♻️ *سیاست «خالهبازی» نیست*
▪️درباره تشکر حماس از دیگران و بی اعتناییاش به ایران: "با خلق میخوری «مِی» و با ما تلو تلو" یا چیزی به نام منافع ملی؟!
* *تا همین پارسال که بشار اسد عنوان متحد استراتژیک ایران را یدک می کشید، در اجلاس سران عرب، پای بیانیه تعلق جزایر سه گانه تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی به امارات را امضا می کرد.*
🔹️حماس، طرح صلح دونالد ترامپ را پذیرفت و در بیانیه ای از او ، ترکیه ، قطر و مصر تشکر کرد. در این بیانیه همچنین به مردم فلسطین درود فرستاده شده است که در این دو سال، در برابر رژیم اشغالگر صهیونیستی، مقاومت کرده اند.
بعد از انتشار این بیانیه، انتقاداتی در فضای مجازی شکل گرفت مبنی بر این که نامی از ایران در آن ذکر نشده است. در واقع، قطر از رئیس جمهور کشوری تقدیر کرد که قریب به اتفاق قربانیان جنگ با سلاحهای آن کشته و مجروح شدهاند و از کشورهایی تشکر کرده که در دو سال سختی که بر مردم غزه گذشته، جز در عرصه شعار و دیپلماسیِ جسته و گریخته، کاری برای مردم آن دیار نکردند؛ ولی از ایران، حتی در حد اشاره به این که تنها کشوری بود که در سختترین روزهای مردم فلسطین، عملاً در کنارشان بود حتی یاد هم نشده است؛ این در حالی است که در این مدت، ایران هم خودش وارد جنگ رو در رو با اسرائیل شد و هم نیروهای همسویش در لبنان و یمن علیه اسرائیل جنگیدند و هزینه دادند. طبیعتاً اگر حماس حرکت ۷ اکتبر را رقم نمیزد، ماجراهای بعدی از جمله فروپاشی ارکان حزبالله لبنان، شهادت سید حسن نصرالله، جنگ ۱۲ روزه علیه ایران و شهادت فرماندهان و دانشمندان و شهروندان ایرانی شکل نمیگرفت. همه این آسیبها از رهگذر جنگ غزه بر ایران تحمیل شد.
در چنین شرایطی، بیاعتنایی حماس به ایرانی که این هم همه برایش هزینه کرده، افکار عمومی در ایران را آزرده است ولی واقعیت این است که رهبران حماس، نه بر اساس احساسات جمعی ایرانیان یا نگرشهای جمهوری اسلامی که بر مبنای منافع فلسطین تصمیم میگیرند؛ لابد آنها در این مقطع، خیر و صلاح غزه را در این دیدهاند که روی از یار روزهای سخت برکشند و روی خوش به رقیبان نشان دهند و توحهی نکنند که ممکن است ما دلخورانه به ایشان طعنه بزنیم که "با خلق میخوری «می» و با ما تلو تلو"!
این ذات سیاست است که تا نفهمیمش، همچنان آن را با خاله بازی و لوطیگری و مردی و نامردی، قاطی خواهیم کرد.
این، البته اولین باری نیست که تهران در عرصه سیاست خارجیاش این چنین حیران و سرگردان میشود؛ تا همین پارسال که بشار اسد عنوان متحد استراتژیک ایران را یدک میکشید، وقتی اجلاس سران عرب تشکیل میشد و رئیسجمهور وقت سوریه هم پای بیانیه تعلق جزایر سهگانه تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی به امارات را امضا می کرد.
یا در همین جنگ ۱۲ روزه که ایران زیر حملات هوایی اسرائیل بود، همین روسیهای که از پهپادهای ایرانی در جنگش علیه اوکراین بسیار بهره برده بود، اندازه یک پهپاد هم کنار ایران نایستاد و وقتی خبرنگاری از پوتین درباره کمک روسیه به ایران پرسید، پاسخ داد: همین که پرسنل ما در نیروگاه اتمی پوشهر حضور دارند بزرگترین کمک است؛ و البته نگفت که به رایگان آنجا نیستند و در این سالها پول چند تا نیروگاه اتمی را برای همین یک نیروگاهی که هیچ دردی از ما دوا نکرده گرفتهاند.
متأسفانه نگاه حاکم بر سیاست خارجی ما به گونهای است که گویا آن را از روی روابط بینفردی کپی کردهاند: "من به فلانی کمک کردهام ، پس او هم در کنار هم خواهد بود!" این فرمول شاید در زندگی شخصی به کار آید (هر چند نه همیشه) ولی اساساً در سیاست خارجی کاربردی ندارد. روسیه پریروز ،روی خوش به ما نشان داد چون نیاز به پهپادهای شاهد ایران داشت، دیروز و هنگام جنگ ۱۲ روزه، رویش را از ما برگرداند چون روابط با اسرائیل منافع بیشتری برایش دارد، امروز هم میگوید اسنپبک را قبول ندارد چون در تقابل با اروپا به کارش میآید و فردا ممکن است منافعش ایجاب کند و در قطعنامه دیگری در شورای امنیت علیه ما رأی دهد؛ به همین سادگی و سیالیت!
از همین روست که نباید غافلگیر شویم که در فردای روز تاسیس کشور مستقل فلسطینی، رئیس حکومت فلسطین در اجلاس سران عرب، علیه ایران، همان کند که بشار اسد میکرد.
کسی که سیاست خارجی را اِشِل بزرگ شده روابط بین فردی می پندارد، حتماً روسیه را به نامردی، سوریه را به بیمعرفتی و حماس را به بیاعتنایی متهم میکند ولی آن که ذات سیاست را بفهمد، هر چند از این رفتارها آزرده شود و این اتهامات را بزند ولی میداند که چیزی وجود دارد به نام "منافع ملی" که هیچ دولت و ملتی حتی اگر به اندازه حماس هم باشد، آن را قربانی کشورهای دیگر و ایدئولوژی و آمال و آرزوها نمیکند و نیز میداند که در عالم سیاست، نه دوستی دائم وجود دارد و نه دشمنی مستمر، بلکه آنچه همیشگی است، همان منافع ملی است.
✍️جعفر محمدی
https://www.tg-me.com/darvishane49
▪️درباره تشکر حماس از دیگران و بی اعتناییاش به ایران: "با خلق میخوری «مِی» و با ما تلو تلو" یا چیزی به نام منافع ملی؟!
* *تا همین پارسال که بشار اسد عنوان متحد استراتژیک ایران را یدک می کشید، در اجلاس سران عرب، پای بیانیه تعلق جزایر سه گانه تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی به امارات را امضا می کرد.*
🔹️حماس، طرح صلح دونالد ترامپ را پذیرفت و در بیانیه ای از او ، ترکیه ، قطر و مصر تشکر کرد. در این بیانیه همچنین به مردم فلسطین درود فرستاده شده است که در این دو سال، در برابر رژیم اشغالگر صهیونیستی، مقاومت کرده اند.
بعد از انتشار این بیانیه، انتقاداتی در فضای مجازی شکل گرفت مبنی بر این که نامی از ایران در آن ذکر نشده است. در واقع، قطر از رئیس جمهور کشوری تقدیر کرد که قریب به اتفاق قربانیان جنگ با سلاحهای آن کشته و مجروح شدهاند و از کشورهایی تشکر کرده که در دو سال سختی که بر مردم غزه گذشته، جز در عرصه شعار و دیپلماسیِ جسته و گریخته، کاری برای مردم آن دیار نکردند؛ ولی از ایران، حتی در حد اشاره به این که تنها کشوری بود که در سختترین روزهای مردم فلسطین، عملاً در کنارشان بود حتی یاد هم نشده است؛ این در حالی است که در این مدت، ایران هم خودش وارد جنگ رو در رو با اسرائیل شد و هم نیروهای همسویش در لبنان و یمن علیه اسرائیل جنگیدند و هزینه دادند. طبیعتاً اگر حماس حرکت ۷ اکتبر را رقم نمیزد، ماجراهای بعدی از جمله فروپاشی ارکان حزبالله لبنان، شهادت سید حسن نصرالله، جنگ ۱۲ روزه علیه ایران و شهادت فرماندهان و دانشمندان و شهروندان ایرانی شکل نمیگرفت. همه این آسیبها از رهگذر جنگ غزه بر ایران تحمیل شد.
در چنین شرایطی، بیاعتنایی حماس به ایرانی که این هم همه برایش هزینه کرده، افکار عمومی در ایران را آزرده است ولی واقعیت این است که رهبران حماس، نه بر اساس احساسات جمعی ایرانیان یا نگرشهای جمهوری اسلامی که بر مبنای منافع فلسطین تصمیم میگیرند؛ لابد آنها در این مقطع، خیر و صلاح غزه را در این دیدهاند که روی از یار روزهای سخت برکشند و روی خوش به رقیبان نشان دهند و توحهی نکنند که ممکن است ما دلخورانه به ایشان طعنه بزنیم که "با خلق میخوری «می» و با ما تلو تلو"!
این ذات سیاست است که تا نفهمیمش، همچنان آن را با خاله بازی و لوطیگری و مردی و نامردی، قاطی خواهیم کرد.
این، البته اولین باری نیست که تهران در عرصه سیاست خارجیاش این چنین حیران و سرگردان میشود؛ تا همین پارسال که بشار اسد عنوان متحد استراتژیک ایران را یدک میکشید، وقتی اجلاس سران عرب تشکیل میشد و رئیسجمهور وقت سوریه هم پای بیانیه تعلق جزایر سهگانه تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی به امارات را امضا می کرد.
یا در همین جنگ ۱۲ روزه که ایران زیر حملات هوایی اسرائیل بود، همین روسیهای که از پهپادهای ایرانی در جنگش علیه اوکراین بسیار بهره برده بود، اندازه یک پهپاد هم کنار ایران نایستاد و وقتی خبرنگاری از پوتین درباره کمک روسیه به ایران پرسید، پاسخ داد: همین که پرسنل ما در نیروگاه اتمی پوشهر حضور دارند بزرگترین کمک است؛ و البته نگفت که به رایگان آنجا نیستند و در این سالها پول چند تا نیروگاه اتمی را برای همین یک نیروگاهی که هیچ دردی از ما دوا نکرده گرفتهاند.
متأسفانه نگاه حاکم بر سیاست خارجی ما به گونهای است که گویا آن را از روی روابط بینفردی کپی کردهاند: "من به فلانی کمک کردهام ، پس او هم در کنار هم خواهد بود!" این فرمول شاید در زندگی شخصی به کار آید (هر چند نه همیشه) ولی اساساً در سیاست خارجی کاربردی ندارد. روسیه پریروز ،روی خوش به ما نشان داد چون نیاز به پهپادهای شاهد ایران داشت، دیروز و هنگام جنگ ۱۲ روزه، رویش را از ما برگرداند چون روابط با اسرائیل منافع بیشتری برایش دارد، امروز هم میگوید اسنپبک را قبول ندارد چون در تقابل با اروپا به کارش میآید و فردا ممکن است منافعش ایجاب کند و در قطعنامه دیگری در شورای امنیت علیه ما رأی دهد؛ به همین سادگی و سیالیت!
از همین روست که نباید غافلگیر شویم که در فردای روز تاسیس کشور مستقل فلسطینی، رئیس حکومت فلسطین در اجلاس سران عرب، علیه ایران، همان کند که بشار اسد میکرد.
کسی که سیاست خارجی را اِشِل بزرگ شده روابط بین فردی می پندارد، حتماً روسیه را به نامردی، سوریه را به بیمعرفتی و حماس را به بیاعتنایی متهم میکند ولی آن که ذات سیاست را بفهمد، هر چند از این رفتارها آزرده شود و این اتهامات را بزند ولی میداند که چیزی وجود دارد به نام "منافع ملی" که هیچ دولت و ملتی حتی اگر به اندازه حماس هم باشد، آن را قربانی کشورهای دیگر و ایدئولوژی و آمال و آرزوها نمیکند و نیز میداند که در عالم سیاست، نه دوستی دائم وجود دارد و نه دشمنی مستمر، بلکه آنچه همیشگی است، همان منافع ملی است.
✍️جعفر محمدی
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍36❤9
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♻️«کودکان، حال خوش زندگی»
این هفته را هفته ملی کودک نامگذاری کرده اند.
هفته ای برای احترام و فهم کودکی؛
#کودکانگی ، ساعات و دقایقی است پر بار ، پر از حس خوش هم کلامی و همراهی با کودکان ، خاک بازی ، جست و خیز ، بغل کردن درختان و نوازیدن گیاهان و شنیدن اصوات خوش پرندگان و دیدن خزندگان و دست نوازش بر سر و گوش چرندگان و...خلاصه فارغ از دنیای بزرگترها حال خوب کودکی را چشیدن ؛
در کنار فرصت هایی که برای ورزش ، سفرهای کوتاه، دیدارهای دوستانه می سازید، ساعتی در روز را همراه کودکان، کودکی کنیم.
🔸از کودکان آینده به یغما رفته خود را طلب نکنیم.
🔹بگذاریم آنگونه که از اطراف درکی یافته اند کودکی را تجربه کنند.
🔸اگر بیشتر از سنشون می فهمند انتظار نداشته باشید جلوتر از سنشون زندگی کنند.
🔹نگذارید همچون برخی از آدمها یک روز حسرت کودکی، نوجوانی و جوانیِ زندگیِ
نکرده شون را بخورند.
شاید پنجشنبه های #کودکانگی یکی از بهترین روزهای این روزهای من باشد لحظه شماری برای شنیدن و دیدن صداقتشان ؛
روز ملی کودک را به تمامی کودکان خلاق و با استعداد این سرزمین کهن شادباش می گویم.
#ح_درویشی ✍ ۱۴۰۴/۰۷/۱۷
https://www.tg-me.com/darvishane49
این هفته را هفته ملی کودک نامگذاری کرده اند.
هفته ای برای احترام و فهم کودکی؛
#کودکانگی ، ساعات و دقایقی است پر بار ، پر از حس خوش هم کلامی و همراهی با کودکان ، خاک بازی ، جست و خیز ، بغل کردن درختان و نوازیدن گیاهان و شنیدن اصوات خوش پرندگان و دیدن خزندگان و دست نوازش بر سر و گوش چرندگان و...خلاصه فارغ از دنیای بزرگترها حال خوب کودکی را چشیدن ؛
در کنار فرصت هایی که برای ورزش ، سفرهای کوتاه، دیدارهای دوستانه می سازید، ساعتی در روز را همراه کودکان، کودکی کنیم.
🔸از کودکان آینده به یغما رفته خود را طلب نکنیم.
🔹بگذاریم آنگونه که از اطراف درکی یافته اند کودکی را تجربه کنند.
🔸اگر بیشتر از سنشون می فهمند انتظار نداشته باشید جلوتر از سنشون زندگی کنند.
🔹نگذارید همچون برخی از آدمها یک روز حسرت کودکی، نوجوانی و جوانیِ زندگیِ
نکرده شون را بخورند.
شاید پنجشنبه های #کودکانگی یکی از بهترین روزهای این روزهای من باشد لحظه شماری برای شنیدن و دیدن صداقتشان ؛
روز ملی کودک را به تمامی کودکان خلاق و با استعداد این سرزمین کهن شادباش می گویم.
#ح_درویشی ✍ ۱۴۰۴/۰۷/۱۷
https://www.tg-me.com/darvishane49
❤18
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥پیش بینی غلط جلیلی در کرسنت...
قماشی در ایران به قدرت رسیده اند که اگر اوضاع معمولی و بر اساس خرد اداره شود باید قدرت را ترک کنند.
تهیه و توزیع فساد، راز ماندگاری افراطی گری و صدارت اوباش است.
اگر می خواهید خسارت حاصل از لغو قرار داد با کرسنت و تصمیم جلیلی در این رابطه را بدانید این ویدئو را از دست ندهید.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
قماشی در ایران به قدرت رسیده اند که اگر اوضاع معمولی و بر اساس خرد اداره شود باید قدرت را ترک کنند.
تهیه و توزیع فساد، راز ماندگاری افراطی گری و صدارت اوباش است.
اگر می خواهید خسارت حاصل از لغو قرار داد با کرسنت و تصمیم جلیلی در این رابطه را بدانید این ویدئو را از دست ندهید.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍21😱9🤬4👎3❤1
♻️ نگاهی روایی و تحلیلی به برجام
در جامعه پرآشوب سیاسی ایران که حق و باطل جابجا میشود و دروغ و افترا و نظرات شخصی و گروهی و منافع فرقهای بر بسیاری از مسائل الویت پیدا کردهاست درک صحیح و قضاوت بیطرفانه نسبت به برجام بسیار سخت و دشوار میباشد لذا بسیاری هنوز در اینکه بالاخره این توافق منافع ایران را در برداشته و یا موجب خسارت شده است در تردید و شک میباشند.
از طرف دیگر بررسی بیطرفانه برجام نیازمند بیان بسیاری از مسائل است که از یک نوشته معمولی فراتر میرود و بنابراین بررسی دقیق و مفصل آن تنها برای کسانی که در صدد واکاوی کارشناسانه نسبت به آن باشند ملالآور و خسته کننده نیست؛ از این رو توصیه میشود افرادی که نوشتههای مجمل را برمیگزینند شایسته است از ابتدا وارد خواندن این مطلب نشده تا خسته و پشیمان نگردند.
هدف از بیان این نوشتار آن نیست که به منازعات بیفایده دامنزده شود بلکه تجربهای برای جلوگیری از اشتباهات گذشته است و تاکید بر این امر است که در این شرایط حساس لازم است اتفاق و اتحاد صورت گیرد تا رفع تهدیدات و خطرات بسیار بزرگی که در پیشرو است امکان پذیر گردد.
متاسفانه در دوران چندین ساله هستهای اختلافات و شکافها و رقابتها مانع اتخاذ تصمیمات مبتنی بر منافع ملی شده است.
منیتها، خودشیفتگیها، عُجب و خودبزرگبینی بعضی گروههای مذاکره کننده، رقابتهای سیاسی غیر اخلاقی، مناسبات فرقهای و رانتی، کسب قدرت و شهرت از طریق موضع هستهای، رقابت ضد ملی برای حل هستهای بنام خود، واعمال نظر واخلال گری نفوذیها چنان خسارتهایی در موضوع هستهای بر کشور وارد نموده که غیر قابل احصا می باشد.
در واقع غالب زیانها و گرفتاریهای فعلی در نتیجه این مسائل بوده است.
بدان معنی که چنانچه منافع ملی الویت داشت حتما نه تنها مسئله هستهای حل میگردید بلکه از مواهب آن کشور و ملت کاملا بهرهمند میگشت و امروز کل مسئله هستهای از جانب بخشی از جامعه بعنوان یک خسارت محض مطرح نمیگردید.
در واقع بخاطر منافع شخصی و گروهی بعضی مقامات و عدم اتفاق و ائتلاف بر سر این مسئله ملی، گرفتاریهای زیادی از این بابت گریبانگیر کشور و مردم شده است، که متأسفانه برون رفت از آن بنظر میرسد بسیار دشوار و گاهی ناامید کننده و بدور از چشمانداز است.
ذکر این نکته مفید است که اصولأ بعد از رحلت آیتالله خمینی کسب قدرت گروهها از راه غیر اخلاقی و خلاف مصالح ملی در بین رقبای سیاسی یک امر معمول و بعنوان یک منش و اصل مسلم بوده و
تقریبا تمام گروههای قدرتطلب صرفآ مسائل خود را دنبال و مصالح ملی را قربانی اهداف خود کردهاند.
البته بدیهیست که قضاوت نویسنده میتواند دارای نواقص و یا اشتباهاتی باشد وِ لذا ضرورت دارد که از جانب صاحبان اندیشه و مطلعان امر مورد انتقاد و اصلاح و تکمیل قرار گیرد:
🔹 ۱ - با ریاست جمهوری آقای احمدینژاد سیاست تهاجمی هستهای ایران بدون در نظر گرفتن تبعات بینالمللی و اثرات منفی آن در دستورکار دولتمردان قرار گرفت، مسیر اتخاذ شده ترکیبی از تقابل با زیاده خواهیهای دول غربی، جهل و بی دانشی و یا بی اعتنائی نسبت به تصمیمات شورای امنیت و تحولات فیما بین قدرتهای بزرگ، تندروی در سیاست خارجی و درگیری با امریکا همراه بود.
در این زمان به عمد و یا از روی سهل و نادانی به شرایط و ائتلاف و اتحاد بین روسیه و آمریکا و سیاست reset اوباما توجه و اعتنائی نشد.
رئیسجمهور آمریکا مشخصا بمنظور فشار جهانی علیه ایران بطور تاکتیکی سیاست تنظیم و یا بازنگری به روابط با روسیه reset را مطرح نمود.
روسها که بشدت به این امر نیاز داشتند همه گونه همکاری را در دستور کار قرار دادند و اینطور وانمود کردند که آقای مدودف رئیس جمهور دارای گرایشات غربی میباشد.
برای اولین بار امریکاییها چراغ سبز برای همکاری تکنولوژیکی را نشان دادند و آقای مدودوف از سیلیکون ولی دیدن نمود.
متاسفانه رئیس دولت نهم و دهم بدون توجه به این رویدادها مطرح نمود که قطعنامه ها کاغذ پارهای بیش نیست.
آقایمدودوف پس از دومین قطعنامه نامهای برای آقای احمدینژاد ارسال داشت که در آن به تبعات منفی سیاستهای دولت ایران اشاره و اقدامات تند و عکسالعملهای شدید را خاطرنشان نمود.
رئیس جمهور وقت هیچ وقعی و اعتنائی به این نامه ننمود و لذا پنج قطعنامه با اجماع علیه ایران به تصویب رسید.
اتفاق نظر قدرتها در این زمان بشکلی بود که نه تنها بطور اجماع همه قطعنامهها به تصویب رسید بلکه حتی یکی از قطعنامهها به ابتکار طرف روسی بود.
✍🏼 سید محمود صدری
https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه در لینک زیر 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vaz3meX96H4bWiPeJT00
در جامعه پرآشوب سیاسی ایران که حق و باطل جابجا میشود و دروغ و افترا و نظرات شخصی و گروهی و منافع فرقهای بر بسیاری از مسائل الویت پیدا کردهاست درک صحیح و قضاوت بیطرفانه نسبت به برجام بسیار سخت و دشوار میباشد لذا بسیاری هنوز در اینکه بالاخره این توافق منافع ایران را در برداشته و یا موجب خسارت شده است در تردید و شک میباشند.
از طرف دیگر بررسی بیطرفانه برجام نیازمند بیان بسیاری از مسائل است که از یک نوشته معمولی فراتر میرود و بنابراین بررسی دقیق و مفصل آن تنها برای کسانی که در صدد واکاوی کارشناسانه نسبت به آن باشند ملالآور و خسته کننده نیست؛ از این رو توصیه میشود افرادی که نوشتههای مجمل را برمیگزینند شایسته است از ابتدا وارد خواندن این مطلب نشده تا خسته و پشیمان نگردند.
هدف از بیان این نوشتار آن نیست که به منازعات بیفایده دامنزده شود بلکه تجربهای برای جلوگیری از اشتباهات گذشته است و تاکید بر این امر است که در این شرایط حساس لازم است اتفاق و اتحاد صورت گیرد تا رفع تهدیدات و خطرات بسیار بزرگی که در پیشرو است امکان پذیر گردد.
متاسفانه در دوران چندین ساله هستهای اختلافات و شکافها و رقابتها مانع اتخاذ تصمیمات مبتنی بر منافع ملی شده است.
منیتها، خودشیفتگیها، عُجب و خودبزرگبینی بعضی گروههای مذاکره کننده، رقابتهای سیاسی غیر اخلاقی، مناسبات فرقهای و رانتی، کسب قدرت و شهرت از طریق موضع هستهای، رقابت ضد ملی برای حل هستهای بنام خود، واعمال نظر واخلال گری نفوذیها چنان خسارتهایی در موضوع هستهای بر کشور وارد نموده که غیر قابل احصا می باشد.
در واقع غالب زیانها و گرفتاریهای فعلی در نتیجه این مسائل بوده است.
بدان معنی که چنانچه منافع ملی الویت داشت حتما نه تنها مسئله هستهای حل میگردید بلکه از مواهب آن کشور و ملت کاملا بهرهمند میگشت و امروز کل مسئله هستهای از جانب بخشی از جامعه بعنوان یک خسارت محض مطرح نمیگردید.
در واقع بخاطر منافع شخصی و گروهی بعضی مقامات و عدم اتفاق و ائتلاف بر سر این مسئله ملی، گرفتاریهای زیادی از این بابت گریبانگیر کشور و مردم شده است، که متأسفانه برون رفت از آن بنظر میرسد بسیار دشوار و گاهی ناامید کننده و بدور از چشمانداز است.
ذکر این نکته مفید است که اصولأ بعد از رحلت آیتالله خمینی کسب قدرت گروهها از راه غیر اخلاقی و خلاف مصالح ملی در بین رقبای سیاسی یک امر معمول و بعنوان یک منش و اصل مسلم بوده و
تقریبا تمام گروههای قدرتطلب صرفآ مسائل خود را دنبال و مصالح ملی را قربانی اهداف خود کردهاند.
البته بدیهیست که قضاوت نویسنده میتواند دارای نواقص و یا اشتباهاتی باشد وِ لذا ضرورت دارد که از جانب صاحبان اندیشه و مطلعان امر مورد انتقاد و اصلاح و تکمیل قرار گیرد:
🔹 ۱ - با ریاست جمهوری آقای احمدینژاد سیاست تهاجمی هستهای ایران بدون در نظر گرفتن تبعات بینالمللی و اثرات منفی آن در دستورکار دولتمردان قرار گرفت، مسیر اتخاذ شده ترکیبی از تقابل با زیاده خواهیهای دول غربی، جهل و بی دانشی و یا بی اعتنائی نسبت به تصمیمات شورای امنیت و تحولات فیما بین قدرتهای بزرگ، تندروی در سیاست خارجی و درگیری با امریکا همراه بود.
در این زمان به عمد و یا از روی سهل و نادانی به شرایط و ائتلاف و اتحاد بین روسیه و آمریکا و سیاست reset اوباما توجه و اعتنائی نشد.
رئیسجمهور آمریکا مشخصا بمنظور فشار جهانی علیه ایران بطور تاکتیکی سیاست تنظیم و یا بازنگری به روابط با روسیه reset را مطرح نمود.
روسها که بشدت به این امر نیاز داشتند همه گونه همکاری را در دستور کار قرار دادند و اینطور وانمود کردند که آقای مدودف رئیس جمهور دارای گرایشات غربی میباشد.
برای اولین بار امریکاییها چراغ سبز برای همکاری تکنولوژیکی را نشان دادند و آقای مدودوف از سیلیکون ولی دیدن نمود.
متاسفانه رئیس دولت نهم و دهم بدون توجه به این رویدادها مطرح نمود که قطعنامه ها کاغذ پارهای بیش نیست.
آقایمدودوف پس از دومین قطعنامه نامهای برای آقای احمدینژاد ارسال داشت که در آن به تبعات منفی سیاستهای دولت ایران اشاره و اقدامات تند و عکسالعملهای شدید را خاطرنشان نمود.
رئیس جمهور وقت هیچ وقعی و اعتنائی به این نامه ننمود و لذا پنج قطعنامه با اجماع علیه ایران به تصویب رسید.
اتفاق نظر قدرتها در این زمان بشکلی بود که نه تنها بطور اجماع همه قطعنامهها به تصویب رسید بلکه حتی یکی از قطعنامهها به ابتکار طرف روسی بود.
✍🏼 سید محمود صدری
https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه در لینک زیر 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vaz3meX96H4bWiPeJT00
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍10❤4👎2👌1
♻️جامعهی شمشادی
«جامعهی شمشادی» یعنی جامعهای که از قدبلندها خوشش نمیآید و تنوع را دوست ندارد؛ و متاسفانه جامعهی ما یک جامعهی شمشادی است!
«جامعهی شمشادی» همان جامعهای است که هر روز باغبانانی قیچی به دست آمادهاند تا گیاهان قد بلندتر را کوتاه کنند؛ یعنی ردیفی از گیاهان مشابه هم، گیاهانی بدون هیچ تنوعی! همه یکرنگ و یکدست.
این همان پیشفرضی است که مفهوم «وحدت» را در ذهن برخی از افراد شکل داده است. در ذهن آنان وحدت یعنی یکدست کردن و یکشکل کردن ردیفی از گیاهان در یک قامت و در یک شکل، به فرمان قیچی!
🔹ویژگیهای جامعهی شمشادی؛:
"جامعهی شمشادی" از بعضی جنبهها مشابه با مفاهیمی است که پیشتر نیز طرح شده است؛ و برخی نیز خاص این مفهوم است:
1️⃣ "جامعهی کلنگی": کاتوزیان از تمثیل ساختمانها استفاده میکند؛ ساختمانهای ایرانی نوسازی و بازسازی نمیشوند؛ بلکه به اتهام کلنگی بودن ویران میشوند تا خانهای نو بر آنها بنا شود. عمر کوتاه ساختمانها در ایران باعث شده او از این تمثیل استفاده کند و ایران را "جامعهی کلنگی" بنامد؛ یعنی جامعهای که بسیاری از جنبههای آن همواره در این خطر است که هوی و هوس کوتاهمدت جامعه با کلنگ به جانش بیافتد". به این ترتیب است که هیچگاه انباشت سرمایه اتفاق نمیافتد. شمشاد برخلاف درخت گردویی که سالها باید منتظر محصولش ماند، کوتاهمدت است.
2️⃣ "شوق ویرانگری": نراقی در کتاب "پینکتههایی بر جامعهشناسی خودمانی" میگوید: "این یک واقعیت است که تخریب برای خودش یک شوق، یک جاذبه و یک شیفتگی مخصوص ایجاد میکند که فقط با خویشتنداری و تامل در عواقب آن میشود از خیرش گذشت [...] میبینیم، مدیریت تازه به دوران رسیده و جدید [..... دوست دارد] خودش همهی کارها را از نو آغاز کند که ضمن لذت بردن از تخریب و منهدم کردن فرد یا گروه قبلی، به خیال خود طرحی نو درافکند»! شمشمادها همیشه منتظر طرح نویی هستند که از فردا هم قابلیت اجرا داشته باشد.
3️⃣ یکدست کردن جامعه:
شمشادها یک رنگ و یکدست هستند. زیبایی شمشمادی از یکدست بودن میآید؛ اما زیبایی باغچهی متنوع از گلهای مختلف، از تنوع میآید. چشماندازِ "قیچی شمشاد" آن است که هر روز اندازه را تعیین کند و باغبان با اندکی صبر بتواند طرح مورد نظرش را آنگونه که میپسندد اجرا نماید. سیمرغ اما وحدتش از پرندگان متنوع و همدل زاییده میشود.
https://www.tg-me.com/darvishane49
▫️در «جامعهی شمشادی» تنها به شرط همرنگ و هماندازهی دیگران بودن است که بقا امکانپذیر میشود.
وقتی شرکتهای قدبلند باید حذف شوند، وقتی حتی افراد نباید بیش از حد مشخصی شناختهشده یا محبوب شوند،
یعنی ما با "جامعهی شمشادی" روبهرو هستیم؛ یعنی در این جامعه انباشت سرمایه اتفاق نمیافتد و این یعنی اندازهی ملی ما کوتاه میماند!
▫️در جامعهی شمشادی نوآوری هم سخت است. وقتی رنگت یکدست با ردیف شمشادها نباشد، یا برگات همشکل با آن ردیف سبز و یکدست، محکوم به کنده شدن هستی. نوآوری یعنی تفاوت و تمایز با شیوهی پیشین و مدافعان وضع موجود همواره در برابر هر تنوعی هراس مییابند.
➖هر یک از ما جزیی از جامعهی شمشادی هست. هر یک از مایی که از تنوع بیزار است، هر یک از مایی که دوست ندارد نظر مخالف بشنود، استادی که شاگرد توانمندتر از خود را تحمل نمیکند، مدیری که از ترس جانشینی، زیردست حرفهایاش را با قیچی میبرد، پدر و مادری که محبت را از فرزندی که متفاوت از آنها فکر میکند، دریغ میکنند؛ همهی اینها نمونههایی از «جامعهی شمشادی» است.
🔹اما رویای ما رسیدن به سیمرغ متنوع است. پرواز دستهجمعی پرندگان متنوع و رنگارنگ، ما را سیمرغ خواهد کرد! ما را به پرواز درخواهد آورد.
✍ امیر ناظمی
https://www.tg-me.com/darvishane49
«جامعهی شمشادی» یعنی جامعهای که از قدبلندها خوشش نمیآید و تنوع را دوست ندارد؛ و متاسفانه جامعهی ما یک جامعهی شمشادی است!
«جامعهی شمشادی» همان جامعهای است که هر روز باغبانانی قیچی به دست آمادهاند تا گیاهان قد بلندتر را کوتاه کنند؛ یعنی ردیفی از گیاهان مشابه هم، گیاهانی بدون هیچ تنوعی! همه یکرنگ و یکدست.
این همان پیشفرضی است که مفهوم «وحدت» را در ذهن برخی از افراد شکل داده است. در ذهن آنان وحدت یعنی یکدست کردن و یکشکل کردن ردیفی از گیاهان در یک قامت و در یک شکل، به فرمان قیچی!
🔹ویژگیهای جامعهی شمشادی؛:
"جامعهی شمشادی" از بعضی جنبهها مشابه با مفاهیمی است که پیشتر نیز طرح شده است؛ و برخی نیز خاص این مفهوم است:
1️⃣ "جامعهی کلنگی": کاتوزیان از تمثیل ساختمانها استفاده میکند؛ ساختمانهای ایرانی نوسازی و بازسازی نمیشوند؛ بلکه به اتهام کلنگی بودن ویران میشوند تا خانهای نو بر آنها بنا شود. عمر کوتاه ساختمانها در ایران باعث شده او از این تمثیل استفاده کند و ایران را "جامعهی کلنگی" بنامد؛ یعنی جامعهای که بسیاری از جنبههای آن همواره در این خطر است که هوی و هوس کوتاهمدت جامعه با کلنگ به جانش بیافتد". به این ترتیب است که هیچگاه انباشت سرمایه اتفاق نمیافتد. شمشاد برخلاف درخت گردویی که سالها باید منتظر محصولش ماند، کوتاهمدت است.
2️⃣ "شوق ویرانگری": نراقی در کتاب "پینکتههایی بر جامعهشناسی خودمانی" میگوید: "این یک واقعیت است که تخریب برای خودش یک شوق، یک جاذبه و یک شیفتگی مخصوص ایجاد میکند که فقط با خویشتنداری و تامل در عواقب آن میشود از خیرش گذشت [...] میبینیم، مدیریت تازه به دوران رسیده و جدید [..... دوست دارد] خودش همهی کارها را از نو آغاز کند که ضمن لذت بردن از تخریب و منهدم کردن فرد یا گروه قبلی، به خیال خود طرحی نو درافکند»! شمشمادها همیشه منتظر طرح نویی هستند که از فردا هم قابلیت اجرا داشته باشد.
3️⃣ یکدست کردن جامعه:
شمشادها یک رنگ و یکدست هستند. زیبایی شمشمادی از یکدست بودن میآید؛ اما زیبایی باغچهی متنوع از گلهای مختلف، از تنوع میآید. چشماندازِ "قیچی شمشاد" آن است که هر روز اندازه را تعیین کند و باغبان با اندکی صبر بتواند طرح مورد نظرش را آنگونه که میپسندد اجرا نماید. سیمرغ اما وحدتش از پرندگان متنوع و همدل زاییده میشود.
https://www.tg-me.com/darvishane49
🔸پیامدهای «جامعهی شمشادی
»▫️در «جامعهی شمشادی» تنها به شرط همرنگ و هماندازهی دیگران بودن است که بقا امکانپذیر میشود.
وقتی شرکتهای قدبلند باید حذف شوند، وقتی حتی افراد نباید بیش از حد مشخصی شناختهشده یا محبوب شوند،
یعنی ما با "جامعهی شمشادی" روبهرو هستیم؛ یعنی در این جامعه انباشت سرمایه اتفاق نمیافتد و این یعنی اندازهی ملی ما کوتاه میماند!
▫️در جامعهی شمشادی نوآوری هم سخت است. وقتی رنگت یکدست با ردیف شمشادها نباشد، یا برگات همشکل با آن ردیف سبز و یکدست، محکوم به کنده شدن هستی. نوآوری یعنی تفاوت و تمایز با شیوهی پیشین و مدافعان وضع موجود همواره در برابر هر تنوعی هراس مییابند.
➖هر یک از ما جزیی از جامعهی شمشادی هست. هر یک از مایی که از تنوع بیزار است، هر یک از مایی که دوست ندارد نظر مخالف بشنود، استادی که شاگرد توانمندتر از خود را تحمل نمیکند، مدیری که از ترس جانشینی، زیردست حرفهایاش را با قیچی میبرد، پدر و مادری که محبت را از فرزندی که متفاوت از آنها فکر میکند، دریغ میکنند؛ همهی اینها نمونههایی از «جامعهی شمشادی» است.
🔹اما رویای ما رسیدن به سیمرغ متنوع است. پرواز دستهجمعی پرندگان متنوع و رنگارنگ، ما را سیمرغ خواهد کرد! ما را به پرواز درخواهد آورد.
✍ امیر ناظمی
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤14👍9
♻️دخترم بازداشت شد.
دستبند بر دستان ظریف او ..به اتهام تجمع ؛
پرسش
آیا صرف دعوت مردم در فضای مجازی به تجمعی که دارای مجوز قانونی نیست جرم است ؟ اگر جرم است مستند قانونی آن کدام است؟
2- آیا صرف شرکت در تجمعی که دارای مجوز قانونی نیست بدون سر دادن شعار و بدون تخریب اموال و هر گونه تمرد در مقابل مامورین جرم است؟
نظر هیئت عالی
صرف حضور و دعوت به حضور در تجمعی که فاقد مجوز قانونی است فاقد وصف کیفری میباشد.
نظر اتفاقی
1- صرف فراخوان و دعوت عموم به حضور در تجمع فاقد مجوز، اعم از آنکه در فضای مجازی باشد یا غیر آن، جرم محسوب نمیشود؛ لیکن چنانچه فراخوان همراه با شرایط مندرج در ماده 610 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مصوب 1375 (تبانی با دیگران برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی یا خارجی) باشد و یا مفاد فراخوان متضمن تحریک مردم به جنگ (ماده 512 همان قانون) یا تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران باشد و تحت عنوان «فعالیت» موضوع ماده 500 قانون پیشگفته قرار گیرد؛ و مانند آن، حسب مورد از این حیث میتواند قابل تعقیب کیفری و مجازات باشد.
2- با توجه به اصل سی و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نیز ماده 2 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 و همچنین نظر بر اینکه طبق اصل بیست و هفتم قانون اساسی، تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح و به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد آزاد است و نبود نص قانونی بر جرمانگاری حضور در تجمعات فاقد مجوز، لذا صرف حضور در تجمعی که مجوز موضوع بند 6 ماده 11 قانون فعالیت احزاب و گروههای سیاسی مصوب 1395 را اخذ نکرده است جرم نبوده و از این حیث قابل تعقیب و مجازات نیست.
اما دختر من و چند تن دیگر بدون ارتکاب به جرم دستگبر و همچون جانیان به زندان انتقال داده شد.
مرگ برای من بهتر از این خفت است.
#ح_درویشی ✍ ۱۴۰۴/۰۷/۱۹
https://www.tg-me.com/darvishane49
دستبند بر دستان ظریف او ..به اتهام تجمع ؛
پرسش
آیا صرف دعوت مردم در فضای مجازی به تجمعی که دارای مجوز قانونی نیست جرم است ؟ اگر جرم است مستند قانونی آن کدام است؟
2- آیا صرف شرکت در تجمعی که دارای مجوز قانونی نیست بدون سر دادن شعار و بدون تخریب اموال و هر گونه تمرد در مقابل مامورین جرم است؟
نظر هیئت عالی
صرف حضور و دعوت به حضور در تجمعی که فاقد مجوز قانونی است فاقد وصف کیفری میباشد.
نظر اتفاقی
1- صرف فراخوان و دعوت عموم به حضور در تجمع فاقد مجوز، اعم از آنکه در فضای مجازی باشد یا غیر آن، جرم محسوب نمیشود؛ لیکن چنانچه فراخوان همراه با شرایط مندرج در ماده 610 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مصوب 1375 (تبانی با دیگران برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی یا خارجی) باشد و یا مفاد فراخوان متضمن تحریک مردم به جنگ (ماده 512 همان قانون) یا تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران باشد و تحت عنوان «فعالیت» موضوع ماده 500 قانون پیشگفته قرار گیرد؛ و مانند آن، حسب مورد از این حیث میتواند قابل تعقیب کیفری و مجازات باشد.
2- با توجه به اصل سی و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نیز ماده 2 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 و همچنین نظر بر اینکه طبق اصل بیست و هفتم قانون اساسی، تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح و به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد آزاد است و نبود نص قانونی بر جرمانگاری حضور در تجمعات فاقد مجوز، لذا صرف حضور در تجمعی که مجوز موضوع بند 6 ماده 11 قانون فعالیت احزاب و گروههای سیاسی مصوب 1395 را اخذ نکرده است جرم نبوده و از این حیث قابل تعقیب و مجازات نیست.
اما دختر من و چند تن دیگر بدون ارتکاب به جرم دستگبر و همچون جانیان به زندان انتقال داده شد.
مرگ برای من بهتر از این خفت است.
#ح_درویشی ✍ ۱۴۰۴/۰۷/۱۹
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤32🤬16🤔4👍2👎1
.
🟥 «هر که آزادی ما را بگیرد، دشمن ماست»
فراخوانی به وجدانهای بیدار برای نوشتن پیمان ملی پویا هوشمند
📰 چکیده:
از قرنها پیش جان لاک، پدر اندیشهی آزادی، هشدار داد:
هر کس بکوشد انسان دیگری را در حیطهی قدرت مطلق خود قرار دهد، عملاً با او وارد جنگ شده است.
امروز این هشدار نه در کتابها، که در خیابانهای ایران، در ذهن نسل جوان، و در وجدان زخمی ملت ما طنینانداز است.
سکوت در برابر این زورگویی، ادامهی بندگی است.
اما خرد جمعی راه دیگری میگوید:
پیمان ملی، برای رهایی ملی.
🔻 استبداد، چهره عوض میکند، نه ماهیت
تاریخ ما پر از کسانی است که به نام «نجات»، «دین»، «میهن» یا «ثبات» آمدند اما جز غارت و تحقیر نیاوردند.
هر که بخواهد بیرضایت مردم، قدرت را در قبضهی خود گیرد،
در حقیقت میخواهد آزادی را از ریشه بخشکاند.
استبداد با عمامه آغاز میشود، با نماد تاج ادامه مییابد،
و در نهایت در ذهن ما جا خوش میکند — همانجا که ما را قانع میکند تا تسلیم شویم،
و نام ترس را بگذاریم «عقلانیت».
⚡ وجدانهای بیدار،
وقت تماشاگر بودن تمام شده است:
اگر امروز گروهها و صفحات اجتماعی، فقط تریبون گلایه و نفرت باشند،
و نه میدان هماهنگی برای همکاری ملی،
دوباره همان چرخهی نفرینشده تکرار میشود:
یک استبداد میمیرد، استبدادی دیگر از دل بیبرنامگی زاده میشود.
وجدانهای بیدار باید خود را از تماشای تاریخ به نوشتن تاریخ برسانند.
نه با شعار، بلکه با تدوین نقشهای واقعی برای گذار.
این همان کاری است که متفکران باید آغاز کنند، خردهرهبران باید گسترش دهند،
و مردم باید با ارادهی جمعی، آن را به واقعیت بدل کنند.
🧭 پیمان ملی پویا هوشمند:
تنها راه خروج از وضعیت جنگ با آزادی:
هر کس آزادی را از ما میگیرد، با ما در جنگ است.
اما پاسخ به این جنگ، انتقام نیست — سازماندهی است.
ما باید پیمانی بنویسیم که تضمین کند هیچکس،
هیچ حزب،
هیچ منجی و
هیچ قدرت خارجی،
دیگر نتواند آزادی را در مشت خود بگیرد.
«پیمان ملی پویا هوشمند» باید این تضمین را در دو سطح رقم بزند:
در مرحله گذار از جمهوری اسلامی:
تا انرژی خشم مردم به مالکیت ملت بازگردد، نه دلالان سیاسی.
در مرحله حکمرانی آینده:
تا ساختار قدرت، بازخوردپذیر، شفاف، و قابل نظارت عمومی باشد.
⚔️ انتخاب تاریخی ما:
امروز دیگر مسئله بر سر نوع حکومت نیست، بر سر «حق زندگی آزاد» است.
اگر خاموش بمانیم، آنکه آزادی را میگیرد، حق تنفس را نیز خواهد گرفت.
آزادی بنیان همه چیز است — همانگونه که جان لاک گفت،
کسی که بخواهد آزادی تو را بگیرد، در حقیقت میخواهد همه چیزت را بگیرد.
ما یا این بار پیمان ملی را مینویسیم،
یا برای همیشه در دفتر تاریخ،
به عنوان نسلی که «میتوانست و نکرد» ثبت خواهیم شد.
✍️ خطاب به گروههای فعال در شبکههای اجتماعی
هر گروه، هر کانال، هر صفحهی آگاه،
باید از امروز خود را در خدمت شکلگیری «پیمان ملی پویا هوشمند» قرار دهد.
اختلافها را به گفتوگو تبدیل کنید،
بحثها را به نقشهی عمل برسانید، و
از دل پراکندگی، همکاری ملی بسازید.
اگر ما بخواهیم وجدانهای بیدار را با هم پیوند دهیم،
ایران فردا دیگر قربانی نخواهد داشت، بلکه رهبر جمعی خود خواهد بود.
🔥 پایان سخن:
آزادی را نمیبخشند، باید آن را سازمان داد.
پیمان ملی، آغاز سازمان آزادی است.
بیایید آن را بنویسیم،
پیش از آنکه دیگران دوباره برای ما بنویسند.
✍🏻 با مهر
پیمان ملی | پویا هوشمند
https://www.tg-me.com/darvishane49
🟥 «هر که آزادی ما را بگیرد، دشمن ماست»
فراخوانی به وجدانهای بیدار برای نوشتن پیمان ملی پویا هوشمند
📰 چکیده:
از قرنها پیش جان لاک، پدر اندیشهی آزادی، هشدار داد:
هر کس بکوشد انسان دیگری را در حیطهی قدرت مطلق خود قرار دهد، عملاً با او وارد جنگ شده است.
امروز این هشدار نه در کتابها، که در خیابانهای ایران، در ذهن نسل جوان، و در وجدان زخمی ملت ما طنینانداز است.
سکوت در برابر این زورگویی، ادامهی بندگی است.
اما خرد جمعی راه دیگری میگوید:
پیمان ملی، برای رهایی ملی.
🔻 استبداد، چهره عوض میکند، نه ماهیت
تاریخ ما پر از کسانی است که به نام «نجات»، «دین»، «میهن» یا «ثبات» آمدند اما جز غارت و تحقیر نیاوردند.
هر که بخواهد بیرضایت مردم، قدرت را در قبضهی خود گیرد،
در حقیقت میخواهد آزادی را از ریشه بخشکاند.
استبداد با عمامه آغاز میشود، با نماد تاج ادامه مییابد،
و در نهایت در ذهن ما جا خوش میکند — همانجا که ما را قانع میکند تا تسلیم شویم،
و نام ترس را بگذاریم «عقلانیت».
⚡ وجدانهای بیدار،
وقت تماشاگر بودن تمام شده است:
اگر امروز گروهها و صفحات اجتماعی، فقط تریبون گلایه و نفرت باشند،
و نه میدان هماهنگی برای همکاری ملی،
دوباره همان چرخهی نفرینشده تکرار میشود:
یک استبداد میمیرد، استبدادی دیگر از دل بیبرنامگی زاده میشود.
وجدانهای بیدار باید خود را از تماشای تاریخ به نوشتن تاریخ برسانند.
نه با شعار، بلکه با تدوین نقشهای واقعی برای گذار.
این همان کاری است که متفکران باید آغاز کنند، خردهرهبران باید گسترش دهند،
و مردم باید با ارادهی جمعی، آن را به واقعیت بدل کنند.
🧭 پیمان ملی پویا هوشمند:
تنها راه خروج از وضعیت جنگ با آزادی:
هر کس آزادی را از ما میگیرد، با ما در جنگ است.
اما پاسخ به این جنگ، انتقام نیست — سازماندهی است.
ما باید پیمانی بنویسیم که تضمین کند هیچکس،
هیچ حزب،
هیچ منجی و
هیچ قدرت خارجی،
دیگر نتواند آزادی را در مشت خود بگیرد.
«پیمان ملی پویا هوشمند» باید این تضمین را در دو سطح رقم بزند:
در مرحله گذار از جمهوری اسلامی:
تا انرژی خشم مردم به مالکیت ملت بازگردد، نه دلالان سیاسی.
در مرحله حکمرانی آینده:
تا ساختار قدرت، بازخوردپذیر، شفاف، و قابل نظارت عمومی باشد.
⚔️ انتخاب تاریخی ما:
امروز دیگر مسئله بر سر نوع حکومت نیست، بر سر «حق زندگی آزاد» است.
اگر خاموش بمانیم، آنکه آزادی را میگیرد، حق تنفس را نیز خواهد گرفت.
آزادی بنیان همه چیز است — همانگونه که جان لاک گفت،
کسی که بخواهد آزادی تو را بگیرد، در حقیقت میخواهد همه چیزت را بگیرد.
ما یا این بار پیمان ملی را مینویسیم،
یا برای همیشه در دفتر تاریخ،
به عنوان نسلی که «میتوانست و نکرد» ثبت خواهیم شد.
✍️ خطاب به گروههای فعال در شبکههای اجتماعی
هر گروه، هر کانال، هر صفحهی آگاه،
باید از امروز خود را در خدمت شکلگیری «پیمان ملی پویا هوشمند» قرار دهد.
اختلافها را به گفتوگو تبدیل کنید،
بحثها را به نقشهی عمل برسانید، و
از دل پراکندگی، همکاری ملی بسازید.
اگر ما بخواهیم وجدانهای بیدار را با هم پیوند دهیم،
ایران فردا دیگر قربانی نخواهد داشت، بلکه رهبر جمعی خود خواهد بود.
🔥 پایان سخن:
آزادی را نمیبخشند، باید آن را سازمان داد.
پیمان ملی، آغاز سازمان آزادی است.
بیایید آن را بنویسیم،
پیش از آنکه دیگران دوباره برای ما بنویسند.
✍🏻 با مهر
پیمان ملی | پویا هوشمند
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍19❤2👎2
با پوست و استخوان درد این سرزمین را چشیده ام و شاید امشب بدون دخترم بیشتر از بیش حال پدر و مادر #مهسا را درک کنم.
دختر شجاع خودم هدیه روز دختر تو متفاوت تر از سالهای گذشته شد.
اکر چه سالها از تو دور بوده ام اما هیچگاه تو ازم دور نبودی حتی به اندازه یک شب ؛
کاش می توانستم خود واهریمن را در آتش بسوزانم.
غم دوریت جانکاه است و ستم ستمگران جانسوز؛
اینک تو در زندان و من در زندان تو ،مویه می کنم.
خواستم روز دختر را بهت تبریک بگم که باد نخوت و کینه وزیدن گرفت و دست اهریمن تبریکاتم را با خود برد.
بیدار باش که پایان شب سیه سپید است.
آینده این سرزمین نگون بخت پریشان در دستان تو وهمقطارانت رقم خواهد خورد.
مرا ببخش که تنهایت گذاشتم 😭
#ح_درویشی ✍ شامگاه شنبه نوزدهم مهر ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
دختر شجاع خودم هدیه روز دختر تو متفاوت تر از سالهای گذشته شد.
اکر چه سالها از تو دور بوده ام اما هیچگاه تو ازم دور نبودی حتی به اندازه یک شب ؛
کاش می توانستم خود واهریمن را در آتش بسوزانم.
غم دوریت جانکاه است و ستم ستمگران جانسوز؛
اینک تو در زندان و من در زندان تو ،مویه می کنم.
خواستم روز دختر را بهت تبریک بگم که باد نخوت و کینه وزیدن گرفت و دست اهریمن تبریکاتم را با خود برد.
بیدار باش که پایان شب سیه سپید است.
آینده این سرزمین نگون بخت پریشان در دستان تو وهمقطارانت رقم خواهد خورد.
مرا ببخش که تنهایت گذاشتم 😭
#ح_درویشی ✍ شامگاه شنبه نوزدهم مهر ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
😢56❤26🏆2👎1
«سه ساعت تا مرگ بعدی» — وقتی تنها مردم میتوانند چوبهی دار را بشکنند
#مسعود_نورمحمدی
در ده ماه گذشته، جمهوری اسلامی بیش از ۱۱۷۰ انسان را اعدام کرده است؛ آماری که از آمار جنگ ۱۲ روزه خونینتر است. فقط در ۹ روز گذشته، ۷۲ نفر به دار آویخته شدهاند — یعنی در ایران، هر سه ساعت یک نفر اعدام میشود.
اعدام دیگر ابزار اجرای قانون نیست؛ ابزار حکومت بر جامعهای است که نمیخواهد بپذیرد. جمهوری اسلامی از طناب دار برای ادارهی کشور استفاده میکند؛ برای ساکت کردن، برای ترساندن، برای شکستن امید. اما در دل همین تاریکی، حقیقتی روشن است:
هیچ حکومتی با اعدام زنده نمانده است؛ فقط سقوط خود را به تأخیر انداخته.
جهان در برابر این حجم از جنایت، در سکوت فرو رفته است. دولتهای غربی مشغول معاملهاند، سازمانهای بینالمللی به بیانیه بسنده کردهاند. اما مسئولیت اصلی دیگر نه بر دوش آنان، بلکه بر دوش خود مردم ایران است.
تاریخ نشان داده که هیچ دیکتاتوری از بیرون سقوط نکرده، بلکه از درون، با نافرمانی و ایستادگی مردم فروپاشیده است.
هر اعدامی که بیپاسخ بماند، چرخهی بعدی را ممکن میکند.
اما هر اعتراض، هر افشاگری، هر اتحاد مدنی — حتی اگر کوچک — میتواند طناب دیگری را پاره کند.
قدرت واقعی در دستان همان مردمی است که حکومت میخواهد با ترس از میدان بیرونشان کند.
امروز مبارزه با اعدام یعنی مبارزه برای زندگی، آزادی و بازپسگیری کشور.
هیچ تغییری بدون هزینه نخواهد بود، اما هزینهی سکوت بسیار سنگینتر است. اگر مردم نایستند، حکومت تا آخرین نفس با طناب دار حکومت خواهد کرد.
هر سه ساعت در ایران انسانی میمیرد، اما هر سه ساعت هم میتواند لحظهای برای بیداری باشد.
آیندهی بدون اعدام، بدون شکنجه و بدون ترس، تنها زمانی ممکن میشود که مردم خود طناب را از دست حکومت بیرون بکشند.
https://www.tg-me.com/darvishane49
#مسعود_نورمحمدی
در ده ماه گذشته، جمهوری اسلامی بیش از ۱۱۷۰ انسان را اعدام کرده است؛ آماری که از آمار جنگ ۱۲ روزه خونینتر است. فقط در ۹ روز گذشته، ۷۲ نفر به دار آویخته شدهاند — یعنی در ایران، هر سه ساعت یک نفر اعدام میشود.
اعدام دیگر ابزار اجرای قانون نیست؛ ابزار حکومت بر جامعهای است که نمیخواهد بپذیرد. جمهوری اسلامی از طناب دار برای ادارهی کشور استفاده میکند؛ برای ساکت کردن، برای ترساندن، برای شکستن امید. اما در دل همین تاریکی، حقیقتی روشن است:
هیچ حکومتی با اعدام زنده نمانده است؛ فقط سقوط خود را به تأخیر انداخته.
جهان در برابر این حجم از جنایت، در سکوت فرو رفته است. دولتهای غربی مشغول معاملهاند، سازمانهای بینالمللی به بیانیه بسنده کردهاند. اما مسئولیت اصلی دیگر نه بر دوش آنان، بلکه بر دوش خود مردم ایران است.
تاریخ نشان داده که هیچ دیکتاتوری از بیرون سقوط نکرده، بلکه از درون، با نافرمانی و ایستادگی مردم فروپاشیده است.
هر اعدامی که بیپاسخ بماند، چرخهی بعدی را ممکن میکند.
اما هر اعتراض، هر افشاگری، هر اتحاد مدنی — حتی اگر کوچک — میتواند طناب دیگری را پاره کند.
قدرت واقعی در دستان همان مردمی است که حکومت میخواهد با ترس از میدان بیرونشان کند.
امروز مبارزه با اعدام یعنی مبارزه برای زندگی، آزادی و بازپسگیری کشور.
هیچ تغییری بدون هزینه نخواهد بود، اما هزینهی سکوت بسیار سنگینتر است. اگر مردم نایستند، حکومت تا آخرین نفس با طناب دار حکومت خواهد کرد.
هر سه ساعت در ایران انسانی میمیرد، اما هر سه ساعت هم میتواند لحظهای برای بیداری باشد.
آیندهی بدون اعدام، بدون شکنجه و بدون ترس، تنها زمانی ممکن میشود که مردم خود طناب را از دست حکومت بیرون بکشند.
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤25👍18👎2
♻️دخترسرفرازم آزاد شد.
جا دارد در ابتدا از ابراز همدردی همه کسانی که پیام گذاشتند و یا تماس گرفتند کمال سپاسگزاری داشته باشم.
خداوند یارو یاور همه آزادگان و نیک اندیشان باشد.
دخترم با وثیقه آزاد شد.مدال شرافت را با افتخار به گردن آویخت و بدنامی بدنامان را فریاد و رو سیاهی را بر ذغال ماندگار کرد.
به امید ایرانی آباد و آزاد
#ح_درویشی ✍عصرگاه بیستم مهرماه ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
جا دارد در ابتدا از ابراز همدردی همه کسانی که پیام گذاشتند و یا تماس گرفتند کمال سپاسگزاری داشته باشم.
خداوند یارو یاور همه آزادگان و نیک اندیشان باشد.
دخترم با وثیقه آزاد شد.مدال شرافت را با افتخار به گردن آویخت و بدنامی بدنامان را فریاد و رو سیاهی را بر ذغال ماندگار کرد.
به امید ایرانی آباد و آزاد
#ح_درویشی ✍عصرگاه بیستم مهرماه ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍50❤36👏12👌3
♻️صلح از راه رسید، اما رسانه ملی هنوز در میدان جنگ است.
در حالی که جهان در حال جشن گرفتن پایان یکی از طولانیترین و خونینترین منازعات معاصر است، رسانه ملی ایران هنوز در قاب انفجارها، آوار و دود مانده است. توافق اخیر میان اسرائیل و حماس که با میانجیگری مستقیم آمریکا و تأیید سازمان ملل به امضا رسید، بهعنوان نقطهی عطفی در بحران غزه مورد استقبال جهانی قرار گرفت.
از قاهره تا دوحه، از نیویورک تا رم، مردم و رهبران سیاسی در پیامهایی رسمی از آغاز فصل تازهای در روابط دو ملت سخن گفتند. اما در تهران، صدا و سیما و چند رسانهی همسو، هنوز بر همان مدار روایتهای قدیمی میچرخند — گویی پایان جنگ، برایشان خبر خوشی نیست.
طی روزهای گذشته، تصاویر جشن و خوشحالی در تلآویو و شهرهای غزه در شبکههای خبری بینالمللی منتشر شد. مردم خسته از دو سال درگیری، در آغوش یکدیگر اشک میریختند. خبرنگاران از خیابانهایی گفتند که دیگر صدای آژیر در آن شنیده نمیشود و کودکان از پناهگاهها بیرون آمدهاند.
اما در پوشش رسانه ملی، خبری از این تصاویر نبود. شبکه خبر و بخشهای اصلی صداوسیما همچنان با گزارشهای تکراری از روزهای بمباران و تلفات انسانی، تصویر «جنگی زنده» را بازپخش میکردند.
این رفتار نه فقط بیتوجهی به تغییر واقعیت میدانی، بلکه نشانهای از بحران روایت در ساختار رسانهای کشور است؛ رسانهای که سالها با نگاهی ایدئولوژیک، هر تحول را از دریچهی «دوگانهی خیر و شر» دیده و اکنون با واقعیتی روبهرو شده که در آن دشمنِ همیشگی، بر سر میز صلح نشسته است.
رسانه ملی در دهههای اخیر، بهویژه در حوزهی سیاست خارجی، همواره از زاویهای جناحی و از پیشتعیینشده به رخدادها نگریسته است. در ماجرای غزه نیز این الگو تکرار شد: روایت یکسویه، فقدان منبع مستقل، و تأکید بر مواضع سیاسی خاص.
اما امروز، مخاطب ایرانی دیگر در انحصار یک منبع خبری نیست. شبکههای اجتماعی، خبرگزاریهای خارجی و رسانههای منطقهای، تصویر واقعیتری از تحولات را به او نشان میدهند. نتیجه روشن است: فاصله میان مردم و رسانه رسمی، به شکافی ساختاری بدل شده است.
پیمایشهای معتبر در سالهای اخیر نشان داده که بخش بزرگی از جامعه اعتماد خود را به رسانه ملی از دست داده و برای اطلاع از تحولات جهانی، به منابع غیردولتی رجوع میکند. تداوم همین مسیر، رسانه ملی را از جایگاه «مرجع خبر» به «تریبون سیاست» تقلیل داده است.
پایان جنگ غزه، فرصتی تاریخی بود برای بازسازی وجهه رسانه ملی. میشد با بازتاب صدای هر دو طرف، گزارش از روند بازسازی، و گفتوگو با تحلیلگران مستقل، نشان داد که صداوسیما میتواند منبعی ملی و نه جناحی باشد.
اما در عمل، این فرصت از دست رفت. بهجای پخش مستندات صلح، برنامهها همچنان بر مدار نفرت و درگیری تنظیم شدند. در حالی که رسانههای جهانی از بازگشت امید میگفتند، رسانه ما از توطئههای احتمالی و خطرات آینده سخن میگفت.
به تعبیری، «وقتی صلح از راه میرسد اما رسانه هنوز در جنگ است، یعنی مشکل در واقعیت نیست، در روایت است.»
رسانه ملی امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنگری در مأموریت خود است. وظیفهاش نه دفاع از مواضع سیاسی، که بازتاب واقعیت و بیان حقیقت برای افکار عمومی است. در جهانی که هر شهروند میتواند گزارشگر باشد، پنهانکاری و روایت یکطرفه دیگر کارساز نیست.
رسانهای که در برابر تغییر واقعیت مقاومت کند، دیر یا زود از حافظه جمعی حذف میشود. این همان سرنوشتی است که بسیاری از رسانههای دولتی در کشورهای دیگر تجربه کردهاند.
گام هایی که باید برداشت
۱. بازپخش واقعیت بدون ملاحظهی جناحی: مردم باید ببینند چه اتفاقی افتاده، نه آنچه رسانه میخواهد نشان دهد.
۲. دعوت از کارشناسان مستقل: گفتوگو با تحلیلگران بیطرف و اساتید دانشگاهی، نه صرفاً چهرههای سیاسی.
۳. ایجاد میزهای گفتوگوی صلح: رسانه باید خود بستری برای ترویج فرهنگ گفتوگو و مدارا شود.
۴. اصلاح اشتباهات گذشته: بازبینی و عذرخواهی صادقانه از اشتباهات خبری، نشانه ضعف نیست، نشانه بلوغ رسانهای است.
۵. اعتماد به شعور مخاطب: مردم میفهمند. آنها حقیقت را در مقایسهها پیدا میکنند. رسانهای که با آنها صادق باشد، دوباره شنیده میشود.
صلح غزه فقط آزمون سیاستمداران نبود، آزمون رسانهها هم بود. رسانهای که بتواند واقعیت را بیواهمه روایت کند، بخشی از صلح خواهد بود؛ و رسانهای که در گذشته بماند، در آینده جایی نخواهد داشت.
امروز که مردم جهان از پایان جنگ میگویند، شاید وقت آن رسیده رسانه ملی ما هم از پخش جنگ دست بردارد و روایت صلح را بیاموزد.
چرا که در نهایت، اعتماد عمومی از هر پیروزی سیاسی ماندگارتر است.
✍️ محمد مقصود
https://www.tg-me.com/darvishane49
در حالی که جهان در حال جشن گرفتن پایان یکی از طولانیترین و خونینترین منازعات معاصر است، رسانه ملی ایران هنوز در قاب انفجارها، آوار و دود مانده است. توافق اخیر میان اسرائیل و حماس که با میانجیگری مستقیم آمریکا و تأیید سازمان ملل به امضا رسید، بهعنوان نقطهی عطفی در بحران غزه مورد استقبال جهانی قرار گرفت.
از قاهره تا دوحه، از نیویورک تا رم، مردم و رهبران سیاسی در پیامهایی رسمی از آغاز فصل تازهای در روابط دو ملت سخن گفتند. اما در تهران، صدا و سیما و چند رسانهی همسو، هنوز بر همان مدار روایتهای قدیمی میچرخند — گویی پایان جنگ، برایشان خبر خوشی نیست.
طی روزهای گذشته، تصاویر جشن و خوشحالی در تلآویو و شهرهای غزه در شبکههای خبری بینالمللی منتشر شد. مردم خسته از دو سال درگیری، در آغوش یکدیگر اشک میریختند. خبرنگاران از خیابانهایی گفتند که دیگر صدای آژیر در آن شنیده نمیشود و کودکان از پناهگاهها بیرون آمدهاند.
اما در پوشش رسانه ملی، خبری از این تصاویر نبود. شبکه خبر و بخشهای اصلی صداوسیما همچنان با گزارشهای تکراری از روزهای بمباران و تلفات انسانی، تصویر «جنگی زنده» را بازپخش میکردند.
این رفتار نه فقط بیتوجهی به تغییر واقعیت میدانی، بلکه نشانهای از بحران روایت در ساختار رسانهای کشور است؛ رسانهای که سالها با نگاهی ایدئولوژیک، هر تحول را از دریچهی «دوگانهی خیر و شر» دیده و اکنون با واقعیتی روبهرو شده که در آن دشمنِ همیشگی، بر سر میز صلح نشسته است.
رسانه ملی در دهههای اخیر، بهویژه در حوزهی سیاست خارجی، همواره از زاویهای جناحی و از پیشتعیینشده به رخدادها نگریسته است. در ماجرای غزه نیز این الگو تکرار شد: روایت یکسویه، فقدان منبع مستقل، و تأکید بر مواضع سیاسی خاص.
اما امروز، مخاطب ایرانی دیگر در انحصار یک منبع خبری نیست. شبکههای اجتماعی، خبرگزاریهای خارجی و رسانههای منطقهای، تصویر واقعیتری از تحولات را به او نشان میدهند. نتیجه روشن است: فاصله میان مردم و رسانه رسمی، به شکافی ساختاری بدل شده است.
پیمایشهای معتبر در سالهای اخیر نشان داده که بخش بزرگی از جامعه اعتماد خود را به رسانه ملی از دست داده و برای اطلاع از تحولات جهانی، به منابع غیردولتی رجوع میکند. تداوم همین مسیر، رسانه ملی را از جایگاه «مرجع خبر» به «تریبون سیاست» تقلیل داده است.
پایان جنگ غزه، فرصتی تاریخی بود برای بازسازی وجهه رسانه ملی. میشد با بازتاب صدای هر دو طرف، گزارش از روند بازسازی، و گفتوگو با تحلیلگران مستقل، نشان داد که صداوسیما میتواند منبعی ملی و نه جناحی باشد.
اما در عمل، این فرصت از دست رفت. بهجای پخش مستندات صلح، برنامهها همچنان بر مدار نفرت و درگیری تنظیم شدند. در حالی که رسانههای جهانی از بازگشت امید میگفتند، رسانه ما از توطئههای احتمالی و خطرات آینده سخن میگفت.
به تعبیری، «وقتی صلح از راه میرسد اما رسانه هنوز در جنگ است، یعنی مشکل در واقعیت نیست، در روایت است.»
رسانه ملی امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنگری در مأموریت خود است. وظیفهاش نه دفاع از مواضع سیاسی، که بازتاب واقعیت و بیان حقیقت برای افکار عمومی است. در جهانی که هر شهروند میتواند گزارشگر باشد، پنهانکاری و روایت یکطرفه دیگر کارساز نیست.
رسانهای که در برابر تغییر واقعیت مقاومت کند، دیر یا زود از حافظه جمعی حذف میشود. این همان سرنوشتی است که بسیاری از رسانههای دولتی در کشورهای دیگر تجربه کردهاند.
گام هایی که باید برداشت
۱. بازپخش واقعیت بدون ملاحظهی جناحی: مردم باید ببینند چه اتفاقی افتاده، نه آنچه رسانه میخواهد نشان دهد.
۲. دعوت از کارشناسان مستقل: گفتوگو با تحلیلگران بیطرف و اساتید دانشگاهی، نه صرفاً چهرههای سیاسی.
۳. ایجاد میزهای گفتوگوی صلح: رسانه باید خود بستری برای ترویج فرهنگ گفتوگو و مدارا شود.
۴. اصلاح اشتباهات گذشته: بازبینی و عذرخواهی صادقانه از اشتباهات خبری، نشانه ضعف نیست، نشانه بلوغ رسانهای است.
۵. اعتماد به شعور مخاطب: مردم میفهمند. آنها حقیقت را در مقایسهها پیدا میکنند. رسانهای که با آنها صادق باشد، دوباره شنیده میشود.
صلح غزه فقط آزمون سیاستمداران نبود، آزمون رسانهها هم بود. رسانهای که بتواند واقعیت را بیواهمه روایت کند، بخشی از صلح خواهد بود؛ و رسانهای که در گذشته بماند، در آینده جایی نخواهد داشت.
امروز که مردم جهان از پایان جنگ میگویند، شاید وقت آن رسیده رسانه ملی ما هم از پخش جنگ دست بردارد و روایت صلح را بیاموزد.
چرا که در نهایت، اعتماد عمومی از هر پیروزی سیاسی ماندگارتر است.
✍️ محمد مقصود
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍26❤13👎1
♻️و این سرزمین نمانده است مگر به کوشش های یک تنه در هر عصری
✍ما نیامده ایم که بود و نبودمان هیچ تاثیری بر جامعه بر تاریخ، بر زندگی و بر آینده نداشته باشد.
ما آمده ایم که با دشمنان وطن دشمنی کنیم و برنجانیم شان، و همدوش مردان و زنان کتاب بخوانیم و سنگر بسازیم، و همپای آدم های عاشق، به خاطر اصالت و صداقت عشق بجنگیم.
ما آمده ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم، نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر، ما باید وجودمان و نفس کشیدن مان، و راه رفتن مان، و نگاه کردن مان، و لبخند زدن مان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود...
ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان، گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایش مان کنند...
فردوسی به ما نشان داد
هیچ تهاجمی حریف فرهنگ نمی شود اگر نگهبان های آگاه و وفاداری داشته باشد، نگذاریم دشمنان ایران و ایرانی به بهانه ی زبان و ... بین ما اقوام و گویش های متفاوت و زیبای فرهنگ ایرانی دشمنی و جدایی بیندازند
💌شما نیز در ترویج آگاهی سهیم باشید و ما را به دوستانتان معرفی کنید؛
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
✍ما نیامده ایم که بود و نبودمان هیچ تاثیری بر جامعه بر تاریخ، بر زندگی و بر آینده نداشته باشد.
ما آمده ایم که با دشمنان وطن دشمنی کنیم و برنجانیم شان، و همدوش مردان و زنان کتاب بخوانیم و سنگر بسازیم، و همپای آدم های عاشق، به خاطر اصالت و صداقت عشق بجنگیم.
ما آمده ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم، نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر، ما باید وجودمان و نفس کشیدن مان، و راه رفتن مان، و نگاه کردن مان، و لبخند زدن مان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود...
ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان، گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایش مان کنند...
فردوسی به ما نشان داد
هیچ تهاجمی حریف فرهنگ نمی شود اگر نگهبان های آگاه و وفاداری داشته باشد، نگذاریم دشمنان ایران و ایرانی به بهانه ی زبان و ... بین ما اقوام و گویش های متفاوت و زیبای فرهنگ ایرانی دشمنی و جدایی بیندازند
💌شما نیز در ترویج آگاهی سهیم باشید و ما را به دوستانتان معرفی کنید؛
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👏17👍5❤1
♻️واکنش جدید به رفتار دانشجویان خارجی دانشگاه بوعلی/ نماینده همدان: هتک حرمت اتفاق افتاده است
خبرآنلاین : نماینده مردم همدان در مجلس گفت: در خصوص موضوعاتی که در دانشگاه (همدان) اتفاق افتاده است، بنده جویای مسئله شدهام اما هم هنوز به صورت رسمی از مسئولان توضیح دقیقی نشنیدهام؛ آن چیزی که شنیدهام این است که مسائلی بوده است که توسط دانشجویان خارجی دانشگاه بوعلی رقم خورده و به نوعی هتک حرمتی به چند دانشجوی هموطن ما شده و باعث رنجش مردم استان همدان و سایر هموطنان در کشور شده است.
رفتار غیراخلاقی چند دانشجوی خارجی دانشگاه بوعلیسینا در شهر همدان که گفته میشود ملیت عراقی دارند، طی روزهای گذشته در رسانهها منتشر شده است. این اتفاق موجب ناراحتی مردم این شهر و سایر هموطنان شده و مردم خواهان برخورد مسئولان با عوامل بروز این رفتاهاری ضداخلاقی هستند.
اعتراض به این موضوع چنان جدی بود که جمعی از دانشجویان و شهروندان همدانی روز ۱۴ مهر مقابل درب اصلی دانشگاه بوعلیسینا تجمع اعتراضی علیه مزاحمتهای دانشجویان عراقی برای دختران دانشگاه، برگزار کردند.
سایت بازتاب دریاره این علت این تجمع نوشته است: ماجرا از انتشار پیامهای جنجالی در شبکههای اجتماعی آغاز شد. طبق گزارشهای اولیه، برخی دانشجویان پسر عراقی در گروههای مجازی دانشگاه، پیامهایی حاوی محتوای توهینآمیز و پیشنهادهای نامتعارف مانند «ازدواج موقت» یا «صیغه» به دانشجویان دختر ایرانی ارسال کردهاند. این ادعاها، که ظاهرا توسط چندین شاهد تأیید شده، به سرعت در فضای مجازی پخش شد و خشم عمومی را برانگیخت.
دراینباره دانشگاه بوعلیسینا طی دو اطلاعیه توضیحاتی داده است، در اطلاعیه دوم آمده: «کارگروه ویژهای متشکل از نمایندگان وزارت عتف، مسئولین دانشگاه و نماینده شورای صنفی دانشجویان برای دریافت و بررسی فوری هرگونه شکایت یا گزارش در اینباره تشکیل شده تا در کوتاهترین زمان، آنها را مورد رسیدگی قرار داده و نتیجه را اطلاع رسانی نمایند. از اینرو، هر یک از همشهریان و دانشجویان محترم که تحت هر عنوانی شکایتی از هر دانشجوی بینالمللی دانشگاه بوعلی سینا دارند میتوانند شکایت خود را همراه با مستندات بهصورت مکتوب به معاونت دانشجویی دانشگاه واقع در پردیس مرکزی دانشگاه بوعلی سینا ارسال کنند.»
حمزه امرایی، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار همدان نیز در خصوص رفتار غیر اخلاقی برخی دانشجویان خارجی، گفته است: این مسئله در حال بررسی است و هنوز به جمعبندی قطعی نرسیدهایم و چیزی که بتوانیم به صورت رسمی و قطعی اعلام کنیم، وجود ندارد و هرگونه اظهارنظر خارج از روند رسمی، ممکن است باعث برداشتهای نادرست شود و منتظریم بررسیهای دانشگاه تکمیل شود تا تصمیم نهایی بر اساس مستندات اتخاذ شود.
علیرضا نثاری، نماینده مردم نهاوند در مجلس شورای اسلامی، درباره رفتار غیر اخلاقی برخی دانشجویان خارجی دانشگاه بوعلی سینای همدان، میگوید: دانشگاهها محلی برای رشد استعدادهایی است که از طریق پرورش افراد با اولویت هموطنان عزیز که میتوانند آینده کشور را در بخشهای مختلف متحول کنند و با چنین هدفی تشکیل شدهاند.
او تصریح میکند: ما تعداد زیادی از دانشگاهها را در کشور داریم؛ یکی از سوالات من از وزیر محترمی که اجرای طرح آمایش را پیگیری میکند و گفته است «ما بیشترین دانشگاه را در دنیا داریم و نیازی نبوده که این همه دانشگاه داشته باشیم» این است که ما با وجود این همه دانشگاه که در کشور داریم پس چرا این همه دانشجو از کشور خارج میشود و به کشورهای دیگر میروند و چقدر ارز بابت خروج این افراد از کشور خارج میشود؛ از طرفی چرا ما با داشتن این میزان دانشگاه زمینه حضور دانشجویانی از همه دنیا را فراهم نمیکنیم و فقط شرایط ورود دانشجو از چند کشور خاص را فراهم میکنیم و این سوالاتی است که در ذهن صاحبان فن و اندیشه در حوزه آموزش عالی هم مطرح است و عموما با پاسخهای ضد و نقیضی از طرف مسئولان روبهرو میشود.
نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی میافزاید: در خصوص موضوعاتی که در دانشگاه (همدان) اتفاق افتاده است، بنده جویای مسئله شدهام اما هم هنوز به صورت رسمی از مسئولان توضیح دقیقی نشنیدهام؛ آن چیزی که شنیدهام این است که مسائلی بوده است که توسط دانشجویان خارجی دانشگاه بوعلی رقم خورده و به نوعی هتک حرمتی به چند دانشجوی هموطن ما شده و باعث رنجش مردم استان همدان و سایر هموطنان در کشور شده است و خواستار برخورد جدی و روشن شدن ابعاد موضوع هستند./دنیای اقتصاد
https://www.tg-me.com/darvishane49
خبرآنلاین : نماینده مردم همدان در مجلس گفت: در خصوص موضوعاتی که در دانشگاه (همدان) اتفاق افتاده است، بنده جویای مسئله شدهام اما هم هنوز به صورت رسمی از مسئولان توضیح دقیقی نشنیدهام؛ آن چیزی که شنیدهام این است که مسائلی بوده است که توسط دانشجویان خارجی دانشگاه بوعلی رقم خورده و به نوعی هتک حرمتی به چند دانشجوی هموطن ما شده و باعث رنجش مردم استان همدان و سایر هموطنان در کشور شده است.
رفتار غیراخلاقی چند دانشجوی خارجی دانشگاه بوعلیسینا در شهر همدان که گفته میشود ملیت عراقی دارند، طی روزهای گذشته در رسانهها منتشر شده است. این اتفاق موجب ناراحتی مردم این شهر و سایر هموطنان شده و مردم خواهان برخورد مسئولان با عوامل بروز این رفتاهاری ضداخلاقی هستند.
اعتراض به این موضوع چنان جدی بود که جمعی از دانشجویان و شهروندان همدانی روز ۱۴ مهر مقابل درب اصلی دانشگاه بوعلیسینا تجمع اعتراضی علیه مزاحمتهای دانشجویان عراقی برای دختران دانشگاه، برگزار کردند.
سایت بازتاب دریاره این علت این تجمع نوشته است: ماجرا از انتشار پیامهای جنجالی در شبکههای اجتماعی آغاز شد. طبق گزارشهای اولیه، برخی دانشجویان پسر عراقی در گروههای مجازی دانشگاه، پیامهایی حاوی محتوای توهینآمیز و پیشنهادهای نامتعارف مانند «ازدواج موقت» یا «صیغه» به دانشجویان دختر ایرانی ارسال کردهاند. این ادعاها، که ظاهرا توسط چندین شاهد تأیید شده، به سرعت در فضای مجازی پخش شد و خشم عمومی را برانگیخت.
دراینباره دانشگاه بوعلیسینا طی دو اطلاعیه توضیحاتی داده است، در اطلاعیه دوم آمده: «کارگروه ویژهای متشکل از نمایندگان وزارت عتف، مسئولین دانشگاه و نماینده شورای صنفی دانشجویان برای دریافت و بررسی فوری هرگونه شکایت یا گزارش در اینباره تشکیل شده تا در کوتاهترین زمان، آنها را مورد رسیدگی قرار داده و نتیجه را اطلاع رسانی نمایند. از اینرو، هر یک از همشهریان و دانشجویان محترم که تحت هر عنوانی شکایتی از هر دانشجوی بینالمللی دانشگاه بوعلی سینا دارند میتوانند شکایت خود را همراه با مستندات بهصورت مکتوب به معاونت دانشجویی دانشگاه واقع در پردیس مرکزی دانشگاه بوعلی سینا ارسال کنند.»
حمزه امرایی، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار همدان نیز در خصوص رفتار غیر اخلاقی برخی دانشجویان خارجی، گفته است: این مسئله در حال بررسی است و هنوز به جمعبندی قطعی نرسیدهایم و چیزی که بتوانیم به صورت رسمی و قطعی اعلام کنیم، وجود ندارد و هرگونه اظهارنظر خارج از روند رسمی، ممکن است باعث برداشتهای نادرست شود و منتظریم بررسیهای دانشگاه تکمیل شود تا تصمیم نهایی بر اساس مستندات اتخاذ شود.
علیرضا نثاری، نماینده مردم نهاوند در مجلس شورای اسلامی، درباره رفتار غیر اخلاقی برخی دانشجویان خارجی دانشگاه بوعلی سینای همدان، میگوید: دانشگاهها محلی برای رشد استعدادهایی است که از طریق پرورش افراد با اولویت هموطنان عزیز که میتوانند آینده کشور را در بخشهای مختلف متحول کنند و با چنین هدفی تشکیل شدهاند.
او تصریح میکند: ما تعداد زیادی از دانشگاهها را در کشور داریم؛ یکی از سوالات من از وزیر محترمی که اجرای طرح آمایش را پیگیری میکند و گفته است «ما بیشترین دانشگاه را در دنیا داریم و نیازی نبوده که این همه دانشگاه داشته باشیم» این است که ما با وجود این همه دانشگاه که در کشور داریم پس چرا این همه دانشجو از کشور خارج میشود و به کشورهای دیگر میروند و چقدر ارز بابت خروج این افراد از کشور خارج میشود؛ از طرفی چرا ما با داشتن این میزان دانشگاه زمینه حضور دانشجویانی از همه دنیا را فراهم نمیکنیم و فقط شرایط ورود دانشجو از چند کشور خاص را فراهم میکنیم و این سوالاتی است که در ذهن صاحبان فن و اندیشه در حوزه آموزش عالی هم مطرح است و عموما با پاسخهای ضد و نقیضی از طرف مسئولان روبهرو میشود.
نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی میافزاید: در خصوص موضوعاتی که در دانشگاه (همدان) اتفاق افتاده است، بنده جویای مسئله شدهام اما هم هنوز به صورت رسمی از مسئولان توضیح دقیقی نشنیدهام؛ آن چیزی که شنیدهام این است که مسائلی بوده است که توسط دانشجویان خارجی دانشگاه بوعلی رقم خورده و به نوعی هتک حرمتی به چند دانشجوی هموطن ما شده و باعث رنجش مردم استان همدان و سایر هموطنان در کشور شده است و خواستار برخورد جدی و روشن شدن ابعاد موضوع هستند./دنیای اقتصاد
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤15👌5👎2
♻️استاد بحران سازی ؛
دستانی پنهان در نهادهای امنیتی و قضایی به وقت کوچکترین موضوع از آستین بیرون آمده بر خاکستر خاموش می دمند و بحران می سازند.
داستان تجمع روز چهارشنبه مقابل درب اصلی دانشگاه بوعلی به واسطه آنچه در نوشتار پیشین به مشروح آمده است به اطلاع همگی رسیده است برابر اظهارات امام جمعه شهر همدان مسیولین دانشگاه ، شورای تامین، استانداری ...قول داده اند موضوع بررسی وبه استحضار مردم برسد.
گفتگو و واکنش فرماندار در جمع تجمع کنندگان موجب پایان یافتن تجمع شد.
بنده تجمع را رد یا تایید نمی کنم ...اما به هر صورت تجمع شکل گرفت و در حالت مسالمت آمیز به پایان رسید.
اما از فردای آن روز در کمال ناباوری، احضارها ، توبیخ ها ،بازداشت ها ، دستبند زدن ها و ارجاع به دادسرا آغازیدن گرفت.
خب مردم چه نگاهی به مسیولین خواهند داشت؟! آیا قول و قرار فرماندار همدان و سخنرانی امام جمعه در خطبه های نماز ، آیا مواضع آنها را فریب قلمداد نخواهند کرد ؟!
شخصا فرماندار را نمی شناسم اما امام جمعه فردی متشخص با وجاهت است.
نمی تواند دروغ گفته باشد و یا افکار عمومی را فریفته باشد.
دادستانی باید پاسخگو باشد چرا نیروهای امنیتی به این موضوع که خطری را برای امنیت ایجاد نکرده بود ورود کرده و یک موضوع در حد دانشگاه را به یک بحران ملی تبدیل کرده است؟!
چرا نیروهای امنیتی زره پوش ساعتها پیش از فراخوان روز شنبه مقابل فرمانداری مستقر شده بودند ؟!
آیا شنیدن صدای اعتراض اینقدر سخت است ؟!
توان مدیریت ندارید چرا به نیروهای سرکوب متوسل می شوید ؟!
چرا نمی توانید تحمل خود را بالا ببرید؟!
شما که تحمل هضم مسایلی از این دست را ندارید چرا مسیولیت قبول می کنید ؟!
ورود نیروهای انتظامی و امنیتی بدین شکل نشانگر آنست که شورای تامین توان کنترل اوضاع را ندارد.
عدم پاسخگویی و ضرب الاجل برای پیگیری موضوع را پیچیده و فرسایشی و اعتماد مردم را بیش از پیش تخریب و خانواده های بسیاری چون خانواده من متحمل آسیب می شوند.
به گمان اینجانب نفوذ در نهادهای امنیتی و قضایی مبرز است یا به صورت فیزیکی و یا به صورت فکری ؛
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
دستانی پنهان در نهادهای امنیتی و قضایی به وقت کوچکترین موضوع از آستین بیرون آمده بر خاکستر خاموش می دمند و بحران می سازند.
داستان تجمع روز چهارشنبه مقابل درب اصلی دانشگاه بوعلی به واسطه آنچه در نوشتار پیشین به مشروح آمده است به اطلاع همگی رسیده است برابر اظهارات امام جمعه شهر همدان مسیولین دانشگاه ، شورای تامین، استانداری ...قول داده اند موضوع بررسی وبه استحضار مردم برسد.
گفتگو و واکنش فرماندار در جمع تجمع کنندگان موجب پایان یافتن تجمع شد.
بنده تجمع را رد یا تایید نمی کنم ...اما به هر صورت تجمع شکل گرفت و در حالت مسالمت آمیز به پایان رسید.
اما از فردای آن روز در کمال ناباوری، احضارها ، توبیخ ها ،بازداشت ها ، دستبند زدن ها و ارجاع به دادسرا آغازیدن گرفت.
خب مردم چه نگاهی به مسیولین خواهند داشت؟! آیا قول و قرار فرماندار همدان و سخنرانی امام جمعه در خطبه های نماز ، آیا مواضع آنها را فریب قلمداد نخواهند کرد ؟!
شخصا فرماندار را نمی شناسم اما امام جمعه فردی متشخص با وجاهت است.
نمی تواند دروغ گفته باشد و یا افکار عمومی را فریفته باشد.
دادستانی باید پاسخگو باشد چرا نیروهای امنیتی به این موضوع که خطری را برای امنیت ایجاد نکرده بود ورود کرده و یک موضوع در حد دانشگاه را به یک بحران ملی تبدیل کرده است؟!
چرا نیروهای امنیتی زره پوش ساعتها پیش از فراخوان روز شنبه مقابل فرمانداری مستقر شده بودند ؟!
آیا شنیدن صدای اعتراض اینقدر سخت است ؟!
توان مدیریت ندارید چرا به نیروهای سرکوب متوسل می شوید ؟!
چرا نمی توانید تحمل خود را بالا ببرید؟!
شما که تحمل هضم مسایلی از این دست را ندارید چرا مسیولیت قبول می کنید ؟!
ورود نیروهای انتظامی و امنیتی بدین شکل نشانگر آنست که شورای تامین توان کنترل اوضاع را ندارد.
عدم پاسخگویی و ضرب الاجل برای پیگیری موضوع را پیچیده و فرسایشی و اعتماد مردم را بیش از پیش تخریب و خانواده های بسیاری چون خانواده من متحمل آسیب می شوند.
به گمان اینجانب نفوذ در نهادهای امنیتی و قضایی مبرز است یا به صورت فیزیکی و یا به صورت فکری ؛
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍19❤7👎1👏1
♻️*مسخره کردن!؟:*
آقای عراقچی درمصاحبه تلویزیونی گفته است که در مذاکرات اروپائی هارا مسخره می کرده است .این ادبیات چاله میدانی درشأن وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیست .باهمین ادبیات نادرست وبه سخره گرفتن دیگران کشورراهم به سخره گرفته اید.ویه دیگران اجازه تحقیر ایران را داده اید،شمارا برای به سخره گرفتن دیگران نمایندگی نداده اند شمارا برای پاسداری از منافع ملی وکاستن از خطرها وتهدیدها وبه دست آوردن فرصت ها راهی مأموریت کرده اند.
این نگاه ویرانگر است .
داشتن وزیر خارجه ای که برای کشور هیچ دستاوردی نداشته اسباب خوشحالی نیست .
پیام تازه عراقچی که نه پزشکیان ونه او درنشست شرم الشیخ شرکت نمی کنند نیز بخش دیگری از بی عملی درسیاست خارجی است.
*همه می دانند که تصمیم گیری دراین موارد دراختیار وزارت خارجه ودولت نیست ولی ناتوانی در قانع کردن مقامات بالا برای استفاده ازفرصت ها نشان دهنده ناتوانی هائی است که امکان چشم پوشی از آنها وجود ندارد .*
بسیاری از کنشگران. شرکت دراین نشست را درراستای منافع ملی دانسته اند ولی گویا قرار نیست حرف مردم شنیده شود
این فرصت های کمیاب به سادگی به دست نمی آیند ولی به آسانی ازدست می روند.
✍🏽یدالله اسلامی {نماینده ادوار مجلس}
https://www.tg-me.com/darvishane49
آقای عراقچی درمصاحبه تلویزیونی گفته است که در مذاکرات اروپائی هارا مسخره می کرده است .این ادبیات چاله میدانی درشأن وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیست .باهمین ادبیات نادرست وبه سخره گرفتن دیگران کشورراهم به سخره گرفته اید.ویه دیگران اجازه تحقیر ایران را داده اید،شمارا برای به سخره گرفتن دیگران نمایندگی نداده اند شمارا برای پاسداری از منافع ملی وکاستن از خطرها وتهدیدها وبه دست آوردن فرصت ها راهی مأموریت کرده اند.
این نگاه ویرانگر است .
داشتن وزیر خارجه ای که برای کشور هیچ دستاوردی نداشته اسباب خوشحالی نیست .
پیام تازه عراقچی که نه پزشکیان ونه او درنشست شرم الشیخ شرکت نمی کنند نیز بخش دیگری از بی عملی درسیاست خارجی است.
*همه می دانند که تصمیم گیری دراین موارد دراختیار وزارت خارجه ودولت نیست ولی ناتوانی در قانع کردن مقامات بالا برای استفاده ازفرصت ها نشان دهنده ناتوانی هائی است که امکان چشم پوشی از آنها وجود ندارد .*
بسیاری از کنشگران. شرکت دراین نشست را درراستای منافع ملی دانسته اند ولی گویا قرار نیست حرف مردم شنیده شود
این فرصت های کمیاب به سادگی به دست نمی آیند ولی به آسانی ازدست می روند.
✍🏽یدالله اسلامی {نماینده ادوار مجلس}
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
❤24👍18🤬1
♻️«در اهمیت آزادی اندیشه »
بسیاری از رفتارها و عملکرد ما نتیجه اندیشه ماست.
اگر آزادی اندیشه وجود نداشته باشد و افراد نگران اظهار نظر صادقانه و ظاهر نمودن افکار خود باشند، به رفتار ریاکارانه و یا مخفی کارانه روی می اورند.
این شرایط باعث می گردد کسانی که معیارهای اخلاقی برتر دارند و حاضر به تن دادن به دورویی نیستند، از مشارکت اجتماعی کنار گذاشته شوند ولی آنهایی که آمادگی رفتار ریاکارانه و داری اصول اخلاقی ضعیف تر هستند در صحنه باقی می مانند.
در جوامع استبدادی نابکارترین افراد به بالاترین مناصب می رسند.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
بسیاری از رفتارها و عملکرد ما نتیجه اندیشه ماست.
اگر آزادی اندیشه وجود نداشته باشد و افراد نگران اظهار نظر صادقانه و ظاهر نمودن افکار خود باشند، به رفتار ریاکارانه و یا مخفی کارانه روی می اورند.
این شرایط باعث می گردد کسانی که معیارهای اخلاقی برتر دارند و حاضر به تن دادن به دورویی نیستند، از مشارکت اجتماعی کنار گذاشته شوند ولی آنهایی که آمادگی رفتار ریاکارانه و داری اصول اخلاقی ضعیف تر هستند در صحنه باقی می مانند.
در جوامع استبدادی نابکارترین افراد به بالاترین مناصب می رسند.
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍23❤5👎1
♻️شرم از شرمالشیخ
آیا برگزاری اجلاس در #شرمالشیخ شرمآور است یا حضور یا عدم حضور؟
مقدمه: سیاستمداران قهر میکنند، مردم کشته میشوند، آشتی میکنند، زندانیان آزاد میشوند، میخندند، قیمت دلار بالا میرود، اخم میکنند، بورس سقوط میکند، دعوت به اجلاس میکنند، مردم میرقصند، به اجلاس نمیروند، مردم برای فرصت سوخته شده اشک میریزند.
✅ یکم: میگویند برای حضور در شرمالشیخ با داخل و بیرون وزارت امور خارجه مشورت شد و تصمیم بر عدم حضور گرفتیم؛ کاش با مردم و شیوخ مردم مشورت میشد و شرمندهی مردم و شیوخ نمیشدند؛
✅ دوم: میگویند با کسانی که به کشور ما حمله کردند و مردم ما را کشتند، در یک اجلاس جمع نمیشوند؛ کاش با این همه فاسد و نفوذی و غارتگر در اجلاسهای کشوری جمع نمیشدند؛
✅ سوم: میگویند موافق پایان جنگ و سپردن امور مردم فلسطین به دست خودشان هستند؛ اما کاش موافق پایان جنگ قدرت در داخل بودند و امور مردم را به خودشان میسپردند؛
✅ چهارم: میگویند که بر آرمانهای انقلاب استوار هستند؛ کاش راست میگفتند و با ضدآرمانها و ضدمردمها و جنگطلبان و آتشافروزان وفاق نمیکردند.
به اعتقاد این کنشگر مدنی:
1⃣ به نظر میرسد که آسمان نگاه نمیکند تا ببیند چه کسانی در شرمالشیخ جمع شدند؛ اما مردم گوش میدهند تا بفهمند چه کسانی بر طبل جنگ میکوبند و چه کسانی سرود صلح سر میدهند؛
2⃣ به نظر میرسد که باز هم سیاست و سیاستورزی تسلیم فرمان شد و نه مشورت و کارشناسی و خرد جمعی؛ چرا که فرمان برای تداوم سیاستهای اشتباه قبلی بود و خرد جمعی به دنبال نجات ملک و مردم؛
3⃣ به نظر میرسد که سیاستورزی این نیست که قهر کنیم؛ بلکه این است که با دنیا آشتی کنیم و صلح کنیم و حق مردم را ادا کنیم.
❇️ فراموش نمیکنیم که نیاز نیست در اجلاسها و کنفرانسها و مجامع بینالمللی با دشمنان بنشینیم و چای بخوریم؛ اما فرصتی است تا با دوستان بنشینیم و قهوه بخوریم.
❇️❇️ به خاطر داشته باشیم که ملتها فرصتسوزیها را به حساب درایت دولتمردان و سیاسیون نمیگذارند؛ بلکه به لیست انتقام از آنها اضافه میکنند.
❇️❇️❇️ توجه، توجه: امنیت کشور و نان مردم وابسته به اجلاس شرمالشیخ نیست؛ اما مستقیماً متأثر از ناکارآمدی و سوءمدیریت و زوال عقلانیت حکمرانان است که خطر اینها بیش از جنگ و تحریم است.
پاینده باد ایرانِ آزاد، آباد، شاد و متحد. پاینده باد مردمِ همیشه قهرمانِ ایران.
رضا رضایی ✍ ۱۴۰۴/۰۷/۲۱
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
آیا برگزاری اجلاس در #شرمالشیخ شرمآور است یا حضور یا عدم حضور؟
مقدمه: سیاستمداران قهر میکنند، مردم کشته میشوند، آشتی میکنند، زندانیان آزاد میشوند، میخندند، قیمت دلار بالا میرود، اخم میکنند، بورس سقوط میکند، دعوت به اجلاس میکنند، مردم میرقصند، به اجلاس نمیروند، مردم برای فرصت سوخته شده اشک میریزند.
✅ یکم: میگویند برای حضور در شرمالشیخ با داخل و بیرون وزارت امور خارجه مشورت شد و تصمیم بر عدم حضور گرفتیم؛ کاش با مردم و شیوخ مردم مشورت میشد و شرمندهی مردم و شیوخ نمیشدند؛
✅ دوم: میگویند با کسانی که به کشور ما حمله کردند و مردم ما را کشتند، در یک اجلاس جمع نمیشوند؛ کاش با این همه فاسد و نفوذی و غارتگر در اجلاسهای کشوری جمع نمیشدند؛
✅ سوم: میگویند موافق پایان جنگ و سپردن امور مردم فلسطین به دست خودشان هستند؛ اما کاش موافق پایان جنگ قدرت در داخل بودند و امور مردم را به خودشان میسپردند؛
✅ چهارم: میگویند که بر آرمانهای انقلاب استوار هستند؛ کاش راست میگفتند و با ضدآرمانها و ضدمردمها و جنگطلبان و آتشافروزان وفاق نمیکردند.
به اعتقاد این کنشگر مدنی:
1⃣ به نظر میرسد که آسمان نگاه نمیکند تا ببیند چه کسانی در شرمالشیخ جمع شدند؛ اما مردم گوش میدهند تا بفهمند چه کسانی بر طبل جنگ میکوبند و چه کسانی سرود صلح سر میدهند؛
2⃣ به نظر میرسد که باز هم سیاست و سیاستورزی تسلیم فرمان شد و نه مشورت و کارشناسی و خرد جمعی؛ چرا که فرمان برای تداوم سیاستهای اشتباه قبلی بود و خرد جمعی به دنبال نجات ملک و مردم؛
3⃣ به نظر میرسد که سیاستورزی این نیست که قهر کنیم؛ بلکه این است که با دنیا آشتی کنیم و صلح کنیم و حق مردم را ادا کنیم.
❇️ فراموش نمیکنیم که نیاز نیست در اجلاسها و کنفرانسها و مجامع بینالمللی با دشمنان بنشینیم و چای بخوریم؛ اما فرصتی است تا با دوستان بنشینیم و قهوه بخوریم.
❇️❇️ به خاطر داشته باشیم که ملتها فرصتسوزیها را به حساب درایت دولتمردان و سیاسیون نمیگذارند؛ بلکه به لیست انتقام از آنها اضافه میکنند.
❇️❇️❇️ توجه، توجه: امنیت کشور و نان مردم وابسته به اجلاس شرمالشیخ نیست؛ اما مستقیماً متأثر از ناکارآمدی و سوءمدیریت و زوال عقلانیت حکمرانان است که خطر اینها بیش از جنگ و تحریم است.
پاینده باد ایرانِ آزاد، آباد، شاد و متحد. پاینده باد مردمِ همیشه قهرمانِ ایران.
رضا رضایی ✍ ۱۴۰۴/۰۷/۲۱
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍19❤8👏3👎2🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا دریاچه ارومیه خشک شد؟
محمد درویش
یک: حتما در خشکشدن دریاچه ارومیه، پدیدههایی چون جهانگرمایی و تغییر اقلیم هم موثر بوده؛ اما فقط در حد ده تا پانزدهدرصد و نه بیشتر.
دو: وقتی خود وسعت اراضی کشاورزی را در کمتر از دو دهه، بیش از دوبرابر افزایش میدهیم، وقتی در دانشگاه تبریز در سال 1376 اولین همایش را به افتخار دریاچه عزیزمان برگزار کرده و در آن میکوشیم به نگرانیها برای افزایش سطح و عمق دریاچه پاسخ دهیم! و وقتی بیش از یکصد سد کوچک و بزرگ در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه احداث میکنیم، دیگر نباید انگشت اتهام را به سمت آسمان چرخاند!
سه: درس بزرگ و گرانی که از خشکشدن دریاچه گرفتیم، آن است که به توان مهندسی خود غره نشده و بر اساس نیازهای امروز، حق آیندگان را به تاراج نبریم. دریاچه ارومیه در سالهای میانی دهه هفتاد در اوج بود و بیش از ۳۳ میلیاردمتر مکعب آب داشت، ما ترسیدیم و بلافاصله دنبال راهکارهایی گشتیم که به سرعت پیشروی آب دریاچه را متوقف کنیم. اما یادمان رفت که آن راهکارها مثل ساخت سد و افزایش بارگذاریها، قاتل دریاچه و برگشتناپذیر خواهند بود. افسوس ...
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
محمد درویش
یک: حتما در خشکشدن دریاچه ارومیه، پدیدههایی چون جهانگرمایی و تغییر اقلیم هم موثر بوده؛ اما فقط در حد ده تا پانزدهدرصد و نه بیشتر.
دو: وقتی خود وسعت اراضی کشاورزی را در کمتر از دو دهه، بیش از دوبرابر افزایش میدهیم، وقتی در دانشگاه تبریز در سال 1376 اولین همایش را به افتخار دریاچه عزیزمان برگزار کرده و در آن میکوشیم به نگرانیها برای افزایش سطح و عمق دریاچه پاسخ دهیم! و وقتی بیش از یکصد سد کوچک و بزرگ در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه احداث میکنیم، دیگر نباید انگشت اتهام را به سمت آسمان چرخاند!
سه: درس بزرگ و گرانی که از خشکشدن دریاچه گرفتیم، آن است که به توان مهندسی خود غره نشده و بر اساس نیازهای امروز، حق آیندگان را به تاراج نبریم. دریاچه ارومیه در سالهای میانی دهه هفتاد در اوج بود و بیش از ۳۳ میلیاردمتر مکعب آب داشت، ما ترسیدیم و بلافاصله دنبال راهکارهایی گشتیم که به سرعت پیشروی آب دریاچه را متوقف کنیم. اما یادمان رفت که آن راهکارها مثل ساخت سد و افزایش بارگذاریها، قاتل دریاچه و برگشتناپذیر خواهند بود. افسوس ...
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👏13😢10❤1👍1👎1
♻️هدف حماس از اعدام های خیابانی چیست؟
همزمان با سخنرانی سرشار از خوش بینی و وعده و وعید ترامپ در کنشت، حماس چند نفر را در خیابان های غزه به جرم همکاری با اسرائیل اعدام صحرایی کرد.
این اقدام پس از درگیری خونین روز گذشته با اعضای یک قبیلەی مظنون به همکاری با ارتش اسرائیل صورت گرفت.
حماس در گذشته نیز همواره با مشت آهنین بر غزه حکومت کرده و برخوردی خالی از انعطاف با همکاران محلی اسرائیل داشته است. اما رفتارهای پس از جنگ اخیر و عزم آن برای سرکوب مخالفان و ستون پنجم دشمن، دلالت هایی خاص دارد.
طبق طرح بیست مادەای ترامپ، حماس موظف است حکومت را تحویل یک تشکیلات بیطرف دهد و شاخەی نظامی خود را منحل نماید.
اما آنچه در روزهای پس از آتش بس دیده می شود، تناسبی با این تعهدات یا دستکم تصمیمات ندارد.
چرا که حماس به روشنی به دنبال بسط مجدد اقتدار در سرتاسر باریکەی غزه و سازمان یابی دوبارەی سازمان حکومتی خود و بازگشت به روزهای پیش از هفت اکتبر است.
صد البته در شرایط فعلی و با ملاحظەی شکنندە بودن آتش بس این گروه با احتیاط سیاسی و دیپلماتیک بسیار دربارەی آتیەی خود سخن می گوید و احتمالا اقدامات فوق را با ضرورت برقراری نظم و محو باندهای خلافکار توجیه می نماید.
اما روشن است که اهدافی فراتر از اینها دارد. خشونت فعلی از لحاظ اندازه و مقیاس، نه تنها تناسبی با یک نیروی منهزم در حال انحلال ندارد. حتی از جهاتی یادآور موج انتقامی است که پس از هزیمت هیتلر و فروپاشی فرانسەی ویشی، از سوی جنبش مقاومت دامن هواداران مارشال پتن و همکاران آلمان نازی را گرفت و خیابان های پاریس را به رنگ خون درآورد.
صرف نظر از ارزیابی خشونت فوق از منظر حقوقی و سیاسی و مشخصا ابعاد مشخص فراقضایی آن، این پرسش پیش می آید که حماس با چه چشم اندازی به توافق ترامپ پیوسته است؟
جای هیچ تردیدی نیست که این جنبش پس از اعمال فشار از سوی مصر، قطر و ترکیه با طرح ترامپ موافقت کرد و پاسخ اولیەی آن منفی بود.
آیا حماس صرفا بخشی از طرح را پذیرفته است؟
اگر چنین است طرف آمریکایی و اسرائیلی چگونه با آن موافقت کردەاند؟
مراحل بعدی این توافق چگونه انجام می شود؟
دور از ذهن است، سازمانی که تحت دو سال جنگ ویرانگر و محاصرەی شدید اقتصادی، دست از سلاح برنداشت، با مذاکره تن به آن بدهد.
آیا میانجیگران دنبال نوعی خلع سلاح نمادین و تعدیل شده خواهند رفت؟ مثلا حماس سلاح های سنگین و کارگاه های تولید موشک را تحویل دهد و به سلاح های سبک و حضور در نیروی پلیس اکتفا کند؟
آنوقت تکلیف سازمان اطلاعاتی آن که کنترل عملی غزه را در دست دارد چه خواهد شد؟
یا اگر قرار است حماس در این زمینەها امتیازی دریافت کند در قبال چه خواهد بود؟
آیا راه حل دو دولت، مطابق نسخەی مضیق اسرائیل را می پذیرد و به صلح ابراهیم می پیوندد؟
همانگونه که حماس تحت فشار دوستان ترک و عربش، توافق را پذیرفت، نتانیاهو هم زیر فشار آمریکا به آن تن داد.
آیا این فشارهای مضاعف در مراحل پیچیده و پرچالش بعدی هم کارساز خواهند بود؟
اسرائیل که به صراحت گفته در صورت غیرنظامی نشدن غزه دوباره دست به سلاح می برد.
حماس هم که ظاهرا نرمشی نشان نمی دهد.
ترامپ هم می گوید که جنگ غزه به تاریخ پیوسته است.
احتمالا کلید حل این معادلەی سە مجهولی فقط دست ترامپ است!
#صلاح_الدین_خدیو
https://www.tg-me.com/darvishane49
همزمان با سخنرانی سرشار از خوش بینی و وعده و وعید ترامپ در کنشت، حماس چند نفر را در خیابان های غزه به جرم همکاری با اسرائیل اعدام صحرایی کرد.
این اقدام پس از درگیری خونین روز گذشته با اعضای یک قبیلەی مظنون به همکاری با ارتش اسرائیل صورت گرفت.
حماس در گذشته نیز همواره با مشت آهنین بر غزه حکومت کرده و برخوردی خالی از انعطاف با همکاران محلی اسرائیل داشته است. اما رفتارهای پس از جنگ اخیر و عزم آن برای سرکوب مخالفان و ستون پنجم دشمن، دلالت هایی خاص دارد.
طبق طرح بیست مادەای ترامپ، حماس موظف است حکومت را تحویل یک تشکیلات بیطرف دهد و شاخەی نظامی خود را منحل نماید.
اما آنچه در روزهای پس از آتش بس دیده می شود، تناسبی با این تعهدات یا دستکم تصمیمات ندارد.
چرا که حماس به روشنی به دنبال بسط مجدد اقتدار در سرتاسر باریکەی غزه و سازمان یابی دوبارەی سازمان حکومتی خود و بازگشت به روزهای پیش از هفت اکتبر است.
صد البته در شرایط فعلی و با ملاحظەی شکنندە بودن آتش بس این گروه با احتیاط سیاسی و دیپلماتیک بسیار دربارەی آتیەی خود سخن می گوید و احتمالا اقدامات فوق را با ضرورت برقراری نظم و محو باندهای خلافکار توجیه می نماید.
اما روشن است که اهدافی فراتر از اینها دارد. خشونت فعلی از لحاظ اندازه و مقیاس، نه تنها تناسبی با یک نیروی منهزم در حال انحلال ندارد. حتی از جهاتی یادآور موج انتقامی است که پس از هزیمت هیتلر و فروپاشی فرانسەی ویشی، از سوی جنبش مقاومت دامن هواداران مارشال پتن و همکاران آلمان نازی را گرفت و خیابان های پاریس را به رنگ خون درآورد.
صرف نظر از ارزیابی خشونت فوق از منظر حقوقی و سیاسی و مشخصا ابعاد مشخص فراقضایی آن، این پرسش پیش می آید که حماس با چه چشم اندازی به توافق ترامپ پیوسته است؟
جای هیچ تردیدی نیست که این جنبش پس از اعمال فشار از سوی مصر، قطر و ترکیه با طرح ترامپ موافقت کرد و پاسخ اولیەی آن منفی بود.
آیا حماس صرفا بخشی از طرح را پذیرفته است؟
اگر چنین است طرف آمریکایی و اسرائیلی چگونه با آن موافقت کردەاند؟
مراحل بعدی این توافق چگونه انجام می شود؟
دور از ذهن است، سازمانی که تحت دو سال جنگ ویرانگر و محاصرەی شدید اقتصادی، دست از سلاح برنداشت، با مذاکره تن به آن بدهد.
آیا میانجیگران دنبال نوعی خلع سلاح نمادین و تعدیل شده خواهند رفت؟ مثلا حماس سلاح های سنگین و کارگاه های تولید موشک را تحویل دهد و به سلاح های سبک و حضور در نیروی پلیس اکتفا کند؟
آنوقت تکلیف سازمان اطلاعاتی آن که کنترل عملی غزه را در دست دارد چه خواهد شد؟
یا اگر قرار است حماس در این زمینەها امتیازی دریافت کند در قبال چه خواهد بود؟
آیا راه حل دو دولت، مطابق نسخەی مضیق اسرائیل را می پذیرد و به صلح ابراهیم می پیوندد؟
همانگونه که حماس تحت فشار دوستان ترک و عربش، توافق را پذیرفت، نتانیاهو هم زیر فشار آمریکا به آن تن داد.
آیا این فشارهای مضاعف در مراحل پیچیده و پرچالش بعدی هم کارساز خواهند بود؟
اسرائیل که به صراحت گفته در صورت غیرنظامی نشدن غزه دوباره دست به سلاح می برد.
حماس هم که ظاهرا نرمشی نشان نمی دهد.
ترامپ هم می گوید که جنگ غزه به تاریخ پیوسته است.
احتمالا کلید حل این معادلەی سە مجهولی فقط دست ترامپ است!
#صلاح_الدین_خدیو
https://www.tg-me.com/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
👍12❤5👎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥یکی از صحنه های اعدام به شیوه بربریت با سلاح مدرن ( صحنه اعدام دلخراش)
صحنه ای تراژیک، حضور مردم ، فریاد الله اکبر ، بی رحمی تمام، انتقام شکست از اسراییل ؛
دهه ها از این جانیان حمایت شد پول و امکانات و حیثیت ملت بزرگ ایران قربانی ایدئولوژی بر ساخته از نفس شیطانی شد تا امروز شاهد چنین فجایعی آنهم پس از دوسال به خاک و خون کشیده شدن غزه باشیم.
آقای جمهوری اسلامی به چشم خود دستاورد حمایت از اینان را ببینید!
نه محاکمه ای نه اقدامات قضایی و نه نشانه ای از همدلی و همگرایی برای فردای غزه!
شکست حماس از این پس با افتادن در خون فلسطینی ها جبران خواهد شد گروه های تبهکاری که برای خانواده خود چاقو کشان نفس کش طلب خواهند کرد.
جهل وقدرت طلبی،وقتی با سلاح در یک جا جمع شوند.
دمار از روزگار مردم در خواهد آورد بهانه اش مهم نیست جور می شود.
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
صحنه ای تراژیک، حضور مردم ، فریاد الله اکبر ، بی رحمی تمام، انتقام شکست از اسراییل ؛
دهه ها از این جانیان حمایت شد پول و امکانات و حیثیت ملت بزرگ ایران قربانی ایدئولوژی بر ساخته از نفس شیطانی شد تا امروز شاهد چنین فجایعی آنهم پس از دوسال به خاک و خون کشیده شدن غزه باشیم.
آقای جمهوری اسلامی به چشم خود دستاورد حمایت از اینان را ببینید!
نه محاکمه ای نه اقدامات قضایی و نه نشانه ای از همدلی و همگرایی برای فردای غزه!
شکست حماس از این پس با افتادن در خون فلسطینی ها جبران خواهد شد گروه های تبهکاری که برای خانواده خود چاقو کشان نفس کش طلب خواهند کرد.
جهل وقدرت طلبی،وقتی با سلاح در یک جا جمع شوند.
دمار از روزگار مردم در خواهد آورد بهانه اش مهم نیست جور می شود.
#ح_درویشی ✍
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍31😢5❤4👎3