چندتا توصیه‌ی نویسندگی بد بدین!

چه روش‌های بدی واسه نوشتن رمان فانتزی وجود داره؟

#توییت📝

✏️ @benevis_s

[تصویر: سمینار نگارش فارسی، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۱]

•[📚]• امروز ۱۱ مرداد، #زادروز «داریوش آشوری»، نویسنده، اندیشمند، زبان‌شناس و مترجم ایرانی است.

•[📘]• داریوش آشوری در نوجوانی به گرایش‌های سیاسی روی آورد و این موضوع باعث شد به عضویت دو حزب توده و زحمتکشان ملت ایران درآید. اما علاقه‌ی داریوش آشوری به فرهنگ و ادبیات بیش از سیاست بود و او در دهه‌ی سوم زندگی، حضور در حزب‌های سیاسی و همچنین تحصیل در مقطع دکترا در رشته‌ی اقتصاد را رها کرد تا همه‌ی تمرکز خود را بر ترجمه از زبان‌های گوناگون و تألیف مقاله‌های فرهنگی قرار دهد.

•[📗]• او مهم‌ترین آثار فردریش نیچه را ترجمه و این فیلسوف بزرگ آلمانی را به مخاطبان فارسی‌زبان معرفی کرد.

•[📒]• واژه‌های معادل برای بعضی اصطلاح‌های علوم‌انسانی ابداع کرد، مانند: همه‌پرسی، آرمان‌شهر، گفتمان و درس‌گفتار، به‌جای رفراندوم، اتوپیا، discourse و lecture.

•[📕]• داریوش آشوری:

تقدیر من از جمله این بود که خود را وقفِ زبانِ فارسی کنم و آنچه را که از فرنگ و زبان‌های فرنگی می‌آموزم، در خدمتِ این زبان درآورم؛ زبانی که سرچشمه‌های وجودِ معنوی و لذت و رنجِ من در آن است.

✏️ @benevis_s

#میم📝
یک‌هو باید خودت رو جای یه شخصیت غریبه بذاری...

✏️ @benevis_s

[تصویر: اتحادِ شرورانِ سریال انیمیشنی بتمن]

📚|• معرفی #تروپ

⚰|• چهل‌ویک: اتحاد شروران (Villian Team-Up)

🩸|• بعضی وقت‌ها قصه‌ی ما شرورانی داره که نقطه‌ی مشترک همه‌شون اینه که از قهرمان متنفرن و اگر موقعیتی پیش بیاد که لازم باشه با هم بریزن سر قهرمان و کارش رو تموم کنن، اتحاد شروران اتفاق می‌افته.

💣|• خیلی وقت‌ها دلیل شکست خوردنشون اینه که بر خلاف اتحاد قهرمانان، شرورها نمی‌تونن به هم اعتماد کنن و خیانت و ناهماهنگی بینشون پیش میاد.

🕯|• مثال‌ها:

● در بازی ویدیویی «مورتال کامبت: اتحاد مرگبار»، خب، اتحاد مرگباری داشتیم که بین دو ساحر شانگ سونگ و کوان چی بود.

● در دوتا از کمیک‌های رویداد بحران، یکی از تهدیدها تیمی از تقریباً تک‌تک شرورهای دنیای دی‌سی بود.

● در مجموعه‌ی «هری پاتر»، ولدمورت تونست گروه‌های شرور زیادی رو متحد کنه: آکرومانتولاها، غول‌ها، دیوانه‌سازها و مرگ‌خوارهای خودش.

✏️ @benevis_s

طبق اساطیر یونانی، پاندورا، نخستین زن روی زمین، دَرِ جعبه‌ای را که گفته شده بود هرگز نگشاید، گشود و مصیبت‌ها بر روی زمین پراکنده شد. تنها، امید، در جعبه باقی‌ماند تا آرام‌بخش بشر باشد.

واسه خودت افسانه و اسطوره بساز!💫💘

بخش ششم💠

۴۶- افسانه‌ای بنویس که توضیح می‌ده چرا گربه‌ها نرمند.
۴۷- افسانه‌ای بنویس که توضیح می‌ده چرا انسان‌ها و حیوان‌ها از هم تمایز دارند.
۴۸- افسانه‌ای بنویس که توضیح می‌ده چرا بعضی رنگ‌ها رو نمی‌بینیم.
۴۹- افسانه‌ای بنویس که توضیح می‌ده چرا پیر می‌شیم.
۵۰- افسانه‌ای بنویس که توضیح می‌ده چرا بعضی لاله‌ها واژگونند.
۵۱- افسانه‌ای بنویس که توضیح می‌ده چرا گربه‌ها نرمند.
۵۲- افسانه‌ای بنویس که توضیح می‌ده چرا سیاهی و روشنی رو نماد خوبی و بدی گرفتیم.
۵۳- افسانه‌ای بنویس که توضیح می‌ده جنس ستاره‌ها چیه.
۵۴- افسانه‌ای بنویس که توضیح می‌ده چرا انسان‌ها روان‌گردان مصرف می‌کنند.

✏️ @benevis_s

🎵|• #موسیقی

موسیقی متن زیبای فیلم «تنها بازمانده»🌾
قلب آدم رو لمس می‌کنه...❤️‍🩹

✏️ @benevis_s

نویسنده در تنهایی مطلق توضیح‌ناپذیرها را توضیح می‌دهد. اگر آن‌قدر نویسنده‌ی دانایی باشد که بفهمد نشدنی‌ست، پس اصلاً نویسنده نیست.
نویسنده‌ی خوب همیشه روی نشدنی‌ها کار می‌کند.

- جان اشتاین‌بک✍

✏️ @benevis_s

#میم📝
رویاهای دوردست🚶

✏️ @benevis_s

فعل‌هایی که از مصدر «افتادن» ساخته می‌شن، ممکنه شما رو به اشتباه بندازن.

📝|• زمان گذشته فعل:
افتادم
می‌افتادم
افتاده‌ام
افتاده بودم
افتاده باشم
داشتم می‌افتادم

📝|• زمان حال فعل:
افتد
می‌افتد
بیفتد
دارد می‌افتد

🖌•• این‌ها شکل‌های درستِ فعل‌اند.
🖌•• پس «می‌افته» رو ننویسید «میفته» یا «میوفته».
🖌•• یا «بیفتد» رو ننویسید «بی‌افتد».

✏️ @benevis_s

تاریکی به رسم خود آدم را محو می‌کند
به رسم خود از یادت می‌‌برد.
برای گذشتن از این تاریکی است
آتش بر تن کرده‌ام امشب
بسوی تو بال می‌‌زنم
به تو دل باختم
سرباز تنها
به تفنگش پناه می‌‌برد

یادت
پرچم میهن است
وقتی وطنی ندارم

👤| شمس لنگرودی

🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ

✏️ @benevis_s

#کتاب 📚
🌀 نام: همه‌چیز همه‌چیز
🌀 نویسنده: نیکولا یون

چه می‌شد اگر نمی‌توانستید چیزی را لمس کنید؟ نمی‌توانستید هوای تازه استنشاق کنید و گرمای خورشید را روی پوست‌تان حس کنید؟ و چه می‌شد اگر حتی از لذت بوسه‌ محروم بودید؟

این کتاب ماجرای دختری به نام مدی را روایت می‌کند که به معنای واقعی کلمه، نسبت به همه‌چیز حساسیت دارد، اما در خلال رابطه‌ای عاشقانه، بزرگ‌ترین ریسک زندگی‌اش را انجام می‌دهد و برای نخستین بار، طعم عشق را با پسری تجربه می‌کند که به محله‌ی او نقل مکان کرده و هم‌سن‌وسال خودش است.

✏️ @benevis_s

‌می‌دونی بدترین چیز پدر و مادر بودن چیه؟ اینه که آدم فقط به‌خاطر بدترین ثانیه‌هاش قضاوت می‌شه. آدم هزار و یک کار رو درست انجام می‌ده و بعد فقط یکی غلط از آب درمی‌آد و بعد تو تا ابد می‌شی اون پدری که سرش گرم موبایلش بود و تاب خورد تو سر بچه‌اش. چند شبانه‌روز پشت‌سرهم چشم ازشون برنمی‌داری، بعد فقط می‌آی یه دونه پیامکت رو بخونی و همهٔ اون ثانیه‌هات از کف می‌ره. هیچ‌کس نمی‌ره پیش روان‌شناس تا از همهٔ اون هزاران باری حرف بزنه که تاب نخورده تو سر بچه‌اش. پدرومادرها با خطاهاشون تعریف می‌شن.

📚| تمام آنچه پسرکوچولویم باید درباره دنیا بداند
👤| فردریک بکمن

🔥| #دیالوگ

✏️ @benevis_s

روزانه‌ها
دوست دارم مثل پرندگان پاییزی،
گاه‌به‌گاه گم شوم
می‌خواهم وطنی پیدا کنم
وطنی نو
بی‌هیچ دیّاری
و خدایی که
مرا تعقیب نکند
و سرزمینی که
به دشمنی‌ام برنخیزد
می‌خواهم از پوست خویش بگریزم؛
از صدای خویش
و از زبان خویش
می‌خواهم مثل شمیم بستان‌ها بگریزم
می‌خواهم از سایه‌ی خویش بگریزم
و از نشانی خویش
می‌خواهم از شرقِ خرافه‌ها و ماران بگریزم
از خُلفا و از تمام پادشاهان

می‌خواهم مثل پرندگان پاییزی،
عشق بِورزَم‌؛
ای شرق چوبه‌های دار و دشنه‌ها
و امیران
از تمام پادشاهان…
می‌خواهم مثل پرندگان پاییزی،
عشق بِورزَم؛
ای شرقِ چوبه‌های دار و دشنه‌ها
و امیران
از تمام پادشاهان…
می‌خواهم مثل پرندگان پاییزی،
عشق بِورزَم؛
ای شرق چوبه‌های دار و دشنه‌ها.

👤| نزار قبانی

🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ

✏️ @benevis_s

🔍|• عناصر رایج رمان معمایی:

۱. جرم (معمولاً قتل).

۲. مجرم نامعلوم (معمولاً در انتها آشکار می‌شه. ممکنه چند نفر باشند).

۳. شخصیت اصلی کارآگاه (هرکس باشه از قدرتش برای حل پرونده استفاده می‌کنه).

۴. مظنون‌ها (هرکدوم انگیزه‌ای دارند ولی اکثرشون بی‌گناهند).

۵. گشتن دنبال مجرم (معمولاً با دستگیری مجرم تموم می‌شه).

+ داستانی خوندی یا نوشتی که یک یا چندتا از این عناصر رو نداشته باشه یا تغییر خلاقانه‌ای توشون بده؟

✏️ @benevis_s