Telegram Web Link
♻️دزد شریف ...

مولانا در مثنوی داستان شیخی را تعریف می کند؛ که در تاریکی دم صبح افسار الاغش را جلو حمام به مردی که چهره اش نمایان نبود سپرد و به حمام رفت، وقتی برگشت دید که افسار الاغش در دست دزد معروف ده است و شروع کرد به داد و بیداد.

دزد گفت چرا داد و بیداد می‌کنی؟
شیخ گفت ای دزد نابه کار افسار الاغ من در دست تو چه می‌کند؟
دزد گفت تو خود در تاریکی الاغت را به من سپردی. تازه مرا از کارم باز داشتی و حالا داد و بیداد هم می‌کنی.
شیخ پرسید:
پس چرا الاغ را ندزدیدی؟
دزد گفت:
تو الاغت را به من سپردی من دزدم نه خیانتکار و چیزی را که به من سپرده‌اند به آن خیانت نمی‌کنم.

مولانا سپس ادامه می‌دهد که:
به اندازه این دزد شرافت داشته باشید و به کسانی که اموال و سرنوشت خودشان را به شما سپرده‌اند خیانت نکنید.

#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍405
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حقوقدانها میگن،قانون در جنگل مثل تار عنکبوت میماند که در همه جا وجود دارد و فقط موجودات و حشرات ضعیف و کوچک را گیر میاندازد و میگیرد.
بزرگها و قدرتمندان مصون و محفوظ از قانون هستند‌.

#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍25😢4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 واکنش خانواده مرحوم الهه حسین نژاد به شایعات رسانه‌های معاند در فضای مجازی

🔵از پلیس آگاهی تهران بزرگ تشکر می‌کنم بابت پیگیری و دستگیری قاتل.

🔴 موقع پرداخت کرایه این قاتل شیطان صفت گوشی الهه را می‌بیند و هنگام گرفتن گوشی با مقاومت روبرو می‌شود و بعد با چندین ضربه به قتل می‌رساند.

🔴 پزشکی قانونی موضوع تعرض را #تکذیب کرده و همچین اتفاقی نیافتاده است.

🔴 از دادستان محترم درخواست اشد مجازات را برای قساوت این فرد تقاضا داریم.

🔴 در فضای مجازی به اسم الهه حسین نژاد صحبتهای سیاسی می‌کنند؛ او به مسائل سیاسی علاقه نداشت و کمک حال پدر و مادرش بود.

🔴 عده ای هم به اسم ما صفحه ایجاد کردند در فضای مجازی و شماره کارت قرار دادند که ما نیاز مالی داریم؛ من همین جا تکذیب می‌کنم.

پ.ن : آنچه بیش از هر واقعه ای دل جامعه را به درد می آورد، سقوط اخلاقی بخشی از جامعه در پی هر حادثه ایست که خود را نمایان می کند.

#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
😢21👍62👎1🤬1
♻️حقوق خفته بر خاک یک ملت
      (به یاد ریشه های در خاک
)


🗒 او در ۱۷ خرداد ۱۳۳۳ در یزد زاده شد و به دلیل نادارایی خانواده از ۱۰ سالگی به کارهایی چون دستفروشی در کنار تحصیل پرداخت؛ اما در نهایت، توانمند و پوینده توانست کارشناسی حقوق خود را از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد جامعه شناسی خود را از دانشگاه سوربن فرانسه بگیرد. همو که از محرومانه ترین‌های جامعه برخاست و در مظلومانه ترین ها پویید و در مخوفانه‌ترین قتل‌ها؛ یعنی قتل‌های زنجیره‌ای، نامش بر یاد‌ها نشست و ریشه اش در خاک ها.

⬅️ آری «محمد جعفر پوینده» جامعه شناس، مترجم و نویسنده‌ای با دغدغه آزادی، حقوق بشر و رفع تبعیض به ویژه علیه زنان. او که «اعلامیه حقوق بشر و تاریخچه آن» و همچنین «پیکار با تبعیض جنسی: پاکسازی کتاب، خانه، مدرسه و جامعه از کلیشه‌های تبعیض جنسی» از آثار پرشماری است که به فارسی ترجمه کرده است.

⬅️ «علی اشرف درویشان» درباره پوینده و وضعیت طاقت فرسایی که در آن عاشقانه به کار ادامه می‌داد، می‌نویسد: «او کم غذا می‌خورد، کم می‌خوابید و در جای کوچک و تنگ و نامناسبی زندگی می‌کرد ...؛ اما از پای ننشست». پوینده، خود در مقدمه ترجمه اثر مشهور «لوکاچ» می‌نویسد: «ترجمه کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی را در اوج فشارهای طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و روانی ادامه دادم و شاید هم مجموعه همین فشارها بود که انگیزه و توان به پایان رساندن ترجمه این کتاب را در وجودم برانگیخت».

⬅️ امروز از خود می پرسم، در دیاری که تنه روشنفکرِ رسته از خاک محرومیت، درست در روزی که ترجمه اش از کتاب اعلامیه حقوق بشر عرضه شد، با تبر جنایت و شقاوت بر خاک مظلومیت، دور از شهر، نحیف و رنجور از بی‌حقوقی و حتی محروم از حق حیات، فرو افتاده بود، چگونه باید بشر را در آن ترجمه کرد تا حقوق بشر، خوانده و فهمیده شود!؟ خوانش و فهمی که ترجمان حقوق خفته بر خاک یک ملت باشد.

مرضیه حاجی هاشمی
https://www.tg-me.com/darvishane49
10👍3👏2
♻️نه درمان، نه مراقبت؛ فقط زندان، اعدام، و فراموشی

🔹الهه حسین‌نژاد در ۲۴ سالگی به انتهای زندگی رسید. او دیگر نیست تا روایت کند در آن سمند نقره‌ای که شد ارابه مرگش، چه بر او گذشت. اما چیزی عوض نمی‌شود: دختری جوان سوار خودرو شخصی شد تا سریع‌تر به خانه برسد، اما هرگز نرسید.

🔹راننده، که حالا قاتل است، پیش‌تر به اتهام خشونت بازداشت شده بود؛ اما راننده‌ی یک شرکت حمل‌ونقل عمومی بود و شاید ده‌ها زن و کودک دیگر را هم جابه‌جا کرده باشد. وقتی اعتراض‌ها بالا گرفت، شرکت اعلام کرد او «گواهی عدم سوءپیشینه» داشته؛ یعنی تأییدیه‌ای از سوی مراجع رسمی.
درد دقیقاً همین‌جاست.
برگه‌ای که باید نماد امنیت باشد، دروغ گفته. قانونی که قرار بود حافظ جامعه باشد، خیانت کرده.
بر اساس همین قانون، برای بسیاری از احکام زندان، پس از مدت کوتاهی از پایان حبس، گواهی عدم سوءپیشینه صادر می‌شود. یعنی تقریباً همه مجرمان غیر سیاسی، پس از مدتی کوتاه، گواهی پاکی دریافت می‌کنند. اما ماجرا فقط یک برگه نیست.

🔹در کشوری که نه سلامت روان اهمیت دارد، نه بازپروری و نه مراقبت اجتماعی، این برگه فقط یک معنا دارد: بی‌توجهی به امنیت عمومی.
در بسیاری کشورها، مجازات آغاز مسیر است، نه پایان آن. مجرمانی که مرتکب خشونت، تجاوز یا آزار می‌شوند، پس از آزادی تحت درمان، نظارت، محدودیت و گاه ممنوعیت‌های شدید قرار می‌گیرند. اما در ایران، همه‌چیز خلاصه می‌شود به زندان، و بعد پاک شدن سابقه.

🔹گویی زندان چندماهه یا چندساله، روان یک متجاوز یا کودک‌آزار را اصلاح می‌کند. اما در واقعیت، ما نتایج این خطا را هر روز می‌بینیم:
دخترانی که در خودروها قربانی می‌شوند،
زنانی که دوباره از همسران سابقشان کتک می‌خورند،
و کودکانی که «حق دیدار» دارند، اما نه «حق امنیت».
بدتر آن‌که، در ساختار فاسد نیروهای انتظامی، با یک یا دو میلیون تومان رشوه، این برگه زودتر هم صادر می‌شود. یعنی قانون نه فقط ناقص، بلکه در عمل هم بی‌اثر است.

🔹در جمهوری اسلامی، مجازات جایگزین همه‌چیز شده: روان‌درمانی، آموزش، بازپروری، مراقبت اجتماعی. و برگه‌ی عدم سوءپیشینه، جای حقیقت را گرفته: هشدار، مسئولیت، حافظه.

🔹مشکل فقط درک ناقص از روان‌شناسی جرم نیست؛ مسئله این‌جاست که جان و روان مردم هیچ‌گاه اولویت حکومت نبوده. این سیستم مجرم را زندان می‌کند، ولی درمان نمی‌کند؛ آزاد می‌کند، ولی مراقبت نمی‌کند؛ سابقه‌اش را پاک می‌کند، اما خطر را باقی می‌گذارد.

🔹جمهوری اسلامی مشتاق است اعدام کند، زندان بیندازد، مجرم را "محو" کند اما هیچ میلی به حل ریشه‌ای مسئله ندارد. چرا؟
چون افزایش خشونت، ناامنی اجتماعی و ترس، ابزارهای سرکوبند.

خشونت علیه زنان؟ بهانه‌ای برای خانه‌نشین‌کردن زنان و حذفشان از جامعه.
ترس در خیابان؟ توجیهی برای حضور بیشتر پلیس و گشت.
افزایش جرم؟ فرصتی برای نمایش اقتدار از طریق دستگیری و اعترافات تلویزیونی.
در چنین سیستمی، درمان مجرم تهدید است؛
چون جامعه‌ای سالم و آگاه، سخت‌تر کنترل می‌شود.

اینجاست که نه تنها مجرم، بلکه قربانی هم تنها رها می‌شود.نه دولت از او حمایت می‌کند، نه جامعه آماده‌ی شنیدن و فهمیدن اوست، نه سازوکاری هست که از تکرار خشونت جلوگیری کند.

🔹ما در جمهوری اسلامی با سیستمی طرفیم که مجرم را مجازات می‌کند اما درمان نمی‌کند؛
آزادش می‌کند اما مراقبت نمی‌کند؛
سابقه‌اش را پاک می‌کند اما خطر را نگه می‌دارد و قربانی را، دوباره و دوباره، در معرض تکرار رنج و وحشت می‌گذارد.

این فقط بحران قانون نیست، بحران اخلاق و انسانیت است.

خشونت، ناامنی و ترس، ابزارهای سرکوب‌اند. مجرمان درمان‌نشده، قربانیان تنها، و جامعه‌ای هراسان، همه به سود ساختاری است که اقتدار خود را از بحران می‌گیرد، نه از عدالت.

در چنین وضعیتی، هر برگه‌ی «عدم سوءپیشینه» می‌تواند حکمی دوباره باشد علیه امنیت ما.

✍️ مهدی محمودیان
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍257
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♻️کسی را پیدا کن که
ذوق کند، که سبز باشد، بکر باشد، دیوانه باشد..
کسی را پیدا کن که با تو از طرح ناموزون
ابرها،
به دهکده‌های خیال برسد..
که سرکش باشد و با تو بدون آسمان و بال، پرواز کند،که با تو چای بنوشد و شعر بخواند و دیوانگی کند.
دنیا به قدر کافی، آدمِ بی‌ذوق دارد..
دنبال کسی باش که ذوق داشته‌باشد و از تماشای ماه و شب و کهکشان، به وجد‌ بیاید و حضور و حرف‌هاش
تو را جانی دوباره ببخشد و ترغیب کند
به زیستن و‌ پوییدن...

🎥این خانم پرتوان با اراده و پر تلاش ، دختر من است.
دختری سحر خیز ، دختری که بجای پرسه زدن در فضای مجازی و خوابیدن تا لنگ ظهر، راه سخت اما لذت‌بخش و ستودنی را برگزیده است.
فرزندان آینه تمام نمای والدین هستند.هر چه بکاریم همان بدرویم. هویت و شخصیت فرزندان در بزرگسالی نتیجه سازوکارهای ست که ما جلو‌ی پا آنها می گذاریم.
شخصیت فرزندان بایست تا سن ۱۸ سالگی با معیارهای علمی ، خانوادگی و هویت ملی شکل بگیرد.
برای فرزندان وقت بگذاریم. کارگر آنها نباشیم. معلم باشیم.
و نگاهمان را در خانه به زن و دختر تغییر دهیم تا شاهد سوگواری از جنس الهه نشویم.

#ح_درویشی
#رفتارـخردمندانه
https://www.tg-me.com/darvishane49
32👍14👏5🥰1
♻️مرد شماره ۸ کجاست/درباره قتل دختری به نام الهه

«۱۲ مرد خشمگین» یک فیلم است. داستانش در یک اتاق هیئت منصفه می‌گذرد. ماجرای فیلم قصه جوان هجده‌ساله‌ای است که متهم به قتل پدرش است. اگر گناهکار شناخته شود، اعدامش می‌کنند.
دادگاه تمام می‌شود و دوازده عضو هیئت منصفه به اتاقی می‌روند تا درباره رأی نهایی تصمیم بگیرند. ظاهراً همه چیز روشن است؛ تمام شواهد علیه پسر است و بیشتر اعضا متقاعد شده‌اند که او قاتل است. با شروع رای‌گیری اما...
نمی‌خواهم در مقام اسپویلر بنشینم و سیر تا پیاز فیلم را تعریف کنم. حرف دیگری دارم. این‌ روزها دختری به اسم الهه به قتل رسیده است. داستان هم دردناک‌تر از آن است که بخواهم شما را به آرامش دعوت کنم.
اما ورود برخی ناظران به قضیه طوری است که به هیچ وجه عادی به نظر نمی‌رسد. این روزها سیل عظیم از مردمی می‌بینم که در مقام کارشناس صحنه قتل، کارشناس قضایی، هیئت‌منصفه و قاضی نشسته‌اند و حکم می‌دهند و...
متوجه جریحه‌دار شدن روان جامعه هستم اما یک لحظه صبر کنید. به این فکر کنید که چرا این حجم از نگاه متوجه این اتفاق شد. واقعیت این است که در این سال‌ها از این اتفاق‌ها کم نیفتاده است. اصلاً اگر یک روز پای صحبت کارشناس‌های پلیس بنشینید یا حتی صفحه حوادث روزنامه‌ها را‌ ورق بزنید عرضم را تایید می‌کنید. 
عده‌ای اینفلوئنسر که حتی به مرگ یک دختر هم به چشم فالوئر و لایک نگاه می‌کنند و رفتار و کردار و پیشینه‌شان نشان می‌دهد که اپسیلونی دغدغه حقیقت ندارند.   نمی‌خواهم جای مرد شماره ۸ فیلم «۱۲ مرد خشمگین» بنشینم و رای تان را عوض کنم.
می‌خواهم بگویم یک لحظه صبر کنید... اصلاً یک نفس عمیق بکشید و اجازه بدهید کسانی که به قضیه نزدیک‌ترند و صلاحیت دارند جوانب ماجرا را مورد بررسی قرار دهند. بگذارید یک گزارش دقیق و بدون احساسات رقیق‌شده بخوانیم. باور بفرمایید با ردیف کردن کلمات در اینستاگرام هیچ جامعه‌ای درست نشده است.
نه نه هرگز نمی‌گویم احساساتی نشوید  و  دلتان نسوزد. حواسم هست روایتی که خواندید دل سنگ را آب می‌کند اما این را هم بپذیرید اگر به راستی دنبال حقیقتید بگذارید به دور از خشم، تعصب، ترس و احساس ماجرا پیگیری شود.
باور بفرمایید همه این‌هایی که بر آتش این ماجرا می‌دمند دلسوز نیستند برخی‌شان پشت گوشی‌هایشان نشسته‌اند و به نمودار روبه‌رشد پلتفرمشان چشم دوخته‌اند.

امیر جدیدی
https://www.tg-me.com/darvishane49
18👌8👍2👎1😢1
♻️قتل «الهه» به‌مثابه پیامد انتقام اجتماعی
قتل ناجوانمردانه و بغرنج الهه حسین‌نژاد 24‌ساله و امیرمحمد خالقی 19‌ساله به فاصله نه‌چندان دور را نمی‌توان به انگیزه، طمع و جنون لحظه‌ای قاتلان جوان فروکاست.
بر این باورم که هر قتلی که در این چندساله بر اثر سرقت‌های خشونت‌بار یا تعدی و تجاوز رخ داده و کرامت انسانی را له کرده و زندگی‌های زیادی را از طرفین مقتول و قاتل نابود کرده است، دارای ریشه‌های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی است. انباشت بحران‌های اقتصادی نظیر تحریم‌ها و تورم و فشار اقتصادی فزاینده، وجود پرونده‌های باز فساد، فقدان امید به آینده (ناامیدی اجتماعی)، آرزوهای دست‌نیافتی جوانان (یافتن شغل مناسب، ازدواج و برآورده‌کردن نیازهای عاطفی و حسرت ساختن زندگی معمولی)، بی‌کاری فزاینده جوانان و سخت‌گیری اجتماعی از سوی حکمرانی و ناکارآمدی نظام مدیریت این بحران‌ها و مسئله‌ها، فرد را به سوی «خلق امید خودخواهانه» یا «خودمحورانه» سوق داده است.

در‌واقع زمانی که فرد و جامعه خسته و خشمگین و ناامید، به این نتیجه می‌رسد که رسیدن به آرزوها و خواسته‌های معمولی خود را نمی‌تواند از راه‌های درست و اخلاقی و مبتنی بر منافع جمعی محقق کند، به سمت رفتارهای خودمحورانه و خودخواهانه و ترجیح منافع فردی بر جمعی سوق پیدا می‌کند که تنها راه برای نجات از این وضعیت بحرانی، بیرون‌کشیدن گلیم خود از آب حتی به روش‌های غیراخلاقی و غیرانسانی است. تلاش برای خلق «امید خودخواهانه» یا یکی از مصداق‌های انتقام از جامعه است. انتقام از جامعه، نوعی واکنش روانی و رفتاری فردی به ناامیدی از حل مسئله‌ها و بحران در جامعه است.

در این پدیده، افراد یا گروه‌هایی که در رسیدن به آرزوهای خود از راه‌های مشروع و اخلاقی ناکام مانده‌اند، خشم و سرخوردگی خود را به شکلی تهاجمی، اغلب خشونت‌بار و کور، در برخورد با دیگر اعضای جامعه تخلیه می‌کنند.
به عبارتی انتقام اجتماعی نوعی عصیان و نافرمانی فردی یا جمعی یک جامعه ناامید از بهبود اوضاع است که برای نجات خود از این اوضاع دشوار زندگی، یا خودزنی و خودکشی می‌کند یا از اطرافیان و جامعه انتقام می‌گیرد و به سرقت و قتل (حتی برای یک گوشی) و خشونت کور و طلاق و له‌کردن حقوق و جان دیگر انسان‌ها دست می‌زند تا به آرزوهای فردی خود دست یابد.
انتقام از جامعه بیانگر ناکامی اجتماعی هم هست. نظریه ناکامی-پرخاشگری هم در این زمینه می‌گوید: وقتی افراد از رسیدن به اهداف خود بازمی‌مانند، این ناکامی تبدیل به پرخاشگری می‌شود. افراد ناکام به‌تدریج به این باور می‌رسند که قانون و اخلاق، ابزاری ناکارآمد برای رسیدن به نیازها و خواسته‌هاست. انتقام اجتماعی نتیجه ناامیدی از رسیدن به خواسته‌ها از راه درست است، و به شکل خشونت علیه مردم خودش را نشان می‌دهد. در‌واقع چنین خشونتی، گاهی نه از «شرارت»، بلکه از «استیصال» ناشی می‌شود.
انتقام اجتماعی، فقط یک رفتار مجرمانه فردی نیست، بلکه زنگ خطری است برای یک جامعه خسته، ناامید و بی‌افق. برخوردهای صرفا پلیسی و قضائی و امنیتی با این پدیده، بدون توجه به ریشه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و روانی آن، نه‌تنها اثربخش نیست، بلکه ممکن است موج‌های جدیدتری از خشم و خشونت اجتماعی را برانگیزد. تنها با ایجاد فرصت‌های برابر، احیای اعتماد اجتماعی، مبارزه واقعی با فساد و تقویت امید به آینده می‌توان راه این انتقام خاموش اما ویرانگر را بست.

منصور ساعی
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍137
♻️می شود که دیکتاتور بیدار شود ؟!  

پردۀ اول:
ژنرال یاروزلسکی آخرین رهبر کمونیست لهستان بود که در دههٔ هشتاد میلادی رهبری حکومتی را بر عهده داشت که بسیار بدنام و منفور بود، او در شب ۱۳ دسامبر ۱۹۸۱ حوادث را به نحوی مدیریت کرد که بسیاری یقین داشتند جایگاهی پست و خفیف را برای خود در تاریخ رقم زده است، در آن شب هنگامی که بسیاری از مردم لهستان در خواب بودند ژنرال اعلام حکومت نظامی کرد و به ارتش دستور داد تا به نام حزب کمونیست لهستان تمام جنبش‌های دموکراسی‌خواه موسوم به اتحادیه همبستگی لهستان را سرکوب کنند، در ساعت ۶ صبح یکشنبه درحالی که سرباز‌ها به خیابان ریخته بودند ژنرال ملت را خطاب قرار داد که:

اراذل و اوباش غربی با مطرح ساختن دروغ دموکراسی به دنبال نابودی حکومت کمونیستی لهستان هستند ولی من هرگز این اجازه را به آنها نخواهم داد!

تحت حکومت او تمام صداهای مخالف دستگیر شدند، تجمعات ممنوع و کتاب‌ها سانسور شدند، دانشجویان و اساتید زندانی شدند، مرزهای لهستان بسته شد و ساعت ١٠ در تمام این کشور خاموشی شبانه اعلام شد و ارتش هر از چندگاهی به اعتصاب‌ کنندگان کارگری شلیک میکرد و تعدادی را میکشت …

پردۀ دوم:
در سال ۱۹۸۴ یاروزلسکی در سمینار حزب کمونیست شوروی شرکت کرده بود و پس از پایان جلسه وقتی در حال سوار شدن به هواپیما برای بازگشت بود خبرنگاری از او پرسید: بزرگترین آرزوی شما چیست؟ در کمال صداقت پاسخ داد: برای اینکه مردم لهستان دوستم داشته باشند یک معجزه لازم است، امیدوارم شاهد آن باشم!!

پردۀ سوم:
اتحاد جماهیر شوروی از یک خلاء بی‌سابقه در رهبری حزب رنج می‌برد و میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۵ در مسکو به قدرت میرسد و سیاست‌های اصلاح‌طلبانه در پیش میگیرد، هم وضع بد اقتصادی و هم روی کار آمدن گورباچف، یاروزلسکی را با او همراه میکند و خود به تدریج به یکی از مدافعان اصلی دیالوگ با مخالفان در این کشور بدل میشود، تمام زندانیان سیاسی آزاد شدند که با وجود اعتراض تندروهای حزب، یاروزلسکی با ایستادگی در برابر آنان تصمیم میگیرد با رهبران اتحادیه همبستگی که خودش آنها را به زندان انداخته بود مذاکره کند و در نهایت در سال ۱۹۸۹ با تلاش‌های او برای نخستین بار انتخاباتی آزاد و دموکراتیک در یک کشور کمونیستی شکل میگیرد و نتیجه آنکه تمام کاندیداهای کمونیست که وارد رقابت شده بودند شکست خوردند و دولتی با اکثریت حزب همبستگی تشکیل میشود ولی آنان در کمال شگفتگی یاروزلسکی یعنی همان کسی که آنان را زندانی کرده بود برای یک دورۀ ۶ سال به ریاست جمهوری لهستان برگزینند، ژنرال اما پس از پایان یکسال از دورهٔ شش ساله‌ ناگهان استعفا داد تا راه برای انتخابات ریاست جمهوری جدید در کشور باز شود، انتخاباتی که در آن رهبر اتحاد همبستگی پیروز شد و زمینۀ گذار آرام به سوی دموکراسی را در لهستان فراهم آورد.

پردۀ چهارم:
همان دیکتاتوری که در یک شب لهستان را درهم کوبیده بود، به کمک لهستان شتافت و بدون جنگ و خونریزی شاخه‌ای که مدت‌ها خود بر آن ایستاده بود کاملا قطع کرد و کمونیسم را از این کشور بیرون راند تا امروز همان لهستان، دومین اقتصاد اروپای مرکزی و البته بزرگترین اقتصاد در میان کشورهای استقلال یافته از شوروی سابق باشد.

پردۀ آخر:
یاروزلسکی در سال ۱۹۹۴ گفت: من کاملا اطمینان دارم که بهترین اظهار نظر‌ها بعد از مرگ افراد صورت میگیرد و از آنجایی که بیش از هفتاد سال سن دارم در آینده‌ای نزدیک از من بهتر سخن خواهند گفت همان هنگامی که در قبرستان آرمیده‌ام .. اما او زنده ماند و معجزه‌ای که آرزوی آن را داشت به چشم خود دید که همان چهرۀ منفور در سال ۲۰۱۲ توسط مردم لهستان به عنوان مهم‌ترین شخصیت سیاسی این کشور در قرن اخیر انتخاب شد و در سال ۲۰۱۵ با وجدانی آسوده در ٩٠ سالگی درگذشت…
دیکتاتوری که عاقبت بخیر شد.
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
21👏7😢1
🖤بیژن اشتری، در عصر هجدهم خرداد در منزل خود درگذشت. او یکی از تأثیرگذارترین مترجمان بیست‌وپنج سال اخیر ایران. مردی که ابتدا شوق خواندن، نوشتن و تاریخ‌ورزی داشت و در این راه ده‌ها کتاب مهم تاریخی و سیاسی ترجمه کرد.

اشتری یکی از نمادهای ترجمۀ متونِ تاریخی‌ بود که به کمونیسم، توتالیتاریسم و شکل‌های گوناگون دیکتاتوری در جهان ارتباط داشت.

اشتری از میانه‌های دهۀ هشتاد پروژۀ بزرگ ترجمۀ زندگی‌نامه‌ها و رخدادنامه‌های مربوط به اتحاد شوروی و بلوک شرق را آغاز کرد. کتاب‌هایی مانند «لنین»، «تروتسکی، کاهن معبد سرخ»، زندگی‌نامه‌هایی از برژنف، بوخارین، استالین، چائوشسکو و... تنها بخشی از آثاری بودند که او ترجمه کرد.

کتاب‌هایی چون «امید علیه امید»، «دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند»، «ادبیات علیه استبداد»، « شوروی ضد شوروی» تنها بخشی از ترجمه‌های او در حوزۀ دیکتاتوری‌ها و ادبیات بود.

آخرین اثر چاپ‌شدۀ او «سکوت هم‌چون سلاح» که به زندگی و مرگ ایساک بابل می‌پرداخت انتهای اسفند ۱۴۰۳ منتشر شد.

فقدان این مترجم و نویسنده شصت و چهار ساله ،ضایعه ی بزرگی بر پیکر جامعه فرهنگی و سیاسی است
روانش شاد.

#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
38😢20🥱2
♻️وقتی منبر پاسخ می‌طلبد
حجاب از خانواده آغاز می شود؛ مسئولیت اخلاقی روحانیون در دستگیری فرزندان حجت‌الاسلام صدیقی

مقدمه
در روزگاری که جامعه بیش از هر زمان دیگری مسائل اخلاقی، اقتصادی و سیاسی را با دقت بررسی و دنبال می‌کند، انتشار هر خبری از چهره‌های مذهبی، به‌سرعت تبدیل به موضوعی عمومی و چالش‌برانگیز می‌شود. دستگیری دو فرزند حجت‌الاسلام کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران، به اتهام اقتصادی، جامعه را با پرسشی جدی روبه‌رو کرده است:

وقتی از مردم تقوا، ساده‌زیستی، نظارت بر فرزندان و پرهیز از آسیب‌های اجتماعی و اخلاقی می‌خواهند، این اصول چگونه در خانواده‌هائی رعایت می‌شوند که خود منادی چنین مفاهیمی می باشند؟

این رویداد فراتر از یک پرونده قضایی، به آزمونی اخلاقی برای نهاد روحانیت و اعتماد عمومی بدل شده است.

جایگاه روحانیت و آزمون شفافیت:
روحانیت، به ویژه در نظام جمهوری اسلامی، نقش مهمی در هدایت فکری و اخلاقی جامعه ایفا کرده است. این جایگاه، متکی بر اعتمادی تاریخی است که از منبر، مسجد و میدان‌های مبارزه به دست آمده است. اما همین جایگاه، انتظاراتی مضاعف را نیز به همراه دارد.

وقتی یکی از چهره‌های شناخته شده مذهبی با حواشی خانوادگی روبرو می‌شود، افکار عمومی منتظر واکنشی صریح و شفاف است. در مواردی، سکوت نه نشانه متانت، بلکه گاه باعث تعمیق بی‌اعتمادی است.

اخلاق، فقط توصیه نیست
:
حجت‌الاسلام صدیقی سال‌ها بر منبر تقوا، تربیت دینی، مراقبت والدین بر فرزندان، و حفظ پرهیز از اشرافی‌گری سخن گفته است. اکنون، همین مفهوم در زندگی مشترک او مورد پرسش قرار گرفته است. آیا این تعالیم برای دیگران است؟ یا ابتدا باید از خانه خود آغاز شود؟
الگو بودن، پیش از آنكه گفتار باشد، رفتار است.
دستگاه قضایی اعلام کرد که پرونده فرزندان حجت‌الاسلام صدیقی با دقت در حال پیگیری است. این موضع گیری، گامی مهم در جهت حفظ اعتماد مردم به نظام عدالت است. اما تجربه نشان داد که حقوق شفافیت، بدون شفافیت اخلاقی از سوی افراد ذی‌نفوذ، نمی‌تواند از فرسایش جلوگیری کند.
مسئولیت اخلاقی نه صرفاً حقوقی:
حتی اگر یک روحانی به طور مستقیم در خانواده‌اش دخیل نباشد،، نسبت به روشنگری و شفاف سازی در قبال آن مسئول است. این مسئولیت نه از باب حقوقی، بلکه از منظر اخلاقی و اجتماعی مطرح است. جامعه از چهره‌های مذهبی انتظار دارد که در بزنگاه‌ها، پیش از هر چیز با صداقت و شجاعت، به اصلاح فضای عمومی کمک کنند.
شاید این اتفاق تلخ، آغازی برای یک گفت‌وگوی جدی‌تر درباره دین، قدرت و خانواده باشد. در روزگاری که جامعه تشنه الگوهای واقعی است، هیچ چیز به اندازه سکوت و انکار، آسیب‌زا نیست. اعتماد عمومی سرمایه‌ای است که با صداقت حفظ می‌شود، نه با بی‌تفاوتی.
روحانیت اگر می‌خواهد همچنان نقش مرجع اخلاقی جامعه را حفظ کند، باید بداند که منبر تنها با رفتار می‌ماند، نه با خطابه. امروز، از هر زمان دیگری، منبر نیاز به پاسخ دارد—پاسخی شفاف، صادقانه و بیش از حد.

محمد مقصود
وکیل پایه یک دادگستری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍179
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♻️اگر هنوز هم به عشق باور ندارید این👆 را ببینید.
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
33👍1
♻️جمهوریت و قوۀ قضا

دیروز یک پیام عالی دیدم:
«چطور در تاریکی شب دوربین‌ها قاتل الهه حسین‌نژاد را دیدند،  اما تصادف بچه نیکزاد با افسر پلیس را در روز روشن و در شلوغی ولی‌عصر،  ندیدند؟»!

این یک سوآل ترسناک است و در عین‌حال،  پاسخی دردناک نیز از آن بیرون می‌زند:

«در این کشور تو هرچه به کانون قدرت نزدیک شوی، امنیت بیشتر برای هر کاری خواهی داشت؛  و برعکس،  هرچه از این کانون دور شوی، بیشتر در معرض خطری»!  و این در حاق امر یعنی امنیت ظالمان و ناامنی مظلومان؛ و همین نکتۀ تلخ، عظیم‌ترین معضل مدیریت و اقتصاد و فرهنگ کشور است و نشان می‌دهد آن‌ها که در پی دفن توسعۀ سیاسی به‌نفع توسعۀ اقتصادی‌اند،  چه‌قدر از مرحله پرت‌اند و یا «جیره‌خوار متن همین مرحله»!

تو اگر هزار بار هزار هکتار را کشت کنی و هزار نگهبان بگماری و هزار انبار بسازی و هزار بار در رویای سیری و رفاه سیر کنی،  اما از موش‌های کور و بینا و گرگ‌ها و کفتارها غفلت کنی، یا از مرحله پرتی یا درون متنِ خودِ همین مرحله‌ای،  که همان «موش بودگی و گرگی و کفتارگی‌ست و یا شریک دزد بودگی و رفیق قافله‌گی!

دیروز خبر بازداشت بچه‌های صدیقی منتشر شد و باید امید برد که دست کم بر فرزندان نسبی و سببی دیگر شلتاق‌کنندگان علیه مردم و پاچه‌خواران قدرت در هر مصدر و منصب،  نظارت و به حساب همگی رسیدگی شود،  چه در مشهد و چه تهران و تبریز و اصفهان و شیراز و....

براستی، آن را که حساب پاک است، از مراقبه و محاسبه،  چه باک؟!

همین چندی پیش در متنی گفته شد که «کانون توسعۀ سیاسی در جمهوریت، قوۀ قضاست و بقیه فرع بر این است»؛  چرا؟
چون نه انتخابات آزاد و نه نهادهای مدنی و رسانه‌ای،  بدون توجه و عنایت به ضرورت قوۀ قضای سالم و منتخب واقعی مردم،  راه به جایی نمی‌برد؛  چرا که «وقتی سنگ‌ها بسته و سگ‌ها رها باشند،  دریدگی اجتناب ناپذیر است» و سنگها را انتخابات و نهاد مدنی نمی‌تواند باز کند،  این کار قوۀ قضاست تا مردم را علیه ظلم و غارت،  مسلح به سپر دفاعی و تهاجمی کند؛  وگرنه بابک زنجانی و ساداتی‌نژاد و خاوری و عیسی شریفی همچنان خوش خواهند چرید و به ریش جمهور و جمهوری خوش خواهند خندید!

اکنون با این حریم‌شکنی و بازداشت فرزندان صدیقی، باید به دستگاه قضا البته تبریک گفت؛  اما نباید صرفاً به‌همین عمل دل خوش داشت:

باید پرسید چرا این اقدامات زودتر انجام نشده است؟
مگر اردبیلی و یزدی و شاهرودی و رییسی در همین منصب نبوده‌اند و مگر بسا مفاسد در همین دوران ریاست اژه‌ای از رصد دستگاه‌های امنیتی و قضایی مصون نمانده‌بوده‌اند؟!

مسئله اصلی فقط صلاحیت یا فقدان صلاحیت فرد رییس قوه نیست،  بلکه ساختار غیر شفاف و غیر قابل نظارت و اعتراض‌ناپذیر قانونی و مدنی‌ست؛  لذا هیچ راه برای نجات کشور از فساد و غارت نیست،  مگر اینکه ساختار چنان روغن‌کاری و شفاف و یا اصلاح شود که این قوه نیز مستقیم و غیر مستقیم تحت نظارت و انتخاب مردم باشد:

بدون قوۀ قضای دموکراتیک،  حتی هیچ انتخاباتی،  معنادار و اصیل نیست!

ناصر عاملی
https://www.tg-me.com/darvishane49
👌11👍32
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♻️رانت عجیب مجلس برای سپاه

به دلیل اینکه نتوانستند مالیات قرارگاه خاتم را محاسبه کنند، ماده‌ای را از قانون مالیات حذف کردند!
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍7🤬7👌21🔥1🤔1😱1🤣1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥گوشت را کیلویی ۲۹۰ هزار تومان از دامدار می‌خرند و کیلویی ۱ میلیون تومان به مردم می‌فروشند/ قصاب‌ها ۳۰ درصد روی هر کیلو گوشت می‌کِشند

🔹 مجتبی عالی، مدیرعامل اتحادیه سراسری دامداران: بهترین گوشت گوساله کیلویی ۱۸۰ هزار تومان قیمت دارد، دقیقا کدام جریان مافیایی در تهران آن را کیلویی ۶۰۰ هزار تومان به مردم می‌فروشد/ قیمت گوشت گوسفندی باید کیلویی ۵۰۰ هزار تومان به دست مصرف‌کننده برسد.

پ.ن : میکروسکوپ بگیریم بدست، بگردیم، ببینیم ، کجا می شود جایی عاری از فساد ، زیاده خواهی و منفعت طلبی بیابیم
!

وقت آنست که فساد را #فسادماتیک اداره کنیم.

#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
🤯8👍72
♻️آزاد ترین کشور دنیا!!!

از شگفتی های کشور ما اینست که رئیس جمهوری نقش  رهبر مخالفین را بازی می کند.

هر بار که به سخنان پزشکیان گوش می دهیم سخنان مردی را می شنویم که از وضع موجود در کشور شدیدا نگران است.
از یارانه های صدو پنجاه میلیارد دلاری شکوه می کند، از قاچاق بنزین گلایه می کند، از دزدی های سازمان یافته شکایت می کند، وضع اقتصادی را بسیار شکننده و‌نگران کننده می بیند، ولی هیچ کاری در رفع این موانع نمی تواند انجام دهد و خودش هم مثل دیگران می داند که دستهایش کاملا بسته است .

مراکز قدرت در ایران بقدری متنوع اند و هرکدام چنان قدرتی دارند که رئیس جمهور مملکت قادر به انجام هیچ کاری که  منافع نا مشروع آنها را تهدید کند ، نیست.

از یکسو سپاه گویا هشتاد در صد اقتصاد مملکت را در دست دارد، تمام کنترات ها را بدست میگیرد و سپس بین ساب کنتراکتور ها تقسیم می کند  برای خودش بندر و فرودگاه اختصاصی دارد و هرچه را که بخواهد وارد و صادر می کند، بیست و پنج درصد بنزین شدیدا سوبسید شده  مملکت را به خارج قاچاق می کند، ماینرهای غیر قانونی را در کارخانجات مختلف پنهان می کند و میلیاردها دلار از راه قاچاق برق سود می برد، برای خودش سازمان اطلاعاتی دارد ، برای خودش افراد مخالف را به زندان می اندازد و در تمام زندانها سهمیه سپاه دارد و ...

از سوی دیگر گروه پایداری را داریم که کنترل صدا و سیما را در دست دارد و در تمام وزارتخانه ها و دانشگاه ها نفوذ کرده و‌چرندیات اقتصاد اسلامی خود را دستور کار دولت قرار داده است و با آنکه مسئول وضع آشفته اقتصاد مملکت است  بهیچوجه اجازه یک تغییر اساسی در برنامه های اقتصادی را نمی دهد.

نهادها و بنیادهایی را داریم که نه مالیات میدهند و نه پاسخگو به هیچ مقام و دستگاهی هستند . به راحتی ثروتهای مملکت را غارت می کنند و کسی جلو دارشان نیست.

مجلس دست چین شده مملکت هم تبدیل شده به یک سازمان بله قربان‌گو و گوش به فرمان رهبر.

در این میان دولت هم فقط میتواند نقش یک منتقد بدون قدرت را بازی کند و هیچ قدرت عملی ای را در اختیار ندارد.

احتمالا هیچ مملکتی در دنیا وجود ندارد که تا این حد مراکز قدرت ساز خود را بزنند و آزادانه ثروتهای مملکت را غارت کنند. از این نظر کشور ما آزادترین کشور دنیاست.
دکتر فرزاد وحید
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍2114😢6
♻️این داستان برترین داستان کوتاه در ایرلند و انگلیس در سالهای دور میباشد

روزی روزگاری شیری جوان حاکم جنگل شد
و یک روباه پیر وزیر و مشاور او بود که در حیله گری شهرت بی نهایت داشت.

حیوانات جنگل پدر حاکم جوان که بر آنان حکومت میکرد را به قتل رساندند و بخاطر وعده بازگشت آب به رودخانه و برکه های جنگل ، پسر او را حاکم کردند و شیر جوان سد پشت قصر را باز کرد
و آب به رودخانه و همه برکه ها آمد و حیوانات شادمان ماه های اول حکومت شیر جوان در کنار هم کار میکردند و از زندگی لذت میبردند.

روزی شیر به روباه گفت :
ای وزیر این حیوانات زمان پدرم مالیات نمیدادند و همیشه از آذوقه قصر پدرم برای زمستان غذای مجانی دریافت میکردند و دیدی چه بر سر او آوردند و به قتل رساندند.

آب سد قصر دارد تمام میشود و اگر خشکسالی شود ما خودمان چه کنیم و دوباره حیوانات بر علیه ما توطئه میکنند و مرا به قتل میرسانند.

روباه پیر رو به شیر کرد و گفت :
سلطان جوانم من این حیوانات را به خوبی میشناسم ، اگر به روشی که من میگویم حکومت کنی تا آخر عمر حاکم جنگل خواهی بود چون این حیوانات اگر در رفاه و آسایش باشند دوباره بر علیه حاکم توطئه میکنند. شیر گفت پس روش کار تو چیست ای روباه پیر.

روباه جارچیان را به وسط جنگل فرستاد وبه آنها گفت که جار بزنند و بگویند بابت کمک به آبادانی جنگل از این به بعد باید هر ماه یک سکه به صندوق قصر مالیات دهید ، چند ماه گذشت و بخاطر آبادانی همه حیوانات مالیات دادند ، وقتی دیدند هیچ کاری از سوی قصر برای جنگل انجام نشد دو تا از حیوانات اعتراض کردند و شکایت نمودند

روباه به مامورین دستور داد آن ها را دستگیر کنند و چون به شیر حاکم جوان تهمت کم کاری زدند در حضور بقیه حیوانات سر آن ها را از تن جدا کنند شیر به روباه گفت چکار میکنی حیوانات خشمگین میشوند و به قصر حمله میکنند

روباه گفت سلطان جوانم من این حیوانات را خوب میشناسم کارتان نباشد ، حکم اجرا شد و رعب وحشت در بین حیوانات بوجود آمد.

بعد از چند وقت روباه دستور داد از این پس هر هفته باید یک سکه به قصر مالیات دهند ، حیوانات معترض شدن ولی از ترس هیچ شکایتی نکردن و مالیات را پرداخت کردند

روباه باز به حیوانات دستور داد هفته ای سه سکه باید مالیات دهید ، سه تا از حیوانات فقیر شکایت کردند که این چه وضعی هستش شیر دارد ظلم میکند ، روباه سریعا دستور داد معترضین را به خاطر توهین به حاکم جنگل را زندانی کنند ، حیوانات دیگر سکوت کردند.

روباه مالیات را هفته ای هفت سکه اعلام کرد و هر حیوانی اعتراض میکرد به جرم توهین به سلطان جنگل زندانی یا اعدام میکرد ، شیر جوان با سکه های که حیوانات داده بودند یک قصر بزرگ و مجلل ساخت و آب را هم بر روی حیوانات بست.

حیوانات به سختی کار میکردند و هر چی در میاوردند خرج شکم خودشان و مالیات نمیشد و همه در غم و اندوه بودند و از ترس سلطان و اعدام نشدن اعتراض و شکایت نمیکردند
فقط در دل خود را نفرین میکردند که چرا توطئه کردند و شیر پدر را به قتل رساندند.

روباه در دم مرگ به شیر گفت اگر میخواهی همیشه حاکم بمانی حیوانات را در غم و گرفتاری نگه دار و همیشه آن ها را بترسان که اگر شکم شان سیر شود تورا خواهند کشت.

#قلمبیداری
http://www.tg-me.com/darvishane49
18👍7😢1
♻️ تعصبات مذهبی و سفاهت آن: زنجیرهایی بر عقل و خرد

تعصب مذهبی، پدیده ای کهن و متاسفانه ماندگار در تاریخ بشر است که ریشه در برداشت‌های نادرست و خشونت‌آمیز از آموزه‌های دینی دارد. این پدیده، نه تنها مانع رشد و تعالی فردی و اجتماعی می‌شود، بلکه بستر مناسبی برای شکل‌گیری افراط‌گرایی، تبعیض و در نهایت خشونت فراهم می‌آورد. سفاهت تعصب مذهبی در این است که چشمان عقل و خرد را می‌بندد و جایگاه منطق و انسانیت را به باورهای جزمی و بی‌اساس می‌سپارد.

یکی از مظاهر بارز سفاهت تعصب مذهبی، نادیده گرفتن کرامت انسانی است. در سایه این تعصب، انسان‌ها بر اساس تفاوت‌های مذهبی، به گروه‌های "خودی" و "غیرخودی" تقسیم می‌شوند. این تقسیم‌بندی کاذب، زمینه‌ساز نفرت‌پراکنی و خشونت می‌شود و ارزش‌های بنیادین اخلاقی همچون همدلی، گذشت و احترام متقابل را از بین می‌برد. تاریخ، گواه جنگ‌های بی‌شماری است که به نام دین آغاز شده‌اند، اما در واقعیت، ریشه در تعصبات کور و قدرت‌طلبی داشته‌اند. قربانیان اصلی این درگیری‌ها، همواره انسان‌های بی‌گناهی بوده‌اند که در آتش سفاهت متعصبان سوخته‌اند.

مانع‌تراشی در مسیر پیشرفت و نوآوری نیز یکی دیگر از جلوه‌های سفاهت تعصب مذهبی است. اندیشه متحجرانه و تعصب‌آمیز، هر گونه تفکر جدید و خارج از چارچوب‌های سنتی را برنمی‌تابد. این رویکرد، مانع طرح سوالات اساسی، انجام تحقیقات علمی و در نهایت، دست‌یابی به دانش و پیشرفت می‌شود. در طول تاریخ، بسیاری از دانشمندان، فلاسفه و متفکران به دلیل اندیشه‌های نوآورانه خود، مورد آزار و اذیت متعصبان قرار گرفته‌اند. اگر بشر می‌خواست به تعصبات کور تن در دهد، هرگز از غارها بیرون نمی‌آمد و هرگز به کشفیات و اختراعاتی که زندگی امروز ما را ساخته‌اند، دست نمی‌یافت.

از سوی دیگر، تعصب مذهبی اغلب با تفسیرهای سطحی و گزینشی از متون دینی همراه است. متعصبان، با چشم‌پوشی از مفاهیم عمیق و اخلاقی ادیان، تنها به بخش‌هایی از آموزه‌ها می‌چسبند که با نگرش‌های تنگ‌نظرانه و خشونت‌آمیز آنها سازگار است. این رویکرد، به تحریف ماهیت اصلی ادیان و بدنام کردن آنها منجر می‌شود. در حالی که جوهر همه ادیان الهی، بر پایه رحمت، عدالت و مهربانی است، تعصب مذهبی تصویری وارونه و خشن از دین ارائه می‌دهد.

برای رهایی از سفاهت تعصب مذهبی، نیازمند ترویج تفکر انتقادی، گفتگوی سازنده و پذیرش تکثرگرایی هستیم. آموزش و پرورش نقش کلیدی در این زمینه دارد. باید به نسل‌های آینده بیاموزیم که چگونه با دیدی باز به جهان بنگرند، به سوالات پاسخ دهند و به جای تسلیم شدن در برابر باورهای کورکورانه، مسیر عقل و خرد را در پیش بگیرند. شناخت متقابل ادیان و فرهنگ‌ها، می‌تواند به کاهش سوءتفاهم‌ها و افزایش همدلی کمک کند. تنها با رهایی از این زنجیرهای باطل است که می‌توانیم به سوی جامعه‌ای عادلانه‌تر، صلح‌آمیزتر و آگاه‌تر گام برداریم.

✍️ قربان عباسی
http://www.tg-me.com/darvishane49
👍109🥰1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥خوش آمد گویی متفاوت و بسیار زیبا به میهمانان خارجی در ایران
ببینید لذت ببرید و حتما نشر دهید🙏

#قلمبیداری
http://www.tg-me.com/darvishane49
22👏2🙏1
♻️اطلاعات نادرست (misinformation) به نگرانی اول بسیاری از مردم دنیا تبدیل شده است،
مثلا در  آمریکا مردم خطر این پدیده را از تروریسم، تغییرات اقلیمی، و نژادپرستی بیشتر می‌پندارند. اما سه پژوهشگر علوم‌اجتماعی، روانشناسی و رسانه، با توسل به یافته‌های تجربی معتقدند که در مورد «خطر» اطلاعات نادرست به‌شدت مبالغه شده: نه میزان رواج و گردش اطلاعات نادرست آنچنان عظیم و خطرناک است و نه میزان تاثیر و مقبولیت این‌گونه اطلاعات نزد افکار عمومی آنچنان گسترده و چشمگیر است.

اطلاعات نادرست منشا تحولات اجتماعی عظیمی چون بی‌اعتمادی به نهادهای اجتماعی و رسانه تلقی می‌شوند، اما در واقعیت سهم کوچکی از اطلاعات مصرفی روزانه مردم را تشکیل می‌دهند. با این وجود، یک نوع «وحشت‌زدگی اخلاقی» حول بحث اطلاعات نادرست وجود دارد که ترس از آن را به‌صورت زنجیره‌وار در ادبیات رسانه‌ها، سیاست‌گذاران، و متخصصان باز تولید می‌کند.

● آلتای و همکارانش به ۶ برداشت غلط یا کژفهمی درباره‌ی پدیده‌ی اطلاعات نادرست اشاره می‌کنند. این کژفهمی‌ها به ترتیب عبارتند:
•  اطلاعات نادرست مشکلی محدود به شبکه‌های اجتماعی است
•  اینترنت مملو از اطلاعات نادرست است
•  دروغ سریع‌تر از حقیقت منتشر می‌شود
•  مردم هرآنچه را که در اینترنت می‌بینند باور می‌کنند
•  بسیاری از مردم گمراه شده‌اند
•  اطلاعات نادرست تاثیر بالایی بر رفتار افراد دارد

● نخبگان سیاسی و رسانه‌های طرفدار آن‌ها می‌توانند در انتشار اطلاعات نادرست، گوی سبقت را از شبکه‌های اجتماعی بربایند و با سوءاستفاده از امکانات شبکه‌های اجتماعی (مانند هشتگ)، در شکل‌گیری مکالمات عمومی در فضای آنلاین نقش ایفا کنند
● با توجه به چنین محدودیت‌هایی باید در مورد نقش شبکه‌های اجتماعی در زمینه اطلاعات نادرست محتاطانه‌تر قضاوت کنیم و در عوض توجه خود را به مطالعه‌ی اطلاعات نادرست در رسانه‌های قدیمی و شبکه‌هایی که آنلاین نیستند معطوف کنیم.

● حجم کل اخبار مصرفی روزانه مردم چندان قابل‌توجه نیست. به طور متوسط هر آمریکایی کمتر از ۱۰ دقیقه در روز صرف اخبار می‌کند و این رقم برای هر فرانسوی کمتر از ۵ دقیقه است. سهم اطلاعات نادرست دریافتی هر آمریکایی و هر فرانسوی چیزی حدود ۱۵/۰درصد تخمین زده می‌شود. بنابراین، نه اینترنت پر از اخبار است و نه اخبار آنلاین مملو از اطلاعات نادرست است، و نه لزوما دروغ سریعتر از حقیقت در فضای عمومی منتشر می شود.

● به‌طور کلی اطلاعات نادرست در مقایسه با اطلاعات درست در فضای آنلاین توجه کمتری به خود جلب می‌کنند. برای درک بهتر اعداد بزرگ و داده‌های کلان باید آن‌ها را در بستر کلیت اکوسیستم اطلاعاتی جامعه هدف فهم کرد.

● این تصور که قرارگرفتن در معرض اطلاعات نادرست (یا درست) تاثیر زیاد و مستقیمی بر نگرش و رفتار مردم دارد به نظر آلتای و همکارانش ریشه در یک تصور اشتباه دارد، تصوری که در آن ایده‌های مختلف «ویروس‌»هایی تلقی می‌شوند که به راحتی از ذهنی به ذهن دیگر منتقل می‌شود. اما در عمل زمانی‌که مردم با اطلاعاتی مواجه می‌شوند، پیوسته آن را بازتفسیر می‌کنند و پیش از ارسال آن به دیگران هم این اطلاعات را بر اساس عقیده و برداشت خود اصلاح می‌کنند.

● پدیده‌ای به نام «شستشوی مغزی» وجود ندارد. اطلاعات از مغزی به مغز دیگر، مانند ویروس از بدنی به بدن دیگر منتقل نمی‌شوند. حتی یک توییت واحد در اذهان خوانندگان مختلف به‌اشکال متفاوتی بازنمایی می‌شود، و هر بازنمایی تنها بازتاب ناقصی از ذهن و عقاید آن شخص است. این تصور ویروس‌گونه از ارتباطات یک تصور غلط و منسوخ است که مخاطلبان را تنها مصرف‌کنندگان منفعل اطلاعات می‌پندارد.

● این تصور اشتباه از «مسری‌بودن» اطلاعات نادرست برخی از پروژه‌های تحقیقاتی را از ابتدا به بیراهه می‌کشاند، چون این تحقیقات را به سوالاتی چون «چرا مردم فریب اخبار کذب را می‌خورند» یا «چگونه مردم را بیشتر دقیق و محتاط کنیم» جلب می‌کنند که الزاما به ریشه‌ مساله اطلاعات نادرست نمی‌پردازند.

● گاهی واقعا افراد آنچه را که در اینترنت می‌بینند باور می‌کنند. اما حتی وقتی مخاطب، اطلاعات نادرست را باور می‌کند این الزاما به معنی تغییر عقیده یا رفتار او نیست. اولا، افراد اکثرا اطلاعات نادرستی را که با هم تجانس سیاسی دارند مصرف می‌کنند. به‌عبارتی آن‌ها اطلاعات نادرستی که پیش از این با آن موافق بوده‌اند یا در معرض موافقت با آن قرار داشته‌اند را می‌پذیرند. از‌این‌رو چندان محتمل نیست که این اخبار نادرست جدید آثاری فراتر از آنچه پیشتر بر رفتار فرد داشته ایجاد کند. ثانیا، حتی زمانی که اطلاعات نادرست نظر افراد را تغییر می‌دهد و به شکل‌گیری باورهای نادرست جدید منجر می‌شود، معلوم نیست که این باورهای نادرست به رفتار منتهی شود.
#قلمبیداری
http://www.tg-me.com/darvishane49
10👍1
2025/07/10 22:28:20
Back to Top
HTML Embed Code: