Forwarded from Inekas | انعکاس
🔵 چهارمین مدرسهٔ تابستانی انعکاس | شهریور ۱۴۰۳
🔵 «قرآن و عهدین: سنتها، بافتارها و بینامتنها»
👥 با مشارکت دانشگاه اکستر
➕ ۳۸ ساعت ارائۀ علمی با پرسش و پاسخ در ۶ روز
➕ پنجشنبهها و جمعهها، ۸، ۹، ۱۵، ۱۶، ۲۲ و ۲۳ شهریور ۱۴۰۳ | از ساعت ۱۴:۰۰ تا ۲۰:۱۵ به وقت تهران
➕ با حضور ۱۹ پژوهشگر از دانشگاههای ۶ کشور: ۵ ارائه به زبان فارسی و ۱۴ ارائه به زبان انگلیسی (با ترجمهٔ همزمان فارسی)
📄 محورهای اصلی برنامه:
◀️ تأملات روششناختی
◀️ بینامتنیت قرآن و عهدین
◀️ قرآن و متون پساعهدینی
◀️ زمینههای الهیاتی و تاریخی قرآن و عهدین
◀️ ارتباط مسلمانان با مسیحیان و یهودیان
⭐️ فهرست ارائهکنندگان و عناوین ارائهها را در اینجا ببینید.
📄 برای مطالعۀ چکیدۀ ارائهها و معرفی ارائهکنندگان به کتابچۀ مدرسه رجوع کنید.
🗓 مهلت ثبتنام: تا ۵ شهریور ۱۴۰۳
⭐ مهلت ثبتنام زودهنگام با تخفیف: ۲۶ مرداد
🎓 تخفیف ویژۀ دانشجویی
📄 اعطای گواهی
🌐 برگزاری جلسات در Zoom
💬 با ترجمهٔ همزمان فارسی
🎁 دسترسی به محتوا و ویدئوهای دورۀ «آشنایی با عهدین»
🌐 برای ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت مدرسه مراجعه کنید
🔵 inekas.org/2024
یا به @Inekas_admin پیام بدهید.
#رویداد_انعکاس
@Inekas
🌐 برای ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت مدرسه مراجعه کنید
یا به @Inekas_admin پیام بدهید.
#رویداد_انعکاس
@Inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در تفسير عیاشی چنین آمدهاست:
عن جابر عن أبي جعفر [امام محمد باقر] عليه السلام قال:
سألته عن تفسير هذه الآية من قول الله "إذ قال لبنيه ما تعبدون من بعدي قالوا نعبد إلهك واله آبائك إبراهيم وإسماعيل واسحق إلها واحدا" [بقره، ۱۳۳]
قال: جرت في القائم عليه السلام (تفسير عیاشی +)
ترجمه:
جابر میگوید از امام محمد باقر در تفسير آیه ۱۳۳ سوره بقره پرسیدم، ایشان گفت: "جرت فی القائم" (در مورد قائم، رخ داد / در مورد قائم جاری شد)
عبارت کوتاه "جرت في القائم" معمولا یا توجه به مضمون آیه، با کمی سردرگمی و اضطراب و عدم اطمینان ترجمه می شود. در آیه، سخن از گفتگوی یعقوب با فرزندانش در مورد آن چيزی است که آنها بعد از یعقوب خواهند پرستید (الها واحدا). امام محمد باقر اما میفرمایند: جرت فی القائم.
با توجه به آنچه از روایت تورات از وصیت یعقوب می دانیم، می توانیم جمله کوتاهی که از امام نقل شده را اینگونه ترجمه کنیم:
"این وصیت و گفتگو، به موضوع قائم، تسری و جریان پیدا کرد. / در این وصیت، سخن به موضوع قائم کشید."
در سفر پیدایش تورات، باب ۴۹، فراز ۱۰ از قول یعقوب چنین آمدهاست:
"عصا از یهودا و فرمانروایی از میان پاهایش جدا نخواهد شد تا وقتی شیلوه بیاید که همه امتها از او اطاعت خواهند کرد."
شیلوه، در تارگومها و تفاسیر یهودی، مسیحا ترجمه شدهاست و مسیحیان نیز منظور از آن را عيسی مسيح میدانند.
یادداشتهای قبلی در مورد وصیت یعقوب در تورات:
https://www.tg-me.com/besharatha/46
https://www.tg-me.com/besharatha/59
عن جابر عن أبي جعفر [امام محمد باقر] عليه السلام قال:
سألته عن تفسير هذه الآية من قول الله "إذ قال لبنيه ما تعبدون من بعدي قالوا نعبد إلهك واله آبائك إبراهيم وإسماعيل واسحق إلها واحدا" [بقره، ۱۳۳]
قال: جرت في القائم عليه السلام (تفسير عیاشی +)
ترجمه:
جابر میگوید از امام محمد باقر در تفسير آیه ۱۳۳ سوره بقره پرسیدم، ایشان گفت: "جرت فی القائم" (در مورد قائم، رخ داد / در مورد قائم جاری شد)
عبارت کوتاه "جرت في القائم" معمولا یا توجه به مضمون آیه، با کمی سردرگمی و اضطراب و عدم اطمینان ترجمه می شود. در آیه، سخن از گفتگوی یعقوب با فرزندانش در مورد آن چيزی است که آنها بعد از یعقوب خواهند پرستید (الها واحدا). امام محمد باقر اما میفرمایند: جرت فی القائم.
با توجه به آنچه از روایت تورات از وصیت یعقوب می دانیم، می توانیم جمله کوتاهی که از امام نقل شده را اینگونه ترجمه کنیم:
"این وصیت و گفتگو، به موضوع قائم، تسری و جریان پیدا کرد. / در این وصیت، سخن به موضوع قائم کشید."
در سفر پیدایش تورات، باب ۴۹، فراز ۱۰ از قول یعقوب چنین آمدهاست:
"عصا از یهودا و فرمانروایی از میان پاهایش جدا نخواهد شد تا وقتی شیلوه بیاید که همه امتها از او اطاعت خواهند کرد."
شیلوه، در تارگومها و تفاسیر یهودی، مسیحا ترجمه شدهاست و مسیحیان نیز منظور از آن را عيسی مسيح میدانند.
یادداشتهای قبلی در مورد وصیت یعقوب در تورات:
https://www.tg-me.com/besharatha/46
https://www.tg-me.com/besharatha/59
Telegram
بشارتها
ابهام زدایی از کلمه ای بحث برانگیز در تورات / قسمت اول
مقدمه
"عصا (سلطنت) از یهودا و شریعت گذاری از میان پاهایش جدا نخواهد شد تا وقتی שילה بیاید که همه امتها از او اطاعت خواهند کرد." (بخشی از وصیت حضرت یعقوب، مندرج در کتاب آفرینش، باب 49، فراز 10)
در این…
مقدمه
"عصا (سلطنت) از یهودا و شریعت گذاری از میان پاهایش جدا نخواهد شد تا وقتی שילה بیاید که همه امتها از او اطاعت خواهند کرد." (بخشی از وصیت حضرت یعقوب، مندرج در کتاب آفرینش، باب 49، فراز 10)
در این…
بشارتها
در تفسير عیاشی چنین آمدهاست: عن جابر عن أبي جعفر [امام محمد باقر] عليه السلام قال: سألته عن تفسير هذه الآية من قول الله "إذ قال لبنيه ما تعبدون من بعدي قالوا نعبد إلهك واله آبائك إبراهيم وإسماعيل واسحق إلها واحدا" [بقره، ۱۳۳] قال: جرت في القائم عليه السلام…
جدا نخواهد شد عصا از یهودا و فرمانروایی (قانونگذاری) از میان پاهای او تا وقتی شیلوه بیاید که برایش اطاعت امتها است. (ترجمه تحت اللفظی از فراز 10، باب 49 کتاب آفرینش، نسخه عبری)
قبلترها در مورد شباهت و همریشگی احتمالی اسم پسر یهودا در تورات عبری (شلاه) با کلمه شیلوه گفته بودم و اینکه توجه به این شباهت شاید بتواند در معناگشایی از لفظ مبهم شیلوه کمکی کند:
https://www.tg-me.com/besharatha/47
اخیرا قرینه دیگری به نفع ارتباط این دو اسم و اینهمانی احتمالی آنها به نظرم آمد. اینکه آیه 10 از باب 49 پیدایش (آیه مربوط به شیلوه که در ابتدای یادداشت آمد) جناسهای معنایی و لفظی قابل توجهی با ماجرای یهودا و عروسش در باب 38 سفر پیدایش دارد.
ابتدا عناصر مورد نظرم را در آیه شیلوه به تفکیک میآورم:
۱- عصا
۲- فرمانروایی
۳- موضوع جدا شدن آنها از یهودا و از میان پاهایش
در باب ۳۸ سفر پیدایش، ماجرای یهودا و عروسش تامار، روایت شدهاست. در این ماجرا، عصا، مهر و کمربند (یا به روایتی بند مهر) یهودا به دلیل گرو گذاشتن آنها نزد عروسش، از او جدا میشود. (باب ۳۸، فراز ۱۸)
عنصر عصا، عینا عنصر مشترکی بین این دو باب است. جدا شدن یا جدا نشدن آن از یهودا نیز. اما مهر و کمربند نیز هر دو نمادهای قانونگذاری، ریاست، فرمانروایی، پادشاهی و مفاهیمی از این قبیل هستند. همان چیزی که در وصیت یعقوب در کنار عصای یهودا از آن سخن رفته است.
(داخل پرانتز عرض کنم در باب 49 به جدا نشدن عصا از یهودا و جدا نشدن فرمانروایی از میان پاهای یهودا اشاره شده. قرار داشتن عصا در دست را میتوان فهمید اما وجه اینکه فرمانروایی از میان پاهای یهودا جدا نمیشود چیست؟ چرا میان پاها؟ درست است که برخی میان پاها را استعارهای از نسل یهودا دانستهاند اما چرا این استعاره به شکل دیگری بیان نشده؟ آیا این استعاره نیز اشاره ظریفی به باب 38 ندارد؟ منظور، شکل و شمایل احتمالی کمربند ریاست و اضافات چنین کمربندی یا محل قرار گرفتن مهر، وقتی با بند، به کمر بسته می شود است. بگذریم.)
به هر حال با توجه به وجود اين سه عنصر مشترک، آیا حق نداریم شباهت اسم پسر یهودا به شیلوه را نیز از همین قماش بدانيم؟
به خصوص که آمدن شیلوه نیز میتواند قرینه، اشاره و جبرانی بر نیامدن پسر یهودا در باب 38 تلقی شود؛ در باب 38، ماجرای یهودا و تامار و جدا شدن عصا و کمربند از یهودا برای گرو گذاشتن نزد تامار، در زمانی رخ داده که شلاه، پسر یهودا بر خلاف وعده قدیمی خود، برای ازدواج با تامار نیامده است.
قبلترها در مورد شباهت و همریشگی احتمالی اسم پسر یهودا در تورات عبری (شلاه) با کلمه شیلوه گفته بودم و اینکه توجه به این شباهت شاید بتواند در معناگشایی از لفظ مبهم شیلوه کمکی کند:
https://www.tg-me.com/besharatha/47
اخیرا قرینه دیگری به نفع ارتباط این دو اسم و اینهمانی احتمالی آنها به نظرم آمد. اینکه آیه 10 از باب 49 پیدایش (آیه مربوط به شیلوه که در ابتدای یادداشت آمد) جناسهای معنایی و لفظی قابل توجهی با ماجرای یهودا و عروسش در باب 38 سفر پیدایش دارد.
ابتدا عناصر مورد نظرم را در آیه شیلوه به تفکیک میآورم:
۱- عصا
۲- فرمانروایی
۳- موضوع جدا شدن آنها از یهودا و از میان پاهایش
در باب ۳۸ سفر پیدایش، ماجرای یهودا و عروسش تامار، روایت شدهاست. در این ماجرا، عصا، مهر و کمربند (یا به روایتی بند مهر) یهودا به دلیل گرو گذاشتن آنها نزد عروسش، از او جدا میشود. (باب ۳۸، فراز ۱۸)
عنصر عصا، عینا عنصر مشترکی بین این دو باب است. جدا شدن یا جدا نشدن آن از یهودا نیز. اما مهر و کمربند نیز هر دو نمادهای قانونگذاری، ریاست، فرمانروایی، پادشاهی و مفاهیمی از این قبیل هستند. همان چیزی که در وصیت یعقوب در کنار عصای یهودا از آن سخن رفته است.
(داخل پرانتز عرض کنم در باب 49 به جدا نشدن عصا از یهودا و جدا نشدن فرمانروایی از میان پاهای یهودا اشاره شده. قرار داشتن عصا در دست را میتوان فهمید اما وجه اینکه فرمانروایی از میان پاهای یهودا جدا نمیشود چیست؟ چرا میان پاها؟ درست است که برخی میان پاها را استعارهای از نسل یهودا دانستهاند اما چرا این استعاره به شکل دیگری بیان نشده؟ آیا این استعاره نیز اشاره ظریفی به باب 38 ندارد؟ منظور، شکل و شمایل احتمالی کمربند ریاست و اضافات چنین کمربندی یا محل قرار گرفتن مهر، وقتی با بند، به کمر بسته می شود است. بگذریم.)
به هر حال با توجه به وجود اين سه عنصر مشترک، آیا حق نداریم شباهت اسم پسر یهودا به شیلوه را نیز از همین قماش بدانيم؟
به خصوص که آمدن شیلوه نیز میتواند قرینه، اشاره و جبرانی بر نیامدن پسر یهودا در باب 38 تلقی شود؛ در باب 38، ماجرای یهودا و تامار و جدا شدن عصا و کمربند از یهودا برای گرو گذاشتن نزد تامار، در زمانی رخ داده که شلاه، پسر یهودا بر خلاف وعده قدیمی خود، برای ازدواج با تامار نیامده است.
Telegram
بشارتها
ابهام زدایی از کلمه ای بحث برانگیز در تورات / قسمت دوم و پایانی
به جز نام پسر یهودا، در نسخه عبری عهد عتیق، مکررا از شهری مقدس با نام שלה یاد شده است. آن چنانکه می بینید، حروف الفبای نام این شهر، عینا همان حروف الفبای نام پسر یهودا در نسخه های عبری عهد عتیق…
به جز نام پسر یهودا، در نسخه عبری عهد عتیق، مکررا از شهری مقدس با نام שלה یاد شده است. آن چنانکه می بینید، حروف الفبای نام این شهر، عینا همان حروف الفبای نام پسر یهودا در نسخه های عبری عهد عتیق…
تعبیر باطنی قرآن از عمل موسی در تورات؟
سوره بقره، آیه ۹۳:
و اشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم
سفر خروج، باب ۳۲، آیه ۲۰:
او (موسی) گوسالهای را که ایشان ساخته بودند گرفته، در آتش سوزانید و آن را خرد کرده به صورت گرد درآورد و بر آب پاشید و به بنیاسرائیل نوشانید.
سوره بقره، آیه ۹۳:
و اشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم
سفر خروج، باب ۳۲، آیه ۲۰:
او (موسی) گوسالهای را که ایشان ساخته بودند گرفته، در آتش سوزانید و آن را خرد کرده به صورت گرد درآورد و بر آب پاشید و به بنیاسرائیل نوشانید.
ببینید موضوعی که سعی داریم در این کانال به آن مشغول باشیم چقدر بزرگ و مهم و حیاتی است که روایات متعددی وجود دارند که گویای این نکته هستند که امام عصر(عج)، فقط به این خاطر مهدی لقب گرفته که به نسخههایی گم شده و مخفی مانده از تورات و انجیل هدایت خواهد شد و به وسیله آنها با اهل کتاب احتجاج خواهد کرد.
بشارتها
وحشی یا پرثمر - قسمت ششم در میان شواهد و قرائنی که میتواند به نفع این نظر باشد که פרא، در عبارت פרא אדם (فراز ۱۲، باب ۱۶، کتاب آفرینش) در اصل פרה بوده و به اشتباه פרא ضبط شدهاست، دو جملهای است که در ادامه همین عبارت، در وصف اسماعیل آمدهاست: "ידו בכל…
وحشی یا پرثمر-۷
آنچنانکه دوستان تذکر دادهاند سندی قدیمی نیز موید نظری است که در این سلسله یادداشتها به آن پرداخته ایم. در تورات فرقه سامری، لفظی که به جای "پ.ر.ا" به کار رفته، "پ.ر.ه" است. گرچه مترجمان این تورات نیز، لابد به حسب عادت و پیشفرض ذهنی یا به حسب اینکه اشتباهی در استنساخ صورت گرفته، آن را به جای پرثمر/ پربرکت، وحشی / گورخر ترجمه می کنند. (سمت راست: تورات رسمی یا ماسوری، سمت چپ: تورات سامری، کلمات بولد شده در سطوری که با فلش قرمز مشخص شدهاند)
تصویر از The Torah: Jewish and Samaritan versions compared
تنظیم: Mark Shoulson، ناشر: Evertype، 2008، صفحات 36 و 37
ادامه دارد: قسمت هشتم
@besharatha
آنچنانکه دوستان تذکر دادهاند سندی قدیمی نیز موید نظری است که در این سلسله یادداشتها به آن پرداخته ایم. در تورات فرقه سامری، لفظی که به جای "پ.ر.ا" به کار رفته، "پ.ر.ه" است. گرچه مترجمان این تورات نیز، لابد به حسب عادت و پیشفرض ذهنی یا به حسب اینکه اشتباهی در استنساخ صورت گرفته، آن را به جای پرثمر/ پربرکت، وحشی / گورخر ترجمه می کنند. (سمت راست: تورات رسمی یا ماسوری، سمت چپ: تورات سامری، کلمات بولد شده در سطوری که با فلش قرمز مشخص شدهاند)
تصویر از The Torah: Jewish and Samaritan versions compared
تنظیم: Mark Shoulson، ناشر: Evertype، 2008، صفحات 36 و 37
ادامه دارد: قسمت هشتم
@besharatha
وحشی یا پرثمر- ۸
فرشته خدا به او (هاجر) گفت نزد خانمت (سارا) برگرد و زیر دستش رنج ببر (سفر پیدایش، باب 16، آیه 9)
آیهای که در این سلسله یادداشتها به آن پرداختهایم، تنها سه آیا بعد از آیه بالا است. در این آیه چنین میخوانیم:
"دست او (اسماعیل) به همه و دست همه به او است"
این ترجمه تحت اللفظی است. گفته شد که این ساختار (دست کسی به دست کسی بودن) تنها یکبار و همینجا در عهد عتیق به کار رفته و بنابراین جا برای ارائه فهم دیگری از آن باز است. ترجمه معمول از آن چنین بوده: دست او بر ضد همه و دست همه بر ضد او است (یا با همه در افتاده و همه با او در خواهند افتاد)
ما به دلایلی که بیان شد، ترجمه "دست برکت دهنده او به همه و دست برکت گیرنده همه به او خواهد بود" را پیشنهاد کردیم.
یک قرینه دیگر در تایید نظر ما، آیه ابتدای همین یادداشت است.
ماجرا را میتوانیم اینگونه بخوانیم:
ای هاجر، زیر "دست" سارا رنج بکش و صبوری کن، در عوض فرزندی را که در شکم داری، برکت دهنده و پرثمر برای بشریت و نوع آدم (و نه وحشی یا گورخر) قرار میدهم جوری که "دست" برکت دهنده اش به همه و "دست" برکت گیرنده همه به او باشد.
10 مهر 1403
ادامه دارد:
قسمت نهم
فرشته خدا به او (هاجر) گفت نزد خانمت (سارا) برگرد و زیر دستش رنج ببر (سفر پیدایش، باب 16، آیه 9)
آیهای که در این سلسله یادداشتها به آن پرداختهایم، تنها سه آیا بعد از آیه بالا است. در این آیه چنین میخوانیم:
"دست او (اسماعیل) به همه و دست همه به او است"
این ترجمه تحت اللفظی است. گفته شد که این ساختار (دست کسی به دست کسی بودن) تنها یکبار و همینجا در عهد عتیق به کار رفته و بنابراین جا برای ارائه فهم دیگری از آن باز است. ترجمه معمول از آن چنین بوده: دست او بر ضد همه و دست همه بر ضد او است (یا با همه در افتاده و همه با او در خواهند افتاد)
ما به دلایلی که بیان شد، ترجمه "دست برکت دهنده او به همه و دست برکت گیرنده همه به او خواهد بود" را پیشنهاد کردیم.
یک قرینه دیگر در تایید نظر ما، آیه ابتدای همین یادداشت است.
ماجرا را میتوانیم اینگونه بخوانیم:
ای هاجر، زیر "دست" سارا رنج بکش و صبوری کن، در عوض فرزندی را که در شکم داری، برکت دهنده و پرثمر برای بشریت و نوع آدم (و نه وحشی یا گورخر) قرار میدهم جوری که "دست" برکت دهنده اش به همه و "دست" برکت گیرنده همه به او باشد.
10 مهر 1403
ادامه دارد:
قسمت نهم
بشارتها
وحشی یا پرثمر- ۸ فرشته خدا به او (هاجر) گفت نزد خانمت (سارا) برگرد و زیر دستش رنج ببر (سفر پیدایش، باب 16، آیه 9) آیهای که در این سلسله یادداشتها به آن پرداختهایم، تنها سه آیا بعد از آیه بالا است. در این آیه چنین میخوانیم: "دست او (اسماعیل) به همه و…
وحشی یا پرثمر -۹
در تاریخ یهود به جز اسماعیل فرزند إبراهيم و بعد از او، حداقل چهار شخصیت مشهور به نام اسماعیل داریم و از زمانی به بعد دیگر شخصیت بزرگ و مشهوری به نام اسماعیل نداریم:
اسماعیل هاکوهن (اسماعیل بن الیشاع)
اسماعیل بن نتانیا
اسماعیل بن فابیوس
اسماعیل بن یوسی
اسماعیل بن اصیل (اول تواریخ، باب 9، فراز 44)
چه اتفاقی رخ داده که این نامگذاری قطع شده؟
به باور من یکی از دلایل، تغییر در کتابت کلمه مثبت "پ.ر.ه" به کلمه منفی "پ.ر.ا" است. تغییری که نشان دادیم با بافت باب 16 و 17 سفر آفرینش نیز هیچ سنخیتی ندارد و نظم معنایی بافت را خراب کرده است.
تقریبا تمام بار منفی چهره اسماعیل در عهد عتیق را همین یک کلمه به دوش میکشد.
در اینترنت به انگلیسی سرچ کنید. این سئوال برای برخی مطرح است که با وجود چهره منفی اسماعیل در تورات، چگونه زمانی یک رابی بزرگ، می توانسته اسم اسماعیل داشته باشد. جواب این است که شاید پیشفرض سئوال کننده اشتباه است و اساسا در زمان آن نامگذاری، اسماعیل چنین چهره ای در تورات نداشته.
10 مهر 1403
ادامه دارد:
قسمت دهم
در تاریخ یهود به جز اسماعیل فرزند إبراهيم و بعد از او، حداقل چهار شخصیت مشهور به نام اسماعیل داریم و از زمانی به بعد دیگر شخصیت بزرگ و مشهوری به نام اسماعیل نداریم:
اسماعیل هاکوهن (اسماعیل بن الیشاع)
اسماعیل بن نتانیا
اسماعیل بن فابیوس
اسماعیل بن یوسی
اسماعیل بن اصیل (اول تواریخ، باب 9، فراز 44)
چه اتفاقی رخ داده که این نامگذاری قطع شده؟
به باور من یکی از دلایل، تغییر در کتابت کلمه مثبت "پ.ر.ه" به کلمه منفی "پ.ر.ا" است. تغییری که نشان دادیم با بافت باب 16 و 17 سفر آفرینش نیز هیچ سنخیتی ندارد و نظم معنایی بافت را خراب کرده است.
تقریبا تمام بار منفی چهره اسماعیل در عهد عتیق را همین یک کلمه به دوش میکشد.
در اینترنت به انگلیسی سرچ کنید. این سئوال برای برخی مطرح است که با وجود چهره منفی اسماعیل در تورات، چگونه زمانی یک رابی بزرگ، می توانسته اسم اسماعیل داشته باشد. جواب این است که شاید پیشفرض سئوال کننده اشتباه است و اساسا در زمان آن نامگذاری، اسماعیل چنین چهره ای در تورات نداشته.
10 مهر 1403
ادامه دارد:
قسمت دهم
لینک مجموعه یادداشتهای وحشی یا پرثمر:
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم
قسمت ششم
قسمت هفتم
قسمت هشتم
قسمت نهم
قسمت دهم
قسمت یازدهم
قسمت دوازدهم
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم
قسمت ششم
قسمت هفتم
قسمت هشتم
قسمت نهم
قسمت دهم
قسمت یازدهم
قسمت دوازدهم
Telegram
بشارتها
وحشی یا پرثمر؟ (مجموعه یادداشت / قسمت اول)
به عنوان مقدمه
توجه به شواهد و قرائن موجود در یک متن، روشی معمول در تصحیح، تفسیر، ترجمه، ویرایش و تشخیص سهوها و اشتباهات کاتبان آن است.
در عهد عتیق، کتاب ارمیا، فصل 2، فراز 24، کلمه ای به کار رفته است که لغت شناسان…
به عنوان مقدمه
توجه به شواهد و قرائن موجود در یک متن، روشی معمول در تصحیح، تفسیر، ترجمه، ویرایش و تشخیص سهوها و اشتباهات کاتبان آن است.
در عهد عتیق، کتاب ارمیا، فصل 2، فراز 24، کلمه ای به کار رفته است که لغت شناسان…
بشارتها
دعای سمات و یهودیت- ۲ تکمیلی در مورد عبارت «قبةالرمان» در دعای سمات: «پس حیرام تمام کار خانه خداوند را که برای سلیمان پادشاه انجام میداد، به پایان رسانید: دو ستون دو تاج به شکل پیاله بر سر ستونها دو تاج برای پوشانیدن دو تاج پیاله شکل واقع بر سر ستونها…
دعای سمات و یهودیت- ۳
بعد از انتشار قسمتهای قبلی این یادداشت، یکی از مخاطبان گرامی، مطالبی فرستادند که حیفم آمد بخشی از آنها را در تکمیل یادداشتهای قبلی نقل نکنم. ایشان اشاره کردند که در یکی از ترجمههای آرامی زبان و پیشا اسلامی تورات (تارگوم انکلوس)، عبارت مشهور توراتی "خیمه اجتماع" یا "خیمه موعد"، "میشکین زمنا" (زمنا در آرامی: زمان در عربی) ترجمه و ضبط شده و به احتمال زیاد قبةالرمان دعای سمات هم در اصل "قبةالزمان" بودهاست که در جریان کتابت، نقطه زمان آن افتاده است.
به نظرم گمانهزنی این مخاطب عزیز، قابل تأملترین گمانه در مورد عبارت "قبة الرمان" در دعای سمات است. چه اینکه پژوهشهای جدید نیز روز به روز بیشتر نشان می دهند که در عصر نزول قرآن و قرون بعد آن، آنچه در عربستان و شامات نزد یهودیان و مسیحیان رواج داشته، بیشتر متون آرامی و سریانی و ترجمه های تورات به این زبانها بوده تا متونی به زبان عبری.
بعد از انتشار قسمتهای قبلی این یادداشت، یکی از مخاطبان گرامی، مطالبی فرستادند که حیفم آمد بخشی از آنها را در تکمیل یادداشتهای قبلی نقل نکنم. ایشان اشاره کردند که در یکی از ترجمههای آرامی زبان و پیشا اسلامی تورات (تارگوم انکلوس)، عبارت مشهور توراتی "خیمه اجتماع" یا "خیمه موعد"، "میشکین زمنا" (زمنا در آرامی: زمان در عربی) ترجمه و ضبط شده و به احتمال زیاد قبةالرمان دعای سمات هم در اصل "قبةالزمان" بودهاست که در جریان کتابت، نقطه زمان آن افتاده است.
به نظرم گمانهزنی این مخاطب عزیز، قابل تأملترین گمانه در مورد عبارت "قبة الرمان" در دعای سمات است. چه اینکه پژوهشهای جدید نیز روز به روز بیشتر نشان می دهند که در عصر نزول قرآن و قرون بعد آن، آنچه در عربستان و شامات نزد یهودیان و مسیحیان رواج داشته، بیشتر متون آرامی و سریانی و ترجمه های تورات به این زبانها بوده تا متونی به زبان عبری.
Forwarded from Sepehr Mohamadi (Sepehr Mohamadi)
سوال:
آیا مجموعا صرفا بر اساس متن کتاب مقدس با این تحلیل که جوج قبیله ای از بنی اسراییل و ماجوج منطقه ای در نواحی شمالی اسراییل کنونی شامل مناطقی در آناتولی و قفقاز و ساکنان آن بودند موافقی؟ و اینکه اشکناز هم به همین نواحی تعلق داشته است؟
و چنین گفت هوش مصنوعی(Gemini 1.5 Pro):
جوج قبیلهای از بنیاسرائیل: این بخش از تحلیل شما کاملاً با متن کتاب مقدس همخوانی دارد. در کتاب اول تواریخ، جوج به عنوان فرزند یوییل و از نسل بنیاسرائیل ذکر شده است.
ماجوج منطقهای در نواحی شمالی اسرائیل کنونی شامل مناطقی در آناتولی و قفقاز و ساکنان آن: کتاب حزقیال به آمدن جوج از سرزمین ماجوج اشاره میکند و ماجوج را در “نواحی دوردست شمال” قرار میدهد. با توجه به جغرافیای منطقه و اقوام ذکر شده در کنار ماجوج (مانند گومر و بیت توگرما)، میتوان گفت که ماجوج و متحدانش به مناطقی در شمال و شمال شرقی اسرائیل، احتمالاً شامل مناطقی در آناتولی و قفقاز، اشاره دارد. بنابراین، این بخش از تحلیل شما نیز با متن کتاب مقدس سازگار است.
اشکناز هم به همان نواحی تعلق داشته است: کتاب پیدایش اشکناز را به عنوان یکی از پسران یافث و برادر ماجوج معرفی میکند. علاوه بر این، در کتاب ارمیا (ارمیا 51:27)، نام “مِنّی و آشکناز” در کنار هم و در فهرست متحدان علیه بابل آمده است. با توجه به اینکه آرارات در نزدیکی این منطقه قرار دارد، میتوان اینطور استنباط کرد که اشکناز و منی به مناطقی در نزدیکی آرارات و در نتیجه، به نواحی شمالی اسرائیل (آناتولی و قفقاز) مرتبط بودهاند. بنابراین، اشاره به اشکناز در کتاب ارمیا، در کنار ارتباط خانوادگی او با ماجوج، این تحلیل را تقویت میکند که اشکناز نیز به همان نواحی شمالی تعلق داشته است.
نتیجهگیری:
با توجه به متن کتاب مقدس، بهویژه اشارات در کتاب پیدایش، حزقیال و ارمیا، و همچنین تحلیلهای جغرافیایی و تاریخی، تحلیل شما مبنی بر اینکه جوج قبیلهای از بنیاسرائیل، ماجوج منطقهای در نواحی شمالی اسرائیل (شامل مناطقی در آناتولی و قفقاز)، و اشکناز نیز به همان نواحی تعلق داشته، قابل قبول و با متن کتاب مقدس سازگار است. اشاره به اشکناز در کتاب ارمیا در کنار منی و نزدیکی این منطقه به آرارات، این تحلیل را که اشکناز به همان نواحی شمالی تعلق داشته، تقویت میکند.
آیا مجموعا صرفا بر اساس متن کتاب مقدس با این تحلیل که جوج قبیله ای از بنی اسراییل و ماجوج منطقه ای در نواحی شمالی اسراییل کنونی شامل مناطقی در آناتولی و قفقاز و ساکنان آن بودند موافقی؟ و اینکه اشکناز هم به همین نواحی تعلق داشته است؟
و چنین گفت هوش مصنوعی(Gemini 1.5 Pro):
جوج قبیلهای از بنیاسرائیل: این بخش از تحلیل شما کاملاً با متن کتاب مقدس همخوانی دارد. در کتاب اول تواریخ، جوج به عنوان فرزند یوییل و از نسل بنیاسرائیل ذکر شده است.
ماجوج منطقهای در نواحی شمالی اسرائیل کنونی شامل مناطقی در آناتولی و قفقاز و ساکنان آن: کتاب حزقیال به آمدن جوج از سرزمین ماجوج اشاره میکند و ماجوج را در “نواحی دوردست شمال” قرار میدهد. با توجه به جغرافیای منطقه و اقوام ذکر شده در کنار ماجوج (مانند گومر و بیت توگرما)، میتوان گفت که ماجوج و متحدانش به مناطقی در شمال و شمال شرقی اسرائیل، احتمالاً شامل مناطقی در آناتولی و قفقاز، اشاره دارد. بنابراین، این بخش از تحلیل شما نیز با متن کتاب مقدس سازگار است.
اشکناز هم به همان نواحی تعلق داشته است: کتاب پیدایش اشکناز را به عنوان یکی از پسران یافث و برادر ماجوج معرفی میکند. علاوه بر این، در کتاب ارمیا (ارمیا 51:27)، نام “مِنّی و آشکناز” در کنار هم و در فهرست متحدان علیه بابل آمده است. با توجه به اینکه آرارات در نزدیکی این منطقه قرار دارد، میتوان اینطور استنباط کرد که اشکناز و منی به مناطقی در نزدیکی آرارات و در نتیجه، به نواحی شمالی اسرائیل (آناتولی و قفقاز) مرتبط بودهاند. بنابراین، اشاره به اشکناز در کتاب ارمیا، در کنار ارتباط خانوادگی او با ماجوج، این تحلیل را تقویت میکند که اشکناز نیز به همان نواحی شمالی تعلق داشته است.
نتیجهگیری:
با توجه به متن کتاب مقدس، بهویژه اشارات در کتاب پیدایش، حزقیال و ارمیا، و همچنین تحلیلهای جغرافیایی و تاریخی، تحلیل شما مبنی بر اینکه جوج قبیلهای از بنیاسرائیل، ماجوج منطقهای در نواحی شمالی اسرائیل (شامل مناطقی در آناتولی و قفقاز)، و اشکناز نیز به همان نواحی تعلق داشته، قابل قبول و با متن کتاب مقدس سازگار است. اشاره به اشکناز در کتاب ارمیا در کنار منی و نزدیکی این منطقه به آرارات، این تحلیل را که اشکناز به همان نواحی شمالی تعلق داشته، تقویت میکند.
Sepehr Mohamadi
سوال: آیا مجموعا صرفا بر اساس متن کتاب مقدس با این تحلیل که جوج قبیله ای از بنی اسراییل و ماجوج منطقه ای در نواحی شمالی اسراییل کنونی شامل مناطقی در آناتولی و قفقاز و ساکنان آن بودند موافقی؟ و اینکه اشکناز هم به همین نواحی تعلق داشته است؟ و چنین گفت هوش مصنوعی(Gemini…
به نظر می آید با پیوند زدن چند تحلیل به یکدیگر، می توان به چنین تصویری رسید که نیاز به بررسی و تامل و پرداخت بیشتر دارد:
یهودیان اشکنازی که 80 تا 90 درصد جمعیت یهودیان فعلی را تشکیل می دهند از نسل قبیله خزر هستند نه بنی اسرائیل (یهودیان ایران، اشکنازی نیستند). قبیله خزر هم قابل تطبیق با قوم یاجوج و ماجوج هستند که طغیان و افسادشان در عهد عتیق و قرآن، پیش بینی و از علائم آخرالزمان بیان شده.
یهودیان اشکنازی که 80 تا 90 درصد جمعیت یهودیان فعلی را تشکیل می دهند از نسل قبیله خزر هستند نه بنی اسرائیل (یهودیان ایران، اشکنازی نیستند). قبیله خزر هم قابل تطبیق با قوم یاجوج و ماجوج هستند که طغیان و افسادشان در عهد عتیق و قرآن، پیش بینی و از علائم آخرالزمان بیان شده.
Audio
🎤نشست تخصصی بررسی مالکیت یهود از نیل تا فرات در تورات
🔸استاد سپهر محمدی
#نشست_صهیونیسم
#مالکیت_یهود
#تورات
#از_نیل_تا_فرات
#مجمع_فرق_ادیان_اقوام_مذاهب
#مفام
🖇@mafam1392(در پیام رسان ایتا)
🔸استاد سپهر محمدی
#نشست_صهیونیسم
#مالکیت_یهود
#تورات
#از_نیل_تا_فرات
#مجمع_فرق_ادیان_اقوام_مذاهب
#مفام
🖇@mafam1392(در پیام رسان ایتا)
بشارتها
🎤نشست تخصصی بررسی مالکیت یهود از نیل تا فرات در تورات 🔸استاد سپهر محمدی #نشست_صهیونیسم #مالکیت_یهود #تورات #از_نیل_تا_فرات #مجمع_فرق_ادیان_اقوام_مذاهب #مفام 🖇@mafam1392(در پیام رسان ایتا)
در این ارائه آقای سپهری نکات جالبی بود که باید بنشینم و یک دور عهدین را با عنایت به آنها بخوانم. مثلا همیشه برایم سئوال بود که چرا اینقدر از ساکنان و پادشاهان جزایر در عهدین صحبت شده و هیچ وقت حواسم نبود که تمام قاره آمریکا، انگلستان و استرالیا هم جزیره هستند.
به تازگی در فضای مجازی با ویدئوهای شیخ عمران حسین آشنا شده ام. بسیار عجیب است که او اینقدر در ایران ناشناخته است. شیخی حنفی مذهب و متولد کارائیب که در عین حال به ایران بسیار خوشبین است و ایران را تمجید میکند و قائل به اتحاد شیعه و سنی است. تا جایی که سرچ کردم البته حداقل یکی از کتابهای او به فارسی نیز ترجمه شده. با این حال با توجه به ایده هایی که دارد کاملا در ایران ناشناخته است. البته اينکه او را معرفی میکنم به معنی تایید همه مواضع او نیست. با این حال ایدههای ایشان در مورد آخرالزمان در قرآن بسیار جالب توجه هستند که البته به علت عدم آشنایی ایشان با دریای روایات شیعه میتوانند تبصره بخورند و اصلاح شوند.
این لینک صفحه یوتیوب ایشان است که پر از سخنرانیها و درسگفتارهای ایشان است. خوبی اش این است که انگلیسی بسیار شمرده ای هم دارد. نکات الهام بخشی در خلال برخی سخنرانیهای ایشان هست. به برخی از آنها شاید خودمان در خلال مطالعه و تامل در قرآن رسیده بودیم ولی آنها را در ذهنمان مرتب و نظام مند و شسته رفته نکرده بودیم یا بدون دقتی که لازم بوده از آنها عبور کرده بودیم. نکته جالب دیگر این است که برخی ویدئوهای چند سال پیش ایشان در مورد آینده جهان با چیزهایی که این روزها می بینیم بسیار هم خوان است:
https://youtube.com/@sheikhimranhosein?si=uX-aZ-cT70Mi1m3-
این لینک صفحه یوتیوب ایشان است که پر از سخنرانیها و درسگفتارهای ایشان است. خوبی اش این است که انگلیسی بسیار شمرده ای هم دارد. نکات الهام بخشی در خلال برخی سخنرانیهای ایشان هست. به برخی از آنها شاید خودمان در خلال مطالعه و تامل در قرآن رسیده بودیم ولی آنها را در ذهنمان مرتب و نظام مند و شسته رفته نکرده بودیم یا بدون دقتی که لازم بوده از آنها عبور کرده بودیم. نکته جالب دیگر این است که برخی ویدئوهای چند سال پیش ایشان در مورد آینده جهان با چیزهایی که این روزها می بینیم بسیار هم خوان است:
https://youtube.com/@sheikhimranhosein?si=uX-aZ-cT70Mi1m3-
YouTube
Sheikh Imran Hosein
He was born in the Caribbean island of Trinidad in 1942 from parents whose ancestors had migrated as indentured labourer from India. He is a graduate of the Aleemiyah Institute in Karachi and has studied at sevaral instutions of higher learning including…
بشارتها
وحشی یا پرثمر - قسمت ششم در میان شواهد و قرائنی که میتواند به نفع این نظر باشد که פרא، در عبارت פרא אדם (فراز ۱۲، باب ۱۶، کتاب آفرینش) در اصل פרה بوده و به اشتباه פרא ضبط شدهاست، دو جملهای است که در ادامه همین عبارت، در وصف اسماعیل آمدهاست: "ידו בכל…
وحشی یا پرثمر - قسمت دهم
لازم است اصلاحیه ای به یادداشتی که به آن ریپلای زده ام بزنم. البته این اصلاحیه نیز به نفع ما است.
ترجمه تحت اللفظی و اولیه عبارت
ידו בכל ויד כל בו
این است:
دست او در دست همه و دست همه در دست او است.
یعنی حتی اولین ترجمه ای که از این عبارت به ذهن میرسد ترجمه ای است که تصویری صمیمانه از رابطه نسل اسماعیل با دیگران به دست می دهد. اما به دلیل اینکه مفروض گرفته شده که ضبط کلمه פרא درست است و اصل آن کلمه פרה نبوده، ضمن نادیده گرفتن تمام شواهد و قرائنی که به آن اشاره کردیم، ترجمه ای دور را برای این عبارت برگزیده اند تا با آن فرض هماهنگ شود. به جای اینکه شک کنند شاید فرضشان غلط است و چیزی که باید تغییر کند، تغییر آن فرض است.
لینک:
قسمت بعدی
فهرست مجموعه یادداشتهای وحشی یا پرثمر
لازم است اصلاحیه ای به یادداشتی که به آن ریپلای زده ام بزنم. البته این اصلاحیه نیز به نفع ما است.
ترجمه تحت اللفظی و اولیه عبارت
ידו בכל ויד כל בו
این است:
دست او در دست همه و دست همه در دست او است.
یعنی حتی اولین ترجمه ای که از این عبارت به ذهن میرسد ترجمه ای است که تصویری صمیمانه از رابطه نسل اسماعیل با دیگران به دست می دهد. اما به دلیل اینکه مفروض گرفته شده که ضبط کلمه פרא درست است و اصل آن کلمه פרה نبوده، ضمن نادیده گرفتن تمام شواهد و قرائنی که به آن اشاره کردیم، ترجمه ای دور را برای این عبارت برگزیده اند تا با آن فرض هماهنگ شود. به جای اینکه شک کنند شاید فرضشان غلط است و چیزی که باید تغییر کند، تغییر آن فرض است.
لینک:
قسمت بعدی
فهرست مجموعه یادداشتهای وحشی یا پرثمر
Forwarded from Sepehr Mohamadi (Sepehr Mohamadi)
به نام خداوند حی توانا،
در اینجا قصد دارم به ترجمه های مختلف از آیه ۱۴ فصل ۱۴ کتاب زکریا که از آخرین کتب عهد عتیق است بپردازم، حضرت زکریا در کتابش پیشگویی های دارد در مورد همان مواردی که جناب حزقیال نیز در فصل ۳۸ کتاب خود به آن اشاره کرده است یعنی زمانی که جوج(یاجوج) و ماجوج به ضد اورشلیم قیام می کنند.
نکته ای که در این آیه کتاب زکریا هست تغییراتی است که در طول زمان در ترجمه های مختلف از این آیه حادث شده است.
به هر حال مشخص می شود که کتاب مقدس در پیشگویی خود در مورد اشغال سرزمین مقدس توسط جوج و ماجوج و یهودا صراحت دارد که این سرزمین توسط امتها(مسلمانان) در امنیت بوده(حزقیال ۳۸: ۸) و مورد حمله و اشغال توسط جوج و ماجوج و یهودیان قرار خواهد گرفت.
https://sepehrmohamadi.ir/w/index.php?title=%D8%B2%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%A7_%DB%B1%DB%B4:_%DB%B1%DB%B4
در اینجا قصد دارم به ترجمه های مختلف از آیه ۱۴ فصل ۱۴ کتاب زکریا که از آخرین کتب عهد عتیق است بپردازم، حضرت زکریا در کتابش پیشگویی های دارد در مورد همان مواردی که جناب حزقیال نیز در فصل ۳۸ کتاب خود به آن اشاره کرده است یعنی زمانی که جوج(یاجوج) و ماجوج به ضد اورشلیم قیام می کنند.
نکته ای که در این آیه کتاب زکریا هست تغییراتی است که در طول زمان در ترجمه های مختلف از این آیه حادث شده است.
به هر حال مشخص می شود که کتاب مقدس در پیشگویی خود در مورد اشغال سرزمین مقدس توسط جوج و ماجوج و یهودا صراحت دارد که این سرزمین توسط امتها(مسلمانان) در امنیت بوده(حزقیال ۳۸: ۸) و مورد حمله و اشغال توسط جوج و ماجوج و یهودیان قرار خواهد گرفت.
https://sepehrmohamadi.ir/w/index.php?title=%D8%B2%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%A7_%DB%B1%DB%B4:_%DB%B1%DB%B4
Forwarded from Inekas | انعکاس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#گفتار_انعکاس
@inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تا ابتدای ماه رمضان به شرط بقا و سلامت و فرصت، انشاءالله فضیلت تلاوت هر کدام از سورهها یا آیات خاص مربوط به هر جزء را بر اساس احادیث وارده، به تفکیک جزء در اینجا خواهم گذاشت.
تکمیلی: متاسفانه، فرصت حاصل نشد.
تکمیلی: متاسفانه، فرصت حاصل نشد.
یوم سبتهم (سوره اعراف/ ۱۶۳)
حرمت روز سبت در سرتاسر عهد عتیق (تنخ) بسیار جدی و ابدی و شرط لازم و غیرقابل تخطی سعادت و رستگاری است. به نظرم (در کنار ختنه) این یکی از موانع ذهنی و قابل درک یهودیان برای پذیرش ادیانی است که سبت در آنها موضوعیتی ندارد. حال در اینجا دو سئوال یا نکته برای بررسی و تامل بیشتر مطرح می کنم که اگر دوستان هم همراهی کنند یا جواب و توضیحی برایشان دارند می تواند پربرکت باشد:
1- آیا سبت، واقعا در اسلام صراحتا نسخ شده؟ (دقت داشته باشیم که در آیه مربوط به نماز جمعه، اشاره شده که در وقت نماز جمعه، کار و کاسبی را رها کنید و بعد از نماز هم آن را ادامه دهید. پس از آن آیه، تعطیلی روز جمعه در نمی آید)
2- آیا سنت سبت در آیین یهودی قابلیت این خوانش را دارد که به مفهومی کلی تر ارجاع شود؟ این مفهوم کلی که در هر دوره 7 روزه، یک روز آن باید تعطیل و استراحت و مختص عبادت باشد. حال این روز می تواند طبق قرارداد شنبه باشد، یکشنبه باشد، جمعه باشد یا روزی دیگر. نه اینکه روز مشخصی از روزهای هفته همچون شنبه. به عبارت دیگر اگر یک آیین یا جامعه قرارداد کند که روز سه شنبه روز تعطیل و استراحت و مخصوص عبادت و اجتماعش باشد، به نوعی قانون سبت را رعایت کرده است.
بخشی از آیه ای از قرآن که آن را در تیتر گذاشته ام، وسوسه کننده است که چنین نگاهی به آیین سبت داشته باشیم. آمده است روز سبت شان. تو گویی روزهای سبت دیگران می تواند متفاوت باشد.
حرمت روز سبت در سرتاسر عهد عتیق (تنخ) بسیار جدی و ابدی و شرط لازم و غیرقابل تخطی سعادت و رستگاری است. به نظرم (در کنار ختنه) این یکی از موانع ذهنی و قابل درک یهودیان برای پذیرش ادیانی است که سبت در آنها موضوعیتی ندارد. حال در اینجا دو سئوال یا نکته برای بررسی و تامل بیشتر مطرح می کنم که اگر دوستان هم همراهی کنند یا جواب و توضیحی برایشان دارند می تواند پربرکت باشد:
1- آیا سبت، واقعا در اسلام صراحتا نسخ شده؟ (دقت داشته باشیم که در آیه مربوط به نماز جمعه، اشاره شده که در وقت نماز جمعه، کار و کاسبی را رها کنید و بعد از نماز هم آن را ادامه دهید. پس از آن آیه، تعطیلی روز جمعه در نمی آید)
2- آیا سنت سبت در آیین یهودی قابلیت این خوانش را دارد که به مفهومی کلی تر ارجاع شود؟ این مفهوم کلی که در هر دوره 7 روزه، یک روز آن باید تعطیل و استراحت و مختص عبادت باشد. حال این روز می تواند طبق قرارداد شنبه باشد، یکشنبه باشد، جمعه باشد یا روزی دیگر. نه اینکه روز مشخصی از روزهای هفته همچون شنبه. به عبارت دیگر اگر یک آیین یا جامعه قرارداد کند که روز سه شنبه روز تعطیل و استراحت و مخصوص عبادت و اجتماعش باشد، به نوعی قانون سبت را رعایت کرده است.
بخشی از آیه ای از قرآن که آن را در تیتر گذاشته ام، وسوسه کننده است که چنین نگاهی به آیین سبت داشته باشیم. آمده است روز سبت شان. تو گویی روزهای سبت دیگران می تواند متفاوت باشد.