Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◀️ امام مانند پدر است. دلسوز، مسئول، حامی و دیگر صفاتی که می توان برای یک پدر برشمرد.


◀️ تاریخ بیانگر رفتار پدرانه ی ائمه علیهم السلام با مردمان است. آنجا که در جنگ جمل حضرت امیرالمومنین علیه السلام آغاز به جنگ نکرده و تمام تلاش خود را می کند، جنگی صورت نگیرد تا خونی ریخته نشود یا آنجا که حسین بن علی علیه السلام در گودال قتلگاه به شمر می فرماید که او را نکشد تا پرونده ی اعمالش سنگینتر نشود و یا کمک امام صادق علیه السلام به مستمندان بدون سوال از اینکه آنان مسلمان هستند یا غیرمسلمان، دوست هستند یا دشمن.


◀️ این برخوردها برای یک پدر عجیب نیست؛ اما آیا ما نیز حق پدرانمان را می شناسیم؟


◀️ رسول اکرم صلی الله علیه و آله درباره ی حق امیرمؤمنان علیه ‏السلام فرمودند:

💠حَقُّ عَلِیٍّ عَلَی النّاسِ کَحَقِّ الْوَالدِ عَلی وَلَدِه یعنی حقّ علی علیه‏ السلام بر مردم، مانند حق پدر بر فرزندش است. (روضه الواعظین ج۱ ص۱۲۸)

و در جای دیگر امیرمؤمنان علی علیه ‏السلام می‎فرمایند:

💠فَحَقُّ الوَالِدِ عَلَی الوَلَدِ أن یُطیِعَهُ فِی کُلِّ شَیءٍ إلَّا فِی مَعصِیَه اللهِ سُبحَانَه یعنی حقّ پدر بر فرزند این است که فرزند در هر چیزی جز معصیت خداوند، از پدر اطاعت کند. (نهج البلاغه حکمت ۳۹۹)


◀️ بله، ما در قبال پدرانمان مسئولیم و آن بزرگواران مقام سرپرستی و ولایت بر ما دارند و شاید بتوان آیه ی ۵۵ سوره ی مائده را راحتتر خواند و فهمید:

💠إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَهُمْ راکِعُونَ: سرپرست و ولیّ شما تنها خداست و رسول او و آنان که ایمان آورده اند و در حال رکوع انفاق می نمایند.»
شیعه و اهل سنت در شأن نزول این آیه از ابوذر غفاری روایت کرده اند که وی می گوید: روزی با رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد نماز می خواندم. سائلی وارد شد و از مردم تقاضای کمک کرد؛ ولی کسی پاسخ او را نداد. در پی این امر، سائل دست خود را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مرا نداد؛ در همین هنگام حضرت علی علیه السلام که در حال رکوع نماز بودند با انگشت دست راست خود به سائل اشاره فرمود. سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد.
📚از منابع شیعیان به عنوان نمونه: تفسیر برهان ج۲ ص۳۱۷
📚از منابع اهل سنت به عنوان نمونه: تفسیر الدُرّالمنثور سیوطی ج۲ ص۲۹۳


◀️ علی بن ابی طالب علیه السلام ولی، سرپرست و پدر تمام مردمان از مسلمان و غیرمسلمان است و مطالعه ی زندگی آن بزرگوار واقعاً نشان از همین حقیقت دارد.

🌺 @DiNneVeSht
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◀️ وقتی کسی حجت خدا می شود، یعنی توسط خدا برگزیده شده است. حضرت مصطفی صلی الله علیه و آله عظیم ترین حجت خدا است. آنکه خدا از بین بندگانش او را اصطفا (برگزیده) کرده است.

◀️ بعثت فقط زمان اعلان رسمی این انتخاب به بندگان بود؛ وگرنه او از ابتدا حجت خدا بوده است.

◀️ آنگاه که فرشته ی وحی که همواره نگهبان و همراه او بود در غار حرا بر او نازل شد، گفت: بخوان! فرمود: چه بخوانم؟ نفرمود نمی دانم. چون او می داند و نه تنها او که پدرش، پدربزرگش، عمویش و بسیار کسان دیگر نیز می دانند که او برگزیده است.

◀️ حال در این لحظه های حساس که قرار است اعلان رسمی صورت بگیرد، برگزیده تنها نیست. حجت بعدی خدا –علی ابن ابی طالب علیه السلام- نیز همراه اوست؛ آنجا که حضرت در نهج البلاغه در خطبه ی قاصعه می فرماید: هنگام نزول وحی بر رسول اکرم (ص) صدای ناله ای به گوش من رسید. به رسول خدا عرض کردم: این ناله چیست؟ فرمود: این ناله ی شیطان است و علت ناله اش این است که پس از بعثت من از اینکه بر روی زمین مورد پرستش واقع شود، نومید شد. سپس رسول خدا (ص) رو به من کرد و فرمودند: انک تسمع ما اسمع و تری ما اری الا انک لست بنبی و لکنک الوزیر (تو آنچه را که من می شنوم و می بینم، می شنوی و می بینی. جز اینکه تو رسول نیستی؛ بلکه وزیر و یاور من هستی.)

◀️ حجت های خدا صدای شیطان را می شنوند و شیطان و پیروانش تمام تلاش خود را می کنند تا بین مردم و حجت های خدا فاصله بیاندازند. اما نکته ی مهمتر آنکه ماجرای بعثت نه تنها آغاز رسالت رسول اکرم (ص) است که از همان ابتدا همراهی علی ابن ابی طالب (ع) را نیز در بردارد؛ زیرا او نه تنها برترین صحابه و پسرعمو و داماد حضرت رسول است، بلکه مهمتر از تمام آن ها حجت خدا بعد از رسول می باشد. لذا از همان ابتدای بعثت حضوری پر رنگ دارد.

🌺 @DiNneVeSht
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◀️ وقتی کسی برگزیده است، تفاوت های بسیاری با دیگران دارد؛ حتی در زمان تولدش.

◀️ حسین بن علی علیه السلام یکی از امامان و یکی از حجت های برگزیده ی خداوند و فرزند حجت خداست. لذا تولد و نامگذاری او هم متفاوت است و بلکه نامگذاری او نیز توسط خود خداوند انجام شد.

◀️ اسمی که تا آن زمان در اعراب وجود نداشت. ابن اثیر در کتاب اسدالغابه می نویسد: «مردم پیش از ولادت حسن و حسین با این نام آشنا نبودند تا فرزندان خود را به این دو نامگذارى کنند؛ چرا که این دو اسم در زمان ولادت حسنین از جانب خداوند بر رسول اکرم صلى الله علیه و آله وحى شد تا آن حضرت بر فرزندان على علیه السلام و فاطمه علیها السلام این نام‏ ها را بگذارد».

◀️ اما استفاده از همین اسامی نیز حکمت هایی دارد که نشان می دهد، حجت خدا که آیه ای است برای دلالت به سوی خداوند، حتی اسمش نیز دلایل، حکمت ها و نشانه هایی با خود دارد.

◀️ هنگامی که امام حسین علیه السلام به دنیا آمد، امین وحیِ الهی، جبرئیل فرود آمد و گفت: سلام خداوند بر تو باد ای رسول خدا! این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون «شبیر» که به عربی «حسین» خوانده می شود، نام بگذار. چون علی علیه السلام برای تو بسان هارون برای حضرت موسی بن عمران است؛ جز آن که تو خاتم پیغمبران هستی. (معانی الاخبار، ص۵۷)

◀️ آری، حجت های خدا در زمان های مختلف شباهت هایی با هم دارند که با کمی تامل در ادیان ابراهیمی، می توان نشان کاملی از این شباهت ها و دلالت ها را دریافت و باید بیشتر از حجت های خدا در ادیان مختلف خواند و نوشت.

🌺 @DiNneVeSht
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◀️ حجت های خدا از آنجا که باید برای دلالت به سوی خدا حجت باشند، نشان دار هستند. این نشان ها گاه در ظاهر است، گاه در رفتار و یا گفتار و گاهی هم در اسامی آن بزرگواران.


◀️ برخی از این بزرگواران نه تنها در یک امت که در امت های مختلف نشان دار بوده اند. همانطور که بحیرا و نسطورای راهب، سلمان فارسی، نجاشی و بزرگانی از یهودیان و مسیحیان حضرت رسول صلی الله علیه و آله را از روی نام و ظاهر با سابقه ای که در کتاب های خود داشتند، شناختند.


◀️ همچنین نشان از آخرین حجتی که قرار است بیاید، در تمام ادیان الهی وجود دارد و می توان نشانه های او را در کتب زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان یافت.


◀️ سوشیانس همان نجات دهنده ی نهاییِ گیتی که در بخش های مختلف اوستا از او سخن به میان آمده است یا ماشیحِ یهودیان که سخن از انتظارِ او را می توان در تورات و عهد عتیق یافت و پسر انسان، آن که اسمش در اناجیل مختلفِ مسیحیان آمده و در آخرالزمان ظهور خواهد کرد تا موعود مسلمانان که در روایتی از رسول گرامی صلی الله علیه و آله به گواه شیعه و سنی همنام ایشان است. (لا تقوم الساعة حتی یلی رجل من اهل بیتی، یواطیء اسمه اسمی. قیامت برپا نمی شود تا مردی از خاندان من که همنام من است، ظهور کند. 📚مسند احمد ابن حنبل، ج ۱، ص ۳۷۶ و مشابه آن در الغیبه شیخ طوسی ص ۱۸۲)


◀️ و چه عجیب است که مهدی که همنام رسول گرامی است، نشانش همچو جدش به اسامی مختلف در تمام کتاب های ادیان الهی آمده است و وقتی بیاید بسیاری او را خواهند شناخت، از یهودی و مسیحی تا شیعه و سنی.


🌺 @DiNneVeSht
💢 همانطور که قبلا گفته شد ظهور منجی تقریبا یکی از اصول تمامی ادیان الهی است و نشان از واقعیتی غیر قابل انکار میدهد. این اصل آنچنان محکم است که برای مثال در طول سالیان در مسیحیت، مسیح نماهای مختلفی از قرن اول میلادی تاکنون ادعا بازگشت مسیح را داشتند. البته پیدایش چنین مدعیانی نه در عیسویان که در یهودیان و مسلمانان نیز دیده شده است.

💢اما نکته قابل تامل آنکه در مورد امام عصر سلام الله علیه اخبار بشارت به ولادت ایشان، افزون بر حد تواتر است؛ به نحوی که در این زمینه ابواب مختلفی از کتب اصیل شیعه تخصصاً به موضوع ولادت امام عصر سلام الله علیه پرداخته اند و هم افراد مختلفی بوده اند که درزمان های مختلف، موفق به زیارت ایشان شده اند.

💢لذا در میان حتی مدعیان دروغین نیز آنها سعی کردند خود را باب و نماینده فرزند امام حسن عسکری معرفی کنند.
البته واضح است که در مورد ولادت پنهانی مانند حضرت مهدی و حضرت موسی، توجه به لوازم چنین شرایطی مهم است.

💢یعنی اگر کسی در زمان های گذشته به صورت پنهانی متولد شده باشد، توقع اینکه خبر ولادت ایشان شبیه خبر غدیر یا واقعه عاشورا به صورت کامل به دست آیندگان رسیده باشد، غیرواقعی است و باید اغلب اسناد را پس از زمانی که مخفی بودن ولادت دیگر ارزشی نداشته، جستجو کرد.

💢 بدیهی است که در مورد امر مخفی، شبهه بیشتر است تا امر آشکار. با این حال، مستندات ولادت امام زمان، آنقدر بیشمار است، که حتی مدعیان دروغین مهدویت -که به دنبال شهرت و منافع شخصی خود بودند- نیز نتوانستند از این مستندات چشم چوشی کرده و سراغ برخی احتمالات فرضی و یا تک نوشته های شبهه دار بروند.


💢 به امید آن روزی که مهدی، تنها فرزند امام حسن عسکری –حجت بن الحسن- بیایند و بساط تمام ادعاهای دروغین و بی سند جمع شود و آنچه میبینیم و میخوانیم راستی باشد و درستی.

🌺 @DiNneVeSht
◀️بارها گفته شد که امام حجت خداست و نشان دار به نام خدا و دلیل و برهانی برای هدایت مردمان به سوی خدا. در واقع خداوند راه رسیدن به خودش را از طریق امام قرارداده و این سبب جایگاه رفیعی برای امام شده به طوری که بزرگان اندیشه از فلاسفه تا عرفا و فقها مفصلا به این موضع پرداخته اند. اما امام جایگاه دیگری دارد خارج از مرشد، پیر و یا انسان کامل و خارج از تمام ضوابط فلسفی و عرفانی که در طول تاریخ اندیشه اسلامی، متفکران، فیلسوفان، متکلمان و عرفا همواره به ارائه تفسیر خود از آن پرداخته اند.
جایگاهی در دسترس تمام مردم و نه خاص خاصان، که اتفاقا سیره زندگانی حجتهای خدا از ادم تا خاتم و از امیرالمومنین تا حجت بن الحسن عسگری علیهم السلام بر آن تاکید دارد.

◀️شاید بتوان این مقام را در روایتی از امام رضا علیه السلام یافت آنجا که می فرمایند: «.....الْإِمَامُ الْأَنِيسُ الرَّفِيقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيقُ وَ الْأَخُ الشَّقِيقُ وَ الْأُمُّ الْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ الصَّغِير....
...امام مونسی است غمگسار، و پدری است مهربان ، و برادری است مهربان و (در مهربانی مانند) مادری است نیک رفتار نسبت به فرزند خردسال، و او پناه مردمان است به هنگام پیش آمدهای ناگوار.»
📚 کافی جلد ۱ ص ۲۰۰
◀️امام در این روایت در کنار مردم قرار دارد مانند اعضای خانواده و مانند یک دوست خصوصا در هنگام سختی ها و گرفتاری ها. مطالعه سیر‌زندگانی امامان نیز نشان از آن دارد که آن بزرگواران در جامعه از لحاظ اجتماعی در کنار تمام مردم قرار داشتند و مانند مراد و مرشدی که در دسترس عده ای خاص باشند نبودند. انها واقعا از خود مردم هستند مانند پدر، مادر، برادر و دوست هرچند که بزرگترین آیت خدا بر روی زمین می باشند.

◀️امروزه نیز آن بزرگواران ملجا و پناه تمام مردمان هستند آنانکه پدرانه، مادرانه، برادرانه و یا دوستانه با زایرین خود برخورد میکنند، و چه بسیار مردم عادی که بی هیچ آداب و ترتیبی خدمت این بزرگواران رسیده و حاجت روا بازمی گردند چون امام را از خود می دانند. و این جایگاه که کمتر از آن مقام اسوه و انسان کامل بودن نیست، مقامی است که کمتر در دین نوشتهای علمی به آن پرداخته شده باشد.

🌺 @DiNneVeSht
◀️مسیر هدایت مردمان از سوی حجت خداست که نشان دار توسط خداوند شده است، اما این آیتهای بزرگ خدا به طرق مختلف برای مردمان نشاندار شده اند. یکی از این نشانه ها علم آن بزرگواران است.
اصلا یکی از نشانه ها آن است که قرار نیست حجت خداوند متعال از طریق فرآیند معمول آموزش بشری صاحب علم شود، و یکی از فرق های او با دیگران در همین است.

◀️این حقیقتی است که هر کس ابتدائاً آن را می‌یابد و در فطرت خود انتظار دارد که حجت خدا، علم خود را از خداوند متعال گرفته باشد.

◀️لذا یکی از نشانه های حجت‌های خداوند اینست که آنچه آنها می‌فرمایند از طریق تعلیم و تعلم بشری به دست آنها نرسیده است؛ بلکه حقایقی است که از طریق خداوند متعال به دست او رسیده باشد؛ چه با وحی مستقیم و چه از طریق حجت های قبل از او و یا هر طریقی که خداوند قادر بخواهد تقدیر کند.

◀️بسیار واضح است که اگر حجت خدا معلمی بشری داشته باشد، همان معلم قاعدتاً در آن مورد تعلیمی از حجت خدا سزاوارتر است. خداوند در آیه ۳۵ سوره یونس بر همین اصل استدلال کرده و میفرماید

💢أَفَمَن يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّي إِلاَّ أَن يُهْدَي
آیا آن کسی که به سوی حق هدایت می‌کند سزاوارتر است به اینکه تبعیت شود یا کسی که هدایت نمی‌کند، مگر آنکه هدایت شده باشد.

◀️خداوند برای آنکه این اصل را در طول تاریخ به مردمان نشان دهد و دلیلی باشد برای ایمان به حجتهای خودش، این علم را از خردسالی و حتی نوزادی بر برخی از حجتهای خود آشکار کرده است تا افراد ببیند و بدانند که اینها حجت خدا هستند نه عالمانی که متعلم به آموزگارانی باشند.
نمونه واضح جناب عیسی علیه السلام است که در نوزادی و در گهواره میگوید

💢إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا
من بنده خداوند هستم که به من کتاب داده است و مرا نبی قرار داده است.
📚آیه ۳۰ سوره مریم

◀️به امامت رسیدن برخی ائمه در سنین کودکی مانند امام جواد، امام هادی و امام عصر علیهم السلام و شرکت در مجالس علما و پاسخ دادن به آنها نشانه هایی است تا بر همه مردمان آن زمان و آیندگان مشخص شود که این بزرگان، حجتهای خداوند متعال میباشند.

◀️از این رو، حجت خداوند کسی است که خداوند متعال او را پیش از این عالم برگزیده است و او را در این عالم، با علم و حکمت خود نشان دار کرده است. و حتی این نشان دار شدن در سنین کودکی یا نوزادی معلوم میشود تا برای همه مردمان در طول تاریخ مشخص شود که حجتهای خدا با دیگران متمایز هستند

◀️از همین رو، شیعیان پس از شناخت هرکدام از امامان به نشانه های امامت، و اطمینان از صاحب علم بودن ایشان، تسلیم امامت ایشان شده‌ -فارغ از سن جسمانی آن بزرگواران - و به نور آنها به سمت خدا هدایت میشوند.

🌸 @DiNneVeSht
◀️ گفتیم که دین، مراجعه به امر و نهی‌هایی است که حجت‌های خدا در روی زمین برای زندگانی مردمان از طرف خدا آورده‌اند. اما از آنجا که فاصله زمانی قابل توجهی بین مردمان امروز و حجت‌های خدا وجود دارد، مسیر مراجعه به این امر و نهی‌ها که اصطلاحا به عنوان روایات یا احادیث در تاریخ ثبت شده است، کاری تخصصی و بعضا دشوار است.
لذا اگر کسی این مسیر مراجعه را نشناسد و علم به سختی این کار نداشته باشد، شاید نتواند نتیجه‌ی حاصله را درک کند.
◀️ برای نمونه وقتی به اختلافاتی در روایات می‌رسد، تعجب کند و اصل مفهوم را کنار بگذارد و یا گویا به کشف بزرگی رسیده که تا کنون کسی متوجه آن نبوده، شروع به بحث درباره‌ی این اختلافها در روایات می‌کند. در حالیکه چنین تصوری برای عالمان بسیار غیرحرفه‌ای است.
◀️البته این مسیر سخت ، فقط مخصوص روایات نیست؛ بلکه برای مثال علم تاریخ نیز به صورت مشابه دارای ظرافتها و تخصص‌هایی است. اگر کسی درباره‌ی گزارش‌های تاریخی، مثلا تاریخ مشروطه در ایران که برای حدود یک قرن پیش است، جستجوی دقیقی انجام دهد با خیلی از پرسش‌های جدید و زوایای پنهانی مواجه می‌شود که چه‌بسا در تاریخ عادی عمومی که گزارش می‌شود به آنها برنخورده باشد.
این مساله اما ایراد تاریخ مشروطه و یا کشفی جدید نیست بلکه از اقتضائات این دانش تخصصی است.
◀️لذا دینداران لازم است بدانند رجوع به دین از خلال روایات و احادیث و سیره حجت‌های خدا، کاری عالمانه است ؛ علمی که افراد باید حداقلی از آن آگاه باشند ؛ وگرنه با هر ادعایی امکان دارد تعجب کنند. لذا لازم است از نحوه رجوع به دین و رجوع به احادیث و روایات بیشتر بدانیم و بنویسیم

🌺 @DiNneVeSht
◀️رجوع به دین از خلال روایات و احادیث و سیره حجتهای خدا کاری عالمانه و عاقلانه، و وجود اختلاف در این روایات امری عادی و علمی است. شاید دانستن دلایل این اختلافات سبب شود که انسان دیندار در مواجهه با سوال از این وجود اختلاف، نه تنها تعجب نکرده بلکه دلیل دینداری خود را عقلایی تر ببیند.

◀️تقریبا میتوان علت اختلاف در روایات را در سه دسته کلی عوارض ناشی از روایتگری راوی، مقتضیات زمانی - مکانی و اسلوبهای بیانی قرار داد. وقتی حادثه ای اتفاق افتاده و راویان مختلف آن را بیان میکنند، عوامل شخصی راوی میتواند در نحوه انتقال روایت بسیار تاثیرگذار باشد. برای مثال شخص راوی عین الفاظ را روایت کرده یا نقل به معنا نموده است. نحوه نگارش و رسم الخط راوی نیز بی تاثیر نیست، مانند تاریخ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها که ۷۵ یا ۹۵ روز پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ذکر شده است و این به دلیل رسم الخط کوفی بدون نقطه هست که سبعین و تسعین مانند هم نوشته میشود.

◀️به جز شخص راوی مقتضیات زمانی مکانی نیز بسیار تاثیرگذار است مثلا امام در شرایط تقیه بوده یا شرایط آزاد، مخاطب عالم بوده یا عوام، مجلس عمومی بوده یا خصوصی، افراد دوستان بودند یا دشمنان و بسیار مقتضیات دیگر.
◀️اسلوبهای بیانی نیز بر این اختلافات تاثیر میگذارند مانند تسامح در حذف برخی قراین و یا بیان کلیات به جای بیان همه جهات مطرح شده و یا استفاده از آرایه های بیانی یا ابلاغی، مدحی یا ذمی و .... .

◀️همانطور که ملاحظه میشود اختلاف در روایات علتهای بسیاری دارد مه برای دانستن این اختلافها و رسیدن به اصل بحث و موضوع نیازمن کار دقیق علمی است. پژوهشگر باید شرایط اجتماعی، ادبیاتی، سیاسی و خیلی دیگر از مسایل زمان نقل روایت و زمان راوی ها را بداند تا بتواند اصل موضوع را ان شاء الله استنباط کند.

◀️لذا بر خلاف برخی ماجراجویی های افراد که رجوع به روایات را کاری ساده تبلیغ میکنند این کاری است دشوار، علمی و حرفه ای. البته این سختی دلیلی بر عدم رجوع نمیشود همانطور امام زمان فرمودند «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ»
و اما در حادثه های روزگار به روایت کنندگان احادیث ما مراجعه کنید که آنها حجت من بر شما هستند.
📚وسائل الشیعه ج۲۷ ص۱۴۰

💢لذاست که ما با علم به وجود اختلافات در روایات که امری است بدیهی، به روایات و راویت کنندگان روایات، البته بر طبق اصول علمی، عقلی و حرفه ای مراجعه میکنیم

🌸 @DiNneVeSht
💢گفته شد که اختلاف در روایات یک پدیده طبیعی است و عالمانی که حرفه ای به مطالعه تاریخ مشغول هستند اذعان به این مطلب دارند. اما گاهی این اختلافات نه به علتهای معمول و طبیعی رخ میدهد بلکه براساس یکسری انگیزه های سیاسی و دشمنی ها به وقوع می پیوندد. تشخیص این انگیزه ها در درک روایات و تاریخ بسیار مهم است. البته جالب است که در تاریخ اسلام برخی از این تحریفها نه در سالهای اول که در قرنهای اخیر اتفاق افتاده است.
📙 برای نمونه کتاب «حیات محمد» اثر دکتر محمد حسین هیکل، از نویسندگان مشهور اهل سنت در قرن بیستم می باشد. این کتاب درباره زندگی پیامبر اسلام است. جالب آنکه نویسنده هنگام نقل کردن ماجرای دعوت خویشان به اسلام از سوی پیامبر(ص) و اعلام جانشینی حضرت علی علیه السلام، در چاپ اولِ کتاب، لفظ «خلیفه» و «وصی» را به کار برده اما در چاپ های بعدی آنها را حذف کرده است.

حالا بابد قضاوت کرد وقتی در حدود صد سال پیش که نویسنده با پیشرفت ارتباطات و صنعت نشر و چاپ، این احتمال را می‌داده که شاید یک نسخه از این کتاب به دست شیعیان بیفتد، اینطور احادیث را سانسور کرده است، هزار سال پیش زمانی که کتاب ها خطی بودند و از هر کتاب تعداد کمی در دست بوده امکان چه سانسورها و تحریفهایی بوده است.

💢همین اتفاق برای حدیث غدیر نیز افتاده است و نتیجه این شده که حدیث غدیر نیز دچار سانسور شده است. در واقع پیامبر(ص) در حدیث غدیر به جز لفظ «مولا» از الفاظی مانند «خلیفه»، «امام» و «وصی» هم برای حضرت علی(ع) استفاده کرده اند که در بسیاری از منابع موجود است، ولی برخی به انگیزه های مختلف این الفاظ را حذف کردند تا مانند کتاب حیات محمد تنها لفظ ولی و مولا در خطابه غدیر باقی بماند و الفاظ خلیفه و وصی از ذهنها دور شود.

💢مراجعه به اسناد محکم و قدیمی نشان از طولانی بودن خطابه غدیر دارد که بارها در آن از الفاظ خلیفه، جانشین و وصی برای حضرت علی (ع) استفاده شده است. چه خوب است که بتوان حداقل یکبار هم شده خطابه کامل غدیر را بخوانیم و از آن بیشتر بنویسیم.

🌸 @DiNneVeSht
💢 محور اصلی دین، نه فقه است و نه اخلاق

💢غدیر خطابه ای است طولانی که پیامبر (ص) ایراد فرمودند و همه را سفارش کردند که به دیگران برسانند. اما این غدیر و امامت چه نکته ای است که پیامبر (ص) انقدر بر سر آن اصرار دارند، و برخی سعی کردند تا یا آنرا کاملا سانسور و یا در حد جمله کوتاه «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» محدود کنند. البته دیگرانی نیز غدیر را در حد جانشینی سیاسی پیامبر (ص) کوچک کردند. خطابه طولانی غدیر اصرار پیامبر (ص)و خداوند بر توضیح چندباره سنت هدایت آدمیان براساس ارسال حجتهای خداست. سنتی که از حضرت آدم تا پیامبر اکرم (ص) و از ایشان تا امام زمان پیوسته ادامه دارد. غدیر نقطه اصرار پیامبر (ص) بر این سنت است که، درست است سلسله پیامبران تمام میشود اما سلسله حجتهای خدا پایان نمی پذیرد و این سلسله تا آخر بر روی زمین وجود دارد، چون سنت الهی است. غدیر نقطه ای است که مجدد بر محوریت دین یعنی وجود حجت خدا تاکید میشود، حال این حجت نبی باشد یا وصی، پیامبر باشد یا امام، حاضر باشد یا غایب.
💢پیامبر (ص) در خطبه غدیر پس از ستایش خداوند، میفرماید خدا که صاحب اختیار شماست، من هم صاحب اختیار شما هستم و پس از من علی صاحب اختیار شماست و پس از او پشوایان تا روز واپسین و در ادامه امام زمان را معرفی میکنند. دقت کنید میفرماید تا روز واپسین زیرا این سنت خداست که انسانها صاحب اختیار داشته باشند و اصلا اصل دینداری یعنی عبودیت و قبولی صاحب اختیاری خداوند، آنجا که در آیه 56 سوره ذاریات میفرماید «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ».
💢پیامبر(ص) بعد از معلوم کردن این اصل، سراغ صحبت از سایر مصادیق دینداری میروند. در آنجا از حلال و حرام میگویند، از اخلاق میگویند، از آفرینش و معنویات میگویند و سپس مجددا تاکید میکنند که همه اینها اگر میخواهی اسم دین خدا را برایش قرار دهی در گرو پذیرش صاحب اختیاری علی است. سپس از دوست و دشمن علی میگویند و میگویند هر که دشمن علی باشد در واقع دشمن این سنت خداست و دشمن محور دین است حتی اگر صحابه من باشد و در نماز و روزه تمام و کمال.
💢و ما چه بد عمل کردیم و وارونه به دین خدا عمل کردیم، به جای آنکه سراغ حجتهای خدا برویم که محور دین هستند، دین را اول در فقه تعریف کردیم و وقتی جامعه فقه زده شد، دین را در اخلاق تعریف کردیم و نمی دانیم که فردا مشکل دیگری که پیش آید دین را در چه تعریف میکنیم؟
🚫آری غدیر میگوید محور دین حجت خداست نه فقه و نه اخلاق که البته هر دو خوب هستند. زیرا اگر فقه را محور کنی خیلی فرقی بین شیعه و سنی نیست و اصلا خیلی از مناسک و احکام فقهی با یهودیان مشابهت های فراوان دارد و در نگاهی بالاتر فرقی بین مسلمان و مسیحی نیز وجود ندارد، زیرا هر دو آدابی برای عبادت خود دارند و به آن پایبند. اگر اخلاق را محور کنی که امروزه بسیاری از منکرین خداوند بسیار با اخلاق تر از موحدین هستند.
💢البته قبول داریم که اگر محور دین ما حجتهای خدا باشند هم اخلاقی ترین مردمانیم و هم متشرع ترین در عمل به احکام فقهی، اما افسوس که در طول تاریخ همواره این محور عوض شده است. پیامبر(ص) هم که میدانست این شیطنتها در تاریخ اتفاق افتاد در غدیر تاکید کردند که حاضر به غایب و پدر به فرزند پیام غدیر را برساند. و باید بیشتر از محور دین بگوییم و بنویسیم.

🌸 @DiNneVeSht
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 از آنجا که غدیر اشاره به مهمترین پیام دین دارد، بزرگترین عید نامیده شده که آن پیام، محوریت حجت خدا در دین است؛ البته دقت در سایر مناسبت های اسلامی نیز نشان از اصرار بر این محوریت دارد. لذا اصل محوریت حجت خدا در دین پیامی است که می توان در بسیاری از مناسبت های مذهبی و اتفاقات تاریخ اسلام آن را یافت.

💢 مباهله با تاریخ تقویمیِ ۶ روز پس از غدیر نیز خالی از این پیام نیست. شاید به دلیل قرارگیری مباهله بعد از دو عید بزرگ قربان و غدیر و قبل از دهه ی محرم، مناسبتی باشد که کمتر در جامعه مورد توجه قرار می گیرد.

💢 مباهله یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ اسلام است که هم جایگاه گفتگو و پرهیز از جنگ و خشونت را در دین اسلام نشان می دهد (که بحثی جداگانه را می طلبد) و هم جایگاه امام به عنوان حجت خدا و محور دین را.

💢 پس از آنکه بحث و گفتگو میان مسیحیان نجران و رسول اکرم (ص) و حجت های کلامی ایشان، مسیحیان را به اقناع نرساند، قرار بر مباهله شد. در روز موعود پیامبر (ص) نه با لشکر بلکه با دختر، داماد و دو نوه اش به میدان آمدند. آیه ۶۱ سوره ی آل عمران نیز در همین مورد نازل شده است.

💢 «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْكاذِبينَ؛ هر گاه بعد از علم و دانشی که (درباره ی مسيح) به تو رسيده (باز) کسانی با تو به بحث و ستيز برخيزند به آن ها بگو: بيایيد ما فرزندان خود را دعوت می کنيم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را فرا می خوانيم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می کنيم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله کنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار می دهيم.

💢 در این آیه امیرالمومنین (ع) به عنوان نفس و جان پیامبر (ص) معرفی شده اند. یعنی وقتی اساس دین بر حجیت پیامبر است، پس از ایشان علی نه تنها جانشین سیاسی پیامبر (ص) بلکه نفس همان پیامبر است با همان مقام محوریت در دین. همانطور که اسلام بدون پیامبر اسلام بی معناست، اسلام بی علی نیز آن دینِ مورد نظر خداوند نیست.

💢 لذا تفاوت شیعه نه تنها با اهل سنت بلکه با مسیحیان و یهودیان در این است که حجت خدا، محور این دین است و فرقی بین امام و پیامبر در این محور بودن نیست؛ البته امروزه تمام ادیان، دینی دارند مبتنی بر احکامی که خالی از حجت خداست. با تقلیل تعریف دین در حد احکام و اخلاق نه تنها تمام این ادیان تفاوت آنچنانی ندارند، بلکه مناسبت هایی چون غدیر و مباهله نیز اصلا جایگاهی پیدا نمی کنند. اما گویا اصرار بر وجود این مناسبت ها در طول تاریخِ شیعه و حتی قرار دادن اعمالی چون نماز و روزه و غسل و... در ایام غدیر و مباهله، همگی برای توجه به موضوعی مهم تحت عنوان محوریت حجت خداست.

🌹 @DiNneVeSht
🏴🏴عاشورا تثبیت اسلام بدون انحراف

◀️محوریت حجت خدا در دین پس از توحید مهم ترین اصل دینداری است که از زمان حضرت آدم تا خاتم وجود داشته، اما همواره افرادی در صدد به انحراف کشیدن این اصل بودند. از قتل انبیا بنی اسراییل تا به قصد صلیب کشیدن حضرت مسیح تا شهادت امام حسین (ع) به بهانه های دیندارانه و توسط برخی به ظاهر مومنین هر دینی، تماما برای خارج کردن دین از این محور بوده است. زیرا اگر محور دین را حذف کنی و حجتهای خدا را کنار بگزاری از دین پوسته ای می ماند که میتوانی آنرا به هر سویی که خواستی بکشانی.

◀️غدیر در دین خاتم برای تثبیت این اصل توسط خدا و رسولش به مردمان ابلاغ شد و قرار شد که نسل به نسل پدران به فرزندان آنرا منتقل کنند. اما از آنجا که همواره افرادی از اطاعت خدا و حجت خدا استکبار می ورزند، توطئه کردند تا غدیر و امام غدیر را از صحنه خارج کردند. البته چون دین خاتم است قرار نیست مانند سایر ادیان این انحراف پابرجا بماند و امامان که همان حجتها و محورهای دین هستند، قرار است این محوریت را تا آخر ادامه دهند.

◀️نگاه به واقعه عاشورا از این منظر برای باقی ماندن اسلام حقیقی بحثی است که کمتر به آن پرداخته شده است. شاید یکی از مهمترین دلایل ماندگاری شیعه که آن خوانش دقیق دین با محوریت خداست در طول قرنهای متمادی ماندگاری واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) است. مردمانی که خواستند محور دین را حذف کنند و دین خود ساخته خود را جایگزین دین اصلی اسلام کنند، نمیدانستند که این آزادگی و مظلومیت امام حسین (ع) و اصحاب و خانواده اش قرنها توسط دیگر مردمانی در تمام جهان فریاد زده خواهد شد و نمی توانند دین واقعی اسلام را منحرف کنند. لذا بزرگداشت ایام عزای سید الشهدا (ع) دارای وجوه مختلفی است که باید از آن بیشتر گفت و بیشتر نوشت.

🏴 @DiNneVeSht
🏴🏴عاشورا تبلور مقامات مختلف امام

◀️قطعا عظمت واقعه عاشورا چنان است که هر بیننده ای حتی از پس سالها غرق در این اقیانوس بیکران شده و به قدر و اندازه وسع خود از آن می چشد. تعابیر مختلف از اهداف حرکت سیدالشهدا و حتی گاها متنناقض از سوی افراد مختلف که همگی ارادتمند امام حسین (ع) هستند، نشان از این واقعیت دارد.

◀️یکی برگزاری نماز در ظهر عاشورا توسط امام را نشان از اهمیت نماز و از اهداف عاشورا میداند. دیگری او را رهبری سیاسی و مدنی میبیند که بر علیه ظلم طاغوت زمان خود قیام کرده و هدف عاشورا را ظلم ستیزی میداند. آن دیگری حسین بن علی را انسانی آزاده میداند که فرای هر دین و مذهبی درس زندگی با عزت را به ما میدهد. و آن دلسوز دیگر درس عاشورا را دلباختگی و فداکاری و از خود گذشتگی میداند.

◀️وقتی در تمام این نوشته ها و گفتارها دقیق میشوی میبینی همه درست میگویند و از سر دلسوزی و محبت میگویند. یکی مشکل کمرنگ شدن اعمال عبادی و بی نمازی را در جامعه دیده، نماز ظهر عاشورا در چشمش بزرگتر جلوه کرده است. دیگری ظلم ظالمان را دیده و چشیده، ظلم ستیزی امام برایش بزرگتر نمودار شده است. آن دیگری انحطاط اخلاقی جامعه و محترم شمردن افراد پست را لمس کرده درس آزادگی حسین را بیشتر فریاد میزند. و یک دوستدار دیگر امام، کمرنگ شدن صفات پسندیده انسانی و زیاد شدن غرور و خودخواهی های شخصی و گروهی را در جامعه علت اصلی مشکلات یافته، از خودگذشتگی امام را بیشتر یادآوری میکند.

◀️همه این تعبیرات درست است و میتوان هدف عاشورا را اینگونه دید و امام را اینگونه توصیف کرد. و به احتمال قوی تمام این بیانها از روی دلسوزی و محبت نسبت به امام و اهل بیت است. اما این همه تنوع در نگاه به یک واقعه و نگاه به وجود مقدس امام بیانگر این واقعیت است که هر آنچه منسوب به امام میشود از آنجا که او حجت خداست خداگونه است و دارای شؤون مختلف. همانطور که حضرت امیر (ع) در نهج البلاغه در مورد خداوند میفرمایند که لا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ (خداوند را هیچ کاری از کار دیگر بازنمیدارد)، امام هم که حجت خداست دارای شأنهای مختلفی است و هرکس از بندگان خدا نسبت به نگرش و معرفتش به یکی یا چندتایی از این شؤون متوسل میشود، و این حقیقت امام است که دارای مقامات مختلف است. در عین اینکه مردم را دعوت به انجام اعمال عبادی چون نماز و روزه و حج میکند، آنچنان زندگی اخلاق مدارانه ای دارند که الگوی تمام مکارم اخلاقی از آزادگی و بخشش و از خودگذشتگی هستند. تبلور این مقامات را میتوان در تمام امامان معصوم و بالخصوص امام حسین علیه السلام دید. به همین دلیل است که اصل دینداری رسیدن خدمت امام است که در آن هم احکام و هم اخلاق جمع است.

🏴این توجه به امام در دین را میتوان در مناسبتهای مختلف دید و محرم تبلور این توجه و توسل است، هرچند هر دوستدار امام حسین (ع) از نگاهی و سلیقه ای به این مناسبتها و عزاداری ها دقت میکند.

🏴 @DiNneVeSht
◀️اگر امام و حجت خدا را دارای شأنهای مختلف میدانیم و اصلا او را خلیفه الله در زمین میدانیم، خیلی از بندگان عجیب نمی نماید که هر بنده ای شأنی از شؤون آن بزرگواران در چشم و قلبش می نشیند، لذا شخص امام را در آن کار الگوی خود قرار می دهد. اصلا یک معنای امام یعنی آنکه به عنوان پیشوا جلو ایستاده و بقیه در رفتار و گفتار و کردار به او اقتدا می کنند.

◀️در این فضا امام در یک شأن مشغول به اعمال عبادی مانند نماز و روزه میشود و شیعیان خود را به این اعمال تشویق میکند، فرای آنکه حکمت این اعمال را برای افراد بگوید یا نگوید. اما در شأنی دیگر دارای بالاترین رفتارهای اخلاقی و اجتماعی در میان مردمان است و همعصران امام اعم از دوست و دشمن آن بزرگواران را بزرگ می شمردند. همانطور که پیامبر (ص) را امین می دانستند و علی بن ابی طالب (ع) را دستگیر مستمندان و حسن بن علی(ع) را از آنجا که ثروت خود را با نیازمندان تقسیم کرد، کریم می دانستند. لذا پیروان آن بزرگواران باید سعی کنند در این شؤون نیز پیرو امام خود باشند هرچند امیرالمومنین (ع)فرمودند «شما نمی توانید مانند من باشید اما سعی کنید به من نزدیک شوید.»

◀️شخص از سوی دیگر امام را در بالاترین مقامات عرفانی و معنوی می بیند و وقتی می خواهد در برابر خالق خود به ستایش و عبودیت بپردازد زبانش را با کمیل علی (ع) و صحیفه سجادیه زین العابدین (ع) باز می کند. نه اینکه بنده نتواند با خدای خود صحبت کند اما امام را مقدم بر خود می داند و او را در پله های عرفان و تقری به خدا بسیار جلوتر میداند و در این مسیر نیز از امامش پیروی می کند.

◀️ لذا وقتی کسی حجت خدا را محور دین خود قرار داد در هر بعد و شأنی به این محور متوسل شده و با تقرب به حجت خدا به خدا نزدیک می شود. و چقدر ما امروزه از رفتارها و عملکردهای امامانمان کم می دانیم. لذا باید از آن بزرگواران بیشتر گفت و نوشت که نوشتن از آنها نوشتن از دین است.

🥀@DiNneVeSht
2025/07/10 01:29:14
Back to Top
HTML Embed Code: