Telegram Web Link
🥀🖤☔️🌧

بگذار هر چه نمی‌خواهند
بگوییم
بگذار هر چه نمی‌خواهیم
بگویند

باران که بیاید
از دست چترها
کاری برنمی‌آید

ما اتفاقی هستیم
که افتاده ایم.
 
#نصرت_رحمانی

#شعر

@atefane_gi
🍂🍂🍁


حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت

افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت

زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت

می‌خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت

آسوده بر کنار چو پرگار می‌شدم
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت

آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت
کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت

خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت

می خور که هر که آخر کار جهان بدید
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت

بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند
کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت

#حافظ چو آب لطف ز نظم تو می‌چکد
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت

#شعر

@atefane_gi
Forwarded from Gooshe
مغول‌ها بعد از اینکه از تخریب و کشتار وسیع دست برداشتند، زبان فارسی آموختند و به فرهنگ، معماری و اقتصاد پرداختند. اما به قانون خودشان در سرزمین بیگانه نیاز داشتند. قانون چنگیزخان قانون غارت بود. دو فرزندش اوگتای و جغتای برایش «یاسا» را نوشتند؛ اصل یاسا بر این بود که چگونه، از چه کسانی و چرا غارت کنیم. اما اجرای این قانون در ایران باید شکل دینی به خود می‌گرفت. یکی از مغول‌ها که مسلمان شده بود و نام خود را سلطان‌محمد خدابنده گذاشته بود، فقیهان و عالمان دینی را جمع کرد و وادارشان کرد، بر تن قانون چنگیزخان، جامه فقهی و شرعی بپوشانند.
یکی از بندهای یاسا بعد از فقهی شدن، این بود که اگر کسی یک مغول را بکشد، مجازات‌اش بی‌درنگ اعدام است. مغول جنایت می‌کرد و زور می‌گفت اما اگر کسی در دفاع، او را می‌کشت، اعدام می‌شد. اگر هم یک چینی کشته می‌شد، خون‌بهاش یک الاغ بود. اعتراف با شکنجه کاملا آزاد بود و قصاص به رسمیت شناخته نمی‌شد. در یاسا هیچ تناسبی بین جرم و مجازات نبود و اعدام طبق فقه، معمولی‌ترین مجازات برای کم‌‌اهمیت‌ترین جرم‌‌ بود. 
برداشتی از سخنرانی دکتر عبدالحسین ساسان و یادداشت «مغولیت مدرن» دکتر محسن رنانی.
@gooshe
🥀🖤

«جنازه‌ام زیر چکمه‌های شما نمی‌ماند
برمی‌خیزد
ستاره‌ای می‌شوم
خورشید، ماه
با باران می‌بارم و
جهان از گل‌های کوچکم سرشار می‌شود.»

#ناظم_حکمت

@atefane_gi
Forwarded from پرسفونه (Persephone)
#یونگ روزی به‌شوخی می‌گفت:
در خیابان می‌توان با آدم‌هایی در همه‌ی مراحل تکامل رو به رو شد؛
آدم‌های نئاندرتال، آدم‌های قرون وسطایی، آدم‌های مدرن، خلاصه آدم‌هایی در هر سطح ممکن و قابل تصور از رشد آگاهی. این‌که کسی در قرن بیستم زندگی کند، باعث نمی‌شود رشد آگاهی او به‌طور خودبه‌خود به سطح یک فرد متجدد ارتقا یابد‌.


#کتاب‌خانه
#نقشه‌ی_روح
#موری_اشتاین

🍀 @perseph0neh
Forwarded from بهرام بیضائی
و چون به رفتن از رنجِ این جهان برهیم، شادی چرا نکُنیم؟
آری_ مرا چون برَوَم، جشنی سازید
که به گوشم خوش‌تر، چغانهٔ گوسان،
از جهانی مویان!

#بهرام_بیضایی
@bahram_beyzaee
🍃🍃

انجمن فرهنگی ایران‌دوستان کرواسی با همکاری وزارت فرهنگ جمهوری کرواسی برگزار می‌کند:

ادبیات معاصر ایران – داستان کوتاه

با شرکت سه نویسنده:

:: فریبا وفی
:: فرخ‌لقا نوایی بروجنی
:: نسرین اسدی

شانزدهم دسامبر ۲۰۲۲
زاگرب، کرواسی

#رویداد
@atefane_gi
🌨🌨❄️

و مثلاً دردی نداری
روز مثلاً آفتابیست.
تو مثلاً شادمانی
در گذری،
مثلاً نمی‌بینندت.
همه مثلاً خوشحال.
همه مثلاً آسوده.
همه مثلاً خشنود.
و تو هم مثلاً خوشحال.
زندگی ادامه دارد،
مثلاً در صلح.
پرنده‌‌ها مثلاً آزاد.
آینده مثلاً روشن،
بسان کف دست.

وجدان مثلاً پاک.
و برای خورشید هم همه‌چیز مثلاً روشن.
آه ای دل، آوازی بخوان، مثلاً.
همه مثلاً به فکر همه.
هر کسی دوست، مثلاً.
همه مثلاً به فکر تو
و به فکر جهان.
و روز مثلاً می‌‌گذرد.
و تو مثلاً می‌‌خندی!
و دردی نداری،
مثلاً.

 
🖋 ِنِس_کیشویچ

📝 #ابتهاج_نوایی

📔 سپیده که سر زد

#شعر

@atefane_gi
Forwarded from Samaak Audio Mag (Farshīd Sādātsharīfī)
https://www.tg-me.com/Samaak_AM/691

📌تو این را دروغ و فسانه مدان...

بررسی چهره‌ی ضحاک در ادب کهن پارسی
با نگاه ویژه به شاهنامه (به دعوت آکادمی تفکر تورنتو)



⭕️دومین اپیزود از فصل سوم پادکست مجله‌ی شنیداری سماک به میزبانیِ فرشید سادات‌شریفی

📎 دو پادکست دیگر ما در مورد فردوسی و شاهنامه
https://www.tg-me.com/Samaak_AM/513
https://www.tg-me.com/Samaak_AM/516

🎵موسیقی‌ها:
https://www.tg-me.com/Archive_Enghelab/614
https://www.tg-me.com/Archive_Enghelab/108
https://www.youtube.com/watch?v=tJ8yG4Ukc8s

پرسش‌ها و نکات پایانی: استاد کریم زیّانی؛ خانم فروغ ولی‌پور و دکتر حسن شهپری

📍زمان نشر: ۲۹ژانویه۲۰۲۳/ ۹بهمن۱۴۰۱

🖤به یاد استاد تازه‌درگذشته دکتر ابوالفضل خطیبی و در سوگ محمد حسینی یکی از مظلوم‌ترین جوانانِ قربانیِ ضحاکِ زمانه🖤
———
منابع بیشتر:
https://www.tg-me.com/Samaak_AM
https://www.tg-me.com/Samaak_MTL
———
با حسن ختامی از جنس کلام #فریدون_مشیری
https://soundcloud.com/samaak_inc/ferdowsi-moshiri-p2-gaam-e-nokhostin
🌨❄️

سرزمین بی‌گناهم🖤

«من زخمی قبل از مُردن
من ساکت قبل از فریاد
داد از دل من
داد
ای
داد...»

@atefane_gi
🍃🍃🍃🍃


به سرانجام رسید. پس از چند سال، با گذر از دوران کرونا و روزهایِ دشوار.

#تصویر_یک_دریچه_روشن ارج‌نامهٔ زنی است که زمانه‌اش بازنشناخته هنوز، چنانکه در خورِ یگانگیِ اوست.
#میمنت_ذوالقدر همسرِ استاد #جمال_میرصادقی از چهره‌های شاخص ادبی روزگار ماست که خود را در پستویِ فروتنی از چشم و نظر دوستداران زبان و ادبیات و فرهنگ ایران پنهان نگاه داشته است.

این ارج‌نامه شامل دو دسته نوشته است: اول نوشته‌هایی که نویسندگان اختصاصاً برای این مجموعه نوشته‌اند و دوم نوشته‌هایی که پیشتر در نشریات منتشر شده بودند و ما پس از شناسایی، با نویسندگان آنها تماس و اجازهٔ بازنشرشان را گرفتیم. این آثار که عمدتاً در نقد و بررسی اشعار میمنت‌اند، توسط خود نویسندگان تکمیل یا حکّ و اصلاح شده و در اختیار ما قرار گرفته‌اند.
این مجموعه گردآوری نمی‌شد، اگر از رهنمودها و همراهی‌های استاد #محمد_رضا_شفیعی_کدکنی بهره نمی‌یافتیم و همچنین از راهنمایی‌ها و گوشزدهای آقای #کامیار_عابدی برخوردار نمی‌شدیم.

#ارج_نامه

@atefane_gi
🍃🍃🍃🍃

آغاز که کردیم، ما بودیم و دلهرهٔ بوبردنش از قدردانیِ ما؛ او آنقدر فروتن و انسان‌مدار است که مدام می‌گوید: «شما بزرگش می‌کنین. من که کاری نکردم!» اما چند نفر هستند که بدانند او چه کرده و این مرزوبوم و فرهنگ تا چه اندازه وامدارِ اوست.
سراغِ هرکس می‌رفتیم با جان‌ می‌پذیرفت. کسی را نمی‌شناسم که او را بشناسد و از بُنِ جان دوستش نداشته باشد.
ارج‌نامه‌اش را که با وساطت دکتر #شفیعی_کدکنی به ایشان پیشکش کردیم به عصایشان تکیه کردند و گفتند: «این دیگه چیه؟» بله مادربزرگ. این ارج‌نامه تصویر دریچه‌ای روشن از آفتابِ وجودِ شماست.
شمایید که از ما آدم‌های دیگری ساختید، ما دوستان و فرزندان و نوه‌هایتان.

سپاسگزارم از مریم میرشمسی نازنین که اگر نمی‌یافتیمَش، ارج‌نامه‌ای در کار نبود.
از فرخ‌‌لقا نوایی بروجنی که همراهی بی‌بدیل است.
از مهندس محمدصنعتکار که فروتن است و همواره در مُحاق، اما پرتوهایِ جانش بر این ارج‌نامه تابید.
از نیما ظاهری و علی اصغر تکلو و نسرین اسدی یارانِ همیشه و هنوز.

#ارج_نامه

@atefane_gi
Forwarded from پرسفونه (Persephone)
صادق هدایت صد و بیست ساله شد.

«شرح حال من هیچ نکته‌ی برجسته‌ای در بر ندارد نه پیش‌آمد قابل توجهی در آن رخ داده نه عنوانی داشته‌ام نه دیپلم مهمی در دست دارم و نه در مدرسه شاگرد درخشانی بوده‌ام بلکه بر عکس همیشه با عدم موفقیت روبه‌رو شده‌ام. در اداراتی که کار کرده‌ام همیشه عضو مبهم و گمنامی بوده‌ام و رؤسایم از من دل خونی داشته‌اند به‌طوری‌که هر وقت استعفا داده‌ام با شادی هذیان‌آوری پذیرفته شده‌است. روی‌هم‌رفته موجود وازده‌ی بی‌مصرف قضاوت محیط درباره‌ی من می‌باشد و شاید هم حقیقت در همین باشد.»

#بزرگانه
#هنرمندانه
#صادق_هدایت

▫️ تصویر دست‌خط صادق هدایت در تاریخ آذر ۱۳۲۴ خورشیدی

🍀@perseph0neh
Channel name was changed to «عاطفانگی»
2025/10/26 04:19:33
Back to Top
HTML Embed Code: