Telegram Web Link
ترجیح میدهم به جای ایسوزاکی از تانگه بنویسم...
در دهه شصت میلادی به دنبال این بود که یک سنت برای معماری کردن در ژاپن معاصر خلق کند...در بزنگاه تاریخ...او در کنار جوانانی چون ایسوزاکی روی زمینی ایستاده بود که چیزی از تحقیر و اشغال شدنش در جنگ جهانی دوم نمیگذشت. روی زمین و جغرافیایی نامهربان و ناپایدار...با این حال تن به نابینایی در قبال این وضعیت نداد و سنتی که به دنبال خلق آن بود را تماس مداوم با شرایطی که در آن نفس می‌کشید و آگاهی مثال زدنی اش از اکنون معماری زمانه بنا کرد...و حالا ایسوزاکی تنها یکی از کسانی است که از آن سنت برخواستند و خود را جایی بیرون از ژاپن ثبت و ضبط کردند. این سنت همچنان در حال زاد و ولد و پویاست و فوجیموتو و هیراتا و ایشگامی و دیگران دنباله های جوانی هستند که این حیات فکری را به پیش میبرند. امروز هر قطعه از تولید امر معمارانه در ژاپن گذشته ای دارد و آینده ای...و این نیروی مولد و معنا بخش سنت است.

@archresearchmethod
Forwarded from A1School
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
◾️ به مناسبت اعطای هفتمین جایزه ی پریتزکر به معماران ژاپنی
▪️متابولیسم | بخشی از نشست پروژه فکری چیست؟ | محمد یاسر موسی پور
▫️نهم اسفند ماه ۹۷ | قم، ایوان خانه مهر

📞 ۰۲۵٣٢٩٤٥٠٩٧
🌐 Eyvankhane.com
بدون تردید فهم کامل این سخنان در گرو شنیدن کلیت جلسه است با این حال میتواند درآمدی بر این موضوع ژاپن و تاریخ معماری باشد که با توجه به انتخاب ایسوزاکی در جایزه پریتزکر خالی از لطف نیست

@archresearchmethod
سالی پر از اتفاقهای خوب و کتابهای ناب برای شما آرزومندم🌹
اگر نقد و نظر و پیشنهادی برای سال جدید دارید میتوانید به این آدرس ارسال نمایید
@yasermousapour
فایلهای بالا، محصول گفتگویی با موضوعیت استقلال دیسیپلین معماری است که بهانه درج مقاله ای از رضا عسگری در این زمینه توسط پویان روحی پیشنهاد شد. این گفتگو در تاریخ ۲۳ فروردین امسال برگزار شده و ترتیب ایراد صحبت ها منطبق با ترتیب انتشار آنها در اینجا است.

محتوای این پنل را میتوان تمرینی برای گفتگو میان قرائت های متفاوت از معماری و یادآوری این تفاوتها دانست.

امیدوارم فارغ از وقت محدود این گفتگوها و هزاران حرفی که برای هر سه نفر ناگفته گذاشت بتواند بهانه های مفیدی برای فکر کردن دوباره و دوباره به مسئله های معماری در آینده باشد.

