Telegram Web Link
❇️ راه مواجه کردن يک نفر با سايه‌اش این است که نورِ درونش را به او نشان دهید.

در مناطقی از غرب آفریقا، وقتی کسی کار ناپسندی انجام می‌دهد؛ او را به مرکز دهکده می‌برند و برای دو روز، تمام اعضای قبیله او را احاطه می‌کنند و درباره ویژگیهای خوب و مثبت آن فرد حرف می‌زنند.

آنها معتقد هستند که هر فرد ذاتاً خوب است، ولی گاهی هم اشتباهاتی مرتکب می‌شود که در‌ واقع قصد او درخواست کمک است.

افراد قبیله کنار هم در این آئین جمع می‌شوند تا به فرد خوبی ذاتی‌اش را یادآوری کنند!

اعتقاد جمعی این است که این حمایت، از هر نوع تنبیه و خجالت زده کردن فرد بهتر است.

آنها این حرکت را "اوبونتو" به معنی "انسانیت با یکدیگر و تمام موجودات زنده" می‌نامند.

✍️ 👤 #کارل_گوستاو_یونگ
#Carl_Gustav_Jung
🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
33👍6🥰5👏3
مسئولیت پذیری یعنی مالک زندگی خود بودن. یعنی دانستن اینکه در انتخاب هایمان شرکت داشته ایم و در اتفاق هایی که این همه درد و رنج را بر سرمان ریخته اند، نقش داشته ایم (حتی اگر غيرعمدی باشد). فراموش نکنیم که اگر مسئولیت زندگی، خطاها و اشتباهات خود را نپذیریم، هیچ وقت نمی توانیم به آن زن یا مرد کاملی تبدیل شویم که در ذهنمان داریم.
وقتی مسئولیت صد درصد و تمام و کمال رفتار هایمان را بپذیریم، نه تنها شرایط زندگی مان را پذیرفته ایم، بلکه انگیزه ها و دنیای درون خود را نیز قبول کرده ایم. یادتان نرود، آنچه را نتوانیم احساسش کنیم، قادر به مداوایش نیستیم. برای برگرداندن قدرت و تسلط دوباره به زندگی باید مالک احساسات هیجانی مان باشیم. لازمه این کار شناخت عمیق دردها و زخم هایمان است.

#دبی_فورد
🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
22👍8❤‍🔥1
سوال مهم برای انسان عبارت است از این‌ که: آیا او به چیزی لایتناهی مربوط است یا نه؟ این است مسئله‌ی گویای حیات او. فقط اگر بدانیم لایتناهی تنها موضوع مهم است، می‌توانیم از محکم کردن علاقه‌ی خود به بیهودگی‌ها و انواع و اقسام هدف‌هایی که دارای اهمیت واقعی نیستند حذر کنیم.

✍️ 👤 #کارل_گوستاو_یونگ
#Carl_Gustav_Jung
🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
👍1412
#لوگوس

« #لوگوس » (Logos) [اصل نرینه] خصیصه‌ای ویژه و موثق در انسان است که او را به سوی قوه‌ی تمیز، منطق، قضاوت، مرزبندی و ادراک سوق می‌دهد. آنتی‌تزِ «لوگوس»، «اِروس» (Eros) [اصل مادینه] نام دارد: خصیصه‌ای که اساسش بر پیوستگی، همه‌چیز را باهم دیدن، گردآوری و یکی کردن همه‌ چیز، برقراری ارتباط میان چیزها -بدون قضاوت در موردشان- وجذب یا دفع چیزها بدون شناخت دقیق شان نهاده شده است.

لوگوس مفهوم «کلمه» را نیز در خود دارد؛ به معنای صحبت کردن و سخن گفتن است. این مشخصۀ دیگر مرد است که اصرار دارد با صدای بلند فکر کند، اندیشه‌اش را به زبان بیاورد، از آن سخن بگوید، به آن نامی بدهد، از آن مفهومی بسازد و ابرازش کند. در حالی که زن -که اروس بیشتر مشخصۀ اوست- می‌تواند چیزها را در تعلیق نگاه دارد، لازم نیست همه‌چیز به زبان درآید.

مرد می‌گوید: «آخر برای چه نمی‌گویی؟» ولی زن نیازی به گفتن ندارد و معمولاً هم نمی‌گوید. یا اصلاً چیز دیگری می‌گوید و مرد هم همیشه فکر می‌کند زن چیزی را گفته که نباید می‌گفته است. زیرا این حرف‌های پیچیده و پر از جزئیات، شیوۀ غیر مستقیم و سربستۀ زنان است. اگر مرد این گفتگو را دنبال کند، می‌بیند که زن مانند عنکبوت تار می‌تند و چیزها را با رشته‌های اسرارآمیز به هم مربوط می‌سازد، و مگسی هم ناگهان در تار می‌افتد، بی‌آنکه بداند چطور از آنجا سر درآورده است. سخن زنان، با پیچ و خم‌های فراوانش به جای واژه از تار عنکبوت ساخته شده و هدفی متفاوت از سخنان مردانه دارد.

مرد می‌گوید: «این صندلی است، لعنتی، مبل زیرپایی نیست.» این برای مرد جالب توجه است [تمیز، تشخیص، مرزبندی، جدا کردن، قضاوت]. ولی این برای یک زن جالب نیست. از نظر او: «اگر صندلی در کار نباشد، روی مبل زیرپایی هم می‌شود نشست، پس مبل زیرپایی هم صندلی است.» برای زن فرق چندانی نمی‌کند. برای او مهم این است که تفاوت‌ها را بپوشاند یا آنها را به هم مربوط کند؛ باید پُل زد و این همان نقشه‌ها و دسیسه‌هایی ست که به زنان نسبت می‌دهند.

✍️ 👤 #کارل_گوستاو_یونگ
#Carl_Gustav_Jung
🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
👍115👎3😁2🔥1🤡1
✍️ 👤 #کارل_گوستاو_یونگ
#Carl_Gustav_Jung
🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
10👍4
آنچه که در تو نیست , نمی‌تواند در بیرون پدیدار شود

🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
25👍12👎3🤣1
تغییر کنید تا اطرافیان شما هم افراد دیگری شوند!
‏افرادی که در اطراف ما هستند به صورت اتفاقی در کنار ما قرار نگرفته‌اند بلکه به دلیل تشابه یا نقطه اشتراک خاصی جذب ما شده‌اند. بنابراين قبل اینکه در جستجوی تغییر در دیگران باشید باید به فکر تغییر خودتان باشید! رفتار دیگران با ما قبل اینکه به دیگران بستگی داشته باشد به نگاه خودمان به خود بستگی دارد!
✍️ 👤 #کارل_گوستاو_یونگ
#Carl_Gustav_Jung
🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
29👍18👎1
یک افسانۀ یهودی هست که بسیار زیبا و در عین حال بسیار شرم‌آور است؛ افسانه‌ای که به هیولای شهوت مربوط می‌شود.

پیرمردی با تقوا و سر به راه، که خداوند دوستش داشت و دربارهٔ معنای زندگی تأمل فراوان می‌نمود، سرانجام فهمید که تمامی مصائب بشر از دیوِ شهوت است.
به خاک افتاد و از خداوند خواست که روح شیطانیِ شهوت را از جهان بیرون کند؛ و چون پیرمرد بسیار پرهیزگار بود، خداوند دعایش را مستجاب کرد.

پیرمرد این بار هم، مثل تمام مواقعی که کار مهمی انجام می‌داد، خوشحال شد.
آن روز غروب، بنا به عادت همیشگی‌اش، به باغ پرگل خود رفت تا از عطر دل‌انگیز گل‌ها سرمست شود.
باغ مثل همیشه بود؛ اما اشکالی در کار بود. عطر، آن عطر همیشگی نبود! چیزی گم شده بود، چیزی کم بود؛ مثل نانی که بی‌نمک باشد.
فکر کرد خسته است. جام زرّین خود را برداشت و از شراب کهنه‌ای که در پستو داشت، پر کرد.
اما این بار طعم شراب خوب نبود.
مرد فرزانه، همسر زیبایی در حرم خود داشت؛ ولی وقتی همسرش را بوسید، او هم مثل شراب و گل، بی‌بو و بی‌خاصیت بود!

به بام خانه رفت و غم خود را به خداوند گفت.
اندیشید که شاید خطا کرده که اخراج روح شهوت را خواسته است؛ و از خداوند خواست:
«روح شیطانی شهوت را برگرداند.»
و چون مرد پرهیزگاری بود، خداوند چنین کرد.

بعد، مرد به سراغ هر چیزی که رفت، دید که دوباره طعم و خاصیت پیدا کرده است:
گل‌ها عطرآگین شدند، شراب گوارا شد و بوسه‌های همسرش شیرین‌تر از همیشه!

این داستان برگرفته از رساله‌ای یهودی است که در آن ذکر شده بود زمانی بنی‌اسرائیل توانست از «میل شیطانی» (میل جنسی) چشم بپوشد؛
اما بعد از سه روز، در سراسر ارض بنی‌اسرائیل، هیچ تخم مرغ تازه‌ای پیدا نشد.
همه چیز بوی کهنگی گرفت و هیچ چیز رشد نکرد.
بعد از این ماجرا، آنان به اشتباه خود پی بردند و دیگر آن میل را شیطانی خطاب نکردند.

مقصود از «انسان کهن» کلِ ذخیره یا میراث روانی بشر در ناخودآگاه جمعی است.
این میراث شامل تمامی احساسات، تجربه‌ها، خرد، آگاهی‌ها و حتی غرایزی است که بشر از روز ازل تا ابد تجربه کرده یا تجربه خواهد کرد.
شهوت و یا غرایز قسمتی از طبیعت است؛ طبیعتی که در درون و برون انسان را ـ چه خوشایند ما باشد و چه نباشد ـ در برگرفته، و انسان قسمتی از آن است.
هر کس طبیعت خود را انکار کند، به تعبیر این داستان، چیزی کم خواهد داشت.

🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
28👍23🔥2
وقتی کسی مطلب ناخوشایندی به ما می‌گوید که شاید هم ناخوشایند نیست ولی اینگونه به نظر ما می‌آید ، خشمگین می‌شویم. این تاثر، بی تردید از خود ما سرمی‌زند. این تاثر، واکنشی غیر عادی از طبیعت ذاتی ماست
✍️ 👤 #کارل_گوستاو_یونگ
#Carl_Gustav_Jung
🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
18👍11🥰4👏2🤨1
فضیلت و داد و ستد

بیشتر مردم ترجیح می‌دهند فضیلتمند باشند، چون مزدی در کار است. و به همین دلیل فضیلت‌شان چندان هم ستودنی نیست، هدفمند است، بسیار پیش می‌آید که فرد خوب است تنها به این دلیل که توقع دارد دیگران بگویند راستی که چه انسان نیکی‌ست؛ پس پاداشی در انتظارمان است. اما اگر فضیلت پاداشی در پی داشته باشد، همانا خودِ آن فضیلت پاداشِ خویش است.
✍️ 👤 #کارل_گوستاو_یونگ
#Carl_Gustav_Jung
🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
12👍6🔥2
🎴 روح را بازبینی کن | آنچه "من" نمی‌دانست

ما فکر می‌کنیم "روح" را می‌شناسیم.
اما آیا واقعاً با آن گفت‌وگو کرده‌ایم؟
یونگ در کتاب سرخ، پرده از حقیقتی بزرگ برمی‌دارد:
آنچه ما روح می‌نامیدیم، فقط سایه‌ای از آن بوده.
یک سیستم مرده، نه یک حضور زنده.

او می‌نویسد:
«باید با روحم همانند چیزی در دوردست و ناشناخته سخن بگویم،
که وجودش به‌واسطه‌ی من نیست،
بلکه من به‌واسطه‌ی او وجود دارم.»

در این تحلیل، از جایگاه مستقل روح،
از سرگردانی انسان مدرن در جهان بی‌معنا،
و از خطر گم‌کردن مسیر درونی گفتیم.

📌 در مسیر فردیت‌یابی، باید از نو به سراغ روح رفت، نه برای تملک، بلکه برای شنیدن.

ادامه دارد...

📖 تحلیل از: #مهدی_شفیعی
📕 #کتاب_سرخ #کتاب_قرمز
✍️ 👤 #کارل_گوستاو_یونگ
#Carl_Gustav_Jung
🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
15👍5🙏2🥰1👌1
#مکتب_یونگ

ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺩﺭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ!
ﺟﺴﺘﺠﻮﯼ ﻫﻤﻪ‌ﯼ ﺁﻥ ﭼﻪ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﺎﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ...
ﺑﻪ ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ ﺑﻨﮕﺮ، ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﺑﺮﮔﺮﺩ!
🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
24👏4🍾3🥰2
می‌توان طبقه‌ بندی مردم را به نوعی یک طبقه بندی تاریخی دانست:

مردمانی هستند که زمانه‌ی ایشان هنوز فرا نرسیده است؛ این‌ها از لحاظ تاریخی نابهنگامند و آینده را پیش از موعد می‌بینند و به آن می‌پردازند.

طبقه‌ی بعدی افرادی هستند که متعلق به زمانه‌ی خویشند؛ ولی بسیاری هم هستند که به هیچ‌ وجه به این زمانه تعلق ندارند؛ بلکه باید در دوره‌ی والدین یا اجداد ما می‌زیستند.

در طبقات بعدی افراد زیادی جای می‌گیرند که به قرون وسطی تعلق دارند و دیگرانی که به زمان‌های بسیار دورتر و حتی دوران غارنشینی متعلقند؛ در خیابان و قطار به آن‌ها بر می‌خوریم، مثلا گاهی غارنشین پیر و مضحکی را می‌بینیم که واقعاً نباید بیش از این زندگی کند.

این مسئله ناشی از این حقیقت است که مشکلات خاص هر زمانه‌ای را بسیاری از مردم آن دوران درک می‌کنند، ولی همان مشکلات برای گروهی از مردم همان زمانه محسوس نیست، دست کم درک مستقیمی از آن‌ها ندارند.
✍️ 👤 #کارل_گوستاو_یونگ
#Carl_Gustav_Jung
🌗 #مکتب_يونگ👇
@carljung ©️
@cgjung ©️
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام
👍198👏1
2025/07/10 15:39:05
Back to Top
HTML Embed Code: