.
آیا ڪسی
میتوانست بفهمد
ڪه دوست داشتن او
چه لذتی دارد و
آدم را به چه ابديتی
نزديڪ میڪند ؟
آدم پُر میشود ،
جوری ڪه نخواهد دلش
برای آدمِ ديڪَری بلرزد...!!
#عباس_معروفی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
آیا ڪسی
میتوانست بفهمد
ڪه دوست داشتن او
چه لذتی دارد و
آدم را به چه ابديتی
نزديڪ میڪند ؟
آدم پُر میشود ،
جوری ڪه نخواهد دلش
برای آدمِ ديڪَری بلرزد...!!
#عباس_معروفی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
دلتنڪَت ڪه میشوم
به سراغ شعر میروم
تنها جایی ڪه
بیدغدغه میتوانم بڪَویم
دوستت دارم و ببوسمت
و هیچ ڪس نداند ڪه تو
منظور عاشقانههای منی .
ای منظور تمام عاشقانههای من !
بیدلیل ،، بیاجازه ،،
بیدغدغه ،، دوستت دارم ...!!
#امیر_نقدی_لنگرودی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
دلتنڪَت ڪه میشوم
به سراغ شعر میروم
تنها جایی ڪه
بیدغدغه میتوانم بڪَویم
دوستت دارم و ببوسمت
و هیچ ڪس نداند ڪه تو
منظور عاشقانههای منی .
ای منظور تمام عاشقانههای من !
بیدلیل ،، بیاجازه ،،
بیدغدغه ،، دوستت دارم ...!!
#امیر_نقدی_لنگرودی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
شب ِغم، دیده بستم، تا نبینم بیتو عالم را
چهباشد ڪَر ڪَشایم چشمو اینشب را سحربینم؟
#هلالی_جغتایی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
شب ِغم، دیده بستم، تا نبینم بیتو عالم را
چهباشد ڪَر ڪَشایم چشمو اینشب را سحربینم؟
#هلالی_جغتایی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
و صبح ها
وقتی شبنم بوسههایم را
بر غنچهے نشڪـفتهے لبهایت می بارم
طلوع ؏شـق با لبخندهایت
به وقت چشم ڪَشودن ات آغاز میشود ...
#محمدطه_آ
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
و صبح ها
وقتی شبنم بوسههایم را
بر غنچهے نشڪـفتهے لبهایت می بارم
طلوع ؏شـق با لبخندهایت
به وقت چشم ڪَشودن ات آغاز میشود ...
#محمدطه_آ
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
زیبایی ؏شق به پاڪی آنست
دل ڪه ڪاروانسرا نیست
تا هر بی سروپایی برسد
خستڪَی از تن بڪند
لبی از خواستنت تَر ڪند و
بعد رود سوی دڪَر.....!!
#اڪــرمـ_نورانی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
زیبایی ؏شق به پاڪی آنست
دل ڪه ڪاروانسرا نیست
تا هر بی سروپایی برسد
خستڪَی از تن بڪند
لبی از خواستنت تَر ڪند و
بعد رود سوی دڪَر.....!!
#اڪــرمـ_نورانی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
چقدر خوب است ڪـه
نمیتوانی خاطراتت را با خود ببرے
من با خاطراتت هم زندڪَی میڪنم
حتی اڪَر نباشی...
نمیڪَویم به نبودنت راضیام ، اما
بودنی ڪه بوے رفتن میدهد نباشد بهتر است...
من به خاطراتت هم قانعام....!!
#آصف_نویس
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
چقدر خوب است ڪـه
نمیتوانی خاطراتت را با خود ببرے
من با خاطراتت هم زندڪَی میڪنم
حتی اڪَر نباشی...
نمیڪَویم به نبودنت راضیام ، اما
بودنی ڪه بوے رفتن میدهد نباشد بهتر است...
من به خاطراتت هم قانعام....!!
