Telegram Web Link
🎯 تضعیف کردن انگیزه درونی برای یادگیری
📍_تبدیل یادگیری به کار_
▪️پیتر گری
کودکان تشنه یادگیری به دنیا می‌آیند.آنها ذاتاً کنجکاو و بازیگوش هستند و به شیوه‌هایی اکتشاف و بازی می‌کنند که نحوه سازگاری با دنیای فیزیکی واجتماعی اطرافشان را یاد بگیرند. آنها ماشین‌های یادگیری کوچک هستند. {ادامه👇}
تضعیف کردن انگیزه درونی برای یادگیری
_تبدیل یادگیری به کار_‌‌
▪️پیتر گری

📍کودکان تشنه یادگیری به دنیا می‌آیند.آنها ذاتاً کنجکاو و بازیگوش هستند و به شیوه‌های اکتشاف و بازی می‌کنند که نحوه سازگاری با دنیای فیزیکی واجتماعی اطرافشان را یاد بگیرند. آنها ماشین‌های یادگیری کوچک هستند. در چهارسال اول زندگیشان، بدون هیچ آموزشی، مقدار بسیار زیاد و باورنکردنی از مهارتها
و اطلاعات را یاد می‌گیرند. آنها راه رفتن، دویدن، پریدن، و بالا رفتن را یاد می‌گیرند.آ‌نها زبان فرهنگی که در آن متولد شده‌اند را می‌فهمند و صحبت می‌کنند و با استفاده از این زبان خواسته خود را بیان می‌کنند، بحث می‌کنند، می‌خندانند، اذیت می‌کنند،دوست می‌شوند، و سؤال می‌پرسند. آنها دانش باورنکردنی در مورد دنیای اطرافشان کسب می‌کنند.
تمام این کارها توسط غرایز و انگیزه‌های ذاتی‌شان هدایت می‌شوند. طبیعت این شوق و ظرفیت عظیم برای یادگیری را زمانی که بچه‌ها پنج یا شش ساله می‌شوند خاموش نمی‌کند. ما آن را به‌واسطه‌ی سیستم آموزش رسمی خاموش می‌کنیم.
بزرگترین و ماندگارترین درس مدرسه این است که یادگیری مانند کار است (که درصورت امکان باید از آن پرهیز کرد) نه یک بازی لذتبخش که کودکان بطورطبیعی باور دارند.
طبیعت اجباری آموزش رسمی، یادگیری را به کار تبدیل کرده است. حتی معلمان نیز اسم یادگیری را کار گذاشته‌اند: «شما باید قبل از بازی، کار و تکلیفتان را انجام دهید» مهم نیست که معلم‌ها چه نامی برای یادگیری بگذارند، درهرحال، یادگیری در مدرسه‌ نوعی کار است. هر فعالیتی که شخص مجبور است طبق برنامه‌ریزی و با استفاده از روال فرمایشی دیگران انجام دهد، کار است.
صِرفِ کنترل کردن یادگیری کودکان، یادگیری را از لذت و شادی به کار تبدیل می‌کند.
آلبرت انیشتین ، که عاشق بازی کردن با ریاضیات اما متنفر از مطالعه آن در مدرسه بود، یکی از بی‌شمار متفکرین بزرگی است که به اثرات زیانبخش آموزش اجباری اشاره کرده است. در زندگی‌نامه شخصی خود می‌نویسد:
«این کمتر از معجزه نیست که روش‌های جدید و مدرن تعلیم هنوز نتوانسته‌اند بطور کامل سد راه شوق و میل مقدس به جستجو و تحقیق شوند؛ زیرا این گیاه ظریف گذشته از تحریک و انگیزش، بیش از همه به آزاد بودن نیاز دارد؛ بدون آزادی، بی‌شک جوانه شوق به جستجو، نابود می‌شود. اشتباه بسیار ناگواری است اگر فکر کنیم که لذت دیدن، فهمیدن و جستجوکردن با استفاده از اجبار و احساس وظیفه ارتقا می‌یابد وبهتر می‌شود.»
جای دیگری، در ارتباط با آموزش رسمی، اینشتین نوشت:
«مجبور بودیم، چه خوشمان می‌آمد چه نمی‌آمد، تمام این مطالب بدرد نخور را در ذهنمان فروکنیم. این اجبار چنان اثر بازدارنده‌ای داشت که، من بعدازاینکه امتحان پایانی را گذرانده بودم به‌مدت یک سالِ کامل از هر نوع مسئله علمی متنفر بودم. »
نبوغ و قابلیت انیشتین در این بود که به نحوی موفق شد بدون از دست دادن دائمی توانایی کاوش و بازی با ایده‌ها،آموزش رسمی را به پایان برساند. زمانی که دانش‌آموزان در مورد یادگیری‌شان مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و با دانش‌آموزان دیگر مقایسه می‌شوند (اتفاقی که بطور پیوسته در مدرسه روی می‌دهد(، یادگیری نه‌تنها به‌نوعی کار، بلکه به منشأ اضطراب نیز تبدیل می‌شود. دانش‌آموزانی که در حال یادگیری خواندن هستند و در این کار کمی آهسته‌تر از بقیه هستند، هنگام خواندن در جمع مضطرب می‌شوند. آزمونها و ترس از شکست تقریبا در هرکسی که مدرسه را جدی می‌گیرد ایجاد اضطراب می‌کند. هنگام تدریس آمار در دانشگاه پی برده‌ام که درصد زیادی از دانشجویان، حتی در دانشگاه گزینشی ما با دانشجویان گلچین شده، از اضطراب ریاضیات در رنج هستند؛ دلیل آن بطور مشخص احساس حقارتی است که هنگام یادگیری ریاضیات در دوران مدرسه تجربه کرده‌اند. یک اصل روان‌شناختی اساسی این است که اضطراب مانع یادگیری می‌شود. بهترین یادگیری هنگام نشاط و سرحال بودن ذهن روی می‌دهد، و اضطراب مانع نشاط می‌شود.
منبع:
[یادگیری آزاد: چگونه با آزاد گذاشتن غریزه بازی، کودکان ما شادمان‌تر، خودبسنده‌تر و یادگیرندگان بهتری در همه عمر می‌شوند | پیتر گری | ترجمه مهدی غلامی| نشر نو، تهران:1401]
📌در ستایش یَلِگی
📍محمد عظیمی
همزمان با ورود موج نوگرایی یا مدرنیسم، با متحول شدن شیوه‌های تولید و کسب و کار، استقرار نظام آموزشی نوین و تغییر نظام سیاسی، فضاها و مدلهای تعامل کودکان در بستر محله، خانواده و مدرسه دستخوش تغییرات بنیادی گردید. تغییر الگوی خانواده ایرانی از خانواده گسترده به خانواده هسته‌ای، رشد شهرنشینی و حذف محیط‌های بازی با ویژگی‌هایی از قبیل: فضاهای بی‌تعریف، محیط‌های سامان‌نیافته،کوچه بن‌بست، حاوی عناصر شکل پذیر(خاک،شن،آب و ...)، طبیعت متنوع، مسیر‌های خلوت و وضعیت‌های پیش‌بینی‌ناپذیر به‌تدریج از طراحی شهر، و فرصت‌های تعاملات ساختار‌نیافته بدون حضور و نظارت مستمر بزرگسالان و بر اساس میل کودک در گروه‌های سنی مختلط-در قالب بازی آزادانه- به سرعت از روزمره کودکان محو گردید.{ادامه مطلب}👇

@cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
ادامه از فرسته پیشین👆| در ستایش یَلِگی

اگر چه در ساختار جدید شهری، فضاهایی به عنوان زمین بازی یا پارک به کودکان اختصاص داده شده است، اما تعداد پارک‌ها و طراحی آنها همخوان با رشد جمعیت و امیال کودکان نبوده است. پارک‌ها برای کودکان بطور مستقل قابل دسترسی نیست و باید والدی آنها را همراهی کند و از سوی دیگر طراحی این فضاها به تشکیل گروه‌های دوستی ثابت، معاشرت، کنجکاوی و کاوشگری منجر نمی‌شود و به علت حضور مراقبین دایمی، امکان بازی آزادانه برای کودکان مهیا نمی‌گردد.
این در حالیست که تا چندی پیش که شهرها کوچک بودند، بیشتر کودکان یا در خانه‌های بزرگ حیاط‌دار و یا در روستاها و در حاشیه زیستگاه‌ها پرورش می‌یافتند.
کودکان از محیط‌های باز اطراف محل زندگی و زیستگاه برای بازی می‌توانستند بهره‌مند شوند و بخش عمده‌ای از زمان و اوقات فراغت خود را در فضای بیرون از خانه با کودکان دیگر به تعاملات کمتر ساختار یافته، و با حداقل مداخله بزرگسالان، به ماجراجویی سپری کنند.
بنابراین حیاط‌های بزرگ با خانه و انبارهای متروکه و فضای امن بازی در محله و گروه‌های کودکان ناهمسال، رهایی و یلگی در فضاهای بی‌شکل اطراف، جای خود را به سرعت به خانواده‌های یک یا دو فرزندی محصور در خانه‌های آپارتمانی کوچک و بریده از هر گونه رابطه با طبیعت و فضاهای محرک ماجراجویی و همچنین والدینی که با نظارت دایمی امکان ایجاد هر خلوتی را برای کودکان سلب می‌کنند، محدود گردید.
یکی از موضوعات بسیار مهم که در کاهش دسترسی کودکان به فضای و زمان لازم برای بازی آزاد و رشد همه جانبه(جسمانی/اجتماعی/عاطفی-هیجانی و شناختی) و اهمیت تجربه مستقیم فضای بیرون و کشف دنیای اطراف بر اساس میل ذاتی به جستجوی آزادانه در محیط پیرامون خود، موثر بوده است؛ مهم شدن آموزش‌دیدن کودکان و بچه‌ها در سنین پائین جهت دستیابی به مشاغلی با درآمد و جایگاه اجتماعی بالا در آینده و به تبع آن کلاس‌های آموزشی، فوق‌برنامه و ورزشی، کنکور و انواع و اقسام دوره‌های تقویتی بوده است.
استقرار نظام آموزشی نوین در دنیا و الگو قرار گرفتن آن در ایران معاصر در حقیقت نوعی پدیده فرهنگی جدید است که محصول جامعه صنعتی می‌باشد. هدف از استقرار این نظام آموزشی؛ مهارت‌ها، باورها و مفاهیم خاص است و به گونه‌ای طراحی شده است که بتواند نیازهای جامعه صنعتی را برای نیروی کار تامین کند. مهم شدن مدرسه و آموزش‌های اجباری آن و شروع زودهنگام آن در محیط‌هایی که نه به لحاظ کالبد و نه رویکرد، تناسبی با شیوه‌های ذاتی یادگیری کودک نداشته و ندارد، هر روز بیش از پیش منجر به بیزاری کودکان از مدرسه رسمی و از دست رفتن شوق یادگیری گردیده است.
جدی شدن آموزش رسمی منجر به کاهش اوقات ساختار نیافته و بازی‌های آزادانه کودکان گردیده است. عمده فعالیت‌های غیررسمی و غیرمرتبط با درس و تکلیف مدرسه به فضای تنگ و عبوس آپارتمان و یا زنگ تفریح مدارسی که جولانگاهی برای ماجراجویی‌های آزادانه کودکان باقی نگذاشته‌اند، محدود گردیده و این در حالیست که اهمیت بازی آزاد در فضاهای طبیعی ساختارنیافته با قدرت برانگیختگی حواس پنج گانه و بر اساس میل کودک و در غالب گروه‌های ناهمسال روز به روز برای پژوهشگران حوزه یادگیری کودک آشکار می‌شود.
خلاصه کلام، تغییرات اساسی در معماری شهرها، کوچکتر شدن خانواده، مهم شدن مدرسه و تحصیل اجباری و تغییر باورها و نگرشهای والدین منجر شده تا کودکی- حساس‌ترین دوره رشد کودک- بیش از هر زمانی در تاریخ تکامل گونه انسان کوتاه‌تر و محدود‌تر گردیده است. حرکت، هیجان، چالش و ریسک در قالب بازی‌های ساختار نیافته در بستر طبیعت به‌ دور از نظارت دائم و مستقیم والدین و فرصت کاوش‌های ماجراجویانه و آزادانه در محیط پیرامون برای شکل‌گیری هویت محیطی و تنظیم رابطه کودک با خودش،دیگران و محیط از او سلب گردیده است.

@cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
ادامه از فرسته پیشین👆| در ستایش یَلِگی

فقدان خودمختاری، عدم دسترسی به محیط غنی برای تجربه مستقیم( به‌خصوص طبیعت)، محرومیت از گروه‌های همسال و ناهمسال اجتماعی، نظارت مستقیم و دایمی و بطور خاص« فقر بازی آزادانه » می‌تواند تهدید جدی برای بازتولید نسلی مضطرب، افسرده، فاقد خلاقیت، تفکر انتقادی، توانایی همکاری و تعامل برای دنیای آینده- که تغییر در آن عنصر اساسی است- قلمداد گردد.
خیلی زود دیر می‌شود، باید به یلگی و پرسه‌زنی‌های بی‌هدف دوران کودکی اعاده حیثیت کنیم و بازی و تجربه‌های آزادانه و سرخوشانه را به دوران کودکیِ فرزندان سرزمین‌مان برگردانیم.

▪️از مقاله « کودک ايراني و فقر بازي آزادانه» به قلم ساناز حیران پور الهام گرفته شده است. منبع: روزنامه شرق | 30 بهمن ۱۳۹۷

@cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
طبیعت به‌سان حضور باوقار ماده‌پلنگی برفراز سر فرزندانش ما را از همه سو با عطوفت در برگرفته بود. اما چه زودهنگام از پستان مادر وحشی و نحیب‌مان جدا گشتیم و در اسارت جامعه‌ای درآمدیم که چنبره فرهنگی‌اش تنها محدود به تعامل بشر با بشر است.
[هنری دیوید توره]

▪️ منبع:
آخرین کودک جنگل؛ ترجمه آرش حسینیان، نشر تلنگر: ۱۳۹۵

@cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
میل به بازی، بخش اصلی روش طبیعی کودکان برای خودآموزی است. در نیم قرن اخیر یا بیشتر، ما هر روز شاهد کاهش بیشتر و پیوسته آزادی کودکان برای بازی بوده‌ایم و به تبع آن یک زوال پیوسته از سلامت ذهنی-جسمانی جوانان نمایان شده است. اگر این روند ادامه پیدا کند خطر جدی که ما را تهدید می‌کند تولید نسل‌های از بزرگسالان خواهد بود که قادر به یافتن مسیر زندگی خود نیستند.
▪️منبع:
[پیتر گِرِی| یادگیری آزاد| ترجمه مهدی غلامی|فصل اول: چه بر سر کودکی آورده‌ایم؟]

@cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
Forwarded from Bukharamag
شب عبدالحسین وهاب‌زاده

هفتصد و شصتمین شب از شب‌های بخارا به بزرگداشت‌ عبدالحسین‌ وهاب‌زاده، مدرس، پژوهشگر و مترجم حوزهٔ محیط‌زیست، بوم‌شناس و بنیان‌گذار «مدرسه‌ طبیعت» در ایران اختصاص داده شده است که با همکاری مجله بخارا، فصلنامه صنوبر و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می‌شود.
این نشست در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه چهاردهم مرداد ۱۴۰۳ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی با سخنرانی مژگان احمدیه، حسن عشایری، غلامعلی‌کشانی، کاوه‌فیض‌الهی، هادی صمدی، علی دهباشی و مانیا شفاهی برگزار خواهد شد.

عبدالحسین وهاب‌زاده در هفتم مهرماه سال ۱۳۲۵ در سبزوار متولد شد. دبستان و دبیرستان را در زادگاهش گذراند. مدرک لیسانس خود را از دانشکدهٔ کشاورزی دانشگاه جندی‌شاپور گرفت. پس از آن به سربازی رفت و در سپاه ترویج کشاورزی خدمت کرد و هم‌زمان در دبیرستان هم تدریس می‌کرد. در سال ۱۳۵۱ به آمریکا رفت و از «دانشگاه ایالتی آیووا» فوق‌لیسانس علوم زیستی و بوم‌شناسی گرفت. پس از بازگشت به ایران به عنوان مربی در دانشگاه‌ مشهد استخدام شد. در سال ۱۳۵۷ برای تحصیل در مقطع دکترا در رشته «بوم‌شناسی» به «دانشگاه آبردین» در اسکاتلند رفت.
عبدالحسین وهاب‌زاده مترجم و مؤلف بیش از ۲۵ عنوان کتاب در زمینه محیط‌زیست، بوم‌شناسی و طبیعت است. او سه بار برنده‌ی جایزه‌ کتاب سال شده است. همچنین برنده‌ی جایزه‌ی مهرگان برای کتاب «تنوع حیات»، برنده کتاب سال محیط‌زیست برای کتاب «کودک و طبیعت: درسنامه مدرسه طبیعت»، برنده‌ی جایزه‌ی ترویج علم، کارآفرین برگزیده از سوی دانشگاه شهید بهشتی و خادم محیط‌زیست ایران به انتخاب شهرداری تهران، و همچنین دو بار برنده «جایزه ملی محیط زیست» شده است،.گ بار اول برای مجموعه آثارش در این عرصه و بار دوم برای تأسیس و ترویج مدارس طبیعت.

شب عبدالحسین وهاب‌زاده در ساعت پنج بعد‌ازظهر یکشنبه چهاردهم مرداد ۱۴۰۳ در خانه اندیشمندان علوم انسانی به نشانی:
خیابان استاد نجات‌الهی (ویلا) ، چهارراه ورشو، تالار فردوسی برگزار می‌شود.
Bukharamag
Photo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️[سخنرانی استاد عبدالحسین وهاب‌زاده
شب‌های بخارا | ۱۴ مرداد۱۴۰۳؛ تهران: خانه اندیشمندان علوم انسانی]
این چند دقیقه رو گوش کنید تا ببینید چگونه با تاکید بر آموزش محیط زیست و افزایش دانایی برای حفاظت از محیط‌زیست ، ما داریم سرنا رو از سر گشادش باد می‌کنیم.
آنچه منجر به حفاظت می‌شود، علاقه و عشق و دلبستگی به زمین است، نه انباشت اطلاعات. علاقه و عشق هم از تجربه آزاد و سرخوشانه و بی قید و شرط و محدودیت طبیعت در کودکی حاصل می شود  نه از کتاب و دانش و آموزش. رعایت این تقدم و تأخر کارساز است و عدم رعایت، تباه کننده اذهانی که شورمندانه به رابطه با طبیعت از خردسالی سوگیری و میل ذاتی دارد.
▫️پرورش مقدم بر آموزش است. {عبدالحسین وهاب‌زاده}
دیشب از شب‌های خجسته و باشکوه بخارا بود.
@cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
Forwarded from محمد درویش
🟢 در ستایش ضیافتی که امیر بخارا برای امیر طبیعت و امید کودکان ایران آفرید! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ از معدود شب‌های بخارا بود که پیش از آغاز رسمی مراسم در ساعت ۱۷ یکشنبه، ۱۴ مرداد ۱۴۰۳؛ نه‌تنها تمامی صندلی‌ها پر شده بود، بلکه ده‌ها نفر ایستاده در تالار بزرگ فردوسی بیش از ۱۵۰ دقیقه این آیین پرشکوه را به تماشا نشستند، آن هم در یکی از گرم‌ترین روزهای پایتخت در میانه بیم و نگرانی از افزایش خشونت در خاورمیانه و ...

2️⃣ شخصیت عبدالحسین وهابزاده، روشن بودنِ تکلیفش با خودش، صراحت لهجه‌اش، سماجتش در منحرف‌نشدن از مسیر و دانش ژرف و پربارش در حوزه بوم‌شناسی کودک و طبیعت شاید یکی از مهم‌ترین مولفه‌هایی است که سبب شد حتی اجزای ظاهراً بی‌روح تالار فردوسی در خانه اندیشمندان علوم انسانی هم، آن شامگاه پرتپش را چهاردهمین روز مرداد ۱۴۰۳ هرگز از یاد نبرند ...

3️⃣ دم شما مردم قدرشناس گررررم که سزاوارانه از فرزندان نیکوخصال ایران قدردانی می‌کنید. کاری که شما در یکشنبه به رهبری امیر دوست‌داشتنی بخارا، علی دهباشی عزیز و مانیا شفاهی در مجله صنوبر انجام دادید، فقط وهابزاده و خانواده‌اش را سربلند و دلگرم نکرد، بلکه این نوید و پیام را به جوانانی داد که دریافتند اگر سرباز وطن باشند، نهراسند و با خردمندی برای ارتقای کیفیت زندگی در سرزمین مادری و خانه پدری بکوشند، اهالی این خانه هرگز فراموش‌شان نخواهند کرد ...

4️⃣ یادمان باشد: عبدالحسین وهابزاده با بنیانگذاری مکتب مدارس طبیعت و انتشار و برگردان ده‌ها کتاب ارزشمند به فارسی، موثرترین و  تضمین‌یافته‌ترین راه برای بازگشت ژینایی به وطن را نشان‌مان داد. او جایی از آینده را می‌بیند که دیدنش برای مدیران عادت‌کرده‌ به روزمرگی‌ها و نگران میزها قابل دیدن نیست. او برای تربیت نسلی کوشیدن آغاز کرد که بفهمند: هنر نیست بتوانی چند معادله چند مجهولی را در کسری از زمان حل کنی، وقتی نتوانی دو دقیقه در مورد خودت، پدرت، مادرت و دیگر وابستگانت با جزییاتی منحصربه‌فرد سخن گفته، تنش‌های روانی را مدیریت کرده و شیوه حل تعارض‌ها را بلد باشی که تمرین کنی. جامعه تاب‌آور آینده مدیون بزرگانی است که در کودکی، بدون احساس گناه کودکی کرده و دیگردوستی موثر را بلد باشند؛ ثروتمندانی که یاد گرفته‌اند عمر گرانبهای خویش را صرف جمع‌آوری ثروتی کنند که قابل ربودن نیست.

5️⃣ به افتخار عبدالحسین وهابزاده، هر جا که هستید بلند شده و همه عشق و انرژی مثبت خود را نثارش کنید تا ایران و ایرانی از برکات حضورش در جهان تا آنجا که ممکن است، بیشتر بهره‌مند شود ...

https://www.tg-me.com/darvishnameh/12548

#عبدالحسین_وهابزاده
#دلنوشته_های_محمد_درویش
[مطالعات‌کودک‌وطبیعت]
Photo
▪️انسان و طبیعت

{ بشریت نتیجه رابطه تکامل یافته انسان با طبیعت است، تعاملی طولانی مدت و تجربه جهان طبیعی. احساسات ما، هیجانات ما، نیروی عقلانی ما و حتی فرهنگ ما در ارتباط با دنیای غیر انسانی و برای سازگاری با آن شکل گرفته و توسعه یافته است. علاوه بر این، سلامت جسمی و روحی ما، بهره وری و رفاه ما در گرو استمرار این رابطه با طبیعت است؛ حتی اگر دنیای امروز به طور فزاینده‌ای تبدیل شده است به دنیای مصنوعی و ساخته شده.}

وابستگی ما به طبیعت صرفاً برای تأمین مواد اولیه، آب پاک، خاک حاصلخیز و دیگر خدمات اکوسیستمی ضروری نیست، از این اساسی‌تر بر احساسات، تفکر، ارتباط خلاقیت، توانایی حل مشکل، بلوغ، شکل دادن به هویتی مطمئن و معنی‌دار و یافتن معنا و هدف زندگی ما اثر عمیقی دارد.
در صورتی که خارج از محیطی زندگی کنیم که در آن تکامل یافته‌ایم؛ هرگز کاملا سالم و راضی نخواهیم بود: بسیاری از چیزهایی که ما در مقام انسان ارج می‌نهیم و عزیز می‌داریم- ظرفیتمان برای مراقبت کردن، استدلال کردن، عشق ورزیدن-به روابط متنوعمان با طبیعت وابسته است. این اعتماد به طبیعت مربوط به خاستگاه زیست‌شناختی ما به عنوان یک گفته است: ما در جهان طبیعی تکامل یافته‌ایم نه در یک جهان مصنوعی انسان ساخت. بیش از ۹۹ درصد تاریخ بشر صرف سازگاری و انطباق واکنش‌های گونه ما با محیط طبیعی برای تضمین بقایمان شده است که تکامل حواس، عواطف، نیروی عقلانی و روح ما را هدایت کرده است.
طبیعت نه فقط باقیمانده‌ای از زندگی ما یا چیزی بی ربط با آن نیست، بلکه تمایل ذاتی ما برای پیوستن به آن از نظر جسمانی، سلامت روان و رفاه، حیاتی به نظر می‌رسد.
این وابستگی به طبیعت ظرفیت های ما را در { احساس، استدلال، تفکر، حل مشکلات، کشف، خلق کردن و سالم زیستن} شکل بخشیده، قالب زده و گسترش داده است.
ما چه کشاورز باشیم چه جنگلبان، چه سرمایه گذار یا استاد دانشگاه، چه کار ذهنی داشته باشیم چه کار یدی در هر حال امنیت و بقایمان به کیفیت روابطمان با طبیعت وابسته است.
زندگی در تعامل مثبت با طبیعت از ظرفیت زیادی برای غنی شدن و پاداش دادن برخوردار است. راشل کارسون نویسنده و زیست‌شناس به شیوایی اشاره کرده است:
« حفظ و تقویت حس شگفتی و حیرت از بازشناخت چیزی فراتر از مرزهای تجربه انسان، چه ارزشی دارد؟ آیا پژوهش و تفحص در طبیعت صرفاً روشی لذت‌بخش برای گذران ساعات طلایی است؟
یا چیزی عمیق‌تر در آن نهفته است؟ اطمینان دارم که چیزی ژرف‌تر وجود دارد، کسانی که در این میدان می‌جنگند در میان زیبائی‌ها و اسرار زمین هرگز در زندگی تنها و افسرده دیده نمی‌شوند. منبعی شفابخش و بی‌پایان در این توسل‌های تکراری به طبیعت می‌درخشد.»
متأسفانه جامعه مدرن رابطه‌ای خصمانه با طبیعت در پیش گرفته است. این تعارض به مجموعه‌ای از چالش‌های ژرف اجتماعی و زیست‌محیطی منجر شده است: از میان بردن تنوع زیستی در سطح وسیع، تقلیل گسترده منابع، گسترش آلودگی‌های شیمیایی، تحلیل بردن اتمسفر و کابوس تغییر مصیبت‌بار اقلیم و در نهایت پدیدار شدن مشکلات بزرگ مربوط به سلامت و کیفیت زندگی و حتی بحران روحی بشر. این چالش‌ها حاصل جامعه معاصری است که خواسته یا ناخواسته کلید رابطه خود با دنیای اطرافش را گم کرده است.
▪️منبع:

[کتاب حق مادرزاد؛انسان و طبیعت در دنیای امروز، نوشته ی استیون کلرت، ترجمه‌ی عبدالحسین وهاب‌زاده، سید مصطفی چشمی و روشنک شهریاری؛ انتشارات فرهنگ نشرنو با همکاری نشر آسیم،نوبت چاپ: اول، ۱۴۰۰]

@cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
دسترسی سریع به:
[کلاس درس کودک‌وطبیعتِ عبدالحسین وهاب‌زاده]
▫️عبدالحسین وهاب‌زاده کنشگر، پژوهشگر، مدرس و مترجم حوزه‌ی محیط‌زیست و بوم‌شناسی و بنیان‌گذارِ «مدرسه طبیعت» در صفحه‌نو از تجربیات خود درباره‌ی کودک و طبیعت سخن می‌گوید.

در این دوره درباره‌ی شناخت دوران کودکی، تأثیر طبیعت بر رشد کودک، پیامدهای دوری کودک از طبیعت و شیوه‌ی یادگیری آزاد، مطالب تازه و منسجمی ارائه شده است.
 
▪️عنوان درس‌ها [‌‌ با کلیک روی هریک از عنوان‌ها می‌توانید ویدیو کلاس درس را ببینید]
۱ آشنایی با عبدالحسین وهاب‌زاده و معرفی دوره
۲ راهی که پیموده‌ام
۳ شناخت دوران کودکی
۴ درباره‌ کودکی بیشتر بدانیم
۵ انسان و طبیعت
۶ کودک و طبیعت
۷ پیامدهای دوری کودک از طبیعت
۸ یادگیری از طبیعت
۹ آموزش به کودکان
۱۰ مدرسه طبیعت
۱۱طبیعت خود بهترین آموزگار است
۱۲ بازی تمرین زندگی است
۱۳ رهایی و رشد کودک
۱۴ نقش والدین در رشد کودک
۱۵ راه‌هایی برای تجربه طبیعت در زندگی شهری
۱۶ نقش نهادهای مدیریتی، آموزشی و محیط‌زیستی
۱۷ آداب شخصی
۱۸ صفحه آخر، حرف آخر

@cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
Forwarded from Abdol-Hossein Vahabzadeh
درسهایی از مدرسه طبیعت

احتمال رشد یک درخت تنومند در سایه یک درخت تنومند دیگه بسیار کمه و این فقط مربوط به درختان نیست.کودکان برای رشد مستقل نیازمند رهایی از کنترل والدین‌اند.کم نیستند فرزندان بزرگانی در اطرافمان که بزرگ نشده‌اند و اگر چیز درخوری شده‌اند با نابودی خود در یک فرایند دردناک و ذوب در والد به جایی رسیده‌اند.ما فقط به بزرگانی اندک نیاز نداریم بلکه خواستار جهانی هستیم که هرکس خود باشد.این جهانی بس دلپذیرتر ،سالمتروپویاتر خواهد بود.
انجمن حمایت از حقوق کودکان به مناسبت هفته‌ی ملی کودک برگزار می‌کند:

🔻۱۶ مهر، دوشنبه: خانه‌ی کودک ناصرخسرو روز ملی کودک را در داخل خانه جشن خواهد گرفت و کودکان خانه کودک شوش به اردوی کاخ نیاوران خواهند رفت.
🔻۱۶ مهر، دوشنبه، ساعت ۱۷ تا ۱۹: نشست مشترک با ایکوم با موضوع «کودک، امنیت و هویت»
سخنرانان: دکتر احمد محیط‌طباطبایی، دکتر شیوا دولت‌آبادی، دکتر عشایری و طاهره پژوهش خواهند بود.

🔻۱۷ مهر، سه‌شنبه؛ ساعت ۱۶ تا ۱۹: نمایش فیلم «اتاق تاریک» در سالن اجتماعات انجمن
سخنرانان: روح‌الله حجازی، مهنوش مهره‌کش و یاس شمس.

🔻۱۸ مهر، چهارشنبه؛ ساعت ۱۷ تا ۲۰: نشست مشترک با انجمن صنفی روزنامه‌نگاران و گروه جامعه‌شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران با موضوع «حق کودک و رسانه»
سخنرانان: سوگل دانایی، شهرام اقبال‌زاده، کیانوش غریب‌پور، سمیه امیدی، پوریا عالمی، لیلی رشیدی.

🔻۱۹ مهر، پنج‌‌شنبه؛ ساعت ۱۱ تا ۱۸: کارگاه حقوق کودک، نقاشی بر پیمان‌نامه‌ی حقوق کودک، قصه‌گویی و بازی در کاخ گلستان.

🔻۲۱ مهر، شنبه؛ ساعت ۱۷ تا ۱۹: وبینار «نقش طبیعت در رشد کودک»
سخنرانان: مژگان احمدیه، هایده ناصحی‌نژاد و منصوره یزدانی.

@irsprcorg
چگونه بازی به مغز ما شکل می‌دهد، تخیل را شکوفا می‌کند و به روحمان غنا می‌بخشد.

هشتمین دعوت برای خوانش محتوایی و جمعی کتاب،  در روزهایی که بیشتر از همیشه به ساحت بازی‌گونه زندگی می‌اندیشیم:

دور هم نشینی و تجربه نگاهی نو به مفهوم بازی بر اساس کتاب بازی، نوشته استوارت براون.

در این مجال
۵ جلسه در ۵ هفته صبح‌ها
به صورت آنلاین  کنار هم خواهیم بود تا به تمرین، بازی و گفتگو بپردازیم.

شروع دوره از ۲۵ مهر ماه
پایان دوره ۲۳ آبان ماه
چهارشنبه‌‌ها ۱۰ تا ۱۲ ظهر

طراح و تسهیلگر دوره: مهین فصیح رامندی فعال حوزه بازی و یادگیری آزاد

برگزاری جلسات گفتگو در گوگل میت و
تمرین‌ و گپ و گفت‌های مجازی در طول پنج هفته از طریق تلگرام در دسترس خواهد بود.

ظرفیت برای ایجاد امکان گفتگوی عمیق، حداکثر ده نفر

این کارگاه برای بزرگسالانی که علاقه‌مند
به خلق خوانش نویی از بازی
و دعوت آن به زندگی روزمره، کار، تعامل با کودک و بزرگسال و درک نقش و اثر بازی بر ساحت‌های گوناگون زیستن یک فرد در سنین مختلف هستند، مناسب خواهد بود.

برای دریافت اطلاعات بیشتر پیام بگذارید.
@Mehinfasih

@cnstudy| مطالعات‌کودک‌وطبیعت‌
بیانیه‌ای علیه «تربیت فرزند»

▪️تربیت نباید مثلِ نجاری باشد، طوری‌که محصول نهایی از پیش در ذهن باشد

امروزه برای اکثر پدر و مادرهای طبقۀ متوسط، تربیت فرزند، مثل یک پروژۀ کلان و طولانی‌مدت است. باید با محاسبات دقیق، برایش برنامه‌ریزی کرد، مراحل مختلفش را کنترل کرد و نهایتاً به محصولِ از پیش معلوم آن دست یافت. اما تاریخ تربیت نشان می‌دهد هیچگاه فرزندان همان چیزی نمی‌شوند که مدنظر والدین‌شان بوده‌اند و چه بهتر که نمی‌شوند. زیرا عمدۀ پیشرفت‌های انسانی حاصل ابداعات و تغییر رویه‌های پیش‌بینی‌نشده بوده است.

[منبع]
| ترجمان | https://tarjomaan.com |
ادامه👇
2025/10/23 04:03:12
Back to Top
HTML Embed Code: