Forwarded from چشموچراغ
🇮🇷 روز شعر و ادب فارسی
استاد #محمدحسین_شهریار (۱۱ دی ۱۲۸۵ – ۲۷ شهریور ۱۳۶۷)
#شعر
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
استاد #محمدحسین_شهریار (۱۱ دی ۱۲۸۵ – ۲۷ شهریور ۱۳۶۷)
#شعر
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
❤16😁1
🧏🏻♂️به یاد و احترام بانو #ثمینه_باغچه_بان (۴ فروردین ۱۳۰۶ – ۲۶ شهریور ۱۴۰۴)، نویسندۀ ادبیات کودک و نوجوان، عضو شورای کتاب کودک، و از پیشگامان آموزش کودکان ناشنوا در ایران
#گزین_گویه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
#گزین_گویه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
❤14💔5👍1😁1
چشموچراغ
🧏🏻♂️به یاد و احترام بانو #ثمینه_باغچه_بان (۴ فروردین ۱۳۰۶ – ۲۶ شهریور ۱۴۰۴)، نویسندۀ ادبیات کودک و نوجوان، عضو شورای کتاب کودک، و از پیشگامان آموزش کودکان ناشنوا در ایران #گزین_گویه #گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی @cheshmocheragh
🔴 فرسته اصلاح شد. تصویر قبلی نادرست بود.
👍5😁1
بسیاری از واژههای مصوب نخستین فرهنگستان ایران (مانند شهرداری، دادگستری، دامپزشک، پزشک، دانشگاه، دانشکده، کارمند و غیره)، چنان رایج و زیبا بهنظر میرسند که اغلب مردم اصلاً نمیدانند اینها برگزیده یا ساختۀ فرهنگستان بوده، و شماری از آنان هم که میدانند، تصور میکنند این واژهها از آغاز بهآسانی پذیرفته شدهاند. اما آن فرهنگستان نیز از طعنه و توهین در امان نبود و این روال ناپسند، بهجای همکاری و پیشنهاد برای اصلاح، دهههاست که ادامه دارد. مرحوم دکتر #حسین_گل_گلاب، عضو فرهنگستان ایران، گفته است: «از فرهنگستان برخی انتقاد میکنند، و یکی از بزرگترین منتقدانش سید #حسن_تقی_زاده بود که مطالبی در نشریات خارجی نوشت و مورد غضب رضاشاه قرار گرفت... این هم شعری که سرودۀ یکی از مخالفین فرهنگستان است:
دوشنبه وزیر ما سرافرازی کرد
با ریش خود اندیشهکنان بازی کرد
با جمله وزیران پی اصلاح امور
یک سر به «نشست!» رفت و «انبازی!» کرد
... و از طرف دفتر مخصوص دستور داده شد که استعمال آنها ممنوع شود».
«انبازی» و «نشست» از واژههای کهن زبان فارسی و مصوب فرهنگستان ایران در برابر «شرکت» و «جلسه» بودند؛ «انباز» صورت دیگری از «هنباز/همباز» است (از -hama* (هم) و -bāǰa (قسمت، سهم). «نشست» نیز، که امروزه در نشست علمی، نشست سران، نشست گروهی، و همنشست (برای سمپوزیوم) و غیره فراوان بهکار میرود، بهمعنی «جلسه» در شاهنامۀ #فردوسی هم سابقه دارد:
نشستی بیاراست شاهنشهی
نهاده به سر بر کلاهی مِهی
آیا پس از نود سال زمان آن نرسیده که تغییراتی در نگرشها نسبت به فرهنگستان رخ دهد؟
✍🏻 سمانه ملکخانی
با استفاده از: هومن ظریف، مرز پرگهر، تهران: نشر ماهریس، چاپ سوم، ۱۳۹۷، ص ۱۰۲ و ۱۰۳ و ۱۹۱؛ فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی (دکتر محمد حسندوست)؛ لغتنامه (دهخدا و همکاران).
#نوواژه_ستیزی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
دوشنبه وزیر ما سرافرازی کرد
با ریش خود اندیشهکنان بازی کرد
با جمله وزیران پی اصلاح امور
یک سر به «نشست!» رفت و «انبازی!» کرد
... و از طرف دفتر مخصوص دستور داده شد که استعمال آنها ممنوع شود».
«انبازی» و «نشست» از واژههای کهن زبان فارسی و مصوب فرهنگستان ایران در برابر «شرکت» و «جلسه» بودند؛ «انباز» صورت دیگری از «هنباز/همباز» است (از -hama* (هم) و -bāǰa (قسمت، سهم). «نشست» نیز، که امروزه در نشست علمی، نشست سران، نشست گروهی، و همنشست (برای سمپوزیوم) و غیره فراوان بهکار میرود، بهمعنی «جلسه» در شاهنامۀ #فردوسی هم سابقه دارد:
نشستی بیاراست شاهنشهی
نهاده به سر بر کلاهی مِهی
آیا پس از نود سال زمان آن نرسیده که تغییراتی در نگرشها نسبت به فرهنگستان رخ دهد؟
✍🏻 سمانه ملکخانی
با استفاده از: هومن ظریف، مرز پرگهر، تهران: نشر ماهریس، چاپ سوم، ۱۳۹۷، ص ۱۰۲ و ۱۰۳ و ۱۹۱؛ فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی (دکتر محمد حسندوست)؛ لغتنامه (دهخدا و همکاران).
#نوواژه_ستیزی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👏13❤8👍4😁1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فریدون_مشیری (۳۰ شهریور ۱۳۰۵ – ۳ آبان ۱۳۷۹)
#شعر
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
#شعر
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
❤8😁1
💥هفتۀ دفاع مقدس
دکتر #شمس_الملوک_مصاحب (۲ اردیبهشت ۱۳۰۰ - ۲۰ فروردین ۱۳۷۷)
بخشی از #شعر «پرستش»، به مناسبت جنگ ایران و عراق
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
دکتر #شمس_الملوک_مصاحب (۲ اردیبهشت ۱۳۰۰ - ۲۰ فروردین ۱۳۷۷)
بخشی از #شعر «پرستش»، به مناسبت جنگ ایران و عراق
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
❤10😁1
👨🏻🌾 «دهقان» معرب واژۀ سُریانی dhgn՞، از واژۀ پهلوی dehgān (گونۀ کهنتر: dahīgān) است. معنی آن منسوب به «ده»، در مفهوم اصلیِ «سرزمین» بوده است. «دهقانان» در اواخر دورۀ ساسانی طبقهای از زمینداران بودند، در مرتبۀ فروتر از «آزادان»، «بزرگان»، «کدخدایان»، و برپایۀ برخی منابع، فروتر از «شهریگان» (رئیس نواحی کوچک). ... آنان احتمالاً در پی اصلاحات ارضیِ روزگار خسرو اول ظهور کردند و او به جانشینان خود سفارش کرده که همانگونه که پادشاهی را پاس میدارند، پشتیبان دهقانان نیز باشند؛ چه این دو با هم برادرند... و گفتهاند مادر خسرو دختر دهقانی از تبار فریدون بود. ادارۀ امور محلی از وظایف دهقانان بود و کشاورزان ناگزیر بودند از آنان فرمان برند... آنان احتمالاً نمایندۀ حکومت در میان کشاورزان بودند و مهمترین وظیفهشان گردآوری خراج... و همچنین، کشت زمین، حفاظت پلها و راهها، و پذیرایی از برخی مسافران بود... . دهقانان نقش فرهنگی بهسزایی نیز داشتند و بسیاری از آنان در دستگاه خلفا و حاکمان حضور یافتند و، پس از تأسیس سلسلههای ایرانی در مشرق، بهمنزلۀ فرهیختگانی که از تاریخ و فرهنگ ایران باستان آگاهی داشتند به خدمت ایشان درآمدند... .
دهقانان در حفظ داستانهای شاهنامه، حماسۀ ملی ایران، روایات تاریخی پیش از اسلام بیشترین سهم را داشتهاند... ابومنصور معمّری (گردآورندۀ شاهنامۀ ابومنصوری) و #فردوسی و برخی شاعران دیگر از دهقانان بهعنوان منابع روایات خود یاد کردهاند؛ به همین سبب لفظ دهقان «مردم تاریخی و تاریخدان» نیز معنی شده است. دلبستگی عمیق دهقانان به فرهنگ ایران باستان باعث شد که واژۀ دهقان در مقابل تُرک و تازی و بهویژه رومی، معنی «ایرانی»، بهخصوص «ایرانینژاد» پیدا کند. واژۀ دهقان گاهی بهمعنی «زردشتی» نیز آمده است.
برگرفته از: #احمد_تفضلی، مقالۀ «دهقان»، ترجمۀ #ابوالفضل_خطیبی، نامۀ فرهنگستان، دورۀ ۳، شمارۀ ۱، بهار ۱۳۷۶، ص ۱۴۸–۱۵۵.
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
دهقانان در حفظ داستانهای شاهنامه، حماسۀ ملی ایران، روایات تاریخی پیش از اسلام بیشترین سهم را داشتهاند... ابومنصور معمّری (گردآورندۀ شاهنامۀ ابومنصوری) و #فردوسی و برخی شاعران دیگر از دهقانان بهعنوان منابع روایات خود یاد کردهاند؛ به همین سبب لفظ دهقان «مردم تاریخی و تاریخدان» نیز معنی شده است. دلبستگی عمیق دهقانان به فرهنگ ایران باستان باعث شد که واژۀ دهقان در مقابل تُرک و تازی و بهویژه رومی، معنی «ایرانی»، بهخصوص «ایرانینژاد» پیدا کند. واژۀ دهقان گاهی بهمعنی «زردشتی» نیز آمده است.
برگرفته از: #احمد_تفضلی، مقالۀ «دهقان»، ترجمۀ #ابوالفضل_خطیبی، نامۀ فرهنگستان، دورۀ ۳، شمارۀ ۱، بهار ۱۳۷۶، ص ۱۴۸–۱۵۵.
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍20❤4👏2😁1
🧳به مناسبت روز جهانی گردشگری
🏢چند واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی
💭خاطرهگردی: nostalgic tourism
نوعی گردشگری که در آن گردشگر به مکانهایی که از آنها خاطره دارد سفر میکند
🚤آبگَردی: water tourism
نوعی گردشگری که در آن گردشگران در تعطیلات برای مشاهدۀ دیدنیهای آبی با قایق به سفر میپردازند
🌞آفتابگَردی: sunlust
نوعی گردشگری برای شیفتگان تفریح و استراحت در سواحل شنی دریا و زیر آفتاب
🔡الفباگَردی: alphatourism
نوعی گردشگری تجربی که در آن گردشگر از روی نقشه و براساس حروف الفبا اولین و آخرین خیابان را مشخص و خطی بین این دو نقطه ترسیم میکند و سپس مسیر بین آنها را پیاده میپیماید
❄️جنوبگانگَردی: Antarctic tourism
همۀ فعالیتهای گردشگری در قطب جنوب به استثنای فعالیتهایی که بهطور مستقیم با پژوهشهای علمی و امور دولتی سروکار دارند
🕶چشمبستهگَردی: cecitourism
نوعیگردشگری تجربی که در آن گردشگر چشم خود را میبندد و به همراه یکی از دوستانش شهر را میگردد
⚠️خطرگَردی: extreme tourism
نوعی گردشگری که در آن احتمال خطر وجود دارد
🤩خوشگَردی: fun tourism
نوعی گردشگری که عمدتاً بر خوشگذرانی و لذتجویی تأکید دارد
🌏دورگَردی: circuit tourism
رفتن از مقصدی به مقصدی دیگر در یک سفر
🌙شبگَردی: nyctalotourism
نوعی گردشگری تجربی که در آن گردشگر از غروب آفتاب تا سپیدۀ صبح به بازدید از جاذبههای گردشگری میپردازد
📚کتابگَردی: bookstore tourism
نوعی گردشگری فرهنگی که در آن کتابفروشیهای مستقل، مقصد گروهی گردشگران به شمار میآیند
🏚کوخگَردی: poverty tourism, poorism
بازدید گردشگران از محلههای فقیرنشین برای مشاهدۀ شیوۀ زندگی آنها
🎒کولهگَردی: backpacking
سفر یا پیادهروی طولانی که در آن گردشگر برای حمل پوشاک و وسایل خود از کولهپشتی استفاده میکند
🔴 اعضای گروه واژهگزینی تخصصی جهانگردی و گردشگری که در دورههای گوناگون با فرهنگستان زبان و ادب فارسی همکاری کردهاند: دکتر مرتضی احمدی، دکتر محمود امامی نائینی، فریدون تبریزی، شعله جلیلی، دکتر عباس خاقانی، اسداللهژیان رئیسروحانی، دکتر محمدمهدی ضیاءالدین، دکتر محمود عبداللهزاده، جهاندار مظاهری، مونا میرحسینی، مرحوم جلال نصیریان
#واژه
گروه واژهگزینی #جهانگردی_و_گردشگری
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
🏢چند واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی
💭خاطرهگردی: nostalgic tourism
نوعی گردشگری که در آن گردشگر به مکانهایی که از آنها خاطره دارد سفر میکند
🚤آبگَردی: water tourism
نوعی گردشگری که در آن گردشگران در تعطیلات برای مشاهدۀ دیدنیهای آبی با قایق به سفر میپردازند
🌞آفتابگَردی: sunlust
نوعی گردشگری برای شیفتگان تفریح و استراحت در سواحل شنی دریا و زیر آفتاب
🔡الفباگَردی: alphatourism
نوعی گردشگری تجربی که در آن گردشگر از روی نقشه و براساس حروف الفبا اولین و آخرین خیابان را مشخص و خطی بین این دو نقطه ترسیم میکند و سپس مسیر بین آنها را پیاده میپیماید
❄️جنوبگانگَردی: Antarctic tourism
همۀ فعالیتهای گردشگری در قطب جنوب به استثنای فعالیتهایی که بهطور مستقیم با پژوهشهای علمی و امور دولتی سروکار دارند
🕶چشمبستهگَردی: cecitourism
نوعیگردشگری تجربی که در آن گردشگر چشم خود را میبندد و به همراه یکی از دوستانش شهر را میگردد
⚠️خطرگَردی: extreme tourism
نوعی گردشگری که در آن احتمال خطر وجود دارد
🤩خوشگَردی: fun tourism
نوعی گردشگری که عمدتاً بر خوشگذرانی و لذتجویی تأکید دارد
🌏دورگَردی: circuit tourism
رفتن از مقصدی به مقصدی دیگر در یک سفر
🌙شبگَردی: nyctalotourism
نوعی گردشگری تجربی که در آن گردشگر از غروب آفتاب تا سپیدۀ صبح به بازدید از جاذبههای گردشگری میپردازد
📚کتابگَردی: bookstore tourism
نوعی گردشگری فرهنگی که در آن کتابفروشیهای مستقل، مقصد گروهی گردشگران به شمار میآیند
🏚کوخگَردی: poverty tourism, poorism
بازدید گردشگران از محلههای فقیرنشین برای مشاهدۀ شیوۀ زندگی آنها
🎒کولهگَردی: backpacking
سفر یا پیادهروی طولانی که در آن گردشگر برای حمل پوشاک و وسایل خود از کولهپشتی استفاده میکند
🔴 اعضای گروه واژهگزینی تخصصی جهانگردی و گردشگری که در دورههای گوناگون با فرهنگستان زبان و ادب فارسی همکاری کردهاند: دکتر مرتضی احمدی، دکتر محمود امامی نائینی، فریدون تبریزی، شعله جلیلی، دکتر عباس خاقانی، اسداللهژیان رئیسروحانی، دکتر محمدمهدی ضیاءالدین، دکتر محمود عبداللهزاده، جهاندار مظاهری، مونا میرحسینی، مرحوم جلال نصیریان
#واژه
گروه واژهگزینی #جهانگردی_و_گردشگری
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
❤13👍1
⛴ به مناسبت هفتۀ جهانی دریانوردی
🏢 چند واژۀ گویشی و قدیمی در مصوبات فرهنگستان که در کاربرد تخصصی معنای تازهای به آنها داده شده است
📌الف- وَرگَه: در اصل تیر و چوب درازی که در بنای عمارت بهکار میبرند؛ همچنین، در زبان لری و لکی، بهمعنای «محل»، «کوچه» و «محوطۀ جلوی خانه».
مصوب:
👈🏻ورگه¹ (beam): تیرهای عرضی که دو طرف بدنۀ کشتی را به هم متصل میکند و باعث تقویت بدنه و استحکام عرشهها میشود
👈🏻ورگه² (beam, breadth): عریضترین قسمت شناور
📌ب- روگا (rowgâ): در اصل، در اصطلاح گیلکی، بهمعنی راههایی است كه در نقاط خشکشدۀ مرداب ایجاد میکنند تا راه آمدوشد کرجیها را باز كنند؛ همچنین، بهمعنی «پاتوق».
مصوب:
👈🏻روگاه (fairway, mid-channel): بخشی از آبهای ناوِشپذیر در رودخانهها و بین بنادر و ورودی بنادر که علامتگذاری شده است
📌پ- بَخو: در اصل حلقه و زنجیری است که دست و پای چهارپایان را بدان بندند؛ همچنین، پابند زندانیان.
مصوب:
👈🏻بخو (shackle, shot): قطعۀ فلزی به شکل U یا D یا مانند آن که برای اتصال قطعات زنجیر یا اتصالات دیگر بهکار میرود
با استفاده از: لغتنامه (دهخدا و همکاران)، فرهنگ واژگان لری و لکی (علیمردان عسگری عالم)، فرهنگ گیلکی (منوچهر ستوده)
🔴 اعضای گروه واژهگزینی تخصصی حملونقل دریایی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی: دکتر بهروز امرایی، مهندس مهدی جانباز، مرحوم تیمسار حسین جعفری، مهندس علی جمشیدی، مهندس حمید حمیدی، کاپیتان شاهرخ خدایاری، مهندس محمد رسولی، امیر دریادار عباسعلی شکری، کاپیتان نصرتالله علیپور، کاپیتان امیرصبا فرهنگی، دکتر علی مرادی، مهندس فرهاد میریانی
🔹با سپاس از آقای عبدالعزیز تاتار، عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
گروه واژهگزینی #حمل_و_نقل_دریایی
#نوگزینش
#واژه_شناسی
#گویش_شناسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
🏢 چند واژۀ گویشی و قدیمی در مصوبات فرهنگستان که در کاربرد تخصصی معنای تازهای به آنها داده شده است
📌الف- وَرگَه: در اصل تیر و چوب درازی که در بنای عمارت بهکار میبرند؛ همچنین، در زبان لری و لکی، بهمعنای «محل»، «کوچه» و «محوطۀ جلوی خانه».
مصوب:
👈🏻ورگه¹ (beam): تیرهای عرضی که دو طرف بدنۀ کشتی را به هم متصل میکند و باعث تقویت بدنه و استحکام عرشهها میشود
👈🏻ورگه² (beam, breadth): عریضترین قسمت شناور
📌ب- روگا (rowgâ): در اصل، در اصطلاح گیلکی، بهمعنی راههایی است كه در نقاط خشکشدۀ مرداب ایجاد میکنند تا راه آمدوشد کرجیها را باز كنند؛ همچنین، بهمعنی «پاتوق».
مصوب:
👈🏻روگاه (fairway, mid-channel): بخشی از آبهای ناوِشپذیر در رودخانهها و بین بنادر و ورودی بنادر که علامتگذاری شده است
📌پ- بَخو: در اصل حلقه و زنجیری است که دست و پای چهارپایان را بدان بندند؛ همچنین، پابند زندانیان.
مصوب:
👈🏻بخو (shackle, shot): قطعۀ فلزی به شکل U یا D یا مانند آن که برای اتصال قطعات زنجیر یا اتصالات دیگر بهکار میرود
با استفاده از: لغتنامه (دهخدا و همکاران)، فرهنگ واژگان لری و لکی (علیمردان عسگری عالم)، فرهنگ گیلکی (منوچهر ستوده)
🔴 اعضای گروه واژهگزینی تخصصی حملونقل دریایی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی: دکتر بهروز امرایی، مهندس مهدی جانباز، مرحوم تیمسار حسین جعفری، مهندس علی جمشیدی، مهندس حمید حمیدی، کاپیتان شاهرخ خدایاری، مهندس محمد رسولی، امیر دریادار عباسعلی شکری، کاپیتان نصرتالله علیپور، کاپیتان امیرصبا فرهنگی، دکتر علی مرادی، مهندس فرهاد میریانی
🔹با سپاس از آقای عبدالعزیز تاتار، عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
گروه واژهگزینی #حمل_و_نقل_دریایی
#نوگزینش
#واژه_شناسی
#گویش_شناسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
❤7👍4