وقتی بمیرم و سراغ تاریخچهی جستجوم برین، ناامید میشین.
همهش کلمات معمولی و رایجیه که املاشون رو بلد نبودم😔😂
#توییت📝
✏️ @benevis_s
همهش کلمات معمولی و رایجیه که املاشون رو بلد نبودم😔😂
#توییت📝
✏️ @benevis_s
🖌|• هنگام نوشتن #انشا، وقتی میگوییم یک توصیف از فصل بهار بنویسید، یک روز جمعه را شرح دهید، احساس شما نسبت به زندگی چیست؟ چه تصویری از زندگی دارید؟ اینها بهانهای است که به من بگویند چه توصیفی راجع به بهار دارید و معلم نمیخواهد از این کار معلومات حفظی را بسنجد، بلکه میخواهد قدرت خلاقیت و آفرینش ادبی دانشآموز را به تحریک وادارد.
📖|• درست مثل این است که شما بگویید غایت ریاضیات چیست؟ وقتی ما مسئله ای می دهیم، هدف اصلی حل مسئله و پاسخ آن نیست، بلکه هدف اصلی تفکر و توسعه ذهنی دانشآموز است.
🖍|• طرح مسئله، «اصل» است و حل آن، «فرع» است. برای اینکه مسئله بهانهای است که آدمی را به تفکر وادار می سازد. حل مسئله هدف نیست، فکر کردن به حل مسئله هدف است. ما دنبال محصول مسئله نیستیم، دنبال فرایند مسئله هستیم.
🔑|• انیشتین میگوید طرح مسئله و فکر کردن روی خود «صورت مسئله» بسیار سازندهتر از دستیابی به حل مسئله است، چون وقتی مسئله را حل کردید دیگر تفکر تعطیل میشود و در واقع «مرگ تفکر» رخ میدهد، اما تا وقتی که حل نکردید حیات تفكر ادامه دارد.
🔍|• دیویی میگوید: تفکر، تبدیل موقعیت معلوم به «مجهول» است. اگر موقعیت برایمان معلوم باشد نیروی فکر برانگیخته نمیشود. وقتی آن را مبدل به مجهول کردیم فکر برانگیخته میشود، وقتی مجهول معلوم شد، مرگ تفکر رخ میدهد. انشا چنین وضعی دارد. مرگ انشا زمانی است که ما برایش هدف بگذاریم، به محصول بیندیشیم. حیات انشا این است که به فرایندها فکر کنیم.
(برگرفته از «کتاب نگارش: انشا، دیدگاهها، روشها»)📖
✏️ @benevis_s
📖|• درست مثل این است که شما بگویید غایت ریاضیات چیست؟ وقتی ما مسئله ای می دهیم، هدف اصلی حل مسئله و پاسخ آن نیست، بلکه هدف اصلی تفکر و توسعه ذهنی دانشآموز است.
🖍|• طرح مسئله، «اصل» است و حل آن، «فرع» است. برای اینکه مسئله بهانهای است که آدمی را به تفکر وادار می سازد. حل مسئله هدف نیست، فکر کردن به حل مسئله هدف است. ما دنبال محصول مسئله نیستیم، دنبال فرایند مسئله هستیم.
🔑|• انیشتین میگوید طرح مسئله و فکر کردن روی خود «صورت مسئله» بسیار سازندهتر از دستیابی به حل مسئله است، چون وقتی مسئله را حل کردید دیگر تفکر تعطیل میشود و در واقع «مرگ تفکر» رخ میدهد، اما تا وقتی که حل نکردید حیات تفكر ادامه دارد.
🔍|• دیویی میگوید: تفکر، تبدیل موقعیت معلوم به «مجهول» است. اگر موقعیت برایمان معلوم باشد نیروی فکر برانگیخته نمیشود. وقتی آن را مبدل به مجهول کردیم فکر برانگیخته میشود، وقتی مجهول معلوم شد، مرگ تفکر رخ میدهد. انشا چنین وضعی دارد. مرگ انشا زمانی است که ما برایش هدف بگذاریم، به محصول بیندیشیم. حیات انشا این است که به فرایندها فکر کنیم.
(برگرفته از «کتاب نگارش: انشا، دیدگاهها، روشها»)📖
✏️ @benevis_s
حس میکنم جسارت هیچکاری را ندارم، دیگر نمیتوانم از خوشیها و زیباییهای زندگی هیچ لذتی ببرم، نه توی وطن نه توی اروپا. من و نسل من، جوانهای بخت برگشته و بیچارهای هستیم که قربانی روزگار خودمان شدهایم.
📚| حاشیهنشینهای اروپا
👤| فرهاد پیربال
🔥| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
📚| حاشیهنشینهای اروپا
👤| فرهاد پیربال
🔥| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
💞|• اگه رمان عاشقانه مینویسید و میخواید رابطهی خوبی رو به تصویر بکشید، میتونید اینا رو بنویسید:
● از نوشتن رفتارهای آسیبزا و سوءاستفادهگر دوری کنید.
● بذارید شخصیتها با هم مهربون باشن، همدیگه رو حمایت کنن و به هم اهمیت بدن.
● نذارید شخصیتها مدام همدیگه رو تحقیر کنن و بهصورت فیزیکی یا احساسی سوءاستفاده کنن یا به خواستههای همدیگه احترام نذارن.
● میتونید بذارید موانع عشق بیرونی باشه، مثلاً خانواده و جامعه مانع دو شخصیت بشن نه که خودشون مدام با هم اصطکاک داشته باشن.
● اگه میخواید خواننده زوج داستانتون رو بپسنده آدمهایی رو کنار هم بذارید که به هم میان و همدیگه رو آدم بهتری میکنن.
✏️ @benevis_s
● از نوشتن رفتارهای آسیبزا و سوءاستفادهگر دوری کنید.
● بذارید شخصیتها با هم مهربون باشن، همدیگه رو حمایت کنن و به هم اهمیت بدن.
● نذارید شخصیتها مدام همدیگه رو تحقیر کنن و بهصورت فیزیکی یا احساسی سوءاستفاده کنن یا به خواستههای همدیگه احترام نذارن.
● میتونید بذارید موانع عشق بیرونی باشه، مثلاً خانواده و جامعه مانع دو شخصیت بشن نه که خودشون مدام با هم اصطکاک داشته باشن.
● اگه میخواید خواننده زوج داستانتون رو بپسنده آدمهایی رو کنار هم بذارید که به هم میان و همدیگه رو آدم بهتری میکنن.
✏️ @benevis_s
۱✨ دنیایی که تفنگ اختراع نشد اما شمشیرها پیشرفتهتر و قدرتمندتر شدند رو بنویس.
۲✨ بیگانگان تو رو در کودکی ربودند و توی باغ وحششون گذاشتند. حالا مدیر باغ وحش عوض شده و میخواد تو رو به سرزمین وحوش زمینی برگردونه.
۳✨ هربار که وقت مرگت شده به مرگ التماس کردی که تو رو نبره، و مرگ در عوض اینکه باهاش سر قرار بیای قبول کرده. الان سر قرار هجدهمی.
۴✨ درباره عکسی که بالای پست فرستاده شد، بنویسید.
🔮• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° سکون و سکوت
° کاغذهای برهنه
° کتاب پارهپاره
° سکوتِ پری دریایی
✏️ @benevis_s
۲✨ بیگانگان تو رو در کودکی ربودند و توی باغ وحششون گذاشتند. حالا مدیر باغ وحش عوض شده و میخواد تو رو به سرزمین وحوش زمینی برگردونه.
۳✨ هربار که وقت مرگت شده به مرگ التماس کردی که تو رو نبره، و مرگ در عوض اینکه باهاش سر قرار بیای قبول کرده. الان سر قرار هجدهمی.
۴✨ درباره عکسی که بالای پست فرستاده شد، بنویسید.
🔮• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° سکون و سکوت
° کاغذهای برهنه
° کتاب پارهپاره
° سکوتِ پری دریایی
✏️ @benevis_s
@benevis_s.ژانر.وسترن.pdf
494.5 KB
💠مقاله «ژانر وسترن»💠
✔️ در این مقاله کوتاه، درباره تاریخچه و ویژگیهای ژانر وسترن (که داستانهای در غرب وحشی و قرن ۱۹ آمریکا اتفاق میافتن) بخونید.
✔️ دارای توضیحاتی درباره مکان، زمان، شخصیتها، مضامین، ساختار داستانی، تاثیرات وسترن و...
✏️ @benevis_s
✔️ در این مقاله کوتاه، درباره تاریخچه و ویژگیهای ژانر وسترن (که داستانهای در غرب وحشی و قرن ۱۹ آمریکا اتفاق میافتن) بخونید.
✔️ دارای توضیحاتی درباره مکان، زمان، شخصیتها، مضامین، ساختار داستانی، تاثیرات وسترن و...
✏️ @benevis_s
بنویس :)
غلطهای املایی.🖌🔖 ترجیح: اولویت، برتری، تقدم، والایی✅ ترجیه❌ «مذهب من آن است که عقل را دراین میدان بر نقل ترجیح است.» (حمیدالدین بلخی) حاضر: آماده، فراهم، مهیا، شاهد، موجود، دردسترس، اکنون، زمان حال✅ حاظر❌ «و گفت سرهنگان خوارزمشاه را بخوان چون حاضر شدند…
غلطهای املایی.🖌🔖
مقوله: گفتهشده، حوزه، زمینه، مبحث✅
معقوله❌
«دیگر از مقوله مذهب حرفی مذکور مجلس او نشد.»
(عالمآرای عباسی، اسکندر بیگ ترکمان)
ازدحام: اجتماع، جمعیت، شلوغی، غوغا، هنگامه✅
ازدهام❌
«بس که کنند ازدحام بهر تماشا عوام
مجلس واعظ گرفت صورت هنگامگی»
(جامی)
مَرهَم: پماد، ضماد، دارو، التیامبخش✅
مرحم❌
«تن سپرکردیم پیش تیر باران جفا
هرچه زخم آید ببوسیم و ز مرهم فارغیم»
(خاقانی)
✏️ @benevis_s
مقوله: گفتهشده، حوزه، زمینه، مبحث✅
معقوله❌
«دیگر از مقوله مذهب حرفی مذکور مجلس او نشد.»
(عالمآرای عباسی، اسکندر بیگ ترکمان)
ازدحام: اجتماع، جمعیت، شلوغی، غوغا، هنگامه✅
ازدهام❌
«بس که کنند ازدحام بهر تماشا عوام
مجلس واعظ گرفت صورت هنگامگی»
(جامی)
مَرهَم: پماد، ضماد، دارو، التیامبخش✅
مرحم❌
«تن سپرکردیم پیش تیر باران جفا
هرچه زخم آید ببوسیم و ز مرهم فارغیم»
(خاقانی)
✏️ @benevis_s
قبل از شروع، هدف هر صحنه را مشخص کنید.📖
📘|• وقتی رمان مینویسید، در مقیاسهای مختلفی کار میکنید. باید هر دو مقیاس داستانی گستردهتر –آنچه از فصلی به فصل دیگر رخ میدهد– و مقیاس کوچکتر –آنچه در هر یک از بخشها و فصلها اتفاق میافتد– را مشخص کنید.
📗|• قبل از شروع، هدف هر صحنه را مشخص کنید. دانستن این که چرا صحنه را در داستان خود آوردهاید، به شما کمک میکند تا هدف، تمرکز و مسیر روایی آن صحنه را بیاید.
📒|• لزوماً نیازی به تشریح دقیق آنچه در طول صحنه اتفاق می افتد، نیست. ایدهای مبهم و زمخت کافی است. مثلا بنویسید:
🖇محتوای صحنه، در راستای این که چرا آن صحنه به خط داستان کلیتر مربوط است.
🖇دست آوردی صحنه برای خط اصلی داستان (به عنوان مثال “این صحنه، شخصیت اصلی را یک قدم به هدف خود نزدیکتر میکند”)
📕|• وقتی هر صحنه را هدفمند طرحریزی میکنید، بخشهای کمتری از کتابتان به مسیرهایی بن بست و غیرمولد منتهی میشوند. این امر بازنویسی و تجدید نظر در مراحل بعدی را نیز آسان تر میکند.
✏️ @benevis_s
📘|• وقتی رمان مینویسید، در مقیاسهای مختلفی کار میکنید. باید هر دو مقیاس داستانی گستردهتر –آنچه از فصلی به فصل دیگر رخ میدهد– و مقیاس کوچکتر –آنچه در هر یک از بخشها و فصلها اتفاق میافتد– را مشخص کنید.
📗|• قبل از شروع، هدف هر صحنه را مشخص کنید. دانستن این که چرا صحنه را در داستان خود آوردهاید، به شما کمک میکند تا هدف، تمرکز و مسیر روایی آن صحنه را بیاید.
📒|• لزوماً نیازی به تشریح دقیق آنچه در طول صحنه اتفاق می افتد، نیست. ایدهای مبهم و زمخت کافی است. مثلا بنویسید:
🖇محتوای صحنه، در راستای این که چرا آن صحنه به خط داستان کلیتر مربوط است.
🖇دست آوردی صحنه برای خط اصلی داستان (به عنوان مثال “این صحنه، شخصیت اصلی را یک قدم به هدف خود نزدیکتر میکند”)
📕|• وقتی هر صحنه را هدفمند طرحریزی میکنید، بخشهای کمتری از کتابتان به مسیرهایی بن بست و غیرمولد منتهی میشوند. این امر بازنویسی و تجدید نظر در مراحل بعدی را نیز آسان تر میکند.
✏️ @benevis_s
بنویس :)
چندتا ایدهی غمگین (بهجز کُشتن شخصیتها)🥲🥀 ۱. شخصیت مجبور شه از هدفش دست بکشه و رها کنه. ۲. یک رهبر رو مردم خودش رها کنن. ۳. شخصیت رستگار میشه، اما دیر. ۴. شخصیت اشتباه میکنه، ولی بخشیدنی نیست. ۵. عشقی یکطرفه با دوست دوران کودکی. ۶. خیانت دیدن از…
چندتا ایدهی غمگین (بهجز کُشتن شخصیتها)🥲🥀
۷. شخصیت بالاخره میفهمه از ته دل عاشق کیه، ولی دیگه دیره.
۸. نزدیکان شخصیت حرفش رو باور نمیکنن، با اینکه ضروریه که بکنن.
۹. شخصیتی که میدونه سرنوشتی فاجعهبار داره و باهاش کنار اومده.
۱۰. شخصیت اعتیادی رو ترک کرده و به دلیلی دوباره در دام اعتیاد فروپاشی میکنه.
۱۱. شخصیت ناخواسته اشتباهی میکنه که عزیزانش رو در خطر میندازه.
۱۲. شخصیت همیشه سختکوشانه تلاش میکنه و به نتیجهای نمیرسه.
✏️ @benevis_s
۷. شخصیت بالاخره میفهمه از ته دل عاشق کیه، ولی دیگه دیره.
۸. نزدیکان شخصیت حرفش رو باور نمیکنن، با اینکه ضروریه که بکنن.
۹. شخصیتی که میدونه سرنوشتی فاجعهبار داره و باهاش کنار اومده.
۱۰. شخصیت اعتیادی رو ترک کرده و به دلیلی دوباره در دام اعتیاد فروپاشی میکنه.
۱۱. شخصیت ناخواسته اشتباهی میکنه که عزیزانش رو در خطر میندازه.
۱۲. شخصیت همیشه سختکوشانه تلاش میکنه و به نتیجهای نمیرسه.
✏️ @benevis_s