تصاویرِ اسرایِ آزادشدهٔ فلسطینـی رو که نگاه میکنم متوجـهِ یه نقطـهٔ اشتراک بین خیلی از اونها میشم؛ علاوه بر اینکه تلفیقـی از درد، شکوهِ صبر و ایمان در چهرههاشون نمایانه؛ تهِ چهرههاشون، یک یحییسنوار؛ یک رهبر و یک قهرمانِ تاریخسازِ آینده هم هست!
-از اسیرانِ آزاد شدهٔ فلسطینی؛ «علیحسن» که به حبسِابد و «ابراهیم سراحنه» که به شش حبسِ ابد و ۴۵ سال زندان محکوم شده بود.
-از اسیرانِ آزاد شدهٔ فلسطینی؛ «علیحسن» که به حبسِابد و «ابراهیم سراحنه» که به شش حبسِ ابد و ۴۵ سال زندان محکوم شده بود.
بعد از اختصاص دادنِ میلیاردها دلار پول و سلاح به اوکراین برایِ تقابل با روسیه از سمتِ امریکا [به بیانِ بهتر، تلهای که امریکا به اوکراین با وعدهٔ عضویت در ناتو تحمیل کرد] ترامپ در طرحِ پیشنهادی خودش برایِ تسویهٔ بدهی اوکراین به امریکا، تصاحبِ حدود ۵۰٪ از حقوق موادمعدنیِ اوکراین رو جا داد [به قولِ رهبری؛ برای پر کردنِ جیبِ کمپانیهای اسلحهسازیِ امریکا!] حالا هم وزیرِدفاع آمریکا گفته عضویت در ناتو برای اوکراین واقعبینانه نیست! و در نهایت این قابِ عبرتآموز بعنوانِ یکی از نتایجِ اعتماد به امریکا؛ تصمیمگیریِ نمایندههایِ امریکا و روسیه برای آیندهٔ اوکراین؛ بدونِ حضور اوکراین! از تصاویرِ آتلیهایِ زلنسکی با لباسِنظامی، و ژستهایِ جلویدوربینِ سلبریتی-رئیسجمهوری که بخشهایی از خاکِ اوکراین رو به باد داد چیزی میبینید؟ از تیترها و فانتزیِ چگوارا سازیِ لیبرالهایِ ایرانی از زلنسکی و نادیدهگرفتنِ «تجربه»هایِ اعتماد به امریکا چطور؟
تصویرِ پایین:
روزی روزگاری؛ ایرانِ قبل از انقلاب. سال ۱۳۲۲- کنفرانس تهران.برگزاریِ کنفرانس رؤسایِجمهور امریکا، شوروی و انگلیس در ایران! بدونِ اطلاعِ دولت و مترسکشاهِ مملکت!
تصویرِ پایین:
روزی روزگاری؛ ایرانِ قبل از انقلاب. سال ۱۳۲۲- کنفرانس تهران.برگزاریِ کنفرانس رؤسایِجمهور امریکا، شوروی و انگلیس در ایران! بدونِ اطلاعِ دولت و مترسکشاهِ مملکت!
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سناتورِ امریکایی:
درست همون سبکِ لیبیسازی رو دربارهٔ ایران پیگیری کنید!
کدوم سبک؟
سناریوسازیِ آمریکا و اعمالِنفوذ در شورایِ امنیت [موسوم به پروندهٔ لاکربی] و اعمالِ تحریمها علیهِ لیبی، قذافی رو به پذیرفتنِ همهٔ خواستههایِ آمریکا وادار میکنه. اما با مشاهدهٔ ضعف و انفعال از سمتِ قذافی، امریکا توقعات بیشتری طرح میکنه. تا جاییکه در ۲۰۰۳ لیبی به طورِ کامل با تعطیلی مراکزهستهای و تسلیمِ تجهیزاتِ نظامی و شیمیایی، و کوتاهکردنِ بُردِ موشکها موافقت میکنه و موشکهای دوربردش رو هم به آمریکا میده؛ بعلاوه برایِ اعتمادسازیِ بیشتر اجازهٔ دسترسیکاملِ آمریکا به هر فرد و سند دیگه رو هم میده و نظارتِ بیشترِ بازرسانآژانس رو میپذیره!
سناریوی امریکا قدم به قدم پیش رفت؛ لیبی به تمامِ خواستههایِ غرب تن داد؛ اما آمریکا به هیچکدوم از تعهدات و وعدههاش از جمله لغوِ تحریمها، کمک به لیبی برایِ ارتباطِ تجاری با دنیا، و حذف از فهرستِ حامیانِ تروریسم عمل نکرد؛ و سرانجام در ۲۰۱۱ با همراهی و حملهٔ نیروهای ناتو به لیبیِ خلعِسلاحشده؛ اون رو به کشوری جنگزده و تکهپاره بدل کرد!
یک پروسهٔ کاملاً آشنا!
درست همون سبکِ لیبیسازی رو دربارهٔ ایران پیگیری کنید!
کدوم سبک؟
سناریوسازیِ آمریکا و اعمالِنفوذ در شورایِ امنیت [موسوم به پروندهٔ لاکربی] و اعمالِ تحریمها علیهِ لیبی، قذافی رو به پذیرفتنِ همهٔ خواستههایِ آمریکا وادار میکنه. اما با مشاهدهٔ ضعف و انفعال از سمتِ قذافی، امریکا توقعات بیشتری طرح میکنه. تا جاییکه در ۲۰۰۳ لیبی به طورِ کامل با تعطیلی مراکزهستهای و تسلیمِ تجهیزاتِ نظامی و شیمیایی، و کوتاهکردنِ بُردِ موشکها موافقت میکنه و موشکهای دوربردش رو هم به آمریکا میده؛ بعلاوه برایِ اعتمادسازیِ بیشتر اجازهٔ دسترسیکاملِ آمریکا به هر فرد و سند دیگه رو هم میده و نظارتِ بیشترِ بازرسانآژانس رو میپذیره!
سناریوی امریکا قدم به قدم پیش رفت؛ لیبی به تمامِ خواستههایِ غرب تن داد؛ اما آمریکا به هیچکدوم از تعهدات و وعدههاش از جمله لغوِ تحریمها، کمک به لیبی برایِ ارتباطِ تجاری با دنیا، و حذف از فهرستِ حامیانِ تروریسم عمل نکرد؛ و سرانجام در ۲۰۱۱ با همراهی و حملهٔ نیروهای ناتو به لیبیِ خلعِسلاحشده؛ اون رو به کشوری جنگزده و تکهپاره بدل کرد!
یک پروسهٔ کاملاً آشنا!
ممنون میشم لطف کنید و برای سلامتیِ مادربزرگم یه حمدِ شفا بخونید…🤍
وداعاً أبانا | يوسف سعد العاملي
يوسف سعد العاملي
شهیدمرتضیآوینی میگوید: «عاشقان، عاشقِ بَلایند. دُرِّ حیات در احتجابِ صدفعشق است و آن را جز در اقیانوسِ بلا نمیتوان یافت؛ عاشقان غواصانِ این بحرَند و اگر مجنون نباشد، چگونه به دریا زنند؟
دل بیتالاحزان است و از بیتالاحزان امّید مدار که جز نالهٔ حُزن بشنوی. یار، هجران گرفتهست تا شوقِ وصل هماره باشد؛ اما هجران، شوق و حُزن را با هم برمیانگیزاند. جهان بیحُزن گو مَباد که جهانِ بیحزن، جهانِ بیعشق است، اما این حزن نه آن حُزن است که خواجه فرمود: «کی شعر تَر انگیزد خاطر که حزین باشد؟»
این، آن شَرَر است که دلسوختگان را بر جان و دل افتاده است؛ تا لیاقتِ لقاء یابند…»
در روزگارمان و پیشِ چشممان مصداق یافتهاند! عاشقان عاشقِ بَلایند و یارِ ما هجران گرفته و دلِ سوختهٔ ما؛ رجبهرج حُزن میبافد که جهانِبیحزن، بیعشق است و حزنِ ما، حزنِ هجران است و اشتیاقِ لقاء؛
همانکه خودت گفتی یاأباهادی!
«إلى اللِقاء مع إنتصارِ الدّم علیالسّیف..»
به امّیدِ دیداری همراه با پیروزیِ خون بر شمشیر!
با رجعتی به روزِ وصال.
وداعاً یاعزیزنا!
إنّا سَنبقیٰللولایةِطائعـین..
قسَمَاً بالله و بکتابالله؛
#إنا_علي_العهد یانَصرالله!
دل بیتالاحزان است و از بیتالاحزان امّید مدار که جز نالهٔ حُزن بشنوی. یار، هجران گرفتهست تا شوقِ وصل هماره باشد؛ اما هجران، شوق و حُزن را با هم برمیانگیزاند. جهان بیحُزن گو مَباد که جهانِ بیحزن، جهانِ بیعشق است، اما این حزن نه آن حُزن است که خواجه فرمود: «کی شعر تَر انگیزد خاطر که حزین باشد؟»
این، آن شَرَر است که دلسوختگان را بر جان و دل افتاده است؛ تا لیاقتِ لقاء یابند…»
در روزگارمان و پیشِ چشممان مصداق یافتهاند! عاشقان عاشقِ بَلایند و یارِ ما هجران گرفته و دلِ سوختهٔ ما؛ رجبهرج حُزن میبافد که جهانِبیحزن، بیعشق است و حزنِ ما، حزنِ هجران است و اشتیاقِ لقاء؛
همانکه خودت گفتی یاأباهادی!
«إلى اللِقاء مع إنتصارِ الدّم علیالسّیف..»
به امّیدِ دیداری همراه با پیروزیِ خون بر شمشیر!
با رجعتی به روزِ وصال.
وداعاً یاعزیزنا!
إنّا سَنبقیٰللولایةِطائعـین..
قسَمَاً بالله و بکتابالله؛
#إنا_علي_العهد یانَصرالله!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انگار این جملات را برایِ همین روزهای ما گفته بودی یا أباهادی! که برویم یک گوشهای از یک اتاق بنشینیم و یادمان نرود؛ «خدا هست و میبیند.» که اگر عزاداریم، اگر اینروزها زود به زود اشک مهمانِ چشمهایمان میشود؛ عزای ما از جنسِ عزای سیدالشهداست! تحرّکبخش است، دلمان را نمیمیراند؛ که زنده میکند، افسردهمان نمیکند؛ که دست بگذاریم روی زانو و یاعلیگویان بلند شویم که کارِ نکرده بسیار داریم. راهِ نرفته هم بسیار. در برهوتیم؛ اما تا رسیدن به آبادیِ وصالِ آن خورشیدِ موعود راهی نمانده. اما سید! دلمان…
دلمان تنگ میشود، دلمان تنگ شده! برایِ صدایِ تو، کلماتِ تو، برایِ «برادر و عزیز و مایهٔ فخرِ» آقا سیدعلیِ عزیزِ ما. برایِ آنوقتها که میگفتند سیدحسن سخنرانی دارد و سر از پا نمیشناختیم. برای صورتِ همیشه خندانت که تا به رَجَزخواندن میرسید؛ ابُهتش دلگرمیِ ما میشد و مایهٔ ترسِ دشمنان. دلمان برایِ تو و رفقایَت تنگ شده…
میگویند «اشک» نهایتِ احساساتِ آدمیست! و نهایتِ دلتنگیِ ما اینروزها مُدام مهمانِ چشمهایمان میشود. از دیماهِ ۹۸ تا امروز! از اردیبهشتِ ۱۴۰۳ تا امروز! و از امروز تا همیشه…
#إنا_علي_العهد
دلمان تنگ میشود، دلمان تنگ شده! برایِ صدایِ تو، کلماتِ تو، برایِ «برادر و عزیز و مایهٔ فخرِ» آقا سیدعلیِ عزیزِ ما. برایِ آنوقتها که میگفتند سیدحسن سخنرانی دارد و سر از پا نمیشناختیم. برای صورتِ همیشه خندانت که تا به رَجَزخواندن میرسید؛ ابُهتش دلگرمیِ ما میشد و مایهٔ ترسِ دشمنان. دلمان برایِ تو و رفقایَت تنگ شده…
میگویند «اشک» نهایتِ احساساتِ آدمیست! و نهایتِ دلتنگیِ ما اینروزها مُدام مهمانِ چشمهایمان میشود. از دیماهِ ۹۸ تا امروز! از اردیبهشتِ ۱۴۰۳ تا امروز! و از امروز تا همیشه…
#إنا_علي_العهد
ما در ایرانایم، پایِ تلویزیون به تماشایِ بیروت؛ این گوشهٔ از دنیا قیامتی به پا شده مردم! ایرانی، عرب، اروپایی، شیعه، سُنی، امریکایی، مسیحی، مسلمان، همهشان آمدهاند بدرقه. حاضرین در محل شعار میدهند «إنا عليالعهد یانصرالله» و ما از کیلومترها دورتر، همراهشان شعار میدهیم، ماشینِ حمل پیکرها که وارد میشوند؛ ضربان قلبمان تندتر میشود، همراهِ حاضرین در محل، اشک میریزیم. آنقدر که حواسمان نیست بُغضِ بُهت زدهٔ چندماههمان حالا به هقهق بدل شده. صدایِ سید پخش میشود و هرلحظه انگار منتظریم تا خودِ سید بیاید و همراهِ او فریاد بزنیم «هیهات منالذّله»، اما…
گاهی هم بیاختیار دست رویِ صفحهٔ تلویزیون میکشیم و به صورتمان میزنیم؛ همانجا که پیکرها را با پرچمِ زرد حزبالله پوشاندهاند. دستِ خودمان نیست؛ قلبمان آنجاست، تمامِ قلبمان. چه قیامتی به پا شده سید! وزنهٔ اینگوشهٔ دنیا چقدر سنگین است. مردانِ خدا خالقِ حماسههایِ بزرگاند…
#إنا_علي_العهد یانصرالله.
هستیم بر آن عهدی که بستیم یانصرالله. هستیم با یارِ خراسانی؛ هستیم پایِ کارِ سیدِ خراسانی. او که فصلِمشترکِ وصیتِقهرمانان روزگار ماست.
إنا علي العهد!
تا آنروزِ موعود، تا روزِ ظهورِ آن عزیزترین منتظَر...
گاهی هم بیاختیار دست رویِ صفحهٔ تلویزیون میکشیم و به صورتمان میزنیم؛ همانجا که پیکرها را با پرچمِ زرد حزبالله پوشاندهاند. دستِ خودمان نیست؛ قلبمان آنجاست، تمامِ قلبمان. چه قیامتی به پا شده سید! وزنهٔ اینگوشهٔ دنیا چقدر سنگین است. مردانِ خدا خالقِ حماسههایِ بزرگاند…
#إنا_علي_العهد یانصرالله.
هستیم بر آن عهدی که بستیم یانصرالله. هستیم با یارِ خراسانی؛ هستیم پایِ کارِ سیدِ خراسانی. او که فصلِمشترکِ وصیتِقهرمانان روزگار ماست.
إنا علي العهد!
تا آنروزِ موعود، تا روزِ ظهورِ آن عزیزترین منتظَر...
چه صفآرایی و جبههبندیِ واضحی!
چه جایی از تاریخ ایستادهایم. فعالِ امریکایی در مراسمِ تشییعِ شهدای مقاومت در بیروت حاضر است؛ همزمان که جنگندههایِ صهیونیستی برفرازِ محل به پرواز درمیآیند و دیوار صوتی را میشکنند، او هم مُشت گره میکند. فرزندِ چگوارا ادایِ احترام ویژه میکند به ساحتِ سیدِ شهیدِ مقاومت. هنرمندِ ایرلندی در لبنان حاضر میشود، نوهٔ نلسون ماندلا در تمجیدِ سید نطقِ آتشینی میکند، مسیحیها میگویند «قسم به مسیح و قسم به انجیلمان! لبیک یانصرالله.» نویسندهٔ مسیحی میگوید «سیدحسن فقط سیدِ شیعیان نیست!» فعالِ امریکایی در واکنش به پرواز جنگندههای صهیونیستی میگوید «آنهایی که در جنگ با خدا هستند؛ هرگز پیروز نخواهند شد.»
همزمان در اسکاتلند و المان و لندن و چندجایِ دیگر از جهان تظاهراتِ حمایت از فلسطین برگزار میشود؛ پرچمِ جمهوریاسلامی نه تنها در دستانِ حاضران در تشییعِ شهدای مقاومت؛ که حالا در دستانِ حامیان مقاومت در کشورهای دیگر هم دیده میشود. همهجا خبرِ حماسهٔ تشییعِ عزیزانِ مقاومت پیچیده؛ از آن «دریایی از مردم» تعبیر میکنند. اما خبری از حاکمانِ بیرگ و فربهٔ عرب نیست! صهیونیستها عصبانیاند و میگویند این یک دوراهیست؛ یا با مایید یا با ایران. نمایندهٔ کنگرهٔ امریکا توییت تهدیدآمیزی زده که اگر در این مراسم شرکت کنید؛ در کنارِ ایران ایستادهاید! شبکههایِ فارسیزبانِ معاند که همنوا با بعضی تحلیلگرانِ مجازیِ داخلی میگفتند «کارِ مقاومت تمام است! هیچکس نمانده! دیگر اثری از مقاومت نخواهد بود!» هم از سیلِ جمعیتی که از سراسر دنیا آمدهاند و پرچمهایِ مقاومت را بالا بردهاند؛ حیرتزدهاند. جبههبندیها چقدر واضح است!
این عباراتِ حیرتانگیزِ آیتالله حائریشیرازی(ره) مدتهاست ذهنِ مرا مشغول کرده: «اسرائیل آمده بیعت بگیرد و شرکِ عالم اسلام را آشکار کند. اگر در عمقِ اروپا و آمریکا یا حتی در درون اسرائیل، پاکی هست بالاخره از صفوفِ آنها خارج خواهد شد و به ما خواهد پیوست؛ و اگر در درونِ خانههای ما ناپاکی وجود داشته باشد بالاخره از بین ما خارج خواهد شد و به آنها خواهد پیوست. این قرارِ ما با آنهاست.»
هزینههایِ بیداریِ ما سنگین است؛ خونِ عزیزترین بندگانِ خدا مرزبندیها را روشن و روشنتر میکند. هنوز هم حرف بسیار است! اما عجالتاً وای بر نفْسی که در این ابتلائات «بزرگ» نشود و باز بیراهه برود...
چه جایی از تاریخ ایستادهایم. فعالِ امریکایی در مراسمِ تشییعِ شهدای مقاومت در بیروت حاضر است؛ همزمان که جنگندههایِ صهیونیستی برفرازِ محل به پرواز درمیآیند و دیوار صوتی را میشکنند، او هم مُشت گره میکند. فرزندِ چگوارا ادایِ احترام ویژه میکند به ساحتِ سیدِ شهیدِ مقاومت. هنرمندِ ایرلندی در لبنان حاضر میشود، نوهٔ نلسون ماندلا در تمجیدِ سید نطقِ آتشینی میکند، مسیحیها میگویند «قسم به مسیح و قسم به انجیلمان! لبیک یانصرالله.» نویسندهٔ مسیحی میگوید «سیدحسن فقط سیدِ شیعیان نیست!» فعالِ امریکایی در واکنش به پرواز جنگندههای صهیونیستی میگوید «آنهایی که در جنگ با خدا هستند؛ هرگز پیروز نخواهند شد.»
همزمان در اسکاتلند و المان و لندن و چندجایِ دیگر از جهان تظاهراتِ حمایت از فلسطین برگزار میشود؛ پرچمِ جمهوریاسلامی نه تنها در دستانِ حاضران در تشییعِ شهدای مقاومت؛ که حالا در دستانِ حامیان مقاومت در کشورهای دیگر هم دیده میشود. همهجا خبرِ حماسهٔ تشییعِ عزیزانِ مقاومت پیچیده؛ از آن «دریایی از مردم» تعبیر میکنند. اما خبری از حاکمانِ بیرگ و فربهٔ عرب نیست! صهیونیستها عصبانیاند و میگویند این یک دوراهیست؛ یا با مایید یا با ایران. نمایندهٔ کنگرهٔ امریکا توییت تهدیدآمیزی زده که اگر در این مراسم شرکت کنید؛ در کنارِ ایران ایستادهاید! شبکههایِ فارسیزبانِ معاند که همنوا با بعضی تحلیلگرانِ مجازیِ داخلی میگفتند «کارِ مقاومت تمام است! هیچکس نمانده! دیگر اثری از مقاومت نخواهد بود!» هم از سیلِ جمعیتی که از سراسر دنیا آمدهاند و پرچمهایِ مقاومت را بالا بردهاند؛ حیرتزدهاند. جبههبندیها چقدر واضح است!
این عباراتِ حیرتانگیزِ آیتالله حائریشیرازی(ره) مدتهاست ذهنِ مرا مشغول کرده: «اسرائیل آمده بیعت بگیرد و شرکِ عالم اسلام را آشکار کند. اگر در عمقِ اروپا و آمریکا یا حتی در درون اسرائیل، پاکی هست بالاخره از صفوفِ آنها خارج خواهد شد و به ما خواهد پیوست؛ و اگر در درونِ خانههای ما ناپاکی وجود داشته باشد بالاخره از بین ما خارج خواهد شد و به آنها خواهد پیوست. این قرارِ ما با آنهاست.»
هزینههایِ بیداریِ ما سنگین است؛ خونِ عزیزترین بندگانِ خدا مرزبندیها را روشن و روشنتر میکند. هنوز هم حرف بسیار است! اما عجالتاً وای بر نفْسی که در این ابتلائات «بزرگ» نشود و باز بیراهه برود...
[مقتـدرِ مَظـ𓂆ـوم] 🇮🇷
–سید حسن ابن سید عبدالکریم
–سید هاشم ابن سید رضا
–سید هاشم ابن سید رضا
-
به رسمِ تکلیف و معرفت نماز لیلةالدفن بخوانیم برایِ عزیزانمان که عمری در جهادِ در راه خدا مو سپید کردند و حالا ابدی شدند..
به رسمِ تکلیف و معرفت نماز لیلةالدفن بخوانیم برایِ عزیزانمان که عمری در جهادِ در راه خدا مو سپید کردند و حالا ابدی شدند..
عجب رسمِ غریبی!
نمیدانم خصیصهٔ ابتلائات است یا بدعادتیِ ما آدمها. ما بیمعرفتها. بعد از شهادتِ مظلومانهٔ شهیدرئیسی میدیدم که آدمها پشتِ صفحاتِ مجازیشان طلبِ حلالیت میکردند که «سید مارا ببخـش که…» تعدادشان از دستم خـارج است. بعضی جملات را که در زمانِ حیات به او نسبت میدادند را خوب یادم هست. بگذریم. حالا هم بعد از شهادتِ سیدحسننصرالله خیلیها طلب حلالیت میکنند از سیدِ «مُعزّالمومنینـی» که تا چندماه پیش با بیمعرفتیِ تمام به او میتاختند و سخنرانیش را به حاشیه میبردند و حزبالله را به «هیچکاری نکردن» محکوم میکردند و وعدههایِ صادقِ سید را هم «هیــچ» میپنداشتند. جملاتِ اینها را هم خوب یادم هست.
چه رسمیست. غُربت در آن موج میزند. نعمتها تا از دستمان نروند انگار به خودمـان نمیآییم. دنیا دستبهکار شده تا خوابِ عمیقـی را به ما تحمیل کند. کاش لااقل عمـرِ بیدار شدنهایمان کوتاه نباشد. هزینهٔ بیدار شدنمان سنگین است. خیلی سنگین.
نمیدانم خصیصهٔ ابتلائات است یا بدعادتیِ ما آدمها. ما بیمعرفتها. بعد از شهادتِ مظلومانهٔ شهیدرئیسی میدیدم که آدمها پشتِ صفحاتِ مجازیشان طلبِ حلالیت میکردند که «سید مارا ببخـش که…» تعدادشان از دستم خـارج است. بعضی جملات را که در زمانِ حیات به او نسبت میدادند را خوب یادم هست. بگذریم. حالا هم بعد از شهادتِ سیدحسننصرالله خیلیها طلب حلالیت میکنند از سیدِ «مُعزّالمومنینـی» که تا چندماه پیش با بیمعرفتیِ تمام به او میتاختند و سخنرانیش را به حاشیه میبردند و حزبالله را به «هیچکاری نکردن» محکوم میکردند و وعدههایِ صادقِ سید را هم «هیــچ» میپنداشتند. جملاتِ اینها را هم خوب یادم هست.
چه رسمیست. غُربت در آن موج میزند. نعمتها تا از دستمان نروند انگار به خودمـان نمیآییم. دنیا دستبهکار شده تا خوابِ عمیقـی را به ما تحمیل کند. کاش لااقل عمـرِ بیدار شدنهایمان کوتاه نباشد. هزینهٔ بیدار شدنمان سنگین است. خیلی سنگین.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حالا تازه باورمان شد، بُهتِ ناباورانهٔ چندماهه را. انگار همین دیروز ۸۵ تُن بمبِ سنگرشکن را روانه کردند تا «مَردی» را زمـین بزنند؛ اما حالا او «در اوجِ عزّت است..»
سفرت بهخیر أباهادی. به شکوفهها! به باران! حاجقاسم، سیدابراهیم، سیدهاشم، حاجرضوان.. برسان سلامِ مارا! به امیدِ دیدار؛
ما منتظرت میمانیم؛ تو برمیگردی!
با طلوعِ خورشیدِ موعود…
#إنا_علي_العهد
«وَ لِلّٰهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤمِنینَ وَ لٰکِنَّ المُنافِقینَ لایَعلَمون..»
سفرت بهخیر أباهادی. به شکوفهها! به باران! حاجقاسم، سیدابراهیم، سیدهاشم، حاجرضوان.. برسان سلامِ مارا! به امیدِ دیدار؛
ما منتظرت میمانیم؛ تو برمیگردی!
با طلوعِ خورشیدِ موعود…
#إنا_علي_العهد
وحید یامین پور
روایت حمید داوودآبادی نویسنده دفاع مقدس از دیدار روز گذشته با رهبر انقلاب همزمان با تشییع شهید سیدحسن نصرالله
-
این روایت رو بخونید؛
مطمئنم خیلیهاتون مثلِ من به آخرش که برسید «ماشاءاللَّه لاحَولَ و لاقوة الّابالله»گـویان، بُغض دارید ولی لبخند میزنید.
این روایت رو بخونید؛
مطمئنم خیلیهاتون مثلِ من به آخرش که برسید «ماشاءاللَّه لاحَولَ و لاقوة الّابالله»گـویان، بُغض دارید ولی لبخند میزنید.
«به همگی برادرانِ عزیز!
برای شما در سختترین و دردناکترین لحظاتِ عمرم مینویسم... ای کاش مرگ، زندگیِ مرا به پایان میرساند و امید دارم که به زودی و در پیِ او شهید شوم و به او مُلحق گردم تا جانم بدان آرام گیرد.
نمیخواهم خبرِ مرگ خود را بدهم، اما خداوند زندگی را پس از تو شیرین نگرداند، ای سیدِ من، محبوب من و ای جانِ من که تمام وجودم را پر کردهای!
یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا
ای کاش پیش از این مُرده بودم و کاملاً فراموش میشدم…»
این بخشی از نامهٔ سیدهاشم صفیالدین است به اهالیِ مقاومت؛ بعد از شنیدنِ خبر شهادتِ سیدحسن… کسی که او را شبیهترین فرد به سیدِ مقاومت میدانند و ۶ روز بعد از سیدحسن با ۷۳ تُن بمبِ سنگرشکن به شهادت رسید. چندین تُن بمبِ سنگرشکن را برایِ از پای دراوردنِ «کوهها» روانه میکنند که به خیالِ خودشان چراغِ آرمانها را خاموش کنند! آرمانها در قلوب است، در فکرهاست، در روحِ آدمیست. من اما به «قدرتِ عشق» فکر میکنم. که انانکه که دل در گرویِ عشق دارند؛ در هجران هم شوقِ وصالشان جاریست! و به قول سیدمرتضی آوینی «عشق منشأ قدرتِ آنانیست که از مرگ نمیترسند و از نیستیِ مادّیِ وجودِ خود هرگز بیمی به دل راه نمیدهند. و در این میان، آنان که جان در راهِ عشق به خدا باختهاند، از همه قدرتمندترند…»
رحمتِ خدا به عُشّاقِ الله که در راهِ عشق به خدا نه ترسی بر آنان است و نه محزون میشوند…
برای شما در سختترین و دردناکترین لحظاتِ عمرم مینویسم... ای کاش مرگ، زندگیِ مرا به پایان میرساند و امید دارم که به زودی و در پیِ او شهید شوم و به او مُلحق گردم تا جانم بدان آرام گیرد.
نمیخواهم خبرِ مرگ خود را بدهم، اما خداوند زندگی را پس از تو شیرین نگرداند، ای سیدِ من، محبوب من و ای جانِ من که تمام وجودم را پر کردهای!
یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا
ای کاش پیش از این مُرده بودم و کاملاً فراموش میشدم…»
این بخشی از نامهٔ سیدهاشم صفیالدین است به اهالیِ مقاومت؛ بعد از شنیدنِ خبر شهادتِ سیدحسن… کسی که او را شبیهترین فرد به سیدِ مقاومت میدانند و ۶ روز بعد از سیدحسن با ۷۳ تُن بمبِ سنگرشکن به شهادت رسید. چندین تُن بمبِ سنگرشکن را برایِ از پای دراوردنِ «کوهها» روانه میکنند که به خیالِ خودشان چراغِ آرمانها را خاموش کنند! آرمانها در قلوب است، در فکرهاست، در روحِ آدمیست. من اما به «قدرتِ عشق» فکر میکنم. که انانکه که دل در گرویِ عشق دارند؛ در هجران هم شوقِ وصالشان جاریست! و به قول سیدمرتضی آوینی «عشق منشأ قدرتِ آنانیست که از مرگ نمیترسند و از نیستیِ مادّیِ وجودِ خود هرگز بیمی به دل راه نمیدهند. و در این میان، آنان که جان در راهِ عشق به خدا باختهاند، از همه قدرتمندترند…»
رحمتِ خدا به عُشّاقِ الله که در راهِ عشق به خدا نه ترسی بر آنان است و نه محزون میشوند…
تا امروز و در همین چندماهه، «تعطیلـی کشور» عمده راهحلِ ارائه شدهٔ دولتِ کارشناسان(!) برای ادارهٔ کشور، عبور از بحرانها و مدیریتِ مشکلات بوده. حداقل تا اینجا که چیزی جز این محسوس نیست!
البته از تلاش برای عدمِاستیضـاح و پاسخگویـیِ همتی [بابتِ رکورد در جهش قیمت ارز و سکه] بازگشت قطعیهای برق، برگردوندنِ حقماموریت دلاریِ دولتیها که در دولت سیزدهم لغو شده بود، قصور در ذخیرهسازی گازوئیل نیروگاهها، از مَدار خارج شدن چندین نیروگاه، تلاش برایِ مقابله با قانون در خصـوصِ انتصابِ بعضی از افـراد و … هم نمیشـه گذشت.
واقعا خداقوت به کارشناسانِ نامرئی و پرتناقضِ دولت!
البته از تلاش برای عدمِاستیضـاح و پاسخگویـیِ همتی [بابتِ رکورد در جهش قیمت ارز و سکه] بازگشت قطعیهای برق، برگردوندنِ حقماموریت دلاریِ دولتیها که در دولت سیزدهم لغو شده بود، قصور در ذخیرهسازی گازوئیل نیروگاهها، از مَدار خارج شدن چندین نیروگاه، تلاش برایِ مقابله با قانون در خصـوصِ انتصابِ بعضی از افـراد و … هم نمیشـه گذشت.
واقعا خداقوت به کارشناسانِ نامرئی و پرتناقضِ دولت!
تحلیلگران بیخبر از معنایِ مقاومت…
آمده است وقتی یزید سرمست از بادهٔ غرور بود و گمان میکرد که با کشتنِ نوهٔ پیامبر و یارانش، و به اسارت دراوردنِ اهلبیتِ او در کربلا پیروز شده، این اشعارِ بن زَبْعَرِی را با صدایِ بلند خواند: «کاش بزرگانِ من که در جنگ بدر کشته شدند، امروز میدیدند که قبیلهٔ خزرج چگونه از ضربات نیزه به زاری آمده است! در آن حال، از شادی فریاد میزدند و میگفتند: ای یزید! دستت درد نکند!»
در همین هنگام بود که زینب(س) بلند شد و آن خطبهٔ معروف و دندانشکن را خواند و گفت: «ای یزید! هرچه نیرنگ داری به کار ببند و نهایتِ تلاش خود را بکن و هرکوششی که داری به کار گیر؛ امّا به خداسوگند [با همهٔ این تلاشها] یادِ ما را [از خاطرهها] محو نخواهی کرد و وحیِ ما را خاموش نتوانی نمود و به موقعیت و جایگاهِ ما آسیب نخواهی رساند. هرگز لکّهٔ ننگِ این کار، از تو پاک نخواهد شد! رای و نظرت سست، و زمان دولتِ تو اندک است و جمعیتِ تو به پراکندگی خواهد انجامید؛ در آنروز که منادی ندا دهد: لعنتِ خدا بر ظالمان باد…»
شاید آنروزها که سرِ حسینابنعلی(ع) و یارانش که بهترینِ بندگان خدایند بر نیزهها رفت و دشمن از دریدنِ گلویِ علیاصغرِ ششماههٔ اباعبدالله هم دریغ نکرد و اهلِبیت او که سلامِ خدا بر آنان باد به اسارتِ اشقیاء درامدند؛ تحلیلگرانی هم بودند بیخبر از معنایِ مقاومت و ایثار! که بگویند «دیگر تمام شد! مقاومت تمام شد! حسین(ع) تمام شد! اسلام؟ کدام اسلام؟ امامت تمام شد! دیگری چیزی از آن نمانده؛ یزید پیروز شد! حسین(ع) شکست خورد.» انها امروز را ندیدند که کربلا شده قبلهٔ اهلِ یقین؛ که اهلِ یقین بر دورِ آن طواف میکنند و رسمِ ایثار و مقاومت و شجاعت یاد میگیرند و میشوند روحاللهخمینی که گفت «این خون سیدالشهداست که خونهای همهٔ ملتهای اسلامی را به جوش میآورد!» و مادامی که خونِ ملتی در برابرِ ستم به جوش میآید، معنایِ پیروزیِ خون بر شمشیر زندهتر میشود. میشوند ابراهیمهمت که گفت «اگر برای رضایِ خدا قدم برداریم؛ چهبکُشیم، چه کشته شویم، پیروزیم و هیچ ناراحتی نداریم و شکست معنا ندارد..» میشوند ستارخان که در مقابلِ اماننامهٔ ماموران تزاری گفت «من زیرِ بیرقِ عباسم و زیرِ بیرق هیچکس نمیروم!» میشوند نصرالله که گفت «ما شکست نمیخوریم؛ اگر پیروز شویم پیروزیم و اگر شهید شویم نیز پیروزیم!» میشوند یحییسنوار که گفت «یا پیروز میشویم و یا کربلا رخ میدهد» که نتیجهاش میشود نرسیدنِ اسرائیل به تمامِ اهداف اعلامیِ خودش؛ اسرائیل! پادگانی با پیشرفتهترین و کشندهترین سلاحها و بیشترین دلارها که نه توانست اسرایِ خودش را بدونِ پذیرش شروط حماس آزاد کند، و نه توانست حماس را نابود کند که اگر نابود شده بود؛ امروز سیل مجاهدینِ حماس را در آغوشِ استقبالِ مردمِ غزه، با آن تسلطِ رسانهای در مراسم تبادل اسرا که خشمِ دشمنِ تا بنِ دندان مسلح را برانگیخته؛ نمیدیدید. و نه توانست بر غزه و لبنان -آنطور که اعلام کرده بود- مسلط شود.
میشوند آزادگانِ جهان که بعد از دههها اشغال و نسلکشی، حالا بیدار شدند و حقیقت را به آغوش میکشند! که صاحبِ عاشورا فرمود «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید!» میشوند جمعیتِ میلیونی که از سراسرِ جهان -امریکا، آفریقا، اروپا، ایران و …- آمدند و وقتی جنگندههایِ اسرائیلی در آسمان به پرواز درآمدند؛ مشت گره کردند و شعار دادند و درحالیکه تحلیلگرانِ بیخبر، حماس و حزبالله را ناکام و تمامشده میپنداشتند؛ پرچمِ زردِ حزبالله را بلند کردند و سرخیِ خونِ شهدایِ مقاومت و زردیِ پرچم حزبالله و سهرنگِ پرچم ایران شد همان رنگِ بالاتر از سیاهی! سیاهیِ پیراهن عزایی که تا در راهِ خداست؛ شکست در آن معنا ندارد.
دیدید که! شبکههایِ خارجی علیرغمِ میلشان نتوانستند حقیقت را کتمان کنند و اذعان کردند: «این قدرتنماییِ حزبالله بود! حزبالله مثل سابق توانایی و نیرو دارد!» همانی که سیدالقائد گفت:
«یک عدّهای در خود لبنان و جاهای دیگر، به گمان اینکه حزباللّه ضعیف شده، زبان به قَدْح کارهایِ حزباللّه باز کردهاند؛ اشتباه میکنند، اینها دچار توهّماند. حزباللّه قوی است و دارد مبارزه میکند! بله، شخصیّت برجسته و مهمّی مثل جناب سیّدحسن نصراللّه یا جناب سیّدهاشم صفیالدّین و امثال اینها در بین آنها نیستند امّا [این] تشکیلات با مردان خودش، با قدرت معنوی خودش، با روحیهٔ خودش بحمداللّه حضور دارد و دشمن نتوانسته بر این تشکیلات فائق بیاید، و انشاءاللّه نخواهد توانست.»
سنتهایِ الهی را که در تحلیلهایِ خودتان نادیده بگیرید؛ به حقیقت پی نمیبرید! حتی اگر به آنها عنوانِ واقعگرایی بدهید.
آمده است وقتی یزید سرمست از بادهٔ غرور بود و گمان میکرد که با کشتنِ نوهٔ پیامبر و یارانش، و به اسارت دراوردنِ اهلبیتِ او در کربلا پیروز شده، این اشعارِ بن زَبْعَرِی را با صدایِ بلند خواند: «کاش بزرگانِ من که در جنگ بدر کشته شدند، امروز میدیدند که قبیلهٔ خزرج چگونه از ضربات نیزه به زاری آمده است! در آن حال، از شادی فریاد میزدند و میگفتند: ای یزید! دستت درد نکند!»
در همین هنگام بود که زینب(س) بلند شد و آن خطبهٔ معروف و دندانشکن را خواند و گفت: «ای یزید! هرچه نیرنگ داری به کار ببند و نهایتِ تلاش خود را بکن و هرکوششی که داری به کار گیر؛ امّا به خداسوگند [با همهٔ این تلاشها] یادِ ما را [از خاطرهها] محو نخواهی کرد و وحیِ ما را خاموش نتوانی نمود و به موقعیت و جایگاهِ ما آسیب نخواهی رساند. هرگز لکّهٔ ننگِ این کار، از تو پاک نخواهد شد! رای و نظرت سست، و زمان دولتِ تو اندک است و جمعیتِ تو به پراکندگی خواهد انجامید؛ در آنروز که منادی ندا دهد: لعنتِ خدا بر ظالمان باد…»
شاید آنروزها که سرِ حسینابنعلی(ع) و یارانش که بهترینِ بندگان خدایند بر نیزهها رفت و دشمن از دریدنِ گلویِ علیاصغرِ ششماههٔ اباعبدالله هم دریغ نکرد و اهلِبیت او که سلامِ خدا بر آنان باد به اسارتِ اشقیاء درامدند؛ تحلیلگرانی هم بودند بیخبر از معنایِ مقاومت و ایثار! که بگویند «دیگر تمام شد! مقاومت تمام شد! حسین(ع) تمام شد! اسلام؟ کدام اسلام؟ امامت تمام شد! دیگری چیزی از آن نمانده؛ یزید پیروز شد! حسین(ع) شکست خورد.» انها امروز را ندیدند که کربلا شده قبلهٔ اهلِ یقین؛ که اهلِ یقین بر دورِ آن طواف میکنند و رسمِ ایثار و مقاومت و شجاعت یاد میگیرند و میشوند روحاللهخمینی که گفت «این خون سیدالشهداست که خونهای همهٔ ملتهای اسلامی را به جوش میآورد!» و مادامی که خونِ ملتی در برابرِ ستم به جوش میآید، معنایِ پیروزیِ خون بر شمشیر زندهتر میشود. میشوند ابراهیمهمت که گفت «اگر برای رضایِ خدا قدم برداریم؛ چهبکُشیم، چه کشته شویم، پیروزیم و هیچ ناراحتی نداریم و شکست معنا ندارد..» میشوند ستارخان که در مقابلِ اماننامهٔ ماموران تزاری گفت «من زیرِ بیرقِ عباسم و زیرِ بیرق هیچکس نمیروم!» میشوند نصرالله که گفت «ما شکست نمیخوریم؛ اگر پیروز شویم پیروزیم و اگر شهید شویم نیز پیروزیم!» میشوند یحییسنوار که گفت «یا پیروز میشویم و یا کربلا رخ میدهد» که نتیجهاش میشود نرسیدنِ اسرائیل به تمامِ اهداف اعلامیِ خودش؛ اسرائیل! پادگانی با پیشرفتهترین و کشندهترین سلاحها و بیشترین دلارها که نه توانست اسرایِ خودش را بدونِ پذیرش شروط حماس آزاد کند، و نه توانست حماس را نابود کند که اگر نابود شده بود؛ امروز سیل مجاهدینِ حماس را در آغوشِ استقبالِ مردمِ غزه، با آن تسلطِ رسانهای در مراسم تبادل اسرا که خشمِ دشمنِ تا بنِ دندان مسلح را برانگیخته؛ نمیدیدید. و نه توانست بر غزه و لبنان -آنطور که اعلام کرده بود- مسلط شود.
میشوند آزادگانِ جهان که بعد از دههها اشغال و نسلکشی، حالا بیدار شدند و حقیقت را به آغوش میکشند! که صاحبِ عاشورا فرمود «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید!» میشوند جمعیتِ میلیونی که از سراسرِ جهان -امریکا، آفریقا، اروپا، ایران و …- آمدند و وقتی جنگندههایِ اسرائیلی در آسمان به پرواز درآمدند؛ مشت گره کردند و شعار دادند و درحالیکه تحلیلگرانِ بیخبر، حماس و حزبالله را ناکام و تمامشده میپنداشتند؛ پرچمِ زردِ حزبالله را بلند کردند و سرخیِ خونِ شهدایِ مقاومت و زردیِ پرچم حزبالله و سهرنگِ پرچم ایران شد همان رنگِ بالاتر از سیاهی! سیاهیِ پیراهن عزایی که تا در راهِ خداست؛ شکست در آن معنا ندارد.
دیدید که! شبکههایِ خارجی علیرغمِ میلشان نتوانستند حقیقت را کتمان کنند و اذعان کردند: «این قدرتنماییِ حزبالله بود! حزبالله مثل سابق توانایی و نیرو دارد!» همانی که سیدالقائد گفت:
«یک عدّهای در خود لبنان و جاهای دیگر، به گمان اینکه حزباللّه ضعیف شده، زبان به قَدْح کارهایِ حزباللّه باز کردهاند؛ اشتباه میکنند، اینها دچار توهّماند. حزباللّه قوی است و دارد مبارزه میکند! بله، شخصیّت برجسته و مهمّی مثل جناب سیّدحسن نصراللّه یا جناب سیّدهاشم صفیالدّین و امثال اینها در بین آنها نیستند امّا [این] تشکیلات با مردان خودش، با قدرت معنوی خودش، با روحیهٔ خودش بحمداللّه حضور دارد و دشمن نتوانسته بر این تشکیلات فائق بیاید، و انشاءاللّه نخواهد توانست.»
سنتهایِ الهی را که در تحلیلهایِ خودتان نادیده بگیرید؛ به حقیقت پی نمیبرید! حتی اگر به آنها عنوانِ واقعگرایی بدهید.
@caffeRahimi
تو انتخاباتی که گذشت؛ انقدر بیاخلاقی و دروغ و و تخریب و تهمت و هزینهکردنهایِ غیرضروری و بعضاً خلافواقع از چهرههایِ مکتبی و ملّی برای اهدافِ رقابتیِ اشخاص اتفاق افتاد که به شخصه برایِ من خیلی فاکتورها رو در تصمیمگیری دربارهٔ انتخابهایِ آینده تایید کرد.دروغ و بیاخلاقیهایی که در کمالِ تعجب همچنان مُصرانه -از سمتِ هوادارها یا بهتر بگم؛ هوادارنماها!- ادامه داره و حتی روز به روز ابداع میشه! اینروزها «رقیبهراسیِ پیشاپیش» برای رقابتهایِ آینده هم که دیگه داره تبدیل به یه رسمِ جدید میشه؛ از فحاشیِ علنی در ستادها و جملاتِ نامربوط در داووسِ سوئیس تا تمسخر به وسیلهٔ کاریکاتورهای توهینآمیز و لجنپراکنی در فضای توییتر! بطوریکه عدهای حتی پاسخدادن به سوالاتِ بقیه رو با دیکتاتورماآبی محکوم و تمسخر میکنن. اما کسی با دیدنِ تمسخر و توهین و زیرسوال بردنِ شخصیتها و دروغهایِ آپدیتشدهٔ شما، هوادارِ فردِ دیگهای نمیشه عزیزان!
گرچـه «واقعاً» مسائلِ جدیتر، اساسـیتر و اولویتدارتری برایِ پرداختن و مطالبه در کشور وجود داره و پرداختن به این موضوعات در بینِ انبوهِ دغدغههایِ مهمتر به معنیِ واقعی بچگانه و سطحپایینه، اما این یه توصیهٔ کُلیه؛ بنظرم قبل از اینکه با انحراف و به ابتذالکشیدنِ مسیرِ «هواداری»، آخـرتتون رو فدایِ دنیای بقیه کنید -کمااینکه ماههاست به انواعِ بهـانهها شاهدِ این ابتذال در گروههای مختلف هستیم!- اگر “باور” دارید این حدیثِ حضرت رسول(ص) رو با خودتون مرور کنید:
«شَرُّالنّاسِ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیاهُ، وَ شَرٌّ مِنْ ذلِک مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیا غَیرِهِ.»
بدترین افراد کسیاست که آخرتِ خود را به دنیایِ خود بفروشد، و بدتر از او آن کسـی خواهد بود که آخرتِ خود را برای دنیایِ دیگری بفروشد.
گرچـه «واقعاً» مسائلِ جدیتر، اساسـیتر و اولویتدارتری برایِ پرداختن و مطالبه در کشور وجود داره و پرداختن به این موضوعات در بینِ انبوهِ دغدغههایِ مهمتر به معنیِ واقعی بچگانه و سطحپایینه، اما این یه توصیهٔ کُلیه؛ بنظرم قبل از اینکه با انحراف و به ابتذالکشیدنِ مسیرِ «هواداری»، آخـرتتون رو فدایِ دنیای بقیه کنید -کمااینکه ماههاست به انواعِ بهـانهها شاهدِ این ابتذال در گروههای مختلف هستیم!- اگر “باور” دارید این حدیثِ حضرت رسول(ص) رو با خودتون مرور کنید:
«شَرُّالنّاسِ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیاهُ، وَ شَرٌّ مِنْ ذلِک مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیا غَیرِهِ.»
بدترین افراد کسیاست که آخرتِ خود را به دنیایِ خود بفروشد، و بدتر از او آن کسـی خواهد بود که آخرتِ خود را برای دنیایِ دیگری بفروشد.
منلایحضرهالفقیه، ج ۴، ص ۳۵۳، ح ۵۷۶۲.