بشارتها
یادداشتهایی در مورد آخرالزمان یهودی-۱ در دو یادداشت قبلی به اینکه در آخرالزمان یهودی، بنی ادوم شر اصلی هستند که مسیحای موعود آن را نابود خواهد کرد و اینکه بنی ادوم با روم-مسیحیت تطبیق داده می شود سخن گفتیم. کمی در این باره توضیح می دهم. ادوم در زبان عبری…
یادداشتهایی در مورد آخرالزمان یهودی-۲
گاهی اوقات کسانی که به برتر شدن یهودیت در آخرالزمانی یهودی می پردازند و آن را امری منفی معرفی می کنند با این پاسخ مواجه می شوند که این خصلت در آخرالزمان اسلامی و آخرالزمان مسیحی نیز وجود دارد. یعنی در آخرالزمان اسلامی، این اسلام است که غلبه خواهد یافت و در آخرالزمان مسیحی، این مسیحیت است که که غلبه خواهد یافت. پس اگر کسی به چنین خصلتی در آخرالزمان یهودی انتقاد دارد، استاندارد دوگانه دارد.
کسانی که چنین سخنی می گویند توجه ندارند که یک تفاوت بنیادی در اینجا وجود دارد. در گفتمان و ادبیات آخرالزمان یهودی، آن چیز که به جز برخی استثنائات، غلبه دارد اتوریته "قومی" بنی اسرائیل است. این بنی اسرائیل هستند که به رستگاری و نجات و سروری می رسند و دیگر اقوام مقهور آنها خواهند بود. در آخرالزمان اسلامی اما یا تمام امم و ملل، مسلمان می شوند یا به صلح عادلانه ای با مسلمانان می رسند. در آخرالزمان مسیحی نیز اینگونه است. تمام جهانیان بدون اینکه تمایزی بین آنها باشد، حقانیت عیسی را می پذیرند و در رستگاری شریک می شوند.
نکته غریب و حیرت انگیزی که در تاریخ مسیحاهای دروغین در سنت یهودی دیده می شود این است که تقریبا تمام کسانی که مسیحای دروغین هستند، با اینکه شیاد محسوب می شوند برآیند چهره ای که از آنها تصویر می شود به جز یک نفر کم و بیش چهره یک قهرمان است، نه چهره یک مرتد و کافر بدچهره مستحق مرگ و ادبیاتی که در مورد آنها به کار می رود ادبیات ملایمی است: از داود الراعی (یا الروی) بگیر تا دیوید روبنی تا شلومو ملخو تا شبتای زوی و ...
تنها استثناء در این مورد عیسی مسیح است.
این نکته ای است که کمتر به آن توجه شده یا اصلا توجه نشده. آن ملایمت و این تبعیض در مورد عیسی مسیح از کجا می آید؟
به نظر می آید از آنجا می آید که در تمام خیزشهای آن دیگران، آن اتوریته قومی، برقرار و هدف اصلی بوده اما در نهضت عیسی مسیح، به بنی اسرائیل، برای رستگاری، گارانتی داده نشده. در اقوال عیسی، تفاخر یهودیان معاصرش به فرزند ابراهيم بودنشان تمسخر شده و فرزند ابراهيم بودن بیش از هر چیز به سیرت و عمل یک شخص منوط شده، از این رو است که او می گوید اگر اعمال ملاک باشند، کسی که می گوید فرزند ابراهيم است ای بسا شایسته آن باشد که فرزند مار تلقی شود. دقیقا به همین دلیل است که ادعای مسیحا بودن عیسی به شدت منکوب شده، اما سایر مدعیان مسیحا بودن، از آنجا که در صدد به برتری رساندن بنی اسرائیل بوده اند، کم و بیش چهره یک قهرمان را دارند.
ادامه دارد
گاهی اوقات کسانی که به برتر شدن یهودیت در آخرالزمانی یهودی می پردازند و آن را امری منفی معرفی می کنند با این پاسخ مواجه می شوند که این خصلت در آخرالزمان اسلامی و آخرالزمان مسیحی نیز وجود دارد. یعنی در آخرالزمان اسلامی، این اسلام است که غلبه خواهد یافت و در آخرالزمان مسیحی، این مسیحیت است که که غلبه خواهد یافت. پس اگر کسی به چنین خصلتی در آخرالزمان یهودی انتقاد دارد، استاندارد دوگانه دارد.
کسانی که چنین سخنی می گویند توجه ندارند که یک تفاوت بنیادی در اینجا وجود دارد. در گفتمان و ادبیات آخرالزمان یهودی، آن چیز که به جز برخی استثنائات، غلبه دارد اتوریته "قومی" بنی اسرائیل است. این بنی اسرائیل هستند که به رستگاری و نجات و سروری می رسند و دیگر اقوام مقهور آنها خواهند بود. در آخرالزمان اسلامی اما یا تمام امم و ملل، مسلمان می شوند یا به صلح عادلانه ای با مسلمانان می رسند. در آخرالزمان مسیحی نیز اینگونه است. تمام جهانیان بدون اینکه تمایزی بین آنها باشد، حقانیت عیسی را می پذیرند و در رستگاری شریک می شوند.
نکته غریب و حیرت انگیزی که در تاریخ مسیحاهای دروغین در سنت یهودی دیده می شود این است که تقریبا تمام کسانی که مسیحای دروغین هستند، با اینکه شیاد محسوب می شوند برآیند چهره ای که از آنها تصویر می شود به جز یک نفر کم و بیش چهره یک قهرمان است، نه چهره یک مرتد و کافر بدچهره مستحق مرگ و ادبیاتی که در مورد آنها به کار می رود ادبیات ملایمی است: از داود الراعی (یا الروی) بگیر تا دیوید روبنی تا شلومو ملخو تا شبتای زوی و ...
تنها استثناء در این مورد عیسی مسیح است.
این نکته ای است که کمتر به آن توجه شده یا اصلا توجه نشده. آن ملایمت و این تبعیض در مورد عیسی مسیح از کجا می آید؟
به نظر می آید از آنجا می آید که در تمام خیزشهای آن دیگران، آن اتوریته قومی، برقرار و هدف اصلی بوده اما در نهضت عیسی مسیح، به بنی اسرائیل، برای رستگاری، گارانتی داده نشده. در اقوال عیسی، تفاخر یهودیان معاصرش به فرزند ابراهيم بودنشان تمسخر شده و فرزند ابراهيم بودن بیش از هر چیز به سیرت و عمل یک شخص منوط شده، از این رو است که او می گوید اگر اعمال ملاک باشند، کسی که می گوید فرزند ابراهيم است ای بسا شایسته آن باشد که فرزند مار تلقی شود. دقیقا به همین دلیل است که ادعای مسیحا بودن عیسی به شدت منکوب شده، اما سایر مدعیان مسیحا بودن، از آنجا که در صدد به برتری رساندن بنی اسرائیل بوده اند، کم و بیش چهره یک قهرمان را دارند.
ادامه دارد
طبق تفسیر راشی، ذیل فراز 20 از باب 25 کتاب آفرینش، سن ربکا (مادر یعقوب و بنی اسرائیل)، در زمان ازدواج با اسحاق، سه سال بوده است!
مقایسه کنید با استفاده اسلامستیزان معتقد به عهدین، در حمله به اسلام، از سن قابل تشکیک عایشه در زمان ازدواج با حضرت محمد!
ان شاءالله در فرصت مناسب، توضیح بیشتر خواهم داد.
مقایسه کنید با استفاده اسلامستیزان معتقد به عهدین، در حمله به اسلام، از سن قابل تشکیک عایشه در زمان ازدواج با حضرت محمد!
ان شاءالله در فرصت مناسب، توضیح بیشتر خواهم داد.
بشارتها
طبق تفسیر راشی، ذیل فراز 20 از باب 25 کتاب آفرینش، سن ربکا (مادر یعقوب و بنی اسرائیل)، در زمان ازدواج با اسحاق، سه سال بوده است! مقایسه کنید با استفاده اسلامستیزان معتقد به عهدین، در حمله به اسلام، از سن قابل تشکیک عایشه در زمان ازدواج با حضرت محمد! ان…
استاندارد دوگانه اسلامستیزان در مواجهه با منابع اسلامی و منابع یهوی /سه ساله بودن مادر بنی اسرائیل در زمان ازدواج با اسحاق بر اساس تفسیر معروف راشی -۱
ترجمه تفسیر راشی (رابی شلومو ییسحاق) از فراز 20 از باب 25 کتاب آفرینش در ادامه آمده است. محتوای داخل گیومه ها را خودم افزوده ام:
«[اسحاق هنگام ازدوج با ربکا] چهل ساله بود. [فراز 20 از باب 25 کتاب آفرینش] زیرا زمانی که ابراهیم از کوه موریا بازگشت، خبر تولد ربکا به او (ابراهیم) داده شد [اشاره به باب ۲۲، فراز ۲۳. اینکه خبر دادن تولد ربکا در آن زمان، به معنی آن بوده است که ربکا دقیقا در همان زمان یا همان سال به دنیا آمده بوده نه قبل از آن، به نوعی تفسیر راشی و احیانا دیگر مفسران است] و اسحاق آن زمان سی و هفت ساله بود. چرا که در همان زمان سارا درگذشت. [این همزمانی نیز تفسیری است که راشی بر اساس توالی روایت بازگشت ابراهیم و اسحاق از موریا و درگذشت ساره در سفر آفرینش می دهد] زمان تولد اسحاق تا واقعه قربانی شدن که سارا در آن زمان درگذشت، سی و هفت سال فاصله بود – زیرا سارا هنگام تولد اسحاق نود ساله بود [اشاره به آفرینش، باب 17، فراز 17] و هنگام مرگش صد و بیست و هفت سال داشت – چنان که گفته شده: «و عمر سارا ...» [اشاره به باب 23 فراز 1 که عمر سارا در آن 127 سال بیان شده]، پس اسحاق سی و هفت ساله بود و در همان زمان ربکا متولد شد. [וּבוֹ בַפֶּרֶק נוֹלְדָה רִבְקָה] او (اسحاق) سه سال صبر کرد تا او به سن ازدواج برسد و سپس با او ازدواج کرد.»
لینک به منبع:
https://www.sefaria.org/Rashi_on_Genesis.25.20.1
در این منبع در انتهای ترجمه انگلیسی از عبارت راشی، داخل پرانتز عبارت Seder Olam گذاشته شده که در متن عبری راشی نیست. به نظر می آید منظور مترجم انگلیسی این بوده که راشی تفسیر خود را به نقل از سدر عولام یا برپایه آن ارائه کرده است.
حساب اسلام ستیزان سکولار یا آتئیست جدا است، اما اسلام ستیزان مسیحی یا یهودی که سوزنشان روی سن پایین و البته قابل تشکیک و رد عایشه با پیامبر اسلام گیر کرده، جالب است که تاکنون به این سادگی از تفسیری که حداقل در دو منبع مشهور و بزرگ یهودی (راشی و سدر عولام) ارائه شده با اغماض رد شده اند. اگر تفسیر راشی، می تواند رد شود یا مسکوت گذاشته شود، چرا روی روایت خردسال بودن عایشه در زمان ازدواج پافشاری می کنند؟
ادامه در پست بعدی
ترجمه تفسیر راشی (رابی شلومو ییسحاق) از فراز 20 از باب 25 کتاب آفرینش در ادامه آمده است. محتوای داخل گیومه ها را خودم افزوده ام:
«[اسحاق هنگام ازدوج با ربکا] چهل ساله بود. [فراز 20 از باب 25 کتاب آفرینش] زیرا زمانی که ابراهیم از کوه موریا بازگشت، خبر تولد ربکا به او (ابراهیم) داده شد [اشاره به باب ۲۲، فراز ۲۳. اینکه خبر دادن تولد ربکا در آن زمان، به معنی آن بوده است که ربکا دقیقا در همان زمان یا همان سال به دنیا آمده بوده نه قبل از آن، به نوعی تفسیر راشی و احیانا دیگر مفسران است] و اسحاق آن زمان سی و هفت ساله بود. چرا که در همان زمان سارا درگذشت. [این همزمانی نیز تفسیری است که راشی بر اساس توالی روایت بازگشت ابراهیم و اسحاق از موریا و درگذشت ساره در سفر آفرینش می دهد] زمان تولد اسحاق تا واقعه قربانی شدن که سارا در آن زمان درگذشت، سی و هفت سال فاصله بود – زیرا سارا هنگام تولد اسحاق نود ساله بود [اشاره به آفرینش، باب 17، فراز 17] و هنگام مرگش صد و بیست و هفت سال داشت – چنان که گفته شده: «و عمر سارا ...» [اشاره به باب 23 فراز 1 که عمر سارا در آن 127 سال بیان شده]، پس اسحاق سی و هفت ساله بود و در همان زمان ربکا متولد شد. [וּבוֹ בַפֶּרֶק נוֹלְדָה רִבְקָה] او (اسحاق) سه سال صبر کرد تا او به سن ازدواج برسد و سپس با او ازدواج کرد.»
لینک به منبع:
https://www.sefaria.org/Rashi_on_Genesis.25.20.1
در این منبع در انتهای ترجمه انگلیسی از عبارت راشی، داخل پرانتز عبارت Seder Olam گذاشته شده که در متن عبری راشی نیست. به نظر می آید منظور مترجم انگلیسی این بوده که راشی تفسیر خود را به نقل از سدر عولام یا برپایه آن ارائه کرده است.
حساب اسلام ستیزان سکولار یا آتئیست جدا است، اما اسلام ستیزان مسیحی یا یهودی که سوزنشان روی سن پایین و البته قابل تشکیک و رد عایشه با پیامبر اسلام گیر کرده، جالب است که تاکنون به این سادگی از تفسیری که حداقل در دو منبع مشهور و بزرگ یهودی (راشی و سدر عولام) ارائه شده با اغماض رد شده اند. اگر تفسیر راشی، می تواند رد شود یا مسکوت گذاشته شود، چرا روی روایت خردسال بودن عایشه در زمان ازدواج پافشاری می کنند؟
ادامه در پست بعدی
بشارتها
استاندارد دوگانه اسلامستیزان در مواجهه با منابع اسلامی و منابع یهوی /سه ساله بودن مادر بنی اسرائیل در زمان ازدواج با اسحاق بر اساس تفسیر معروف راشی -۱ ترجمه تفسیر راشی (رابی شلومو ییسحاق) از فراز 20 از باب 25 کتاب آفرینش در ادامه آمده است. محتوای داخل گیومه…
سه ساله بودن ربکا در زمان ازدواج با اسحاق در منابع یهودی-۲
ما نه اصراری بر این داریم که ازدواج ربکا با اسحاق واقعا در سه سالگی او صورت گرفته، نه اگر بر فرض در سه سالگی صورت گرفته، اصرار داریم که در همان سن به رابطه زناشویی ختم شده. هدف ما صرفا نشان دادن استانداردهای دوگانه است که به وضوح غرض ورزی را نشان می دهد. (هیاهو بر سر شش ساله بودن عایشه در زمان ازدواج در برخی منابع اسلامی و مسکوت گذاشتن سه ساله بودن ربکا در زمان ازدواج در برخی منابع یهودی)
در لینک زیر، نسخه ای از فصل اول سدر عولام را می بینیم که در پست قبلی به نظر می آمد روایتی ارائه می داده که مورد تایید راشی بوده (سه ساله بودن ربکا در زمان ازدواج با اسحاق):
https://www.sefaria.org/Seder_Olam_Rabbah.1?lang=bi
در متن عبری این نسخه، چنین آمده:
נמצא אבינו יצחק נשא את רבקה בת (י"ד) [ג'] שנה
«نتیجه می گیریم پدر ما اسحاق، ربکا را در حالی به همسری گرفت که او دختر (چهارده) [سه] ساله بود.»
آنچنانکه می بينيد در این نسخه آنلاین، دو سن برای ازدواج ربکا آمده: سه و چهارده. از آنجا که دو سن ذکر شده، یکی از آنها می تواند اصلاحیه و اضافه مصححان باشد که به خصوص با توجه به تفسیر راشی، به نظر می آید عدد 14 اصلاحیه باشد.
در این ترجمه انگلیسی از سدر عولام، توضیحات لازم در پاورقی شماره 25 (صفحه سوم فایل) آمده است:
https://www.seder-olam.info/seder_olam_rabbah_part_1_albert_benhamou.pdf?utm_source=chatgpt.com
خلاصه اینکه می گوید 14 ساله بودن ربکا در زمان ازدواج، با سایر زمانبندیهای سدر عولام در تناقض است و از سوی دیگر اشاره کرده که در نسخه های دیگری از سدر عولام، سن ربکا در زمان ازدواج 3 سال است که با این عدد اخیر، تناقض با زمانبندیهای دیگر کتاب برطرف می شود. به عبارت دیگر، این نسخه یک نسخه اصلاح شده است که مصححان در زمان اصلاح، حواسشان به اینکه این اصلاح، تناقض درست می کند نبوده.
چیزی که خود مترجم پیشنهاد کرده این است که سدر عولام سن اشتباهی را برای زمان قربانی شدن اسحاق بیان کرده و با برطرف شدن این اشتباه سن ازدواج ربکا 14 سالگی می شود.
به هر حال چیزی که تا الان می دانیم اینها است:
- در سدر عولام، سن ازدواج ربکا، سه ساله بیان شده و نسخه هایی که این سن را چهارده سالگی معرفی کرده اند دستکاری شده اند به دو دلیل:
- استناد تفسیر راشی به سدر عولام برای بیان سه ساله بودن ربکا در زمان ازدواج
- تناقض داشتن عدد چهارده با دیگر زمانبندیهای متن
پس، حداقل در دو مرجع یهودی (سدر عولام و تفسیر راشی)، به درست یا غلط که اصراری بر درست بودن آن نداریم، سن ازدواج ربکا سه سالگی بیان شده.
۱۲ خرداد ۱۴۰۴
ما نه اصراری بر این داریم که ازدواج ربکا با اسحاق واقعا در سه سالگی او صورت گرفته، نه اگر بر فرض در سه سالگی صورت گرفته، اصرار داریم که در همان سن به رابطه زناشویی ختم شده. هدف ما صرفا نشان دادن استانداردهای دوگانه است که به وضوح غرض ورزی را نشان می دهد. (هیاهو بر سر شش ساله بودن عایشه در زمان ازدواج در برخی منابع اسلامی و مسکوت گذاشتن سه ساله بودن ربکا در زمان ازدواج در برخی منابع یهودی)
در لینک زیر، نسخه ای از فصل اول سدر عولام را می بینیم که در پست قبلی به نظر می آمد روایتی ارائه می داده که مورد تایید راشی بوده (سه ساله بودن ربکا در زمان ازدواج با اسحاق):
https://www.sefaria.org/Seder_Olam_Rabbah.1?lang=bi
در متن عبری این نسخه، چنین آمده:
נמצא אבינו יצחק נשא את רבקה בת (י"ד) [ג'] שנה
«نتیجه می گیریم پدر ما اسحاق، ربکا را در حالی به همسری گرفت که او دختر (چهارده) [سه] ساله بود.»
آنچنانکه می بينيد در این نسخه آنلاین، دو سن برای ازدواج ربکا آمده: سه و چهارده. از آنجا که دو سن ذکر شده، یکی از آنها می تواند اصلاحیه و اضافه مصححان باشد که به خصوص با توجه به تفسیر راشی، به نظر می آید عدد 14 اصلاحیه باشد.
در این ترجمه انگلیسی از سدر عولام، توضیحات لازم در پاورقی شماره 25 (صفحه سوم فایل) آمده است:
https://www.seder-olam.info/seder_olam_rabbah_part_1_albert_benhamou.pdf?utm_source=chatgpt.com
خلاصه اینکه می گوید 14 ساله بودن ربکا در زمان ازدواج، با سایر زمانبندیهای سدر عولام در تناقض است و از سوی دیگر اشاره کرده که در نسخه های دیگری از سدر عولام، سن ربکا در زمان ازدواج 3 سال است که با این عدد اخیر، تناقض با زمانبندیهای دیگر کتاب برطرف می شود. به عبارت دیگر، این نسخه یک نسخه اصلاح شده است که مصححان در زمان اصلاح، حواسشان به اینکه این اصلاح، تناقض درست می کند نبوده.
چیزی که خود مترجم پیشنهاد کرده این است که سدر عولام سن اشتباهی را برای زمان قربانی شدن اسحاق بیان کرده و با برطرف شدن این اشتباه سن ازدواج ربکا 14 سالگی می شود.
به هر حال چیزی که تا الان می دانیم اینها است:
- در سدر عولام، سن ازدواج ربکا، سه ساله بیان شده و نسخه هایی که این سن را چهارده سالگی معرفی کرده اند دستکاری شده اند به دو دلیل:
- استناد تفسیر راشی به سدر عولام برای بیان سه ساله بودن ربکا در زمان ازدواج
- تناقض داشتن عدد چهارده با دیگر زمانبندیهای متن
پس، حداقل در دو مرجع یهودی (سدر عولام و تفسیر راشی)، به درست یا غلط که اصراری بر درست بودن آن نداریم، سن ازدواج ربکا سه سالگی بیان شده.
۱۲ خرداد ۱۴۰۴
www.sefaria.org
Seder Olam Rabbah 1
Chapter...
بشارتها
سه ساله بودن ربکا در زمان ازدواج با اسحاق در منابع یهودی-۲ ما نه اصراری بر این داریم که ازدواج ربکا با اسحاق واقعا در سه سالگی او صورت گرفته، نه اگر بر فرض در سه سالگی صورت گرفته، اصرار داریم که در همان سن به رابطه زناشویی ختم شده. هدف ما صرفا نشان دادن استانداردهای…
معضل سن ربکا در زمان ازدواج و ذبیح دانستن اسحاق
در یادداشت پیش اشاره کردیم که مترجم انگلیسی سدر عولام پیشنهاد داده که این کتاب، سن اشتباهی را برای سن به قربانگاه رفتن اسحاق معرفی کرده چرا که این سن با چهارده ساله بودن ربکا در زمان ازدواج با اسحاق در تناقض خواهد بود و ناچار خواهیم شد روایت سه ساله بودن ربکا را بپذیریم. اما آیا فقط سدر عولام سن اسحاق در زمان به قربانگاه رفتن را ۳۷ سالگی می داند؟ اینگونه نیست و این معضل به این سادگی حل نمی شود. مثلا در کتاب مشهور فصول ربی الیعازر نیز می بینیم که سن اسحاق در زمان به قربانگاه رفتن، ۳۷ سال بیان شده است:
https://www.sefaria.org/Pirkei_DeRabbi_Eliezer.31
بنگرید به ابتدای پاراگراف پنجم از فصل ۳۱:
בֶּן שְׁלֹשִׁים וָשֶׁבַע שָׁנָה הָיָה יִצְחָק בְּלֶכְתּוֹ אֶל הַר הַמּוֹרִיָּה
«اسحاق ۳۷ ساله بود وقتی به کوه موریا رفت.»
این در حالی است که ذبیح در باب ۲۲ آفرینش، نوجوان (נער) معرفی شده است.
به نظر می آید تمام این معضلات به احتمال زیاد از آنجا ناشی می شود که اولاد اسحاق علیه السلام، نخواسته اند بپذیرند که کلمه مکرر به کار رفته יחידך (یگانه ات، یکی یک دانه ات) در همین باب ۲۲ آفرینش در وصف ذبیح، نمی تواند در مورد فرزند دوم کسی در حالی که فرزند اول او هنوز زنده است به کار رود و چون خواسته اند اراده خود را به متن تحميل کنند معضلاتی پیش آمده که هر طرفش را درست کنی، از سوی دیگر مشکل درست می شود.
در این مورد احتمالا برای اینکه میخ ذبیح بودن اسحاق محکم شود، در متون تفسیری نیاز بوده که مرگ سارا از شنیدن خبر به قربانگاه رفتن اسحاق و از غم و نگرانی ناشی از شنیدن این خبر قلمداد شود و خوب در باب ۲۳ آمده که سارا در ۱۲۷ سالگی درگذشت که مطابق می شود با ۳۷ سالگی اسحاق.
مرتبط از آرشیو کانال:
https://www.tg-me.com/besharatha/60
در یادداشت پیش اشاره کردیم که مترجم انگلیسی سدر عولام پیشنهاد داده که این کتاب، سن اشتباهی را برای سن به قربانگاه رفتن اسحاق معرفی کرده چرا که این سن با چهارده ساله بودن ربکا در زمان ازدواج با اسحاق در تناقض خواهد بود و ناچار خواهیم شد روایت سه ساله بودن ربکا را بپذیریم. اما آیا فقط سدر عولام سن اسحاق در زمان به قربانگاه رفتن را ۳۷ سالگی می داند؟ اینگونه نیست و این معضل به این سادگی حل نمی شود. مثلا در کتاب مشهور فصول ربی الیعازر نیز می بینیم که سن اسحاق در زمان به قربانگاه رفتن، ۳۷ سال بیان شده است:
https://www.sefaria.org/Pirkei_DeRabbi_Eliezer.31
بنگرید به ابتدای پاراگراف پنجم از فصل ۳۱:
בֶּן שְׁלֹשִׁים וָשֶׁבַע שָׁנָה הָיָה יִצְחָק בְּלֶכְתּוֹ אֶל הַר הַמּוֹרִיָּה
«اسحاق ۳۷ ساله بود وقتی به کوه موریا رفت.»
این در حالی است که ذبیح در باب ۲۲ آفرینش، نوجوان (נער) معرفی شده است.
به نظر می آید تمام این معضلات به احتمال زیاد از آنجا ناشی می شود که اولاد اسحاق علیه السلام، نخواسته اند بپذیرند که کلمه مکرر به کار رفته יחידך (یگانه ات، یکی یک دانه ات) در همین باب ۲۲ آفرینش در وصف ذبیح، نمی تواند در مورد فرزند دوم کسی در حالی که فرزند اول او هنوز زنده است به کار رود و چون خواسته اند اراده خود را به متن تحميل کنند معضلاتی پیش آمده که هر طرفش را درست کنی، از سوی دیگر مشکل درست می شود.
در این مورد احتمالا برای اینکه میخ ذبیح بودن اسحاق محکم شود، در متون تفسیری نیاز بوده که مرگ سارا از شنیدن خبر به قربانگاه رفتن اسحاق و از غم و نگرانی ناشی از شنیدن این خبر قلمداد شود و خوب در باب ۲۳ آمده که سارا در ۱۲۷ سالگی درگذشت که مطابق می شود با ۳۷ سالگی اسحاق.
مرتبط از آرشیو کانال:
https://www.tg-me.com/besharatha/60
www.sefaria.org
Pirkei DeRabbi Eliezer 31
THE BINDING OF ISAAC ON THE ALTAR THE tenth trial was (as follows): "And it came to pass after these things, that God did prove Abraham" (Gen. 22:1). He tried...
بشارتها
یادداشتهایی در مورد آخرالزمان یهودی-۲ گاهی اوقات کسانی که به برتر شدن یهودیت در آخرالزمانی یهودی می پردازند و آن را امری منفی معرفی می کنند با این پاسخ مواجه می شوند که این خصلت در آخرالزمان اسلامی و آخرالزمان مسیحی نیز وجود دارد. یعنی در آخرالزمان اسلامی،…
یادداشتهایی در مورد آخرالزمان یهودی-۳
برای اینکه به این جمعبندی رسید که آخرالزمان یهودی من حیث المجموع، آخرالزمانی قوم محور است یا توحید و عدالت محور، باید این کتابها از عهد عتیق به خصوص دو مورد اول را خواند:
مزامیر داود
کتاب اشعیاء
کتاب حزقیال
کتاب دانیال
کتاب ارمیا
کتاب زکریا
در کنار اینها باید کتابهای زیر را که بعضا کتابهایی غیررسمی هستند نیز خواند:
کتاب زروبابل
سنهدرین ۹۷ تا ۹۹ از تلمود
کتاب الیاهو
اسرار شمعون بریوحا
نیایش شمعون بریوحا
پاسخهای ربی حی گائون
متاسفانه برآیند این آخرالزمان به شدت قوم محور است تا توحید و عدالت محور
برای اینکه به این جمعبندی رسید که آخرالزمان یهودی من حیث المجموع، آخرالزمانی قوم محور است یا توحید و عدالت محور، باید این کتابها از عهد عتیق به خصوص دو مورد اول را خواند:
مزامیر داود
کتاب اشعیاء
کتاب حزقیال
کتاب دانیال
کتاب ارمیا
کتاب زکریا
در کنار اینها باید کتابهای زیر را که بعضا کتابهایی غیررسمی هستند نیز خواند:
کتاب زروبابل
سنهدرین ۹۷ تا ۹۹ از تلمود
کتاب الیاهو
اسرار شمعون بریوحا
نیایش شمعون بریوحا
پاسخهای ربی حی گائون
متاسفانه برآیند این آخرالزمان به شدت قوم محور است تا توحید و عدالت محور
اگر پرداختن به برتری طلبی یهودی، نوعی فاشیسم و آنتی سمیتیزم است، پس پرداختن به برتری طلبی قومی نازیها، باید ژرمن ستیزی تلقی شود.
Resources_for_Biblical_Study_No_45_John_C_Reeves_Trajectories_in.pdf
1.4 MB
یادداشتهایی در مورد آخرالزمان یهودی -۴
گزیده ای انگلیسی از آثار آخرالزمانی یهودیان قرون میانه، شامل کتاب زروبابل، کتاب الیاهو، اسرار شمعون بریوحا، نیایش شمعون بریوحا و پاسخهای ربی حی گائون و... تالیف دکتر جان ریوز، استاد دانشگاه کارولینای شمالی
گزیده ای انگلیسی از آثار آخرالزمانی یهودیان قرون میانه، شامل کتاب زروبابل، کتاب الیاهو، اسرار شمعون بریوحا، نیایش شمعون بریوحا و پاسخهای ربی حی گائون و... تالیف دکتر جان ریوز، استاد دانشگاه کارولینای شمالی
صهیونیستهای ساکن سرزمینهای اشغالی خود و جهان را چگونه میبینند؟
۱- ما در جایی زندگی میکنیم که خدا وعده اش را به پدرمان ابراهیم داده است
در این انگاره چند خدشه میتوان وارد کرد:
- این وعده به نسل ابراهیم داده شده. اکثر یهودیان، از نسل ابراهيم نيستند. مثلا اکثریت آنها که اشکنازیها هستند غالبا از تبار قوم خزر هستند که به دلایلی با قوم یاجوج و ماجوج قابل تطبیقند. یهودیان فعلی به قدری از تبار بنی اسرائیل نيستند که مثلا یکی از علمای بزرگ تاریخشان، موسی بن میمون (ربی موسی بن میمون یا به طور خلاصه رامبام که نامش بر برخی تاسیسات اسرائیلی است) که در مورد او می گویند «از موسی (پیامبر) تا موسی (موسی بن میمون) کسی چون موسی نیامده»، تباری غیر بنی اسرائیلی داشته است.
- این وعده در گذشته یکبار به صورت مشخص تحقق یافته: در دوره موسی. اما به دلیل ناسپاسی و فسق و فجور و کفر و ظلم بخشهایی از آنها لغو شده و اعاده اش هم منوط به توبه و ظهور مسیحا شده است.
- این وعده در حال حاضر محقق شده، چون بخش عمده ای از فلسطینیها از تبار ده سبط بنی اسرائیلند که صهیونیستها برای انکار آن از عبارت «اسباط گمشده بنی اسرائیل» (اسباطی به جز سبط یهودا و بنیامین) یاد میکنند. عجبا که خودشان دارند اسباط به اصطلاح گمشده را میکشند و در عین حال به دنبال اسباط گمشده اند! ضمنا این وعده شامل فرزندان اسماعیل هم بوده که از لحاظ خونی یا فرهنگی یا هر دو، قابل تطبیق با اعراب و مسلمانان هستند.
2- سرزمین وعده داده شده از نیل تا فرات است
این گزاره خطرناک و بسیار جدی برای آنها، هرچند سعی کنند زیاد بروزش ندهند نیز بر اساس موارد پیشگفته قابل خدشه است.
3- ما قوم برگزیده خداییم
دقت کنید «قوم». نه «امت». مساله اصلا اعتقادی و اخلاقی نیست. روشن است که چنین نگاهی چه بلایی از لحاظ اخلاقی و از لحاظ نگاه به دیگران در آنها به وجود می آورد و می تواند چه جامعه خطرناکی بسازد.
این گزاره نیز بر اساس موارد پیش گفته، قابل خدشه است.
4- سعادت آخرالزمانی مخصوص قوم ما است
البته این نگاه، امتدادی از نگاه قبلی است اما بار دیگر لازم است به جهت خطرناک بودن آن از این لحاظ که مساله امتی موحد در آن مطرح نیست و برنامه ریزیهای آینده نگرانه را نیز می سازد به آن توجه شود.
این گزاره نیز بر اساس موارد قبلی و البته بر مبنای استدلالهای عقلی و ایمانی و با استناداتی به عهد عتیق قابل خدشه است.
خلاصه اینکه می توان تصور کرد جامعه ای که شاکله اش را این نگاهها ساخته به صورت ذاتی و دائمی چقدر خطرناک است ولو در تبلیغات جور دیگری خود را نشان دهد. مگر از این نگاهها دست بردارد. آیا ممکن است؟
جامعه اسرائیل از 75 سال پیش تاکنون به نفع این ایده ها خالص سازی شده است. چرا که کسانی در آن مانده اند که این نگاهها در آنها قویتر است. مهاجرانی که این نگاهها در آنها ضعیف است اهل هزینه دادن برای آنها نيستند و نمی مانند.
تکمیلی: پست بعدی
برای مطالعه بیشتر:
اختراع قوم یهود، نوشته شلومو زند
خزران، نوشته آرتور کستلر
تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سه هزار ساله، نوشته اسرائیل شاهاک
۱- ما در جایی زندگی میکنیم که خدا وعده اش را به پدرمان ابراهیم داده است
در این انگاره چند خدشه میتوان وارد کرد:
- این وعده به نسل ابراهیم داده شده. اکثر یهودیان، از نسل ابراهيم نيستند. مثلا اکثریت آنها که اشکنازیها هستند غالبا از تبار قوم خزر هستند که به دلایلی با قوم یاجوج و ماجوج قابل تطبیقند. یهودیان فعلی به قدری از تبار بنی اسرائیل نيستند که مثلا یکی از علمای بزرگ تاریخشان، موسی بن میمون (ربی موسی بن میمون یا به طور خلاصه رامبام که نامش بر برخی تاسیسات اسرائیلی است) که در مورد او می گویند «از موسی (پیامبر) تا موسی (موسی بن میمون) کسی چون موسی نیامده»، تباری غیر بنی اسرائیلی داشته است.
- این وعده در گذشته یکبار به صورت مشخص تحقق یافته: در دوره موسی. اما به دلیل ناسپاسی و فسق و فجور و کفر و ظلم بخشهایی از آنها لغو شده و اعاده اش هم منوط به توبه و ظهور مسیحا شده است.
- این وعده در حال حاضر محقق شده، چون بخش عمده ای از فلسطینیها از تبار ده سبط بنی اسرائیلند که صهیونیستها برای انکار آن از عبارت «اسباط گمشده بنی اسرائیل» (اسباطی به جز سبط یهودا و بنیامین) یاد میکنند. عجبا که خودشان دارند اسباط به اصطلاح گمشده را میکشند و در عین حال به دنبال اسباط گمشده اند! ضمنا این وعده شامل فرزندان اسماعیل هم بوده که از لحاظ خونی یا فرهنگی یا هر دو، قابل تطبیق با اعراب و مسلمانان هستند.
2- سرزمین وعده داده شده از نیل تا فرات است
این گزاره خطرناک و بسیار جدی برای آنها، هرچند سعی کنند زیاد بروزش ندهند نیز بر اساس موارد پیشگفته قابل خدشه است.
3- ما قوم برگزیده خداییم
دقت کنید «قوم». نه «امت». مساله اصلا اعتقادی و اخلاقی نیست. روشن است که چنین نگاهی چه بلایی از لحاظ اخلاقی و از لحاظ نگاه به دیگران در آنها به وجود می آورد و می تواند چه جامعه خطرناکی بسازد.
این گزاره نیز بر اساس موارد پیش گفته، قابل خدشه است.
4- سعادت آخرالزمانی مخصوص قوم ما است
البته این نگاه، امتدادی از نگاه قبلی است اما بار دیگر لازم است به جهت خطرناک بودن آن از این لحاظ که مساله امتی موحد در آن مطرح نیست و برنامه ریزیهای آینده نگرانه را نیز می سازد به آن توجه شود.
این گزاره نیز بر اساس موارد قبلی و البته بر مبنای استدلالهای عقلی و ایمانی و با استناداتی به عهد عتیق قابل خدشه است.
خلاصه اینکه می توان تصور کرد جامعه ای که شاکله اش را این نگاهها ساخته به صورت ذاتی و دائمی چقدر خطرناک است ولو در تبلیغات جور دیگری خود را نشان دهد. مگر از این نگاهها دست بردارد. آیا ممکن است؟
جامعه اسرائیل از 75 سال پیش تاکنون به نفع این ایده ها خالص سازی شده است. چرا که کسانی در آن مانده اند که این نگاهها در آنها قویتر است. مهاجرانی که این نگاهها در آنها ضعیف است اهل هزینه دادن برای آنها نيستند و نمی مانند.
تکمیلی: پست بعدی
برای مطالعه بیشتر:
اختراع قوم یهود، نوشته شلومو زند
خزران، نوشته آرتور کستلر
تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سه هزار ساله، نوشته اسرائیل شاهاک
بشارتها
صهیونیستهای ساکن سرزمینهای اشغالی خود و جهان را چگونه میبینند؟ ۱- ما در جایی زندگی میکنیم که خدا وعده اش را به پدرمان ابراهیم داده است در این انگاره چند خدشه میتوان وارد کرد: - این وعده به نسل ابراهیم داده شده. اکثر یهودیان، از نسل ابراهيم نيستند. مثلا…
برخی تصور میکنند فقط دسته ای از صهیونیستهای افراطی مذهبی که اقلیتی کم شمار در جامعه اسرائیل هستند به انگاره هایی همچون بنی اسرائیلی بودن غالب یهودیان فعلی و نتایج مترتب بر آن (تملک سرزمین موعود، برگزیدگی قومی و...) قائلند. اما واقعیت این است که شالوده جامعه اسرائیل بر همین انگاره ها بنا شده و درست به همین علت است که در برابر خدشه در آنها مقاومت میکند.
به عنوان تنها یک مثال، به برخی واکنشها در قبال کتاب خزران کستلر (که خود یهودی بود) اشاره میکنم. آرتور کستلر در این کتاب، غالب جمعیت یهودیان فعلی را نه از سبط یهودا یا دیگر اسباط بنی اسرائیل که از نسل قبیله خزران می داند. برای همین از خزرها با وصف «قبیله سیزدهم» یاد می کند.
شلومو زند، مورخ معاصر و خلاف جریان اسرائیلی، در کتابش (اختراع قوم یهود) به واکنشهایی که پژوهشها در مورد قوم خزر، به خصوص کتاب کستلر در جامعه اسرائیل برانگیخته، اشاره کرده است که فرازهایی از آن را در ادامه نقل می کنم:
«از سال ۱۹۵۱ تا این لحظه [سال ۲۰۰۹]، حتی یک اثر تاریخی درباره خزرها به زبان عبری منتشر نشده است... دنیای دانشگاهی اسرائیل درباره این موضوع سکوت کرده است... به هرگونه اشاره به خزرها در عرصه عمومی در اسرائیل آهسته و پیوسته برچسب نامتعارف و عجیب و غریب و حتی تهدید کننده زده می شد.» (ص ۳۶۸)
«در ۱۹۷۶ آرتور کستلر بمبی ادبی با عنوان خزران انداخت که به بسیاری از زبانها ترجمه شد و به واکنشهای گوناگون دامن زد.» (ص ۳۷۱)
«هیچ یک از این کتابها [در مورد خزران] به زبان عبری منتشر نشد، به جز خزران کستلر که ناشری خصوصی در اورشلیم آن را چاپ کرد ولی خطر نکرد آن را در کتاب فروشی ها توزیع کند.» (ص ۳۷۲)
«در حالی که خزرها مورخان اسرائیلی را رمانده است، هیچ یک از این مورخان حتی یک مقاله درباره این موضوع ننوشته است؛ خزران کستلر آنها را آزرد و به واکنشهای خشمگینانه ای دامن زد. خوانندگان عبری سالها است که به خود کتاب دسترسی ندارند و فقط از خلال ردیه های کین توزانه از آن اطلاعی حاصل می کنند.» (ص ۳۷۲ و ص ۳۷۳)
«کتاب که در آمد، سفیر اسرائیل در بریتانیا آن را "اقدامی یهودستیزانه با کمک مالی فلسطینیها" توصیف کرد.» (ص ۳۷۵)
به عنوان تنها یک مثال، به برخی واکنشها در قبال کتاب خزران کستلر (که خود یهودی بود) اشاره میکنم. آرتور کستلر در این کتاب، غالب جمعیت یهودیان فعلی را نه از سبط یهودا یا دیگر اسباط بنی اسرائیل که از نسل قبیله خزران می داند. برای همین از خزرها با وصف «قبیله سیزدهم» یاد می کند.
شلومو زند، مورخ معاصر و خلاف جریان اسرائیلی، در کتابش (اختراع قوم یهود) به واکنشهایی که پژوهشها در مورد قوم خزر، به خصوص کتاب کستلر در جامعه اسرائیل برانگیخته، اشاره کرده است که فرازهایی از آن را در ادامه نقل می کنم:
«از سال ۱۹۵۱ تا این لحظه [سال ۲۰۰۹]، حتی یک اثر تاریخی درباره خزرها به زبان عبری منتشر نشده است... دنیای دانشگاهی اسرائیل درباره این موضوع سکوت کرده است... به هرگونه اشاره به خزرها در عرصه عمومی در اسرائیل آهسته و پیوسته برچسب نامتعارف و عجیب و غریب و حتی تهدید کننده زده می شد.» (ص ۳۶۸)
«در ۱۹۷۶ آرتور کستلر بمبی ادبی با عنوان خزران انداخت که به بسیاری از زبانها ترجمه شد و به واکنشهای گوناگون دامن زد.» (ص ۳۷۱)
«هیچ یک از این کتابها [در مورد خزران] به زبان عبری منتشر نشد، به جز خزران کستلر که ناشری خصوصی در اورشلیم آن را چاپ کرد ولی خطر نکرد آن را در کتاب فروشی ها توزیع کند.» (ص ۳۷۲)
«در حالی که خزرها مورخان اسرائیلی را رمانده است، هیچ یک از این مورخان حتی یک مقاله درباره این موضوع ننوشته است؛ خزران کستلر آنها را آزرد و به واکنشهای خشمگینانه ای دامن زد. خوانندگان عبری سالها است که به خود کتاب دسترسی ندارند و فقط از خلال ردیه های کین توزانه از آن اطلاعی حاصل می کنند.» (ص ۳۷۲ و ص ۳۷۳)
«کتاب که در آمد، سفیر اسرائیل در بریتانیا آن را "اقدامی یهودستیزانه با کمک مالی فلسطینیها" توصیف کرد.» (ص ۳۷۵)
در حالیکه متون صهیونیستی مشحون از توهینهای شنیع به حضرت عیسی و مادرش مریم است و در این متون، عیسی مستحق اعدام دانسته شده و در آخرالزمان صهیونیستها، شر نهایی که مسیحا آن را نابود خواهد کرد، پادشاهی به نام آرمیلوس است که نماد دیانت مسیحی است، در حیات دینی مسلمانان، جلوه های گوناگونی از احترام و علاقه به عیسی مسیح دیده می شود. در این تصویر می بینیم که نام یکی از صحنهای مسجد جمکران که از لحاظ تعداد نمازگزار سالانه، سومین مکان در ایران و جایگاهی بین دهم تا پانزدهم در جهان اسلام دارد، صحن «عیسی بن مریم» است. آن وقت برخی سیاستمداران آمریکایی مدعی مسیحیت همچون «تد کروز» و دار و دسته ترامپ، مانیفست دینی خود را حمایت از اسرائیل تعریف کرده اند و به خودفریبی و دیگرفریبی مشغولند.
#صهیونیسم_مسیحی
#صهیونیسم_مسیحی
گفتگوی بسیار خوبی (به انگلیسی) در نقد مسیحیت صهیونیستی با استناد به عهدین که به بهانه اظهارات اخیر تد کروز در مصاحبه با تاکر کارلسون صورت گرفته:
https://youtu.be/A0iCkvR92mY?si=VjfZKCuhn0dVZQEn
#صهیونیسم_مسیحی
https://youtu.be/A0iCkvR92mY?si=VjfZKCuhn0dVZQEn
#صهیونیسم_مسیحی
YouTube
Is Modern Israel Really the Israel of the Bible? Dr. Ali Ataie Responds!
Support Blogging Theology on Patreon:
https://www.patreon.com/Bloggingtheology
Buy Me a Coffee:
https://www.buymeacoffee.com/bloggingtheology
My Paypal Link:
https://www.paypal.com/paypalme/bloggingtheology?locale.x=en_GB
https://www.patreon.com/Bloggingtheology
Buy Me a Coffee:
https://www.buymeacoffee.com/bloggingtheology
My Paypal Link:
https://www.paypal.com/paypalme/bloggingtheology?locale.x=en_GB
بشارتها
Resources_for_Biblical_Study_No_45_John_C_Reeves_Trajectories_in.pdf
یادداشتهایی در مورد آخرالزمان یهودی-۵
فرازهایی از کتاب آخرالزمانی الیاس که نشانه هایی در محتوای آن نشان میدهد اواخر دوره ساسانی تالیف شده است:
در روز بیستم از ماه الول، مسیح خواهد آمد ... در همان روز جبرئیل فرود خواهد آمد و از ساعت نهم تا دهم، نود و دو هزار نفر را از جهان نابود خواهد کرد.
در روز بیستم از ماه طبت، «مکتز»، «قرتالوس»، و همه شهرهای همپیمان با آنها سومین نبرد را آغاز خواهند کرد: ملتی بسیار بزرگ که از دشت بزرگ تا یافا و اشقلون گسترده است.
در روز بیستم از ماه شباط، مسیح خواهد آمد: فرشتگان نابودکننده فرود خواهند آمد و آن جمعیت را به کلی نابود خواهند کرد، و حتی یک نفر را زنده نخواهند گذاشت.
در مورد این زمان بود که خدا به ابراهیم سخن گفت: «نسل تو مقدر است که تا پایینترین جایگاه فرو رود، چنانکه کتاب مقدس میگوید: و تو پست خواهی شد و از خاک سخن خواهی گفت" (اشعیا ۲۹:۴)، ولی پس از آن، ایشان بر همه ملتها برتری خواهند یافت، چنانکه در کتاب مقدس آمده است: "و یهوه خدای تو، تو را از همه ملتهای زمین بلند خواهد کرد" (تثنیه ۲۸:۱).»
پس از آن، تمام ملتهای غیربنیاسرائیلی خواهند آمد و در برابر هر اسرائیلی سجده خواهند کرد و غبار از پایشان خواهند لیسید، چنانکه در کتاب آمده است: «پادشاهان سرپرست تو خواهند بود، و شاهزادگانشان دایههایت؛ ایشان رو به زمین در برابر تو سجده خواهند کرد و غبار پای تو را خواهند لیسید» (اشعیا ۴۹:۲۳).
در روز بیستم از ماه آدار، مسیح خواهد آمد و سیهزار پارسای نیکوکار با او خواهند بود، چنانکه کتاب میگوید: «عدالت، کمربند دور کمر او خواهد بود» (اشعیا ۱۱:۵).
وقتی ملتهای جهان این را ببینند، بلافاصله خودشان و سوارهنظامشان خواهند پوسید، چنانکه در کتاب آمده است: «و این بلاست که یهوه بر همه ملتها خواهد آورد…» (زکریا ۱۴:۱۲، ۱۵).
در آن زمان، خدای متعال به ملتهای جهان خواهد گفت: «وای بر شما، ای شریران، که در پایان دوران چهار امپراتوری زندهاید! همه شما از جهان طرد خواهید شد؛ جهانی که در آن، یک کور گندم نهصد کور محصول خواهد داد، و برای شراب و روغن نیز محصولات شگفتانگیزی خواهد بود.
هر درخت میوههای مرغوب و برتر خواهد داد، چنانکه کتاب میگوید: «و ای کوههای اسرائیل، شاخههای خود را خواهید داد…» (حزقیال ۳۶:۸).
و اسرائیل این میوهها را خواهد خورد و به مدت چهل سال شادی خواهد کرد.
سپس خدای متعال «یاجوج و ماجوج و همه همراهان آنها» را برخواهد آورد (اشاره به حزقیال ۳۸-۳۹)، و همه ملتهای زمین گرد هم خواهند آمد و اورشلیم را محاصره خواهند کرد تا جنگی بزرگ به راه اندازند.
خدای متعال خودش بر آنها جنگ خواهد کرد. مسیح خواهد آمد، و با کمک او، خداوند آنها را شکست خواهد داد، چنانکه در کتاب آمده است: «آنگاه خداوند بیرون خواهد آمد و با آن ملتها خواهد جنگید، چنانکه در روز جنگ عمل کرد» (زکریا ۱۴:۳).
در آن روز، کوهها خواهند لرزید و تپهها خواهند لغزید، و دیوارها و برجها فرو خواهند ریخت.
خدای متعال همه پرندگان آسمان و جانوران زمین را گرد خواهد آورد تا گوشت آنها را بخورند و خونشان را بنوشند، چنانکه در کتاب آمده است: «کرکسها تابستان را بر آنها خواهند گذراند و همه جانوران زمین زمستان را بر آنها» (اشعیا ۱۸:۶).
اسرائیل به مدت هفت سال سلاحهای آنها را خواهد سوزاند، چنانکه در کتاب آمده است: «ساکنان شهرهای اسرائیل بیرون خواهند رفت و سلاحها را آتش خواهند زد… برای هفت سال» (حزقیال ۳۹:۹).
و نیز آمده است: «خانه اسرائیل هفت ماه صرف دفن آنها خواهد کرد تا زمین را پاک کند» (حزقیال ۳۹:۱۲).
شهرهایی که نابود خواهند شد عبارتاند از: اریحا، بعروت، بیت حورون، سسرون، ملکاه، عراد، شلوم، سامره، بیت میگدول، صور، بیت حلساوت، لد، بوعز، بیت عینام، حمات، سفار، حدشاه، انطاکیه، اسکندریه و ادوم.
اما در مورد همه شهرهای اسرائیل، آتش و فرشتگان آتشین آنها را در بر خواهند گرفت، چنانکه خداوند فرموده است: «و من دیوار آتش پیرامون آن خواهم بود — کلام خداوند» (زکریا ۲:۹).
پس از آن، روز نهایی خواهد آمد: این روز چهل روز به طول خواهد انجامید.
کوهها و تپهها خواهند لرزید و زمین علیه شریران فریاد خواهد زد و خواهد گفت: «در فلانجا فلانی فلانی را کشته است»، چنانکه کتاب میگوید: «زمین خونهای پنهان را آشکار خواهد کرد…» (اشعیا ۲۶:۲۱)...
چشمان پارسایان نظارهگر سقوط تمام کسانی خواهد بود که از تورات خدای متعال لذت نمیبردند، چنانکه کتاب میگوید: «ایشان بیرون خواهند آمد و جنازههای کسانی را که بر من شورش کردند خواهند دید…» (اشعیا ۶۶:۲۴).
منبع:
Trajectories in Near Eastern Apocalyptic, John Reeves صفحات ۳۴ تا ۳۷
فرازهایی از کتاب آخرالزمانی الیاس که نشانه هایی در محتوای آن نشان میدهد اواخر دوره ساسانی تالیف شده است:
در روز بیستم از ماه الول، مسیح خواهد آمد ... در همان روز جبرئیل فرود خواهد آمد و از ساعت نهم تا دهم، نود و دو هزار نفر را از جهان نابود خواهد کرد.
در روز بیستم از ماه طبت، «مکتز»، «قرتالوس»، و همه شهرهای همپیمان با آنها سومین نبرد را آغاز خواهند کرد: ملتی بسیار بزرگ که از دشت بزرگ تا یافا و اشقلون گسترده است.
در روز بیستم از ماه شباط، مسیح خواهد آمد: فرشتگان نابودکننده فرود خواهند آمد و آن جمعیت را به کلی نابود خواهند کرد، و حتی یک نفر را زنده نخواهند گذاشت.
در مورد این زمان بود که خدا به ابراهیم سخن گفت: «نسل تو مقدر است که تا پایینترین جایگاه فرو رود، چنانکه کتاب مقدس میگوید: و تو پست خواهی شد و از خاک سخن خواهی گفت" (اشعیا ۲۹:۴)، ولی پس از آن، ایشان بر همه ملتها برتری خواهند یافت، چنانکه در کتاب مقدس آمده است: "و یهوه خدای تو، تو را از همه ملتهای زمین بلند خواهد کرد" (تثنیه ۲۸:۱).»
پس از آن، تمام ملتهای غیربنیاسرائیلی خواهند آمد و در برابر هر اسرائیلی سجده خواهند کرد و غبار از پایشان خواهند لیسید، چنانکه در کتاب آمده است: «پادشاهان سرپرست تو خواهند بود، و شاهزادگانشان دایههایت؛ ایشان رو به زمین در برابر تو سجده خواهند کرد و غبار پای تو را خواهند لیسید» (اشعیا ۴۹:۲۳).
در روز بیستم از ماه آدار، مسیح خواهد آمد و سیهزار پارسای نیکوکار با او خواهند بود، چنانکه کتاب میگوید: «عدالت، کمربند دور کمر او خواهد بود» (اشعیا ۱۱:۵).
وقتی ملتهای جهان این را ببینند، بلافاصله خودشان و سوارهنظامشان خواهند پوسید، چنانکه در کتاب آمده است: «و این بلاست که یهوه بر همه ملتها خواهد آورد…» (زکریا ۱۴:۱۲، ۱۵).
در آن زمان، خدای متعال به ملتهای جهان خواهد گفت: «وای بر شما، ای شریران، که در پایان دوران چهار امپراتوری زندهاید! همه شما از جهان طرد خواهید شد؛ جهانی که در آن، یک کور گندم نهصد کور محصول خواهد داد، و برای شراب و روغن نیز محصولات شگفتانگیزی خواهد بود.
هر درخت میوههای مرغوب و برتر خواهد داد، چنانکه کتاب میگوید: «و ای کوههای اسرائیل، شاخههای خود را خواهید داد…» (حزقیال ۳۶:۸).
و اسرائیل این میوهها را خواهد خورد و به مدت چهل سال شادی خواهد کرد.
سپس خدای متعال «یاجوج و ماجوج و همه همراهان آنها» را برخواهد آورد (اشاره به حزقیال ۳۸-۳۹)، و همه ملتهای زمین گرد هم خواهند آمد و اورشلیم را محاصره خواهند کرد تا جنگی بزرگ به راه اندازند.
خدای متعال خودش بر آنها جنگ خواهد کرد. مسیح خواهد آمد، و با کمک او، خداوند آنها را شکست خواهد داد، چنانکه در کتاب آمده است: «آنگاه خداوند بیرون خواهد آمد و با آن ملتها خواهد جنگید، چنانکه در روز جنگ عمل کرد» (زکریا ۱۴:۳).
در آن روز، کوهها خواهند لرزید و تپهها خواهند لغزید، و دیوارها و برجها فرو خواهند ریخت.
خدای متعال همه پرندگان آسمان و جانوران زمین را گرد خواهد آورد تا گوشت آنها را بخورند و خونشان را بنوشند، چنانکه در کتاب آمده است: «کرکسها تابستان را بر آنها خواهند گذراند و همه جانوران زمین زمستان را بر آنها» (اشعیا ۱۸:۶).
اسرائیل به مدت هفت سال سلاحهای آنها را خواهد سوزاند، چنانکه در کتاب آمده است: «ساکنان شهرهای اسرائیل بیرون خواهند رفت و سلاحها را آتش خواهند زد… برای هفت سال» (حزقیال ۳۹:۹).
و نیز آمده است: «خانه اسرائیل هفت ماه صرف دفن آنها خواهد کرد تا زمین را پاک کند» (حزقیال ۳۹:۱۲).
شهرهایی که نابود خواهند شد عبارتاند از: اریحا، بعروت، بیت حورون، سسرون، ملکاه، عراد، شلوم، سامره، بیت میگدول، صور، بیت حلساوت، لد، بوعز، بیت عینام، حمات، سفار، حدشاه، انطاکیه، اسکندریه و ادوم.
اما در مورد همه شهرهای اسرائیل، آتش و فرشتگان آتشین آنها را در بر خواهند گرفت، چنانکه خداوند فرموده است: «و من دیوار آتش پیرامون آن خواهم بود — کلام خداوند» (زکریا ۲:۹).
پس از آن، روز نهایی خواهد آمد: این روز چهل روز به طول خواهد انجامید.
کوهها و تپهها خواهند لرزید و زمین علیه شریران فریاد خواهد زد و خواهد گفت: «در فلانجا فلانی فلانی را کشته است»، چنانکه کتاب میگوید: «زمین خونهای پنهان را آشکار خواهد کرد…» (اشعیا ۲۶:۲۱)...
چشمان پارسایان نظارهگر سقوط تمام کسانی خواهد بود که از تورات خدای متعال لذت نمیبردند، چنانکه کتاب میگوید: «ایشان بیرون خواهند آمد و جنازههای کسانی را که بر من شورش کردند خواهند دید…» (اشعیا ۶۶:۲۴).
منبع:
Trajectories in Near Eastern Apocalyptic, John Reeves صفحات ۳۴ تا ۳۷
با اطمینان می گویم، همچنانکه کم و بیش سالها است می گویم، بزرگترین نیرو و رانه ای که در حال حاضر توجیه گر سیاستهای آمریکا در حمایت از اسرائیل است، ایده های مسیحیت صهیونیستی است. مناظره «دنیش دسوزا» و «نیک فوئنتس» به مجری گری «الکس جونز»، جدیدترین و تنها یکی از شواهدی است که نیروی قوی ایده های مسیحیت صهیونیستی در توجیه گری لزوم حمایت از اسرائیل را نشان می دهد.
(لینک به فایل تصویری مناظره:
https://www.tg-me.com/NJFArchive/2771
لینک به فایل صوتی مناظره:
https://www.tg-me.com/NJFArchive/2772
نکته: 8، 9 دقیقه اول فایل، زائد و آنونسهای برنامه الکس جونز هستند. گرچه در کم و بیش تمام مصاحبه می توانید زیرمتن توجیه گریهای مسیحیت صهیونیستی را در یک طرف ببینید اما اگر حوصله نداشتید همه مناظره را گوش کنید، از حدود دقیقه 114 به بعد یا 119 به بعد فایل را گوش کنید)
به طور خلاصه بخواهم بگویم مسیحیت صهیونیستی، مسیحیان را با صهیونیستها در برابر مسلمانان متحد می کند و این در حالی است که هم منابع اسلامی، هم منابع مسیحی و هم منابع یهودی، مملو از فکتهایی هستند که بسیار بیشتر به نفع اتحاد مسلمانان و مسیحیان علیه صهیونیستها هستند تا اتحاد مسیحیان و صهیونیستها در برابر مسلمانان.
یک نهضت فوری آگاه سازی برای مقابله با ایده های مسموم و فریبکارانه مسیحیت صهیونیستی لازم است اما مسلمانان و ایرانیان در این حوزه، در انفعال و ندانم کاری و بی خبری محضند. افسوس و صد افسوس.
#صهیونیسم_مسیحی
(لینک به فایل تصویری مناظره:
https://www.tg-me.com/NJFArchive/2771
لینک به فایل صوتی مناظره:
https://www.tg-me.com/NJFArchive/2772
نکته: 8، 9 دقیقه اول فایل، زائد و آنونسهای برنامه الکس جونز هستند. گرچه در کم و بیش تمام مصاحبه می توانید زیرمتن توجیه گریهای مسیحیت صهیونیستی را در یک طرف ببینید اما اگر حوصله نداشتید همه مناظره را گوش کنید، از حدود دقیقه 114 به بعد یا 119 به بعد فایل را گوش کنید)
به طور خلاصه بخواهم بگویم مسیحیت صهیونیستی، مسیحیان را با صهیونیستها در برابر مسلمانان متحد می کند و این در حالی است که هم منابع اسلامی، هم منابع مسیحی و هم منابع یهودی، مملو از فکتهایی هستند که بسیار بیشتر به نفع اتحاد مسلمانان و مسیحیان علیه صهیونیستها هستند تا اتحاد مسیحیان و صهیونیستها در برابر مسلمانان.
یک نهضت فوری آگاه سازی برای مقابله با ایده های مسموم و فریبکارانه مسیحیت صهیونیستی لازم است اما مسلمانان و ایرانیان در این حوزه، در انفعال و ندانم کاری و بی خبری محضند. افسوس و صد افسوس.
#صهیونیسم_مسیحی
Telegram
NJF Archive
IRAN WAR DEBATE: Dinesh D’Souza vs Nick Fuentes
Meanwhile, Evangelical Christians and Christian Zionists believe that they must support the state of Israel, stand united with it against Muslims, and bless it
#Evangelicals
#ChristianZionism
#interfaith
#ww3
#Evangelicals
#ChristianZionism
#interfaith
#ww3
بشارتها
در ادامه معرفی پایگاههای اینترنتی مفید: کانال یوتیوبی Blogging Theology به مدیریت پائول ویلیامز. پر از گفتگوهای پربار مبتنی بر عهدین و قرآن. ویلیامز، تحصیل کرده رشته فلسفه و الهیات در دانشگاه لندنه. او ابتدا یک مسیحی اوانجلیکال بوده. مدتی بی خدا میشه و از…
دکتر استیون سایزر (Stephen Sizer)، کشیش انگلیسی، از بسیار خوبان پر کار در عرصه روشنگری در مورد مسیحیت صهیونیستی:
https://stephensizer.com/
(منوی بالای صفحه را ببینید)
کانال یوتیوبی:
https://youtube.com/@stephenrobertsizer?si=cDU1RbwY5q2SAssH
#صهیونیسم_مسیحی
https://stephensizer.com/
(منوی بالای صفحه را ببینید)
کانال یوتیوبی:
https://youtube.com/@stephenrobertsizer?si=cDU1RbwY5q2SAssH
#صهیونیسم_مسیحی
YouTube
Stephen Sizer
Share your videos with friends, family, and the world
جایگاه ایران در عهد عتیق
از زمان جشنهای 2500 ساله تا لحظه حاضر، خط تبلیغاتی صهیونیسم برای مخاطب ایرانی، بولد کردن کوروش از این لحاظ بوده که او در عهد عتیق، منجی یهودیان زمان خود بوده و این الگویی است برای رابطه ایرانیان و اسرائیل در دوره حاضر. اما تصویری که از ایران و ایرانی در عهد عتیق وجود دارد و می تواند به ذهنیت صهیونیستها در مجامع داخلی خود شکل دهد چیست؟ حداقل سه صحنه دیگر وجود دارد:
1- در کتاب دانیال، امپراتوری ایران یکی از طواغیت چهارگانه است. ایران در این کتاب حداقل دو بار منعکس شده. اول از ذهنیت و در رویای نبوکدنصر (پادشاه بابل) که او چون خود یک پادشاه است و دیدگاهی دنیوی دارد نگاهش به پادشاهیها منفی نیست. ایران (ماد و پارس) یکی از اجزاء چهارگانه مجسمه ای است که او در خواب می بینید. اما همین رویا در رویای دانیال به عنوان شخصیتی اولوهی، بازتعریف و ارزشگذاری شده. دانیال خواب چهار هیولا و حیوان ترسناک و شریر را می بیند که یکی از آنها «ماد و پارس» است که به شکل خرس در رویای او ظاهر می شود.
2- مورد دوم ماجرای کتاب «استر و مردخای» است. در این کتاب خشایارشا پادشاه ایران، در خوشبینانه ترین حالت، چهره ای خنثی دارد اما به هر حال خودی نیست، چون لازم می شود استر یهودی، برای اینکه به ازدواج او درآید، قومیت و دین خود را از او مخفی کند. اما در آن عصر، حداقل 77 هزار نفر ضدیهودی در ایران زندگی می کنند که مستحق مرگند و در سه روز کشته می شوند. سالروز این واقعه، چه ساختگی باشد چه تاریخی، تا امروز به عنوان عید پوریم، عید غلبه یهودیان بر دشمنانشان، جشن گرفته می شود.
3- در کتاب حزقیال، لشکریانی از ملل گوناگون در لشکر یاجوج و ماجوج حضور دارند که در آخرالزمان به سرزمین مقدس حمله میکنند. صرفنظر از اینکه لشکر یاجوج و ماجوج چه ماهیتی دارد و حمله آن به سرزمین مقدس در زمانی صورت میگیرد که یهودیان در آن ساکن هستند یا اینکه اساسا لشکر یاجوج ماجوج خود لشکری است که به نام یهودیت به سرزمین مقدس حمله می کند، خوانش رایج و فعلی یهودیان این است که لشکر یاجوج و ماجوج در زمان سکونت یهودیان در سرزمین مقدس به این سرزمین حمله می کنند. یکی از ملل حاضر در لشکر یاجوج و ماجوج، لشکر پارس (ایران) است. پس بر اساس این خوانش، ایران در آخرالزمان، جزو قوای شر است.
بنابراین به جز مورد کوروش، سه تصویر مذکور، می تواند تبلیغات صهیونیستی را برای مخاطب خودی و نه ایرانی شکل دهد. برای ایرانیها فقط کوروشش را می گویند، چون فقط این مورد است که کار می کند. با این حال لازم است ایرانی بداند که چه مصالح دیگری برای تخریب چهره او و سوءاستفاده از تاریخ و متن مقدس برای شکل دادن ذهنیتها در مورد او در متن مورد سوءاستفاده وجود دارد.
ویدئویی تکمیلی
از زمان جشنهای 2500 ساله تا لحظه حاضر، خط تبلیغاتی صهیونیسم برای مخاطب ایرانی، بولد کردن کوروش از این لحاظ بوده که او در عهد عتیق، منجی یهودیان زمان خود بوده و این الگویی است برای رابطه ایرانیان و اسرائیل در دوره حاضر. اما تصویری که از ایران و ایرانی در عهد عتیق وجود دارد و می تواند به ذهنیت صهیونیستها در مجامع داخلی خود شکل دهد چیست؟ حداقل سه صحنه دیگر وجود دارد:
1- در کتاب دانیال، امپراتوری ایران یکی از طواغیت چهارگانه است. ایران در این کتاب حداقل دو بار منعکس شده. اول از ذهنیت و در رویای نبوکدنصر (پادشاه بابل) که او چون خود یک پادشاه است و دیدگاهی دنیوی دارد نگاهش به پادشاهیها منفی نیست. ایران (ماد و پارس) یکی از اجزاء چهارگانه مجسمه ای است که او در خواب می بینید. اما همین رویا در رویای دانیال به عنوان شخصیتی اولوهی، بازتعریف و ارزشگذاری شده. دانیال خواب چهار هیولا و حیوان ترسناک و شریر را می بیند که یکی از آنها «ماد و پارس» است که به شکل خرس در رویای او ظاهر می شود.
2- مورد دوم ماجرای کتاب «استر و مردخای» است. در این کتاب خشایارشا پادشاه ایران، در خوشبینانه ترین حالت، چهره ای خنثی دارد اما به هر حال خودی نیست، چون لازم می شود استر یهودی، برای اینکه به ازدواج او درآید، قومیت و دین خود را از او مخفی کند. اما در آن عصر، حداقل 77 هزار نفر ضدیهودی در ایران زندگی می کنند که مستحق مرگند و در سه روز کشته می شوند. سالروز این واقعه، چه ساختگی باشد چه تاریخی، تا امروز به عنوان عید پوریم، عید غلبه یهودیان بر دشمنانشان، جشن گرفته می شود.
3- در کتاب حزقیال، لشکریانی از ملل گوناگون در لشکر یاجوج و ماجوج حضور دارند که در آخرالزمان به سرزمین مقدس حمله میکنند. صرفنظر از اینکه لشکر یاجوج و ماجوج چه ماهیتی دارد و حمله آن به سرزمین مقدس در زمانی صورت میگیرد که یهودیان در آن ساکن هستند یا اینکه اساسا لشکر یاجوج ماجوج خود لشکری است که به نام یهودیت به سرزمین مقدس حمله می کند، خوانش رایج و فعلی یهودیان این است که لشکر یاجوج و ماجوج در زمان سکونت یهودیان در سرزمین مقدس به این سرزمین حمله می کنند. یکی از ملل حاضر در لشکر یاجوج و ماجوج، لشکر پارس (ایران) است. پس بر اساس این خوانش، ایران در آخرالزمان، جزو قوای شر است.
بنابراین به جز مورد کوروش، سه تصویر مذکور، می تواند تبلیغات صهیونیستی را برای مخاطب خودی و نه ایرانی شکل دهد. برای ایرانیها فقط کوروشش را می گویند، چون فقط این مورد است که کار می کند. با این حال لازم است ایرانی بداند که چه مصالح دیگری برای تخریب چهره او و سوءاستفاده از تاریخ و متن مقدس برای شکل دادن ذهنیتها در مورد او در متن مورد سوءاستفاده وجود دارد.
ویدئویی تکمیلی
بشارتها
جایگاه ایران در عهد عتیق از زمان جشنهای 2500 ساله تا لحظه حاضر، خط تبلیغاتی صهیونیسم برای مخاطب ایرانی، بولد کردن کوروش از این لحاظ بوده که او در عهد عتیق، منجی یهودیان زمان خود بوده و این الگویی است برای رابطه ایرانیان و اسرائیل در دوره حاضر. اما تصویری…
در تکمیل یادداشت قبلی، پیشنهاد می کنم حتما تمام این ویدئو را تماشا کنید تا به عنوان یک نمونه متوجه شوید یک ربای صهیونیست، فلسفه و طرح و روند تاریخ را با استناد و البته دقیقتر بگویم سوءاستناد به کتاب مقدس، مفاهیم کابالایی همچون «تیکون» و کتب مجعول آخرالزمانی، چگونه می بيند. قوم محوری، نفرت از اسلام و اسماعیلیها و نفرت از ایران به عنوان یک هژمونی و قدرت (که این قدرت، زیرکانه از مردم آن تفکیک می شود) در آن موج می زند. اگر حوصله تان کم است متاسفانه فقط از 7، 8 دقیقه اول می توانید صرفنظر کنید. حتما تا آخر ببینید:
https://youtu.be/tKwJtOSYxrw?si=dqMSXIIFOFIJKGhF
https://youtu.be/tKwJtOSYxrw?si=dqMSXIIFOFIJKGhF
YouTube
The Profound Messianic Implications of the Israel Iran War
The Profound Messianic Implications of the Israel-Iran War
Given 6/16/2025 by Rabbi Mendel Kessin
Weekly Hashkafa Shiur #179
https://torahthinking.org
Given 6/16/2025 by Rabbi Mendel Kessin
Weekly Hashkafa Shiur #179
https://torahthinking.org