جملهی اول کتاب...
🌵|• اگه کتابی درباره انتقام مینوشتی، چطور شروعش میکردی؟
🪻|• اگه شخصیت اصلی داستانت معتاد به مواد مخدر بود، جملهی اول رو چی مینوشتی؟
✏️ @benevis_s
🌵|• اگه کتابی درباره انتقام مینوشتی، چطور شروعش میکردی؟
🪻|• اگه شخصیت اصلی داستانت معتاد به مواد مخدر بود، جملهی اول رو چی مینوشتی؟
✏️ @benevis_s
❤15👍3
بنویس :)
📝لهجه در داستان📝 🖌|• یکی از ویژگیهای شخصیتی طرز سخن گفتن است. 🖌|• زبان به گونههای زبانی تقسیم میشود که در زبانشناسی به آنها لهجه (dialect) میگویند. لهجهها به طور کلی از دو گروه تشکیل میشوند: ● لهجههای محلی (regional dialect) ● لهجههای اجتماعی (social…
در پست ریپلایشده گفتیم که در داستان آنچه اصولاً مطرح است لهجههای اجتماعی است نه لهجههای محلی و برخی این دو را با هم اشتباه میگیرند.
مرحوم طاهره صفارزاده، پژوهشگر پیشکسوت ترجمه در ایران در مخالفت با انتقال زبان عامیانه در ترجمه مینویسد:
📜|• صفارزاده در این زمینه دو برداشت اساساً نادرست دارد. اشتباه اول او این است که اصولاً قرار نیست لحن راننده تاکسی ما «همانند» راننده تاکسی نیویورک باشد.
📜|• مترجم باید برای هر یک از شخصیتهای داستان زبانی خاص انتخاب کند، همان گونه که نویسنده اصلی چنین کرده است.
🗞|• مهم نیست که شیوۀ حرف زدن راننده تاکسی در ایران با راننده تاکسی در نیویورک تطابق نداشته باشد.
🗞|• مهم این است که لحن حرف زدن این راننده نیویورکی در ترجمه با لحن مثلاً مدیر عامل یک شرکت معتبر فرهنگی در همین داستان، از نظر خواننده ایرانی، تفاوت قابل قبولی داشته باشد.
📬|• مسلماً، یکی از راههای اصلی نشان دادن این تمایز آن است که زبان آن راننده نیویورکی را تا حدی به زبان راننده تهرانی و زبان آن مدیر عامل را نیز به زبان یک مدیر عامل ایرانی نزدیک کنیم.
📬|• در این گونه موارد، تطابق مهم نیست، تفاوت نسبی مهم است.
🖌|• برداشت نادرست دوم صفارزاده همان اشتباه گرفتن لهجهٔ اجتماعی با لهجه محلی است.
🖌|• صفارزاده آوردن اصطلاحات شیرازی را در ترجمه داستان، که مصداقی از لهجه محلی است، با انتقال لحن شوفر تاکسی نیویورکی، که مصداقی از لهجه اجتماعی است، خلط میکند و هر دو را در یک مقوله قرار میدهد و در نتیجه با انتقال آن از زبان مبدأ به زبان مقصد مخالفت میکند.
🖌|• در حالی که همانطور که قبلاً تأکید شد، لهجههای اجتماعی اساساً با لهجههای محلی فرق دارند.
✏️ @benevis_s
مرحوم طاهره صفارزاده، پژوهشگر پیشکسوت ترجمه در ایران در مخالفت با انتقال زبان عامیانه در ترجمه مینویسد:
«راننده تاکسی که در نیویورک زندگی میکند لحن و رفتارش شباهتی به شوفر تاکسی ما در تهران ندارد و یا کارگر مزرعه تگزاسی با زارع ایرانی همانند نیست. کاربرد گویشهای محلی، از آنجا که ترجمه برای همگان است، لذت خواندن را جز از افراد وابسته به آن گویش میگیرد. مثلاً یک مترجم شیرازی وقتی لهجه شیرازی و اصطلاحات آن محل را مورد استفاده قرار میدهد، بر مشکلات فهم ترجمه میافزاید».
📜|• صفارزاده در این زمینه دو برداشت اساساً نادرست دارد. اشتباه اول او این است که اصولاً قرار نیست لحن راننده تاکسی ما «همانند» راننده تاکسی نیویورک باشد.
📜|• مترجم باید برای هر یک از شخصیتهای داستان زبانی خاص انتخاب کند، همان گونه که نویسنده اصلی چنین کرده است.
🗞|• مهم نیست که شیوۀ حرف زدن راننده تاکسی در ایران با راننده تاکسی در نیویورک تطابق نداشته باشد.
🗞|• مهم این است که لحن حرف زدن این راننده نیویورکی در ترجمه با لحن مثلاً مدیر عامل یک شرکت معتبر فرهنگی در همین داستان، از نظر خواننده ایرانی، تفاوت قابل قبولی داشته باشد.
📬|• مسلماً، یکی از راههای اصلی نشان دادن این تمایز آن است که زبان آن راننده نیویورکی را تا حدی به زبان راننده تهرانی و زبان آن مدیر عامل را نیز به زبان یک مدیر عامل ایرانی نزدیک کنیم.
📬|• در این گونه موارد، تطابق مهم نیست، تفاوت نسبی مهم است.
🖌|• برداشت نادرست دوم صفارزاده همان اشتباه گرفتن لهجهٔ اجتماعی با لهجه محلی است.
🖌|• صفارزاده آوردن اصطلاحات شیرازی را در ترجمه داستان، که مصداقی از لهجه محلی است، با انتقال لحن شوفر تاکسی نیویورکی، که مصداقی از لهجه اجتماعی است، خلط میکند و هر دو را در یک مقوله قرار میدهد و در نتیجه با انتقال آن از زبان مبدأ به زبان مقصد مخالفت میکند.
🖌|• در حالی که همانطور که قبلاً تأکید شد، لهجههای اجتماعی اساساً با لهجههای محلی فرق دارند.
✏️ @benevis_s
❤15👍12
@benevis_s.مردی.که.میخندد.pdf
12.6 MB
#کتاب 📚
🌀 نام: مردی که میخندد
🌀 نویسنده: ویکتور هوگو
«ویکتور هوگو» در قالب بیان داستان این کتاب که در اوائل قرن هیجدهم و در انگلستان روی میدهد، مسائل فلسفی و اطلاعات تاریخی بسیاری را مطرح میکند.
داستان این کتاب، روایت کودکی است که توسط «کومپراچیکو»ها یا همان خریداران بچه، معلول شده و با زخمی که بر صورت دارد گویی همیشه میخندد.
هوگو در اوج این رمان، با بیان خطابهای از قهرمان داستان، پیام اصلی کتاب را اینگونه بیان میدارد که بلایی که سر وی آمده در حقیقت سر بشریت آمده است. مردمی که در ظاهر میخندند و باطناً رنج میبرند.
✏️ @benevis_s
🌀 نام: مردی که میخندد
🌀 نویسنده: ویکتور هوگو
«ویکتور هوگو» در قالب بیان داستان این کتاب که در اوائل قرن هیجدهم و در انگلستان روی میدهد، مسائل فلسفی و اطلاعات تاریخی بسیاری را مطرح میکند.
داستان این کتاب، روایت کودکی است که توسط «کومپراچیکو»ها یا همان خریداران بچه، معلول شده و با زخمی که بر صورت دارد گویی همیشه میخندد.
هوگو در اوج این رمان، با بیان خطابهای از قهرمان داستان، پیام اصلی کتاب را اینگونه بیان میدارد که بلایی که سر وی آمده در حقیقت سر بشریت آمده است. مردمی که در ظاهر میخندند و باطناً رنج میبرند.
✏️ @benevis_s
👍11❤4
مرحوم حمید مصدق در خرداد ۱۳۴۳ شعر سیب یا همان شعر “تو به من خندیدی” را سروده است که خود، شعر بسیار زیبایی است. اما آنچه باعث شهرت شعر سیب شده، جواب فروغ فرخزاد به آن است.
تو به من خندیدی و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضبآلود به من کرد نگاه
سیب دندانزده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خشخش گام تو تکرارکنان میدهد آزارم
و من اندیشهکنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
جواب شعر سیب از فروغ فرخزاد:
من به تو خندیدم
چون که میدانستم
تو به چه دلهره از باغچهی همسایه
سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمیدانستی باغبان باغچهی همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده به تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندانزده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمیخواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را…
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرارکنان
میدهد آزارم
و من اندیشهکنان غرق در این پندارم
که چه میشد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
🕊| #شعر
✏️ @benevis_s
تو به من خندیدی و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضبآلود به من کرد نگاه
سیب دندانزده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خشخش گام تو تکرارکنان میدهد آزارم
و من اندیشهکنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
جواب شعر سیب از فروغ فرخزاد:
من به تو خندیدم
چون که میدانستم
تو به چه دلهره از باغچهی همسایه
سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمیدانستی باغبان باغچهی همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده به تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندانزده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمیخواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را…
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرارکنان
میدهد آزارم
و من اندیشهکنان غرق در این پندارم
که چه میشد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
🕊| #شعر
✏️ @benevis_s
❤52😱5
📖|• داستان مانند سازهای که دو لایه دارد در نظر گرفته میشود: لایه عینی و لایه انتزاعی.
📕|• لایه عینی وقایع و حقایق را در داستان توصیف میکند.
📕|• لایه انتزاعی درباره کاربردهای وسیعتر داستان نظر میدهد؛ برای مثال اینکه چرا این داستان میتواند بازتاب جامعه، روابط یا زندگی باشد؟
🔸• ارکان انتزاعی: دنیای داستان و پند اخلاقی
🔸• ارکان عینی: شخصیت و پیرنگ
✏️ @benevis_s
📕|• لایه عینی وقایع و حقایق را در داستان توصیف میکند.
📕|• لایه انتزاعی درباره کاربردهای وسیعتر داستان نظر میدهد؛ برای مثال اینکه چرا این داستان میتواند بازتاب جامعه، روابط یا زندگی باشد؟
🔸• ارکان انتزاعی: دنیای داستان و پند اخلاقی
🔸• ارکان عینی: شخصیت و پیرنگ
✏️ @benevis_s
❤12👍2👏1
همیشه از سروکار داشتن با موقعیتی کمی سوررئال و ارائه کردنش به شیوهای رئال لذت بردهام. همیشه از قصههای پریان و افسانهها و داستانهای جادویی خوشم آمده است. به نظرم یک جورهایی به واقعیت امروزی نزدیکترند تا آن داستان «واقعگرایانه»ای که برای حفظ سبک «واقعگرا»یش بسیار دچار گزینش و حذف شده است.- استنلی کوبریک🎞
✏️ @benevis_s
👍23❤4
جهت اطلاعتون جنایینویسها خوب بلدن چطور کسی رو بکشن و جنازهش رو کجا قایم کنن.
پس به نفعته داستان اون جنایینویسه رو لایک کنی.
#توییت📝
✏️ @benevis_s
پس به نفعته داستان اون جنایینویسه رو لایک کنی.
#توییت📝
✏️ @benevis_s
😁121🤣37❤6👍5🍓3
آیا ماجرای عمه مرا شنیدهاید؟
عمه من همیشه تنها بود
خیلی هم زیاد گریه میکرد
همه میگفتند علتش این است که هیچ وقت عاشق نشده
بعد عمهام عاشق شد
اما حالا باز هم گریه می کند
چون میترسد معشوقش ترکش کند
حالا نمیدانم عاشق بودن بهتر است یا عاشق نبودن؟
👤| شل سیلور استاین
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
عمه من همیشه تنها بود
خیلی هم زیاد گریه میکرد
همه میگفتند علتش این است که هیچ وقت عاشق نشده
بعد عمهام عاشق شد
اما حالا باز هم گریه می کند
چون میترسد معشوقش ترکش کند
حالا نمیدانم عاشق بودن بهتر است یا عاشق نبودن؟
👤| شل سیلور استاین
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
❤31🤷13💔2👍1
🖋با چالش تاساندازی داستان بنویس!✒️
🎲|• تاس بنداز و نقطه اوج داستان رو تعیین کن:
۱. شخصیت میفهمه همه دوستان و خانوادهش بهش دروغ گفتن.
۲. شخصیت که در دریا گم شده به خشکی میرسه.
۳. شخصیت یادداشت کوچکی لای کتابی قدیمی پیدا میکنه.
۴. شخصیت متوجه میشه بعضی چیزهایی که دیده واقعی نبودن.
۵. اولین روز کاری شخصیت تموم شده و تو راه برگشت به خونهست.
۶. دری که نباید باز میشد، باز میشه.
🪙|• ماه تولدت ژانر داستان رو معلوم میکنه:
فروردین: داستان تاریخی
اردیبهشت: علمیتخیلی
خرداد: پلیسی
تیر: وحشت
مرداد: کارآگاهی
شهریور: تریلر
مهر: رئال
آبان: فانتزی
آذر: معمایی
دی: عاشقانه
بهمن: رئالیسم جادویی
اسفند: روانشناختی
✏️ @benevis_s
🎲|• تاس بنداز و نقطه اوج داستان رو تعیین کن:
۱. شخصیت میفهمه همه دوستان و خانوادهش بهش دروغ گفتن.
۲. شخصیت که در دریا گم شده به خشکی میرسه.
۳. شخصیت یادداشت کوچکی لای کتابی قدیمی پیدا میکنه.
۴. شخصیت متوجه میشه بعضی چیزهایی که دیده واقعی نبودن.
۵. اولین روز کاری شخصیت تموم شده و تو راه برگشت به خونهست.
۶. دری که نباید باز میشد، باز میشه.
🪙|• ماه تولدت ژانر داستان رو معلوم میکنه:
فروردین: داستان تاریخی
اردیبهشت: علمیتخیلی
خرداد: پلیسی
تیر: وحشت
مرداد: کارآگاهی
شهریور: تریلر
مهر: رئال
آبان: فانتزی
آذر: معمایی
دی: عاشقانه
بهمن: رئالیسم جادویی
اسفند: روانشناختی
✏️ @benevis_s
❤24👍5🔥5
۱✨ یه عده دوست با هم رفتن سفر و یه ویلا رو اجاره کردن. در زیرزمین قفل شده، هشدار ورود ممنوع داره و صداهای عجیبی ازش میاد. دوستهات نیمهشب ناپدید میشن...
۲✨ بعد از اینکه شهابسنگ عجیبی از فراز آسمون زمین عبور میکنه، کمکم انعکاس مردم رفتاری عجیب - و خشونتبار - پیدا میکنه.
۳✨ سگت مدام به سمت کمد دیواری واقواق میکنه. بالاخره بازش میکنی، هیچی اونجا نیست. اما بعد متوجه رد پاهای کوچیک و خیسی میشه که به سمت زیر تختت رفتند.
۴✨ درباره عکسی که بالای پست فرستاده شد، بنویسید.
🔮• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° پردهدری
° مخروبههای قلبم
° سینی شکسته
° جغد سفید
✏️ @benevis_s
۲✨ بعد از اینکه شهابسنگ عجیبی از فراز آسمون زمین عبور میکنه، کمکم انعکاس مردم رفتاری عجیب - و خشونتبار - پیدا میکنه.
۳✨ سگت مدام به سمت کمد دیواری واقواق میکنه. بالاخره بازش میکنی، هیچی اونجا نیست. اما بعد متوجه رد پاهای کوچیک و خیسی میشه که به سمت زیر تختت رفتند.
۴✨ درباره عکسی که بالای پست فرستاده شد، بنویسید.
🔮• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° پردهدری
° مخروبههای قلبم
° سینی شکسته
° جغد سفید
✏️ @benevis_s
🔥17❤5👍4
پنجمین جشنواره ملی داستان کوتاه انجمن ادبیات داستانی دریچه✨
📖|• شرایط جشنواره
ارسال اثر به ایمیل:
[email protected]
سایت
www.dariche93.ir
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۱۰۲۴ ۵۴۱ ۰۹۳۸ تماس حاصل فرمایید.
✏️ @benevis_s
📖|• شرایط جشنواره
داستان کوتاهی که قبلاً در کتابی منتشر نشده یا در جشنوارهای حائز رتبه برتر نشده باشد.
هر شرکت کننده فقط یک اثــر مستقل ارسال کند.
موضوع: آزاد (داستان باید در فضای روستا اتفاق بیفتد)
اثــر ارسالی در قالب word (با پسوند doc یا docx) ارسال گردد.
از فونتهای استاندارد فارسی (Tahoma, mitra, naznin, zar , …) و در صفحات سفید ساده ارسال گردد.
صفحه اول باید به طور مجزا شامل این اطلاعات باشد:
۱- نام اثر.
۲- نام و نام خانوادگی نویسنده.
۳- شهر محل سکونت یا اقامت دایم.
۴- شماره تماس همراه.
۵- آدرس ایمیل.
دریافت تاییدیه اثــر ارسالی توسط انجمن الزامی است (تاییدیه حداکثر در مدت ۱۵ روز کاری به پست الکترونیکی ارسال کننده ارسال میگردد).
اهداء جوایز، منوط به میزان حمایت اسپانسرهای مالی جشنواره دارد.
ارسال اثر به ایمیل:
[email protected]
سایت
www.dariche93.ir
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۱۰۲۴ ۵۴۱ ۰۹۳۸ تماس حاصل فرمایید.
✏️ @benevis_s
❤18👍3
بنویس :)
•[📚]• چی میشه که شخصیت داستان خانوادهی جدیدی (Found Family) بهجای خانوادهی خونی پیدا میکنه؟ 📘|• 1. کمبود محبت و حمایت از خانواده بیولوژیکی 📘|• بیشتر وقتها شخصیت خانوادهی خونیش رو یا از دست داده یا عشق و حمایتی ازشون دریافت نکرده یا حتی ازشون آسیب دیده.…
•[📚]• چرا خوانندهها تروپ خانواده اکتسابی (Found Family) رو دوست دارن؟
📘|• این تروپ دلگرمکننده و آرامشبخشه. خیلی از مردم به نحوی طرد شدن رو تجربه کردن یا با خانوادههای بیولوژیکیشون مشکل دارن، بنابراین خوندن درباره اینکه میشه عشق و پذیرش رو جای دیگهای پیدا کرد براشون الهامبخشه.
📒|• زیباست که ببینی یک عده شخصیت طردشده دور هم جمع شدن، به هم احساس تعلق دارن و همدیگه رو درک میکنن.
📕|• توی داستانهایی که این تروپ رو دارن میشه دید که عشق همهجوره وجود داره؛ اگه توی خانوادهی خودت وجود نداره میتونی توی خانوادهی دیگهای پیداش کنی و خانواده فراتر از رابطهی خونیه.
✏️ @Benevis_s
📘|• این تروپ دلگرمکننده و آرامشبخشه. خیلی از مردم به نحوی طرد شدن رو تجربه کردن یا با خانوادههای بیولوژیکیشون مشکل دارن، بنابراین خوندن درباره اینکه میشه عشق و پذیرش رو جای دیگهای پیدا کرد براشون الهامبخشه.
📒|• زیباست که ببینی یک عده شخصیت طردشده دور هم جمع شدن، به هم احساس تعلق دارن و همدیگه رو درک میکنن.
📕|• توی داستانهایی که این تروپ رو دارن میشه دید که عشق همهجوره وجود داره؛ اگه توی خانوادهی خودت وجود نداره میتونی توی خانوادهی دیگهای پیداش کنی و خانواده فراتر از رابطهی خونیه.
✏️ @Benevis_s
❤45👍7
توصیفهایی شاعرانه از شاعر✍❤️🩹🍃
📘- شاعر دروغگوییست که همیشه حقیقت را به زبان میآورد.
📘- Jean Cocteau
📕- شاعر جوری به جهان مینگرد که مرد به زنی مینگرد.
📕- Wallace Stevens
📒- شاعران کمتجربه تقلید میکنند، شاعران باتجربه میدزدند.
📒- T. S. Eliot
✏️ @Benevis_s
📘- شاعر دروغگوییست که همیشه حقیقت را به زبان میآورد.
📘- Jean Cocteau
📕- شاعر جوری به جهان مینگرد که مرد به زنی مینگرد.
📕- Wallace Stevens
📒- شاعران کمتجربه تقلید میکنند، شاعران باتجربه میدزدند.
📒- T. S. Eliot
✏️ @Benevis_s
❤22👍2😁1
بنویس :)
#تقدیم_نامه های زیبای چند کتاب!🥹 (بخش هشتم)🌿 ۵۰- تقدیم به جنگیدن برای کسی که عاشقشی - از جمله خودت. ۵۱- تقدیم به همهی زنهایی که بهشون گفتن استانداردهاشون رو پایین بیارن. امیدوارم این کار رو نکنین. ۵۲- تقدیم به هرکسی که وقتی اسمش رو توی مایکروسافت وُرد…
#تقدیم_نامه های قشنگ چند کتاب!🥹
(بخش نُهم)🌿
۴۴-
تقدیم به هر دختری که احساس ناتوان بودن کرده.
۴۵-
تقدیم به همه کسانی که فقط میخوان خشم درونشون رو آزاد کنند.
۴۶-
این کتاب تقدیم میشه به کتابدارها و کتابفروشها.
شما سرپرستان خیال، پرورنده قلبهای گرسنه
دلال واژگان نوشتهشده.
بدون زحمات عاشقانه شما کجا میبودیم؟
۴۷-
تقدیم به دختران ساکت با سری پر از رویا
تقدیم به رویاهایشان - و کابوسهایشان.
۴۸-
تقدیم به خوانندگانی که به ستارهها مینگرند و آرزو میکنند.
۴۹-
تقدیم به هرکسی که بهش گفتن صداش زیادی بلنده.
زیادی احساساتیه، زیادیه.
تو دقیقا به اندازه کافی هستی.
✏️ @benevis_s
(بخش نُهم)🌿
۴۴-
تقدیم به هر دختری که احساس ناتوان بودن کرده.
۴۵-
تقدیم به همه کسانی که فقط میخوان خشم درونشون رو آزاد کنند.
۴۶-
این کتاب تقدیم میشه به کتابدارها و کتابفروشها.
شما سرپرستان خیال، پرورنده قلبهای گرسنه
دلال واژگان نوشتهشده.
بدون زحمات عاشقانه شما کجا میبودیم؟
۴۷-
تقدیم به دختران ساکت با سری پر از رویا
تقدیم به رویاهایشان - و کابوسهایشان.
۴۸-
تقدیم به خوانندگانی که به ستارهها مینگرند و آرزو میکنند.
۴۹-
تقدیم به هرکسی که بهش گفتن صداش زیادی بلنده.
زیادی احساساتیه، زیادیه.
تو دقیقا به اندازه کافی هستی.
✏️ @benevis_s
🥰32❤13👍1
و گفتی که پرندهها را دوست داری
اما آنها را داخل قفس نگه داشتی
تو گفتی که ماهیها را دوست داری
اما آنها را سرخ کردی
تو گفتی که گلها را دوست داری
و آنها را چیدی
پس هنگامی که گفتی مرا دوست داری
من شروع کردم به ترسیدن.
👤| ژاک پرهور
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
اما آنها را داخل قفس نگه داشتی
تو گفتی که ماهیها را دوست داری
اما آنها را سرخ کردی
تو گفتی که گلها را دوست داری
و آنها را چیدی
پس هنگامی که گفتی مرا دوست داری
من شروع کردم به ترسیدن.
👤| ژاک پرهور
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
💔39❤7👍1
@benevis_s.فرهنگ_فارسی_عامیانه.pdf
29.6 MB
#کتاب 📚
🌀 نام: فرهنگ فارسی عامیانه
🌀 نویسنده: ابوالحسن نجفی
فرهنگ حاضر شامل لغات و ترکیبات متداول زبان فارسی امروز در زبان عامیانه و روزمره است که در بعضی از موارد تا حد زبان معیار نیز پیش میرود.
اغلب لغات و اصطلاحات و معنیهایی که در این فرهنگ آمده است در فرهنگهای عمومی موجود زبان فارسی یافت نمیشود.
✏️ @benevis_s
🌀 نام: فرهنگ فارسی عامیانه
🌀 نویسنده: ابوالحسن نجفی
فرهنگ حاضر شامل لغات و ترکیبات متداول زبان فارسی امروز در زبان عامیانه و روزمره است که در بعضی از موارد تا حد زبان معیار نیز پیش میرود.
اغلب لغات و اصطلاحات و معنیهایی که در این فرهنگ آمده است در فرهنگهای عمومی موجود زبان فارسی یافت نمیشود.
✏️ @benevis_s
❤9👍2
Porz Goret
Yann Tiersen
🎵|• #موسیقی
قطعه پیانو عاطفهبرانگیزی از نوازنده مشهور🎶
حس ارتباط با طبیعت، مناظر جاودانه و زیبایی آهنگین.🌱🪷
✏️ @benevis_s
قطعه پیانو عاطفهبرانگیزی از نوازنده مشهور🎶
حس ارتباط با طبیعت، مناظر جاودانه و زیبایی آهنگین.🌱🪷
✏️ @benevis_s
❤6