♦️گفتوگوی آوای کرمانشاه با سارا توانایی، مربی دوومیدانی
🔴 بانوان کرمانشاهی برای سلامت جسم و روحشان ورزش کنند
♦️آوای کرمانشاه، صبا شیخی: آنچنان که میدانید دوومیدانی قدیمیترین رشتههای ورزشی است که نامش از ریشه یونانی اتلوس به معنی مبارزه و تلاش گرفته شده و به اندازه تاریخ انسان قدمت دارد. به گواه کتابها و سایتهای ورزشی خبری، پیشینه برگزاری اولین مسابقات دو، پرش و پرتاب در جهان به یونان و ایرلند بازمیگردد و همین اشارات نشان از مقبولیت و محبوبیت این رشته ورزشی در بین مردم جهان دارد. اما وقتی ردپای این رشته به ایران کشیده میشود و بحث بانوان ورزشکار به میان میآید قضیه کمی متفاوت میشود. بانوان ایرانی برای ابراز وجود و نشان دادن تواناییها و استعدادهای خود در ورزش، موانع بسیاری پیش رو دارند و عبور از هرکدام از این موانع، مانند خانهای شاهنامه سخت و گاه نشدنی است. با اینکه رئیس کمیته ملی المپیک چندماه پیش اظهار داشتند که: سند توسعه ورزش زنان ایران برای نخستین بار در حال تدوین است و هدف آن سرمایهگذاری مبنایی در این حوزه است و باید حضور زنان پررنگ شود و…
اما مشکلات و تنگنظریهای مدیریتی، فرهنگی همچنان پابرجاست. با این همه و در میان این مرارتها و دشواریها اما کسانی هستند که دوام میآورند و به راهشان ادامه میدهند. در این شماره با سارا توانایی یکی از ورزشکاران و مربیان موفق کرمانشاهی در رشته دوومیدانی به گفتگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=11927
@avayekermanshah
🔴 بانوان کرمانشاهی برای سلامت جسم و روحشان ورزش کنند
♦️آوای کرمانشاه، صبا شیخی: آنچنان که میدانید دوومیدانی قدیمیترین رشتههای ورزشی است که نامش از ریشه یونانی اتلوس به معنی مبارزه و تلاش گرفته شده و به اندازه تاریخ انسان قدمت دارد. به گواه کتابها و سایتهای ورزشی خبری، پیشینه برگزاری اولین مسابقات دو، پرش و پرتاب در جهان به یونان و ایرلند بازمیگردد و همین اشارات نشان از مقبولیت و محبوبیت این رشته ورزشی در بین مردم جهان دارد. اما وقتی ردپای این رشته به ایران کشیده میشود و بحث بانوان ورزشکار به میان میآید قضیه کمی متفاوت میشود. بانوان ایرانی برای ابراز وجود و نشان دادن تواناییها و استعدادهای خود در ورزش، موانع بسیاری پیش رو دارند و عبور از هرکدام از این موانع، مانند خانهای شاهنامه سخت و گاه نشدنی است. با اینکه رئیس کمیته ملی المپیک چندماه پیش اظهار داشتند که: سند توسعه ورزش زنان ایران برای نخستین بار در حال تدوین است و هدف آن سرمایهگذاری مبنایی در این حوزه است و باید حضور زنان پررنگ شود و…
اما مشکلات و تنگنظریهای مدیریتی، فرهنگی همچنان پابرجاست. با این همه و در میان این مرارتها و دشواریها اما کسانی هستند که دوام میآورند و به راهشان ادامه میدهند. در این شماره با سارا توانایی یکی از ورزشکاران و مربیان موفق کرمانشاهی در رشته دوومیدانی به گفتگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=11927
@avayekermanshah
🔴 سالی که گذشت
♦️آوای کرمانشاه، معین شرفایی: اگر بخواهم سال ٩٩ را با در نظر گرفتن اوضاع ادبیات داستانی بررسی کنم باید گفت که امسال اتفاقات و رویدادهای مثبت چه در سطح کشوری و چه در سطح استان کم نبود اما از آنسو ناچار باید به بیان مشکلات ادبی در سال ٩٩ نیز بپردازم، امیدوار هستم که سال ١۴٠٠ روند مثبت امسال تکرار شود و جنبههای منفی و مشکلات و معضلات ادبیات ما برطرف بشود.
ادبیات فارسی ما در زمینه داستان، امسال چند روزنه امید از خود نشان داد. بدون شک جوایز ادبی برگزار شده در سال ٩٩ در صدر این جنبه مثبت قرار میگیرد. با وجود مسئله ویروس کرونا بسیاری از جوایز ادبی در ایران به محاق نرفتند و فارغ از کیفیت برگزاری و داوریها نشان داده شد که تیمهای برگزار کننده تحت تأثیر این موضوع -ویروس کرونا- رویدادهای ادبی را تعطیل نکردند. با این حال عدم برگزاری اختتامیهها و هزینههای پیرامونی برگزاری جوایز باعث شد که جوایز ادبی دیگری هم شکل بگیرد. رشد جوایز متعدد ادبی در کنار زمانبندی و داوریها که خود دغدغه مهمی به شمار میآید به هر نحوی که بود برگزار شد اینکه حامیان داستان با بر این شرایط غلبه کردند و چراغ داستان را روشن نگه داشتند خود امید بسیاری را در دل اهالی داستان روشن نگه داشت.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=11930
@avayekermanshah
♦️آوای کرمانشاه، معین شرفایی: اگر بخواهم سال ٩٩ را با در نظر گرفتن اوضاع ادبیات داستانی بررسی کنم باید گفت که امسال اتفاقات و رویدادهای مثبت چه در سطح کشوری و چه در سطح استان کم نبود اما از آنسو ناچار باید به بیان مشکلات ادبی در سال ٩٩ نیز بپردازم، امیدوار هستم که سال ١۴٠٠ روند مثبت امسال تکرار شود و جنبههای منفی و مشکلات و معضلات ادبیات ما برطرف بشود.
ادبیات فارسی ما در زمینه داستان، امسال چند روزنه امید از خود نشان داد. بدون شک جوایز ادبی برگزار شده در سال ٩٩ در صدر این جنبه مثبت قرار میگیرد. با وجود مسئله ویروس کرونا بسیاری از جوایز ادبی در ایران به محاق نرفتند و فارغ از کیفیت برگزاری و داوریها نشان داده شد که تیمهای برگزار کننده تحت تأثیر این موضوع -ویروس کرونا- رویدادهای ادبی را تعطیل نکردند. با این حال عدم برگزاری اختتامیهها و هزینههای پیرامونی برگزاری جوایز باعث شد که جوایز ادبی دیگری هم شکل بگیرد. رشد جوایز متعدد ادبی در کنار زمانبندی و داوریها که خود دغدغه مهمی به شمار میآید به هر نحوی که بود برگزار شد اینکه حامیان داستان با بر این شرایط غلبه کردند و چراغ داستان را روشن نگه داشتند خود امید بسیاری را در دل اهالی داستان روشن نگه داشت.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=11930
@avayekermanshah
♦️نقد داستانی از محمد کشاورز
🔴 کلاهی که پس معرکه ماند
♦️آوای کرمانشاه، امیر سنجابی: داستان «کلاهی که پس معرکه ماند» داستان جماعتی است که ابتدا یک ضدقهرمان را تبدیل به قهرمان و سپس یکبار به صورت نمادین و بار دیگر به صورت واقعی در سالن سینما او را به قتل میرسانند. از سوی دیگر این داستان، داستان سینماداری است که با انگیزههای عاشقانه برای رسیدن به خواستهاش -خرید سهم کوچکی از سینما کریستال تهران- دست به هر کاری میزند، ازجمله تنزل دادن سطح کار خود به پخش فیلم فارسی، استفاده ابزاری از ناصر آراسته هنرپیشه ضدقهرمان و کتکخور فیلمهای سینمایی، دروغ و شایعهپراکنی در خصوص هویت ناصر آراسته، ساخت فیلمی از ناصر آراسته اینبار به عنوان قهرمان نه یک ضدقهرمانِ کتکخور، و به طور کلی نگاه ابزاری به هنر برای رسیدن به پول و آرزوها. نقطه اشتراک آن جماعت و این سینمادار آنجا است که هر دو طی یک فرایندِ سلسلهمراتبی واقعه و رخداد اصلی داستان ـ قتل معنادار ناصر آراسته ـ را با هم میسازند. تمام مفاهیم مدنظر این نقد به همین واقعه وابسته است. واقعهای که همانطور که صحبتش خواهد رفت توسط نویسنده داستان بعضاً به طنز و تمسخر گرفته میشود و اتفاقاً همین طنز و تمسخر آنجایی اهمیت پیدا میکند که هم در خدمت ساختهشدن واقعه است و هم خود اهمیت ساختاری مییابد.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=11932
@avayekermanshah
🔴 کلاهی که پس معرکه ماند
♦️آوای کرمانشاه، امیر سنجابی: داستان «کلاهی که پس معرکه ماند» داستان جماعتی است که ابتدا یک ضدقهرمان را تبدیل به قهرمان و سپس یکبار به صورت نمادین و بار دیگر به صورت واقعی در سالن سینما او را به قتل میرسانند. از سوی دیگر این داستان، داستان سینماداری است که با انگیزههای عاشقانه برای رسیدن به خواستهاش -خرید سهم کوچکی از سینما کریستال تهران- دست به هر کاری میزند، ازجمله تنزل دادن سطح کار خود به پخش فیلم فارسی، استفاده ابزاری از ناصر آراسته هنرپیشه ضدقهرمان و کتکخور فیلمهای سینمایی، دروغ و شایعهپراکنی در خصوص هویت ناصر آراسته، ساخت فیلمی از ناصر آراسته اینبار به عنوان قهرمان نه یک ضدقهرمانِ کتکخور، و به طور کلی نگاه ابزاری به هنر برای رسیدن به پول و آرزوها. نقطه اشتراک آن جماعت و این سینمادار آنجا است که هر دو طی یک فرایندِ سلسلهمراتبی واقعه و رخداد اصلی داستان ـ قتل معنادار ناصر آراسته ـ را با هم میسازند. تمام مفاهیم مدنظر این نقد به همین واقعه وابسته است. واقعهای که همانطور که صحبتش خواهد رفت توسط نویسنده داستان بعضاً به طنز و تمسخر گرفته میشود و اتفاقاً همین طنز و تمسخر آنجایی اهمیت پیدا میکند که هم در خدمت ساختهشدن واقعه است و هم خود اهمیت ساختاری مییابد.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=11932
@avayekermanshah
⚫️ انا لله و انا الیه راجعون
درگذشت استاد ارجمند، شخصیتی والا، گرانمایه و پرهیزگار، مدیری شایسته، توانمند و دلسوز و انسانی پاک از سلاله اطهر رسول الله، مرحوم حاج سید علی نکوئی زهرائی، فرماندار اسبق شهرستانهای نجفآباد و اصفهان و استاندار اسبق استانهای کرمانشاه، چهارمحال بختیاری و قزوین؛ مایه تاسف و تاثر گردید. ضمن عرض تسلیت به همسر مکرمه و فرزندان عزیز ایشان و سایر بستگان و همکاران و شاگردان آن معلم وارسته، از درگاه خداوند کریم برای آن مرحوم غفران و رحمت و علو درجات و برای صاحبان مصیبت صبر و اجر مسئلت مینمایم. عاش سعیدا و مات سعیدا.
شاگرد کوچک آن مرحوم، عبدالمحمد زاهدی
@avayekermanshah
درگذشت استاد ارجمند، شخصیتی والا، گرانمایه و پرهیزگار، مدیری شایسته، توانمند و دلسوز و انسانی پاک از سلاله اطهر رسول الله، مرحوم حاج سید علی نکوئی زهرائی، فرماندار اسبق شهرستانهای نجفآباد و اصفهان و استاندار اسبق استانهای کرمانشاه، چهارمحال بختیاری و قزوین؛ مایه تاسف و تاثر گردید. ضمن عرض تسلیت به همسر مکرمه و فرزندان عزیز ایشان و سایر بستگان و همکاران و شاگردان آن معلم وارسته، از درگاه خداوند کریم برای آن مرحوم غفران و رحمت و علو درجات و برای صاحبان مصیبت صبر و اجر مسئلت مینمایم. عاش سعیدا و مات سعیدا.
شاگرد کوچک آن مرحوم، عبدالمحمد زاهدی
@avayekermanshah
⚫️ انالله و انا الیه راجعون
خبر درگذشت مؤمن متدین صدیق متعهد، جناب مهندس نکویی رحمت الله علیه در این روزهای غمناک، غم سنگین دیگری بود که بر دلهای دوستداران ایشان وارد شد.
این ضایعه مؤلمه و جانسوز را خدمت خانواده محترم ایشان، آقازادههای بزرگوار (آقا روحالله و آقا لطفالله) به ویژه همسر مکرمه و دختر خانمهای داغدار تسلیت و تعزیت عرض مینمایم.
یاد و خاطره دوستی و علقه عمیق و صمیمانه آن فقید سعید با حضرت آیتالله حاج شیخ محمدحسین زرندی (رض) نماینده حضرت امام (ره) و امام جمعه فقید کرمانشاه همواره با ماست.
حضرت آیتالله زرندی به تواتر و مکرر، ذاکر خیرات و خوبیها و تدین و تعهد جناب آقای حاج سیدعلی نکویی بودند و مردم فهیم کرمانشاه هیچگاه همراهی شبانهروزی آن عزیز در منصب استاندار کرمانشاه، در روزهای سخت جنگ و آوارگی و بمب و موشک که منشاء خدمات گسترده همراه با اخلاص و پاکدستی و دینداری بود را فراموش نخواهند کرد. برای آن عزیز تازه گذشته علو درجات و برای خاندان محترم نکویی صبر واجر جزیل در این مصیبت را از درگاه حضرت حق جل شأنه مسئلت دارم.
هادی زرندی- بیت حضرت آیتالله زرندی (رض)
@avayekermanshah
خبر درگذشت مؤمن متدین صدیق متعهد، جناب مهندس نکویی رحمت الله علیه در این روزهای غمناک، غم سنگین دیگری بود که بر دلهای دوستداران ایشان وارد شد.
این ضایعه مؤلمه و جانسوز را خدمت خانواده محترم ایشان، آقازادههای بزرگوار (آقا روحالله و آقا لطفالله) به ویژه همسر مکرمه و دختر خانمهای داغدار تسلیت و تعزیت عرض مینمایم.
یاد و خاطره دوستی و علقه عمیق و صمیمانه آن فقید سعید با حضرت آیتالله حاج شیخ محمدحسین زرندی (رض) نماینده حضرت امام (ره) و امام جمعه فقید کرمانشاه همواره با ماست.
حضرت آیتالله زرندی به تواتر و مکرر، ذاکر خیرات و خوبیها و تدین و تعهد جناب آقای حاج سیدعلی نکویی بودند و مردم فهیم کرمانشاه هیچگاه همراهی شبانهروزی آن عزیز در منصب استاندار کرمانشاه، در روزهای سخت جنگ و آوارگی و بمب و موشک که منشاء خدمات گسترده همراه با اخلاص و پاکدستی و دینداری بود را فراموش نخواهند کرد. برای آن عزیز تازه گذشته علو درجات و برای خاندان محترم نکویی صبر واجر جزیل در این مصیبت را از درگاه حضرت حق جل شأنه مسئلت دارم.
هادی زرندی- بیت حضرت آیتالله زرندی (رض)
@avayekermanshah
⚫️ الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انالله وانالیه راجعون
خبر درگذشت صدیق صادق و منصف، برادربزرگوارم، سردار سرتیپ پاسدار حاج محمد کرمیراد، موجب تاثر قلبی و تأسف فراوان گردید.
آن فقید سعید در عرفان به مرتبهی والایی دست یافته بود. مرتبه محبت، دوستی و مودت بعد از رحلت والدم (ره) -علیرغم اینکه حقیر قبلاً سعادت ارتباط با ایشان را نداشتم- چندین بار تلفناً جویای احوال من شد. از لحن کلامش هویدا بود که نگران روزگار من است. در چند مراسم سالگرد حضرت آیت الله زرندی (ره) حضور یافت و اظهار محبتها و لطفها نمود. چندسالی بود هر روز صبح بدون استثناء با دریافت حدیثی نورانی از دریای معارف پیامبر اکرم (ص) و مولا علی (ع) و اهل بیت صلوات الله علیهم، از آن فقید سعید، روزمان را شروع می کردیم و دلهایمان صفا میگرفت ونورانی میشد. روح پاکش با شهداء و امام شهداء و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) محشور باد.
اینجانب ضمن عرض تسلیت و تعزیت این ضایعه مؤلمه به خانواده محترم و داغدار و دوستان عزادار ایشان، در این مصیبت جانکاه، برای بازماندگان، صبر واجر جزیل از درگاه حق جل شانه مسئلت دارم.
هادی زرندی - بیت حضرت آیت الله زرندی (رض)
@avayekermanshah
خبر درگذشت صدیق صادق و منصف، برادربزرگوارم، سردار سرتیپ پاسدار حاج محمد کرمیراد، موجب تاثر قلبی و تأسف فراوان گردید.
آن فقید سعید در عرفان به مرتبهی والایی دست یافته بود. مرتبه محبت، دوستی و مودت بعد از رحلت والدم (ره) -علیرغم اینکه حقیر قبلاً سعادت ارتباط با ایشان را نداشتم- چندین بار تلفناً جویای احوال من شد. از لحن کلامش هویدا بود که نگران روزگار من است. در چند مراسم سالگرد حضرت آیت الله زرندی (ره) حضور یافت و اظهار محبتها و لطفها نمود. چندسالی بود هر روز صبح بدون استثناء با دریافت حدیثی نورانی از دریای معارف پیامبر اکرم (ص) و مولا علی (ع) و اهل بیت صلوات الله علیهم، از آن فقید سعید، روزمان را شروع می کردیم و دلهایمان صفا میگرفت ونورانی میشد. روح پاکش با شهداء و امام شهداء و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) محشور باد.
اینجانب ضمن عرض تسلیت و تعزیت این ضایعه مؤلمه به خانواده محترم و داغدار و دوستان عزادار ایشان، در این مصیبت جانکاه، برای بازماندگان، صبر واجر جزیل از درگاه حق جل شانه مسئلت دارم.
هادی زرندی - بیت حضرت آیت الله زرندی (رض)
@avayekermanshah
🔴 جدیدترین شماره هفتهنامه آوای کرمانشاه منتشر شد
♦️ شماره ۱۵۲۶
♦️سهشنبه ۲۴ فروردین
♦️با ما همراه باشید 👇
Avayekermanshah.ir
@avayekermanshah
♦️ شماره ۱۵۲۶
♦️سهشنبه ۲۴ فروردین
♦️با ما همراه باشید 👇
Avayekermanshah.ir
@avayekermanshah
🔴 جدیدترین شماره هفتهنامه آوای کرمانشاه منتشر شد
♦️ شماره ۱۵۲۷
♦️سهشنبه ۳۱ فروردین
♦️با ما همراه باشید 👇
Avayekermanshah.ir
@avayekermanshah
♦️ شماره ۱۵۲۷
♦️سهشنبه ۳۱ فروردین
♦️با ما همراه باشید 👇
Avayekermanshah.ir
@avayekermanshah
🔴 جدیدترین شماره هفتهنامه آوای کرمانشاه منتشر شد
♦️ شماره ۱۵۲۸
♦️چهارشنبه ۸ اردیبهشت
♦️با ما همراه باشید 👇
Avayekermanshah.ir
@avayekermanshah
♦️ شماره ۱۵۲۸
♦️چهارشنبه ۸ اردیبهشت
♦️با ما همراه باشید 👇
Avayekermanshah.ir
@avayekermanshah
♦️در حاشیه ملاقات برخی از مدیران استان با رییس ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری
🔴 کتابداران سیاسی
♦️بخشهایی از متن 👇👇👇
♦️ عکسی چند روز پیش در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد فردی به نام حبیبالله امیری که از وی بهعنوان رئیس ستاد انتخاباتی سمر (ستادهای مردمی رئیسی) نام برده میشود؛ جلسهای در ادارهکل کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه با حضور مدیرکل این نهاد برگزار کرده است.
♦️عذر بدتر از گناه به این میگویند. در اطلاعیه آمده که «در جریان تعداد و چرایی دیدار افراد حاضر و حتی نبود شناخت مدیرکل کتابخانهها از اشخاص حاضر و آنکه صرفاً در یک ملاقات عادی و در چهارچوب فعالیتهای فرهنگی و مباحث سلامت اداری و … این دیدار صورت گرفت» جای تعجب دارد که مدیرکلی در دیدار و ملاقات عادی در ردیف کناری مینشیند و مراجعهکننده را در صدر میگذارد! دروغ در هر شکلی مذموم است؛ ولی واقعیتی است جاری و نمیتوان انکار کرد؛ پس آدم حتی اگر هم مجبور است واقعیتی را کتمان کند، حداقل سعی کند جوانب دیگر امر را هم بسنجد. حداقل عکس منتشر شده که دیگر دروغ نمیگوید. عکس به سادهترین و بدیهیترین شکل ممکن میگوید این دیدار، ملاقاتی عادی نبوده است.
♦️نمیدانم مدیرکل کتابخانههای عمومی استان کتاب میخواند یا نه؟ اصولاً چقدر با کتاب مأنوس است و از آن مهمتر چه نوع کتابهایی میخواند؟ برای این سوالات فعلاً پاسخی نداریم، اما فردی که کتابخوان باشد حتماً افراد دور و برش را میشناسد و پای در هر راهی نمیگذارد. جلساتی که به اسم ترویج کتابخوانی در دستگاه زیرمجموعهاش برگزار میشود را با دقت پیگیری میکند و نمیگذارد گروهی آنجا را محل ترویج یک جریان فکری خاص کنند. واقعیت این است که نهاد کتابخانههای عمومی استان بیش از آنکه به محملی برای ترویج کتابخوانی و پاتوقی برای معدود آدمهای کتابخوان جامعه باشد به حیاطخلوتی برای چند نفر تبدیل شده است. این اتفاق با هدایت و برنامهریزی دو نفر از کارکنان و مسئولان این نهاد پیش میرود و در این مسیر حلقهای که در سالیان دور (دوران احمدینژاد) گرد یکی از مدیران وقت جمع بودند؛ حالا در این نهاد گعدههای فکری دارند و مشق مدیریت میکنند تا در دولت بعدی رزومه پرباری داشته باشند! به شکل مرتب هم جلساتشان با استفاده از امکانات این نهاد برگزار میشود. همین هفته پیش بود که دو سر حلقه اصلی این جریان نشستی با بررسی یک کتاب عامهپسند با موضوع مرگ برگزار کردند. این جلسه مشتی نمونه خروار است.
♦️این احتمال وجود دارد که پوست خربزه را هم به شکل تصادفی همین جریان زیر پای خانم مدیرکل گذاشتهاند. به ابتدای بیانیه برگردیم: «دیدار انجام گرفته بدون برنامهای خاص و صرفاً با هماهنگی یکی از مدیران وزارت ورزش و جوانان و بدون شناخت از مهمانان یا اهداف احتمالی این دیدار بوده است.» به هر حال همانطور که گفتیم خطوربط سیاسی افراد، فیالنفسه واجد ارزش خاصی نیست. آنچه حساسیت ما را نسبت به این موضوع برانگیخت مظلوم و یتیم بودن حوزه کتاب است. کاش میشد برای امور اینچنینی (کتابخانهها) کلاً مدیری منصوب نمیشد. حداقل یک حوزه در امان میماند. یاد کتابی از عزیز نسین، نویسندهای که برای نسلهای دهه 50 و 60 خاطرهانگیز است، افتادم. داستانی داشت درباره فردی که به ادارهای مراجعه میکرد که همهچیز برعکس بود و هیچکس سر جای خودش نبود. آقای تنبل بسیار سریع بود و نمیتوانست پیدایش کند و از او امضا بگیرد برای انجام کارش. آقای پرمو را هم نمیتوانست پیدا کند چون فردی با موی زیاد نمییافت؛ آخر کار متوجه شد آقای پرمو کلاً کچل است و…
♦️متن کامل در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12481
@avayekermanshah
🔴 کتابداران سیاسی
♦️بخشهایی از متن 👇👇👇
♦️ عکسی چند روز پیش در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد فردی به نام حبیبالله امیری که از وی بهعنوان رئیس ستاد انتخاباتی سمر (ستادهای مردمی رئیسی) نام برده میشود؛ جلسهای در ادارهکل کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه با حضور مدیرکل این نهاد برگزار کرده است.
♦️عذر بدتر از گناه به این میگویند. در اطلاعیه آمده که «در جریان تعداد و چرایی دیدار افراد حاضر و حتی نبود شناخت مدیرکل کتابخانهها از اشخاص حاضر و آنکه صرفاً در یک ملاقات عادی و در چهارچوب فعالیتهای فرهنگی و مباحث سلامت اداری و … این دیدار صورت گرفت» جای تعجب دارد که مدیرکلی در دیدار و ملاقات عادی در ردیف کناری مینشیند و مراجعهکننده را در صدر میگذارد! دروغ در هر شکلی مذموم است؛ ولی واقعیتی است جاری و نمیتوان انکار کرد؛ پس آدم حتی اگر هم مجبور است واقعیتی را کتمان کند، حداقل سعی کند جوانب دیگر امر را هم بسنجد. حداقل عکس منتشر شده که دیگر دروغ نمیگوید. عکس به سادهترین و بدیهیترین شکل ممکن میگوید این دیدار، ملاقاتی عادی نبوده است.
♦️نمیدانم مدیرکل کتابخانههای عمومی استان کتاب میخواند یا نه؟ اصولاً چقدر با کتاب مأنوس است و از آن مهمتر چه نوع کتابهایی میخواند؟ برای این سوالات فعلاً پاسخی نداریم، اما فردی که کتابخوان باشد حتماً افراد دور و برش را میشناسد و پای در هر راهی نمیگذارد. جلساتی که به اسم ترویج کتابخوانی در دستگاه زیرمجموعهاش برگزار میشود را با دقت پیگیری میکند و نمیگذارد گروهی آنجا را محل ترویج یک جریان فکری خاص کنند. واقعیت این است که نهاد کتابخانههای عمومی استان بیش از آنکه به محملی برای ترویج کتابخوانی و پاتوقی برای معدود آدمهای کتابخوان جامعه باشد به حیاطخلوتی برای چند نفر تبدیل شده است. این اتفاق با هدایت و برنامهریزی دو نفر از کارکنان و مسئولان این نهاد پیش میرود و در این مسیر حلقهای که در سالیان دور (دوران احمدینژاد) گرد یکی از مدیران وقت جمع بودند؛ حالا در این نهاد گعدههای فکری دارند و مشق مدیریت میکنند تا در دولت بعدی رزومه پرباری داشته باشند! به شکل مرتب هم جلساتشان با استفاده از امکانات این نهاد برگزار میشود. همین هفته پیش بود که دو سر حلقه اصلی این جریان نشستی با بررسی یک کتاب عامهپسند با موضوع مرگ برگزار کردند. این جلسه مشتی نمونه خروار است.
♦️این احتمال وجود دارد که پوست خربزه را هم به شکل تصادفی همین جریان زیر پای خانم مدیرکل گذاشتهاند. به ابتدای بیانیه برگردیم: «دیدار انجام گرفته بدون برنامهای خاص و صرفاً با هماهنگی یکی از مدیران وزارت ورزش و جوانان و بدون شناخت از مهمانان یا اهداف احتمالی این دیدار بوده است.» به هر حال همانطور که گفتیم خطوربط سیاسی افراد، فیالنفسه واجد ارزش خاصی نیست. آنچه حساسیت ما را نسبت به این موضوع برانگیخت مظلوم و یتیم بودن حوزه کتاب است. کاش میشد برای امور اینچنینی (کتابخانهها) کلاً مدیری منصوب نمیشد. حداقل یک حوزه در امان میماند. یاد کتابی از عزیز نسین، نویسندهای که برای نسلهای دهه 50 و 60 خاطرهانگیز است، افتادم. داستانی داشت درباره فردی که به ادارهای مراجعه میکرد که همهچیز برعکس بود و هیچکس سر جای خودش نبود. آقای تنبل بسیار سریع بود و نمیتوانست پیدایش کند و از او امضا بگیرد برای انجام کارش. آقای پرمو را هم نمیتوانست پیدا کند چون فردی با موی زیاد نمییافت؛ آخر کار متوجه شد آقای پرمو کلاً کچل است و…
♦️متن کامل در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12481
@avayekermanshah
♦️یادداشتی از حجتالاسلام والمسلمین هادی زرندی
🔴 واکاوی اصلاحات در ایران
♦️من سالها گمان میکردم مشکل ایران مشکل ساختاری و نداشتن سازوکارها و سیستمهاست که موجب کندی پیشرفت و توسعه و همینطور نارضایی عمومی از وضعیت کلی کشور در یکصد و پنجاه سال گذشته شده است. یعنی گمان میکردم ما اگر نظام سیاسیمان را مبتنی بر یک نظام دموکراتیک و تکثرگرا و قانون محور و متحمل و متسامح و احترام به رسانههای آزاد و… برقرار کنیم و همچنین نظام اقتصادیمان را مبتنی بر نظام سرمایهداری صنعتی و احترام مطلق و مراقبت کامل از حقوق مالکیت مادی و معنوی قرار دهیم و دستگاه قضاییمان را بیطرف و مستقل سازیم؛ میتوانیم اسب توسعه را زین شده ببینیم برای رسیدن به یک جامعهای که 150 سال است در آرزویش هستیم و یعنی تنه به تنه زدن کشورهای ثروتمند و قدرتمند و مرفه.
اما چندی است متوجه یک امر شدهام و آن تأثیر مخرب کمبود نسبتاً شدید فضیلت اخلاقی عزتنفس و همینطور فقدان وجدان ملی و رواج ریاکاری و چندلایگی شخصیتی و… است در ناتوانسازی و تهیسازی نهادهای مدرن. ضعفهای اخلاقی که عموماً بهصورت تاریخی در ذهن ما رسوبکرده و سلولیته شده است و میدانیم زدودن رسوبی که سلولیته شده است تقریباً کاری بس سخت و گاهی ناممکن است.
خوب که نگاه میکنم اتفاقاً پس از برقراری مشروطه، سازوکارها و نهادسازیهایی که تماماً اقتباسی از فرنگ بود برای همگامسازی ایران با جهان مدرن در حد کفایت آن دوران صورت پذیرفته است. تشکیل مجلس شورای ملی بعد از پیروزی نهضت مشروطه که اتفاقاً مصوبات خوبی مثل لغو بردهداری در ایران هم داشت. هر چه که این مجلس از آغاز تولدش فاصله میگیرد، میبینیم از درون تهی شده است. در زمان پهلویها تشکیل مجلس سنا و هیئت دولت و دستگاه قضایی یا همان عدلیه و تدوین قانون اساسی و نهادهای قانونی که تا قبل از آن در ایران وجود نداشت و… نیز صورت پذیرفت و عملاً پازل نهادهای لازم برای ورود ایران به عصر مدرن تقریباً تکمیل گردید.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12487
@avayekermanshah
🔴 واکاوی اصلاحات در ایران
♦️من سالها گمان میکردم مشکل ایران مشکل ساختاری و نداشتن سازوکارها و سیستمهاست که موجب کندی پیشرفت و توسعه و همینطور نارضایی عمومی از وضعیت کلی کشور در یکصد و پنجاه سال گذشته شده است. یعنی گمان میکردم ما اگر نظام سیاسیمان را مبتنی بر یک نظام دموکراتیک و تکثرگرا و قانون محور و متحمل و متسامح و احترام به رسانههای آزاد و… برقرار کنیم و همچنین نظام اقتصادیمان را مبتنی بر نظام سرمایهداری صنعتی و احترام مطلق و مراقبت کامل از حقوق مالکیت مادی و معنوی قرار دهیم و دستگاه قضاییمان را بیطرف و مستقل سازیم؛ میتوانیم اسب توسعه را زین شده ببینیم برای رسیدن به یک جامعهای که 150 سال است در آرزویش هستیم و یعنی تنه به تنه زدن کشورهای ثروتمند و قدرتمند و مرفه.
اما چندی است متوجه یک امر شدهام و آن تأثیر مخرب کمبود نسبتاً شدید فضیلت اخلاقی عزتنفس و همینطور فقدان وجدان ملی و رواج ریاکاری و چندلایگی شخصیتی و… است در ناتوانسازی و تهیسازی نهادهای مدرن. ضعفهای اخلاقی که عموماً بهصورت تاریخی در ذهن ما رسوبکرده و سلولیته شده است و میدانیم زدودن رسوبی که سلولیته شده است تقریباً کاری بس سخت و گاهی ناممکن است.
خوب که نگاه میکنم اتفاقاً پس از برقراری مشروطه، سازوکارها و نهادسازیهایی که تماماً اقتباسی از فرنگ بود برای همگامسازی ایران با جهان مدرن در حد کفایت آن دوران صورت پذیرفته است. تشکیل مجلس شورای ملی بعد از پیروزی نهضت مشروطه که اتفاقاً مصوبات خوبی مثل لغو بردهداری در ایران هم داشت. هر چه که این مجلس از آغاز تولدش فاصله میگیرد، میبینیم از درون تهی شده است. در زمان پهلویها تشکیل مجلس سنا و هیئت دولت و دستگاه قضایی یا همان عدلیه و تدوین قانون اساسی و نهادهای قانونی که تا قبل از آن در ایران وجود نداشت و… نیز صورت پذیرفت و عملاً پازل نهادهای لازم برای ورود ایران به عصر مدرن تقریباً تکمیل گردید.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12487
@avayekermanshah
♦️گفتوگوی آوای کرمانشاه با زهره مولودی، مسئول کمیته قایقرانی
🔴 قایـقرانان کرمانشاهی در سطـح جهانـی هستـند
♦️آوای کرمانشاه، صبا شیخی: زهره مولودی، معلم، ورزشکار و مسئول کمیته قایقرانی استان کرمانشاه و از مربیان قایقرانی آبهای آرام این استان است. وی مدرک مربیگری بینالمللی خود را در سه سطح پیشرفته از دانشگاه TF مجارستان دریافت کرده است. مولودی از سال 1382 به شکل حرفهای در این رشته بهعنوان مربی و ورزشکار فعالیت کرده است و هماکنون در رشتهی کایاک مربیگری میکند. با زهره مولودی از قایقرانی گفتیم، به ادبیات پل زدیم و پای درددلهایش بهعنوان یک مربی کهنهکار و یک معلم دلسوز نشستیم. با ما همراه باشید.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12491
@avayekermanshah
🔴 قایـقرانان کرمانشاهی در سطـح جهانـی هستـند
♦️آوای کرمانشاه، صبا شیخی: زهره مولودی، معلم، ورزشکار و مسئول کمیته قایقرانی استان کرمانشاه و از مربیان قایقرانی آبهای آرام این استان است. وی مدرک مربیگری بینالمللی خود را در سه سطح پیشرفته از دانشگاه TF مجارستان دریافت کرده است. مولودی از سال 1382 به شکل حرفهای در این رشته بهعنوان مربی و ورزشکار فعالیت کرده است و هماکنون در رشتهی کایاک مربیگری میکند. با زهره مولودی از قایقرانی گفتیم، به ادبیات پل زدیم و پای درددلهایش بهعنوان یک مربی کهنهکار و یک معلم دلسوز نشستیم. با ما همراه باشید.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12491
@avayekermanshah
♦️خاطرات یک کرمانشاهی در اروپا
🔴 امپراتوری رُم
♦️آوای کرمانشاه، دکتر ابراهیم نوروزی: با شروع ماه جولای و تعطیلات تابستانی، بازار مسافرت و گردش بین دانشجویان گرم میشد. من هم از این گرما بینصیب نبودم. اول تصمیم گرفتم به اتریش و وین بروم. اما بعد از توصیف آقا کامی از «رم» تغییر مسیر دادم. کامران رضایی که ما او را آقا کامی صدا میزدیم، سالها در دانشگاه بازل سوئیس به عنوان منشی مشغول به کار بود. او معمولاً همه جای جهان را سیاه، زشت و غمگین میدید اما نظر او درباره رم کاملاً متفاوت بود. رم را بهترین شهر دنیا میدانست. میگفت که به نظرم تمام جهان را در رم خلاصه کردهاند. از ده سال پیش که به رم سفر کردهام، دیگر جایی برایم تازگی ندارد. از غذایش نگویم که لذیذترین طعمهای دنیاست… البته قضیه پیشنهاد رم از شبی که در مسیر دانشگاه دیدمش شروع شد. وقتی جریان سفر را فهمید، با اینکه همیشه با آرامش صحبت میکرد، یکهو با هیجان گفت: رم فقط رم!
وقتی از رم میگفت انگار سالها به عنوان گلادیاتور در کولوسئوم مبارزه کرده بود.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12518
@avayekermanshah
🔴 امپراتوری رُم
♦️آوای کرمانشاه، دکتر ابراهیم نوروزی: با شروع ماه جولای و تعطیلات تابستانی، بازار مسافرت و گردش بین دانشجویان گرم میشد. من هم از این گرما بینصیب نبودم. اول تصمیم گرفتم به اتریش و وین بروم. اما بعد از توصیف آقا کامی از «رم» تغییر مسیر دادم. کامران رضایی که ما او را آقا کامی صدا میزدیم، سالها در دانشگاه بازل سوئیس به عنوان منشی مشغول به کار بود. او معمولاً همه جای جهان را سیاه، زشت و غمگین میدید اما نظر او درباره رم کاملاً متفاوت بود. رم را بهترین شهر دنیا میدانست. میگفت که به نظرم تمام جهان را در رم خلاصه کردهاند. از ده سال پیش که به رم سفر کردهام، دیگر جایی برایم تازگی ندارد. از غذایش نگویم که لذیذترین طعمهای دنیاست… البته قضیه پیشنهاد رم از شبی که در مسیر دانشگاه دیدمش شروع شد. وقتی جریان سفر را فهمید، با اینکه همیشه با آرامش صحبت میکرد، یکهو با هیجان گفت: رم فقط رم!
وقتی از رم میگفت انگار سالها به عنوان گلادیاتور در کولوسئوم مبارزه کرده بود.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12518
@avayekermanshah
♦️گفتوگو با حمید بابایی، دبیر داستان نشر خودنویس
🔴 سردار یارمحمدخان و مردم کرمانشاه
♦️کتاب «خفته در خون» به قلم جمعی از نویسندگان جوان شهر کرمانشاه نوشته شده که در آن هر کدام از نویسندگان سعی کردهاند به بخشی از زندگی یکی از چهرههای تاریخ معاصر و نهضت مشروطه «یارمحمدخان کرمانشاهی» بپردازند.
«یارمحمدخان کرمانشاهی» در آخرین لحظات جنگ «ستارخان و باقرخان، سردار و سالار ملی»، به میدان نبرد رسید و دلاوریهای بسیاری کرد و در نهایت در راه مبارزه با طاغوت جان داد.
به بهانه انتشار این کتاب، گفتوگو با حمید بابایی، دبیر جمع نویسندگان را بخوانید.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12515
@avayekermanshah
🔴 سردار یارمحمدخان و مردم کرمانشاه
♦️کتاب «خفته در خون» به قلم جمعی از نویسندگان جوان شهر کرمانشاه نوشته شده که در آن هر کدام از نویسندگان سعی کردهاند به بخشی از زندگی یکی از چهرههای تاریخ معاصر و نهضت مشروطه «یارمحمدخان کرمانشاهی» بپردازند.
«یارمحمدخان کرمانشاهی» در آخرین لحظات جنگ «ستارخان و باقرخان، سردار و سالار ملی»، به میدان نبرد رسید و دلاوریهای بسیاری کرد و در نهایت در راه مبارزه با طاغوت جان داد.
به بهانه انتشار این کتاب، گفتوگو با حمید بابایی، دبیر جمع نویسندگان را بخوانید.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12515
@avayekermanshah
♦️گفتوگوی آوای کرمانشاه با مظفر منصوری، تنبورنواز کرمانشاهی
🔴 رویای هـمنـوازی نهـصد تـنبورنـواز
♦️آوای کرمانشاه، صبا شیخی: مظفر منصوری، ملقب به پریشان، در اردیبهشت سال هزار و سیصد و شصتوسه، در شهر صحنه متولد شد. وی که از سنین کودکی به تنبورنوازی مشغول بوده در سال هشتادوپنج به شکل رسمیگروه تنبورنوازان مستور را با مجوز اداره ارشاد اسلامیتشکیل داده و در جشنوارههای بسیاری با گروهاش شرکت کرده است. بسیاری از تنبورنوازان قهار که در جشنوارههای کشوری مقام آوردهاند شاگردش بودهاند و در حال حاضر هرکدام خود صاحب سبک واندیشه شدهاند. مردی شوریده و شیدای هنر و بهخصوص تنبور که با عشق و اعتماد دست بسیاری از کودکان، نوجوانان و جوانان را گرفته و به صورت کاملاً رایگان هنرش را در اختیار مردم قرار داده است تا آنها را از تیرگی و غفلت دور کند. منصوری از سال نودوپنج به شکل رسمی، شروع به ساخت تنبور با مهر مخصوص مستور کرده و به بسیاری از خانوادههای کمبضاعت ساز هدیه داده است. در زمانه ای که همه به فکر منافع شخصی و در آوردن هر چه بیشتر پول هستند و انسان بنده ی زر شده، مردی از دیار کرمانشاه برای شناساندن هنر و موسیقی تمام تلاشش را میکند و فرهنگی را ترویج میدهد که فرهنگ محبت، دوستی، عشق و برابری است. در این شماره از آوا افتخار همراهی با این هنرمند صحنهای را داشتهایم. با ما همراه باشید.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12520
@avayekermanshah
🔴 رویای هـمنـوازی نهـصد تـنبورنـواز
♦️آوای کرمانشاه، صبا شیخی: مظفر منصوری، ملقب به پریشان، در اردیبهشت سال هزار و سیصد و شصتوسه، در شهر صحنه متولد شد. وی که از سنین کودکی به تنبورنوازی مشغول بوده در سال هشتادوپنج به شکل رسمیگروه تنبورنوازان مستور را با مجوز اداره ارشاد اسلامیتشکیل داده و در جشنوارههای بسیاری با گروهاش شرکت کرده است. بسیاری از تنبورنوازان قهار که در جشنوارههای کشوری مقام آوردهاند شاگردش بودهاند و در حال حاضر هرکدام خود صاحب سبک واندیشه شدهاند. مردی شوریده و شیدای هنر و بهخصوص تنبور که با عشق و اعتماد دست بسیاری از کودکان، نوجوانان و جوانان را گرفته و به صورت کاملاً رایگان هنرش را در اختیار مردم قرار داده است تا آنها را از تیرگی و غفلت دور کند. منصوری از سال نودوپنج به شکل رسمی، شروع به ساخت تنبور با مهر مخصوص مستور کرده و به بسیاری از خانوادههای کمبضاعت ساز هدیه داده است. در زمانه ای که همه به فکر منافع شخصی و در آوردن هر چه بیشتر پول هستند و انسان بنده ی زر شده، مردی از دیار کرمانشاه برای شناساندن هنر و موسیقی تمام تلاشش را میکند و فرهنگی را ترویج میدهد که فرهنگ محبت، دوستی، عشق و برابری است. در این شماره از آوا افتخار همراهی با این هنرمند صحنهای را داشتهایم. با ما همراه باشید.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12520
@avayekermanshah
🔴 جدیدترین شماره هفتهنامه آوای کرمانشاه منتشر شد
♦️ شماره ۱۵۲۹
♦️سهشنبه ۲۱ اردیبهشت
♦️با ما همراه باشید 👇
Avayekermanshah.ir
@avayekermanshah
♦️ شماره ۱۵۲۹
♦️سهشنبه ۲۱ اردیبهشت
♦️با ما همراه باشید 👇
Avayekermanshah.ir
@avayekermanshah
🔴 آیا کامِ قصر، شیرین میشود؟
♦️یادداشتی از علی پورداراب
♦️بخشهایی از متن 👇👇👇
♦️در این ایام که کرونا، شرایط بد اقتصادی، دعواهای سیاسی و همچنین معضلات اجتماعی، نفسمان را بریدهاند، گاهی وقتها برخی اخبار خوشحالکننده به گوش میرسند که برای ما حکم مُسکن دارند و برای چند روز هم که شده حالمان را خوب میکنند. این معدود اتفاقات خوش، چنان شگفتزدهمان میکنند که به صورت افراطی به توزیع اخبار پیرامون آن میپردازیم و بعد از چند روز که آب از آسیاب افتاد کل ماجرا را به دست فراموشی میسپاریم و دو باره روز از نو و روزی از نو!
♦️خبر کوتاه بود و امیدوارکننده: «قصرشیرین منطقه آزاد تجاری شد». این را استاندار کرمانشاه روز 15 اردیبهشتماه اعلام کرد. اتفاقی که آرزوی دیرینه کرمانشاهیان و بالاخص مردم شهرستان قصرشیرین بود. بحث تبدیلشدن قصرشیرین به منطقه آزاد تجاری، موضوعی بود که از سالهای گذشته توسط استانداران –در دولتهای مختلف- و حتی نمایندگان مجلس همواره مطرح میشد و هر بار، به دلایل مختلف به ثمر نمینشست.
♦️داستان منطقه آزاد تجاری قصرشیرین در این دولت از زمان استانداری ابراهیم رضاییبابادی کلید خورد، زمان اسداله رازانی هم همچنان ادامه داشت تا اینکه هوشنگ بازوند موضوع را به سرانجام رساند و در نهایت در 15 اردیبهشتماه اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام با قرار گرفتن قصرشیرین به عنوان منطقه آزاد تجاری موافقت کردند.
♦️افرادی که برای منطقه آزاد شدن قصرشیرین تلاش کردهاند، همگی همراه با مردم کرمانشاه در یک کشتی هستند و قطعاً مردم این دیار قدردان زحمات آنها خواهند بود. اما از بحث تعارفات که بگذریم، همانگونه پیشتر گفته شد، مشخصاً از روز 15 اردیبهشتماه، شرایط شهرستان قصرشیرین و حتی استان کرمانشاه متفاوت از گذشته است و باید از ظرفیتهای موجود در منطقه بهترین بهرهها را برد و همچنین زیرساختهای لازم را نیز فراهم آورد.
♦️مردم استان کرمانشاه در روزهای جنگ، سختیهای فراوانی کشیدهاند؛ شهرهای مرزی که دیگر جای بحث ندارند و کیست که نداند چه به روز مردم این شهرها آمده است. قصرشیرین روزگاری محل ناب گردشگری بوده و نهتنها مردم ایران، بلکه مردم کشورهای خارجی برای سفر به این شهرستان و حضور در فستیوالهای مختلف، لحظهشماری میکردهاند. شاید اگر کسی وضعیت امروز قصرشیرین را ببیند، این ادعا را خوابوخیالی بیش نداند؛ چرا که قصرشیرین سالهاست حال خوبی ندارند و خاصه بعد از جنگ، دیگر آن قصرشیرین سابق نشد که نشد. اکنون اما با وجود تبدیلشدن این شهرستان به منطقه آزاد تجاری و همچنین وجود ۲ مرز رسمی خسروی و پرویزخان، گویی بار دیگر باد به پرچم این شهرستان وزیده است. باید از این فرصت استفاده کرد و با مدیریتی صحیح، شرایط را بهگونهای مدیریت کرد که بار دیگر، کامِ قصر، شیرین شود.
♦️متن کامل در لینک زیر👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12819
@avayekermanshah
♦️یادداشتی از علی پورداراب
♦️بخشهایی از متن 👇👇👇
♦️در این ایام که کرونا، شرایط بد اقتصادی، دعواهای سیاسی و همچنین معضلات اجتماعی، نفسمان را بریدهاند، گاهی وقتها برخی اخبار خوشحالکننده به گوش میرسند که برای ما حکم مُسکن دارند و برای چند روز هم که شده حالمان را خوب میکنند. این معدود اتفاقات خوش، چنان شگفتزدهمان میکنند که به صورت افراطی به توزیع اخبار پیرامون آن میپردازیم و بعد از چند روز که آب از آسیاب افتاد کل ماجرا را به دست فراموشی میسپاریم و دو باره روز از نو و روزی از نو!
♦️خبر کوتاه بود و امیدوارکننده: «قصرشیرین منطقه آزاد تجاری شد». این را استاندار کرمانشاه روز 15 اردیبهشتماه اعلام کرد. اتفاقی که آرزوی دیرینه کرمانشاهیان و بالاخص مردم شهرستان قصرشیرین بود. بحث تبدیلشدن قصرشیرین به منطقه آزاد تجاری، موضوعی بود که از سالهای گذشته توسط استانداران –در دولتهای مختلف- و حتی نمایندگان مجلس همواره مطرح میشد و هر بار، به دلایل مختلف به ثمر نمینشست.
♦️داستان منطقه آزاد تجاری قصرشیرین در این دولت از زمان استانداری ابراهیم رضاییبابادی کلید خورد، زمان اسداله رازانی هم همچنان ادامه داشت تا اینکه هوشنگ بازوند موضوع را به سرانجام رساند و در نهایت در 15 اردیبهشتماه اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام با قرار گرفتن قصرشیرین به عنوان منطقه آزاد تجاری موافقت کردند.
♦️افرادی که برای منطقه آزاد شدن قصرشیرین تلاش کردهاند، همگی همراه با مردم کرمانشاه در یک کشتی هستند و قطعاً مردم این دیار قدردان زحمات آنها خواهند بود. اما از بحث تعارفات که بگذریم، همانگونه پیشتر گفته شد، مشخصاً از روز 15 اردیبهشتماه، شرایط شهرستان قصرشیرین و حتی استان کرمانشاه متفاوت از گذشته است و باید از ظرفیتهای موجود در منطقه بهترین بهرهها را برد و همچنین زیرساختهای لازم را نیز فراهم آورد.
♦️مردم استان کرمانشاه در روزهای جنگ، سختیهای فراوانی کشیدهاند؛ شهرهای مرزی که دیگر جای بحث ندارند و کیست که نداند چه به روز مردم این شهرها آمده است. قصرشیرین روزگاری محل ناب گردشگری بوده و نهتنها مردم ایران، بلکه مردم کشورهای خارجی برای سفر به این شهرستان و حضور در فستیوالهای مختلف، لحظهشماری میکردهاند. شاید اگر کسی وضعیت امروز قصرشیرین را ببیند، این ادعا را خوابوخیالی بیش نداند؛ چرا که قصرشیرین سالهاست حال خوبی ندارند و خاصه بعد از جنگ، دیگر آن قصرشیرین سابق نشد که نشد. اکنون اما با وجود تبدیلشدن این شهرستان به منطقه آزاد تجاری و همچنین وجود ۲ مرز رسمی خسروی و پرویزخان، گویی بار دیگر باد به پرچم این شهرستان وزیده است. باید از این فرصت استفاده کرد و با مدیریتی صحیح، شرایط را بهگونهای مدیریت کرد که بار دیگر، کامِ قصر، شیرین شود.
♦️متن کامل در لینک زیر👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12819
@avayekermanshah
♦️گفتوگوی آوای کرمانشاه با فخرالدین دوستمحمد، هنرمند کرمانشاهی
🔴 آقای کاریکاتوریست و جهان پیرامونی
♦️آوای کرمانشاه، صبا شیخی: فخرالدین دوست محمد کاریکاتوریست، تصویرگر، نویسنده و مدرس کارگاه های نگاه خلاق، هنرمندی دغدغه مند است که در سال ۱۳۵۵ در قصرشیرین متولد شده. او کارشناسی اش را در رشته طراحی فرش از دانشگاه معماری و هنر کاشان دریافت کرده است اما به خاطر عشقش به کاریکاتور و بیان دردهای جامعه و جهان سال هاست در این وادی قلم می زند. دوست محمد، داور جشنواره های کارتون و تصویرگری و برگزیده بسیاری از جشنواره های داخلی و بین المللی بوده است. گزیده ی کارهایش در کتابی با عنوان «دنیای وارونه ی من» به همت انتشارات سوره به چاپ رسیده و در مجلات بسیاری مقاله هایش در زمینه موفقیت چاپ شده اند و در حال حاضر مسئول خانه کاریکاتور و واحد فیلم سازی و هنر تصویری حوزه هنری است. دوستمحمد از آن دسته هنرمندانی است که نگاه هنریاش را در هر زمان و مکانی به تصویر میکشد. او بسیاری از سطوح داخلی منزل مسکونی خود را طراحی کرده و با این کار، فضای هنری جالبی را به وجود آورده است. به همین منظور، در این شماره با فخرالدین دوستمحمد به گفتوگو نشستیم و از جهان پیرامونش سخن گفتیم؛ او معتقد است هر فرد باید نقش خودش را برای بهتر شدن جهان پیرامونش ایفا کند و یاد بگیرد هر چالشی را دو روی سکه ببیند که یک رویش فرصت است و دیگری تهدید و خطر. از انفعال بیزار است و به حرکت با تمرکز بر تفکرات مثبت اعتقاد دارد.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12851
@avayekermanshah
🔴 آقای کاریکاتوریست و جهان پیرامونی
♦️آوای کرمانشاه، صبا شیخی: فخرالدین دوست محمد کاریکاتوریست، تصویرگر، نویسنده و مدرس کارگاه های نگاه خلاق، هنرمندی دغدغه مند است که در سال ۱۳۵۵ در قصرشیرین متولد شده. او کارشناسی اش را در رشته طراحی فرش از دانشگاه معماری و هنر کاشان دریافت کرده است اما به خاطر عشقش به کاریکاتور و بیان دردهای جامعه و جهان سال هاست در این وادی قلم می زند. دوست محمد، داور جشنواره های کارتون و تصویرگری و برگزیده بسیاری از جشنواره های داخلی و بین المللی بوده است. گزیده ی کارهایش در کتابی با عنوان «دنیای وارونه ی من» به همت انتشارات سوره به چاپ رسیده و در مجلات بسیاری مقاله هایش در زمینه موفقیت چاپ شده اند و در حال حاضر مسئول خانه کاریکاتور و واحد فیلم سازی و هنر تصویری حوزه هنری است. دوستمحمد از آن دسته هنرمندانی است که نگاه هنریاش را در هر زمان و مکانی به تصویر میکشد. او بسیاری از سطوح داخلی منزل مسکونی خود را طراحی کرده و با این کار، فضای هنری جالبی را به وجود آورده است. به همین منظور، در این شماره با فخرالدین دوستمحمد به گفتوگو نشستیم و از جهان پیرامونش سخن گفتیم؛ او معتقد است هر فرد باید نقش خودش را برای بهتر شدن جهان پیرامونش ایفا کند و یاد بگیرد هر چالشی را دو روی سکه ببیند که یک رویش فرصت است و دیگری تهدید و خطر. از انفعال بیزار است و به حرکت با تمرکز بر تفکرات مثبت اعتقاد دارد.
