▫️حق مادرزاد؛ انسان و طبیعت در دنیای امروز| استیون کلرت| ترجمه عبدالحسین وهابزاده،سید مصطفی چشمی-روشنک شهریاری |نشر نو: چاپ اول ۱۴۰۰ |
«بشریت نتیجه رابطه تکامل یافته انسان با طبیعت است؛ تعاملی طولانی مدت و تجربه جهان طبیعی. احساسات ما، هیجانات ما، نیروی عقلانی ما و حتی فرهنگ ما در ارتباط با دنیای غیرانسانی و برای سازگاری با آن شکل گرفته و توسعه یافته است.»
سفارش و خرید کتاب «حق مادرزاد» از وبسایت انتشارات نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
«بشریت نتیجه رابطه تکامل یافته انسان با طبیعت است؛ تعاملی طولانی مدت و تجربه جهان طبیعی. احساسات ما، هیجانات ما، نیروی عقلانی ما و حتی فرهنگ ما در ارتباط با دنیای غیرانسانی و برای سازگاری با آن شکل گرفته و توسعه یافته است.»
سفارش و خرید کتاب «حق مادرزاد» از وبسایت انتشارات نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
📌حق مادرزاد
آن چه امروز ما به عنوان انسانیت میشناسیم، محصول تعامل مستمر بین انسان و طبیعت است. تعاملی طولانی که درنهایت به رابطه ای تکامل یافته ختم شده است. تمامی احساسات، هیجانات، خِرَد و حتی فرهنگ ما در ارتباط با دنیای غیرانسانی و برای سازگاری با آن شکل گرفته و توسعه یافته است. علاوه بر این، سلامت روح و روان، سود و رفاه ما در گروی استمرار این رابطه با طبیعت معنا می یابد، حتی اگر دنیای امروز بطور فزآیندهای به سمت مصنوعی و صنعتی شدن رفته است.
در این کتاب، آنچه را به عنوان بنیانهای ترقی بشریت میشناسیم و نیز تمام معیارهای تمدن معاصر، مانند مهار و تسخیر طبیعت و دگرگونسازی آن به نفع انسان که تنها یک گونه ی جانوری است، را به چالش میکشیم. امروزه افراد زیادی، بدون درنظر گرفتن وابستگی انسان به طبیعت، مغرورِ دستاوردهای علمی- مهندسی و تولید انبوه ماشینیِ تمدن بشری اند. این افراد طبیعت را نه به مثابه تکیهگاهی برای تمدن بشری بلکه تنها به عنوان منبعی برای تامین مادهی خام دانسته و تمدن بشری را بدون ستون طبیعت افراشته میپندارند. اینان از توانایی انسان در ارتباطات بین قارهای در کسری از ثانیه، جمعآوری انبوه اطلاعات و غلبه بر بیماریهایی که جان میلیونها انسان را در گذشته می گرفته، حیرت میکنند. همچنین از امکانات و خدماتی که افراد سرآمدِ قرون پیشین نیز قادر به تصور آن نبودهاند، سخن میگویند و با چهرهای حق به جانب میپرسند: آیا طبیعت چیزی فراتر از منبع تأمین مادهی خام برای ساخت ابزارهای رفاهی انسان است؟ و در نهایت سری به منت تکان داده و طبیعت گردیهای گاه به گاه خود را اگرچه خوشایند، اما زیاد ضروری نمیدانند.
جامعهی امروزی، حق دارد که به دستاوردهایی همچون استانداردهای بالای زندگی، سلامت جسمی و دست یابی به اسباب آسایش افتخار کند. درعین حال برای رسیدن به موفقیت و ثبات، نه فقط از بُعد مادی بلکه از نظر روحی و روانی، این دستاوردها باید بر سنگ بستری از یک رابطهی مثبت و پویا با طبیعت استوار باشد. این وابستگیِ انسان به طبیعت نه فقط برای تأمین مواد اولیه، آب پاک، خاک حاصلخیز و سایر خدمات اکوسیستمی ضروریست، بلکه اساساً این رابطه بر احساسات، تفکرات، ارتباطات و خلاقیت های ما تاثیر می گذارد. همچنین، این رابطه بر توانایی حل مشکل و در کل شکل گیری احساس امنیت، بلوغ، هویت، معنا و هدف زندگی اثری عمیق دارد. همچون گذشته، در آینده نیز ذات ما به عنوان انسان، در کیفیت ارتباطمان با طبیعت معنا مییابد. در صورتی که ما خارج از محیطی زندگی کنیم که در آن تکامل یافتهایم، هرگز کاملاً سالم و راضی نخواهیم بود. بخش عمدهی ارزشهای انسانی مان، ظرفیت مان برای مراقبت کردن، استدلال کردن، عشق ورزیدن، خلق کردن، درک زیبایی و شناخت شادی به روابط متنوع ما با طبیعت وابسته است.
این وابستگی به طبیعت، بازتاب خاستگاه زیست شناختی ما به عنوان یک گونه در طبیعت است. تکاملِ ما ریشه در طبیعت دارد، نه در یک دنیای مصنوعیِ انسان ساخت. بیشتر از نود و نُه درصد تاریخ بشر، صرف سازگاری و انطباق واکنشهای گونه ما با طبیعت در جهت تضمین بقاء مان شده است. همین سازگاری ها پرورش دهندهی احساسات، عقل و روان ما هستند. تنها در بخش کوچکی از تاریخ گونه مان ظاهراً ما جدا از طبیعت زیسته ایم و این ایده بر این فرض استوار است که فعالیتهای اخیرمان، عادی و به هنجار بوده است. برخی از مهمترینِ این فعالیت ها عبارتند از: اهلی سازی گیاهان و حیوانات که به ده هزار سال پیش بر میگردد، بهرهبرداری از انرژی فراتر از نیروی کارگری که در پنج هزار سال گذشته آغاز شد، ابداع شهرها که حدود چهار هزار سال پیش شروع شدند، تولید انبوه کالاها و خدمات در طول پانصد سال گذشته، مغلوب کردن بیماریهای عمده در قرنهای اخیر یا توسعه محصولات مدرن الکترونیک و مهندسی در عصر حاضر.
نه تنها طبیعت بخشی کوچک و یا غیرمرتبط با زندگی ما نیست، بلکه تمایل ذاتی ما برای پیوستن به طبیعت در ابعاد جسمانی، سلامت روان و رفاه ما حیاتی به نظر می رسد. این وابستگی به طبیعت ظرفیتهای ما را در احساس، استدلال، تفکر و حل مشکلات، کشف، خلق و سالم زیستن شکل و گسترش داده است. ما چه کشاورز یا سرمایهگذار باشیم، چه جنگلبان یا استاد دانشگاه، چه کار ذهنی و یا جسمانی داشته باشیم، در هر حال امنیت و بقایمان به کیفیت روابط ما با طبیعت وابسته است.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
آن چه امروز ما به عنوان انسانیت میشناسیم، محصول تعامل مستمر بین انسان و طبیعت است. تعاملی طولانی که درنهایت به رابطه ای تکامل یافته ختم شده است. تمامی احساسات، هیجانات، خِرَد و حتی فرهنگ ما در ارتباط با دنیای غیرانسانی و برای سازگاری با آن شکل گرفته و توسعه یافته است. علاوه بر این، سلامت روح و روان، سود و رفاه ما در گروی استمرار این رابطه با طبیعت معنا می یابد، حتی اگر دنیای امروز بطور فزآیندهای به سمت مصنوعی و صنعتی شدن رفته است.
در این کتاب، آنچه را به عنوان بنیانهای ترقی بشریت میشناسیم و نیز تمام معیارهای تمدن معاصر، مانند مهار و تسخیر طبیعت و دگرگونسازی آن به نفع انسان که تنها یک گونه ی جانوری است، را به چالش میکشیم. امروزه افراد زیادی، بدون درنظر گرفتن وابستگی انسان به طبیعت، مغرورِ دستاوردهای علمی- مهندسی و تولید انبوه ماشینیِ تمدن بشری اند. این افراد طبیعت را نه به مثابه تکیهگاهی برای تمدن بشری بلکه تنها به عنوان منبعی برای تامین مادهی خام دانسته و تمدن بشری را بدون ستون طبیعت افراشته میپندارند. اینان از توانایی انسان در ارتباطات بین قارهای در کسری از ثانیه، جمعآوری انبوه اطلاعات و غلبه بر بیماریهایی که جان میلیونها انسان را در گذشته می گرفته، حیرت میکنند. همچنین از امکانات و خدماتی که افراد سرآمدِ قرون پیشین نیز قادر به تصور آن نبودهاند، سخن میگویند و با چهرهای حق به جانب میپرسند: آیا طبیعت چیزی فراتر از منبع تأمین مادهی خام برای ساخت ابزارهای رفاهی انسان است؟ و در نهایت سری به منت تکان داده و طبیعت گردیهای گاه به گاه خود را اگرچه خوشایند، اما زیاد ضروری نمیدانند.
جامعهی امروزی، حق دارد که به دستاوردهایی همچون استانداردهای بالای زندگی، سلامت جسمی و دست یابی به اسباب آسایش افتخار کند. درعین حال برای رسیدن به موفقیت و ثبات، نه فقط از بُعد مادی بلکه از نظر روحی و روانی، این دستاوردها باید بر سنگ بستری از یک رابطهی مثبت و پویا با طبیعت استوار باشد. این وابستگیِ انسان به طبیعت نه فقط برای تأمین مواد اولیه، آب پاک، خاک حاصلخیز و سایر خدمات اکوسیستمی ضروریست، بلکه اساساً این رابطه بر احساسات، تفکرات، ارتباطات و خلاقیت های ما تاثیر می گذارد. همچنین، این رابطه بر توانایی حل مشکل و در کل شکل گیری احساس امنیت، بلوغ، هویت، معنا و هدف زندگی اثری عمیق دارد. همچون گذشته، در آینده نیز ذات ما به عنوان انسان، در کیفیت ارتباطمان با طبیعت معنا مییابد. در صورتی که ما خارج از محیطی زندگی کنیم که در آن تکامل یافتهایم، هرگز کاملاً سالم و راضی نخواهیم بود. بخش عمدهی ارزشهای انسانی مان، ظرفیت مان برای مراقبت کردن، استدلال کردن، عشق ورزیدن، خلق کردن، درک زیبایی و شناخت شادی به روابط متنوع ما با طبیعت وابسته است.
این وابستگی به طبیعت، بازتاب خاستگاه زیست شناختی ما به عنوان یک گونه در طبیعت است. تکاملِ ما ریشه در طبیعت دارد، نه در یک دنیای مصنوعیِ انسان ساخت. بیشتر از نود و نُه درصد تاریخ بشر، صرف سازگاری و انطباق واکنشهای گونه ما با طبیعت در جهت تضمین بقاء مان شده است. همین سازگاری ها پرورش دهندهی احساسات، عقل و روان ما هستند. تنها در بخش کوچکی از تاریخ گونه مان ظاهراً ما جدا از طبیعت زیسته ایم و این ایده بر این فرض استوار است که فعالیتهای اخیرمان، عادی و به هنجار بوده است. برخی از مهمترینِ این فعالیت ها عبارتند از: اهلی سازی گیاهان و حیوانات که به ده هزار سال پیش بر میگردد، بهرهبرداری از انرژی فراتر از نیروی کارگری که در پنج هزار سال گذشته آغاز شد، ابداع شهرها که حدود چهار هزار سال پیش شروع شدند، تولید انبوه کالاها و خدمات در طول پانصد سال گذشته، مغلوب کردن بیماریهای عمده در قرنهای اخیر یا توسعه محصولات مدرن الکترونیک و مهندسی در عصر حاضر.
نه تنها طبیعت بخشی کوچک و یا غیرمرتبط با زندگی ما نیست، بلکه تمایل ذاتی ما برای پیوستن به طبیعت در ابعاد جسمانی، سلامت روان و رفاه ما حیاتی به نظر می رسد. این وابستگی به طبیعت ظرفیتهای ما را در احساس، استدلال، تفکر و حل مشکلات، کشف، خلق و سالم زیستن شکل و گسترش داده است. ما چه کشاورز یا سرمایهگذار باشیم، چه جنگلبان یا استاد دانشگاه، چه کار ذهنی و یا جسمانی داشته باشیم، در هر حال امنیت و بقایمان به کیفیت روابط ما با طبیعت وابسته است.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
🔆 حس شگفتی: طبیعت با ما در سخن است
«برای حس و درک زندگی؛ بهترین راه، گوشسپردن به نجوای طبیعت است. طبیعتی که با زبانی شایسته و زیبا با ما در گفتوگوست.»
راشل کارسون در کتاب «حس شگفتی» از ما میخواهد تا به کودکان آشتی و آشنایی و صمیمیت با طبیعت را بیاموزیم و با آنها در این مسیر نورانی همراه و همگام شویم. هرچند کتاب بهنوعی راهنمایی برای والدین است تا شریک تجربیات لذتبخش کودکان از بودن در طبیعت باشند، با این حال برگبرگ آن همراه با تصاویر بینظیری که از عناصر طبیعت رامنشدنی پیش چشم میگذارد و با نثری سرشار از جنگل و دریا و شعر و موسیقی هر بیننده و خوانندهای را به لحظاتی درنگ و مکاشفهای درونی فرامیخواند. در این کتاب میخوانیم:
« انسانها در طی تاریخ زیست خود بر زمین، یاد گرفتند که چگونه با دنبالکردن نشانهها و نمادها، آنچه را که میخواهند از طبیعت برگیرند و چگونه با خطراتش روبهرو شوند. با گسترش سیطرهگونه انسان بر زمین، آن پیوند دیرین خالی از احساس شد. بااینحال هنوز هم طبیعت با ما در سخن است. زبان طبیعت برای سخنگفتن با ما همان تجربیات نابِ طبیعت است».
پیشنهاد «راشل کارسون» (۲۷ مه ۱۹۰۷ - ۱۴ آوریل۱۹۶۴) نویسنده پیشرو محیط زیست در این کتاب این است که هنگام تجربهورزی، با تمام حواس و هنگام رویارویی با پدیدهها و کشفوشهود شورمندانه طبیعت، دست در دست کودک و پابهپای او قدم در دنیای شگفتانگیزی بگذاریم که در همین نزدیکیِ هریک از ماست و این ارزشمندترین هدیهای است که میتوان به کودکی داد تا شکوه لمس طبیعت و لذت همیشه پایدار آن در تمام زندگیاش او را به پیش ببرد؛ بیآنکه عجولانه در پی یاددادن آموختههایی به او باشیم، چراکه کودک خودبهخود در مسیر یادگیری آنها قرار خواهد گرفت. ابتدا این کشش و شیفتگی به پدیدههاست که ما را در گام بعدی، به فراگیری دانش درباره آنها ترغیب و تشویق خواهد کرد. راشل کارسون که در ناحیهای روستایی در پنسیلوانیای آمریکا متولد شد در ایام زندگی خود با علاقه و پشتکار از نگاه یک زیستشناس از لزوم همزیستی انسان و طبیعت نوشت و الهامبخش هزاران گروه طرفدار محیط زیست شد.
[منبع: روزنامه شرق| جواد لگزیان]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
«برای حس و درک زندگی؛ بهترین راه، گوشسپردن به نجوای طبیعت است. طبیعتی که با زبانی شایسته و زیبا با ما در گفتوگوست.»
راشل کارسون در کتاب «حس شگفتی» از ما میخواهد تا به کودکان آشتی و آشنایی و صمیمیت با طبیعت را بیاموزیم و با آنها در این مسیر نورانی همراه و همگام شویم. هرچند کتاب بهنوعی راهنمایی برای والدین است تا شریک تجربیات لذتبخش کودکان از بودن در طبیعت باشند، با این حال برگبرگ آن همراه با تصاویر بینظیری که از عناصر طبیعت رامنشدنی پیش چشم میگذارد و با نثری سرشار از جنگل و دریا و شعر و موسیقی هر بیننده و خوانندهای را به لحظاتی درنگ و مکاشفهای درونی فرامیخواند. در این کتاب میخوانیم:
« انسانها در طی تاریخ زیست خود بر زمین، یاد گرفتند که چگونه با دنبالکردن نشانهها و نمادها، آنچه را که میخواهند از طبیعت برگیرند و چگونه با خطراتش روبهرو شوند. با گسترش سیطرهگونه انسان بر زمین، آن پیوند دیرین خالی از احساس شد. بااینحال هنوز هم طبیعت با ما در سخن است. زبان طبیعت برای سخنگفتن با ما همان تجربیات نابِ طبیعت است».
پیشنهاد «راشل کارسون» (۲۷ مه ۱۹۰۷ - ۱۴ آوریل۱۹۶۴) نویسنده پیشرو محیط زیست در این کتاب این است که هنگام تجربهورزی، با تمام حواس و هنگام رویارویی با پدیدهها و کشفوشهود شورمندانه طبیعت، دست در دست کودک و پابهپای او قدم در دنیای شگفتانگیزی بگذاریم که در همین نزدیکیِ هریک از ماست و این ارزشمندترین هدیهای است که میتوان به کودکی داد تا شکوه لمس طبیعت و لذت همیشه پایدار آن در تمام زندگیاش او را به پیش ببرد؛ بیآنکه عجولانه در پی یاددادن آموختههایی به او باشیم، چراکه کودک خودبهخود در مسیر یادگیری آنها قرار خواهد گرفت. ابتدا این کشش و شیفتگی به پدیدههاست که ما را در گام بعدی، به فراگیری دانش درباره آنها ترغیب و تشویق خواهد کرد. راشل کارسون که در ناحیهای روستایی در پنسیلوانیای آمریکا متولد شد در ایام زندگی خود با علاقه و پشتکار از نگاه یک زیستشناس از لزوم همزیستی انسان و طبیعت نوشت و الهامبخش هزاران گروه طرفدار محیط زیست شد.
[منبع: روزنامه شرق| جواد لگزیان]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
Forwarded from خانه کتابدار کودک و نوجوان
🔴کارگاه یک روزه
چگونه راهنمای «حس شگفتی» کودکانمان باشیم؟
✅ ویژهی والدین، مربیان و تسهیلگران
در این کارگاه درباره موضوعاتی چون
🔹کودکی و شالودهی عاطفی
🔹انسان و طبیعت
🔹نسبت حس شگفتی و ادراک
🔹تجربه، مغز و حس شگفتی
🔹تقویت/کاهش حس شگفتی
بحث و گفتوگو خواهد شد.
👨💻محمد عظیمی، مدرس دانشگاه، پژوهشگر و فعال حوزه کودکوطبیت.
بخشهای مختلف کارگاه
🔹معارفه، گفتوگو، مقدمه و کلیات
🔹 پخش فیلم، طرح مبانی نظری، گفتوگو
🔹 پخش فیلم، بررسی راهکارها، جمعبندی و گفتوگو
⏰ تاریخ: پنجشنبه، ۳خرداد
ساعت: ۹:۳۰ تا ۱۳:۳۰
در پایان به شرکتکنندگان یک بسته آموزشی شامل مقالات مرتبط و کتاب «حسِ شگفتی» (نوشته راشل کارسون؛ ترجمه علی فقهی و نگار گودرزی)هدیه داده خواهد شد.
اطلاعات بیشتر و ثبتنام:
☎️تلفن تماس:
66962904
آیدی تلگرام:
@Khanehketabdar83
چگونه راهنمای «حس شگفتی» کودکانمان باشیم؟
✅ ویژهی والدین، مربیان و تسهیلگران
در این کارگاه درباره موضوعاتی چون
🔹کودکی و شالودهی عاطفی
🔹انسان و طبیعت
🔹نسبت حس شگفتی و ادراک
🔹تجربه، مغز و حس شگفتی
🔹تقویت/کاهش حس شگفتی
بحث و گفتوگو خواهد شد.
👨💻محمد عظیمی، مدرس دانشگاه، پژوهشگر و فعال حوزه کودکوطبیت.
بخشهای مختلف کارگاه
🔹معارفه، گفتوگو، مقدمه و کلیات
🔹 پخش فیلم، طرح مبانی نظری، گفتوگو
🔹 پخش فیلم، بررسی راهکارها، جمعبندی و گفتوگو
⏰ تاریخ: پنجشنبه، ۳خرداد
ساعت: ۹:۳۰ تا ۱۳:۳۰
در پایان به شرکتکنندگان یک بسته آموزشی شامل مقالات مرتبط و کتاب «حسِ شگفتی» (نوشته راشل کارسون؛ ترجمه علی فقهی و نگار گودرزی)هدیه داده خواهد شد.
اطلاعات بیشتر و ثبتنام:
☎️تلفن تماس:
66962904
آیدی تلگرام:
@Khanehketabdar83
گفتگوی محبوبه قربانی با محمد درویش:
نظر شما این است که خانوادهها باید کودکانشان را عاشق طبیعت و سرزمینشان کنند. این چطور اتفاق میافتد؟
وقتی کودکان بدون احساس گناه در کودکی، کودکی کنند، آن وقت در بزرگی، بزرگی میکنند ولی امروزه کودکی بچهها حرام میشود چراکه والدینشان بیشتر نگران یادگیری زبان انگلیسی و بازیهای کامپیوتری هستند و وقتی آنها با خاک و گل بازی میکنند، فکر میکنند وقتشان به هدر میرود، در حالی که اینگونه نیست. امروزه در کشورهای پیشرفته، بچهها تا ۱۲ سالگی بر اساس سنشان، کلاسهایشان تغییر پیدا میکند و از آنها امتحانی گرفته نمیشود و گفته میشود میتوانید به همین روال ادامه دهید ولی ممکن است از بعضی حقوق اجتماعی محروم شوید. به این شکل آنها مهارت زندگی را یاد میگیرند، ولی در کشور ما به جای مهارتآموزی، تربیت کنکوریهای کوچکی دنبال میشود که بتوانند در کسری از ثانیه تست بزنند! همین رویکردهاست که سبب میشود موضوعات مهمی مانند محیطزیست و ...
@darvishnameh
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
نظر شما این است که خانوادهها باید کودکانشان را عاشق طبیعت و سرزمینشان کنند. این چطور اتفاق میافتد؟
وقتی کودکان بدون احساس گناه در کودکی، کودکی کنند، آن وقت در بزرگی، بزرگی میکنند ولی امروزه کودکی بچهها حرام میشود چراکه والدینشان بیشتر نگران یادگیری زبان انگلیسی و بازیهای کامپیوتری هستند و وقتی آنها با خاک و گل بازی میکنند، فکر میکنند وقتشان به هدر میرود، در حالی که اینگونه نیست. امروزه در کشورهای پیشرفته، بچهها تا ۱۲ سالگی بر اساس سنشان، کلاسهایشان تغییر پیدا میکند و از آنها امتحانی گرفته نمیشود و گفته میشود میتوانید به همین روال ادامه دهید ولی ممکن است از بعضی حقوق اجتماعی محروم شوید. به این شکل آنها مهارت زندگی را یاد میگیرند، ولی در کشور ما به جای مهارتآموزی، تربیت کنکوریهای کوچکی دنبال میشود که بتوانند در کسری از ثانیه تست بزنند! همین رویکردهاست که سبب میشود موضوعات مهمی مانند محیطزیست و ...
@darvishnameh
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
هیچگاه نباید بین آموزش و بازی فرقی گذاشت.
تامل توام با اشتیاق اولین جنبه احتراز شایستگی است.
برای این منظور باید به خواست کودکان توجه کرد.
هر روند آموزشی که از برنامه معینی پیروی کند یک محدودیت است.
برعکس اگر کودک بنا بر نیازهایش آموزش ببیند برای کشف جهان ترغیب میشود.
در حقیقت تجربه زندگی همواره اولین معلم انسان بوده و منبع اصلی آموزش کودکان است.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
تامل توام با اشتیاق اولین جنبه احتراز شایستگی است.
برای این منظور باید به خواست کودکان توجه کرد.
هر روند آموزشی که از برنامه معینی پیروی کند یک محدودیت است.
برعکس اگر کودک بنا بر نیازهایش آموزش ببیند برای کشف جهان ترغیب میشود.
در حقیقت تجربه زندگی همواره اولین معلم انسان بوده و منبع اصلی آموزش کودکان است.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
Forwarded from انجمن حمایت از حقوق کودکان
انجمن حمایت از حقوق کودکان به مناسبت روز جهانی محیط زیست برگزار میکند:
وبینار «کودک و طبیعت»
تاریخ: چهارشنبه، ۱۶ خرداد، ساعت ۱۸-۱۶
لینک وبینار:
https://meet.google.com/vwn-mvhs-bju
@irsprcorg
وبینار «کودک و طبیعت»
تاریخ: چهارشنبه، ۱۶ خرداد، ساعت ۱۸-۱۶
لینک وبینار:
https://meet.google.com/vwn-mvhs-bju
@irsprcorg
Audio
عبدالحسین وهابزاده: « من به لایههای خاکستری مغز توجه ندارم؛ به لایههای زیر خاکستری مغز در مدرسه طبیعت توجه دارم...»
🎯جان هولت، یکی از طرفداران آزادی کودکان و «آموزش و پرورش باز»، نسبت به دیدگاه تربیتی اگزیستانسیالیستی، رویکردی عملی در محیط مدرسه دارد. نظریههای تربیتی هولت ازتجارب او در نقش آموزگار دبستان نشئت گرفت. او که از قیود ساختارها و دیوان سالاریهای مدارس سنتی ناراضی بود، از آن گونه اصلاحات تربیتی حمایت میکرد که آزادی یادگیری را برای کودک تأمین کند.
[منبع ]
مکاتب فلسفی و آراء تربیتی| جرالد ال گوتک | ترجمه دکتر محمدجعفر پاک سرشت| انتشارات سمت
{ادامه مطلب}👇
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
[منبع ]
مکاتب فلسفی و آراء تربیتی| جرالد ال گوتک | ترجمه دکتر محمدجعفر پاک سرشت| انتشارات سمت
{ادامه مطلب}👇
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
📌کلاس درس باز
📍جان هولت
جان هولت، یکی از طرفداران آزادی کودکان و «آموزش و پرورش باز»، نسبت به دیدگاه تربیتی اگزیستانسیالیستی رویکردی عملی در محیط مدرسه دارد. نظریههای تربیتی هولت ازتجارب او در نقش آموزگار دبستان نشئت گرفت. او که از قیود ساختارها و دیوان سالاریهای مدارس سنتی ناراضی بود، از آن گونه اصلاحات تربیتی حمایت میکرد که آزادی یادگیری را برای کودک تأمین کند.
هولت در آزادی و فراسوی آن به دفاع از «یادگیری باز» پرداخت. طبق عقیده هولت، بچهها « باهوش، پرجنب و جوش، کنجکاو، مشتاق یادگیری و مستعد آناند» و برخلاف شیوه معمول مدارس سنتی، نیازی نیست که با اغفال، لطائفالحیل یا زور وادار به یادگیری شوند. تحمیلهای مداوم و غیرضروری، فرصتهای انتخاب آزاد را که برای رشد هوشمندانه و انسانی ضرورت دارند، محدود میکنند. هولت مانند مربیان اگزیستانسیالیست میخواست در متعلمان ایجاد آگاهی کند تا خود را مسئول انتخابهای خویش بدانند. او برای یادگیری، «کلاس درس باز»: را به عنوان محیطی که امکانات فراوانی را برای انتخاب ایجاد میکند، پیشنهاد مینماید، به طوری که بچهها از راه پیگیری علایقشان به یادگیری نایل آیند بیآنکه از جانب معلم یا مدرسه تحت فشار قرار گیرند.
به نظر هولت جای تأسف است که اکثر مدارس عهدهدار نقشهای نهادینی شدهاند که از آزادی، انتخاب، و رشد فردی کودکان پشتیبانی نمیکنند. مدارس با برعهده گرفتن نقش نهادهای اجتماعی حضانتی به عوض آزاد سازی بچهها، به گروه بندی و القای عقیده به آنان پرداختهاند و نقشهای اجتماعی به آنان واگذار میکنند. مدرسه در نقش حضانتی خود، کودکانونوجوانان را از جامعه بزرگتر جدا میسازد. علاوه بر این مدارس بچهها را در گروههای سنی ویژه و ترتیبات آکادمیک طبقهبندی میکنند. آزمونهای استاندارد شده و ترجیحات معلم مبنای برچسبهای صلاحیت و عدم صلاحیت نوباوگان برای انتساب آنان به مقولههای آکادمیک است. مدارس به عنوان نهادهای گزینش کننده با تعیین نقشهای شغلی و اجتماعیای که بچهها در دوران بزرگسالی عهدهدار خواهند شد، اغلب تأثیرات گستردهای بر زندگانی بعدی آنان خواهند گذارد. آموزش رسمی همانند خط مونتاژ کارخانه به صورت فرایندی غیرشخصی در میآید که انسانها را به جای افراد متشخص به محصول تبدیل میکند. یکی دیگر از پیامدهای نقش گزینشی مدرسه که به همین میزان زیانبار است، این است که آموزش پرورش به عرصه مسابقه رقابتآمیزی مبدل میشود که دارای بازندگان فراوان و برندگان معدودی است.انتقاد دیگر هولت این است که وقتی مدارس نقش نهادهای القاگر را بر عهده میگیرند تا با تلقین ارزشهای اخلاقی، اقتصادی، سیاسی، و جنسی انسانهای دنبالهرو، سبکمغز و بیاحساس پرورش دهند، نقش انسانی خویش را نفی می کنند.کلاس درس باز موقعیتی آموزشی است که در حد امکان ضامن وسیعترین شقوق عمل است، به طوری که بچهها میتوانند آنچه را که یاد میگیرند، انتخاب کنند. هولت از یادگیری خودانگیخته و خودسامان که توسط خود دانشآموزان صورت میگیرد، طرفداری میکند. معلمان «کلاسهای باز» باید فرصتهایی را برای یادگیری خودسامان ایجاد و تقویت کنند.
مفهوم هولت از ساختار را میتوان از طریق بررسی رابطه آن با کلاسهای درس سنتی و باز روشن ساخت. باید توجه شود که با آنکه هم کلاس درس سنتی و هم باز دارای ساختارند، ولی ساختارهایشان متفاوت است. به علاوه، کلاس درس اغلب «انعطافناپذیر، خشک و بیتحرکاند» به این لحاظ که دانشآموزان علیرغم تفاوتهای فردیشان، ملزماند وظایف واحدی را انجام دهند. آموزش در کلاسهای درس سنتی ورای علایق و نیازهایدانشآموزان است زیرا به دست مقامات اداری که در بیرون کلاس درس و از مجرای سلسله مراتب دیوانسالاری عمل میکنند، تحمیل میشود. در موقعیتهای کلاس درس سنتی، انتظار میرود که معلمان از راهنمای برنامه درسی پیروی کنند، دستور صادر کنند و به انتقال اطلاعات بپردازند، که دانشآموزان میتوانند یا منفعلانه آن را دریافت کنند و بپذیرند، یا رد کنند. البته پذیرفتن، پاداش و نپذیرفتن، تنبیه در پی خواهد داشت. پاداشها به نمره، و نمره به سابقه تحصیلی و سابقه تحصیلی به ضابطه شغلی و اجتماعی که اغلب در خلال زندگی بزرگسالی پشت سر هر فرد حرکت می کنند، تبدیل میشوند.در برابر تنگناهای کلاس درس سنتی، کلاس درس باز به دلیل داشتن فرصتهای متنوع یادگیری غنی است. این کلاس به تعداد معلمان و شاگردان خود دارای فرصت یادگیری است. یادگیری در کلاس درس باز به دلیل آنکه در آن رغبتهای مختلف دانشآموزان مورد تأیید و انتخابهای شخصی آنان مورد حمایت و احترام قرار میگیرد، لاجرم انعطافپذیر و پویاست. کلاس درس باز که از علایق، نیازها و مسائل اعضای خود سرچشمه میگیرد، ناچار باید از نظر روابط فی مابین دانشآموزان و روابط معلم با شاگردان، ملایم و آزاد باشد.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
📍جان هولت
جان هولت، یکی از طرفداران آزادی کودکان و «آموزش و پرورش باز»، نسبت به دیدگاه تربیتی اگزیستانسیالیستی رویکردی عملی در محیط مدرسه دارد. نظریههای تربیتی هولت ازتجارب او در نقش آموزگار دبستان نشئت گرفت. او که از قیود ساختارها و دیوان سالاریهای مدارس سنتی ناراضی بود، از آن گونه اصلاحات تربیتی حمایت میکرد که آزادی یادگیری را برای کودک تأمین کند.
هولت در آزادی و فراسوی آن به دفاع از «یادگیری باز» پرداخت. طبق عقیده هولت، بچهها « باهوش، پرجنب و جوش، کنجکاو، مشتاق یادگیری و مستعد آناند» و برخلاف شیوه معمول مدارس سنتی، نیازی نیست که با اغفال، لطائفالحیل یا زور وادار به یادگیری شوند. تحمیلهای مداوم و غیرضروری، فرصتهای انتخاب آزاد را که برای رشد هوشمندانه و انسانی ضرورت دارند، محدود میکنند. هولت مانند مربیان اگزیستانسیالیست میخواست در متعلمان ایجاد آگاهی کند تا خود را مسئول انتخابهای خویش بدانند. او برای یادگیری، «کلاس درس باز»: را به عنوان محیطی که امکانات فراوانی را برای انتخاب ایجاد میکند، پیشنهاد مینماید، به طوری که بچهها از راه پیگیری علایقشان به یادگیری نایل آیند بیآنکه از جانب معلم یا مدرسه تحت فشار قرار گیرند.
به نظر هولت جای تأسف است که اکثر مدارس عهدهدار نقشهای نهادینی شدهاند که از آزادی، انتخاب، و رشد فردی کودکان پشتیبانی نمیکنند. مدارس با برعهده گرفتن نقش نهادهای اجتماعی حضانتی به عوض آزاد سازی بچهها، به گروه بندی و القای عقیده به آنان پرداختهاند و نقشهای اجتماعی به آنان واگذار میکنند. مدرسه در نقش حضانتی خود، کودکانونوجوانان را از جامعه بزرگتر جدا میسازد. علاوه بر این مدارس بچهها را در گروههای سنی ویژه و ترتیبات آکادمیک طبقهبندی میکنند. آزمونهای استاندارد شده و ترجیحات معلم مبنای برچسبهای صلاحیت و عدم صلاحیت نوباوگان برای انتساب آنان به مقولههای آکادمیک است. مدارس به عنوان نهادهای گزینش کننده با تعیین نقشهای شغلی و اجتماعیای که بچهها در دوران بزرگسالی عهدهدار خواهند شد، اغلب تأثیرات گستردهای بر زندگانی بعدی آنان خواهند گذارد. آموزش رسمی همانند خط مونتاژ کارخانه به صورت فرایندی غیرشخصی در میآید که انسانها را به جای افراد متشخص به محصول تبدیل میکند. یکی دیگر از پیامدهای نقش گزینشی مدرسه که به همین میزان زیانبار است، این است که آموزش پرورش به عرصه مسابقه رقابتآمیزی مبدل میشود که دارای بازندگان فراوان و برندگان معدودی است.انتقاد دیگر هولت این است که وقتی مدارس نقش نهادهای القاگر را بر عهده میگیرند تا با تلقین ارزشهای اخلاقی، اقتصادی، سیاسی، و جنسی انسانهای دنبالهرو، سبکمغز و بیاحساس پرورش دهند، نقش انسانی خویش را نفی می کنند.کلاس درس باز موقعیتی آموزشی است که در حد امکان ضامن وسیعترین شقوق عمل است، به طوری که بچهها میتوانند آنچه را که یاد میگیرند، انتخاب کنند. هولت از یادگیری خودانگیخته و خودسامان که توسط خود دانشآموزان صورت میگیرد، طرفداری میکند. معلمان «کلاسهای باز» باید فرصتهایی را برای یادگیری خودسامان ایجاد و تقویت کنند.
مفهوم هولت از ساختار را میتوان از طریق بررسی رابطه آن با کلاسهای درس سنتی و باز روشن ساخت. باید توجه شود که با آنکه هم کلاس درس سنتی و هم باز دارای ساختارند، ولی ساختارهایشان متفاوت است. به علاوه، کلاس درس اغلب «انعطافناپذیر، خشک و بیتحرکاند» به این لحاظ که دانشآموزان علیرغم تفاوتهای فردیشان، ملزماند وظایف واحدی را انجام دهند. آموزش در کلاسهای درس سنتی ورای علایق و نیازهایدانشآموزان است زیرا به دست مقامات اداری که در بیرون کلاس درس و از مجرای سلسله مراتب دیوانسالاری عمل میکنند، تحمیل میشود. در موقعیتهای کلاس درس سنتی، انتظار میرود که معلمان از راهنمای برنامه درسی پیروی کنند، دستور صادر کنند و به انتقال اطلاعات بپردازند، که دانشآموزان میتوانند یا منفعلانه آن را دریافت کنند و بپذیرند، یا رد کنند. البته پذیرفتن، پاداش و نپذیرفتن، تنبیه در پی خواهد داشت. پاداشها به نمره، و نمره به سابقه تحصیلی و سابقه تحصیلی به ضابطه شغلی و اجتماعی که اغلب در خلال زندگی بزرگسالی پشت سر هر فرد حرکت می کنند، تبدیل میشوند.در برابر تنگناهای کلاس درس سنتی، کلاس درس باز به دلیل داشتن فرصتهای متنوع یادگیری غنی است. این کلاس به تعداد معلمان و شاگردان خود دارای فرصت یادگیری است. یادگیری در کلاس درس باز به دلیل آنکه در آن رغبتهای مختلف دانشآموزان مورد تأیید و انتخابهای شخصی آنان مورد حمایت و احترام قرار میگیرد، لاجرم انعطافپذیر و پویاست. کلاس درس باز که از علایق، نیازها و مسائل اعضای خود سرچشمه میگیرد، ناچار باید از نظر روابط فی مابین دانشآموزان و روابط معلم با شاگردان، ملایم و آزاد باشد.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
هولت که به افزایش فرصتهای انتخاب در کلاس درس باز علاقهمند بود، از انتخاب در چهارچوب معینی حمایت می کرد. او معتقد بود که انتخاب شخص به وسیله الزاماتی که انجام پارهای از امور را ضروری و موانعی که انجام امور دیگر را ممنوع میکند، محدود میشود. موقعیتهای سرکوبگرانه اجتماعی، سیاسی و تربیتی دارای اوامر و نواهی مبهم و نامشخصی هستند که «اغیار خودکامه» را وارد زندگی شخص میکنند. جامعه آزاد، خواه در درون مدرسه و خواه بیرون از آن، دارای حدودی است که به روشنی و دقت تعریف شده است. در جامعه آزاد و در همتای تربیتی آن، یعنی کلاس درس باز مقررات را به حداقل مورد نیاز کاهش میدهند و هدف از آن صیانت از آزادی شخص در برابر تجاوزات خودسرانه دیگران است. از آنجا که قوانین جامعه آزاد و کلاس درس باز واضح و موجزند، به تفسیر چندانی نیاز ندارند، و دانش آموزان مجبور نیستند درباره میزان اقتداری که بر آنان اعمال خواهد شد به حدس متوسل شوند. در چنین جامعه و در چنین کلاسی حقوق اشخاص از طریق محدود شدن سلطه دیگران بر آنان، مصون میماند.
هولت به بررسی این مسئله پرداخت که چه باید کرد تا کلاسهای درس باز به وجود آید و آزادی بیشتری به افراد داده شود. اگر چه غیرممکن است که کسی به دیگری آزادی ارزانی دارد، ولی میتوان از طریق برداشتن موانع غیر ضروری فرصتهایی را برای انتخاب ایجاد کرد. هولت، به سان اگزیستانسیالیستها، معتقد بود که انتخاب کردن متضمن تنش و مخاطره است. هر گاه شخصی آزادی انتخاب داشته باشد، مسئول انتخاب خویش و پیامدهای آن خواهد بود.
در آزادی و فراسوی آن هولت در صدد پاسخگویی به منقدانی برآمد که قائل بودند که آموزشوپرورش باز افراد بی انضباط و هرج و مرج اجتماعی به بار خواهد آورد. در تحلیلی که هولت از انضباط سنتی به عمل آورده، چنین نتیجه میگیرد که این نوع انضباط تجربه انسانی را به مقولههای انعطافناپذیری همچون کار یا بازی، آسان یا دشوار، مطبوع یا نامطبوع تقسیم میکند. هولت که با تجزیه یادگیری و دیگر فعالیتهای انسانی مخالف بود، اعتقاد داشت که فعالیت کلاً شامل جریان پیوسته تجربه انسانی است. به نظر هولت علاقه فرد به پروژههایی که آزادانه انتخاب میکند، موجب بروز تلاش لازم برای اتمام آنها خواهد بود. تنها زمانی فشار بیرونی برای اتمام پروژهای ضرورت پیدا میکند که پروژه بدون رضایت فردی که باید آن را انجام دهد تسط دیگران به وی تحمیل شده باشد. هولت مفهوم انضباط سنتی را که مستلزم اطاعت بیچون و چرا از صاحبان قدرت است محکوم میدانست، زیرا بر این مفروضات مبتنی است که :
۱. فرمانبرداری برای شکلگیری شخصیت لازم است؛
۲. پیروی از دستورات به اجرای مؤثر وظیفه منتهی میشود؛
۳. مقررات تعیین شده باید بدون شکایت پذیرفته شوند؛
۴. تنبیه برای اصلاح افراد نافرمان ضروری است.
هر چند که این مفروضات از دیرباز با انضباط سنتی مدرسه همبستگی داشتهاند، هولت ادعا میکند که این انضباط برای رژیمهای خودکامه شایستهتر است تا جوامع دموکراتیک و آزاد. در برابر مفروضاتی که مؤید انضباط مستبدانهاند، وی خاستگاههای انضباط مشروع را ۱. طبیعت، ۲. فرهنگ و جامعه ۳. قدرت مافوق، میشناخت.
طبیعت به عنوان واقعیتی که قبل از هستی ما موجود است، انتخاب ما را محدود میکند زیرا باید خود را با آن وفق دهیم. مثلاً اگر کودکان بخواهند که گلخانهای با گیاهانی در حال رشد درست کنند و سپس از آبیاری گیاهان غفلت ورزند، گیاهان میمیرند. پیامد غافل شدن از این ضرورت طبیعی روشن است و دلالت دارد بر اینکه اگر بنا باشد گیاهان نشوونما کنند، چه باید کرد. هر وقت شاگردی سعی میکند کاری بکند یا چیزی بسازد- اعم از آنکه کاشتن ساده گلی و یا انجام آزمایش پیچیده شیمیایی باشد- انضباط طبیعت حضور دارد.
هولت فرهنگ و جامعه را به مثابه نیرویی که بر کودکان اعمال انضباط میکند، میشناسد. کودکان که شبکه درهمتنیده روابط اجتماعی، سنن و آداب را بر گرد خود میبینند، میخواهند فرهنگ خود را بفهمند، با آن از نزدیک رابطه برقرار نموده و در آن شرکت کنند. آنان که دوستدار مشارکت اجتماعی هستند، سعی دارند آداب اجتماعی را مراعات کنند و سرمشق قرار دهند. کودکان با چنین اعمالی در میراث فرهنگی شرکت میجویند.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
هولت به بررسی این مسئله پرداخت که چه باید کرد تا کلاسهای درس باز به وجود آید و آزادی بیشتری به افراد داده شود. اگر چه غیرممکن است که کسی به دیگری آزادی ارزانی دارد، ولی میتوان از طریق برداشتن موانع غیر ضروری فرصتهایی را برای انتخاب ایجاد کرد. هولت، به سان اگزیستانسیالیستها، معتقد بود که انتخاب کردن متضمن تنش و مخاطره است. هر گاه شخصی آزادی انتخاب داشته باشد، مسئول انتخاب خویش و پیامدهای آن خواهد بود.
در آزادی و فراسوی آن هولت در صدد پاسخگویی به منقدانی برآمد که قائل بودند که آموزشوپرورش باز افراد بی انضباط و هرج و مرج اجتماعی به بار خواهد آورد. در تحلیلی که هولت از انضباط سنتی به عمل آورده، چنین نتیجه میگیرد که این نوع انضباط تجربه انسانی را به مقولههای انعطافناپذیری همچون کار یا بازی، آسان یا دشوار، مطبوع یا نامطبوع تقسیم میکند. هولت که با تجزیه یادگیری و دیگر فعالیتهای انسانی مخالف بود، اعتقاد داشت که فعالیت کلاً شامل جریان پیوسته تجربه انسانی است. به نظر هولت علاقه فرد به پروژههایی که آزادانه انتخاب میکند، موجب بروز تلاش لازم برای اتمام آنها خواهد بود. تنها زمانی فشار بیرونی برای اتمام پروژهای ضرورت پیدا میکند که پروژه بدون رضایت فردی که باید آن را انجام دهد تسط دیگران به وی تحمیل شده باشد. هولت مفهوم انضباط سنتی را که مستلزم اطاعت بیچون و چرا از صاحبان قدرت است محکوم میدانست، زیرا بر این مفروضات مبتنی است که :
۱. فرمانبرداری برای شکلگیری شخصیت لازم است؛
۲. پیروی از دستورات به اجرای مؤثر وظیفه منتهی میشود؛
۳. مقررات تعیین شده باید بدون شکایت پذیرفته شوند؛
۴. تنبیه برای اصلاح افراد نافرمان ضروری است.
هر چند که این مفروضات از دیرباز با انضباط سنتی مدرسه همبستگی داشتهاند، هولت ادعا میکند که این انضباط برای رژیمهای خودکامه شایستهتر است تا جوامع دموکراتیک و آزاد. در برابر مفروضاتی که مؤید انضباط مستبدانهاند، وی خاستگاههای انضباط مشروع را ۱. طبیعت، ۲. فرهنگ و جامعه ۳. قدرت مافوق، میشناخت.
طبیعت به عنوان واقعیتی که قبل از هستی ما موجود است، انتخاب ما را محدود میکند زیرا باید خود را با آن وفق دهیم. مثلاً اگر کودکان بخواهند که گلخانهای با گیاهانی در حال رشد درست کنند و سپس از آبیاری گیاهان غفلت ورزند، گیاهان میمیرند. پیامد غافل شدن از این ضرورت طبیعی روشن است و دلالت دارد بر اینکه اگر بنا باشد گیاهان نشوونما کنند، چه باید کرد. هر وقت شاگردی سعی میکند کاری بکند یا چیزی بسازد- اعم از آنکه کاشتن ساده گلی و یا انجام آزمایش پیچیده شیمیایی باشد- انضباط طبیعت حضور دارد.
هولت فرهنگ و جامعه را به مثابه نیرویی که بر کودکان اعمال انضباط میکند، میشناسد. کودکان که شبکه درهمتنیده روابط اجتماعی، سنن و آداب را بر گرد خود میبینند، میخواهند فرهنگ خود را بفهمند، با آن از نزدیک رابطه برقرار نموده و در آن شرکت کنند. آنان که دوستدار مشارکت اجتماعی هستند، سعی دارند آداب اجتماعی را مراعات کنند و سرمشق قرار دهند. کودکان با چنین اعمالی در میراث فرهنگی شرکت میجویند.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
انضباط اقتدار مافوق، موقعی وارد عمل میشود که فرد مافوقی به زیردست خود دستور میدهد. اگر چه بزرگسالان کراراً این نوع انضباط را درباره بچهها به کار میبرند، هولت معتقد است که کاربرد آن برای حفظ ایمنی بچهها مشروعیت دارد. اما کاربرد آن باید محدود به موقعیتهایی باشد که محافظت بچهها از خطراتی که از درک کامل آنها عاجزند، ضروری باشد. مشروعیت اعمال این انضباط از جانب بزرگسالان نسبت به بچهها صرفاً به آن دلیل نیست که مسنتر یا بزرگترند، بلکه به واسطه آن است که از تجربه و فهم بیشتری برخوردارند. هولت هشدار میدهد که انضباط قدرت مافوق باید محتاطانه باشد و حتیالمقدور به ندرت اعمال شود؛ در غیر این صورت بچهها که زندگیشان «آکنده از تهدید و ترس تنبیه» میگردد، در حالت کودکانه درجا خواهند زد، زیرا از نیاز و فرصت فراگیری مسئولیت محروم میمانند.
آموزش و پرورش باز و غیر رسمی
مدارس، مانند سایر نهادها، قانونمدار و بوروکراتیک هستند. با اینکه هنجارها در خدمت افرادند، ولی با گروه هماهنگی دارند. مدارس که اصولاً سنمحورند، قطع نظر از پارهای استثناها، کلاسهای کودکانونوجوانان را در گروههای سنی خاص در راستای مدارج سازمان {مدرسه} ارتقا میدهند. به دلیل وجود این الگوهای نهادی و سازمانی، ایجاد امکانات یادگیری اگزیستانسیالیستی در صحن مدرسه دشوار است گرچه غیر ممکن نیست.
به دلیل قید و بندهای موجود در مؤسسات آموزشوپرورش رسمی، بعضی از مربیان توجه خود را به آموزش و پرورش غیررسمی و عاری از تشریفات خارج از مدرسه معطوف داشتهاند. مثلاً ایوان ایلیچ آموزش رسمی را فرایند نهادینه شدهای تعریف کرده است که:
۱. کودکان و نوجوانان را در مؤسسات خاصی محصور میکند؛
۲. حضور اجباری و تمام وقت آنان در این مؤسسات ضروری میداند؛
۳. آنان را تحت قیمومیت معلمان قرار میدهد؛
۴. مقرر میدارد که برنامهای فرمایشی و اجباری را به اتمام برسانند.
مفهوم «هستههای یادگیری» یا شبکههای تربیتی ایلیچ به مشارکت و مباشرت مبتنی بر انتخاب آزادی شباهت دارد که مطلوب اگزیستانسیالیستهاست. هستهها یا شبکههای آموزشی چهار گونهاند:
۱.شبکه خدمات مرجع شامل ابزارها، اشیاء، و منابع تربیتی؛
۲.مبادلات تربیتی که به منظور تأمین فرصت آموزش و فراگیری مهارتهای ویژه طراحی شده است؛
۳. یارگیری، که یافتن افرادی را که میخواهند در فعالیت یادگیری مشابهی شرکت کنند، تسهیل مینماید؛
۴. صاحبنظران تراز اول آموزشوپرورش، یعنی متخصصانی که میتوانند درباره مسائل تربیتی خاص مورد مشورت قرار گیرند.
این هستهها یا شبکهها در خارج از نهادها تحقق مییابند، و از جانب افراد برای مدت زمانی که خود آنان تعیین میکنند مورد استفاده قرار میگیرند، بیآنکه دیگران برای آنان تعیین تکلیف کنند.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
آموزش و پرورش باز و غیر رسمی
مدارس، مانند سایر نهادها، قانونمدار و بوروکراتیک هستند. با اینکه هنجارها در خدمت افرادند، ولی با گروه هماهنگی دارند. مدارس که اصولاً سنمحورند، قطع نظر از پارهای استثناها، کلاسهای کودکانونوجوانان را در گروههای سنی خاص در راستای مدارج سازمان {مدرسه} ارتقا میدهند. به دلیل وجود این الگوهای نهادی و سازمانی، ایجاد امکانات یادگیری اگزیستانسیالیستی در صحن مدرسه دشوار است گرچه غیر ممکن نیست.
به دلیل قید و بندهای موجود در مؤسسات آموزشوپرورش رسمی، بعضی از مربیان توجه خود را به آموزش و پرورش غیررسمی و عاری از تشریفات خارج از مدرسه معطوف داشتهاند. مثلاً ایوان ایلیچ آموزش رسمی را فرایند نهادینه شدهای تعریف کرده است که:
۱. کودکان و نوجوانان را در مؤسسات خاصی محصور میکند؛
۲. حضور اجباری و تمام وقت آنان در این مؤسسات ضروری میداند؛
۳. آنان را تحت قیمومیت معلمان قرار میدهد؛
۴. مقرر میدارد که برنامهای فرمایشی و اجباری را به اتمام برسانند.
مفهوم «هستههای یادگیری» یا شبکههای تربیتی ایلیچ به مشارکت و مباشرت مبتنی بر انتخاب آزادی شباهت دارد که مطلوب اگزیستانسیالیستهاست. هستهها یا شبکههای آموزشی چهار گونهاند:
۱.شبکه خدمات مرجع شامل ابزارها، اشیاء، و منابع تربیتی؛
۲.مبادلات تربیتی که به منظور تأمین فرصت آموزش و فراگیری مهارتهای ویژه طراحی شده است؛
۳. یارگیری، که یافتن افرادی را که میخواهند در فعالیت یادگیری مشابهی شرکت کنند، تسهیل مینماید؛
۴. صاحبنظران تراز اول آموزشوپرورش، یعنی متخصصانی که میتوانند درباره مسائل تربیتی خاص مورد مشورت قرار گیرند.
این هستهها یا شبکهها در خارج از نهادها تحقق مییابند، و از جانب افراد برای مدت زمانی که خود آنان تعیین میکنند مورد استفاده قرار میگیرند، بیآنکه دیگران برای آنان تعیین تکلیف کنند.
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
📔شب پارک ملی گلستان
سخنران:
#هوشنگ_ضیایی
#مهدی_تیموری
#زهرا_قلیچی_پور
#پوریا_سپه_وند
#دنا_ضیایی
#مانیا_شفاهی
#علی_دهباشی
🗓 یکشنبه 27 خرداد 1403 ساعت 17
🏡 سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢مجله بخارا💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
سخنران:
#هوشنگ_ضیایی
#مهدی_تیموری
#زهرا_قلیچی_پور
#پوریا_سپه_وند
#دنا_ضیایی
#مانیا_شفاهی
#علی_دهباشی
🗓 یکشنبه 27 خرداد 1403 ساعت 17
🏡 سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢مجله بخارا💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
انجمن حمایت از حقوق کودکان
انجمن حمایت از حقوق کودکان به مناسبت روز جهانی محیط زیست برگزار میکند: وبینار «کودک و طبیعت» تاریخ: چهارشنبه، ۱۶ خرداد، ساعت ۱۸-۱۶ لینک وبینار: https://meet.google.com/vwn-mvhs-bju @irsprcorg
Audio
فایل صوتی وبینار «کودکوطبیعت»| به مناسبت روز جهانی محیط زیست| ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ |
سخنرانان:
00:00:28 | زویا حسنی | دبیر جلسه
00:06:15 | عبدالحسین وهابزاده | حق مادرزاد
00:52:00 | مژگان احمدیه | کودک و طبیعت و تجربه زیسته مادر تسهیلگر
01:17:21 | محمد عظیمی | تجربه طبیعت و حس شگفتی
01:40:21 | رامک حیدری | اثر طبیعت بر کودکان دارای معلولیت
01:54:47 | پرسش و پاسخ
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
@irsprcorg| انجمن حمایت ازحقوق کودکان
سخنرانان:
00:00:28 | زویا حسنی | دبیر جلسه
00:06:15 | عبدالحسین وهابزاده | حق مادرزاد
00:52:00 | مژگان احمدیه | کودک و طبیعت و تجربه زیسته مادر تسهیلگر
01:17:21 | محمد عظیمی | تجربه طبیعت و حس شگفتی
01:40:21 | رامک حیدری | اثر طبیعت بر کودکان دارای معلولیت
01:54:47 | پرسش و پاسخ
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
@irsprcorg| انجمن حمایت ازحقوق کودکان
«اگر میدانستیم که تنها افراد عمیق هستند که عمیقترین لایههای شگفتانگیز حقیقت را از دل سطحیترین لایههای واقعیت کشف میکنند، هر امر عادی و بدیهی و سطحی، شگفتانگیزترین و ناآشناترین مینمود.
... مدتهاست که آموزشوپرورش ؛ حس شگفتی، شور دانستگی، ذوق حیرتافکنی و شوق کنجکاوی و شعور پرسشگری را در انبوهی از انباشت زیانبار دانش حفظی و محفوظات ذهنی مدفون ساخته است»
[منبع:آموزش علیه آموزش؛عبدالعظیم کریمی؛انتشارات قدیانی: ۱۳۹۵؛ص.۵۱]
#حسشگفتی
[عکس:عباس کیارستمی]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
... مدتهاست که آموزشوپرورش ؛ حس شگفتی، شور دانستگی، ذوق حیرتافکنی و شوق کنجکاوی و شعور پرسشگری را در انبوهی از انباشت زیانبار دانش حفظی و محفوظات ذهنی مدفون ساخته است»
[منبع:آموزش علیه آموزش؛عبدالعظیم کریمی؛انتشارات قدیانی: ۱۳۹۵؛ص.۵۱]
#حسشگفتی
[عکس:عباس کیارستمی]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
📌یکم تیر زادروز عباس کیارستمی
در ستایش کنجکاوی شادیآور:
📍در فستیوال فیلمی در اصفهان در کنار نویسنده و تصویرگر کتاب صحبت میکردم. کودکان حاضر با نگاهی مبهم به ما چشم دوخته بودند. یکی پرسید چگونه میتوان به شهرت رسید. سخنرانان دیگر از مقاومت و مداومت در کار گفتند، از اینکه از کودکی باید با دشواری ها مواجه میشدند، اینکه تا چه اندازه وقت گذاشتند و مبارزه کردند تا به کاری که در آن مهارت پیدا کنند رسیدند. به چهره کودکان نگاه کردم که چگونه با دهان باز به داستانهای موفقیت این سخنرانان گوش میدادند. وقتی نوبت من شد، گفتم:
« بچهها، بدون اینکه بخواهم ساز مخالف بزنم، تجربه من متفاوت است. برای من مبارزه نبوده است. هیچوقت هدفم این نبوده که فیلمساز شوم. شاید بهتر این باشد که به قسمت و شانس اعتماد کنید تا اینکه خودتان را با امید به موفقیت در جهت خاصی خسته کنید. البته که باید سخت کار کنید. خیلی هم سخت کار کنید، اما فقط در جهتی که کنجکاویتان را بر میانگیزد و برایتان شادمانی به همراه میآورد. این کار را بکنید و خواهید دید در مسیرتان اتفاقهای غیرقابل پیشبینی زیادی میافتد.»
[منبع:سر کلاس با کیارستمی| پال کرونین| ترجمه سهراب مهدوی| نشر نظر، چاپ نهم، تهران: 1400]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
در ستایش کنجکاوی شادیآور:
📍در فستیوال فیلمی در اصفهان در کنار نویسنده و تصویرگر کتاب صحبت میکردم. کودکان حاضر با نگاهی مبهم به ما چشم دوخته بودند. یکی پرسید چگونه میتوان به شهرت رسید. سخنرانان دیگر از مقاومت و مداومت در کار گفتند، از اینکه از کودکی باید با دشواری ها مواجه میشدند، اینکه تا چه اندازه وقت گذاشتند و مبارزه کردند تا به کاری که در آن مهارت پیدا کنند رسیدند. به چهره کودکان نگاه کردم که چگونه با دهان باز به داستانهای موفقیت این سخنرانان گوش میدادند. وقتی نوبت من شد، گفتم:
« بچهها، بدون اینکه بخواهم ساز مخالف بزنم، تجربه من متفاوت است. برای من مبارزه نبوده است. هیچوقت هدفم این نبوده که فیلمساز شوم. شاید بهتر این باشد که به قسمت و شانس اعتماد کنید تا اینکه خودتان را با امید به موفقیت در جهت خاصی خسته کنید. البته که باید سخت کار کنید. خیلی هم سخت کار کنید، اما فقط در جهتی که کنجکاویتان را بر میانگیزد و برایتان شادمانی به همراه میآورد. این کار را بکنید و خواهید دید در مسیرتان اتفاقهای غیرقابل پیشبینی زیادی میافتد.»
[منبع:سر کلاس با کیارستمی| پال کرونین| ترجمه سهراب مهدوی| نشر نظر، چاپ نهم، تهران: 1400]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
Forwarded from کوچار
🍎 چگونه راهنمای «حس شگفتی» کودکان باشیم؟
در این کارگاه درباره:
☘️ کودکی و شالودهٔ عاطفی
☘️ انسان و طبیعت
☘️ نسبت حس شگفتی و ادراک
☘️ تجربه، مغز و حس شگفتی
☘️ تقویت/کاهش حس شگفتی
بحث و گفتوگو خواهد شد.
👨💻محمد عظیمی، مدرس دانشگاه، پژوهشگر و فعال حوزه کودکوطبیعت، درباره این کارگاه میگوید:
«چنانچه «حس شگفتی» که از سرمایههای غریزی در کودکیست و تقویتش اثری ماندگار در بزرگسالی دارد تشویق و ترغیب شود، میتواند باعث بهسامان شدن دستگاه انگیزشی و پالایش عواطف و احساسات شود. در بزرگسالی آنجا که ما باید تصمیمات خطیر بگیریم بانک عاطفی ماست که دادرس است نه اطلاعات و آموختههای دانشی ما. برای کسب دانش همواره فرصت داریم اما بنیانهای سامانه عواطف، هیجانات و احساسات ما در کودکی پیریزی میشود. «حس شگفتی» که در اولین مواجهههای کودک با جهان زنده بروز و تجلی پیدا میکند کارگردان بادگیرهای ما در بزرگسالی و از سرچشمههای خلاقیت و معنا برای زندگی است.»
⏰ تاریخ: جمعه، ۸ تیر
ساعت ۹:۳۰ تا ۱۳
🏠 محل: باغ سوهانک
💦 هزینه: ۵۰۰ هزار تومان
🌺 ثبتنام از طریق ارسال پیام در تلگرام به شماره:
۰۹۰۲۶۶۷۵۲۹۶
⏳ مهلت ثبتنام: تا ۶ تیر
در این کارگاه درباره:
☘️ کودکی و شالودهٔ عاطفی
☘️ انسان و طبیعت
☘️ نسبت حس شگفتی و ادراک
☘️ تجربه، مغز و حس شگفتی
☘️ تقویت/کاهش حس شگفتی
بحث و گفتوگو خواهد شد.
👨💻محمد عظیمی، مدرس دانشگاه، پژوهشگر و فعال حوزه کودکوطبیعت، درباره این کارگاه میگوید:
«چنانچه «حس شگفتی» که از سرمایههای غریزی در کودکیست و تقویتش اثری ماندگار در بزرگسالی دارد تشویق و ترغیب شود، میتواند باعث بهسامان شدن دستگاه انگیزشی و پالایش عواطف و احساسات شود. در بزرگسالی آنجا که ما باید تصمیمات خطیر بگیریم بانک عاطفی ماست که دادرس است نه اطلاعات و آموختههای دانشی ما. برای کسب دانش همواره فرصت داریم اما بنیانهای سامانه عواطف، هیجانات و احساسات ما در کودکی پیریزی میشود. «حس شگفتی» که در اولین مواجهههای کودک با جهان زنده بروز و تجلی پیدا میکند کارگردان بادگیرهای ما در بزرگسالی و از سرچشمههای خلاقیت و معنا برای زندگی است.»
⏰ تاریخ: جمعه، ۸ تیر
ساعت ۹:۳۰ تا ۱۳
🏠 محل: باغ سوهانک
💦 هزینه: ۵۰۰ هزار تومان
🌺 ثبتنام از طریق ارسال پیام در تلگرام به شماره:
۰۹۰۲۶۶۷۵۲۹۶
⏳ مهلت ثبتنام: تا ۶ تیر
▪️بومشناسی تخّیلات کودکی
«آنچه کودک بیش از هر چیزی میخواهد، خلق جهانی است که در آن مکانی را برای کشف خویشتن پیدا کند: این امر ، موضوع عمومی که جستجوی خویشتن منجر به کسب دانش از جهان خواهد شد را معکوس میکند.
هویت با ادراکات اولیه ما برای ساختن جهان ارتباط پیچیدهای دارد.»
▫️منبع [ادیت کاب | بومشناسی تخیّلات کودکی| انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد:1401]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
«آنچه کودک بیش از هر چیزی میخواهد، خلق جهانی است که در آن مکانی را برای کشف خویشتن پیدا کند: این امر ، موضوع عمومی که جستجوی خویشتن منجر به کسب دانش از جهان خواهد شد را معکوس میکند.
هویت با ادراکات اولیه ما برای ساختن جهان ارتباط پیچیدهای دارد.»
▫️منبع [ادیت کاب | بومشناسی تخیّلات کودکی| انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد:1401]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت