Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فرعون را #ارادت خلق فرعون کرد

پ.ن:
پیامبرص:
ایاکم و المدح فانه الذبح، نهج الفصاحه ۱۰۰۰

خود را از موقعیت #مدح و ستایش دور کنید که گویی خود را به #قربانگاه شیطانی کبر و سرکشی برده اید.

امام علی ع:
من مدحک فقد ذبحک، غررالحکم ۷۷۶۶

اویی که دهان به #مدح تو باز می کند، گویی تو را در پای #شیطان کبر و غرور و سرکشی ذبح می کند.

سوال:
با این صراحت پیامبر مکرم ص و امام علی ع، چگونه می توان به گزارشات #جلسات شعرخوانی این و آن در مدح و ستایش پیامبر و ائمه س، اعتماد کرد؟

و آیا برساخته #خلفای اموی و عباسی برای #مشروعیت بخشی به تملق گوئیهای این و آن و پولپاشی بین آنها نبوده است؟

و یا آیا برساخته #راویان نادانی از شیعه برای جبران کاستیهای خود در برابر رقیب نبوده است؟

و متاسفانه هر چه بوده است، امروزه به بهانه آن روایتها، #مداحان چنان بلایی بر سر دین آورده اند که دیگر نه خبری از #قرآن هست و نه #عقلانیتی در عقاید و مناسک دیده می شود، جز ترویج بافته ها و خرافات.

محمد صالحی- ۱۰/۱۲/۱۴۰۲

https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2161
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محقق #داماد:
امر بمعروف #فضولی در زندگی شخصی مردم نیست،

#توصیه به رواج #اخلاق_خوب و پسندیده و زشتی افکار بد است.

https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1769
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#چشمهایی که ۱۲۳ سال پیش به #دوربین خیره شده و نمی دانند روزی بیاید که دیگر کسی بیاد آنها و یا دغدغه ها و اضطرابات آنها نیست.

محمد صالحی

https://www.tg-me.com/beshnofekrkon
کم کم به #سال_نو نزدیک می شویم،

من برای کسی #آرزوهای عجیب ندارم ولی آرزو میکنم:

انشاله #سالی باشد که برای همگان #عشق و #صلح و #زندگی در آن برجسته تر باشد.

سالی که #تجربه های زیسته گذشتگان را همواره به خاطر داشته باشیم، که:

1⃣ #عمر می گذرد و حتی یک لحظه اش هم در اختیار ما نیست، پس با عبارت مبهم #زندگی_در_حال، خود را در #لذتهای ناماندنی که بزودی به #حسرت می گراید، غرق نکنیم.

2⃣ ما #جزء کوچکی از #جهانیم و ذات جهان هم #ناماندگار و لذا نه خودمان همیشه جوان و سالم خواهیم ماند و نه هیچ داشته مادی، همواره مال ما خواهد ماند، پس #خوشبختی خود را به جنگیدن برای داشتنهای بیشتر و مدرنتر گره نزنیم.

3⃣ #خواستن، توانستن نیست. بله #هدف گذاری در مسیر زندگی خوب است ولی #رسیدن به هدف در اختیار ما نیست، چرا که خواستن و تلاش ما فقط بخشی از عوامل رسیدن به هدف است و چه بسا #عوامل ناشناخته و اتفاقات غیر مترقبه ای باشند که امکان رسیدن را صفر می کنند، پس #خوشبختی و خوشحالی خود را به رسیدن به هدفهایمان موکول نکنیم.

4⃣ #رضایت درون و #آرامش، اصلی ترین دلیل انتخاب هدف، مسیر و حتی دین ورزی است، پس زندگی خود را به زندگی، تصمیمات، معیارها و ارزشگذاری دیگران #تراز نکنیم.

5⃣ چند ده سال دیگر، چه بسا گورمان و شاید حتی ناممان هم فراموش شده باشد و همچون میلیاردها انسان گذشته، در گور تاریخ دفن شده باشیم، پس این چند روزه نامعلوم عمر را به #عشق، محبت و #مدارا با افکار، سبک زندگی و نوع دین ورزی دیگران بسر کنیم و الا جنگیدن با دیگران به هر بهانه ای، جنگیدن بر سر #لاشه ای است که در مغز خود دفن کرده ایم.

6⃣ #حقیقت ذی وجوه است و جهان همچون #منشوری است که آنرا از وجوه مختلفش به هر جای و هر انسانی میتاباند، پس #دوگانه حق و باطل را از ادبیات کلامی و فرهنگ دینی خود حذف کنیم و الا دیر نیست که خواهیم فهمید خدای را در پای #شیطان ذبح کرده ایم.

7⃣ از #قضاوت دیگران و #رقابت با دیگران بپرهیزیم، که هر کس #شخصیت، شرایط و مسیر #منحصر بفرد خود را دارد و حتی مراقب باشیم در چرخه #رقابت با خود نیز نیفتیم که خطر خود کم بینی، #کمال طلبی و مدام خود را به آینده ای کاملتر و بهتر حواله دادن در کمین ما خواهد بود.

8⃣ #رنج، به #تفسیر ما از خوشبختی و #انتظاری که از زندگی داریم تا آنرا محقق کند وابسته است و #آرزو زاییده آن تفسیر و این انتظار است، پس اگر میخواهیم #درد رنج را کمتر کنیم، تا می توانیم از آرزوها و یا لااقل آرزوهای دور و دراز بکاهیم.

سلامت و شاد باشید

محمد صالحی
۲۹/۱۲/۱۴۰۲
۳۰/۱۲/۱۴۰۳

https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2591
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹🌷خانم دکتر #صدیقه_وسمقی، پژوهشگر و نواندیش دینی در تاریخ شفاهی حجاب اجباری می‌گوید:

«مقالاتی درباره #جبهه می‌نوشتم، دیدم نمی‌شود درباره جنگ حرف بزنم اما خودم نروم» و رفت جبهه!

اکنون نیز که از #اساتید بازنشسته دانشگاه های تهران و مدعو آلمان و .. هستتد، با جسارت تمام وارد عرصه #نواندیشی دینی شده و معتقدند که:

اصل و #ماهیت دعوت دینی، #ایمان ورزی و #اخلاقی زیستن است و #فقه و .. ارتباطی با اصل دین نداشته و لذا قابلیت نقد در همه احکام وجود دارد.

چرا که #مخاطب احکام در قرآن را مخاطبین عصر نزول دانسته و معتقد است که خطابهای قرآن، شامل بعدیها نمی شود( مشابه نظر #علامه و اکثر عالمان قبل از شیخ مرتضی انصاری که در لینک زیر به اجمال آورده شده است.)

بعض #کتب منتشر شده ایشان:

💥در مسیر پیامبری
💥زن، فقه، اسلام
💥بضاعت فقه
💥بازخوانی شریعت
💥دردهای مذاب
💥پرسه در دیار خدایان

از خداوند سلامتی و اسباب آزادی ایشان از بازداشتگاه را خواستارم.

محمد صالحی
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2576
آنچه من از جهنم مي فهمم – 1

1- آيا جهنم چيست ؟

خداوند میفرمايد :
" من یعمل مثقال ذره خیرا یره و من يعمل مثقال ذره شرا يره 1 "
هر انساني كوچكترين كار خير و يا شري انجام دهد ، ( همان را ) خواهد ديد .

با مثالي ساده مي توان توضيح داد :

جسم ما مانند کاربنی است که روی روح ما گذاشته شده است . و رفتار و اعمال ما ( به سبب ستاريت خداوند ) همچون مداد نامرئيي است كه روی آن می نویسیم و نقش می کشیم .

و وقتی مشخص میشود كه چه از آب در آمده ، که این كاربن جسم از آن روح جدا شود و از روي آن برداشته شود .

و مفهوم ديدن اعمال ، در آيات فوق ، همین دیدن خود در آیینه بعد از مرگ است . كه روح ، شكلي مطابق و در عينيت اعمال ما ، بخود گرفته است . اعمال خوب ما ، تصويري زيبا در روح ما نقش ميكنند و اعمال بد ما ، تعيني زشت در روح ميگيرند .

بنابراين ، وقتی روح ، از جسم عریان میشود و شخص ، خود را میبیند ، زشتي آن نقش ، امكان ورود و پيوستن او را به زيبارويان و خداصفتان ، از او مي گيرد و اين چيزي نيست جز همان درد فراقي كه چون شكنجه و عذابي جهنم گونه ، او را در خود خورد ميكند و فرو مي ريزد .

2- كاركرد جهنم چيست ؟

آنچه از آيات قرآن مي دانيم ، انسان در مسيري تا حد خداگونگي و لقاي ربوبي در جنت اوست 2 و بنابراين نقش ناموزوني كه در روح او شكل گرفته و چون زنگار و پوسته اي ، آن را در خود فرو برده است ، بايد پاك شده و زدوده شود و آنگاه چون برگه اي پاك و صاف ، نقش نوي گيرد و با او ، به اوج خدايي پرواز كند .

و اين نكته ظريف ، در آيات متعددي بيان شده كه از جمله آنها آيات زير است :

• لا تبقی و لاتذر لواحه للبشر 3
هیچ از پوسته ، که روح را پوشانده نخواهد ماند.
• ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا 4

سپس متقین را نجات داده و ظالمین را در آن ( جهنم ) بصورت نیم خیز رها می کنیم ( که با زمین گذاردن بارهای سنگین گناه خود ، سبک بار شده ، قامت راست کنند و پای در راه جهت ادامه مسیر کمال الی الحق بگذارند ).

پس جهنم ، نه انتهاي راه ، كه ایستگاهی است كه شخصی جهنمی ، در حالیکه نیم خیز و آماده خروج است ، تحت آتش دوزخ اعمال خود قرار میگیرد تا زنگارهایی که چون پوسته ای روحش را گرفته زدوده شوند .

و آنگاه ، برخاسته به راه ابدیت الیه راجعون برود .

ادامه دارد :
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/227


محمد صالحي
آنچه من از جهنم مي فهمم – 2

3- آيا جهنم ابدي است ؟

از آيات بند 2 ، به اجمال متوجه شديم كه ، جهنم اعمال ما ، فقط يك ايستگاه موقت بين راهي است و هرگز نميتواند ابدي باشد .

در ادامه ، تفصيل گونه ، آيات ديگري جهت تاييد اين مهم مي آورم :

• ايستگاه نهايي : حضور در بارگاه ربوبي

افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاترجعون – 5
آيا گمان کرديد شما را بيهوده آفريده‏ايم ، و بسوى ما باز نمى‏گرديد؟

آيا هدف خداوند از خلقت بشر ، پاداش دادن به اعمال او و تبعا عذاب او بدليل اعمال بد او بوده است ؟

در حاليكه ،در اين آيه و صدها آيه ديگر ، هدف خلقت را رجوع به زيبامكان اولي او ،كه جايي جز جنت لقاي او نيست ، ميداند .

الى ربك يومئذ المستقر – 6
آن روز قرارگاه نهايى تنها بسوى پروردگار تو است؛

• هدف : عبوديت و يگانگي با هستي خداوندي

ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون – 7
من هيچ موجودي را نيافريدم جز براي عبوديت و يگانگي با معبود .

خداوند آنقدر شوق کمال در وجود بشر قرار داده که راهی جز عبوديت كه همان رسیدن به كمال و جلوس در بارگاه اوست باقي نمی ماند .

• كاركرد خداوند : تربيت رباني بشر

رب العالمین 8
تربيت كننده همه عوالم وجود .

وقتی خداوند خود را " رب العالمین " معرفی می کند ، پس او در همه حال و در هرجا ، در حال تربیت مخلو قات خود بوده ، چه دنیای زمینی باشد و چه عالم برزخ و آخرت ، و البته که مقصد تربیت هم ، جز رشد بسوی کمال نیست .

پس عذاب جهنم هدفی جز جبران خساراتی که انسان به خود وارد کرده نداشته و در سرانجام آن چیزی جز جنت خدا و لقا ی حق نیست .

• آنچه ميماند : وجه الهي است

کل شیئ هالک الا وجهه 9
هر چيزي از بين مي رود مگر آنكه وجهي از وجوه خداوندي باشد .

وقتی كه هر چه قرار است مشمول ابدیت ، که صفت ذات اقدس احدیت است شود ، باید وجهی از خداوند باشد ! حال آیا جهنم ، وجهی از ذات احدیت است که تا ابدیت خدایی بماند ؟!

• رحمت خدا بر غضبش رجحان دارد

يا من سبقت رحمته غضبه " 10
اي كسي كه رحمتش بر غضبش سبقت و رجحان دارد .

وقتي که غضب خداوند ، نيز سبقه و رنگ رحمت دارد ، آیا جز شوق بخشش و رحمت از خدا می توان انتظار داشت ؟ حال چگونه می شود که نتیجه این رحمت ، خیر و صلح و کمال و حضور نباشد ؟

• حد عذاب ، متناسب با مقدار اعمال است

فذوقوا العذاب بما کنتم تکسبون 11
پس بچشيد عذابي را كه متناسب و عينيت اعمال شماست .

وقتی خداوند ، عذاب هر کس را متناسب اعمال او و نتیجه غایی افعال او می داند ، و از طرف دیگر عقوبت آنرا به ازای هر یک گناه ، فقط یک عذاب مرتبط دانسته و همچنین خود را از ظلم به او مبرا می داند 12 ، دیگر ابدی بودن عذاب و جهنم چه معنا می تواند داشته باشد ! وقتی که نه دنیای زمینی ابدی بوده و نه او تا ابدیت در حیات زمینی بوده و گناه کرده است ؟!

نتیجه آينكه خداوند رحمت محض بوده و فیض مطلق ، که با هیچ موجودی سر عناد و انتقام نداشته و هر چه فرمان داده ، جز سوق او بسوی کمال معنوی نبوده است .

در این دنیا هرگاه او را به راه خطا دیده ، با ارسال رسل و الهامات و حتی ایجاد گرفتاریها 13 ، او را به راه فرا خوانده ، باشد که راه گم نکند و خسران و جبرانش سخت گردد و تاخیر در وصل و لقا .

و در آن دنیا نیز ، عذابش فقط تنبیه اوست متناسب با خطا ها و انحرافاتش ، تا برسد آنگاه که زنگارها از روحش زدوده شود " لا تبقی و لاتذر لواحه للبشر " و در جاده کمال قرار گرفته " ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا " و راه بسوی حیات ابدی در جوار قرب الهی 14 ادامه دهد 15 .

همانگونه که بهشت را مراتبی است تا به تناسب اعمال نیکمان ، در هر غرفه که شان ماست قرار گرفته 16 ، راه کمال را از آنجا ادامه داده تا به کی شان حضور در بارگاه ربوبی بدست آوریم و شادان از آن همه یگانگی و وصال .

ادامه دارد :

https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/229
محمد صالحي
آنچه من از جهنم مي فهمم – 3

4- پس دلالت " خالدين فيها " چيست ؟

همه آنچه در اين هستي انجام ميشود از دايره قانونمندي كه همان مشيت الهيست خارج نبوده و نتيجه هر كار ، عينيتي است كه در آن محقق ميشود .

و از آنجا كه خداوند ، رحمت و رحمانيت و غفاريتش ، عام بوده و حتي غضبش ، رنگ و سبقه رحمت دارد ، لذا در آيات متعددي از جمله آيه زير ، خلود در آتش را با اراده خود كاهش مي دهد :

قال النار مثواکم خالدين فيها الا ما شاء الله ان ربک حکيم عليم – 17
آتش جايگاه شماست ؛ جاودانه در آن خواهيد ماند ، مگر آنچه خدا بخواهد ، پروردگار تو حکيم و داناست.

دو نكته قابل توجه در اين آيه :

• ميگويد جايگاه شما خلود در آتش است ، مگر آنچه كه خدا بخواهد كه او حكيم و عليم است . نگفته " من شا " ، بلكه گفته است " ما شا " . كه شائبه تفاوت گذاشتن بين افراد را بوجود نياورد ، بلكه خواسته كه بگويد من خداي دانا به اعمال شما ، بر اساس حكمت و هدف خود از خلقت ، اين حكم را تغيير ميدهم .

• با توجه به آيات مختلف و بحث فوق ، جهنم همان حالت انسانهايي است كه نتوانسته اند قواي وجودي خود را فعليت بخشند و در مسير كمال الي الله قرار گرفته باشند ، لذا تا زماني كه اثر هر يك از اين حالات از بين نرود كه بتواند وارد مرحله بعدي جهت بازسازي حالات ديگر شود ، در آن حالت ميماند كه اين امر همان خلود در آن حالت جهنمي است .

( بنابراين خلود ، توقف در زمان نيست ، بلكه ماندن در حالات نفساني انسان است تا زماني كه امكان خروج از آن را بيابد 18 )

و طبق اين آيه ، خداوند مي تواند ، به دليل علم و حكمت و رحمانيت خود ، تغيير در اين حالات را تسريع نمايد .

و از طرف ديگر ، در آياتي از قرآن ، بعد از كلمه " خالدين فيها " ، جمله " ما دامت السماوات و الارض " را بكار برده كه مفهوم حصر و حد زماني از آن افاده ميشود .

فاما الذين شقوا ففي النار ...... خالدين فيها ما دامت السماوات و الارض .. 19
امّا آنها که بدبخت شدند ، در آتشند؛ ..... جاودانه در آن خواهند ماند ، تا زمانيكه آسمانها و زمين برپاست ؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد ! پروردگارت هر چه را بخواهد انجام مى‏دهد!

به آن معنا كه تا آنگاه که " سماوات و زمین " باقی باشد، جهنميان مشمول جهنم اعمال خود خواهند بود و شاید " زمین " ، مرحله زمینی دنیایی رشد بشر و " سماوات " مراحل تعالی آسمانی بشر است تا به مرحله خلد و جنت لقا برسد .

بنابر اين بعد از طي كردن اين مراحل رشد ، هر انساني راه به منتهاي راه كه جنت لقاست ميابد و آنجا در حضور حضرت رحماني در حاليكه هر دو شادانند و مسرور ، به ابديت خداوندي پيوند ميخورد .

یا ایتهاالنفس المطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی – 20
تو اى روح آرام ‏يافته ! به سوى پروردگارت بازگرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است ، پس در سلک بندگانم درآى ، و در بهشت من وارد شو ! ."

ادامه دارد :
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/231

محمد صالحي
آنچه من از جهنم مي فهمم – 4

5- آيه " لايموت فيها و لايحيي " چه ميشود ؟

خداوند در اين آيه ، به صراحت اعلام ميدارد كه جهنم مكان مرگ و نابودي كسي نيست :

انه من يات ربه مجرما فان له جهنم لا يموت فيها و لا يحيى 21
هر کس در محضر پروردگارش خطاکار حاضر شود ، آتش دوزخ براى اوست ؛ در آن جا، نه مى‏ميرد و نه زندگى مى‏کند!

و اين بهمان دليل است كه هيچ انساني براي فنا خلق نشده و تنها آنچه باقي ميماند ، باور به بقاي همه بشريت است و اين بقا و زندگي ، از جنس خداوندي است و قطعا ، جهنم جايي براي حيات نيست .

بنابراين هر انسان جهنمي ، پس از طي كردن دوره پاكسازي روح خود از زنگارهاي دنيايي ، از آن رها شده و راه بسوي ابديت بهشتي پيش خواهد گرفت و گويي دوباره زنده شده و زندگي آغاز كرده است .

6- آيه " اقرا کتابک کفى بنفسک اليوم عليک حسيبا " 22 به چه مفهوم است ؟

( و به او مى‏گوييم : ) خودت کتابت را بخوان ، کافى است که امروز ، خود حسابگر خويش باشى!

خداوند با اعلام اينكه كتاب اعمال تو ، بدست خودت سپرده ميشود ، دقيقا همان بيان بند 1 را تكرار كرده كه ، شكل آخرتي روح تو ، همان عينيت اعمال دنيايي توست ، و اين بيان ، گويي سپردن نامه هركس به دست خود اوست .

و اينكه ميفرمايد ، خودت اعمالت رامحاسبه كن و حكم صادر كن ، چيزي جز ظهور نتيجه اين نقش و شكل آخرتي روح براي هر شخص نميباشد و قطعا ، شخصي كه شكل نازيبا و ناهمگوني از خود ايجاد و تصوير كرده و آرايشي بس زشت بر چهره خود نمايان كرده است ، جايي براي ورود در بهشت و همراهي زيبارويان بهشتي براي خود نميبيند كه بخواهد ورود كند ، مگر آنكه جايي بيابد و اين آرايش و نقش را بزدايد و چقدر سخت است اين زدودن ، وقتي كه اين آرايش ، غليظ تر و آن نقش ، ناهمرنگتر و بيقواره تر باشد .

زيرنويسها :

1- سوره زلزال آيات 7 و 8
2- بقره آيه 156 ( انا لله و انا اليه راجعون )
3- سوره مدثر ،آیات 28 و 29
4- سوره مریم ،آیه 72
5- سوره مومنون ،آیه 115
6- سوره قیامت – آیه 12
7- سوره ذاریات - آیه 56
8- سوره های فاتحه ،آیه 1 - یونس ،آیه 10 و ...
9- سوره قصص ،آیه 88
10- دعا ی جوشن کبیر – 19
11- سوره اعراف ، آیه 39
12- من جائ بالسیئه فلا یجزی الا مثلها و هم لایظلمون – سوره انعام ،آیه 160
13- الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون – سوره بقره ،آیه 156

14- لم یدخل الجنه من لم یولد مرتین – امام معصوم (ع) به نقل از عیسی (ع) – کتاب رازهای رستاخیز ، غفارزاده ، ص 116 ( کسی وارد بهشت نمی شود مگر آنکه دوبار متولد گردد – یکبار تولد از مادر که وارد حیات زمینی شده و آماده فعلیت بخشیدن به قوای ذخیره الهی در وجود خود شده و دیگرتولد ، تولد از گناهان یا انتقال از قید و بندهای گناهان که تولد حقیقی است و مردان حق در همین دنیا به آن دست یافته و لیکن گنهکاران پس از مرگ و فراغت از جسم ، در عالم دیگر به عذاب ها دچار تا از بار گناهان ، موت حقیقی حاصل و تولد دوباره و حیات ابدی در بهشت برین الهی عطا گردد . )

15- مرحوم دولابی : فی مقعد صدق عند .... آنجا آخر راه و مرحله کمال انسان است . ص 59 طوبای محبت 2
16- لکن الذین اتقوا ربهم لهم غرف من فوقها غرف ... – سوره زمر ،آیه 20
17- انعام 128
18- كتاب رازهاي رستاخيز – غفارزاده ص 470
19- هود 107
20- سوره فجر،آیه 27
21- طه 74
22- اسرا آيه 14
محمد صالحي - جمعه 10/11/94
كانال نواي عشق
https://www.tg-me.com/eshghonava
@eshghonava

كانال باورهای قدیم و اندیشه های نو
@beshnofekrkon
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon

كانال نغمه های سکوت
@naghmehsokout
https://www.tg-me.com/naghmehsokout
http://mahsan.rasekhoonblog.com

http://www.tebyan-zn.ir/userpapers/m_salehy.html

http://www.aftabir.com/articles/user_articles.php?u=m_salehy&page=1
#انسان هیچ راهی جز حضور در #بهشت لقای الهی ندارد ( چه #درست رفته و چه #خطا رفته )

💥1- #آخرت ، جایی برای ظهور تصویر نگاتیوی روح ماست که از #اعمال ما در اینجا نقش گرفته است .

من یعمل مثقال ذره خیرا یره و من يعمل مثقال ذره شرا يره - سوره زلزال آيات 7 و 8
اقرا كتابك – اسرا 14
يوم تشهد عليهم السنتهم و ايديهم و ارجلهم بما كانوا يعملون – نور 24

💥2- آنجا کسی #محاکمه نمیکند ، بلکه هر کس خودش #قاضی خود است ( تنها جایی است که انسان بجای قضاوت دیگران به قضاوت خود می پردازد ) .

اقرا کتابک کفى بنفسک اليوم عليک حسيبا - اسرا 14

💥3- خداوند کسی را #عذاب نمی کند بلکه هر کس خودش #مجری احکام خودش است .

جزاء بما کانوا یکسبون – توبه 95
قد خسر الذين كذبوا بلقاء الله حتي اذا جاءتهم الساعة بغتة قالوا يا حسرتنا علي ما فرطنا فيها و هم يحملون اوزارهم علي ظهورهم الا ساء ما يزرون – انعام 31

💥4- #جهنم ، حمامگاهی است برای پاکسازی روح .

لا تبقی و لاتذر لواحه للبشر - سوره مدثر ،آیات 28 و 29
ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا - سوره مریم ،آیه 72

💥5- خداوند هر کاری بتواند برای #پاکسازی روح انجام می دهد ( بخشیدن ، جایگزینی و #شفاعت ) .

فاولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات و كان الله غفورا رحيما – فرقان 70
نبئ عبادي اني انا الغفور الرحيم – حجر 49
* قل يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله يغفر الذنوب جميعا انه هو الغفور الرحيم – زمر 53
يومئذ لا تنفع الشفاعة الا من اذن له الرحمن و رضي له قولا – طه 109
و لا تنفع الشفاعة عنده الا لمن اذن له حتي اذا فزع عن قلوبهم قالوا ما ذا قال ربكم قالوا الحق و هو العلي الكبير – سبا 23
قل لله الشفاعة جميعا – زمر 44

💥6- جهنم و بهشت ، هیچکدام #ابدی نیستند .

فاما الذين شقوا ففي النار ...... خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ- هود 107
وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُواْ فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاءَ رَبُّكَ عَطَاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ – هود 108
قالوا ربنا امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين فاعترفنا بذنوبنا فهل الي خروج من سبيل ذلكم بانه اذا دعي الله وحده كفرتم و ان يشرك به تؤمنوا فالحكم لله العلي الكبير – غافر 11 و 12

💥7- همواره راه #استعلای روح باز است و انسان مقصدی جز #جنت ماوای الهی ندارد .

افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاترجعون - سوره مومنون ،آیه 115
یا ایتهاالنفس المطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی – سوره فجر،آیه 27

💥8- #نیک_کاران در آن دنیا ، راه را از #بهشت شروع و ادامه می دهند .

بشر الذين آمنوا و عملوا الصالحات ان لهم جنات تجري من تحتها الانهار – بقره 25

💥9- #بد_کاران در آن دنیا ، راه را از #جهنم شروع و ادامه می دهند .

و نسوق المجرمين الي جهنم وردا – مریم 86

💥10- #سرعت تغییرات در مسیر رشد داشته های وجودی در این سرا 365000 برابر در آن سراست .

ان يوما عند ربك كالف سنة مما تعدون – حج 47

💥11- و در نهایت ، انسان روحانی که نفخه الهی است ، به #جایگاه اصیل خود باز گشته و با خداوند #جاودانه می شود .

انا لله و انا اليه راجعون – بقره 156
الى ربك يومئذ المستقر – سوره قیامت – آیه 12

محمد صالحي – 1/3/97
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
بمناسبت ۱۰ هم فروردین، سالروز رحلت آیه اله بروجردی

آیه اله بروجردی و سفارش به تهذیب نفس طلاب

آیه اله بروجردی ، بارها سفارش می کردند به طلاب که فقط به خواندن دروس رسمی حوزه قناعت نکنید ، بلکه به تهذیب نفس و سیر و سلوک بپردازید .

هدف واقعی دیانت همان جنبه معنوی است که باید به آن توجه داشته باشید .

ایشان به آن ها که تدریس داشتند می فرمودند : وقتی چهارشنبه روز پایانی درس هفته می رسد یک حدیث اخلاقی برای شاگردانتان بخوانید ؛ چون شاگردان شما در طول هفته به اشتغالات علمی پرداخته اند و عموما به سیر و سلوک و تهذیب ، توجه کمتری داشته اند . خود ایشان هم به این سفارش عمل می کرد .

یادم هست در یک چهارشنبه در پایان درس گفتند :

" مدیونید اگر درس بخوانید برای اینکه مرجع تقلید شوید و بخواهید که به یک ریاستی برسید .

ما الان گرفتار مقام هستیم .

شما اگر هدف و نیت این را داشته باشید و با این انگیزه درس بخوانید ، این سفاهت است ! این سفاهت است ، این سفاهت است !

چه ارزشی دارد که شما مثل من بشوید .

این که شب و روز مردم به من مراجعه کرده وقت ما را می گیرند هیچ ارزشی ندارد .
وضع من را ببینید . می خواهم مطالعه کنم ، پیش مطالعه کنم ، اما وقت من با مراجعات هدر می رود .

این ریاست ، بلاست برای انسان . این سفاهت است ! "

لفظ سفاهت را خیلی تکرار می کردند .
بعد دنبال این نصیحت خود، این کلام حضرت امیر (ع) را بیان می کردند که :

ان الدنیا تغر و تضر و تمر 1 – یعنی دنیا انسان را فریب می دهد ، ضرر می زند و می گذرد و فرار می کند و انسان نمی تواند او را بگیرد .

1- نهج البلاغه ، کلمات قصار 415

منبع : کتاب " زندگی من و شهید جاوید " ، ص 137 ، مرحوم آیه اله صالحی نجف آیادی

محمد صالحی 10/ 1 /91
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
آیا امام علی (ع) قاتل خود را بیدار کرد ؟ - 1
واقعیت چیز دیگری می گوید!!!


مقدمه :

بشر در گذشته تاريخ خود ، براي نجات از ترس از موجودات و حوادث بيروني و يا توهمات و تصورات دروني خود ، خداياني در حد اعلاي تصور خود از موجودي قوي با همه ويژگيهاي افسانه اي و دست نايافتني ، ساخته و به آنان پناه برد .

و از آنجا كه خود را كوچكتر از آن مي دانست كه بتواند حتي با آن خدايان رازي را بگويد و يا خواسته اي را بيان كند ، واسطه هايي از جنس خود ولي در هيبت خدايان و با همه اوصاف آنها ، قرار داد و هر روز در رقابت با ديگران ، معجزات و كرامات بيشتري را به آنها نسبت داد .

اما با گذشت زمان و بالغتر شدن در علم و فهم و عقل ، ديگر آن خدايان و يا واسطه ها ، رنگ چشمگيري نداشتند .
به همين روست كه خداوند حكيم ، محمد (ص) را با معجزه اي از جنس علم و تعقل ، به رسالت برگزيد و قرآن را هدايت افكار غيرپريشان 1 و انسانهاي انديشمند و حقيقت طلب 2 خواند .

و اگر محمد (ص) را الگوي حسنه اي براي ره يافتن و ره پيمودن مي داند 3 ، بدان سبب است كه كسي از جنس بشر بوده ، با همان ويژگيها و توانائيهاي جسمي و روحي او 4 .

و چنين است براي ديگراني چون عظمتي به نام امام علي (ع) .

بايد توجه داشت كه جايگاه والاي ايشان در ذهن تاريخي مردمان مسلمان و غيرمسلمان ، نه به وقايع غيرواقعي و غير قابل تكرار در سرنوشت او و حتي ديگران است و نه به ويژگيهاي اغراقي كه در انديشه عقلاني انساني ، نامطلوب و غيرمنطقي است 5 .

بلكه به درجه تعالي در تكامل روحي 6 و اعتلاي اخلاقي در رفتار و گفتار 7 و ثبات در عدالتخواهي و مردمداري 8 بوده كه هر كس ديگري را نيز ميسر بوده و علي (ع) را الگو و شاخص اين مسير قرار داده است .

يكي از بيشمار نسبتهاي افراطي غلوآميزي كه به امام داده شده است ، كيفيت ضربت خوردن و رفتار ايشان قبل و بعد از آنست ، كه در اين مجال قصد پرداختن به آن را داريم . *

نسبتهاي غير واقعي و غير منطقي به امام علي (ع) :

1- آیا امام علی (ع) در شب 19 رمضان ، هنگام سحر به مسجد آمد ؟

2- آیا در مسجد ، ابن ملجم را بیدار کرد و گفت : برخیز ، میدانم زیر جامه خود چه پنهان کرده ای ؟

3- آیا امام پس از ضربت خوردن ، از خاک محراب برداشت و بر زخم سر خود ریخت و فرمود : منها خلقناکم و فيها نعيدکم و منها نخرجکم تارة اخرى 1

قبل از بررسی موضوع از منابع تاریخی موثق ، ابتدا چند سوال و ابهام اساسی زیر باید مد نظر قرار گیرد :

1- آیا جایز است که امام مقدمات قتل خود را فراهم کند ؟

2- با توجه به سرمشق بودن عمل امام ، آیا جایز است مردم ، وسایل کشتن خود را فراهم کنند ؟

3- اگر جایز نیست ، چرا می گویند : امام چنین اقدامی کرد ؟ و اگر جایز است ، چرا می گویند : اقدام به خودکشی حرام است ؟

4- آیا با آن اهمیتی که اسلام برای بهداشت قائل است ، جایز است که امام خاک را با همه میکربها یش بر زخم خود بریزد ؟


برای بررسی کامل این مطلب ، باید از قدیم ترین منبع تاریخی که در این باره نوشته شروع کنیم و به حال برسیم .

قدیم ترین منبع موجود ، کتاب " طبقات از محمد بن سعد " است که نویسنده آن در زمان حضرت رضا (ع) می زیسته است .

او می نویسد :

" عبدالرحمن بن ملجم و شبیب بن بجره برخاستند و شمشیرهای خود را گرفته آمدند و در مقابل درب ورودی که امام همیشه از آن می آمد نشستند ....

آنگاه که علی (ع) از در خارج شد ندا در داد : ای مردم نماز ، نماز و این عادت وی بود که هر روز برای نماز صبح چنین می کرد .....

سپس ابن ملجم و شبیب جلو او درآمدند . یکی از حاضران گفت :
من برق شمشیر را دیدم و شنیدم کسی می گوید : " ای علی حکم برای خداست نه برای تو " .
سپس شمشیر دیگری را دیدم .

در این لحظه هر دو نفر با شمشیر به علی (ع) حمله کردند .

شمشیر ابن ملجم به جلو سر امام خورد و پیشانی او تا وسط سرش را شکافت و به مغز رسید ولی شمشیر شبیب به طاق ( سردرب ) خورد و شنیدم علی (ع) گفت : این مرد را بگیرید که فرار نکند " .2

در قرن دوم هجری جریان ضربت خوردن امام با این کیفیتی که نقل کردیم بین مورخین ، شایع بوده به طوری که 25 منبع موثق تاریخی دیگر نیز از همین منبع و با همین کیفیت نقل کرده اند . از جمله :

• طبری در تاریخ کبیر جلد 4 ص 111 ( قرن سوم )
• ابوحنیفه دینوری در کتاب آلخبار الطوال ص 197 ( قرن سوم )
• مسعودی در مروج الذهب جلد 2 طبع بولاق ص 32 ( قرن چهارم )
• ابن اثیر در کامل جلد 3 ص 312 ( قرن هفتم )
• ابن خلدون در تاریخ خود جلد 2 ص 1133 ( قرن هشتم )
• علامه مجلسی در بحار جلد 42 ص 206 و 230 ( قرن یازدهم )
• حاج شیخ عباس قمی در تتمه المنتهی چاپ دوم ص 24

ادامه دارد :

محمد صالحی – 28/ 5 / 90 – مصادف با 19 رمضان

https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/431

http://mahsan.rasekhoonblog.com
آیا امام علی (ع) قاتل خود را بیدار کرد ؟ - 2


با توجه به آنچه در بالا ذکر شد ، مطالب زیر قابل ملاحظه است :

1- ابن ملجم و رفیقش نزدیک درب ورودی کمین کرده بودند که امام را هنگام ورود به مسجد غافلگیر کرده و به قتل برسانند .

2- هنگام ورود امام به مسجد ، به صورت غافلگیرانه مورد حمله ابن ملجم واقع شد و ضربت خورد .

3- چون حمله غافلگیرانه بود ، امام فرصتی برای گفتگو با ابن ملجم پیدا نکرد .

4- با توجه به مطلب مذکور ، امام به ابن ملجم نفرموده : برخیز می دانم زیر جامه خود چه چیز پنهان کرده ای ؟
5- ابن ملجم از سمت روبرو به امام ضربت زده و از این جهت پیشانی ایشان هم آسیب دیده است .
در حالیکه اگر آنچه می گویند : " ابن ملجم از پشت سر ، در بین سجدتین به سر امام ضربت زد " ، صحیح بود ، باید ضربت به پشت سر امام خورده باشد نه به پیش سر و پیشانی ایشان .

6- امام در حال ایستاده ضربت خورده است . 3

7- این حادثه پس از طلوع فجر وقتی که امام یرای نماز صبح آمد اتفاق افتاده است نه هنگام سحر .

8- در هیچ یک از 25 کتاب مذکور ، ذکر نشده که امام از خاک محراب بر زخم خود ریخته باشد .

پس شایعات فوق از کجاست ؟

شایعه اول ( بیدار کردن ابن ملجم توسط امام (ع)) برای اولین بار در تاریخ ابن اعثم کوفی نوشته شده و این در حالیست که ابن اعثم تاریخ نویس مسامحه کاری است که مورد اعتماد علمای مذهب نبوده است .

شایعه دوم ( خاک ریختن بر زخم ) به اضافه شایعه اول در یک کتاب مجهول المولف و مجهول التاریخ که نویسنده آن ، مطالب تاریخی را با افسانه های خیالی بهم درآمیخته است نوشته شده و علامه مجلسی آنرا بصورت یک داستان طفیلی بدون آنکه به آن اعتماد کند در بحار جلد 42 طبع جدید ص 281 و 282 از آن کتاب مجهول الحال نقل کرده است و نویسنده ناسخ التواریخ این دو شایعه را از تاریخ ابن اعثم و بحار گرفته و با قدری اصلاح در ص 628 از کتاب ناسخ ( چاپ امیر کبیر ) درج کرده است و باید گفت که شهرت کامل این دو مطلب پس از تالیف ناسخ التواریخ بوده است .

*: کتاب مجموعه مقالات – ص 117 تا 123 – مرحوم آیه اله صالحی نجف آبادی

ادامه دارد :

محمد صالحی – 28/ 5 / 90 – مصادف با 19 رمضان

https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/432

http://mahsan.rasekhoonblog.com
پیش درآمدی بر بحث غلو در عقاید - 1

در نیمه دوم قرن دوم هجری جمعی از غالیان افراطی از قبیل مغیره بن سعید و ابوالخطاب و همفکرانش چون مفضل بن صالح ابوجمیله و عبدالله بن قاسم حضرمی و دیگران مکتب غلو را تاسیس کردند و برای ترویج مسلک خود روایاتی ساختند و به ائمه اهل بیت نسبت دادند تا مردم سخنشان را قبول کنند و با اینکه ائمه (ع) شدیدا با این غالیان مبارزه می کردند آنان توانستند تا حد زیادی مسلک خود را ترویج کنند و جا بیندازند .

این گروه منحرف افکار خود را در قالب حدیث می ریختند و به ائمه (ع) نسبت می دادند و عده ای را مامور کرده بودند تا به صورت عوامل نفوذی خودرا طرفدار ائمه معرفی کنند و بعد از آنکه اطمینان اصحاب ائمه را جلب کردند کتاب های اصحاب ائمه را بگیرند به نام اینکه می خواهند اخبار آنها را رونویسی کنند ، آنگاه اخبار جعلی را وارد کتاب های رونویس شده می کردند و اصل کتاب ها را به صاحبان آنها بر می گرداندند .

این کتاب های رونویس شده تکثیر می شد و بین مردم منتشر می گشت در حالی که کسی نمی دانست این اخبار جعلی که در این کتاب ها هست به دست صاحبان اصلی این کتاب ها نوشته نشده و از مجعولات غالیان است و بدینگونه کتاب هایی که مشتمل بر روایات جعلی و غلوآمیز بود همه جا منتشر می شد و به شهرهای دیگر می رفت و در همه دنیای اسلام رواج می یافت .

بصور مثال سه مورد زير بيان مي شود :

1- حديث ، قرآن 17000 آيه داشته است !

مرحوم کلینی که فرضا می خواست روایات را از کتاب های اصحاب ائمه بگیرد و در کتاب کافی بنویسد از کتاب هایی که به نا م اصحاب ائمه بود و در بازار و نزد وراقان وجود داشت این اخبار را می گرفت و در کتاب کافی می آورد و مثلا روایتی که می گوید " قرآنی که خدا بر پیغمبرش نازل کرد هفده هزار آیه بوده و بیشتر آن از بین رفته است : " 1 ،

این حدیث را کلینی از کتاب علی بن حکم نابینا گرفته و در کافی آورده است و به ظن قوی آن را یکی از غالیان اخباری مسلک که قائل به تحریف قرآنند جعل کرده است تا تحریف قرآن را ثابت کند کلینی هم از روی حسن ظن آن را در کافی آورده و احتمالا به مضمون آن معتقد گشته است .

منبع : اقتباس از کتاب " غلو " ، درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین – مرحوم آیه الله صالحی نجف آبادی ، مقدمه کتاب

ادامه دارد :

محمد صالحی – 17 / 1 / 89
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
برداشت امام علي (ع) از اموال عمومي بيت المال

قال علي : ( يا اهل الكوفه ) : دخلت بلادكم بأشمالي هذه و رحلتي و راحلتي هاهي فان انا خرجت من بلادكم بغير ما دخلت فاننى من الخائنين .

المناقب ابي طالب ج 1 ص 427 - ابن شهر اشوب ، بحارالانوار، ج 40

با این لباسی که بر دوش دارم و این مرکبی که بر آن سوار هستم ، داخل شهر شما شدم .

پس اگر من از شهرتان خارج شدم ، و به غیر از چیزهایی که با آن وارد شدم ، چیز دیگری داشتم،
همانا من از خیانت کاران هستم .

محمد صالحي – 20/4/95
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/2357
http://mahsan.rasekhoonblog.com
پیش درآمدی بر بحث غلو در عقاید - 2


2- حديث ، خداوند سرنوشت ائمه را در لوحي به پيامبر عرضه كرده كه بايد همان كنند !

مفضل بن صالح ابوجمیله که یک غالی دروغگوست 2، چون معتقد بوده است که امام حسین(ع) دانسته برای کشته شدن حرکت کرده وعمدا خود را به کشتن داده است این مطلب را در قالب حدیثی ریخته و در کتاب خود آورده است .

او می گوید : خداوند در لوحی نوشته بود که امام حسین(ع) باید با یک عده از اصحاب خود برای کشته شدن حرکت کند و این لوح را جبرئیل برای پیغمبر اکرم آورد که به ائمه بدهد و در این لوح برای هر امامی دستور خاصی نوشته بود که باید هر امامی مهر مربوط به خود را از نامه بگشاید و هر چه زیر آن نوشته است اجرا کند ، پس آنگاه نوبت به امام حسین(ع) رسید ، مهر مربوط به خود را از نامه گشود و دید زیر آن نوشته است :

تو باید همراه اقوامی برای شهادت بیرون بروی و امام به همین دستور الهی عمل کرد و عمدا برای کشته شدن رفت ،

این مطلب را مفضل بن صالح ابوجمیله به نامه خدایی نسبت داده است تا اگر کسی گفت : شرعا جایز نیست کسی عمدا خود را به کشتن بدهد بگوید این دستور خاص خدایی ، مافوق قانون و موازین شرعی است و کسی حق چون و چرا درباره آن ندارد .3

ظن غالب این است که خود کلینی به مضمون این حدیث معتقد شده و با اطمینان خاطر آن را در کافی ثبت کرده است و سپس دیگران با اعتماد به کلینی مضمون این حدیث را قبول کرده و به آن استدلال نموده اند .

مثلا مرحوم آیه الله حاج میرزا ابوالفضل زاهدی قمی در کتاب خود 4 نوشته است :

حدیث " واخرج بقوم الی الشهاده " دلیل این است که امام حسین(ع) دانسته به قصد کشته شدن حرکت فرموده است .

و این از شخصیتی مانند او خیلی عجیب است که نه توجه دارد به اینکه راوی این حدیث ابوجمیله کذاب است و نه توجه دارد به اینکه مضمون این حدیث با موازین شرعی سازگار نیست چون طبق دلیل های شرعی جایز نیست کسی عمدا خود را به کشتن بدهد.

مرحوم سید مرتضی علم الهدی به نقل شیخ طوسی می فرماید :

حرام است که انسان خود را عمدا به کشتن بدهد 5 ،

ولی افراد خوش باور مانند مرحوم زاهدی که خیلی زود به هر حدیثی اعتماد می کنند ، به مضمون این حدیث معتقد شده و آن را تکرار می کنند

و هم اکنون بسیاری از اهل منبر بر مبنای همین حدیث مجعول قیام امام حسین(ع) را برای مردم تحلیل می کنند که امام مامور بوده است عمدا خود را به کشتن بدهد و آن قدر این مطلب را تکرار کرده و می کنند که برای آنان و نیز برای بعضی از مردم به صورت یک فرهنگ درآمده است !

حالا در اینجا سوالی پیش می آید که با توجه به اینکه عمل امام حسین (ع) برای مردم الگو و حجت است آیا پیروان ائمه باید تا قیامت برای کشته شدن حرکت کنند و هرگز برای تشکیل حکومت و سرنگونی ظالمان اقدام نکنند و بدین گونه تا ابد ظالمان بر سرکار باشند و پیروان ائمه سرکوب شوند ؟!

منبع : اقتباس از کتاب " غلو " ، درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین – مرحوم آیه الله صالحی نجف آبادی ، مقدمه کتاب

ادامه دارد :

محمد صالحی – 17 / 1 / 89
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
پیش درآمدی بر بحث غلو در عقاید - 3


3- حدیث ، ائمه به هر چيز و سرنوشت خود علم دارند!

عبدالله بن قاسم حضرمی که نجاشی درباره او می گوید : کذاب است ، حدیثی را که به امام صادق (ع) نسبت داده اند بدین صورت نقل می کند :

"هرامامی که نداند چه چیزی به او می رسد و به سوی چه سرنوشتی می رود او حجت خدا بر خلقش نخواهد بود ." 6

این حدیث با آیه 9 سوره احقاف مخالف است زیرا در آیه مزبور آمده است :

" ای پیغمبر ! به مردم بگو : من اولین پیغمبر نیستم و من نمی دانم چه به سرم می آید و نمی دانم چه بر سر شما می آید . من پیروی نمی کنم مگر آنچه را که به من وحی می شود و من نیستم مگر انذار کننده آشکار ." 7

این آیه صریحا می گوید : " پیغمبر از سرنوشت خود و امتش آگاه نیست "

ولی حدیث این راوی کذاب می گوید : " هر امامی که از سرنوشت خود آگاه نباشد او حجت خدا نخواهد بود و معلوم است که مقام امام از مقام پیغمبر پایین تر است و در جایی که پیغمبر از سرنوشت خود آگاه نباشد امام به طریق اولی از سرنوشت خود آگاه نیست " .

جای تاسف است که جماعتی از اهل علم و صاحبان قلم برای اثبات علم غیب امام به حدیث این راوی کذاب عبدالله بن قاسم حضرمی استدلال کرده اند

و از جمله آنان استاد مصباح یزدی در کتاب " راهنما شناسی " حدیث مزبور را آورده و برای اثبات علم غیب امام به آن استناد کرده است . 8

استاد مصباح در حالی که غرق در عشق امام بوده است این حدیث را برای اثبات علم غیب امام آورده و در آن حال دیگر فکر نکرده است که سند این حدیث صحیح است یا نه و نیز این حدیث موافق قرآن است یا نه ؟

در حالی که ما وظیفه داریم حدیث مخالف قرآن را دور بیندازیم . 9

حدیثی که استاد مصباح به آن استناد کرده است هم مخالف قرآن است و هم راوی آن کذاب است .

آیا با چنین حدیثی می توان راهنما شناسی کرد و به محتوای آن معتقد شد ؟

این حدیث خواننده کتاب راهنما شناسی مصباح را گمراه می کند و برای طلاب جوان سم قاتل بلکه مهلک تر از سم است زیرا سم فقط به بدن انسان آسیب می رساند ولی این حدیث عقل و اندیشه را می کشد .

باید دانست که غیر از استاد مصباح جمع دیگری از اهل قلم نیز برای اثبات علم غیب امام به همین حدیث جعلی استناد کرده اند که اسامی آنان را ذیلا می آوریم :

1- محمد حسین مظفر در کتاب غلم امام ، ص 53
2- سید احمد فهری زنجانی در کتاب سالار شهیدان ، ص 236
3- مرتضوی لنگرودی در کتاب یک تحقیق عمیق تر ، ص 54
4- اشعری و آل طه در کتاب یک بررسی مختصر ، ص 16
5- علی کاظمی در کتاب راه سوم ، ص 23
6- عطایی خراسانی در کتاب ضمیمه افسانه کتاب ، ص 511
7- محمد علی انصاری در کتاب دفاع از حسین شهید ، ص 43
8- علی اکبر غفاری در مقدمه کتاب بررسی تاریخ عاشورا ، ص 30

می بینم که چگونه جماعتی از اهل قلم مانند استاد مصباح فریب حدیث مجعول این راوی کذاب عبدالله بن قاسم حضرمی را خورده و برای اثبات علم غیب امام به حدیث این مرد کذاب استناد کرده اند !

این که گروهی از اهل قلم فریب حدیث جعلی این مرد کذاب را خورده اند دلیل است که غالیان توانسته اند جماعت معتنابهی از اهل قلم را به دنبال خود بکشانند و مکتب غلو را تقویت کنند

و این به ما می فهماند که این غالیان تا حد زیادی در کار خود موفق شده و به هدفشان رسیده اند .....

و اینجاست که انسان متعهد احساس وظیفه می کند که باید در مقابل این جریان فکری انحرافی بایستد و حقایق را بگوید .

منبع : اقتباس از کتاب " غلو " ، درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین – مرحوم آیه الله صالحی نجف آبادی ، مقدمه کتاب

تذكر : جهت منابع احاديث و زيرنويسها به كتاب فوق مراجعه شود .

محمد صالحی – 17 / 1 / 89
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
امام علي و انتخاب مُنذر بن جارود بعنوان فرماندار و برخورد تند ايشان با او بدليل خيانت

مُنذر بن جارود ، فرماندار امیرمؤمنان در اصطخر ( از شهرهای قدیمی فارس ) بود .
به علی (ع) خبر رسید که فرماندارش در توزیع ثروتها گشاده دستی می کند و به هر که بخواهد ، بدون حساب و کتاب می بخشد .

حضرت در ضمن نامه ای به منذر بن جارود نوشت :

« خوبی پدرت 1، مرا درباره تو فریب داد 2 .

گمان می کردم تو از شیوه و رفتار او پیروی می کنی ؛ امّا آن گونه که از تو به من رسیده ، پیروی هوا و هوس را رها نمی کنی ، گرچه به دینت آسیب برساند و به سخن خیرخواهان، گوش فرا نمی دهی، گرچه خالصانه خیرخواهی کنند .

به من خبر رسیده که کارهای بسیاری را بر زمین می گذاری و برای سرگرمی و تفریح و صید ، بیرون می روی و در ثروت خداوند ، نسبت به بادیه نشینان قبیله ات گشاده دستی می کنی، گویا بیت المال، میراث پدر و مادر توست!

به خدا سوگند ، اگر این گزارشها درست باشد، شتر قبیله ات و بند کفشهایت از تو بهترند!

خداوند، لهو و لعب را نمی پسندد و خیانت به مسلمانان و تباه کردن کارهای آنان، خداوند را به خشم می آورد، و کسی که چنین است، شایسته نیست که به وسیله او مرزها پاسداری شود. هرگاه نامه ام به تو رسید، نزد من بیا ». 3

منذر، نزد امام آمد و گروهی از او شکایت کردند که سی هزار دینار از بیت المال برداشته است .
امام از او سؤال کرد.
وی انکار نمود .
او را به گفته اش سوگند داد، ولی سوگند یاد نکرد.
او را از سِمتش عزل و بعد زندانی نمود. 4

توجه :

1- منذر ابن جارود در جنگ جمل از فرماندهان امام علي(ع) بود 5.

2- او همان كسي است كه وقتي كه امام حسين (ع) نامه اي به بزرگان بصره نوشت و از آنها دعوت به پيوستن به خود كرد ، نامه رسان و اصل نامه را به عبيداله زياد تسليم كرده و باعث كشته شدن او و متوجه شدن عبيداله از حركت امام بسوي كوفه شده و اتفاقات بعدي گرديد . 6

3- امام هيچ ابايي از اينكه بگويد در امر انتخاب منذر اشتباه كرده ندارد ، چرا كه امور سياسي را از اموري ميداند كه به اطلاعات شخص حاكم و تجربه او و مشاوره هايي كه ميكند وابسته است و چه بسا برآيند اين سه مورد ، منجر به خطا بشود و اين براي هر حاكمي از جمله امام (ع) صادق است . ( خطبه 216 نهج البلاغه ) 7

زيرنويسها :

1- جارود در زمان پيامبر(ص) از اهالي بحرين بود كه از مسيحيت به اسلام گرويد و از صحابه وفادار او شد و در زمان عمر در يكي از جنگها كشته شد .

2- َامَّا بَعْدُ، فَإِنَّ صَلاَحَ أَبِيکَ غَرَّنِي مِنْکَ، وَظَنَنْتُ أَنَّکَ تَتَّبِعُ هَدْيَهُ، وَتَسْلُکُ سَبِيلَهُ ...
3- نامه 71 نهج البلاغه (من کتاب له عليه السلام الي المنذر بن الجارود العبدي )
4- أانساب الأشراف، ج 2، ص 391؛ تاریخ الیعقوبی، ج 27، ص 302.
5- الجمل:321، تاريخ الطبري:505/4،
6- تاريخ الطبري:357/5، الکامل في التاريخ:535/2 و 536، الأخبار الطوال:231.
7- فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ

محمد صالحي – 10/2/95
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
نه تنها دلیلی بر #حکومت_دینی نداریم، چه رسد به #نصب_الهی

جناب #علم_الهدی، ما در منبع اصلی اسلام که #قرآن است، حتی چیزی بنام حکومت دینی نداریم، چه رسد حاکم منصوب خدا، البته کاری به منابع شما ندارم.

برای مثال به چند #شاهد قرآنی اشاره میکنم:

1⃣ از ویژگیهای مومنان خاص خداوند، اداره #شورایی امور اجتماعیشان است( امرهم شوری بینهم،شوری ۳۸)

2⃣ برقراری و گزینش #نوع_حکومت از حقوق و شئون مردم است نه پیامبران( لیقوم الناسُ بالقسط،حدید ۱)

3⃣ #پیامبر ص هم که توسط مردم به حکومت گزینش شد، موظف شد در اداره جامعه از خودشان #مشورت بگیرد، نه خدا( و شاورهم فی الامر،آل عمران ۱)

البته بسیار #شواهد دیگر در سیره پیامبر ص و رفتار و گفتار امامین علی و حسن ع هست که صراحت میکنند که #حکومت از حقوق و شئون مردم است نه کسی حتی خداوند.

از جمله:👇

۱- #شواهد رفتاری و گفتاری امام علی ع:👇
https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/297

۲- #سخن امام حسن پس از انتخاب شدن به حکومت:
#مردم بودند که پس از (قتل پدرم) مرا به #ولایت خود برگزیدند،(نه میراث نصبی از پدرم)
ولاني المسلمون الامر بعده - مقاتل الطالبين ص 66 - بحارالانوار ج 44 ص 40

محمد صالحی - ۲۰/۱/۱۴۰۳
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴آقای #پناهیان در اظهاراتی عجیب روی آنتن زنده، ضمن انتقاد از پیامبر اسلام، او را « #گوشت_تلخ» توصیف کرد.

https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/1028

سخنان دکتر رسول #جعفریان در سالهای گذشته در مورد مشی آقای #پناهیان

https://www.tg-me.com/beshnofekrkon/970
2025/07/05 20:41:31
Back to Top
HTML Embed Code: