جداگانه درنظر گرفت. وي قطعه‌ها را براي تركيب كلمات مناسب كنار هم قرار داد، بر آن‌ها مركب ماليد، و بر ورق‌هاي كاغذ فشرد و به اين ترتيب چاپ نوين را باب كرد. وي حروف را ابتدا از جنس چوب، سپس از سرب، و بعدها از آلياژ سرب، قلع، و آنتيموان ساخت. گوتنبرگ روزانه بين 300 تا 500 برگ چاپ مي‌كرد. ابداع گوتنبرگ ظرف مدتي حدود 40 سال در همه كشورهاي عمده اروپايي رواج يافت و چاپ‌خانه‌هايي با اين روش به‌وجود آمد. در فاصله سال‌هاي 1460 ـ 1470 ميلادي، چاپ‌خانه‌هايي در آلمان و ساير كشورهاي اروپايي پديد آمد.

در نيم‌قرن نخست پس از كار گوتنبرگ، حدود چهل‌هزار كتاب به چاپ رسيد و شماره‌گان مجموع آن‌ها از 12 ميليون نسخه فراتر رفت. در پايان قرن پانزدهم در اروپا، بيش از دويست چاپ‌خانه در شصت‌ونه شهر فعاليت مستمر داشتند. از جمله چاپ‌خانه‌هاي مهم آن دوره مي‌توان به چاپ‌خانه آنتون كابرگر در شهر نورنبرگ اشاره كرد كه تعداد ماشين‌هاي چاپ آن 24 دست‌گاه بود و صدها نفر در آن چاپ‌خانه كار مي‌كردند.

براي مدتي دراز اروپائيان تصور مي‌کردند که کتاب مقدس نخستين کتاب چاپ شده‌ي جهان است. ولي اکنون ما مي‌دانيم که اين تصور درست نيست. اما چيزي که هنوز معلوم نشده، اين است که آيا فن چاپ در اروپا کاملا" مستقل از هر جايي ديگر ابداع شد يا اين‌که اين فن آن‌قدر تدريجي و آهسته از چين به نقاط ديگر جهان رفت که اروپايي‌ها بدون اين‌که منشا و مبدأ فن چاپ آگاه باشند، آن را دنبال کردند؟

اما يک ابداع مهم ديگر هست که با فن چاپ ارتباط دارد و ما با قاطعيت مي‌دانيم که از چين به نقاط ديگر جهان رفته است. کاغذ که يکي از چيزهاي ضروري در کار چاپ است، از شرق به غرب رفته و اين واقعيت را با مدارک کافي مي‌توانيم نشان دهيم. کار چاپ احتياج به کاغذ دارد. احتياج به وسيله‌اي دارد که بتوانيم آن را به آساني و با هزينه‌ي کم توليد کنيم. وسيله‌اي که بشود متن مورد نظر را روي آن چاپ کرد. کاغذسازي تکنولوژي يا فن پيچيده‌اي است، که مراحل متعدد و مختلفي دارد.

شکي نيست که بدون بهره‌گيري از کار چيني‌ها در تهيه‌ي کاغذ، کتاب مقدس چاپ "گوتنبرگ" مدت بسيار درازي به تاخير مي‌افتاد. کاغذ يکي از ابداع‌هاي چيني‌هاست. در واقع تنها ابداعي است که مي‌توانيم انتقال آن از چين به سرزمين‌هاي غربي را به ترتيب تاريخي نشان بدهيم. به‌طور خلاصه مي‌توانيم بگوييم که چيني‌ها در حدود سال 150 ميلادي يعني حدود 1850 سال پيش با استفاده از خمير پارچه، کاغذ توليد کردند. منظور از خمير پارچه اين است که منسوجات پنبه‌اي کهنه را ريز کنند و آن را به صورت خمير در آورند.

ادامه دارد
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
🔴#تکامل_انسان (75) @amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان #تکامل‌اجتماعي 5- #ابداع‌نخستين‌ماشين‌چاپ (1) در واقع اختراع ماشين چاپ بود که زمينه را براي رسيدن انسان به عصر جديد آماده کرد، چاپ يا صنعت چاپ سابقه‌ي درازي ندارد و زمان پيدايش آن…
🔴#تکامل_انسان (76)
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان
#تکامل‌اجتماعي

5- #ابداع‌نخستين‌ماشين‌چاپ (2)

در نبرد رود "تالاس" در سال 752 ميلادي عده‌اي از کاردان‌هاي چيني فن چاپ، به اسارت در مي‌آيند و آن‌ها را به بغداد مي‌برند. آن وقت فن کاغذسازي در حيطه‌ي فرهنگ اسلامي گسترش پيدا مي‌کند. بعد غربي‌ها کاغذ ساخت مصر را مي‌خرند و به کشور‌هاي خود مي‌برند.

در اروپا و چين، مذهب، در نخستين مراحل توسعه‌ي فن چاپ، تاثير زيادي داشت. مثلا" در چين معتقد بودند که نسخه‌برداري از تصوير بودا صواب دارد. اين اعتقادي بود که حتما" شامل نسخه‌برداري يا چاپ متون بودايي هم مي‌شد. اما در اروپاي غربي مقامات کليسا در ابتدا، حتا استفاده از کاغذ را ممنوع کردند. آن را ساخته‌ي کفار خواندند. معتقد بودند که پوست جانوران براي نوشتن کتاب مقدس، تنها وسيله‌ي مناسب است. اين تعصب عجيب بيش از صد سال ادامه يافت. تا اين‌که کليسا استفاده از کاغذ براي چاپ کتاب‌هاي مذهبي را روا اعلام کرد.

امروز انقلابي که اينترنت به‌وجود آورده، در مقايسه با تغييرات و تحولاتي که حاصل رواج صنعت چاپ در 500 سال پيش در اروپا بود، پيش‌رفت چندان بزرگي نيست.

اکنون ببينيم که چاپ و انتشار، چه‌گونه وضع جهان را دگرگون کرد؟ در وحله‌ي نخست چاپ و انتشار، موجب ترويج افکار و عقايدي شد که ما آن‌ها را با "رنسانس" مربوط مي‌دانيم. رنسانس به مفهوم احياي علاقه و توجه به آموختن و دانش، ابتدا در ايتاليا آغاز شد. ايتاليا کشوري بودکه پيش از نقاط ديگر اروپا، فن چاپ و انتشار کتاب در آن‌جا رواج گرفت و توسعه‌ي زيادي پيدا کرد. مردم اين امکان را پيدا کرده بودند که درباره‌ي موضوعي معين با هم بحث کنند.

مي‌دانستند که دارند درباره‌ي يک متن معين حرف مي‌زنند، مي‌دانستند که موضوع بحث‌شان مطلب معيني است، چون متن يا کتاب معيني را در مقابل خود داشتند. در تمام نسخه‌هايي که از آن متن يا کتاب وجود داشت، مثلا" يک تصوير معين تشريح مي‌شد. به عبارت ديگر کتاب حيطه‌ي تفکر را بسط و روشن و مشخص مي‌کرد. مي‌توان گفت که چاپ، موجب شد که يک جامعه‌ي علمي بين‌المللي به‌وجود بيايد. جامعه‌اي که افراد در آن مطمئن باشند يا نسبتا" مطمئن باشند که درباره‌ي موضوع معين و واحدي صحبت مي‌کنند و همين امر زمينه را براي پيش‌رفت و توسعه‌ي علم، فلسفه و ادبيات آماده مي‌کند.

ضمنا" چاپ و انتشار براي گسترش آموزش و سواد در جوامع، امري بنيادي بود. چين در اين زمينه چندين قرن از اروپا جلو بود. بسياري از صاحب نظران امروز بر اين عقيده‌اند که در چين، در مقايسه با ساير نقاط جهان، عده‌ي بيش‌تري از مردم از توانايي خواندن و نوشتن بهره‌مند مي‌شدند. و اين امر احتمالا"تا حد زيادي حاصل ارزاني کاغذ، ارزاني چاپ و بالاخره ارزاني کتاب بود. بالاخره با گسترش سواد و نشر افکار و عقايد از طريق چاپ، عده‌ي بيش‌تري از مردم مي‌توانستند در روند سياسي مشارکت پيدا کنند.

بديهي است که اين جنبه از چاپ و انتشار مي‌تواند براي همه‌ي مردم جهان، مايه‌ي شادي و سعادت باشد. به همان طريق که وسيله‌ي نشر عقايد و افکار سودمند و عالي مانند کتاب کاپيتال کارل مارکس مي‌شود، مي‌تواند وسيله‌ي نشر و عقايد و افکار زيان آور و نامطلوب مانند نبرد من هيتلر هم باشد. چاپ براي مردم موقعيتي کاملا" جديد به وجود آورد. به اين معني که مردم به کتاب و اطلاعات و علوم مختلف، دست‌رسي پيدا کردند. همين دست‌رسي به اطلاعات، اساسي‌ترين عامل براي مشارکت در تصميم‌گيري و ايفاي نقشي فعال در جامعه‌اي است که انسان در آن زنده‌گي مي‌کند و سبب پيش‌رفت و تکامل آن جامعه مي‌شود.


ادامه دارد
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
918. مبارزه با پدرسالاری یا مردسالاری به معنای دشمنی با مردان نیست، بل‌که نقد ديالکتيک ماترياليستي یک ساختار قدرت ناعادلانه تاریخی است که هم به زنان و هم به مردان آسیب زده و می‌زند. ...
919. کوین اندرسن: مارکس، به‌عنوان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین منتقد سرمایه‌داری، از آغاز قرن بیست‌ویکم یا دست‌کم از زمان «رکود بزرگ» بار دیگر به‌طور برجسته در کانون توجه قرار گرفته است.
Anonymous Quiz
100%
1. درست است.
0%
2. درست نيست.
1🙏1
@amookhtan

🔴وزیر فرهنگ دانمارک اعلام کرد که دولت این کشور قرار است مالیات بر فروش کتاب را حذف کند.
 
این تصمیم دولت برای مقابله با «بحران سرانه مطالعه» در دانمارک اتخاذ شده است.
 
مالیات ۲۵ درصدی بر فروش کتاب در دانمارک یکی از «بالاترین مالیات‌ها» از نوع خود در دنیا محسوب می‌شود.
 
داده‌های سازمان توسعه و همکاری‌های اقتصادی نشان می‌دهد تعداد نوجوانانی که در دانمارک نمی‌توانند یک متن ساده را درک کنند، طی یک دهه اخیر چهار درصد رشد داشته است.
 
انتظار می‌رود که این آمار منجر به ضرر سالیانه پنجاه میلیون دلاری در صنعت چاپ و نشر شود.
 
براساس تازه‌ترین گزارش مرکز آمار اتحادیه اروپا، بالاترین سرانه مطالعه در میان کشورهای عضو این اتحادیه مربوط به سوئیس، نروژ و لوکزامبورگ است. بیش از هفتاد درصد مردم این کشورها به‌ طور معمول کتاب می‌خوانند. /بی بی سی



@amookhtan
2🙏1
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
🔴#تکامل_انسان (76) @amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان #تکامل‌اجتماعي 5- #ابداع‌نخستين‌ماشين‌چاپ (2) در نبرد رود "تالاس" در سال 752 ميلادي عده‌اي از کاردان‌هاي چيني فن چاپ، به اسارت در مي‌آيند و آن‌ها را به بغداد مي‌برند. آن وقت فن…
🔴#تکامل_انسان (77)
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان
🔴 #تکامل‌اجتماعي

🔴6- #ابداع‌ماشين‌بخار (1)

موتور‌هايي که با نيروي بخار کار مي‌کند، واقعا" انقلابي در صنعت ايجاد کرد و اين خصوصيت انقلابي از همان بدو پيدايش ماشين بخار، بر همه‌ي مردم آشکار بود. زمان پيدايش ماشين بخار اوايل قرن هفدهم ميلادي، و محل آن انگليس بود.

در انگلستان بود که غوغاي عالم‌گير تحولي عظيم، که امروز آن را با عنوان انقلاب صنعتي مي‌شناسيم، آغاز شد. در سراسر قرن هفدهم تلاش‌هاي گوناگوني براي ايجاد منابع جديد نيرو انجام گرفت و از جمله چيزهايي که براي اين منظور به کار رفت، باروت بود. نخستين تجربه‌ها براي ساختن موتور‌هاي احتراقي، ابداع موتور‌هايي بود که با انفجار باروت کار مي‌کرد. اما سرانجام بخار بود که با قابليت زياد براي فشرده شدن و باز شدن نيروي محرکه‌اي ايجاد کرد. و با استفاده از آن، نخستين موتور يا ماشين بخار در سال 1712 ميلادي ساخته شد.

مخترع نخستين ماشين بخار مردي بود به نام "تامس نيوکامن"، موتور‌هايي که او ساخت، براي تلمبه‌زدن و خارج‌کردن آب از معادن قلع در "کلن بال" در بخش جنوب غربي انگلستان، مورد استفاده قرار گرفت. اين معادن از منابع مهم درآمد بود. اما عمق آن‌ها، به اندازه‌اي زياد بود که اغلب آب، آن‌ها را مي‌گرفت و بهره‌برداري را تقريبا" غيرممکن مي‌کرد. صاحبان معادن قلع، فقط در صورتي مي‌توانستند درآمد هنگفتي داشته باشند، که با موتور‌هاي بسيار قوي، آب را از معادن خارج کنند. در اين‌جا بود که نيروي بخار، به ياري آن‌ها آمد.

در موتور‌هاي بخار، از قابليت انبساط بخار، براي حرکت دادن پيستون در سيلندر، به طرف بالا استفاده مي‌کردند. بخار معمولا" با سرد کردن سريع سيلندر، فشرده مي‌شد. به اين ترتيب بين فشار جو و خلا‌يي که با فشرده شدن بخار در سيلندر، به وجود مي‌آمد، اختلاف فشاري ايجاد مي‌شد. همين امر پيستون را در سيلندر، به طرف پايين حرکت مي‌داد و با ادامه‌ي اين دو حرکت متناوب، موتور به کار مي‌افتاد.

"تامس نيوکامن" توانست ماشين بخاري بسازد که پيستون آن در هر دقيقه 12 دور حرکت متناوب داشت. البته سرعت اين ماشين بخار، از کندترين ماشين‌هاي بخار امروزي، هم، کم‌تر بود. اما مردم 300 سال پيش، به همين ماشين‌هاي بخار هم با ديده‌ي اعجاب و هراس نگاه مي‌کردند. اندازه‌ي آن‌ها بسيار بزرگ بود و معمولا"در برجي در مدخل معدن، بر‌ پا مي‌شد. اين شکل و اندازه، به آن‌ها حالتي عجيب‌تر و حيرت‌انگيز‌تر مي‌داد. خصوصيت جديد اين ماشين‌هاي بخار حيرت‌انگيز که به آن‌ها "موتورآتشي" هم مي‌گفتند، اين بود که مي‌توانست بدون مداخله‌ي انسان، به کار خود ادامه بدهد.

به عبارت ديگر انسان براي نخستين بار، ماشيني در اختيار داشت که خودکار بود و لازم نبود که کار آن فقط با حضور انسان و مداخله‌ي پيوسته‌ي او ادامه پيدا کند. نياز بسيار مهمي را که ماشين‌هاي بخار جديد تامين مي‌کرد، تلمبه زدن بود. در واقع تکنولوژي استخراج معادن بود که موجب پيش‌رفت تکنولوژي نيروي بخار شد. چون از يک‌طرف معادن بود که زغال‌سنگ و فلزات مختلف را فراهم مي‌کرد و با اتکا به آن‌ها ماشين بخار به وجود آمد. از طرف ديگر به واسطه‌ي تلمبه‌هاي بخار بود که مي‌توانستند از معادن در اعماق بسيار زياد بهره‌برداري کنند. چون ماشين بخار اين امکان را پيش آورده بود که آب را مرتبا"، با تلمبه از معادن خارج کند. وقتي که تلمبه‌هاي بخار، با قدرت کافي در دسترس باشد و به توانند با استفاده از آن‌ها از معادن در اعماق پايين‌تر، بهره‌برداري کنند و محصول بيش‌تر داشته باشد، بديهي است که کار صنايع سريعا"رونق مي‌گيرد.

ماشين بخار در واقع در حکم قلب تپنده‌ي تحولي که به آن انقلاب صنعتي مي‌گوييم، عمل مي‌کرد و کار افرادي مانند "تامس نيوکامن"، يعني مهندساني که از شناخت تازه‌ي علم، براي حل مشکلات موجود در صنايع استفاده مي‌کردند، به زودي در ساير نقاط اروپا، تقاضاي فراوان پيدا کرد. چون چنين افرادي بودند که بايد به صاحبان معادن و کارخانه‌ها ياري بدهند؛ تا آن‌ها هم به‌توانند براي خودشان، ماشين و تلمبه‌هاي بخار داشته باشند.

منبع تازه‌اي از نيرو به وجود آمده بود که از هر جهت در کنترل و اختيار انسان بود. مي‌توانستند آن را به هر تعداد که به‌خواهند، بسازند، و در هر جا که بخواهند برپا کنند. همين خصوصيات، جنبه‌ي انقلابي بودن، اين پديده‌ي صنعتي را به خوبي نشان مي‌دهد. بسياري از اروپائيان که با طرز کار ماشين بخار آشنايي پيدا کرده بودند، آن را واقعا"پديده‌اي تحول‌ساز و انقلابي مي‌دانستند.

ادامه دارد
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
919. کوین اندرسن: مارکس، به‌عنوان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین منتقد سرمایه‌داری، از آغاز قرن بیست‌ویکم یا دست‌کم از زمان «رکود بزرگ» بار دیگر به‌طور برجسته در کانون توجه قرار گرفته است.
920. پاک‌سازي قومي (Ethnic cleansing) به معناي تلاش سيستماتيک براي بيرون‌راندن، حذف يا نابودکردن يک گروه قومي، نژادي يا ديني خاص ازيک سرزمين مشخص است، به‌ طوري که ترکيب جمعيتي آن منطقه به شکل دل‌خواه عاملان اين پاکسازي تغيير کند. اين عمل مي‌تواند شامل ...
Anonymous Quiz
6%
1. اخراج باشد،
0%
2. قتل باشد،
0%
3. تجاوز باشد،
0%
4. تخريب اماکن مذهبي يا فرهنگي باشد،
0%
5. تخریب مالکیت شخصی حاصل از دست‌رنج آن‌ها باشد،
0%
6. تهديد باشد،
0%
7. آزار رواني باشد،
0%
8. محروم‌سازي از حقوق اساسي باشد.
94%
9. گزینه‌های 1 تا 8 در پاک سازی قوی در جوامع طبقاتی امروزه جهانی تولید و بازتولید می‌شود.
2🙏1
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
🔴#تکامل_انسان (77) @amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان 🔴 #تکامل‌اجتماعي 🔴6- #ابداع‌ماشين‌بخار (1) موتور‌هايي که با نيروي بخار کار مي‌کند، واقعا" انقلابي در صنعت ايجاد کرد و اين خصوصيت انقلابي از همان بدو پيدايش ماشين بخار، بر همه‌ي مردم…
🔴#تکامل_انسان (78)
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴 #ظهور_و_تکامل_انسان
🔴 #تکامل‌اجتماعي

🔴 6- #ابداع‌ماشين‌بخار (2)


به چه دليل ماشين بخار را در رديف بزرگ‌ترين ابداع‌ها و اختراع‌‌ها در تاريخ بشر قرار مي‌دهند؟ کاري که ماشين بخار کرد، در واقع اين بود که براي نخستين بار اين امکان را به وجود آورد که انرژي يا نيرو به محل بهره‌برداري از منابع برده شود نه برعکس. به اين ترتيب حتا اگر در يک محل آبشاري براي به کار انداختن دست‌گاه‌هاي يک کارخانه وجود نداشت، مي‌توانستند کارخانه را، چه کارگاه ريسنده‌گي و بافنده‌گي باشد، چه آسياب و مانند اين‌ها، در محلي برپا کنند که اين منابع با ارزان‌ترين قيمت، در دسترس باشد. وقتي اين امکان وجود داشته باشد که مثلا"در محل مورد نياز، آسيابي با نيروي بخار، براي آرد کردن غلات، بسازند و مجبور نباشند که با تحمل زحمات و هزينه‌ي سنگين، غلات را به نقطه‌ي دوري که آسيابي با نيروي آبشاري وجود دارد، حمل کنند. اين امر خود به خود، بزرگ‌ترين و مهم‌ترين تحولات و دگرگوني‌ها را در سير تاريخ پديد آورد.

به اين ترتيب بود که در شمال انگلستان انقلاب صنعتي متکي بر نيروي بخار، در ابتدا به راه افتاد. چون در آن‌جا بود که، موادخام لازم براي توليد کالاهاي مختلف، به فراواني در دسترس بود.

امروز وقتي درباره‌ي ماشين‌هاي بخار فکر مي‌کنيم معمولا"به ياد تلمبه‌ها، کارخانه‌ها و معادن زغال سنگ نمي‌افتيم؛ بل‌که خط آهن و لکوموتيو به ذهن ما مي‌آيد. در واقع مدت درازي گذشت تا کسي به اين فکر افتاد که يک ماشين بخار را روي چرخ نصب کند، يعني لکوموتيو بسازد. با اين کار بود که به زودي، ماشين بخار، توسعه‌ي بيش‌تري پيدا کرد. موفقيت بزرگ را در اين زمينه "جيمز وات" به دست آورد. او براي به حرکت در آوردن پيستون در سيلندر کاري کرد که به جاي هوا، به‌توان از بخارآب استفاده کرد. خود لکوموتيو هم احتياج به پيش‌رفت‌هاي تکنيکي بيش‌تري داشت. در اين مورد، عامل اصلي بالا بردن ميزان فشار بخار بود. چون بخار با فشار زياد، اين امکان را پيش آورد که کل دست‌گاه در اندازه‌هاي کوچک ساخته شود. به اين ترتيب توانستند يک دست‌گاه مولد نيرو در اندازه‌ي بسيار کوچک بسازند و نسبت نيرو به وزن، در اين ماشين‌ها پيش‌رفت فوق‌العاده‌اي کرد و اين امکان را به وجود آورد که لکوموتيو روي ريل به آساني به حرکت در بيايد.

تقريبا" 100 سال بعد از ساختن ماشين بخار ساکن بود که نخستين ماشين بخار متحرک و چرخ‌دار ساخته شد. در اين باره روزنامه‌ي تايمز لندن در هشتم ژوئيه‌ي سال 1808 ميلادي نوشت: بر اساس اطلاع موثقي که در دست داريم، قرار است يک خودرو که با نيروي بخار کار مي‌کند، در مسابقاتي که در اکتبر آينده در "نيومارکت" برگزار خواهد شد، با به‌ترين ماديان‌ها و اسب‌ها، مسابقه بدهد. گفته مي‌شود که مبلغ شرط‌بندي در اين مسابقات،10 هزار ليره است و احتمال برد خودرو بخار، از همه بيش‌تر است. نخستين تلاش‌هايي که در استفاده از نيروي ماشين بخار ساکن در حمل و نقل انجام گرفت براي اين بود که ماشين بخار، يک گاري را روي خط به حرکت درآورد. بنابراين خود ماشين بخار حرکت نمي‌کرد، بل‌که گاري حرکت مي‌کرد و ماشين بخار به وسيله‌ي طناب و قرقره به دنبال آن کشيده مي‌شد. در دهه‌هاي 1810 و 1820 بود که براي نخستين بار در بريتانيا و فرانسه و بعد در ساير نقاط جهان با مهندسي دقيق، در ساختن ماشين‌هاي بخار، کارايي آن‌ها به حدي رسيد که توانستند آن‌ها را روي چرخ نصب کنند و به اين ترتيب، ماشين بخارخودش به حرکت در بيايد و واگن‌ها را به دنبال خود بکشد.

قطار لکوموتيو که به آن ماشين دودي هم مي‌گفتند به عنوان يک وسيله‌ي حمل و نقل، ابتدا در فاصله‌ي سال‌هاي 1820 و 1830 در انگلستان به کار افتاد و در دهه‌ي 1850 در ساير نقاط اروپا و در امريکاي شمالي هم، استفاده از آن را آغاز کردند. استفاده از اين وسيله‌ي حمل و نقل، بدون داشتن خط آهن‌هايي که با مهندسي دقيق کشيده شده باشد، امکان‌پذير نبود. به‌همين دليل هرجا که مي‌خواستند از اين وسيله استفاده کنند بايد مهندسي کل سيستم يا شبکه را در نظر مي‌گرفتند. سيستم لکوموتيو با نيروي بخار يا ماشين دودي، که "جورج استيونسن" و "رابرت استيونسن" در دهه‌ي 1820 در بريتانيا به کار انداختند و بعد به نقاط ديگر جهان رفت، به تناسب و هم‌آهنگي بين شکل و قابليت اطمينان ريل يا خط آهن، موتور داخل لکوموتيو، مکانيسم هدايت يا فرمان و ظرفيت لکوموتيو براي کشيدن بار‌هاي بسيار سنگين، متکي بود. به اين ترتيب خط آهن در مجموع از يک سيستم مرتبط و به هم بسته تشکيل مي‌شد.


ادامه دارد
@amookhtan
2025/10/25 18:44:57
Back to Top
HTML Embed Code: