This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گاهی رقص صدای دردی بی پایان است که بدن رابه رعشه می اندازد...
»»»
به درد خویش
میرقصم
به مرگ خویش
میرقصم
چنان پروانه در آتش
به آشوب جهان خویش
میرقصم
به دنیائی پر از نفرت
به رویایی پر از ظلمت
به این دلشوره های توأمان خویش
میرقصم
به بغضی بی نهایت سرد
به کابوس و جهانی درد
به تنهائی و بغض بی امان خویش
میرقصم
پر از زخمم پر از گریه
پر از دلتنگی و حسرت
به ساز غصه ها ی دل
در این آتشفشان خویش
میرقصم
شاعر: یاسمن جوکاد
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
»»»
به درد خویش
میرقصم
به مرگ خویش
میرقصم
چنان پروانه در آتش
به آشوب جهان خویش
میرقصم
به دنیائی پر از نفرت
به رویایی پر از ظلمت
به این دلشوره های توأمان خویش
میرقصم
به بغضی بی نهایت سرد
به کابوس و جهانی درد
به تنهائی و بغض بی امان خویش
میرقصم
پر از زخمم پر از گریه
پر از دلتنگی و حسرت
به ساز غصه ها ی دل
در این آتشفشان خویش
میرقصم
شاعر: یاسمن جوکاد
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
❤27👍9😢2
♻️شعار تند روها در حمایت از جنگ
انسانها از زمانی که پا بر روی این کره خاکی گذاشتهاند زندگی شان همراه با جنگ وکشتار وخونریزی بوده است .علت اصلی جنگ ها به ماهیت انسانها بر میگردد که بدنبال زیاده طلبی وبرتری جوئی میباشند .البته انسانها توجیه ودلایل مختلف خود را برای شروع جنگ پیدا میکند .در واقع انسانها برای اینکه جنگ را متوجه ماهیت غیر انسانی وضد اخلاقی خود نکنند فرافکنی نموده ودلایل میدانی وعینی برای آن میآورند.
جدا ازمثبت ویا منفی بودن ، جنگ فقط در چند حالت قابل توجیه است .
*۱*
زمانی یک کشور غیر مهاجم وارد جنگ میشود که خطر جدی کشورش را تهدید کند .بعنوان مثال اقوام وحشی ای که در مرزهای شرقی ایران در زمان ساسانیان وهخامنشیانبودند ایجاب میکرد سرکوب شوند .یا گاهی اختلافات مرزی که از راه گفتگو امکان پذیر نمیشود کشورها را درگیر منازعه میکند.
*۲*
گاهی جنگ در واقع دفاع است. قومی مهاجم بعلل مختلف تجاوز میکند دراینصورت کشور مورد هجوم ،ناچار است که با توان قوا وظرفیت از خود دفاع کند .در واقع این نوع جنگ، حالت دفاعی دارد که هم ماهیت انسانی وهم دلایل منطقی آنرا لازم وضروری میسازد . ایران بنوعیدر حادثه اخیر جنگ دفاعی داشت .
*۳*
جنگ زمانی غیرمنطقی ست که امکان پیروزی در آن وجود نداشته باشد .کشورهای مهاجم معمولا پس از ارزیابی بمنظور پیروزی وارد جنگ میشوند . گاهی البته اینارزیابی ها درست نیست ولی در هر حال کشور مهاجم با این قصد وهدف جنگرا آغاز میکند. اگر این کشور مهاجم پیروزی را نزدیک وقطعی نبیند وارد آن نمیشود مگر از خرد ومنطق تهی باشد . به بیان دیگر
بدترین حالت جنگ ، فرسایشی شدن آن است یعنی دو طرف در شرایط برابر بسر ببرند وخسارتها بر طرفین در سطح تعادل وتوازن قرار گیرد .
این نوع جنگ هیچ سود ومنفعتی در بر نداشته وتنها سبب تخریب وویرانی کشور وناامیدی مردم و گسترش فقر و فساد وخسارتهای انسانی وروحی وجسمی ودر نهایت فروپاشی کشور میشود.
جنگ ایران واسرائیل در این وضع میباشد .هر دو طرف از ظرفیتهایی بر خوردارند گو اینکه طرف اسرائیلی پشتیبانی وحمایت بلوک غرب بشکل وسیع را داراست .در این حالت ایران میبایست هزینه ها وخسارتهای بسیار زیادی را متحمل شود بدون اینکه بتواند از مواهب جنگ که پیروزیست برخوردار شود .
در اینجا خرد وعقل ایجاب میکند بهر شکل ممکن از آن اجتناب گردد وراههای جلوگیری از آن جستجو شود .
گروه اقلیتی که در ایران طالب جنگ با اسرائیل وآمریکا میباشند در واقع فاقد هر گونه خرد وعقل هستند یا خرد آنها در جهت منافع گروهی ست ومنافع جمع وکشور را در نظر ندارند .
شاید گفته شود مقامات اسرائیل هماز همین ویژگی اقلیت ایرانی بر خوردارند .در پاسخ این نکته قابل توجه است که اسرائیل یک کشوریست که تارخ وحیاتش با جنگ وخونریزی وتهاجم وتجاورز وکشتار همراه بوده وخواهد بود . اسرائیل یک رژیم عادی نیست .در شرايط خاص ودلایل ویژه وبا فتنه دول غربی وشرقی بوجود آمده است ومورد حمایت جدی قدرتهای بزرگ وبخصوص آمریکاست .این کشور بجز جنگ مسیر دیگری ندارد .پرورش روح حاکم بر مردمش هم توسط دستگاه صهیونیست با ماهیت کشتار وتجاوز وخونریزیست .در واقع ماهیت این رژیم نمیتواند با یک نظام وکشور عادی منطبق باشد .از اینرومقایسه دو کشور یک قیاس مع الفارق است .
تندروها وکسانیکه در ایران بدنبال جنگ وتنش هستند اولا بهیچ وجه منافع ملی را توجه ندارند .ثانیا سرنوشت مردم وزندگی آنها اهمیتی ندارد .در جنگ فرسایشی بیشترین آسیب ورنج ودرد را مردم ضعیف می بینند.ثالثا تخریب کشور وبر باد شدن سرمایه ها و آسیبها وخسارتها چندان مهم نیست . رابعا اینها فقط شعار میدهند وهیچ دلیل واستدلالی پشت شعارهای آنها وجود ندارد .بعنوان مثال با کدام ارزیابی امکان پیروزی قطعی بر اسرائیل وجود دارد ؟ با حمایت وپشتیبانی یکپارچه غرب از این رژیم آیا پیروزی امکان پذیر است ؟ آیا غرب وقدرتها اجازه این پیروزی را میدهند؟ دلیل این جنگ چیست ؟ چه منافعی کشور از آن بدست می آورد ؟ آیا گروه جنگ طلب آماده است ثروت وامکانات خود را برای جنگ هزینه کند تا فشار بر مردم معمولی کمتر تحمیل گردد ؟
جنگ فرسایشی وبرابری چه توجیهی دارد ؟
روشن وبدیهیست که ایران میبایست همه ابزار برای دفاع را فراهم سازدتا در صورت هر گونه تجاوز از خود دفاع ومتجاوز را سرکوب نماید .در عینحال ایران لازم وضروریست که الویت را به دیپلماسی داده وتمامراهها را برای تثبیت صلح فراهم نماید .
متارکه جنگ ، رسیدن بیک تفاهم نانوشته برای آتش بس با ثبات، قطع تبلیغات جنگی وتنش زا علیه یکدیگر ودر درازمدت از بین بردن عواملی که موجب جنگ ودرگیری بشود .
۱۴۰۴/۴/۸
سید محمود صدری
https://www.tg-me.com/darvishane49
انسانها از زمانی که پا بر روی این کره خاکی گذاشتهاند زندگی شان همراه با جنگ وکشتار وخونریزی بوده است .علت اصلی جنگ ها به ماهیت انسانها بر میگردد که بدنبال زیاده طلبی وبرتری جوئی میباشند .البته انسانها توجیه ودلایل مختلف خود را برای شروع جنگ پیدا میکند .در واقع انسانها برای اینکه جنگ را متوجه ماهیت غیر انسانی وضد اخلاقی خود نکنند فرافکنی نموده ودلایل میدانی وعینی برای آن میآورند.
جدا ازمثبت ویا منفی بودن ، جنگ فقط در چند حالت قابل توجیه است .
*۱*
زمانی یک کشور غیر مهاجم وارد جنگ میشود که خطر جدی کشورش را تهدید کند .بعنوان مثال اقوام وحشی ای که در مرزهای شرقی ایران در زمان ساسانیان وهخامنشیانبودند ایجاب میکرد سرکوب شوند .یا گاهی اختلافات مرزی که از راه گفتگو امکان پذیر نمیشود کشورها را درگیر منازعه میکند.
*۲*
گاهی جنگ در واقع دفاع است. قومی مهاجم بعلل مختلف تجاوز میکند دراینصورت کشور مورد هجوم ،ناچار است که با توان قوا وظرفیت از خود دفاع کند .در واقع این نوع جنگ، حالت دفاعی دارد که هم ماهیت انسانی وهم دلایل منطقی آنرا لازم وضروری میسازد . ایران بنوعیدر حادثه اخیر جنگ دفاعی داشت .
*۳*
جنگ زمانی غیرمنطقی ست که امکان پیروزی در آن وجود نداشته باشد .کشورهای مهاجم معمولا پس از ارزیابی بمنظور پیروزی وارد جنگ میشوند . گاهی البته اینارزیابی ها درست نیست ولی در هر حال کشور مهاجم با این قصد وهدف جنگرا آغاز میکند. اگر این کشور مهاجم پیروزی را نزدیک وقطعی نبیند وارد آن نمیشود مگر از خرد ومنطق تهی باشد . به بیان دیگر
بدترین حالت جنگ ، فرسایشی شدن آن است یعنی دو طرف در شرایط برابر بسر ببرند وخسارتها بر طرفین در سطح تعادل وتوازن قرار گیرد .
این نوع جنگ هیچ سود ومنفعتی در بر نداشته وتنها سبب تخریب وویرانی کشور وناامیدی مردم و گسترش فقر و فساد وخسارتهای انسانی وروحی وجسمی ودر نهایت فروپاشی کشور میشود.
جنگ ایران واسرائیل در این وضع میباشد .هر دو طرف از ظرفیتهایی بر خوردارند گو اینکه طرف اسرائیلی پشتیبانی وحمایت بلوک غرب بشکل وسیع را داراست .در این حالت ایران میبایست هزینه ها وخسارتهای بسیار زیادی را متحمل شود بدون اینکه بتواند از مواهب جنگ که پیروزیست برخوردار شود .
در اینجا خرد وعقل ایجاب میکند بهر شکل ممکن از آن اجتناب گردد وراههای جلوگیری از آن جستجو شود .
گروه اقلیتی که در ایران طالب جنگ با اسرائیل وآمریکا میباشند در واقع فاقد هر گونه خرد وعقل هستند یا خرد آنها در جهت منافع گروهی ست ومنافع جمع وکشور را در نظر ندارند .
شاید گفته شود مقامات اسرائیل هماز همین ویژگی اقلیت ایرانی بر خوردارند .در پاسخ این نکته قابل توجه است که اسرائیل یک کشوریست که تارخ وحیاتش با جنگ وخونریزی وتهاجم وتجاورز وکشتار همراه بوده وخواهد بود . اسرائیل یک رژیم عادی نیست .در شرايط خاص ودلایل ویژه وبا فتنه دول غربی وشرقی بوجود آمده است ومورد حمایت جدی قدرتهای بزرگ وبخصوص آمریکاست .این کشور بجز جنگ مسیر دیگری ندارد .پرورش روح حاکم بر مردمش هم توسط دستگاه صهیونیست با ماهیت کشتار وتجاوز وخونریزیست .در واقع ماهیت این رژیم نمیتواند با یک نظام وکشور عادی منطبق باشد .از اینرومقایسه دو کشور یک قیاس مع الفارق است .
تندروها وکسانیکه در ایران بدنبال جنگ وتنش هستند اولا بهیچ وجه منافع ملی را توجه ندارند .ثانیا سرنوشت مردم وزندگی آنها اهمیتی ندارد .در جنگ فرسایشی بیشترین آسیب ورنج ودرد را مردم ضعیف می بینند.ثالثا تخریب کشور وبر باد شدن سرمایه ها و آسیبها وخسارتها چندان مهم نیست . رابعا اینها فقط شعار میدهند وهیچ دلیل واستدلالی پشت شعارهای آنها وجود ندارد .بعنوان مثال با کدام ارزیابی امکان پیروزی قطعی بر اسرائیل وجود دارد ؟ با حمایت وپشتیبانی یکپارچه غرب از این رژیم آیا پیروزی امکان پذیر است ؟ آیا غرب وقدرتها اجازه این پیروزی را میدهند؟ دلیل این جنگ چیست ؟ چه منافعی کشور از آن بدست می آورد ؟ آیا گروه جنگ طلب آماده است ثروت وامکانات خود را برای جنگ هزینه کند تا فشار بر مردم معمولی کمتر تحمیل گردد ؟
جنگ فرسایشی وبرابری چه توجیهی دارد ؟
روشن وبدیهیست که ایران میبایست همه ابزار برای دفاع را فراهم سازدتا در صورت هر گونه تجاوز از خود دفاع ومتجاوز را سرکوب نماید .در عینحال ایران لازم وضروریست که الویت را به دیپلماسی داده وتمامراهها را برای تثبیت صلح فراهم نماید .
متارکه جنگ ، رسیدن بیک تفاهم نانوشته برای آتش بس با ثبات، قطع تبلیغات جنگی وتنش زا علیه یکدیگر ودر درازمدت از بین بردن عواملی که موجب جنگ ودرگیری بشود .
۱۴۰۴/۴/۸
سید محمود صدری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍16❤4👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥اظهارات دکتر عباسیان مقیم لندن در شبکه بیبیسی
🔹وطن دوستی ایرانیان؛ مولفهای که متجاوزان از آن غافل بودند/شرق
https://www.tg-me.com/darvishane49
🔹وطن دوستی ایرانیان؛ مولفهای که متجاوزان از آن غافل بودند/شرق
https://www.tg-me.com/darvishane49
👌3👎1😢1
♻️شباهت ها و تفاوت های دو رژیم؛
- شباهت ها
هر دو رژیم ایران و اسراییل بر پایه ایدئولوژی بنا شده اند.
هر دو برای بقا نیاز به دشمن دارند.
هر دو خدا را یار و یاور خود می دانند.
هر دو به آخر زمان و ظهور منجی معتقدند.
-تفاوت ها
-رژیم اسراییل با توجه به جغرافیای محدود،امکانات و امنیت یک زندگی معمولی برای شهروند اسراییلی را فراهم آورده است.
-رژیم اسراییل با قدرتهای بزرگ بسته و به نوعی قدرتهای بزرگ غربی را در منطقه نمایندگی می کند.
-رژیم اسراییل پایه توسعه خود را بر اساس تکنولوژی گذارده و لابی های قوی و پروپیمونی در سطح دنیا تدارک دیده است.
-رژیم اسراییل بیش از آنکه بر گفتار تکیه کند بر کردار و عملکرد تکیه کرده است.
- و اما رژیم جمهوری اسلامی با قدرتهایی که بسته که در بزنگاه ها عرصه را خالی کرده و از تضعیف ایران باکی ندارند.
- رژیم جمهوری اسلامی به علت سازوکارهای ایدئولوژیک و استبدادی از دستگاه های عریض و طویلی برخوردار است که جز فرسودن توان ایران بهره ای ندارند.
- رژیم جمهوری اسلامی به علت عدم توانایی در بکارگیری تکنولوژی روز دنیا در عرصه دفاعی بر روی نیروی انسانی فاقد کارآیی تکیه کرده است. و شهادت را بابی برای دفاع باز گذارده است.
- رژیم جمهوری اسلامی به واسطه شعارهای مارکسیستی و اقدام برای صدور انقلاب تقریبا در دنیا هم پیمان و دوست به وقت تنگنا ندارد و در انزوا بسر می برد.
قدرت آفندی و پدافندی جمهوری اسلامی مدیون دانش داخلی است که در حوزه دفاعی دو نسل از تکنولوژی دفاعی و آفندی دنیا عقب تر است.
ایران حدود ۸۰ برابر اسراییل وسعت ، هزار برابر اسراییل تاریخ و ده برابر اسراییل جمعیت دارد.
اما آنچه مسلم است نه برتری جمعیتی ونه وسعت و نه تاریخ و نه همپیمان شدن با خدا ،هیج یک در یک نبرد ،پیروزی به ارمغان نمی آورد.
جنگ بین دو رژیم با عقاید دینی، یکی با استبداد درونی و دیگری با آپارتاید خسارت بار است و خسارت آن متوجه مردم و منابع هر دو کشور است.
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
- شباهت ها
هر دو رژیم ایران و اسراییل بر پایه ایدئولوژی بنا شده اند.
هر دو برای بقا نیاز به دشمن دارند.
هر دو خدا را یار و یاور خود می دانند.
هر دو به آخر زمان و ظهور منجی معتقدند.
-تفاوت ها
-رژیم اسراییل با توجه به جغرافیای محدود،امکانات و امنیت یک زندگی معمولی برای شهروند اسراییلی را فراهم آورده است.
-رژیم اسراییل با قدرتهای بزرگ بسته و به نوعی قدرتهای بزرگ غربی را در منطقه نمایندگی می کند.
-رژیم اسراییل پایه توسعه خود را بر اساس تکنولوژی گذارده و لابی های قوی و پروپیمونی در سطح دنیا تدارک دیده است.
-رژیم اسراییل بیش از آنکه بر گفتار تکیه کند بر کردار و عملکرد تکیه کرده است.
- و اما رژیم جمهوری اسلامی با قدرتهایی که بسته که در بزنگاه ها عرصه را خالی کرده و از تضعیف ایران باکی ندارند.
- رژیم جمهوری اسلامی به علت سازوکارهای ایدئولوژیک و استبدادی از دستگاه های عریض و طویلی برخوردار است که جز فرسودن توان ایران بهره ای ندارند.
- رژیم جمهوری اسلامی به علت عدم توانایی در بکارگیری تکنولوژی روز دنیا در عرصه دفاعی بر روی نیروی انسانی فاقد کارآیی تکیه کرده است. و شهادت را بابی برای دفاع باز گذارده است.
- رژیم جمهوری اسلامی به واسطه شعارهای مارکسیستی و اقدام برای صدور انقلاب تقریبا در دنیا هم پیمان و دوست به وقت تنگنا ندارد و در انزوا بسر می برد.
قدرت آفندی و پدافندی جمهوری اسلامی مدیون دانش داخلی است که در حوزه دفاعی دو نسل از تکنولوژی دفاعی و آفندی دنیا عقب تر است.
ایران حدود ۸۰ برابر اسراییل وسعت ، هزار برابر اسراییل تاریخ و ده برابر اسراییل جمعیت دارد.
اما آنچه مسلم است نه برتری جمعیتی ونه وسعت و نه تاریخ و نه همپیمان شدن با خدا ،هیج یک در یک نبرد ،پیروزی به ارمغان نمی آورد.
جنگ بین دو رژیم با عقاید دینی، یکی با استبداد درونی و دیگری با آپارتاید خسارت بار است و خسارت آن متوجه مردم و منابع هر دو کشور است.
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍16❤7👌6🤔1
♻️جمهوری اسلامی برای خدمت به خودش دشمنی با اسراییل را متوقف کند
.۴۷ سال کوبیدن بر طبل نابودی اسراییل نه تنها این رژیم جعلی را تضعیف نکرد بلکه بر قدرت و سیطره اش افزوده شد.
تبدیل کردن اسراییل به مهمترین چالش خارجی کشور ، پیوسته هزینه بوده است و هزینه ؛
اسراییل یک کشور نیست یک نیروی پوشش از سپاه غرب در خاورمیانه است واین سپاه اجازه نخواهد داد نیروی پوشش آن تضعیف یا نابود شود.(. در اصطلاح نظامی سپاه از سه لشگر رزمی و یک لشکر پشتیبان تشکیل می شود و در هنگام حمله یا آفند نیرویی در حد یک تیپ به عنوان نیروی پوشش. جلوتر از سپاه حرکت می کند تا سپاه به هنگام عمل غافلگیر نشود وخطرات یا تصادم متوجه نیروی پوشش شود)
تحت هر شرایطی در حفظ آن برای در بحران نگاه داشتن خاورمیانه ، فروش سلاح ، تاراج نفت و فروش محصولات می کوشند. جنگ ۸ ساله تضعیف عراق و ایران ، جنگ اول و دوم خلیج فارس و علم کردن داعش همه و همه در تقویت اسراییل و تضعیف قدرتهای خاورمیانه بوده است.
غرب و نماینده آنان اسراییل ، پس از فرو پاشی شوروی نیاز به یک دشمن در جهت تحکیم جایگاه وبسط قدرت در خاورمیانه داشته و دارند.
یک راه اندیشمندانه برای حاکمیت در کنار بسیاری از راهبردهای انجام نشده در جهت تضعیف اسراییل و تقویت بنیه داخلی وجود دارد و آن این است که حاکمیت از این پس اسراییل را از دایره دشمنی بیرون بیندازد. خود به خود تضعیف می شود.
یادمان باشد در طی این چند دهه بزرگترین خدمت به اسراییل دشمنی با او بود.
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍23❤6
♻️*تاریخ نابخردی...!*
در کنارِ تاریخِ رسمی هر ملتی میتوان از تاریخی دیگر یعنی از تاریخِ نابخردی سخن گفت، تاریخی که در آن، مردم تب می کنند و همه چیز را به گند می کشند...
همیشه دوستان به من انتقاد میکنند چرا بیشتر نقاطِ سیاه تاریخ مان را می نویسم...؟!
چون به نظرِ من، تاریخ نابخردی به مراتب مهمتر از تاریخ مشعشع هر کشور است، چون این بخش، بیشتر باعث عبرت و بلوغ فکری میگردد...
اول:
زمانی که یونانیان با خدعه و فریب، درون اسب چوبی را پر از سربازان خود کرده و آنرا به عنوان هدیه خدایان در کرانه تروا گذاشتند، مردم نادان به آسانی فریب خورده و تصمیم گرفتند اسب چوبی را به عنوان هدیه خدایان به درون شهر بکشند...!
اما تنها یک نفر بنام «کاساندرا» زنگ خطر را به صدا در آورد و هشدار داد که این فریب است، بشکنید این اسب چوبی را، آتش اش بزنید ...!
اما کسی حرفش را باور نکرد! حتی مسخره اش کردند و هشدارهایش در میان فریادهای عوام که غرق در جشن پیروزی بودند ناشنیده ماند. اسب چوبی را به داخل شهر کشیدند و در معبد که عزیزترین جایگاهشان بود جای دادند و خودشان تا نصفه های شب، از این پیروزی، پایکوبی و مستی کردند و سپس خوابیدند...
آنگاه، سربازان دشمن، اسب چوبی را شکسته، بیرون آمدندف کشتارها کردند، شهر را آتش زدند، به زنان و دختران تجاوزها کردند و...
دوم:
به نظر من "کاساندرا" تنها یک فرد نیست بلکه یک سمبل است در تاریخ هر ملتی. سمبل آگاهی و وجدان بیداری که هشدارهایش غالبا در میان شور و احساسات کورکورانه عوام در حساسترین مواقع تاریخی، نادیده گرفته میشود! و در نتیجه، تاریخ توالی فاجعه میگردد...
لاکو لابارت در کتاب «هایدگر، هنر و سیاست» گفتگوی جالبی بین هایدگر و یاسپرس آورده، زمانی که مردم آلمان تب کرده بودند برای ظهور فاشیسم. و یک دیوانه ای بنام هیتلر با سخنرانی های آتشین اش، میلیونها آلمانی را دچار سحر و افسون کرده بود...
کارل یاسپرس از هایدگر می پرسد:
«آخه مرد بی فرهنگ و دیوانه ای مثل هیتلر چطور می خواهد و می تواند آلمان را اداره کند؟»
و هایدگر پاسخ میدهد:
«فرهنگ و تربیت مهم نیست، به دست های جذابش نگاه کن.»
آری! دستهای جذاب و وعده های دروغینی که حتی می تواند فرزندان سرزمینِ کانت و هگل را نیز افسون کند چه برسد به جهان سومی که بزرگترین دغدغه اشان نان باشد...!
سوم:
مثالی از خودمان بیاورم، دهها نمونه می توان آورد...!
هنگامیکه 200 سال پیش در چمن سلطانیه تمامی افراد، مخصوصا برخی مراجع دینی بر طبل جهاد و جنگ با روسِ کافر می کوبیدند و شور و احساسات بر عقلانیت چربیده بود اما در گوشه ای، مردى فرهيخته و انديشناك حضور داشت که ساكت بود او قائم مقام فراهانى و در واقع، کاساندرایِ ایرانی بود.
فتحعلیشاه متوجه سكوت او شده و نظرش را خواست:
قائم مقام گفت:
«اعليحضرت چه مبلغ ماليات می گيرند؟»
شاه جواب داد: «شش كرور»
قائم مقام گفت: «دولت روس چه مبلغ ماليات می گيرد؟»
شاه جواب داد: «شنیده ام ششصد كرور»
قائم مقام گفت: «به قانونِ حساب، كسى كه شش كرور ماليات می گيرد با كسى كه ششصد كرور می گيرد، از در جنگ در نمی آيد!»
اما نه تنها سخن حكيمانه مرد دانا ناشنيده ماند بلكه موجبات طرد و تبعيدش شد، حتى انگ دوستى با روسهای کفار نيز بر او زدند!
بدين ترتيب، آن جنگ شوم یعنی دورِ دوم جنگ با روسها را ایرانیان آغاز کردند و سر از قرارداد ترکمنچای درآوردند و کمر ایران شکست!
هر جامعه ای در هر برهه ای، کاساندرای خاص خودش را دارد که به مانند قهرمانِ داستان«قلب فروزان دانکو» نوشته ماکسیم گورکی عمل میکنند:
در این داستان، مرد جوانی برای بیرون بردن مردم قبیله اش از ظلمات جنگلی که در هر گوشۀ آن مرگ و نیستی در کمین است، سینه اش را دریده، قلب خود را بیرون آورده و از آن مشعلی می سازد برای بیرون بردن قبیله اش از آن جنگل مهیب و ظلمانی...
اما کاساندراها، غالبا تیره روزترین افراد هستند و همیشه سرانجام شومی در انتظارشان بوده!
چون آنها بر خلاف مسیر رود حرکت می کنند و در مقابل انبوهِ مردمی قرار می گیرند که تب کرده اند.
✍️ علی مرادی مراغه ای
https://www.tg-me.com/darvishane49
در کنارِ تاریخِ رسمی هر ملتی میتوان از تاریخی دیگر یعنی از تاریخِ نابخردی سخن گفت، تاریخی که در آن، مردم تب می کنند و همه چیز را به گند می کشند...
همیشه دوستان به من انتقاد میکنند چرا بیشتر نقاطِ سیاه تاریخ مان را می نویسم...؟!
چون به نظرِ من، تاریخ نابخردی به مراتب مهمتر از تاریخ مشعشع هر کشور است، چون این بخش، بیشتر باعث عبرت و بلوغ فکری میگردد...
اول:
زمانی که یونانیان با خدعه و فریب، درون اسب چوبی را پر از سربازان خود کرده و آنرا به عنوان هدیه خدایان در کرانه تروا گذاشتند، مردم نادان به آسانی فریب خورده و تصمیم گرفتند اسب چوبی را به عنوان هدیه خدایان به درون شهر بکشند...!
اما تنها یک نفر بنام «کاساندرا» زنگ خطر را به صدا در آورد و هشدار داد که این فریب است، بشکنید این اسب چوبی را، آتش اش بزنید ...!
اما کسی حرفش را باور نکرد! حتی مسخره اش کردند و هشدارهایش در میان فریادهای عوام که غرق در جشن پیروزی بودند ناشنیده ماند. اسب چوبی را به داخل شهر کشیدند و در معبد که عزیزترین جایگاهشان بود جای دادند و خودشان تا نصفه های شب، از این پیروزی، پایکوبی و مستی کردند و سپس خوابیدند...
آنگاه، سربازان دشمن، اسب چوبی را شکسته، بیرون آمدندف کشتارها کردند، شهر را آتش زدند، به زنان و دختران تجاوزها کردند و...
دوم:
به نظر من "کاساندرا" تنها یک فرد نیست بلکه یک سمبل است در تاریخ هر ملتی. سمبل آگاهی و وجدان بیداری که هشدارهایش غالبا در میان شور و احساسات کورکورانه عوام در حساسترین مواقع تاریخی، نادیده گرفته میشود! و در نتیجه، تاریخ توالی فاجعه میگردد...
لاکو لابارت در کتاب «هایدگر، هنر و سیاست» گفتگوی جالبی بین هایدگر و یاسپرس آورده، زمانی که مردم آلمان تب کرده بودند برای ظهور فاشیسم. و یک دیوانه ای بنام هیتلر با سخنرانی های آتشین اش، میلیونها آلمانی را دچار سحر و افسون کرده بود...
کارل یاسپرس از هایدگر می پرسد:
«آخه مرد بی فرهنگ و دیوانه ای مثل هیتلر چطور می خواهد و می تواند آلمان را اداره کند؟»
و هایدگر پاسخ میدهد:
«فرهنگ و تربیت مهم نیست، به دست های جذابش نگاه کن.»
آری! دستهای جذاب و وعده های دروغینی که حتی می تواند فرزندان سرزمینِ کانت و هگل را نیز افسون کند چه برسد به جهان سومی که بزرگترین دغدغه اشان نان باشد...!
سوم:
مثالی از خودمان بیاورم، دهها نمونه می توان آورد...!
هنگامیکه 200 سال پیش در چمن سلطانیه تمامی افراد، مخصوصا برخی مراجع دینی بر طبل جهاد و جنگ با روسِ کافر می کوبیدند و شور و احساسات بر عقلانیت چربیده بود اما در گوشه ای، مردى فرهيخته و انديشناك حضور داشت که ساكت بود او قائم مقام فراهانى و در واقع، کاساندرایِ ایرانی بود.
فتحعلیشاه متوجه سكوت او شده و نظرش را خواست:
قائم مقام گفت:
«اعليحضرت چه مبلغ ماليات می گيرند؟»
شاه جواب داد: «شش كرور»
قائم مقام گفت: «دولت روس چه مبلغ ماليات می گيرد؟»
شاه جواب داد: «شنیده ام ششصد كرور»
قائم مقام گفت: «به قانونِ حساب، كسى كه شش كرور ماليات می گيرد با كسى كه ششصد كرور می گيرد، از در جنگ در نمی آيد!»
اما نه تنها سخن حكيمانه مرد دانا ناشنيده ماند بلكه موجبات طرد و تبعيدش شد، حتى انگ دوستى با روسهای کفار نيز بر او زدند!
بدين ترتيب، آن جنگ شوم یعنی دورِ دوم جنگ با روسها را ایرانیان آغاز کردند و سر از قرارداد ترکمنچای درآوردند و کمر ایران شکست!
هر جامعه ای در هر برهه ای، کاساندرای خاص خودش را دارد که به مانند قهرمانِ داستان«قلب فروزان دانکو» نوشته ماکسیم گورکی عمل میکنند:
در این داستان، مرد جوانی برای بیرون بردن مردم قبیله اش از ظلمات جنگلی که در هر گوشۀ آن مرگ و نیستی در کمین است، سینه اش را دریده، قلب خود را بیرون آورده و از آن مشعلی می سازد برای بیرون بردن قبیله اش از آن جنگل مهیب و ظلمانی...
اما کاساندراها، غالبا تیره روزترین افراد هستند و همیشه سرانجام شومی در انتظارشان بوده!
چون آنها بر خلاف مسیر رود حرکت می کنند و در مقابل انبوهِ مردمی قرار می گیرند که تب کرده اند.
✍️ علی مرادی مراغه ای
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍22❤13👌3
رنج نباید تو را غمگین کند. این همان جایی است که اغلب مردم اشتباه میکنند. رنج قرار است تو را هوشیارتر کند به اینکه زندگیات نیاز به تغییر دارد. چون انسانها زمانی هوشیارتر میشوند که زخمی شوند، رنج نباید بیچارگی را بیشتر کند. رنجت را تحمل نکن، رنجت را درک کن! این فرصتــی است برای بیداری، وقتی آگاه شوی، بیچارگیات
تمام میشود...
#کارل_گوستاو_یونگ
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
تمام میشود...
#کارل_گوستاو_یونگ
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
❤19👍5
♻️زندگی جاریست.
زنان ﺑﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﺳﻦ ۴۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ و مردان با شروع ۵۰ سالگی، ﻫﺮ ﺳﺎﻝﺣﺪﻭﺩ ﻧﯿﻢ ﮐﯿﻠﻮ ﺍﺯ ﺣﺠﻢ ﻋﻀﻼﺕ بدن ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ.
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ عضلهٔ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ، ﭼﺮﺑﯽ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ و ﺗﺎ ۸۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ یک سوم ﻗﺴﻤﺖ ﻋﻀﻼﺕ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺭﻭﺩ.
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺳﺎﺭﮐﻮ ﭘِﻨﯿﺎ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ.
ﺍﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ، ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺟﺪﺍ ﻧﺎﺷﺪﻧﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ است ﭼﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﭼﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭﻟﯽ ﺭﺍه ﺣﻞ آن مشخص است.
ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺣﺠﻢ ﻋﻀﻼﺕ به وسیلهٔ انجام ﻭﺭﺯﺵﻫﺎﯼ ﻗﺪﺭﺗﯽ ، ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﻣﺼﻮﻥ ﻣﯽﺷﻮﯾﺪ.
ﻟﻄﻔﺎً ﺧﺎﻧﻢﻫﺎ و آقایان بالای سن مذکور، ﺍﺯ ﻭﺯﻧﻪ ﻧﺘﺮﺳﯿﺪ (مشورت با پزشک) ، ﻭ ﺍﺯ ﻭﺭﺯﺵﻫﺎﯼ ﺑﺪﻥﺳﺎﺯﯼ و شناكردن و بدمینتونِ و کوهنوردی پرهيز نكنيد و هر چه زودتر ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯿﺪ.
ﻓﻮﺍﯾﺪ ﻭﺭﺯﺵ ﺑﺪﻥﺳﺎﺯﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻢﻫﺎﯼ ﺑﺎﻻﯼ ۴۰ ﺳﺎﻝ و آقایان بالای ۵۰ سال ، ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﭘﻮﮐﯽ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺗﺮﻣﯿﻢ ﺁﻥ، ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺗﻌﺎﺩﻝ ، اﻓﺰﺍﯾﺶ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻭ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﻧﺸﺎﻁ ، ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﭼﺮﺑﯽ ﻭ ﻭﺯﻥ ، ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻨﯽ ﻋﻀﻠﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﭼﺮﺑﯽ ، ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑﭘﺬﯾﺮﯼ ﺑﺪﻥ و افزایش توﺍﻥ ﻭ ﻧﯿﺮﻭ میباشد.
همچنين ورزش شنا نيز بسيار کمک خوبي است در نگهداری و حفظ عضلات.
ﺳﺎﺭﮐﻮ ﭘِﻨﯿﺎ ﯾﮏ کلمهٔ ﺭﻭﺳﯽ ﺍﺳﺖ
ﺳﺎﺭﮐﻮ ﯾﻌﻨﯽ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﭘﻨﯿﺎ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ
چه کنیم:
۱- چای را اندکی سرد بنوشید تا سرطان مری نگیرید .
۲- قندهای قندان را ریزتر کنید .
۳- هیچ وعده غذایی را حذف نکنید .
۴- از گیاهخوار شدن صرف نظر کنید بدن به مواد گوشت نیازمند است .
۵- با سیر و پیاز به شدت دوست باشید .
۶- آب فراوان بنوشید .
۷- چیپس را دشمن خود بدانید .
۸- غذا را به خوبی بجوید .
۹- ماست کم چرب و شیر را فراموش نکنید .
۱۰- گوجه فرنگی را دوست خوب خود بدانید.
۱۱- برنج را آبکش نکنید .
۱۲-با سوسیس و کالباس سرسنگین باشید .
۱۳- با نوشابه قهر کنید.
۱۴- نان سبوس دار میل کنید .
۱۵- دیر شام نخورید.
۱۶- مصرف ماهی را جدی بگیرید.
۱۷- به یکدیگر برای خوردن شام بیش از حد تعارف نکنید .
۱۸- کافیست هر روز نیم ساعت پیاده روی کنید .
۱۹- میوه فراوان بخورید .
۲۰- به خوردن سبزیجات عادت کنید .
زندگی جاریست... دایره کوچک فردی در هر شرایطی بایست بچرخد.
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
زنان ﺑﺎ ﺷﺮﻭﻉ ﺳﻦ ۴۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ و مردان با شروع ۵۰ سالگی، ﻫﺮ ﺳﺎﻝﺣﺪﻭﺩ ﻧﯿﻢ ﮐﯿﻠﻮ ﺍﺯ ﺣﺠﻢ ﻋﻀﻼﺕ بدن ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ.
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ عضلهٔ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ، ﭼﺮﺑﯽ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﻣﯽﺷﻮﺩ و ﺗﺎ ۸۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ یک سوم ﻗﺴﻤﺖ ﻋﻀﻼﺕ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺭﻭﺩ.
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺳﺎﺭﮐﻮ ﭘِﻨﯿﺎ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ.
ﺍﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ، ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺟﺪﺍ ﻧﺎﺷﺪﻧﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ است ﭼﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﭼﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭﻟﯽ ﺭﺍه ﺣﻞ آن مشخص است.
ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺣﺠﻢ ﻋﻀﻼﺕ به وسیلهٔ انجام ﻭﺭﺯﺵﻫﺎﯼ ﻗﺪﺭﺗﯽ ، ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﻣﺼﻮﻥ ﻣﯽﺷﻮﯾﺪ.
ﻟﻄﻔﺎً ﺧﺎﻧﻢﻫﺎ و آقایان بالای سن مذکور، ﺍﺯ ﻭﺯﻧﻪ ﻧﺘﺮﺳﯿﺪ (مشورت با پزشک) ، ﻭ ﺍﺯ ﻭﺭﺯﺵﻫﺎﯼ ﺑﺪﻥﺳﺎﺯﯼ و شناكردن و بدمینتونِ و کوهنوردی پرهيز نكنيد و هر چه زودتر ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯿﺪ.
ﻓﻮﺍﯾﺪ ﻭﺭﺯﺵ ﺑﺪﻥﺳﺎﺯﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻢﻫﺎﯼ ﺑﺎﻻﯼ ۴۰ ﺳﺎﻝ و آقایان بالای ۵۰ سال ، ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﭘﻮﮐﯽ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺗﺮﻣﯿﻢ ﺁﻥ، ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺗﻌﺎﺩﻝ ، اﻓﺰﺍﯾﺶ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻭ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﻧﺸﺎﻁ ، ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﭼﺮﺑﯽ ﻭ ﻭﺯﻥ ، ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻨﯽ ﻋﻀﻠﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﭼﺮﺑﯽ ، ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑﭘﺬﯾﺮﯼ ﺑﺪﻥ و افزایش توﺍﻥ ﻭ ﻧﯿﺮﻭ میباشد.
همچنين ورزش شنا نيز بسيار کمک خوبي است در نگهداری و حفظ عضلات.
ﺳﺎﺭﮐﻮ ﭘِﻨﯿﺎ ﯾﮏ کلمهٔ ﺭﻭﺳﯽ ﺍﺳﺖ
ﺳﺎﺭﮐﻮ ﯾﻌﻨﯽ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﭘﻨﯿﺎ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ
چه کنیم:
۱- چای را اندکی سرد بنوشید تا سرطان مری نگیرید .
۲- قندهای قندان را ریزتر کنید .
۳- هیچ وعده غذایی را حذف نکنید .
۴- از گیاهخوار شدن صرف نظر کنید بدن به مواد گوشت نیازمند است .
۵- با سیر و پیاز به شدت دوست باشید .
۶- آب فراوان بنوشید .
۷- چیپس را دشمن خود بدانید .
۸- غذا را به خوبی بجوید .
۹- ماست کم چرب و شیر را فراموش نکنید .
۱۰- گوجه فرنگی را دوست خوب خود بدانید.
۱۱- برنج را آبکش نکنید .
۱۲-با سوسیس و کالباس سرسنگین باشید .
۱۳- با نوشابه قهر کنید.
۱۴- نان سبوس دار میل کنید .
۱۵- دیر شام نخورید.
۱۶- مصرف ماهی را جدی بگیرید.
۱۷- به یکدیگر برای خوردن شام بیش از حد تعارف نکنید .
۱۸- کافیست هر روز نیم ساعت پیاده روی کنید .
۱۹- میوه فراوان بخورید .
۲۰- به خوردن سبزیجات عادت کنید .
زندگی جاریست... دایره کوچک فردی در هر شرایطی بایست بچرخد.
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤31👍7👏2
به نام خدا
♻️حضرت آیتالله خامنهای، رهبر محترم جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
با احترام و در مقام یک شهروند دغدغهمند، مستقل از هر جریان سیاسی، و وکیل بیوابستگی جناحی، این نامه را از سر خیرخواهی و علاقه به آینده کشورم ایران مینویسم.
حضرتعالی در پیش از رهبری، به عنوان یکی از شخصیتهایی که همپای مردم، زبان صداقت و مدافع حقوق آنان بودید، مورد اعتماد طیفی وسیع از اقشار ملت قرار داشتید. اما آنچه پس از سالها در روند رهبری پدید آمد، فاصلهای است که میان شما و بدنه جامعه ایجاد شد. این فاصله، بیش از هر چیز، ناشی از طرد مشاوران صادق، بیتوجهی به نقدهای دلسوزانه، و اعتماد روزافزون به گزارشهای غیرواقعی و تحلیلهای نادرست است؛ گزارشهایی که به مرور، شما را از صدای واقعی مردم دور کرد و نتیجه آن را امروز، با وضوح بیشتر از همیشه، در کف جامعه میتوان دید.
در سالهای اخیر، مردم بارها با زبان رأی، بیانیه، و اعتراضات مدنی، خواسته خود را اعلام کردهاند. آمارها و نظرسنجیهای متعدد گواهاند که بیش از نیمی از جامعه، نسبت به عملکرد ساختار حاکمیت انتقاد اساسی و جدی دارند. اما متأسفانه پاسخ مناسبی دیده نشده است.
با این همه، ملت ایران بار دیگر نشان داد که در بزنگاههای حیاتی، همچنان حافظ کیان سرزمینی و تمامیت ارضی خویش است. در ماجرای اخیر که رئیسجمهور آمریکا از نام جعلی برای خلیج فارس استفاده کرد، واکنش قاطع ملت، از داخل و خارج کشور، فارغ از گرایشهای سیاسی و حتی با وجود نقدهای جدی نسبت به حکومت، او را وادار به عقبنشینی کرد.
همچنین در جریان جنگ ۱۲روزه اخیر، ملت ایران، با درک موقعیت منطقهای و مسئولیت ملی، حماسهای دیگر آفرید. حتی آنان که سالهاست از حکومت زخم خوردهاند یا در خارج از کشورند، با وجود محدودیتها و ممنوعیتهای اجتماعی، در کنار ملت و در دفاع از تمامیت کشور ایستادند. این همبستگی، سرمایهای است فراتر از قدرت نظامی، و گوهری است که نباید با بیاعتنایی حاکمیت، از کف برود.
امروز وظیفهای تاریخی بر دوش شماست. حاکمیت نیازمند اصلاحاتی عمیق و برگشت به سوی مردم است؛ به مردم همانگونه که هستند، نه آنگونه که در گزارشها تصویر میشوند.
نباید اجازه داد آنانی که به بهانه حفظ امنیت، دلسوزان کشور، افراد منتقد و مستقل را حذف و منزوی کردند، جایگاه مشورت و تصمیمسازی را اشغال کنند، در حالی که خود عاملان نفوذ و فساد و گسست ملیاند.
حضرت آیتالله خامنه ای،
همیشه رهبرانی ماندگار شدهاند که در لحظه حساس، صدای مردم را شنیدند و از فرصتهای اجتماعی برای آشتی ملی و اصلاح بهره بردند. جنگ اخیر هرچند با تلخی و سختی های فراوان و غیر جبران همراه بود، اما فرصتی برای بازسازی اعتماد و بازگشت به حکمرانی مبتنی بر مردمسالاری و شنیدن صدای مردم، منتقدان آگاه و وطن دوست است.
امید آنکه با درایت و نگاه عمیق، از این سرمایه اجتماعی بهترین وجه استفاده کرده و مسیر آینده کشور را از تقابل به تفاهم، از انحصار به مشارکت، و از طرد به ترمیم بازگردانید. که اگر این فرصت از دست برود، شاید دیگر زمانی برای جبران نماند.
با آرزوی سربلندی ایران و حکمرانی عادلانه برای همه ایرانیان
با احترام و توفیق
محمد مقصود
وکیل پایه یک دادگستری – مستقل و بیوابستگی جناحی
نهم /تیرماه/۱۴٠۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
♻️حضرت آیتالله خامنهای، رهبر محترم جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
با احترام و در مقام یک شهروند دغدغهمند، مستقل از هر جریان سیاسی، و وکیل بیوابستگی جناحی، این نامه را از سر خیرخواهی و علاقه به آینده کشورم ایران مینویسم.
حضرتعالی در پیش از رهبری، به عنوان یکی از شخصیتهایی که همپای مردم، زبان صداقت و مدافع حقوق آنان بودید، مورد اعتماد طیفی وسیع از اقشار ملت قرار داشتید. اما آنچه پس از سالها در روند رهبری پدید آمد، فاصلهای است که میان شما و بدنه جامعه ایجاد شد. این فاصله، بیش از هر چیز، ناشی از طرد مشاوران صادق، بیتوجهی به نقدهای دلسوزانه، و اعتماد روزافزون به گزارشهای غیرواقعی و تحلیلهای نادرست است؛ گزارشهایی که به مرور، شما را از صدای واقعی مردم دور کرد و نتیجه آن را امروز، با وضوح بیشتر از همیشه، در کف جامعه میتوان دید.
در سالهای اخیر، مردم بارها با زبان رأی، بیانیه، و اعتراضات مدنی، خواسته خود را اعلام کردهاند. آمارها و نظرسنجیهای متعدد گواهاند که بیش از نیمی از جامعه، نسبت به عملکرد ساختار حاکمیت انتقاد اساسی و جدی دارند. اما متأسفانه پاسخ مناسبی دیده نشده است.
با این همه، ملت ایران بار دیگر نشان داد که در بزنگاههای حیاتی، همچنان حافظ کیان سرزمینی و تمامیت ارضی خویش است. در ماجرای اخیر که رئیسجمهور آمریکا از نام جعلی برای خلیج فارس استفاده کرد، واکنش قاطع ملت، از داخل و خارج کشور، فارغ از گرایشهای سیاسی و حتی با وجود نقدهای جدی نسبت به حکومت، او را وادار به عقبنشینی کرد.
همچنین در جریان جنگ ۱۲روزه اخیر، ملت ایران، با درک موقعیت منطقهای و مسئولیت ملی، حماسهای دیگر آفرید. حتی آنان که سالهاست از حکومت زخم خوردهاند یا در خارج از کشورند، با وجود محدودیتها و ممنوعیتهای اجتماعی، در کنار ملت و در دفاع از تمامیت کشور ایستادند. این همبستگی، سرمایهای است فراتر از قدرت نظامی، و گوهری است که نباید با بیاعتنایی حاکمیت، از کف برود.
امروز وظیفهای تاریخی بر دوش شماست. حاکمیت نیازمند اصلاحاتی عمیق و برگشت به سوی مردم است؛ به مردم همانگونه که هستند، نه آنگونه که در گزارشها تصویر میشوند.
نباید اجازه داد آنانی که به بهانه حفظ امنیت، دلسوزان کشور، افراد منتقد و مستقل را حذف و منزوی کردند، جایگاه مشورت و تصمیمسازی را اشغال کنند، در حالی که خود عاملان نفوذ و فساد و گسست ملیاند.
حضرت آیتالله خامنه ای،
همیشه رهبرانی ماندگار شدهاند که در لحظه حساس، صدای مردم را شنیدند و از فرصتهای اجتماعی برای آشتی ملی و اصلاح بهره بردند. جنگ اخیر هرچند با تلخی و سختی های فراوان و غیر جبران همراه بود، اما فرصتی برای بازسازی اعتماد و بازگشت به حکمرانی مبتنی بر مردمسالاری و شنیدن صدای مردم، منتقدان آگاه و وطن دوست است.
امید آنکه با درایت و نگاه عمیق، از این سرمایه اجتماعی بهترین وجه استفاده کرده و مسیر آینده کشور را از تقابل به تفاهم، از انحصار به مشارکت، و از طرد به ترمیم بازگردانید. که اگر این فرصت از دست برود، شاید دیگر زمانی برای جبران نماند.
با آرزوی سربلندی ایران و حکمرانی عادلانه برای همه ایرانیان
با احترام و توفیق
محمد مقصود
وکیل پایه یک دادگستری – مستقل و بیوابستگی جناحی
نهم /تیرماه/۱۴٠۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍21❤8👎7🤔3🤯1
♻️اُمت اسلامی كجائی،
دقيقاً كجائی؟!
♈️ از جنگ اخير ايران و اسرائيل بايد ده ها درس بزرگ آموخت، كه به وقتش بايد در مورد تك تك آنها مفصلاً گفتگو كرد، البته اگر بنا به درس گرفتن باشد.
يكي از اين درسها، گفتگو در موردِ غيبت، سكوت، نفاق و بعضاً همراهي به اصطلاح اُمت اسلامي با اسرائیل و آمریکا در این جنگ بود.
♈️ از بدو انقلاب تا به امروز ج ا تمرکزی شدید بر امت سازی و همراه کردن امت اسلامی برای مقابله با غرب، آمریکا و اسرائیل داشته( صرفنظر از درست یا غلط بودن هدفِ این مقابله) اما در اين مدت طولاني ٤٧ ساله، نه تنها هیچ دستی از سوی امت اسلامی به سوی ج ا دراز نشد، بماند كه در مقابل جنگها، تحريمها و فشارها عليه ایران، اُمت اسلامی یا در بهترین حالت سکوت کرد و یا به اشكال مختلف در کنار جبهه مقابل قرار داشته و دارد.
♈️همراهی چند گروه شبه نظامی در کشورهای اسلامی با ايران را كه با كمك گسترده مالي و تسليحاتي ج ا شكل گرفتند هیچگاه نبايد به حساب همراهی امت اسلامی با ایران گذاشت.
♈️ اردن در اين جنگ بعنوان يكي از اعضاي امت اسلامي در خط اول رهگيري موشكها و پهپادهاي ايران قرار داشت.
آسمان عراق و سوريه، ديگر اعضاي امت اسلامي همچون اتوباني ده بانده در اختيار هواپيماها و پهپادهاي اسرائيل بود.
♈️براي پاسخ به حملات آمريكا، بايد به خاك قطر، ديگر عضو امت اسلامي حمله كرد، كه ميزبانِ بزرگترين پايگاه نظامي آمريكا در منطقه است.
در پي حمله ايران به پايگاه نظامي آمريكا در قطر، چند كشور عضو امت اسلامي بشدت اين حمله را محكوم كردند.
♈️دولت خودگردان فلسطين كه همه سختي ها و دردسرهاي فعلي ايران بخاطر حمايت از آنهاست، حمله اسراييل به ايران را محكوم نكرد اما حمله ايران به پايگاه آمريكا در قطر را جانانه محكوم كرد.
♈️پاكستان تنها عضو دارنده بمب اتمي امت اسلامي، در پي خبر اعلام حمايت آن كشور از ايران توسط يك مقام نظامي ايراني، بلافاصله تكذيبيه صادر کرد.
♈️دريغ از صدور يك اعلاميه آبكي سازمان كنفرانس كشورهاي اسلامي در محكوميت تجاوز اسراييل به ايران. دولت اسلامگراي تركيه ديگر عضو امت اسلامي صرفاً با يك محكوميت لفظي اسرائيل، حتماً طبق معمول ششدانگ حواسش به بهره برداري اقتصادي از وضعيت جنگي ايران بوده.
♈️وزير خارجه آمريكا افشا كرد، كشورهايي كه به ظاهر به ما اعتراض مي كنند، در خفا از ما بابت حمله به ايران تشكر مي كنند، بی تردید عمده این کشورهاي رياكار و منافق اعضای امت اسلامی هستند و بماند كه بيان تام و تمام اين قصه پُر غصه مثنوي هفتاد من كاغذ مي شود.
♈️ در یک کلام، چه خوشمان بيايد و چه نيايد، امت عیسوی در قول و عمل محکم پشت امت يهودی قرار داشته و دارد، شايد بخشي از امت اسلامي در حد حرف همراه ايران باشد، اما در دل و عمل همراه امت يهودی و عیسوی است.
♈️ ممکن است عده ای در نقد این نوشته، مدعی شوند که درست است دولتهای اسلامی با ما همراه نیستند اما ملتهای مسلمان قلبشان با ماست، خب، فرضاً که چنین باشد، این همراهی قلبی مسلمانان جهان در عمل تا بحال چه کمکی به ما کرده است؟ جواب، هیچ اندر هیچ.
❓ آيا با گرفتن اين درس بزرگ از جنگ اخير، پروژه متوهمانه تمركز بر امت اسلامي موهم به كناري گذاشته شده و منافع ملي در مرکز توجه نظام حکمرانی ما قرار می گیرد و شعار "هميشه اول ايران بزرگ " در اين سرزمين طنين انداز خواهد شد، يا در همچنان بر همان پاشنه سابق خواهد چرخيد؟ الله اعلم.
غلامرضا مصدق
https://www.tg-me.com/darvishane49
دقيقاً كجائی؟!
♈️ از جنگ اخير ايران و اسرائيل بايد ده ها درس بزرگ آموخت، كه به وقتش بايد در مورد تك تك آنها مفصلاً گفتگو كرد، البته اگر بنا به درس گرفتن باشد.
يكي از اين درسها، گفتگو در موردِ غيبت، سكوت، نفاق و بعضاً همراهي به اصطلاح اُمت اسلامي با اسرائیل و آمریکا در این جنگ بود.
♈️ از بدو انقلاب تا به امروز ج ا تمرکزی شدید بر امت سازی و همراه کردن امت اسلامی برای مقابله با غرب، آمریکا و اسرائیل داشته( صرفنظر از درست یا غلط بودن هدفِ این مقابله) اما در اين مدت طولاني ٤٧ ساله، نه تنها هیچ دستی از سوی امت اسلامی به سوی ج ا دراز نشد، بماند كه در مقابل جنگها، تحريمها و فشارها عليه ایران، اُمت اسلامی یا در بهترین حالت سکوت کرد و یا به اشكال مختلف در کنار جبهه مقابل قرار داشته و دارد.
♈️همراهی چند گروه شبه نظامی در کشورهای اسلامی با ايران را كه با كمك گسترده مالي و تسليحاتي ج ا شكل گرفتند هیچگاه نبايد به حساب همراهی امت اسلامی با ایران گذاشت.
♈️ اردن در اين جنگ بعنوان يكي از اعضاي امت اسلامي در خط اول رهگيري موشكها و پهپادهاي ايران قرار داشت.
آسمان عراق و سوريه، ديگر اعضاي امت اسلامي همچون اتوباني ده بانده در اختيار هواپيماها و پهپادهاي اسرائيل بود.
♈️براي پاسخ به حملات آمريكا، بايد به خاك قطر، ديگر عضو امت اسلامي حمله كرد، كه ميزبانِ بزرگترين پايگاه نظامي آمريكا در منطقه است.
در پي حمله ايران به پايگاه نظامي آمريكا در قطر، چند كشور عضو امت اسلامي بشدت اين حمله را محكوم كردند.
♈️دولت خودگردان فلسطين كه همه سختي ها و دردسرهاي فعلي ايران بخاطر حمايت از آنهاست، حمله اسراييل به ايران را محكوم نكرد اما حمله ايران به پايگاه آمريكا در قطر را جانانه محكوم كرد.
♈️پاكستان تنها عضو دارنده بمب اتمي امت اسلامي، در پي خبر اعلام حمايت آن كشور از ايران توسط يك مقام نظامي ايراني، بلافاصله تكذيبيه صادر کرد.
♈️دريغ از صدور يك اعلاميه آبكي سازمان كنفرانس كشورهاي اسلامي در محكوميت تجاوز اسراييل به ايران. دولت اسلامگراي تركيه ديگر عضو امت اسلامي صرفاً با يك محكوميت لفظي اسرائيل، حتماً طبق معمول ششدانگ حواسش به بهره برداري اقتصادي از وضعيت جنگي ايران بوده.
♈️وزير خارجه آمريكا افشا كرد، كشورهايي كه به ظاهر به ما اعتراض مي كنند، در خفا از ما بابت حمله به ايران تشكر مي كنند، بی تردید عمده این کشورهاي رياكار و منافق اعضای امت اسلامی هستند و بماند كه بيان تام و تمام اين قصه پُر غصه مثنوي هفتاد من كاغذ مي شود.
♈️ در یک کلام، چه خوشمان بيايد و چه نيايد، امت عیسوی در قول و عمل محکم پشت امت يهودی قرار داشته و دارد، شايد بخشي از امت اسلامي در حد حرف همراه ايران باشد، اما در دل و عمل همراه امت يهودی و عیسوی است.
♈️ ممکن است عده ای در نقد این نوشته، مدعی شوند که درست است دولتهای اسلامی با ما همراه نیستند اما ملتهای مسلمان قلبشان با ماست، خب، فرضاً که چنین باشد، این همراهی قلبی مسلمانان جهان در عمل تا بحال چه کمکی به ما کرده است؟ جواب، هیچ اندر هیچ.
❓ آيا با گرفتن اين درس بزرگ از جنگ اخير، پروژه متوهمانه تمركز بر امت اسلامي موهم به كناري گذاشته شده و منافع ملي در مرکز توجه نظام حکمرانی ما قرار می گیرد و شعار "هميشه اول ايران بزرگ " در اين سرزمين طنين انداز خواهد شد، يا در همچنان بر همان پاشنه سابق خواهد چرخيد؟ الله اعلم.
غلامرضا مصدق
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👏27❤7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥چرا از ایران نمی رید؟!
محمد درویش پاسخ می دهد.
پاسخ درویش،برآمده از دانش و آگاهی و شناخت است. شناختی که در اعماق وجود هر ایرانی اصیلی ریشه دوانده ؛
موضوعی که اغلب ما فاقد آن هستیم. تا جایی که روی به خود تحقیری می آوریم .
پیشنهاد می کنم بارها ببینید.🙏
#حال خوب
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
محمد درویش پاسخ می دهد.
پاسخ درویش،برآمده از دانش و آگاهی و شناخت است. شناختی که در اعماق وجود هر ایرانی اصیلی ریشه دوانده ؛
موضوعی که اغلب ما فاقد آن هستیم. تا جایی که روی به خود تحقیری می آوریم .
پیشنهاد می کنم بارها ببینید.🙏
#حال خوب
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
❤25👏7
♻️مسئله مهاجران افغانی
بعد از حمله اسرائیل به ایران وروشن شدن نفوذ جدی این کشور وکشف مراکز تولید پهباد وریز پرنده ها بناگهان در فضای مجازی مطرح گردید که اتباع بیگانه بشکل گسترده همکاری با اسرائیل متجاوز را داشته اند . از اینرو فضا برای اخراج افغانها اوج گرفت واینطور وانمود شد که آنها بیشترین جاسوسی را انجام داده اند .در این رابطه چند نکته قابل تامل است :
*۱*
باز شدن مرزها پس از پیروزی طالبان و ورود میلیون ها افغانی به کشورمان سیاست بسیار اشتباهی بود .گفته میشود علاوه بر تفکر غلط عده ای از مسئولین مبنی بر پذیرش مهاجران واشتباه بزرگ دولت اقای رییسی که مرزها را برای ورود باز گذاشت فساد و درآمد گروهی بابت ورود افغانها نیزدر این تصمیم غیر ملی بی تاثیر نبوده است .
تقریبا هیچ کشوری در دنیا نیست میلیونها مهاجر در بازه زمانی کوتاه را بپذیرد .
*۲*
ایران نیاز به نیروی کار ساده دارد .البته با گسترش وعمیق تر شدن فقر وبیکاری ، مردم بسیاری از شهرهای کوچک وروستاها اکنون بکار های ساده روی آورده اند که میتوانند بخشی از نیازهای کارگری ساده را تامیننمایند .
معمول است کشورها در دنیا بر اساس نیازها وکمبود نیروی انسانی مبادرت به پذیرش مهاجر از کشورهای مختلف میکنند. این پذیرش مبتنی بر تعداد مشخص مهاجرین ونوع تخصص بوده ودر یک چارچوب مشخص، تعیین وتعریف میشود .
آنچه که بیشتر مورد تعجب وتاثر است قبول افعانها با خانواده است.چنین ورودی آن معنی را داشت که آنها در ایران ساکن خواهند شد وقصد ونیتی برای بازگشت نخواهند داشت .
همچنینورود افعانها با خانواده مشکلات عدیده همچون تحصیل ،زایمانها وفرزند آوری بیحد وبالاخره بومی شدن وامتزاج نژادی را در پیداشته است.
*۳*
پس از اشتباه دولت آقای رئیسی با توجه به اعتراض مردم وتذکر نخبگان وکنشگران اجتماعی دولتمردان گاهی سخنانی دال بر اخراج اتباع افعانی را مطرح ساخته اند که البته مقطعی ونا منظم بوده ونشان از بی برنامگی دستگاههای مربوطه ومسئولین کشور است. ضمن اینکه این تصمیمات همراه با راهبرد درست نبوده است. متاسفانه همانطور که در پذیرش افغانها برنامه واندیشه ای وجود نداشته است.اخراج اتباع نیز بدون برنامه صحیح انجام می شود که بحرانی بر بحران است.
*۴*
حساسیت مردمنسبت به کثرت افعانها وزاددوولد بیشمار آنها وگرفتن بعضی شغل ها که سبب بیکاری شهروندان ایران شده است سرویس های خارجی وبخصوص صهیونیستها ومنافقین را بر آن داشته که هرازگاهی جو وفضای بسیار منفی را نسبت به اتباع افغاني بوجود آورند .آنها با این پروژه سازی اولا مسائل حاشیه ای برای کشور درست میکنند ثانیا مهاجران را نسبت به میزبانهای خود دشمن وبدبین میسازند. .درواقع نه تنها هزینه ومیزبانی سخاوتمندانه دستاوردی برای ایران بر جای نمیگذارد بلکه جنبه های منفی ودشمنی را بین دو ملت نزدیک وهم زبان بوجود میآورد.
*۵*
در واقع هدف از این فضا سازیها ،گم شدن مسئله اصلی یعنی وجود تشکیلات بزرگ وعمیق موساد در درون ایران میباشد .
جای شکی نیست که بعضی از اتباع افغانی هندی پاکستانی وعرب جذب دستگاه اطلاعاتی اسرائیل شده اند واحتمالا در تولید پهباد و ریزپرنده هم فعالیت کرده اند اما این حضور آنها هیچ ربطی به تشکیلات اطلاعاتی موساد در ایران ندارد چرا که اجیر شدن اتباع بیگانه بخش بسیار بسیار کوچک مسئله نفوذ است.
نفوذ موساد ،دستگاههای امنیتی واطلاعاتی وسیاسی واقتصادی را آلوده است .ترور فرماندهان ارشد نظامی ودانشمندان بزرگ واشراف بر همه مکانها وشخصیتها پروژه ای نیست که بوسیله اتباع ایجاد شده باشد بلکه از درون سیستم وبا اجیر شدن بسیاری از مسئولین وافراد وشخصیتها امکان آن میسر شده است .
بنابراین همه کسانیکه در فضای مجازی فعال هستند آگاه باشند که فریفته سرویس های بیگانه واسرائیل نشوند وفضا مسموم ایجاد ننمایند تا در پوشش آن، مسئله اصلی یعنی نفوذ موساد در نهادها ومراکز تصمیم گیر نظام پنهان وگم نگردد .
*۶*
بر مسئولین وبخصوص وزارت کشور ودر مرحله بعد وزارت خارجه است که برنامه مشخص و مدون وخردمندانه ای را برای سازماندهی اتباع بیگانه تنظیم نمایند تا بر اساس آن هم مهاجر تکلیف خود را بداند وهم مردم مطلع گردند که وجود آنها بر اساس نیاز ،تعریف شده وپس از مدتی به کشورشان خواهند رفت ونیروی جدید مجددا بصورت دوره ای جایگزین میگردند .در اینصورت دیگر حضور خانواده ها ومیلیونها فرزند آنها قابل توجیه نخواهد بود .
اتباع افغاني تا زمانیکه در ایران هستند شایسته نیست مورد توهین قرار گیرند . وجود خیل عظیم آنها متوجه مسئولینی ست که بعلل مختلف اجازه ورود به آنها داده اند .دولت ووزارت کشور میبایست با احترام وبطور قانونمند به اخراج افعانیهای غیر ضروری مبادرت ورزیده وبرای یکبار به این غائله پایان دهند .
۱۴۰۴/۴/۹. سید محمود صدری✍️
https://www.tg-me.com/darvishane49
بعد از حمله اسرائیل به ایران وروشن شدن نفوذ جدی این کشور وکشف مراکز تولید پهباد وریز پرنده ها بناگهان در فضای مجازی مطرح گردید که اتباع بیگانه بشکل گسترده همکاری با اسرائیل متجاوز را داشته اند . از اینرو فضا برای اخراج افغانها اوج گرفت واینطور وانمود شد که آنها بیشترین جاسوسی را انجام داده اند .در این رابطه چند نکته قابل تامل است :
*۱*
باز شدن مرزها پس از پیروزی طالبان و ورود میلیون ها افغانی به کشورمان سیاست بسیار اشتباهی بود .گفته میشود علاوه بر تفکر غلط عده ای از مسئولین مبنی بر پذیرش مهاجران واشتباه بزرگ دولت اقای رییسی که مرزها را برای ورود باز گذاشت فساد و درآمد گروهی بابت ورود افغانها نیزدر این تصمیم غیر ملی بی تاثیر نبوده است .
تقریبا هیچ کشوری در دنیا نیست میلیونها مهاجر در بازه زمانی کوتاه را بپذیرد .
*۲*
ایران نیاز به نیروی کار ساده دارد .البته با گسترش وعمیق تر شدن فقر وبیکاری ، مردم بسیاری از شهرهای کوچک وروستاها اکنون بکار های ساده روی آورده اند که میتوانند بخشی از نیازهای کارگری ساده را تامیننمایند .
معمول است کشورها در دنیا بر اساس نیازها وکمبود نیروی انسانی مبادرت به پذیرش مهاجر از کشورهای مختلف میکنند. این پذیرش مبتنی بر تعداد مشخص مهاجرین ونوع تخصص بوده ودر یک چارچوب مشخص، تعیین وتعریف میشود .
آنچه که بیشتر مورد تعجب وتاثر است قبول افعانها با خانواده است.چنین ورودی آن معنی را داشت که آنها در ایران ساکن خواهند شد وقصد ونیتی برای بازگشت نخواهند داشت .
همچنینورود افعانها با خانواده مشکلات عدیده همچون تحصیل ،زایمانها وفرزند آوری بیحد وبالاخره بومی شدن وامتزاج نژادی را در پیداشته است.
*۳*
پس از اشتباه دولت آقای رئیسی با توجه به اعتراض مردم وتذکر نخبگان وکنشگران اجتماعی دولتمردان گاهی سخنانی دال بر اخراج اتباع افعانی را مطرح ساخته اند که البته مقطعی ونا منظم بوده ونشان از بی برنامگی دستگاههای مربوطه ومسئولین کشور است. ضمن اینکه این تصمیمات همراه با راهبرد درست نبوده است. متاسفانه همانطور که در پذیرش افغانها برنامه واندیشه ای وجود نداشته است.اخراج اتباع نیز بدون برنامه صحیح انجام می شود که بحرانی بر بحران است.
*۴*
حساسیت مردمنسبت به کثرت افعانها وزاددوولد بیشمار آنها وگرفتن بعضی شغل ها که سبب بیکاری شهروندان ایران شده است سرویس های خارجی وبخصوص صهیونیستها ومنافقین را بر آن داشته که هرازگاهی جو وفضای بسیار منفی را نسبت به اتباع افغاني بوجود آورند .آنها با این پروژه سازی اولا مسائل حاشیه ای برای کشور درست میکنند ثانیا مهاجران را نسبت به میزبانهای خود دشمن وبدبین میسازند. .درواقع نه تنها هزینه ومیزبانی سخاوتمندانه دستاوردی برای ایران بر جای نمیگذارد بلکه جنبه های منفی ودشمنی را بین دو ملت نزدیک وهم زبان بوجود میآورد.
*۵*
در واقع هدف از این فضا سازیها ،گم شدن مسئله اصلی یعنی وجود تشکیلات بزرگ وعمیق موساد در درون ایران میباشد .
جای شکی نیست که بعضی از اتباع افغانی هندی پاکستانی وعرب جذب دستگاه اطلاعاتی اسرائیل شده اند واحتمالا در تولید پهباد و ریزپرنده هم فعالیت کرده اند اما این حضور آنها هیچ ربطی به تشکیلات اطلاعاتی موساد در ایران ندارد چرا که اجیر شدن اتباع بیگانه بخش بسیار بسیار کوچک مسئله نفوذ است.
نفوذ موساد ،دستگاههای امنیتی واطلاعاتی وسیاسی واقتصادی را آلوده است .ترور فرماندهان ارشد نظامی ودانشمندان بزرگ واشراف بر همه مکانها وشخصیتها پروژه ای نیست که بوسیله اتباع ایجاد شده باشد بلکه از درون سیستم وبا اجیر شدن بسیاری از مسئولین وافراد وشخصیتها امکان آن میسر شده است .
بنابراین همه کسانیکه در فضای مجازی فعال هستند آگاه باشند که فریفته سرویس های بیگانه واسرائیل نشوند وفضا مسموم ایجاد ننمایند تا در پوشش آن، مسئله اصلی یعنی نفوذ موساد در نهادها ومراکز تصمیم گیر نظام پنهان وگم نگردد .
*۶*
بر مسئولین وبخصوص وزارت کشور ودر مرحله بعد وزارت خارجه است که برنامه مشخص و مدون وخردمندانه ای را برای سازماندهی اتباع بیگانه تنظیم نمایند تا بر اساس آن هم مهاجر تکلیف خود را بداند وهم مردم مطلع گردند که وجود آنها بر اساس نیاز ،تعریف شده وپس از مدتی به کشورشان خواهند رفت ونیروی جدید مجددا بصورت دوره ای جایگزین میگردند .در اینصورت دیگر حضور خانواده ها ومیلیونها فرزند آنها قابل توجیه نخواهد بود .
اتباع افغاني تا زمانیکه در ایران هستند شایسته نیست مورد توهین قرار گیرند . وجود خیل عظیم آنها متوجه مسئولینی ست که بعلل مختلف اجازه ورود به آنها داده اند .دولت ووزارت کشور میبایست با احترام وبطور قانونمند به اخراج افعانیهای غیر ضروری مبادرت ورزیده وبرای یکبار به این غائله پایان دهند .
۱۴۰۴/۴/۹. سید محمود صدری✍️
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍16❤4👎3
۱. پایان هخامنشیان – امید به «پادشاه فاتح»
وقتی داریوش سوم در برابر اسکندر تسلیم شد، بسیاری از اقوام ایرانی از ظلم و فساد دستگاه سلطنت خسته شده بودند و حتی آمدن اسکندر را مایه نجات دیدند.
📌 نتیجه؟
اسکندر آمد، آتش زد، کشتار کرد، تخت جمشید را سوزاند و فرهنگ یونانی را تحمیل کرد.
ایرانیان بهجای اصلاح درون، چشم به دشمن دوختند؛ و نتیجه: از دست رفتن استقلال.
⸻
۲. دوران اشکانیان – مردم بیخبر از حاکمان
اشکانیان درگیر جنگهای بیپایان با رومیها بودند؛ اما توده مردم نه سواد داشتند، نه نقشی در سیاست. بیشتر زندگیشان دست اربابان و اشراف بود، و امید داشتند «شاه خوب» بیاید.
📌 نتیجه؟
با اینکه برخی شاهان قوی بودند، اما مردمی که آگاه نباشند، تغییر پایدار نمیسازند. اشراف پرورش یافتند، و مردم رعیت باقی ماندند.
⸻
۳. سقوط ساسانیان – وقتی مردم از حکومت بریده بودند
در اواخر ساسانیان، مردم از فشار مالیاتی، تبعیض دینی، و فساد دربار بیزار بودند. بهقدری از حاکمانشان زده شده بودند که حتی حمله اعراب مسلمان را تحملپذیرتر از ادامه حکومت یزدگرد دیدند.
📌 نتیجه؟
فتح ایران توسط اعراب، فروپاشی تمدن ایرانی، نابودی زبان پهلوی، و قرنها از خودبیگانگی.
اگر مردم آگاه بودند، با اتحاد، میتوانستند کشور را نجات دهند.
⸻
۴. حمله مغول – خیانت از درون، انتظار عدالت از دشمن
مغولها با توحش به ایران حمله کردند، اما بسیاری از مردم و حکام محلی از یکدیگر نفرت داشتند و حتی به مغولها کمک کردند تا از شر رقبا خلاص شوند.
📌 نتیجه؟
بزرگترین فاجعه انسانی تاریخ ایران: کشتار میلیونی، نابودی شهرها و کتابخانهها، و سوختن تمدن. مردم باز هم بهجای بیداری، قربانی جهل و تفرقه شدند.
⸻
۵. دوران صفویه – اتحاد دینی بدون آگاهی
صفویه با شعاری دینی آمدند و مردم را متحد کردند، اما بیشتر مردم آگاهی نداشتند، صرفاً پیرو تعصب بودند. دولت قدرتمند شد، ولی مردم همچنان بیسواد و فاقد مشارکت.
📌 نتیجه؟
دولت دینیِ متمرکز، اما مردم محروم و توسریخور.
مدرسهها و علوم در انحصار بودند و تودهها کتاب نمیخواندند.
⸻
۶. دوران افشاریه و زندیه – امید به شمشیر قهرمان
نادرشاه و کریمخان زند هر دو آمدند با شمشیر کشور را نجات دهند. مردم نیز در ابتدا امیدوار شدند.
📌 نتیجه؟
با مرگ نادر، کشور فروپاشید.
با مرگ کریمخان، هرجومرج بازگشت. چون مردم متکی به «مرد بزرگ» بودند، نه ساختار آگاهانه و مشارکت جمعی.
⸻
📌 جمعبندی تاریخی:
در طول ۲۵۰۰ سال تاریخ ایران، این چرخه بارها تکرار شده:
1. مردم از ظلم خسته میشوند.
2. منتظر نجات از بالا یا بیرون میمانند.
3. یا به دشمن امید میبندند، یا به شاهی «قوی» و «خوب».
4. اما آگاه نمیشوند، کتاب نمیخوانند، متحد نمیشوند.
5. در نتیجه، حکومت میرود، یکی دیگر میآید، ولی مردم همان رعیت باقی میمانند.
✅ نتیجه نهایی:
زندگی خوب وقتی میآید که مردم بخواهند خودشان زندگی خوب را بسازند، نه اینکه کسی برایشان بیاورد.
• تاریخ ایران را باید خواند، نه فقط شنید.
• باید از شکستها، آگاهی ساخت، نه تکرار.
• هیچ لشگری، هیچ موشکی، هیچ پادشاهی و هیچ خارجی، نجاتبخش ما نیست؛
ما خود، باید خود را بسازیم.
بخوانید و فراموش نکنید
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
وقتی داریوش سوم در برابر اسکندر تسلیم شد، بسیاری از اقوام ایرانی از ظلم و فساد دستگاه سلطنت خسته شده بودند و حتی آمدن اسکندر را مایه نجات دیدند.
📌 نتیجه؟
اسکندر آمد، آتش زد، کشتار کرد، تخت جمشید را سوزاند و فرهنگ یونانی را تحمیل کرد.
ایرانیان بهجای اصلاح درون، چشم به دشمن دوختند؛ و نتیجه: از دست رفتن استقلال.
⸻
۲. دوران اشکانیان – مردم بیخبر از حاکمان
اشکانیان درگیر جنگهای بیپایان با رومیها بودند؛ اما توده مردم نه سواد داشتند، نه نقشی در سیاست. بیشتر زندگیشان دست اربابان و اشراف بود، و امید داشتند «شاه خوب» بیاید.
📌 نتیجه؟
با اینکه برخی شاهان قوی بودند، اما مردمی که آگاه نباشند، تغییر پایدار نمیسازند. اشراف پرورش یافتند، و مردم رعیت باقی ماندند.
⸻
۳. سقوط ساسانیان – وقتی مردم از حکومت بریده بودند
در اواخر ساسانیان، مردم از فشار مالیاتی، تبعیض دینی، و فساد دربار بیزار بودند. بهقدری از حاکمانشان زده شده بودند که حتی حمله اعراب مسلمان را تحملپذیرتر از ادامه حکومت یزدگرد دیدند.
📌 نتیجه؟
فتح ایران توسط اعراب، فروپاشی تمدن ایرانی، نابودی زبان پهلوی، و قرنها از خودبیگانگی.
اگر مردم آگاه بودند، با اتحاد، میتوانستند کشور را نجات دهند.
⸻
۴. حمله مغول – خیانت از درون، انتظار عدالت از دشمن
مغولها با توحش به ایران حمله کردند، اما بسیاری از مردم و حکام محلی از یکدیگر نفرت داشتند و حتی به مغولها کمک کردند تا از شر رقبا خلاص شوند.
📌 نتیجه؟
بزرگترین فاجعه انسانی تاریخ ایران: کشتار میلیونی، نابودی شهرها و کتابخانهها، و سوختن تمدن. مردم باز هم بهجای بیداری، قربانی جهل و تفرقه شدند.
⸻
۵. دوران صفویه – اتحاد دینی بدون آگاهی
صفویه با شعاری دینی آمدند و مردم را متحد کردند، اما بیشتر مردم آگاهی نداشتند، صرفاً پیرو تعصب بودند. دولت قدرتمند شد، ولی مردم همچنان بیسواد و فاقد مشارکت.
📌 نتیجه؟
دولت دینیِ متمرکز، اما مردم محروم و توسریخور.
مدرسهها و علوم در انحصار بودند و تودهها کتاب نمیخواندند.
⸻
۶. دوران افشاریه و زندیه – امید به شمشیر قهرمان
نادرشاه و کریمخان زند هر دو آمدند با شمشیر کشور را نجات دهند. مردم نیز در ابتدا امیدوار شدند.
📌 نتیجه؟
با مرگ نادر، کشور فروپاشید.
با مرگ کریمخان، هرجومرج بازگشت. چون مردم متکی به «مرد بزرگ» بودند، نه ساختار آگاهانه و مشارکت جمعی.
⸻
📌 جمعبندی تاریخی:
در طول ۲۵۰۰ سال تاریخ ایران، این چرخه بارها تکرار شده:
1. مردم از ظلم خسته میشوند.
2. منتظر نجات از بالا یا بیرون میمانند.
3. یا به دشمن امید میبندند، یا به شاهی «قوی» و «خوب».
4. اما آگاه نمیشوند، کتاب نمیخوانند، متحد نمیشوند.
5. در نتیجه، حکومت میرود، یکی دیگر میآید، ولی مردم همان رعیت باقی میمانند.
✅ نتیجه نهایی:
زندگی خوب وقتی میآید که مردم بخواهند خودشان زندگی خوب را بسازند، نه اینکه کسی برایشان بیاورد.
• تاریخ ایران را باید خواند، نه فقط شنید.
• باید از شکستها، آگاهی ساخت، نه تکرار.
• هیچ لشگری، هیچ موشکی، هیچ پادشاهی و هیچ خارجی، نجاتبخش ما نیست؛
ما خود، باید خود را بسازیم.
بخوانید و فراموش نکنید
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍35❤7👎5
♻️نخست وزیر اسرائیل، مانند پوتین، ادامه تخریب را فرصتی برای افزایش حمایت و حمله به دشمنان خود میداند. ( بخشی از مقاله گاردین خواندنی و تامل برانگیز است )
جنگ تمام شده است! مگر اینکه فقط سادهلوحان باور کنند که بنیامین نتانیاهو ، نخستوزیر اسرائیل و جنگطلب اصلی، دیگر جنگ نمیکند. حتی اگر دونالد ترامپ درست بگوید و تأسیسات هستهای ایران «محو» شده باشند («به شدت آسیب دیده» دقیقتر به نظر میرسد)، دانش هستهای و ذخایر اورانیوم غنیشدهی دستنیافتنی آن نابود نشده است. با اولین نشانهی بازسازی، چه واقعی و چه خیالی، نتانیاهو و نزدیکانش مطمئناً دوباره حمله خواهند کرد. ترامپ هفتهی گذشته آنها را منصرف کرد. اما این مردی است که میتواند قبل از اینکه حتی صبحانه بخورد، سه بار نظرش را عوض کند. ...
در اینجا یک الگو وجود دارد. از ماه مارس، زمانی که نتانیاهو به طور یکجانبه آتشبس غزه را نقض کرد، به دنبال مطیع کردن این سرزمین بوده است. غیرنظامیان فلسطینی در جنایات مکرر ارتش اسرائیل و شهرکنشینان در اطراف مراکز غذایی غزه و در شهرهای کرانه باختری به ضرب گلوله کشته شدهاند. در مکانهایی مانند رفح، تقریباً هر روز یکشنبه خونین اتفاق میافتد. در لبنان و سوریه، اسرائیل با مصونیت از مجازات بمب پرتاب کرده است. آسیاب نظامی نتانیاهو هرگز متوقف نمیشود. چرا تصور کنیم که او با ایران متفاوت خواهد بود؟
اکثر مردم از «جنگهای ابدی» که نمونه بارز آن درگیریهای چند ساله و غمانگیز غرب در افغانستان و عراق است، متنفرند. نتانیاهو اینطور نیست. صلح دشمن اوست. جنگ ابدی او را در قدرت، در کانون توجه و دور از زندان نگه میدارد. او مانند ولادیمیر پوتین، ادامه جنگ را فرصتی برای افزایش حمایت داخلی و غلبه بر مخالفان خود میداند. خشونت بیپایان دولتی برای دموکراسی، قانونگرایی و حکومتداری خوب کشنده است (و در این مورد، آمریکاییها نیز باید نگران باشند: ریاست جمهوری ترامپ در مسیر مشابهی قرار دارد، با این تفاوت که جنگ ابدی او علیه «دشمن داخلی» است).
علیرغم درخواست ویدیویی نتانیاهو از مردم ایران که در آن آنها را به «ایستادگی» در برابر یک «رژیم شیطانی و سرکوبگر» تشویق میکرد، او اهمیت کمی به آزادی آنها میدهد. آنچه او میخواهد همان چیزی است که قدرتهای امپریالیستی همیشه میخواهند: یک کشور دائماً ضعیف، تقسیمشده و تحقیرشده که هیچ چالشی برای منافع استراتژیک اسرائیل ایجاد نمیکند و میتوان آن را به دلخواه مجازات کرد. با کنترل آسمان ایران و دنبال کردن حملات سایبری مخفیانه، خرابکاری و ترور، اسرائیل میتواند تضمین کند که ایران ضعیفشده برای مدت نامحدودی تحت کنترل خواهد بود - یا حداقل نتانیاهو ممکن است اینطور محاسبه کند. ...
در حقیقت، رژیم ایران حتی به سقوط نزدیک هم نشد. اگر نگوییم هیچ، بمبهای اسرائیل حمایت عمومی و احساسات میهنپرستانه را برانگیخت. ایران بر اساس یک دروغ مورد حمله قرار گرفت ( نه اطلاعات آمریکا و نه سازمان ملل ادعای نتانیاهو مبنی بر تسلیحاتی بودن ایران را تأیید نکردند) و دولتهای اروپایی از محکوم کردن بمباران خودداری کردند. این حقایق فقط بیاعتمادی به غرب را تشدید میکند.
ایران خواهان لغو تحریمهای آمریکا است و ممکن است با مذاکره در مورد این موضوع موافقت کند، اما با فعالیتهای هستهای آینده خود موافقت نخواهد کرد. این کشور همکاری با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به حالت تعلیق درآورده است. تهران با رد سیاست مهار اسرائیل، ممکن است به مرور زمان درگیری نامتقارن را از سر بگیرد و جنگهای نیابتی منطقهای را احیا کند.
جنگ برای ترامپ هم تمام نشده است (هرچند، او که فریب توهم جایزه صلح نوبل را خورده، ممکن است فکر کند که تمام شده است). او، مانند اوکراین و غزه، نشان داده است که مداخلات عجولانه، بدون فکر و ناآگاهانهاش فقط جهان را خطرناکتر میکند. او در صورت شعلهور شدن دوباره جنگ، کنار کشیدن ایالات متحده را دشوارتر کرده است. حمله مخفیانه او به ایران ، که یادآور پرل هاربر است، منشور سازمان ملل را نقض کرد و به کشورهای سرکش کمک میکند تا تجاوز غیرقانونی را توجیه کنند. ترامپ با ادامه کمک و تشویق نتانیاهو، یک جنایتکار جنگی ادعایی، خود را در معرض پیگرد قانونی توسط دادگاه کیفری بینالمللی قرار میدهد.
ترامپ دیپلماسی چندجانبه را به باد انتقاد گرفته، متحدان اروپایی را به حاشیه رانده و به آنها توهین کرده، به فرستادگان تازهکار تکیه کرده و توصیههای کارشناسان را رد کرده است. بیاعتمادی آشکار و خودخواهی هولناک او، همگی دلایل دیگری هستند که چرا نمیتوان روی ایالات متحده حساب کرد. جنگ در سراسر خاورمیانه به سختی متوقف شده است. ترامپ شانسی برای رسیدن به شکوه آنی امتحان کرد - و آن را از دست داد. ...
سایمون تیسدال، ستوننویس گاردین
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
جنگ تمام شده است! مگر اینکه فقط سادهلوحان باور کنند که بنیامین نتانیاهو ، نخستوزیر اسرائیل و جنگطلب اصلی، دیگر جنگ نمیکند. حتی اگر دونالد ترامپ درست بگوید و تأسیسات هستهای ایران «محو» شده باشند («به شدت آسیب دیده» دقیقتر به نظر میرسد)، دانش هستهای و ذخایر اورانیوم غنیشدهی دستنیافتنی آن نابود نشده است. با اولین نشانهی بازسازی، چه واقعی و چه خیالی، نتانیاهو و نزدیکانش مطمئناً دوباره حمله خواهند کرد. ترامپ هفتهی گذشته آنها را منصرف کرد. اما این مردی است که میتواند قبل از اینکه حتی صبحانه بخورد، سه بار نظرش را عوض کند. ...
در اینجا یک الگو وجود دارد. از ماه مارس، زمانی که نتانیاهو به طور یکجانبه آتشبس غزه را نقض کرد، به دنبال مطیع کردن این سرزمین بوده است. غیرنظامیان فلسطینی در جنایات مکرر ارتش اسرائیل و شهرکنشینان در اطراف مراکز غذایی غزه و در شهرهای کرانه باختری به ضرب گلوله کشته شدهاند. در مکانهایی مانند رفح، تقریباً هر روز یکشنبه خونین اتفاق میافتد. در لبنان و سوریه، اسرائیل با مصونیت از مجازات بمب پرتاب کرده است. آسیاب نظامی نتانیاهو هرگز متوقف نمیشود. چرا تصور کنیم که او با ایران متفاوت خواهد بود؟
اکثر مردم از «جنگهای ابدی» که نمونه بارز آن درگیریهای چند ساله و غمانگیز غرب در افغانستان و عراق است، متنفرند. نتانیاهو اینطور نیست. صلح دشمن اوست. جنگ ابدی او را در قدرت، در کانون توجه و دور از زندان نگه میدارد. او مانند ولادیمیر پوتین، ادامه جنگ را فرصتی برای افزایش حمایت داخلی و غلبه بر مخالفان خود میداند. خشونت بیپایان دولتی برای دموکراسی، قانونگرایی و حکومتداری خوب کشنده است (و در این مورد، آمریکاییها نیز باید نگران باشند: ریاست جمهوری ترامپ در مسیر مشابهی قرار دارد، با این تفاوت که جنگ ابدی او علیه «دشمن داخلی» است).
علیرغم درخواست ویدیویی نتانیاهو از مردم ایران که در آن آنها را به «ایستادگی» در برابر یک «رژیم شیطانی و سرکوبگر» تشویق میکرد، او اهمیت کمی به آزادی آنها میدهد. آنچه او میخواهد همان چیزی است که قدرتهای امپریالیستی همیشه میخواهند: یک کشور دائماً ضعیف، تقسیمشده و تحقیرشده که هیچ چالشی برای منافع استراتژیک اسرائیل ایجاد نمیکند و میتوان آن را به دلخواه مجازات کرد. با کنترل آسمان ایران و دنبال کردن حملات سایبری مخفیانه، خرابکاری و ترور، اسرائیل میتواند تضمین کند که ایران ضعیفشده برای مدت نامحدودی تحت کنترل خواهد بود - یا حداقل نتانیاهو ممکن است اینطور محاسبه کند. ...
در حقیقت، رژیم ایران حتی به سقوط نزدیک هم نشد. اگر نگوییم هیچ، بمبهای اسرائیل حمایت عمومی و احساسات میهنپرستانه را برانگیخت. ایران بر اساس یک دروغ مورد حمله قرار گرفت ( نه اطلاعات آمریکا و نه سازمان ملل ادعای نتانیاهو مبنی بر تسلیحاتی بودن ایران را تأیید نکردند) و دولتهای اروپایی از محکوم کردن بمباران خودداری کردند. این حقایق فقط بیاعتمادی به غرب را تشدید میکند.
ایران خواهان لغو تحریمهای آمریکا است و ممکن است با مذاکره در مورد این موضوع موافقت کند، اما با فعالیتهای هستهای آینده خود موافقت نخواهد کرد. این کشور همکاری با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به حالت تعلیق درآورده است. تهران با رد سیاست مهار اسرائیل، ممکن است به مرور زمان درگیری نامتقارن را از سر بگیرد و جنگهای نیابتی منطقهای را احیا کند.
جنگ برای ترامپ هم تمام نشده است (هرچند، او که فریب توهم جایزه صلح نوبل را خورده، ممکن است فکر کند که تمام شده است). او، مانند اوکراین و غزه، نشان داده است که مداخلات عجولانه، بدون فکر و ناآگاهانهاش فقط جهان را خطرناکتر میکند. او در صورت شعلهور شدن دوباره جنگ، کنار کشیدن ایالات متحده را دشوارتر کرده است. حمله مخفیانه او به ایران ، که یادآور پرل هاربر است، منشور سازمان ملل را نقض کرد و به کشورهای سرکش کمک میکند تا تجاوز غیرقانونی را توجیه کنند. ترامپ با ادامه کمک و تشویق نتانیاهو، یک جنایتکار جنگی ادعایی، خود را در معرض پیگرد قانونی توسط دادگاه کیفری بینالمللی قرار میدهد.
ترامپ دیپلماسی چندجانبه را به باد انتقاد گرفته، متحدان اروپایی را به حاشیه رانده و به آنها توهین کرده، به فرستادگان تازهکار تکیه کرده و توصیههای کارشناسان را رد کرده است. بیاعتمادی آشکار و خودخواهی هولناک او، همگی دلایل دیگری هستند که چرا نمیتوان روی ایالات متحده حساب کرد. جنگ در سراسر خاورمیانه به سختی متوقف شده است. ترامپ شانسی برای رسیدن به شکوه آنی امتحان کرد - و آن را از دست داد. ...
سایمون تیسدال، ستوننویس گاردین
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
❤15👍9👎6
♻️صحنه را تغییر دهید
دستها روی ماشه است
(بخش اول)دی ماه ۱۴۰۱، غلامعلی رشید در سخنانی به جلسهای با حضور قاسم سلیمانی، سه ماه قبل از شهادتش، اشاره کرد و گفت: «حاج قاسم سلیمانی در این جلسه به فرماندهان نیروهای مسلح گفت که من به پشتوانهی ستاد سپاه، ستاد ارتش، ستاد کل نیروهای مسلح و وزارت دفاع اکنون شش ارتش را بیرون از سرزمین ایران برای شما سازماندهی و کانالی به طول ۱۵۰۰ کیلومتر و عرض ۱۰۰۰ کیلومتر تا سواحل مدیترانه ایجاد کردهام که در درون این کانال، شش لشکر اعتقادی و مردمی به سرمیبرند و هر دشمنی که بخواهد با انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بجنگد، باید از این شش لشکر عبور کند.»
او سپس به این شش ارتش پرداخت؛ «یک ارتش در لبنان به نام «حزبالله»، دو ارتش در فلسطین اشغالی به نامهای «حماس» و «جهاد اسلامی»، یک ارتش در عراق به نام «حشدالشعبی»، یک ارتش در یمن به نام «انصارالله» و یک ارتش در سوریه که همینها موجب بازدارندگی برای کشور عزیز ایران شده است.» (خبرگزاری دفاع مقدس؛ ۱۳ دی ۱۴۰۱)
هنوز برایم عجیب است که چرا این مسائل را در تریبونهای عمومی میگفتند.
فرض کنیم در همان روزها پیشنهادی روی میز ایران قرار میگرفت تا ایران در قبال صرفنظر از اصرار بر بقای بشار اسد در سوریه و رضایت دادن به ایجاد محدودیت برای حزبالله در لبنان و حماس در فلسطین، امتیازات قابل توجهی دریافت کند.
پاسخ حکومت ایران چه میبود؟ و اگر کسی در ایران تحلیلش این بود که با توجه به شرایط سخت اقتصادی ایران و زخمهای عمیق در کشور و دشمنان پرتعداد، حفظ این ارتشها ممکن نیست و راهی جز پذیرفتن این پیشنهادات نداریم و ادامهی این روند میتواند تبعات خطرناکی داشته باشد، با چه واکنشی مواجه میشد؟
به احتمال فراوان گویندهی این سخنان به انواع خیانتها، بیسوادی و بیغیرتی متهم میشد و حتی ممکن بود به مجازات نیز برسد.
حقیقت این است که گاهی پیشنهادات ناعادلانه است اما شما چارهای جز پذیرش آنها ندارید.
شش ارتشی که قاسم سلیمانی ساخته بود، چه بسا موثرتر از توان موشکی و غنیسازی بودند؛ ارتشهایی که یکبهیک رو به ضعف گذاشتند.
امروز بشار اسدی در قدرت نیست. حزبالله لبنان و حماس در وضعیت سختی هستند. به نظر میرسد ایران به پایینترین درجهی غنیسازی رضایت داده است.
جمعی از فرماندهان و دانشمندان هستهای کارآمد ما شهید شدهاند. بمبارانهای صهیونیستها و آمریکاییها تخریبهای زیادی را رقم زده است. احتمال فراوانی جاسوس و نفوذی در کشور مثل یک گاز سمی فضاهای ذهنی محیطهای مختلف کاری را تهدید میکند. احتمال اجرای ترورهای وحشیانه از سوی صهیونیستها ارتباطات درون سیستم را تحت تاثیر شدید قرار داده است.
ابهام در آیندهی دورتر جای خود را به ابهام در آیندهی خیلی نزدیک داده است؛ این ابهام دیگر در حد این نیست که تورم و کاهش ارزش پول ملی چقدر خواهد بود؟ در این حد است که آیا ممکن است هر لحظه جنگی ویرانگرتر آغاز شود و یا با یک خرابکاری گسترده، سیستمهای مختلف مالی یا اداری یا زیرساختی کشور مختل شوند؟
شرایط اقتصادی و انرژی، حتی اگر مانند قبل از جنگ باشد، اوضاع را هر روز شکنندهتر خواهد کرد.
از سوی دیگر به نظر میرسد شرایط جنگی بیش از همه نسلهای جدیدتر را به حاشیه برده است و تریبونها و میدانداریها بیش از گذشته به پیرترها تعلق یافته است.
همهی این شواهد به ما میگوید، ادامهی این روند تبعات بسیار خطرناکی خواهد داشت؛ حتی اگر هیچ جنگی رخ ندهد.
اگر مقامات ایرانی شرایط امروز را پیشبینی میکردند، آیا باز هم برخی پیشنهادهای ناعادلانهی ارائهشده در این سالها را رد میکردند؟
بیرون از ایران، دستها روی ماشه است؛ دست صهیونیستها روی ماشهی جنگ، جنایتکاری و خرابکاری و دست اروپاییها روی مکانیسم ماشهی برجام. آمریکا هم که جای خود.
گرگها دورمان را گرفتهاند اما منتظرند تا شاید خودمان از پا در بیاییم و نیازی به حمله نباشد که مبادا کوچکترین زخمی بردارند.
صدراعظم آلمان همان روزهای ابتدای جنگ، پس از تشکر از صهیونیستها، ته ماجرا را صریح گفت: «آنها بخش سخت و کثیف کار را به جای همهی ما انجام دادند.»
گویا الان زمان خریدهاند تا مشکلی را که احتمالا ایران برای صنعت نفت ایجاد میکند، چاره کنند و صهیونیستها را مجهزتر.
ایران عزیز در محاصرهی گرگها فقط مردم نازنینش را دارد.
ادامه 👇
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤19😢1
♻️آخرین پیشنهاد
صحنه را تغییر دهید
دستها روی ماشه است(بخش دوم)
دوستان زیادی در روزهای گذشته از من میپرسیدند پیروز جنگ کیست؟ گفتم پیروز جنگ با توجه به مسیری که طرفین پس از توقف جنگ در پیش میگیرند مشخص میشود.
معتقدم صحنه همچنان با طراحی دشمنان ایران پیش میرود و اگر ایران نتواند این صحنه را تغییر دهد، آنها تا انتهای این طرح کثیف را میروند.
تنها روزنهی امید برای تغییر صحنه این است که یک رویداد جدید، اتحاد ایرانیها را تثبیت کند و پیش روی چشم گرگها قرار دهد.
اما چگونه میتوان این همدلی را تثبیت کرد؟
باید تریبون اصلی مقابل مردم باشد و دنیا صدای مردم را بشنود.
یک بخش از این کار میتواند در صداوسیما انجام شود.
تیمی که الان تمام صداوسیما را در اختیار گرفته، در شبکهی افق متمرکز شود و حرفش را بزند. و از سوی دیگر نمایندههای دیگر گروههای فکری مردم ایران نیز به صداوسیما راه پیدا کنند.
مکمل این پیشنهاد، که حضور مردم و حرفشان را تثبیت میکند، پیشنهادی است که هفتهی قبل دادم؛ برگزاری رفراندوم یا رفراندومها.
فارغ از هر نتیجهای که از رفراندوم به دست میآید، دنیا باید بداند که با نظر تمام ایرانیها روبهروست.
برگزاری رفراندوم نهتنها صحنهی داخلی را تحتتاثیر قرار میدهد، که در فضای جهانی نیز چهرهی ایران را تغییر خواهد داد.
هر روز شرایط برای تغییر صحنه سختتر میشود. شاید طرح رفراندوم پیرامون غنیسازی در هفتهی قبل قدرت خیلی بیشتری برای تغییر صحنه میداشت.
کاملا واضح هست که مسئلهی این جنگ، غنیسازی نیست اما هنوز هم سران دشمن در تمام گفتگوهای رسانهای مسئلهی اصلی را غنیسازی جلوه میدهند. بسیاری از مردم جهان فقط همین چیزها را میشنوند. ایران باید ورق رسانهای را برگرداند.
نظر همهی مردم را با رفراندومهای موردنیاز بگیرید و از طرف همهی مردم ایران پای میز مذاکره بروید تا پیشنهاد مشخص مردم ایران را به دنیا اعلام کنید.
حقیقت این است که بهتدریج در حال ناامیدی کامل از توانایی تغییر در سیستمی هستم که حتی نتوانسته قائممقام صداوسیما را که طیفهای متنوع سیاسی و فرهنگی از او ناراضی هستند تغییر دهد.
از همین رو شاید این آخرین یادداشت من خطاب به حکومت باشد؛ مگر اینکه روزنههایی از امید به تغییر گشوده شود.
محور پیشنهادم تغییر صحنه با کمک همهی ایرانیها است از مسیر صداوسیما یا رفراندوم یا هر راه دیگری که بتواند مردم را به صحنه بیاورد. پس از آن باید یکبهیک به زخمهای عمیق ایران عزیز بپردازیم.
به عنوان مثال ببینیم که ممکن است رواج رشوه چه بلایی سر کشور آورده باشد؟
به این مثال فرضی توجه کنید؛
فرض میکنیم در کشوری روال شده که در مقابل فلان تعداد سکهی طلا میتوانید فلان تعداد کانتینر را بدون بازرسی وارد کنید یا در مقابل مبالغ هنگفت رشوه میتوانید پروژههای متنوعی را در این کشور فرضی دست بگیرید. به نظرتان دشمن این کشور فرضی دیگر نیاز به فعالیتهایی پیچیده و سخت برای نفوذ دارد؟
برای درمان زخمها حتی شده با التماس باید از تمام ایرانیها در سراسر جهان خواست به میدان بیایند.
در این سالها بهدلیل نوشتههای انتقادی تنگناهای عجیبی را تجربه کردم و در برابر تهدیدها و تطمیعهای فراوانی قرار گرفتم که هیچکدام را خیلی جدی نگرفتم. در این مدت، با وجود کمامید شدن، هرگز امیدم به اصلاح را کاملا از دست ندادم.
اما گمان نمیکردم با این وقایع هولناک شاهد تغییر رویهی اساسی نباشیم.
در روزهای گذشته متنی چندین صفحهای را در قالب نامهی سرگشاده به رهبر آماده کرده بودم که از انتشارش صرف نظر کردم؛ نترسیدم کم امید به اصلاح شدهام.
در یکی، دو سال گذشته که امیدم به تغییرات از سوی حکومت کم شده بود، کمتر نوشتم و با تیم تحقیقاتیام در حوزههای جدیدی که مخاطب اصلیاش مردم عزیز هستند، مشغول بودیم.
در این روند جدید، کم امید از حکومت و دولت، با مردم ایران سخن خواهیم گفت؛ از نشانههای ایرانی در جهان، جهان آینده و تحولات پیش رو، از تاریخ مردمی و...
جعفر شیرعلی نیا
https://www.tg-me.com/darvishane49
صحنه را تغییر دهید
دستها روی ماشه است(بخش دوم)
دوستان زیادی در روزهای گذشته از من میپرسیدند پیروز جنگ کیست؟ گفتم پیروز جنگ با توجه به مسیری که طرفین پس از توقف جنگ در پیش میگیرند مشخص میشود.
معتقدم صحنه همچنان با طراحی دشمنان ایران پیش میرود و اگر ایران نتواند این صحنه را تغییر دهد، آنها تا انتهای این طرح کثیف را میروند.
تنها روزنهی امید برای تغییر صحنه این است که یک رویداد جدید، اتحاد ایرانیها را تثبیت کند و پیش روی چشم گرگها قرار دهد.
اما چگونه میتوان این همدلی را تثبیت کرد؟
باید تریبون اصلی مقابل مردم باشد و دنیا صدای مردم را بشنود.
یک بخش از این کار میتواند در صداوسیما انجام شود.
تیمی که الان تمام صداوسیما را در اختیار گرفته، در شبکهی افق متمرکز شود و حرفش را بزند. و از سوی دیگر نمایندههای دیگر گروههای فکری مردم ایران نیز به صداوسیما راه پیدا کنند.
مکمل این پیشنهاد، که حضور مردم و حرفشان را تثبیت میکند، پیشنهادی است که هفتهی قبل دادم؛ برگزاری رفراندوم یا رفراندومها.
فارغ از هر نتیجهای که از رفراندوم به دست میآید، دنیا باید بداند که با نظر تمام ایرانیها روبهروست.
برگزاری رفراندوم نهتنها صحنهی داخلی را تحتتاثیر قرار میدهد، که در فضای جهانی نیز چهرهی ایران را تغییر خواهد داد.
هر روز شرایط برای تغییر صحنه سختتر میشود. شاید طرح رفراندوم پیرامون غنیسازی در هفتهی قبل قدرت خیلی بیشتری برای تغییر صحنه میداشت.
کاملا واضح هست که مسئلهی این جنگ، غنیسازی نیست اما هنوز هم سران دشمن در تمام گفتگوهای رسانهای مسئلهی اصلی را غنیسازی جلوه میدهند. بسیاری از مردم جهان فقط همین چیزها را میشنوند. ایران باید ورق رسانهای را برگرداند.
نظر همهی مردم را با رفراندومهای موردنیاز بگیرید و از طرف همهی مردم ایران پای میز مذاکره بروید تا پیشنهاد مشخص مردم ایران را به دنیا اعلام کنید.
حقیقت این است که بهتدریج در حال ناامیدی کامل از توانایی تغییر در سیستمی هستم که حتی نتوانسته قائممقام صداوسیما را که طیفهای متنوع سیاسی و فرهنگی از او ناراضی هستند تغییر دهد.
از همین رو شاید این آخرین یادداشت من خطاب به حکومت باشد؛ مگر اینکه روزنههایی از امید به تغییر گشوده شود.
محور پیشنهادم تغییر صحنه با کمک همهی ایرانیها است از مسیر صداوسیما یا رفراندوم یا هر راه دیگری که بتواند مردم را به صحنه بیاورد. پس از آن باید یکبهیک به زخمهای عمیق ایران عزیز بپردازیم.
به عنوان مثال ببینیم که ممکن است رواج رشوه چه بلایی سر کشور آورده باشد؟
به این مثال فرضی توجه کنید؛
فرض میکنیم در کشوری روال شده که در مقابل فلان تعداد سکهی طلا میتوانید فلان تعداد کانتینر را بدون بازرسی وارد کنید یا در مقابل مبالغ هنگفت رشوه میتوانید پروژههای متنوعی را در این کشور فرضی دست بگیرید. به نظرتان دشمن این کشور فرضی دیگر نیاز به فعالیتهایی پیچیده و سخت برای نفوذ دارد؟
برای درمان زخمها حتی شده با التماس باید از تمام ایرانیها در سراسر جهان خواست به میدان بیایند.
در این سالها بهدلیل نوشتههای انتقادی تنگناهای عجیبی را تجربه کردم و در برابر تهدیدها و تطمیعهای فراوانی قرار گرفتم که هیچکدام را خیلی جدی نگرفتم. در این مدت، با وجود کمامید شدن، هرگز امیدم به اصلاح را کاملا از دست ندادم.
اما گمان نمیکردم با این وقایع هولناک شاهد تغییر رویهی اساسی نباشیم.
در روزهای گذشته متنی چندین صفحهای را در قالب نامهی سرگشاده به رهبر آماده کرده بودم که از انتشارش صرف نظر کردم؛ نترسیدم کم امید به اصلاح شدهام.
در یکی، دو سال گذشته که امیدم به تغییرات از سوی حکومت کم شده بود، کمتر نوشتم و با تیم تحقیقاتیام در حوزههای جدیدی که مخاطب اصلیاش مردم عزیز هستند، مشغول بودیم.
در این روند جدید، کم امید از حکومت و دولت، با مردم ایران سخن خواهیم گفت؛ از نشانههای ایرانی در جهان، جهان آینده و تحولات پیش رو، از تاریخ مردمی و...
جعفر شیرعلی نیا
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤16👍13😢2🔥1🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♻️پاسخ شنیدنی و فوق العاده منطقی اخلاقی. زیبا کلام ، برای آنانکه کشور را وجه المعامله اختلاف خود با حکومت قرار می دهند.
آیا مخالفت با حکومت ،توجیهی برای همدست شدن با دشمن دارد؟!
🔍 ... پس شما با مسعود رجوی چه فرقی دارید؟!
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
آیا مخالفت با حکومت ،توجیهی برای همدست شدن با دشمن دارد؟!
🔍 ... پس شما با مسعود رجوی چه فرقی دارید؟!
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
❤22👍8👎5🤔2👏1
.
*"اوبونتو " چیست ؟*
یکی از پژوهشگران حوضه مردمشناسی، که برای تحقیق به آفریقا سفرکرده بود، روزی در یکی از قبایل به تعدادی از بچههای بومی، یک بازی را پیشنهاد کرد.
او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هر کسی که زودتر به سبد برسد، آن میوههای خوشمزه را برنده میشود.
هنگامی که فرمان دویدن داده شد، آن بچهها دستان یکدیگر را گرفتند و باهم دویدند و در کنار درخت خوشحال به دور آن سبد میوه نشستند.
پژوهشگر که از رفتار بزرگ منشانهی بچهها هاج و واج بود، علت این رفتار آنها را پرسید و گفت: درحالی که یک نفر از شما میتوانست به تنهایی همه میوهها را برنده شود، چرا از هم جلو نزدید؟
آنها گفتند:*اوبونتو*
به این معنا که: "چگونه یکی از ما میتواند خوشحال باشد، در حالی که دیگران ناراحتند"؟
کاش یک روز همه ما آدمها اینطوری باشیم.
*اوبونتو* در فرهنگ *ژوسا* به اين معناست:
*من هستم، چون ما هستيم*
خوبى را براى همه بخواهيد تا اثرش به خودتان برگردد ،
در دنيا همه چيز مثل يك پژواك عمل میکند.
اگر ما مردم همین را بیاموزیم و شادی خود را از شادی دیگران منبعث بدانیم.
درد دیگران را درد خود بدانیم و این دایره را به وسعت ایران بزرگ کنیم هیچ آسیبی متوجه نه تنها کشور بلکه تک تک ما نخواهد شد.
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
*"اوبونتو " چیست ؟*
یکی از پژوهشگران حوضه مردمشناسی، که برای تحقیق به آفریقا سفرکرده بود، روزی در یکی از قبایل به تعدادی از بچههای بومی، یک بازی را پیشنهاد کرد.
او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هر کسی که زودتر به سبد برسد، آن میوههای خوشمزه را برنده میشود.
هنگامی که فرمان دویدن داده شد، آن بچهها دستان یکدیگر را گرفتند و باهم دویدند و در کنار درخت خوشحال به دور آن سبد میوه نشستند.
پژوهشگر که از رفتار بزرگ منشانهی بچهها هاج و واج بود، علت این رفتار آنها را پرسید و گفت: درحالی که یک نفر از شما میتوانست به تنهایی همه میوهها را برنده شود، چرا از هم جلو نزدید؟
آنها گفتند:*اوبونتو*
به این معنا که: "چگونه یکی از ما میتواند خوشحال باشد، در حالی که دیگران ناراحتند"؟
کاش یک روز همه ما آدمها اینطوری باشیم.
*اوبونتو* در فرهنگ *ژوسا* به اين معناست:
*من هستم، چون ما هستيم*
خوبى را براى همه بخواهيد تا اثرش به خودتان برگردد ،
در دنيا همه چيز مثل يك پژواك عمل میکند.
اگر ما مردم همین را بیاموزیم و شادی خود را از شادی دیگران منبعث بدانیم.
درد دیگران را درد خود بدانیم و این دایره را به وسعت ایران بزرگ کنیم هیچ آسیبی متوجه نه تنها کشور بلکه تک تک ما نخواهد شد.
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤13👍3
♻️اقلیت بیپروا در برابر وحدت ملی، تهدیدی در دل بحران
در روزهایی که ایران با چالشها و تهدیدات جدی منطقهای مواجه است، شاهد یکی از نادرترین پدیدههای اجتماعی-سیاسی هستیم: یکپارچگی مثالزدنی ملت ایران، فارغ از قومیت، دین، مذهب و گرایشهای سیاسی، در حمایت از موجودیت کشور و دفاع از کیان ملی. جنگ دوازدهروزه اخیر نهتنها عاملی برای تنش نبود، بلکه باعث تقویت پیوندهای ملی و روشن شدن خطوط مرز میان "ملت" و "اقلیت بیپروا" شد.
این اقلیت که در طول بحران در حاشیه سکوت خزیده بودند، اکنون با پایان موقت درگیریها، بار دیگر سر برآوردهاند؛ با ادبیاتی تفرقهافکن، مواضعی مشکوک و گاه آشکارا مغایر با منافع ملی. این رفتارها نه از سر نگرانی برای مردم، بلکه بر پایه منافع خاص سیاسی، بعضاً وابستگیهای فکری بیرونی و یا بلندپروازیهای محفلی صورت میگیرد.
🔷 ناهماهنگی با رهبری و تشکیک در تصمیمات کلان:
آنچه نگرانکنندهتر است، ایستادن این جریان در مقابل تصمیماتی است که با نظارت و تأیید عالیترین سطح حاکمیت، یعنی رهبری، اتخاذ شده است. مخالفت با این تصمیمات نهتنها از منظر سیاسی مسئلهساز است، بلکه در شرایط بحران، در حکم ضربهای از پشت به مردم و امنیت کشور تلقی میشود.
آنها با طرح مباحثی در ظاهر روشنفکرانه ولی در باطن مسموم، سعی در زیر سؤال بردن سیاستهای دیپلماسی و نظامی دارند، در حالی که کشور در نقطهای حساس از تاریخ خود ایستاده است؛ نقطهای که انسجام، اولویت نخست است.
🔷 نفوذ و مصونیت از پاسخگویی:
این جریان با تکیه بر جایگاههای نفوذ خود در برخی نهادها، رسانهها و حتی سطوح تصمیمگیری، متأسفانه از پاسخگویی نیز مصون مانده است. تاکنون نقد به این گروه یا با واکنشهای تند و سازمانیافته مواجه شده یا در فضای عمومی با بیتوجهی ساختاری همراه بوده است. این وضعیت، هزینههایی را در گذشته به کشور تحمیل کرده و ادامه آن میتواند زمینهساز تکرار همان اشتباهات باشد.
🔷 لزوم واکنش هماهنگ و هوشمند:
در شرایط فعلی، بهروشنی نیاز به هماهنگی میان دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی، نظامی، دیپلماتیک و رسانهای احساس میشود تا از بروز چندصدایی زیانبار و ایجاد شکاف در اعتماد عمومی جلوگیری شود. در حالی که دشمن متجاوز در کمین اختلافات داخلی نشسته، هر صدای ناهماهنگ یا هر تحلیل غیرمستند، عملاً به نفع جبهه متجاوز تمام خواهد شد.
📌جمعبندی
اگرچه آزادی بیان و نقد سازنده، بخشی از پویایی جامعه است، اما در شرایط بحرانی، تفاوت جدی میان نقد ملیگرایانه و تحرکات تضعیفکننده انسجام ملی وجود دارد. امروز زمان «اتحاد استراتژیک» است، نه «خودنمایی اقلیت مدعی و بیمسئولیت». دفاع از ایران، دفاع از همه ملت است؛ هر کسی که در مقابل این وحدت بایستد، حتی اگر درونگفتمانی سخن بگوید، در عمل پروژه دشمن را کامل میکند.
۱۱/تیرماه/۱۴٠۴
✍️ محمد مقصود
https://www.tg-me.com/darvishane49
در روزهایی که ایران با چالشها و تهدیدات جدی منطقهای مواجه است، شاهد یکی از نادرترین پدیدههای اجتماعی-سیاسی هستیم: یکپارچگی مثالزدنی ملت ایران، فارغ از قومیت، دین، مذهب و گرایشهای سیاسی، در حمایت از موجودیت کشور و دفاع از کیان ملی. جنگ دوازدهروزه اخیر نهتنها عاملی برای تنش نبود، بلکه باعث تقویت پیوندهای ملی و روشن شدن خطوط مرز میان "ملت" و "اقلیت بیپروا" شد.
این اقلیت که در طول بحران در حاشیه سکوت خزیده بودند، اکنون با پایان موقت درگیریها، بار دیگر سر برآوردهاند؛ با ادبیاتی تفرقهافکن، مواضعی مشکوک و گاه آشکارا مغایر با منافع ملی. این رفتارها نه از سر نگرانی برای مردم، بلکه بر پایه منافع خاص سیاسی، بعضاً وابستگیهای فکری بیرونی و یا بلندپروازیهای محفلی صورت میگیرد.
🔷 ناهماهنگی با رهبری و تشکیک در تصمیمات کلان:
آنچه نگرانکنندهتر است، ایستادن این جریان در مقابل تصمیماتی است که با نظارت و تأیید عالیترین سطح حاکمیت، یعنی رهبری، اتخاذ شده است. مخالفت با این تصمیمات نهتنها از منظر سیاسی مسئلهساز است، بلکه در شرایط بحران، در حکم ضربهای از پشت به مردم و امنیت کشور تلقی میشود.
آنها با طرح مباحثی در ظاهر روشنفکرانه ولی در باطن مسموم، سعی در زیر سؤال بردن سیاستهای دیپلماسی و نظامی دارند، در حالی که کشور در نقطهای حساس از تاریخ خود ایستاده است؛ نقطهای که انسجام، اولویت نخست است.
🔷 نفوذ و مصونیت از پاسخگویی:
این جریان با تکیه بر جایگاههای نفوذ خود در برخی نهادها، رسانهها و حتی سطوح تصمیمگیری، متأسفانه از پاسخگویی نیز مصون مانده است. تاکنون نقد به این گروه یا با واکنشهای تند و سازمانیافته مواجه شده یا در فضای عمومی با بیتوجهی ساختاری همراه بوده است. این وضعیت، هزینههایی را در گذشته به کشور تحمیل کرده و ادامه آن میتواند زمینهساز تکرار همان اشتباهات باشد.
🔷 لزوم واکنش هماهنگ و هوشمند:
در شرایط فعلی، بهروشنی نیاز به هماهنگی میان دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی، نظامی، دیپلماتیک و رسانهای احساس میشود تا از بروز چندصدایی زیانبار و ایجاد شکاف در اعتماد عمومی جلوگیری شود. در حالی که دشمن متجاوز در کمین اختلافات داخلی نشسته، هر صدای ناهماهنگ یا هر تحلیل غیرمستند، عملاً به نفع جبهه متجاوز تمام خواهد شد.
📌جمعبندی
اگرچه آزادی بیان و نقد سازنده، بخشی از پویایی جامعه است، اما در شرایط بحرانی، تفاوت جدی میان نقد ملیگرایانه و تحرکات تضعیفکننده انسجام ملی وجود دارد. امروز زمان «اتحاد استراتژیک» است، نه «خودنمایی اقلیت مدعی و بیمسئولیت». دفاع از ایران، دفاع از همه ملت است؛ هر کسی که در مقابل این وحدت بایستد، حتی اگر درونگفتمانی سخن بگوید، در عمل پروژه دشمن را کامل میکند.
۱۱/تیرماه/۱۴٠۴
✍️ محمد مقصود
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤8👍6👎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥این نفوذی در سطح بالا کیست که ترس از او موجب غیب شدن برخی مقامات ما در انظار و یا....شده است؟!
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
#قلمبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍22👏4❤1🤔1🤬1