سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
شیوع یک نوع عفونت باکتریایی در ژاپن
یک عفونت باکتریایی در ژاپن با سرعت زیادی در حال گسترش است و کارشناسان نمی توانند دلیل آن را بیابند.
استرپتوکوک A برای ایجاد گلودرد استرپتوکوکی در کودکان شناخته شده است اما نوع شدیدتر باکتری می تواند منجر به عوارضی مانند سندرم شوک سمی استرپتوکوک (STSS) شود.
بر اساس گزارش ژاپن تایمز، تعداد موارد شدیدترین نوع استرپتوکوک در سال گذشته با ۹۴۱ مورد تایید شده STSS به بالاترین حد خود رسید.
با این حال انتظار می رود تعداد موارد در سال جاری از این رکورد فراتر رود و ۳۷۸ مورد در دو ماه اول سال جاری میلادی (۲۰۲۴) ثبت شده است.
به گفته متخصصان، عفونتهای استرپتوکوکی A از طریق تماس نزدیک با یک فرد آلوده منتقل میشوند همچنین میتوانند از طریق سرفه، عطسه و زخمها نیز منتقل شوند.
برخی از افراد این باکتری را در بدن خود دارند اما بدون علامت هستند، اما همچنان می توانند آن را به دیگران منتقل کنند.
به گزارش ایندیپندنت، متخصصان ژاپنی اظهار کردند که هنوز عوامل ناشناخته زیادی در مورد شیوع شدید و ناگهانی استرپتوکوک وجود دارد و ما در مرحلهای نیستیم که بتوانیم آنها را توضیح دهیم.
علائم شایع استرپتوکوک A عبارتند از:
علائم شبیه به آنفلوآنزا، مانند دمای بالای بدن، غدد متورم یا بدن درد
گلودرد (گلودرد استرپتوکوکی یا التهاب لوزه)
بثورات
دلمه و زخم
دردهای شدید عضلانی
تهوع و استفراغ
علائم و نشانه های گلودرد استرپتوکوکی
در این بیماری افراد معمولا علائمی از جمله سرفه، عطسه یا آبریزش بینی را ندارند زیرا این موارد علائم عفونت های ویروسی مانند سرماخوردگی هستند.
گلودرد استرپتوکوکی در دوران کودکی با گلودرد شدید و معمولاً با شروع بسیار سریع همراه است. تب و دشواری در بلع نیز از علائم دیگر این عفونت است. همچنین ممکن است غدد لنفاوی بیمار بزرگ شود، پشت گلو قرمز به نظر می رسد و لوزه ها نیز چرک میکنند.
پیشگیری
به گزارش مدیکال اکسپرس، هیچ واکسنی برای جلوگیری از عفونت استرپتوکوک گروه A وجود ندارد اما راههایی برای کمک به جلوگیری از انتشار میکروبها و باکتریها وجود دارد که در ادامه به برخی از آن ها خواهیم پرداخت:
- بهداشت دست های خود را رعایت کنید.
- هنگام سرفه یا عطسه کردن دهان خود را با آرنج یا دستمال بپوشانید.
- در زمان بیماری در خانه بمانید.
- از به اشتراک گذاشتن مواد غذایی و ظروف غذای خود با دیگران بخصوص اگر یکی از طرفین بیمار است، خودداری کنید. ایسنا/
https://www.newsweek.com/mystery-rise-infection-30-percent-fatality-rate-japan-1883195
@biotech_ir
یک عفونت باکتریایی در ژاپن با سرعت زیادی در حال گسترش است و کارشناسان نمی توانند دلیل آن را بیابند.
استرپتوکوک A برای ایجاد گلودرد استرپتوکوکی در کودکان شناخته شده است اما نوع شدیدتر باکتری می تواند منجر به عوارضی مانند سندرم شوک سمی استرپتوکوک (STSS) شود.
بر اساس گزارش ژاپن تایمز، تعداد موارد شدیدترین نوع استرپتوکوک در سال گذشته با ۹۴۱ مورد تایید شده STSS به بالاترین حد خود رسید.
با این حال انتظار می رود تعداد موارد در سال جاری از این رکورد فراتر رود و ۳۷۸ مورد در دو ماه اول سال جاری میلادی (۲۰۲۴) ثبت شده است.
به گفته متخصصان، عفونتهای استرپتوکوکی A از طریق تماس نزدیک با یک فرد آلوده منتقل میشوند همچنین میتوانند از طریق سرفه، عطسه و زخمها نیز منتقل شوند.
برخی از افراد این باکتری را در بدن خود دارند اما بدون علامت هستند، اما همچنان می توانند آن را به دیگران منتقل کنند.
به گزارش ایندیپندنت، متخصصان ژاپنی اظهار کردند که هنوز عوامل ناشناخته زیادی در مورد شیوع شدید و ناگهانی استرپتوکوک وجود دارد و ما در مرحلهای نیستیم که بتوانیم آنها را توضیح دهیم.
علائم شایع استرپتوکوک A عبارتند از:
علائم شبیه به آنفلوآنزا، مانند دمای بالای بدن، غدد متورم یا بدن درد
گلودرد (گلودرد استرپتوکوکی یا التهاب لوزه)
بثورات
دلمه و زخم
دردهای شدید عضلانی
تهوع و استفراغ
علائم و نشانه های گلودرد استرپتوکوکی
در این بیماری افراد معمولا علائمی از جمله سرفه، عطسه یا آبریزش بینی را ندارند زیرا این موارد علائم عفونت های ویروسی مانند سرماخوردگی هستند.
گلودرد استرپتوکوکی در دوران کودکی با گلودرد شدید و معمولاً با شروع بسیار سریع همراه است. تب و دشواری در بلع نیز از علائم دیگر این عفونت است. همچنین ممکن است غدد لنفاوی بیمار بزرگ شود، پشت گلو قرمز به نظر می رسد و لوزه ها نیز چرک میکنند.
پیشگیری
به گزارش مدیکال اکسپرس، هیچ واکسنی برای جلوگیری از عفونت استرپتوکوک گروه A وجود ندارد اما راههایی برای کمک به جلوگیری از انتشار میکروبها و باکتریها وجود دارد که در ادامه به برخی از آن ها خواهیم پرداخت:
- بهداشت دست های خود را رعایت کنید.
- هنگام سرفه یا عطسه کردن دهان خود را با آرنج یا دستمال بپوشانید.
- در زمان بیماری در خانه بمانید.
- از به اشتراک گذاشتن مواد غذایی و ظروف غذای خود با دیگران بخصوص اگر یکی از طرفین بیمار است، خودداری کنید. ایسنا/
https://www.newsweek.com/mystery-rise-infection-30-percent-fatality-rate-japan-1883195
@biotech_ir
Newsweek
Mystery rise in infection with 30% fatality rate sweeps Japan
Officials are investigating the cause of a significant rise in cases of streptococcal toxic shock syndrome, nearly a third of which resulted in death in 2023.
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
چسبهای زیستی جایگزین چسبهای صنعتی خواهند شد
با تشکیل کنسرسیومی در سوئد و پیوستن یکی از شرکتهای نانویی به این کنسرسیوم قرار است چسبهای زیستی برای مصارف صنعتی تولید شود.
شرکت فبتودی (Fab 2D) وارد کنسرسیوم BioGlue-Centre شد تا با این پیشگامی سوئدی روی تولید چسبهای زیستی کار کند. فبتودی در تولید چسبهای دارای گرافن تخصص دارد، چسبهایی که پتانسیل بهبود بهرهوری را دارند. شرکت فبتودی میخواهد از مواد زیستی برای تولید چسبهای تجدیدپذیر برای بستهبندی و پانلهای چوبی مبلمان استفاده کند.
اBioglue-Centre کنسرسیوم مشترک بین سه دانشگاه و ۱۲ شرکت از جمله فبتودی است. این مرکز با تمرکز بر پیشبرد فناوری های مربوط به چسب، به دنبال توسعه گزینه های زیستی در صنعت چسب است تا این گزینههای پایدار را جایگزین چسبهای صنعتی کند و با این کار به چالشهای موجود در بازار پاسخ دهد.
چسب های مبتنی برترکیبات فسیلی، در بخش هایی مانند مبلمان، ساخت و ساز و بسته بندی استفاده میشوند که به طور قابل توجهی در تغییرات آب و هوایی نقش دارند. در حال حاضر، این سه بخش ۲۵ ٪ از مصرف چسب جهانی را تشکیل می دهند و تقاضای قابل توجهی برای راه حل های سازگار با محیط زیست ارائه می دهند. با انتقال به گزینه های مبتنی بر مواد زیستی، می توان ردپای محیط زیست را کاهش داد و اقتصاد چرخهای را پرورش داد.
اBioglue-Centre ، در کنار فبتودی و سایر شرکا، در تقویت رقابت سوئد در توسعه و نوآوری پایدار نقش دارد. این مرکز قصد دارد تا به پیشرفتهای پیشگامانه در سه بخش مواد اولیه، فرمولاسیون و خواص چسب، خود را به عنوان رهبر جهانی در تحقیقات چسب معرفی کند.
نتایج حاصل از ترکیب گرافن دوبعدی شرکت فبتودی با چسبهای مبتنی بر نشاسته، خواص مکانیکی بهبود یافته بسیار خوبی را نشان میدهد و موجب میشود که خط تولید تختههای چوبی تا ۳۰ درصد سریعتر و با فشار کمتر و دمای پایینتر کار کند، که مصرف انرژی را نیز کاهش میدهد.
از مزیتهای دیگر استفاده از این چسب میتوان به تقویت اتصالات چسب، زمان خشک شدن سریعتر و مصرف کمتر چسب مورد نیاز اشاره کرد. ایسنا/
https://statnano.com/news/73590/2D-Fab-Joins-Consortium-for-Next-gen-Bio-adhesives
@biotech_ir
با تشکیل کنسرسیومی در سوئد و پیوستن یکی از شرکتهای نانویی به این کنسرسیوم قرار است چسبهای زیستی برای مصارف صنعتی تولید شود.
شرکت فبتودی (Fab 2D) وارد کنسرسیوم BioGlue-Centre شد تا با این پیشگامی سوئدی روی تولید چسبهای زیستی کار کند. فبتودی در تولید چسبهای دارای گرافن تخصص دارد، چسبهایی که پتانسیل بهبود بهرهوری را دارند. شرکت فبتودی میخواهد از مواد زیستی برای تولید چسبهای تجدیدپذیر برای بستهبندی و پانلهای چوبی مبلمان استفاده کند.
اBioglue-Centre کنسرسیوم مشترک بین سه دانشگاه و ۱۲ شرکت از جمله فبتودی است. این مرکز با تمرکز بر پیشبرد فناوری های مربوط به چسب، به دنبال توسعه گزینه های زیستی در صنعت چسب است تا این گزینههای پایدار را جایگزین چسبهای صنعتی کند و با این کار به چالشهای موجود در بازار پاسخ دهد.
چسب های مبتنی برترکیبات فسیلی، در بخش هایی مانند مبلمان، ساخت و ساز و بسته بندی استفاده میشوند که به طور قابل توجهی در تغییرات آب و هوایی نقش دارند. در حال حاضر، این سه بخش ۲۵ ٪ از مصرف چسب جهانی را تشکیل می دهند و تقاضای قابل توجهی برای راه حل های سازگار با محیط زیست ارائه می دهند. با انتقال به گزینه های مبتنی بر مواد زیستی، می توان ردپای محیط زیست را کاهش داد و اقتصاد چرخهای را پرورش داد.
اBioglue-Centre ، در کنار فبتودی و سایر شرکا، در تقویت رقابت سوئد در توسعه و نوآوری پایدار نقش دارد. این مرکز قصد دارد تا به پیشرفتهای پیشگامانه در سه بخش مواد اولیه، فرمولاسیون و خواص چسب، خود را به عنوان رهبر جهانی در تحقیقات چسب معرفی کند.
نتایج حاصل از ترکیب گرافن دوبعدی شرکت فبتودی با چسبهای مبتنی بر نشاسته، خواص مکانیکی بهبود یافته بسیار خوبی را نشان میدهد و موجب میشود که خط تولید تختههای چوبی تا ۳۰ درصد سریعتر و با فشار کمتر و دمای پایینتر کار کند، که مصرف انرژی را نیز کاهش میدهد.
از مزیتهای دیگر استفاده از این چسب میتوان به تقویت اتصالات چسب، زمان خشک شدن سریعتر و مصرف کمتر چسب مورد نیاز اشاره کرد. ایسنا/
https://statnano.com/news/73590/2D-Fab-Joins-Consortium-for-Next-gen-Bio-adhesives
@biotech_ir
Statnano
2D Fab Joins Consortium for Next-gen Bio-adhesives | STATNANO
2D Fab has become a partner of the new consortium BioGlue-Centre, a collaborative initiative to make Sweden a front runner in the development of bio-based..
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
پژوهشگران «دانشگاه وایومینگ» مطرح کردند
میتوانیم اکسیر جوانی را از خرسهای آبی قرض بگیریم!
پژوهش جدید «دانشگاه وایومینگ» نشان میدهد که با تزریق پروتئینهای موجود در بدن موجودات میکروسکوپی موسوم به خرسهای آبی به سلولهای انسان میتوان روند پیری را کند کرد.
شاید «خرسهای آبی»(Tardigrade) بتوانند یک راهبرد موثر را برای کند کردن روند پیری ارائه دهند.
به نقل از ساینس دیلی، پژوهشگران «دانشگاه وایومینگ»(University of Wyoming) اطلاعات بیشتری را در مورد چگونگی زنده ماندن خرسهای آبی در شرایط خشن به دست آوردهاند و نشان دادهاند که اگر پروتئینهای موجود در بدن این موجودات میکروسکوپی به سلولهای انسانی وارد شوند، میتوانند فرآیندهای مولکولی را کُند کنند.
این امر باعث میشود که پروتئینهای موجود در بدن خرسهای آبی، یک کاندیدای بالقوه در فناوریهای متمرکز بر کاهش روند پیری و ذخیرهسازی بلندمدت سلولهای انسانی باشند.
این پژوهش جدید که به سرپرستی «سیلویا سانچز مارتینز»(Silvia Sanchez-Martinez) دانشمند ارشد آزمایشگاه پروفسور «توماس بوثبی»(Thomas Boothby) در دپارتمان زیستشناسی مولکولی دانشگاه وایومینگ انجام شده است، مکانیسمهایی را مورد بررسی قرار میدهد که خرسهای آبی از آنها برای روبهرو شدن با استرس محیطی استفاده میکنند. همچنین، این پژوهش شواهد بیشتری را ارائه میکند که نشان میدهند پروتئینهای دیرگرم را در نهایت میتوان به منظور در دسترس قرار دادن درمانهای نجاتبخش و افزایش ذخیرهسازی درمانهای مبتنی بر سلول مانند سلولهای بنیادی مورد استفاده قرار داد.
خرسهای آبی که طول آنها کمتر از نیم میلیمتر است، میتوانند از خشک شدن و منجمد شدن کامل جان سالم به در ببرند. آنها تابش را چندین هزار برابر بیش از انسان تحمل میکنند و حتی در خلاء فضا زنده میمانند.
این پژوهش نشان میدهد که خرسهای آبی با وارد شدن به حالتی به نام «بیوستاز»(Biostasis)، با استفاده از پروتئینهایی زنده میمانند که ژلهایی را درون سلولها تشکیل میدهند و سرعت فرآیندهای زندگی را کند میکنند.
مارتینز گفت: وقتی این پروتئینها را به سلولهای انسانی وارد میکنیم، به طرز شگفتانگیزی به ژل تبدیل میشوند و متابولیسم را کاهش میدهند. علاوه بر این، درست مانند خرسهای آبی، وقتی سلولهای انسانی دارای این پروتئینها را در حالت بیوستاز قرار میدهید، در برابر فشارها مقاومتر میشوند و برخی از تواناییهای خرس آبی را به سلولهای انسانی میدهند.
نکته مهم پژوهش این است که نشان میدهد کل فرآیند برگشتپذیر است. بوثبی گفت: وقتی فشار و استرس از بین میرود، ژلهای خرش آبی حل میشوند و سلولهای انسانی به متابولیسم طبیعی خود باز میگردند.
پژوهشگران در مقاله این پژوهش نوشتند: یافتههای ما راهی را برای دنبال کردن فناوریهایی با محوریت القای بیوستاز در سلولها و حتی کل موجودات به منظور کُند کردن پیری و افزایش ذخیرهسازی و پایداری فراهم میکنند.
پژوهش پیشین گروه بوثبی نشان داد که نسخههای طبیعی و مهندسیشده پروتئینهای خرس آبی را میتوان برای تثبیت یک داروی مهم به کار برد که برای درمان افراد مبتلا به هموفیلی و سایر بیماریها قابل استفاده است و به نگهداری در یخچال نیاز ندارد.
این پژوهش در مجله «Protein Science» به چاپ رسید. ایسنا/
https://interestingengineering.com/science/tardigrade-proteins-to-slow-aging
لینک مقاله
https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1002/pro.4941
@biotech_ir
میتوانیم اکسیر جوانی را از خرسهای آبی قرض بگیریم!
پژوهش جدید «دانشگاه وایومینگ» نشان میدهد که با تزریق پروتئینهای موجود در بدن موجودات میکروسکوپی موسوم به خرسهای آبی به سلولهای انسان میتوان روند پیری را کند کرد.
شاید «خرسهای آبی»(Tardigrade) بتوانند یک راهبرد موثر را برای کند کردن روند پیری ارائه دهند.
به نقل از ساینس دیلی، پژوهشگران «دانشگاه وایومینگ»(University of Wyoming) اطلاعات بیشتری را در مورد چگونگی زنده ماندن خرسهای آبی در شرایط خشن به دست آوردهاند و نشان دادهاند که اگر پروتئینهای موجود در بدن این موجودات میکروسکوپی به سلولهای انسانی وارد شوند، میتوانند فرآیندهای مولکولی را کُند کنند.
این امر باعث میشود که پروتئینهای موجود در بدن خرسهای آبی، یک کاندیدای بالقوه در فناوریهای متمرکز بر کاهش روند پیری و ذخیرهسازی بلندمدت سلولهای انسانی باشند.
این پژوهش جدید که به سرپرستی «سیلویا سانچز مارتینز»(Silvia Sanchez-Martinez) دانشمند ارشد آزمایشگاه پروفسور «توماس بوثبی»(Thomas Boothby) در دپارتمان زیستشناسی مولکولی دانشگاه وایومینگ انجام شده است، مکانیسمهایی را مورد بررسی قرار میدهد که خرسهای آبی از آنها برای روبهرو شدن با استرس محیطی استفاده میکنند. همچنین، این پژوهش شواهد بیشتری را ارائه میکند که نشان میدهند پروتئینهای دیرگرم را در نهایت میتوان به منظور در دسترس قرار دادن درمانهای نجاتبخش و افزایش ذخیرهسازی درمانهای مبتنی بر سلول مانند سلولهای بنیادی مورد استفاده قرار داد.
خرسهای آبی که طول آنها کمتر از نیم میلیمتر است، میتوانند از خشک شدن و منجمد شدن کامل جان سالم به در ببرند. آنها تابش را چندین هزار برابر بیش از انسان تحمل میکنند و حتی در خلاء فضا زنده میمانند.
این پژوهش نشان میدهد که خرسهای آبی با وارد شدن به حالتی به نام «بیوستاز»(Biostasis)، با استفاده از پروتئینهایی زنده میمانند که ژلهایی را درون سلولها تشکیل میدهند و سرعت فرآیندهای زندگی را کند میکنند.
مارتینز گفت: وقتی این پروتئینها را به سلولهای انسانی وارد میکنیم، به طرز شگفتانگیزی به ژل تبدیل میشوند و متابولیسم را کاهش میدهند. علاوه بر این، درست مانند خرسهای آبی، وقتی سلولهای انسانی دارای این پروتئینها را در حالت بیوستاز قرار میدهید، در برابر فشارها مقاومتر میشوند و برخی از تواناییهای خرس آبی را به سلولهای انسانی میدهند.
نکته مهم پژوهش این است که نشان میدهد کل فرآیند برگشتپذیر است. بوثبی گفت: وقتی فشار و استرس از بین میرود، ژلهای خرش آبی حل میشوند و سلولهای انسانی به متابولیسم طبیعی خود باز میگردند.
پژوهشگران در مقاله این پژوهش نوشتند: یافتههای ما راهی را برای دنبال کردن فناوریهایی با محوریت القای بیوستاز در سلولها و حتی کل موجودات به منظور کُند کردن پیری و افزایش ذخیرهسازی و پایداری فراهم میکنند.
پژوهش پیشین گروه بوثبی نشان داد که نسخههای طبیعی و مهندسیشده پروتئینهای خرس آبی را میتوان برای تثبیت یک داروی مهم به کار برد که برای درمان افراد مبتلا به هموفیلی و سایر بیماریها قابل استفاده است و به نگهداری در یخچال نیاز ندارد.
این پژوهش در مجله «Protein Science» به چاپ رسید. ایسنا/
https://interestingengineering.com/science/tardigrade-proteins-to-slow-aging
لینک مقاله
https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1002/pro.4941
@biotech_ir
Interesting Engineering
Tardigrade proteins found to slow human cell metabolism
New research proposes tardigrade proteins, famed for resilience, could be vital in slowing down the human ageing process.
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
سازمان غذا و دارو هشدار داد
وجود فلزات سنگین در نمکهای تصفیه نشده / خطر سرطانزایی این نمکها
کارشناس اداره غذای سازمان غذا و دارو با اشاره به وجود فلزات سنگین در نمکهای تصفیه نشده و متفرقه گفت: نمک دریا و نمکهای رنگی دارای انواع ناخالصیها از جمله فلزات سنگین بوده که خطر سرطانزایی آنها به اثبات رسیده است.
یوسف صادقیان امین با اشاره به اینکه نمک خوراکی چه به صورت استخراج شده از معادن سنگ نمک و چه به صورت استخراج شده از آب دریا دارای ناخالصیهای فراوانی است، اظهار کرد: ناخالصیها از لحاظ ایجاد عوارض نامطلوب و مسمویت در بدن انسان اهمیت دارند.
وی افزود: نمکهای تصفیه نشده دارای فلزات سنگین از جمله سرب، جیوه، کادمیوم، آرسنیک و غیره است که هر کدام از این عناصر مضرات فراوانی برای سلامتی بدن انسان دارند. به همین دلیل ضرورت دارد این ناخالصیها طی فرآیند تصفیه، از نمک خوراکی جدا شده و نمک از لحاظ وجود این ناخالصیها، به حد استاندارد و مطلوب برسد.
این کارشناس مواد غذایی با اشاره به اینکه وزارت بهداشت برای کاهش شیوع بیماری گواتر و اختلالهای ناشی از کمبود ید، سیاست افزودن ید به نمکهای خوراکی را در پیش گرفته و در حال حاضر همه کارخانههای تولید کننده نمک موظف به رعایت آن هستند، تصریح کرد: «ید» به میزان توصیه شده وزارت بهداشت به نمکهای خوراکی اضافه میشود، استفاده از نمک خوراکی تصفیه شده ید دار تنها راه رساندن ید به بدن برای انجام اعمال حیاتی وابسته به این ریزمغذی است؛ نرسیدن ید کافی به بدن با عوارض بیشماری مانند گواتر، ناهنجاریهای مادرزادی، افزایش موارد سقط و مردهزایی، هیپوتیروئیدی مادرزادی و کاهش بهره هوشی همراه است و به این دلیل وزارت بهداشت بر مصرف نمک خوراکی تصفیه شده یددار تاکید میکند.
وی خاطرنشان کرد: با وجود توصیههای وزارت بهداشت مبنی بر مصرف نمک یددار تصفیه شده هنوز عدهای بر این باورند که نمک دریا و نمکهای رنگی برای بدن مفید است. نمک دریا در اصل به نمک حاصل از تبخیر آب دریا گفته میشود در صورتیکه این موارد، نمکهایی هستند که تصفیه نشده و دارای انواع ناخالصیها از جمله فلزات سنگین است که خطر سرطانزایی آنها به اثبات رسیده است.
به گفته صادقیان، نمک دریای موجود در بازار ایران در واقع نمکهای معادن یا دریاچههای خشک شده است که علاوه برداشتن ناخالصیها، بیشتر آنها دارای مواد خطرناک از جمله مواد سمی ناشی از ورود آبهای سطحی و فاضلابها به این دریاچهها هستند و دارای میزان کم ید یا حتی فاقد ید بوده و نیاز روزانه به ید را تامین نمیکنند.ایسنا/
@biotech_ir
وجود فلزات سنگین در نمکهای تصفیه نشده / خطر سرطانزایی این نمکها
کارشناس اداره غذای سازمان غذا و دارو با اشاره به وجود فلزات سنگین در نمکهای تصفیه نشده و متفرقه گفت: نمک دریا و نمکهای رنگی دارای انواع ناخالصیها از جمله فلزات سنگین بوده که خطر سرطانزایی آنها به اثبات رسیده است.
یوسف صادقیان امین با اشاره به اینکه نمک خوراکی چه به صورت استخراج شده از معادن سنگ نمک و چه به صورت استخراج شده از آب دریا دارای ناخالصیهای فراوانی است، اظهار کرد: ناخالصیها از لحاظ ایجاد عوارض نامطلوب و مسمویت در بدن انسان اهمیت دارند.
وی افزود: نمکهای تصفیه نشده دارای فلزات سنگین از جمله سرب، جیوه، کادمیوم، آرسنیک و غیره است که هر کدام از این عناصر مضرات فراوانی برای سلامتی بدن انسان دارند. به همین دلیل ضرورت دارد این ناخالصیها طی فرآیند تصفیه، از نمک خوراکی جدا شده و نمک از لحاظ وجود این ناخالصیها، به حد استاندارد و مطلوب برسد.
این کارشناس مواد غذایی با اشاره به اینکه وزارت بهداشت برای کاهش شیوع بیماری گواتر و اختلالهای ناشی از کمبود ید، سیاست افزودن ید به نمکهای خوراکی را در پیش گرفته و در حال حاضر همه کارخانههای تولید کننده نمک موظف به رعایت آن هستند، تصریح کرد: «ید» به میزان توصیه شده وزارت بهداشت به نمکهای خوراکی اضافه میشود، استفاده از نمک خوراکی تصفیه شده ید دار تنها راه رساندن ید به بدن برای انجام اعمال حیاتی وابسته به این ریزمغذی است؛ نرسیدن ید کافی به بدن با عوارض بیشماری مانند گواتر، ناهنجاریهای مادرزادی، افزایش موارد سقط و مردهزایی، هیپوتیروئیدی مادرزادی و کاهش بهره هوشی همراه است و به این دلیل وزارت بهداشت بر مصرف نمک خوراکی تصفیه شده یددار تاکید میکند.
وی خاطرنشان کرد: با وجود توصیههای وزارت بهداشت مبنی بر مصرف نمک یددار تصفیه شده هنوز عدهای بر این باورند که نمک دریا و نمکهای رنگی برای بدن مفید است. نمک دریا در اصل به نمک حاصل از تبخیر آب دریا گفته میشود در صورتیکه این موارد، نمکهایی هستند که تصفیه نشده و دارای انواع ناخالصیها از جمله فلزات سنگین است که خطر سرطانزایی آنها به اثبات رسیده است.
به گفته صادقیان، نمک دریای موجود در بازار ایران در واقع نمکهای معادن یا دریاچههای خشک شده است که علاوه برداشتن ناخالصیها، بیشتر آنها دارای مواد خطرناک از جمله مواد سمی ناشی از ورود آبهای سطحی و فاضلابها به این دریاچهها هستند و دارای میزان کم ید یا حتی فاقد ید بوده و نیاز روزانه به ید را تامین نمیکنند.ایسنا/
@biotech_ir
۲۸۳ نفر در سال ۲۰۲۳ در ایران اعدام شدند. ایران رکورددار دومین کشور جهان در لیست کشورهای ناقض حقوق بشر.
@biotech_ir
@biotech_ir
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
ضدعفونیکنندههای دست میتوانند به سلولهای پشتیبان حیاتی در مغز آسیب بزنند
یک مطالعه جدید بر اساس کشت سلولی انسان و موش نشان داد مواد شیمیایی موجود در ضدعفونیکنندههای معمولی خانگی، چسبها و منسوجات مبلمان میتوانند به سلولهای پشتیبان در مغز در مراحل حیاتی رشد آسیب بزنند.
ارین کوهن زیست شناس مولکولی در دانشگاه «کیس وسترن رزرو»(Case Western Reserve) در اوهایو آمریکا و همکارانش با شروع با ۱۸۲۳ ترکیب با سمیت ناشناخته موجود در محیط، دو دسته از مواد شیمیایی را شناسایی کردند که بلوغ سلولهایی به نام «الیگودندروسیتها»(oligodendrocytes) را در شرایط آزمایشگاهی متوقف میکند یا آنها را نابود میکند.
الیگودندروسیتها نوعی از سلولهای حمایت کننده عصبی هستند. آنها به دور نورونها میپیچند تا پوششی عایق تشکیل دهند که سرعت سیگنالهای مغز را حفظ میکند.
یکی از این دو دسته شیمیایی شناسایی شده، ترکیبات چهارتایی بودند که در اسپریهای ضد عفونی کننده، دستمال مرطوب و ضدعفونی کنندههای دست و محصولات مراقبت شخصی مانند خمیر دندان و دهان شویه برای از بین بردن باکتریها و ویروسها استفاده میشوند و در صورت استفاده نادرست یا در فضاهایی با تهویه ضعیف میتوانند بلعیده یا استنشاق شوند.
دسته دیگر نیز «ارگانوفسفاتها»(organophosphates) بودند. آنها که به عنوان بازدارنده شعله آتش عمل میکنند، معمولاً در منسوجات، چسبها و اقلام خانگی مانند مبلمان و وسایل الکترونیکی یافت میشوند و میتوانند در هوای اتاقهایی که معمولاً در آنها وقت میگذرانیم، گاز خارج کنند و جذب پوست شوند و به طور بالقوه راه خود را به مغز باز کنند.
در آزمایشها روی موشها، موشهای نوزادی که دوز خوراکی یکی از این سه ترکیب چهارتایی را دریافت کردند، چند روز بعد سطوح قابل تشخیصی از آن مواد شیمیایی را در بافت مغزشان داشتند که نشان میدهد این ترکیبات میتوانند از سد خونی مغزی که قلعه محافظ بین جریان خون و سلولهای مغز است، عبور کنند.
این حیوانات همچنین پس از ۱۰ دوز روزانه از یکی از این ترکیبات موسوم به ستیلپیریدینیوم کلرید که ترشح آن در یک دوره کلیدی رشد مغز از پنج روز پس از تولد شروع میشود، تعداد الیگودندروسیتهای مغزشان کاهش یافت.
اثرات مشابهی در ارگانوئیدهای مغز شامل خوشهای از سلولهای بنیادی انسانی که در یک ظرف رشد کردند و رفتاری شبیه به بافت مغز در حال رشد دارند، مشاهده شد.
کوهن میگوید: ما دریافتیم که «الیگودندروسیتها»(نه سایر سلولهای مغزی) به طور شگفت انگیزی در برابر ترکیبات آمونیوم چهارتایی و بازدارندههای شعله ارگانوفسفات آسیبپذیر هستند.
با این حال کارشناسان بلافاصله از نتایج این مطالعه مبتنی بر آزمایشگاه که سلولهای انسانی و موشها را با غلظتهای بالاتر از آنچه که معمولاً در معرض آن قرار میگیرند و به روشهایی که نشاندهنده نحوه تماس انسانها با این مواد شیمیایی نیست، نگران نشدند.
الیور جونز شیمیدان محیط زیست از دانشگاه RMIT در ملبورن استرالیا میگوید: مسئله این نیست که آیا چیزی سمی است یا نه، بلکه بحث سمی بودن آن در شرایطی است که در معرض آن قرار میگیریم. در این مورد، پژوهشگران سلولها را در یک ظرف پتری در معرض مقدار نسبتاً بالایی از این ترکیبات قرار دادهاند که مشابه با دوز یا مدت زمان مواجهه با آنها که انسان ممکن است به طور معمول با آن مواجه شود، نیست.
وی افزود: با این حال میدانیم که برخی از افراد مانند نظافتچیهای مدارس و بیمارستانها بیش از دیگران در معرض این ترکیبات قرار دارند، زیرا معمولاً در این محیطها از ضدعفونی کنندههای با قدرت صنعتی استفاده میشود.
گفتنی است که تحقیقات تاکنون در مورد سمیت این ترکیبات در مطالعات حیوانی و سلولی انجام شده بود و این نخستین مطالعهای است که در حال بررسی اثرات سلامتی آنها در انسانهاست.
پژوهشگران دریافتهاند که افراد در طول همهگیری کرونا، دو برابر سطح این ترکیبات را در خون خود داشتند که به احتمال فراوان به دلیل استفاده گسترده از ضدعفونیکنندههاست.
این امر باعث شده است که برخی از پژوهشگران این مواد شیمیایی را به عنوان «نگرانیهای نوظهور» معرفی کنند و به چالشهای درک کامل خطرات سلامتی این ترکیبات به دلیل تنوع ساختاری گسترده آنها اشاره کنند.
وضعیت مشابهی در مورد بازدارندههای شعله ارگانوفسفات وجود دارد که به طور گسترده در محیط و خون انسان، ادرار و شیر مادران شناسایی شدهاند. ایسنا/
لینک مقاله
https://www.nature.com/articles/s41593-024-01599-2
https://www.sciencealert.com/hand-sanitizers-could-damage-critical-supporting-cells-in-the-brain
@biotech_ir
یک مطالعه جدید بر اساس کشت سلولی انسان و موش نشان داد مواد شیمیایی موجود در ضدعفونیکنندههای معمولی خانگی، چسبها و منسوجات مبلمان میتوانند به سلولهای پشتیبان در مغز در مراحل حیاتی رشد آسیب بزنند.
ارین کوهن زیست شناس مولکولی در دانشگاه «کیس وسترن رزرو»(Case Western Reserve) در اوهایو آمریکا و همکارانش با شروع با ۱۸۲۳ ترکیب با سمیت ناشناخته موجود در محیط، دو دسته از مواد شیمیایی را شناسایی کردند که بلوغ سلولهایی به نام «الیگودندروسیتها»(oligodendrocytes) را در شرایط آزمایشگاهی متوقف میکند یا آنها را نابود میکند.
الیگودندروسیتها نوعی از سلولهای حمایت کننده عصبی هستند. آنها به دور نورونها میپیچند تا پوششی عایق تشکیل دهند که سرعت سیگنالهای مغز را حفظ میکند.
یکی از این دو دسته شیمیایی شناسایی شده، ترکیبات چهارتایی بودند که در اسپریهای ضد عفونی کننده، دستمال مرطوب و ضدعفونی کنندههای دست و محصولات مراقبت شخصی مانند خمیر دندان و دهان شویه برای از بین بردن باکتریها و ویروسها استفاده میشوند و در صورت استفاده نادرست یا در فضاهایی با تهویه ضعیف میتوانند بلعیده یا استنشاق شوند.
دسته دیگر نیز «ارگانوفسفاتها»(organophosphates) بودند. آنها که به عنوان بازدارنده شعله آتش عمل میکنند، معمولاً در منسوجات، چسبها و اقلام خانگی مانند مبلمان و وسایل الکترونیکی یافت میشوند و میتوانند در هوای اتاقهایی که معمولاً در آنها وقت میگذرانیم، گاز خارج کنند و جذب پوست شوند و به طور بالقوه راه خود را به مغز باز کنند.
در آزمایشها روی موشها، موشهای نوزادی که دوز خوراکی یکی از این سه ترکیب چهارتایی را دریافت کردند، چند روز بعد سطوح قابل تشخیصی از آن مواد شیمیایی را در بافت مغزشان داشتند که نشان میدهد این ترکیبات میتوانند از سد خونی مغزی که قلعه محافظ بین جریان خون و سلولهای مغز است، عبور کنند.
این حیوانات همچنین پس از ۱۰ دوز روزانه از یکی از این ترکیبات موسوم به ستیلپیریدینیوم کلرید که ترشح آن در یک دوره کلیدی رشد مغز از پنج روز پس از تولد شروع میشود، تعداد الیگودندروسیتهای مغزشان کاهش یافت.
اثرات مشابهی در ارگانوئیدهای مغز شامل خوشهای از سلولهای بنیادی انسانی که در یک ظرف رشد کردند و رفتاری شبیه به بافت مغز در حال رشد دارند، مشاهده شد.
کوهن میگوید: ما دریافتیم که «الیگودندروسیتها»(نه سایر سلولهای مغزی) به طور شگفت انگیزی در برابر ترکیبات آمونیوم چهارتایی و بازدارندههای شعله ارگانوفسفات آسیبپذیر هستند.
با این حال کارشناسان بلافاصله از نتایج این مطالعه مبتنی بر آزمایشگاه که سلولهای انسانی و موشها را با غلظتهای بالاتر از آنچه که معمولاً در معرض آن قرار میگیرند و به روشهایی که نشاندهنده نحوه تماس انسانها با این مواد شیمیایی نیست، نگران نشدند.
الیور جونز شیمیدان محیط زیست از دانشگاه RMIT در ملبورن استرالیا میگوید: مسئله این نیست که آیا چیزی سمی است یا نه، بلکه بحث سمی بودن آن در شرایطی است که در معرض آن قرار میگیریم. در این مورد، پژوهشگران سلولها را در یک ظرف پتری در معرض مقدار نسبتاً بالایی از این ترکیبات قرار دادهاند که مشابه با دوز یا مدت زمان مواجهه با آنها که انسان ممکن است به طور معمول با آن مواجه شود، نیست.
وی افزود: با این حال میدانیم که برخی از افراد مانند نظافتچیهای مدارس و بیمارستانها بیش از دیگران در معرض این ترکیبات قرار دارند، زیرا معمولاً در این محیطها از ضدعفونی کنندههای با قدرت صنعتی استفاده میشود.
گفتنی است که تحقیقات تاکنون در مورد سمیت این ترکیبات در مطالعات حیوانی و سلولی انجام شده بود و این نخستین مطالعهای است که در حال بررسی اثرات سلامتی آنها در انسانهاست.
پژوهشگران دریافتهاند که افراد در طول همهگیری کرونا، دو برابر سطح این ترکیبات را در خون خود داشتند که به احتمال فراوان به دلیل استفاده گسترده از ضدعفونیکنندههاست.
این امر باعث شده است که برخی از پژوهشگران این مواد شیمیایی را به عنوان «نگرانیهای نوظهور» معرفی کنند و به چالشهای درک کامل خطرات سلامتی این ترکیبات به دلیل تنوع ساختاری گسترده آنها اشاره کنند.
وضعیت مشابهی در مورد بازدارندههای شعله ارگانوفسفات وجود دارد که به طور گسترده در محیط و خون انسان، ادرار و شیر مادران شناسایی شدهاند. ایسنا/
لینک مقاله
https://www.nature.com/articles/s41593-024-01599-2
https://www.sciencealert.com/hand-sanitizers-could-damage-critical-supporting-cells-in-the-brain
@biotech_ir
Nature
Pervasive environmental chemicals impair oligodendrocyte development
Nature Neuroscience - Oligodendrocytes are vulnerable to chemical toxicity during development. However, few environmental chemicals have been identified as potential hazards. Here, the authors...
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
پیشگیری از قطع عضو دیابتیها با کمک یک جوراب!
پژوهشگران کره جنوبی در پژوهش جدیدی نشان دادهاند که شاید با کمک یک جوراب الکترونیکی بتوان از بروز زخم پا در افراد مبتلا به دیابت و قطع عضو آنها جلوگیری کرد.
دیابت در سراسر جهان به یک مشکل بزرگ تبدیل شده و در حال افزایش یافتن است. به همین دلیل، پژوهشگران در همه کشورها سعی دارند تا روشهای جدیدی را برای کمک کردن به این بیماران ارائه دهند.
به نقل از وبسایت رسمی انجمن قلب و عروق اروپا، جوراب الکترونیکی که سبک راه رفتن ناسالم مرتبط با دیابت و گردش خون ضعیف را تشخیص میدهد، نویدبخش پیشگیری از زخم پا و قطع عضو است. یک پژوهش جدید قرار است به نفع بسیاری از بیماران مبتلا به دیابت باشد که شریانهای موجود در پاهای آنها مسدود شدهاند.
دکتر «کی هونگ لی»(Ki Hong Lee) از «بیمارستان دانشگاه ملی چونام»(CNUH) در کره جنوبی گفت: دیابت میتواند بر نحوه راه رفتن افراد تأثیر بگذارد. افراد مبتلا به دیابت تمایل دارند به جای پاشنه پا، به ناحیه متاتارس پا فشار بیاورند. این روش راه رفتن، زخم را تحریک میکند. در نتیجه، زخم ممکن است عفونی شود و قطع عضو را در پی داشته باشد. شناسایی زودهنگام مشکلات راه رفتن با استفاده از جوراب الکترونیکی، بیماران را قادر می سازد تا سبک سالم راه رفتن را بیاموزند و از بروز مشکلات جدی پا جلوگیری کنند.
از هر ۱۰ نفر تقریبا یک نفر در سراسر جهان به دیابت مبتلا است که در مجموع به ۵۳۷ میلیون نفر میرسد. دیابت، خطر ابتلا به بیماری سرخرگ کرونری، سکته مغزی، نارسایی قلبی، فیبریلاسیون دهلیزی و بیماری سرخرگ محیطی را در مقایسه با همسالان سالم این افراد بین دو تا چهار برابر بیشتر میکند. مشکلات پا در افراد مبتلا به دیابت شایع هستند. قند خون بالا به اعصاب و رگهای خونی آسیب میرساند و علائمی را مانند بیحسی، گزگز، درد و از دست دادن احساس به همراه دارد. تشخیص علائم در مراحل اولیه دشوار است. بریدگیها و زخمها ممکن است عفونی شوند. ترکیب عفونت و جریان خون ضعیف، بهبودی را دشوار میکند و میتواند به قانقاریا و در نهایت قطع عضو منجر شود.
این پژوهش بررسی میکند که آیا جوراب مجهز به حسگر بالیستوکاردیوگرام میتواند بین افراد سالم و افراد مبتلا به دیابت تمایز قائل شود یا خیر. حسگر بالیستوکاردیوگرام، حرکت بدن را در زمان خروج خون توسط قلب تشخیص میدهد و میتوان از آن برای اندازهگیری ضربان قلب و فشار وارد شده روی پاها هنگام راه رفتن استفاده کرد.
در این پژوهش، ۲۰ بیمار مبتلا به دیابت و ۲۰ شخص سالم مورد بررسی قرار گرفتند. همه شرکتکنندگان، جوراب مجهز به حسگر بالیستوکاردیوگرام را به مدت ۴۰ ثانیه در حالت ایستاده و ۴۰ ثانیه هنگام راه رفتن پوشیدند تا ضربان قلب و توزیع فشار روی پاها ارزیابی شود. همزمان با پوشیدن جوراب، شرکتکنندگان از یک برچسب کوچک متصل به مچ دست و یک الکترود متصل به قفسه سینه استفاده کردند تا ضربان قلب آنها ارزیابی شود.
مقایسه نتایج به دست آمده از بیماران و افراد سالم نشان داد که بیماران مبتلا به دیابت هنگام راه رفتن، فشار بیشتری را در ناحیه متاتارس پا در مقایسه با شرکتکنندگان سالم اعمال میکنند. همچنین، پژوهشگران دریافتند که افراد مبتلا به آسیب عروق خونی در مقایسه با افراد بدون آسیب عروق خونی، فشار قابل توجهی را هنگام راه رفتن بر ناحیه متاتارس پا وارد میکنند و فشار کمتری را به پاشنه پا وارد میآورند. تفاوت معنیداری در توزیع فشار پا بین بیماران مبتلا به آسیب عصبی یا افراد سالم وجود نداشت.
دکتر لی گفت: جوراب جدید، ضربان قلب را به دقت اندازهگیری کرد که نتایج آن تقریبا مشابه اندازهگیریهای نوار قلب بود. اندازهگیری فشار نشان داد که جوراب میتواند بیماران مبتلا به دیابت را شناسایی کند و بیماران مبتلا به دیابت و گردش خون ضعیف را تشخیص دهد. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان میدهند که جوراب الکترونیکی میتواند یک فناوری آسان و غیرتهاجمی برای یافتن بیماران مبتلا به دیابت باشد و این بیماران میتوانند از آموزش راه رفتن برای جلوگیری از مشکلات پا بهرهمند شوند.
این پژوهش در کنگره علمی انجمن قلب و عروق اروپا ارائه شد.ایسنا/
https://studyfinds.org/smart-socks-diabetics-walk-damage/
@Biotech_ir
پژوهشگران کره جنوبی در پژوهش جدیدی نشان دادهاند که شاید با کمک یک جوراب الکترونیکی بتوان از بروز زخم پا در افراد مبتلا به دیابت و قطع عضو آنها جلوگیری کرد.
دیابت در سراسر جهان به یک مشکل بزرگ تبدیل شده و در حال افزایش یافتن است. به همین دلیل، پژوهشگران در همه کشورها سعی دارند تا روشهای جدیدی را برای کمک کردن به این بیماران ارائه دهند.
به نقل از وبسایت رسمی انجمن قلب و عروق اروپا، جوراب الکترونیکی که سبک راه رفتن ناسالم مرتبط با دیابت و گردش خون ضعیف را تشخیص میدهد، نویدبخش پیشگیری از زخم پا و قطع عضو است. یک پژوهش جدید قرار است به نفع بسیاری از بیماران مبتلا به دیابت باشد که شریانهای موجود در پاهای آنها مسدود شدهاند.
دکتر «کی هونگ لی»(Ki Hong Lee) از «بیمارستان دانشگاه ملی چونام»(CNUH) در کره جنوبی گفت: دیابت میتواند بر نحوه راه رفتن افراد تأثیر بگذارد. افراد مبتلا به دیابت تمایل دارند به جای پاشنه پا، به ناحیه متاتارس پا فشار بیاورند. این روش راه رفتن، زخم را تحریک میکند. در نتیجه، زخم ممکن است عفونی شود و قطع عضو را در پی داشته باشد. شناسایی زودهنگام مشکلات راه رفتن با استفاده از جوراب الکترونیکی، بیماران را قادر می سازد تا سبک سالم راه رفتن را بیاموزند و از بروز مشکلات جدی پا جلوگیری کنند.
از هر ۱۰ نفر تقریبا یک نفر در سراسر جهان به دیابت مبتلا است که در مجموع به ۵۳۷ میلیون نفر میرسد. دیابت، خطر ابتلا به بیماری سرخرگ کرونری، سکته مغزی، نارسایی قلبی، فیبریلاسیون دهلیزی و بیماری سرخرگ محیطی را در مقایسه با همسالان سالم این افراد بین دو تا چهار برابر بیشتر میکند. مشکلات پا در افراد مبتلا به دیابت شایع هستند. قند خون بالا به اعصاب و رگهای خونی آسیب میرساند و علائمی را مانند بیحسی، گزگز، درد و از دست دادن احساس به همراه دارد. تشخیص علائم در مراحل اولیه دشوار است. بریدگیها و زخمها ممکن است عفونی شوند. ترکیب عفونت و جریان خون ضعیف، بهبودی را دشوار میکند و میتواند به قانقاریا و در نهایت قطع عضو منجر شود.
این پژوهش بررسی میکند که آیا جوراب مجهز به حسگر بالیستوکاردیوگرام میتواند بین افراد سالم و افراد مبتلا به دیابت تمایز قائل شود یا خیر. حسگر بالیستوکاردیوگرام، حرکت بدن را در زمان خروج خون توسط قلب تشخیص میدهد و میتوان از آن برای اندازهگیری ضربان قلب و فشار وارد شده روی پاها هنگام راه رفتن استفاده کرد.
در این پژوهش، ۲۰ بیمار مبتلا به دیابت و ۲۰ شخص سالم مورد بررسی قرار گرفتند. همه شرکتکنندگان، جوراب مجهز به حسگر بالیستوکاردیوگرام را به مدت ۴۰ ثانیه در حالت ایستاده و ۴۰ ثانیه هنگام راه رفتن پوشیدند تا ضربان قلب و توزیع فشار روی پاها ارزیابی شود. همزمان با پوشیدن جوراب، شرکتکنندگان از یک برچسب کوچک متصل به مچ دست و یک الکترود متصل به قفسه سینه استفاده کردند تا ضربان قلب آنها ارزیابی شود.
مقایسه نتایج به دست آمده از بیماران و افراد سالم نشان داد که بیماران مبتلا به دیابت هنگام راه رفتن، فشار بیشتری را در ناحیه متاتارس پا در مقایسه با شرکتکنندگان سالم اعمال میکنند. همچنین، پژوهشگران دریافتند که افراد مبتلا به آسیب عروق خونی در مقایسه با افراد بدون آسیب عروق خونی، فشار قابل توجهی را هنگام راه رفتن بر ناحیه متاتارس پا وارد میکنند و فشار کمتری را به پاشنه پا وارد میآورند. تفاوت معنیداری در توزیع فشار پا بین بیماران مبتلا به آسیب عصبی یا افراد سالم وجود نداشت.
دکتر لی گفت: جوراب جدید، ضربان قلب را به دقت اندازهگیری کرد که نتایج آن تقریبا مشابه اندازهگیریهای نوار قلب بود. اندازهگیری فشار نشان داد که جوراب میتواند بیماران مبتلا به دیابت را شناسایی کند و بیماران مبتلا به دیابت و گردش خون ضعیف را تشخیص دهد. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان میدهند که جوراب الکترونیکی میتواند یک فناوری آسان و غیرتهاجمی برای یافتن بیماران مبتلا به دیابت باشد و این بیماران میتوانند از آموزش راه رفتن برای جلوگیری از مشکلات پا بهرهمند شوند.
این پژوهش در کنگره علمی انجمن قلب و عروق اروپا ارائه شد.ایسنا/
https://studyfinds.org/smart-socks-diabetics-walk-damage/
@Biotech_ir
Study Finds
New Smart Socks Study How Diabetics Walk To Prevent Devastating Nerve Damage
The new piece of footwear's designers say the socks shows promise in the prevention of both foot ulcers and amputation.
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
کاهش علائم پارکینسون با «پیوند مدفوع»
دانشمندان میگویند انتقال باکتریهای سالم از یک فرد به فرد دیگر از طریق «پیوند مدفوع» میتواند برای بهبود علائم بیماری پارکینسون مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
در یک کارآزمایی بالینی تازه، پیوند میکروبیوتای مدفوع(FMTs) از اهداکنندگان سالم به بیماران مبتلا به پارکینسون در مراحل اولیه منجر به بهبود خفیف، اما قابل توجهی در علائم حرکتی آنان شد که شامل لرزش و مشکلات تعادل در طول یک سال است.
به نقل از اسای، یک تیم تحقیقاتی بلژیکی فکر میکند که میتوان درمانهایی را برای کند کردن پیشرفت بیماری پارکینسون به خدمت گرفت و شاید حتی روند آن را معکوس کرد.
آرنو براگمن، متخصص مغز و اعصاب از دانشگاه خنت(Ghent) میگوید: نتایج ما واقعاً دلگرم کننده است. پس از ۱۲ ماه، شرکت کنندگانی که پیوند مدفوع اهدایی سالم را دریافت کردند، بهبود قابل توجهی در مرتبه حرکتی خود نشان دادند که مهمترین معیار برای علائم پارکینسون است.
جالب توجه است که پیوند مدفوع از طریق بینی بیماران پارکینسونی انجام شد تا به روده کوچک آنها برسد. البته که این تجربهای خوشایند نیست، اما برای کسانی که به این عارضه مبتلا هستند، میتواند ارزش امتحان را داشته باشد تا پیشرفت بیماری خود را متوقف کنند.
در مجموع ۴۶ بیمار، ۲۲ نفر با پیوند مدفوع از افراد سالم و ۲۴ نفر با دارونما تحت این درمان قرار گرفتند. پیگیریها تا یک سال پس از پیوند انجام شد و پیشرفتها تنها پس از ۶ ماه قابل توجه بود.
پژوهشگران فکر میکنند که بهبود علائم ممکن است با تغییرات در حرکت روده مرتبط باشد، اگرچه تحقیقات بیشتری برای اطمینان از این موضوع لازم است.
این تغییرات فقط شامل علائم حرکتی نیز نبود. کسانی که این پیوند باکتری را دریافت کردند، به میزان قابل توجهی کمتر به یبوست مبتلا شدند، عارضهای که اغلب با پیشرفت بیماری پارکینسون همراه است.
رزمارین وندنبروک، بیوتکنولوژیست از مرکز تحقیقات التهاب دانشگاه خنت میگوید: مطالعه ما نکات امیدوارکنندهای را ارائه میدهد که پیوند مدفوع میتواند یک درمان جدید ارزشمند برای بیماری پارکینسون باشد.
وی افزود: تحقیقات بیشتری مورد نیاز است، اما این راهکار، روشی بالقوه ایمن، مؤثر و مقرون به صرفه برای بهبود علائم و کیفیت زندگی برای میلیونها نفر مبتلا به بیماری پارکینسون در سراسر جهان ارائه میکند.
در حالی که هنوز چیزهای زیادی در مورد پارکینسون نمیدانیم، تحقیقات قبلی نشان داده است که ممکن است با تغییرات قابل توجهی در میکرو فلور روده(فلور میکروبی دستگاه گوارش) مرتبط باشد. تصور میشود که تودههای پروتئینی که در روده تشکیل میشوند، میتوانند به سمت عصب واگ حرکت کنند و خطر تخریب عصبی مسئول پارکینسون را افزایش دهند. اگر ترکیب روده بر این فرآیند تأثیر بگذارد، یافتن ترکیب مناسب میتواند شدت این آسیب را به حداقل برساند.
با وجود اینکه تریلیونها باکتری داخل معده ما زندگی میکنند، تلاش برای کشف اثرات منحصر به فرد آنها بر پارکینسون دشوار است. آنچه فعلا میتوانیم بگوییم، این است که دانشمندان به کشف آنچه در حال وقوع است، نزدیک و نردیکتر میشوند.
دِبی لاکنز، زیست شیمیدان از دانشگاه خنت میگوید: گام بعدی ما در حال حاضر این است که بودجهای دریافت کنیم تا مشخص کنیم کدام باکتری تأثیر مثبتی دارد. این میتواند منجر به توسعه یک قرص باکتریایی یا درمان هدفمند دیگر شود که میتواند در آینده جایگزین پیوند مدفوع شود.
این پژوهش در مجله eClinicalMedicine منتشر شده است.ایسنا
https://www.sciencealert.com/transplanting-feces-from-one-person-to-another-could-ease-parkinsons-symptoms
لینک مقاله
https://www.thelancet.com/journals/eclinm/article/PIIS2589-5370(24)00142-1/fulltext
@biotech_ir
دانشمندان میگویند انتقال باکتریهای سالم از یک فرد به فرد دیگر از طریق «پیوند مدفوع» میتواند برای بهبود علائم بیماری پارکینسون مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
در یک کارآزمایی بالینی تازه، پیوند میکروبیوتای مدفوع(FMTs) از اهداکنندگان سالم به بیماران مبتلا به پارکینسون در مراحل اولیه منجر به بهبود خفیف، اما قابل توجهی در علائم حرکتی آنان شد که شامل لرزش و مشکلات تعادل در طول یک سال است.
به نقل از اسای، یک تیم تحقیقاتی بلژیکی فکر میکند که میتوان درمانهایی را برای کند کردن پیشرفت بیماری پارکینسون به خدمت گرفت و شاید حتی روند آن را معکوس کرد.
آرنو براگمن، متخصص مغز و اعصاب از دانشگاه خنت(Ghent) میگوید: نتایج ما واقعاً دلگرم کننده است. پس از ۱۲ ماه، شرکت کنندگانی که پیوند مدفوع اهدایی سالم را دریافت کردند، بهبود قابل توجهی در مرتبه حرکتی خود نشان دادند که مهمترین معیار برای علائم پارکینسون است.
جالب توجه است که پیوند مدفوع از طریق بینی بیماران پارکینسونی انجام شد تا به روده کوچک آنها برسد. البته که این تجربهای خوشایند نیست، اما برای کسانی که به این عارضه مبتلا هستند، میتواند ارزش امتحان را داشته باشد تا پیشرفت بیماری خود را متوقف کنند.
در مجموع ۴۶ بیمار، ۲۲ نفر با پیوند مدفوع از افراد سالم و ۲۴ نفر با دارونما تحت این درمان قرار گرفتند. پیگیریها تا یک سال پس از پیوند انجام شد و پیشرفتها تنها پس از ۶ ماه قابل توجه بود.
پژوهشگران فکر میکنند که بهبود علائم ممکن است با تغییرات در حرکت روده مرتبط باشد، اگرچه تحقیقات بیشتری برای اطمینان از این موضوع لازم است.
این تغییرات فقط شامل علائم حرکتی نیز نبود. کسانی که این پیوند باکتری را دریافت کردند، به میزان قابل توجهی کمتر به یبوست مبتلا شدند، عارضهای که اغلب با پیشرفت بیماری پارکینسون همراه است.
رزمارین وندنبروک، بیوتکنولوژیست از مرکز تحقیقات التهاب دانشگاه خنت میگوید: مطالعه ما نکات امیدوارکنندهای را ارائه میدهد که پیوند مدفوع میتواند یک درمان جدید ارزشمند برای بیماری پارکینسون باشد.
وی افزود: تحقیقات بیشتری مورد نیاز است، اما این راهکار، روشی بالقوه ایمن، مؤثر و مقرون به صرفه برای بهبود علائم و کیفیت زندگی برای میلیونها نفر مبتلا به بیماری پارکینسون در سراسر جهان ارائه میکند.
در حالی که هنوز چیزهای زیادی در مورد پارکینسون نمیدانیم، تحقیقات قبلی نشان داده است که ممکن است با تغییرات قابل توجهی در میکرو فلور روده(فلور میکروبی دستگاه گوارش) مرتبط باشد. تصور میشود که تودههای پروتئینی که در روده تشکیل میشوند، میتوانند به سمت عصب واگ حرکت کنند و خطر تخریب عصبی مسئول پارکینسون را افزایش دهند. اگر ترکیب روده بر این فرآیند تأثیر بگذارد، یافتن ترکیب مناسب میتواند شدت این آسیب را به حداقل برساند.
با وجود اینکه تریلیونها باکتری داخل معده ما زندگی میکنند، تلاش برای کشف اثرات منحصر به فرد آنها بر پارکینسون دشوار است. آنچه فعلا میتوانیم بگوییم، این است که دانشمندان به کشف آنچه در حال وقوع است، نزدیک و نردیکتر میشوند.
دِبی لاکنز، زیست شیمیدان از دانشگاه خنت میگوید: گام بعدی ما در حال حاضر این است که بودجهای دریافت کنیم تا مشخص کنیم کدام باکتری تأثیر مثبتی دارد. این میتواند منجر به توسعه یک قرص باکتریایی یا درمان هدفمند دیگر شود که میتواند در آینده جایگزین پیوند مدفوع شود.
این پژوهش در مجله eClinicalMedicine منتشر شده است.ایسنا
https://www.sciencealert.com/transplanting-feces-from-one-person-to-another-could-ease-parkinsons-symptoms
لینک مقاله
https://www.thelancet.com/journals/eclinm/article/PIIS2589-5370(24)00142-1/fulltext
@biotech_ir
ScienceAlert
Transplanting Feces From One Person to Another Could Ease Parkinson's Symptoms
It's not all about the brain.
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
ساخت تراشه نانویی که شبیه بینی انسان عمل میکند
محققان با ایجاد چندین حسگر روی یک تراشه نانویی، ابزاری ساختند که میتواند با حساسیت بالا انواع بوها را تشخیص دهد.
یک گروه تحقیقاتی از دانشکده مهندسی دانشگاه علوم و فناوری هنگ کنگ (HKUST) موفق شدند بر یکی از چالشهای دیرینه در ساخت حسگرهای بویایی مصنوعی غلبه کنند. آنها برای این کار آرایهای از حسگرهای مختلف گازی را ساختند که کارایی بسیار بالایی دارد.
تراشه بویایی بیومیمیکی (BOC) تازه توسعه یافته با ترکیب آرایههای حسگری حاوی نانولوله روی بستری از جنس مواد متخلخل ایجاد شده است که میتوان هزار حسگر گازی را روی یک تراشه ایجاد کرد. این حسگر عملکردی شبیه به بینی انسان یا حیوانات دارد.
محققان در سراسر جهان به دنبال تقلید از سیستم بویایی بیولوژیکی برای تشخیص مؤثر مخلوط بوها هستند و در این مسیر انواع بینیهای مصنوعی را ساختهاند. یکی از چالشهای اصلی آنها، دشواری کوچک سازی سیستم و افزایش قابلیتهای تشخیص در تعیین گونههای دقیق گاز و غلظت آنها در مخلوط های بو است.
برای حل این مشکل محققان تراشهای ساختند که حاوی انواع مختلف حسگرها روی یک ساختار نانومتری است. با استفاده از هوش مصنوعی، این تراشه میتواند حساسیت بالایی نسبت به انواع گازها داشته باشد به طوری که با کارایی بالا میتواند مخلوط گازها را از هم تمییز دهد. آنها این تراشه را برای تشخیص ۲۴ بوی مختلف طراحی کردهاند. این گروه، تراشه خود را روی یک سگ روبات قرار دادند و در نهایت سیستمی ارائه کردند که میتواند در فضای تاریک هدف مورد نظر را پیدا کند.
این تراشه های بویایی مصنوعی نه تنها کاربردهای گسترده در سیستمهای مصنوعی و حسگری الکترونیکی در فرایند مواد غذایی، محیط زیست، پزشکی و صنعتی و غیره دارد، بلکه میتواند در روباتها و دستگاه های هوشمند قابل حمل استفاده شود و در ماموریتهای گشت امنیتی و عملیات نجات استفاده شود.
در حال حاضر دیجیتالی شدن در حوزههای مختلف به سرعت در حال انجام است اما در بخش بو به دلیل فقدان حسگرهای کارآمد هنوز فضاهای دست نخورده زیادی وجود دارد. این دستاورد محققان میتواند به تسریع حرکت در این مسیر کمک کند.
نتایج این بررسی جدید در قالب مقالهای با عنوان “Biomimetic olfactory chips based on large-scale monolithically integrated nanotube sensor arrays” در نشریه Nature Electronics منتشر شده است.
https://www.eurekalert.org/news-releases/1039414
لینک مقاله
https://www.nature.com/articles/s41928-023-01107-7
@biotech_ir
محققان با ایجاد چندین حسگر روی یک تراشه نانویی، ابزاری ساختند که میتواند با حساسیت بالا انواع بوها را تشخیص دهد.
یک گروه تحقیقاتی از دانشکده مهندسی دانشگاه علوم و فناوری هنگ کنگ (HKUST) موفق شدند بر یکی از چالشهای دیرینه در ساخت حسگرهای بویایی مصنوعی غلبه کنند. آنها برای این کار آرایهای از حسگرهای مختلف گازی را ساختند که کارایی بسیار بالایی دارد.
تراشه بویایی بیومیمیکی (BOC) تازه توسعه یافته با ترکیب آرایههای حسگری حاوی نانولوله روی بستری از جنس مواد متخلخل ایجاد شده است که میتوان هزار حسگر گازی را روی یک تراشه ایجاد کرد. این حسگر عملکردی شبیه به بینی انسان یا حیوانات دارد.
محققان در سراسر جهان به دنبال تقلید از سیستم بویایی بیولوژیکی برای تشخیص مؤثر مخلوط بوها هستند و در این مسیر انواع بینیهای مصنوعی را ساختهاند. یکی از چالشهای اصلی آنها، دشواری کوچک سازی سیستم و افزایش قابلیتهای تشخیص در تعیین گونههای دقیق گاز و غلظت آنها در مخلوط های بو است.
برای حل این مشکل محققان تراشهای ساختند که حاوی انواع مختلف حسگرها روی یک ساختار نانومتری است. با استفاده از هوش مصنوعی، این تراشه میتواند حساسیت بالایی نسبت به انواع گازها داشته باشد به طوری که با کارایی بالا میتواند مخلوط گازها را از هم تمییز دهد. آنها این تراشه را برای تشخیص ۲۴ بوی مختلف طراحی کردهاند. این گروه، تراشه خود را روی یک سگ روبات قرار دادند و در نهایت سیستمی ارائه کردند که میتواند در فضای تاریک هدف مورد نظر را پیدا کند.
این تراشه های بویایی مصنوعی نه تنها کاربردهای گسترده در سیستمهای مصنوعی و حسگری الکترونیکی در فرایند مواد غذایی، محیط زیست، پزشکی و صنعتی و غیره دارد، بلکه میتواند در روباتها و دستگاه های هوشمند قابل حمل استفاده شود و در ماموریتهای گشت امنیتی و عملیات نجات استفاده شود.
در حال حاضر دیجیتالی شدن در حوزههای مختلف به سرعت در حال انجام است اما در بخش بو به دلیل فقدان حسگرهای کارآمد هنوز فضاهای دست نخورده زیادی وجود دارد. این دستاورد محققان میتواند به تسریع حرکت در این مسیر کمک کند.
نتایج این بررسی جدید در قالب مقالهای با عنوان “Biomimetic olfactory chips based on large-scale monolithically integrated nanotube sensor arrays” در نشریه Nature Electronics منتشر شده است.
https://www.eurekalert.org/news-releases/1039414
لینک مقاله
https://www.nature.com/articles/s41928-023-01107-7
@biotech_ir
EurekAlert!
HKUST researchers develop revolutionary biomimetic olfactory chips to enable advanced gas sensing and odor detection
<p>A research team led by the School of Engineering of the Hong Kong University of Science and Technology (HKUST) has addressed the long-standing challenge of creating artificial olfactory sensors with arrays of diverse high-performance gas sensors. Their…
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
ابداع یک داروی جدید برای درمان آنفلوانزا!
یک داروی جدید که برای درمان آنفلوانزای شدید ساخته شده است با روشی منحصربهفرد و برخلاف آن چه از یک دارو انتظار میرود اقدام به درمان بیماری و عفونت ریه میکند.
یک داروی جدید برای درمان آنفلوانزای شدید با موفقیت بیماران را در سطح مناسب التهاب ریه نگه میدارد تا از آسیب ریه محافظت کند در حالی که همچنان به سیستم ایمنی اجازه میدهد با عفونت مبارزه کند. این دارو حتی چند روز پس از عفونت در موشها موثر عمل کرده است.
، اگر تا به حال به آنفلوانزا مبتلا شده باشید، به احتمال زیاد به ویروس آنفلوانزایA (IAV) مبتلا شدهاید. در مقایسه با ویروس آنفلوانزای B، عفونت با نوع A اغلب علائم شدیدتری ایجاد میکند. اما، در حالی که بسیاری از ما تب و لرز، سردرد و دردهای عضلانی، خستگی، گلودرد و سرفه ناشی از آنفولانزای معمولی را تجربه کردهایم، عفونت شدید با نوع IAV حیوانی آن متفاوت و به صورت بالقوه تهدیدکننده حیات است.
عفونت شدید این نوع از آنفلوانزا باعث ایجاد نوع خاصی از مرگ سلولی به نام نکروپتوز، در سلولهای آلوده شده، میشود. در حالی که این یک فرآیند طبیعی است که برای محدود کردن انتشار ویروس از طریق حذف فعال سلولهای آلوده و بسیج سیستم ایمنی برای پاسخدهی طراحی شده است، نکروپتوز میتواند یک پاسخ بیش التهابی را فعال کند و باعث آسیب جانبی ریه شود که به طور بالقوه کشنده است. به غیر از مدیریت علائم آن، گزینههای درمانی کمی برای درمان آنفلوانزای شدید وجود دارد.
در یک مطالعه جدید، محققان دانشکده پزشکی دانشگاه تافتس، بیمارستان تحقیقاتی کودکان «سنت جود»، دانشگاه هیوستون و مرکز سرطان فاکس چیس با هم همکاری کردند تا دارویی به نام UH۱۵-۳۸ را آزمایش کنند که از این آسیب ریوی مرتبط با آنفلوانزا در موشها جلوگیری میکند و به سیستم ایمنی اجازه میدهد با ویروس مبارزه کند.
پاول توماس، نویسنده همکار در این مطالعه میگوید: داروی ما به طور قابل توجهی بقا را افزایش داد و علائم عفونت ویروس آنفلوانزا را کاهش داد. این داروی جدید، التهاب خطرناک را کاهش داد و حتی به نظر میرسید که واکنش تطبیقی در برابر ویروس را بهبود بخشد.
https://www.laboratoryequipment.com/612488-New-Drug-Prevents-Flu-related-Lung-Damage/
لینک مقاله
https://www.nature.com/articles/s41586-024-07265-8
@biotech_ir
یک داروی جدید که برای درمان آنفلوانزای شدید ساخته شده است با روشی منحصربهفرد و برخلاف آن چه از یک دارو انتظار میرود اقدام به درمان بیماری و عفونت ریه میکند.
یک داروی جدید برای درمان آنفلوانزای شدید با موفقیت بیماران را در سطح مناسب التهاب ریه نگه میدارد تا از آسیب ریه محافظت کند در حالی که همچنان به سیستم ایمنی اجازه میدهد با عفونت مبارزه کند. این دارو حتی چند روز پس از عفونت در موشها موثر عمل کرده است.
، اگر تا به حال به آنفلوانزا مبتلا شده باشید، به احتمال زیاد به ویروس آنفلوانزایA (IAV) مبتلا شدهاید. در مقایسه با ویروس آنفلوانزای B، عفونت با نوع A اغلب علائم شدیدتری ایجاد میکند. اما، در حالی که بسیاری از ما تب و لرز، سردرد و دردهای عضلانی، خستگی، گلودرد و سرفه ناشی از آنفولانزای معمولی را تجربه کردهایم، عفونت شدید با نوع IAV حیوانی آن متفاوت و به صورت بالقوه تهدیدکننده حیات است.
عفونت شدید این نوع از آنفلوانزا باعث ایجاد نوع خاصی از مرگ سلولی به نام نکروپتوز، در سلولهای آلوده شده، میشود. در حالی که این یک فرآیند طبیعی است که برای محدود کردن انتشار ویروس از طریق حذف فعال سلولهای آلوده و بسیج سیستم ایمنی برای پاسخدهی طراحی شده است، نکروپتوز میتواند یک پاسخ بیش التهابی را فعال کند و باعث آسیب جانبی ریه شود که به طور بالقوه کشنده است. به غیر از مدیریت علائم آن، گزینههای درمانی کمی برای درمان آنفلوانزای شدید وجود دارد.
در یک مطالعه جدید، محققان دانشکده پزشکی دانشگاه تافتس، بیمارستان تحقیقاتی کودکان «سنت جود»، دانشگاه هیوستون و مرکز سرطان فاکس چیس با هم همکاری کردند تا دارویی به نام UH۱۵-۳۸ را آزمایش کنند که از این آسیب ریوی مرتبط با آنفلوانزا در موشها جلوگیری میکند و به سیستم ایمنی اجازه میدهد با ویروس مبارزه کند.
پاول توماس، نویسنده همکار در این مطالعه میگوید: داروی ما به طور قابل توجهی بقا را افزایش داد و علائم عفونت ویروس آنفلوانزا را کاهش داد. این داروی جدید، التهاب خطرناک را کاهش داد و حتی به نظر میرسید که واکنش تطبیقی در برابر ویروس را بهبود بخشد.
https://www.laboratoryequipment.com/612488-New-Drug-Prevents-Flu-related-Lung-Damage/
لینک مقاله
https://www.nature.com/articles/s41586-024-07265-8
@biotech_ir
Laboratoryequipment
New Drug Prevents Flu-related Lung Damage
A team of researchers from multiple institutions has developed a compound capable of reversing the course of infection in mice by blocking necroptosis.