.

هواے خرداد
جان میدهد به آغوشت
ڪـوچ ڪنم و غوطه ورشوم
در‌ بندرِ چشمانت.....
تو‌‌ ناخداے ڪـشتی رویاے منی
و من در‌ دریاے نیلڪَـون
چشمانت سڪانِ آرزوهایم را به تو
می سپارم......!!

#شهاب_شهابی
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
چه ڪَویمت....؟
ڪه تو خود با خبر ز حال منی
چو‌ جان ‌نهان شده در جسمِ پِر ملال منی
چنین ڪه می‌ڪَذری تلخ بر من، از سر قهر
ڪَمان برم ڪه غم‌انڪَیز ماه و سال منی
خموش و ڪَوشه نشینم ، مڪَر نڪَاه توام
لطیف و دور ڪَریزی، مڪَـر خیال منی....!!  

 #سیمین_بهبهانی
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

چشم از او، جلوه از او، ما چه حریفیم اے دل.....؟!

#شهریار

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
بدان قدر مرا ؛
مانند من پیدا نخواهد شد..
ڪه هرڪس با تو باشد، غیر من،
دیوانه خواهد شد..
اڪَر امروز بغضم را
بِراند شانه‌های تو،
ڪسی غیر از تو فردا ڪَریه‌ام را
شانه خواهد شد..
شبی از چِڪ چِڪ باران
به ڪَوشِ ڪاسه فهمیدم،
ڪه این سقفِ ترڪ خورده
وَبالِ خانه خواهد شد..
غرورم راشڪستی راحت و
هرڪَز نفهمیدی
ڪه بُرجی خسته با
پس‌لرزه‌ای ویرانه‌خواهد شد..
نَفَهمیدی ڪه وقتی عِشق باشد
ڪرمِ خاڪی هَم
اڪَر پیله بِبافَد دور خود
پروانه خواهد شُد..
تو را من زنده خواهم داشت
زیرا عشقِ من روزی
برای نسل‌های
بعدِ ما افسانه خواهد شد ....!!

#حسین_زحمتکش

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
بڪَذار بڪَذرم
ڪه مجال نفس نبود
فرقی ميان خانه‌ی تو
با قفس نبود..
راهي به غير ڪوچ پرستو
نمانده است
عشقت دروغ بود و
به غير از هوس نبود..
ڪَفتی ڪه باغ سبز دلم
سهم تو ولی
جزآفتاب داغِ ڪويرِ طبس نبود..
بڪَذار بڪَذرم ڪه
در اين شهر لعنتى
دل را بها به قدر ڪمى
خار و خس نبود..
من پای قلب سنڪَ تو
می‌سوختم ولی
وقتی هوای قلب تو اينقدر
پس نبود..
دادم با باد
عمر و جوانى خويش را
تاوان اشتباه من اين بود ،
بس نبود ..؟؟

#کمال_جعفری

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

‌.
من عاقبت
از اينجا خواهم رفت
پروانه‌ای ڪه با شب می‌رفت
اين فال را برای دلم ديد
ديری است
مثل ستاره‌ها چمدانم را
از شوق ماهيان و تنهايی خودم
پر ڪرده‌ام ...!!

#شفیعی_ڪدڪنی

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

ڪمی عمیق‌تر
نڪَـاهم ڪن
مثل آفتاب زل بزن توی
چشم‌هایم و قشنڪَـ ترین
اتفاق صبح‌هایم باش....!!

#فرشته_رضایی
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

چشمانت
آتشی سوزان است
من هم چون ابراهیمی تنها
برق نڪَاهت به آتش میڪشد وجودم را
و ڪَلستان میشود دنیا برایم
از شوق دیدارت...!!

#فاطمه_عارف‌نسب
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

به مڪتب خانه ی ناز نڪَاهت
شدم شاڪَرد و افتادم به راهت
مرا چشم تو علم ؏شـق آموخت
وڪَرنه من ڪجا و روی ماهت...!!

#دهستانی
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

از زندڪَانی‌ام ڪَـله دارد جوانی‌‌‌ام
شرمنده‌ے جوانی از این زندڪَانی‌ام....!!

#شهریار
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
یڪ دل دیوانه‌ی دیوانه دارم، میخری؟
حال‌ و روزی خوشتر از پروانه دارم، میخری؟

با خمار چشمهایم مست مستت میڪنم
در نڪَاهم صد خم و پیمانه دارم، میخری؟

باغ و ویلایی ندارم در خورت باشد ولی
ڪَوشه‌ای در ڪنج قلبم خانه دارم، میخری؟

وقت دلتنڪَی شریڪ غصه‌هایت میشوم
هِق هِقَت ڪو؟ شانه دارم،شانه دارم، میخری؟

تو حسادت ڪن به هرڪه نام من را میبرد
من برایت غیرتی مردانه دارم، میخری ؟

ڪَفته بودم شاعرم با واژه‌ها دل میبرم
یڪ بغل شعر تَر ِ جانانه دارم، میخری...؟!

#محمودرضاخرازی‌فرد

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
ازهمه ڪَر حذر ڪنم، از تو حذر نمیڪنم
پُر شدم از هوای تو، یاد دڪَر نمیڪنم

نیست مرا به غیر تو، وصله‌ای از برای جان
غیر خیالت به خدا، شب به َسحر نمیڪنم

هیچ نڪنجد ڪَل من، وصف تو در دو صد غزل
تا ڪه تویی ماه شبم، مدح قمر نمیڪنم

ڪَرچه به شعله میڪشی، قلب مرا به عشوه ات
بهر ڪسی به غیر تو، سینه سپر نمیڪنم

هر چه مرا برانیم، دل نڪنم ز ڪوی تو
بی تو درخت بی برم، هیچ ثمر نمیڪنم

لحظه‌به‌لحظه یاد تو، ریشه دوانده در دلم
از قفس خیال تو، عزم سفر نمیڪنم ...!!

#ناشناس

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

ڪاش ڪسی بڪَوید این بهار
رستاخیز طبیعت است یا من... ؟!
ڪه هر صبح هزاران زن در من
به دوست داشتنت سر بر می دارند ...!!

#شهره_عابد
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.


چشمانت
به سیاهی شب های دلٺنڪَی زیباست
به زیبایی اشڪ یڪ ؏ـاشق
به زیبایی الٺماس یڪ مجنون
به زیبایی اولین حس زیبای ؏ـاشقی
به زیبایی دلهره های ڪَفنن حرف دل
به زیبایی تپش های قلب ،
حینِ رد شدن ڪنار تو....
به زیبایی تو...
به زیبایی ما... !!

#ابوفاضل_اکبری
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

مرا روزِ قیامت
با غمتـــ ازخاڪ می‌خوانند
چه محشر مےشود مستی
             ڪه از خواب تو برخیزد.....!!

#فاصل_نظری

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.

بیا و سرت را بر روی سینه‌ام بڪَذار
تا این زندڪَی به رنجی ڪه می‌ڪشیم بیارزد...!!

#جمال_ثریا
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
"درد"
بالاتر از اینم هست ؟!
شعــر مـــرا ...
بخوانی ،
و ندانی ڪه
براے توست ...!!

#صفاوهابی

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
تــو دورترین
شاخہ‌ے ِ ممنوع‌ترین میوه‌اے برای من ؛
آه اڪَر دستم برسد ،
اڪر بچینمت ،
زمین خواهد مرد از حسرت ....!!

#علی_قاضی_نظام

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
بر سر تربت من، با می و مطرب بنشین
تا به بویت ز لحد رقص ڪنان برخیزم

ڪَرچه پیرم تو شبی تنڪَ درآغوشم ڪَیر
تا سحرڪَه ز ڪنار تو جوان برخیزم

حسرت بوسه ای از جام لبت پیرم ڪرد
مست ڪن با قدحی ، باز جوان برخیزم

روز مرڪَم نفسی مهلت دیدار بده
تا چوحافظ ز سرِ جان‌وجهان برخیزم...!!

#حضرت_حافظ

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

.
با تو حڪایتی دڪَر، این دل ما بسر ڪند
شب سیاه قصه را، هوای تو سحرڪند

باورِ ما نمی‌شود، در سر ما نمی‌رود
از ڪَذر سینه ما، یار دڪَر ڪَذر ڪند

شڪوِه بسی شنیده‌ام، از دل درد ڪشیده‌ام
ڪور شوم جز تو اڪَر، زمزمه‌ای دڪَر ڪنم

چاره ڪار ما تویی، یاور و یار ما تویی
توبه نمیڪند اثر، مرڪَ مڪَر اثر ڪند ....!!

#ناشناس

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─