@archresearchmethod
.
‌من فکر میکنم که هادی میرمیران را باید روزی دوباره کشف کنیم و ببینیم که او کجای تاریخ ما ایستاده بود...
میرمیران یک روح مولفانه داشت...
او توانست در میانه انفعال و لکنت های پساجنگ، اراده معمارانه را به کنش معماری کردن برگرداند...او بجای روال های مسلط شرکتی که از دفترچه های قطور مطالعاتی معماری میساختند، ایگوی معمارانه ای تاسیس کرد که برای نسل دانشجویانی مثل من در آن سالها اغوا کننده و وجدآور بود...درست زمانی که ما از نمودار حرکت خورشید و باد در سایت پروژه میکشیدیم شنیدن آنچه هادی میرمیران میگفت شبیه یک انقلاب بود...
روح مولفانه او پیش از هر چیز خود پروژه را ابداع میکرد...اینکه اساسا مسئله چیست و به دنبال چه چیز باید گشت را یک دور پاک میکرد و دوباره مینوشت...پروژه را نه از برنامه شروع میکرد و نه از سایت و نه از اقلیم... وقتی میخواست کتابخانه ملی ایران را طراحی کند نه از اراضی عباس آباد شروع کرده بود و نه از روابط فضایی یک کتابخانه ایدئال...به میانجی یک کنش فکری، فعالانه تصمیم میگرفت از یک بیت شعر از ناصرخسرو یک کتابخانه بیرون بکشد...گاهی که سراغ بستر میرفت بستر را نیز ابداع میکرد...عاملانه در بستر رفسنجان مینگریست و یک یخچال طبیعی را انتخاب و پروژه میکرد و برنامه را از پس آن حرکت میداد...
او تاریخ معماری ایران را هم از نو برای خودش ابداع کرد...کتابهای پوپ و گدار را خواند و بست و سپس با صدای بلند گفت که سیر تحول معماری در سرزمین ایران را سیر کاستن از ماده و افزودن به فضا میداند...تخت جمشیدی که او از آن حرف میزد تخت جمشید دیگری بود...هشت بهشت، هشت بهشت خود خود او بود...بنایی که میگفت ماده در آن چنان حداقل شده است که اگر یک آجر از آن کم بکنیم فرو میریزد... برای تاریخ آلترناتیو قائل بود...میگفت ما اگر تداوم تاریخ خود بودیم مبدعان معماری مدرن میبودیم...آخرین تصاویر از او روی تخت بیمارستان بود...جایی که به دوبین نگاه میکرد و با صدای لرزان میگفت...ما در تمام طول تاریخ معماری سهم داشته ایم و امروز چرا نباید باشیم...و کمی بعد او و ایگوی جاه طلبی که داشت خاموش شد اما رد زمانه او بر فضای معماری ایران ماند

امروز بعد از سالها با محتوای برخی از آن حرفها کمتر همدلی دارم اما فکر میکنم که بیش از اینها باید او و میراث او را کاوید
#محمدیاسر_موسی_پور
@archresearchmethod
#روز_معمار
#میرمیران
👍1
Forwarded from حمید ناصرنصیر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
لااقل از دهه هفتاد تا امروز پرسش "معماری برای معماری" و یا "معماری برای جامعه" پرسش پر تکرار و دشواری بوده است. به مناسبت برنامه مثلث پنج که در خانه هنرمندان ایران برگزار شد و به ماموریت معماری میپرداخت، تلاش کردم ضمن مرور مختصری از تاریخچه ماجرا، تقریر دیگری از نسبت میان این دو قطب ارائه کنم که در آن این دو نگاه متضاد، به شکلی دیالکتیکی و در هم تنیده یکدیگر را تقویت میکنند.
این گفتار در قالب یک مقاله نیز بزودی منتشر خواهد شد.
@archresearchmethod
.
این خانه کوچک از کازویو سجیما و کتابخانه سیاتل از کولهاس در یک زمان یعنی حوالی سال دوهزار در حال طراحی شدن بوده اند. یکی در ژاپن و دیگری در آمریکا. در هر دو اثر، دومینوی لوکوربوزیه از طریق لغزش اسلب هایش روی یکدیگر از کارکردگرایی اخلاقی عبور کرده است و نظم خردگرا و سخت گیرانه مدرن از نفس افتاده است.
ستون های دومینو هم از این گفتگوی انتقادی بیرون نمانده اند. کولهاس با هول دادن بخشی از سازه به لفاف دور بنا فضاهای یکپارچه داخلی را همچون زمین های بازی آزاد کرده است و سجیما از قضا به میانجی چند دیوار برشی یه جای ستون ها، لفاف را آزاد کرده تا در ادامه پروژه تاریخی بسیاری از معماران ژاپنی درون را بدون ذره ای لکنت به بیرون پرتاب کند و سبک شدن به افراط برسد.
سجیما در قالب گروه سانا در سال دوهزار و هفت با همین اسلب های لغزان موزه جدید هنر در نیویورک را طراحی کرده که قراراست کولهاس بزودی بنای تازه ای را در کنار آن الحاق کند.
#معماری_ژاپنی
#سجیما
#یاسر_موسی_پور
@archresearchmethod
2025/07/09 18:50:00
Back to Top
HTML Embed Code: