آقای #پناهیان، چرا تکلیف ما را با اسلام و محمد خودت روشن نمی کنی؟
آیا اسلام و محمد تو هیچ نسبتی با #اسلام و #محمد_قرآن دارد؟
تا آنجا که در این سالها از تو شنیده ایم، رویه #مهندسی_معکوسی است که برای بیان اسلام و محمد و علی و امام زمان س بکار گرفته ای.
برای #تولید یک جریان(سیاسی) و یا #توجیه یک اتفاق غیر منتظره ناخواسته خود، دستگاه ادعا و یا تولید گزارشات تاریخی خود را روشن می کنی و از هیچ #ادعایی نیز ابایی نداری.
بله #محمد و #ائمه_تو، همانهایی هستند که میگویی: #گوشت_تلخ، ترشرو، تندمزاج، #خشن و ...
اما #محمد_قرآن:
1⃣ وجودش #رحمت و مبارک است برای همه مردم، چه مسلمان و چه غیرمسلمان(رحمه للعالمین-انبیا 107)
2⃣ بزرگترین برگ برنده اش در #جذب_مردم حجاز از همه اقوام و مذاهب، مدارا و گذشت او بود(فبمارحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظا القلب لانفضوا من حولک-آل عمران 159)
3⃣ و آنقدر به مردم حتی مخالفینش #عشق می ورزید و غصه خطا رفتن آنها بیتاب و بی خوابش کرده بود که خدا عتابش کرد که بس است خودت را کشتی(لعلک باخع نفسک-شعرا 3)
4⃣ و #راهی که به آن دعوت می کرد بر بصیرت خود و پیروانش استوار بود نه بر دنباله روی کور و بی منطق(قل هذه سبيلي أدعوا إلى الله على بصيرة أنا ومن اتبعني و سبحن الله – یوسف 108)
بله این محمد قرآن است که #مردمی که در گوشه ای از تاریخ گم شده بودند بخاطر #رافت و رحمت و مدارایش، فوج فوج به او گرویدند و نه تنها بخش عظیمی از تاریخ که تاریخ ساز شدند. (یدخلون فی دین الله افواجا-نصر 2)
اما محمد تو و اهل بیتش گویی محصول باز تولید تفکریست که جایی در جهان امروز در حال ساخت و پرداخت لحظه به لحظه است.
محمد صالحی 19/1/1403
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2608
آیا اسلام و محمد تو هیچ نسبتی با #اسلام و #محمد_قرآن دارد؟
تا آنجا که در این سالها از تو شنیده ایم، رویه #مهندسی_معکوسی است که برای بیان اسلام و محمد و علی و امام زمان س بکار گرفته ای.
برای #تولید یک جریان(سیاسی) و یا #توجیه یک اتفاق غیر منتظره ناخواسته خود، دستگاه ادعا و یا تولید گزارشات تاریخی خود را روشن می کنی و از هیچ #ادعایی نیز ابایی نداری.
بله #محمد و #ائمه_تو، همانهایی هستند که میگویی: #گوشت_تلخ، ترشرو، تندمزاج، #خشن و ...
اما #محمد_قرآن:
1⃣ وجودش #رحمت و مبارک است برای همه مردم، چه مسلمان و چه غیرمسلمان(رحمه للعالمین-انبیا 107)
2⃣ بزرگترین برگ برنده اش در #جذب_مردم حجاز از همه اقوام و مذاهب، مدارا و گذشت او بود(فبمارحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظا القلب لانفضوا من حولک-آل عمران 159)
3⃣ و آنقدر به مردم حتی مخالفینش #عشق می ورزید و غصه خطا رفتن آنها بیتاب و بی خوابش کرده بود که خدا عتابش کرد که بس است خودت را کشتی(لعلک باخع نفسک-شعرا 3)
4⃣ و #راهی که به آن دعوت می کرد بر بصیرت خود و پیروانش استوار بود نه بر دنباله روی کور و بی منطق(قل هذه سبيلي أدعوا إلى الله على بصيرة أنا ومن اتبعني و سبحن الله – یوسف 108)
بله این محمد قرآن است که #مردمی که در گوشه ای از تاریخ گم شده بودند بخاطر #رافت و رحمت و مدارایش، فوج فوج به او گرویدند و نه تنها بخش عظیمی از تاریخ که تاریخ ساز شدند. (یدخلون فی دین الله افواجا-نصر 2)
اما محمد تو و اهل بیتش گویی محصول باز تولید تفکریست که جایی در جهان امروز در حال ساخت و پرداخت لحظه به لحظه است.
محمد صالحی 19/1/1403
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2608
Telegram
باورهای قدیم و اندیشه های نو
🔴آقای #پناهیان در اظهاراتی عجیب روی آنتن زنده، ضمن انتقاد از پیامبر اسلام، او را « #گوشت_تلخ» توصیف کرد.
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1028
سخنان دکتر رسول #جعفریان در سالهای گذشته در مورد مشی آقای #پناهیان
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/970
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1028
سخنان دکتر رسول #جعفریان در سالهای گذشته در مورد مشی آقای #پناهیان
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/970
#علی، انسانی که هنوز به #تاریخ بازنگشته*
✍️ عباس مجنونی
علی ابن ابیطالب نام شخصیتی است که بعد از پیامبر، مشهورترین شخص جهان اسلام است.
اما بخش مهمی از تاریخ وی سانسور شده است.
علی میگفت: ما تکیهگاه راه میانهایم، آنها که تندروی کردهاند به ما بازمیگردند و آنها که عقب ماندهاند، می رسند.
علی نه *کاخ* داشت نه *باغ* و *بستان* داشت نه *اسکورت نه گارد* .
یک شمشیر داشت و یک بیل در تمام سال های خانه نشینی اش شمشیر را به کنار گذاشته بود و با بیل به آبیاری نخل ها و چاه کنی برای آبادانی مملکت اسلامی مشغول بود .
*علی بن ابی طالب* به همت مورخان و بسیاری از عُلمای شیعه ، قرنها پیش از تاریخ اخراج شد.
روز بیعتش مردی از میان جمع برخاست و علناً گفت: با تو بیعت می کنم اما اگر رفتار نامناسبی داشته باشی، تو را خواهیم کشت.
بدون اینکه حتی اَخمی به ابرو بیاورد فقط یک کلمه گفت: قبول!
در سخنرانیها یکی از سپاهیان بپاخاست و اظهاراتی کرد آمیخته به *تَملُق* . او سخنانش را چنین ادامه داد: ... من بیزارم از این که درباره من اینگونه بیاندیشید که تعریف و تمجید شمارا دوست دارم... با سخنان زیبا از من تعریف نکنید و توصیه کرد که با گفتن سخن حق مرا ترک کنید.
*انتقاد از خود را خط قرمز جامعه نکرد.*
در حکومتش پاسخ سخن هر چقدر تلخ بود فقط با سخن داده می شد!
بسیاری از مخالفانش در مسجدی که نماز می خواند جمع می شدند اعتراض می کردند دشنامش می دادند. اما یک روز هم سهمشان از بیت المال حذف نشد.
*مخالفت با حکومت على هزینه نداشت*.
*شاید بد نباشد که فقط برای فرق شکافته علی گریه نکنیم.*
*برای خود گریه کنیم*.
اصلاً فرق علی شکافت که تَرَک در دانستههای من و تو ایجاد شود. که فرق ذهنیتها، تعصبها و جاهلیتهای من و تو شکافته شود. عجیب است ما برای کسی گریه میکنیم که هیچ شباهتی به او نداریم.
""بیش از شمشیرِ علی، به منطق علی (ایجاد توافق از طریق مُفاهمه) و بیش از عدالتِ اقتصادی علی به عدالتِ سیاسی (برابری حاکم و شهروندان فارغ از جنسیت و نژاد و مذهب) و بیش از جنگِ علی به (آشتی) او تمرکز کنیم.""
باشد که به برکت آن یگانه بی نظیر تاریخ و نور خاموشی ناپذیر خداوند، حضرت علی آمرزیده شویم .
او فاتح خیبر نبود ، مهم ترین فتح او باز کردن چشمان ما به الگوی جدیدی از حکمرانی است که بر مَدار اِنعطاف، مُداراجوئی، عقلانیت وَرزی، آزادمنشی و مشارکت جوئی است.
*او فاتح همیشگی سرزمین عقلانیت و آزادگی است*.
در ادبیات ما چه بیتهای ناب و دلربایی میتوان یافت دربارۀ گریستن علی بر ظلمی که بر زنی یهودی رفته بود؛ به اندازۀ بیرون آوردن خلخالی از پای او.
اما چرا داستانهای علی به دیوانها و شاعرانگیهای ما کوچ کرده است؟ آیا نیاز شاعران و سخنوران به این داستانها، بیشتر از نیاز زنان و مردان جفادیدۀ روزگاران است؟
ما آن شعرها و قصیدهها را ساختیم و از فضیلتهای علی سخنرانیهای پر شور و احساس پرداختیم، تا وجدان مان آرام گیرد و سپس با این وجدان آرام و آسوده، خلخال ها از دست و پای مسلمان و نامسلمان درآوریم.
میگویند بزرگ بود آری؛ بزرگ بود؛ اما نه چون عدد برگ های درختان و قطرههای باران را میدانست.
بزرگ بود؛ چون قاضی القضات بصره، یار وفادار و صحابی فاضلش، ابوالأسود دوئلی را از کُرسی قضاوت به زیر کشید، تنها به این جُرم که صدایش را اندکی از صدای متهم بالاتر برده بود.
قاضی در حکومت علی، چنان قدرت و استقلالی داشت که میتوانست علی را نیز محاکمه کند.
علی، آنگاه که زره گمشدهاش را نزد مردی مسیحی یافت، از او خواست که آن را به او پس دهد مرد مسیحی، سر باز زد مردم به حمایت از علی که پیشوا و خلیفۀ دوران بود، بر مرد مسیحی تاختند علی گفت: رهایش کنید نزد قاضی میرویم ، شاکی و متهم نزد داوری که علی خود او را منصوب کرده بود، نشستند قاضی بهاحترام علی از جای برخاست علی گفت: بنشین که بر قاضی است که با هر دو سوی دعوی یکسان رفتار کند؛ حتی در نگاه کردن، قاضی از علی خواست که برای ادعای خویش گواه آورد علی شاهدی نداشت پس زره در دست مسیحی باقی ماند و روسفیدی برای علی.
معراج علی، شبها در نخلستان های مدینه نبود؛ او روزها از دارالحکومه به معراج میرفت.
حکومت پنج ساله حضرت علی در طلیعه تاریخ اسلام البته نمیتوانست به رژیم حقوقی و دموکراتیک ختم شود. زمان و زمین مهیا نبود، سنتهای قبیلگی ، آفتِ فساد نهادینه ، جهل مردم که از هر تازگی هراسان بودند و منافع بزرگان جامعه اسلامی به یگانه تنهائی چون علی مجال نمیداد تا شیوه و فلسفه حکمرانی را دگرگون کند.
در کتاب سرگذشت انسانی در شرق و غرب میتوان آن پنج سال حکومت علی را صفحه ای زرین دانست از تکاپوی مردی حیرتانگیز که فراتر از زمان و تاریخ خویش می اندیشید و هنوز که هنوز است به تاریخ بازنگشته است.
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/528
✍️ عباس مجنونی
علی ابن ابیطالب نام شخصیتی است که بعد از پیامبر، مشهورترین شخص جهان اسلام است.
اما بخش مهمی از تاریخ وی سانسور شده است.
علی میگفت: ما تکیهگاه راه میانهایم، آنها که تندروی کردهاند به ما بازمیگردند و آنها که عقب ماندهاند، می رسند.
علی نه *کاخ* داشت نه *باغ* و *بستان* داشت نه *اسکورت نه گارد* .
یک شمشیر داشت و یک بیل در تمام سال های خانه نشینی اش شمشیر را به کنار گذاشته بود و با بیل به آبیاری نخل ها و چاه کنی برای آبادانی مملکت اسلامی مشغول بود .
*علی بن ابی طالب* به همت مورخان و بسیاری از عُلمای شیعه ، قرنها پیش از تاریخ اخراج شد.
روز بیعتش مردی از میان جمع برخاست و علناً گفت: با تو بیعت می کنم اما اگر رفتار نامناسبی داشته باشی، تو را خواهیم کشت.
بدون اینکه حتی اَخمی به ابرو بیاورد فقط یک کلمه گفت: قبول!
در سخنرانیها یکی از سپاهیان بپاخاست و اظهاراتی کرد آمیخته به *تَملُق* . او سخنانش را چنین ادامه داد: ... من بیزارم از این که درباره من اینگونه بیاندیشید که تعریف و تمجید شمارا دوست دارم... با سخنان زیبا از من تعریف نکنید و توصیه کرد که با گفتن سخن حق مرا ترک کنید.
*انتقاد از خود را خط قرمز جامعه نکرد.*
در حکومتش پاسخ سخن هر چقدر تلخ بود فقط با سخن داده می شد!
بسیاری از مخالفانش در مسجدی که نماز می خواند جمع می شدند اعتراض می کردند دشنامش می دادند. اما یک روز هم سهمشان از بیت المال حذف نشد.
*مخالفت با حکومت على هزینه نداشت*.
*شاید بد نباشد که فقط برای فرق شکافته علی گریه نکنیم.*
*برای خود گریه کنیم*.
اصلاً فرق علی شکافت که تَرَک در دانستههای من و تو ایجاد شود. که فرق ذهنیتها، تعصبها و جاهلیتهای من و تو شکافته شود. عجیب است ما برای کسی گریه میکنیم که هیچ شباهتی به او نداریم.
""بیش از شمشیرِ علی، به منطق علی (ایجاد توافق از طریق مُفاهمه) و بیش از عدالتِ اقتصادی علی به عدالتِ سیاسی (برابری حاکم و شهروندان فارغ از جنسیت و نژاد و مذهب) و بیش از جنگِ علی به (آشتی) او تمرکز کنیم.""
باشد که به برکت آن یگانه بی نظیر تاریخ و نور خاموشی ناپذیر خداوند، حضرت علی آمرزیده شویم .
او فاتح خیبر نبود ، مهم ترین فتح او باز کردن چشمان ما به الگوی جدیدی از حکمرانی است که بر مَدار اِنعطاف، مُداراجوئی، عقلانیت وَرزی، آزادمنشی و مشارکت جوئی است.
*او فاتح همیشگی سرزمین عقلانیت و آزادگی است*.
در ادبیات ما چه بیتهای ناب و دلربایی میتوان یافت دربارۀ گریستن علی بر ظلمی که بر زنی یهودی رفته بود؛ به اندازۀ بیرون آوردن خلخالی از پای او.
اما چرا داستانهای علی به دیوانها و شاعرانگیهای ما کوچ کرده است؟ آیا نیاز شاعران و سخنوران به این داستانها، بیشتر از نیاز زنان و مردان جفادیدۀ روزگاران است؟
ما آن شعرها و قصیدهها را ساختیم و از فضیلتهای علی سخنرانیهای پر شور و احساس پرداختیم، تا وجدان مان آرام گیرد و سپس با این وجدان آرام و آسوده، خلخال ها از دست و پای مسلمان و نامسلمان درآوریم.
میگویند بزرگ بود آری؛ بزرگ بود؛ اما نه چون عدد برگ های درختان و قطرههای باران را میدانست.
بزرگ بود؛ چون قاضی القضات بصره، یار وفادار و صحابی فاضلش، ابوالأسود دوئلی را از کُرسی قضاوت به زیر کشید، تنها به این جُرم که صدایش را اندکی از صدای متهم بالاتر برده بود.
قاضی در حکومت علی، چنان قدرت و استقلالی داشت که میتوانست علی را نیز محاکمه کند.
علی، آنگاه که زره گمشدهاش را نزد مردی مسیحی یافت، از او خواست که آن را به او پس دهد مرد مسیحی، سر باز زد مردم به حمایت از علی که پیشوا و خلیفۀ دوران بود، بر مرد مسیحی تاختند علی گفت: رهایش کنید نزد قاضی میرویم ، شاکی و متهم نزد داوری که علی خود او را منصوب کرده بود، نشستند قاضی بهاحترام علی از جای برخاست علی گفت: بنشین که بر قاضی است که با هر دو سوی دعوی یکسان رفتار کند؛ حتی در نگاه کردن، قاضی از علی خواست که برای ادعای خویش گواه آورد علی شاهدی نداشت پس زره در دست مسیحی باقی ماند و روسفیدی برای علی.
معراج علی، شبها در نخلستان های مدینه نبود؛ او روزها از دارالحکومه به معراج میرفت.
حکومت پنج ساله حضرت علی در طلیعه تاریخ اسلام البته نمیتوانست به رژیم حقوقی و دموکراتیک ختم شود. زمان و زمین مهیا نبود، سنتهای قبیلگی ، آفتِ فساد نهادینه ، جهل مردم که از هر تازگی هراسان بودند و منافع بزرگان جامعه اسلامی به یگانه تنهائی چون علی مجال نمیداد تا شیوه و فلسفه حکمرانی را دگرگون کند.
در کتاب سرگذشت انسانی در شرق و غرب میتوان آن پنج سال حکومت علی را صفحه ای زرین دانست از تکاپوی مردی حیرتانگیز که فراتر از زمان و تاریخ خویش می اندیشید و هنوز که هنوز است به تاریخ بازنگشته است.
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/528
Telegram
باورهای قدیم و اندیشه های نو
امام علي و انتخاب مُنذر بن جارود بعنوان فرماندار و برخورد تند ايشان با او بدليل خيانت
مُنذر بن جارود ، فرماندار امیرمؤمنان در اصطخر ( از شهرهای قدیمی فارس ) بود .
به علی (ع) خبر رسید که فرماندارش در توزیع ثروتها گشاده دستی می کند و به هر که بخواهد ، بدون…
مُنذر بن جارود ، فرماندار امیرمؤمنان در اصطخر ( از شهرهای قدیمی فارس ) بود .
به علی (ع) خبر رسید که فرماندارش در توزیع ثروتها گشاده دستی می کند و به هر که بخواهد ، بدون…
قصه موسی در تحلیل فروید
شناختهشدهترین و خلاقانهترین اثر فروید دربارهی دین، کتاب « #موسی و #یکتاپرستی» است که بین سالهای ۱۹۳۴ و ۱۹۳۸ نوشته شده است.
فروید در این کتاب #خاستگاههای دین کهن اسرائیلی را از طریق خوانشِ داستان خروج (در تورات) بازسازی میکند.
فروید، همانگونه که میتوان انتظار داشت، اهمیتی به خود برداشتِ توراتی از موسی و خروج قوماش نمیدهد، بلکه میکوشد تا ردِّ پای داستانِ تقریبا فراموششدهی خاستگاه حقیقی دینِ یهود را بیابد.
فروید میگوید #موسی اصالتا #یهودی نبود. او #شاهزادهای مصری بود که از آموزههای فرعون اِخنآتون (اخناتون) پیروی میکرد.
#اخنآتون فرعونی بود که کوشید پرستش آتون، خدای یگانه، خدای عشق و #فضیلت اخلاقی را جایگزین چندخداپرستی رایج در مصر کند.
آخنآتون درگذشت و آموزههای یکتاپرستیاش پایگاههای مردمیاش را از دست داد.
مریدش، موسی، بردههای یهودی را در سلک پیروان خود درآورد و با آنان به بیابانها گریخت. اما زمانی شد که یهودیان از موسی و آموزههای یکتاپرستیاش سرخورده شدند. آنان موسی را کشتند و #یهوه را (که پیشتر او را " #خدای_جنگ" میدانستند) خدای خویش ساختند، و موسی را پیامآور آن خدا نامیدند.
فروید میگوید #قوانین و آیینهای پیچیدهی قربانیکردن در تورات، بقایایِ قانونیِ این دوره از تاریخ این دین است.
سدهها بعد، #پیامبرانی مانند عاموس و اشعیا برخاستند و آیینهای خونینِ آن خدا را نپذیرفتند و قوم را به پرستش #تکخدای عشق و اخلاق دعوت کردند، همان تکخدایی که موسی تبلیغش میکرد.
#مبلغان بعدی، یکتاپرستی یهودی و مسیحی را پدید آوردند.
ناگفته پیداست که برخی از تاریخدانان دین، این بازسازی خلاقانهی فروید از خاستگاههای یکتاپرستی یهودی را بسیار ستودند. هرچند، بهرغم نتیجهگیریهای فروید، رویکرد تفسیری وی به این ادبیات بود که روشی جذاب برای بررسی دینهای یهودی و مسیحی با توجه به متون مقدس فراهم کرد.
فروید ادبیات کتاب مقدس را همچون نمود ستیزی میداند که بین دو شکل بسیار متفاوتی از #باور_دینی و #کنشِ_دینی وجود دارد.
فروید ادبیات کتاب مقدس را جایگاهی میداند که ستیز و دوسوگرایی (ambivalence)، شبیه رؤیاها و لغزشهای زبانی بیمارهای وی، با هم میآیند و چیزی بیشتر از مرادهای خودآگاهشان افشا میکنند.
منبع:
@Sigmund_freudd1939
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1145
شناختهشدهترین و خلاقانهترین اثر فروید دربارهی دین، کتاب « #موسی و #یکتاپرستی» است که بین سالهای ۱۹۳۴ و ۱۹۳۸ نوشته شده است.
فروید در این کتاب #خاستگاههای دین کهن اسرائیلی را از طریق خوانشِ داستان خروج (در تورات) بازسازی میکند.
فروید، همانگونه که میتوان انتظار داشت، اهمیتی به خود برداشتِ توراتی از موسی و خروج قوماش نمیدهد، بلکه میکوشد تا ردِّ پای داستانِ تقریبا فراموششدهی خاستگاه حقیقی دینِ یهود را بیابد.
فروید میگوید #موسی اصالتا #یهودی نبود. او #شاهزادهای مصری بود که از آموزههای فرعون اِخنآتون (اخناتون) پیروی میکرد.
#اخنآتون فرعونی بود که کوشید پرستش آتون، خدای یگانه، خدای عشق و #فضیلت اخلاقی را جایگزین چندخداپرستی رایج در مصر کند.
آخنآتون درگذشت و آموزههای یکتاپرستیاش پایگاههای مردمیاش را از دست داد.
مریدش، موسی، بردههای یهودی را در سلک پیروان خود درآورد و با آنان به بیابانها گریخت. اما زمانی شد که یهودیان از موسی و آموزههای یکتاپرستیاش سرخورده شدند. آنان موسی را کشتند و #یهوه را (که پیشتر او را " #خدای_جنگ" میدانستند) خدای خویش ساختند، و موسی را پیامآور آن خدا نامیدند.
فروید میگوید #قوانین و آیینهای پیچیدهی قربانیکردن در تورات، بقایایِ قانونیِ این دوره از تاریخ این دین است.
سدهها بعد، #پیامبرانی مانند عاموس و اشعیا برخاستند و آیینهای خونینِ آن خدا را نپذیرفتند و قوم را به پرستش #تکخدای عشق و اخلاق دعوت کردند، همان تکخدایی که موسی تبلیغش میکرد.
#مبلغان بعدی، یکتاپرستی یهودی و مسیحی را پدید آوردند.
ناگفته پیداست که برخی از تاریخدانان دین، این بازسازی خلاقانهی فروید از خاستگاههای یکتاپرستی یهودی را بسیار ستودند. هرچند، بهرغم نتیجهگیریهای فروید، رویکرد تفسیری وی به این ادبیات بود که روشی جذاب برای بررسی دینهای یهودی و مسیحی با توجه به متون مقدس فراهم کرد.
فروید ادبیات کتاب مقدس را همچون نمود ستیزی میداند که بین دو شکل بسیار متفاوتی از #باور_دینی و #کنشِ_دینی وجود دارد.
فروید ادبیات کتاب مقدس را جایگاهی میداند که ستیز و دوسوگرایی (ambivalence)، شبیه رؤیاها و لغزشهای زبانی بیمارهای وی، با هم میآیند و چیزی بیشتر از مرادهای خودآگاهشان افشا میکنند.
منبع:
@Sigmund_freudd1939
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1145
Telegram
باورهای قدیم و اندیشه های نو
#درگیری فیزیکی #دو_پیامبر(موسی(ع) و هارون(ع)) – ترجیح #توحید یا #وحدت ؟ - 1
وقتی که قوم بنی اسراییل از دست فرعونیان نجات یافتند ، حضرت #موسی(ع) بدلیل همان روحیه #شتابزدگی که در هر کاری داشت ( که یکی از آنها #برخورد تند و عجولانه او در دوران جوانی با آن فرد…
وقتی که قوم بنی اسراییل از دست فرعونیان نجات یافتند ، حضرت #موسی(ع) بدلیل همان روحیه #شتابزدگی که در هر کاری داشت ( که یکی از آنها #برخورد تند و عجولانه او در دوران جوانی با آن فرد…
#قرآن کتاب #هدایت است، نه کتاب #تاریخ (یا #علم و #سیاست)
هدی و رحمه للمومنین – یونس 57
کتاب #هدایت و رحمتِ آرامش بخشی است برای کسانی که در جستجوی #پناهگاه امنی در این جهان پر اضطرابند.
لذا از نگاه من، #قرآن کتاب تاریخ نیست که بخواهیم نقل از واقع را از آن کشف کنیم.
( و نیز کتاب #علمی نیست که از نظریه های علمی نامانا که بر درک وابسته به زمان بشر از جهان استوار است سخن گفته باشد و یا کتاب #سیاست هم نیست که بدنبال بیان قوانینی برای اداره جامعه بوده باشد که وابسته به بلوغ عقلی و اخلاقی بشر در هر عصر و جغرافیاست)
بنابراین برای اینکه بدانیم چه اتفاقی در #گذشته تاریخ و با چه جزئیاتی افتاده، باید سراغ کتب، سنگ نبشته ها، الواح و هر آنچه از گذشتگان باقیمانده و نیز متخصصان مربوطه رفت.
ولی #نقلهای تاریخی در قرآن، قصه دیگری دارند.
خداوند گفته #قصه های گذشتگان، #عبرت برای صاحبان خرد است( نه سرسری رد شوندگان و ..)
عبره لاولی الالباب – یوسف 111
یعنی از #ظاهر آن قصه ها عبور کن و #پیامهای ایمانی - اخلاقی و زیستی آنرا دریاب.
قرآن، #واقعه و یا قصه ای تاریخی که بعضا از واقعیت نیز برخوردار بوده است و در زبان مردم نیز رایج بوده را بدست می گیرد و در قالب یک #متن ادبی و به مدد توصیفات #مجازگونه و ابزارهای ادبی مرتبط و در تناسب با موقعیت و شرایط #مخاطب، آن را در راستای #هدف خود پردازش کرده، به بیان #پیامی در بطن آن قصه می پردازد و لذا هرگز بدنبال روایتی #واقع_نما از تاریخ نبوده و نباید مطالعه تاریخ را از آن مراد کرد.
و این یکی از #شیوه های قرآن در استفاده از زبان قصه، آنهم قصه های مرسوم و منقول بین مردم، برای #تفهیم پیام خود و #تسهیل انتقال آن به مخاطب عصر نزول بوده است.
در حقیقت، #قرآن کتابی است که #زندگی مردم و بعضا حتی #جزئیات آنها را در قالب #قصه گذشتگان و یا حتی #وقایعی از زندگی پیامبر را به تصویر کشیده تا مخاطب بتواند در برهه های مختلف زندگی خود، با آن ارتباط برقرار کرده و #پیامش را کشف و لمس کند.
لذا #قرآن، بیانی است از #اضطرابها، دغدغه ها، #چموشیها و سوالهای انسان از نسبتش با خدا، جهان، طبیعت، مرگ و زندگی در طول #تاریخی که روایت کرده و #راه_حلها و پاسخهای مختلفی که در آن دوره مورد نقل، انسانهای مختلف به آنها داده اند.
و در کنار بیان آنها، #راه_حل و پاسخ ساده خداوند به همه آنها به آنگونه که بتواند #آرامش و در پس آن یک #زندگی ساده و برخوردار را تجربه کند، زندگی ای که در بستر #ایمان و #اخلاق شکل می گیرد.
#ایمانی که در او #حال_معنوی ایجاد می کند و #اخلاقی که راه زندگی را ترسیم می نماید.
فمن کان یرجو لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا – کهف 110
هر انکس که در #جستجوی کشف و لمس #جاودانگی است، خود را از تعلق به هر آنچه غیز خداست برکند و بر اخلاقی زیستن اهتمام ورزد.
و اینگونه است که می تواند خود را از #دغدغه ها و اضطرابات مرگ و پوچی و تنهایی برهاند و در یک کلام #آرامش و طمانینه قلبی را بر خود فرو ریزد.
الذين ءامنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله ألا بذكر الله تطمئن القلوب- رعد 28
محمد صالحی – 15/1/1402
چرا پيامبر از يكسري موضوعات علمي و تاريخي استفاده كرده كه امروز زير سوال هستند ؟👇
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/440
هدی و رحمه للمومنین – یونس 57
کتاب #هدایت و رحمتِ آرامش بخشی است برای کسانی که در جستجوی #پناهگاه امنی در این جهان پر اضطرابند.
لذا از نگاه من، #قرآن کتاب تاریخ نیست که بخواهیم نقل از واقع را از آن کشف کنیم.
( و نیز کتاب #علمی نیست که از نظریه های علمی نامانا که بر درک وابسته به زمان بشر از جهان استوار است سخن گفته باشد و یا کتاب #سیاست هم نیست که بدنبال بیان قوانینی برای اداره جامعه بوده باشد که وابسته به بلوغ عقلی و اخلاقی بشر در هر عصر و جغرافیاست)
بنابراین برای اینکه بدانیم چه اتفاقی در #گذشته تاریخ و با چه جزئیاتی افتاده، باید سراغ کتب، سنگ نبشته ها، الواح و هر آنچه از گذشتگان باقیمانده و نیز متخصصان مربوطه رفت.
ولی #نقلهای تاریخی در قرآن، قصه دیگری دارند.
خداوند گفته #قصه های گذشتگان، #عبرت برای صاحبان خرد است( نه سرسری رد شوندگان و ..)
عبره لاولی الالباب – یوسف 111
یعنی از #ظاهر آن قصه ها عبور کن و #پیامهای ایمانی - اخلاقی و زیستی آنرا دریاب.
قرآن، #واقعه و یا قصه ای تاریخی که بعضا از واقعیت نیز برخوردار بوده است و در زبان مردم نیز رایج بوده را بدست می گیرد و در قالب یک #متن ادبی و به مدد توصیفات #مجازگونه و ابزارهای ادبی مرتبط و در تناسب با موقعیت و شرایط #مخاطب، آن را در راستای #هدف خود پردازش کرده، به بیان #پیامی در بطن آن قصه می پردازد و لذا هرگز بدنبال روایتی #واقع_نما از تاریخ نبوده و نباید مطالعه تاریخ را از آن مراد کرد.
و این یکی از #شیوه های قرآن در استفاده از زبان قصه، آنهم قصه های مرسوم و منقول بین مردم، برای #تفهیم پیام خود و #تسهیل انتقال آن به مخاطب عصر نزول بوده است.
در حقیقت، #قرآن کتابی است که #زندگی مردم و بعضا حتی #جزئیات آنها را در قالب #قصه گذشتگان و یا حتی #وقایعی از زندگی پیامبر را به تصویر کشیده تا مخاطب بتواند در برهه های مختلف زندگی خود، با آن ارتباط برقرار کرده و #پیامش را کشف و لمس کند.
لذا #قرآن، بیانی است از #اضطرابها، دغدغه ها، #چموشیها و سوالهای انسان از نسبتش با خدا، جهان، طبیعت، مرگ و زندگی در طول #تاریخی که روایت کرده و #راه_حلها و پاسخهای مختلفی که در آن دوره مورد نقل، انسانهای مختلف به آنها داده اند.
و در کنار بیان آنها، #راه_حل و پاسخ ساده خداوند به همه آنها به آنگونه که بتواند #آرامش و در پس آن یک #زندگی ساده و برخوردار را تجربه کند، زندگی ای که در بستر #ایمان و #اخلاق شکل می گیرد.
#ایمانی که در او #حال_معنوی ایجاد می کند و #اخلاقی که راه زندگی را ترسیم می نماید.
فمن کان یرجو لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا – کهف 110
هر انکس که در #جستجوی کشف و لمس #جاودانگی است، خود را از تعلق به هر آنچه غیز خداست برکند و بر اخلاقی زیستن اهتمام ورزد.
و اینگونه است که می تواند خود را از #دغدغه ها و اضطرابات مرگ و پوچی و تنهایی برهاند و در یک کلام #آرامش و طمانینه قلبی را بر خود فرو ریزد.
الذين ءامنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله ألا بذكر الله تطمئن القلوب- رعد 28
محمد صالحی – 15/1/1402
چرا پيامبر از يكسري موضوعات علمي و تاريخي استفاده كرده كه امروز زير سوال هستند ؟👇
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/440
Telegram
باورهای قدیم و اندیشه های نو
چرا پيامبر از يكسري موضوعات علمي و تاريخي استفاده كرده كه امروز زير سوال هستند ؟
با توجه به قواعد و معیارهای مجادله و مباحثه ، این نکته روشن می شود که هر انسانی که بخواهد اندیشه خود را بیان و رواج دهد ، بایستی به زبان و شیوه ای سخن بگوید که نه تنها طرف مقابل…
با توجه به قواعد و معیارهای مجادله و مباحثه ، این نکته روشن می شود که هر انسانی که بخواهد اندیشه خود را بیان و رواج دهد ، بایستی به زبان و شیوه ای سخن بگوید که نه تنها طرف مقابل…
✳️ تیتر روزنامه در سال های اول انقلاب را
ببینید!
🔹امام #خمینی : تعرض به زنان بی حجاب حرام است
🔹آیت الله #خامنه ای : مزاحمین زنان بی حجاب ضد انقلاب هستند
🔹 #دادستانی تهران: هرکس مزاحم زنان بانوان شود مجازات می شود!
🔹 رفتارهای #خودسرانه و خشونت آمیز ممنوع!
⛔️ مگر می شود این عبارات طی چند دهه کامل برعکس شده باشد.
تعرض به زنان بی حجاب جزو الزامات دین و شرع شمرده شود
مزاحمین زنان بی حجاب، انقلابی و ارزشی نامیده شوند.
هر کس مزاحم زنان بی حجاب شود ارتقا می گیرد و تشویق می شود
رفتارهای خودسرانه و خشن مجاز شده است.
🔴به راستی چه شد که اینچنین شد؟
چطور شد که چند مرد نامحرم، زن و دختر مسلمان را کف خیابان لمس می کنند و با دستمالی داخل ون می اندازند و نام این حرام مسلم را واجب عینی بنامند و از آن ذیل شرع دفاع کنند؟
کجای شرع چنین فعل قبیحی را حتی در قبال زن مشرک تجویز کرده؟
به والله اگر مردی زن مسلمانی را در این حال ببیند و از او دفاع نکند، به غیرتش باید شک کرد!
#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon
برخورد مسامحه ای پیامبر با افراد متفاوت در پوشش و یا نگاه 👇
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2268
ببینید!
🔹امام #خمینی : تعرض به زنان بی حجاب حرام است
🔹آیت الله #خامنه ای : مزاحمین زنان بی حجاب ضد انقلاب هستند
🔹 #دادستانی تهران: هرکس مزاحم زنان بانوان شود مجازات می شود!
🔹 رفتارهای #خودسرانه و خشونت آمیز ممنوع!
⛔️ مگر می شود این عبارات طی چند دهه کامل برعکس شده باشد.
تعرض به زنان بی حجاب جزو الزامات دین و شرع شمرده شود
مزاحمین زنان بی حجاب، انقلابی و ارزشی نامیده شوند.
هر کس مزاحم زنان بی حجاب شود ارتقا می گیرد و تشویق می شود
رفتارهای خودسرانه و خشن مجاز شده است.
🔴به راستی چه شد که اینچنین شد؟
چطور شد که چند مرد نامحرم، زن و دختر مسلمان را کف خیابان لمس می کنند و با دستمالی داخل ون می اندازند و نام این حرام مسلم را واجب عینی بنامند و از آن ذیل شرع دفاع کنند؟
کجای شرع چنین فعل قبیحی را حتی در قبال زن مشرک تجویز کرده؟
به والله اگر مردی زن مسلمانی را در این حال ببیند و از او دفاع نکند، به غیرتش باید شک کرد!
#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon
برخورد مسامحه ای پیامبر با افراد متفاوت در پوشش و یا نگاه 👇
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2268
قرآن #هدلایت** است نه #زنجیر پا
#انسان بقول سارتر در میانه دو عدم، تنها به دنیا پا می گذارد و روزی نیز از آن رخت برمی بندد و تنها از آن خارج می شود.
در دوره نامعلوم #عمر باید برای خود سرگذشتی بسازد آنگونه که در میان همه سختیها، فراز و فرودها، شکست و پیروزیها، غم و شادیها، راه و بیراهه ها و همه غیرمترقبه های زندگی، هرگز #ضربه_گیری برای رنجهای آن نباشد تا بخواهد روزی از شر آنها یا رها کند خود را و یا رها شود.
این #مسیر از تولد تا مرگ، نه راهی است روشن و معلوم که #دغدغه ای در چگونه رفتن ایجاد نکند و به همین دلیل است که از گذشته های دور تا امروز هزاران فیلسوف و عارف و عالم و کاهن و پیامبر و روانشناس و ... تلاش کردند تا نحوه ای #نگریستن به هستی و چرایی خلقت و مرگ و نیز شیوه ای از #زیستن را به او توصیه کنند، باشد با آرامشی درخور، راه را به انجام رساند.
و #قرآن نیز یکی از آن راه نمایانی است که اعلام کرده برای آنانی که به او ایمان بیاورند می تواند:
1️⃣ #آرامش_راه (هدی و رحمه للمومنین1 – یونس 57 )
2️⃣ #رستگاری_سرانجام (فمن تبع هداى فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون2 بقره 38 )
3️⃣ و #شادمانی و #رضایت_جاودانی را برایش به ارمغان بیاورد.( فرحین بما آتاهم الله3 آل عمران 170 )
در مقام #نظر آنچه او گفته، #ساده و همه فهم است (ولقد يسرنا القرءان للذكر4 قمر 32 )
و در مقام #عمل نیز در همان چند #فرمان اندکی که داده، صراحت کرده که بدنبال #سخت کردن زندگی نیست( و لایرید بکم العسر5 بقره 185 )
او تنها همچون #چراغی است که بر بالای سر مومن خود می نشیند تا راه های پیش رویش را روشن کرده و #مستقیم از غیر مستقیم را برای رسیدن به وادی صلح و آرامش بنمایاند.( والله یدعوا الی دار السلام و یهدی من یشا الی صراط مستقیم6 یونس 25)
#پذیرش این شیوه زیستن را #اجبار نکرده( لا اکراه فی الدین7 بقره 256)
و برای کسی که آن را برمی گزیند #زندگی اینجهانش را فدای جهانی دیگر ننموده(يا أيها الذين آمنوا لا تحرِّموا طيِّبات ما أحل الله لكم8 مائده 87)
و #احکام اندکش را صرفا برای #مراقبه (اقم الصلوه ان الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر9 عنکبوت 45)
و تقویت #ارتباط شخص با خداوند (الذين ءامنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله ألا بذكر الله تطمئن القلوب10 رعد 28 )
و تضمین #نیک_سرانجامی بیان کرده است.(لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون11 - آل عمران ۹۲)
🙏و در یک کلام:
#قرآن نحوه ای از #پاسخ به سوالها و دغدغه های انسان در چرایی خلقت، جایگاه او در هستی، کجا بودنش در پس مرگ و آرزوی جاودانگی و نیز #شیوه ای از زیستن است بگونه ای که در جهان سراسر اضطراب و حسرت و آرزوهای بی سرانجام، بتواند به #ادامه ای آرامش بخش بیندیشد.
به عبارت دیگر، قرآن چونان #چراغ همراهی است که راهش از بیراهه روشن می کند(یـاایها النبی انا ارسلنـک ... داعیـا الی الله باذنه و سراجـا منیرا ۱۲ احزاب ۴۶)
و به #حیات_جاودانه می خواند(فمن کان یرجو لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا۱۳ کهف 110).
نه آنکه #زنجیری به پایش ببندد که در همان آغاز بر زمینش زده آرزوی مرگ نماید، که برعکس، آمده تا او را از #زنجیرهای ذهنی و عملی آزاد کند.(يضع عنهم اِصرَهم و الاغلال اللتی کانت علیهم۱۴ اعراف ۱۵۷)
محمد صالحی – 1/2/1403
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2614
👇زیرنویسها:
** #چراغ نصب روی سر
1- کتاب #هدایت و رحمتِ آرامش بخشی است برای کسانی که در جستجوی #پناهگاه امنی در این جهان پر اضطرابند.
2- کسی که همراه هدایت من شود، هیچ حزن و اندوهی نخواهد داشت.
3- خداوند به داده های خود شادمانشان می کند.
4- و ما قرآن را برای ذکر و عمل، ساده کردیم.
5- و نمىخواهد برای شما سختى و مشقت را.
6- و خداوند به سراى صلح و آرامش دعوت مىكند؛ و هر كس که بخواهد، به راه راست هدايتش مى کند.
7- هیچ اجباری از طرف ما نیست که کسی دین را به اکراه بپذیرد.
8- ای کسانی که به من مومن شده اید، آنچه خداوند حلالتان کرده را بر خود حرام نکنید.
9- نماز را اقامه کن که نماز بازدارنده از زشتیها و منکرات است.
10- آنها که به خدا ایمان آورده و دلهاشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست.
11- تنها راه #رستگاری و نیک سرانجامی، خیرورزی پیوسته و بی منت است.
12- ای پیامبر ما تو را ... فرستادیم؛ دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او و چراغی تابناک.
13- هر انکس که در #جستجوی کشف و لمس #جاودانگی است، خود را از تعلق به هر آنچه غیز خداست برکند و بر اخلاقی زیستن اهتمام ورزد.
14- قرآن آمده تا بندها و زنجیرهای ذهنی و عملی مردمان را برگیرد.
#انسان بقول سارتر در میانه دو عدم، تنها به دنیا پا می گذارد و روزی نیز از آن رخت برمی بندد و تنها از آن خارج می شود.
در دوره نامعلوم #عمر باید برای خود سرگذشتی بسازد آنگونه که در میان همه سختیها، فراز و فرودها، شکست و پیروزیها، غم و شادیها، راه و بیراهه ها و همه غیرمترقبه های زندگی، هرگز #ضربه_گیری برای رنجهای آن نباشد تا بخواهد روزی از شر آنها یا رها کند خود را و یا رها شود.
این #مسیر از تولد تا مرگ، نه راهی است روشن و معلوم که #دغدغه ای در چگونه رفتن ایجاد نکند و به همین دلیل است که از گذشته های دور تا امروز هزاران فیلسوف و عارف و عالم و کاهن و پیامبر و روانشناس و ... تلاش کردند تا نحوه ای #نگریستن به هستی و چرایی خلقت و مرگ و نیز شیوه ای از #زیستن را به او توصیه کنند، باشد با آرامشی درخور، راه را به انجام رساند.
و #قرآن نیز یکی از آن راه نمایانی است که اعلام کرده برای آنانی که به او ایمان بیاورند می تواند:
1️⃣ #آرامش_راه (هدی و رحمه للمومنین1 – یونس 57 )
2️⃣ #رستگاری_سرانجام (فمن تبع هداى فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون2 بقره 38 )
3️⃣ و #شادمانی و #رضایت_جاودانی را برایش به ارمغان بیاورد.( فرحین بما آتاهم الله3 آل عمران 170 )
در مقام #نظر آنچه او گفته، #ساده و همه فهم است (ولقد يسرنا القرءان للذكر4 قمر 32 )
و در مقام #عمل نیز در همان چند #فرمان اندکی که داده، صراحت کرده که بدنبال #سخت کردن زندگی نیست( و لایرید بکم العسر5 بقره 185 )
او تنها همچون #چراغی است که بر بالای سر مومن خود می نشیند تا راه های پیش رویش را روشن کرده و #مستقیم از غیر مستقیم را برای رسیدن به وادی صلح و آرامش بنمایاند.( والله یدعوا الی دار السلام و یهدی من یشا الی صراط مستقیم6 یونس 25)
#پذیرش این شیوه زیستن را #اجبار نکرده( لا اکراه فی الدین7 بقره 256)
و برای کسی که آن را برمی گزیند #زندگی اینجهانش را فدای جهانی دیگر ننموده(يا أيها الذين آمنوا لا تحرِّموا طيِّبات ما أحل الله لكم8 مائده 87)
و #احکام اندکش را صرفا برای #مراقبه (اقم الصلوه ان الصلوه تنهی عن الفحشا و المنکر9 عنکبوت 45)
و تقویت #ارتباط شخص با خداوند (الذين ءامنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله ألا بذكر الله تطمئن القلوب10 رعد 28 )
و تضمین #نیک_سرانجامی بیان کرده است.(لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون11 - آل عمران ۹۲)
🙏و در یک کلام:
#قرآن نحوه ای از #پاسخ به سوالها و دغدغه های انسان در چرایی خلقت، جایگاه او در هستی، کجا بودنش در پس مرگ و آرزوی جاودانگی و نیز #شیوه ای از زیستن است بگونه ای که در جهان سراسر اضطراب و حسرت و آرزوهای بی سرانجام، بتواند به #ادامه ای آرامش بخش بیندیشد.
به عبارت دیگر، قرآن چونان #چراغ همراهی است که راهش از بیراهه روشن می کند(یـاایها النبی انا ارسلنـک ... داعیـا الی الله باذنه و سراجـا منیرا ۱۲ احزاب ۴۶)
و به #حیات_جاودانه می خواند(فمن کان یرجو لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعباده ربه احدا۱۳ کهف 110).
نه آنکه #زنجیری به پایش ببندد که در همان آغاز بر زمینش زده آرزوی مرگ نماید، که برعکس، آمده تا او را از #زنجیرهای ذهنی و عملی آزاد کند.(يضع عنهم اِصرَهم و الاغلال اللتی کانت علیهم۱۴ اعراف ۱۵۷)
محمد صالحی – 1/2/1403
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2614
👇زیرنویسها:
** #چراغ نصب روی سر
1- کتاب #هدایت و رحمتِ آرامش بخشی است برای کسانی که در جستجوی #پناهگاه امنی در این جهان پر اضطرابند.
2- کسی که همراه هدایت من شود، هیچ حزن و اندوهی نخواهد داشت.
3- خداوند به داده های خود شادمانشان می کند.
4- و ما قرآن را برای ذکر و عمل، ساده کردیم.
5- و نمىخواهد برای شما سختى و مشقت را.
6- و خداوند به سراى صلح و آرامش دعوت مىكند؛ و هر كس که بخواهد، به راه راست هدايتش مى کند.
7- هیچ اجباری از طرف ما نیست که کسی دین را به اکراه بپذیرد.
8- ای کسانی که به من مومن شده اید، آنچه خداوند حلالتان کرده را بر خود حرام نکنید.
9- نماز را اقامه کن که نماز بازدارنده از زشتیها و منکرات است.
10- آنها که به خدا ایمان آورده و دلهاشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست.
11- تنها راه #رستگاری و نیک سرانجامی، خیرورزی پیوسته و بی منت است.
12- ای پیامبر ما تو را ... فرستادیم؛ دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او و چراغی تابناک.
13- هر انکس که در #جستجوی کشف و لمس #جاودانگی است، خود را از تعلق به هر آنچه غیز خداست برکند و بر اخلاقی زیستن اهتمام ورزد.
14- قرآن آمده تا بندها و زنجیرهای ذهنی و عملی مردمان را برگیرد.
Telegram
باورهای قدیم و اندیشه های نو
#قرآن کتاب #هدایت است، نه کتاب #تاریخ (یا #علم و #سیاست)
هدی و رحمه للمومنین – یونس 57
کتاب #هدایت و رحمتِ آرامش بخشی است برای کسانی که در جستجوی #پناهگاه امنی در این جهان پر اضطرابند.
لذا از نگاه من، #قرآن کتاب تاریخ نیست که بخواهیم نقل از واقع را از آن…
هدی و رحمه للمومنین – یونس 57
کتاب #هدایت و رحمتِ آرامش بخشی است برای کسانی که در جستجوی #پناهگاه امنی در این جهان پر اضطرابند.
لذا از نگاه من، #قرآن کتاب تاریخ نیست که بخواهیم نقل از واقع را از آن…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
راز دل
دستگاه همایون آواز اصفهان
آهنگساز : استاد #همايون_خرم
ترانه سرا :
مرحوم استاد #بهادر_يگانه
ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من سکوت مرا ناشنیده مگیر ای آشنا
باصدای: بانو #غزاله_فیلی_نژاد
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2617
دستگاه همایون آواز اصفهان
آهنگساز : استاد #همايون_خرم
ترانه سرا :
مرحوم استاد #بهادر_يگانه
ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من سکوت مرا ناشنیده مگیر ای آشنا
باصدای: بانو #غزاله_فیلی_نژاد
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2617
#سبک_زندگی_مدرن، راهی به #آرامش ندارد.
از یک منظر کلی، همه انسانها بدنبال رسیدن به وضعیتی هستند که یک #رضایت درونی - قلبی برایشان به ارمغان بیاورد و این رضایت، گویی باری از دوششان برداشته، موجب #آرامششان بشود
که نتیجه این آرامش، #شاد شدن است.
متاسفانه در دوران #مدرن که دو درب #آسمان و پس از #مرگ بر روی انسان بسته شد و نقش آن دو در ساختن زندگی مطلوب او حذف گردید، مفاهیم #رضایت، آرامش و شادی، مانند دیگر مفاهیم #روانشناختی انسان آنقدر #سطحی شده که عمق متافیزیکی خود را از دست داده و صرفا در مصادیق و اموری مادی و یا #اینجهانی تعریف شدند و همین شد یکی از دلایل #سرگردانی او در بین ارزشها و #معناهای مختلف زندگی و حتی پوچ انگاشتن آن.
و شاهد این مدعا، سربرآوردن #مکاتب متعدد فلسفه و رویکردهای مختلف روانشناسی در غرب است، باشد بتوانند در این #جهان_لانه ای که برای انسان ساخته اند، بر جای #دین تکیه زده و نقش معنا دهی به زندگیش را بازی کنند،
اما #هیهات ...
محمد صالحی - ۱۰/۲/۱۴۰۳
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1794
از یک منظر کلی، همه انسانها بدنبال رسیدن به وضعیتی هستند که یک #رضایت درونی - قلبی برایشان به ارمغان بیاورد و این رضایت، گویی باری از دوششان برداشته، موجب #آرامششان بشود
که نتیجه این آرامش، #شاد شدن است.
متاسفانه در دوران #مدرن که دو درب #آسمان و پس از #مرگ بر روی انسان بسته شد و نقش آن دو در ساختن زندگی مطلوب او حذف گردید، مفاهیم #رضایت، آرامش و شادی، مانند دیگر مفاهیم #روانشناختی انسان آنقدر #سطحی شده که عمق متافیزیکی خود را از دست داده و صرفا در مصادیق و اموری مادی و یا #اینجهانی تعریف شدند و همین شد یکی از دلایل #سرگردانی او در بین ارزشها و #معناهای مختلف زندگی و حتی پوچ انگاشتن آن.
و شاهد این مدعا، سربرآوردن #مکاتب متعدد فلسفه و رویکردهای مختلف روانشناسی در غرب است، باشد بتوانند در این #جهان_لانه ای که برای انسان ساخته اند، بر جای #دین تکیه زده و نقش معنا دهی به زندگیش را بازی کنند،
اما #هیهات ...
محمد صالحی - ۱۰/۲/۱۴۰۳
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1794
Telegram
باورهای قدیم و اندیشه های نو
#آیا_انسان_در_حال_محوشدن_است؟
انسان در دوره های مختلف تاریخی با اندیشه های مختلفی در مورد نسبت میان خود و خداوند به زندگی خودسامان داده است.
در دوران #پیشا_مدرن، امر قدسی از فاکتورهای برجسته معادلات بشر بود به آنگونه که عالم را از یک ساختاری یکپارچه، ذی…
انسان در دوره های مختلف تاریخی با اندیشه های مختلفی در مورد نسبت میان خود و خداوند به زندگی خودسامان داده است.
در دوران #پیشا_مدرن، امر قدسی از فاکتورهای برجسته معادلات بشر بود به آنگونه که عالم را از یک ساختاری یکپارچه، ذی…
Forwarded from نغمه های سكوت
#روز_معلم بر همه #معلمان بشری مبارک باد
و #خداوند اولين معلم بشر بود
آنگاه كه بشر در #بحران تحير و سرگرداني بسر مي برد و از كشف
اينكه آيا جهان هستي صاحبي دارد و يا آيا من به چه دليل به اينجا آمده ام، عاجز شده
و تمام لحظه هايش را به اضطراب و بيقراري كشانده بود ؛
خداوند بر بشر منت نهاد و حضرت #آدم را از بين آنها برگزيد
1
و خودش تعليم او را بعهده گرفت 2 كه :
1- جهان هستي خدايي دارد يكه و واحد ؛
2- و خلقت او نيز عبث و بيهوده نبوده ؛
3- و از تو ، جز مثل خودم شدن در اخلاقيات را انتظار ندارم .
...........................
..............................................
1- ان الله اصطفى ادم و نوحا و ال ابراهيم و ال عمران على العالمين – آل عمران 33
2- و علم ادم الاسماء کلها – بقره 31
محمد صالحي
12/2/94
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1760
http://mahsan.rasekhoonblog.com
و #خداوند اولين معلم بشر بود
آنگاه كه بشر در #بحران تحير و سرگرداني بسر مي برد و از كشف
اينكه آيا جهان هستي صاحبي دارد و يا آيا من به چه دليل به اينجا آمده ام، عاجز شده
و تمام لحظه هايش را به اضطراب و بيقراري كشانده بود ؛
خداوند بر بشر منت نهاد و حضرت #آدم را از بين آنها برگزيد
1
و خودش تعليم او را بعهده گرفت 2 كه :
1- جهان هستي خدايي دارد يكه و واحد ؛
2- و خلقت او نيز عبث و بيهوده نبوده ؛
3- و از تو ، جز مثل خودم شدن در اخلاقيات را انتظار ندارم .
...........................
..............................................
1- ان الله اصطفى ادم و نوحا و ال ابراهيم و ال عمران على العالمين – آل عمران 33
2- و علم ادم الاسماء کلها – بقره 31
محمد صالحي
12/2/94
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1760
http://mahsan.rasekhoonblog.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#لحظه_پایان_جنگ_جهانی_دوم
نمیدانم چرا انسان هر چقدر در #تکنولوژی پیشرفته تر شد، بجز ادعای مدرن شدن و غرق شدن در توهمات آزادی و عدالت، چیزی از خشونت ورزیها، نزاعها و #جنگهایش بر سر شهوت قدرت و ثروت کم نشد.
و البته همه اینها بدست اندک #رهبران سیاسی و مذهبی است که جهان را ملک طلق خود کرده و مردمی را که اکثریت قریب به اتفاق جهان را تشکیل داده اند، غلامان حلقه بگوش خود می دانند.
برای ارضای شهوت قدرت و ثروت خود به هم میتازند، اما #مردمند که در صحنه جنگ می کشند و کشته می شوند.
و الا #مردم دلیلی برای کشتن یکدیگر ندارند و جز همزیستی در کنار هم نمی خواهند.
و اینجاست که می بینیم اربابان قدرت و ثروت و مذهب نه تنها از #اخلاق و انسانیت بویی نبرده اند، که اخلاق نویسانی قهار در راستای #مشروعیت بخشی به جنگ بین مردم و کشتن آنها، به نام آزادی و عدالت و خدا شده اند.
محمد صالحی- ۱۰/۲/۱۴۰۳
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2495
نمیدانم چرا انسان هر چقدر در #تکنولوژی پیشرفته تر شد، بجز ادعای مدرن شدن و غرق شدن در توهمات آزادی و عدالت، چیزی از خشونت ورزیها، نزاعها و #جنگهایش بر سر شهوت قدرت و ثروت کم نشد.
و البته همه اینها بدست اندک #رهبران سیاسی و مذهبی است که جهان را ملک طلق خود کرده و مردمی را که اکثریت قریب به اتفاق جهان را تشکیل داده اند، غلامان حلقه بگوش خود می دانند.
برای ارضای شهوت قدرت و ثروت خود به هم میتازند، اما #مردمند که در صحنه جنگ می کشند و کشته می شوند.
و الا #مردم دلیلی برای کشتن یکدیگر ندارند و جز همزیستی در کنار هم نمی خواهند.
و اینجاست که می بینیم اربابان قدرت و ثروت و مذهب نه تنها از #اخلاق و انسانیت بویی نبرده اند، که اخلاق نویسانی قهار در راستای #مشروعیت بخشی به جنگ بین مردم و کشتن آنها، به نام آزادی و عدالت و خدا شده اند.
محمد صالحی- ۱۰/۲/۱۴۰۳
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2495
Forwarded from باورهای قدیم و اندیشه های نو
مرواریدهایی از زبان امام صادق (ع)
۱- در كارهاى مردم ريز نشو ، تفتيش نكن ، اگر اينجور باشد ، بدون رفيق خواهى ماند . 1
۲- هر كس بداخلاق باشد ، خودش را شكنجه و آزار مى دهد . 2
۳- وقتی جعفر طیار به شهادت رسید، رسول خدا (ص) به فاطمه (س) دستور داد همراه عدهای از زنان نزد اسماء ( همسر جعفر ) بروند و #سه_روز پیش او بمانند و تا سه روز برایش غذا درست کنند و همین به صورت سنّتی درآمد که برای صاحبان مصیبت تا سه روز غذا درست میکردند. 3
۴- همانا پروردگار بندهاش را به دليل زيادى مهرورزى نسبت به كودك خود مى بخشايد .4
۵- فرزند خود را در هفت سال اول آزاد بگذار تا بازی کند و هفت سال دوم او را با آداب و روش های مفید تربیت کن و در هفت سال سوم مانند یک رفیق صمیمی مصاحب و ملازمش باش . 5
۶- در دنيا چيزى بهتر از همسرشايسته وجود ندارد . زنيكه شوهرش از ديدار او مسرور و شاد گردد . 6
۷- محبوب ترین برادران من کسی است که عیوب مرا به من هدیه کند . [ با متانت و احترام ] 7
۸- ای گروه شیعیان ! ( با رفتار و گفتار نیکو و عقلانی) زینت ما اهل بیت باشید و ( با رفتار و گفتار خودسرانه و زشت ) مایه سرافکندگی ما نگردید .
با مردم سخن نیکو بگویید و مراقب زبانهایتان باشید و آن را از زیاده گویی و کلام زشت نگه دارید و برحذر بدارید . 8
۹- سه چيز است كه همه مردم به آنها نياز دارند : امنيّت ، عدالت و آسايش . 9
۱۰- از زراره نقل شده است که گفت :
به امام صادق ( ع ) گفتم : مردی است از نسل عبدالله سبا 11 که قائل به تفویض است .
امام فرمود : تفویض چیست ؟ گفتم :
آنان می گویند : خدا محمد و علی را خلق کرد آنگاه کار آفرینش را به آن دو واگذار نمود .
پس آن دو دیگران را خلق کردند و رزق دادند و زنده کردند و جان زندگان را گرفتند .
امام فرمود : او دروغ می گوید ، دشمن خدا .
وقتی که برگشتی این آیه را بخوان : آیا برای خدا شریک هایی قرار دادند که خلق کردند مانند خلق خدا پس خلق بر آنان مشتبه شده است ؟
بگو : خدا خالق همه چیز است و او است یگانه قهار . " 10
۱۱- برای دولتمردان و حاکمان مملکتی ، کوتاهی در سه کار جایز نیست :
1. نگهداری و حفاظت از مرزهای کشور در مقابل تهدیدات دشمن
2. برگزیدن مومنان صالح برای تصدی پستهای حکومتی
3. در رسیدگی ظلمی که به مردم ستمدیده و فاقد قدرت از جانب ظالمان پر نفوذ قدرت وارد شده . 11
۱۲- مردی به امام (ع) عرض کرد مرا از مکارم اخلاق آگاه فرمائید امام صادق (ع) فرمودند :
دوستی کن با کسی که از تو بریده ؛ عطا کن به کسی که تو را محروم نموده ؛ نیکی کن به کسی که به تو بدی کرده ؛ سلام کن به کسی که به تو دشنام داده ؛ انصاف ده در مورد آنکس که به تو ظلم کرده و ببخش کسی را که با تو دشمنی نموده . 12
زیرنویسها :
۱- " لَا تُفَتِّشِ النَّاسَ فَتَبْقَى بِلَا صَدِيق" - شافی، صفحهی 652
۲- " مَن ساءَ خُلقُهُ عَذَّبَ نَفسَهُ " - كافى، ج2، ص321،
۳- عن هشام، عن أبي عبد الله (ع)، قال: لما مات جعفر بن أبي طالب (ع) أمر رسول الله (ص) فاطمة (س) أن
تتخذ طعاما لاسماء بنت عميس، ويأتيها نساؤها ثلاثة أيام، فجرت بذلك السنة من أن يصنع لأهل الميت ثلاثة أيام. امالی شیخ طوسی، ص ۶۵۹ ح ۱۳۶۰.
۴- " اِنَّ اللّه لَيَرحَمُ العَبدُ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِه" - وسائلالشيعة ، ج21، ص483
۵- " دع یلعب سبع سنین و یودب سبع سنین و الزمة نفسک سبع سنین " - وسائل / ج 5 / ص 125
۶- " بحار ج 103 ص 217 "
۷- " احب اخوانی الی من اهدی عیوبی الی " - بحار، ج 74، ص 282
۸- " معاشر الشیعة کونوا لنا زینا و لاتکونوا علینا شینا قولوا للناس حسنا احفظوا السنتکم و کفوها عن الفضول و قبیح القول امالی صدوق 327
۹- " ثَلاثَةُ اَشْياءَ يَحْتاجُ النّاسُ طُرّا اِلَيْها: اَلاَْمْنُ وَالْعَدْلُ وَالْخِصْبُ " - تحف العقول، ص 320
۱۰- " اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 756 ، حدیث 41
۱۱- " تحف العقول صفحه 333
۱۲- " تحف العقول صفحه 305
محمد صالحی – 25/ 6 / 90
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
۱- در كارهاى مردم ريز نشو ، تفتيش نكن ، اگر اينجور باشد ، بدون رفيق خواهى ماند . 1
۲- هر كس بداخلاق باشد ، خودش را شكنجه و آزار مى دهد . 2
۳- وقتی جعفر طیار به شهادت رسید، رسول خدا (ص) به فاطمه (س) دستور داد همراه عدهای از زنان نزد اسماء ( همسر جعفر ) بروند و #سه_روز پیش او بمانند و تا سه روز برایش غذا درست کنند و همین به صورت سنّتی درآمد که برای صاحبان مصیبت تا سه روز غذا درست میکردند. 3
۴- همانا پروردگار بندهاش را به دليل زيادى مهرورزى نسبت به كودك خود مى بخشايد .4
۵- فرزند خود را در هفت سال اول آزاد بگذار تا بازی کند و هفت سال دوم او را با آداب و روش های مفید تربیت کن و در هفت سال سوم مانند یک رفیق صمیمی مصاحب و ملازمش باش . 5
۶- در دنيا چيزى بهتر از همسرشايسته وجود ندارد . زنيكه شوهرش از ديدار او مسرور و شاد گردد . 6
۷- محبوب ترین برادران من کسی است که عیوب مرا به من هدیه کند . [ با متانت و احترام ] 7
۸- ای گروه شیعیان ! ( با رفتار و گفتار نیکو و عقلانی) زینت ما اهل بیت باشید و ( با رفتار و گفتار خودسرانه و زشت ) مایه سرافکندگی ما نگردید .
با مردم سخن نیکو بگویید و مراقب زبانهایتان باشید و آن را از زیاده گویی و کلام زشت نگه دارید و برحذر بدارید . 8
۹- سه چيز است كه همه مردم به آنها نياز دارند : امنيّت ، عدالت و آسايش . 9
۱۰- از زراره نقل شده است که گفت :
به امام صادق ( ع ) گفتم : مردی است از نسل عبدالله سبا 11 که قائل به تفویض است .
امام فرمود : تفویض چیست ؟ گفتم :
آنان می گویند : خدا محمد و علی را خلق کرد آنگاه کار آفرینش را به آن دو واگذار نمود .
پس آن دو دیگران را خلق کردند و رزق دادند و زنده کردند و جان زندگان را گرفتند .
امام فرمود : او دروغ می گوید ، دشمن خدا .
وقتی که برگشتی این آیه را بخوان : آیا برای خدا شریک هایی قرار دادند که خلق کردند مانند خلق خدا پس خلق بر آنان مشتبه شده است ؟
بگو : خدا خالق همه چیز است و او است یگانه قهار . " 10
۱۱- برای دولتمردان و حاکمان مملکتی ، کوتاهی در سه کار جایز نیست :
1. نگهداری و حفاظت از مرزهای کشور در مقابل تهدیدات دشمن
2. برگزیدن مومنان صالح برای تصدی پستهای حکومتی
3. در رسیدگی ظلمی که به مردم ستمدیده و فاقد قدرت از جانب ظالمان پر نفوذ قدرت وارد شده . 11
۱۲- مردی به امام (ع) عرض کرد مرا از مکارم اخلاق آگاه فرمائید امام صادق (ع) فرمودند :
دوستی کن با کسی که از تو بریده ؛ عطا کن به کسی که تو را محروم نموده ؛ نیکی کن به کسی که به تو بدی کرده ؛ سلام کن به کسی که به تو دشنام داده ؛ انصاف ده در مورد آنکس که به تو ظلم کرده و ببخش کسی را که با تو دشمنی نموده . 12
زیرنویسها :
۱- " لَا تُفَتِّشِ النَّاسَ فَتَبْقَى بِلَا صَدِيق" - شافی، صفحهی 652
۲- " مَن ساءَ خُلقُهُ عَذَّبَ نَفسَهُ " - كافى، ج2، ص321،
۳- عن هشام، عن أبي عبد الله (ع)، قال: لما مات جعفر بن أبي طالب (ع) أمر رسول الله (ص) فاطمة (س) أن
تتخذ طعاما لاسماء بنت عميس، ويأتيها نساؤها ثلاثة أيام، فجرت بذلك السنة من أن يصنع لأهل الميت ثلاثة أيام. امالی شیخ طوسی، ص ۶۵۹ ح ۱۳۶۰.
۴- " اِنَّ اللّه لَيَرحَمُ العَبدُ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِه" - وسائلالشيعة ، ج21، ص483
۵- " دع یلعب سبع سنین و یودب سبع سنین و الزمة نفسک سبع سنین " - وسائل / ج 5 / ص 125
۶- " بحار ج 103 ص 217 "
۷- " احب اخوانی الی من اهدی عیوبی الی " - بحار، ج 74، ص 282
۸- " معاشر الشیعة کونوا لنا زینا و لاتکونوا علینا شینا قولوا للناس حسنا احفظوا السنتکم و کفوها عن الفضول و قبیح القول امالی صدوق 327
۹- " ثَلاثَةُ اَشْياءَ يَحْتاجُ النّاسُ طُرّا اِلَيْها: اَلاَْمْنُ وَالْعَدْلُ وَالْخِصْبُ " - تحف العقول، ص 320
۱۰- " اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 756 ، حدیث 41
۱۱- " تحف العقول صفحه 333
۱۲- " تحف العقول صفحه 305
محمد صالحی – 25/ 6 / 90
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
Telegram
باورهای قدیم و اندیشه های نو
فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه - زمر ۱۸
محمد صالحی
[email protected]
@m_salehy
محمد صالحی
[email protected]
@m_salehy
Forwarded from باورهای قدیم و اندیشه های نو
شصت_نكته_ناب_از_كتب_مرحوم_استاد_صالحي.pdf
182.9 KB
#شصت_نکته ناب از مرحوم #استاد_صالحی نجف آبادی
به مناسبت #سالگرد رحلت حضرت آیه اله صالحی نجف آبادی، از بزرگان حوزه فقه و تاریخ و عقاید ، چکیده ای از #شخصیت، روش #تحقیق و #کتب چاپ شده ایشان جهت اطلاع دوستان ارائه می شود.
او که با #دیدی_نقادانه وارد آن علوم شده و اساس همه مباحث خود را بر #قرآن،
و معیار فهم درست آن را #عقل می دانستند.
رحلت: اردیبهشت ۱۳۸۵
محمد صالحی
☄ @beshnofekrkon
به مناسبت #سالگرد رحلت حضرت آیه اله صالحی نجف آبادی، از بزرگان حوزه فقه و تاریخ و عقاید ، چکیده ای از #شخصیت، روش #تحقیق و #کتب چاپ شده ایشان جهت اطلاع دوستان ارائه می شود.
او که با #دیدی_نقادانه وارد آن علوم شده و اساس همه مباحث خود را بر #قرآن،
و معیار فهم درست آن را #عقل می دانستند.
رحلت: اردیبهشت ۱۳۸۵
محمد صالحی
☄ @beshnofekrkon
« #مدرنیته_ناشناخته»
🖍بهروز مرادی
اولین جلسهی کلاس جامعهشناسی کشورهای اسلامی در یک دانشگاه دولتی در تهران بود. دانشجویان ترم ٧ علوم اجتماعی بودند. بعد از معرفی خودم و معرفی دانشجوها، قبل از اینکه کمی در مورد سرفصلهای درس و جوامع در کشورهای مسلماننشین صحبتهای مقدماتی بکنم، پرسیدم در بارهی کشورهای مسلمان چه میدانند.
کسی پاسخی نداد.
پرسیدم مثلاً در مورد جوامع مسلمان در کشورهای همسایه چه میدانند؟
کسی پاسخی نداد.
پرسیدم مثلاً در مورد جوامع عراق یا ترکیه یا آذربایجان یا افغانستان و پاکستان چه میدانند؟
کسی گفت: "ما در مورد کشورهای مدرن میدونیم و در مورد کشورهای اسلامی چیزی نمیدونیم."
چند نفر در کلاس حرف او را تأیید کردند. لحنشان نزد من در تقبیح کشورهای اسلامی و تکریم کشورهای مدرن بود. گویی کسر شأنشان بود که اطلاعاتی در مورد کشورهای مسلماننشین داشته باشند و نیز مایهی مباهاتشان که خود را آگاه به کشورهای غربی معرفی میکردند.
پرسیدم: "خوب در مورد کشورهای مدرن چه میدونيد؟ مثلاً میتونید کمی در مورد جوامع مدرن از منظر جامعهشناسی صحبت کنید؟"
کسی پاسخی نداد.
ادامه دادم: "میدونید جامعهی مدرن به چه نوع جامعهای گفته میشود؟
کسی پاسخی نداد.
_میتونید مشخصات یک جامعهی مدرن را نام ببرید؟ "
کسی پاسخی نداد.
_میتونید اصلیترین ویژگیهای مدرنیته رو نام ببرید؟"
_کسی پاسخی نداد.
_شاید بتوان گفت که یک جامعهی مدرن ١٠ ویژگی اساسی و اصلی دارد. میتونید اونا رو نام ببرید؟ "
_سکوت.
_میتونید چندتا از ویژگیهای یک جامعهی مدرن را نام ببرید؟"
_سکوت.
_فقط یکی. فقط یک ویژگی جوامع مدرن رو؟"
_سکوت و سکوت و سکوت.
حدود ٣٠ نفر بودند و ترم ٧ علوم اجتماعی در یک دانشگاه دولتی، اما حتی یکی از ویژگیهای مدرنیته را نمیدانستند.
شاید در ذهن و دلشان این تردیدها میچرخید که آزادی آرایشکردن و روسری نداشتنِ زنان و دختران و سیگارکشیدن و مشروب الکلی نوشیدن و حشیش و گُل کشیدن و دوست دختر و پسر داشتن و سگ را در پارک و خیابان گرداندن و در پارتی شبانه مختلط در هم لولیدن.
بعد روی تخته این ١٠ اصل بنیادین مدرنیته را نوشتم و هر کدام را توضیح مختصری دادم:
علمگرایی، عقلگرایی، قانونگرایی، تفکیک و استقلال قوای حکومتی، آزادی فردی و جمعی، فعالیت جامعهی مدنی، تکثرگرایی، دموکراسی، تفرد و رعایت حقوق فردی، شفافیت و عدالت در روندهای قضایی.
در همان جلسهی اول دیدم که نمایندگان نسل حاضر جامعه در کلاس نشستهاند: کسانی که از پایبندی به هنجارها و ارزشهای "سنت" بریدهاند ولی مدرنیته را نمیشناسند و نظری بسیار انحرافی در مورد آن دارند. امیل دورکیم جامعهشناس این وضعیت را "بیهنجاری" نامیده است و میگوید در چنین وضعیتی جامعه دچار خلأ هنجاری است و هر کاری در آن مجاز شمرده میشود و اعضای دچارشده به آن، به هیچ چارچوب مشخصی برای سازماندهی رفتارشان متعهد نیستند و رابرت مرتون جامعهشناس نیز معتقد است در وضعیت بیهنجاری، اعضای جامعه ازجمله از هر ابزاری برای رسیدن به هدف خود استفاده میکنند، بدون آنکه به مشروع بودن آن هدف اهمیت بدهند.
جامعهی ما از سنت بریده و متعاقباً هیچ درکی از اصول مدرنیته ندارد. بیهنجاری به هزار زبان در سخن است. آنهایی که در این میانه پوک و پوچ قرار گرفتهاند، نه به سنت متعهدند و نه به اصول مدرنیته.
١۶ اردیبهشت ١۴٠٣
🌿@drBehrouzMoradi
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1591
🖍بهروز مرادی
اولین جلسهی کلاس جامعهشناسی کشورهای اسلامی در یک دانشگاه دولتی در تهران بود. دانشجویان ترم ٧ علوم اجتماعی بودند. بعد از معرفی خودم و معرفی دانشجوها، قبل از اینکه کمی در مورد سرفصلهای درس و جوامع در کشورهای مسلماننشین صحبتهای مقدماتی بکنم، پرسیدم در بارهی کشورهای مسلمان چه میدانند.
کسی پاسخی نداد.
پرسیدم مثلاً در مورد جوامع مسلمان در کشورهای همسایه چه میدانند؟
کسی پاسخی نداد.
پرسیدم مثلاً در مورد جوامع عراق یا ترکیه یا آذربایجان یا افغانستان و پاکستان چه میدانند؟
کسی گفت: "ما در مورد کشورهای مدرن میدونیم و در مورد کشورهای اسلامی چیزی نمیدونیم."
چند نفر در کلاس حرف او را تأیید کردند. لحنشان نزد من در تقبیح کشورهای اسلامی و تکریم کشورهای مدرن بود. گویی کسر شأنشان بود که اطلاعاتی در مورد کشورهای مسلماننشین داشته باشند و نیز مایهی مباهاتشان که خود را آگاه به کشورهای غربی معرفی میکردند.
پرسیدم: "خوب در مورد کشورهای مدرن چه میدونيد؟ مثلاً میتونید کمی در مورد جوامع مدرن از منظر جامعهشناسی صحبت کنید؟"
کسی پاسخی نداد.
ادامه دادم: "میدونید جامعهی مدرن به چه نوع جامعهای گفته میشود؟
کسی پاسخی نداد.
_میتونید مشخصات یک جامعهی مدرن را نام ببرید؟ "
کسی پاسخی نداد.
_میتونید اصلیترین ویژگیهای مدرنیته رو نام ببرید؟"
_کسی پاسخی نداد.
_شاید بتوان گفت که یک جامعهی مدرن ١٠ ویژگی اساسی و اصلی دارد. میتونید اونا رو نام ببرید؟ "
_سکوت.
_میتونید چندتا از ویژگیهای یک جامعهی مدرن را نام ببرید؟"
_سکوت.
_فقط یکی. فقط یک ویژگی جوامع مدرن رو؟"
_سکوت و سکوت و سکوت.
حدود ٣٠ نفر بودند و ترم ٧ علوم اجتماعی در یک دانشگاه دولتی، اما حتی یکی از ویژگیهای مدرنیته را نمیدانستند.
شاید در ذهن و دلشان این تردیدها میچرخید که آزادی آرایشکردن و روسری نداشتنِ زنان و دختران و سیگارکشیدن و مشروب الکلی نوشیدن و حشیش و گُل کشیدن و دوست دختر و پسر داشتن و سگ را در پارک و خیابان گرداندن و در پارتی شبانه مختلط در هم لولیدن.
بعد روی تخته این ١٠ اصل بنیادین مدرنیته را نوشتم و هر کدام را توضیح مختصری دادم:
علمگرایی، عقلگرایی، قانونگرایی، تفکیک و استقلال قوای حکومتی، آزادی فردی و جمعی، فعالیت جامعهی مدنی، تکثرگرایی، دموکراسی، تفرد و رعایت حقوق فردی، شفافیت و عدالت در روندهای قضایی.
در همان جلسهی اول دیدم که نمایندگان نسل حاضر جامعه در کلاس نشستهاند: کسانی که از پایبندی به هنجارها و ارزشهای "سنت" بریدهاند ولی مدرنیته را نمیشناسند و نظری بسیار انحرافی در مورد آن دارند. امیل دورکیم جامعهشناس این وضعیت را "بیهنجاری" نامیده است و میگوید در چنین وضعیتی جامعه دچار خلأ هنجاری است و هر کاری در آن مجاز شمرده میشود و اعضای دچارشده به آن، به هیچ چارچوب مشخصی برای سازماندهی رفتارشان متعهد نیستند و رابرت مرتون جامعهشناس نیز معتقد است در وضعیت بیهنجاری، اعضای جامعه ازجمله از هر ابزاری برای رسیدن به هدف خود استفاده میکنند، بدون آنکه به مشروع بودن آن هدف اهمیت بدهند.
جامعهی ما از سنت بریده و متعاقباً هیچ درکی از اصول مدرنیته ندارد. بیهنجاری به هزار زبان در سخن است. آنهایی که در این میانه پوک و پوچ قرار گرفتهاند، نه به سنت متعهدند و نه به اصول مدرنیته.
١۶ اردیبهشت ١۴٠٣
🌿@drBehrouzMoradi
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1591
Telegram
باورهای قدیم و اندیشه های نو
#نسل_میکروفون_در_گوش - ۱
#انسان موجودی اجتماعی است و لذا #نیازهای جامعه شناختی و روان شناختی مختلفی داشته که نیاز به #همزیستی_همدلانه را در او بوجود اورده است.
از مهمترین ماموریتهای #پیامبران، تقویت این حس همزیستی در راستای همدلی و همراهی بوده است.
تعاونوا…
#انسان موجودی اجتماعی است و لذا #نیازهای جامعه شناختی و روان شناختی مختلفی داشته که نیاز به #همزیستی_همدلانه را در او بوجود اورده است.
از مهمترین ماموریتهای #پیامبران، تقویت این حس همزیستی در راستای همدلی و همراهی بوده است.
تعاونوا…
#شوق_دیده_شدن
در جهانی زندگی می کنیم که اگر غرق دریایی از ثروتهای مادی و معنوی هم باشیم که از مهمترین آنها، میل به تنهایی است، باز هم شوق دیده شدن داریم
همانگونه که گلها و درختان سر از خاک برمی آورند تا خود را به نمایش گذارده و دیده شوند.
و این همان معنای پاسخ خداوند به سوال داوود از چرایی خلقت است که فرمود:
خلقت الخلق لکی اعرف
و این میل به دیده شدن ما همانگونه که هستیم اگر ارضا نشود، به جلب توجه از هر راه و بهر روش منجر می شود، گویی هدف وسیله را توجیه می کند.
می دانم، جهان ما جهان هیچ هاست، هیچکسی جز من با من نیست( تنهایی وجودی)
هیچ مقصدی وجود ندارد( فقط در سفریم، از آغاز به آغاز مجدد)
هیچ میانه راهی برای ماندن نیست( چونان درختی که می رود آرام آرام)
و هیچیم، هیچ اندر هیچ
و لیکن در همین هیچستان عظیم هستی، تا در اینجا هستیم میل داریم خود را بنمایانیم به همان هیچکسهای چون خودمان.
و خیلی زود می رسد که دیگر میلی نمیماند جز سرک کشیدن به درون تنهایی خود تا در آنجا چیزی جستجو کنیم.
اما در این هیچستان که همه میل به دیده شدن داریم، فقط یک راه است که ما را به آن می رساند: به دیگری توجه کنیم.
بدون توجه به نوع تفکرش، نگاهش، آئینش، اعتبارش، زندگیش و هر چه که هست.
همه نزاعها از جایی سرچشمه می گیرد که کسی نه تنها دیده نمی شود که وانمودش می کنند که آنگونه که من هستم باش.
وقتی از بی تفاوتی در برابرش آغاز می کنیم و به وهن اندیشه و باورهایش می رسیم، جز نزاع مگر انتهایی می ماند؟
باید از درختان آموخت، هر یک خود را از خاک برمی کشد و به نمایش می گذارد بی آنکه خود به دیگری تحمیل کند..
و همه اینها برای این نوشتم که بگویم، همه ما بدون استثنا، به ثروتی بنام دیده شدن نیازمندیم و تا من به دیگری ندهم، آن یکی نیز از من دریغ خواهد کرد.
بیائیم تمرین دیدن را از خانواده شروع کنیم، بدون هیچ چاشنی قضاوت و انتظار
و این ابتدای راه عشق ورزی است که می تواند هر کس را در غنای درونی اش غرق نماید.
محمد صالحی - ۱/۱/۱۴۰۳
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2626
در جهانی زندگی می کنیم که اگر غرق دریایی از ثروتهای مادی و معنوی هم باشیم که از مهمترین آنها، میل به تنهایی است، باز هم شوق دیده شدن داریم
همانگونه که گلها و درختان سر از خاک برمی آورند تا خود را به نمایش گذارده و دیده شوند.
و این همان معنای پاسخ خداوند به سوال داوود از چرایی خلقت است که فرمود:
خلقت الخلق لکی اعرف
و این میل به دیده شدن ما همانگونه که هستیم اگر ارضا نشود، به جلب توجه از هر راه و بهر روش منجر می شود، گویی هدف وسیله را توجیه می کند.
می دانم، جهان ما جهان هیچ هاست، هیچکسی جز من با من نیست( تنهایی وجودی)
هیچ مقصدی وجود ندارد( فقط در سفریم، از آغاز به آغاز مجدد)
هیچ میانه راهی برای ماندن نیست( چونان درختی که می رود آرام آرام)
و هیچیم، هیچ اندر هیچ
و لیکن در همین هیچستان عظیم هستی، تا در اینجا هستیم میل داریم خود را بنمایانیم به همان هیچکسهای چون خودمان.
و خیلی زود می رسد که دیگر میلی نمیماند جز سرک کشیدن به درون تنهایی خود تا در آنجا چیزی جستجو کنیم.
اما در این هیچستان که همه میل به دیده شدن داریم، فقط یک راه است که ما را به آن می رساند: به دیگری توجه کنیم.
بدون توجه به نوع تفکرش، نگاهش، آئینش، اعتبارش، زندگیش و هر چه که هست.
همه نزاعها از جایی سرچشمه می گیرد که کسی نه تنها دیده نمی شود که وانمودش می کنند که آنگونه که من هستم باش.
وقتی از بی تفاوتی در برابرش آغاز می کنیم و به وهن اندیشه و باورهایش می رسیم، جز نزاع مگر انتهایی می ماند؟
باید از درختان آموخت، هر یک خود را از خاک برمی کشد و به نمایش می گذارد بی آنکه خود به دیگری تحمیل کند..
و همه اینها برای این نوشتم که بگویم، همه ما بدون استثنا، به ثروتی بنام دیده شدن نیازمندیم و تا من به دیگری ندهم، آن یکی نیز از من دریغ خواهد کرد.
بیائیم تمرین دیدن را از خانواده شروع کنیم، بدون هیچ چاشنی قضاوت و انتظار
و این ابتدای راه عشق ورزی است که می تواند هر کس را در غنای درونی اش غرق نماید.
محمد صالحی - ۱/۱/۱۴۰۳
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2626
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#پشنگ_کامکار:
چندی پیش همسرم « سودابه سالم» در تلفن همراهش صدای استاد #شهریار را برایم پخش کرد که میخواند : پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند ...
در همان لحظات صدای شهریار تأثیر بسیار عمیقی بر من گذاشت. ساعتی نگذشت که قلم به دست کنار سنتور اکثر ابیات را همانطور که میشنوید نوشتم...
پس از شکل گیری #ملودیها و مقدمه، از برادر هنرمندم «ارسلان » برای تنظیم این قطعه دعوت کردم، او هم استادانه کارش را انجام داد.
برای #اجرای ساده و با احساس این تصنیف، اولین هنرمندی که به ذهنم رسید استاد * #«علی_نصیریان»* بود. هم صدایشان گرم و زیباست هم تجربه خواندن آواز داشتند و البته قبلاً هم چند بیتی از ایشان شنیده بودم و به دلم نشسته بود.
از همه مهمتر درک عمیق و بیان اصیل در اجرای شعر استاد شهریار در ذهن من با صدای ایشان شکل گرفته بود. خوشبختانه ایشان هم بگرمی پذیرفتند.
برای اجرا و ضبط قطعه از صدای گرم دستان برادران هنرمندم «اردشیر ، ارژنگ و ارسلان » همچنین تلاش پسران عزیزم «نیریز و سیاوش » کمک گرفتم.
«مهرداد عالمی» هم ویلنسل آن را اجرا کرد. کار را پسرم سیاوش در استودیو جدیدش ضبط و میکس کرده است...
@beshnofekrkon
چندی پیش همسرم « سودابه سالم» در تلفن همراهش صدای استاد #شهریار را برایم پخش کرد که میخواند : پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند ...
در همان لحظات صدای شهریار تأثیر بسیار عمیقی بر من گذاشت. ساعتی نگذشت که قلم به دست کنار سنتور اکثر ابیات را همانطور که میشنوید نوشتم...
پس از شکل گیری #ملودیها و مقدمه، از برادر هنرمندم «ارسلان » برای تنظیم این قطعه دعوت کردم، او هم استادانه کارش را انجام داد.
برای #اجرای ساده و با احساس این تصنیف، اولین هنرمندی که به ذهنم رسید استاد * #«علی_نصیریان»* بود. هم صدایشان گرم و زیباست هم تجربه خواندن آواز داشتند و البته قبلاً هم چند بیتی از ایشان شنیده بودم و به دلم نشسته بود.
از همه مهمتر درک عمیق و بیان اصیل در اجرای شعر استاد شهریار در ذهن من با صدای ایشان شکل گرفته بود. خوشبختانه ایشان هم بگرمی پذیرفتند.
برای اجرا و ضبط قطعه از صدای گرم دستان برادران هنرمندم «اردشیر ، ارژنگ و ارسلان » همچنین تلاش پسران عزیزم «نیریز و سیاوش » کمک گرفتم.
«مهرداد عالمی» هم ویلنسل آن را اجرا کرد. کار را پسرم سیاوش در استودیو جدیدش ضبط و میکس کرده است...
@beshnofekrkon
Forwarded from باورهای قدیم و اندیشه های نو
در سیره پیامبر(ص) #اخلاق مقدم بر #فقه بود
آنچه که از #آموزه های قرآن و پیامبر فهمیده می شود، #دینداری ، به زیست #مومنانه_اخلاقی است:
..من آمن بالله و اليوم الآخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون 1
به همین دلیل، انجام #مناسک مختلف، در صورتی که مترتب بر یک #فعل_اخلاقی و عمل انسانی نباشد هیچ ارزش ماهوی ندارد:
حتي اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون لعلي اعمل صالحا فيما تركت 2
آیات و روایات متعددی در این رابطه وجود داشته که هیچگونه شکی باقی نمی گذارد که #احکام_فقهی، زمانی #ارزش وجودی پیدا می کنند که منتج به یک فعل #اخلاقی و مترتب بر یک ارزش #ایمانی باشند و در غیر اینصورت هیچگونه اصالت و #ارزش_ذاتی ندارند.
بطور مثال خداوند #هدف ارسال پیامبران را #تزکیه ای دانسته که مقدم بر حتی آموزشهای کلامی و فلسفی اعلام کرده است:
..بعث فيهم رسولا من انفسهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمة..3
و پیامبر(ص) نیز #هدف خود را به تمامیت رساندن فضائل و #ارزشهای اخلاقی در جامعه بیان فرموده و بقول مرحوم استاد #منتظری، هرگز نفرمود که هدفم به تمامیت رساندن احکام و #قوانین_فقهی است:
انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق 4
😍در این رابطه، موارد متعددی در سیره پیامبر(ص) وجود داشته که به #دو_مورد آنها اشاره می شود:
1⃣ماجرای حج #خانمی_مسن از نزدیکان پیامبر(ص) در حجه الوداع:
وقتی پیامبر(ص) در سال دهم هجرت قصد آخرین حج خود را کردند، همه مسلمانان را به حج فراخواندند.
در این میان حتی از #دختر_عموی خود 5 نیز که مسن و در بستر بیماری بود #سوال کرد: آیا اراده حج نداری؟
و او با توجه به کهولت و بیماری خود #پاسخ داد: دوست دارم ولی با این اوصاف جز مسیری کوتاه نمی توانم بیایم.
پیامبر(ص) #فرمود: از مدينه به نيت حج بيرون شو و شرط بگذار تا #هر_جا كه توانستی ادامه بدهی.
عَنْ عَائِشَةَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صَ عَلَى ضُبَاعَةَ بِنْتِ الزُّبَيْرِ، فَقَالَ لَهَا: «لَعَلَّكِ أَرَدْتِ الحَجَّ؟» قَالَتْ: وَاللَّهِ لاَ أَجِدُنِي إِلَّا وَجِعَةً، فَقَالَ لَهَا: " حُجِّي وَ اشْتَرِطِي، وَ قُولِي: اللَّهُمَّ مَحِلِّي حَيْثُ حَبَسْتَنِي " وَ كَانَتْ تَحْتَ المِقْدَادِ بْنِ الأَسْوَدِ 6
2⃣تقدم و تاخر #اعمال_حاجیان در حجه الوداع
نقل است كه در حجه الوداع، حاجيان بدليل اينكه هنوز به #ترتيب مناسك وارد نبودند، با #نگراني از تقدم و يا تاخر اعمالي كه انجام داده بودند، پيش پيامبر آمده و يكي عرض ميكرد كه قبل از طواف، سعي را انجام دادم؛ ديگري ميگفت كه فلان عمل را اول انجام دادم و شخص ديگري ميگفت بهمان عمل را آخر كار انجام دادم و حال #چكار كنم؟
#پيامبر (ص) فرمودند: #نگران چيزي نباش، #اشكالي ندارد. آنچه بايد بنده را نگران كند، ريختن #آبروي مسلمان است كه قطعا از مصاديق ظلم بوده و او را هلاك خواهد كرد.
أُسَامَةَ بْنِ شَرِيكٍ، قَالَ: خَرَجْتُ مَعَ النَّبِيِّ ص حَاجًّا فَكَانَ النَّاسُ يَأْتُونَهُ ، فَمَنْ قَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ، سَعَيْتُ قَبْلَ أَنْ أَطُوفَ أَوْ قَدَّمْتُ شَيْئًا أَوْ أَخَّرْتُ شَيْئًا فَكَانَ يَقُولُ: لَا حَرَجَ لَا حَرَجَ، إِلَّا عَلَى رَجُلٍ اقْتَرَضَ عِرْضَ رَجُلٍ مُسْلِمٍ وَهُوَ ظَالِمٌ، فَذَلِكَ الَّذِي حَرِجَ وَ هلک ۷
..أن رسول الله ص وقف في حجة الوداع بمنى للناس يسألونه، فجاءه رجل فقال: لم أشعر فحلقت قبل أن أذبح؟ فقال: اذبح و لا حرج. فجاء آخر فقال: لم أشعر فنحرت قبل أن أرمي؟ قال: ارم و لا حرج. فما سئل النبي ص عن شيء قدم ولا أخر إلا قال: افعل و لا حرج 8
😍و اما #دو_نکته مهم:
1⃣در ماجرای #اول، با آنکه آن خانم مسن از #نزدیکان پیامبر(ص) بوده و در خانواده ایشان افراد #قوی و یا #متمول وجود داشت، ولی پیامبر(ص) #فتوا نداده و امر نکردند که لازم است برایش #وسیله حرکت تهیه و یا بر #دوش کسی حمل شود تا به #مناسک برسد، بلکه بدلیل ناتوانی او، همان #توجه_باطنی او را بر این عمل کافی دانسته و عملش را بر کسی دیگر تحمیل نکردند، چرا که بر این امر واقف بودند که #عبادات، اموری شخصی بوده که در راستای #تزکیه نفس و #برونداد اخلاقی معنا میابندو اینکه دیگری به آن اقدام نماید #هدف تربیت معنوی آنبرای شخص محقق نخواهد شد.
2⃣ در ماجرای #دوم، علیرغم #اشتباهات مکرر حاجیان در تقدم و تاخر اعمال از قبیل رمی و قربانی و تراشیدن سر و ..، پیامبر(ص) نه تنها هیچگونه #ایرادی بر آنها نگرفته، بلکه از فرصت استفاده کرده، ضمن آنکه آنها را از توجه به #ظاهر منصرف کرده، ضرورت نگرانی آنها را به سمت #بی_اخلاقی های ممکن در زندگی اجتماعی سوق دادند.
#زیرنویسها:
1⃣بقره 62
2⃣مومنون 99 و 100
3⃣آل عمران 164
4⃣مستدرک ج11 ص 187باب6، ح1
5⃣ضباعه بنت زبير ابن عبد المطلب
6⃣صحيح بخاری،حديث 5089
7⃣سنن ابو داود،حديث 2015
8⃣صحيح بخاری حديث 83
محمد صالحی 2/1/98
☄@beshnofekrkon
آنچه که از #آموزه های قرآن و پیامبر فهمیده می شود، #دینداری ، به زیست #مومنانه_اخلاقی است:
..من آمن بالله و اليوم الآخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون 1
به همین دلیل، انجام #مناسک مختلف، در صورتی که مترتب بر یک #فعل_اخلاقی و عمل انسانی نباشد هیچ ارزش ماهوی ندارد:
حتي اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون لعلي اعمل صالحا فيما تركت 2
آیات و روایات متعددی در این رابطه وجود داشته که هیچگونه شکی باقی نمی گذارد که #احکام_فقهی، زمانی #ارزش وجودی پیدا می کنند که منتج به یک فعل #اخلاقی و مترتب بر یک ارزش #ایمانی باشند و در غیر اینصورت هیچگونه اصالت و #ارزش_ذاتی ندارند.
بطور مثال خداوند #هدف ارسال پیامبران را #تزکیه ای دانسته که مقدم بر حتی آموزشهای کلامی و فلسفی اعلام کرده است:
..بعث فيهم رسولا من انفسهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمة..3
و پیامبر(ص) نیز #هدف خود را به تمامیت رساندن فضائل و #ارزشهای اخلاقی در جامعه بیان فرموده و بقول مرحوم استاد #منتظری، هرگز نفرمود که هدفم به تمامیت رساندن احکام و #قوانین_فقهی است:
انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق 4
😍در این رابطه، موارد متعددی در سیره پیامبر(ص) وجود داشته که به #دو_مورد آنها اشاره می شود:
1⃣ماجرای حج #خانمی_مسن از نزدیکان پیامبر(ص) در حجه الوداع:
وقتی پیامبر(ص) در سال دهم هجرت قصد آخرین حج خود را کردند، همه مسلمانان را به حج فراخواندند.
در این میان حتی از #دختر_عموی خود 5 نیز که مسن و در بستر بیماری بود #سوال کرد: آیا اراده حج نداری؟
و او با توجه به کهولت و بیماری خود #پاسخ داد: دوست دارم ولی با این اوصاف جز مسیری کوتاه نمی توانم بیایم.
پیامبر(ص) #فرمود: از مدينه به نيت حج بيرون شو و شرط بگذار تا #هر_جا كه توانستی ادامه بدهی.
عَنْ عَائِشَةَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صَ عَلَى ضُبَاعَةَ بِنْتِ الزُّبَيْرِ، فَقَالَ لَهَا: «لَعَلَّكِ أَرَدْتِ الحَجَّ؟» قَالَتْ: وَاللَّهِ لاَ أَجِدُنِي إِلَّا وَجِعَةً، فَقَالَ لَهَا: " حُجِّي وَ اشْتَرِطِي، وَ قُولِي: اللَّهُمَّ مَحِلِّي حَيْثُ حَبَسْتَنِي " وَ كَانَتْ تَحْتَ المِقْدَادِ بْنِ الأَسْوَدِ 6
2⃣تقدم و تاخر #اعمال_حاجیان در حجه الوداع
نقل است كه در حجه الوداع، حاجيان بدليل اينكه هنوز به #ترتيب مناسك وارد نبودند، با #نگراني از تقدم و يا تاخر اعمالي كه انجام داده بودند، پيش پيامبر آمده و يكي عرض ميكرد كه قبل از طواف، سعي را انجام دادم؛ ديگري ميگفت كه فلان عمل را اول انجام دادم و شخص ديگري ميگفت بهمان عمل را آخر كار انجام دادم و حال #چكار كنم؟
#پيامبر (ص) فرمودند: #نگران چيزي نباش، #اشكالي ندارد. آنچه بايد بنده را نگران كند، ريختن #آبروي مسلمان است كه قطعا از مصاديق ظلم بوده و او را هلاك خواهد كرد.
أُسَامَةَ بْنِ شَرِيكٍ، قَالَ: خَرَجْتُ مَعَ النَّبِيِّ ص حَاجًّا فَكَانَ النَّاسُ يَأْتُونَهُ ، فَمَنْ قَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ، سَعَيْتُ قَبْلَ أَنْ أَطُوفَ أَوْ قَدَّمْتُ شَيْئًا أَوْ أَخَّرْتُ شَيْئًا فَكَانَ يَقُولُ: لَا حَرَجَ لَا حَرَجَ، إِلَّا عَلَى رَجُلٍ اقْتَرَضَ عِرْضَ رَجُلٍ مُسْلِمٍ وَهُوَ ظَالِمٌ، فَذَلِكَ الَّذِي حَرِجَ وَ هلک ۷
..أن رسول الله ص وقف في حجة الوداع بمنى للناس يسألونه، فجاءه رجل فقال: لم أشعر فحلقت قبل أن أذبح؟ فقال: اذبح و لا حرج. فجاء آخر فقال: لم أشعر فنحرت قبل أن أرمي؟ قال: ارم و لا حرج. فما سئل النبي ص عن شيء قدم ولا أخر إلا قال: افعل و لا حرج 8
😍و اما #دو_نکته مهم:
1⃣در ماجرای #اول، با آنکه آن خانم مسن از #نزدیکان پیامبر(ص) بوده و در خانواده ایشان افراد #قوی و یا #متمول وجود داشت، ولی پیامبر(ص) #فتوا نداده و امر نکردند که لازم است برایش #وسیله حرکت تهیه و یا بر #دوش کسی حمل شود تا به #مناسک برسد، بلکه بدلیل ناتوانی او، همان #توجه_باطنی او را بر این عمل کافی دانسته و عملش را بر کسی دیگر تحمیل نکردند، چرا که بر این امر واقف بودند که #عبادات، اموری شخصی بوده که در راستای #تزکیه نفس و #برونداد اخلاقی معنا میابندو اینکه دیگری به آن اقدام نماید #هدف تربیت معنوی آنبرای شخص محقق نخواهد شد.
2⃣ در ماجرای #دوم، علیرغم #اشتباهات مکرر حاجیان در تقدم و تاخر اعمال از قبیل رمی و قربانی و تراشیدن سر و ..، پیامبر(ص) نه تنها هیچگونه #ایرادی بر آنها نگرفته، بلکه از فرصت استفاده کرده، ضمن آنکه آنها را از توجه به #ظاهر منصرف کرده، ضرورت نگرانی آنها را به سمت #بی_اخلاقی های ممکن در زندگی اجتماعی سوق دادند.
#زیرنویسها:
1⃣بقره 62
2⃣مومنون 99 و 100
3⃣آل عمران 164
4⃣مستدرک ج11 ص 187باب6، ح1
5⃣ضباعه بنت زبير ابن عبد المطلب
6⃣صحيح بخاری،حديث 5089
7⃣سنن ابو داود،حديث 2015
8⃣صحيح بخاری حديث 83
محمد صالحی 2/1/98
☄@beshnofekrkon
Forwarded from باورهای قدیم و اندیشه های نو
پیامبر(ص) در عزای عثمان بن مظعون : من عاقبت او را نمی دانم
وقتی كه عثمان بن مظعون از دنيا رفت ، زنی از انصار به نام " امعلاءكه ظاهرا زن همان مردی بود كه عثمان بن مظعون در خانه او میزيست و مهمان او بود ، در حضور حضرت رسول (ص) جنازه وی را مخاطب ساخته و گفت :
هنيئا لك الجنة " بهشت ، تو را گوارا باد " .
با اينكه عثمان بن مظعون ، مرد جليل القدری است و رسول اكرم در مرگ او سخت گريستند و خود را روی جنازه وی انداختند و او را بوسيدند ،
ولی از اين اظهار نظر گستاخانه ای كه آنزن كرد خشمگين شدند ، با نگاهی غضب آلود متوجه وی شده فرمودند :
از كجامیدانی ؟
چرا ندانسته قضاوت میكنی ؟
مگر به تو وحی شده است ؟ !
مگر تو ازحساب خلق خدا آگاهی ؟ !
زن عرضكرد : يا رسول الله ! وی همنشين شما و جنگجوی مجاهد شما بود .
رسول اكرم(ص ) جمله عجيبی در پاسخ وی فرمود كه شايان دقت است .
فرمود :
" انی رسول الله و ما ادری ما يفعل بی " 1
" من پیامبر خدایم و نمی دانم بر من چه خواهد رفت ! "
.......................................
منبع : کتاب عدل الهی ص 249 بحث عمل خیر از غیر مسلمان – برگرفته از کتاب اسدالغابه – عثمان بن مضعون
زیرنویس :
1- نقل های منابع مختلف :
• قال: أخبرنا يزيد بن هارون وعفان بن مسلم وسليمان بن حرب قالوا: أخبرنا حماد بن سلمة قال: أخبرنا علي بن زيد عن يوسف بن مهران عن بن عباس قال: لما مات عثمان بن مظعون قالت امرأته: هنيئا لك الجنة عثمان بن مظعون! فنظر إليها رسول الله، صلى الله عليه وسلم، نظر غضبان فقال لها: وما يدريك؟ فقالت: يا رسول الله فارسك وصاحبك، فقال: والله إني لرسول الله فما أدري ما يفعل بي ولا به..... طبقات ابن سعد ج3 ص 397
• عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن جعفر بن محمد، عن ابن القداح
عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: سمع النبي (ص) امرأة حين مات عثمان بن مظعون وهي تقول: هنيئا لك يا أبا السائب الجنة، فقال النبي (ص): وما علمك حسبك أن تقولي... کافی ج 3 ص 262 - حديث 45.
• حَمَّادُ بنُ سَلَمَةَ: عَنْ عَلِيِّ بنِ زَيْدٍ، عَنْ يُوْسُفَ بنِ مِهْرَانَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ:لَمَّا مَاتَ ابْنُ مَظْعُوْنٍ، قَالَتِ امْرَأَتُهُ: هَنِيْئاً لَكَ الجَنَّة. فَنَظَرَ إِلَيْهَا رَسُوْلُ اللهِ (ص)- نَظَرَ غَضَبٍ، وَ قَالَ: (مَا يُدْرِيْكِ؟). قَالَتْ: فَارِسُكَ وَصَاحِبُكَ.
قَالَ: إِنِّي رَسُوْلُ اللهِ، وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلاَ بِهِ . سیر اعلام النبلا ج 1 ص 130
• أَنَّ عُثْمَانَ بنَ مَظْعُوْنٍ اشْتَكَى عِنْدَهُم، فَمَرَّضْنَاهُ حَتَّى تُوُفِّيَ.
فَأَتَى رَسُوْلُ اللهِ (ص) فَقُلْتُ: شَهَادَتِي عَلَيْكَ أَبَا السَّائِبِ، لَقَدْ أَكْرَمَكَ اللهُ! فَقَالَ رَسُوْلُ اللهِ: ( وَمَا يُدْرِيْكِ؟ ).
قُلْتُ: لاَ أَدْرِي بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا رَسُوْلَ اللهِ فَمَنْ؟
قَالَ: أَمَّا هُوَ فَقَدْ جَاءهُ اليَقِيْنُ، وَاللهِ إِنِّي لأَرْجُو لَهُ الخَيْرَ، وَإِنِّي لَرَسُوْلُ اللهِ، وَمَا أَدْرِي مَا يُفعَلُ بِي . سیر اعلام النبلا ج 1 ص 132
• عن ابن عباس قال:
لما مات عثمان بن مظعون قالت امرأة: هنيئا لك الجنة عثمان بن مظعون . فنظر رسول الله (ص) اليها نظر غضبان فقال: وما يدريك قالت: يا رسول الله فارسك و صاحبك فقال رسول الله (ص): والله إني رسول الله وما أدري ما يفعل بي . مسند احمد ج1 ص 378
• فلما توفي وغسل وكفن في أثوابه، دخل رسول الله (ص)، فقلت: رحمة الله عليك يا أبا السائب، فشهادتي عليك: لقد أكرمك الله. فقال النبي (ص): وما يدريك أن الله أكرمه. فقلت: بأبي أنت يا رسول الله، فمن يكرمه الله؟ فقال: أما هو فقد جاءه اليقين ، والله إني لأرجو له الخير، و الله ما أدري، وأنا رسول الله، ما يفعل بي . بخاری ج1 ح 1186
تحقیق : محمد صالحی 3 / 12/ 91
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
وقتی كه عثمان بن مظعون از دنيا رفت ، زنی از انصار به نام " امعلاءكه ظاهرا زن همان مردی بود كه عثمان بن مظعون در خانه او میزيست و مهمان او بود ، در حضور حضرت رسول (ص) جنازه وی را مخاطب ساخته و گفت :
هنيئا لك الجنة " بهشت ، تو را گوارا باد " .
با اينكه عثمان بن مظعون ، مرد جليل القدری است و رسول اكرم در مرگ او سخت گريستند و خود را روی جنازه وی انداختند و او را بوسيدند ،
ولی از اين اظهار نظر گستاخانه ای كه آنزن كرد خشمگين شدند ، با نگاهی غضب آلود متوجه وی شده فرمودند :
از كجامیدانی ؟
چرا ندانسته قضاوت میكنی ؟
مگر به تو وحی شده است ؟ !
مگر تو ازحساب خلق خدا آگاهی ؟ !
زن عرضكرد : يا رسول الله ! وی همنشين شما و جنگجوی مجاهد شما بود .
رسول اكرم(ص ) جمله عجيبی در پاسخ وی فرمود كه شايان دقت است .
فرمود :
" انی رسول الله و ما ادری ما يفعل بی " 1
" من پیامبر خدایم و نمی دانم بر من چه خواهد رفت ! "
.......................................
منبع : کتاب عدل الهی ص 249 بحث عمل خیر از غیر مسلمان – برگرفته از کتاب اسدالغابه – عثمان بن مضعون
زیرنویس :
1- نقل های منابع مختلف :
• قال: أخبرنا يزيد بن هارون وعفان بن مسلم وسليمان بن حرب قالوا: أخبرنا حماد بن سلمة قال: أخبرنا علي بن زيد عن يوسف بن مهران عن بن عباس قال: لما مات عثمان بن مظعون قالت امرأته: هنيئا لك الجنة عثمان بن مظعون! فنظر إليها رسول الله، صلى الله عليه وسلم، نظر غضبان فقال لها: وما يدريك؟ فقالت: يا رسول الله فارسك وصاحبك، فقال: والله إني لرسول الله فما أدري ما يفعل بي ولا به..... طبقات ابن سعد ج3 ص 397
• عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن جعفر بن محمد، عن ابن القداح
عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: سمع النبي (ص) امرأة حين مات عثمان بن مظعون وهي تقول: هنيئا لك يا أبا السائب الجنة، فقال النبي (ص): وما علمك حسبك أن تقولي... کافی ج 3 ص 262 - حديث 45.
• حَمَّادُ بنُ سَلَمَةَ: عَنْ عَلِيِّ بنِ زَيْدٍ، عَنْ يُوْسُفَ بنِ مِهْرَانَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ:لَمَّا مَاتَ ابْنُ مَظْعُوْنٍ، قَالَتِ امْرَأَتُهُ: هَنِيْئاً لَكَ الجَنَّة. فَنَظَرَ إِلَيْهَا رَسُوْلُ اللهِ (ص)- نَظَرَ غَضَبٍ، وَ قَالَ: (مَا يُدْرِيْكِ؟). قَالَتْ: فَارِسُكَ وَصَاحِبُكَ.
قَالَ: إِنِّي رَسُوْلُ اللهِ، وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلاَ بِهِ . سیر اعلام النبلا ج 1 ص 130
• أَنَّ عُثْمَانَ بنَ مَظْعُوْنٍ اشْتَكَى عِنْدَهُم، فَمَرَّضْنَاهُ حَتَّى تُوُفِّيَ.
فَأَتَى رَسُوْلُ اللهِ (ص) فَقُلْتُ: شَهَادَتِي عَلَيْكَ أَبَا السَّائِبِ، لَقَدْ أَكْرَمَكَ اللهُ! فَقَالَ رَسُوْلُ اللهِ: ( وَمَا يُدْرِيْكِ؟ ).
قُلْتُ: لاَ أَدْرِي بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا رَسُوْلَ اللهِ فَمَنْ؟
قَالَ: أَمَّا هُوَ فَقَدْ جَاءهُ اليَقِيْنُ، وَاللهِ إِنِّي لأَرْجُو لَهُ الخَيْرَ، وَإِنِّي لَرَسُوْلُ اللهِ، وَمَا أَدْرِي مَا يُفعَلُ بِي . سیر اعلام النبلا ج 1 ص 132
• عن ابن عباس قال:
لما مات عثمان بن مظعون قالت امرأة: هنيئا لك الجنة عثمان بن مظعون . فنظر رسول الله (ص) اليها نظر غضبان فقال: وما يدريك قالت: يا رسول الله فارسك و صاحبك فقال رسول الله (ص): والله إني رسول الله وما أدري ما يفعل بي . مسند احمد ج1 ص 378
• فلما توفي وغسل وكفن في أثوابه، دخل رسول الله (ص)، فقلت: رحمة الله عليك يا أبا السائب، فشهادتي عليك: لقد أكرمك الله. فقال النبي (ص): وما يدريك أن الله أكرمه. فقلت: بأبي أنت يا رسول الله، فمن يكرمه الله؟ فقال: أما هو فقد جاءه اليقين ، والله إني لأرجو له الخير، و الله ما أدري، وأنا رسول الله، ما يفعل بي . بخاری ج1 ح 1186
تحقیق : محمد صالحی 3 / 12/ 91
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
Telegram
باورهای قدیم و اندیشه های نو
فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه - زمر ۱۸
محمد صالحی
[email protected]
@m_salehy
محمد صالحی
[email protected]
@m_salehy
#جهان_غیرمترقبه_ها
ما در جهانی زندگی می کنیم که #غیرمترقبه هایش بشدت افزونتر است بر #اهدافی که برنامه ریزی کرده ایم و محقق شده اند.
و این امر بزرگترین دلیل #رنج ماست که،
چرا چنین شد؟
و یا چرا من به اهدافم نمی رسم؟
و یا چرا امور مختلف، کمتر به سمت آرزوهای من پیش می روند؟
و یا چرا عالم با من مهربانتر نمی شود؟
و اگر این #چراها با #جوابهایی آرامش دهنده پاسخ نگیرند، چیزی جز افسردگی، ناامیدی و پوچی عایدمان نمی شود.
تجربه می گوید، #جواب منطقی و علمی قابل آزمایشی برای چراهای فوق وجود ندارد.
هر چه هست، جوابهایی از جنس #پذیرش این حقیقت است که جهان برای رساندن ما به اهداف و آرزوهایمان #برنامه و تضمینی ندارد.
و این پذیرش است که ما را از #وابستگی مطلق به اهداف و آرزوهایمان، بدون لحاظ کردن هرگونه احتمال نرسیدن و یا شکست در برنامه هایمان، باز می دارد.
و همین عدم وابستگی به اهداف و آرزوهاست که در صورت #محقق نشدن، ما را به زمین یاس و پوچی زندگی نمی زند.
و حتی در صورت تحقق نیز، ما را از دچار #ملال ساکن شدن در آنها، می رهاند.
این پذیرش، در دوران #پیشامدرن به #خدا معنا می یافت، که اوست که در حال چیدن قطعات پازل زندگی ماست و همین مایه آرامش و عبور از رنجهای زندگی بود.
و امروز نیز پذیرش این اصل بنیادین علمی و روانشناختی که #عدم_قطعیت، تنها قطعیت این جهانست، می تواند ما را در سختها و رنجها آرامتر کند.
هر چند برای #معنا بخشیدن به رنجهای زندگی، هنوز جای #خدا خالیست.
محمد صالحی- ۱/۳/۱۴۰۲
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2049
ما در جهانی زندگی می کنیم که #غیرمترقبه هایش بشدت افزونتر است بر #اهدافی که برنامه ریزی کرده ایم و محقق شده اند.
و این امر بزرگترین دلیل #رنج ماست که،
چرا چنین شد؟
و یا چرا من به اهدافم نمی رسم؟
و یا چرا امور مختلف، کمتر به سمت آرزوهای من پیش می روند؟
و یا چرا عالم با من مهربانتر نمی شود؟
و اگر این #چراها با #جوابهایی آرامش دهنده پاسخ نگیرند، چیزی جز افسردگی، ناامیدی و پوچی عایدمان نمی شود.
تجربه می گوید، #جواب منطقی و علمی قابل آزمایشی برای چراهای فوق وجود ندارد.
هر چه هست، جوابهایی از جنس #پذیرش این حقیقت است که جهان برای رساندن ما به اهداف و آرزوهایمان #برنامه و تضمینی ندارد.
و این پذیرش است که ما را از #وابستگی مطلق به اهداف و آرزوهایمان، بدون لحاظ کردن هرگونه احتمال نرسیدن و یا شکست در برنامه هایمان، باز می دارد.
و همین عدم وابستگی به اهداف و آرزوهاست که در صورت #محقق نشدن، ما را به زمین یاس و پوچی زندگی نمی زند.
و حتی در صورت تحقق نیز، ما را از دچار #ملال ساکن شدن در آنها، می رهاند.
این پذیرش، در دوران #پیشامدرن به #خدا معنا می یافت، که اوست که در حال چیدن قطعات پازل زندگی ماست و همین مایه آرامش و عبور از رنجهای زندگی بود.
و امروز نیز پذیرش این اصل بنیادین علمی و روانشناختی که #عدم_قطعیت، تنها قطعیت این جهانست، می تواند ما را در سختها و رنجها آرامتر کند.
هر چند برای #معنا بخشیدن به رنجهای زندگی، هنوز جای #خدا خالیست.
محمد صالحی- ۱/۳/۱۴۰۲
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2049
Telegram
باورهای قدیم و اندیشه های نو
در هنگام #ناکامی، جی پی اس درونت را آزاد بگذار
همه می دانیم که وقتی #جی_پی_اس ماشین خود را بین مبدا و مقصد تنظیم می کنیم، #مسیری را بر اساس #مطلوبات ما از قبیل خلوت و کوتاهتر بودن جاده های آن و نیز قوانین راهنمایی و رانندگی ارایه می دهد.
وقتی #حرکت خود…
همه می دانیم که وقتی #جی_پی_اس ماشین خود را بین مبدا و مقصد تنظیم می کنیم، #مسیری را بر اساس #مطلوبات ما از قبیل خلوت و کوتاهتر بودن جاده های آن و نیز قوانین راهنمایی و رانندگی ارایه می دهد.
وقتی #حرکت خود…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این نحوه #ایثار جان در کدام مکتب #اخلاقی این جهانی قابل توجیه است؟؟؟
محمد صالحی
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2631
محمد صالحی
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2631
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی #نیچه در قسمت دیوانه از کتاب حکمت شادان، از #مردن خدا می گوید و با گلایه سنگین از اهل کلیسا و کلیسائیان، از کشتن خدا بدست آنان مینالد،
گویی می دیده است که نه فقط مدعیان مذهبی در کلیسا، که #فقه سواران در حوزه های فقاهت نیز، خدا را از صحنه تاریخ خارج کرده تا خود بنام او فرمان برانند و #فتوا بسازند.
بله،
بر #موسیقی میتازند، چرا که از نوای پنهان خداوند در تک تک سلولهای عالم نیز هراس دارند، مبادا #روح انسان را لطیف کرده و به عشق و شور و شیدایی بگراید.
محمد صالحی
نگاه زیبای امام #موسی_صدر به موسیقی👇
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1087
گویی می دیده است که نه فقط مدعیان مذهبی در کلیسا، که #فقه سواران در حوزه های فقاهت نیز، خدا را از صحنه تاریخ خارج کرده تا خود بنام او فرمان برانند و #فتوا بسازند.
بله،
بر #موسیقی میتازند، چرا که از نوای پنهان خداوند در تک تک سلولهای عالم نیز هراس دارند، مبادا #روح انسان را لطیف کرده و به عشق و شور و شیدایی بگراید.
محمد صالحی
نگاه زیبای امام #موسی_صدر به موسیقی👇
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1087