#آصف_نویس
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
میپرستم چون تو را و دوست میداری مرا
عهد ڪن تا دیڪَر از هجران نیازاری مرا
ڪاشڪی بر سینه ی تو سرڪَذارم تا دلت
ڪَویدم با هر تپیدن ، دوست میداری مرا
ایڪه از لیلی فزون دانم تو را درعاشقی
ڪمتر از مجنون درین وادی نپنداری مرا
ما طریق عشق را بایدڪه با هم طی ڪنیم
چون رفیق نیمه ره ، در راه نڪَذاری مرا
#محمد_قهرمان
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
میپرستم چون تو را و دوست میداری مرا
عهد ڪن تا دیڪَر از هجران نیازاری مرا
ڪاشڪی بر سینه ی تو سرڪَذارم تا دلت
ڪَویدم با هر تپیدن ، دوست میداری مرا
ایڪه از لیلی فزون دانم تو را درعاشقی
ڪمتر از مجنون درین وادی نپنداری مرا
ما طریق عشق را بایدڪه با هم طی ڪنیم
چون رفیق نیمه ره ، در راه نڪَذاری مرا
#محمد_قهرمان
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
تمام زندڪَانی را به پای عشق تو ریزم
توانم نیست ازعشق تو یڪ لحظه بپرهیزم
مرا هرڪَز مترسان از نڪَاه و چشم زیبایت
من آن شیرم ڪه با آهوی چشمانت ڪَلاویزم
چنان من عاشقت هستم، چنانت دوست میدارم
به عشقت تن به تن با صد رقیب خود درآویزم
اڪَر در قلب تو جایی نباشد از برای من
برایم بسڪه چون اشڪی، زچشمانتو سرریزم
#منصوره_واعظی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
تمام زندڪَانی را به پای عشق تو ریزم
توانم نیست ازعشق تو یڪ لحظه بپرهیزم
مرا هرڪَز مترسان از نڪَاه و چشم زیبایت
من آن شیرم ڪه با آهوی چشمانت ڪَلاویزم
چنان من عاشقت هستم، چنانت دوست میدارم
به عشقت تن به تن با صد رقیب خود درآویزم
اڪَر در قلب تو جایی نباشد از برای من
برایم بسڪه چون اشڪی، زچشمانتو سرریزم
#منصوره_واعظی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
ڪنارم بمان
تا ماه برڪَردد
به ڪوچههای ِ
ڪاهڪَلیِ بیمهتاب ،
به شبهای ِ
بغض ڪَرفتهی پنجره ،
به آغوش تبدار شمعدانی ...
ڪنارم بمان ؛
تا ببینی چڪَونه جهان را
از یڪ عاشقانهی ناآرام
لبریز میڪنم ...!!
#آذینقانع
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
ڪنارم بمان
تا ماه برڪَردد
به ڪوچههای ِ
ڪاهڪَلیِ بیمهتاب ،
به شبهای ِ
بغض ڪَرفتهی پنجره ،
به آغوش تبدار شمعدانی ...
ڪنارم بمان ؛
تا ببینی چڪَونه جهان را
از یڪ عاشقانهی ناآرام
لبریز میڪنم ...!!
#آذینقانع
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
شب میرسد
تو نیز میرسی تا ڪَمان ڪنم
مثل نسیم ڪه دلتنڪَ غنچههاست
چون اطلسی ڪه دلش
با شڪوفههاست
یا مثلِ حوض ڪه بی تاب ماه تاب
تو نیز دلت سخت تنڪَ ماست
شب میرسد
تو نیز میرسی،
جان به لب شوم با این خیال
یا این محال
ڪه دلت سخت تنڪَ ماست...!!
#حامد_نیازی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
شب میرسد
تو نیز میرسی تا ڪَمان ڪنم
مثل نسیم ڪه دلتنڪَ غنچههاست
چون اطلسی ڪه دلش
با شڪوفههاست
یا مثلِ حوض ڪه بی تاب ماه تاب
تو نیز دلت سخت تنڪَ ماست
شب میرسد
تو نیز میرسی،
جان به لب شوم با این خیال
یا این محال
ڪه دلت سخت تنڪَ ماست...!!
#حامد_نیازی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
طلو؏ ڪن و
نفس بڪش
و بڪَذار یاسهاے دلم به
امید سلام دوباره تو
بیدار شوند و به ؏شـق دیدن
دوباره ات عطر افشانی ڪنند....!!
#شاهرخ_صفرنژاد
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
طلو؏ ڪن و
نفس بڪش
و بڪَذار یاسهاے دلم به
امید سلام دوباره تو
بیدار شوند و به ؏شـق دیدن
دوباره ات عطر افشانی ڪنند....!!
#شاهرخ_صفرنژاد
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
لبخند ڪه میزنی
لبانت میدرخشند
سڪـوت ڪـه میڪنی
لبانت بوسیدنیتر میشوند
چشمانم را میبندم تا ڪَـناه نڪنم
اما وارد خیالت ڪه میشوم
دیڪَـر ڪار از ڪار ڪَذشته است....!!
#آصف_نویس
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
لبخند ڪه میزنی
لبانت میدرخشند
سڪـوت ڪـه میڪنی
لبانت بوسیدنیتر میشوند
چشمانم را میبندم تا ڪَـناه نڪنم
اما وارد خیالت ڪه میشوم
دیڪَـر ڪار از ڪار ڪَذشته است....!!
#آصف_نویس
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
دلــم چقـــدر
خوش احوال از انتخاب شماست
اسیر بوسه ز لبهای چون شراب شماست
تمام شهــر من از دم مبلغ دیـن اند
به جز منی ڪه خدایم
دو چشم ناب شماست....!!
#مهدی_دهداری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
دلــم چقـــدر
خوش احوال از انتخاب شماست
اسیر بوسه ز لبهای چون شراب شماست
تمام شهــر من از دم مبلغ دیـن اند
به جز منی ڪه خدایم
دو چشم ناب شماست....!!
#مهدی_دهداری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
سفر ڪردم، به هر شهرے دویدم
چو شهر عشق، من شهرے ندیدم
ندانستم ز اول قدر آن شهر
ز نادانی بسی غربت ڪشیدم
به غیر عشق آواز دهل بود
هر آوازے ڪه در عالم شنیدم
از آن بانڪَ دهل از عالم ڪل
بدین دنیاے فانی اوفتیدم
ندا آمد زعشق اے جان سفرڪن
ڪه من محنت سرایی آفریدم...!!
#حضرت_مولانا
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
سفر ڪردم، به هر شهرے دویدم
چو شهر عشق، من شهرے ندیدم
ندانستم ز اول قدر آن شهر
ز نادانی بسی غربت ڪشیدم
به غیر عشق آواز دهل بود
هر آوازے ڪه در عالم شنیدم
از آن بانڪَ دهل از عالم ڪل
بدین دنیاے فانی اوفتیدم
ندا آمد زعشق اے جان سفرڪن
ڪه من محنت سرایی آفریدم...!!
#حضرت_مولانا
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
میسرایم تو و چشمان تو را
نه سپیدی...
نه غزل...
تویی آن شعر دل انڪَیز و بلند
ڪه پر از مثنوی بارانی...
منم آن شاعر بیدل
ڪه فقط...
برق چشمان تو را میبیند ،
سبڪ من عاشقی و
قافیه ام دلتنڪَیست...
منم آن مست و پریشان نڪَاهت
ڪه دلم...
تو و احساس تو را می خواهد...!!
#فروغ_فرخزاد
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
میسرایم تو و چشمان تو را
نه سپیدی...
نه غزل...
تویی آن شعر دل انڪَیز و بلند
ڪه پر از مثنوی بارانی...
منم آن شاعر بیدل
ڪه فقط...
برق چشمان تو را میبیند ،
سبڪ من عاشقی و
قافیه ام دلتنڪَیست...
منم آن مست و پریشان نڪَاهت
ڪه دلم...
تو و احساس تو را می خواهد...!!
#فروغ_فرخزاد
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
وقتی ڪه
میخواهم بیخیال نبودنت شوم
دوباره شب میآید
با سڪوت و رویا پردازیهایش
و عطر یادت در تمام
ڪوچهپسڪوچههای قلبم، میپیچد
و مرا هوایی خواستنت میڪند ،
خودت بڪَو چڪَونه
سر قرار عاشقانه خیالت ڪشیده نشوم؟
#باران_مقدم
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
وقتی ڪه
میخواهم بیخیال نبودنت شوم
دوباره شب میآید
با سڪوت و رویا پردازیهایش
و عطر یادت در تمام
ڪوچهپسڪوچههای قلبم، میپیچد
و مرا هوایی خواستنت میڪند ،
خودت بڪَو چڪَونه
سر قرار عاشقانه خیالت ڪشیده نشوم؟
#باران_مقدم
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
هر صبح دمیده میشوے در شـ؏ـرهایم.
و من یڪـ به یڪـ پلڪـ واژهها را
میڪَشایم ، براے توصیف چشمانت...
#الهام_شیرازی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
هر صبح دمیده میشوے در شـ؏ـرهایم.
و من یڪـ به یڪـ پلڪـ واژهها را
میڪَشایم ، براے توصیف چشمانت...
#الهام_شیرازی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─