روزنامهنگاری و معنای زندگی
در پاسخ به این پرسش که چرا روزنامهنگار ماندهام؟
✍🏽 علی ورامینیI سردبیر ماهنامه مدیریت ارتباطات و دبیر گروه فرهنگ روزنامه هممیهن
❇️ تهمینه میلانی فیلمی دارد بهنام «افسانه آه». همه همسنها و بزرگتر از من به احتمال زیاد فیلم را دیدهاند. این فیلم در دهه ۷۰ آنقدر از تلویزیون پخش و بازپخش میشد که نمیتوانستی نبینی. داستان فیلم از آن داستانهایی است که محال است از یاد کسی برود. زنی افسرده بعد از مرگ شوهرش به خودکشی فکر میکند. آهی میکشد و فرشتهای بر او ظاهر میشود. از فرشته میخواهد که در کالبد کسی دیگر زندگی کند. آن زندگی و زندگیهای بعدی هم دوباره او را به آه و ظاهر شدن دوباره فرشته و درخواست به زندگی کردن در کالبدهای دیگری ختم میشود.
❇️ افسانه آه حکایت تقریباً همه آدمیان است. به قول سعدی: «دلی خرم کجا جویم که در عالم نمیبینم.» رضایت از زندگی درواقع بهنوعی مقاومت در برابر ذات ناشاد هستی تبدیل شده است. همان چیزی که رواقیون یونان و خیام ما میگفتند. کار و نسبت آدمی با کار در میزان رضایت/نارضایتی از زندگی خیلی تاثیرگذار است. کار هم اگر بر وفق مراد نباشد، زندگی را زمختتر میکند. چند باری از روزنامهنگاران پیشکسوت و کارکشتهای شنیدم که اگر کسی از من بپرسد به او توصیه میکنم که وارد کار روزنامهنگاری نشود.
❇️ به نظرم این حرف همان سیطره هستی ناراضی بر احوال همه ماست؛ از آن کفشدوز اصفهانی عصبانی تا روزنامهنگار پیشکسوتی که میگوید رأی تازهکارها را برای ورود به این شغل میزنم. پیشفرض آن کفشدوز و این روزنامهنگار این است که زندگی یک وضعیت از پیش تعیین شده و خطیست که برای همه باید با یک فرمول جلو رود. چنین نیست. کسان دیگری هم درفش دستشان گرفتند و مثل کفشدوز اصفهانی ناراضی نشدند و چه بسیار روزنامهنگارانی هم که تا آخر عمر با قلم و روایت اخت بودند.
❇️ آنان که به این مرحله درباره کارشان میرسند، نتوانستهاند به هر دلیلی (عمده دلایل بیرون از انسان است) معنایی برای کارشان بیابند یا معنایی جعل کنند. اینها را گفتم که در جواب پرسش الناز محمدی، دبیر اجتماعی روزنامه که گفت «چرا روزنامهنگار ماندی؟» بگویم که من تا به حال توانستهام معنایی در روزنامهنگاری و بهصورت کلیتر در روایتگری پیدا کنم. اینکه یادداشتی مینویسم و صفحه روزنامهای را چیدمان میکنم یا مجلهای را مدیریت، انگار که دارم چیزی خلق میکنم. خلق میکنم پس هستم و این معنای زندگی امروز من است. شاید هم این معنا را جعل کردهام. معنایی در یک جهان بالذات بیمعنا. نمیدانم چند صباح دیگر چه خواهد شد و این جعل معنا تا به کی کار خواهد کرد. شاید هم معنای بزرگتری پیدا شد و شاید هم جهان بیمعناتر از امروز رخ در رخم انگاشت.
▫️▫️▫️
@cm_magazine
در پاسخ به این پرسش که چرا روزنامهنگار ماندهام؟
✍🏽 علی ورامینیI سردبیر ماهنامه مدیریت ارتباطات و دبیر گروه فرهنگ روزنامه هممیهن
❇️ تهمینه میلانی فیلمی دارد بهنام «افسانه آه». همه همسنها و بزرگتر از من به احتمال زیاد فیلم را دیدهاند. این فیلم در دهه ۷۰ آنقدر از تلویزیون پخش و بازپخش میشد که نمیتوانستی نبینی. داستان فیلم از آن داستانهایی است که محال است از یاد کسی برود. زنی افسرده بعد از مرگ شوهرش به خودکشی فکر میکند. آهی میکشد و فرشتهای بر او ظاهر میشود. از فرشته میخواهد که در کالبد کسی دیگر زندگی کند. آن زندگی و زندگیهای بعدی هم دوباره او را به آه و ظاهر شدن دوباره فرشته و درخواست به زندگی کردن در کالبدهای دیگری ختم میشود.
❇️ افسانه آه حکایت تقریباً همه آدمیان است. به قول سعدی: «دلی خرم کجا جویم که در عالم نمیبینم.» رضایت از زندگی درواقع بهنوعی مقاومت در برابر ذات ناشاد هستی تبدیل شده است. همان چیزی که رواقیون یونان و خیام ما میگفتند. کار و نسبت آدمی با کار در میزان رضایت/نارضایتی از زندگی خیلی تاثیرگذار است. کار هم اگر بر وفق مراد نباشد، زندگی را زمختتر میکند. چند باری از روزنامهنگاران پیشکسوت و کارکشتهای شنیدم که اگر کسی از من بپرسد به او توصیه میکنم که وارد کار روزنامهنگاری نشود.
❇️ به نظرم این حرف همان سیطره هستی ناراضی بر احوال همه ماست؛ از آن کفشدوز اصفهانی عصبانی تا روزنامهنگار پیشکسوتی که میگوید رأی تازهکارها را برای ورود به این شغل میزنم. پیشفرض آن کفشدوز و این روزنامهنگار این است که زندگی یک وضعیت از پیش تعیین شده و خطیست که برای همه باید با یک فرمول جلو رود. چنین نیست. کسان دیگری هم درفش دستشان گرفتند و مثل کفشدوز اصفهانی ناراضی نشدند و چه بسیار روزنامهنگارانی هم که تا آخر عمر با قلم و روایت اخت بودند.
❇️ آنان که به این مرحله درباره کارشان میرسند، نتوانستهاند به هر دلیلی (عمده دلایل بیرون از انسان است) معنایی برای کارشان بیابند یا معنایی جعل کنند. اینها را گفتم که در جواب پرسش الناز محمدی، دبیر اجتماعی روزنامه که گفت «چرا روزنامهنگار ماندی؟» بگویم که من تا به حال توانستهام معنایی در روزنامهنگاری و بهصورت کلیتر در روایتگری پیدا کنم. اینکه یادداشتی مینویسم و صفحه روزنامهای را چیدمان میکنم یا مجلهای را مدیریت، انگار که دارم چیزی خلق میکنم. خلق میکنم پس هستم و این معنای زندگی امروز من است. شاید هم این معنا را جعل کردهام. معنایی در یک جهان بالذات بیمعنا. نمیدانم چند صباح دیگر چه خواهد شد و این جعل معنا تا به کی کار خواهد کرد. شاید هم معنای بزرگتری پیدا شد و شاید هم جهان بیمعناتر از امروز رخ در رخم انگاشت.
▫️▫️▫️
@cm_magazine
Forwarded from ارتباط گر | رسانه روابطعمومی ایران
✔️ گزارش ویژه «مدیریت ارتباطات» از پدیده باجنیوزها؛ زخم کهنه رسانهها در عصر شفافیت
شماره ۱۸۰ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» با نگاهی ژرف به پدیده رو به گسترش «باجنیوزها»، تلاش کرده است پرده از یکی از بحرانهای خاموش دنیای رسانه و روابط عمومی بردارد؛ بحرانی که نهتنها اعتبار رسانهها را تهدید میکند، بلکه تعامل حرفهای میان سازمانها و افکار عمومی را نیز به چالش کشیده است.
⏰ مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
🔗 مشاهده مشروح خبر از ارتباط گر:
http://ertebatgar.ir/?p=1923
ارتباط گر را در تلگرام دنبال کنید @ertebatgar_ir
شماره ۱۸۰ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» با نگاهی ژرف به پدیده رو به گسترش «باجنیوزها»، تلاش کرده است پرده از یکی از بحرانهای خاموش دنیای رسانه و روابط عمومی بردارد؛ بحرانی که نهتنها اعتبار رسانهها را تهدید میکند، بلکه تعامل حرفهای میان سازمانها و افکار عمومی را نیز به چالش کشیده است.
⏰ مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
🔗 مشاهده مشروح خبر از ارتباط گر:
http://ertebatgar.ir/?p=1923
ارتباط گر را در تلگرام دنبال کنید @ertebatgar_ir
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
علی ورامینی، سردبیر ماهنامه مدیریت ارتباطات
باجنیوزها منفعت شخصی را به خیر عمومی ترجیح میدهند
◽️در علوم انسانی و اجتماعی که جهان رسانه و ارتباطات نیز جزئی از آن است، توافق و اجماعی بر سر مفاهیم و واژهها وجود ندارد.
◽️در عالم رسانه، باجنیوز واژه متاخرتری است. ما اهالی رسانه از گذشته میدانستیم چنین پدیدهای وجود دارد اما تا همین اواخر احصا و صورتبندی نشده بود.
◽️ در گام اول باید بر سر چیستی این پدیده به توافق برسیم و بحث و گفتوگو کنیم که باجنیوز چه هست و چه نیست.
◽️از لحاظ فرم و ساختار، تشخیص باجنیوز و روزنامهنگاری تحقیقی یا خبر افشاگرانه برای مخاطبان عادی و غیررسانهای دشوار است.
◽️شاید بتوان گفت تفاوت باجنیوز با کار رسانهای حرفهای، بهشرط داشتن فرم و کیفیت مناسب، در قصد و نیت است. اینکه کسی که خبری یا گزارشی را افشا و منتشر میکند، هدفش رساندن خیر عمومی باشد یا کسب منفعت شخصی یا سازمانی، تفاوت ایجاد میکند.
✅ متن کامل این گفتوگو را در شماره ۱۸۰ ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از اینجا سفارش دهید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
#باجنیوز
باجنیوزها منفعت شخصی را به خیر عمومی ترجیح میدهند
◽️در علوم انسانی و اجتماعی که جهان رسانه و ارتباطات نیز جزئی از آن است، توافق و اجماعی بر سر مفاهیم و واژهها وجود ندارد.
◽️در عالم رسانه، باجنیوز واژه متاخرتری است. ما اهالی رسانه از گذشته میدانستیم چنین پدیدهای وجود دارد اما تا همین اواخر احصا و صورتبندی نشده بود.
◽️ در گام اول باید بر سر چیستی این پدیده به توافق برسیم و بحث و گفتوگو کنیم که باجنیوز چه هست و چه نیست.
◽️از لحاظ فرم و ساختار، تشخیص باجنیوز و روزنامهنگاری تحقیقی یا خبر افشاگرانه برای مخاطبان عادی و غیررسانهای دشوار است.
◽️شاید بتوان گفت تفاوت باجنیوز با کار رسانهای حرفهای، بهشرط داشتن فرم و کیفیت مناسب، در قصد و نیت است. اینکه کسی که خبری یا گزارشی را افشا و منتشر میکند، هدفش رساندن خیر عمومی باشد یا کسب منفعت شخصی یا سازمانی، تفاوت ایجاد میکند.
✅ متن کامل این گفتوگو را در شماره ۱۸۰ ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از اینجا سفارش دهید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
#باجنیوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نگار عرب، معاون ارتباطات سازمانی تپسی:
بسیاری از باجنیوزها اثر قابل توجهی در ذهن عموم ندارند
◽️امروزه ابزارهای زیادی برای اندازهگیری اثرات خبرها در دسترس است و میتوان اثربخشی خبرها را محاسبه کرد.
◽️در گذشته رسانه محدود به چند روزنامه بود و اگر هم خبری منفی منتشر میشد، نمیتوانستیم بهدرستی بفهمیم که آن خبر منفی چقدر دیده شده یا چه حسی در مخاطب ایجاد کرده است.
◽️این امکان را داریم که بفهمیم خبر منفی منتشرشده، خواه باجنیوز باشد یا نباشد، تأثیر قابل توجهی در ذهنیت عمومی ایجاد نکرده است.
◽️در این میان اگر یک خبر منفی یا نادرست هم منتشر شده باشد، در برابر تمام آن دادهها و ارتباطات، به اندازۀ یک قطره در برابر دریا است.
◽️آگاهی از کماثر بودن یا بیاثری یک خبر منفی کمک میکند که بفهمیم نادیدهگرفتن بهتر است. نادیدهگرفتن باعث از بین رفتن اثر میشود، نه اینکه به آن دامن بزند.
✅ متن کامل این گفتوگو را در شماره ۱۸۰ ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از اینجا سفارش دهید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
#باجنیوز
بسیاری از باجنیوزها اثر قابل توجهی در ذهن عموم ندارند
◽️امروزه ابزارهای زیادی برای اندازهگیری اثرات خبرها در دسترس است و میتوان اثربخشی خبرها را محاسبه کرد.
◽️در گذشته رسانه محدود به چند روزنامه بود و اگر هم خبری منفی منتشر میشد، نمیتوانستیم بهدرستی بفهمیم که آن خبر منفی چقدر دیده شده یا چه حسی در مخاطب ایجاد کرده است.
◽️این امکان را داریم که بفهمیم خبر منفی منتشرشده، خواه باجنیوز باشد یا نباشد، تأثیر قابل توجهی در ذهنیت عمومی ایجاد نکرده است.
◽️در این میان اگر یک خبر منفی یا نادرست هم منتشر شده باشد، در برابر تمام آن دادهها و ارتباطات، به اندازۀ یک قطره در برابر دریا است.
◽️آگاهی از کماثر بودن یا بیاثری یک خبر منفی کمک میکند که بفهمیم نادیدهگرفتن بهتر است. نادیدهگرفتن باعث از بین رفتن اثر میشود، نه اینکه به آن دامن بزند.
✅ متن کامل این گفتوگو را در شماره ۱۸۰ ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از اینجا سفارش دهید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
#باجنیوز
نگاهی کوتاه به کتاب مهندسی پرامپت در روابط عمومی در روزنامه هممیهن
از زمانی که سرویسهای هوش مصنوعی وارد کار شدند، کاربران بسیار زیادی به سمت خود جذب کردهاند. کار با ابزارهای هوش مصنوعی ساده است، اما برای استفاده صحیح از سرویسهای هوش مصنوعی، باید پرامپتهای خوبی نیز برای آنها بنویسید. پرامپت درواقع دستوراتی است که از سمت شما به هوش مصنوعی داده میشود. بهتازگی کتاب «مهندسی پرامپت در روابط عمومی»، نوشته امیرعلی خلج توسط انتشارات سیمای شرق منتشر شد. این کتاب، با بررسی مفاهیم بنیادی تا تکنیکهای پیشرفته طراحی پرامپت، به مدیران، متخصصان روابط عمومی و علاقهمندان کمک میکند.
«مهندسی پرامپت در روابط عمومی»، در شش فصل به مباحث زیر میپردازد؛ آشنایی با مهندسی پرامپت، مفهوم پرامپت و کاربردهای آن در هوش مصنوعی. اصول پرامپتنویسی، همراه با ماتریسهای نوآورانه. تکنیکهای پیشرفته در پرامپتنویسی. ابعاد مدیریتی، عصبشناختی و روانشناختی مهندسی پرامپت. کاربردهای عملی و کلی مهندسی پرامپت در روابط عمومی و آینده مهندسی پرامپت و هوش مصنوعی در روابط عمومی.
✅این کتاب را از اینجا سفارش دهید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
از زمانی که سرویسهای هوش مصنوعی وارد کار شدند، کاربران بسیار زیادی به سمت خود جذب کردهاند. کار با ابزارهای هوش مصنوعی ساده است، اما برای استفاده صحیح از سرویسهای هوش مصنوعی، باید پرامپتهای خوبی نیز برای آنها بنویسید. پرامپت درواقع دستوراتی است که از سمت شما به هوش مصنوعی داده میشود. بهتازگی کتاب «مهندسی پرامپت در روابط عمومی»، نوشته امیرعلی خلج توسط انتشارات سیمای شرق منتشر شد. این کتاب، با بررسی مفاهیم بنیادی تا تکنیکهای پیشرفته طراحی پرامپت، به مدیران، متخصصان روابط عمومی و علاقهمندان کمک میکند.
«مهندسی پرامپت در روابط عمومی»، در شش فصل به مباحث زیر میپردازد؛ آشنایی با مهندسی پرامپت، مفهوم پرامپت و کاربردهای آن در هوش مصنوعی. اصول پرامپتنویسی، همراه با ماتریسهای نوآورانه. تکنیکهای پیشرفته در پرامپتنویسی. ابعاد مدیریتی، عصبشناختی و روانشناختی مهندسی پرامپت. کاربردهای عملی و کلی مهندسی پرامپت در روابط عمومی و آینده مهندسی پرامپت و هوش مصنوعی در روابط عمومی.
✅این کتاب را از اینجا سفارش دهید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کیاداوود اسفندیاری، فعال رسانه و پژوهشگر اقتصاد
بعضی وقتها باجنیوز مصداق دزد به دزد زدن میشود
◽️اگر اساس باجخواهی، حقیقت باشد، یعنی واقعیتی وجود دارد و دیگر نمیتوان باجنیوز را کاملاً منفی دانست. اگر کسی حقیقتی را افشا میکند، آیا این خوب نیست؟
◽️پرسش این است: اگر کسی باج میگیرد، باجدهنده کیست و چرا؟ دلیل باج دادن پوشاندن عملکردهای ضعیف و ناقص است.
◽️ممکن است فردی صرفاً بهدلیل جنجال یا انتشار اخبار منفی، تحت فشار قرار گیرد، درحالیکه اگر برآیند عملکرد افراد قابل دفاع باشد، حتی با وجود اشکالات جزئی، نباید با عواقب و پیامدهایی مواجه شود.
◽️اگر بار منفی باجگرفتن کم شوند، فرد باجگیرنده را نمیتوان چندان سرزنش کرد. مثلا اگر در یک سازمان، شایستهسالاری حاکم نباشد، منافع مردم در نظر گرفته نشود، فساد باشد، و …، در چنین حالتی اگر باجی هم گرفته شود، بار منفی کمتری دارد. بهنوعی مصداق دزد به دزد زدن است.
✅ متن کامل این گفتوگو را در شماره ۱۸۰ ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از اینجا سفارش دهید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
#باجنیوز
بعضی وقتها باجنیوز مصداق دزد به دزد زدن میشود
◽️اگر اساس باجخواهی، حقیقت باشد، یعنی واقعیتی وجود دارد و دیگر نمیتوان باجنیوز را کاملاً منفی دانست. اگر کسی حقیقتی را افشا میکند، آیا این خوب نیست؟
◽️پرسش این است: اگر کسی باج میگیرد، باجدهنده کیست و چرا؟ دلیل باج دادن پوشاندن عملکردهای ضعیف و ناقص است.
◽️ممکن است فردی صرفاً بهدلیل جنجال یا انتشار اخبار منفی، تحت فشار قرار گیرد، درحالیکه اگر برآیند عملکرد افراد قابل دفاع باشد، حتی با وجود اشکالات جزئی، نباید با عواقب و پیامدهایی مواجه شود.
◽️اگر بار منفی باجگرفتن کم شوند، فرد باجگیرنده را نمیتوان چندان سرزنش کرد. مثلا اگر در یک سازمان، شایستهسالاری حاکم نباشد، منافع مردم در نظر گرفته نشود، فساد باشد، و …، در چنین حالتی اگر باجی هم گرفته شود، بار منفی کمتری دارد. بهنوعی مصداق دزد به دزد زدن است.
✅ متن کامل این گفتوگو را در شماره ۱۸۰ ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از اینجا سفارش دهید.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
#باجنیوز
Forwarded from دیتاک | Dataak.com
🎉 گزارش سالانه دیتاک با عنوان «رفتار کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی» منتشر شد. 🎉
@dataakcom
دریافت فایل کامل گزارش 👇
@dataakcom
دریافت فایل کامل گزارش 👇
Forwarded from قلک
📚 قلک در نمایشگاه بورس، بانک و بیمه
در هفدهمین نمایشگاه صنعت مالی، قلک با همکاری کارگزاری بانک تجارت حضور دارد.
🎉 در ویژهنامهی این رویداد، بچهها با مفاهیم بورس و سرمایهگذاری آشنا میشن؛ ساده، تصویری و کودکانه!
📍 نمایشگاه بینالمللی تهران | ۱۸ تا ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
سفارش کتابهای آموزش مالی: اینجا
🌹 تازهترین خبرها و قصهها هم تو کانال قلک منتظر شماست:
👇
https://www.tg-me.com/qollakmag
در هفدهمین نمایشگاه صنعت مالی، قلک با همکاری کارگزاری بانک تجارت حضور دارد.
🎉 در ویژهنامهی این رویداد، بچهها با مفاهیم بورس و سرمایهگذاری آشنا میشن؛ ساده، تصویری و کودکانه!
📍 نمایشگاه بینالمللی تهران | ۱۸ تا ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
سفارش کتابهای آموزش مالی: اینجا
🌹 تازهترین خبرها و قصهها هم تو کانال قلک منتظر شماست:
👇
https://www.tg-me.com/qollakmag
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حسن عمیدی، فعال روابط عمومی:
برخی مدیران سازمانها از خود باجنیوزها هستند
◽️اگر جایگاه روابط عمومی در سازمانها فنی و حرفهای باشد، توانایی افشاگری و آگاهسازی را خواهند داشت. جایگاه روابط عمومی در سازمانها ضعیف و شکننده است.
◽️افراد تصور میکنند اگر الان این کار را بکنم [افشاگری]،دشمنی برای خودم ایجاد میکنم و در سازمانهای دیگر نیز دوباره همین موضوع تکرار میشود. اینکه با رویکرد سختگیرانه معتقد باشیم هیچ مراودۀ مالی با آنها [باجنیوزها] برقرار نشود یا دست به افشاگری بزنیم، نوعی مدینۀ فاضله است.
◽️خبرنگار وظیفۀ ذاتیاش پرسیدن است. او در هر موقعیتی وقتی شخص مسئولی را میبیند، بهحکم وظیفه باید با او مصاحبه کند.
◽️در سالهای گذشته شاهد بودهایم که مدیران یا وزرا یا مقامها با خبرنگاران برخوردهایی کردهاند که جنجالبرانگیز شده است. تابآوری، تحمل و پاسخگو بودن مدیران در مقابل رسانهها مهم است.
◽️روابط عمومیها بهعنوان کاتالیزور و تنظیمکننده [رابطه رسانهها و سازمانها] بازیگردان بسیار مؤثری است. متاسفانه برخی مدیران سازمانها از میان «باجنیوزها» انتخاب میشوند.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
#باجنیوز
برخی مدیران سازمانها از خود باجنیوزها هستند
◽️اگر جایگاه روابط عمومی در سازمانها فنی و حرفهای باشد، توانایی افشاگری و آگاهسازی را خواهند داشت. جایگاه روابط عمومی در سازمانها ضعیف و شکننده است.
◽️افراد تصور میکنند اگر الان این کار را بکنم [افشاگری]،دشمنی برای خودم ایجاد میکنم و در سازمانهای دیگر نیز دوباره همین موضوع تکرار میشود. اینکه با رویکرد سختگیرانه معتقد باشیم هیچ مراودۀ مالی با آنها [باجنیوزها] برقرار نشود یا دست به افشاگری بزنیم، نوعی مدینۀ فاضله است.
◽️خبرنگار وظیفۀ ذاتیاش پرسیدن است. او در هر موقعیتی وقتی شخص مسئولی را میبیند، بهحکم وظیفه باید با او مصاحبه کند.
◽️در سالهای گذشته شاهد بودهایم که مدیران یا وزرا یا مقامها با خبرنگاران برخوردهایی کردهاند که جنجالبرانگیز شده است. تابآوری، تحمل و پاسخگو بودن مدیران در مقابل رسانهها مهم است.
◽️روابط عمومیها بهعنوان کاتالیزور و تنظیمکننده [رابطه رسانهها و سازمانها] بازیگردان بسیار مؤثری است. متاسفانه برخی مدیران سازمانها از میان «باجنیوزها» انتخاب میشوند.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
#باجنیوز
Forwarded from قلک
«داستانی دلنشین درباره پذیرش اوتیسم در دنیای کودکانه»:
«اوتیسم، نه ترس دارد و نه چسب؛ فقط نیاز به درک دارد»
سفارش از: اینجا
🌹 تازهترین خبرها و قصهها هم تو کانال قلک منتظر شماست:
👇
https://www.tg-me.com/qollakmag
«اوتیسم، نه ترس دارد و نه چسب؛ فقط نیاز به درک دارد»
سفارش از: اینجا
🌹 تازهترین خبرها و قصهها هم تو کانال قلک منتظر شماست:
👇
https://www.tg-me.com/qollakmag
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امیر لعلی، مدیر روابط عمومی سازمان بورس:
وظیفه روابط عمومی فقط ارتباط صادقانه با مخاطب است
◽️باجنیوز، لزوماً از رسانهها مطالبۀ پول نمیکند. گاهی اوقات نیتشان این است که مدیری را برکنار کنند یا فرد مدنظرشان را روی صندلی بنشانند.
◽️با افزایش تعداد رسانهها و رسیدن به وضعیت «هر فرد یک رسانه» تنها با کنترل رفتاری افراد در سمتهایشان، عملکرد بهتر و پایبندی به قانون میتوان فضا را مدیریت کرد.
◽️امروزه هیچ موضوعی پنهان نمیماند. رسانهها در زندگی شخصی آدمها هم حضور دارند. استوری همسر معاون رئیسجمهور باعث برکناری او میشود. چنین تحولاتی در فضای رسانههای رسمی اتفاق نمیافتد.
◽️موج رسانهای از جنس دیگری است؛ امروزه مدیران روابط عمومی باید مراقب تکتک رفتارها و کنشهای افراد و تصمیمگیریهای داخلی سازمان باشند.
◽️[مدیران روابط عمومی] قرار نیست توجیه کنند، بلکه صادق باشند و شفاف توضیح دهند. روزی موفق میشویم با اینگونه رسانهها [باجنیوزها] و ادبیات باجگونه مقابله کنیم که سازمانها بدانند صداقت حرف اول را میزند و وظیفه روابط عمومی ارتباط صادقانه با مخاطب است و لاغیر.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
#باجنیوز
وظیفه روابط عمومی فقط ارتباط صادقانه با مخاطب است
◽️باجنیوز، لزوماً از رسانهها مطالبۀ پول نمیکند. گاهی اوقات نیتشان این است که مدیری را برکنار کنند یا فرد مدنظرشان را روی صندلی بنشانند.
◽️با افزایش تعداد رسانهها و رسیدن به وضعیت «هر فرد یک رسانه» تنها با کنترل رفتاری افراد در سمتهایشان، عملکرد بهتر و پایبندی به قانون میتوان فضا را مدیریت کرد.
◽️امروزه هیچ موضوعی پنهان نمیماند. رسانهها در زندگی شخصی آدمها هم حضور دارند. استوری همسر معاون رئیسجمهور باعث برکناری او میشود. چنین تحولاتی در فضای رسانههای رسمی اتفاق نمیافتد.
◽️موج رسانهای از جنس دیگری است؛ امروزه مدیران روابط عمومی باید مراقب تکتک رفتارها و کنشهای افراد و تصمیمگیریهای داخلی سازمان باشند.
◽️[مدیران روابط عمومی] قرار نیست توجیه کنند، بلکه صادق باشند و شفاف توضیح دهند. روزی موفق میشویم با اینگونه رسانهها [باجنیوزها] و ادبیات باجگونه مقابله کنیم که سازمانها بدانند صداقت حرف اول را میزند و وظیفه روابط عمومی ارتباط صادقانه با مخاطب است و لاغیر.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
#باجنیوز
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
همه در گرفتند ز ایران پناه
به ایرانیان گشت گیتی سیاه
دریغست ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
#ایران
▪️▪️▪️▪️▪️
@cm_magazine
به ایرانیان گشت گیتی سیاه
دریغست ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
#ایران
▪️▪️▪️▪️▪️
@cm_magazine
شرایط خاص منطقه و نقش رسانهها*
✍🏽 امیرعباس تقیپور/ مدیرمسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات
◻️ بدیهی است تحلیل، تفسیر و اعلام نظر درباۀ منطقه، بدون مطالعه دقیق و روندهای گذشته، راه به جایی نخواهد برد و البته بسیار ضروری است که توسط کارشناسان و متخصصان مربوطه انجام شود.
◻️ آنچه در این میان از نگاه رسانهای بسیار حائز اهمیت است، این که رسانه بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای در اختیار طرفین درگیری در حال نقشآفرینی است. بدیهی است هر یک، متناسب با ایدئولوژی و ارزشهای خود با بهرهگیری از تکنیکهای رسانهای و با عملیات روانی تلاش میکنند بر افکار عمومی هموطنان خود، دولتها و ملتهای طرفدارشان در سایر کشورها و نهادهای قدرت در عرصه بینالملل تأثیرگذاری داشته باشند.
◻️ اما باید بدانیم این تمام ماجرا نیست؛ وظایفی هم بر عهده ما بهعنوان مخاطبان رسانههاست. در زمانهای که هر موبایلبهدستی میتواند به تولید و انتشار پیام مبادرت ورزد، بسیار مهم است که بدانیم پیامهای خود را از چه رسانهای دریافت میکنیم؟ به چه رسانهای اعتماد کنیم؟ و اساساً با نگاه انتقادی به رسانهها و پیامهایشان توجه داشته باشیم.
◻️ چنین مراقبتی موجب خواهد شد شایعات کمترین اثر روانی را بر ما و اطرافیانمان بگذارند و ضمن برطرفکردن نیازهایمان به اخبار و تحلیلها در دام رسانهها نیفتاده و خودمان را گرفتار نکنیم، در به اشتراک گذاشتن پیامهای فیک مشارکت نکنیم و بهاصطلاح آتش بهپاشده توسط دشمن را شعلهورتر نکنیم.
◻️ اما یک نکته مهم دیگر لزوم تلاش حرفهای رسانههای رسمی است. هر اندازه رسانههای رسمی ما بهویژه صداوسیما در تولید، پخش و اجرای برنامههای زنده با حضور چهرههای برجسته از جناحهای سیاسی فعال در کشور اقدام کنند، به همان میزان از رجوع به شبکههای خارجی معاند کاسته شده و امکان هدایت و به خطا رفتن افکار عمومی به حداقل خواهد رسید.
*این یادداشت در شماره ۱۷۳ و در روزهای اولین حمله مستقیم اسرائیل به ایران نوشته شده بود.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
✍🏽 امیرعباس تقیپور/ مدیرمسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات
◻️ بدیهی است تحلیل، تفسیر و اعلام نظر درباۀ منطقه، بدون مطالعه دقیق و روندهای گذشته، راه به جایی نخواهد برد و البته بسیار ضروری است که توسط کارشناسان و متخصصان مربوطه انجام شود.
◻️ آنچه در این میان از نگاه رسانهای بسیار حائز اهمیت است، این که رسانه بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای در اختیار طرفین درگیری در حال نقشآفرینی است. بدیهی است هر یک، متناسب با ایدئولوژی و ارزشهای خود با بهرهگیری از تکنیکهای رسانهای و با عملیات روانی تلاش میکنند بر افکار عمومی هموطنان خود، دولتها و ملتهای طرفدارشان در سایر کشورها و نهادهای قدرت در عرصه بینالملل تأثیرگذاری داشته باشند.
◻️ اما باید بدانیم این تمام ماجرا نیست؛ وظایفی هم بر عهده ما بهعنوان مخاطبان رسانههاست. در زمانهای که هر موبایلبهدستی میتواند به تولید و انتشار پیام مبادرت ورزد، بسیار مهم است که بدانیم پیامهای خود را از چه رسانهای دریافت میکنیم؟ به چه رسانهای اعتماد کنیم؟ و اساساً با نگاه انتقادی به رسانهها و پیامهایشان توجه داشته باشیم.
◻️ چنین مراقبتی موجب خواهد شد شایعات کمترین اثر روانی را بر ما و اطرافیانمان بگذارند و ضمن برطرفکردن نیازهایمان به اخبار و تحلیلها در دام رسانهها نیفتاده و خودمان را گرفتار نکنیم، در به اشتراک گذاشتن پیامهای فیک مشارکت نکنیم و بهاصطلاح آتش بهپاشده توسط دشمن را شعلهورتر نکنیم.
◻️ اما یک نکته مهم دیگر لزوم تلاش حرفهای رسانههای رسمی است. هر اندازه رسانههای رسمی ما بهویژه صداوسیما در تولید، پخش و اجرای برنامههای زنده با حضور چهرههای برجسته از جناحهای سیاسی فعال در کشور اقدام کنند، به همان میزان از رجوع به شبکههای خارجی معاند کاسته شده و امکان هدایت و به خطا رفتن افکار عمومی به حداقل خواهد رسید.
*این یادداشت در شماره ۱۷۳ و در روزهای اولین حمله مستقیم اسرائیل به ایران نوشته شده بود.
◽️◽️◽️
@cm_magazine
لکههای خون روی آستین روزنامهنگاران غربی
ویدیا کریشنان/ الجزیره
ترجمه: محسن محمودی
❇️ به گفتۀ دستگاه تبلیغاتی غرب، اسرائیل حق دارد باریکۀ غزه، کرانۀ باختری، بیتالمقدس شرقی، سوریه، عراق، ایران، لبنان، یمن و هر کشور دیگری در منطقه را برای حفظ امنیت شهروندان خود نابود کند. این یعنی مجوز کشتار تقریباً هر مسلمان، هر یهودی که درخواست آتشبس کند، کارکنان سازمان ملل، نیروهای امدادی داوطلب، پزشکان بدون مرز، روزنامهنگاران، رانندگان آمبولانس و کامیونهای حامل سوخت و اقلام ضروری، آتشنشانها و حتی نوزادانی که در عملیات نظامی اسرائیل خللی ایجاد کنند. با این حال، تعداد کمی از سازمانهای خبری دست به بازنگری یا حتی تعدیل این ادبیات میزنند. هیچیک از این سازمانهای خبری هرگز بهطور معناداری این سؤال را مطرح نکردند که آیا پیروزی اسرائیل به قیمت جان هزاران کودک بیگناه به دست آمده است یا خیر.
❇️ در این تبلیغات لطیف جنگ، روزنامهنگاران غربی داستان واقعی را که ما در اینجا با آن مواجهیم، پنهان میکنند؛ اینکه اسرائیل با حمایت قدرتمندترین ارتش جهان، در حال جنگ با مردمی بیوطن مانده است که تحت اشغال آن زندگی میکنند. دولتهای غربی در حالی که در مدح ارزشهای والا، اخلاق و عشق به دموکراسی سخنرانی میکنند، اسرائیل بیش از 35 هزار انسان بیگناه را به کام مرگ کشانده است و هیچ افقی نیز برای اتمام این تراژدی تصور نمیشود. هر کسی که در دنیای پسااستعماری زندگی میکند، به نیکی آگاه است که صحبت آنها از ارزشهای والا، اخلاق و عشق به دموکراسی و همچنین روزنامهنگاری استثنایی، حرفهای، بیطرفانه و کارآزموده، کلاهبرداریای بیش نیست.
❇️ در این اواخر، در حالی که جنگ بیداد میکند و کودکان گرسنگی میکشند و اسرائیل برای «نسلکشی محتمل» محاکمه میشود، مهم است که به لکههای خون روی آستین روزنامهنگاران غربی اشاره کنیم. آنها در هماهنگی کامل با دولتهای قدرتمند خود، نهادهای چندجانبهای مانند سازمان ملل را مورد بدگویی قرار داده و از قدرت محروم کردهاند، به روایتهای اسرائیلی دربارۀ «دفاع از خود» لحنی قابل احترام بخشیدهاند و داستانها و دیدگاههای فلسطینی را فارغ از منطق جلوه دادهاند.
❇️ معدود فلسطینیهایی هم که به نام برقراری «تعادل» و روزنامهنگاری خوب به آنها تریبونی داده شده، از بحث دربارۀ دههها ظلم، اشغال و سوءاستفادۀ اسرائیل منع شدهاند. آنها فقط اجازه دارند برای بستگان مردۀ خود مویه کرده و برای تغذیۀ کودکان گرسنۀ خود (البته پس از محکومیت حماس) کمک بیشتر طلب کنند.
❇️ شاید با این جنگ، بازی بالاخره برای روزنامهنگاری غربی تمام شود؛ همانطور که مردم بیشتر و بیشتری در سراسر جهان جنگ اسرائیل علیه غزه را در شبکههای اجتماعی خود تماشا میکنند و با چشمان خود از طریق گزارشها و شهادتهای خود فلسطینیها میبینند که چه اتفاقی میافتد، به نقش رسانههای غربی در تداوم قدرت استعماری، زبان و ایدئولوژی آن پی میبرند.
❇️ این روزها انتقادات فزایندهای از نحوۀ شکست رهبران غربی مطرح میشود، اما به اندازۀ کافی دربارۀ نحوۀ شکست روشنفکران غربی و بهویژه آنهایی که بانفوذترین اتاقهای خبری غرب را رهبری میکنند، صحبت نمیشود. این فقط نظم بینالمللی لیبرال پس از جنگ جهانی دوم به رهبری ایالات متحده نیست که در نتیجۀ جنگ اسرائیل با غزه به ویرانه تبدیل شده، بلکه مشروعیت روزنامهنگاری غربی نیز به سرنوشت مشابهی دچار شده است.
❇️ سازمانهای خبری غربی در پوشش خود از جنگ غزه بهروشنی نشان دادند که مرگ دستهجمعی، شکنجه، گرسنگی و استیصال بیحدوحصر انسانی را زمانی که توسط متحدانشان تحمیل میشود، قابل قبول و حتی اجتنابناپذیر تلقی میکنند. آنها نشان دادند که روزنامهنگاری جنگ (Conflict Journalism)، آنطور که در اتاقهای خبر غربی انجام میشود، چیزی نیست جز شکل دیگری از خشونت استعماری؛ خشونتی که نه با بمب و هواپیماهای بدون سرنشین، بلکه با کلمات تحقق مییابد.
✅ در این لحظه از بربریت افسارگسیخته، روزنامهنگاران رنگینپوستی مانند من از بیاخلاقی عظیم اتاقهای خبر، تازیانه میخورند. کمترین کاری که روزنامهنگاران غربی با توجه به قدرت قابل توجهی که دارند، میتوانند انجام دهند، این است که خواستار یک آتشبس دائمی شوند و ما را از روزنامهنگاری استعمارگرانه نجات دهند.
🗞️ از مقالۀ «غزه؛ شهر بیدفاع : چرا رسانههای غربی برخوردی شبهاستعماری با فلسطینیها دارند؟» که در شمارۀ ۱۶۹ ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است.
▫️▫️▫️
@cm_magazine
ویدیا کریشنان/ الجزیره
ترجمه: محسن محمودی
❇️ به گفتۀ دستگاه تبلیغاتی غرب، اسرائیل حق دارد باریکۀ غزه، کرانۀ باختری، بیتالمقدس شرقی، سوریه، عراق، ایران، لبنان، یمن و هر کشور دیگری در منطقه را برای حفظ امنیت شهروندان خود نابود کند. این یعنی مجوز کشتار تقریباً هر مسلمان، هر یهودی که درخواست آتشبس کند، کارکنان سازمان ملل، نیروهای امدادی داوطلب، پزشکان بدون مرز، روزنامهنگاران، رانندگان آمبولانس و کامیونهای حامل سوخت و اقلام ضروری، آتشنشانها و حتی نوزادانی که در عملیات نظامی اسرائیل خللی ایجاد کنند. با این حال، تعداد کمی از سازمانهای خبری دست به بازنگری یا حتی تعدیل این ادبیات میزنند. هیچیک از این سازمانهای خبری هرگز بهطور معناداری این سؤال را مطرح نکردند که آیا پیروزی اسرائیل به قیمت جان هزاران کودک بیگناه به دست آمده است یا خیر.
❇️ در این تبلیغات لطیف جنگ، روزنامهنگاران غربی داستان واقعی را که ما در اینجا با آن مواجهیم، پنهان میکنند؛ اینکه اسرائیل با حمایت قدرتمندترین ارتش جهان، در حال جنگ با مردمی بیوطن مانده است که تحت اشغال آن زندگی میکنند. دولتهای غربی در حالی که در مدح ارزشهای والا، اخلاق و عشق به دموکراسی سخنرانی میکنند، اسرائیل بیش از 35 هزار انسان بیگناه را به کام مرگ کشانده است و هیچ افقی نیز برای اتمام این تراژدی تصور نمیشود. هر کسی که در دنیای پسااستعماری زندگی میکند، به نیکی آگاه است که صحبت آنها از ارزشهای والا، اخلاق و عشق به دموکراسی و همچنین روزنامهنگاری استثنایی، حرفهای، بیطرفانه و کارآزموده، کلاهبرداریای بیش نیست.
❇️ در این اواخر، در حالی که جنگ بیداد میکند و کودکان گرسنگی میکشند و اسرائیل برای «نسلکشی محتمل» محاکمه میشود، مهم است که به لکههای خون روی آستین روزنامهنگاران غربی اشاره کنیم. آنها در هماهنگی کامل با دولتهای قدرتمند خود، نهادهای چندجانبهای مانند سازمان ملل را مورد بدگویی قرار داده و از قدرت محروم کردهاند، به روایتهای اسرائیلی دربارۀ «دفاع از خود» لحنی قابل احترام بخشیدهاند و داستانها و دیدگاههای فلسطینی را فارغ از منطق جلوه دادهاند.
❇️ معدود فلسطینیهایی هم که به نام برقراری «تعادل» و روزنامهنگاری خوب به آنها تریبونی داده شده، از بحث دربارۀ دههها ظلم، اشغال و سوءاستفادۀ اسرائیل منع شدهاند. آنها فقط اجازه دارند برای بستگان مردۀ خود مویه کرده و برای تغذیۀ کودکان گرسنۀ خود (البته پس از محکومیت حماس) کمک بیشتر طلب کنند.
❇️ شاید با این جنگ، بازی بالاخره برای روزنامهنگاری غربی تمام شود؛ همانطور که مردم بیشتر و بیشتری در سراسر جهان جنگ اسرائیل علیه غزه را در شبکههای اجتماعی خود تماشا میکنند و با چشمان خود از طریق گزارشها و شهادتهای خود فلسطینیها میبینند که چه اتفاقی میافتد، به نقش رسانههای غربی در تداوم قدرت استعماری، زبان و ایدئولوژی آن پی میبرند.
❇️ این روزها انتقادات فزایندهای از نحوۀ شکست رهبران غربی مطرح میشود، اما به اندازۀ کافی دربارۀ نحوۀ شکست روشنفکران غربی و بهویژه آنهایی که بانفوذترین اتاقهای خبری غرب را رهبری میکنند، صحبت نمیشود. این فقط نظم بینالمللی لیبرال پس از جنگ جهانی دوم به رهبری ایالات متحده نیست که در نتیجۀ جنگ اسرائیل با غزه به ویرانه تبدیل شده، بلکه مشروعیت روزنامهنگاری غربی نیز به سرنوشت مشابهی دچار شده است.
❇️ سازمانهای خبری غربی در پوشش خود از جنگ غزه بهروشنی نشان دادند که مرگ دستهجمعی، شکنجه، گرسنگی و استیصال بیحدوحصر انسانی را زمانی که توسط متحدانشان تحمیل میشود، قابل قبول و حتی اجتنابناپذیر تلقی میکنند. آنها نشان دادند که روزنامهنگاری جنگ (Conflict Journalism)، آنطور که در اتاقهای خبر غربی انجام میشود، چیزی نیست جز شکل دیگری از خشونت استعماری؛ خشونتی که نه با بمب و هواپیماهای بدون سرنشین، بلکه با کلمات تحقق مییابد.
✅ در این لحظه از بربریت افسارگسیخته، روزنامهنگاران رنگینپوستی مانند من از بیاخلاقی عظیم اتاقهای خبر، تازیانه میخورند. کمترین کاری که روزنامهنگاران غربی با توجه به قدرت قابل توجهی که دارند، میتوانند انجام دهند، این است که خواستار یک آتشبس دائمی شوند و ما را از روزنامهنگاری استعمارگرانه نجات دهند.
🗞️ از مقالۀ «غزه؛ شهر بیدفاع : چرا رسانههای غربی برخوردی شبهاستعماری با فلسطینیها دارند؟» که در شمارۀ ۱۶۹ ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است.
▫️▫️▫️
@cm_magazine
شکاف جنسیتی دیجیتال
یکصد و هشتاد و یکمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات با مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد. شماره تازه مدیریت ارتباطات همزمان شده با پانزدهمین سالگرد انتشار مستمر این نشریه تحلیلی، آموزشی و اطلاعرسانی که حاوی مطالبی خواندنی اعماز خاطرهبازیها، یادکردها، و گرامیداشت تلاشهای دستاندرکاران آن و جایگاهی که در دنیای ارتباطات و رسانه و روابط عمومی کسب کرده است.
❇️ جهان دیجیتال ناقص
پرونده اصلی شماره ۱۸۱ ماهنامه مدیریت ارتباطات درباره شکاف دیجیتال جنسیتی است. شکاف دیجیتال به اختلاف دسترسی به ابزارهای دیجیتال، مانند اینترنت، گوشیهای هوشمند و رایانهها، بین گروههای مختلف جامعه گفته میشود. گزارش سالانه شاخص شکاف دیجیتال جنسیتی در شماره اخیر ماهنامه مدیریت ارتباطات بررسی شده است. مطابق گزارش اگرچه بهبودهایی در کاهش نابرابری در دسترسی دیجیتال وجود دارد، اما چالشهای قابل توجهی باقی مانده است. در همین پرونده گزارش سازمان یونیسف درباره شکاف جنیسیتی برای دختران نیز مورد بررسی قرار گرفته است. این گزارش میگوید شکاف جنسیتی دیجیتال نه تنها دسترسی دختران به فرصتهای آموزشی و شغلی را محدود میکند، بلکه آنها را در معرض آسیبهای آنلاین نیز قرار میدهد. سروناز احمدی مترجم و پژوهشگر حوزه زنان در تحلیلی، شکاف دیجیتال را به آینهای تشبیه کرده که نابرابریهای عمیق اجتماعی را بازتاب میدهد. ترجمه گفتوگویی نیز با سونیا خورخه، مدیر اجرایی سازمان مشارکت جهانی برای شمول دیجیتال درباره شکاف جنسیتی دیجیتال نیز در این پرونده جای گرفته است.
❇️ جسور بود و آیندهنگر
پانزده سال پیش، زمانی که ارتباطات هنوز نه این چنین در تار و پود زیست فردي و اجتماعی ما تنیده بود و وارد عصر «هوش مصنوعی» و «بیگ دیتا» نشده بودیم و شبکههاي اجتماعی تا این اندازه بر فضاي مفهومی و عملی حوزههاي عمومی سایه افکنده بودند، ماهنامهاي متولد شد که نگاهی تخصصی و نو داشت و رویکردش نیز جسورانه و آیندهنگرانه بود و میخواست نظارهگر دوردستها باشد: ماهنامه مدیریت ارتباطات. نشریهای که در یک و نیم دهه گذشته جایگاه خود را در عرصه ارتباطات و روابط عمومی کشور ثبت و تقویت کرد و به ادغان اغلب فعالان این حوزه سهمی قابل توجه در طرح مباحث علمی و تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه و روابط عمومی داشته است. در شماره تازه ماهنامه مدیریت ارتباطات چند چهره دانشگاهی، ارتباطاتی و روابط عمومی و روزنامهنگاری درباره این نشریه قلم زدهاند.
❇️ زبان ساده، صدای بلند
در شماره ۱۸۱ ماهنامه مدیریت ارتباطات، مطالب متنوع و خواندنی دیگری هم تدارک دیده شده است. حسین گنجی در یادداشتی با تیر «اثر زنده الگوریتم» این موضوع را دستمایه بررسی قرار داده که اقتصاد توجه و الگوریتمهای مشهود آن سلبریتیهای جنجالی را تولید و بازتولید میکند. او نوشته که جهان امروز به تئاتری بدل شده که در آن نه حقیقت، بلکه تصویر حقیقت به روی صحنه میآید. هشتمین درسگفتار سید عبدالجبار موسوی، درباره نوشتن نیز در این شماره برای خواندن در دسترس است. همچنین عمادالدین پاینده، پژوهشگر آزمایشگاه داده و حکمرانی، مسیر ایران برای توسعه اکوسیستم هوش مصنوعی را بررسی کرده است. مطلبی دیگر که خواندن آن توصیه میشود، گفتوگو با امیر ابراهیمی، مدیر برند میلی و مسیری است که این پلتفرم از نقطه صفر تا مخاطبان میلیونی و مشارکت با بازیگران اصلی حوزه فناوری و سرگرمی پیموده است.
◾️ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» به شما کمک میکند که از جهان جدید، جهان ارتباطات سردربیاورید.
🗞 نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از فروشگاه اینترنتی سیمای شرق و یا دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید. همچنین برای اشتراک با ۸۸۳۵۶۰۷۶ تماس بگیرید.
▫️▫️▫️
@cm_magazine
یکصد و هشتاد و یکمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات با مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد. شماره تازه مدیریت ارتباطات همزمان شده با پانزدهمین سالگرد انتشار مستمر این نشریه تحلیلی، آموزشی و اطلاعرسانی که حاوی مطالبی خواندنی اعماز خاطرهبازیها، یادکردها، و گرامیداشت تلاشهای دستاندرکاران آن و جایگاهی که در دنیای ارتباطات و رسانه و روابط عمومی کسب کرده است.
❇️ جهان دیجیتال ناقص
پرونده اصلی شماره ۱۸۱ ماهنامه مدیریت ارتباطات درباره شکاف دیجیتال جنسیتی است. شکاف دیجیتال به اختلاف دسترسی به ابزارهای دیجیتال، مانند اینترنت، گوشیهای هوشمند و رایانهها، بین گروههای مختلف جامعه گفته میشود. گزارش سالانه شاخص شکاف دیجیتال جنسیتی در شماره اخیر ماهنامه مدیریت ارتباطات بررسی شده است. مطابق گزارش اگرچه بهبودهایی در کاهش نابرابری در دسترسی دیجیتال وجود دارد، اما چالشهای قابل توجهی باقی مانده است. در همین پرونده گزارش سازمان یونیسف درباره شکاف جنیسیتی برای دختران نیز مورد بررسی قرار گرفته است. این گزارش میگوید شکاف جنسیتی دیجیتال نه تنها دسترسی دختران به فرصتهای آموزشی و شغلی را محدود میکند، بلکه آنها را در معرض آسیبهای آنلاین نیز قرار میدهد. سروناز احمدی مترجم و پژوهشگر حوزه زنان در تحلیلی، شکاف دیجیتال را به آینهای تشبیه کرده که نابرابریهای عمیق اجتماعی را بازتاب میدهد. ترجمه گفتوگویی نیز با سونیا خورخه، مدیر اجرایی سازمان مشارکت جهانی برای شمول دیجیتال درباره شکاف جنسیتی دیجیتال نیز در این پرونده جای گرفته است.
❇️ جسور بود و آیندهنگر
پانزده سال پیش، زمانی که ارتباطات هنوز نه این چنین در تار و پود زیست فردي و اجتماعی ما تنیده بود و وارد عصر «هوش مصنوعی» و «بیگ دیتا» نشده بودیم و شبکههاي اجتماعی تا این اندازه بر فضاي مفهومی و عملی حوزههاي عمومی سایه افکنده بودند، ماهنامهاي متولد شد که نگاهی تخصصی و نو داشت و رویکردش نیز جسورانه و آیندهنگرانه بود و میخواست نظارهگر دوردستها باشد: ماهنامه مدیریت ارتباطات. نشریهای که در یک و نیم دهه گذشته جایگاه خود را در عرصه ارتباطات و روابط عمومی کشور ثبت و تقویت کرد و به ادغان اغلب فعالان این حوزه سهمی قابل توجه در طرح مباحث علمی و تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه و روابط عمومی داشته است. در شماره تازه ماهنامه مدیریت ارتباطات چند چهره دانشگاهی، ارتباطاتی و روابط عمومی و روزنامهنگاری درباره این نشریه قلم زدهاند.
❇️ زبان ساده، صدای بلند
در شماره ۱۸۱ ماهنامه مدیریت ارتباطات، مطالب متنوع و خواندنی دیگری هم تدارک دیده شده است. حسین گنجی در یادداشتی با تیر «اثر زنده الگوریتم» این موضوع را دستمایه بررسی قرار داده که اقتصاد توجه و الگوریتمهای مشهود آن سلبریتیهای جنجالی را تولید و بازتولید میکند. او نوشته که جهان امروز به تئاتری بدل شده که در آن نه حقیقت، بلکه تصویر حقیقت به روی صحنه میآید. هشتمین درسگفتار سید عبدالجبار موسوی، درباره نوشتن نیز در این شماره برای خواندن در دسترس است. همچنین عمادالدین پاینده، پژوهشگر آزمایشگاه داده و حکمرانی، مسیر ایران برای توسعه اکوسیستم هوش مصنوعی را بررسی کرده است. مطلبی دیگر که خواندن آن توصیه میشود، گفتوگو با امیر ابراهیمی، مدیر برند میلی و مسیری است که این پلتفرم از نقطه صفر تا مخاطبان میلیونی و مشارکت با بازیگران اصلی حوزه فناوری و سرگرمی پیموده است.
◾️ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» به شما کمک میکند که از جهان جدید، جهان ارتباطات سردربیاورید.
🗞 نسخه چاپی «مدیریت ارتباطات» را از فروشگاه اینترنتی سیمای شرق و یا دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید. همچنین برای اشتراک با ۸۸۳۵۶۰۷۶ تماس بگیرید.
▫️▫️▫️
@cm_magazine
هنوز ایستادهایم؛ با شوق ۱۸۱ شماره
✍🏻 امیرعباس تقیپور/ مدیرمسئول ماهنامۀ مدیریت ارتباطات
آن روز که از شوق خود برای انتشار ماهنامهای به نام مدیریت ارتباطات حرف زدم، راستش نمیدانستم قرار است ۱۸۱ ماه بگذرد و ما هنوز اینجا باشیم.
در 15 سال گذشته، هر شماره برای ما نهفقط یک «انتشار»، که یک تجربهی جدید بقا، رشد، ریسک، تنهایی و گاهی حتی مقاومت بود. گمان نمیکردم چنین مسیری را با چنین پیوستگی و پایداری طی کنیم.
ما همانهایی هستیم که روزی گفتیم: حتی اگر مجبور شویم خانهمان را بفروشیم، ۱۲ شماره را منتشر میکنیم. حالا از آن عدد، 169 شماره عبور کردهایم و همچنان هر ماه، با همان ذوق آغازین و حتی مسئولیتی بیشتر، پروندهای جدید گشودهایم.
واقعیت این است که مسیر دشوار بود. برخی خسته شدند، برخی فقط تماشا کردند. اما برخی دیگر ـ که کم هم نبودند ـ ماندند، نوشتند، خواندند، نقد کردند و ما را تنها نگذاشتند. این مسیر بدون آنها ممکن نبود.
مدیریت ارتباطات فقط یک نشریه نیست. عصارهای است از تلاش یک تیم، باور به حرفهایگری و تعهد به دانشی که نهفقط باید منتقل شود، بلکه باید از آن مراقبت کرد.
انتشار شماره ۱۸۱ برای ما فقط یک عدد نیست؛ یادآوری دوبارهای است از اینکه هنوز میتوان در این سرزمین از عمق نوشت، از تخصص دفاع کرد و برای گفتوگوهای جدی، مخاطب داشت.
اگر هنوز ایستادهایم، به لطف شوقی است که خاموش نشد و همراهانی که هرگز تنهایمان نگذاشتند.
سپاسگزار همۀ شما هستیم.
#پانزدهمین_سال_انتشار_ماهنامه_مدیریت_ارتباطات
▫️▫️▫️
@cm_magazine
✍🏻 امیرعباس تقیپور/ مدیرمسئول ماهنامۀ مدیریت ارتباطات
آن روز که از شوق خود برای انتشار ماهنامهای به نام مدیریت ارتباطات حرف زدم، راستش نمیدانستم قرار است ۱۸۱ ماه بگذرد و ما هنوز اینجا باشیم.
در 15 سال گذشته، هر شماره برای ما نهفقط یک «انتشار»، که یک تجربهی جدید بقا، رشد، ریسک، تنهایی و گاهی حتی مقاومت بود. گمان نمیکردم چنین مسیری را با چنین پیوستگی و پایداری طی کنیم.
ما همانهایی هستیم که روزی گفتیم: حتی اگر مجبور شویم خانهمان را بفروشیم، ۱۲ شماره را منتشر میکنیم. حالا از آن عدد، 169 شماره عبور کردهایم و همچنان هر ماه، با همان ذوق آغازین و حتی مسئولیتی بیشتر، پروندهای جدید گشودهایم.
واقعیت این است که مسیر دشوار بود. برخی خسته شدند، برخی فقط تماشا کردند. اما برخی دیگر ـ که کم هم نبودند ـ ماندند، نوشتند، خواندند، نقد کردند و ما را تنها نگذاشتند. این مسیر بدون آنها ممکن نبود.
مدیریت ارتباطات فقط یک نشریه نیست. عصارهای است از تلاش یک تیم، باور به حرفهایگری و تعهد به دانشی که نهفقط باید منتقل شود، بلکه باید از آن مراقبت کرد.
انتشار شماره ۱۸۱ برای ما فقط یک عدد نیست؛ یادآوری دوبارهای است از اینکه هنوز میتوان در این سرزمین از عمق نوشت، از تخصص دفاع کرد و برای گفتوگوهای جدی، مخاطب داشت.
اگر هنوز ایستادهایم، به لطف شوقی است که خاموش نشد و همراهانی که هرگز تنهایمان نگذاشتند.
سپاسگزار همۀ شما هستیم.
#پانزدهمین_سال_انتشار_ماهنامه_مدیریت_ارتباطات
▫️▫️▫️
@cm_magazine
آنچه دلشادیم به آن*
نگاهی روبهپس به چند سال اخیر ماهنامۀ مدیریت ارتباطات
✍🏻 علی ورامینی/ سردبیر ماهنامه مدیریت ارتباطات
◻️ اگر از من بپرسند که در این سالها ماهنامۀ مدیریت ارتباطات چه چیزی به اکوسیستم بومی ارتباطاتی ایران اضافه کرد، آنچه را در ادامه میآید، خواهم گفت. هرچند خوشتر آن باشد که «سرّ دلبران گفته آید در حدیث دیگران»، ولی این بار را بر من خرده نگیرید. شاید در نظرگاه شما، مازاد ماهنامه در این سالها بهکل این نباشد و چیز دیگری باشد ـ یا هیچ باشد ـ این فقط نظر من است.
◻️ نخست آنکه ما در این سالها سعی کردیم این امر مهم را روشن کنیم؛ ارتباطات و فناوریهای ارتباطاتی دیگر جزئی از زندگی فردی و اجتماعی ما نیست؛ همۀ زندگی است. پیچیدگیهای جهان پسااینترنت، بعدتر جهان شبکههای اجتماعی و امروز؛ روزگار هوش مصنوعی، جهانی را رقم زده که دیگر بدون عنایت به تحولات فناورانه ارتباطات و نقش این فناوریها در ساحات مختلف زندگی، نمیتوان به درک عمیقی از جوامع امروز و حتی انسانهای امروز رسید.
برای این کار، تلاش کردیم با طرح مباحث بینارشتهای، ارتباطات را از ساحات مختلف فلسفی، علوم اجتماعی، روانشناسی، هنری و الهیاتی بررسی کنیم. همین کار باعث شد طیف گستردهای از متخصصان رشتههای دیگر با مباحث فناوریهای ارتباطاتی درگیر شوند، به آن فکر کنند و ادبیات این رشته را غنیتر سازند. در واقع استراتژی ما از مقطعی این شد که یا همۀ پدیدهها را ارتباطاتی نگاه کنیم، یا مسائل ذاتاً ارتباطاتی را از ساحات دیگر نگاه کنیم؛ تا در این میان بتوانیم به ادبیاتی نزدیک شویم که همۀ گروهها را درگیر کند.
◻️ وقتی با نگاهی روبهپس به مسیر طیشده نگاه میکنیم، یک کار دیگر هم انجام دادهایم که از کردۀ خود دلشادیم؛ تلاش کردیم بسیاری از روندهای روز جهانی در حوزۀ ارتباطات را، پیش از فراگیر شدن در ایران، مورد واکاوی قرار دهیم و از نظر نظری، آمادگی حضور آن فناوری را مهیا کنیم؛ از متاورس و بیگدیتا گرفته تا همین هوش مصنوعی که در شمارههای سه سال پیش، چند پروندۀ بینارشتهای دربارۀ آن کار کردیم.
◽️ از سوی دیگر، تلاش کردیم پدیدههایی را که در ایران خودمان هم وجود دارد و حول آنها ادبیات نظری موجود نیست، صورتبندی نظری کنیم. در این رویکرد، شاید موفقترین تجربهمان «اسلکتیویسم» بود؛ مفهومی که بعد از انتشار پروندهای دربارۀ آن در ماهنامه، مورد توجه بسیاری از دانشجویان و پژوهشگران ارتباطات قرار گرفت و حتی چند پایاننامه هم دربارۀ آن نوشته شد.
◻️ همچنین تلاش کردیم ماهنامه و محافل تشکیلشده حول آن، جایی برای تلاقی نسلهای قدیمیتر و جدیدتر روابط عمومیها باشد. معتقدیم نوآوری فقط با عنایت به تجارب گذشته و سنتها میتواند گرهگشا باشد و برای همین سعی کردیم در کنار استفاده از تجارب پیشکسوتان، چهرههای جدید روابط عمومی ایران را نیز معرفی کنیم.
◻️ باری، اینکه امروز صدوهشتادویکمین شماره را منتشر میکنیم، حاصل کارهای صدها تن در این ۱۵ سال بوده است. نامبردن از همۀ آنها میسر نیست، ولی بیانصافی است نگویم که اگر ذوق و ارادۀ امیرعباس تقیپور نبود، این ماهنامه هم نبود.
باقی بقایتان.
*متن کامل این یادداشت در ماهنامه مدیریت ارتباطات شماره ۱۸۱ منتشر شده است.
▫️▫️▫️
@cm_magazine
نگاهی روبهپس به چند سال اخیر ماهنامۀ مدیریت ارتباطات
✍🏻 علی ورامینی/ سردبیر ماهنامه مدیریت ارتباطات
◻️ اگر از من بپرسند که در این سالها ماهنامۀ مدیریت ارتباطات چه چیزی به اکوسیستم بومی ارتباطاتی ایران اضافه کرد، آنچه را در ادامه میآید، خواهم گفت. هرچند خوشتر آن باشد که «سرّ دلبران گفته آید در حدیث دیگران»، ولی این بار را بر من خرده نگیرید. شاید در نظرگاه شما، مازاد ماهنامه در این سالها بهکل این نباشد و چیز دیگری باشد ـ یا هیچ باشد ـ این فقط نظر من است.
◻️ نخست آنکه ما در این سالها سعی کردیم این امر مهم را روشن کنیم؛ ارتباطات و فناوریهای ارتباطاتی دیگر جزئی از زندگی فردی و اجتماعی ما نیست؛ همۀ زندگی است. پیچیدگیهای جهان پسااینترنت، بعدتر جهان شبکههای اجتماعی و امروز؛ روزگار هوش مصنوعی، جهانی را رقم زده که دیگر بدون عنایت به تحولات فناورانه ارتباطات و نقش این فناوریها در ساحات مختلف زندگی، نمیتوان به درک عمیقی از جوامع امروز و حتی انسانهای امروز رسید.
برای این کار، تلاش کردیم با طرح مباحث بینارشتهای، ارتباطات را از ساحات مختلف فلسفی، علوم اجتماعی، روانشناسی، هنری و الهیاتی بررسی کنیم. همین کار باعث شد طیف گستردهای از متخصصان رشتههای دیگر با مباحث فناوریهای ارتباطاتی درگیر شوند، به آن فکر کنند و ادبیات این رشته را غنیتر سازند. در واقع استراتژی ما از مقطعی این شد که یا همۀ پدیدهها را ارتباطاتی نگاه کنیم، یا مسائل ذاتاً ارتباطاتی را از ساحات دیگر نگاه کنیم؛ تا در این میان بتوانیم به ادبیاتی نزدیک شویم که همۀ گروهها را درگیر کند.
◻️ وقتی با نگاهی روبهپس به مسیر طیشده نگاه میکنیم، یک کار دیگر هم انجام دادهایم که از کردۀ خود دلشادیم؛ تلاش کردیم بسیاری از روندهای روز جهانی در حوزۀ ارتباطات را، پیش از فراگیر شدن در ایران، مورد واکاوی قرار دهیم و از نظر نظری، آمادگی حضور آن فناوری را مهیا کنیم؛ از متاورس و بیگدیتا گرفته تا همین هوش مصنوعی که در شمارههای سه سال پیش، چند پروندۀ بینارشتهای دربارۀ آن کار کردیم.
◽️ از سوی دیگر، تلاش کردیم پدیدههایی را که در ایران خودمان هم وجود دارد و حول آنها ادبیات نظری موجود نیست، صورتبندی نظری کنیم. در این رویکرد، شاید موفقترین تجربهمان «اسلکتیویسم» بود؛ مفهومی که بعد از انتشار پروندهای دربارۀ آن در ماهنامه، مورد توجه بسیاری از دانشجویان و پژوهشگران ارتباطات قرار گرفت و حتی چند پایاننامه هم دربارۀ آن نوشته شد.
◻️ همچنین تلاش کردیم ماهنامه و محافل تشکیلشده حول آن، جایی برای تلاقی نسلهای قدیمیتر و جدیدتر روابط عمومیها باشد. معتقدیم نوآوری فقط با عنایت به تجارب گذشته و سنتها میتواند گرهگشا باشد و برای همین سعی کردیم در کنار استفاده از تجارب پیشکسوتان، چهرههای جدید روابط عمومی ایران را نیز معرفی کنیم.
◻️ باری، اینکه امروز صدوهشتادویکمین شماره را منتشر میکنیم، حاصل کارهای صدها تن در این ۱۵ سال بوده است. نامبردن از همۀ آنها میسر نیست، ولی بیانصافی است نگویم که اگر ذوق و ارادۀ امیرعباس تقیپور نبود، این ماهنامه هم نبود.
باقی بقایتان.
*متن کامل این یادداشت در ماهنامه مدیریت ارتباطات شماره ۱۸۱ منتشر شده است.
▫️▫️▫️
@cm_magazine