یادداشتی که امروز در روزنامه جام جم منتشر شده است https://www.jamejamdaily.ir/Newspaper/item/147244
www.jamejamdaily.ir
از حادثه مسجد گوهرشاد کم گفته‌ایم
یک شب در فستیوال فیلم ،، وِزول ،، در فرانسه جعفر پناهی با یک خانم فرانسوی بحث ش درگرفته بود که پیامبر ما محمد ص، بهتر و کامل تر است یا مسیح ع؟
من از سر و صدای بلند این دو ، به جمع پیوستم .
زن فرانسوی گفت اجازه بدین نظر ابوالفضل رو بپرسیم چون ابوالفضل آرومتره و تعصبی نیست .
من حرفهای جعفر در رابطه باحضرت محمد رو نشنیده بودم ولی زن فرانسوی میگفت پیامبر شما از بعثت تا مرگ بیست و چهار جنگ انجام داده، ولی مسیح هرگز.
من تعریف کردم‌که زمان جنگ ایران و عراق بود و عراق هر شب یکی دو موشک بسمت تهران میانداخت و من خیلی مضطرب بودم . یکشب که خیلی عصبانی و در عین حال خسته و غمگین بودم از خانه زدم بیرون و رفتم به انتهای خیابونی که نزدیک خونه ما بود، اونجا یه کلیسا بود با یک صلیب بزرگ بالای در سر درِ کلیسا . همینکه چشمم افتاد به صیلیب، شروع کردم به خوندن نوشته زیرش.
_ یک دیگر را محبت کنید، آنگونه که من شما را محبت نمودم.
بعد از خوندن این نوشته، آرامش عجیبی گرفتم و احساس کردم چقدر در آغوش خدا م .... و آرام برگشتم خونه.
زن فرانسوی که تحت تاثیر تعریف من قرار گرفته بود گفت، حالا از محمد بگو.
_از پیامبر خودمان ، داستان خاکستر ریختن زن غیرمسلمانی را، تعریف کردم که هر روز که حضرت محمد برای نماز بسمت مسجد میرفته ظرفی از خاکستر بر سر حضرت میریخته و حضرت را آلوده میکرده . بعد از مدتی پیامبر می بینه که از زن و خاکستر خبری نیست ، احوالش را جویا می شود ، میگویند بیمار شده و در خانه بستری ست ، حضرت محمد بلافاصله به عیادت آن زن میرود و زن با دیدن محمد از خجالت به زیر پتو میرود . و بعد از آن مسلمان می شود و از دوستداران حضرت.
زن فرانسوی که بشدت تحت تاًیر قرار گرفته بود از من پرسید . چگونه اینهمه محبت و گذشت محمد رو، باور کنم . چه کسی این داستان را برای تو تعریف کرده؟
گفتم همون کسی که جمله زیبای حضرت مسیح ع رو برام تعریف کرده ، و من باور کرده ام....
زن فرانسوی و جعفر پناهی و دیگرانی که دور ما جمع بودند لحظه ای سکوت کردند، بعد زن فرانسوی از من پرسید پس چرا مسئولین کشور شما هیچوقت از این رئوفیت ها ، حرفی نمی زنند و مدام دنیا و مردم دنیا رو تهدید به نابودی می کنند !؟
_گفتم نمی دانم !
ابوالفضل جلیلی
من از سر و صدای بلند این دو ، به جمع پیوستم .
زن فرانسوی گفت اجازه بدین نظر ابوالفضل رو بپرسیم چون ابوالفضل آرومتره و تعصبی نیست .
من حرفهای جعفر در رابطه باحضرت محمد رو نشنیده بودم ولی زن فرانسوی میگفت پیامبر شما از بعثت تا مرگ بیست و چهار جنگ انجام داده، ولی مسیح هرگز.
من تعریف کردم‌که زمان جنگ ایران و عراق بود و عراق هر شب یکی دو موشک بسمت تهران میانداخت و من خیلی مضطرب بودم . یکشب که خیلی عصبانی و در عین حال خسته و غمگین بودم از خانه زدم بیرون و رفتم به انتهای خیابونی که نزدیک خونه ما بود، اونجا یه کلیسا بود با یک صلیب بزرگ بالای در سر درِ کلیسا . همینکه چشمم افتاد به صیلیب، شروع کردم به خوندن نوشته زیرش.
_ یک دیگر را محبت کنید، آنگونه که من شما را محبت نمودم.
بعد از خوندن این نوشته، آرامش عجیبی گرفتم و احساس کردم چقدر در آغوش خدا م .... و آرام برگشتم خونه.
زن فرانسوی که تحت تاثیر تعریف من قرار گرفته بود گفت، حالا از محمد بگو.
_از پیامبر خودمان ، داستان خاکستر ریختن زن غیرمسلمانی را، تعریف کردم که هر روز که حضرت محمد برای نماز بسمت مسجد میرفته ظرفی از خاکستر بر سر حضرت میریخته و حضرت را آلوده میکرده . بعد از مدتی پیامبر می بینه که از زن و خاکستر خبری نیست ، احوالش را جویا می شود ، میگویند بیمار شده و در خانه بستری ست ، حضرت محمد بلافاصله به عیادت آن زن میرود و زن با دیدن محمد از خجالت به زیر پتو میرود . و بعد از آن مسلمان می شود و از دوستداران حضرت.
زن فرانسوی که بشدت تحت تاًیر قرار گرفته بود از من پرسید . چگونه اینهمه محبت و گذشت محمد رو، باور کنم . چه کسی این داستان را برای تو تعریف کرده؟
گفتم همون کسی که جمله زیبای حضرت مسیح ع رو برام تعریف کرده ، و من باور کرده ام....
زن فرانسوی و جعفر پناهی و دیگرانی که دور ما جمع بودند لحظه ای سکوت کردند، بعد زن فرانسوی از من پرسید پس چرا مسئولین کشور شما هیچوقت از این رئوفیت ها ، حرفی نمی زنند و مدام دنیا و مردم دنیا رو تهدید به نابودی می کنند !؟
_گفتم نمی دانم !
ابوالفضل جلیلی
برکه کوچک
آرش شفاعی
هر سر شوریده ای مست است و شیدای غدیر
خم به رقص افتاد تا گل کرد مینای غدیر
لذتی دارد تماشاکردن رقصی زلال
خلسه ای دارد شگفت آور تماشای غدیر
هرچه افلاطون در اینجا کودکی بیچاره است
عاشقان دانند اسرار معمای غدیر
آبروی آبها را برکه ای کوچک خرید
هفت دریا ناگهان افتاد در پای غدیر
دست بر بالای دست هرکسی بسیار هست
دست تا محشر نخواهد بود، بالای غدیر
روحم از سُکر تماشای شما آتش گرفت
در تنم مانده است تا امروز گرمای غدیر
حیف در قاموس شیخ و شحنه بعد از اندکی
محو شد، کمرنگ شد، کمرنگ معنای غدیر
دست های بیعت امروز چندی صبر کن
در مصافت تیغ در دستند، فردای غدیر
روزگار شیعه نیمی خنده نیمی گریه است
نوحه ها باید چه ها دیده است مولای غدیر!
آرش شفاعی
هر سر شوریده ای مست است و شیدای غدیر
خم به رقص افتاد تا گل کرد مینای غدیر
لذتی دارد تماشاکردن رقصی زلال
خلسه ای دارد شگفت آور تماشای غدیر
هرچه افلاطون در اینجا کودکی بیچاره است
عاشقان دانند اسرار معمای غدیر
آبروی آبها را برکه ای کوچک خرید
هفت دریا ناگهان افتاد در پای غدیر
دست بر بالای دست هرکسی بسیار هست
دست تا محشر نخواهد بود، بالای غدیر
روحم از سُکر تماشای شما آتش گرفت
در تنم مانده است تا امروز گرمای غدیر
حیف در قاموس شیخ و شحنه بعد از اندکی
محو شد، کمرنگ شد، کمرنگ معنای غدیر
دست های بیعت امروز چندی صبر کن
در مصافت تیغ در دستند، فردای غدیر
روزگار شیعه نیمی خنده نیمی گریه است
نوحه ها باید چه ها دیده است مولای غدیر!
امروز سالروز حادثه تاریخی مباهله بود. روزنامه جام جم به این مناسبت، ویژه نامه‌ای 16 صفحه‌ای منتشر کرده است که با خواندن آن می‌توانید اطلاعات جامع و مفیدی درباره این رویداد به دست آورید:
https://www.jamejamdaily.ir/?nid=6267&type=8
https://www.jamejamdaily.ir/?nid=6267&type=8
حبیب الله صادقی هنرمند پیشکسوت و مطرح هنرهای تجسمی که به ویژه در زمینه نقاشی های انقلابی و دینی شناخته می شد، صبح امروز ۵ مرداد ماه به دلیل سکته قلبی درگذشت.
محسن سلیمانی سرپرست موسسه فرهنگی هنری صبا در گفتگو با خبرنگار صبا این خبر را تایید کرد.
او سال گذشته در حال خلق تابلوی نقاشی با عنوان «در رثای سیمرغ تجلی» بود. این نقاشی قرار بود در ابعاد صد متر مربع و روی ۲۰ بوم اجرا شود. این اثر هنری در حقیقت روایتی تصویری از وقایع مهم تاریخ معاصر است و به موضوعاتی چون انقلاب اسلامی ایران، دفاع مقدس، جنایات داعش و رشادت‌های سپهبد حاج قاسم سلیمانی پرداخته است.
حبیب الله صادقی طراح، نقاش، گرافیست، کاریکاتوریست، منتقد در بسیاری از دانشگاه های هنر به تدریس پرداخته است. او در سال ۱۳۸۴ به ریاست موزه هنرهای معاصر انتخاب شد.
دغدغه اصلی او ماهیت هنر ملی و ایرانی و انقلابی بود.
حبیب الله صادقی سال ۱۳۷۹ به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد و پس از آن به‌طور مستمر با این نهاد همکاری داشته‌است.
محسن سلیمانی سرپرست موسسه فرهنگی هنری صبا در گفتگو با خبرنگار صبا این خبر را تایید کرد.
او سال گذشته در حال خلق تابلوی نقاشی با عنوان «در رثای سیمرغ تجلی» بود. این نقاشی قرار بود در ابعاد صد متر مربع و روی ۲۰ بوم اجرا شود. این اثر هنری در حقیقت روایتی تصویری از وقایع مهم تاریخ معاصر است و به موضوعاتی چون انقلاب اسلامی ایران، دفاع مقدس، جنایات داعش و رشادت‌های سپهبد حاج قاسم سلیمانی پرداخته است.
حبیب الله صادقی طراح، نقاش، گرافیست، کاریکاتوریست، منتقد در بسیاری از دانشگاه های هنر به تدریس پرداخته است. او در سال ۱۳۸۴ به ریاست موزه هنرهای معاصر انتخاب شد.
دغدغه اصلی او ماهیت هنر ملی و ایرانی و انقلابی بود.
حبیب الله صادقی سال ۱۳۷۹ به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد و پس از آن به‌طور مستمر با این نهاد همکاری داشته‌است.
چرا باید سهروردی خواند؟
امروز را در تقویم رسمی کشور به نام شیخ‌شهاب‌الدین سهروردی و بزرگداشت این فیلسوف بزرگ قرن ششم هجری نامگذاری کرده‌اند. بی‌تعارف احتمالا بسیاری از ما از سهروردی تنها چیزی که به‌خاطر می‌آوریم، نام خیابانی است در تهران و نه بیشتر. البته خیلی‌هایمان هم در برابر این سؤال که چرا ما هیچ چیزی از سهروردی نمی‌دانیم، با قیافه حق به‌جانب می‌گوییم آخر دانستن این‌که یک فیلسوف در حدود هزار سال قبل چه چیزی گفته یا نگفته چه دردی از ما دوا می‌کند؟ در برابر این پرسش دو پاسخ می‌شود داد یکی این‌که بگوییم بله نظرات فیلسوفی در قرن ششم هجری برای شما در قرن پانزدهم هجری؛ نه نان می‌شود و نه آب اما خیلی چیزهای دیگر هم هست که احتمالا من و شما حاضریم برایشان وقت و انرژی بگذاریم اما در نهایت آنها هم آب و نان نمی‌شود. ضمن این‌که اصلا مگر همه چیز باید نان و آب بشود که ارزش وقت گذاشتن، فهمیدن و دنبال کردن داشته باشد؟ آیا این‌که بدانیم که بوده‌ایم و چه فکر می‌کرده‌ایم، بدانیم ایرانی بودن چه معنایی دارد و فکر و ذهن ما به‌عنوان ساکنان این سرزمین چگونه شکل گرفته است، ارزش وقت گذاشتن دارد یا نه؟ آیا این‌که از بنیادهای تاریخ، تفکر و زندگی اجتماعی خود چیزی ندانیم باعث نخواهد شد دچار نوعی خودباختگی، رکود و بی‌رغبتی به آینده بشویم و به‌راحتی در برابر هر تندبادی، قد خم کنیم؟
حالا اصلا این حرف‌ها چه ربطی به سهروردی دارد؟ ربطش این است که بدون فهمیدن و خواندن سهروردی، درک و آگاهی ما از مفهومی به نام انسان ایرانی ناقص است. شاید فکر کنید اغراق می‌کنم ولی بگذارید برای این‌که تعجب‌تان کامل شود بگویم سهروردی تنها سی و سه چهار سال در این دنیا زندگی کرده است اما او توانست در این دوران کوتاه در زندگی‌اش نظام اندیشه‌ای منسجمی برای تفکر ایرانی طرح‌ریزی و نظریه‌بندی کند که همه جنبه‌های پیچیده هویت، اندیشه و علایق مردم این سرزمین را در خود جمع کرده بود. او تناقضات مهمی را که ایرانیان را دچار مشکل کرده بود و همیشه به شکلی آنان را به‌دنبال خود می‌کشید، حل کرد و به‌خصوص دو تناقض مهم در دستگاه فکری سهروردی حل شد، تناقض‌هایی که هم سویه‌ای هویتی و تاریخی داشتند و هم سویه‌ای فکری و حسی. سهروردی سی و چند ساله، قبل از این‌که به تیغ کینه عاملان خلیفه گرفتار و کشته شود، تضاد میان پیش و پس از اسلام و تضاد میان عشق و عقل (بخوانید فلسفه و عرفان!) را در درون و وجود ما ایرانیان به شکلی منسجم از میان برد و حکمت خسروانی او و نظام فکری فلسفی‌اش که به نام «اشراق» خوانده می‌شود، همزمان هم بر بنیاد آموزه‌های اسلامی استوار است، هم ستون‌هایی از تفکر، نشانه‌ها و اندیشه‌های ایران زرتشتی را با خود دارد و باز این‌که همچنان که فلسفی است، عرفانی هم هست و البته به خانقاه بازی و کلاهبرداری‌های شبه‌عرفانی هم در نمی‌غلتد. راستش را بخواهید حرف زدن درباره یک فیلسوف بزرگ مثل سهروردی جرأت و دانش زیادی می‌خواهد و من هم نمی‌خواهم در این باره زیاد کم‌دانشی خود را آشکار کنم ولی خواستم در پاسخ به کسانی که نمی‌دانند چرا باید سهروردی خواند؛ بگویم، خیلی‌ها معتقدند کاری که فردوسی برای زبان ما ایرانیان کرد، سهروردی برای اندیشه و تفکرمان کرد و ارزش کار این مرد بزرگ برای ایران و ایرانی به اندازه کاری است که فردوسی برای زبان و تاریخ ما کرده است. پس واقعا قبول دارید که بدون خواندن سهروردی و درک حرف‌هایش، ادراک ما از مفهومی به نام انسان ایرانی چقدر ناقص است؟
#آرش_شفاعی دبیر گروه فرهنگ و هنر روزنامه جام جم
امروز را در تقویم رسمی کشور به نام شیخ‌شهاب‌الدین سهروردی و بزرگداشت این فیلسوف بزرگ قرن ششم هجری نامگذاری کرده‌اند. بی‌تعارف احتمالا بسیاری از ما از سهروردی تنها چیزی که به‌خاطر می‌آوریم، نام خیابانی است در تهران و نه بیشتر. البته خیلی‌هایمان هم در برابر این سؤال که چرا ما هیچ چیزی از سهروردی نمی‌دانیم، با قیافه حق به‌جانب می‌گوییم آخر دانستن این‌که یک فیلسوف در حدود هزار سال قبل چه چیزی گفته یا نگفته چه دردی از ما دوا می‌کند؟ در برابر این پرسش دو پاسخ می‌شود داد یکی این‌که بگوییم بله نظرات فیلسوفی در قرن ششم هجری برای شما در قرن پانزدهم هجری؛ نه نان می‌شود و نه آب اما خیلی چیزهای دیگر هم هست که احتمالا من و شما حاضریم برایشان وقت و انرژی بگذاریم اما در نهایت آنها هم آب و نان نمی‌شود. ضمن این‌که اصلا مگر همه چیز باید نان و آب بشود که ارزش وقت گذاشتن، فهمیدن و دنبال کردن داشته باشد؟ آیا این‌که بدانیم که بوده‌ایم و چه فکر می‌کرده‌ایم، بدانیم ایرانی بودن چه معنایی دارد و فکر و ذهن ما به‌عنوان ساکنان این سرزمین چگونه شکل گرفته است، ارزش وقت گذاشتن دارد یا نه؟ آیا این‌که از بنیادهای تاریخ، تفکر و زندگی اجتماعی خود چیزی ندانیم باعث نخواهد شد دچار نوعی خودباختگی، رکود و بی‌رغبتی به آینده بشویم و به‌راحتی در برابر هر تندبادی، قد خم کنیم؟
حالا اصلا این حرف‌ها چه ربطی به سهروردی دارد؟ ربطش این است که بدون فهمیدن و خواندن سهروردی، درک و آگاهی ما از مفهومی به نام انسان ایرانی ناقص است. شاید فکر کنید اغراق می‌کنم ولی بگذارید برای این‌که تعجب‌تان کامل شود بگویم سهروردی تنها سی و سه چهار سال در این دنیا زندگی کرده است اما او توانست در این دوران کوتاه در زندگی‌اش نظام اندیشه‌ای منسجمی برای تفکر ایرانی طرح‌ریزی و نظریه‌بندی کند که همه جنبه‌های پیچیده هویت، اندیشه و علایق مردم این سرزمین را در خود جمع کرده بود. او تناقضات مهمی را که ایرانیان را دچار مشکل کرده بود و همیشه به شکلی آنان را به‌دنبال خود می‌کشید، حل کرد و به‌خصوص دو تناقض مهم در دستگاه فکری سهروردی حل شد، تناقض‌هایی که هم سویه‌ای هویتی و تاریخی داشتند و هم سویه‌ای فکری و حسی. سهروردی سی و چند ساله، قبل از این‌که به تیغ کینه عاملان خلیفه گرفتار و کشته شود، تضاد میان پیش و پس از اسلام و تضاد میان عشق و عقل (بخوانید فلسفه و عرفان!) را در درون و وجود ما ایرانیان به شکلی منسجم از میان برد و حکمت خسروانی او و نظام فکری فلسفی‌اش که به نام «اشراق» خوانده می‌شود، همزمان هم بر بنیاد آموزه‌های اسلامی استوار است، هم ستون‌هایی از تفکر، نشانه‌ها و اندیشه‌های ایران زرتشتی را با خود دارد و باز این‌که همچنان که فلسفی است، عرفانی هم هست و البته به خانقاه بازی و کلاهبرداری‌های شبه‌عرفانی هم در نمی‌غلتد. راستش را بخواهید حرف زدن درباره یک فیلسوف بزرگ مثل سهروردی جرأت و دانش زیادی می‌خواهد و من هم نمی‌خواهم در این باره زیاد کم‌دانشی خود را آشکار کنم ولی خواستم در پاسخ به کسانی که نمی‌دانند چرا باید سهروردی خواند؛ بگویم، خیلی‌ها معتقدند کاری که فردوسی برای زبان ما ایرانیان کرد، سهروردی برای اندیشه و تفکرمان کرد و ارزش کار این مرد بزرگ برای ایران و ایرانی به اندازه کاری است که فردوسی برای زبان و تاریخ ما کرده است. پس واقعا قبول دارید که بدون خواندن سهروردی و درک حرف‌هایش، ادراک ما از مفهومی به نام انسان ایرانی چقدر ناقص است؟
#آرش_شفاعی دبیر گروه فرهنگ و هنر روزنامه جام جم
Forwarded from ◾️کانال اخبار سپاه قدس
🔸️ بایدن: رهبر القاعده کشته شده است
🔸جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در سخنانی در کاخ سفید اعلام کرد:
🔹 ما موفق شدیم طی یک عملیات ویژه ایمن الظواهری، رهبر القاعده را در افغانستان ترور کنیم.
🔹 الظواهری باعث وارد آمدن تلفات به آمریکایی ها در حملات مختلف بود. نباید تردیدی داشت که هر کسی که تهدیدی علیه شهروندان آمریکایی باشد رهگیری و نابود خواهد شد.
📡 @quds_hajghasem
🔸جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در سخنانی در کاخ سفید اعلام کرد:
🔹 ما موفق شدیم طی یک عملیات ویژه ایمن الظواهری، رهبر القاعده را در افغانستان ترور کنیم.
🔹 الظواهری باعث وارد آمدن تلفات به آمریکایی ها در حملات مختلف بود. نباید تردیدی داشت که هر کسی که تهدیدی علیه شهروندان آمریکایی باشد رهگیری و نابود خواهد شد.
📡 @quds_hajghasem
Forwarded from عصر ایران
پدر آخر چرا دنیا به ما آسان نمی گیرد - رادیو عقیق
https://radio.aghigh.ir/13519/%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%A7-%D8%A2%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%85%DB%8C-%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D8%AF
https://radio.aghigh.ir/13519/%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%A7-%D8%A2%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%85%DB%8C-%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D8%AF
رادیو عقیق
پدر آخر چرا دنیا به ما آسان نمی گیرد
پدر آخر چرا دنیا به ما آسان نمی گیرد غروب غربت ماهم چرا پایان نمیگیردپدر حالا که تو در آسمان هستی بپرس از عرش که من از تشنگی مردم چرا باران نمیگیرد
نگاه شرمگینم تا به غوغای حرم افتاد
هوای مرگ چون رویای شیرین در سرم افتاد
به دریا می‌روم تا آب و آتش را به هم دوزم
ندارم تاب چون آتش به جان اصغرم افتاد
من آن شیرم که کفتاران فراری می‌شوند از من
بسا شمشیر از فریاد حیدر حیدرم افتاد
عفابم آنکه جولانگاه او کیوان و بهرام است
اگرچه بی شماران تیر در بال و پرم افتاد
دلم بی تاب و تیغم گرم و اشکم می‌چکد بر مشک
نگاه نیزه‌ها ناگاه در چشم ترم افتاد
به حسرت خیره می‌مانم به دست رفته از دستم
که جای بوسه‌ی حیدر چرا از پیکرم افتاد
هنوز از مال دنیا دست و دندانی برایم هست
اگرچه اف بر این دنیا که دست دیگرم افتاد
غم انگیزند باران‌ها و دریاهای بعد از من
که پیش چشم آب آن گونه بر ساحل سرم افتاد
اگر بودم که دنیا اینچنین گستاخ کی می‌شد؟
شنیدم بعد من چین بر جبین خواهرم افتاد
+++
قلم تا چند بیت از حضرت عباس با من گفت
به جای واژه خون تازه روی دفترم افتاد
#آرش_شفاعی
هوای مرگ چون رویای شیرین در سرم افتاد
به دریا می‌روم تا آب و آتش را به هم دوزم
ندارم تاب چون آتش به جان اصغرم افتاد
من آن شیرم که کفتاران فراری می‌شوند از من
بسا شمشیر از فریاد حیدر حیدرم افتاد
عفابم آنکه جولانگاه او کیوان و بهرام است
اگرچه بی شماران تیر در بال و پرم افتاد
دلم بی تاب و تیغم گرم و اشکم می‌چکد بر مشک
نگاه نیزه‌ها ناگاه در چشم ترم افتاد
به حسرت خیره می‌مانم به دست رفته از دستم
که جای بوسه‌ی حیدر چرا از پیکرم افتاد
هنوز از مال دنیا دست و دندانی برایم هست
اگرچه اف بر این دنیا که دست دیگرم افتاد
غم انگیزند باران‌ها و دریاهای بعد از من
که پیش چشم آب آن گونه بر ساحل سرم افتاد
اگر بودم که دنیا اینچنین گستاخ کی می‌شد؟
شنیدم بعد من چین بر جبین خواهرم افتاد
+++
قلم تا چند بیت از حضرت عباس با من گفت
به جای واژه خون تازه روی دفترم افتاد
#آرش_شفاعی
Forwarded from درودی سرودی بدرود
برسان باده
که غم روی نمود ای ساقی
این شبیخون بلا
باز چه بود ای ساقی
🌷
رفت و این آشیانه خالی ماند...
امیر هوشنگ ابتهاج
۶ اسفند ۱۳۰۶
۱۹ مرداد ۱۴۰۱
متخلص به سایه شاعر و پژوهشگر
که غم روی نمود ای ساقی
این شبیخون بلا
باز چه بود ای ساقی
🌷
رفت و این آشیانه خالی ماند...
امیر هوشنگ ابتهاج
۶ اسفند ۱۳۰۶
۱۹ مرداد ۱۴۰۱
متخلص به سایه شاعر و پژوهشگر
Forwarded from احسان‌نامه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹باید این فیلم کوتاه را بارها و بارها تماشا کرد. پاسخ استاد هوشنگ ابتهاج #سایه در مورد رضایت از زندگی @ehsanname
✔️در سالگرد ورود آزادگان به ایران مروری کردم بر فیلم‌های سینمای ایران با موضوع اسرای جنگ
https://www.jamejamdaily.ir/Newspaper/item/151407
https://www.jamejamdaily.ir/Newspaper/item/151407
www.jamejamdaily.ir
اسارت در غربت سینما
Forwarded from بهترین شعرایی که خوندم
#تنهایی
هر چه گشتیم در این شهر نبود اهل دلی
که بداند غم دلتنگی و تنهایی ما..
#معین_کرمانشاهی
@behtarinshear
از جمع همیشه می گریزم آنگاه
از دور به تنهایی خود می نگرم..
#آرش_شفاعی
@behtarinshear
هر وقت به هر کجا قدم بردارم
تنهایی من جلوتر از من آنجاست..
#علی_صفری
@behtarinshear
بعد تو تنها رفیق لحظه هایم بی کسی است
آه نه، گاهی به من سر می زند تنهایی ام..
#سجاد_صفری_اعظم
@behtarinshear
در من دو روح بی قرار انگار در جنگ اند
سخت است با تنهایی ات در یک بدن باشی..
#لیلا_عبدی
@behtarinshear
درد است و می دانم تحمل کردنش سخت است
باشد برو تنهایی ام را بر زمین بگذار..
#محمدتقی_عزیزیان
@behtarinshear
فصلِ تنهایی رسید؛ ای آسمان آماده باش
روضه سنگین است؛ اشکِ بی‌حسابی لازم‌است..
#حسین_دهلوی
@behtarinshear
باید که به فکر غصه ای نو باشی
تنهایی جان، سال جدید آمده است..
#سیده_تکتم_حسینی
@behtarinshear
تنهایی ام تمام جهانم بود در کنج این اتاق پر از خلوت
تنهایی عزیز تو هم رفتی؟ لطفاً ببند پشت سرت در را..
#سیده_تکتم_حسینی
@behtarinshear
تنهایی من شهر بزرگی است ولی
ظرفیت این شهر فقط یک نفر است..
#سید_محمد_مهدی_شفیعی
@behtarinshear
آدمی در هیچ عصری این قدر تنها نشد
زندگی در عصر ما «تمرین تنهایی» شده..
#اصغر_عظیمی_مهر
@behtarinshear
تا صبح منو خدا نشستیم و فقط
درباره ی تنهایی هم حرف زدیم..
#جلیل_صفربیگی
@behtarinshear
عشق هم باید از این خانه‌ی کوچک برود
در دلم جای کسی نیست به جز تنهایی..
#امیر_اکبرزاده
@behtarinshear
تنهایی من کاخ مخوفیست که شاید
با زلزله ی عشق تو گردد متلاشی..
#امیر_سهرابی
@behtarinshear
نگرفت کسی غیر تو تحویل مرا
تنهایی من نرو...دلم میگیرد..
#سیده_تکتم_حسینی
@behtarinshear
روی دیوار دلم سایه ای از قامت توست
مثل تنهایی من قد بلندی داری..
#سیده_تکتم_حسینی
@behtarinshear
دیر آمده ای رفیق! دیر آمده ای
تنهایی من سرش شلوغ است امشب..
#میلاد_عرفان_پور
@behtarinshear
دیگر پذیرفتم که تنهایی بدیهی ست
حتی اگر از آسمان آدم ببارد ..
#رویا_باقری
@behtarinshear
دور خودم دیوار تنهایی کشیدم
من خوب می فهمم غم پرگار ها را..
#ترانه_جامه_بزرگی
@behtarinshear
احتمالاً نسبتی نزدیک دارم با خدا
مردم اغلب وقت تنهایی صدايم ميكنند...
#اصغر_عظیمی_مهر
@behtarinshear
@behtarinshear
هر چه گشتیم در این شهر نبود اهل دلی
که بداند غم دلتنگی و تنهایی ما..
#معین_کرمانشاهی
@behtarinshear
از جمع همیشه می گریزم آنگاه
از دور به تنهایی خود می نگرم..
#آرش_شفاعی
@behtarinshear
هر وقت به هر کجا قدم بردارم
تنهایی من جلوتر از من آنجاست..
#علی_صفری
@behtarinshear
بعد تو تنها رفیق لحظه هایم بی کسی است
آه نه، گاهی به من سر می زند تنهایی ام..
#سجاد_صفری_اعظم
@behtarinshear
در من دو روح بی قرار انگار در جنگ اند
سخت است با تنهایی ات در یک بدن باشی..
#لیلا_عبدی
@behtarinshear
درد است و می دانم تحمل کردنش سخت است
باشد برو تنهایی ام را بر زمین بگذار..
#محمدتقی_عزیزیان
@behtarinshear
فصلِ تنهایی رسید؛ ای آسمان آماده باش
روضه سنگین است؛ اشکِ بی‌حسابی لازم‌است..
#حسین_دهلوی
@behtarinshear
باید که به فکر غصه ای نو باشی
تنهایی جان، سال جدید آمده است..
#سیده_تکتم_حسینی
@behtarinshear
تنهایی ام تمام جهانم بود در کنج این اتاق پر از خلوت
تنهایی عزیز تو هم رفتی؟ لطفاً ببند پشت سرت در را..
#سیده_تکتم_حسینی
@behtarinshear
تنهایی من شهر بزرگی است ولی
ظرفیت این شهر فقط یک نفر است..
#سید_محمد_مهدی_شفیعی
@behtarinshear
آدمی در هیچ عصری این قدر تنها نشد
زندگی در عصر ما «تمرین تنهایی» شده..
#اصغر_عظیمی_مهر
@behtarinshear
تا صبح منو خدا نشستیم و فقط
درباره ی تنهایی هم حرف زدیم..
#جلیل_صفربیگی
@behtarinshear
عشق هم باید از این خانه‌ی کوچک برود
در دلم جای کسی نیست به جز تنهایی..
#امیر_اکبرزاده
@behtarinshear
تنهایی من کاخ مخوفیست که شاید
با زلزله ی عشق تو گردد متلاشی..
#امیر_سهرابی
@behtarinshear
نگرفت کسی غیر تو تحویل مرا
تنهایی من نرو...دلم میگیرد..
#سیده_تکتم_حسینی
@behtarinshear
روی دیوار دلم سایه ای از قامت توست
مثل تنهایی من قد بلندی داری..
#سیده_تکتم_حسینی
@behtarinshear
دیر آمده ای رفیق! دیر آمده ای
تنهایی من سرش شلوغ است امشب..
#میلاد_عرفان_پور
@behtarinshear
دیگر پذیرفتم که تنهایی بدیهی ست
حتی اگر از آسمان آدم ببارد ..
#رویا_باقری
@behtarinshear
دور خودم دیوار تنهایی کشیدم
من خوب می فهمم غم پرگار ها را..
#ترانه_جامه_بزرگی
@behtarinshear
احتمالاً نسبتی نزدیک دارم با خدا
مردم اغلب وقت تنهایی صدايم ميكنند...
#اصغر_عظیمی_مهر
@behtarinshear
@behtarinshear
◀️رای مثبت دادگاه آلمان برای انتقال پیکر "سایه" به ایران
یلدا ابتهاج اعلام کرد:
🔹«دقایقی قبل با خرسندی آگاهی یافتیم که قاضی شعبه رسیدگی‌کننده دادگاه کلن رای خود را در زمینه انتقال پیکر پدرم، امیر هوشنگ ابتهاج به ایران برای خاکسپاری در آرامگاه ابدی‌اش، باغ محتشم رشت، صادر کرد».
یلدا ابتهاج اعلام کرد:
🔹«دقایقی قبل با خرسندی آگاهی یافتیم که قاضی شعبه رسیدگی‌کننده دادگاه کلن رای خود را در زمینه انتقال پیکر پدرم، امیر هوشنگ ابتهاج به ایران برای خاکسپاری در آرامگاه ابدی‌اش، باغ محتشم رشت، صادر کرد».
چگونه می‌توان از ادبیات پول درآورد؟
گزارشی درباره غفلت از ظرفیت‌های گردشگری ادبی در ایران
https://www.jamejamdaily.ir/Newspaper/item/152333
گزارشی درباره غفلت از ظرفیت‌های گردشگری ادبی در ایران
https://www.jamejamdaily.ir/Newspaper/item/152333
www.jamejamdaily.ir
گردشگری ادبی در ایران؛ شاید وقتی‌دیگر!