Telegram Web Link
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
کشف درمانی جدید برای پایان دادن به کابوس‌های کودکانه


پژوهشگران به روشی جدید برای درمان کودکان مبتلا به کابوس‌های مزمن دست یافتند که تعداد کابوس‌ها و ناراحتی‌های ناشی از آن را کاهش و تعداد شب‌هایی را که کودک از خواب نمی‌پَرَد، افزایش می‌دهد.

به گزارش گروه علمی ایرنا از وبگاه مِدیکال اِکسپرس، به نظر می‌رسد این پژوهش، اولین کارآزمایی بالینی تصادفی‌سازی‌شده برای آزمایش کابوس‌درمانی در کودکان و گامی در جهت درمان کابوس‌ها به‌عنوان یک اختلال متمایز (و نه به عنوان نشانه‌ای از یک مشکل دیگر سلامت روان کودکان) به شمار می‌رود.

براساس پژوهش‌ها از هر شش کودکِ دچار مشکلات روانی، یک نفر از کابوس‌های مزمن رنج می‌برد؛ این تخمین ممکن است محافظه‌کارانه باشد؛ زیرا کابوس‌ها به ندرت در غربالگری بالینی معمول گنجانده می‌شوند.

با درمان اختلال سلامت روان کودک، همیشه کابوس‌های وی کاهش نمی‌یابد؛ مثلاً کابوس‌ها به عنوان نشانه‌ای از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شناخته می‌شوند؛ اما زمانی روان‌زخم (ترومای) کودک با موفقیت درمان می‌شود، ممکن است کابوس‌های وی کاهش نیابند. این امر به پژوهشگران دانشگاه اوکلاهما و دانشگاه تالسا در آمریکا انگیزه‌ داد تا راهی جدید برای رفع این مشکل بیابند تا به طور خاص به کابوس‌های کودکان بدون توجه به بیماری یا اختلال اولیه آن‌ها پرداخته شود.

کشف درمانی جدید برای پایان دادن به کابوس‌های کودکانه

طی این درمان، پنج جلسه در هفته به کودکان درباره اهمیت خواب آموزش داده و به آن‌ها انگیزه‌ برای ایجاد عادت‌هایی داده می‌شود که ممکن است کیفیت خواب آن‌ها را افزایش دهد؛ همچنین به آن‌ها می‌آموزند کابوس‌های خود را به شکل رویاهایی دلپذیر «بازنویسی» کنند.

به گفته پژوهشگران در این روش از رفتاردرمانی شناختی استفاده می‌شود. رفتاردرمانی شناختی نوعی رفتاردرمانی است که به افراد کمک می‌کند یاد بگیرند چگونه الگوهای فکری مخرب یا مزاحم را که تأثیر منفی بر رفتار و احساسات دارند، شناسایی کنند و تغییر دهند. این روش درمانی همچنین شامل روش‌های آرام‌سازی، تمرکز حواس، مدیریت استرس و تجسم برای تغییر ساختار رویاها می‌شود.

گزارش یافته‌های این پژوهش در مجله فرانتی‌یِرز این اِسلیپ (Frontiers in Sleep) منتشر شده است،

https://ou.edu/news/articles/2024/december/newly-published-research-shows-effectiveness-of-novel-nightmare-therapy

@biotech_ir
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
قلب ما مغز مخصوص به خود را دارد

مدت‌ها پیش از تولد، بافت‌های قلب ما با ریتمی مشخص منقبض و منبسط می‌شوند و این حرکات تنها در آخرین ساعت زندگی ما متوقف می‌شود.

این یک عملکرد بسیار مکانیکی است. با این حال، هر انقباض مانند نُت یک نوازنده در نظر گرفته می‌شود که با ذوق یا ملایمت تحت هدایت اعصابی که درست در زیر لایه‌های بیرونی قلب قرار گرفته‌اند، نواخته می‌شود.

به نقل از ساینس‌آلرت، این مسیرها که به عنوان سیستم عصبی داخل قلب شناخته می‌شوند، به عنوان یک نقطه توقف برای اطلاعات منتقل شده توسط بخش‌هایی از مغز و نخاع فرض می‌شدند.

دانشمندان مؤسسه کارولینسکا در سوئد و دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده اکنون سطح پیچیدگی شگفت‌انگیزی را در میان نورون‌هایی که قلب گورخرماهی را احاطه کرده‌اند، کشف کرده‌اند که نظریه‌های موجود در مورد چگونگی حفظ نبض این اندام در گونه‌های مختلف و همچنین خودمان را به چالش می‌کشد.

کنستانتینوس آمپاتزیس(Konstantinos Ampatzis)، عصب‌شناس موسسه کارولینسکا، که سرپرستی این مطالعه را بر عهده داشت، می‌گوید: این «مغز کوچک» نقش کلیدی در حفظ و کنترل ضربان قلب دارد و شبیه به نحوه تنظیم عملکردهای ریتمیک مغز مانند حرکت و تنفس است. در طول تاریخ، تصور می‌شد که فعالیت قلب خودگردان است.

آلبرشت فون هالر(Albrecht von Haller)، آناتومیست آلمانی قرن هجدهم، در خلاصه متن فیزیولوژی خود مدعی شد قلب دارای یک «تحریک پذیری ذاتی» است که توسط خون وارد شده به آن ایجاد می‌شود.

در قرن نوزدهم، دسته‌هایی از اعصاب به نام گانگلیون(ganglia) در قلب قورباغه‌ها و سپس در قلب انسان‌ها یافت شد که به سرعت فهمیدند که نقش یک ضربان‌ساز قلب را ایفا می‌کنند و سرعت انقباضات عضلانی را کنترل می‌کنند.

این آغاز قرن‌ها تحقیق در مورد توانایی ثابت قلب برای تپش بوده است و دانشمندان در مورد میزان کنترل سیستم عصبی مرکزی بر نبض مطالعاتی انجام دادند.

امروزه تصور می‌شود که مغز از طریق سیستم سمپاتیک «جنگ یا گریز» و سیستم پاراسمپاتیک «استراحت و هضم»، بر عملکرد قلب تاثیر می‌گذارد.

این امر از طریق مسیرهای عصبی متعددی که فیبرهای عضلانی پیچ خورده قلب را با گانگلیون‌های محیطی مرتبط می‌کنند، مدیریت می‌شود که به نوبه خود به دسته‌های نورون در سیستم عصبی مرکزی متصل هستند و ضربان را از دور در پاسخ به محرک‌های شیمیایی و فشار تغییر می‌دهند.

با توجه به موشکافی چندین نسل از دانشمندان، نه تنها تعجب‌آور نیست که بحث بر سر تاثیر مغز بر قلب همچنان ادامه دارد، بلکه هنوز موارد زیادی درباره ساختار قلب باید کشف شود.

آمپاتزیس و گروهش از ترکیبی از برچسب‌گذاری ایمونولوژیک، پروفایل آران‌ای تک‌تک سلول‌ها و تجزیه و تحلیل خواص الکتریکی نورون‌هایی که از بافت قلب عبور می‌کنند، استفاده کردند تا نقشه‌ای دقیق از سیستم عصبی داخل قلب یک قلب گورخرماهی تهیه کنند.

محققان تنوع بالایی از انواع سلول‌ها را کشف کردند، از جمله زیر مجموعه‌ای از اعصاب که شبیه به نورون‌های مولد الگوی مرکزی در سیستم عصبی مرکزی هستند، مسیرهایی که همه چیز از جویدن غذا گرفته تا راه رفتن را کنترل می‌کنند.

انسان و گورخرماهی به رغم اینکه یک فاصله تکاملی صدها میلیون ساله دارند، فیزیولوژی قلبی عروقی آنها به طرز شگفت انگیزی شبیه به هم است، که نشان می‌دهد اکثر مهره‌داران در این مسیرهای عصبی مشترک هستند.

https://news.ki.se/the-heart-has-its-own-brain#:~:text=New%20research%20from%20Karolinska%20Institutet,new%20treatments%20for%20heart%20diseases.



https://www.nature.com/articles/s41467-024-54830-w
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
افزایش عملکرد مغز تا ۲۴ ساعت پس از ورزش


یافته‌های جدید پژوهشگران نشان می‌دهد یک جلسه ورزش، عملکرد مغز را تا ۲۴ ساعت بعد افزایش می‌دهد.

به گزارش گروه علمی ایرنا از وبگاه سای‌تِک‌دِیلی، یافته‌های جدید پژوهشگران کالج دانشگاهی لندن (UCL) در انگلیس نشان می‌دهد ورزش باعث می‌شود عملکرد مغز تا روز بعد بهبود یابد.

پژوهش‌های قبلی که در محیط‌های آزمایشگاهی کنترل‌شده صورت گرفته بود، نشان داده بود عملکرد شناختی در ساعات بعد از ورزش افزایش می‌یابد؛ اما مشخص نبود تأثیر آن برای چه مدتی است.

عملکرد شناختی مجموعه توانایی‌های ذهنی ما هستند که توسط بخش‌های مختلف مغز یا شبکه‌های عصبی مغز ما کنترل می‌شوند؛ مانند توان توجه، تمرکز، حافظه، انعطاف‌پذیری ذهنی و برخی توانایی‌های دیگر.

در پژوهش جدید، پژوهشگران دریافتند بزرگسالان ۵۰ تا ۸۳ ساله یک روز پس از انجام فعالیت بدنی متوسط تا شدید، در آزمون‌های حافظه عملکرد بهتری دارند. افرادی که زمان کمتری را به نشستن اختصاص می‌دادند یا شش ساعت یا بیش از آن می‌خوابیدند، نیز امتیاز بیشتری در آزمون‌های حافظه کسب می‌کردند.

خواب عمیق‌ یا خواب موج آهسته، مرحله‌ای از خواب است که ضربان قلب در آن کُند می‌شود و فشارخون کاهش می‌یابد. این مرحله از خواب همچنین باعث بهبود عملکرد حافظه می‌شود و بر اساس یافته‌های این گروه پژوهشی، بخش کوچکی از ارتباط میان ورزش و برخورداری از حافظه بهتر در روز بعد را تشکیل می‌دهد.

دکتر میکیلا بلومبرگ (Mikaela Bloomberg)، سرپرست گروه پژوهشی توضیح داد: فعالیت متوسط یا شدید به معنای انجام هر فعالیتی است که ضربان قلب را بالا ببرد که شامل پیاده‌روی سریع یا بالا رفتن از چند پله باشد و لزوماً به معنای انجام ورزش منظم نیست.

در کوتاه‌مدت، ورزش جریان خون به مغز را افزایش می‌دهد و باعث تحریک انتشار ناقل‌های عصبی مانند نوراِپی‌نفرین و دوپامین می‌شود که طیف وسیعی از عملکردهای شناختی را بهبود می‌بخشد.

این تغییرات عصبی شیمیایی تا چند ساعت پس از ورزش ادامه دارند؛ اما پژوهشگران خاطرنشان کردند که سایر حالات مغزی مرتبط با ورزش، طولانی‌تر هستند؛ مثلاً بر اساس شواهد ورزش خلق‌وخو را تا ۲۴ ساعت بهبود می‌بخشد.

https://www.ucl.ac.uk/news/2024/dec/commentary-exercise-boosts-memory-24-hours-after-workout-new-research#:~:text=Yet%20beyond%20the%20longer%20term,to%2024%2Dhours%20after%20exercising.


https://ijbnpa.biomedcentral.com/articles/10.1186/s12966-024-01683-7

@biotech_ir
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
تشخیص سریع و آسان سرطان روده با کیت نانویی ایرانی

یکی از شرکت‌های فناور با تولید و عرضه کیت‌های تشخیص سرطان روده، امکان شناسایی سریع این نوع سرطان را فراهم کرده است. تا کنون در قالب برنامه غربالگری، ۶۰۰ هزار نفر از این کیت‌ها استفاده کرده‌اند و پیش‌بینی می‌شود حجم استفاده از این کیت‌های نانویی در غربالگری‌های کشوری افزایش یابد.

بر اساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی، در سال ۱۹۷۰، فقط ۱۵ درصد سرطان‌های گزارش شده در کشورهای در حال توسعه بوده است که این رقم در سال ۱۹۸۰، به ۵۶ درصد رسیده و پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۳۰ به ۷۰ درصد برسد.

سالانه ۱۲ هزار نفر در ایران درگیر سرطان روده می‌شوند؛ مطابق دستورالعمل‌های وزارت بهداشت جمعیت بالای ۵۰ سال و افرادی که در خانواده سابقه سرطان روده دارند، باید سالی یک بار برای این سرطان غربالگری شوند. سن غربالگری در افرادی که سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان روده بزرگ دارند، ۱۰ سال کمتر از سایرین است.

کولونوسکوپی روشی رایج برای شناسایی این نوع سرطان است. به دلیل مشکلات کولونوسکوپی، غربالگری سرطان روده نیازمند روشی آسان، ارزان، سریع و دقیق است، در نتیجه کیت‌های تشخیص سریع یا Rapid Test  بهتر از روش‌های تهاجمی مثل کولونوسکوپی هستند و کشورها به سوی استفاده از این فناوری متمایل شده‌اند.

تا چند سال قبل در ایران، از کیت‌های یک شرکت آلمانی برای تست سریع استفاده می‌شد که بعد از تحریم‌ها، واردات این نوع کیت‌ها با مشکل روبرو شد. از این رو یک شرکت فناور کیت‌های نانویی (PKM۲ و FOB) با دقت بالای ۹۰ درصد را تولید و به بازار عرضه کرده است. میزان واردات کیت‌های تشخیص سریع سرطان روده ۳۰۰ هزار دلار در سال بود که با تولید آن در داخل کشور دیگر نیازی به واردات نیست.

از سال گذشته خانه‌های بهداشت در سراسر کشور غربالگری را روی سه میلیون نفر شروع کردند که از این کیت‌های نانویی نیز برای غربالگری بیش از ۶۰۰ هزار نفر استفاده شده است. متاسفانه سرطان روده به‌طور معمول در مراحل اولیه نشانه‌ ای ندارد، به همین دلیل غربالگری برای تشخیص این سرطان در مراحل اولیه ضروری است. غربالگری می­‌تواند منجر به تشخیص سرطان در مراحل اولیه و درمان با هزینه کمتر و موفقیت بیشتری شود و از بروز و مرگ و میر بیماران پیشگیری کند.

این تست‌های تشخیص سریع برای غربالگری سرطان روده، سریع، غیرتهاجمی، ارزان و با قابلیت انجام در تمام مناطق جغرافیایی است. این کیت‌ها نیازمند تجهیزات و امکانات آزمایشگاهی نیستند. به‌دلیل ارزان بودن، استفاده آسان و نتایج سریع قابل مشاهده (اغلب بین ۱۰ تا ۲۰ دقیقه) با چشم غیرمسلح و بدون نیاز به افراد متخصص می‌تواند به‌عنوان تست غربالگری در سطح جامعه استفاده شود.

تشخیص با کیت‌های آزمایشگاهی یک ابزار حیاتی در نظام سلامت است؛ تقریباً ۶۶ درصد تصمیمات بالینی را به طور مستقیم تحت تأثیر قرار می‌دهد، در حالی که تنها حدود ۲٫۳  درصد از هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی را شامل می‌شود.

مزیت‌های تست‌های تشخیص سریع عبارتند از:

* این روش به ابزار پیشرفته نیاز ندارد و به راحتی در هر مکانی قابل انجام است.

*این روش به مراحل پیچیده برای آماده کردن نمونه نیاز ندارد.

* به سرعت جواب را نشان می‌دهد و جواب آن با چشم غیرمسلح قابل رؤیت است.

* نتایج این سنجش‌ها نیاز به تفسیر آزمایشگاهی ندارند و برای عموم قابل استفاده است.

* قیمت آن ارزان است و بازار مصرف مناسبی دارد. ایسنا/

@biotech_ir
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
توسعه یک کِرِم برای درمان سرطان پوست برای اولین بار در جهان


اولین کرم برای درمان سرطان پوست در جهان می‌تواند جایگزین جراحی و پرتودرمانی شود.

این کرم دارای یک داروی منحصر به فرد است که مانع از تشکیل سرطان پوست می‌شود.

به نقل از آی‌ای، محققان دانشگاه کوئینزلند در حال برداشتن گام‌های مهمی به سوی تولید کرم موضعی پیشگامانه برای پیشگیری و درمان سرطان‌های پوست، به‌ویژه در دریافت‌کنندگان پیوند عضو هستند.

این کرم دارای یک داروی منحصر به فرد است که نشان داده است که مانع از تشکیل سرطان پوست می‌شود.

اولین کرم سرطان پوست در جهان

استادیار جیمز ولز(James Wells)، از موسسه فریزر، این پروژه نوآورانه را رهبری می‌کند.

دکتر ولز می‌گوید: این پروژه برای پیشرفت کرم از طریق توسعه پیش بالینی بسیار مهم است و ما را قادر می‌سازد تا فرمولاسیون ایمن و موثر برای استفاده انسانی ایجاد کنیم.

او نسبت به آینده این پروژه ابراز خوش‌بینی کرد و تاکید کرد: این یک نقطه عطف مهم است که معتقدیم به ما این امکان را می‌دهد که این مولکول امیدوارکننده را به سمت آزمایش‌های بالینی پیش ببریم.

این دارو به عنوان تنها مورد در نوع خود قابل توجه است و نه تنها از بروز سرطان پوست جلوگیری می‌کند، بلکه می‌تواند عوارض اولیه را در بیماران پیوند عضو نیز درمان کند.

ضرورت چنین درمانی به این دلیل است که گیرندگان پیوند برای جلوگیری از رد عضو، باید داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی مصرف کنند.

در حالی که این داروها نجات دهنده هستند، خطر ابتلا به برخی سرطان‌های پوست را نیز به میزان قابل توجهی افزایش می‌دهند.

دکتر ولز توضیح می‌دهد: در حال حاضر، هیچ داروی تایید شده توسط اداره غذا و دارو وجود ندارد که به طور خاص سرطان سلول سنگفرشی را در بیمارانی که تحت پیوند عضو قرار گرفته‌اند، هدف قرار دهد. در عوض، مدیریت این سرطان‌های پوست مستلزم ارزیابی‌های پزشکی مداوم و مداخلات جراحی در طول زندگی افراد است، تا زمانی که سرطان به جایی برسد که متاستاز کند.

وی خاطرنشان کرد که گزینه‌های مدیریت فعلی، بیماران را با انتخاب‌های محدودی مواجه می‌کند که سلامت اعضای پیوندی آنها را به خطر نمی‌اندازد.

او افزود: این درمان جدید واقعا می‌تواند برای این افراد دگرگون کننده باشد.

درمانی که می‌تواند جایگزین جراحی شود

مرحله توسعه پیش بالینی، برای ارزیابی اثربخشی دارو در نفوذ به پوست و بررسی احتمالات برای تولید در مقیاس بزرگ در آینده بسیار مهم است.

این فرآیند تضمین می‌کند که وقتی کرم برای آزمایش‌های انسانی آماده است، آزمایش‌های دقیقی برای تأیید ایمنی و اثربخشی آن انجام شده است.

دکتر دین ماس(Dean Moss)، از تاثیر بالقوه این درمان پیشگام برای گیرندگان پیوند عضو ابراز هیجان کرد.

ضرورت توسعه درمان‌های موثر برای سرطان پوست در بیماران پیوندی با آماری که نشان می‌دهد بروز سرطان پوست در این افراد به طور قابل توجهی بیشتر از جمعیت عمومی است، مشخص می‌شود.

پیشرفت‌های مستمر مانند این کرم موضعی برای نوآوری پزشکی و بهبود کیفیت زندگی برای هزاران پیوند گیرنده در سراسر جهان ضروری است. ایسنا/

https://www.uq.edu.au/news/article/2024/11/life-changing-cream-treat-skin-cancer-moves-closer-reality

@biotech_ir
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
ترکیب نانویی ویتامین سی و اکسیدآهن برای نابودی سلول‌های سرطانی

محققان با ترکیب اسیداسکوربیک و اکسیدآهن در مقیاس نانومتری، نشان دادند که می‌توان تومورهای سرطانی را از بین برد.

به گزارش ستاد ویژه توسعه فناوری نانو، محققان دانشگاه کنتاکی در حال بررسی راه‌های جدیدی برای استفاده از نانوذرات در ترکیب با مواد دیگر به عنوان رویکردی نوآورانه برای درمان سرطان هستند. این گروه مقاله‌ای منتشر کردند که در آن جزئیات مربوط به طراحی ساختاری حاوی اکسیدآهن و ویتامین C برای مقابله با سرطان درج شده است. این مقاله که در نشریه Nanoscale منتشر شده نشان می‌دهد نانوزیم‌های اکسیدآهن که با اسیداسکوربیک تقویت‌شده می‌تواند برای درمان سرطان مبتنی بر ماکروفاژ به کار گرفته شود.

این تیم از محققان بر روی نانوزیم‌ها، نوعی از نانوذرات مغناطیسی با فعالیت آنزیمی، به عنوان راهبردی برای افزایش فعالیت سرکوب‌کننده تومور اسیداسکوربیک تمرکز کردند.

شنگ تانگ می‌گوید: «اسید اسکوربیک یا ویتامین C اخیراً برای درمان سرطان به دلیل خواص آنتی‌اکسیدانی آن استفاده شده است. با این حال، استفاده از آن به دلیل دوزهای بالای مورد نیاز برای موثر بودن محدود است. ما تصمیم گرفتیم پتانسیل نانوزیم‌ها را برای افزایش کارایی اسید اسکوربیک در درمان سرطان بررسی کنیم.»

محققان دریافتند که اثربخشی درمان‌ به ترتیب اجرا بستگی دارد. ترکیب این نانوذرات با اسید اسکوربیک تنها زمانی سلول‌های سرطانی را از بین می‌برد که ابتدا نانوذرات اضافه شده و به داخل سلول‌ها وارد شوند. برعکس، اگر نانوذرات و اسید اسکوربیک از خارج از سلول با هم باشند، اثر درمانی نخواهد داشت.

تانگ گفت: «این کشف اهمیت هماهنگ کردن نانوذرات و اسید اسکوربیک در درمان سرطان را نشان می‌دهد، زیرا استفاده از آن‌ها با سایر عوامل نیاز به هماهنگی دقیق دارد.»

محققان همچنین نوع خاصی از سلول‌های ایمنی، ماکروفاژها را برای حمل نانوذرات به محل تومور مهندسی کردند. ماکروفاژها به طور طبیعی به سمت تومورها جذب می‌شوند و هنگامی که با نانوذرات مغناطیسی بارگیری می‌شوند، می‌توان آن‌ها را با استفاده از یک میدان مغناطیسی خارجی به سمت تومور هدایت کرد.

مهندسان در آزمایش‌های خود، سلول‌های سرطان سینه را با نانوذرات ترکیب کردند. هنگامی که آن‌ها اسید اسکوربیک را اضافه کردند، اثر کشتن تومور به طور قابل توجهی افزایش یافت. با اتخاذ این رویکرد، ماکروفاژهای از پیش بارگذاری شده با نانوذرات می‌توانند به عنوان کمکی به اسید اسکوربیک برای درمان سرطان استفاده شوند.

به طور کلی، این تحقیق روشی را ارائه می‌دهد که نانوذرات و سلول‌های ایمنی را به عنوان یک رویکرد امیدوارکننده برای درمان‌های جدید ترکیب می‌کند.

https://engr.uky.edu/news/uk-researchers-explore-use-nanoparticles-improve-cancer-therapy

لینک مقاله
https://pubs.rsc.org/en/content/articlelanding/2024/nr/d4nr01208a

@biotech_ir
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
کشف نقطه‌ضعف باکتری‌های مقاوم به آنتی‌بیوتیک 

گروهی از پژوهشگران نقطه‌ضعف باکتری‌های مقاوم به آنتی‌بیوتیک را کشف کردند تا از آن، برای سرکوب ایجاد مقاومت آنتی‌بیوتیکی بدون دارو یا مواد شیمیایی مضر استفاده کنند. 
 
استفاده از روش‌های جدید برای کنترل عفونت به شدت لازم است؛ زیرا انتظار می‌رود باکتری‌های مقاوم به آنتی‌بیوتیک تا سال ۲۰۵۰ میلادی سالانه جان ۲ میلیون نفر را بگیرند. 
 
مقاومت آنتی‌بیوتیکی یا مقاومت به آنتی‌بیوتیک (مقاومت باکتری‌ها به پادزیست‌ها)، یعنی میکروب‌های بیماری‌زا که برای مبارزه با آن‌ها از آنتی‌بیوتیک استفاده می‌شود، با جهش ژنی (موتاسیون) در برابر این داروها مقاومت پیدا کنند و نسل‌های جدیدی به وجود بیایند که نتوان با آن‌ها مبارزه کرد. 
 
پژوهشگران آمریکایی و اسپانیایی به تازگی کشف کرده‌اند که حداقل برخی از باکتری‌ها بهای گزافی برای مقاومت خود می‌پردازند؛ بهایی که احتمالاً قادر خواهیم بود از آن برای مبارزه با عفونت استفاده کنیم. 
 
گورول سوئل (Gürol Süel)، زیست‌شناس مولکولی از دانشگاه کالیفرنیا سن‌دیه‌گو در آمریکا و از اعضای گروه پژوهشی گفت: نقطه‌ضعف باکتری‌های مقاوم به آنتی‌بیوتیک را کشف کردیم و می‌توانیم از آن برای سرکوب ایجاد مقاومت آنتی‌بیوتیکی بدون دارو یا مواد شیمیایی مضر استفاده کنیم. 
 
وی توضیح داد: گمان می‌کردیم مقاومت آنتی‌بیوتیکی تأثیر زیادی در زنده‌ماندن باکتری‌ها دارد؛ اما متوجه شدیم توانایی کنار آمدن با محدودیت منیزیم در محیط باکتری‌ها برای تکثیر آن‌ها مهم‌تر است. 
 
پژوهشگران دریافتند ممکن است حذف منیزیم از محیط، با توانایی رشد باکتری‌ها مقابله کند. سویه‌های جهش‌نیافته نقص یکسانی ندارند، به همین دلیل کاهش ماده مغذی کلیدی نباید بر باکتری‌های لازم برای یک میکروبیوم سالم تأثیر منفی بگذارد. 
 
فلزات باردار مانند یون‌های منیزیم، ریبوزوم‌ها (از اندامک‌های اساسی سلول‌ها که پروتئین را سنتز می‌کنند) را تثبیت می‌کنند. یون‌ها همچنین نقش مهمی در استفاده از اِی‌تی‌پی (آدنوزین تری فسفات) دارند. آدنوزین تری فسفات حامل اصلی انرژی است که برای تمام فعالیت‌های سلولی از آن استفاده می‌شود.ایرنا

https://www.sciencealert.com/achilles-heel-of-drug-resistant-bacteria-has-been-found-scientists-say

https://www.science.org/doi/10.1126/sciadv.adq5249

@biotech_ir
افزایش سن، برخی از سلول‌های مغز را بیشتر از سایرین تغییر می‌دهد

نقشه‌برداری دقیق از ۱.۲ میلیون سلول مغز نشان داده است که همه‌ی انواع سلول‌ها به یک شکل پیر نمی‌شوند و برخی که در یک «نقطه ویژه» خاص یافت می‌شوند در برابر روند پیری حساس‌تر هستند. این مطالعه، این راه را برای توسعه درمان‌های جدید برای بیماری‌های مغزی مرتبط با افزایش سن باز می‌کند.

با افزایش سن، سلول‌ها و بافت‌های مختلف آسیب می‌یابند. در حالی که این یک فرآیند طبیعی است، به این معنی است که سن زیستی ما می‌تواند با سن تقویمی ما متفاوت باشد. درک تغییرات سلولی همراه با پیری زیستی، ما را یک قدم به کاهش یا مدیریت روند پیری نزدیک‌تر می‌کند.

به نقل از نیواطلس، در یک مطالعه جدید در مورد پیری مغز، دانشمندان موسسه آلن برای علوم مغز در سیاتل انواع سلول‌های خاصی را شناسایی کردند که با افزایش سن تغییر می‌کنند و همچنین یک «نقطه ویژه» را کشف کردند که بسیاری از این تغییرات در آن رخ می‌دهد.

کلی جین(Kelly Jin)، دانشمند مؤسسه آلن و نویسنده اصلی این مطالعه می‌گوید: فرضیه ما این است که این نوع سلول‌ها در یکپارچه‌سازی سیگنال‌های محیط ما یا چیزهایی که مصرف می‌کنیم کارایی کمتری دارند و از دست دادن کارایی آنها به نحوی به پیری در بقیه بدن کمک می‌کند. من فکر می‌کنم که این بسیار شگفت‌انگیز است، و فکر می‌کنم قابل توجه است که می‌توانیم آن تغییرات بسیار خاص را پیدا کنیم.

جین و همکارانش از توالی‌یابی آران‌ای تک سلولی پیشرفته و ابزارهای پیشرفته نقشه‌برداری مغز که از طریق ابتکار مغز مؤسسه ملی بهداشت(NIH) توسعه یافته بود، برای نقشه‌برداری تقریبا ۱.۲ میلیون سلول مغزی منفرد از موش‌های جوان و مسن از هر دو جنس استفاده کردند. موش‌های «پیر» ۱۸ ماهه بودند که در انسان‌ها معادل اواسط دهه ۵۰ تا اواخر دهه ۶۰ زندگی است. مغز موش به دلیل شباهت آن به مغز انسان در ساختار، عملکرد، ژن‌ها و تنوع سلولی انتخاب شد.

محققان سلول‌ها را در ۱۶ ناحیه وسیع مغز که حدود ۳۵ درصد از حجم کل مغز موش را در بر می‌گیرد، و به بیماری‌های مرتبط با افزایش سن حساس است، ترسیم کردند. رویکرد آنها به محققان اجازه داد تا رونویسی منحصر به فرد سلول‌ها را شناسایی کرده و آنها را برای تغییرات مربوط به سن در بیان ژن بررسی کنند.

افزایش سن، برخی از سلول‌های مغز را بیشتر از سایرین تغییر می‌دهد

دکتر جان نگای(John Ngai)، می‌گوید: سال‌ها، دانشمندان اثرات پیری را بر روی مغز مطالعه کردند. اکنون، با ابزارهای نقشه‌برداری نوآورانه، محققان می‌توانند نحوه تاثیر پیری بر کل مغز را بررسی کنند. این مطالعه نشان می‌دهد که بررسی بیشتر مغز در سطح جهانی می‌تواند درک تازه‌ای در مورد چگونگی پیری مغز و اینکه چگونه بیماری‌های عصبی ممکن است فعالیت طبیعی پیری را مختل کنند، به دانشمندان ارائه دهد.

محققان دریافتند که بیشتر سلول‌های گلیال که دسته‌ای از سلول‌ها بودند که از نورون‌های مغز پشتیبانی و محافظت می‌کنند، تغییرات قابل توجهی مرتبط با افزایش سن را در بیان ژن نشان دادند. سلول‌های مرتبط با سیستم ایمنی و سلول‌های گلیال تخصصی به نام‌های تانیسیت و سلول‌های اپاندیمال به شدت تحت تأثیر قرار گرفتند. تانیسیت‌ها در هیپوتالاموس یافت می‌شوند.

آنها بسیار منحصر به فرد هستند و به عنوان موانع ساختاری و عملکردی بین مغز و مایع مغزی نخاعی(CSF) عمل می‌کنند. سلول‌های اپاندیمال طناب نخاعی و بطن‌های مغز را می‌پوشانند.

افزایش سن، برخی از سلول‌های مغز را بیشتر از سایرین تغییر می‌دهد

به طور خاص، محققان افزایش بیان ژن‌های التهابی و پاسخ ایمنی در این سلول‌ها و کاهش بیان ژن‌های مربوط به سیگنال‌دهی و ساختار نورون را مشاهده کردند. مهم‌ترین تغییرات در سلول‌های نزدیک بطن سوم هیپوتالاموس(V۳) بود که برای تنظیم فرآیندهای فیزیولوژیکی و رفتاری حیاتی از جمله دما، گرسنگی و سیری، تشنگی و تعادل مایعات، چرخه‌های خواب و بیداری و ریتم‌های شبانه‌روزی حیاتی است.

محققان امیدوارند که یافته‌های آنها منجر به تحقیقات بیشتر در مورد این نقطه ویژه تازه کشف شده و به طور بالقوه، توسعه درمان‌هایی شود که پیری مغز را کُند یا مدیریت می‌کند و از بیماری‌های عصبی جلوگیری می‌کند.

پیری مهم‌ترین عامل خطر برای بیماری آلزایمر و بسیاری دیگر از اختلالات مخرب مغزی است. این نتایج نقشه بسیار دقیقی را ارائه می‌کند که سلول‌های مغز ممکن است بیشتر تحت تاثیر پیری قرار گیرند.

این نقشه جدید ممکن است اساسا طرز فکر دانشمندان را در مورد چگونگی تاثیر پیری بر مغز تغییر دهد و همچنین راهنمایی برای توسعه درمان‌های جدید برای بیماری‌های مغزی مرتبط با پیری ارائه دهد.

https://newatlas.com/aging/biological-aging-brain-cells/

https://www.nature.com/articles/s41586-024-08350-8

@biotech_ir
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
یک نانوداروی تزریقی می‌تواند به سرعت خونریزی را بند بیاورد

شرکت کایوگا بیوتک (Cayuga Biotech) با ارائه نتایج بررسی‌های خود روی نانومحصول جدید که تولید کرده، از اثربخشی بالای این محصول در کاهش خونریزی بعد از عمل خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر، در شصت و ششمین نشست سالانه ASH، مسئولان شرکت کایوگا بیوتک نشان دادند که پلی‌فسفات با زنجیره کوتاه مصنوعی (polyP) پیچیده شده در نانوذرات سیلیکا (SNP) قادر است خونریزی‌های شدید را بند آورد. این محصول در هنگام جراحی یا حوادث منجر به خونریزی می‌تواند جان بیمار را نجات دهد.

کایوگا بیوتک شرکتی است که داروهایی را تولید می‌کند که از توانایی ذاتی بدن برای متوقف کردن خونریزی استفاده می‌کند تا خونریزی را مهار کند. این شرکت داده‌هایی را در مورد درمان مبتنی بر پلی‌فسفات (polyP) نسل اول خود ارائه کرد که برای مقابله با خونریزی‌های تهدید کننده زندگی طراحی شده است. نتایج نشان داد که کمپلکس polyP-SNP زمان خونریزی را ۹۱% (P<۰.۰۰۰۱) کوتاه کرد و از دست دادن خون را تا ۵۹% (p<۰.۰۵) در مدل‌های آسیب‌دیده حیوانات کاهش می‌دهد. این داده‌ها در قالب پوستری در شصت و ششمین نشست و نمایشگاه سالانه انجمن هماتولوژی آمریکا (ASH) در سن دیگو، کالیفرنیا ارائه شد.

جاشوا گلدشتاین، معاون بخش اورژانس، بیمارستان عمومی ماساچوست، گفت: «این داده‌ها هیجان‌انگیز هستند زیرا نشان می‌دهند که مجموعه polyP-SNP پتانسیل مراقبت از خونریزی شدید و تهدیدکننده زندگی را دارد. این نتایج برای نجات جان انسان‌ها بسیار مهم است و احتمالاً برای تأثیر روی خونریزی در اورژانس می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد.»

داده‌های ارائه شده در این رویداد نشان می‌داد که استفاده از این محصول نانویی موجب کاهش قابل توجه در از دست دادن خون، زمان خونریزی کوتاه‌تر و بهبود تراکم لخته نسبت به گروه کنترل می‌شود. برخلاف گروه کنترل، هیچ کدام از نمونه‌های حیوانی که با کمپلکس polyP-SNP درمان شده بودند، به دلیل از دست دادن خون، زودتر از موعد جان خود را از دست ندادند. هیچ عارضه جانبی در طول مدت آزمایش مشاهده نشد.

کمپلکس polyP-SNP یک درمان تحقیقاتی، درجه یک و مبتنی بر polyP است. به عنوان یک داروی تزریقی که در بافت سالم بی‌اثر است، کمپلکس polyP-SNP از طریق جریان خون به هر محل خونریزی می‌رود و برای تسریع واکنش لخته شدن با پتانسیل کم برای ایجاد لخته در بافت سالم عمل می‌کند.

سالانه نزدیک به ۲ میلیون نفر در جهان بر اثر خونریزی جان خود را از دست می‌دهند که اکثریت آن قابل پیشگیری است. مهمترین علل مرگ قابل پیشگیری در اثر خونریزی، محل‌های خونریزی (مانند خونریزی داخلی و آسیب نافذ) و تأخیر در کنترل هموستاتیک است که هیچ یک از این موارد به اندازه کافی بررسی نشده است. با توجه به ماهیت محل‌های خونریزی غیر قابل تراکم، پیچیدگی مداخله بالینی زمان بر است و تاخیر در درمان اغلب منجر به مرگ بیمار می‌شود.

https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0006497124067223

https://ashpublications.org/blood/article/144/Supplement%201/3964/529596/A-Novel-Synthetic-Short-Chain-Polyphosphate-polyP

@biotech_ir
سرویس خبری بیوتکنولوژی ایران
Photo
بهره‌گیری از قدرت بینایی زبان موش‌ها برای درمان بیماری‌های عصبی

شماری از دانشمندان آمریکایی با شناخت مسیر عصبی که حرکت زبان را برای رسیدن به اهداف لمسی در موش‌ها کنترل می‌کند، امیدوار اند به درمان‌های بهتری برای بیماری‌های اختلالات عصبی برسند.

به گزارش گروه علمی ایرنا، موش‌ها با استفاده از زبان خود اشیای لمسی را تشخیص می‌دهند. جویدن نان شیرینی حین خواندن اخبار صبحگاهی، صحبت کردن حین رانندگی، بیرون آوردن تکه‌ای از غذا که بین دو دندان گیر کرده همه با هماهنگی زبان و مغز و بدون توجه آگاهانه انسان‌ها انجام می‌شود؛ اما مسیر دقیق عصبی این هماهنگی در مغز تا کنون و تا حد زیادی ناشناخته مانده است.

اکنون، شماری از دانشمندان دانشگاه خصوصی کرنل در نیویورک آمریکا مسیر عصبی را شناسایی کرده‌اند که موش‌ها برای هدایت زبان به سمت اهداف با قابلیت لمس از آن استفاده می‌کنند؛ کولیکولوس برتر یا همان ناحیه‌ای در مغز که پستانداران از آن برای هدایت نگاه خود به سمت اهداف بصری کمک می‌گیرند.

جسی گلدبرگ، استاد رشته زیست‌شناسی عصبی و رفتارشناسی در دانشکده علوم و هنر دانشگاه کرنل و نویسنده ارشد این مطالعه گفت: ماهیت کنترل جنبشی، نظارت بر رفتار درلحظه است تا تنظیمات همزمان محقق شود. این تنظیمات در مغز خودکار هستند، اما بر اثر انواع بیماری‌ها ممکن است کارایی خود را از دست داده و آسیب ببینند.

وی گفت: اگر قابلیت حس لامسه‌ و بازخورد آن را از زبان انسان حذف کنیم، گفتار نامفهوم می‌شود و قدرت بلع بهم می‌خورد. علت شماره یک مرگ و میر در برخی بیماری‌های عصبی؛ مانند پارکینسون، دیستونی (بدقوامی ماهیچه) یا اسکلروز جانبی آمیوتروفیک، ذات الریه ریوی یا استنشاقی است. زیرا با کنترل ضعیف زبان، فرد توان کنترل خوب و درست غذا و آب را ندارد و به طور تصادفی آنها را استنشاق می‌کند و خفه می‌شود. شناسایی این مسیر سرنخی برای بهبود درمان اختلالات عصبی است.

بیشتر بخش‌های مغز به کنترل جنبشی اختصاص دارد؛ مانند جویدن و رسیدن به یک فنجان بدون نگاه کردن. اما سازوکار بازخوردهای لمسی در اندام‌ها از جمله در زبان تا حد زیادی ناشناخته مانده است، زیرا مشاهده آن دشوار است. فناوری‌های جدید از جمله دوربین‌های پرسرعت و یادگیری ماشینی به محققان امکان را می‌دهد تا ارتباطات جدید برقرار کنند.

چند سال پیش، محققان دانشگاه کرنل روشی را برای مطالعه کنترل جنبشی در محل در موش‌ها با تمرکز بر زبان آنها هنگام لیسیدن آب از یک منبع آب طراحی کردند. آنها متوجه شدند موش‌ها به شکل دوره‌ای آب می‌خورند مثلا در هر ثانیه شش تا هشت بار به منبع آب لیس می‌زنند.

محققان این موضوع را با استفاده از یک الگوریتم یادگیری عمیق برای تجزیه و تحلیل ساعت‌ها فیلم ویدئویی گرفته شده با دو تصویر در هر میلی ثانیه به نتایج این یافته رسیدند که در موش‌ها، یک معماری بسیار حفاظت شده از مغز وجود دارد و معمولا دستاوردهایی در این سطح بعدا قابل بررسی و شاید تعمیم به انسان باشد.

این دستاورد همچنین راه‌هایی را برای تحقیق در مطالعات مرتبط با گفتار، استفاده پیچیده دیگری از کنترل زبان با هدایت لمسی و رباتیک هوشمند مصنوعی باز می‌کند.

https://news.cornell.edu/stories/2025/01/mice-use-their-tongues-see-tactile-targets

@biotech_ir
2025/07/06 17:23:02
Back to Top
HTML Embed Code: