This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا نباید قوز کنیم؟!🙂
اگه شما هم تا الان فکر میکردید تاثیر منفی قوز کردن فقط روی ستون فقرات ماست ، همین الان این گیف رو ببینید و از این به بعد درست بشینید و برای دوستان ارسال کنید❤️
اگه شما هم تا الان فکر میکردید تاثیر منفی قوز کردن فقط روی ستون فقرات ماست ، همین الان این گیف رو ببینید و از این به بعد درست بشینید و برای دوستان ارسال کنید❤️
👏3
آسمان تا ساعاتی دیگر قمر در عقرب میشود
🔹زمانیکه ماه و ستارۀ قلبالعقرب در آسمان بهطور ظاهری به یکدیگر نزدیک میشوند به «قمر در عقرب» معروف است.
🔹این پدیده در سحرگاه شنبه با چشم غیرمسلح قابل مشاهده است. قلبالعقرب ستارهای با رنگ نارنجی و درخشان در صورت فلکی عقرب است که بهدلیل رنگ و درخشندگی آن در این پدیده بهراحتی قابل تشخیص است.
🔹مسئول کارگروه اطلاعرسانی کمیتۀ آماتوری انجمن نجوم ایران میگوید: شنبه پیش از طلوع خورشید، هلال ماه طلوع کرده و اندکی بالاتر از ماه در آسمان ستارهای به رنگ نارنجی دیده میشود که یک ابرغول سرخ در دنیای اخترفیزیک و بسیار بسیار بزرگتر از خورشید است. این پدیده با چشم غیر مسلح و حتی در شهری مثل تهران قابل مشاهده است.
🔹زمانیکه ماه و ستارۀ قلبالعقرب در آسمان بهطور ظاهری به یکدیگر نزدیک میشوند به «قمر در عقرب» معروف است.
🔹این پدیده در سحرگاه شنبه با چشم غیرمسلح قابل مشاهده است. قلبالعقرب ستارهای با رنگ نارنجی و درخشان در صورت فلکی عقرب است که بهدلیل رنگ و درخشندگی آن در این پدیده بهراحتی قابل تشخیص است.
🔹مسئول کارگروه اطلاعرسانی کمیتۀ آماتوری انجمن نجوم ایران میگوید: شنبه پیش از طلوع خورشید، هلال ماه طلوع کرده و اندکی بالاتر از ماه در آسمان ستارهای به رنگ نارنجی دیده میشود که یک ابرغول سرخ در دنیای اخترفیزیک و بسیار بسیار بزرگتر از خورشید است. این پدیده با چشم غیر مسلح و حتی در شهری مثل تهران قابل مشاهده است.
#سوال
اینکه می گویند مصرف چای با غذا سبب کاهش جذب آهن می شود جنبه علمی دارد یا طب سنتی است؟
#پاسخ
ترکیبات آهن در غذا به دو نوع منبع حیوانی و گیاهی تقسیم میشود.
آنچه معمولا مهم است آهن ناشی از مصرف گوشت است که به آن Haeme میگویند زیرا مستقیما در هموگلوبین خون مصرف میشود.
اما ترکیب آهن ناشی از گیاهان non-Haem نامیده میشود.
نوشیدن چای پیش یا پس از غذا به علت داشتن Tannin موجب عدم جذب این نوع آهن با منبع گیاهی (non Heme) میشود و تاثیرچندانی در آهن با منبع حیوانی (Heme) ندارد.
لذا درصورتیکه آهن بدن ازطریق مواد گوشتی تامین شود نوشیدن چای قبل یا پس از غذا، تاثیر خاصی ندارد.
اما گیاهخوران به علت آنکه نیازمند جذب بیشتر آهن از مواد غذایی خود هستند لازم است فاصله حداقل ۱ ساعت را قبل و پس از غذا حفظ کنند. این شامل چای سیاه سبز و سفید نیز می شود.
مصرف ویتامین C با غذا، میزان جذب آهن را افزایش میدهد.
اینکه می گویند مصرف چای با غذا سبب کاهش جذب آهن می شود جنبه علمی دارد یا طب سنتی است؟
#پاسخ
ترکیبات آهن در غذا به دو نوع منبع حیوانی و گیاهی تقسیم میشود.
آنچه معمولا مهم است آهن ناشی از مصرف گوشت است که به آن Haeme میگویند زیرا مستقیما در هموگلوبین خون مصرف میشود.
اما ترکیب آهن ناشی از گیاهان non-Haem نامیده میشود.
نوشیدن چای پیش یا پس از غذا به علت داشتن Tannin موجب عدم جذب این نوع آهن با منبع گیاهی (non Heme) میشود و تاثیرچندانی در آهن با منبع حیوانی (Heme) ندارد.
لذا درصورتیکه آهن بدن ازطریق مواد گوشتی تامین شود نوشیدن چای قبل یا پس از غذا، تاثیر خاصی ندارد.
اما گیاهخوران به علت آنکه نیازمند جذب بیشتر آهن از مواد غذایی خود هستند لازم است فاصله حداقل ۱ ساعت را قبل و پس از غذا حفظ کنند. این شامل چای سیاه سبز و سفید نیز می شود.
مصرف ویتامین C با غذا، میزان جذب آهن را افزایش میدهد.
👍5
🔴اندام های وستیجیال(vestigial structure)
♦️آناتومی مقایسه ای, وجود ساختارهایی به نام ساختارهای وستیجیال(رد پا) را آشکار می سازد. بسیاری از جانداران دارای اندام ها یا بخش هایی از یک اندام هستند که به نظر می رسد فاقد وظیفه مشخصی بوده و تحلیل رفته اند.
این اندام ها اغلب کوچکتر از حد معمول بوده و فاقد اجزای اصلی هستند.
ساختارهای وستیجیال آثاری به جای مانده از ساختارهایی تکامل یافته تر هستند که قبلا در جانوران اجدادی وجود داشته و دارای وظیفه مشخصی نیز بوده اند.
وجود اندامهاي همتا در جانداران، نشاندهندهي وجود رابطهي تكاملي ميان آن ها و داشتن منشا مشترك است.
در واقع اندام وستيجيال ردپاي تغيير گونهها هستند.
مثلا بيشتر پرندگان، بالهايي كارآمد دارند كه بهكمك آن پرواز ميكنند اما در شترمرغ، اين بالها آنچنان كوچك و ضعيف شدهاند كه پرواز با آنها ممكن نيست.
مارها با اينكه پا ندارند اما بقاياي پا در لگن آنها بهصورت وستيجيال موجود است و اين حاكي از وجود رابطهي مشترك تكاملي ميان مارها و ديگر مهرهداران است.
در بدن انسان بیشتر از 100 ساختار وستیجیال وجود دارد, مانند استخوان دنبالچه, سومین دندان آسیا (دندان عقل)، موهای بدن، آپاندیس و ماهیچه هایی که گوش هایمان را حرکت می دهند.
خوک ها دارای پنجه های وستیجیال هستند, پرندگان بدون بالی مثل کیوی (نوعی مرغ نیوزلندی) دارای استخوان های بال وستیجیال هستند و بسیاری از جانوران کوری که در لانه های زیر زمینی یا غارها زندگی میکنند, دارای چشم های وستیجیال غیر فعال می باشند.
تشکیل ساختار وستیجیال در ارتباط با وقوع سازش در یک گونه , در هنگام تغییر شرایط محیط زندگی می باشد.
در صورت پدید آمدن چنین شرایطی, بعضی از ساختار ها اهمیت کمتری در حفظ بقا پیدا کرده و ممکن است در جریان تکامل فقط اثری در آنها باقی بماند.
وقتی یک ساختار بزرگتر , برتری را به جاندار اعطا نکند, ممکن است در طول زمان کوچک تر شده و همه یا بخش اعظم وظایفش را از دست بدهد.
وجود ساختارهای وستیجیال اغلب ضرری برای جاندار ندارد, از این رو انتخاب طبیعی قادر به حذف کامل آن نبوده و ساختار وستیجیال در بسیاری از نسل های بعدی حفظ می شود.
♦️آناتومی مقایسه ای, وجود ساختارهایی به نام ساختارهای وستیجیال(رد پا) را آشکار می سازد. بسیاری از جانداران دارای اندام ها یا بخش هایی از یک اندام هستند که به نظر می رسد فاقد وظیفه مشخصی بوده و تحلیل رفته اند.
این اندام ها اغلب کوچکتر از حد معمول بوده و فاقد اجزای اصلی هستند.
ساختارهای وستیجیال آثاری به جای مانده از ساختارهایی تکامل یافته تر هستند که قبلا در جانوران اجدادی وجود داشته و دارای وظیفه مشخصی نیز بوده اند.
وجود اندامهاي همتا در جانداران، نشاندهندهي وجود رابطهي تكاملي ميان آن ها و داشتن منشا مشترك است.
در واقع اندام وستيجيال ردپاي تغيير گونهها هستند.
مثلا بيشتر پرندگان، بالهايي كارآمد دارند كه بهكمك آن پرواز ميكنند اما در شترمرغ، اين بالها آنچنان كوچك و ضعيف شدهاند كه پرواز با آنها ممكن نيست.
مارها با اينكه پا ندارند اما بقاياي پا در لگن آنها بهصورت وستيجيال موجود است و اين حاكي از وجود رابطهي مشترك تكاملي ميان مارها و ديگر مهرهداران است.
در بدن انسان بیشتر از 100 ساختار وستیجیال وجود دارد, مانند استخوان دنبالچه, سومین دندان آسیا (دندان عقل)، موهای بدن، آپاندیس و ماهیچه هایی که گوش هایمان را حرکت می دهند.
خوک ها دارای پنجه های وستیجیال هستند, پرندگان بدون بالی مثل کیوی (نوعی مرغ نیوزلندی) دارای استخوان های بال وستیجیال هستند و بسیاری از جانوران کوری که در لانه های زیر زمینی یا غارها زندگی میکنند, دارای چشم های وستیجیال غیر فعال می باشند.
تشکیل ساختار وستیجیال در ارتباط با وقوع سازش در یک گونه , در هنگام تغییر شرایط محیط زندگی می باشد.
در صورت پدید آمدن چنین شرایطی, بعضی از ساختار ها اهمیت کمتری در حفظ بقا پیدا کرده و ممکن است در جریان تکامل فقط اثری در آنها باقی بماند.
وقتی یک ساختار بزرگتر , برتری را به جاندار اعطا نکند, ممکن است در طول زمان کوچک تر شده و همه یا بخش اعظم وظایفش را از دست بدهد.
وجود ساختارهای وستیجیال اغلب ضرری برای جاندار ندارد, از این رو انتخاب طبیعی قادر به حذف کامل آن نبوده و ساختار وستیجیال در بسیاری از نسل های بعدی حفظ می شود.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مستند علمی چرا سکس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنگام حملهی قلبی چه اتفاقی میافتد؟
🔴 چطور ملاتونین به خواب شما کمک میکنه؟
😴 ملاتونین یک هورمون طبیعی هست که بدن ما تولید میکنه و وظیفه اصلی اون کمک به تنظیم خواب و بیداری ماست. خیلیها به این هورمون لقب "هورمون خواب" رو میدن چون نقش مهمی در شروع خواب شبانه داره. اما این سوال پیش میاد که آیا ملاتونین به تنهایی میتونه باعث خوابیدن بشه؟ نه، ملاتونین به تنهایی شما رو به خواب نمیبره، بلکه به بدن میگه که وقت خوابه و این سیگنال باعث میشه که شما راحتتر به خواب برید.
⏰ ملاتونین در بدن به طور طبیعی در شب تولید میشه و به ساعت داخلی بدن ما کمک میکنه که بدونه کی وقت خواب هست. این هورمون به بدن سیگنال میده که شب شده و حالا وقتشه که استراحت کنید. در واقع، ملاتونین نقش یک تایمر رو برای بدن ایفا میکنه که میگه "حالا دیگه وقته خوابه!". این هورمون با تنظیم چرخه خواب و بیداری بدن، باعث میشه که خواب شما راحتتر و به موقع باشه.
💊 علاوه بر این، ملاتونین به تنظیم کارهای دیگهای هم کمک میکنه. مثلاً باعث تنظیم فشار خون، قند خون، دمای بدن و حتی وزن بدن میشه. این هورمون علاوه بر کمک به خواب، به بدن کمک میکنه که خیلی از فرآیندهای مهم دیگه رو هم به درستی انجام بده.
🤔 وقتی ملاتونین کم باشه چه اتفاقی میافته؟
اگر به هر دلیلی بدن شما ملاتونین کافی تولید نکنه، ممکنه توی خوابیدن با مشکل مواجه بشید. در واقع، وقتی سطح ملاتونین پایین میاد، بدن نمیدونه که چه زمانی باید بخوابه و ممکنه برای خوابیدن دچار مشکل بشید. عواملی مثل مصرف الکل، سیگار کشیدن، نوشیدن نوشیدنیهای کافئیندار مثل قهوه، کار کردن در شیفت شب، پیری، برخی داروها و حتی نور آبی تلفن همراه یا کامپیوتر، میتونن تولید ملاتونین رو مختل کنن.
👈 برای همین، اگر شما هم از بیخوابی رنج میبرید یا خیلی دیر به خواب میرید، ممکنه دلیلش پایین بودن سطح ملاتونین در بدن شما باشه. در این شرایط میتونید با مصرف مکملهای ملاتونین (تحت نظر پزشک) سطح این هورمون رو جبران کنید.
📈 توی یک تحقیق در سال ۲۰۱۹، بررسی ۱۱ مطالعه نشون داد که مصرف ملاتونین مدت زمان به خواب رفتن رو تقریباً ۳ دقیقه کاهش داده و زمان کلی خواب رو ۳۰ دقیقه افزایش داده.
⚠️ ملاتونین ممکنه با بعضی داروها تداخل داشته باشه و اثرات اونها رو تغییر بده. به همین دلیل، اگر شما داروهایی مصرف میکنید مثل داروهای ضد افسردگی، داروهای فشار خون، داروهای خوابآور یا داروهای رقیقکننده خون، بهتره قبل از مصرف ملاتونین با پزشک خود مشورت کنید.
📌 در نهایت، برای اینکه نتیجۀ بهتری از این مکمل بگیرید حتماً قبل از مصرف با پزشک مشورت کنید.
😴 ملاتونین یک هورمون طبیعی هست که بدن ما تولید میکنه و وظیفه اصلی اون کمک به تنظیم خواب و بیداری ماست. خیلیها به این هورمون لقب "هورمون خواب" رو میدن چون نقش مهمی در شروع خواب شبانه داره. اما این سوال پیش میاد که آیا ملاتونین به تنهایی میتونه باعث خوابیدن بشه؟ نه، ملاتونین به تنهایی شما رو به خواب نمیبره، بلکه به بدن میگه که وقت خوابه و این سیگنال باعث میشه که شما راحتتر به خواب برید.
⏰ ملاتونین در بدن به طور طبیعی در شب تولید میشه و به ساعت داخلی بدن ما کمک میکنه که بدونه کی وقت خواب هست. این هورمون به بدن سیگنال میده که شب شده و حالا وقتشه که استراحت کنید. در واقع، ملاتونین نقش یک تایمر رو برای بدن ایفا میکنه که میگه "حالا دیگه وقته خوابه!". این هورمون با تنظیم چرخه خواب و بیداری بدن، باعث میشه که خواب شما راحتتر و به موقع باشه.
💊 علاوه بر این، ملاتونین به تنظیم کارهای دیگهای هم کمک میکنه. مثلاً باعث تنظیم فشار خون، قند خون، دمای بدن و حتی وزن بدن میشه. این هورمون علاوه بر کمک به خواب، به بدن کمک میکنه که خیلی از فرآیندهای مهم دیگه رو هم به درستی انجام بده.
🤔 وقتی ملاتونین کم باشه چه اتفاقی میافته؟
اگر به هر دلیلی بدن شما ملاتونین کافی تولید نکنه، ممکنه توی خوابیدن با مشکل مواجه بشید. در واقع، وقتی سطح ملاتونین پایین میاد، بدن نمیدونه که چه زمانی باید بخوابه و ممکنه برای خوابیدن دچار مشکل بشید. عواملی مثل مصرف الکل، سیگار کشیدن، نوشیدن نوشیدنیهای کافئیندار مثل قهوه، کار کردن در شیفت شب، پیری، برخی داروها و حتی نور آبی تلفن همراه یا کامپیوتر، میتونن تولید ملاتونین رو مختل کنن.
👈 برای همین، اگر شما هم از بیخوابی رنج میبرید یا خیلی دیر به خواب میرید، ممکنه دلیلش پایین بودن سطح ملاتونین در بدن شما باشه. در این شرایط میتونید با مصرف مکملهای ملاتونین (تحت نظر پزشک) سطح این هورمون رو جبران کنید.
📈 توی یک تحقیق در سال ۲۰۱۹، بررسی ۱۱ مطالعه نشون داد که مصرف ملاتونین مدت زمان به خواب رفتن رو تقریباً ۳ دقیقه کاهش داده و زمان کلی خواب رو ۳۰ دقیقه افزایش داده.
⚠️ ملاتونین ممکنه با بعضی داروها تداخل داشته باشه و اثرات اونها رو تغییر بده. به همین دلیل، اگر شما داروهایی مصرف میکنید مثل داروهای ضد افسردگی، داروهای فشار خون، داروهای خوابآور یا داروهای رقیقکننده خون، بهتره قبل از مصرف ملاتونین با پزشک خود مشورت کنید.
📌 در نهایت، برای اینکه نتیجۀ بهتری از این مکمل بگیرید حتماً قبل از مصرف با پزشک مشورت کنید.
👍5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا پریود زنان را بیحوصله میکند؟
والدین واقعا بین فرزندان فرق میگذارند؛ اما کدام فرزند محبوبتر است؟
یافتههای پژوهشی جدید نشان داده است که دختران، در مقیاس کلی و جهانی، بیش از پسران محبوب والدیناند
پژوهشی جدید نشان داده است والدین فارغ از آنچه به فرزندانشان میگویند، واقعا یک فرزند محبوب دارند.
به گزارش نشریه تلگراف، بر اساس یافتههای این پژوهش که در مجله «پژوهشنامه روانشناسی» (Psychological Bulletin) منتشر شده است، احتمال موردعلاقه بودن دختران ۱۱ درصد بیش از پسران است. همچنین، فرزندان منظم و مسئولیتپذیر به احتمال زیاد نورچشمی پدر و مادر خواهند بود.
دانشمندان دادههای ۳۰ پژوهش گوناگون در مورد نزدیک به ۲۰ هزار نفر را بررسی کردند تا ارتباط میان فرق گذاشتن والدین و ویژگیهای فرزندان را بیابند.
آنها ویژگیهای شخصیتی فرزندانــ برونگرایی، سازگاری، پذیرندگی، وظیفهشناسی، و روانرنجوریــ و همچنین خصوصیات والدین را بررسی کردند.
نتایج نشان داد که دختران، در مقیاس کلی و جهانی، بیش از پسران محبوب والدیناند.
به نوشته دانشمندان، والدین گفتهاند که دختران را اندکی بیش از پسران ترجیح میدهند، اما فرزندان هیچ حس تفاوتی گزارش نکردهاند؛ به این معنا که دختران احساس نمیکنند بیش از پسران مورد توجهاند، یا بالعکس.
پژوهشهای پیشین نشان دادهاند که تربیت دختران ممکن است آسانتر از پسران باشد، و این میتواند باعث اندکی تبعیض شود. با این حال، تفاوت بسیار ناچیز است و دادهها نشان میدهند فرزندان متوجه این موضوع نمیشوند.
یافتههای این پژوهش همچنین حاکی از آن است کودکانی که در سازگاری و وظیفهشناسی امتیاز بالایی کسب کرده بودند، بیشتر احتمال داشت محبوب والدین باشند.
پژوهشگران نوشتند: «فرزندان سازگار ممکن است در مواجهه با تعارضهای احتمالی تسلیم شوند و بهسرعت برای جلب رضایت والدین تلاش کنند. فرزندان وظیفهشناس احتمالا پاسخگو و مسئولیتپذیرند.»
یافتهها نشان داد فرزندان وظیفهشناس محبت بیشتری دریافت میکردند و همچنین، کمتر با والدین بحث و مشاجره میکردند.
علاوه بر این، والدین ممکن است به فرزندان بزرگتر استقلال بیشتری بدهند، احتمالا به این دلیل که آنها بالغترند.
پژوهشهای پیشین نشان داده است فرزندانی که محبوب والدین نیستند ممکن است سلامت روان ضعیفتر و روابط خانوادگی بدتری داشته باشند.
به گفته پژوهشگران، این یافتههای جدید سرنخهایی میدهد که کدام فرزندان ممکن است در خانواده کمتر مورد توجه قرار گیرند و در نتیجه، بیشتر در معرض خطر پیامدهای ناهنجار قرار دارند.
درک این تفاوتهای ظریف میتواند به والدین و متخصصان کمک کند تا الگوهای خانوادگی احتمالا آسیبزا را شناسایی کنند؛ و اطمینان حاصل شود همه کودکان احساس کنند مورد محبت و حمایتاند.
بنابراین، دفعه بعد که برایتان سوال پیش آمد که آیا خواهر یا برادرتان نورچشمی پدرومادر است، به یاد داشته باشید که احتمالا عوامل بیشتری فراتر از ترجیح بزرگترین یا کوچکترین فرزند دخیل است. این موضوع ممکن است به مسئولیتپذیری، خلقوخو یا فقط میزان سادگی یا دشواری برخورد با شما مرتبط باشد.
یافتههای پژوهشی جدید نشان داده است که دختران، در مقیاس کلی و جهانی، بیش از پسران محبوب والدیناند
پژوهشی جدید نشان داده است والدین فارغ از آنچه به فرزندانشان میگویند، واقعا یک فرزند محبوب دارند.
به گزارش نشریه تلگراف، بر اساس یافتههای این پژوهش که در مجله «پژوهشنامه روانشناسی» (Psychological Bulletin) منتشر شده است، احتمال موردعلاقه بودن دختران ۱۱ درصد بیش از پسران است. همچنین، فرزندان منظم و مسئولیتپذیر به احتمال زیاد نورچشمی پدر و مادر خواهند بود.
دانشمندان دادههای ۳۰ پژوهش گوناگون در مورد نزدیک به ۲۰ هزار نفر را بررسی کردند تا ارتباط میان فرق گذاشتن والدین و ویژگیهای فرزندان را بیابند.
آنها ویژگیهای شخصیتی فرزندانــ برونگرایی، سازگاری، پذیرندگی، وظیفهشناسی، و روانرنجوریــ و همچنین خصوصیات والدین را بررسی کردند.
نتایج نشان داد که دختران، در مقیاس کلی و جهانی، بیش از پسران محبوب والدیناند.
به نوشته دانشمندان، والدین گفتهاند که دختران را اندکی بیش از پسران ترجیح میدهند، اما فرزندان هیچ حس تفاوتی گزارش نکردهاند؛ به این معنا که دختران احساس نمیکنند بیش از پسران مورد توجهاند، یا بالعکس.
پژوهشهای پیشین نشان دادهاند که تربیت دختران ممکن است آسانتر از پسران باشد، و این میتواند باعث اندکی تبعیض شود. با این حال، تفاوت بسیار ناچیز است و دادهها نشان میدهند فرزندان متوجه این موضوع نمیشوند.
یافتههای این پژوهش همچنین حاکی از آن است کودکانی که در سازگاری و وظیفهشناسی امتیاز بالایی کسب کرده بودند، بیشتر احتمال داشت محبوب والدین باشند.
پژوهشگران نوشتند: «فرزندان سازگار ممکن است در مواجهه با تعارضهای احتمالی تسلیم شوند و بهسرعت برای جلب رضایت والدین تلاش کنند. فرزندان وظیفهشناس احتمالا پاسخگو و مسئولیتپذیرند.»
یافتهها نشان داد فرزندان وظیفهشناس محبت بیشتری دریافت میکردند و همچنین، کمتر با والدین بحث و مشاجره میکردند.
علاوه بر این، والدین ممکن است به فرزندان بزرگتر استقلال بیشتری بدهند، احتمالا به این دلیل که آنها بالغترند.
پژوهشهای پیشین نشان داده است فرزندانی که محبوب والدین نیستند ممکن است سلامت روان ضعیفتر و روابط خانوادگی بدتری داشته باشند.
به گفته پژوهشگران، این یافتههای جدید سرنخهایی میدهد که کدام فرزندان ممکن است در خانواده کمتر مورد توجه قرار گیرند و در نتیجه، بیشتر در معرض خطر پیامدهای ناهنجار قرار دارند.
درک این تفاوتهای ظریف میتواند به والدین و متخصصان کمک کند تا الگوهای خانوادگی احتمالا آسیبزا را شناسایی کنند؛ و اطمینان حاصل شود همه کودکان احساس کنند مورد محبت و حمایتاند.
بنابراین، دفعه بعد که برایتان سوال پیش آمد که آیا خواهر یا برادرتان نورچشمی پدرومادر است، به یاد داشته باشید که احتمالا عوامل بیشتری فراتر از ترجیح بزرگترین یا کوچکترین فرزند دخیل است. این موضوع ممکن است به مسئولیتپذیری، خلقوخو یا فقط میزان سادگی یا دشواری برخورد با شما مرتبط باشد.
Yahoo News
Parents do have a favourite – and scientists know which child it is
No matter what they say to their children, parents really do have a favourite, a study has found.
👍2👎1
آیا اسپرمها واقعاً برای رسیدن به تخمک مسابقه میدهند؟
معمولاً تصور میشود که اسپرمها برای رسیدن به تخمک با هم مسابقه میدهند و برندهی این رقابت، تخمک را بارور میکند. اما آیا واقعاً اینطور است؟
تصویر رایج از بارور شدن تخمک، شبیه به یک مسابقهی شنا است: میلیونها اسپرم با تمام توان به سمت تخمک شنا میکنند تا یکی از آنها—که سریعترین، قویترین و سالمترین است—پیروز شود و با ورود به تخمک، ژنهای خود را به نسل آینده منتقل کند.
اما آیا این تصویر، واقعیت را بهدرستی نشان میدهد؟ آیا اسپرمها واقعاً برای رسیدن به تخمک با هم مسابقه میدهند؟
بله و خیر، به گفتهی دیوید جی. میلر، استاد علوم جانوری در دانشگاه ایلینوی در اربانا-شمپین. او توضیح داد: «نقش اصلی را در این فرایند، در واقع دستگاه تولیدمثلی زنانه ایفا میکند.»
اسپرمها در این مسیر شنا میکنند، اما حرکت اصلی آنها توسط انقباضهای دستگاه تولیدمثلی زنانه انجام میشود. میلر توضیح میدهد: «رحم، همانطور که دستگاه گوارش مایعات را در مسیر خود جابهجا میکند، از طریق انقباضهای خود، اسپرمها را به جلو میراند.»
یک پژوهش در سال ۱۹۹۶ نشان داد که این انقباضها تا چه اندازه کارآمد هستند.
پژوهشگران، مهرههای ریز هماندازهی اسپرم را در رحم ۶۴ زن قرار دادند. برخی از این مهرهها در عرض چند دقیقه به لولههای فالوپ (جایی که معمولاً لقاح رخ میدهد) رسیدند.
چرا اسپرمها به کمک نیاز دارند؟
منطقی است که اسپرمها در این مسیر نیاز به کمک داشته باشند، زیرا در حالی که اسپرمها در یک جهت حرکت میکنند، تخمک باید در جهت مخالف به سمت آنها بیاید. سابینه کوله، استاد کالبدشناسی و زیستشناسی رشد در دانشکدهی پزشکی دانشگاه دوبلین، توضیح میدهد که تخمک توانایی شنا کردن ندارد. در عوض، موهای بسیار ریزی به نام مژکها آن را در مسیر خود جابهجا میکنند.
به گفتهی کوله، «مژکها میزنند تا تخمک را به جلو حرکت دهند. از آنجا که اسپرمها از جهت مخالف میآیند، باید برخلاف این جریان حرکت کنند.»
در حقیقت، حرکت اسپرمها بیشتر از اینکه تلاشی برای حرکت روبهجلو باشد، تلاشی برای حرکت به سمت مرکز مسیر است. اگر اسپرمها بیش از حد به دیوارههای مجرا نزدیک شوند، به آنها میچسبند و پیشروی خود را از دست میدهند.
آیا اولین اسپرم همیشه تخمک را بارور میکند؟
اما رسیدن به مقصد، به معنای پیروزی نیست. میلر میگوید: «اسپرمها برای بارور کردن تخمک، به بلوغ نهایی نیاز دارند که این فرایند در داخل دستگاه تولیدمثلی زنانه رخ میدهد و نیازمند زمان است.» بنابراین، اسپرمهایی که زودتر میرسند، ممکن است هنوز برای لقاح آماده نباشند و در این فاصله، اسپرمهای کندتر که زمان بیشتری برای تکمیل بلوغ خود داشتهاند، جایگزین آنها شوند.
حتی همین اسپرمهای آماده، در مقایسه با تعداد عظیمی که در ابتدا وارد دستگاه تولیدمثلی میشوند، اقلیت بسیار کوچکی هستند. در حالی که دستگاه تولیدمثلی زنانه اسپرمها را به جلو میراند، بسیاری از آنها را نیز حذف میکند.
میلر میگوید: «کمتر از ۱ درصد—و شاید تنها ۲ تا ۳ درصد—از کل اسپرمهای وارد شده، به محل لقاح در لولههای فالوپ میرسند. بسیاری از آنها به بیرون از رحم دفع میشوند. برخی دیگر نیز توسط سلولهای ایمنی در رحم بلعیده میشوند، زیرا اسپرمها از دیدگاه دستگاه ایمنی، بیگانه محسوب میشوند.»
سابینه کوله میافزاید که تا ۷۰ درصد اسپرمها اصلاً از دهانهی رحم عبور نمیکنند. او میگوید: «این اسپرمها در همانجا گیر میافتند و نمیتوانند خود را رها کنند.»
چطور بهترین اسپرم انتخاب میشود؟
برای آن تعداد اندکی از اسپرمها که به لولههای فالوپ میرسند، هدف این است که در مسیر خود باقی بمانند و به دیوارهی لولهها بچسبند تا منتظر تخمک بمانند. در این مرحله نیز، دستگاه تولیدمثلی زنانه باز هم اسپرمهای برتر را برمیگزیند. پژوهشگران متوجه شدهاند که اسپرمهایی با ظاهر طبیعی، بیشتر به دیوارهی لوله میچسبند و این چسبیدن، مزایای سوختوسازی برای آنها دارد که باعث افزایش طول عمرشان میشود.
وقتی تخمک میرسد، لولهی فالوپ فقط اسپرمهای سالم را آزاد میکند. کوله توضیح میدهد: «بهمحض اینکه اسپرمها مشکلی داشته باشند، لولهی فالوپ اجازهی آزاد شدن آنها را نمیدهد. این بخش، اصلیترین انتخابکنندهی اسپرمهای باکیفیت است.»
آیا همیشه سالمترین اسپرم انتخاب میشود؟
البته این سامانهی انتخابی بینقص نیست(نمونش هوادارن رژیم). میلر میگوید: «واضح است که بیماریهای ژنتیکی همچنان از طریق اسپرم منتقل میشوند. بنابراین، همیشه قویترین اسپرمها از نظر ژنتیکی بهترین گزینه نیستند.
معمولاً تصور میشود که اسپرمها برای رسیدن به تخمک با هم مسابقه میدهند و برندهی این رقابت، تخمک را بارور میکند. اما آیا واقعاً اینطور است؟
تصویر رایج از بارور شدن تخمک، شبیه به یک مسابقهی شنا است: میلیونها اسپرم با تمام توان به سمت تخمک شنا میکنند تا یکی از آنها—که سریعترین، قویترین و سالمترین است—پیروز شود و با ورود به تخمک، ژنهای خود را به نسل آینده منتقل کند.
اما آیا این تصویر، واقعیت را بهدرستی نشان میدهد؟ آیا اسپرمها واقعاً برای رسیدن به تخمک با هم مسابقه میدهند؟
بله و خیر، به گفتهی دیوید جی. میلر، استاد علوم جانوری در دانشگاه ایلینوی در اربانا-شمپین. او توضیح داد: «نقش اصلی را در این فرایند، در واقع دستگاه تولیدمثلی زنانه ایفا میکند.»
اسپرمها در این مسیر شنا میکنند، اما حرکت اصلی آنها توسط انقباضهای دستگاه تولیدمثلی زنانه انجام میشود. میلر توضیح میدهد: «رحم، همانطور که دستگاه گوارش مایعات را در مسیر خود جابهجا میکند، از طریق انقباضهای خود، اسپرمها را به جلو میراند.»
یک پژوهش در سال ۱۹۹۶ نشان داد که این انقباضها تا چه اندازه کارآمد هستند.
پژوهشگران، مهرههای ریز هماندازهی اسپرم را در رحم ۶۴ زن قرار دادند. برخی از این مهرهها در عرض چند دقیقه به لولههای فالوپ (جایی که معمولاً لقاح رخ میدهد) رسیدند.
چرا اسپرمها به کمک نیاز دارند؟
منطقی است که اسپرمها در این مسیر نیاز به کمک داشته باشند، زیرا در حالی که اسپرمها در یک جهت حرکت میکنند، تخمک باید در جهت مخالف به سمت آنها بیاید. سابینه کوله، استاد کالبدشناسی و زیستشناسی رشد در دانشکدهی پزشکی دانشگاه دوبلین، توضیح میدهد که تخمک توانایی شنا کردن ندارد. در عوض، موهای بسیار ریزی به نام مژکها آن را در مسیر خود جابهجا میکنند.
به گفتهی کوله، «مژکها میزنند تا تخمک را به جلو حرکت دهند. از آنجا که اسپرمها از جهت مخالف میآیند، باید برخلاف این جریان حرکت کنند.»
در حقیقت، حرکت اسپرمها بیشتر از اینکه تلاشی برای حرکت روبهجلو باشد، تلاشی برای حرکت به سمت مرکز مسیر است. اگر اسپرمها بیش از حد به دیوارههای مجرا نزدیک شوند، به آنها میچسبند و پیشروی خود را از دست میدهند.
آیا اولین اسپرم همیشه تخمک را بارور میکند؟
اما رسیدن به مقصد، به معنای پیروزی نیست. میلر میگوید: «اسپرمها برای بارور کردن تخمک، به بلوغ نهایی نیاز دارند که این فرایند در داخل دستگاه تولیدمثلی زنانه رخ میدهد و نیازمند زمان است.» بنابراین، اسپرمهایی که زودتر میرسند، ممکن است هنوز برای لقاح آماده نباشند و در این فاصله، اسپرمهای کندتر که زمان بیشتری برای تکمیل بلوغ خود داشتهاند، جایگزین آنها شوند.
حتی همین اسپرمهای آماده، در مقایسه با تعداد عظیمی که در ابتدا وارد دستگاه تولیدمثلی میشوند، اقلیت بسیار کوچکی هستند. در حالی که دستگاه تولیدمثلی زنانه اسپرمها را به جلو میراند، بسیاری از آنها را نیز حذف میکند.
میلر میگوید: «کمتر از ۱ درصد—و شاید تنها ۲ تا ۳ درصد—از کل اسپرمهای وارد شده، به محل لقاح در لولههای فالوپ میرسند. بسیاری از آنها به بیرون از رحم دفع میشوند. برخی دیگر نیز توسط سلولهای ایمنی در رحم بلعیده میشوند، زیرا اسپرمها از دیدگاه دستگاه ایمنی، بیگانه محسوب میشوند.»
سابینه کوله میافزاید که تا ۷۰ درصد اسپرمها اصلاً از دهانهی رحم عبور نمیکنند. او میگوید: «این اسپرمها در همانجا گیر میافتند و نمیتوانند خود را رها کنند.»
چطور بهترین اسپرم انتخاب میشود؟
برای آن تعداد اندکی از اسپرمها که به لولههای فالوپ میرسند، هدف این است که در مسیر خود باقی بمانند و به دیوارهی لولهها بچسبند تا منتظر تخمک بمانند. در این مرحله نیز، دستگاه تولیدمثلی زنانه باز هم اسپرمهای برتر را برمیگزیند. پژوهشگران متوجه شدهاند که اسپرمهایی با ظاهر طبیعی، بیشتر به دیوارهی لوله میچسبند و این چسبیدن، مزایای سوختوسازی برای آنها دارد که باعث افزایش طول عمرشان میشود.
وقتی تخمک میرسد، لولهی فالوپ فقط اسپرمهای سالم را آزاد میکند. کوله توضیح میدهد: «بهمحض اینکه اسپرمها مشکلی داشته باشند، لولهی فالوپ اجازهی آزاد شدن آنها را نمیدهد. این بخش، اصلیترین انتخابکنندهی اسپرمهای باکیفیت است.»
آیا همیشه سالمترین اسپرم انتخاب میشود؟
البته این سامانهی انتخابی بینقص نیست(نمونش هوادارن رژیم). میلر میگوید: «واضح است که بیماریهای ژنتیکی همچنان از طریق اسپرم منتقل میشوند. بنابراین، همیشه قویترین اسپرمها از نظر ژنتیکی بهترین گزینه نیستند.
👍9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهکار مایکروسافت
اطلاعات شما در دنیای مجازی، که در اعماق ابهای اقیانوس ذخیره می شوند
اطلاعات شما در دنیای مجازی، که در اعماق ابهای اقیانوس ذخیره می شوند
❤4
زمان یک توهم است
زمان خطی نیست،
همزمان است.
همه چیز، از جمله گذشته و آینده،
در حال حاضر اتفاق می افتد.
زمان همان ارتعاش فضاست و برحسب ارتعاش ما نسبی میباشد زمان در ذهن ما استوار بوده با حذف ساعت ارتعاش ذهن به لحظه حال متصل میشود.
زندگی های گذشته در واقع زندگی های موازی هستند.
زمان یک سازه سه بعدی ساخته دست بشر است.
در ابعاد بالاتر، چیزی به نام زمان وجود ندارد
زیرا همه چیز به طور همزمان در حال اتفاق می افتد،
و ما آن را به عنوان یک سطح ادراک تجربه می کنیم.
زمان خطی نیست،
همزمان است.
همه چیز، از جمله گذشته و آینده،
در حال حاضر اتفاق می افتد.
زمان همان ارتعاش فضاست و برحسب ارتعاش ما نسبی میباشد زمان در ذهن ما استوار بوده با حذف ساعت ارتعاش ذهن به لحظه حال متصل میشود.
زندگی های گذشته در واقع زندگی های موازی هستند.
زمان یک سازه سه بعدی ساخته دست بشر است.
در ابعاد بالاتر، چیزی به نام زمان وجود ندارد
زیرا همه چیز به طور همزمان در حال اتفاق می افتد،
و ما آن را به عنوان یک سطح ادراک تجربه می کنیم.
👍4
🔹رنگی وجود ندارد؛ مغز ما جهان را رنگی میبیند !
مطالعات انجامشده روی مدارهای سلولهای مغزی مگس میوه، اطلاعاتی را برای درک هرچه بهتر این موضوع در اختیار پژوهشگران قرار داده است که چگونه موجودات، طولموجهای نور را بهعنوان رنگهای غنی از اطلاعات میبینند.
درک هر چیزی در محیط اطراف، در حقیقت به معنای آگاهی از آن چیزی است که حواس شما آنرا تشخیص میدهند. حالا دانشمندان علوم اعصاب دانشگاه کلمبیا، برای اولین بار موفق شدند تا مدار سلول مغزی را در مگسهای میوه شناسایی کنند که سیگنالهای حسی خام را به ادراک رنگی هدایتکننده رفتار مگس تبدیل میکند.
حالا نتایج این بررسیها در مجله Nature Neuroscience منتشر شده است.
به گزارش خبرآنلاین، رودی بهنیا، محقق اصلی موسسه زاکرمن کلمبیا و نویسنده این مقاله دراینباره توضیح داده: «بسیاری از ما رنگهای غنی که هرروزه میبینیم را بدیهی میدانیم؛ مثل رنگ قرمز توتفرنگی رسیده یا قهوهای تیره مردمک چشم افراد؛ اما واقعیت این است که این رنگها خارج از مغز ما وجود ندارند.» او در ادامه توضیحاتش یادآور شد که رنگها ادراکی هستند که مغز آنها را میسازد؛ اینگونه که طولموجهای طولانیتر و کوتاهتر نور را که توسط چشمها تشخیص داده میشوند را درک میکند.
دکتر بهنیا ادامه داد: «تبدیل سیگنالهای حسی به ادراک ما درباره جهان، در واقع نحوه کمک مغز به موجودات زنده و رشد آنهاست. مطرح کردن این سؤال که درک جهان به چه ترتیب است، شاید ساده به نظر برسد؛ ولی پاسخ دادن به این سؤال، چالش بزرگی خواهد بود. امیدوارم تلاشهای ما برای کشف اصول عصبی زیربنایی در درک رنگها، به ما کمک کند تا بتوانیم این موضوع را بهتر درک کنیم که مغز چگونه ویژگیهای محیط که برای انجام روزمره کارها مهم است را استخراج کند.»
اعضای این تیم تحقیقاتی در مقاله جدیدشان، از کشف شبکههای خاصی از نورونها که نوعی سلول مغزی در مگسهای میوه هستند خبر دادهاند که بهصورت انتخابی به رنگهای مختلف واکنش نشان میدهند. رنگهای درک شده با طولموجهای خاص یا ترکیبی از طولموجهای نور مرتبط هستند که خودشان بهطور ذاتی رنگارنگ نیستند. این نورونهای انتخابی رنگ در لوب بینایی که مسئول بینایی مغز است قرار دارند.
در بین رنگها، این نورونها به رنگهایی واکنش نشان میدهند که عدهای آن را بنفش میدانند و همچنین سایر رنگهایی که با طولموجهای فرابنفش (که توسط انسان قابلتشخیص نیستند) مطابقت دارند. تشخیص رنگهای UV برای بقای برخی موجودات از جمله زنبورها و احتمالاً مگسهای میوه اهمیت بالایی دارد. بهعنوانمثال، بسیاری از گیاهان دارای الگوهای فرابنفشی هستند که ممکن است در هدایت حشرات به سمت گردهها نقش داشته باشد.
پیش از این دانشمندان اعلام کرده بودند که نورونهایی در مغز حیوانات یافتهاند که بهصورت انتخابی به برخی رنگها مثلاً قرمز یا سبز واکنش نشان میدهند؛ اما کسی قادر به ردیابی مکانیسمهای عصبی که این انتخاب رنگ را ممکن میکند، نبوده است.
اینجاست که در دسترس و مفید بودن Fly brain connectome (که فهرستی از نورونهاست) ثابت شده است. دکتر بهنیا که استادیار علوم اعصاب در کالج پزشکان و جراحان واگلوس کلمبیاست، در این رابطه ادامه داد: «این نقشه پیچیده نحوه ارتباط صد و سی هزار نورون و ۵۰ میلیون سیناپس مغز یک مگس میوه که بهاندازه دانه خشخاش است را به نمایش درمیآورد.»
ادامه 👇
مطالعات انجامشده روی مدارهای سلولهای مغزی مگس میوه، اطلاعاتی را برای درک هرچه بهتر این موضوع در اختیار پژوهشگران قرار داده است که چگونه موجودات، طولموجهای نور را بهعنوان رنگهای غنی از اطلاعات میبینند.
درک هر چیزی در محیط اطراف، در حقیقت به معنای آگاهی از آن چیزی است که حواس شما آنرا تشخیص میدهند. حالا دانشمندان علوم اعصاب دانشگاه کلمبیا، برای اولین بار موفق شدند تا مدار سلول مغزی را در مگسهای میوه شناسایی کنند که سیگنالهای حسی خام را به ادراک رنگی هدایتکننده رفتار مگس تبدیل میکند.
حالا نتایج این بررسیها در مجله Nature Neuroscience منتشر شده است.
به گزارش خبرآنلاین، رودی بهنیا، محقق اصلی موسسه زاکرمن کلمبیا و نویسنده این مقاله دراینباره توضیح داده: «بسیاری از ما رنگهای غنی که هرروزه میبینیم را بدیهی میدانیم؛ مثل رنگ قرمز توتفرنگی رسیده یا قهوهای تیره مردمک چشم افراد؛ اما واقعیت این است که این رنگها خارج از مغز ما وجود ندارند.» او در ادامه توضیحاتش یادآور شد که رنگها ادراکی هستند که مغز آنها را میسازد؛ اینگونه که طولموجهای طولانیتر و کوتاهتر نور را که توسط چشمها تشخیص داده میشوند را درک میکند.
دکتر بهنیا ادامه داد: «تبدیل سیگنالهای حسی به ادراک ما درباره جهان، در واقع نحوه کمک مغز به موجودات زنده و رشد آنهاست. مطرح کردن این سؤال که درک جهان به چه ترتیب است، شاید ساده به نظر برسد؛ ولی پاسخ دادن به این سؤال، چالش بزرگی خواهد بود. امیدوارم تلاشهای ما برای کشف اصول عصبی زیربنایی در درک رنگها، به ما کمک کند تا بتوانیم این موضوع را بهتر درک کنیم که مغز چگونه ویژگیهای محیط که برای انجام روزمره کارها مهم است را استخراج کند.»
اعضای این تیم تحقیقاتی در مقاله جدیدشان، از کشف شبکههای خاصی از نورونها که نوعی سلول مغزی در مگسهای میوه هستند خبر دادهاند که بهصورت انتخابی به رنگهای مختلف واکنش نشان میدهند. رنگهای درک شده با طولموجهای خاص یا ترکیبی از طولموجهای نور مرتبط هستند که خودشان بهطور ذاتی رنگارنگ نیستند. این نورونهای انتخابی رنگ در لوب بینایی که مسئول بینایی مغز است قرار دارند.
در بین رنگها، این نورونها به رنگهایی واکنش نشان میدهند که عدهای آن را بنفش میدانند و همچنین سایر رنگهایی که با طولموجهای فرابنفش (که توسط انسان قابلتشخیص نیستند) مطابقت دارند. تشخیص رنگهای UV برای بقای برخی موجودات از جمله زنبورها و احتمالاً مگسهای میوه اهمیت بالایی دارد. بهعنوانمثال، بسیاری از گیاهان دارای الگوهای فرابنفشی هستند که ممکن است در هدایت حشرات به سمت گردهها نقش داشته باشد.
پیش از این دانشمندان اعلام کرده بودند که نورونهایی در مغز حیوانات یافتهاند که بهصورت انتخابی به برخی رنگها مثلاً قرمز یا سبز واکنش نشان میدهند؛ اما کسی قادر به ردیابی مکانیسمهای عصبی که این انتخاب رنگ را ممکن میکند، نبوده است.
اینجاست که در دسترس و مفید بودن Fly brain connectome (که فهرستی از نورونهاست) ثابت شده است. دکتر بهنیا که استادیار علوم اعصاب در کالج پزشکان و جراحان واگلوس کلمبیاست، در این رابطه ادامه داد: «این نقشه پیچیده نحوه ارتباط صد و سی هزار نورون و ۵۰ میلیون سیناپس مغز یک مگس میوه که بهاندازه دانه خشخاش است را به نمایش درمیآورد.»
ادامه 👇
👏4
از آنجا که کانکتوم بهعنوان یک مرجع عمل میکند، محققان از مشاهداتشان از سلولهای مغزی، برای ایجاد نموداری استفاده کردند که به گمان آنها، مدار عصبی پشت انتخاب رنگ را نشان میداد. در ادامه دانشمندان این مدارها را بهعنوان مدلهای ریاضی برای شبیهسازی و بررسی فعالیتها و قابلیتهای مدارها به تصویر کشیدند.
دکتر ماتیاس کریستنسون، یکی از نویسندگان مقاله گفت: «مدلهای ریاضی بهعنوان ابزاری وارد عمل میشوند که این امکان را برای ما فراهم میکنند تا ساختارهای پیچیده این سلولهای مغزی و ارتباطات آنها را بهتر درک کنیم».
همچنین دکتر لاری ابوت، استاد علوم اعصاب نظری و پروفسور فیزیولوژی و بیوفیزیک سلولی و محقق اصلی مؤسسه زاکرمن، نقش مهمی در کار مدلسازی داشت. او دراینباره گفته: «با این مدلها، ما میتوانیم برروی این پیچیدگیها کار کنیم.»
این مدلسازی نهتنها نشان داد که این مدارها میتوانند میزبان فعالیتهای موردنیاز برای انتخاب رنگ باشند، بلکه بهنوعی از اتصال سلول به سلول که به نام "باز رخداد" شناخته میشود، اشاره دارد که بدون آن انتخاب رنگ نمیتواند اتفاق بیفتد. در یک مدار عصبی با "باز رخداد" ، خروجیهای مدار دوباره بهعنوان ورودی، به مدار بازمیگردند.
آلوارو سانز دیز، محقق فوق دکترا در آزمایشگاه دکتر بهنیا و یکی دیگر از نویسندگان دیگر مقاله، آزمایش دیگری را پیشنهاد کرده است.
دکتر سانز در این رابطه گفت: «وقتی از یک تکنیک ژنتیکی برای مختل کردن بخشی از این اتصال مکرر در مغز مگسهای میوه استفاده کردیم، نورونهایی که قبلاً فعالیت انتخابی رنگ را نشان میدادند، این ویژگی را از دست دادند.» او ادامه داد: «این باعث شده که اطمینان بیشتری داشته باشیم که واقعاً مدارهای مغزی که در ادراک رنگها دخیل هستند را کشف کردهایم.»
دکتر بهنیا هم در این رابطه ادامه داد: «حالا بیشتر میدانیم که سیمکشی مغز چطور ایجاد یک نمایش ادراکی از رنگ را امکانپذیر میکند. امیدوارم که یافتههای جدید ما بتواند به توضیح چگونگی تولید انواع ادراک ازجمله رنگ، صدا و طعم توسط مغز کمک کند.»
منبع: eurekalert
دکتر ماتیاس کریستنسون، یکی از نویسندگان مقاله گفت: «مدلهای ریاضی بهعنوان ابزاری وارد عمل میشوند که این امکان را برای ما فراهم میکنند تا ساختارهای پیچیده این سلولهای مغزی و ارتباطات آنها را بهتر درک کنیم».
همچنین دکتر لاری ابوت، استاد علوم اعصاب نظری و پروفسور فیزیولوژی و بیوفیزیک سلولی و محقق اصلی مؤسسه زاکرمن، نقش مهمی در کار مدلسازی داشت. او دراینباره گفته: «با این مدلها، ما میتوانیم برروی این پیچیدگیها کار کنیم.»
این مدلسازی نهتنها نشان داد که این مدارها میتوانند میزبان فعالیتهای موردنیاز برای انتخاب رنگ باشند، بلکه بهنوعی از اتصال سلول به سلول که به نام "باز رخداد" شناخته میشود، اشاره دارد که بدون آن انتخاب رنگ نمیتواند اتفاق بیفتد. در یک مدار عصبی با "باز رخداد" ، خروجیهای مدار دوباره بهعنوان ورودی، به مدار بازمیگردند.
آلوارو سانز دیز، محقق فوق دکترا در آزمایشگاه دکتر بهنیا و یکی دیگر از نویسندگان دیگر مقاله، آزمایش دیگری را پیشنهاد کرده است.
دکتر سانز در این رابطه گفت: «وقتی از یک تکنیک ژنتیکی برای مختل کردن بخشی از این اتصال مکرر در مغز مگسهای میوه استفاده کردیم، نورونهایی که قبلاً فعالیت انتخابی رنگ را نشان میدادند، این ویژگی را از دست دادند.» او ادامه داد: «این باعث شده که اطمینان بیشتری داشته باشیم که واقعاً مدارهای مغزی که در ادراک رنگها دخیل هستند را کشف کردهایم.»
دکتر بهنیا هم در این رابطه ادامه داد: «حالا بیشتر میدانیم که سیمکشی مغز چطور ایجاد یک نمایش ادراکی از رنگ را امکانپذیر میکند. امیدوارم که یافتههای جدید ما بتواند به توضیح چگونگی تولید انواع ادراک ازجمله رنگ، صدا و طعم توسط مغز کمک کند.»
منبع: eurekalert
EurekAlert!
How does the brain turn waves of light into experiences of color?
Perceiving something – anything – in your surroundings is to become aware of what your senses are detecting. Today, Columbia University neuroscientists identify, for the first time, brain-cell circuitry in fruit flies that converts raw sensory…
👏5