Telegram Web Link
برخیز که بویِ نو بهاران آمد

از ابر صدایِ پایِ باران آمد

با سازِ نسیم سبزها می رقصند

شادی به سراغِ بیشه زاران آمد

رباعی:حسن قربانی گل(باغدشتی

@dQORBNI🌺
در فصلِ خزان نسترن و نسرین کو

آن شبنم و رقصِ نرگسِ زرّین کو

پاییز، اگر چه دامنش رنگین است

امّا رُخِ نو عروسِ فروردین کو

رباعی:حسن قربانی گل(داریوش
@dQORBNI🌺
Forwarded from World Zoroastrian NEWS
@dQORBNI
زرتشت طلوعِ صبحِ بی پایان است

اندیشه ی وی مستیِ دانایان است

تاریخ گواهی دهد آن پیرِ خِرَد

پیغمبرِ عشق و دانش و عرفان است

رباعی ازحسن قربانیِ گل(داریوش🌺

ششم فروردین زادروز بزرگ پیامبر آریایی اشوزرتشتِ مهرِ اِسپنتمان خجسته و فرخنده باد
https://www.tg-me.com/newswz
خورشیدِ دگر به کهکشان زرتشت است
تابنده به جانِ عاشقان زرتشت است
از منظرِ ما آنکه شده فاتحِ عشق
بر رویِ زمین و آسمان زرتشت است

ششم فروردین زادروز زرتشت بزرگ گرامی باد

رباعی از حسن قربانی گل(داریوش
@dQORBNI🌺
آتشکده ای به سینه ام برپا شد
کز پرتوِ آن چشمِ دلم بینا شد
پرسید یکی زِچیست سرمستیِ تو
گفتم که مرا گمشده ای پیدا شد

ششم فروردین زادروز اشو زرتشت گرامی باد

رباعی از حسن قربانی گل،داریوش
@dQORBNI🌺
آنقدر که تو ستوده ای یزدان را
از بیتِ نخستِ نامه تا پایان را
محبوبِ خدا ندیدم اندازه ی تو
جز مردِ اَوِستاییِ جاویدان را

ششم فروردین زادروز زرتشت دانا گرامی باد

رباعی ازحسن قربانی گل(باغدشتی
@dQORBNI🌺
Forwarded from صبح و شعر
━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شاهنامه شناسنامه ماست

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•━​​‏

چنان دان که یزدان گوای منست
خرد زین سخن رهنمای منست

که من زین سخنها نجویم فروغ
نگردم به هر کار گرد دروغ

که روی سیاوش گر دیدمی
بدین تازه‌رویی نگردیدمی

نمانی همی چز سیاوخش را
مر آن تاج‌دار جهان بخش را

خنک شاه کو چون تو دارد پسر
به بالا و فرت بنازد پدر

خنک شهر ایران که تخت ترا
پرستند بیدار بخت ترا

دژم بخت آنکس که با تو نبرد
بجوید ز تخت اندر آید به گرد

همه دشمنان از تو پر بیم باد
دل بدسگالان به دو نیم باد

همه ساله بخت تو پیروز باد
شبان سیه بر تو نوروز باد

چو بشنید گفتارش اسفندیار
فرود آمد از بارهٔ نامدار

گو پیلتن را به بر در گرفت
چو خشنود شد آفرین برگرفت

که یزدان سپاس ای جهان پهلوان
که دیدم ترا شاد و روشن‌روان

سزاوار باشد ستودن ترا
یلان جهان خاک بودن ترا

خنک آنک چون تو پسر باشدش
یکی شاخ بیند که بر باشدش

خنک آنک او را بود چون تو پشت
بود ایمن از روزگار درشت

📚:شاه‌نامه (پادشاهی رستم و اسفندیار )
✍️ #فردوسی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
بخشی از داستان رستم و اسفندیار

گفتگوی رستم و اسفندیار

چنان دان که یزدان گواه من است
خرد زین سخن رهنمای من است

که من زین سخنها نجویم فروغ
نگردم به هر کار گرد دروغ

با خوانش حسن قربانی گل باغدشتی

@dQORBNi
با دلبر و مِی عزمِ دَمَن خواهم کرد

آنجا غمِ کهنه را کفن خواهم کرد

چون خفته دراین خاک هزاران جمشید

آهسته گذر رویِ چمن خواهم کرد

پیشاپیش سیزده بدر بر شما خجسته باد

رباعی:حسن قربانی گل(باغدشتی
@dQORBNI🌺
Forwarded from ➣zοняє яєzαєє‌‌
با دلبر و مِی عزمِ دَمَن خواهم کرد

آنجا  غمِ  کُهنه را  کفن خواهم کرد

چون خُفته دراین خاک،هزاران جمشید

آهسته  گذر  رویِ چمن خواهم کرد

امیدوارم سیزده بدر به شما خوش بگذره

رباعی ازحسن قربانی گل(باغدشتی

آوا:
#زهره_رضایی
@dQORBNI🌺
@deklamedel🌸
Forwarded from گلچين
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹🌷درود بر روان دکتر عزت الله همایون فر که اینچنین زیبا فردوسی را معرفی میکند

جا داردکه به احترام ایشان و به احترام فردوسی بزرگ و جاودان
تمام قد بایستیم و احترامات خالصانه خودرا نصیبشان کنیم.
http://www.tg-me.com/bavarh
Forwarded from هما ارژنگی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
با من از گشت و گذار سیزده در کوهسار
بامن از شوقِ نسیم و لاله‌های های بیقرار،
با من از رقص لطیف و چابک پروانه‌ها،
بوسه باران بروی سبزه زار باصفا،
با من از خاک وطن از خطه شیران بگو
ای نسیم نوبهاری، با من از ایران بگو

# هما ارژنگی
Forwarded from ℳ𝒾𝓃𝒶
با  رویشِ داغِ  لاله بر   سینۂ خاک

گفتم به دل از   وفایِ دیرینۂ خاک

دل گفت، کجا ریشۂ ما گرددخشک

چون بَردَمَد از سینۂ  بی کینۂ خاک

رباعی،حسن قربانی گل(باغدشتی

🎙مینا _ حیدری
@dQORBNI🌺
Forwarded from ℳ𝒾𝓃𝒶
تا  هست، بِدستم  ز تو  پیمانه ی  مِهر

سرمست،چو من نبیند این خانه ی مِهر

زین پس سخن از مامِ وطن خواهم گفت

در  محضرت ای  حکیمِ  فرزانه ی مِهر

رباعی:حسن قربانی گل(باغدشتی

🎙مینا _ حیدری

@dQORBNI🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درودها بر روان پاک زنده یاد استاد عزت‌الله همایون فر که اینچنین زیبا در معرفی فردوسی بزرگ ، وسواسیت بخرج می دهد


برای شناخت بهتر فرزانه توس حتمن این کلیپ تصویری را با دقت نگاه فرمایید


آن کس که تعهد به قلم داشت تویی

بر دفترش از حق عَلَم افراشت تویی

فرزانه ی شاعری که در سینه ی خلق

با طبعِ روان عشقِ وطن کاشت تویی


رباعی ازحسن قربانی گل باغدشتی

@dQORBNi
پیری که از او تپیده جانِ وطنم

شاد از قلمش نیز، روانِ وطنم

با لشکری از واژه همه دُرِّ دَری

شد حامیِ تا ابد زبانِ وطنم

رباعی:حسن قربانی گل(باغدشتی

@dQORBNI🌺
وقتی دل و چشمِ پاکش افتاده به من

نوشاند، پیاپی از خِرَد باده به من

چون مستِ میِ ساغرِ خود یافت مرا

آن دَم قلمِ حماسه را داده به من

رباعی ازحسن قربانی گل(داریوش
@dQORBNI🌺
Forwarded from 🌸🍃zi💠ba🌸🍃
وقتی دل و چشمِ پاکش افتاده به من

نوشاند، پیاپی از خِرَد باده به من

چون مستِ میِ ساغرِ خود یافت مرا

آن دَم قلمِ حماسه را داده به من

✍️رباعی از؛
#حسن_قربانی_گل(داریوش

🗣️آوایی. از:
#زیبا_صادقی


@dQORBNI🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از بس به دلم غم شرر انگیخته است

هر نوشِ مرا به نیش آمیخته است

دردا همه ارکانِ وجودم از درد

در ساختمانِ تن فرو ریخته است

رباعی؛حسن قربانی گل(باغدشتی

@dQORBNi
Forwarded from Bijan
سازهای موسیقی در شاهنامه


*در شاهنامه‌ی فردوسی به فراوانی از موسیقی و سازهای آن در جشن‌ها(بزم) و جنگ‌ها(رزم) یاد شده است.*
*در اینجا به نمونه‌ای از این سازها اشاره می‌کنیم:*

*الف) سازهای بزمی :*

*ابریشم :*
*تارِ سازهایی است که با مضراب یا ناخن می‌نوازند ؛ تارهای رود و چنگ از ابریشم و زه تعبیه می‌شده، از این رو ابریشم معنی تار یا ساز گرفته است.*
*«زِ آواز ابریشم و بانگ نای*
* سمن عارضان پیش خسرو به پای»*

*بربط :*
*کلمه ای فارسی مرکب از بَر ، به معنی سینه و بَت ، یعنی مرغابی ( چون شبیه سینه‌ی مرغابی است ) مرکب از چهار تار است و اَعراب به آن عود می‌گویند و با زخمه یا مضراب آن را می‌نواختند.*
*«می و بربط و نای بر ساختند*
* دل از بودنی‌ها بپرداختند»*

*چنگ :*
*سازی است مشهور از سازهای زهی به شکل مثلث ، که به وسیله‌ی چنگ‌زدن به زه‌های آن «با انگشت» نواخته می‌شود.*
*«پرستندگان ایستاده به پای*
*اَبا بریط و چنگ و رامش‌سرای»*

*رَباب :*
*سازی است در موسیقی که چهار تار دارد و دسته‌ای کوتاه ، که نام دیگر آن تنبور است .*
*«همه شب ز آوای چنگ و رباب*
*سپه را نیامد بر آن دشت خواب»*

*رود :*
*نوعی تار که بر روی سازها کشند و آن تار از روده‌ی گوسفند است.*
*«سخن‌های رستم به نای و به رود*
  *بگفتند بر پهلوانی سرود»*


*ب) سازهای رزمی :*

*تبیره :*
*دهل بزرگی که بر پشت فیل می‌نهادند و دو سرش پهن و میان باریک است.*
*«تبیره بر آمد ز پرده‌سرای*
* خروشیدن زنگ و هندی‌درای»*

*جَرس :*
*زنگ ، زنگوله ، زنگ بزرگ ، جسمی تو خالی از آهن و مس که بر آن کوبند.*
*«غَوِ پاسبانان و بانگ جرس*
* همی آمد از دور از پیش و پس»*

*کوس:*
*طبل بزرگ ، دهل که بر آن فرو می‌کوفتند*
*«بزد کوس رویین و هندی درای*
*سواران سوی رزم کردند رای»*

*گاودم :*
*از سازهای بادی که به شکل دم گاو بسازند. بوقی که یک سر آن گشاد و سر دیگر آن تنگ است*
*نای:*
*چوبی میان‌تهی و سازی بادی که در آن می‌دمند*
*رویینه‌خم:*
*کوس و نقاره‌ی خیلی بزرگ از جنس روی*
*«خروش آمد و ناله‌ی گاودم*
* دم نای رویین و رویینه خم»*

*سنج :*
*دو طبق کوچک برنجین یا رویین که در مراسم عزاداری با دو دست آن را به هم زده و صدا می‌دهد*

*«بفرمود تا سنج و هندی درای*
* به میدان در آرند با کرنای»*

*شیپور :*
*نای -کوچک‌تر از کرنای- نفیر ، نای رومی.*
*«یکی بزمگاه است گفتی به جای*
* ز شیپور و نالیدن کرّه‌نای»*

*کرّه‌نای :*
*نوعی شیپور، نای بزرگ معروف به خرنای*
*سرغین:*
*نوعی ساز بادی*
*هندی درای:*
*نوعی ساز ضربی*
*«خروش آمد و ناله‌ی کرّه‌نای*
* دم نای سرغین و هندی درای»*

*شندف:*
*طبل و نقاره‌ی بزرگ*
*«تبیره بزد شندف و نای و نی*
*سوی جنگ دشمن نهادند پی»*

*طبل:*
*دهل یک‌رویه و گاه دو رویه*
*«چو برخیزد آواز طبل رحیل*
*به خاک اندرآید سر شیر و پیل»*

نفیر:
*کرنای کوچک، قسمتی از کرنای که به آن شاخ یا بوق نفیر گویند*
*درای:*
*زنگ و جرسی که بر گردن شتر بندند*
*«ز کوی و نفیر و خروش درای*
*ز شیپور و از ناله‌ی کرّه‌نای»*
2025/10/23 04:41:27
Back to Top
HTML Embed Code: