Telegram Web Link
♻️ربع پایانی عمر
نوشته: بیر یوهانسون

بیر یوهانسون، جامعه‌شناس سوئدی که در دانشگاه استکهلم جامعه‌شناسی تدریس می‌کرد، مقاله‌ای برای سالمندان نوشته است که در آن تجربه شخصی‌اش پس از بازنشستگی را با عنوان «ربع پایانی عمر» بازگو می‌کند:

همان‌طور که می‌دانی... زمان طوری حرکت می‌کند که گویی تو را می‌رباید، بی‌آن‌که متوجه سرعت گذرش باشی...
انگار همین دیروز بود که جوان بودم و تازه زندگی را آغاز می‌کردم... ولی به طرز عجیبی احساس می‌کنم که این اتفاق مربوط به قرن‌ها پیش بوده، و از خود می‌پرسم: همه‌ی آن سال‌ها کجا رفتند؟
می‌دانم که همه‌ی آن‌ها را زندگی کرده‌ام، خاطراتی از آن زمان و رویاهایی که در سر داشتم دارم...
اما ناگهان متوجه شدم که اکنون در ربع پایانی زندگی‌ام هستم، و این کشف مرا شگفت‌زده کرد...
همه‌ی آن سال‌ها کجا رفتند!؟ جوانی‌ام کی و کجا از من جدا شد؟
در طول عمرم با سالمندان زیادی روبه‌رو شدم، اما همیشه فکر می‌کردم پیری چیزی دور از من است... آن زمان در ربع اول مسیر زندگی‌ام بودم و ربع چهارم آن‌قدر دور به‌نظر می‌رسید که حتی نمی‌توانستم تصورش را بکنم...
اما حالا، ربع چهارم در را کوبیده، از آستانه‌ام گذشته و جوانی‌ام را با خود برده است... دوستانم بازنشسته شده‌اند، موهایشان سفید شده، آهسته راه می‌روند، به سختی می‌شنوند، به زحمت می‌فهمند...
برخی از آن‌ها از من بهترند و برخی بدتر... اما به‌وضوح می‌بینم که چقدر تغییر کرده‌اند... دیگر آن آدم‌های پرشور و جوانی که در خاطرم بودند نیستند...
ما اکنون همان سالمندانی هستیم که زمانی نگاهشان می‌کردیم و هرگز تصور نمی‌کردیم روزی مثل آن‌ها شویم...

امروز برایم حمام کردن خودش به هدف روز تبدیل شده!! و چرت نیم‌روزی دیگر اختیاری نیست، بلکه ضروری‌ست!!
چرا که اگر خودم به‌دلخواه نخوابم، همان‌جا که نشسته‌ام خوابم می‌برد...

و این‌گونه وارد فصل جدیدی از زندگی‌ام شده‌ام، بی‌آن‌که برای دردها، ناتوانی‌ها و کارهایی که می‌خواستم انجام دهم ولی هرگز نکردم آماده باشم...
چقدر برای کارهایی که نباید انجام می‌دادم پشیمانم... و چقدر برای چیزهایی که باید انجام می‌دادم و نکردم افسوس می‌خورم...
در عین حال، کارهای زیادی هم هست که از انجامشان در گذشته خوشحالم...

پس اگر تو هنوز وارد ربع پایانی زندگی‌ات نشده‌ای... بگذار به تو یادآوری کنم که زودتر از آن‌چه فکرش را می‌کنی از راه می‌رسد...
بنابراین، هرچه در زندگی‌ات می‌خواهی انجام دهی، همین حالا انجامش بده...
کار را به فردا نینداز!!
زندگی با سرعت می‌گذرد... پس هرچه می‌توانی امروز انجام بده، چون هیچ‌گاه نمی‌توانی مطمئن باشی که در کدام ربع از زندگی‌ات هستی...
هیچ تضمینی نیست که همه‌ی فصل‌های عمرت را ببینی... پس امروز را زندگی کن و هرچه می‌خواهی انجام دهی یا بگویی تا عزیزانت به‌یاد بسپارند، همان امروز بگو و انجام بده...
امیدوار باش که قدردانت باشند و به‌خاطر همه‌ی آن‌چه برایشان در این سال‌ها کرده‌ای، دوستت داشته باشند...

«زندگی» هدیه‌ای است برای تو.
و نحوه‌ی زندگی‌ات، هدیه‌ای‌ست برای کسانی که بعد از تو می‌آیند...
پس آن را عالی کن... زندگی‌ات را خوب زندگی کن.
از روزت لذت ببر...
کاری مفرّح انجام بده...
شاد باش...
برای تو روزی فوق‌العاده آرزو دارم...

به یاد داشته باش که «سلامتی» ثروت واقعی‌ست، نه طلا و نقره...
و بهتر است این موارد را هم در نظر داشته باشی:

بیرون رفتن خوب است

بازگشت به خانه بهتر

فراموش کردن اسامی اشکالی ندارد... چون بعضی‌ها حتی فراموش کرده‌اند که تو را می‌شناسند!

می‌دانی که قرار نیست در همه‌چیز حرفه‌ای باشی، مثل گلف

کارهایی که قبلاً انجام می‌دادی، دیگر برایت مهم نیستند، و این‌که اهمیتی هم نمی‌دهی که دیگر علاقه‌ای نداری

روی صندلی راحتی و با تلویزیون روشن بهتر از تخت می‌خوابی

دلت برای روزهایی که فقط با کلید «روشن» و «خاموش» همه‌چیز کار می‌کرد تنگ شده

تمایل داری از کلمات کوتاه‌تری استفاده کنی: «چی؟»... «کی؟»... «کجا؟»

لباس‌های زیادی در کمد داری... که بیش از نیمی از آن‌ها را دیگر هرگز نخواهی پوشید

چیزهای قدیمی برایت ارزشمندتر می‌شوند:
آهنگ‌های قدیمی
فیلم‌های قدیمی
و از همه بهتر: دوستان قدیمی!!


این را برای دوستان قدیمی‌ات بفرست... بگذار بخندند و با تو هم‌نظر باشند...
و به یاد داشته باش: مهم نیست چه اندازه جمع کرده‌ای، بلکه مهم این است که چه چیزهایی پخش کرده‌ای...
و این نشان می‌دهد که چه نوع زندگی‌ای داشته‌ای...

در پایان... و گمان می‌کنم این خلاصه‌ی خرد زندگی‌ام باشد:

ما خوب می‌دانیم که نمی‌توانیم زمانی به عمرمان بیفزاییم، اما می‌توانیم زندگی را به زمانمان بیفزاییم...

#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
31👍1
♻️برباد رفته؛

برای عمر بر باد رفته غصه بخوریم یا برای نجات باقی عمر تلاش کنیم؟

مقدمه: عده‌ای معتقدند که پیش از انقلاب ۵۷، فریب یک دروغ بزرگ را خوردند و عمرشان برباد رفت، عده‌ای دیگر می‌گویند در طول جریان انقلاب و عده‌ی دیگری می‌گویند در زمان رای به ج.ا. و عده‌ای می‌گویند در جریان تصویب قانون اساسی و عده‌ی دیگری می‌گویند در دوران جنگ ایران با عراق و بعضی می‌گویند در دوران سازندگی و... ؛ اما اگر چه زمان فریب و فریبکاران مهم هستند؛ ولی مهم تر از آن آگاهی یافتن و انتخاب و تصمیمات ما برای بقیه‌ی عمر است.
یکم: نباید در مورد عمر بربادرفته‌ی افراد و چگونگی فریب خوردنشان و زمان آن، قضاوت کرد؛ اما باید مطالبه‌ی تقاص فریبکارانی که عمر یک ملت را بر باد دادند، را داشت؛
دوم: اگر ملتی احساس تحقیر شدن و فریب خوردن را دارد، نباید او را سرزنش کرد چرا که فریبکاران از وسائل و ابزار و ایدئولوژی نیز برای فریب او استفاده کردند و او در معرض بمباران اطلاعات ناصحیح و تحریف تارخ قرار داشت؛ ولی حالا می‌شود از او خواست که دیگر فریب نخورد و به #نهضت_بیداری بپیوندد.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

1⃣ به نظر می‌رسد که ملت حق دارد به ازای عمر بر باد رفته، مطالبه‌ی #صلح، #آزادی، برابری، مذاکره‌ی عزتمندانه و رفع تنش با همه‌ی دنیا و #رفع_حصر و رفع محدودیت‌های زنان و برگزاری کنسرت آقای #همایون_شجریان در میدان آزادی را داشته و لااقل کمی شادی و نشاط را حس کند؛
2⃣ به نظر می‌رسد که ملت حق دارد به ازای عمر بر باد رفته، مطالبه‌ی زندگی، رفاه، آسایش، شادی، نشاط، امنیت و تأمین زندگی نسل های بعد را داشته باشد؛
3⃣ به نظر می رسد که ملت حق دارد به ازای عمر بر باد رفته، آزادانه بگوید که هرکسی که خارج از انتخاب اکثریت در این کشور، حکم می‌راند و قانون وضع می‌کند و اجرا می‌کند و تصمیم می‌گیرد  و فرمان می‌راند را قبول ندارد؛
4⃣ به نظر می‌رسد که ملت حق دارد به ازای عمر بر باد رفته، با عقل و منطق و بر اساس منافع ملی، بگوید که دشمن کیست و چگونه باید با دشمن مواجه شد و خودشان ادامه‌ی دشمنی تا جنگ و یا قطع دشمنی و صلح را انتخاب کنند.

فراموش نمی کنیم که ج.ا یک زندگی به مردم ایران بدهکار است.

به خاطر داشته باشیم که اگر فکر می‌کنیم که عمرمان بر باد رفته، حق نداریم برای بقیه‌ی عمر، بی تفاوت و منفعل باشیم. باید و باید برای زندگی جنگید.

توجه، توجه: خطر احساس فریب خوره بودن و خطر خودتحقیری، جدی است و حاکمیت باید برای بقای ملک و ملت، قدرت را به صورت مسالمت آمیز به مردم واگذار کند و اجازه ندهد که بی تفاوتی مردم باعث طمع بیگانگان و دشمنان به این کشور اهورایی شود.

پاینده باد ایرانِ آزاد، آباد، شاد و متحد. پاینده باد مردمِ همیشه قهرمانِ ایران.

رضا رضایی
https://www.tg-me.com/darvishane49
23👍9👎2🤔1👌1
♻️می گویند روزی امام فخر رازی را دیدند
که می‌گریست!

از سبب آن پرسیدند.
گفت: مسئله‌ای بود که سی سال
آن را باور داشتم و امروز بر من
روشن شد که خطا می‌کردم.

حال بر آن می‌گریم که نکند
همه باورهای من چنین بوده باشد.

#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
🤔12👍7👏21
♻️یوسف پزشکیان: چین خیلی آرام و بی سر و صدا دارد دنیا را می‌بلعد/ باید به فکر یک تجدید نظر اساسی باشیم

🔹یوسف پزشکیان فرزند مسعود پزشکیان رییس جمهوری ایران هم به بهانۀ سفر اخیر  پدر خود به چین و هم بر اساس برداشت‌های خود به عنوان یک دانشگاهی یادداشتی نوشته و نکاتی را بازگفته است.

🔹چین خیلی آرام و بی سر و صدا دارد دنیا را می‌بلعد. نه صدایی و نه آتشی! کار خودش را می‌کند بدون اینکه بقیه دنیا را بیدار کند.   ما در سال ۵۷ در ایران انقلاب کردیم. کاری کردیم که بسیار جلب توجه کرد. پر سر و صدا و پر هیجان.  اشغال سفارت، جنگ با عراق، راهپیمایی‌ها، شعارها، مسئله هسته‌ای و ... همیشه بهانه‌ای وجود داشت که دیگران بتوانند درباره ایران حرف بزنند... 

🔹به جای اینکه بهانه صحبت کردن درباره ایران را از دیگران بگیریم، به آن دامن زدیم. اجازه دادیم درباره ما حرف بزنند. چگونه؟ کارهای نکرده‌مان را هم با بلندگو فریاد زدیم. بلند بلند فکر کردیم...نتیجه‌اش شد «آش نخورده و دهن سوخته». شاید لازم باشد به فکر یک تجدید نظر اساسی باشیم./ عصر ایران

#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍497👏4🔥1
♻️استاد بحران سازی؛

بنا بود کنسرت رایگان آقازاده شجریان جمعه در میدان آزادی موجی از شادی و نشاط برقرار کند. چه شد و چرا شادی و شادی کردن در این وطن بخت برگشته به تابو بدل گشته است؟!

جریان حاکم استاد بحران سازی است بحران زیست محیطی،بحران انرژی، بحران آموزش ،بحران مهاجرت ، بحران اقتصادی ، بحران سیاسی ، بحران امنیتی و... اینک بحران غمناکی ؛

خب حق هم دارند نمی شود در محاصره این همه بحران ، شادی کرد وسرود وطن سر داد .
نمی شود نعل وارونه زد بایست همه چی مان به هم بیاید.
نمی شود فقیر بود و خندید ، نمی شود برق نداشت و شاد بود، نمی شود آب نداشت و نشاط داشت، نمی شود ...

مگر می شود بدون گشایش در حل بحران ها ، بساط شادمانی ساخت ؟!

شادی و شادمانی برای جامعه استبداد زده سم است. رو دل می کند.

جامعه ای که در بحران های ۱۲ گانه دست و پا می زند بایست بحرانی بسازد که جنسش جور باشد و آن چیزی نیست جزء بحران اندوهگین سازی ؛
ضمن اینکه تجربه و دست طولایی در این بحران داریم قرنهاست که نیمی از سال را به آه و‌ناله گذراندیم و ۴۷ سال است که آنرا به خوبی سامان داده ایم.
بحران سازی ویژگی حکومت های غیر دموکراتیک و الگاریشی است. مگر می شود جامعه و دنیا،عقب نشینی از این گذاره های پوچ را بشنود و ببیند؟!

اگر شادی جای غم و شادابی رودخانه ها و جنگل و دریاچه ها جای خشکی و تاراج و زمین خواری را بگیرد.
اگر رفاه جای فقر ، مهاجرت معکوس جای مهاجرت ، تامین انرژی، برق و آب جای بی آبی و بی برقی ، آموزش مدرن جای آموزش سنتی و... را بگیرد.جریان هسته قدرت چکار باید بکند ؟!
یعنی از هویت خود بگذرد ؟!
یعنی خود به دست خود نابودی اش را فراهم سازد ؟!
وجود بی وجود نهاد قدرت در بحران آفرینی وبحران زایی است. بالاخره باید به شیوه های متعدد بگوید که من هستم !

بسط شادی برای این جریان سم مهلک است.
اینکه کنسرت همایون در این شکل و شمایل لغو شود طبیعی است.


#ح_درویشی ۱۴۰۴/۰۶/۱۳
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍249😢6
♻️واکاوی لغو اجرای خیابانی همایون شجریان: ترومای شانزده‌ساله؛ تداوم هراس

در بحث‌های اخیر در مورد کنسرت لغوشده‌ی همایون شجریان، آنچه که عده‌ای توجه نکردند اهمیت میدان آزادی به‌عنوان نمادین‌ترین میدان ایران بود. وقتی خبر کنسرت شجریان را شنیدم به دوستی گفتم: «لغو خواهد شد.» مسأله‌ای که مخالفان توجه نکردند این است: مردمِ میدان فراخ آزادی، سوژه‌های منفعلی نخواهند شد تا سرود سفارشی بخوانند یا اسیر چارچوب‌های تعیین‌شده شوند.

وقتی جایی رنج، عمیق و ساختاری می‌شود، زبان همه‌ی محدودیت‌های ساختاری را خواهد شکست. عده‌ای بدون توجه به این مسأله تلاش کردند مقاومت مدنی خوانندگان ایرانی را در برابر حق شهروندیِ برگزاری کنسرت قرار دهند. این دوگانگی‌ها بیهوده است. میدان‌ها همه از آنِ شهروندان ایران‌اند و با مجوز یا بی‌مجوز، حاکم حق تصاحب عرصه‌ی عمومی را ندارد.

عکس زنده‌یاد عاشوری از بیست‌وپنجم خرداد هشتادوهشت، از تجمعی است که صداوسیما به‌صورت مداوم از ممنوعیت آن خبر می‌داد اما مردم معترضِ آن روز به تقلب انتخاباتی، بی‌اعتنا به هشدارها، از خیابان‌ها سرازیر شدند و من خود شاهد بودم چگونه «من‌ها»، «ما» و قطره‌ها، دریا شدند. از آن روز به بعد، حاکم هر جمع‌شدن مردم در معنای متکثرش را در این میدان بزرگ یا اجازه نداد یا سرکوب کرد. تمام تلاش این بوده که یک بار دیگر صحنه‌ای این‌چنین خلق نشود؛ صحنه‌ای آراسته از پیر و جوان، زن و مرد، که بزرگ‌ترین و منحصربه‌فردترین گردهمایی اعتراضی تاریخ معاصر ایران را خلق کرد.

وقتی این صحنه‌ی زیبای آزادی خلق شد، حاکم خشمگین شد؛ چندین نفر در تیراندازی انتهای مراسم کشته شدند. از آن روز به ضرب گلوله، زندان و باتوم تلاش کرد از امکان جمع‌شدن این جمعیت متکثر جلوگیری کند. تمام گلوله‌ها و قربانیان بعدی، سرکوب مداوم جنبش‌ها برای جلوگیری از خلق چنین صحنه‌ای بود. آزادی، جمعیت متکثر، همراهی بدن‌های خارج از سلطه، همه کلیدواژه‌های هراس هسته‌ی سخت قدرت از اجتماعی دوباره است.

اگر کنسرت هم برگزار می‌شد، اتفاق خاص سیاسی نمی‌افتاد؛ اما یک یادآوری تلخِ شانزده سال پیش به هسته‌ی سخت قدرت بود که روزی روزگاری این جمعیت انبوه نادیده گرفته شد. برای همین، ترس حاکم همیشه از تکرار چنین صحنه‌ای ساری و جاری است. از این‌رو اگر بخواهیم لغو کنسرت آزادی را ریشه‌یابی کنیم باید به ترومای شانزده سال پیش برگردیم و ترس از اینکه تکرار چنین نمایش شکوهمندی می‌توانست به او یادآوری کند که حماسه‌های خودساخته‌ای چون «نه دی»، «سلام فرمانده» و راهپیمایی‌های اقلیت حکومتی در مراسم بیست‌ودو بهمن، حوضچه‌ای در برابر دریای بزرگ ملت ایران است. پس این کابوس آنها را رها نمی‌کند؛ برای همین فرمان لغو دادند.
مجتبی نجفی
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
21👌6
♻️*آب پنهان چیست ؟*💦💦💧
در کالیفرنیا که یکی از سرسبزترین و زیباترین ایالت های امریکاست ، دانشمندان از 5 سال پیش خطر خشکسالی را پیش بینی کرده اند.
همه نهادها احساس خطر کردند ، کارواش ها و استخر ها دستور داده شده اند که از دستگاه های تصفیه آب استفاده کنند تا از همان آب مصرفی دوباره استفاده کنند.
شهرداری استاندارد شیرهای دستشویی ها و حمام ها را عوض کرد و همه ساختمان ها موظف شدند از شیرآلاتی استفاده کنند که حجم کمتری از آب را از خود بیرون
میکنند.
آب آپارتمان ها محاسبه هزینه اش بر اساس تعداد نفر شد ، خانه هایی که اتومبیل یا چمن زیاد آب میدهند جریمه های سنگین میشوند.
همه دانشگاه ها و ادارات دولتی موظف شدند تا سه سال اینده از چشم های الکترونیک برای شیر دستشویی های خود استفاده کنند و حتی استانداردهای حجم سیفون توالت ها هم تغییر کرد.
شرکت های تحقیقاتی روی شیوه جدید آبیاری کشاورزی کار کردند و میزان آب مصرفی کشاورزی 41 درصد کمتر شد.
*خلاصه همه چیز در* *جهت صرفه جویی* *👽آب💦💧*
امروز گفته میشود خطر کم آبی در کالیفرنیا نسبت به دیگر ایالت ها 7 سال عقب تر می افتد.
اما اصل ماجرا ، شاهکار کالیفرنیایی ها روی پدیده ای بود به اسم Embodied water ، یا آبی که به چشم
نمیآید.
*داستان چه هست؟*
شما حجم زیادی برگه در پرینترتان دارید یا چرک نویس های روزانه.
*آیا میدانید برای تولید هر برگه A4 تا رسیدن به شما،1 لیتر آب مصرف میشود؟*⁉️
https://www.tg-me.com/darvishane49
*آیا میدانید برای تولید هر کفش چرم زنانه یا مردانه 811 لیتر آب مصرف شده؟*⁉️
*آیا میدانید برای تولید یک عدد نان سنگگ که هر روز خانواده میخورند 201 لیتر آب صرف شده؟*⁉️
و آیا میدانید *هر شلوار لی* که هر یک از ما میپوشیم برای تولیدش *1000 هزار لیتر آب* صرف شده است؟⁉️
اینها آب پنهان در زندگی ما هستند.
مصرف آب پنهان ما انسان ها ، 91 درصد مصرف آبی است که هر روز مصرف میکنیم.
و بخش زیادی از آن مربوط به محصولات خوراکی و پوشش و لوازم زندگی میشوند.
وقتی یک کشور میگوید با خطر خشکسالی روبروست ، معنی اش اینست که تاثیرش پشت همه این خوراکیها و لباسها و حتی مانیتور و کتاب و یک لیوان شیر روی میز شماست ، اگر تمام شود این محصولات هم کم کم دیگر تولید نمیشوند.
*این یک بحران است* به آن توجه کنید.
دفعه بعد که *یک کیلو سیب زمینی خریدید ،* حواس تان باشد در مصرف اش دقت کنید ، برای تولید آن یک کیلو *111  لیتر آب* از آب ایران کم شده است و آن 111 لیتر به سختی جایگزین میشود!!!
دوستان عزيز با توجه به نقشه هاي هواشناسي تا سه ماه آينده فقط سه الي چهار روز بارندگي در برخی استانها واحتمالا كل كشور خواهيم داشت ،
با توجه به فقط بيست ميلی متر باران تا  اين لحظه بايد شاهد شديدترين خشك سالي سالهاي اخير باشيم كه خود اين موضوع اوضاع امنيتي را صد چندان به مخاطره خواهد انداخت ، عدم رعايت مصرف بهينه اب همه ما را به منجلابي سخت خواهد انداخت.
*💧ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﺳﺖ*
.ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﯿﻢ
*ﺗﺎ : رﻭﺯﯼ*
*17/000/000*
*ﻟﯿﺘﺮ آﺏ ، ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮﺩ*
لطفاً ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ بگذارید.
💧ﻭﺭﻭﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻫﺸﺘﻤﻴﻦ ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ

ﻃﺒﻖ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﺎﺳﺎ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ 8 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻭﺭﻩ 30 ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ...

*💧ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ*
*ﻭ ﮐﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﺩﻭﻟﺖ*
*ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ ،*
*ﺗﺎ ۱۰ﺳﺎﻝ ﺁﺗﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ،*
*ﮐﺎﻣﻼ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!*
💧ﻃﺒﻖ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﺎﺳﺎ ﺷﺪﺕ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺣﺪﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﮐﻞ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﺤﺾ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺯﺭﺍﻋﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
ﺍﮔﺮ ﺗﺪﺍﺑﯿﺮ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ ﺑﮕﻔﺘﻪ ﻧﺎﺳﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺧﺸﮏ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﺸﮏ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!!

*💧ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﮑﻪ*
*ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ۲۵ %*
*ﺻﺮﻓﻪ ﺟﻮﯾﯽ،*
*ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ*
*ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ!*
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺭﺍ ﺟﺪﯼ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ!!!
ﻣﻮﻗﻊ ﺷﺴﺘﻦ ﻇﺮﻑ/
ﺣﻤﺎﻡ / ﻟﺒﺎس/ مسوﺍﮎ /
ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ / ﻭﺿﻮ،،،،،
ﺑﻪ ﺍﺭﺯﺵ
ﺁﺏ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ!!
ﺑﺎ ﺁﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻨﯿﻢ!!
ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﻢ ﺍﺳت
💧ﺁﺏ ﻣﺎﯾﻪ ﺣﯿﺎﺕ ﺍﺳﺖ...💧
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*خواهش میکنم فقط نخوانید*
*اگه شما هم ذره ای ناراحت شدین پس بفرستین واسه دوستان و هر گروهی که عضو آن هستید*🙏

#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
23👍11👌1
♻️من 44 ساله هستم.
اگر هنوز در 20 سالگی خود هستید، این را بخوانید:


1. وقتی 40 ساله می شوید، بین کسانی که از بدن خود مراقبت می کردند و کسانی که مراقبت نمی کردند، شکاف قابل توجهی خواهید دید.

2. 8 ساعت خوابیدن و پیاده روی در خارج از خانه بیش از هر مربی سلامتی روی کره زمین به شما کمک می کند.

3. خواب بهترین داروی قانونی افزایش دهنده عملکرد در این سیاره است. شما همچنین 1/3 عمر خود را می خوابید. یاد بگیرید چگونه خوب بخوابید.

4. والدین شما با آنچه که به آنها آموزش داده شده بود، بهترین کار را انجام دادند. مطمئناً، آنها کامل نبودند، اما شما هم نبودید. قدر آنها را بدانیم.

5. ورزش کم مصرف ترین داروی ضد افسردگی است.

6.  با بالا رفتن سن دوستانتان تغییر خواهند کرد. اینو قبول کن همینه که هست.

7. در برخی مواقع این آخرین باری است که می توانید با یک دوست ارتباط برقرار کنید. آنها را گرامی بدارید.

8. اگر با کسی می‌چرخید و احساس می‌کنید انرژی‌تان تحلیل میرود، آن را به‌عنوان علامتی در نظر بگیرید که دیگر دور آن شخص خط بکشید

9. اگر نتایج بهتری می خواهید دوستان بهتری پیدا کنید. این به معنای خلاص شدن از شر افراد نزدیک نیست. این به معنای بالا بردن سطح افرادی است که دور و برتان هستید.

10. هر چه کمتر در مورد آنچه دیگران در مورد شما فکر می کنند اهمیت دهید، احساس آرامش بیشتری خواهید داشت.

11. مغز شما یک نرم افزار است. شما آن را با خواندن کتاب، چالش‌های سخت، مدیتیشن، مهارت‌های یادگیری و شبکه اطراف‌تان به‌روزرسانی می‌کنید.

12. بدن شما یک قطعه سخت افزار است. شما آن را از طریق لیفتینگ، کاردیو، تغذیه و کشش، دویدن به روز می‌کنید
.

13. این عادت را ایجاد کنید که همیشه قبض های خود را به موقع پرداخت کنید.

14. این عادت را ایجاد کنید که حداقل 10٪ (یا بیشتر) از آنچه به دست می آورید پس انداز کنید.

15. یاد بگیرید چگونه سرمایه گذاری کنید تا آن دلارها را به دلارهای بیشتری تبدیل کنید.

16. هر روز زمان با کیفیتی را دور از تلفن خود بگذرانید. یک زندگی عالی در بیرون زندگی می شود. نه روی صفحه نمایش

17. یاد بگیرید که چگونه برخی مواقع بی کار باشید. توانایی انجام هیچ کاری  نکردن یک قدرت در دنیای حواس پرتی است.

18. یک چشم انداز برای زندگی خود بنویسید. چشم انداز را به اهداف 3 ساله تقسیم کنید.
آنها را به یک سال تقسیم کنید.
آنها را به اهداف سه ماهه تقسیم کنید.
پروژه های ماهانه خود را برنامه ریزی کنید.
آنها را به کارهای هفتگی و روزانه تقسیم کنید.
اینگونه است که شما دیدگاه خود را به واقعیت تبدیل می کنید
.

19. خودتان را آموزش دهید تا مهمترین کار را در ابتدای روز انجام دهید. قورباغه را بخور

20. روی مغز متفکر سرمایه گذاری کنید. به کنفرانس ها بروید به این صورت است که در حین یادگیری یک شبکه ایجاد می کنید.

21. اگر در حال رشد هستید، زندگی سختی و ناملایمتی هایی دارد. این را بپذیرید.

22. غذاهایی که می خورید بر روده شما تأثیر می‌گذارد. روده شما بر مغز شما تأثیر می گذارد. مغز بهتری می خواهید؟ غذاهای بهتر بخورید.

23. چیزهایی که می خواهید در طرف دیگر رویارویی با ترس هایتان قرار دارند.

24. نگرانی، انرژی هدر رفته است. هیچ موقعیتی با نگرانی در مورد آن بهتر نشده است.

25. مقصد را بشناسید و روی مراحل بعدی تمرکز کنید. این مراحل را ادامه دهید تا زمانی که به هدف خود برسید، سپس یک هدف جدید تعیین کنید.

26. خواب مهمتر از غذا است.
شما می توانید یک هفته بدون غذا بمانید و تنها چیزی که از دست می دهید وزن است.
برای چند روز خواب را رها کنید و بدترین نسخه خودتان می شوید
.

27. بدن خود را به سطحی برسانید که شرکت های غذا و دارو نتوانند از شما درآمد کسب کنند.

28. انتخاب اینکه با چه کسی در زندگی شریک شوید، مهم ترین تصمیمی است که می گیرید.

29. وقتی جوان تر هستید برای شبکه و فرصت ها در شهر زندگی کنید. وقتی بزرگتر شدید و خانواده دارید در شهرهای کوچک و طبیعت در صلح و آرامش زندگی کنید.

30. زندگی کوتاه تر از آن است که در جایی زندگی کنید که مناسب شخصیت شما نباشد.

31. عادات خود را عاقلانه انتخاب کنید. وقتی بزرگتر می‌شوید شکستن آن‌ها سخت‌تر می‌شود.

32. وقتی آماده شدید ازدواج کنید و بچه دار شوید. نه طبق جدول زمانی شخص دیگری.

33. زندگی را بر اساس معیارهای علمی و اندیشه برآمده از اندیشمندان زندگی کنید. نه پدر و مادرت، دوستانت، یا یک فرد تصادفی در اینترنت؛
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
23👍12
🇮🇷چو ایران نباشد تن من مباد) عبارتی که بر روی قمقمه دوچرخه دوستم، آقا رضا نقش بسته بود.
گفت:
«این قمقمه به سفارش ایران در تایوان ساخته شده به عشق این یک جمله خریدم»

تصویر را ببینید همین آقا که پشت به دوربین است آقا رضاست حدود ۲۰ سال هست که ساکن بلژیک است.

به جوراب پایش دقت کنید !
وقتی فرصت دست می دهد و‌گپ و‌گفتی می کنیم با عشق از ایران و‌همرکابی با ما سخن می گوید.

چند ماهی به ایران آمده تا دیدوبازدیدی از خانواده اش داشته باشد.
ما هم که برای تمدد اعصاب و نوازش جسم و جان آدینه ها را به ورزش و همراهی با دوستان می گذرانیم و پای گفتگوی دوستان که بازتابی از جامعه اند می نشینم. فرصت خوبی است برای ارزیابی دیدگاه جوانان ؛
.القصه چند وقتی که آقا رضا با ما همرکاب شده اند می شود شادی و شعف را با تمام وجود در او‌ دید.
البته خصوصیت ورزشکار بودن همین روحیه است اما اوبه واسطه جای گرفتن در بین هم زبانها و هم مسلک‌های خود،شادی اش مضاعف است.
قدر سلامتی کسی داند که به بیماری گرفتار آمده باشد. قدر آزادی را کسی داند که اسیری کشیده، قدر وطن را کسی داند که به قربت...

#ح_درویشی آدینه ۱۴۰۴/۰۶/۱۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
20👍2
♻️اصل بقای سختی

■مارتين هایدگر فیلسوف معاصر آلماني می‌گوید: ‌‎اگر بخواهم با شما رو راست باشم باید بگویم که زندگی به شکل گُریزناپذیری سخت است و این ربطی به جایی که هستید و جوری که زندگی می‌کنید ندارد. ‌‎من به آن می‌گويم: *"اصل بقای سختی".*

□‌یعنی سختی از شکلی به شکل دیگر تبدیل می‌شود ولی نابود نمی‌شود. ‌‎برای همین هم، در غرب در يک زندگیِ خیلی خوب و عادی، جایی که هیچ کسی به هیچ کسی به خاطر عقایدش شلیک نمی‌کند و همه چیز آرام است؛ آدمهای زیادی مُشت مُشت قرص ضد افسردگی می‌خورند که بتوانند خودشان را هر روز صبح از داخل رختخواب بکشند بیرون!
اينجا هم فراوانند آدم‌های پُف‌کرده، آدم‌های بَدحال، آدم‌های روی لبه...

●‌خیلی‌ها معتقدند که پیشرفت تکنولوژی، اینترنت، نخودفرنگیِ غیر ارگانیک و گِلوتِن، ما‌ها را اینجوری کرده و قدیم‌ها مردم خوشبخت‌تر بودند. من می‌گويم بشنوید ولی باور نکنید.

○‌حتی هزار‌ها سال پیش شاهزاده‌‌ای هندی به نام سیزارتا یا همان بودا از قصر بلورين خود گريخت تا مفهوم زندگي را بيابد و در آخر گفت: *"زندگی رنج است"*؛ رنج، یا به زبان بودا "دوکا"...

■‌هایدگر خود اين مفهوم را به نحو ديگري بيان می‌كند: *"اضطراب وجودی"* و اضافه می‌کند: ‌‎اینها را نگفتم که ناامیدتان کنم. چیزهای خوب و دلنشین هم در دنیا کم نیست كه هر وقت داشتید در چاه غم فرو می‌رفتید از آنها در راه کمک بگیرید و مثل "رَسَن" (ریسمان یا طناب)به آن چنگ بیندازید و بياييد بیرون!

□‌یکی از این "رَسَن"‌ها؛ موسیقی است. ‌‎اگر می‌توانيد سازی بزنید؛ اگر نتوانستید به آن گوش کنید. ‌‎وقت‌هایی که شاد هستید، موسیقی گوش کنید و وقتهایی که غمگین بودید بیشتر موسیقی گوش کنید. آنجا که از هر حرکتی عاجز ماندید؛ برقصید. رقصیدن بهترین و مفید‌ترین کاری است که می‌توانید برای روحتان بکنید.

●‌هر جا ریتمی شنیدید که می‌شود با آن رقصید، خودتان را تکان بدهید، حتی اگر ریتم چکیدن قطره‌های آب از شیروانی باشد. (رقص از نظر علمی، هم‌ارتعاش شدن با جریانِ هستی است، رها و بی‌مهار و بدون ترس از دیده شدن برقصید.)

○‌راستی اگر صدای خوبی داشتید موقع رقصیدن یک کمی هم آواز بخوانید، اما اگر نداشتید هم مهم نیست.

■‌چیز دیگری که می‌توانید انجام دهيد کتاب خواندن است. ‌‎خواندن کتاب به شما کمک می‌کند در عالَم تصور، زندگی‌های دیگری را که هیچ وقت نمی‌توانستید آنها را عملا تجربه کنید، را تجربه کنید.

○‌برای همین، قدیم‌ها بیشترِ فیلسوف‌ها، ستاره‌شناس هم بودند. شاید نخواهید یا نتوانید منجم بشوید، ولی همیشه می‌توانید وقت‌هایی که غمگین هستید به آسمان نگاه کنید و ببینید که غم‌هایتان در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچک است...

■‌"رَسَن" ‌های دیگری هم هست؛ چیزهایی مثل نقاشی کردن، عکاسی، کاشتن یک درخت؛ آشپزی با ادویه‌های جدید، سفر کردن، حرکت... ‌‎ما برای نشستن خلق نشده‌ایم. صندلی یکی از خطرناک‌ترین اختراعات بشریست.

□به جای نشستن قدم بزنید؛ بدوید، شنا کنید.اگر مجبور شدید بنشینید، برای خودتان همنشین‌هایی پیدا کنید و از مصاحبتشان لذت ببرید. ‌‎دایرهٔ دوستانتان را به آدم‌های اطراف خود محدود نکنید.

●در ضمن، شما می‌توانید تقریباً با همهٔ موجودات زندهٔ دنیا دوست شويد؛ ‌‎گل‌ها، علف‌ها، ماهی‌ها، پرنده‌ها، و بله حتی گربه‌ها. حیوان‌ها گاهی حتی از آدم‌ها هم دوست‌های بهتری می‌شوند.

○‌در زندگی چاه غم زیاد است ولی به همان نسبت، رَسَن‌های زیادی هم هست؛ سَرِ رَسَن‌ها را ول نکنید. ‌‎اما مراقب باشید که به رسن‌های پوسیده مثل الکل، دود، پول و حتی غرور و موفقیت آویزان نشوید، چون نه تنها از داخل چاه بیرونتان نمی‌آورند بلكه بدتر ولتان می كنند ته چاه!

بِگَرديد و رسن‌هاي خودتان را پیدا کنید و اگر نتوانستید پیدایشان کنید؛ "ببافیدشان". ‌‎آدمهای انگشت شماری "رسن‌بافی" بلدند؛ ‌‎دانشمند‌ها، کاشفها، مربی‌های فوتبال، کمدین‌ها، و هنرمندها همه رسن‌باف هستند و با رسن‌هایی كه می‌بافند آدمهای دیگر هم می‌توانند سَرشان را بگیرند و با آن از داخل چاه بیایند بيرون!

اگر ما امروز از سیاه سرفه نمی‌میریم برای این است که "رسني"را گرفته‌ايم که لویی پاستور سالها پیش بافته است. ‌‎"سمفونی شماره پنج" رَسَني است که بتهوون با نُت‌ها به هم پیوند زده است. ‌‎"صد سال تنهایی" رسنی است که گابريل مارکز با کلمه و خیال به هم بافته است.

بیشتر رسن‌ها را روزی كسانی که شايد خود ته چاه زندانی بوده‌اند بافته‌اند... مقاوم باشید و صبور...!

○چه زيبا مولانای ما قبل از هايدگر اين تعابير را در قالب شعر درآورد:

‌‎ آه کردم؛ چون رَسَن شد آهِ من؛
‌‎گشت آویزان رَسَن در چاهِ من؛
‌‎آن رَسَن بگرفتم و بیرون شدم؛
‌‎شاد و زَفت و فَربِه و گُلگون شدم
.

#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
28👏7
♻️حکایت

یکی از کشاورزان منطقه ما ، همیشه در مسابقه‌ها ، جایزه بهترین غله را به ‌دست می‌آورد و به ‌عنوان کشاورز نمونه در منطقه ما ، شناخته شده بود.

رقبا و همکارانش، علاقه‌مند شدند راز موفقیت او را بدانند. به همین دلیل، رفتار او را زیر نظر گرفتند و مراقب کارهایش بودند. پس از مدتی جستجو، سرانجام با نکته‌ عجیب و جالبی روبرو شدند.

این کشاورز پس از هر نوبت کِشت، بهترین بذرهایش را به همسایگانش می‌داد و آنان را از این نظر تأمین می‌کرد. بنابراین، همسایگان او می‌بایست برنده‌ مسابقه‌ها می‌شدند نه خود او.

کنجکاویشان بیش‌تر شد و کوشش آنها به کشف این موضوع که با تعجب و تحیر نیز آمیخته شده بود، به جایی نرسید.

سرانجام ، علاقمندان او تصمیم گرفتند ماجرا را از خودش بپرسند و پرده از اسرار این راز عجیب بردارند.

کشاورز هوشیار و دانا، در پاسخ به پرسش همکارانش گفت :

چون جریان باد، ذرات بارورکننده غلات را از یک مزرعه به مزرعه‌ دیگر می‌برد، من بهترین بذرهایم را به همسایگان می‌دادم تا باد، ذرات بارورکننده نامرغوب را از مزرعه‌های آنان به زمین من نیاورد و کیفیت محصول‌های مرا خراب نکند!

هرچه كنى به خود كنى/
گر همه نيك و بد كنى/

نتیجه‌گیری اخلاقی
تلاش برای تربیت «انسان استاندارد» فقط از طریق طراحی «سیستم پویا هوشمند» میسر است.

طراحی این فرایند ، میسر نیست ، مگر اینکه از عشق علاقه خود و اولویت دادن به «فرم و شکل حکمرانی (سلطنتی ، جمهوری)» پرهیز کرده و بکوشید که به طراحی «محتوایی کارآمد و اثربخش برای حکمرانی ایران‌فردا» اولویت دهید.

در چنین شرایط بعنوان انسان استاندارد توانمند خواهید شد که بعنوان یک شخص عادی در جامعه که از حمایت اشخاص خاص برخوردار نیستید ، میتوانید مانند آن کشاورز خردمند در حکایت بالا ، از مزایای «سیستم پویا هوشمند» برای ابد بهره‌مند شوید. و از دیو و ددهای جامعه در امان باشید.
زیرا این اطمینان را خواهید داشت که یک قاضی در شهر وجود دارد که حق خود را از دیو و دد بستانی!

باشد که دل‌ها شاد گردند
[بخشی از کتیبه کوروش کبیر]/ توافق اجتماعی
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍1810
♻️تابوشکنی سیاسی پزشکیان خشم فرقه های انحصار طلب سیاسی و امید عموم را بدنبال دارد.

شفافیت و صداقت پزشکیان در برخورد با مسائل مختلف،خشم فرقه های انحصارگرا و سلطه طلب را در پی داشته و برای همین توسط این اباطیل مورد حمله و اهانت واقع می شود.
مراجعت پزشکیان به مردم که مبتنی بر اصول صحیح حکمرانی و حق دخالت و مشارکت مردم در حکمرانی است،به مزاج آنانکه که با سیاستهای غلط خود عمری در پی حذف مردم از کنشهای سیاسی و اجتماعی بوده اند خوش نیامده و آنان را عاصی کرده است.
پزشکیان برای اولین ناگفته هایی را که عمری است مردم میدانند ولی با کتمان و انکار آن از سوی مسئولان و سیاستمداران ایران مواجه بوده،شفاف و ساده بیان می کند و برای همین مورد حمله ی بی امان آندسته که مردم را هیچ وقت بالاتر از خس و خاشاک ندیده اند واقع می شود.
او خیلی راحت و ساده از قانون حجاب اجباری با ذکر مثالی از خود و دخترش،نقد می کند و از جلب تایید رهبر برای چینش کابینه سخن می گوید،راجع به روابط قصورانه در رابطه با آذربایجان و سیاست خارجه،وقایعی چون کریدور زنگزور،حقوق قومیتها و مشکلات زیست محیطی و نخبه زدایی در جامعه ی ایرانی،با واقع گرایی دست روی حقایقی می گذارد که عمریست با انکار و وارونه نمایی در مورد آنها به ملت حرص داده اند.صمیمیت وی با رهبران کشورها نیز موجب تقویت اعتماد و حُسن روابط آنان نسبت به کشورمان می شود اما انزواگرایان اینرا بر نمی تابند و با خاله زنک بازیهای حقیرانه به تخریب و تمسخر وی و شعله ور کردن تنش ها می پردازند.
اگر بگذارند، واقع گرایی پزشکیان اولین مرحله از علاج معضلات کشور است چرا که عدم پذیرش مسائل، در واقع نشانه ی عدم مسئولیت پذیری در قبال آن بوده و هر امیدی به تغییر و سعادت را از بین می برد اما پزشکیان منش حکمرانی اصولی را پیش گرفته و با طرح تمام مسائل با مردم و شفاف سازی در مورد آن،با احترام به شعور و انتظارات جامعه در پی احیای اعتماد مرده ی مردم نسبت به حکام و مسئولین است تا بعد از کسب آرامش و همراهی عموم به سمت تصحیح قواعد مردم‌داری و نظام حکمرانی پیش رود.
بسیاری بر این باور هستند که شفافیت و بی آلایشی و صداقت پزشکیان با مردم،انان و مخصوصا اقلیت ها و قومیت ها را با وجود مشکلات طاقت فرسا صبور تر کرده و جامعه به امید تغییر شیوه ی حکمرانی و به حرمت رفتار درست پزشکیان به انتظار بهبود اوضاع نشسته است و فقط همین مدل راه رفتن رییس جمهور بیشتر از کمپلت اعتبار فرقه ی ضد مردمی به جامعه روح و انرژی می بخشد.
جا دارد که به این فرقه ی انزواگرا و انحصارگرای ضد مردمی که فقط برای جامعه هزینه می تراشند گفت؛

امیدوار بُود آدمی به خیر کسان
ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان
.

علی ارجمند بیگدیلی ۱۴۰۴/۰۶/۱۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
👏2210👍6👎21
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥احمد فدایی مخترع و طراح بردهای محافظ، دارنده ۱۶ مدال جهانی اختراعات است که ۲۳ اختراع داخلی و ۱۶ اختراع خارجی در زمینه‌های الکترونیک، مکانیک و هوافضا به ثبت رسانده است. یکی از اختراعات شاخص او محافظ ولتاژ برق با قابلیت پایش از طریق اپلیکیشن موبایل است که در پارک علم و فناوری زاهدان تولید می‌شود.
سخنان او در این ویدئو خطاب به رئیس‌جمهور شنیدنی است. اشاره او به بحرانی است که دهه هاست با سعایت شبکه نفوذ و دوستان نادان به منصه ظهور رسیده است.

#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
😢124
♻️ چرا ایرانیان از خواست  مشروع خود (ایران قدرتمند) باز مانده‌اند؟ (مدت زمان مطالعه ۳ دقیقه)


        ایرانیان بعد از شکست از اعراب تلاش فراوانی نمودند تا قدرت خود را بازیابند اما متاسفانه بعلل گوناگون به این هدف مهم نرسیدند.
سرگذشت این تلاش خلاصه‌ای از تاریخ این سرزمین و مردم ایران است، که دانستن‌ آن برای همگان‌ و بخصوص روشنفکران و کنشگران سیاسی لازم و ضروریست اما بلحاظ تطویل مطلب از بیان آن خودداری و تنها‌ وقایع دویست سال اخیر مرور می‌شود؛

         ۱ - قریب دویست سال است که ایران از خواسته‌های مشروع و طبیعی خود یعنی بازیابی قدرت نه تنها باز می‌ماند بلکه تمام دستاوردهای خود را از دست می‌دهد و مانند بازی مارپله مجددا بجای اول خود برمی‌گردد ‌و به صفر می‌رسد.
وقتی از بازیابی قدرت صحبت می‌شود بمعنی آنست که ایران به اندازه‌ای ظرفیت پیدا کند که دیگر بازیچه قدرت‌ها قرار نگیرد.
از این رو تصور دولت هخامنشی یعنی ابرقدرت شدن نباید بذهن تبادل شود چرا که نه از نظر وسعت جغرافيايی و نه از نظر شرایط زمانی و نه نیروی انسانی، ایران دارای ظرفیتی نیست که بتواند یک امپراطوری جدید را برپا کند.
این امر بمانند آنست که ایتالیا آرزوی امپراطوری روم‌ را بکند.
پی بردن به چرایی این عدم موفقیت اگر چه مطمئنآ مورد توجه حاکمان نمی‌باشد اما دانستن آن بر جامعه مفید و ضروریست.
قاجار با همه کاستی‌هایش دوست داشت که قدرتمند شود  اما نه تنها دو قرارداد گلستان و ترکمن‌چای را با ذلت پذیرفت و تمام آسیای میانه را از دست داد،  بلکه ایران‌ تحت‌الحمایه دولت‌های روس و انگلیس شد و بطورکلی استقلال خود را از دست داد.
خوشبختانه معجزه‌ای روی داد و انقلاب بلشویکی اتفاق افتاد که منجر به تضاد منافع روس و انگلیس شد و ایران از تقسیم بین‌ این دو کشور رهائی یافت.

سلسله پهلوی ا‌گر چه با نظر مساعد انگلیس شکل گرفت اما اتفاقی خوش یمن بود‌.
رضا شاه و فرزندش بسیار متفاوت از قاجار بدنبال ایران قدرتمند و مستقل برآمدند اما با اشتباهاتي که کردند در میانه راه‌ بازماندند.
  اما چرا آنها توفیقی در این راه بدست نیاوردند؟
سوال مهمی‌ست که فهم آن می‌تواند در شرایط سخت و دشوار کنونی راهگشای کشور باشد.

بازیابی قدرت، شناخت کامل از همه مولفه‌های آن‌را می‌طلبد. پناه بردن به یک و یا دو مولفه و بی‌اعتنائی به مولفه‌های دیگر به ناکامی و یا شکست منجر خواهد شد.
پیوند مردم و حاکمیت، تقویت فرهنگ، توجه به امور اقتصادی و نظامی، دیپلماسی قوی و کارا، سیستم اداری کارآمد، شناخت ظرفیت‌های داخلی و خارجی، ارزیابی دقیق از قدرت‌های جهانی و روابط بین‌الملل و... از مولفه‌هائیست که می‌تواند کشور را در مسیر کسب قدرت قرار دهد.
رضا شاه و پسرش به قدرت نظامی روی آوردند.
آنها هم‌چنین تلاش کردند که اقتصاد و صنعت کشور رشد کند و توسعه را دنبال نمودند؛ در واقع دو مولفه مهم نظامی و اقتصادی در مسیر انتخابی آنها قرار داشت.
خاندان پهلوی تعامل با قدرت‌ها را نیز خوب شروع کردند اگرچه بعدا دچار خبط تاریخی شدند.
رضا شاه در انتخاب کشور پیروز، دچار اشتباه شد و یا شانس با او همراه نبود ولی در هر حال این عقلانیت را داشت که با قدرت ها در تعامل باشد.
محمدرضا شاه نه تنها در مسير همکاری با قدرت‌ها بود بلکه انتخاب بسیار خوبی را داشت و غرب که طرف پیروز و موفق صحنه جهانی بود را برگزید.

        اولین عامل شکست در کسب قدرت و مهمتر از همه، عدم پیوند با نخبگان و متفکران و سیاستمداران و طبقه روشنفکر و متوسط جامعه بود.
این طبقات اولا موتور حرکت جامعه می‌باشند و ثانیا می‌توانند سطح خوشبینی جامعه به حاکمیت را افزایش دهند و پیوند مردم با حاکمیت را مستحکم کنند.
رضا شاه را همین طبقات بر سر کار آوردند اما زمانیکه قدرت گرفت به حذف آنها پرداخت.
شاه نیز با تکیه بر بخشی از این طبقات به پیشرفت‌های بزرگ اقتصادی و رشد شانزده درصدی نائل گردید اما در میانه راه آنها را به حاشیه راند.
این غفلت از نقش نخبگان و طبقه متوسط بخاطر خوی استبدادی و دیکتاتوری و کبر و تکبر پدر و پسر بود.
این خصلتها در همه ایرانیان جاری و ساریست و در زمامداران در اوج خود قرار دارد. 
       دومین فاکتور ارزیابی غلط از توازن قدرت است.
دیکتاتوری اجازه نمیدهد که سخن و نظر نخبگان شنیده شود و لذا چاپلوسان و متملقان در کنار زمامداران جای می‌گیرند؛ چون زمامدار از تعریف و تمجید خوشش می‌آید جاسوسان و فرصت‌طلبان و بی وطن‌ها نقش حیاتی را بازی می‌کنند و وطن‌دوستان و انسانهای باشخصیت و نخبه منزوی، زندانی و یا حتی بقتل می‌رسند.

سید محمود صدری
https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه دارد 👇
14👍4
دنباله از ( چرا ایرانیان از خواست مشروع خود (ایران قدرتمند )باز ماندند؟. ص۲

در واقع در کنار دیکتاتور انسانهائی که بتوانند راهنما و هدایت گر باشند و واقعیتها را بیان و مشورتهای نجات‌بخش را ارائه دهند جائی ندارند.
      نکته دیگر عدم شناخت دقیق از جهان و ظرفیت‌های کشور بود.
محمدرضا شاه اگر چه خودش جهان را می‌شناخت اما استبداد اجازه نداد که از نظرات دیگران بهره‌مند شود و لذا توهم قدرت او را گرفت.
به اربابان توهین کرد، اهداف بلند پروازنه را مطرح‌ نمود، علیه‌ یهودیان و نفوذ آنها مصاحبه کرد. آنچه در دل داشت را در مصاحبه‌ها بیان نمود در حالیکه هیچ پشتوانه‌ای برای نیل به قدرت و حفظ آن‌ نداشت. لذا غربیها که گفته‌ها و روش‌ها و اقدامات او را کاملا‌ زیر نظر داشتند در فرصت مناسب تلافی کردند.
آنها از وی دلسرد و نسبت به اهداف بلند پروازنه وی بدبین شدند.
      بدیهی است که هر کشوری می‌بايست بر اساس ظرفیت خود گام بردارد چینی‌ها تا این اواخر هنوز خود را در ردیف کشورهای در راه توسعه تعریف می‌کردند و در معادلات تلاش داشتند که آمریکا را حساس نکنند و نیات خود را آشکار نسازند.
بر عکس ایرانی‌ها در هر  حاکمیتی از یک طرف جویای قدرت هستند ولی‌ استبداد اجازه عقلانیت را به آنها نمیدهد و از جانب دیگر چون غرور کاذب تاریخی و بی‌پایه دارند در میانه راه از اهداف باز می‌مانند و خود و کشورشان را در معرض طوفان‌های سخت و فروپاشی قرار می‌دهند.
قدرت محمدرضا شاه از غرب نشئت می‌گرفت.
ساختار نظامی را از آنها داشت.
سیستم‌ اداری بر اساس اقتباس از غرب بود، ثروت و امکانات با خرید نفت از جانب آنها بدست می‌آمد.
شاه هیچ ساختار مستقلی را پایه‌ریزی نکرده بود اما غرور ایرانی و تفکر استبدادی اجازه نداد که این واقعیت‌ها را درک کند و لذا احساس کاذب قدرت  پیدا نمود.
این شخص که با افتخار علیه چشم آبی‌ها داد سخن می‌راند‌ در زمان انقلاب با خفت به‌ دو سفیر آمریکا و انگلیس متوسل شد.
پهلوی هم‌چنین علیرغم خدمات‌ بزرگ نتوانست رابطه‌ درستی را با مردم و جامعه برقرار کند. اگر آزادیهای لازم را به جامعه می‌داد دو طیف مذهبی و چپی نمی‌توانستند واقعیات را قلب و وارونه جلوه بدهند.
البته بعضی انتقادات، واقعیت داشت اما بسیاری از آن‌ها بی‌اساس و‌ بر پایه تبلیغات کذب بود.
حکومت شاه اگر روش مردمی را انتخاب می‌کرد واقعیتها بر همگان معلوم میشد اما استبداد مانع جدی برای روشن شدن مسائل گردید.
در واقع عدم ارزیابی دقیق از ظرفیت‌های کشور و جهان، عدم استفاده از نخبگان برای مشورت، وجود استبداد، روش و منش‌ دیکتاتوری با جامعه و عدم‌ پیوند مردم وحکومت اجازه نداد که پهلوی بتواند ایران را قدرتمند نماید و آرزوی‌های تاریخی کشور را جامه عمل بپوشاند، گو اینکه جای شک و تردید وجود دارد که سلسله پهلوی می‌توانست به علت ماهیت نسبتا وابسته در تحقق آن هدف موفق گردد.

        ۲ -  متاسفانه امیدی که بعد از انقلاب برای نیل به ایران قدرتمند بوجود آمد با روی کار آمدن اشعریت و انتخاب راهبرد غلط دشمنی با آمریکا و اسرائیل و تکرار
اشتباهات‌ پهلوی نقش بر آب گردید.
انقلاب اسلامی چنانچه در مسیر عقلانیت و خردورزی حرکت می‌کرد امکان پر کردن خلاء قدرت تاریخی ایرانیان  را تا اندازه‌ای می‌داشت.
چرا که‌ با وقوع انقلاب پیوند قوی‌ای بین‌طبقات اثرگذار در جامعه یعنی روشنفکران و نخبگان با حاکمیت بوجود آمد.
هم‌چنین روابط بسیار نزدیک و تنگاتنگی بین مردم و دولتمردان ایجاد شد.
نکته مهم آن‌ بود که در وجه مشترک این همبستگی‌ها، نگاه ملی و آرزو برای نیل به ایران قدرتمند و جبران ضعف‌های تاریخی قرار داشت و همگان شکوه و اقتدار گذشته ایران را با مسیر توسعه و پیشرفت دانش و علم دنبال می‌کردند.
از اولین‌ نتایج رویکرد اشعریت بعد از یک دهه‌ از انقلاب،
گسست مردم و انقلاب بود.
قدرت جمهوری اسلامی بر پایه اتکا به مردمی بود که از دل و جان دلبسته انقلاب بودند.
تئوری حکومت اسلامی و انحراف از اصول انقلاب و جمهوریت که توسط عده‌ای خاص مطرح گردید آن پیوند مستحکم را متزلزل نمود.
     کمرنگ شدن نقش و رابطه روشنفکران و نخبگان با حاکمیت، اشتباه فاحش دیگری بود که با تغییر رویکرد دولتمردان بوقوع پیوست.
     اشتباه مهلک و راهبردی دیگر انتخاب استراتژی درگیری با آمریکا و اسرائیل و بطورکلی بلوک غرب بود که آنهم بیشتر از نگاه دینی غیر خردمندانه نشئت گرفته است.
این امر اولا هزینه‌‌های سنگین تقابل با قدرت‌های برتر جهان را بر کشور تحمیل نمود.
ثانیا از دست دادن ظرفیت‌ها، مانع جدی در مسیر قدرتمند شدن کشور ایجاد کرد.

https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه دارد 👇
17👍4👎1
ادامه از ( چرا ایرانیان از خواست مشروع خود( ایران قدرتمند) باز ماندند؟ ص۳
همچنین‌ این‌ انتخاب اشتباه راهبردی، اختلاف نظر بزرگی را در بین کنشگران و اثرگذران کشور و مردم با دولتمردان در نحوه دست یابی به قدرت بوجود آورد.
کشوری‌ که خردمندانه دنبال بازیابی قدرت است ضرورت دارد مانند چین که چهل سال  با قدرت برتر جهان در تعامل قرار گرفت سیاست صبر استراتژیک را دنبال نماید.

با تعریف جدید از دین، اقتصاد نیز از مولفه‌های قدرت کنار رفت و صرفا نگاه امنیتی و نظامی حاکم شد.
      از دیگر موانع قدرت فساد گسترده و سیستماتیک است اگرچه فساد ظاهرا ذیل مولفه‌های دیگر طبقه بندی می‌شود.
     با تعریف جدید از جمهوری اسلامی در قالب حکومت اسلامی فساد سیستماتیک کشور را فرا گرفت.
متاسفانه این اشتباهات بزرگ در داخل و خارج نیل به قدرتمندی کشور را با موانع جدی و ابهامات راهبردی روبرو ساخته است.

       ۳ - سخن بر سر آنست که ایران با توجه به موقعیت شکننده و خطیر جغرافیائی لاجرم  برای حیات خود و به منظور عدم آسیب پذیری ناچار است که‌ قدرتمند شود.
این گزاره غیر قابل شک و تردید که با سرنوشت کشور در هم آمیخته و مورد توافق بخشی از نخبگان است مورد قبول گروهی از طبقات روشنفکر نمی‌باشد.
یکی از علل مخالفت بخشی از نخبگان‌ به ماهیت‌ حکومت‌ها برمی‌گردد.
در زمان‌ پهلوی خطای حکومت عدم رعایت مولفه‌های قدرت بود؛ از جانب روشنفکران نیز رویکرد مذهبی و کمونیستی‌  مانعی برای تحقق اهداف قدرتمندی شاه شد.
چرا که این‌ دو گروه پهلوی را یک‌ حکومت دست‌ نشانده و ضد مردمی و مستبد و فاقد استقلال قلمداد می‌کردند و توجهی به اصل قدرتمندی ایران‌ نداشتند.
از این‌رو با انگ ژندارمی و وابستگی به امپریالیسم، با ماهیت قدرت مخالفت می‌کردند.
     پس از انقلاب وفاق خوبی برای قدرتمندی بوجود آمد اما بازتعریف جدید از حاکمیت توسط عده‌ای خاص، برای بخش بزرگی از نخبگان مجددا  سوال و ابهام جدی برای ماهیت قدرتمندی ایران بوجود آورده است.
مشکل حاکمان آنست که برای رساندن ایران به قدرت، مرتکب اشتباهات بزرگ می‌شوند و اشتباه بخشی از نخبگان آنست که قدرتمند شدن ایران را به عملکرد غلط حاکمان گره می‌زنند.
    حاکمان اگر در مسیر قدرتمند شدن ایران صادق هستند باید به همه مولفه‌های آن پایبند باشند و بدانند که مسیر تک بعدی کشور را قدرتمند نمی‌کند و آنها را در مقابل نخبگان و مردم قرار می‌دهد، ضمن اینکه برنامه‌های بیگانه برای ضعیف نگاه داشتن ایران‌ را با موفقیت روبرو می‌سازد.
نخبگان هم‌ ضرورت دارد  مسائل را اصلی و فرعی نموده و قدرتمند شدن ایران را بعنوان یکی از اصول ثابت و صرفنظر از نوع‌ حاکمیت   مورد‌ پذیرش قرار دهند.
بدیهی‌ست و جای شکی نیست که حاکمیت‌ها مسئولیت اصلی شکست و عدم وفاق ملی در قدرتمند شدن کشور می‌باشند. قاجار و پهلوی نقش عمده را در شکست ایران‌ داشتند و جمهوری اسلامی نیز مقصر اصلی ناکامی‌‌ها خواهد بود.
در صورتی‌که این هوشمندی و نبوغ سیاسی برای نزدیکی اندیشه‌های حاکمان و نخبگان بوجود آید ایران می‌تواند به این‌ آرزوی تاریخی خود برسد وگرنه احتمال دارد که مجددا مانند بازی مارپله به خانه اول بازگردد.
۱۴۰۴/۶/۱۴
سید محمود صدری
https://www.tg-me.com/darvishane49
13👍3
♻️ کم کم داریم تغییر می کنیم

چند وقت پیش ملت با چوب و سنگ، #سگ و #گربه‌ ها را می‌زدند؛ ولی الان می‌بینیم برایشان کنار پیاده‌رو غذا می‌گذارند و كلی انجمن برای نگهداريشان ايجاد شده است.

همین چند وقت پیش یکی #موهایش عجیب بود، تیکه بارانش می‌کردیم؛ ولی الان می‌گوییم دوست دارد این تیپی باشد مدل موهایش چه ضرری به ما می‌رساند؟!

همین چند وقت پیش کسی کمربندش را پشت فرمان می‌بست #مسخره‌ اش می‌کردیم؛ ولی الان ماشین را روشن می‌کنیم اول کمربندمان را می‌بندیم و می‌گوییم برای سلامتی‌مان واجب است!

همین چند وقت پیش وقتی خانمی #متارکه می‌کرد به او بیوه می‌گفتیم و اذیتش می‌کردیم؛ ولی الان به تصمیمش #احترام میگذاریم!

همین چند وقت پیش تا همسایه‌مان #مهمانی می‌گرفت زنگ می‌زدیم ۱۱۰؛ ولی الان می‌گوییم بگذار شاد باشند و به آنها می‌گوییم لطفا ساعت ۱۲ شب تعطیلش کنید و همسایه‌مان هم ۱۲ نشده تعطیل می‌کند!

همین چند وقت پیش هر #خرافاتی می‌گفتند قبول می‌کردیم و به دیگران هم انتقالش می‌دادیم؛ ولی الان هر حرفی را که می‌شنویم می اندیشیم و یا می‌گوییم منبع معتبرش را اعلام کن!

همین چند وقت پیش برای #پرسپولیس و #استقلال دست به یقه رفیق چند ساله‌مان می‌شدیم؛ ولی الان از #توهین حتی به تیم رقیب ناراحت میشویم!

همین چند وقت پیش کسی نظر مخالفی داشت غوغا به پا می‌کردیم؛ ولی الان می‌گوییم خب نظرش این است؛ هرکسی نظرش برای خودش محترم است!

تا چند وقت پیش روز تعطیلی پارک ها و جنگل تبدیل می‌شدند به سفره‌ای از #زباله‌های رنگارنگ؛ اما الان بیشتر مردم وقتی می‌خواهند بساطشان را جمع کنند علاوه بر زباله های خود زباله های دیگران را هم جمع میکنند و با خود میبرند.

همین چند وقت پیش بچه‌دار که می‌شدیم پدر بزرگ و مادر بزرگ سریع خواب می‌دیدند، یکی آمده تو خوابشان و گفته #نام بچه را فلان بگذار و ما هم خوشحال می‌شدیم و می‌گذاشتیم. ولی الان آن نام زیبایی که دلمان بخواهد را روی بچه‌مان می‌گذاریم!

آهسته‌آهسته داریم تغییر می‌کنیم! و به اصل و سرشت و تمدن خودمان بر می‌گردیم!

و اینها همگی از نشانه‌های #باسواد شدن ماست. اين يعنی رسيدن به گوهر مدرنيته و عبور از دوران نادانی و خرافات با وجود همه محدوديت‌ها.

شاید هنوز خیلی راه مانده تا به‌ جامعه ایده ال برسیم ولی همین که آغاز کردیم خیلی خوب است، خیلی خیلی هم #خوب است!

مرتب نگوییم ایرانی ها فلان هستند!
#ایران یعنی من، یعنی تو!

تو #مطالعه کن، رفتارهای اجتماعی نامناسبت را #اصلاح کن و به من هم یاد بده که همین کار را بکنم، با مهربانی؛ نه با نگاه بالا به پایین و با لحنی که "تو بی‌فرهنگی و من باسواد و متمدن"🌸🌸🌸

به امیدروزهایی که هرکدام از ما یه ایرانی با فرهنگ واصیل باشیم 🌸

#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
38👍10👏10
♻️کسانی که بیش از همه خواهان قدرتند کمترین لیاقت داشتنش رو دارند.

◼️انسان ها موجوداتی اجتماعی اند. برای فعالیت به عنوان یک جامعه موثر، باید با همدیگر خوب رفتار کنیم.

◼️اما، در عین حال، انسان ها به طور طبیعی رقابتی هم هستند هر کدام میخواهند قدرتمندتر از دیگران باشند.

◼️این دو خواسته علیه همدیگر کار میکنند تمایل ما برای عضویت در یک جامعه، تمایل ما رو برای کنترل آن جامعه محدود میکند . اما در یک نقطه مشخص اوضاع فرق می کند .

◼️وقتی که به مقدار کافی #قدرت داری (ثروت، منصب، …)، حفظ قدرت (به جای دوست داشتن) تبدیل به یک ساختار هرمی فاسد میشود. فساد یعنی شکستن قراردادهای اجتماعی (یعنی خوب نبودن)

◼️قانونمندی در اینجا دیگر مهم نیست. خواه به کسی رشوه میدهی  یا فقط سرش فریاد می زنی. به خاطر قدرتت خوب رفتار نمیکنی،

◼️در نهایت، قدرتمندان به طور کامل از جامعه قدیمیشان جدا می شوند و در یک جامعه جدید و کوچکتر از افرادی مثل خودشان که فاسد هستند قرار می گیرند.
بنابراین این رو به عنوان یک رفتار قابل قبول تثبیت می‌کنند و این چرخه ادامه پیدا می‌کند.

#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
14👌6👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥قرار بود ایرانی ها بعد بیست سال خوشبخت ترین مردم منطقه بشوند.

همزمان با آغاز شروع به کار سندچشم انداز بیست ساله جبهه پایداری شکل گرفت...


قربانی شدن منافع ملی پای مطامع شخصی وحزبی ؛

وارد شدن به بازی که هیچ ربطی به ما نداشت اما سر ما باید بریده می شد.

ادامه را خود ببینید ...

#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
10👍6👎1
♻️فرجامِ یکی از تاجبخش ها!
طیب حاج‌رضایی قمه کشِ میدان تره‌بار یکی از دو تاجبخش برجسته در کودتای ۲۸مرداد بود بقول خودش در کودتا از شاپور غلامرضا پول گرفته تا بر ضد مصدق، جاوید شاه گوید! البته مثل شعبان، مزدش را از حکومت کودتا گرفت و وارد کننده موز شد! در جشنهای تولد رضا پهلوی در ۹آبان۱۳۳۹ سنگ تمام گذاشته طاق نصرت می بست...!
اما برای دیکتاتورها خود آدمها و تیپ شان مهم نیست وفاداری شان مهم است، اگر تاریخ مصرفشان تمام شود کنار گذاشته حذف میشوند. به همین خاطر، وقتی طیب در ۱۵ خرداد بر علیه انقلاب سفید شاه عمل کرد به جرم حمله به کتابخانه پارک، آتش زدن ورزشگاه و حمله به بانوان بدون حجاب و مجروح کردنشان...دستگیر و در سحرگاه ۱۱ آبان ۱۳۴۲ در میدان تیر پادگان حشمتیه اعدام شد!
در دادگاه وقتی او را خیانتکار نامیدند گفت:
اتهام خیانت برمن نمی چسبد آنگاه پیراهنش را بالا زد و گفت زمانیکه دیگران عکس لنین و استالین را بر بدنشان می زدند من عکس رضاشاه را بر بدنم خالکوبی می کردم!

پس از انقلاب نیز در تاریخنویسی رسمی حر شد، مستندها و فیلم از او ساخته شد، اما تاریخنویسی مستقل راه خودش را می رود...

علی مرادی مراغه ای
@darvishane49
9👍7🥴1
2025/10/23 06:46:38
Back to Top
HTML Embed Code: