«بازیهای مخاطرهآمیز» به فعالیتهایی گفته میشود که همراه با هیجان و عدم قطعیت هستند و ممکن است به آسیبهای جسمی کوچک یا گمشدن منجر بشوند.
▪️ مطالعاتی که طی دو دهه گذشته انجام شده، نشان میدهند که بازیهای مخاطرهآمیز، بهویژه در فضاهای باز، نه تنها استرس و اضطراب کودکان را کاهش میدهند، بلکه مهارتهای مدیریت هیجانات را نیز تقویت میکنند. دکتر هلن داد از دانشگاه اکستر انگلستان معتقد است که چنین فعالیتهایی کودکان را با واکنشهای جسمی مانند ترشح آدرنالین آشنا میکند و کودکان یاد میگیرند که چگونه با احساساتی چون ضربان قلب بالا و هیجان شدید کنار بیایند و آن را مدیریت کنند.
▪️سابقۀ پژوهش دربارۀ بازیهای پرریسک به ۱۹۹۶ بازمیگردد، زمانی که نروژ قانونی را در زمینۀ ایمنی زمینهای بازی تصویب کرد. این قانون الزام میکرد که تجهیزاتی مانند دستگیرهها و وسایلی که خطر آسیبدیدگی را به حداقل میرسانند، به زمینهای بازی اضافه شوند. چند سال بعد، الن سندستر روانشناس، متوجه شد که تجهیزات زمینهای بازی دارند حذف میشوند و امکان بازیهای مخاطرهآمیز کمتر و کمتر میشود. این موضوع از نظر او نگرانکننده بود. چرا که مطالعاتش نشان میداد کودکانی که فرصت ماجراجویی دارند، در آینده کمتر به رفتارهای پرخطر روی میآورند.
▪️فواید بازیهای مخاطرهآمیز حتی برای سازمانهای ایمنی نیز قابل چشمپوشی نیست. پملا فوسلی، رئیس یک سازمان پیشگیری از آسیب در کانادا، دربارۀ این نوع بازیها میگوید: مزایای اجتماعی، جسمی و روانی این بازیها بهقدری گسترده است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. با این حال، نگرشها نسبت به ریسک در کشورهای مختلف متفاوت است. در اسکاندیناوی، فرهنگ عمومی و نظام سلامت همگانی، به والدین اجازه میدهد به کودکان فرصت تجربههای بیشتری بدهند. اما در کشورهایی مانند انگلستان یا کانادا، نگرانیهای حقوقی و بیمهای مانعی جدی برای این موضوع است.
▪️در حالی که بسیاری از متخصصان بر اهمیت بازیهای مخاطرهآمیز تأکید میکنند، دنیای مدرن اغلب ایمنی را به حداکثر میرساند و فرصتهای ریسککردن را از کودکان میگیرد. قوانین سختگیرانه، طراحیهای بیشازحد ایمن در زمینهای بازی و نگرانیهای والدین، امکان ماجراجوییهای طبیعی را محدود کرده است. محققان، از جمله ماریانا بروسونی از دانشگاه بریتیش کلمبیا، معتقدند که تغییرات شهری، طراحی زمینهای بازی و آموزش والدین میتوانند نقش کلیدی در بازگشت به بازیهای آزاد و ماجراجویانه داشته باشند.
▪️طرفداران ماجراجویی وبازیهای مخاطرهآمیز شعارشان این است: «کودکان باید به اندازۀ لازم ایمن باشند، نه به اندازۀ ممکن». این به معنای فراهم کردن محیطهایی است که کودکان بتوانند مرزهای تواناییهای خود را کشف کنند. دکتر سندستر، که فرزندش پس از سه سال تمرین، سرانجام به بالای یک درخت بلند رسید، میگوید: این حس شادیآور و شجاعانه، نه تنها برای کودکان بلکه برای بزرگسالان نیز ضروری است.
📌 برگرفته از مطلب «Why kids need to take more risks: science reveals the benefits of wild, free play» که در تاریخ ۸ ژانویۀ ۲۰۲۵ در وبسایت نیچر منتشر شده است.
منبع: ترجمان
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▪️ مطالعاتی که طی دو دهه گذشته انجام شده، نشان میدهند که بازیهای مخاطرهآمیز، بهویژه در فضاهای باز، نه تنها استرس و اضطراب کودکان را کاهش میدهند، بلکه مهارتهای مدیریت هیجانات را نیز تقویت میکنند. دکتر هلن داد از دانشگاه اکستر انگلستان معتقد است که چنین فعالیتهایی کودکان را با واکنشهای جسمی مانند ترشح آدرنالین آشنا میکند و کودکان یاد میگیرند که چگونه با احساساتی چون ضربان قلب بالا و هیجان شدید کنار بیایند و آن را مدیریت کنند.
▪️سابقۀ پژوهش دربارۀ بازیهای پرریسک به ۱۹۹۶ بازمیگردد، زمانی که نروژ قانونی را در زمینۀ ایمنی زمینهای بازی تصویب کرد. این قانون الزام میکرد که تجهیزاتی مانند دستگیرهها و وسایلی که خطر آسیبدیدگی را به حداقل میرسانند، به زمینهای بازی اضافه شوند. چند سال بعد، الن سندستر روانشناس، متوجه شد که تجهیزات زمینهای بازی دارند حذف میشوند و امکان بازیهای مخاطرهآمیز کمتر و کمتر میشود. این موضوع از نظر او نگرانکننده بود. چرا که مطالعاتش نشان میداد کودکانی که فرصت ماجراجویی دارند، در آینده کمتر به رفتارهای پرخطر روی میآورند.
▪️فواید بازیهای مخاطرهآمیز حتی برای سازمانهای ایمنی نیز قابل چشمپوشی نیست. پملا فوسلی، رئیس یک سازمان پیشگیری از آسیب در کانادا، دربارۀ این نوع بازیها میگوید: مزایای اجتماعی، جسمی و روانی این بازیها بهقدری گسترده است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. با این حال، نگرشها نسبت به ریسک در کشورهای مختلف متفاوت است. در اسکاندیناوی، فرهنگ عمومی و نظام سلامت همگانی، به والدین اجازه میدهد به کودکان فرصت تجربههای بیشتری بدهند. اما در کشورهایی مانند انگلستان یا کانادا، نگرانیهای حقوقی و بیمهای مانعی جدی برای این موضوع است.
▪️در حالی که بسیاری از متخصصان بر اهمیت بازیهای مخاطرهآمیز تأکید میکنند، دنیای مدرن اغلب ایمنی را به حداکثر میرساند و فرصتهای ریسککردن را از کودکان میگیرد. قوانین سختگیرانه، طراحیهای بیشازحد ایمن در زمینهای بازی و نگرانیهای والدین، امکان ماجراجوییهای طبیعی را محدود کرده است. محققان، از جمله ماریانا بروسونی از دانشگاه بریتیش کلمبیا، معتقدند که تغییرات شهری، طراحی زمینهای بازی و آموزش والدین میتوانند نقش کلیدی در بازگشت به بازیهای آزاد و ماجراجویانه داشته باشند.
▪️طرفداران ماجراجویی وبازیهای مخاطرهآمیز شعارشان این است: «کودکان باید به اندازۀ لازم ایمن باشند، نه به اندازۀ ممکن». این به معنای فراهم کردن محیطهایی است که کودکان بتوانند مرزهای تواناییهای خود را کشف کنند. دکتر سندستر، که فرزندش پس از سه سال تمرین، سرانجام به بالای یک درخت بلند رسید، میگوید: این حس شادیآور و شجاعانه، نه تنها برای کودکان بلکه برای بزرگسالان نیز ضروری است.
📌 برگرفته از مطلب «Why kids need to take more risks: science reveals the benefits of wild, free play» که در تاریخ ۸ ژانویۀ ۲۰۲۵ در وبسایت نیچر منتشر شده است.
منبع: ترجمان
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️What Is Self-Directed Education?
تصور اغلب بزرگسالان در جوامع سرمایهداری غربی این است که وظیفه دارند کموبیش دائماً کودکان را سرگرم نگه دارند.
اما یکی از درسهای مهمی که جوانان باید بیاموزند این است که چگونه برای شکل دادن به زندگی خود تصمیم بگیرند. برای این اتفاق نیازی نیست که بزرگسالان ابتکار عمل کارها را بدست گیرند. موجودات زنده برای رشد، نیاز به فضا دارند. کودکان نیز فارغ از برنامهها، دخالتها، «کمکها» و قضاوتهای بزرگسالان، زمانیکه برای کشف و تعقیب علایق خود میکوشند، به زمان و فضای زیادی نیاز دارند.
مقدار زیادی از یادگیری، رشد، تجربیات و شکلگیری احساسات کودکان در بازی آزاد اتفاق میافتد. بخش بزرگی از پیشرفت افراد ذیل بازی آزاد رخ میدهد: حسی که از خودمان کسب میکنیم و فهمی که از روابط جهان اطرافمان بدست میآوریم.
▪️پیتر گری؛ یادگیری خودراهبر چیست؟
https://www.self-directed.org/sde/
https://www.youtube.com/watch?v=3g1zlU5vbMk
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
تصور اغلب بزرگسالان در جوامع سرمایهداری غربی این است که وظیفه دارند کموبیش دائماً کودکان را سرگرم نگه دارند.
اما یکی از درسهای مهمی که جوانان باید بیاموزند این است که چگونه برای شکل دادن به زندگی خود تصمیم بگیرند. برای این اتفاق نیازی نیست که بزرگسالان ابتکار عمل کارها را بدست گیرند. موجودات زنده برای رشد، نیاز به فضا دارند. کودکان نیز فارغ از برنامهها، دخالتها، «کمکها» و قضاوتهای بزرگسالان، زمانیکه برای کشف و تعقیب علایق خود میکوشند، به زمان و فضای زیادی نیاز دارند.
مقدار زیادی از یادگیری، رشد، تجربیات و شکلگیری احساسات کودکان در بازی آزاد اتفاق میافتد. بخش بزرگی از پیشرفت افراد ذیل بازی آزاد رخ میدهد: حسی که از خودمان کسب میکنیم و فهمی که از روابط جهان اطرافمان بدست میآوریم.
▪️پیتر گری؛ یادگیری خودراهبر چیست؟
https://www.self-directed.org/sde/
https://www.youtube.com/watch?v=3g1zlU5vbMk
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▪️«شب مژگان احمدیه»
به پاسداشت چند دهه فعالیت در حوزه فرهنگ،کودک و طبیعت ،صلح ، مجله بخارا با همکاری فصلنامه صنوبر و خانه اندیشمندان علوم انسانی شبی را به تجلیل از ایشان اختصاص دادهاند .
در این نشست که هشتصد و بیست وششمین شب از سلسله شبهای بخارا است و شنبه یازدهم اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۵در فرهنگسرای نیاوران برگزار خواهد شد . عبدالحسین وهابزاده ،شیوا دولتآبادی ، مینو مرتاضی لنگرودی ،کمال اطهاری،احمد محیط طباطبایی ، علی دهباشی و مانیا شفاهی سخنرانی خواهند کرد .
مژگان احمدیه متولد ۱۴مرداد۱۳۳۸ لاهیجان ،دانش آموختهٔ مهندسی جنگل و طراحی سبز از دانشگاه گیلان و اصفهان است . او سالها فعالیت در طراحی فضاهای سبز شهری وآموزش محیطزیست را در کارنامهٔ خود دارد . فعالیت محیطزیستی او در حوزهٔ کودک وطبیعت ازسال ۱۳۷۳ در موزهٔ حیاتوحش ایران آغاز و تاکنون نیز این فعالیت ،بویژه در جهت تامین تجربهٔ طبیعت برای کودکان ادامه دارد. آشنایی با استاد وهابزاده در موزه ، نقطه عطفی در زندگی او بوده به گونهای که با طرح ایدهٔ مدارس طبیعت و فعالیت چندین ساله در دو مدرسه طبیعت وارش در کیاشهر وباغ درباغ گیاهشناسی تهران، تجارب ارزشمندی را برای او به ارمغان آورد. اوهمچنین سالها بهعنوان عضو کمیته ملی موزههای ایران (ایکوم)در حوزه فرهنگ ومیراث طبیعی فعالیت کرده وبهعنوان موزهدار نمونه درسال ۷۶ انتخاب شده است. ایشان سالها بهعنوان یک مدیر باورمند در تهیه طرحهای سبز پایدار شهری مشغول وسپس بهعنوان مدیر ومسئول پروژه ، عضو هیئت مدیره و مدیرعامل در مهندسان مشاور معمار و شهرساز فرنهاد ،در تهیه طرحهای توسعهٔ شهری و محیطزیست پایدار فعالیت داشته است. او همچنین در چاپ ونشر چند کتاب مرجع محیطزیست چون شناخت محیطزیست ، تنوع حیات (وهابزاده) ، پستانداران ایران برای کودکان (ضیائی) اکولوژی نوجوانان (منصوری) مشارکت موثر داشته است.درسال ۱۳۹۸ تا۱۴۰۰ مژگان احمدیه بهعنوان مدیر توسعهٔ محلهٔ فرحزاد ،حامل دانش وتجربهٔ بیبدیلی در جلب مشارکت ذینفعان، برای توسعهٔ محله بوده است. اوهمچنین عضو نهاد مادران صلح ایران است ودر ترویج صلح و مدارا و دگرپذیری، فعالیت داوطلبانه داردو عضو هیئت مدیره وشورای آموزش انجمن حمایت از حقوق کودکان بوده ودر جهت تامین تجربه طبیعت برای کودکان تحت عنوان حق کودک وطبیعت وبهمنظور افزودن آن در پیمان نامهٔ جهانی حقوق کودک ، داوطلبانه فعالیت میکند.
فرهنگسرای نیاوران، خیابان پاسدارن، مقابل پارک نیاوران، سالن خلیج فارس برگزار خواهد شد .
▫️لطفا لیوان شخصی به همراه داشته باشید
@senobarmag
به پاسداشت چند دهه فعالیت در حوزه فرهنگ،کودک و طبیعت ،صلح ، مجله بخارا با همکاری فصلنامه صنوبر و خانه اندیشمندان علوم انسانی شبی را به تجلیل از ایشان اختصاص دادهاند .
در این نشست که هشتصد و بیست وششمین شب از سلسله شبهای بخارا است و شنبه یازدهم اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۵در فرهنگسرای نیاوران برگزار خواهد شد . عبدالحسین وهابزاده ،شیوا دولتآبادی ، مینو مرتاضی لنگرودی ،کمال اطهاری،احمد محیط طباطبایی ، علی دهباشی و مانیا شفاهی سخنرانی خواهند کرد .
مژگان احمدیه متولد ۱۴مرداد۱۳۳۸ لاهیجان ،دانش آموختهٔ مهندسی جنگل و طراحی سبز از دانشگاه گیلان و اصفهان است . او سالها فعالیت در طراحی فضاهای سبز شهری وآموزش محیطزیست را در کارنامهٔ خود دارد . فعالیت محیطزیستی او در حوزهٔ کودک وطبیعت ازسال ۱۳۷۳ در موزهٔ حیاتوحش ایران آغاز و تاکنون نیز این فعالیت ،بویژه در جهت تامین تجربهٔ طبیعت برای کودکان ادامه دارد. آشنایی با استاد وهابزاده در موزه ، نقطه عطفی در زندگی او بوده به گونهای که با طرح ایدهٔ مدارس طبیعت و فعالیت چندین ساله در دو مدرسه طبیعت وارش در کیاشهر وباغ درباغ گیاهشناسی تهران، تجارب ارزشمندی را برای او به ارمغان آورد. اوهمچنین سالها بهعنوان عضو کمیته ملی موزههای ایران (ایکوم)در حوزه فرهنگ ومیراث طبیعی فعالیت کرده وبهعنوان موزهدار نمونه درسال ۷۶ انتخاب شده است. ایشان سالها بهعنوان یک مدیر باورمند در تهیه طرحهای سبز پایدار شهری مشغول وسپس بهعنوان مدیر ومسئول پروژه ، عضو هیئت مدیره و مدیرعامل در مهندسان مشاور معمار و شهرساز فرنهاد ،در تهیه طرحهای توسعهٔ شهری و محیطزیست پایدار فعالیت داشته است. او همچنین در چاپ ونشر چند کتاب مرجع محیطزیست چون شناخت محیطزیست ، تنوع حیات (وهابزاده) ، پستانداران ایران برای کودکان (ضیائی) اکولوژی نوجوانان (منصوری) مشارکت موثر داشته است.درسال ۱۳۹۸ تا۱۴۰۰ مژگان احمدیه بهعنوان مدیر توسعهٔ محلهٔ فرحزاد ،حامل دانش وتجربهٔ بیبدیلی در جلب مشارکت ذینفعان، برای توسعهٔ محله بوده است. اوهمچنین عضو نهاد مادران صلح ایران است ودر ترویج صلح و مدارا و دگرپذیری، فعالیت داوطلبانه داردو عضو هیئت مدیره وشورای آموزش انجمن حمایت از حقوق کودکان بوده ودر جهت تامین تجربه طبیعت برای کودکان تحت عنوان حق کودک وطبیعت وبهمنظور افزودن آن در پیمان نامهٔ جهانی حقوق کودک ، داوطلبانه فعالیت میکند.
فرهنگسرای نیاوران، خیابان پاسدارن، مقابل پارک نیاوران، سالن خلیج فارس برگزار خواهد شد .
▫️لطفا لیوان شخصی به همراه داشته باشید
@senobarmag
[شب مژگان احمدیه]
با سخنرانی عبدالحسین وهابزاده، شیوا دولتآبادی، مینو مرتاضی لنگرودی، کمال اطهاری، احمد محیط طباطبایی، مانیا شفاهی و علی دهباشی
▪️شنبه یازدهم اسفندماه ۱۴۰۳
▫️تهران| فرهنگسرای نیاوران| سالن خلیج فارس
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
با سخنرانی عبدالحسین وهابزاده، شیوا دولتآبادی، مینو مرتاضی لنگرودی، کمال اطهاری، احمد محیط طباطبایی، مانیا شفاهی و علی دهباشی
▪️شنبه یازدهم اسفندماه ۱۴۰۳
▫️تهران| فرهنگسرای نیاوران| سالن خلیج فارس
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
مردی شبیه طبیعت
▫️فصلنامه طبیعت و محیط زیست صنوبر شماره 28 و 29 خود را با پرونده ای درباره عبدالحسین وهابزاده {حیران حیات} منتشر کرد. بخشهایی از مطالب این شماره صنوبر در فرسته بعدی بازنشر میشود.👇
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️فصلنامه طبیعت و محیط زیست صنوبر شماره 28 و 29 خود را با پرونده ای درباره عبدالحسین وهابزاده {حیران حیات} منتشر کرد. بخشهایی از مطالب این شماره صنوبر در فرسته بعدی بازنشر میشود.👇
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️حیران حیات: پروندهای درباره عبدالحسین وهابزاده
▪️محمد خواجهحسینی
« با گذراندن درس زیستشناسی عمومی بهویژه بخشی را که آقای وهابزاده تدریس کرده بود حالوهوایم بهطور کلی عوض شده بود… او گاهی لباس و کفش سادهای میپوشید و کولهپشتی برزنتیای داشت که روی شانهاش میانداخت و مشخص بود که دارد از طبیعت و بازدید میآید. وقتی در محوطۀ دانشکدۀ علوم به سمت ساختمان گروه زیستشناسی میرفت، من از پشت سر نگاهش میکردم، دنیایی از بینیازی و بریدگی از آنچه دیگران بدان مشغول بودند میدیدم…»
▪️پویا نیکجو
«شیفتگی دکتر عبدالحسین وهابزاده به مادر زمین تمام ابعاد زیست او را دربر گرفته و متأثر ساخته است. حالتی که برای یکیک معاشران، دوستان، شاگردان و همراهان ایشان تحفهای از عشق بهجا گذاشته و سهمی از این شیفتگی را به آنها نیز منتقل کرده است. ...»
▪️هادی صمدی
«وهابزاده شخصیتی الهامبخش است. علاوه بر آنکه زیستشناس و مترجمی نامآشناست، فیلسوف و مصلح اجتماعی است. ازجمله مهمترین جنبههای فعالیت وهابزاده، تلاش او برای آشتی دادن کودکان با طبیعت است. او میداند که نسل آینده باید با طبیعت پیوند برقرار کند تا بتواند از خودش و طبیعت محافظت کند. به همین دلیل، بخش بزرگی از زمان و انرژی خود را صرف طراحی برنامههای آموزشی و فعالیتهای عملی میکند تا کودکان را به بازی و جستوجو در فضای باز ترغیب کند. ...»
▪️ علیرضا کوچکی
« در واپسین ایام دهۀ ۴۰ مرا با او در قامت یاران دانشگاهی ملازمتی افتاد. روزها به شب و شبها را به امید روز خاک را به آب و آب را به سبزهها و سبزه را به آنچه در دشت شورهزار گوشهای از خوزستان در کنارۀ کارون مهربان بود پیوست میدادیم. جوانانی گوناگون از جنبههای ساختار فکری، اندیشههای فرهنگی و زمینههای تربیتی چنان تنیده بودیم که گویی همه در یک انبانیم رنگارنگ… حسین که ما «وهاب» هم مینامیدیمش در میانۀ این انبان بود، از دیار سربهداران چونان ستبر و باصلابت و بهرهمند از هوشی سرشار و ذکاوتی وصفناشدنی...»
▪️محسن مشارزاده، هانیه زحمتکش
« وقتی به دیدار عبدالحسین وهابزاده رفتم، گمان میکردم دارم به ملاقاتی رسمی با یکی از برجستهترین افراد در حوزۀ محیطزیست ایران معاصر و برندۀ جایزههای مختلف ملی میروم، اما وارد خانه که شدم دیدم خانۀ وهابزاده و خودش بسیار سادهتر از آنی بود که فکر میکردم. آن زمان گمان نمیکردم وهابزاده و خانهاش مأمن یک دهۀ آیندۀ زندگیام باشد. در آن روزها فکر و ذکر وهابزاده را ایدهای جدید به نام «مدرسۀ طبیعت» دربر گرفته بود…»
▪️حسین یوسفی
«عبدالحسین وهابزاده واحهای است در کویر. واحهای که حتی در بدترین شرایط محیطی و اجتماعی و در زمانهای که نابخردان تمام تلاششان را کردند تا او را محدود کنند، نهتنها از باروری نیفتاد بلکه پربازدهتر شد. این واحه سایهساری است گسترده در سرزمینی بیابانی که از خشکسالی، تنگسالی و بسیاری ناملایمات دیگر رنج میکشد. اما اینهمه تنها بخشی از کارهای ارزنده و ماندگار اوست. داشتن او غنیمتیست باورنکردنی و چه خوششانس بودیم و هستیم که این واحه در کنارمان بود تا در سایۀ او گام برداریم…»
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️کسب اطلاعات بیشتر:
https://senobarmag.com
▪️محمد خواجهحسینی
« با گذراندن درس زیستشناسی عمومی بهویژه بخشی را که آقای وهابزاده تدریس کرده بود حالوهوایم بهطور کلی عوض شده بود… او گاهی لباس و کفش سادهای میپوشید و کولهپشتی برزنتیای داشت که روی شانهاش میانداخت و مشخص بود که دارد از طبیعت و بازدید میآید. وقتی در محوطۀ دانشکدۀ علوم به سمت ساختمان گروه زیستشناسی میرفت، من از پشت سر نگاهش میکردم، دنیایی از بینیازی و بریدگی از آنچه دیگران بدان مشغول بودند میدیدم…»
▪️پویا نیکجو
«شیفتگی دکتر عبدالحسین وهابزاده به مادر زمین تمام ابعاد زیست او را دربر گرفته و متأثر ساخته است. حالتی که برای یکیک معاشران، دوستان، شاگردان و همراهان ایشان تحفهای از عشق بهجا گذاشته و سهمی از این شیفتگی را به آنها نیز منتقل کرده است. ...»
▪️هادی صمدی
«وهابزاده شخصیتی الهامبخش است. علاوه بر آنکه زیستشناس و مترجمی نامآشناست، فیلسوف و مصلح اجتماعی است. ازجمله مهمترین جنبههای فعالیت وهابزاده، تلاش او برای آشتی دادن کودکان با طبیعت است. او میداند که نسل آینده باید با طبیعت پیوند برقرار کند تا بتواند از خودش و طبیعت محافظت کند. به همین دلیل، بخش بزرگی از زمان و انرژی خود را صرف طراحی برنامههای آموزشی و فعالیتهای عملی میکند تا کودکان را به بازی و جستوجو در فضای باز ترغیب کند. ...»
▪️ علیرضا کوچکی
« در واپسین ایام دهۀ ۴۰ مرا با او در قامت یاران دانشگاهی ملازمتی افتاد. روزها به شب و شبها را به امید روز خاک را به آب و آب را به سبزهها و سبزه را به آنچه در دشت شورهزار گوشهای از خوزستان در کنارۀ کارون مهربان بود پیوست میدادیم. جوانانی گوناگون از جنبههای ساختار فکری، اندیشههای فرهنگی و زمینههای تربیتی چنان تنیده بودیم که گویی همه در یک انبانیم رنگارنگ… حسین که ما «وهاب» هم مینامیدیمش در میانۀ این انبان بود، از دیار سربهداران چونان ستبر و باصلابت و بهرهمند از هوشی سرشار و ذکاوتی وصفناشدنی...»
▪️محسن مشارزاده، هانیه زحمتکش
« وقتی به دیدار عبدالحسین وهابزاده رفتم، گمان میکردم دارم به ملاقاتی رسمی با یکی از برجستهترین افراد در حوزۀ محیطزیست ایران معاصر و برندۀ جایزههای مختلف ملی میروم، اما وارد خانه که شدم دیدم خانۀ وهابزاده و خودش بسیار سادهتر از آنی بود که فکر میکردم. آن زمان گمان نمیکردم وهابزاده و خانهاش مأمن یک دهۀ آیندۀ زندگیام باشد. در آن روزها فکر و ذکر وهابزاده را ایدهای جدید به نام «مدرسۀ طبیعت» دربر گرفته بود…»
▪️حسین یوسفی
«عبدالحسین وهابزاده واحهای است در کویر. واحهای که حتی در بدترین شرایط محیطی و اجتماعی و در زمانهای که نابخردان تمام تلاششان را کردند تا او را محدود کنند، نهتنها از باروری نیفتاد بلکه پربازدهتر شد. این واحه سایهساری است گسترده در سرزمینی بیابانی که از خشکسالی، تنگسالی و بسیاری ناملایمات دیگر رنج میکشد. اما اینهمه تنها بخشی از کارهای ارزنده و ماندگار اوست. داشتن او غنیمتیست باورنکردنی و چه خوششانس بودیم و هستیم که این واحه در کنارمان بود تا در سایۀ او گام برداریم…»
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️کسب اطلاعات بیشتر:
https://senobarmag.com
Forwarded from چکاوه
"ما به زیستگاه های کهن خود پاسخ می گوییم و تمام آن لذت ها و ترس ها را با خود حمل می کنیم.
5میلیون سال است درخت را که خانه ی ما بود ترک کرده ایم ولی هنوز کودکان ما دوست دارند از درخت بالا بروند و از درخت تاب بخورند."
"عبدالحسین وهاب زاده"
🌳 ۱۵ اسفند #روز_درختکاری گرامی باد.
@avresnatureschool 🌱🍃
5میلیون سال است درخت را که خانه ی ما بود ترک کرده ایم ولی هنوز کودکان ما دوست دارند از درخت بالا بروند و از درخت تاب بخورند."
"عبدالحسین وهاب زاده"
🌳 ۱۵ اسفند #روز_درختکاری گرامی باد.
@avresnatureschool 🌱🍃
▫️خاستگاه جسمانی معنا و تواناییهای عالی شناختی ما
▫️محمد عظیمی
▪️خبرنامه مدرسه طبیعت کوچار | شماره 6 | پاییز و زمستان 1403
[مطلب کامل👇]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️محمد عظیمی
▪️خبرنامه مدرسه طبیعت کوچار | شماره 6 | پاییز و زمستان 1403
[مطلب کامل👇]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▪️خاستگاه جسمانی معنا و تواناییهای عالی شناختی ما
▫️نوشته محمد عظیمی/ ویراسته سهراب مهدوی
«برهان و استدلال، فارغ از حواس، منبعِ قابل اعتماد برای دریافت دانش است.» افلاطون
«ما موجوداتی طبیعی هستیم. مغز ما دادههایش را از دیگر قسمتهای بدن دریافت میکند. پس چگونگی کار بدن و چگونگی ایفای نقش آن در جهان به همان مفاهیمی که از آنها برای تفکر استفاده میکنیم ساختار میبخشد. ما نمیتوانیم هر گونه تفکری داشته باشیم – فقط تفکری را میتوانیم داشته باشیم که ذهن متجسم ما اجازه میدهد.»
{نخست}
جرج لِیکاف، زبانشناس شناختی آمریکایی و مدرس نظریه دستور گشتاری، جمله بالا را در واکنش به نگاه افلاطونی، که منطق انسانی را مستقل از حواس او میداند، بیان میکند. در جای دیگر توضیح میدهد: «مقولهها و مفاهیم طبقهبندی شده در دستگاه ارزشگذار و معنایاب در دورن جسم ما در برخورد با عوامل محیطی (محیط طبیعی و محیط اجتماعی) شکل میگیرند.» لیکاف در کتاب «فلسفه جسمانی» مبانی نظریه نوام چامسکی و سنت ۲۰۰۰ ساله فلسفه غرب را در حقیقت به نقد میکشد. از دید او زبان هم مانند سایر تواناییهای شناختی ما خاستگاهِ جسمانی دارد. جسم انسان میدان وسیعیست که اندیشه و تفکر او را پرورش میدهد.
از نظر لیکاف خرد انسان سه خاصیت عمده دارد: ۱. ماهیت جسمانی دارد؛ ۲. عمدتاً ناآگاهانه است؛ ۳. مفاهیم انتزاعی اغلب استعاریاند. نظریه زبانشناسی و کارکردهای شناختی ذهن انسان لازم است با اصول فلسفه تجربی (جسمانی) و خاصیتهای سه گانه بالا توجیه و تبیین شود و فلسفه کلاسیک (غیرتجری) غرب برای تأیید آنها پشتوانه تجربی ندارد.
{دوم}
هوش فضایی (امکان توصیف، توضیح، و پیشبینی ساختار و کارکردهای اشیا و روابط آن ها در جهان واقع) ناشی از حرکت و عمل در جهان عینی است. به عبارت دیگر، شکلگیری معنا در زندگی انسانی محصول تعامل جسمانی ما با محیط است و از طریق تفکر انتزاعی حاصل نمیشود. رشد تفکر انتزاعی منوط به رشد تفکر فضایی است. افکار انتزاعی از همان مدار مغزی استفاده میکند که مبنای تفکر فضایی است. قدرت تفکر فضایی در ظرفیت آن برای درک درستی از ساختار و کارکرد اشیاست. درک درست از ساختار به معنای « تشریح اینکه چگونه یک شی سازماندهی شده است و هر بخش آن با دیگر بخشها چه ارتباطی دارد» است. درک درست از کارکرد به معنای فهم چگونگی و چرایی عملکرد چیزهاست و درک ما از جایگاه خودمان واقعگرایانه است.
{سوم}
درک جایگاهمان در جهان در پیوستگی با طبیعت است. آموزش به شیوههای رایج، در محیطهای بسته، عقیم، بدون حضور همسالان و ناهمسالان، و به اسلوبی که حیرت حاصل از کشفِ خودانگیخته محیط بیرون را قربانی کند، منجر به این درک نمیشود.
لحظات درخشان حیرت و تعجب، خلجانهای ناشی از احترام و تحسین، و جوانه زدن بیپروای انگیزهها، حضور بزرگسالی همدل، که شرایط محیطی را برای امتحان ایدههای کودکان و نوجوانان سازگار میکند و به آنها شانس خطا میدهد، از جمله ویژگیهایی است که فرصتهای یادگیری را بدون برنامهریزیِ از پیش تعیین شده به کودک میدهد. کودکان و نوجوانان سطح جدیدی از پیوند خود با طبیعت را میآزمایند و در نهایت مواد اولیه قوام یافتن نوعی تفکر بومشناختی را برایشان فراهم میکند.
▪️با قدردانی از شایسته قربانی و تیم سرزنده کوچار🍃
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️نوشته محمد عظیمی/ ویراسته سهراب مهدوی
«برهان و استدلال، فارغ از حواس، منبعِ قابل اعتماد برای دریافت دانش است.» افلاطون
«ما موجوداتی طبیعی هستیم. مغز ما دادههایش را از دیگر قسمتهای بدن دریافت میکند. پس چگونگی کار بدن و چگونگی ایفای نقش آن در جهان به همان مفاهیمی که از آنها برای تفکر استفاده میکنیم ساختار میبخشد. ما نمیتوانیم هر گونه تفکری داشته باشیم – فقط تفکری را میتوانیم داشته باشیم که ذهن متجسم ما اجازه میدهد.»
{نخست}
جرج لِیکاف، زبانشناس شناختی آمریکایی و مدرس نظریه دستور گشتاری، جمله بالا را در واکنش به نگاه افلاطونی، که منطق انسانی را مستقل از حواس او میداند، بیان میکند. در جای دیگر توضیح میدهد: «مقولهها و مفاهیم طبقهبندی شده در دستگاه ارزشگذار و معنایاب در دورن جسم ما در برخورد با عوامل محیطی (محیط طبیعی و محیط اجتماعی) شکل میگیرند.» لیکاف در کتاب «فلسفه جسمانی» مبانی نظریه نوام چامسکی و سنت ۲۰۰۰ ساله فلسفه غرب را در حقیقت به نقد میکشد. از دید او زبان هم مانند سایر تواناییهای شناختی ما خاستگاهِ جسمانی دارد. جسم انسان میدان وسیعیست که اندیشه و تفکر او را پرورش میدهد.
از نظر لیکاف خرد انسان سه خاصیت عمده دارد: ۱. ماهیت جسمانی دارد؛ ۲. عمدتاً ناآگاهانه است؛ ۳. مفاهیم انتزاعی اغلب استعاریاند. نظریه زبانشناسی و کارکردهای شناختی ذهن انسان لازم است با اصول فلسفه تجربی (جسمانی) و خاصیتهای سه گانه بالا توجیه و تبیین شود و فلسفه کلاسیک (غیرتجری) غرب برای تأیید آنها پشتوانه تجربی ندارد.
{دوم}
هوش فضایی (امکان توصیف، توضیح، و پیشبینی ساختار و کارکردهای اشیا و روابط آن ها در جهان واقع) ناشی از حرکت و عمل در جهان عینی است. به عبارت دیگر، شکلگیری معنا در زندگی انسانی محصول تعامل جسمانی ما با محیط است و از طریق تفکر انتزاعی حاصل نمیشود. رشد تفکر انتزاعی منوط به رشد تفکر فضایی است. افکار انتزاعی از همان مدار مغزی استفاده میکند که مبنای تفکر فضایی است. قدرت تفکر فضایی در ظرفیت آن برای درک درستی از ساختار و کارکرد اشیاست. درک درست از ساختار به معنای « تشریح اینکه چگونه یک شی سازماندهی شده است و هر بخش آن با دیگر بخشها چه ارتباطی دارد» است. درک درست از کارکرد به معنای فهم چگونگی و چرایی عملکرد چیزهاست و درک ما از جایگاه خودمان واقعگرایانه است.
{سوم}
درک جایگاهمان در جهان در پیوستگی با طبیعت است. آموزش به شیوههای رایج، در محیطهای بسته، عقیم، بدون حضور همسالان و ناهمسالان، و به اسلوبی که حیرت حاصل از کشفِ خودانگیخته محیط بیرون را قربانی کند، منجر به این درک نمیشود.
لحظات درخشان حیرت و تعجب، خلجانهای ناشی از احترام و تحسین، و جوانه زدن بیپروای انگیزهها، حضور بزرگسالی همدل، که شرایط محیطی را برای امتحان ایدههای کودکان و نوجوانان سازگار میکند و به آنها شانس خطا میدهد، از جمله ویژگیهایی است که فرصتهای یادگیری را بدون برنامهریزیِ از پیش تعیین شده به کودک میدهد. کودکان و نوجوانان سطح جدیدی از پیوند خود با طبیعت را میآزمایند و در نهایت مواد اولیه قوام یافتن نوعی تفکر بومشناختی را برایشان فراهم میکند.
▪️با قدردانی از شایسته قربانی و تیم سرزنده کوچار🍃
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️بانگ بهار از شیپور زمین
▫️نوروز ۱۴۰۴ : همایون باد این سال
خِجير و يكِه نِما ئِه ونوشه
نظر هاكِردِه كيجائه ونوشه
🔆🔆🔆
كيله روش كَشنه تِره بُوينه
بهار نيمّو ئِه پيدائه وُ نوشه
مضمون فارسی:
[زيبا و يكه نما هستي بنفشه
دختر نظر كردهايي بنفشه
جويبار خروشان ميرود تورا ببيند
بهار نيامده پيدايت ميشود بنفشه]
▪️شعر مازندرانی
موقعیت مکانی: مازندران | جنگلهای هیرکانی لاویج
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️نوروز ۱۴۰۴ : همایون باد این سال
خِجير و يكِه نِما ئِه ونوشه
نظر هاكِردِه كيجائه ونوشه
🔆🔆🔆
كيله روش كَشنه تِره بُوينه
بهار نيمّو ئِه پيدائه وُ نوشه
مضمون فارسی:
[زيبا و يكه نما هستي بنفشه
دختر نظر كردهايي بنفشه
جويبار خروشان ميرود تورا ببيند
بهار نيامده پيدايت ميشود بنفشه]
▪️شعر مازندرانی
موقعیت مکانی: مازندران | جنگلهای هیرکانی لاویج
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
Forwarded from نوبانگ اندیشه
نوبانگ اندیشه برگزار میکند:
کارگاه آنلاین تسهیلگری ارتباط کودک با طبیعت
لطفا جهت ثبت نام به شماره ۰۹۹۰۴۷۷۶۱۵۰ در تلگرام یا پیامک، پیام دهید.
📌📌📌📌توجه درصورت ثبتنام تا ۲۵ اسفندماه شامل ۱۰ درصد تخفیف میشوید.
@NobangAndisheh
کارگاه آنلاین تسهیلگری ارتباط کودک با طبیعت
لطفا جهت ثبت نام به شماره ۰۹۹۰۴۷۷۶۱۵۰ در تلگرام یا پیامک، پیام دهید.
📌📌📌📌توجه درصورت ثبتنام تا ۲۵ اسفندماه شامل ۱۰ درصد تخفیف میشوید.
@NobangAndisheh
▪️ما به مدد تجربیات ابتدایی از خود و جهان از وجود برخی ظرفیتهای بالقوه خود باخبر میشویم.
این تجربیات عمدتا در سالهای میانی دوران کودکی رخ میدهد.
ظرفیت کودک برای فراروی به دنیای بیرون از خویش به نوع ارتباط او با طبیعت در دوران کودکی بستگی دارد.
بررسی جنبههای خلاقانه زندگی شاعران و کودکان ما را به ریشههای زیستی فرایند تفکر یا همان بومشناسی خلاقیت هدایت میکند.
شیوه کار متفکران خلاق این است که با رجوع به خاطراتشان، نیروها و انگیزههایی را احیا کنند که در دوران کودکی به آنها منتقل شده است.
▫️نقاشی: علی نورپور
▪️منبع:
[ آخرین کودک جنگل| ریچارد لو| ترجمه آرش حسینیان با همکاری رها تیموری| نشر تلنگر:۱۳۹۵ ]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
این تجربیات عمدتا در سالهای میانی دوران کودکی رخ میدهد.
ظرفیت کودک برای فراروی به دنیای بیرون از خویش به نوع ارتباط او با طبیعت در دوران کودکی بستگی دارد.
بررسی جنبههای خلاقانه زندگی شاعران و کودکان ما را به ریشههای زیستی فرایند تفکر یا همان بومشناسی خلاقیت هدایت میکند.
شیوه کار متفکران خلاق این است که با رجوع به خاطراتشان، نیروها و انگیزههایی را احیا کنند که در دوران کودکی به آنها منتقل شده است.
▫️نقاشی: علی نورپور
▪️منبع:
[ آخرین کودک جنگل| ریچارد لو| ترجمه آرش حسینیان با همکاری رها تیموری| نشر تلنگر:۱۳۹۵ ]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▪️طبیعت بخشی از انسانیت ماست
« طبیعت بخشی از انسانیت ماست و بدون آگاهی و تجربه این راز معنوی، انسان در مسیر انسانیت قرار نخواهد گرفت. آنهنگام که خوشه پروین و نسیم چمنزار با روح انسان در هم تنیده نباشد و بخشی از گوشت و پوست و استخوان انسان نباشد، انسان به یاغی عظیمی بدل میشود؛ چنانکه قبلا هم بوده و دیگر نه کمال و یکپارچگی دیگر جانوران را داراست و نه حق مادرزادی انسانیت واقعی را»
▫️ادوارد ویلسون / نقاشی:علی نورپور
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
« طبیعت بخشی از انسانیت ماست و بدون آگاهی و تجربه این راز معنوی، انسان در مسیر انسانیت قرار نخواهد گرفت. آنهنگام که خوشه پروین و نسیم چمنزار با روح انسان در هم تنیده نباشد و بخشی از گوشت و پوست و استخوان انسان نباشد، انسان به یاغی عظیمی بدل میشود؛ چنانکه قبلا هم بوده و دیگر نه کمال و یکپارچگی دیگر جانوران را داراست و نه حق مادرزادی انسانیت واقعی را»
▫️ادوارد ویلسون / نقاشی:علی نورپور
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▪️بازی در واقع ابزار بچه برای یادگیری، شناخت جهان، شناخت خود، شناخت دیگران و شناخت طبیعت است .
▫️عبدالحسین وهابزاده
▫️ عکس:https://www.tg-me.com/DamounNatureSchool
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️عبدالحسین وهابزاده
▫️ عکس:https://www.tg-me.com/DamounNatureSchool
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️دوره طولانی کودکی چه کارکردی دارد؟
از آنجا که وجود دوره کودکی محصول انتخاب طبیعی بوده است، ممکن نیست که تمامیت آن را بدون چشم اندازی تکاملی درک یا تفسیر کنیم. نگریستن بر کودکی از منظر بومشناسی تکاملی فهم و آگاهیهای عمیقی در پی خواهد آورد.{ادامه👇}
▫️عکس: پوریا قلیچخانی
[مدرسه طبیعت گندمک یزد]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
از آنجا که وجود دوره کودکی محصول انتخاب طبیعی بوده است، ممکن نیست که تمامیت آن را بدون چشم اندازی تکاملی درک یا تفسیر کنیم. نگریستن بر کودکی از منظر بومشناسی تکاملی فهم و آگاهیهای عمیقی در پی خواهد آورد.{ادامه👇}
▫️عکس: پوریا قلیچخانی
[مدرسه طبیعت گندمک یزد]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▪️دوره طولانی کودکی چه کارکردی دارد؟
▫️عبدالحسین وهابزاده: همهی موجودات دورهی کودکی و بزرگسالی دارند، حتی گیاهان؛ آنها در دورهی کودکی آمادگی پیدا میکنند برای اینکه در بزرگسالی به تولید مثل بپردازند، ولی دورهی کودکی در همهی موجودات، در همهی جانوران به یک اندازه نیست؛ موجودات خاصی هستند که نیاز به دورهی طولانی کودکی دارند. اینها چه موجوداتی هستند؟ موجوداتی که عمر طولانی دارند؛ موجوداتی که نسلهای متوالی با هم زندگی میکنند؛ یعنی فرزند، والد، پدر و مادربزرگ، و جد ممکن است با هم در یک فضا زندگی کنند. موجوداتی که مغز بزرگ دارند، صاحب مغز پیچیدهاند و قدرت یادگیری از طریق تجربه کردن را دارند و اینها باعث میشود که آنها بتوانند در دورهی کودکیشون چیزهایی بیاموزند؛ آنچه را که نسلهای قبلی انباشته اند به آنها منتقل بشود و در تعاملشان با محیطشان یاد بگیرند که باید چه بکنند. یکی دیگر از مشخصات موجودی که دورهی کودکی طولانی دارد این است که در یک نظام اکولوژیک پیچیده زندگی میکند، جایی که هر روز ممکن است شرایط زیستی حکمی بکند؛ امروز غذایی فراوون باشه فردا کمیاب؛ امروز میوهای فراوان باشه، فردا نایاب؛ و او مجبور باشد که مکان خودش را عوض کند یا شیوهی زندگی خودش را عوض کند و چنین موجودی بایستی بتواند در کودکیش انواع و اقسام تجربههای برخورد با این شرایط متنوع را به دست بیاورد. ما تنها موجودی نیستیم که کودکی طولانی داریم، خویشاوندان نزدیک ما هم دورهی طولانی کودکی دارند. برخی دیگر از موجودات هم دورهی طولانی کودکی دارند مثلا پرندههای شکاری دورهی کودکیشون طولانیست تا مادر بتواند تکنیکهای مختلف شکار و پرواز را به آنها یاد بدهد. پستانداران گوشتخوار مثل ببر، پلنگ و یا خرسها باید بتوانند تجربیات زیادی به کودکانشان منتقل کنند. بنابراین کودکی در آنها طولانیست ولی طولانیترین دورهی کودکی را ما در انسان سراغ داریم. چرا که این موجود هم زیستگاه طبیعی پیچیدهای دارد و هم زیستگاه اجتماعی پیچیدهای دارد و بنابراین باید بتواند برای هر دوی اینها آماده باشد و چون عمر طولانیای دارد در این عمر طولانی با شرایط متفاوتی روبرو میشود و باید برای همهی آن شرایط متفاوت، در کودکی آمادگی به دست بیاورد. خب حتی ما در جوامع انسانی میبینیم آن جوامعی که زندگی سادهتری دارند دورهی کودکیشون کوتاهتر است و هر چه زندگی پیچیدهتر میشود زندگی شهری مبتنی بر تمدن مبتنی بر زندگی با گروههای بزرگ جمعیت و مشاغل تخصصی، در اینجاست که دوباره دورهی کودکی را ما طولانیتر میبینیم. برونفسکی در کتاب عروج انسان مثالی میزند- اتفاقا از ایران مثال میزند- میگوید که یک کودک ایل بختیاری که پدرش رمهدار هست این کودک در هفت سالگی بالغ است پدر کفنک خودش را دوش او میاندازد، چوب دستی به دست او میدهد و او باید گوسفندان را ببرد و غروب باید گوسفندها را سالم برگرداند. بنابراین اگر سالم برنگرداند و یا اگر گوسفندان کم باشند، تنبیه خواهد شد؛ یعنی دیگر کودکی تمام شده است. او یک موجود بزرگسال شده که مسئولیتها بر عهدهاش قرار گرفته در حالی که در زندگی شهری بچهی یک استاد دانشگاه یا یک کارآفرین یا یک آدمی که شغل پیچیدهای داره در اجتماع- فیلسوف یا هر چیزی از این دست- ممکنه که برای سالیان سال بچههای خودش را در حمایت خودش نگه دارد، از منابع خودش به آنها بدهد و اجازه بدهد که آنها هر اندازه که دلشان میخواهد آزمایشوخطا کنند بدون اینکه پیگردی برای آنها مترتب باشد؛ چرا که عملا او باید برای زندگی کردن در یک جهان متنوع و متغیر آماده شود.
▪️منبع:
مصاحبه با عبدالحسین وهابزاده
طبیعت را به کودکان پس دهید
[روزنامه پیام ما|شماره ۲۸۱۶؛صفحات ۵,۴]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️عبدالحسین وهابزاده: همهی موجودات دورهی کودکی و بزرگسالی دارند، حتی گیاهان؛ آنها در دورهی کودکی آمادگی پیدا میکنند برای اینکه در بزرگسالی به تولید مثل بپردازند، ولی دورهی کودکی در همهی موجودات، در همهی جانوران به یک اندازه نیست؛ موجودات خاصی هستند که نیاز به دورهی طولانی کودکی دارند. اینها چه موجوداتی هستند؟ موجوداتی که عمر طولانی دارند؛ موجوداتی که نسلهای متوالی با هم زندگی میکنند؛ یعنی فرزند، والد، پدر و مادربزرگ، و جد ممکن است با هم در یک فضا زندگی کنند. موجوداتی که مغز بزرگ دارند، صاحب مغز پیچیدهاند و قدرت یادگیری از طریق تجربه کردن را دارند و اینها باعث میشود که آنها بتوانند در دورهی کودکیشون چیزهایی بیاموزند؛ آنچه را که نسلهای قبلی انباشته اند به آنها منتقل بشود و در تعاملشان با محیطشان یاد بگیرند که باید چه بکنند. یکی دیگر از مشخصات موجودی که دورهی کودکی طولانی دارد این است که در یک نظام اکولوژیک پیچیده زندگی میکند، جایی که هر روز ممکن است شرایط زیستی حکمی بکند؛ امروز غذایی فراوون باشه فردا کمیاب؛ امروز میوهای فراوان باشه، فردا نایاب؛ و او مجبور باشد که مکان خودش را عوض کند یا شیوهی زندگی خودش را عوض کند و چنین موجودی بایستی بتواند در کودکیش انواع و اقسام تجربههای برخورد با این شرایط متنوع را به دست بیاورد. ما تنها موجودی نیستیم که کودکی طولانی داریم، خویشاوندان نزدیک ما هم دورهی طولانی کودکی دارند. برخی دیگر از موجودات هم دورهی طولانی کودکی دارند مثلا پرندههای شکاری دورهی کودکیشون طولانیست تا مادر بتواند تکنیکهای مختلف شکار و پرواز را به آنها یاد بدهد. پستانداران گوشتخوار مثل ببر، پلنگ و یا خرسها باید بتوانند تجربیات زیادی به کودکانشان منتقل کنند. بنابراین کودکی در آنها طولانیست ولی طولانیترین دورهی کودکی را ما در انسان سراغ داریم. چرا که این موجود هم زیستگاه طبیعی پیچیدهای دارد و هم زیستگاه اجتماعی پیچیدهای دارد و بنابراین باید بتواند برای هر دوی اینها آماده باشد و چون عمر طولانیای دارد در این عمر طولانی با شرایط متفاوتی روبرو میشود و باید برای همهی آن شرایط متفاوت، در کودکی آمادگی به دست بیاورد. خب حتی ما در جوامع انسانی میبینیم آن جوامعی که زندگی سادهتری دارند دورهی کودکیشون کوتاهتر است و هر چه زندگی پیچیدهتر میشود زندگی شهری مبتنی بر تمدن مبتنی بر زندگی با گروههای بزرگ جمعیت و مشاغل تخصصی، در اینجاست که دوباره دورهی کودکی را ما طولانیتر میبینیم. برونفسکی در کتاب عروج انسان مثالی میزند- اتفاقا از ایران مثال میزند- میگوید که یک کودک ایل بختیاری که پدرش رمهدار هست این کودک در هفت سالگی بالغ است پدر کفنک خودش را دوش او میاندازد، چوب دستی به دست او میدهد و او باید گوسفندان را ببرد و غروب باید گوسفندها را سالم برگرداند. بنابراین اگر سالم برنگرداند و یا اگر گوسفندان کم باشند، تنبیه خواهد شد؛ یعنی دیگر کودکی تمام شده است. او یک موجود بزرگسال شده که مسئولیتها بر عهدهاش قرار گرفته در حالی که در زندگی شهری بچهی یک استاد دانشگاه یا یک کارآفرین یا یک آدمی که شغل پیچیدهای داره در اجتماع- فیلسوف یا هر چیزی از این دست- ممکنه که برای سالیان سال بچههای خودش را در حمایت خودش نگه دارد، از منابع خودش به آنها بدهد و اجازه بدهد که آنها هر اندازه که دلشان میخواهد آزمایشوخطا کنند بدون اینکه پیگردی برای آنها مترتب باشد؛ چرا که عملا او باید برای زندگی کردن در یک جهان متنوع و متغیر آماده شود.
▪️منبع:
مصاحبه با عبدالحسین وهابزاده
طبیعت را به کودکان پس دهید
[روزنامه پیام ما|شماره ۲۸۱۶؛صفحات ۵,۴]
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
▫️بزودی...
اژدهای بهشتی؛ تکامل هوش در آدمی
▪️نشر نو | @nashrenow
▫️از متن کتاب:
«انگلستان از نعمت داشتن دانشمندان و محققینی برخوردار بوده که هر یک در چندین رشتهی مختلف پرورش یافته بودند. در زمره آنها از برتراند راسل، الفرد نورت وایت هد، هالدین، برنال و ژاکوب برنوفسکی میتوان نام برد. راسل در رابطه با دستیابی به این موهبت اظهار نظر میکند که برای داشتن اینگونه افراد نیازمند شرایطی هستیم که در آن شخص توانسته باشد در دوران کودکی تمایلات و علایق خویش را ، هرچند عجیب و غریب، دنبال نموده و جامهی عمل بپوشد، بدون اینکه اجبار و الزامی برای تطابق با وضعیت خاص و از پیش تعیین شدهای را داشته باشد. به گمان من ایالات متحده، اتحاد شوروی، ژاپن و جمهوری خلق چین که در آنها، هم دولت و هم گروههای همسال، فرد را برای انطباق با شرایط اجتماعی تحت فشار میگذارند به نسبت کمتری از اینگونه همهچیز دانان را پرورش میدهند»
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
اژدهای بهشتی؛ تکامل هوش در آدمی
▪️نشر نو | @nashrenow
▫️از متن کتاب:
«انگلستان از نعمت داشتن دانشمندان و محققینی برخوردار بوده که هر یک در چندین رشتهی مختلف پرورش یافته بودند. در زمره آنها از برتراند راسل، الفرد نورت وایت هد، هالدین، برنال و ژاکوب برنوفسکی میتوان نام برد. راسل در رابطه با دستیابی به این موهبت اظهار نظر میکند که برای داشتن اینگونه افراد نیازمند شرایطی هستیم که در آن شخص توانسته باشد در دوران کودکی تمایلات و علایق خویش را ، هرچند عجیب و غریب، دنبال نموده و جامهی عمل بپوشد، بدون اینکه اجبار و الزامی برای تطابق با وضعیت خاص و از پیش تعیین شدهای را داشته باشد. به گمان من ایالات متحده، اتحاد شوروی، ژاپن و جمهوری خلق چین که در آنها، هم دولت و هم گروههای همسال، فرد را برای انطباق با شرایط اجتماعی تحت فشار میگذارند به نسبت کمتری از اینگونه همهچیز دانان را پرورش میدهند»
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت