یه متن از علی سلطانی هست که فقط برای تو♡:
تو را باید کمی بیشتر دوست داشت
کمی بیشتر از یک همراه
کمی بیشتر از یک همسفر
کمی بیشتر از یک آشنای ناشناس!
تو را باید...
اندازه تمام دلشوره هایت
اندازه اعتماد کردن ات
تو را باید با تمام حرف هایی که در چشمانت موج میزند
با تمام رازهایی که در سینه داری دوست داشت
تو را باید همانند یک هوای ابری
یک شب بارانی
یک آهنگ قدیمی
یک شعر تمام نشدنی
همانند یک ملو درامِ کلاسیکِ عاشقانه ی فرانسوی
همانند یک آواره ی عاشق دوست داشت!
تو را باید هنگامی که موهایت را تاب میدهی
هنگامی که پشت پنجره ی اتاقِ خاطرات ات...
چشم میدوزی به برگ هایِ روانِ پاییز
هنگامی که دیوار شب را با سکوت ات میشکنی
هنگامی که آغوشی میخواهی از جنس آرامش
تو را باید فراتر از لمسِ تَن ات دوست داشت
فراتر از اختلالات هورمونی!
برای دوست داشتنت باید غرور را رها کرد!
تو را باید کمی بیشتر دوست داشت
کمی بیشتر از یک همراه
کمی بیشتر از یک همسفر
کمی بیشتر از یک آشنای ناشناس!
تو را باید...
اندازه تمام دلشوره هایت
اندازه اعتماد کردن ات
تو را باید با تمام حرف هایی که در چشمانت موج میزند
با تمام رازهایی که در سینه داری دوست داشت
تو را باید همانند یک هوای ابری
یک شب بارانی
یک آهنگ قدیمی
یک شعر تمام نشدنی
همانند یک ملو درامِ کلاسیکِ عاشقانه ی فرانسوی
همانند یک آواره ی عاشق دوست داشت!
تو را باید هنگامی که موهایت را تاب میدهی
هنگامی که پشت پنجره ی اتاقِ خاطرات ات...
چشم میدوزی به برگ هایِ روانِ پاییز
هنگامی که دیوار شب را با سکوت ات میشکنی
هنگامی که آغوشی میخواهی از جنس آرامش
تو را باید فراتر از لمسِ تَن ات دوست داشت
فراتر از اختلالات هورمونی!
برای دوست داشتنت باید غرور را رها کرد!
یه جایی باید بهت بَر بخوره؛
باید جلویِ شوخی هایِ بیجا و پر از تمسخرِ دیگران،
دخالت هایِ بی موردو اظهارِ نظرهایِ ناحق ،
رفتارایٍ توهین آمیز نامهربونِ آدمایِ اَطرافِت وایستی.
همون وقتی که راننده تاکسی بقیه یِ پولِتو نمیده چون فکر میکنه اونجا غریبی،
همون وقتی که از علایق و احساساتِت حرف میزنی و یه سِریا به حرفایِ جِدیت میخندن،
همون وقتی که میدونی فلانی داره دروغ میگه درحالی که حقیقت چیز دیگه اییه!
یِجایی باید دَست بَرداری از باجنبگیِ بیش از حدِت،
از اینکه هرکی هرچی خواست بگه،
دلِش از هرجا پٌر بود سرِ تو خالی کنه
و این وسط تو مثلِ همیشه دلِ شکستَتٌ پشتِ نقابِ خنده پنهون کنی و روحِت بشه کیسه بوکسِ خَشم و انتقادها و رفتارهایِ اذیت کننده ی دیگران، که هرچی تو سکوت میکنی اونا با قدرتِ بیشتری مٌشت و لَگد حوالَت میکنن...
نمیگم مهربون نباش و نَبَخش و نَگذر، نه...
مهربون باش، اما نَذار مهربونیت بعضیا رو اونقدر بد عادت کنه که فکر کنن با همه میتونن هرجور دوست دارن رفتار کنن ، به خودت حق بِده گاهی ناراحت بشی و ناراحتیت رو نشون بده...
یجایی دست از کیسه بوکس بودن بردار، هم بخاطر خودت، هم بخاطر دیگران...
•نازنین عابدین پور
باید جلویِ شوخی هایِ بیجا و پر از تمسخرِ دیگران،
دخالت هایِ بی موردو اظهارِ نظرهایِ ناحق ،
رفتارایٍ توهین آمیز نامهربونِ آدمایِ اَطرافِت وایستی.
همون وقتی که راننده تاکسی بقیه یِ پولِتو نمیده چون فکر میکنه اونجا غریبی،
همون وقتی که از علایق و احساساتِت حرف میزنی و یه سِریا به حرفایِ جِدیت میخندن،
همون وقتی که میدونی فلانی داره دروغ میگه درحالی که حقیقت چیز دیگه اییه!
یِجایی باید دَست بَرداری از باجنبگیِ بیش از حدِت،
از اینکه هرکی هرچی خواست بگه،
دلِش از هرجا پٌر بود سرِ تو خالی کنه
و این وسط تو مثلِ همیشه دلِ شکستَتٌ پشتِ نقابِ خنده پنهون کنی و روحِت بشه کیسه بوکسِ خَشم و انتقادها و رفتارهایِ اذیت کننده ی دیگران، که هرچی تو سکوت میکنی اونا با قدرتِ بیشتری مٌشت و لَگد حوالَت میکنن...
نمیگم مهربون نباش و نَبَخش و نَگذر، نه...
مهربون باش، اما نَذار مهربونیت بعضیا رو اونقدر بد عادت کنه که فکر کنن با همه میتونن هرجور دوست دارن رفتار کنن ، به خودت حق بِده گاهی ناراحت بشی و ناراحتیت رو نشون بده...
یجایی دست از کیسه بوکس بودن بردار، هم بخاطر خودت، هم بخاطر دیگران...
•نازنین عابدین پور
هممون یکیوداریم یکی که باخیالش زندگی میکنیم!
و نمیدونیم ثانیه هایی که صرف خیالش میکنیم به واقعیت تبدیل میشن؟یا براهمیشه خیال باقی میمونن....
ساعتها تو ذهنمون تصورش میکنیم باخیالش زندگی میکنیم اینقدر خوب تصورش میکنیم که باورمون میشه داریمش
چقدر بلاتکلیفیم ما...
وچقدر قانع!که ساعت های نبودنشو با خیالش پرمیکنیم
هممون یکیوداریم که همیشه هست ولی نیست....
•زینب رهنما
و نمیدونیم ثانیه هایی که صرف خیالش میکنیم به واقعیت تبدیل میشن؟یا براهمیشه خیال باقی میمونن....
ساعتها تو ذهنمون تصورش میکنیم باخیالش زندگی میکنیم اینقدر خوب تصورش میکنیم که باورمون میشه داریمش
چقدر بلاتکلیفیم ما...
وچقدر قانع!که ساعت های نبودنشو با خیالش پرمیکنیم
هممون یکیوداریم که همیشه هست ولی نیست....
•زینب رهنما
اگر به کسی بگویید دوستش دارید و او به شما پاسخ دهد: «خب، من تو را دوست ندارم.» آیا دلیلی برای رنج کشیدن شماست؟ فقط چون کسی شما را رد کرده، به این معنا نیست که شما نیز خودتان را رد کنید.
اگر یک نفر شما را دوست ندارد، کسی دیگر شما را دوست خواهد داشت. همواره یک نفر دیگر وجود دارد. بودن با فردی که میخواهد با شما باشد، خیلی بهتر از بودن با کسی است که مجبور است با شما باشد.
•بخشیازکتاب "استادی در عشق"
از "دون میگوئل روئیز"
اگر یک نفر شما را دوست ندارد، کسی دیگر شما را دوست خواهد داشت. همواره یک نفر دیگر وجود دارد. بودن با فردی که میخواهد با شما باشد، خیلی بهتر از بودن با کسی است که مجبور است با شما باشد.
•بخشیازکتاب "استادی در عشق"
از "دون میگوئل روئیز"
از رنجی خستهام که از آنِ من نیست
بر خاکی نشستهام که از آنِ من نیست
با نامی زیستهام که از آنِ من نیست
از دردی گریستهام که از آنِ من نیست
از لذتی جان گرفتهام که از آنِ من نیست
به مرگی جان میسپارم که از آنِ من نیست.
•احمد شاملو
بر خاکی نشستهام که از آنِ من نیست
با نامی زیستهام که از آنِ من نیست
از دردی گریستهام که از آنِ من نیست
از لذتی جان گرفتهام که از آنِ من نیست
به مرگی جان میسپارم که از آنِ من نیست.
•احمد شاملو
نزار قبانی یهزنی رو ترسیم میکنه بهنام
«لم تخلق للنسیان»
زنیکه برای فراموششدن خلق نشده
میگه: یهجور زنی هست که اگه آزارش دادی
و رهاش کردی، دیگه شبیهش رو پیدا نمیکنی اونوقت تا آخر عمرت تیکهتیکه از وجودش رو تو زنهای دیگه میجوری،
ولی نمیتونی جاش رو پر کنی...
•امیرمهدی اصغری
«لم تخلق للنسیان»
زنیکه برای فراموششدن خلق نشده
میگه: یهجور زنی هست که اگه آزارش دادی
و رهاش کردی، دیگه شبیهش رو پیدا نمیکنی اونوقت تا آخر عمرت تیکهتیکه از وجودش رو تو زنهای دیگه میجوری،
ولی نمیتونی جاش رو پر کنی...
•امیرمهدی اصغری
یه جمله خیلی دردمند خوندم از ژوزه ساراماگو که به معشوقش میگفت:
مرا ببخش
اگر چیزیکه برای تو ناچیز بهنظر میرسد،
برای من همهچیز است...!
مرا ببخش
اگر چیزیکه برای تو ناچیز بهنظر میرسد،
برای من همهچیز است...!
باید بپذیری که برخی افراد برای همیشه در قلبت جا خواهند داشت بدون اینکه جایی در زندگیت داشته باشند.
بُکاء
باید بپذیری که برخی افراد برای همیشه در قلبت جا خواهند داشت بدون اینکه جایی در زندگیت داشته باشند.
جمالثریا چقد قشنگ میگه :
«اگر دیداری هم نباشد، حتی اگر لمسی هم نباشد، بیدلیل برای بعضیها، همیشه جایی در دلهایمان هست…!»
«اگر دیداری هم نباشد، حتی اگر لمسی هم نباشد، بیدلیل برای بعضیها، همیشه جایی در دلهایمان هست…!»
هر بار كه ميخواهم به سمتت بیایم
یادم می افتد دلـتـنـگی
هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست!
• اناگاوالدا
یادم می افتد دلـتـنـگی
هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست!
• اناگاوالدا
چه کسی مجبورتان کرده بود؟
نیا دوست عزیز نیا !
وارد زندگی کسی نشو وقتی که برنامهای برای ماندن در سر نداری ؛
بار سفر بستهای !
چه کسی مجبورتان کرده بود؟
کجای کار کم آوردید که این گونه انتقام می گیرید !
آدم ها باور می کنند ...
حرف های به ظاهر درستتان را ،
دل می بندند ، عاشق می شوند ،
شما جزء که نه
همهی زندگیشان می شوید !
با باور های آدم ها بازی نکنید ...
حس هایشان را به سخره نگیرید ؛
بعدها وقتی که آمدید ، زدید ، شکستید ، رفتید !
کسی وارد زندگیتان می شود ...
که میآید ، می زند ، می شکند ، می رود
و شما به یاد میآورید که عجب رفتار آشنایی ...!
نیا دوست عزیز نیا ...!
•بُکاء
نیا دوست عزیز نیا !
وارد زندگی کسی نشو وقتی که برنامهای برای ماندن در سر نداری ؛
بار سفر بستهای !
چه کسی مجبورتان کرده بود؟
کجای کار کم آوردید که این گونه انتقام می گیرید !
آدم ها باور می کنند ...
حرف های به ظاهر درستتان را ،
دل می بندند ، عاشق می شوند ،
شما جزء که نه
همهی زندگیشان می شوید !
با باور های آدم ها بازی نکنید ...
حس هایشان را به سخره نگیرید ؛
بعدها وقتی که آمدید ، زدید ، شکستید ، رفتید !
کسی وارد زندگیتان می شود ...
که میآید ، می زند ، می شکند ، می رود
و شما به یاد میآورید که عجب رفتار آشنایی ...!
نیا دوست عزیز نیا ...!
•بُکاء
اینکه دیگران ما را آدم حساب نکنند یک چیز است
اما اینکه ما خودمان را آدم حساب نکنیم یک چیز دیگر است.
• محمود دولتآبادی
اما اینکه ما خودمان را آدم حساب نکنیم یک چیز دیگر است.
• محمود دولتآبادی
تاثير بعضيا تووی زندگی آدم ،
بيشتر از يه اسمه ،
بيشتر از مدت حضورشونه .
انقدر زياد كه يه روز به خودت ميای
و میبينی ، همهی فكر و ذكرت شده يه نفر!
شايد اون يه نفر ، هيچوقت نفهمِ
كه باعث چه تناقضی تووی زندگيت شده ،
اما تو میدونی كه اون،
تنها دليل تنهاييت بوده
و تو ، تویِ همهی تنهايیات به اون پناه بردی ...
آرزو دادی ...
خاطره گرفتی!
آدما ، با آرزوهاشون به دنيا ميان ،
با خاطرههاشون میميرن ..
كاش ، آخرين خاطرهای كه
قبل از مرگ به ياد
ميارم ، تو باشی ...
•پویا جمشیدی
بيشتر از يه اسمه ،
بيشتر از مدت حضورشونه .
انقدر زياد كه يه روز به خودت ميای
و میبينی ، همهی فكر و ذكرت شده يه نفر!
شايد اون يه نفر ، هيچوقت نفهمِ
كه باعث چه تناقضی تووی زندگيت شده ،
اما تو میدونی كه اون،
تنها دليل تنهاييت بوده
و تو ، تویِ همهی تنهايیات به اون پناه بردی ...
آرزو دادی ...
خاطره گرفتی!
آدما ، با آرزوهاشون به دنيا ميان ،
با خاطرههاشون میميرن ..
كاش ، آخرين خاطرهای كه
قبل از مرگ به ياد
ميارم ، تو باشی ...
•پویا جمشیدی
هروقت خواستین کسی رو ببخشید که به اعتمادتون ضربه زده یا این حرف مارگارت میچل بیوفتین که میگفت:
اسکارلت!
من هیچوقت در زندگی آدمی نبودم که قطعات شکسته ظرفی را با حوصله زیاد جمع کنم و به هم بچسبانم و بعد خودم را فریب بدهم که این ظرف شکسته همان است که اول داشتهام!!!
آنچه که شکست شکسته...
و من ترجیح میدهم که در خاطر خود همیشه آن را به همان صورتی که روز اول بود حفظ کنم تا اینکه آن تکهها را به هم بچسبانم و تا وقتی زندهام آن ظرف شکسته را مقابل چشمانم ببینم!
اسکارلت!
من هیچوقت در زندگی آدمی نبودم که قطعات شکسته ظرفی را با حوصله زیاد جمع کنم و به هم بچسبانم و بعد خودم را فریب بدهم که این ظرف شکسته همان است که اول داشتهام!!!
آنچه که شکست شکسته...
و من ترجیح میدهم که در خاطر خود همیشه آن را به همان صورتی که روز اول بود حفظ کنم تا اینکه آن تکهها را به هم بچسبانم و تا وقتی زندهام آن ظرف شکسته را مقابل چشمانم ببینم!