به خودم میگم شاید اونها دارن زمان سختی رو سپری میکنن ولی من با اینکه زمان سختی میگذروندم هیچوقت باهاشون اونطوری رفتار نکردم.
چمیدونم حتما دوستداشتنی نیستم دیگه. وگرنه چطور ممکنه یک نفر هم نباشه که برای بودن کنار من تلاش کنه؟!
برای تو که از اثبات اینکه لایق دوست داشته شدنی خستهای:
«يک روز، براى يک نفر، كفايت مىكنی!
بدونِ هيچ تلاش و خستگی...»
«يک روز، براى يک نفر، كفايت مىكنی!
بدونِ هيچ تلاش و خستگی...»
بعضی اوقات دوست دارم کلا ساکت بمونم و هیچی نگم چون هیچ کلمهای نمیتونه چیزی که تو قلب و ذهنم میگذره رو توضیح بده.
اتفاقا پرتوقع باشید، از این جهت که برای خودتون حد و مرز و فیلتر مشخص کنید و انتظارات به جا و مناسب با شرایطتون داشته باشید، آدمی که استانداردی نداره هم قدرش دونسته نمیشه و هم نادیده گرفته میشه.
در این مسیر پر فراز و نشیب، امید و انگیزه را در دل خود زنده نگه دارید. پیروزی از آن کسانی است که هرگز تسلیم نمیشوند.
شاید تینیجر بودن تو کشورای دیگه لذت بخش باشه اما اینجا جز استرس و درد و نا امیدی هیچ چیزه دیگه ای نداره.
آدمهای بعدی که میان تو زندگیت ارزش من رو بهت ثابت میکنن، الان هر توضیحی بهت بدم اضافیه.
آدمها بلدن چطوری اونی که میخوان رو تو زندگیشون نگه دارن، اگه برات تلاشی نمیکنه تو اون آدمه نیستی.
خیلی حال میده وقتی با یکی قطع ارتباط میکنی و زمان بهت ثابت میکنه که چه کار درستی کردی.
و یهو تبدیل شدم به کسی که دیر جواب میده، تنهایی رو ترجیح میده، اگر انرژی منفی حس کنم، ناپدید میشم و اگر دیگه باهم در ارتباط نباشیم، برام اهمیتی نداره.