♦️ادامه متن در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12851
@avayekermanshah
🔴 جدیدترین شماره هفتهنامه آوای کرمانشاه منتشر شد
♦️ شماره ۱۵۳۰
♦️سهشنبه ۲۸ اردیبهشت
♦️با ما همراه باشید 👇
Avayekermanshah.ir
@avayekermanshah
♦️ شماره ۱۵۳۰
♦️سهشنبه ۲۸ اردیبهشت
♦️با ما همراه باشید 👇
Avayekermanshah.ir
@avayekermanshah
🔴 استخوانی لای زخم
♦️یادداشتی از علی پورداراب
♦️بخشهایی از متن 👇👇👇
♦️۲۸ خرداد نزدیک است. روزی که سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و ششمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا برگزار میشود. این روزها عمده اخبار پیرامون همین موضوع است و مسئله ثبتنام افراد، تاییدصلاحیتها و صفآرایی رقبا روبهروی هم و … برای عدهای جدی است. عدهای هم در این میان هستند که موضوع انتخابات ریاست جمهوری برایشان اهمیت ندارد که در زمان دیگری در رابطه با آنها خواهم نوشت. اما بحث اصلی در اینجا در رابطه با انتخابات شورای شهر است.
♦️ما در این ۲۰ ساله آنچه از شوراهای شهر شنیدهایم با هدف اولیه آن بسیار تفاوت دارد. کافی است امروز کلیدواژه شورای شهر را در موتور جستوجوگر گوگل وارد کنیم، آنچه به دست میآید دیدنی است. بازداشت شهردار و چند عضو شورای شهر فلان شهر، آبستراکسیون طرفداران شهردار فلان شهر، درگیری و کتککاری در جلسه شورای فلان شهر و بسیاری موارد که میتوان به این لیست اضافه کرد. این مشکلات در اکثر شورای شهرهای کشور وجود داشته و دارند و مشخصاً مردم کرمانشاه بهکرات شاهد این قبیل مشکلات بودهاند.
♦️شورای شهر کرمانشاه از بدو آغاز به کار، آبستن حوادث مختلفی از قبیل انتخابهای قومی و قبیلهای، استیضاح، درگیری، آبستراکسیون، انحلال، زدوخورد و بسیاری موارد دیگر از این دست بوده است. حتی امروز هم که عمر شورای شهر کرمانشاه رو به پایان است، صحن شورا به محلی برای عرضاندام مخالفان و موافقان شهردار برای یکدیگر تبدیل شده است و گویی اعضای شورای شهر وظیفه اصلی خود را که انتخاب شهرداری کارآمد و پس از آن، نظارت بر عملکرد وی است را فراموش کردهاند. اعضای شورای شهر که به دودسته موافق و مخالف تبدیل شدهاند، همراه با شهردار 3 ضلع یک مثلث را تشکیل میدهد که شب و روز به یکدیگر میتازند و در این بین دود این اوضاع فقط به چشم مردم میرود.
♦️شوراهای شهر که روزی قرار بود به پارلمانی محلی برای اداره امور با محوریت مردم تبدیل شوند؛ به استخوانلایزخم تبدیل شدهاند. در این کشور و خاصه در کرمانشاه و شهرهایی که مردم آگاهانه در انتخابات شورا شرکت نمیکنند؛ هر فردی رویای نمایندگی شورا را در سر داشته باشد، اگر در ابتدا اعتمادبهنفس و در مرحله بعدی قوم، قبیله و یا ارتباطات و پول داشته باشد، میتواند به سادگی به خواستهاش برسد. در این شرایط که تخصص و شایستهسالاری رنگ میبازد، هرکس به خودش اجازه میدهد کاندیدای شورای شهر شود و به پشتوانه مواردی که نام بردیم به صحن شورا راه یابد. خب، نهایتاً نتیجه کار هم همینی میشود که امروز شاهدش هستیم.
♦️با توجه به اینکه پروژه شورای شهر از سالها پیش شکستخورده و چون تجربه گذشته نشان میدهد جامعه در انتخاب نماینده شورا آگاهانه عمل نمیکند و از طرفی هم شوراها به محلی برای گذاشتن باری بر دوش شهر و نه برداشتن باری از آن تبدیل شدهاند، همین امروز اگر شورای شهر را که به استخوانلایزخم تبدیل شده است، تعطیل کنند و انتخاب شهرداران بهصورت انتصابی باشد، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و هم در هزینههای کشور صرفهجویی شده است و هم تخلفات، بسیار کمتر از آنچه شاهدش هستیم خواهند بود.
♦️متن کامل در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12999
@avayekermanshah
♦️یادداشتی از علی پورداراب
♦️بخشهایی از متن 👇👇👇
♦️۲۸ خرداد نزدیک است. روزی که سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و ششمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا برگزار میشود. این روزها عمده اخبار پیرامون همین موضوع است و مسئله ثبتنام افراد، تاییدصلاحیتها و صفآرایی رقبا روبهروی هم و … برای عدهای جدی است. عدهای هم در این میان هستند که موضوع انتخابات ریاست جمهوری برایشان اهمیت ندارد که در زمان دیگری در رابطه با آنها خواهم نوشت. اما بحث اصلی در اینجا در رابطه با انتخابات شورای شهر است.
♦️ما در این ۲۰ ساله آنچه از شوراهای شهر شنیدهایم با هدف اولیه آن بسیار تفاوت دارد. کافی است امروز کلیدواژه شورای شهر را در موتور جستوجوگر گوگل وارد کنیم، آنچه به دست میآید دیدنی است. بازداشت شهردار و چند عضو شورای شهر فلان شهر، آبستراکسیون طرفداران شهردار فلان شهر، درگیری و کتککاری در جلسه شورای فلان شهر و بسیاری موارد که میتوان به این لیست اضافه کرد. این مشکلات در اکثر شورای شهرهای کشور وجود داشته و دارند و مشخصاً مردم کرمانشاه بهکرات شاهد این قبیل مشکلات بودهاند.
♦️شورای شهر کرمانشاه از بدو آغاز به کار، آبستن حوادث مختلفی از قبیل انتخابهای قومی و قبیلهای، استیضاح، درگیری، آبستراکسیون، انحلال، زدوخورد و بسیاری موارد دیگر از این دست بوده است. حتی امروز هم که عمر شورای شهر کرمانشاه رو به پایان است، صحن شورا به محلی برای عرضاندام مخالفان و موافقان شهردار برای یکدیگر تبدیل شده است و گویی اعضای شورای شهر وظیفه اصلی خود را که انتخاب شهرداری کارآمد و پس از آن، نظارت بر عملکرد وی است را فراموش کردهاند. اعضای شورای شهر که به دودسته موافق و مخالف تبدیل شدهاند، همراه با شهردار 3 ضلع یک مثلث را تشکیل میدهد که شب و روز به یکدیگر میتازند و در این بین دود این اوضاع فقط به چشم مردم میرود.
♦️شوراهای شهر که روزی قرار بود به پارلمانی محلی برای اداره امور با محوریت مردم تبدیل شوند؛ به استخوانلایزخم تبدیل شدهاند. در این کشور و خاصه در کرمانشاه و شهرهایی که مردم آگاهانه در انتخابات شورا شرکت نمیکنند؛ هر فردی رویای نمایندگی شورا را در سر داشته باشد، اگر در ابتدا اعتمادبهنفس و در مرحله بعدی قوم، قبیله و یا ارتباطات و پول داشته باشد، میتواند به سادگی به خواستهاش برسد. در این شرایط که تخصص و شایستهسالاری رنگ میبازد، هرکس به خودش اجازه میدهد کاندیدای شورای شهر شود و به پشتوانه مواردی که نام بردیم به صحن شورا راه یابد. خب، نهایتاً نتیجه کار هم همینی میشود که امروز شاهدش هستیم.
♦️با توجه به اینکه پروژه شورای شهر از سالها پیش شکستخورده و چون تجربه گذشته نشان میدهد جامعه در انتخاب نماینده شورا آگاهانه عمل نمیکند و از طرفی هم شوراها به محلی برای گذاشتن باری بر دوش شهر و نه برداشتن باری از آن تبدیل شدهاند، همین امروز اگر شورای شهر را که به استخوانلایزخم تبدیل شده است، تعطیل کنند و انتخاب شهرداران بهصورت انتصابی باشد، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و هم در هزینههای کشور صرفهجویی شده است و هم تخلفات، بسیار کمتر از آنچه شاهدش هستیم خواهند بود.
♦️متن کامل در لینک زیر 👇👇👇
http://avayekermanshah.ir/?p=12999
@avayekermanshah