Forwarded from روزنامه فرهیختگان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا در جریان حمله اسرائیل به خاک ایران، پهلویها بیش از پیش رسوا شدند؟ چون اگر یک دوربین بگذارند در خانهای در زابل، یک دوربین دیگر در خانهای در خرمشهر، و همینطور در خانههایی در بندرترکمن، جلفا، سنندج، تهران و شهرهای دیگر ایران. یک تصویر ثابت بیشتر نمیبینی وقتی خبری میرسید که مثلا اسرائیل به نقطهای در شیراز حمله کرده! آن هیجان و غیرت آدمهای آن خانهها برای آن لحظه مصیبتبار یکسان بود
⭕ محمدجواد بادین فکر کارشناس مسائل اجتماعی در صوتی که در اختیار فرهیختگان قرار داده، بیشتر این مفهوم را توضیح داده است
🔴 @FarhikhteganOnline
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤9👍1
Forwarded from پليكان (Hossein Sarfaraz)
#یادداشت
جنگ
شب بود که سرم را از پنجره شکسته اتاق بیرون بردم. اتاق حرکت میکرد و مقصدش جای نامعلومی بود. حرکت رو به جلو ، باد تابستانی درست میکرد که فشارم میداد به عقب. در این کشاکش، چشمهای تقریباً خیسم دنبال ماه آسمان شب میگشت. ماه نبود. عوضاش خیلِ بیشماری از ستارگان را میدیدم که درخشانتر از همیشه به حرکتِ اتاق، شیشههای شکسته آویزان از پنجره، باد تابستانی، و چشمهای تقریباً خیسِ من نگاه میکردند.
👉 @telepelican
جنگ
شب بود که سرم را از پنجره شکسته اتاق بیرون بردم. اتاق حرکت میکرد و مقصدش جای نامعلومی بود. حرکت رو به جلو ، باد تابستانی درست میکرد که فشارم میداد به عقب. در این کشاکش، چشمهای تقریباً خیسم دنبال ماه آسمان شب میگشت. ماه نبود. عوضاش خیلِ بیشماری از ستارگان را میدیدم که درخشانتر از همیشه به حرکتِ اتاق، شیشههای شکسته آویزان از پنجره، باد تابستانی، و چشمهای تقریباً خیسِ من نگاه میکردند.
👉 @telepelican
❤1
Forwarded from امکان تفاوت
Thanatosonics_ The Sounds of War and Death.wav
22.8 MB
پادکست مقاله هستی شناختی خشونت شنیداری، اثر مارتین داتری.
این پادکست در پیوند با تجربه خشونت شنیداری حاصل از موج های انفجاری در جنگ ایران و اسرائیل است.
این پادکست در پیوند با تجربه خشونت شنیداری حاصل از موج های انفجاری در جنگ ایران و اسرائیل است.
این ۶۰ جلد کتاب به صورت یکجا به قیمت ۳ میلیون تومان به فروش میرسد. جهت خرید به این آیدی پیام بدهید:
@Sadeghseyyediam
@Sadeghseyyediam
👌2
Forwarded from نِکْراسوفْسْکایا 48
چمدان.pdf
170.9 KB
من معمولا نوشتههای دیگران را منتشر نمیکنم. اما این مورد فرق دارد. این قصهی سه صفحهای دربارهی یکی از وقایع زندگی من نوشته شده. یکی از رفیقان خوش ذوق و خوش قلم بعد از اینکه ماجرای چمدان رها شدهی من در ترکیه را شنید آن را به صورت یک داستان کوتاه درآورد. چهار سال پیش زمانی که به دلیل محدودیتهای مسافرت به روسیه از مبدا ایران به دلیل پاندمی به ترکیه رفته بودم تا از آنجا خودم را برسانم ولادیوستوک اتفاق افتاد. به دلیل آسیبدیدگی جسمانی از ناحیهی زانو، چمدان کتابهایم را بین راه در استانبول رها کردم و رفتم. جزییات ماوقع را در این نوشتار میتوانید بخوانید. و آری، این داستان واقعی است.
داستان کوتاه چمدان
نویسنده: آلما اصلانی
داستان کوتاه چمدان
نویسنده: آلما اصلانی
❤4👍1🔥1👌1
Forwarded from تاریخ و تحولات فشن/ مد (Farhad Hajari فرهاد حاجری)
رنگ لباس عزاداری: از سفید تا سیاه
رنگ لباسهای عزاداری ایرانیان در طول تاریخ همیشه مشکی نبوده است.
#رنگ_سفید:
در تاریخ بیهقی, قرن پنجم, بعد از مرگ سلطان محمود غزنوی, گزارش شده است که پسرش سلطان مسعود:
"دیگر روز بار داد با قبا و ردائی و دستاری سپید, و همه اعیان و مقدمان و اصناف لشکر به خدمت آمدند, سپیدها پوشیده و بسیار جزع بود".
#رنگ_ازرق_و_سیاه
در تاریخ جهانگشای جوینی, قرن هفتم, گزارشی درباره خوابی که سلطان محمد خوارزمشاه دیده, آمده است:
"سلطان شبی در خواب اشخاصی نورانی دیده بود روی خراشیده, مویها پریشان و کالیده جامه سیاه بر مثال سوگواران پوشیده"
جوینی در جایی دیگر از کتابش آورده است:
"سوسن در کسوت سوگواران ازرق میپوشید"
ازرق, طیفی از رنگ آبی تیره و کبود است.
#تصویر_لباس_عزا
لباس عزاداری سیاه از دوره صفوی, قرن دهم, بیشتر رایج شد. نگاره ای متعلق به سال ۹۲۶ هجری / ۱۵۲۰ میلادی, افرادی را در مراسم تشییع جنازه نشان می دهد. آنها با استایلی سرتاسر سیاه, لباسهای بلند و کفش سیاه, دیده می شوند.
🎨این نقاشی متعلق به کتاب خمسه نظامی است که در شیراز نقاشی شده و اکنون در موزه ژنو نگهداری می شود.
رنگ لباسهای عزاداری ایرانیان در طول تاریخ همیشه مشکی نبوده است.
#رنگ_سفید:
در تاریخ بیهقی, قرن پنجم, بعد از مرگ سلطان محمود غزنوی, گزارش شده است که پسرش سلطان مسعود:
"دیگر روز بار داد با قبا و ردائی و دستاری سپید, و همه اعیان و مقدمان و اصناف لشکر به خدمت آمدند, سپیدها پوشیده و بسیار جزع بود".
#رنگ_ازرق_و_سیاه
در تاریخ جهانگشای جوینی, قرن هفتم, گزارشی درباره خوابی که سلطان محمد خوارزمشاه دیده, آمده است:
"سلطان شبی در خواب اشخاصی نورانی دیده بود روی خراشیده, مویها پریشان و کالیده جامه سیاه بر مثال سوگواران پوشیده"
جوینی در جایی دیگر از کتابش آورده است:
"سوسن در کسوت سوگواران ازرق میپوشید"
ازرق, طیفی از رنگ آبی تیره و کبود است.
#تصویر_لباس_عزا
لباس عزاداری سیاه از دوره صفوی, قرن دهم, بیشتر رایج شد. نگاره ای متعلق به سال ۹۲۶ هجری / ۱۵۲۰ میلادی, افرادی را در مراسم تشییع جنازه نشان می دهد. آنها با استایلی سرتاسر سیاه, لباسهای بلند و کفش سیاه, دیده می شوند.
🎨این نقاشی متعلق به کتاب خمسه نظامی است که در شیراز نقاشی شده و اکنون در موزه ژنو نگهداری می شود.
❤5👍1
مصاحبه با روزنامه جامجم درباره سینمای ملی و امر ملی در سینما:
https://jamejamonline.ir/fa/news/1509126/
https://jamejamonline.ir/fa/news/1509126/
https://jamejamonline.ir
اقتصاد بازار، مهمتر از هویت ملی
به جرأت میتوان گفت ایران و جامعه ایرانی در ۱۵ روز اخیر پراتفاقترین دوهفته تاریخ خود را از سر گذراند؛ از آغاز جنگ تحمیلی ۱۲ روزه تا مهمانی ۱۰ کیلومتری غدیر تا به امروز که شاهد متفاوتترین محرم در ایران بودهایم.
👏3
اپیزود دوازدهم-وضعیت سفید؛ قسمت اول: آمریکا
محمد رزمگه
📻 پادکست کنج
🎧 کنجی برای شنیدن داستانهای اشخاص، مکانها و رویدادهایی در دل تاریخ
اپیزود دوازدهم: وضعیت سفید؛ قسمت اول: آمریکا
در این قسمت بناست تا با توجه به جنگ اخیر ایران با رژیم اسرائیل و دخالتهای آمریکا در آن، دقایقی به دخالتهای جنگطلبانۀ آمریکا در دنیا بعد از جنگ جهانی دوم اشاره و روایتی از مهمترین جنگهایی که آمریکا در آنها حضور مستقیم داشت، ارائه شود.
نویسنده و راوی: محمد رزمگه
تهیهکننده: تکین قشنگی
🔷️ پادکست کنج را دنبال کنید.
کست باکس:
https://castbox.fm/vi/825881902
شنوتو:
https://shenoto.com/album/podcast/329107/اپیزود-دوازدهم-وضعیت-سفید؛-قسمت-اول-آمریکا
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/podcastkonj?igsh=ang4NWZkaGs4dnEw
تلگرام:
https://www.tg-me.com/konjpadcastt
#پادکست
#پادکست_کنج
#جنگ
#آمریکا
#ایالات_متحده_آمریکا
🎧 کنجی برای شنیدن داستانهای اشخاص، مکانها و رویدادهایی در دل تاریخ
اپیزود دوازدهم: وضعیت سفید؛ قسمت اول: آمریکا
در این قسمت بناست تا با توجه به جنگ اخیر ایران با رژیم اسرائیل و دخالتهای آمریکا در آن، دقایقی به دخالتهای جنگطلبانۀ آمریکا در دنیا بعد از جنگ جهانی دوم اشاره و روایتی از مهمترین جنگهایی که آمریکا در آنها حضور مستقیم داشت، ارائه شود.
نویسنده و راوی: محمد رزمگه
تهیهکننده: تکین قشنگی
🔷️ پادکست کنج را دنبال کنید.
کست باکس:
https://castbox.fm/vi/825881902
شنوتو:
https://shenoto.com/album/podcast/329107/اپیزود-دوازدهم-وضعیت-سفید؛-قسمت-اول-آمریکا
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/podcastkonj?igsh=ang4NWZkaGs4dnEw
تلگرام:
https://www.tg-me.com/konjpadcastt
#پادکست
#پادکست_کنج
#جنگ
#آمریکا
#ایالات_متحده_آمریکا
Forwarded from | مُسْتَغیث |
«نوآوریِ تقلیدی»
رویکردی که اغلب از مناسک شیعی صرفاً رفتارهای تکرارشوندهٔ غیرپویا را در طول زمان میخواهد، بهدنبال جداسازی مناسک از بافتارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی است. اساساً نمیتوان و منطقی نیست که مناسک نسبتی با وضع موجود جوامع نداشته باشند و در خلأ رفتارشناسانهٔ تاریخی خود بازتولید شوند. هیئتها، منبرها و مداحیها اگر در نقطهٔ تعادلی از تاریخ، عقیده و اکنون قرار نگیرند، کارکردهای تاریخی خود را از دست میدهند. امسال بهواسطهٔ ج.ن.گ میان ایران اسلامی با رژیم جعلی صهیونی، نزدیک به ماه محرم، جامعهٔ ایرانی که داغدار شهدای خود و خشمگین از تعرض به خاک ایران اسلامی است، قطعاً نیازمند زیستبوم ارتباطی مانند هیئت است که با زمینههای اجتماعی و شرایط موجود کشور عجین شده باشد. هیئت در طول تاریخ نتوانسته خود را از جامعه جدا کند و همیشه وامدار احوال و شرایط اجتماعی بوده است. امسال سخنرانی، روضه و مداحیها بایستی به این ج.ن.گ حق و باطل بپردازند و روحیهٔ عرق به این کشور دینی را تقویت کنند. حرکت محمود کریمی در شب اول محرم ۱۴۴۷ حرکت بینظیری است؛ شروع بخش رسانهای و جذاب مراسم (سینهزنی) با مداحی دربارهٔ حب به وطن است. هوش محمود کریمی در نوآوری و پیوند مسائل اجتماعی با مناسک اتفاق بسیار مهمی در تاریخ هیئات است که قابلیت الگوگیری دارد. با وجود این نوآوری و خلاقیت ما شاهد #تقلید_تاریخی هستیم؛ تقلید موسیقیایی. نمیتوان گفت خوشبختانه یا بدبختانه اما مداحی در ۱۰۰ سال اخیر ایران موجودیت کاملاً مستقلی از اتمسفر موسیقیایی نداشتهاست. حرکت از سمت شعر به تصنیف، توجه به سبکهای موجود موسیقی در ایران، تقلید در شعر، تغییرهای جزئی در ترانهها و اجرای تقلیدی آن، استودیوییشدن و... از نمونههای جریان تقلید تاریخی مداحی از موسیقی در تاریخ ایران است. اما در دو دههٔ اخیر جریان تقلید شدت بیشتری گرفته و با عامهپسندی رسانهای عجین شده، بهطوری که پس از انتشار موسیقیهای پاپ که قابلیت اجرا در هیئات را دارند، شاهد پیادهسازی متن جدیدی روی آن سبک موسیقیایی هستیم. تقلید از موسیقیهای لسآنجلسی، غربی و شاد که مورد عتاب مراجع و رهبری نیز قرار گرفت، از کلیدواژگان پرتکار این جریان است. اما سؤال اصلی من این است که جریان تاریخمند و با اصالت مداحی در ایران آیا هویت و موجودیت مستقلی پیدا نکرده که مداحان ما بر آن اساس فعالیت کنند؟ در نمونهٔ اخیر آیا دست محمود کریمی و شعرا و سبکسازان او جهت خلق اثری با مختصات و اقتضائات مداحی (با موضوع حب به وطن) بسته بود که بایستی یک اثر موسیقیایی را با تغییراتی کوچک، بازخوانی کند؟ درسالهای اخیر ما مداحیهای خلاقانه و نوینی را از مداحان مختلف ایرانی شاهد بودهایم که تبادر ذهنی مستقیمی به جریانهای موسیقی در ایران نداشته اما همچنان به تمرکز بر روی تقلیدی بودن اصرار خاصی دارند و این در آینده میتواند انتظارات مشارکتکنندگان در مناسک شیعی را دستخوش تغییر قرار دهد و اثر وضعی غیرقابل اجتنابی را بر مداحی ایران بگذارد؛ چراکه دیگر مداحان صرفاً محمد نوری و شجریان و عارف قزوینی را تقلید نمیکنند، بهنام بانی، هایده، تتلو و احلام را هم در صف اجرای تقلیدی خود قرار میدهند...
@mostaghis
رویکردی که اغلب از مناسک شیعی صرفاً رفتارهای تکرارشوندهٔ غیرپویا را در طول زمان میخواهد، بهدنبال جداسازی مناسک از بافتارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی است. اساساً نمیتوان و منطقی نیست که مناسک نسبتی با وضع موجود جوامع نداشته باشند و در خلأ رفتارشناسانهٔ تاریخی خود بازتولید شوند. هیئتها، منبرها و مداحیها اگر در نقطهٔ تعادلی از تاریخ، عقیده و اکنون قرار نگیرند، کارکردهای تاریخی خود را از دست میدهند. امسال بهواسطهٔ ج.ن.گ میان ایران اسلامی با رژیم جعلی صهیونی، نزدیک به ماه محرم، جامعهٔ ایرانی که داغدار شهدای خود و خشمگین از تعرض به خاک ایران اسلامی است، قطعاً نیازمند زیستبوم ارتباطی مانند هیئت است که با زمینههای اجتماعی و شرایط موجود کشور عجین شده باشد. هیئت در طول تاریخ نتوانسته خود را از جامعه جدا کند و همیشه وامدار احوال و شرایط اجتماعی بوده است. امسال سخنرانی، روضه و مداحیها بایستی به این ج.ن.گ حق و باطل بپردازند و روحیهٔ عرق به این کشور دینی را تقویت کنند. حرکت محمود کریمی در شب اول محرم ۱۴۴۷ حرکت بینظیری است؛ شروع بخش رسانهای و جذاب مراسم (سینهزنی) با مداحی دربارهٔ حب به وطن است. هوش محمود کریمی در نوآوری و پیوند مسائل اجتماعی با مناسک اتفاق بسیار مهمی در تاریخ هیئات است که قابلیت الگوگیری دارد. با وجود این نوآوری و خلاقیت ما شاهد #تقلید_تاریخی هستیم؛ تقلید موسیقیایی. نمیتوان گفت خوشبختانه یا بدبختانه اما مداحی در ۱۰۰ سال اخیر ایران موجودیت کاملاً مستقلی از اتمسفر موسیقیایی نداشتهاست. حرکت از سمت شعر به تصنیف، توجه به سبکهای موجود موسیقی در ایران، تقلید در شعر، تغییرهای جزئی در ترانهها و اجرای تقلیدی آن، استودیوییشدن و... از نمونههای جریان تقلید تاریخی مداحی از موسیقی در تاریخ ایران است. اما در دو دههٔ اخیر جریان تقلید شدت بیشتری گرفته و با عامهپسندی رسانهای عجین شده، بهطوری که پس از انتشار موسیقیهای پاپ که قابلیت اجرا در هیئات را دارند، شاهد پیادهسازی متن جدیدی روی آن سبک موسیقیایی هستیم. تقلید از موسیقیهای لسآنجلسی، غربی و شاد که مورد عتاب مراجع و رهبری نیز قرار گرفت، از کلیدواژگان پرتکار این جریان است. اما سؤال اصلی من این است که جریان تاریخمند و با اصالت مداحی در ایران آیا هویت و موجودیت مستقلی پیدا نکرده که مداحان ما بر آن اساس فعالیت کنند؟ در نمونهٔ اخیر آیا دست محمود کریمی و شعرا و سبکسازان او جهت خلق اثری با مختصات و اقتضائات مداحی (با موضوع حب به وطن) بسته بود که بایستی یک اثر موسیقیایی را با تغییراتی کوچک، بازخوانی کند؟ درسالهای اخیر ما مداحیهای خلاقانه و نوینی را از مداحان مختلف ایرانی شاهد بودهایم که تبادر ذهنی مستقیمی به جریانهای موسیقی در ایران نداشته اما همچنان به تمرکز بر روی تقلیدی بودن اصرار خاصی دارند و این در آینده میتواند انتظارات مشارکتکنندگان در مناسک شیعی را دستخوش تغییر قرار دهد و اثر وضعی غیرقابل اجتنابی را بر مداحی ایران بگذارد؛ چراکه دیگر مداحان صرفاً محمد نوری و شجریان و عارف قزوینی را تقلید نمیکنند، بهنام بانی، هایده، تتلو و احلام را هم در صف اجرای تقلیدی خود قرار میدهند...
@mostaghis
👍2
مقاله شهرت زنانه در آثار خوانندگان زن موسیقی رپ فارسی را با برادرم علی نوشتهایم و در کتاب شهر شهرگان منتشر شده است. این کتاب هم به همت دوست عزیزم علی مومنی گردآوری شده و توسط پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شده است.
ما در این مقاله آهنگهای شبتاب از سالومه امسی، آبی از جاستینا و چکش از گندم را مورد مطالعه قرار دادیم.
مطالعات پیرامون موسیقی رپ فارسی محدود است و این مقاله سومین نوشتار پژوهشی مستقلی از من است که به این پدیده محبوب و جذاب رسیدگی میکند. چند سال قبل درباره بازنمایی شهر تهران موسیقی رپ فارسی مقالهای پژوهشی نوشتم و مقاله منتشر نشدهای هم برای کتابی نوشتهام که به گونهشناسی خوانندگان موسیقی رپ فارسی میپردازد. امیدوارم مطالعات موسیقی رپ فارسی دور از سوءنیتها و غرضورزیها مستدام باشد!
@daltal
ما در این مقاله آهنگهای شبتاب از سالومه امسی، آبی از جاستینا و چکش از گندم را مورد مطالعه قرار دادیم.
مطالعات پیرامون موسیقی رپ فارسی محدود است و این مقاله سومین نوشتار پژوهشی مستقلی از من است که به این پدیده محبوب و جذاب رسیدگی میکند. چند سال قبل درباره بازنمایی شهر تهران موسیقی رپ فارسی مقالهای پژوهشی نوشتم و مقاله منتشر نشدهای هم برای کتابی نوشتهام که به گونهشناسی خوانندگان موسیقی رپ فارسی میپردازد. امیدوارم مطالعات موسیقی رپ فارسی دور از سوءنیتها و غرضورزیها مستدام باشد!
@daltal
👏6🥰1
Forwarded from مـــــــــــا
یادداشت تخصصی
روایتهای مردمی و ارتباطات در بحران
نحوه روایتگری مردم در وضعیت جنگی، چطور میتواند بر مدیریت بحران اثرگذار باشد؟
در بطن هر بحران، گذشته از ویرانیهای بیرونی و آشفتگیهای اجتماعی، نبردی دیگر در جریان است؛ نبردی کمتر دیدهشده اما تعیینکننده: نبرد برای روایت. اینکه چه کسی روایت میکند، از چه منظری، با چه زبانی و برای چه مخاطبی، گاه از خود بحران نیز مهمتر است. در جهان امروز که فناوریهای ارتباطی دیجیتال در همهجا گسترده شدهاند، این نبرد بیش از هر زمان دیگری آشکار، همگانی و مشارکتی شده است.
روایت بحران دیگر صرفاً در اختیار نهادهای رسمی، رسانههای دولتی یا مقامهای حکومتی نیست. مردم عادی، خانوادههای قربانیان، بازماندگان، شاهدان میدانی و فعالان مدنی نیز سهمی در روایتگری بحران یافتهاند؛ سهمی که از نظر رسانهای و اجتماعی نیز بسیار پراهمیت است. با دیجیتالیزه شدن فضاهای ارتباطی و گسترش استفاده از گوشیهای هوشمند و پلتفرمهای تصویری و رسانههای اجتماعی، شرایط روایتگری بحران به کلی دگرگون شده است. دیگر روایت از بالا به پایین دیکته نمیشود. هر فرد میتواند روایتی خلق کند، آن را منتشر کند، و بلافاصله در معرض دید هزاران یا میلیونها مخاطب قرار دهد. این چرخش، تغییری عمیق در نسبت قدرت و حقیقت است؛ تغییری که امکان روایتسازی از پایین را فراهم کرده است.
در نظریههای رسانه، از این پدیده با عنوان روایتسازی دیجیتال از پایین یاد میشود. این روایتها معمولاً توسط کاربران عادی، کنشگران مستقل، خانوادهها یا شاهدان عینی تولید میشوند. ویژگیهای این روایتها عبارتاند از عاطفی بودن، فردمحور بودن، بیواسطگی و استفاده از عناصر چندرسانهای مانند تصویر، صدا و ویدیو. آنها با ساختن روایتهایی صمیمی، انسانی و باورپذیر، افکار عمومی را تحت تأثیر قرار میدهند.
اگر روایتهای رسمی در موقعیت بحرانی، دارای ویژگیهایی نظیر خنثی بودن، آماری بودن، کنترلشده و اغلب بیاحساس هستند، روایتهای مردمی دقیقاً نقطه مقابل آن هستند. آنها از درون زندگی میجوشند؛ با چهرههای انسانی، با صدای گریه یا فریاد، با چشمانی که در تصویر میدرخشند یا خاموش شدهاند. در این روایتها، بحران به جای آنکه موضوعی خبری باشد، به تجربهای انسانی بدل میشود؛ تجربهای که مخاطب را درگیر میکند، به واکنش وامیدارد، و گاه بسیج میکند.
روایتهای مردمی، در چهار سطح اصلی کارکرد دارند:
1- افشاگری: واقعیتهایی را نشان میدهند که در روایت رسمی سانسور، تحریف یا حذف شدهاند. ویدیویی کوتاه از خشونت، یا صدایی ضبطشده از لحظه یک برخورد میتواند به تنهایی مشروعیت روایت جریان اصلی را زیر سؤال ببرد.
2- انسانیسازی بحران: روایتهای مردمی به ما نشان میدهند که پشت هر عدد، انسانی وجود دارد. وقتی هزاران کاربر درباره کسی مینویسند که «او یک دانشآموز دبیرستانی بود»، یا «او تنها فرزند خانوادهاش بود»، آن فرد از یک نام در لیست قربانیان به یک چهره تبدیل میشود؛ چهرهای که احساسات را درگیر میکند.
3- مقاومت نمادین: آنجا که رسانههای جریان اصلی از «کشتهشده» میگویند، مردم از «قربانی» مینویسند. همین تقابل روایی، خودش نوعی از ایستادگی فرهنگی در برابر قدرت است.
4- حافظه جمعی: روایتهای دیجیتال مردمی، حافظهای جمعی میسازند که در بایگانیهای رسمی جای نمیگیرد. آنچه در استوریها، توییتها، کپشنها و ویدیوها ثبت میشود، به مرور زمان به تاریخنگاری مردمی از بحرانها بدل میشود؛ تاریخی که مردم با جان و دل مینویسند.
با این حال این روایتها با چالشهایی نیز مواجه میشوند. خطر سانسور، حذف پستها، تهدیدات امنیتی علیه روایتگران، و نیز کاستیهایی مانند احساسمحوری یا عدم دقت تاریخی، همگی واقعیتهاییاند که نباید نادیده گرفته شوند. هرچند، آنچه این روایتها عرضه میکنند امکانی دیگر برای معناسازی جمعی است: امکان آنکه معنای در دستان مردم، در زبان زندگی و در شبکههای مشارکتی بازتعریف شود.
نویسنده: آقای داوود طالقانی
پژوهشگر حوزههای ارتباطات، فلسفه و علوماجتماعی
#مدیریت_بحران
#رسانه_جنگ
#رسانه_ما
@resane_ma
روایتهای مردمی و ارتباطات در بحران
نحوه روایتگری مردم در وضعیت جنگی، چطور میتواند بر مدیریت بحران اثرگذار باشد؟
در بطن هر بحران، گذشته از ویرانیهای بیرونی و آشفتگیهای اجتماعی، نبردی دیگر در جریان است؛ نبردی کمتر دیدهشده اما تعیینکننده: نبرد برای روایت. اینکه چه کسی روایت میکند، از چه منظری، با چه زبانی و برای چه مخاطبی، گاه از خود بحران نیز مهمتر است. در جهان امروز که فناوریهای ارتباطی دیجیتال در همهجا گسترده شدهاند، این نبرد بیش از هر زمان دیگری آشکار، همگانی و مشارکتی شده است.
روایت بحران دیگر صرفاً در اختیار نهادهای رسمی، رسانههای دولتی یا مقامهای حکومتی نیست. مردم عادی، خانوادههای قربانیان، بازماندگان، شاهدان میدانی و فعالان مدنی نیز سهمی در روایتگری بحران یافتهاند؛ سهمی که از نظر رسانهای و اجتماعی نیز بسیار پراهمیت است. با دیجیتالیزه شدن فضاهای ارتباطی و گسترش استفاده از گوشیهای هوشمند و پلتفرمهای تصویری و رسانههای اجتماعی، شرایط روایتگری بحران به کلی دگرگون شده است. دیگر روایت از بالا به پایین دیکته نمیشود. هر فرد میتواند روایتی خلق کند، آن را منتشر کند، و بلافاصله در معرض دید هزاران یا میلیونها مخاطب قرار دهد. این چرخش، تغییری عمیق در نسبت قدرت و حقیقت است؛ تغییری که امکان روایتسازی از پایین را فراهم کرده است.
در نظریههای رسانه، از این پدیده با عنوان روایتسازی دیجیتال از پایین یاد میشود. این روایتها معمولاً توسط کاربران عادی، کنشگران مستقل، خانوادهها یا شاهدان عینی تولید میشوند. ویژگیهای این روایتها عبارتاند از عاطفی بودن، فردمحور بودن، بیواسطگی و استفاده از عناصر چندرسانهای مانند تصویر، صدا و ویدیو. آنها با ساختن روایتهایی صمیمی، انسانی و باورپذیر، افکار عمومی را تحت تأثیر قرار میدهند.
اگر روایتهای رسمی در موقعیت بحرانی، دارای ویژگیهایی نظیر خنثی بودن، آماری بودن، کنترلشده و اغلب بیاحساس هستند، روایتهای مردمی دقیقاً نقطه مقابل آن هستند. آنها از درون زندگی میجوشند؛ با چهرههای انسانی، با صدای گریه یا فریاد، با چشمانی که در تصویر میدرخشند یا خاموش شدهاند. در این روایتها، بحران به جای آنکه موضوعی خبری باشد، به تجربهای انسانی بدل میشود؛ تجربهای که مخاطب را درگیر میکند، به واکنش وامیدارد، و گاه بسیج میکند.
روایتهای مردمی، در چهار سطح اصلی کارکرد دارند:
1- افشاگری: واقعیتهایی را نشان میدهند که در روایت رسمی سانسور، تحریف یا حذف شدهاند. ویدیویی کوتاه از خشونت، یا صدایی ضبطشده از لحظه یک برخورد میتواند به تنهایی مشروعیت روایت جریان اصلی را زیر سؤال ببرد.
2- انسانیسازی بحران: روایتهای مردمی به ما نشان میدهند که پشت هر عدد، انسانی وجود دارد. وقتی هزاران کاربر درباره کسی مینویسند که «او یک دانشآموز دبیرستانی بود»، یا «او تنها فرزند خانوادهاش بود»، آن فرد از یک نام در لیست قربانیان به یک چهره تبدیل میشود؛ چهرهای که احساسات را درگیر میکند.
3- مقاومت نمادین: آنجا که رسانههای جریان اصلی از «کشتهشده» میگویند، مردم از «قربانی» مینویسند. همین تقابل روایی، خودش نوعی از ایستادگی فرهنگی در برابر قدرت است.
4- حافظه جمعی: روایتهای دیجیتال مردمی، حافظهای جمعی میسازند که در بایگانیهای رسمی جای نمیگیرد. آنچه در استوریها، توییتها، کپشنها و ویدیوها ثبت میشود، به مرور زمان به تاریخنگاری مردمی از بحرانها بدل میشود؛ تاریخی که مردم با جان و دل مینویسند.
با این حال این روایتها با چالشهایی نیز مواجه میشوند. خطر سانسور، حذف پستها، تهدیدات امنیتی علیه روایتگران، و نیز کاستیهایی مانند احساسمحوری یا عدم دقت تاریخی، همگی واقعیتهاییاند که نباید نادیده گرفته شوند. هرچند، آنچه این روایتها عرضه میکنند امکانی دیگر برای معناسازی جمعی است: امکان آنکه معنای در دستان مردم، در زبان زندگی و در شبکههای مشارکتی بازتعریف شود.
نویسنده: آقای داوود طالقانی
پژوهشگر حوزههای ارتباطات، فلسفه و علوماجتماعی
#مدیریت_بحران
#رسانه_جنگ
#رسانه_ما
@resane_ma
❤1
دالطال ( درسگفتارها ) pinned «کتاب #زنخدان در فروشگاه پاتوق کتاب فردا: https://bookroom.ir/book/118529/»