🕋عید قربان اوج بندگی من
◀️قربان از واژه قرب و به معنای تقرب و نزدیکی به خداوند است و قربانی آن چیزی است که انسان به وسیله آن خود را به خدا نزدیک میکند. عید قربان و قربانی کردن از آن مناسک و اعمال عبادی است که فلسفه اولیه آن اوج خضوع انسان است در برابر پروردگار. شاید تکرار هر ساله این مناسک تذکر جدی باشد برای انسان مدرن امروزی که خود را محور عالم میداند، که بداند اگر در این دنیا بخواهی متدین باشی باید تسلیم خواسته پرودگار خود باشی. تسلیم امری که در آن باید از عزیزترین چیزی که در این دنیا داری بگذری حتی بدون بدست آوردن هیچ منفعتی.
◀️آری ابراهیم آنکه مدل بندگی او سرمشق آدمیان شد و همه ادیان ابراهیمی پس از سالها به طریقی به او تاسی میکنند، عزیزترین دارایی خویش را به قصد قربانی به پیش خداوند برد. اوج بندگی آنجا معلوم میشود که اسماعیل فرزندی بود که در سن پیری حضرت ابراهیم به دنیا آمد و لذا برای ایشان قربانی کردن فرزند یعنی بالاتر از جان خودش و یعنی قربانی کردن گرانقدرترین دارایی دنیوی. شاید به دلیل همین اوج اطاعت وتسلیم بی چون و چرا بودن در برابر پروردگار بوده که در اعمال حج همه جا یاد و خاطره این بنده مطیع خدا وجود دارد.
◀️حال وقتی انسان مدرن از پس قرنها هرساله به این سنت حج نگاه میکند، قاعدتا باید نقش محوریت خداوند در زندگی را ببیند که اوج آن میتواند تا حد قربانی کردن حتی، جان عزیزترین شخص انسان به پیش رود. و یا تا انجایی به پیش رود که انسان عزیزترین کسان خودش را باید در بیابانی رها کند و برود. البته این جناب ابراهیم است که از پس این امتحانها برآمده و خلیل الله میشود و همه در این میدان سخت، سربلند بیرون نمی آیند.
◀️حال به هر بهانه ای نباید این صحنه ها جلوی چشم انسان مدرن که به علت باورهای اومانیستی خود را محور عالم میداند، نقش ببندد. زیرا حج در مناسک عبادی دین اوج یاداوری محوریت خداست در عالم نه انسان. پس انسان مدرن از عید قربان کشتن حیوانات را میبیند و با فراموش کردن اینکه باید «من» خود را قربانی کرد فریادهای دفاع از حقوق حیوانات میدهد. او فراموش کرده که قرنهاست انسانها با استفاده از دامپروری و کشتن حیوانات زندگی میکنند و اصلا از لحاظ پزشکی او نیازمند مصرف گوشت است. اما او باید بهانه بیاورد تا نکند مجبور شود بپذیرد که راه دینداری و سعادتمندی قربانی کردن «من» وجود در برابر خداوند است.
🌹 @DiNneVeSht
◀️قربان از واژه قرب و به معنای تقرب و نزدیکی به خداوند است و قربانی آن چیزی است که انسان به وسیله آن خود را به خدا نزدیک میکند. عید قربان و قربانی کردن از آن مناسک و اعمال عبادی است که فلسفه اولیه آن اوج خضوع انسان است در برابر پروردگار. شاید تکرار هر ساله این مناسک تذکر جدی باشد برای انسان مدرن امروزی که خود را محور عالم میداند، که بداند اگر در این دنیا بخواهی متدین باشی باید تسلیم خواسته پرودگار خود باشی. تسلیم امری که در آن باید از عزیزترین چیزی که در این دنیا داری بگذری حتی بدون بدست آوردن هیچ منفعتی.
◀️آری ابراهیم آنکه مدل بندگی او سرمشق آدمیان شد و همه ادیان ابراهیمی پس از سالها به طریقی به او تاسی میکنند، عزیزترین دارایی خویش را به قصد قربانی به پیش خداوند برد. اوج بندگی آنجا معلوم میشود که اسماعیل فرزندی بود که در سن پیری حضرت ابراهیم به دنیا آمد و لذا برای ایشان قربانی کردن فرزند یعنی بالاتر از جان خودش و یعنی قربانی کردن گرانقدرترین دارایی دنیوی. شاید به دلیل همین اوج اطاعت وتسلیم بی چون و چرا بودن در برابر پروردگار بوده که در اعمال حج همه جا یاد و خاطره این بنده مطیع خدا وجود دارد.
◀️حال وقتی انسان مدرن از پس قرنها هرساله به این سنت حج نگاه میکند، قاعدتا باید نقش محوریت خداوند در زندگی را ببیند که اوج آن میتواند تا حد قربانی کردن حتی، جان عزیزترین شخص انسان به پیش رود. و یا تا انجایی به پیش رود که انسان عزیزترین کسان خودش را باید در بیابانی رها کند و برود. البته این جناب ابراهیم است که از پس این امتحانها برآمده و خلیل الله میشود و همه در این میدان سخت، سربلند بیرون نمی آیند.
◀️حال به هر بهانه ای نباید این صحنه ها جلوی چشم انسان مدرن که به علت باورهای اومانیستی خود را محور عالم میداند، نقش ببندد. زیرا حج در مناسک عبادی دین اوج یاداوری محوریت خداست در عالم نه انسان. پس انسان مدرن از عید قربان کشتن حیوانات را میبیند و با فراموش کردن اینکه باید «من» خود را قربانی کرد فریادهای دفاع از حقوق حیوانات میدهد. او فراموش کرده که قرنهاست انسانها با استفاده از دامپروری و کشتن حیوانات زندگی میکنند و اصلا از لحاظ پزشکی او نیازمند مصرف گوشت است. اما او باید بهانه بیاورد تا نکند مجبور شود بپذیرد که راه دینداری و سعادتمندی قربانی کردن «من» وجود در برابر خداوند است.
🌹 @DiNneVeSht
🌹دین کامل
◀️برای دین تعاریف متفاوتی توسط افراد مختلف ارائه شده است. اما یکی از بهترین جاهایی که میتوان تعریف دین را دید آنجاست که صاحب دین یعنی خداوند به تعریف آن پرداخته است. در قرآن کریم بارها لفظ دین بکار رفته است. مثلا در آیه ۸۵ سوره آل عمران که میفرماید: و مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ (هرکس غیر از تسلیم شدن دینی را بپذیرد از اوپذیرفته نشده و در آخرت از زیانکاران خواهد بود) ویژگی دین مورد قبول پروردگار دینی است که اساس آن تسلیم شدن در برابر خداوند باشد و اگر چنین تسلیمی را قبول نکند در آخرت خسارت میبیند. یعنی ویژگی دین تسلیم بودن است که نتیجه آن در آخرت دیده میشود. این تعریف خلاف باورهای اومانیستی است که به خاطر کارکرد گرایی نتیجه دین را در این دنیا میخواهد ببیند.
◀️قرآن در همین فضا و در آیه ۳ سوره مائده تعریف دین را مشخص تر میکند. الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً ( امروز دین شما کامل شد و نعمت من بر شما تمام گردید و اینکه دین شما اسلام باشد راضی شدم). خیلی از افراد با توجه به تفکر کارکردگرایی که از اومانیسم در جانشان نشسته است، تعریف این کامل شدن دین را به گونه ای میدانند که گویا دین کامل یعنی دینی که تمامی نیازهای انسان را برطرف میکند. البته در این برداشت برخی از مذهبیون هم مقصر هستند که داعیه دارند اسلام میتواند همه مشکلات از پزشکی، حقوقی، اقتصادی، اجتماعی تا سیاسی را حل کند. اما فارغ از ریشه های این برداشت غلط معنای اکمال دین چیست. برای دانستن معنای دین کامل باید به شأن نزول آیه مراجعه کرد. به عبارتی دیگر با توجه به نزول این آیه در روز غدیر، تعریف دین چیست که در غدیر کامل شد؟
◀️با نگاه به خطابه غدیر و آیات قرآن میتوان معنای کامل شدن دین را فهمید. قرآن دین را تسلیم شدن در برابر خداوند و سپس پیامبرش میداند، و پیامبر در خطابه غدیر ادامه این تسلیم بودن را در برابر حجتهای الهی ترسیم میکند. پیامبر در خطابه غدیر اولین حجت بعد از خودش را علی بن ابی طالب معرفی و آخرین آنها را مهدی میخواند. همچنین تعداد آنان را که ۱۲ نفر هستند ذکر میکند. لذا از آنجا که اصل دین عبودیت و تسلیم شدن در برابر امر مولی است و از آنجا که در غدیر مصداق مولی تا اخرالزمان مشخص شد، لذا دین کامل گردید. حالا با این نگاه میتوان فهمید که چرا پیامبر در غدیر فرمودند حاضرین به غایبین این پیام را برسانند و پدران به پسران تا نسلهای اخر.
◀️آری غدیر روز کامل شدن دین است چون خداوند در دین آخر مصداق اطاعت خودش را در ۱۲ ولی مشخص کرد و اسم آخرین ولی را برای انسان معاصر امروزی برد که او بداند طریق بندگی کامل مشخص شده است. امروز دینداری یعنی اطاعت از آخرین مصداق معرفی شده توسط پیامبر در خطبه غدیر یعنی وجود مقدس امام زمان علیه السلام.
🌹@DiNneVeSht
◀️برای دین تعاریف متفاوتی توسط افراد مختلف ارائه شده است. اما یکی از بهترین جاهایی که میتوان تعریف دین را دید آنجاست که صاحب دین یعنی خداوند به تعریف آن پرداخته است. در قرآن کریم بارها لفظ دین بکار رفته است. مثلا در آیه ۸۵ سوره آل عمران که میفرماید: و مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ (هرکس غیر از تسلیم شدن دینی را بپذیرد از اوپذیرفته نشده و در آخرت از زیانکاران خواهد بود) ویژگی دین مورد قبول پروردگار دینی است که اساس آن تسلیم شدن در برابر خداوند باشد و اگر چنین تسلیمی را قبول نکند در آخرت خسارت میبیند. یعنی ویژگی دین تسلیم بودن است که نتیجه آن در آخرت دیده میشود. این تعریف خلاف باورهای اومانیستی است که به خاطر کارکرد گرایی نتیجه دین را در این دنیا میخواهد ببیند.
◀️قرآن در همین فضا و در آیه ۳ سوره مائده تعریف دین را مشخص تر میکند. الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً ( امروز دین شما کامل شد و نعمت من بر شما تمام گردید و اینکه دین شما اسلام باشد راضی شدم). خیلی از افراد با توجه به تفکر کارکردگرایی که از اومانیسم در جانشان نشسته است، تعریف این کامل شدن دین را به گونه ای میدانند که گویا دین کامل یعنی دینی که تمامی نیازهای انسان را برطرف میکند. البته در این برداشت برخی از مذهبیون هم مقصر هستند که داعیه دارند اسلام میتواند همه مشکلات از پزشکی، حقوقی، اقتصادی، اجتماعی تا سیاسی را حل کند. اما فارغ از ریشه های این برداشت غلط معنای اکمال دین چیست. برای دانستن معنای دین کامل باید به شأن نزول آیه مراجعه کرد. به عبارتی دیگر با توجه به نزول این آیه در روز غدیر، تعریف دین چیست که در غدیر کامل شد؟
◀️با نگاه به خطابه غدیر و آیات قرآن میتوان معنای کامل شدن دین را فهمید. قرآن دین را تسلیم شدن در برابر خداوند و سپس پیامبرش میداند، و پیامبر در خطابه غدیر ادامه این تسلیم بودن را در برابر حجتهای الهی ترسیم میکند. پیامبر در خطابه غدیر اولین حجت بعد از خودش را علی بن ابی طالب معرفی و آخرین آنها را مهدی میخواند. همچنین تعداد آنان را که ۱۲ نفر هستند ذکر میکند. لذا از آنجا که اصل دین عبودیت و تسلیم شدن در برابر امر مولی است و از آنجا که در غدیر مصداق مولی تا اخرالزمان مشخص شد، لذا دین کامل گردید. حالا با این نگاه میتوان فهمید که چرا پیامبر در غدیر فرمودند حاضرین به غایبین این پیام را برسانند و پدران به پسران تا نسلهای اخر.
◀️آری غدیر روز کامل شدن دین است چون خداوند در دین آخر مصداق اطاعت خودش را در ۱۲ ولی مشخص کرد و اسم آخرین ولی را برای انسان معاصر امروزی برد که او بداند طریق بندگی کامل مشخص شده است. امروز دینداری یعنی اطاعت از آخرین مصداق معرفی شده توسط پیامبر در خطبه غدیر یعنی وجود مقدس امام زمان علیه السلام.
🌹@DiNneVeSht
🌹نعمت دین و شیرینی تسلیم بودن
◀️معنای تمام ادیان نزد خداوند تسلیم شدن است همانجا که خدا در آیه ۱۹ سوره آل عمران میفرماید: ان الدین عند الله الاسلام. اما در ذائقه بشر مدرن امروزی که توانسته به مدد پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی خود را از سلطنت حاکمان مستبد برهاند، و به مکتب لیبرالیسم رسیده، تسلیم و اسیر بودن خوش نمی آید. لذا او با هرچه که جلوی آزادی او را بگیرد سر به مخالفت برمی دارد. البته این باور عمومی است که در جامعه مدرن در نزد افراد وجود دارد اما تحولات قرن بیستم این تصور را در ذهن اندیشمندان دچار تغییراتی کرد.
◀️آزادی و بی قید بودن انسان هرچند توانست او را از یوغ اسارت حاکمان و پادشاهان برهاند و امروزه مقام پادشاهی یا در کشورها برافتاده و یا مقامی تشریفاتی است، اما این آزادی نتوانست او را از یوغ اسارت خود انسان و انسانیتش رها کند. جنگهای جهانی اول ودوم، فجایع نسل کشی در افریقا و آسیا، جنگهای نیابتی برای فروش بیشتر کارتلهای اسلحه و جنگهای اقتصادی و بیشمار اتفاقات وحشتناکی که دنیا در ۱۰۰ سال اخیر شاهد آن بوده، همگی نمونه هایی از آزادی انسانهاست. فجایعی که ستم آنها کمتر از ظلم پادشاهان گذشته نبوده است. همه اینها اندیشمندان را به آن سو برده است که انسان نیازمند یک قید وبند است و باید جایی تسلیم شود، لذا نسخه ای به نام عرفان و ترجیحا اخلاق برای مقید شدن انسان مدرن ترویج می شود.
◀️یعنی انسان مدرن قرن بیست و یکمی برای آنکه اسیر یکه تازی و ظلم و ستم نباشد، باید خود را مقید به اخلاق کند. بازگشتی دوباره به تسلیم شدن در برابر یک واقعیت. اما از آنجا که هنوز ذهنیت تسلیم شدن در برابر روحانیون و قدیسان ادیان و سوء استفاده آنها از تدین افراد از حافظه تاریخی انسان مدرن پاک نشده است، دین نسخه مورد قبولی برای این کار نیست. استفاده از واژه اخلاق و شعر خوانی از قول بزرگان عرفا برای ذائقه انسان مدرن مطلوبتر است.
◀️اما در دیگر سو خداوند تعارف با انسان ندارد و سوء استفاده برخی انسانها از دین را پای خود نمیگذارد، لذا بی پرده کمال دینداری را در تسلیم بودن میداند و این تسلیم شدن را نعمتی میداند که به انسان هدیه داده است. آری خداوند برخلاف ذائقه دست خورده ما اصالت انسانیت را تسلیم بودن در برابر خدا و حجتهای خدا میداند که آخرین پیامبرش آنها را در خطبه غدیر معرفی کرد. لذا در روز غدیر خداوند این آیه را بر رسولش نازل میکند که اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً (امروز دین شما را برایتان
کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و رضایت دادم که تسلیم شدن دین شما باشد.) در واقع دینداری و معلوم شدن مصداقهای رهبری انسانها که افراد باید مطیع آنها باشند نعمتی است که خدا به ما داده است و از آن رضایت دارد. این نگاه به دینداری و شیرینی تسلیم بودن و آزاد نبودن، گوهر نابی است که امروزه کمیاب شده است. لذا باید به سمت تسلیم شدن در برابر خداوند و حجت خدا حرکت کرد و ذائقه خود را با این نوع دینداری که مورد رضایت خداست شیرین کرد.
🌹 @DiNneVeSht
◀️معنای تمام ادیان نزد خداوند تسلیم شدن است همانجا که خدا در آیه ۱۹ سوره آل عمران میفرماید: ان الدین عند الله الاسلام. اما در ذائقه بشر مدرن امروزی که توانسته به مدد پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی خود را از سلطنت حاکمان مستبد برهاند، و به مکتب لیبرالیسم رسیده، تسلیم و اسیر بودن خوش نمی آید. لذا او با هرچه که جلوی آزادی او را بگیرد سر به مخالفت برمی دارد. البته این باور عمومی است که در جامعه مدرن در نزد افراد وجود دارد اما تحولات قرن بیستم این تصور را در ذهن اندیشمندان دچار تغییراتی کرد.
◀️آزادی و بی قید بودن انسان هرچند توانست او را از یوغ اسارت حاکمان و پادشاهان برهاند و امروزه مقام پادشاهی یا در کشورها برافتاده و یا مقامی تشریفاتی است، اما این آزادی نتوانست او را از یوغ اسارت خود انسان و انسانیتش رها کند. جنگهای جهانی اول ودوم، فجایع نسل کشی در افریقا و آسیا، جنگهای نیابتی برای فروش بیشتر کارتلهای اسلحه و جنگهای اقتصادی و بیشمار اتفاقات وحشتناکی که دنیا در ۱۰۰ سال اخیر شاهد آن بوده، همگی نمونه هایی از آزادی انسانهاست. فجایعی که ستم آنها کمتر از ظلم پادشاهان گذشته نبوده است. همه اینها اندیشمندان را به آن سو برده است که انسان نیازمند یک قید وبند است و باید جایی تسلیم شود، لذا نسخه ای به نام عرفان و ترجیحا اخلاق برای مقید شدن انسان مدرن ترویج می شود.
◀️یعنی انسان مدرن قرن بیست و یکمی برای آنکه اسیر یکه تازی و ظلم و ستم نباشد، باید خود را مقید به اخلاق کند. بازگشتی دوباره به تسلیم شدن در برابر یک واقعیت. اما از آنجا که هنوز ذهنیت تسلیم شدن در برابر روحانیون و قدیسان ادیان و سوء استفاده آنها از تدین افراد از حافظه تاریخی انسان مدرن پاک نشده است، دین نسخه مورد قبولی برای این کار نیست. استفاده از واژه اخلاق و شعر خوانی از قول بزرگان عرفا برای ذائقه انسان مدرن مطلوبتر است.
◀️اما در دیگر سو خداوند تعارف با انسان ندارد و سوء استفاده برخی انسانها از دین را پای خود نمیگذارد، لذا بی پرده کمال دینداری را در تسلیم بودن میداند و این تسلیم شدن را نعمتی میداند که به انسان هدیه داده است. آری خداوند برخلاف ذائقه دست خورده ما اصالت انسانیت را تسلیم بودن در برابر خدا و حجتهای خدا میداند که آخرین پیامبرش آنها را در خطبه غدیر معرفی کرد. لذا در روز غدیر خداوند این آیه را بر رسولش نازل میکند که اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً (امروز دین شما را برایتان
کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و رضایت دادم که تسلیم شدن دین شما باشد.) در واقع دینداری و معلوم شدن مصداقهای رهبری انسانها که افراد باید مطیع آنها باشند نعمتی است که خدا به ما داده است و از آن رضایت دارد. این نگاه به دینداری و شیرینی تسلیم بودن و آزاد نبودن، گوهر نابی است که امروزه کمیاب شده است. لذا باید به سمت تسلیم شدن در برابر خداوند و حجت خدا حرکت کرد و ذائقه خود را با این نوع دینداری که مورد رضایت خداست شیرین کرد.
🌹 @DiNneVeSht
🏴مناسکی که باید تکریم کرد
◀️به سبب رشد سریع رسانه ها و شبکه های اجتماعی برخی اخبار و رویدادها به سرعت پخش شده و برخی مراسم و مجالسی که دارای مخاطبی چند نفری بوده است، گویا مخاطب عام پیدا میکند. مثلا در قدیم افراد معدودی بودند که جشن تولد میگرفتند به طوریکه این مجلس خصوصی حتی برای خیلی از نزدیکان شخص نیز معنا نداشت، اما به مرور ایام و رشد رسانه ها روز تولد برای افراد بزرگ جلوه داده شد و از مخاطب خاص به مخاطب عموم و کل جامعه تسری پیدا کرد. مراسمی که هنوز برای پدربزرگها و مادربزرگها کار عجیبی است.
◀️اما این بزرگداشت یک روز، لزوما عیبی ندارد بلکه به سبب جمع شدن افراد دور هم میتواند مزیتهایی هم داشته باشد. شبیه این اتفاق در برخی مناسک مذهبی نیز افتاد. بزرگداشت برخی سالروز ولادت ائمه و اولاد ائمه که شاید حتی نتوان برقطعیت تاریخی آنها صحه گذاشت، این روزها در شبکه های اجتماعی دست به دست میشود. اتفاقی که از نگاه برخی متدینین رنگ دینداری گرفته و از نگاه برخی دیگر از دلسوزان سبب فربهی مناسک شده است. قطعا در مجموعه اعتقادات یک متدین این تاریخها اهمیت خاصی ندارد و اگر برخی به سمت بزرگداشت آن حرکت میکنند شاید هدفشان تکریم مقام اولیای الهی و درس گرفتن از مقامات آن بزرگواران به بهانه این تاریخها باشد. مانند همان جشن تولد که با نگاه صله رحم بسیار کار پسندیده ایست. البته سنت بزرگداشت مقام ائمه علیهم السلام به بهانه های مختلف، سنتی قدیمی است. روضه های اول ماه یا روضه های دوشنبه ها و بسیاری از این مراسم خصوصی و خانگی قرنها در جامعه شیعیان بدون وجود هیچگونه رسانه ای برگزار میگردید.
◀️اما شاید نگرانی برخی دیگر دلسوزان دینی از این باب باشد که فربه شدن برخی از مناسکی که شاید خودش (فرای بحث جمع شدن افراد دور هم جهت توسل) در دینداری خیلی مهم نباشد و سابقه ای هم در تاریخ تشیع ندارد سبب کمرنگ شدن مناسک عمومی تر و با سابقه ای شود که اتفاقا از سابقه تاریخی شیعیان و حتی ائمه علیهم السلام بوده است.
◀️لذا باید در زمانی که به مناسک قطعی و تاریخی میرسیم که قرنها توسط شیعیان بزرگ داشته می شده است بسیار جدی تر و پر رنگتر از قدیم عمل کنیم. شاید به تعبیری مهمترین این مناسک ایام محرم و عزای سیدالشهدا علیه السلام بوده که از زمان ائمه علیهم السلام تکریم میشده است. یکی از روایتهای معروف در تکریم ایام محرم روایتی منسوب به امام رضا علیه السلام که فرمودند: هر گاه ماه محرم فرا مىرسيد، پدرم (موسى بن جعفر) ديگر خندان ديده نمىشد و غم و افسردگى بر او غلبه مىيافت تا آن كه ده روز از محرم مىگذشت، روز دهم محرم كه مىشد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود (امالى صدوق، ص ۱۱۱).
◀️با این اوصاف امروز در کنار فربهی مناسک باید توجه خاص تر و ویژه تری به مناسک قطعی تر، عمومی تر و با سابقه تر باید داشت. خصوصا مناسکی چون ایام محرم که توسط خود ائمه علیهم السلام تکریم می شدند.
🏴 @DiNneVeSht
◀️به سبب رشد سریع رسانه ها و شبکه های اجتماعی برخی اخبار و رویدادها به سرعت پخش شده و برخی مراسم و مجالسی که دارای مخاطبی چند نفری بوده است، گویا مخاطب عام پیدا میکند. مثلا در قدیم افراد معدودی بودند که جشن تولد میگرفتند به طوریکه این مجلس خصوصی حتی برای خیلی از نزدیکان شخص نیز معنا نداشت، اما به مرور ایام و رشد رسانه ها روز تولد برای افراد بزرگ جلوه داده شد و از مخاطب خاص به مخاطب عموم و کل جامعه تسری پیدا کرد. مراسمی که هنوز برای پدربزرگها و مادربزرگها کار عجیبی است.
◀️اما این بزرگداشت یک روز، لزوما عیبی ندارد بلکه به سبب جمع شدن افراد دور هم میتواند مزیتهایی هم داشته باشد. شبیه این اتفاق در برخی مناسک مذهبی نیز افتاد. بزرگداشت برخی سالروز ولادت ائمه و اولاد ائمه که شاید حتی نتوان برقطعیت تاریخی آنها صحه گذاشت، این روزها در شبکه های اجتماعی دست به دست میشود. اتفاقی که از نگاه برخی متدینین رنگ دینداری گرفته و از نگاه برخی دیگر از دلسوزان سبب فربهی مناسک شده است. قطعا در مجموعه اعتقادات یک متدین این تاریخها اهمیت خاصی ندارد و اگر برخی به سمت بزرگداشت آن حرکت میکنند شاید هدفشان تکریم مقام اولیای الهی و درس گرفتن از مقامات آن بزرگواران به بهانه این تاریخها باشد. مانند همان جشن تولد که با نگاه صله رحم بسیار کار پسندیده ایست. البته سنت بزرگداشت مقام ائمه علیهم السلام به بهانه های مختلف، سنتی قدیمی است. روضه های اول ماه یا روضه های دوشنبه ها و بسیاری از این مراسم خصوصی و خانگی قرنها در جامعه شیعیان بدون وجود هیچگونه رسانه ای برگزار میگردید.
◀️اما شاید نگرانی برخی دیگر دلسوزان دینی از این باب باشد که فربه شدن برخی از مناسکی که شاید خودش (فرای بحث جمع شدن افراد دور هم جهت توسل) در دینداری خیلی مهم نباشد و سابقه ای هم در تاریخ تشیع ندارد سبب کمرنگ شدن مناسک عمومی تر و با سابقه ای شود که اتفاقا از سابقه تاریخی شیعیان و حتی ائمه علیهم السلام بوده است.
◀️لذا باید در زمانی که به مناسک قطعی و تاریخی میرسیم که قرنها توسط شیعیان بزرگ داشته می شده است بسیار جدی تر و پر رنگتر از قدیم عمل کنیم. شاید به تعبیری مهمترین این مناسک ایام محرم و عزای سیدالشهدا علیه السلام بوده که از زمان ائمه علیهم السلام تکریم میشده است. یکی از روایتهای معروف در تکریم ایام محرم روایتی منسوب به امام رضا علیه السلام که فرمودند: هر گاه ماه محرم فرا مىرسيد، پدرم (موسى بن جعفر) ديگر خندان ديده نمىشد و غم و افسردگى بر او غلبه مىيافت تا آن كه ده روز از محرم مىگذشت، روز دهم محرم كه مىشد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود (امالى صدوق، ص ۱۱۱).
◀️با این اوصاف امروز در کنار فربهی مناسک باید توجه خاص تر و ویژه تری به مناسک قطعی تر، عمومی تر و با سابقه تر باید داشت. خصوصا مناسکی چون ایام محرم که توسط خود ائمه علیهم السلام تکریم می شدند.
🏴 @DiNneVeSht
🏴🏴کربلا و در کنار امام قرار نبود کسی از دین بگوید و بنویسد زیرا که حسین علیه السلام خود دین بود و باید او را می دید و درکنارش قرار میگرفتیم. این روزها که شهر سیاه پوش در غم ماتم او است نمیتوان نوشت، زیرا گاهی هم نباید از دین نوشت باید حرکت کرد و رفت و خود را به امام حسین علیه السلام ملحق کرد با نوحه و عزا🏴🏴
🏴شوری که نیاز داریم علیرغم تمام شعورمان
◀️کم کم رنگ سیاه از در و دیوار شهرهای ایران رخت برمی بندد و کم کم عکسهای پروفایلها و استوری ها هم از حال و هوای دهه محرم فاصله میگیرد. نه اینکه این فراموشی اشکال داشته باشد که طبیعت انسان اینگونه است. و اصلا اگر انسان فراموشکار نباشد نمیتواند با خیلی از مصیبتها کنار بیاید، و به زندگی ادامه دهد. به تعبیر چند ساله اخیر شور حسینی رو به خاموشی می نهد. اما سوال جدی اینجاست که به ادامه همان تعبیر شعور حسینی چطور؟
◀️معمولا در نزدیک دهه محرم اکثریتی از شور و شعور حسینی دم میزنند. برخی کاملا مخالف شور هستند و انسان را یک دست با شعور میخواهند، و گروهی هم به دنبال هر دو با یکدیگر هستند. البته گروه سومی هم هست که کلا فقط به دنبال شور است و حداقل در این دهه دنبال شعور کمتر میرود. هر سه دسته استدلالهای خود را دارند، که اصلا انسان عاقل به منطق قرار است تصمیم بگیرد. اما یک سوال مغفول اینجاست که دهه محرم تمام شد با شور یا بدون شور، با شعور یا بدون شعور، از این به بعد باید چه کنیم؟ ۱۰ روز را بر له و علیه شور و شعور حسینی سخن گفتیم حال که ۳۵۵ روز دیگر باقی است باید چه کنیم؟
◀️همه میدانیم که دیگر از این به بعد و در این ۳۵۵ روز شور حسینی کمرنگ و کمرنگ تر میشود. اما آیا شعور حسینی باید کمرنگ شود. اتفاقا با کمرنگ شدن شور باید توقع پر رنگ تر شدن شعور را داشته باشیم. شاید باید این سوال را بیشتر از دسته اول پرسید که بیشتر خود را روشنفکر میدانند ومخالفت بیشتری با شور حسینی در دهه محرم دارند؟
◀️باید پرسید که از الان میشود بررسی کرد که امام حسین علیه السلام به عنوان یک نفر و از جهت دیگر به عنوان یک امام چه نقشی در زندگی من دارد؟ باید پرسید آیا ما مطالعاتی درباره سبک زندگی اجتماعی امام خصوصا در قبل از واقعه عاشورا داریم؟ باید پرسید واقعا جبهه باطلی را که جلوی امام ایستادن میشناسیم و معیار حق و باطل را میدانیم؟ و بسیاری از آنچه باید بپرسیم.
◀️اما گویا نکته ای از قلم افتاده و آن اینکه همه این سوالها مجدد بعد از یازدهم محرم هرسال به فراموشی سپرده میشود و میرود تا محرم بعدی که در جامعه شور حسینی به پا میشود. اصلا گویا تا این شور نباشد کسی برای شعور در واقعیت ارزش قائل نیست هرچند بر زبان ادعاهای دیگری کنند.
◀️نکته جالب تر آنکه برخی از همان ها که در دهه اول بیشتر به دنبال شور بودند و کمتر به قیل و قال میپرداختند، از روز یازدهم شروع میکنند به مطالعه و افزایش آگاهی نسبت به امام. گویا واقعا در پس آن شور، شعوری نیز به دنبال می آید.
◀️اما اگر امام محور دینداری ما است آیا نباید بیشتر در طول سال وقت برای شناخت ایشان گذاشت. و اتفاقا توقع از دسته ای که خود را روشنفکر میداند بیشتر است که بیشتر از امام بنویسند. البته بدبینانه انسان فکر میکند ما خود، خود را روشنفکر میدانیم و مانند وضعیت امروز شبکه های اجتماعی شخصی بیشتر برای خود ژستی روشنفکرانه و ذی شعور گرفته ایم. و واقعا اگر این شور حسینی نبود شاید بعد از این همه سالها و قرنها کمتر کسی از امام حسین میگفت و مینوشت
🏴 @DiNneVeSht
◀️کم کم رنگ سیاه از در و دیوار شهرهای ایران رخت برمی بندد و کم کم عکسهای پروفایلها و استوری ها هم از حال و هوای دهه محرم فاصله میگیرد. نه اینکه این فراموشی اشکال داشته باشد که طبیعت انسان اینگونه است. و اصلا اگر انسان فراموشکار نباشد نمیتواند با خیلی از مصیبتها کنار بیاید، و به زندگی ادامه دهد. به تعبیر چند ساله اخیر شور حسینی رو به خاموشی می نهد. اما سوال جدی اینجاست که به ادامه همان تعبیر شعور حسینی چطور؟
◀️معمولا در نزدیک دهه محرم اکثریتی از شور و شعور حسینی دم میزنند. برخی کاملا مخالف شور هستند و انسان را یک دست با شعور میخواهند، و گروهی هم به دنبال هر دو با یکدیگر هستند. البته گروه سومی هم هست که کلا فقط به دنبال شور است و حداقل در این دهه دنبال شعور کمتر میرود. هر سه دسته استدلالهای خود را دارند، که اصلا انسان عاقل به منطق قرار است تصمیم بگیرد. اما یک سوال مغفول اینجاست که دهه محرم تمام شد با شور یا بدون شور، با شعور یا بدون شعور، از این به بعد باید چه کنیم؟ ۱۰ روز را بر له و علیه شور و شعور حسینی سخن گفتیم حال که ۳۵۵ روز دیگر باقی است باید چه کنیم؟
◀️همه میدانیم که دیگر از این به بعد و در این ۳۵۵ روز شور حسینی کمرنگ و کمرنگ تر میشود. اما آیا شعور حسینی باید کمرنگ شود. اتفاقا با کمرنگ شدن شور باید توقع پر رنگ تر شدن شعور را داشته باشیم. شاید باید این سوال را بیشتر از دسته اول پرسید که بیشتر خود را روشنفکر میدانند ومخالفت بیشتری با شور حسینی در دهه محرم دارند؟
◀️باید پرسید که از الان میشود بررسی کرد که امام حسین علیه السلام به عنوان یک نفر و از جهت دیگر به عنوان یک امام چه نقشی در زندگی من دارد؟ باید پرسید آیا ما مطالعاتی درباره سبک زندگی اجتماعی امام خصوصا در قبل از واقعه عاشورا داریم؟ باید پرسید واقعا جبهه باطلی را که جلوی امام ایستادن میشناسیم و معیار حق و باطل را میدانیم؟ و بسیاری از آنچه باید بپرسیم.
◀️اما گویا نکته ای از قلم افتاده و آن اینکه همه این سوالها مجدد بعد از یازدهم محرم هرسال به فراموشی سپرده میشود و میرود تا محرم بعدی که در جامعه شور حسینی به پا میشود. اصلا گویا تا این شور نباشد کسی برای شعور در واقعیت ارزش قائل نیست هرچند بر زبان ادعاهای دیگری کنند.
◀️نکته جالب تر آنکه برخی از همان ها که در دهه اول بیشتر به دنبال شور بودند و کمتر به قیل و قال میپرداختند، از روز یازدهم شروع میکنند به مطالعه و افزایش آگاهی نسبت به امام. گویا واقعا در پس آن شور، شعوری نیز به دنبال می آید.
◀️اما اگر امام محور دینداری ما است آیا نباید بیشتر در طول سال وقت برای شناخت ایشان گذاشت. و اتفاقا توقع از دسته ای که خود را روشنفکر میداند بیشتر است که بیشتر از امام بنویسند. البته بدبینانه انسان فکر میکند ما خود، خود را روشنفکر میدانیم و مانند وضعیت امروز شبکه های اجتماعی شخصی بیشتر برای خود ژستی روشنفکرانه و ذی شعور گرفته ایم. و واقعا اگر این شور حسینی نبود شاید بعد از این همه سالها و قرنها کمتر کسی از امام حسین میگفت و مینوشت
🏴 @DiNneVeSht
📚علم آموزی یا ژست روشنفکری
◀️سال تحصیلی و بهار علم آموزی آغاز شد. تقریبا اکثر خانواده ها دانش آموز و یا دانشجویی دارند و ابتدای پاییز برای آنها معنای دیگری دارد. اما یک سوال مطرح است که آیا سن دانش آموزی و دانشجویی از هفت سالگی تا بیست و چند سالگی است و یا نه همچنان ادامه دارد؟ یا به قولی زگهواره تا گور دانش به جوی است.
◀️زندگی مدرن امروزی پر از تغییرات است و به قول پروفسور انریکز «اگر تغییرات و تحولات شما را دچار سرگیجه کرده است تازه اول راه هستید.» لذا زندگی در دوران مدرن امروزی نیازمند کسب علم، دانش و مهارت بیشتری نسبت به قبل است و این نیاز انسان مدرن را ناچار به آموزش بیشتر از مدرسه و دانشگاه میکند. انسان مدرن اگر بخواهد خردمند بماند باید همواره و در هر زمان به کسب دانش بپردازد.
◀️علم آموزی در اکثر عرصه ها و در هر زمان ویژگی انسان مدرن است. و برای انسانی که میخواهد در این دنیا متدینانه زندگی کند علم آموزی مهمتر است. هجوم سوالات گوناگون از دین و خصوصا درباره رابطه علم و دین امروزه بسیار بیشتر از قرنهای گذشته است. رشد رسانه ها و خصوصا شبکه های اجتماعی سبب گسترش اینگونه سوالات شده است. لذا فیلمها، صحبتها و مقاله های دینی-علمی، شبه علمی، تبلیغاتی و حتی خلاف واقع و بعضا مغرضانه که هر روزه در رسانه ها دست به دست میشود، هرچند نشان پیشرفتهایی در کسب علم و سوال از دین است، اما خیلی اوقات کم عمقی و حجم وسیع این مطالب انسان مدرن را دچار توهم علم آموزی میکند.
◀️لذا امروزه برخی بدون دانستن روشهای علم آموزی و روش تحقیق و پژوهش و تنها با تکیه بر سیری در چند نوشته و صحبت خاصتا برخواسته از شبکه های اجتماعی، گمان میکند به علم دست یافته و میتواند روشنفکرانه به سراغ مباحث دینداری بروند. متاسفانه این ژست روشنفکر مابانه امروزه یکی از آفات دینداری در عصر مدرن شده که عموما برخواسته از خود بزرگ پنداری انسان مدرن در عصر جدید است. مشکلی که باید هم متدینان و هم روشنفکران واقعی با تمهیدی برای آن راه حلی پیدا کنند. شاید نوشتن بیشتر از دین و ریشه های این ژست روشنفکری یکی از این تمهیدات باشد.
🌹 @DiNneVeSht
◀️سال تحصیلی و بهار علم آموزی آغاز شد. تقریبا اکثر خانواده ها دانش آموز و یا دانشجویی دارند و ابتدای پاییز برای آنها معنای دیگری دارد. اما یک سوال مطرح است که آیا سن دانش آموزی و دانشجویی از هفت سالگی تا بیست و چند سالگی است و یا نه همچنان ادامه دارد؟ یا به قولی زگهواره تا گور دانش به جوی است.
◀️زندگی مدرن امروزی پر از تغییرات است و به قول پروفسور انریکز «اگر تغییرات و تحولات شما را دچار سرگیجه کرده است تازه اول راه هستید.» لذا زندگی در دوران مدرن امروزی نیازمند کسب علم، دانش و مهارت بیشتری نسبت به قبل است و این نیاز انسان مدرن را ناچار به آموزش بیشتر از مدرسه و دانشگاه میکند. انسان مدرن اگر بخواهد خردمند بماند باید همواره و در هر زمان به کسب دانش بپردازد.
◀️علم آموزی در اکثر عرصه ها و در هر زمان ویژگی انسان مدرن است. و برای انسانی که میخواهد در این دنیا متدینانه زندگی کند علم آموزی مهمتر است. هجوم سوالات گوناگون از دین و خصوصا درباره رابطه علم و دین امروزه بسیار بیشتر از قرنهای گذشته است. رشد رسانه ها و خصوصا شبکه های اجتماعی سبب گسترش اینگونه سوالات شده است. لذا فیلمها، صحبتها و مقاله های دینی-علمی، شبه علمی، تبلیغاتی و حتی خلاف واقع و بعضا مغرضانه که هر روزه در رسانه ها دست به دست میشود، هرچند نشان پیشرفتهایی در کسب علم و سوال از دین است، اما خیلی اوقات کم عمقی و حجم وسیع این مطالب انسان مدرن را دچار توهم علم آموزی میکند.
◀️لذا امروزه برخی بدون دانستن روشهای علم آموزی و روش تحقیق و پژوهش و تنها با تکیه بر سیری در چند نوشته و صحبت خاصتا برخواسته از شبکه های اجتماعی، گمان میکند به علم دست یافته و میتواند روشنفکرانه به سراغ مباحث دینداری بروند. متاسفانه این ژست روشنفکر مابانه امروزه یکی از آفات دینداری در عصر مدرن شده که عموما برخواسته از خود بزرگ پنداری انسان مدرن در عصر جدید است. مشکلی که باید هم متدینان و هم روشنفکران واقعی با تمهیدی برای آن راه حلی پیدا کنند. شاید نوشتن بیشتر از دین و ریشه های این ژست روشنفکری یکی از این تمهیدات باشد.
🌹 @DiNneVeSht
◀️کم عمقی و زودباوری ارمغان انسان مدرن
◀️از خصوصیات عصر مدرن افزایش سرعت همه چیز است و از آن جمله افزایش انتقال اخبار و تحلیل ها. اما این سرعت آیا با خود دقت و صحت را هم به همراه دارد. در همین چند روز اخیر چه خبرهایی که به سرعت در شبکه های اجتماعی دست به دست شد که بعدا توسط متخصصین مورد انتقاد قرار گرفت.
◀️مثلا ادعا میشد که ایران دومین کشور مهاجر فرست در جهان است! بعد روشن شد این یک کلیشه بیپایه است (نوشته «نقد یک کلیشه درباره مهاجرت از ایران» توسط دکتر جلائی پور) یا در خبری از قول سازمان جهانی بهداشت اعلام میشود ایران در مصرف الکل از میان ۱۸۹ کشور رتبه نهم را دارد! و گویی ایران یک کشور «الکلی» است. در صورتیکه با بررسی سرکار خانم دکتر رضویزاده معلوم میشود که این آمار و خبر نیز خطاست.
◀️نمونه های اخبار و تحلیل ها از این دست بسیار هستند و سرعت انتشار آنها نشان از کم عمقی انسان مدرن دارد که به سرعت و بی تامل هر تحلیلی را پذیرفته، باور کرده و نشر میدهد. البته این سطح تحلیل های کم عمق و بعضا نابخردانه و یا مغرضانه مخصوص اتفاقات و پدیده های اجتماعی نیست. در مورد امور دینی نیز شاهد بعضا سطح سخیفی از اینگونه تحلیل ها هستیم که متاسفانه به سرعت هم توسط افراد باور شده و پخش میشود.
◀️برای مثال برخی اخیرا درصدد هستند که شبهه قدیمی طول عمر امام زمان را مجدد زنده کنند و برای فرار از پاسخهای قبلی گویا سراغ تحلیل هایی جدید، میروند که جذاب باشد و انسان کم عمق امروزی شیفته آن شده و به سرعت آنرا نشر دهد. تحلیلی جدید در مورد عدم امکان این موضوع که عمر حضرت نوح بسیار طولانی باشد، یکی از این نوع تحلیل های جذاب جدید است. عدم در نظر گرفتن صراحت قرآن در مورد ۹۵۰ سال عمر تبلیغ حضرت نوح و تحلیلهای عجیب و غریب برای پوشاندن این واقعیت و در نظر نگرفتن روایتهای ادیان ابراهیمی در مورد عمر طولانی ایشان در این نوع تحلیل جای بسیار تامل دارد.
◀️آری ایرانی که در صدر مصرف الکل دنیا قرار دارد و ایرانی که بیشترین مهاجر را به دنیا صادر میکند، دروغ هایی هستند که به نام آمار و تحلیل به انسان سریع مدرن باورانده میشود، همانطور که طول عمر معمولی حضرت نوح و عدم امکان طول عمر طولانی امام زمان هم به این انسان باورانده میشود.
◀️ به نظر میرسد امروزه همانطور که جامعه شناسان و پزشکان وظیفه دارند تا در مقابل این مدل تحلیلهای غلط با تیغ آمار غیرواقعی بایستند و به نقد عالمانه این مطالب بپردازند، وظیفه روشنفکران و متدنین نیز این است که دربرابر اینگونه تحلیلهای سخیف که قرار است به ذائقه انسان مدرن کم عمق خوش بیاید پرچم روشنگری را بردارند. البته انسان مدرن عصر سرعت نیز باید بیاموزد که سرسپرده هر تحلیل جدیدی نشده و هر سخنی را به سرعت باور نکند.
🌹 @DiNneVeSht
◀️از خصوصیات عصر مدرن افزایش سرعت همه چیز است و از آن جمله افزایش انتقال اخبار و تحلیل ها. اما این سرعت آیا با خود دقت و صحت را هم به همراه دارد. در همین چند روز اخیر چه خبرهایی که به سرعت در شبکه های اجتماعی دست به دست شد که بعدا توسط متخصصین مورد انتقاد قرار گرفت.
◀️مثلا ادعا میشد که ایران دومین کشور مهاجر فرست در جهان است! بعد روشن شد این یک کلیشه بیپایه است (نوشته «نقد یک کلیشه درباره مهاجرت از ایران» توسط دکتر جلائی پور) یا در خبری از قول سازمان جهانی بهداشت اعلام میشود ایران در مصرف الکل از میان ۱۸۹ کشور رتبه نهم را دارد! و گویی ایران یک کشور «الکلی» است. در صورتیکه با بررسی سرکار خانم دکتر رضویزاده معلوم میشود که این آمار و خبر نیز خطاست.
◀️نمونه های اخبار و تحلیل ها از این دست بسیار هستند و سرعت انتشار آنها نشان از کم عمقی انسان مدرن دارد که به سرعت و بی تامل هر تحلیلی را پذیرفته، باور کرده و نشر میدهد. البته این سطح تحلیل های کم عمق و بعضا نابخردانه و یا مغرضانه مخصوص اتفاقات و پدیده های اجتماعی نیست. در مورد امور دینی نیز شاهد بعضا سطح سخیفی از اینگونه تحلیل ها هستیم که متاسفانه به سرعت هم توسط افراد باور شده و پخش میشود.
◀️برای مثال برخی اخیرا درصدد هستند که شبهه قدیمی طول عمر امام زمان را مجدد زنده کنند و برای فرار از پاسخهای قبلی گویا سراغ تحلیل هایی جدید، میروند که جذاب باشد و انسان کم عمق امروزی شیفته آن شده و به سرعت آنرا نشر دهد. تحلیلی جدید در مورد عدم امکان این موضوع که عمر حضرت نوح بسیار طولانی باشد، یکی از این نوع تحلیل های جذاب جدید است. عدم در نظر گرفتن صراحت قرآن در مورد ۹۵۰ سال عمر تبلیغ حضرت نوح و تحلیلهای عجیب و غریب برای پوشاندن این واقعیت و در نظر نگرفتن روایتهای ادیان ابراهیمی در مورد عمر طولانی ایشان در این نوع تحلیل جای بسیار تامل دارد.
◀️آری ایرانی که در صدر مصرف الکل دنیا قرار دارد و ایرانی که بیشترین مهاجر را به دنیا صادر میکند، دروغ هایی هستند که به نام آمار و تحلیل به انسان سریع مدرن باورانده میشود، همانطور که طول عمر معمولی حضرت نوح و عدم امکان طول عمر طولانی امام زمان هم به این انسان باورانده میشود.
◀️ به نظر میرسد امروزه همانطور که جامعه شناسان و پزشکان وظیفه دارند تا در مقابل این مدل تحلیلهای غلط با تیغ آمار غیرواقعی بایستند و به نقد عالمانه این مطالب بپردازند، وظیفه روشنفکران و متدنین نیز این است که دربرابر اینگونه تحلیلهای سخیف که قرار است به ذائقه انسان مدرن کم عمق خوش بیاید پرچم روشنگری را بردارند. البته انسان مدرن عصر سرعت نیز باید بیاموزد که سرسپرده هر تحلیل جدیدی نشده و هر سخنی را به سرعت باور نکند.
🌹 @DiNneVeSht
🏴ما جانمانده ایم اما جازده ایم
◀️اربعین امسال هم علیرغم تمام حرفها و حدیثها با جمعیتی بیشتر از هرسال برگزار شد. بسیاری ضمن تکریم این مراسم دلسوزانه نگرانی هایی داشتند. برخی از دید اجتماعی، برخی از دید سیاسی و دیگرانی از جهات دیگر. عده ای نگران فربه شدن بی پشتوانه این مراسم بودند، عده ای نگران دخالتهای دولتی در این حرکت مردمی و عده ای نگران برخوردهای عرب و عجمی. البته بودند عده ای که مغرضانه مطالبی را عنوان میکردند، اما عظمت این واقعیت آنقدر بزرگ هست که برخی سنگ اندازی های کوچک توسط سیل مردم و زائران برده شده و تاثیری در این واقعیت بزرگ نمی گذارد.
◀️اما یک نگاه دیگری امسال بسیار پر رنگ تر شده بود و آن خیل هشتکها و نوشتارهای جاماندگان بود! افراد بسیاری با گرایشهای مختلف که خود را جامانده از خیل زائران پیاده اربعین می انگاشتند. البته به جز فضای مجازی، برخی برخوردها در فضای حقیقی نیز قابل تامل بود. چه بسیاری که در برخورد میگفتند شما امسال نرفتید؟ شما هم جاماندید.
◀️امسال خیلی از افراد احساس جا ماندن دارند. احساسی که قبلا نبود. البته این احساس بسیار زیباست که انسان در راه رسیدن به محبوب خود را جامانده ببیند، اما سوال اینجا بود که چرا در طی این سالها چنین احساس و سوالی پیش نیامده بود. مگر قصه زیارت امام حسین علیه السلام و یاری ایشان و تعظیم شعائر فقط متعلق به همین اربعین است.
◀️چرا کسی در محرم، فاطمیه، نیمه شعبان و عید غدیر احساس جاماندن ندارد. مگر یاری دین خدا فقط متعلق به این ایام و زیارت اربعین است. درست است که زیارت اربعین بسیار ارزشمند و والا مقام است و زیارت یکی از ارکان دین شیعیان است اما دینداری و دفاع از دین فقط در این نیست.
◀️ما نه جا مانده ايم نه درمانده و رانده، نه راه بسته است نه جاده مسدود. نه ناتوانى در كار است، نه قدم برداشتن ممنوع. براي یاری دین خدا يك راه وجود ندارد. هزاران راه هزاران جاده و هزاران موكب و مركب هست كه بايد آنها را بجوييم و بپوييم. میشود اندازه هزينه سفر خود و خانواده براي دین خدا و حجت خدا خرج كرد. قدر بي خوابي ها در مسير سه روزه، از خواب و خوراك براى خدا و حجت وحيد خدا بى خوابى کشید. میتوان يك هفته از كار و زندگي زد و تمام وقت را وقف دین و مولاى طرد و تنها شده کرد.
◀️نه اصلا میشود در هر ماه نه هر هفته یا هر روز مقداری برای دینمان وقت گذاریم. میشود همواره مقداری از ثروتمان را در طول سال صرف دینمان کنیم. میتوانیم همواره دینمان را تعظیم کنیم و آنقدر جانانه كمر همت به خدمت دین خدا و حجت خدا ببندیم كه از نفس بيفتیم و بجنگیم و ببالیم.
◀️ما فراموش کردیم که دین خدا و حجت خدا زنده است هر روز و هر شب، و او طلب یاری از ما میکند. ما جا نمانده ايم؛ ما جا زده ايم!
🏴 @DiNneVeSht
◀️اربعین امسال هم علیرغم تمام حرفها و حدیثها با جمعیتی بیشتر از هرسال برگزار شد. بسیاری ضمن تکریم این مراسم دلسوزانه نگرانی هایی داشتند. برخی از دید اجتماعی، برخی از دید سیاسی و دیگرانی از جهات دیگر. عده ای نگران فربه شدن بی پشتوانه این مراسم بودند، عده ای نگران دخالتهای دولتی در این حرکت مردمی و عده ای نگران برخوردهای عرب و عجمی. البته بودند عده ای که مغرضانه مطالبی را عنوان میکردند، اما عظمت این واقعیت آنقدر بزرگ هست که برخی سنگ اندازی های کوچک توسط سیل مردم و زائران برده شده و تاثیری در این واقعیت بزرگ نمی گذارد.
◀️اما یک نگاه دیگری امسال بسیار پر رنگ تر شده بود و آن خیل هشتکها و نوشتارهای جاماندگان بود! افراد بسیاری با گرایشهای مختلف که خود را جامانده از خیل زائران پیاده اربعین می انگاشتند. البته به جز فضای مجازی، برخی برخوردها در فضای حقیقی نیز قابل تامل بود. چه بسیاری که در برخورد میگفتند شما امسال نرفتید؟ شما هم جاماندید.
◀️امسال خیلی از افراد احساس جا ماندن دارند. احساسی که قبلا نبود. البته این احساس بسیار زیباست که انسان در راه رسیدن به محبوب خود را جامانده ببیند، اما سوال اینجا بود که چرا در طی این سالها چنین احساس و سوالی پیش نیامده بود. مگر قصه زیارت امام حسین علیه السلام و یاری ایشان و تعظیم شعائر فقط متعلق به همین اربعین است.
◀️چرا کسی در محرم، فاطمیه، نیمه شعبان و عید غدیر احساس جاماندن ندارد. مگر یاری دین خدا فقط متعلق به این ایام و زیارت اربعین است. درست است که زیارت اربعین بسیار ارزشمند و والا مقام است و زیارت یکی از ارکان دین شیعیان است اما دینداری و دفاع از دین فقط در این نیست.
◀️ما نه جا مانده ايم نه درمانده و رانده، نه راه بسته است نه جاده مسدود. نه ناتوانى در كار است، نه قدم برداشتن ممنوع. براي یاری دین خدا يك راه وجود ندارد. هزاران راه هزاران جاده و هزاران موكب و مركب هست كه بايد آنها را بجوييم و بپوييم. میشود اندازه هزينه سفر خود و خانواده براي دین خدا و حجت خدا خرج كرد. قدر بي خوابي ها در مسير سه روزه، از خواب و خوراك براى خدا و حجت وحيد خدا بى خوابى کشید. میتوان يك هفته از كار و زندگي زد و تمام وقت را وقف دین و مولاى طرد و تنها شده کرد.
◀️نه اصلا میشود در هر ماه نه هر هفته یا هر روز مقداری برای دینمان وقت گذاریم. میشود همواره مقداری از ثروتمان را در طول سال صرف دینمان کنیم. میتوانیم همواره دینمان را تعظیم کنیم و آنقدر جانانه كمر همت به خدمت دین خدا و حجت خدا ببندیم كه از نفس بيفتیم و بجنگیم و ببالیم.
◀️ما فراموش کردیم که دین خدا و حجت خدا زنده است هر روز و هر شب، و او طلب یاری از ما میکند. ما جا نمانده ايم؛ ما جا زده ايم!
🏴 @DiNneVeSht
🏴حجت غریب خدا
◀️توجه به حجت خدا در مکتب شیعه اصولی ترین و محوری ترین باور است. برگزاری مناسک مختلف به بهانه های مختلف در ایام سال برای نیل به این منظور است. در واقع روضه ها و عزاداری ها و میلادها همگی به نیت توجه به محور و اصل دین یعنی حجت خدا برگزار میشود. البته در این توجه داستان امام حسین (علیه السلام) کمی خاص تر و بیشتر مورد توجه است.
◀️در ایام پایان صفر حجم این مناسک از قدیم بیشتر و فشرده تر بود. شهادت سه حجت خدا مساله ای است که در این ایام تراکم مجالس را زیاد میکند. اما نکته ای که در این ایام شاید کمی مغفول واقع میشود توجه به شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) به عنوان سر سلسله حجتهای خدا است. در واقع در شیعیان به دلایل مختلف بیشتر توجه به امام مجتبی و امام رضا (علیهما السلام) است و در اهل سنت نیز که اصلا توجه به حجت خدا جایگاه خاصی نداشته و لذا اصلا رسول خدا مورد توجه نیست.
◀️فرای اهل سنت شاید توقع بیشتر از شیعیان است که وقتی دریافته اند که اصل اسلام یعنی تسلیم حجت خدا بودند، چرا کمتر به رسول خدا توجه میکنند. برای این کم توجهی شاید بتوان دلایل مختلف اجتماعی و حتی سیاسی بیان کرد اما فارغ از تمام این توجیهات معنای واقعی اسلام و تسلیم حجت خدا بودن ابتدا از اطاعت در برابر پیامبر شروع میشود.
◀️لذا اگر انسان بخواهد معنای واقعی اسلام را دریابد و مصداق مسلمانان واقعی و غیرواقعی را دریابد باید ابتدا به بررسی زندگی رسول خدا بپردازد. چگونگی زندگی آن بزرگوار، چگونگی برخوردهای اجتماعی ایشان، چگونگی برخورد افراد با ایشان و خیلی مسایل دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد. لذا شاید به بهانه ایامی که به نام ایشان است بیشتر باید از ایشان نوشت. از رسول خدایی که امروزه در بین ما مسلمانان و حتی شیعیان بسیار غریب هستند.
🏴 @DiNneVeSht
◀️توجه به حجت خدا در مکتب شیعه اصولی ترین و محوری ترین باور است. برگزاری مناسک مختلف به بهانه های مختلف در ایام سال برای نیل به این منظور است. در واقع روضه ها و عزاداری ها و میلادها همگی به نیت توجه به محور و اصل دین یعنی حجت خدا برگزار میشود. البته در این توجه داستان امام حسین (علیه السلام) کمی خاص تر و بیشتر مورد توجه است.
◀️در ایام پایان صفر حجم این مناسک از قدیم بیشتر و فشرده تر بود. شهادت سه حجت خدا مساله ای است که در این ایام تراکم مجالس را زیاد میکند. اما نکته ای که در این ایام شاید کمی مغفول واقع میشود توجه به شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) به عنوان سر سلسله حجتهای خدا است. در واقع در شیعیان به دلایل مختلف بیشتر توجه به امام مجتبی و امام رضا (علیهما السلام) است و در اهل سنت نیز که اصلا توجه به حجت خدا جایگاه خاصی نداشته و لذا اصلا رسول خدا مورد توجه نیست.
◀️فرای اهل سنت شاید توقع بیشتر از شیعیان است که وقتی دریافته اند که اصل اسلام یعنی تسلیم حجت خدا بودند، چرا کمتر به رسول خدا توجه میکنند. برای این کم توجهی شاید بتوان دلایل مختلف اجتماعی و حتی سیاسی بیان کرد اما فارغ از تمام این توجیهات معنای واقعی اسلام و تسلیم حجت خدا بودن ابتدا از اطاعت در برابر پیامبر شروع میشود.
◀️لذا اگر انسان بخواهد معنای واقعی اسلام را دریابد و مصداق مسلمانان واقعی و غیرواقعی را دریابد باید ابتدا به بررسی زندگی رسول خدا بپردازد. چگونگی زندگی آن بزرگوار، چگونگی برخوردهای اجتماعی ایشان، چگونگی برخورد افراد با ایشان و خیلی مسایل دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد. لذا شاید به بهانه ایامی که به نام ایشان است بیشتر باید از ایشان نوشت. از رسول خدایی که امروزه در بین ما مسلمانان و حتی شیعیان بسیار غریب هستند.
🏴 @DiNneVeSht
🏴🌹اکثر تاریخها فقط بهانه هستند
◀️استفاده از برخی تاریخها در زندگی امروزه بهانه هایی هستند برای توجه به مسایلی مهمتر. برای نمونه تاریخ تولد و یا تاریخ ازدواج معمولا بهانه هایی هستند برای اظهار محبت زوجین نسبت به یکدیگر وگرنه قطعا هر دو میدانند که به هزاران دلیل امکان داشت که این تاریخها چند روزی جابجا شوند. لذا اصالت با تاریخ تولد نیست بلکه این تاریخ بهانه ای است برای خوشحال کردن طرف مقابل.
◀️حتی در مورد سالروز مرگ عزیزان انسان نیز آن روز بهانه ای است برای توجه به عزیز سفر کرده و فرستادن خیرات و صدقات برای روح آن عزیز. و همه میدانند که اگر سالروز فوت عزیزی را چند روزی پس یا پیش بگیریم اهمیت چندانی ندارد، بلکه آنچه مهم است از یاد نبردن یاد آن عزیز است.
◀️این مورد در بسیاری از مناسکهای دینی نیز صدق میکند. شاید تاریخ دقیق بسیاری از وفاتها، شهادتها و میلادهای بزرگان دین مشخص نباشد. اصلا تاریخ گذشته با توجه به روشهای مستندسازی و حصر تقریبی تاریخنگاری توسط حاکمان، تاریخی به دقت امروز نیست. لذا به جز برخی وقایع خاص مانند ضربت خوردن حضرت علی (علیه السلام) و یا عاشورا، از لحاظ علم تاریخ نمی توان توقع داشت که مثلا تاریخ شهادت امام مجتبی علیه السلام دقیقا مشخص باشد که ۷ صفر بوده یا ۲۸ صفر و یا حتی روزی دیگر.
◀️دقت به این نکته آنجا مهمتر میشود که فراموش میکنیم توجه به این تاریخها فقط بهانه ای بوده است برای بزرگداشت مقام حجت خدا و بهانه ای برای سخن گفتن از ایشان و ذکر روش و سیره زندگانی آن بزرگواران. لذا بحث در مورد تدقیق این تاریخها شاید خیلی بحث مهمی نباشد.
◀️از سوی دیگر در برخی وقایع اصرار و پافشاری بر تدقیق تاریخها شاید کار درستی نباشد. برای نمونه از لحاظ تاریخی شکی نیست که پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عده ای از اصحاب بر در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) هجوم برده و با اهانت به ایشان موجب سقط جنین چندماهه ایشان شدند. اما مشخص کردن تاریخ دقیق این هجوم با توجه به اسناد مختلف تاریخی کار بسیار دشواری است. برخی این هجوم را در همان روزهای اول ماه ربیع الاول و برخی آنرا چندین روز بعد و حتی تا دوماه بعد میدانند و هرکدام دلایل خود را دارند. در چنین اتفاقی اصرار بر تدقیق تاریخ هجوم به خانه امیرالمومنین علیه السلام به نظر اصرار درستی نیست و امکان دارد هدف از یادآوری این اتفاق که نشان دادن اولین ظلمی است که بر اهل بیت پیامبر وارد شده را بدست فراموشی بسپارد.
◀️لذا باید دقت داشت که تاریخهای وقایع دینی بهانه هایی هستند برای بزرگداشت اصل دین، یعنی حجتهای خدا و نباید بر تدقیق این تاریخها خصوصا در تاریخهای اختلافی چون تاریخ هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها اصرار داشت، زیرا که این تدقیقهای بی مورد تاریخی امکان دارد ما را از اصل موضوع خارج کند. حال امکان دارد در اوایل ربیع الاول عده ای بنا بر برخی استنباطهای تاریخی بزرگداشت ایام عزای اهل بیت را داشته و عده ای هم براساس برخی شواهد دیگر تاریخی شروع ایام شادی و سرور اهل بیت را داشته باشند. مهم در اینجا توجه به حجتهای خدا به عنوان محورهای دینداری است.
🌹🏴 @DiNneVeSht
◀️استفاده از برخی تاریخها در زندگی امروزه بهانه هایی هستند برای توجه به مسایلی مهمتر. برای نمونه تاریخ تولد و یا تاریخ ازدواج معمولا بهانه هایی هستند برای اظهار محبت زوجین نسبت به یکدیگر وگرنه قطعا هر دو میدانند که به هزاران دلیل امکان داشت که این تاریخها چند روزی جابجا شوند. لذا اصالت با تاریخ تولد نیست بلکه این تاریخ بهانه ای است برای خوشحال کردن طرف مقابل.
◀️حتی در مورد سالروز مرگ عزیزان انسان نیز آن روز بهانه ای است برای توجه به عزیز سفر کرده و فرستادن خیرات و صدقات برای روح آن عزیز. و همه میدانند که اگر سالروز فوت عزیزی را چند روزی پس یا پیش بگیریم اهمیت چندانی ندارد، بلکه آنچه مهم است از یاد نبردن یاد آن عزیز است.
◀️این مورد در بسیاری از مناسکهای دینی نیز صدق میکند. شاید تاریخ دقیق بسیاری از وفاتها، شهادتها و میلادهای بزرگان دین مشخص نباشد. اصلا تاریخ گذشته با توجه به روشهای مستندسازی و حصر تقریبی تاریخنگاری توسط حاکمان، تاریخی به دقت امروز نیست. لذا به جز برخی وقایع خاص مانند ضربت خوردن حضرت علی (علیه السلام) و یا عاشورا، از لحاظ علم تاریخ نمی توان توقع داشت که مثلا تاریخ شهادت امام مجتبی علیه السلام دقیقا مشخص باشد که ۷ صفر بوده یا ۲۸ صفر و یا حتی روزی دیگر.
◀️دقت به این نکته آنجا مهمتر میشود که فراموش میکنیم توجه به این تاریخها فقط بهانه ای بوده است برای بزرگداشت مقام حجت خدا و بهانه ای برای سخن گفتن از ایشان و ذکر روش و سیره زندگانی آن بزرگواران. لذا بحث در مورد تدقیق این تاریخها شاید خیلی بحث مهمی نباشد.
◀️از سوی دیگر در برخی وقایع اصرار و پافشاری بر تدقیق تاریخها شاید کار درستی نباشد. برای نمونه از لحاظ تاریخی شکی نیست که پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عده ای از اصحاب بر در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) هجوم برده و با اهانت به ایشان موجب سقط جنین چندماهه ایشان شدند. اما مشخص کردن تاریخ دقیق این هجوم با توجه به اسناد مختلف تاریخی کار بسیار دشواری است. برخی این هجوم را در همان روزهای اول ماه ربیع الاول و برخی آنرا چندین روز بعد و حتی تا دوماه بعد میدانند و هرکدام دلایل خود را دارند. در چنین اتفاقی اصرار بر تدقیق تاریخ هجوم به خانه امیرالمومنین علیه السلام به نظر اصرار درستی نیست و امکان دارد هدف از یادآوری این اتفاق که نشان دادن اولین ظلمی است که بر اهل بیت پیامبر وارد شده را بدست فراموشی بسپارد.
◀️لذا باید دقت داشت که تاریخهای وقایع دینی بهانه هایی هستند برای بزرگداشت اصل دین، یعنی حجتهای خدا و نباید بر تدقیق این تاریخها خصوصا در تاریخهای اختلافی چون تاریخ هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها اصرار داشت، زیرا که این تدقیقهای بی مورد تاریخی امکان دارد ما را از اصل موضوع خارج کند. حال امکان دارد در اوایل ربیع الاول عده ای بنا بر برخی استنباطهای تاریخی بزرگداشت ایام عزای اهل بیت را داشته و عده ای هم براساس برخی شواهد دیگر تاریخی شروع ایام شادی و سرور اهل بیت را داشته باشند. مهم در اینجا توجه به حجتهای خدا به عنوان محورهای دینداری است.
🌹🏴 @DiNneVeSht
🌹اصل برائت و زندگی بهتر در دنیا
◀️هدف بعثت پیامبران الهی فقط تذکر به آخرت نبوده است و آنها برای آباد کردن دنیای انسانها نیز برنامه داشته اند. توجه به اخلاق در کنار عبادت و سیره عملی اولیای الهی در حل مشکلات خلق نمونه کوچکی از این برنامه هاست. اما از آنجا که این دنیا دار امتحان بوده و انسانها اختیار دارند گروهی همواره از ابتدای تاریخ نمی توانستند در کنار خوبان خوب زندگی کنند. اغراض شخصی، حسد، کینه و خیلی دلایل دیگر سبب شد که آنان در مقابل حجتهای الهی بایستند.
◀️برخی از مخالفین حجتهای الهی طاغوتهای زمان بودند و برخی نیز از یاران و اصحاب اولیه آن بزرگواران. هرچند علتهای دشمنی آنان با حجتهای الهی مختلف بوده است اما نتیجه دشمنی و کار آنان یکسان شد: محرومیت بندگان خدا از وجود حجتهای الهی و نرسیدن به وعده های دنیایی و اخروی.
◀️در واقع طبق وعده های اکثر ادیان الهی اگر امور به دست حجتهای خدا می افتاد سرانجام حتی دنیایی مردم به سمت اصلاح و ایده آل پیش میرفت. لذا اظهار انزجار از کسانی که جلوی این روند اصلاح دنیا را گرفتند، یک حق بدیهی است. لذا میتوان به اندیشه برائت در اسلام و سایر ادیان از این زاویه نیز نگریست. به عبارتی برائت از کسانی که نه تنها باعث خراب شدن آخرت افراد شدند بلکه سبب خراب شدن دنیای ما انسانها نیز شدن یک کار عقلانی و بدیهی است.
◀️اصل برائت با این توجه، یکی از اصول دین بوده است، فرای آنکه چگونه این اصل باید احیا شود و باید چه مراقبتهایی داشت و بسیار بایدهای دیگر. اما با وجود تمام حواشی که در حول این اصل مطرح میشود، اصل بودن برائت در دین قابل خدشه نیست.
🌹@DiNneVeSht
◀️هدف بعثت پیامبران الهی فقط تذکر به آخرت نبوده است و آنها برای آباد کردن دنیای انسانها نیز برنامه داشته اند. توجه به اخلاق در کنار عبادت و سیره عملی اولیای الهی در حل مشکلات خلق نمونه کوچکی از این برنامه هاست. اما از آنجا که این دنیا دار امتحان بوده و انسانها اختیار دارند گروهی همواره از ابتدای تاریخ نمی توانستند در کنار خوبان خوب زندگی کنند. اغراض شخصی، حسد، کینه و خیلی دلایل دیگر سبب شد که آنان در مقابل حجتهای الهی بایستند.
◀️برخی از مخالفین حجتهای الهی طاغوتهای زمان بودند و برخی نیز از یاران و اصحاب اولیه آن بزرگواران. هرچند علتهای دشمنی آنان با حجتهای الهی مختلف بوده است اما نتیجه دشمنی و کار آنان یکسان شد: محرومیت بندگان خدا از وجود حجتهای الهی و نرسیدن به وعده های دنیایی و اخروی.
◀️در واقع طبق وعده های اکثر ادیان الهی اگر امور به دست حجتهای خدا می افتاد سرانجام حتی دنیایی مردم به سمت اصلاح و ایده آل پیش میرفت. لذا اظهار انزجار از کسانی که جلوی این روند اصلاح دنیا را گرفتند، یک حق بدیهی است. لذا میتوان به اندیشه برائت در اسلام و سایر ادیان از این زاویه نیز نگریست. به عبارتی برائت از کسانی که نه تنها باعث خراب شدن آخرت افراد شدند بلکه سبب خراب شدن دنیای ما انسانها نیز شدن یک کار عقلانی و بدیهی است.
◀️اصل برائت با این توجه، یکی از اصول دین بوده است، فرای آنکه چگونه این اصل باید احیا شود و باید چه مراقبتهایی داشت و بسیار بایدهای دیگر. اما با وجود تمام حواشی که در حول این اصل مطرح میشود، اصل بودن برائت در دین قابل خدشه نیست.
🌹@DiNneVeSht
🌹🏴عقل ما و تحلیل های ما
◀️اخبار هفته میانی دی ماه ۹۸ ایران بسیار بهت آور، متاثر کننده و ناگهانی بود. شهادت سرلشگر سلیمانی، حمله موشکی ایران به پایگاه هوایی امریکا و سقوط هواپیمای اکراینی حامل جمع کثیری از ایرانیان، همه حوادثی بودند که در کمتر از یک هفته اتفاق افتادند. اما یک اتفاق دیگر نیز در کنار این حوادث شاید کمی بهت آور بود: تحلیل های فراوان افراد و رسانه ها در مورد این وقایع.
◀️البته تحلیل اتفاقها به غلط یا درست، ناقص یا کامل، مغرضانه یا نامغرضانه کار حرفه ای رسانه هاست. بنگاه های رسانه ای دنیا داخلی و خارجی، با توجه به اهداف اقتصادی و سیاسی تعریف شده خود باید اینگونه تحلیل ها را انجام دهند. اما مشکل در تحلیل افراد جامعه است. افرادی که بسته به علایق خود از کدام رسانه داخلی یا خارجی، خصوصی یا دولتی و یا شبکه های اجتماعی اطلاعات خود را دریافت کرده و شروع به تحلیل میکنند.
◀️اگر با هرکدام از این افراد هم صحبت کنید آنچنان قطعی تحلیل خود را عاقلانه میدانند که انسان گاهی به عقل خود شک میکند. این پسوند تحلیل عاقلانه حتی در ادبیات کارشناسان رسانه ها و حتی روسای سیاسی کشورها نیز دیده میشود. درباره سقوط هواپیما چندین رییس جمهور و نخست وزیر آنچنان قاطع صحبت کردند و صحبتهای خود را به تحلیل های علمی و عاقلانه خود مستند کردند که انسان بیننده را میخکوب این همه قدرت استدلال میکنند.
◀️اما فرای تمام این بحثها که کدام درست میگویند، به نظر این وسط یک چیز دارد قربانی میشود و آن عقل است. زیرا همه جامعه از افراد عادی تا کارشناس و بالاترین مقام های کشورها، رفتار و گفتار خود را عاقلانه میدانند. اما واقعا کدامیک به معنای واقعی از کلمه عقل استفاده میکنند. تعریف عقل چیست؟
◀️البته مصادره به مطلوب کلمه عقل و گفتار عاقلانه، سالهاست که در ادبیات جامعه ما درحال استفاده است. چه بسیار وقایع تاریخی را عاقلانه تحلیل کردیم و رد کردیم. چه بسیار احکام و شرایع دینی را عاقلانه غیرعقلی تلقی کردیم و از آنها گذشتیم و به عقل نیاکانمان خندیدیم. و چه بسیار از این قهقهه های مستانه به ظاهر عاقلانه که در سالهای اخیر درگیر آن هستیم.
◀️اما سوال اینجاست ما که محصور زمان ومکان این دنیای خاکی هستیم و پر پرواز در زمانهای قبل و عالمهای دیگر و خلقتهای دیگر را نداریم، چرا انقدر مست قدرت عقلانی خود هستیم. گویا ما عادت کرده ایم که با محدودیت به تحلیل عقلانی بپردازیم و چون همه انسانها این محدودیتها را دارند پذیرفتند که این محدودیتها مانع تحلیل عقلانی نیست.
◀️اما واقعیت گویا این است که همانطور که ما بر اثر محدودیتهای اطلاعاتی نمیتوانیم درباره حوادث این یک هفته تحلیل کامل عقلانی با تمام زوایای پشت پرده بدهیم، درباره خیلی از مسایل از جمله مسایل دینی نیز نمیتوانیم به این راحتی و بدون دیدن از بالاتر تحلیل عقلانی بدهیم.
◀️اما چه کنیم که انسان مدرن امروزی، طوری تحت پیشرفتهای علمی و اخبار رسانه ای، تربیت یافته که فکر میکند بسیار عاقل است و میتواند با تمام محدودیتها تحلیل های عقلانی دهد و حتی کمی هم احتیاط نمیکند که شاید مطالبی دیگر هم باشند که عقل او به آنها نرسیده است.
🌹🏴 @DiNneVeSht
◀️اخبار هفته میانی دی ماه ۹۸ ایران بسیار بهت آور، متاثر کننده و ناگهانی بود. شهادت سرلشگر سلیمانی، حمله موشکی ایران به پایگاه هوایی امریکا و سقوط هواپیمای اکراینی حامل جمع کثیری از ایرانیان، همه حوادثی بودند که در کمتر از یک هفته اتفاق افتادند. اما یک اتفاق دیگر نیز در کنار این حوادث شاید کمی بهت آور بود: تحلیل های فراوان افراد و رسانه ها در مورد این وقایع.
◀️البته تحلیل اتفاقها به غلط یا درست، ناقص یا کامل، مغرضانه یا نامغرضانه کار حرفه ای رسانه هاست. بنگاه های رسانه ای دنیا داخلی و خارجی، با توجه به اهداف اقتصادی و سیاسی تعریف شده خود باید اینگونه تحلیل ها را انجام دهند. اما مشکل در تحلیل افراد جامعه است. افرادی که بسته به علایق خود از کدام رسانه داخلی یا خارجی، خصوصی یا دولتی و یا شبکه های اجتماعی اطلاعات خود را دریافت کرده و شروع به تحلیل میکنند.
◀️اگر با هرکدام از این افراد هم صحبت کنید آنچنان قطعی تحلیل خود را عاقلانه میدانند که انسان گاهی به عقل خود شک میکند. این پسوند تحلیل عاقلانه حتی در ادبیات کارشناسان رسانه ها و حتی روسای سیاسی کشورها نیز دیده میشود. درباره سقوط هواپیما چندین رییس جمهور و نخست وزیر آنچنان قاطع صحبت کردند و صحبتهای خود را به تحلیل های علمی و عاقلانه خود مستند کردند که انسان بیننده را میخکوب این همه قدرت استدلال میکنند.
◀️اما فرای تمام این بحثها که کدام درست میگویند، به نظر این وسط یک چیز دارد قربانی میشود و آن عقل است. زیرا همه جامعه از افراد عادی تا کارشناس و بالاترین مقام های کشورها، رفتار و گفتار خود را عاقلانه میدانند. اما واقعا کدامیک به معنای واقعی از کلمه عقل استفاده میکنند. تعریف عقل چیست؟
◀️البته مصادره به مطلوب کلمه عقل و گفتار عاقلانه، سالهاست که در ادبیات جامعه ما درحال استفاده است. چه بسیار وقایع تاریخی را عاقلانه تحلیل کردیم و رد کردیم. چه بسیار احکام و شرایع دینی را عاقلانه غیرعقلی تلقی کردیم و از آنها گذشتیم و به عقل نیاکانمان خندیدیم. و چه بسیار از این قهقهه های مستانه به ظاهر عاقلانه که در سالهای اخیر درگیر آن هستیم.
◀️اما سوال اینجاست ما که محصور زمان ومکان این دنیای خاکی هستیم و پر پرواز در زمانهای قبل و عالمهای دیگر و خلقتهای دیگر را نداریم، چرا انقدر مست قدرت عقلانی خود هستیم. گویا ما عادت کرده ایم که با محدودیت به تحلیل عقلانی بپردازیم و چون همه انسانها این محدودیتها را دارند پذیرفتند که این محدودیتها مانع تحلیل عقلانی نیست.
◀️اما واقعیت گویا این است که همانطور که ما بر اثر محدودیتهای اطلاعاتی نمیتوانیم درباره حوادث این یک هفته تحلیل کامل عقلانی با تمام زوایای پشت پرده بدهیم، درباره خیلی از مسایل از جمله مسایل دینی نیز نمیتوانیم به این راحتی و بدون دیدن از بالاتر تحلیل عقلانی بدهیم.
◀️اما چه کنیم که انسان مدرن امروزی، طوری تحت پیشرفتهای علمی و اخبار رسانه ای، تربیت یافته که فکر میکند بسیار عاقل است و میتواند با تمام محدودیتها تحلیل های عقلانی دهد و حتی کمی هم احتیاط نمیکند که شاید مطالبی دیگر هم باشند که عقل او به آنها نرسیده است.
🌹🏴 @DiNneVeSht
🌹وقتی پرده ها بیفتند
◀️ وقتی حادثه ای اتفاق می افتد، به مرور زمان برخی زوایای دیگری از آن حادثه که در ابتدا مغفول بوده نمایان شده و تحلیل ها متفاوت میشود. برای نمونه چند روز پس از حادثه سقوط هواپیمای اکراینی و مشخص شدن شلیک پدافند خودی، تحلیل ها و وقایع عوض شد. هنگام افتادن برخی پرده ها، برخی تحلیلها تغییر کرد و برخی استدلالهای عقلی غلط از آب درآمد.
◀️به واقع استدلالهای عقلی ما انسانها مبتنی بر اطلاعاتی است که در دست داریم و کافی است یک داده جدید بر مجموعه یافته های قبلی آدمی اضافه شود. همین داده جدید میتواند تمام استدلالهای قبلی را مورد شک و تردید قرار دهد و یا آنها را مجدد اثبات کرده و یا کاملا غلط بشمرد.
◀️همانطور که در مورد اتفاقات مادی، افتادن پرده ها سبب تغییر استدلالها میشود، در مورد پدیده های دینی نیز همین روند وجود دارد. حال این پرده ها امکان دارد پس از طی زمانی بیفتد، کما اینکه حکمت برخی از فرمایشهای پیامبر یا امامان علیهم السلام پس از گذشت زمان و حتی بعد از آن بزرگواران معلوم شد، مانند سلطنت حجاح بن یوسف ستمکار که امیرالمومنین علیه السلام آن را وعده داده بودند. یا حکمت سلامتی در روزه گرفتن که امروزه پس از قرنها به آن رسیده اند.
◀️اما بعضا برخی از این پرده ها در این دنیا فرو نمی افتند، بلکه بعد از مرگ انسان و رفتن از این دنیای مادی پرده ها کنار میروند. به عبارتی برخی از حکمتهای روایات دینی برای انسان وقتی معلوم میشود که از این دنیای مادی به سرای باقی میرود و بسیاری از پرده های مادی از جلوی چشمان او فرو می افتند و حکمتهای بسیاری از گزاره های دینی را میفهمد.
◀️لذا همانطور که یکی از فواید روزه سلامتی برای بدن مادی انسان بود، که حکمتش توسط مرور زمان مشخص شد، شاید این روزه فواید غیرمادی هم داشته باشد که حکمت آن با افتادن پرده های مادی، معلوم شود.
◀️ حال انسان مدرن امروزی هرچند نسبت به نیاکان خود دارای اطلاعات بسیاری است و پرده ها و حجابهای زیادی از جلوی چشمانش فرو افتاده است، اما نباید به این علت غره شده و به استدلالهای عقلی در مورد تمام گزاره های دینی بپردازد. زیرا که عقلا تمام پرده ها برای او کنار نرفته است و لذا استدلالهای او کامل نیست. خصوصا که امکان دارد در پس بسیاری از این گزاره های دینی حکمتهای غیرمادی و غیبی وجود داشته باشد، آنجا که اصلا شرط دینداری ایمان به غیب است، الذین یؤمنون بالغیب
🌹 @DiNneVeSht
◀️ وقتی حادثه ای اتفاق می افتد، به مرور زمان برخی زوایای دیگری از آن حادثه که در ابتدا مغفول بوده نمایان شده و تحلیل ها متفاوت میشود. برای نمونه چند روز پس از حادثه سقوط هواپیمای اکراینی و مشخص شدن شلیک پدافند خودی، تحلیل ها و وقایع عوض شد. هنگام افتادن برخی پرده ها، برخی تحلیلها تغییر کرد و برخی استدلالهای عقلی غلط از آب درآمد.
◀️به واقع استدلالهای عقلی ما انسانها مبتنی بر اطلاعاتی است که در دست داریم و کافی است یک داده جدید بر مجموعه یافته های قبلی آدمی اضافه شود. همین داده جدید میتواند تمام استدلالهای قبلی را مورد شک و تردید قرار دهد و یا آنها را مجدد اثبات کرده و یا کاملا غلط بشمرد.
◀️همانطور که در مورد اتفاقات مادی، افتادن پرده ها سبب تغییر استدلالها میشود، در مورد پدیده های دینی نیز همین روند وجود دارد. حال این پرده ها امکان دارد پس از طی زمانی بیفتد، کما اینکه حکمت برخی از فرمایشهای پیامبر یا امامان علیهم السلام پس از گذشت زمان و حتی بعد از آن بزرگواران معلوم شد، مانند سلطنت حجاح بن یوسف ستمکار که امیرالمومنین علیه السلام آن را وعده داده بودند. یا حکمت سلامتی در روزه گرفتن که امروزه پس از قرنها به آن رسیده اند.
◀️اما بعضا برخی از این پرده ها در این دنیا فرو نمی افتند، بلکه بعد از مرگ انسان و رفتن از این دنیای مادی پرده ها کنار میروند. به عبارتی برخی از حکمتهای روایات دینی برای انسان وقتی معلوم میشود که از این دنیای مادی به سرای باقی میرود و بسیاری از پرده های مادی از جلوی چشمان او فرو می افتند و حکمتهای بسیاری از گزاره های دینی را میفهمد.
◀️لذا همانطور که یکی از فواید روزه سلامتی برای بدن مادی انسان بود، که حکمتش توسط مرور زمان مشخص شد، شاید این روزه فواید غیرمادی هم داشته باشد که حکمت آن با افتادن پرده های مادی، معلوم شود.
◀️ حال انسان مدرن امروزی هرچند نسبت به نیاکان خود دارای اطلاعات بسیاری است و پرده ها و حجابهای زیادی از جلوی چشمانش فرو افتاده است، اما نباید به این علت غره شده و به استدلالهای عقلی در مورد تمام گزاره های دینی بپردازد. زیرا که عقلا تمام پرده ها برای او کنار نرفته است و لذا استدلالهای او کامل نیست. خصوصا که امکان دارد در پس بسیاری از این گزاره های دینی حکمتهای غیرمادی و غیبی وجود داشته باشد، آنجا که اصلا شرط دینداری ایمان به غیب است، الذین یؤمنون بالغیب
🌹 @DiNneVeSht
🌹کتاب سوزی ها و حمله های غیرعاقلانه
◀️مقابله با علم تجربی بشر قدمتی طولانی دارد. از مقابله کلیسا با گالیله در اروپا تا سخنان عجیب و غریب درباره استفاده از دوچرخه و آب لوله کشی در ایران، نمونه های فراوان این نگاه افراطی است. اما پس از پیشرفتها و کاربردهای بسیار علم تجربی برای انسان مدرن امروزی، چنین مخالفتهای امروزه بسیار عجیب و وحشتناک میباشد. به همین دلیل است که سوزاندن یک کتاب مرجع پزشکی توسط یک روحانی مدعی طب اسلامی صدا و اعتراض همه افراد را درآورده است. حرکتی که انسان مدرن را به یاد افراط های دوران رنسانس اروپا و قاجار ایران می اندازد.
◀️البته شاید دلیل چنین افراط های غیرقابل قبولی دربرابر علم تجربی ناشی از برخی تفریط ها و شیفتگی های انسان مدرن در برابر علم تجربی است. در واقع در مقابل افرادی که چنین افراط های غیرعاقلانه ای را دربرابر علم بشر دارند، برخی نیز غیرعاقلانه علم بشر را مشکل گشا و کارساز تمام مشکلات میدانند. البته اوج این شیفتگی در برابر علم تجربی را میتوان در قرون ۱۹ و ۲۰ یافت و خصوصا در مکاتبی چون پوزتیویست. زمانی که انسان آنچنان شیفته پیشرفتهای علم تجربی شده بود که هرآنچه را که علم بدست می آورد برابر حق و درست میدانست.
◀️البته به مرور زمان و با پیشرفتهای علم تجربی و نقض برخی نظریات قبلی این شیفتگی ها نیز آرام آرام رنگ باختند، و انسان در نیمه دوم قرن بیستم به مشکلات علم تجربی و عدم کامل و درست بودن همیشگی آن پی برد. انسان مدرن فهمید که مطالب زیادی هست که علم تجربی نمیتواند درباره آنها صحبت کند.
◀️لذا امروزه انسان مدرن همانطور که به سوی مقابله و کتاب سوزی علم تجربی نمیرود، از سوی دیگر هم علم تجربی را شاه کلید تمام درها نمیداند. چه بسیار درهای غیرمادی و معنوی که نمیتوان آنها را با علم تجربی گشود. بسیاری از مسایل دینی و معنوی در این گروه قرار میگیرند. لذا همانطور که امروزه کتاب سوزی عملی غیرعاقلانه هست، حمله به مباحث دینی با پشتوانه علم تجربی و بدون در نظر گرفتن مباحث غیرمادی نیز کاری غیرعاقلانه هست.
🌹 @DiNneVeSht
◀️مقابله با علم تجربی بشر قدمتی طولانی دارد. از مقابله کلیسا با گالیله در اروپا تا سخنان عجیب و غریب درباره استفاده از دوچرخه و آب لوله کشی در ایران، نمونه های فراوان این نگاه افراطی است. اما پس از پیشرفتها و کاربردهای بسیار علم تجربی برای انسان مدرن امروزی، چنین مخالفتهای امروزه بسیار عجیب و وحشتناک میباشد. به همین دلیل است که سوزاندن یک کتاب مرجع پزشکی توسط یک روحانی مدعی طب اسلامی صدا و اعتراض همه افراد را درآورده است. حرکتی که انسان مدرن را به یاد افراط های دوران رنسانس اروپا و قاجار ایران می اندازد.
◀️البته شاید دلیل چنین افراط های غیرقابل قبولی دربرابر علم تجربی ناشی از برخی تفریط ها و شیفتگی های انسان مدرن در برابر علم تجربی است. در واقع در مقابل افرادی که چنین افراط های غیرعاقلانه ای را دربرابر علم بشر دارند، برخی نیز غیرعاقلانه علم بشر را مشکل گشا و کارساز تمام مشکلات میدانند. البته اوج این شیفتگی در برابر علم تجربی را میتوان در قرون ۱۹ و ۲۰ یافت و خصوصا در مکاتبی چون پوزتیویست. زمانی که انسان آنچنان شیفته پیشرفتهای علم تجربی شده بود که هرآنچه را که علم بدست می آورد برابر حق و درست میدانست.
◀️البته به مرور زمان و با پیشرفتهای علم تجربی و نقض برخی نظریات قبلی این شیفتگی ها نیز آرام آرام رنگ باختند، و انسان در نیمه دوم قرن بیستم به مشکلات علم تجربی و عدم کامل و درست بودن همیشگی آن پی برد. انسان مدرن فهمید که مطالب زیادی هست که علم تجربی نمیتواند درباره آنها صحبت کند.
◀️لذا امروزه انسان مدرن همانطور که به سوی مقابله و کتاب سوزی علم تجربی نمیرود، از سوی دیگر هم علم تجربی را شاه کلید تمام درها نمیداند. چه بسیار درهای غیرمادی و معنوی که نمیتوان آنها را با علم تجربی گشود. بسیاری از مسایل دینی و معنوی در این گروه قرار میگیرند. لذا همانطور که امروزه کتاب سوزی عملی غیرعاقلانه هست، حمله به مباحث دینی با پشتوانه علم تجربی و بدون در نظر گرفتن مباحث غیرمادی نیز کاری غیرعاقلانه هست.
🌹 @DiNneVeSht
🌹از کولر گازی تا ولنتاین و وجوب حجاب
◀️چند وقت پیش بود که وزیر نیرو از طرح حذف یک میلیون کولر گازی در جهت کاهش مصرف گاز سخن گفت. موج تمسخر وزیر در شبکههای اجتماعی شروع شد، که وزیر نمیداند کولر گازی با برق کار میکند نه با گاز و این صرفه جویی در برق است. البته اهل فن میدانستند که سخن وزیر درست است چون سوخت نیروگاههای تولید برق کشور توسط گاز تامین میشود و صرفه جویی در برق عملا یعنی صرفه جویی در مصرف گاز کشور.
◀️ از این دست مثالها که افراد بدون اطلاعات و با یک دانش و سواد اندک به تحلیل و نقد و بعضا تمسخر میپردازند، پدیدهای است که این روزها به دلیل وجود شبکههای اجتماعی و قدرت نوشتن و نقد توسط تمام افراد جامعه رو به فزونی گذاشته است.
◀️البته این اظهارنظرها در هر زمینهای وجود دارد. مثلا وقتی به تاریخ ۱۴ فوریه نزدیک میشویم صحبتها و متنها در مورد روز ولنتاین شروع میشود. از تحلیلهای مذهبی تا تحلیلهای سیاسی. از ایران دوستانی که این سنت را سنتی ایرانی دانسته که بعدا توسط رومیان مصادره شده و یا از مسلمانانی که این روز را مصداق تهاجم فرهنگی و عقیدتی مسیحیان میدانند. البته مطالعه تاریخچه این روز انسان را با پیچیدگی فراوان آن و وجود افسانهها و داستانهای مختلف روبرو میکند. اگر گردش مالی حدود ۵۰۰ میلیارد دلاری روز ولنتاین را نیز همراه با توییت وزارت خارجه امریکا در تبریک این روز به ایرانیان در اوج تنشهای سیاسی و ترورهای ناجوانمردانه در نظر بگیرید، تحلیل این پدیده بسیار پیچیدهتر میشود.
◀️آری پدیدهها، اتفاقات، سخنان و بسیاری از مسائلی که امروزه با آن در رسانهها برخورد میکنیم، بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که تصور میکنیم. لذا تحلیل عجولانه و ساده انگارانه کار بسیار خطرناکی است.
◀️حال خطرناکتر از تحلیل سخنان وزیر نیرو و روز ولنتاین، تحلیل مسایل دینی و تاریخی است. وقتی افراد با مختصر آگاهی یا مطالعه و خواندن دو آیه و یا روایت بدون در نظر گرفتن روند سخت تشخیص تاریخ حدیث، شرایط اجتماعی، وجود دشمن، تفاوت کتابت و قرائت، سیر تحریف و بسیاری دیگر از مسایل تخصصی ناگهان به تحلیلهای عجولانه و ناروا میپردازند.
◀️افرادی که بدون در نظر گرفتن سالها تلاش و مطالعه بزرگان دین و بدون مطالعات عمیق اجتماعی-تاریخی با خواندن چند روایت گویا فهمی جدید از دین بدست آوردهاند و با عدم تفکیک وجوب حجاب و اجباری بودن حجاب، حکم به عدم وجوب حجاب در اسلام میدهند. حکمی عجیب و بدیع و در تعارض با تمامی مطالعات عمیق سالها در مذاهب و حتی ادیان مختلف.
◀️صرفنظر از نیت این افراد و جذاب بودن این حرفها برای برخی مخاطبین به علتهایی چون گلهمندی از دولت و در نتیجه ناخرسندی از وزیر نیرو و یا دلخوری از حجاب اجباری حاکمیت، به نظر میرسد افراد جامعه باید کمی در برخورد با مطالب، عمیقتر و مسوولانهتر واکنش نشان دهند. خصوصاً که این روزها به کمک شبکههای اجتماعی هر صحبتی و تحلیلی با پشتوانه یا بدون پشتوانه به سرعت در جامعه پخش میشود.
◀️وقت گذاشتن و عمق دادن به تحلیلها و سخنان خصوصا در مسایل دینی به نظر یکی از مهمترین مقولههایی است که باید مورد توجه انسان مدرن دیندار قرار گیرد. به عبارتی برای زندگی دیندارانه در دنیای مدرن نیازمند مطالعات عمیقتر دینی هستیم و نباید به راحتی هر تحلیل و سخنی را پذیرفت.
🌹 @DiNneVeSht
◀️چند وقت پیش بود که وزیر نیرو از طرح حذف یک میلیون کولر گازی در جهت کاهش مصرف گاز سخن گفت. موج تمسخر وزیر در شبکههای اجتماعی شروع شد، که وزیر نمیداند کولر گازی با برق کار میکند نه با گاز و این صرفه جویی در برق است. البته اهل فن میدانستند که سخن وزیر درست است چون سوخت نیروگاههای تولید برق کشور توسط گاز تامین میشود و صرفه جویی در برق عملا یعنی صرفه جویی در مصرف گاز کشور.
◀️ از این دست مثالها که افراد بدون اطلاعات و با یک دانش و سواد اندک به تحلیل و نقد و بعضا تمسخر میپردازند، پدیدهای است که این روزها به دلیل وجود شبکههای اجتماعی و قدرت نوشتن و نقد توسط تمام افراد جامعه رو به فزونی گذاشته است.
◀️البته این اظهارنظرها در هر زمینهای وجود دارد. مثلا وقتی به تاریخ ۱۴ فوریه نزدیک میشویم صحبتها و متنها در مورد روز ولنتاین شروع میشود. از تحلیلهای مذهبی تا تحلیلهای سیاسی. از ایران دوستانی که این سنت را سنتی ایرانی دانسته که بعدا توسط رومیان مصادره شده و یا از مسلمانانی که این روز را مصداق تهاجم فرهنگی و عقیدتی مسیحیان میدانند. البته مطالعه تاریخچه این روز انسان را با پیچیدگی فراوان آن و وجود افسانهها و داستانهای مختلف روبرو میکند. اگر گردش مالی حدود ۵۰۰ میلیارد دلاری روز ولنتاین را نیز همراه با توییت وزارت خارجه امریکا در تبریک این روز به ایرانیان در اوج تنشهای سیاسی و ترورهای ناجوانمردانه در نظر بگیرید، تحلیل این پدیده بسیار پیچیدهتر میشود.
◀️آری پدیدهها، اتفاقات، سخنان و بسیاری از مسائلی که امروزه با آن در رسانهها برخورد میکنیم، بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که تصور میکنیم. لذا تحلیل عجولانه و ساده انگارانه کار بسیار خطرناکی است.
◀️حال خطرناکتر از تحلیل سخنان وزیر نیرو و روز ولنتاین، تحلیل مسایل دینی و تاریخی است. وقتی افراد با مختصر آگاهی یا مطالعه و خواندن دو آیه و یا روایت بدون در نظر گرفتن روند سخت تشخیص تاریخ حدیث، شرایط اجتماعی، وجود دشمن، تفاوت کتابت و قرائت، سیر تحریف و بسیاری دیگر از مسایل تخصصی ناگهان به تحلیلهای عجولانه و ناروا میپردازند.
◀️افرادی که بدون در نظر گرفتن سالها تلاش و مطالعه بزرگان دین و بدون مطالعات عمیق اجتماعی-تاریخی با خواندن چند روایت گویا فهمی جدید از دین بدست آوردهاند و با عدم تفکیک وجوب حجاب و اجباری بودن حجاب، حکم به عدم وجوب حجاب در اسلام میدهند. حکمی عجیب و بدیع و در تعارض با تمامی مطالعات عمیق سالها در مذاهب و حتی ادیان مختلف.
◀️صرفنظر از نیت این افراد و جذاب بودن این حرفها برای برخی مخاطبین به علتهایی چون گلهمندی از دولت و در نتیجه ناخرسندی از وزیر نیرو و یا دلخوری از حجاب اجباری حاکمیت، به نظر میرسد افراد جامعه باید کمی در برخورد با مطالب، عمیقتر و مسوولانهتر واکنش نشان دهند. خصوصاً که این روزها به کمک شبکههای اجتماعی هر صحبتی و تحلیلی با پشتوانه یا بدون پشتوانه به سرعت در جامعه پخش میشود.
◀️وقت گذاشتن و عمق دادن به تحلیلها و سخنان خصوصا در مسایل دینی به نظر یکی از مهمترین مقولههایی است که باید مورد توجه انسان مدرن دیندار قرار گیرد. به عبارتی برای زندگی دیندارانه در دنیای مدرن نیازمند مطالعات عمیقتر دینی هستیم و نباید به راحتی هر تحلیل و سخنی را پذیرفت.
🌹 @DiNneVeSht
😷از معالجه کرونا تا پاکی ادرار
◀️کلید واژه کرونا امروزه در شبکه های اجتماعی معمولا همراه با توصیه های بهداشتی و پزشکی در دنیا همراه است. اما در جامعه ما کمی تفاوت وجود دارد. وقتی در مورد کرونا جستجو میکنید و یا پیامی با عنوان کرونا ویروس مشاهده میکنید خیلی بعید ندانید که با مطالبی دینی، سیاسی و اقتصادی هم مواجه شوید.
◀️از مطالبی چون مسلمان شدن برخی چینی ها، روش طب اسلامی برای مقابله با کرونا، اعلام خبر کرونا قبل از انتخابات برای تقابلهای سیاسی، ورود کرونا به ایران به خاطر منافع اقتصادی برخی، و بسیار مطالب مشابه از این دست با طعم های دینی، سیاسی و اقتصادی. به قول یکی از دوستان، شرایط حاضر برای بعضی ها که آماده اند پشت هر موضوعی، یک «..... در قرآن» «... در روایات» «... در اندیشه ...» و... بچسبانند و مقاله سازی و مدرک سازی کنند، بهترین موقعیت است تا مطالب خود را عرضه کنند.
◀️البته در کنار این مطالب نکته قابل تامل تر فوروارد و پخش سریع این مطالب در گروه ها توسط افراد جامعه است. گویا عده ای به دلایل دینی یا سیاسی وظیفه شرعی و یا اجتماعی خود را در پخش این مطالب میدانند. جامعه ای که گویا به دنبال فرصت تازه ای است که علایق مذهبی یا سیاسی خود را با هر خبر تازه ای به سرعت پخش کند. حال این فرصت ویروس کرونا باشد، یا هواپیمای اکراینی و یا هر اتفاق دیگری.
◀️اما به نظر خطرناک تر از شیوع کرونا شیوع این مطالب، خصوصا مطالب با طعم دینی توسط جامعه است. اما آیا به راستی دین نزد ما داعیه پاسخگویی در تمام زمینه های زندگی انسان مدرن امروزی را دارد؟ آیا قرار است که انسان متدین تمام جوانب زندگی دنیایی خود را با دینداری و بدون توجه به مسایل علمی حل کند؟ و آیا هدف دین فقط خدمت به انسان در جهت اصلاح زندگی دنیایی است؟ وقتی این نگاه را به دین داشته باشیم کرونا هم وسیله ای برای تبلیغ دینداری میشود.
◀️این همان نگاهی است که در سطحی دیگر و در نگاهی دیگر منظور از مطهرات و نجاسات در اسلام را حصر در مسایل بهداشتی و پزشکی میداند. لذا هر روز که میگذرد و علم بشر متفاوت میشود مصادیق حکم نجاسات تغییر میکند و در حکمی عجیب ادرار هم استریل و پاک و غیرنجس میشود!
◀️تبلیغ مداوای کرونا با استفاده از دوای طب اسلامی و حکم به غیر نجس بودن ادرار به خاطر استریل بودن آن، دو روی تبلیغ دین به وسیله تقابل و تطابق علم و دین است. گروهی میخواهند افراد را با مقابله با علم دیندار کنند و گروهی میخواهند افراد را در تطابق با علم دیندار نگه دارند. اما دینداری که اینگونه تبلیغ شود و اینگونه هم پذیرفته شود معلوم نیست که چقدر پایدار بماند. در اینگونه تبلیغ عده ای امکان دارد بی دین شوند، عده ای آنچنان بنیادگرا شوند که به تکفیر سایرین بپردازند، و آنچه قربانی میشود دین راستین است.
🌹 @DiNneVeSht
◀️کلید واژه کرونا امروزه در شبکه های اجتماعی معمولا همراه با توصیه های بهداشتی و پزشکی در دنیا همراه است. اما در جامعه ما کمی تفاوت وجود دارد. وقتی در مورد کرونا جستجو میکنید و یا پیامی با عنوان کرونا ویروس مشاهده میکنید خیلی بعید ندانید که با مطالبی دینی، سیاسی و اقتصادی هم مواجه شوید.
◀️از مطالبی چون مسلمان شدن برخی چینی ها، روش طب اسلامی برای مقابله با کرونا، اعلام خبر کرونا قبل از انتخابات برای تقابلهای سیاسی، ورود کرونا به ایران به خاطر منافع اقتصادی برخی، و بسیار مطالب مشابه از این دست با طعم های دینی، سیاسی و اقتصادی. به قول یکی از دوستان، شرایط حاضر برای بعضی ها که آماده اند پشت هر موضوعی، یک «..... در قرآن» «... در روایات» «... در اندیشه ...» و... بچسبانند و مقاله سازی و مدرک سازی کنند، بهترین موقعیت است تا مطالب خود را عرضه کنند.
◀️البته در کنار این مطالب نکته قابل تامل تر فوروارد و پخش سریع این مطالب در گروه ها توسط افراد جامعه است. گویا عده ای به دلایل دینی یا سیاسی وظیفه شرعی و یا اجتماعی خود را در پخش این مطالب میدانند. جامعه ای که گویا به دنبال فرصت تازه ای است که علایق مذهبی یا سیاسی خود را با هر خبر تازه ای به سرعت پخش کند. حال این فرصت ویروس کرونا باشد، یا هواپیمای اکراینی و یا هر اتفاق دیگری.
◀️اما به نظر خطرناک تر از شیوع کرونا شیوع این مطالب، خصوصا مطالب با طعم دینی توسط جامعه است. اما آیا به راستی دین نزد ما داعیه پاسخگویی در تمام زمینه های زندگی انسان مدرن امروزی را دارد؟ آیا قرار است که انسان متدین تمام جوانب زندگی دنیایی خود را با دینداری و بدون توجه به مسایل علمی حل کند؟ و آیا هدف دین فقط خدمت به انسان در جهت اصلاح زندگی دنیایی است؟ وقتی این نگاه را به دین داشته باشیم کرونا هم وسیله ای برای تبلیغ دینداری میشود.
◀️این همان نگاهی است که در سطحی دیگر و در نگاهی دیگر منظور از مطهرات و نجاسات در اسلام را حصر در مسایل بهداشتی و پزشکی میداند. لذا هر روز که میگذرد و علم بشر متفاوت میشود مصادیق حکم نجاسات تغییر میکند و در حکمی عجیب ادرار هم استریل و پاک و غیرنجس میشود!
◀️تبلیغ مداوای کرونا با استفاده از دوای طب اسلامی و حکم به غیر نجس بودن ادرار به خاطر استریل بودن آن، دو روی تبلیغ دین به وسیله تقابل و تطابق علم و دین است. گروهی میخواهند افراد را با مقابله با علم دیندار کنند و گروهی میخواهند افراد را در تطابق با علم دیندار نگه دارند. اما دینداری که اینگونه تبلیغ شود و اینگونه هم پذیرفته شود معلوم نیست که چقدر پایدار بماند. در اینگونه تبلیغ عده ای امکان دارد بی دین شوند، عده ای آنچنان بنیادگرا شوند که به تکفیر سایرین بپردازند، و آنچه قربانی میشود دین راستین است.
🌹 @DiNneVeSht
🌹شیوع سطحی نگری یا شیوع کرونا
◀️اسفند سال ۹۸ قم و ایران به علت شیوع کرونا بر سطر اخبار جهان قرار گرفتند. اما از این خبر عجیب تر حجم بالای نوشته ها و کلیپها در مورد دین، علم، قم، طهارت حرم و شبیه این مسایل بود. هرکس با هر توان و قلمی از این پدیده سخن گفت.
◀️عده ای این پدیده را مشابه زلزله لیسبون و آغاز عصر روشنگری در اروپا در نظر گرفتند، عده ای از علمای قم خواستند تا کاری برای دفع این آفت بکنند که آبروی اسلام رفت، کسی ضریح را لیسید تا ثابت کند این مکان پاک است، عده ای با خوشحالی نوشتند که الکل آزاد شد، برخی به مقایسه بسیج امکانات برای اربعین و مبارزه با بیماری کرونا پرداختند و ... .
◀️خارج از بحث علتها و انگیزه های این نوشتارها، آنچه جلب توجه میکند، سطحی و معمولا غیرعلمی و سطحی بودن این نوشتارها و رفتارهاست. حرکت کودکانه و بی ادبانه لیسیدن ضریح که اصلا جای بحث ندارد. اما آنان که بروز خوشحالی از حلال شدن الکل کردند، اگر اندکی مطالعه حتی در اصطلاحات شرعی مینمودند، فرق بین انواع الکلها و مسکرها و تفاوت بین حلال بودن و طهارت و پاک کنندگی وآلودگی را تشخیص میدادند، همه این لغات را مثل هم بکار نمیبردند. آری خون نجس است چه بر روی لباس من باشد، چه بر روی ضریح و باید هر دو را تطهیر کرد. ویروس سبب مرض میشود چه بر دست من چه بر ضریح و هر دو را باید ضدعفونی کرد. برابر گرفتن نجاست با آلودگی و طهارت با پاکی خلط مبحثی بوده که سالهای قبل هم انجام شده و اشتباه آن معلوم است.
◀️و یا آنانی که گمان کردن با آمدن یک بیماری آبروی اسلام به علت عدم شفا دادن افراد رفت، گویا تاریخ نخواندند که حضرت علی علیه السلام وقتی بر اثر زخم شمشیر ابن ملجم بر بستر افتادند از پزشک حاذق یهودی استفاده کردند و برای معالجه ابتدا سراغ طبیب رفتند و البته به فرزندانشان هم فرمودند که دعا کنند. سیره انبیا و اولیای الهی در طول تاریخ مراجعه به اسباب بشری چون طبیبها بوده است و البته هیچگاه از اسباب الهی که در دست بشر نبوده چون شفا توسط پیراهن یوسف هم غافل نبودند. اما آن بزرگواران به علت توجه به یکی دیگری را رها نمیکردند.
◀️این میزان سطحی نگری و برخورد غیرعلمی با مطالب دینی و تاریخی به نظر فاجعه ای بزرگتر از کرونا در پیش دارد. و نکته قابل تامل تر آنکه حتی بزرگوارانی که داعیه روشنگری دارند نیز مباحث را غیر علمی بیان میدارند. مباحث پیچیده فلسفی که در مورد قضا و قدر و خیر و شر پس از زلزله لیسبون مطرح شده امروزه به عنوان آغاز جنبش روشنگری در غرب مطرح میشود در حالیکه لوتر و گالیله دو قرن قبل شروع به روشنگری در اروپا کردند و مباحث تعارض یا تناقض و یا تطابق علم و دین گذشته ای بسیار قدیمی تر از زلزله لیسبون دارد.
◀️به نظر شیوع سطحی شدن نظر و بحث در مورد امور دینی چه از طرف مردم عادی متدین و یا بزرگواران روشنفکر و استفاده از ادبیات رسانه ای خطری بالاتر از شیوع کرونا برای ما دارد. جامعه ای که در عصر رسانه عادت کند بدون مطالعه و تعمق و صرف پدید آمدن یک موج اجتماعی یک نظر را بپذیرد و یا رد کند، با فاجعه ای عظیم تر از کرونا روبرو است. فاجعه ای که، شخص ستادهای حرفه ای، علمی و پزشکی پیشگیری و درمان کرونا را با ستادهای مردمی و حتی حکومتی برگزاری اربعین مقایسه میکند!
◀️این شیوع سطحی نگری نسبت به دین توسط جامعه و حتی به اصطلاح روشنفکری دینی که داعیه تفکر و تعمق را دارند، به هر دلیل و انگیزه ای که باشد بسیار خطرناک است. لذا باید از دین بیشتر نوشت اما با تعمق و تدبر و پرهیز از هیجانهای اجتماعی و رسانه ای.
🌹 @DiNneVeSht
◀️اسفند سال ۹۸ قم و ایران به علت شیوع کرونا بر سطر اخبار جهان قرار گرفتند. اما از این خبر عجیب تر حجم بالای نوشته ها و کلیپها در مورد دین، علم، قم، طهارت حرم و شبیه این مسایل بود. هرکس با هر توان و قلمی از این پدیده سخن گفت.
◀️عده ای این پدیده را مشابه زلزله لیسبون و آغاز عصر روشنگری در اروپا در نظر گرفتند، عده ای از علمای قم خواستند تا کاری برای دفع این آفت بکنند که آبروی اسلام رفت، کسی ضریح را لیسید تا ثابت کند این مکان پاک است، عده ای با خوشحالی نوشتند که الکل آزاد شد، برخی به مقایسه بسیج امکانات برای اربعین و مبارزه با بیماری کرونا پرداختند و ... .
◀️خارج از بحث علتها و انگیزه های این نوشتارها، آنچه جلب توجه میکند، سطحی و معمولا غیرعلمی و سطحی بودن این نوشتارها و رفتارهاست. حرکت کودکانه و بی ادبانه لیسیدن ضریح که اصلا جای بحث ندارد. اما آنان که بروز خوشحالی از حلال شدن الکل کردند، اگر اندکی مطالعه حتی در اصطلاحات شرعی مینمودند، فرق بین انواع الکلها و مسکرها و تفاوت بین حلال بودن و طهارت و پاک کنندگی وآلودگی را تشخیص میدادند، همه این لغات را مثل هم بکار نمیبردند. آری خون نجس است چه بر روی لباس من باشد، چه بر روی ضریح و باید هر دو را تطهیر کرد. ویروس سبب مرض میشود چه بر دست من چه بر ضریح و هر دو را باید ضدعفونی کرد. برابر گرفتن نجاست با آلودگی و طهارت با پاکی خلط مبحثی بوده که سالهای قبل هم انجام شده و اشتباه آن معلوم است.
◀️و یا آنانی که گمان کردن با آمدن یک بیماری آبروی اسلام به علت عدم شفا دادن افراد رفت، گویا تاریخ نخواندند که حضرت علی علیه السلام وقتی بر اثر زخم شمشیر ابن ملجم بر بستر افتادند از پزشک حاذق یهودی استفاده کردند و برای معالجه ابتدا سراغ طبیب رفتند و البته به فرزندانشان هم فرمودند که دعا کنند. سیره انبیا و اولیای الهی در طول تاریخ مراجعه به اسباب بشری چون طبیبها بوده است و البته هیچگاه از اسباب الهی که در دست بشر نبوده چون شفا توسط پیراهن یوسف هم غافل نبودند. اما آن بزرگواران به علت توجه به یکی دیگری را رها نمیکردند.
◀️این میزان سطحی نگری و برخورد غیرعلمی با مطالب دینی و تاریخی به نظر فاجعه ای بزرگتر از کرونا در پیش دارد. و نکته قابل تامل تر آنکه حتی بزرگوارانی که داعیه روشنگری دارند نیز مباحث را غیر علمی بیان میدارند. مباحث پیچیده فلسفی که در مورد قضا و قدر و خیر و شر پس از زلزله لیسبون مطرح شده امروزه به عنوان آغاز جنبش روشنگری در غرب مطرح میشود در حالیکه لوتر و گالیله دو قرن قبل شروع به روشنگری در اروپا کردند و مباحث تعارض یا تناقض و یا تطابق علم و دین گذشته ای بسیار قدیمی تر از زلزله لیسبون دارد.
◀️به نظر شیوع سطحی شدن نظر و بحث در مورد امور دینی چه از طرف مردم عادی متدین و یا بزرگواران روشنفکر و استفاده از ادبیات رسانه ای خطری بالاتر از شیوع کرونا برای ما دارد. جامعه ای که در عصر رسانه عادت کند بدون مطالعه و تعمق و صرف پدید آمدن یک موج اجتماعی یک نظر را بپذیرد و یا رد کند، با فاجعه ای عظیم تر از کرونا روبرو است. فاجعه ای که، شخص ستادهای حرفه ای، علمی و پزشکی پیشگیری و درمان کرونا را با ستادهای مردمی و حتی حکومتی برگزاری اربعین مقایسه میکند!
◀️این شیوع سطحی نگری نسبت به دین توسط جامعه و حتی به اصطلاح روشنفکری دینی که داعیه تفکر و تعمق را دارند، به هر دلیل و انگیزه ای که باشد بسیار خطرناک است. لذا باید از دین بیشتر نوشت اما با تعمق و تدبر و پرهیز از هیجانهای اجتماعی و رسانه ای.
🌹 @DiNneVeSht
👉👈دو قطبی دین و علم
◀️شاید عبارت دو قطبی شدن جامعه بیشتر عبارتی سیاسی به نظر میرسد که خصوصا در نزدیک انتخابات بروز میکند. البته با کمی دقت میتوان این عبارت را در جنبه های دیگر زندگی مانند طرفداری های ورزشی و یا مناسبات فامیلی خانواده عروس و داماد، دعواهای حیدری نعمتی و بسیاری دیگر از جنبه های اجتماع یافت. یکی از این دو قطبی شدنها تقابل علم و دین است. سالها در اروپا کلیسا دین را در برابر علم قرار داد، اما به مرور زمان و با شروع رنسانس عده ای سر شوق از فتوحات علمی، علم را در برابر دین قرار دادند. هرچند این شوق بسیار سریع در بین نخبگان فروکش کرد.
◀️زلزله لیسبون سال ۱۷۵۵ یکی از نقاط اشتراکی در مورد بازشدن بحثهای علمی، دینی و فلسفی در اروپا است. ولتر فیلسوف فرانسوی به بهانه این زلزله رمان مشهورش «کاندید» را مینویسد و زلزله را دلیلی بر رد نظریه علمی «بهترین جهان های ممکن» ریاضیدان و فیزیکدان مشهور آلمانی لایب نیتس میکند. روسو زلزله را دلیل خوبی برای بازگشت به زندگی طبیعی میداند و کانت فیلسوف شهیر تلاشهایی را برای نگاه علمی به منشا زلزله آغاز میکند. در واقع کانتی که به مقام استادی در فلسفه مابعدالطبیعه رسیده و برهان اخلاقی را برای اثبات خدا مطرح میکند به دنبال منشا علمی زلزله هم هست.
◀️لذا در غرب بعد از رنسانس نخبگان به دنبال اندیشیدن درباره مسایل مادی و غیرمادی هستند و لذا در فضای نخبگانی این دو قطبی بین علم و دین کمتر دیده میشود، هرچند در سطح عوام هنوز این بحثها وجود دارد! البته هرچه تاریخ علم بشر جلوتر رفت عدم تقابل و قرار دادن این مباحث بیشتر شد. پیشرفتهای علومی چون فیزیک کوانتوم، نجوم، ژنتیک و ... بزرگ و پیچیده بودن عالم و کوچکی و محدودیت علم در عین کاربردی بودن آنرا بیشتر نمایش داد.
◀️در مناظره ای که در سال ۲۰۰۶ بین دو دانشمند بزرگ؛ فرانسیس کالینز مدیر کشف ژنوم انسان و یک خداباور و ریچارد داوکینز زیست شناس و یکی از مشهورترین خداناباوران توسط مجله تایم مطرح شد، میتوان ریشه های برخی از این دو قطبی بودن را در عوام گرایی افراد دید. آخرین جمله داوکینز در این مناظره به عنوان یک خداناباور این است: «اگر خدایی در کار باشد آن خدا بسیار بزرگتر و غیرقابل تصورتر از هر چیزی است که دینداران معرفی میکنند».
◀️آری برخورد عامیانه با خداوند و دین و حتی برخورد عامیانه با علم سبب این دو قطبی در جامعه میشود. جامعه امروز ما به تعبیر مرحوم دکتر قانعی راد رییس انجمن جامعه شناسی ایران دچار دو قطبی ناشی از عوام گرایی شده است. در یک قطب مدعیان دینداری که دین را در برابر علم قرار داده اند. در این طیف از روحانیونی میتوان یافت که دین و روشهایی که منتسب به دین میکنند را در برابر علم قرار داده و به سوزاندن کتابهای علمی و تجویزهای بی پشتوانه (به اصطلاح دینی!) رو آورده اند. البته عوام به ظاهر متدینی را هم میتوان دید که با لیسیدن ضریح مطهر، طهارت ضریح را به جنگ آلودگی بیماری میطلبد، قیاسی عامیانه بدون درک تفاوت طهارت و رفع آلودگی.
◀️در یک قطب دیگر مدعیان روشنفکری که علم را در برابر دین قرار داده اند. در این طیف نیز میتوان به ظاهر اندیشمندانی را دید که ساده انگارانه حتی زلزله لیسبون را نقطه عطفی در پیروزی علم بر دین میشمارند و آنرا با واقعه ویروس کرونا در ایران مقایسه میکنند! یا عده ای دیگر بدون دانستن موارد اثبات شده ژنتیکی از اثرات دعا و مباحث فرامادی در درمانهای جدید، بی پروایانه و سطحی نگر به انواع دعاها و توسلهای متدینین درکنار درمانهای پزشکی میتازند. البته عوام به ظاهر دارای سوادی را هم میتوان دید که بدون دانستن فرق الکل طبی و صنعتی فکر کرده اند که متدینین تازه قدرت استریل و پاک کنندگی الکل را فهمیده اند و اخیرا استفاده از آنرا حلال اعلام کرده اند.!
◀️بی شک دوقطبی شدن جامعه معلول عوامل متعدد، پیچیده، ریشهدار و قدیمی است و گاه کنترل آن از دست ما خارج است اما آگاهی و هشیاری نسبت به این خطر، کمک میکند تا در دام آن نیفتیم. در این بین نشر مطالب دینی و علمی بدون ذهنیت تقابلی کمک بسیار بزرگی است. ترویج سیره مغفول مانده پیشوایان دینی و حجتهای خدا در زندگی روزمره نیز یکی دیگر از این راهکارهاست. آن دو امام بزرگواری که بر بستر امیرالمومنین علیه السلام پزشک یهودی می اورند، اما به دستور حضرت از دعا و توسل برای شفا نیز غافل نمیشوند. این روایت یکی از بسیار نمونه های تاریخی است که به ما می آموزند استفاده از علم روز و دینداری در تناقض باهم نمی باشند و نباید کلمات معالجه و شفا را که از دو ادبیات علمی و دینی می آیند در برابر هم قرار داد.
🌹 @DiNneVeSht
◀️شاید عبارت دو قطبی شدن جامعه بیشتر عبارتی سیاسی به نظر میرسد که خصوصا در نزدیک انتخابات بروز میکند. البته با کمی دقت میتوان این عبارت را در جنبه های دیگر زندگی مانند طرفداری های ورزشی و یا مناسبات فامیلی خانواده عروس و داماد، دعواهای حیدری نعمتی و بسیاری دیگر از جنبه های اجتماع یافت. یکی از این دو قطبی شدنها تقابل علم و دین است. سالها در اروپا کلیسا دین را در برابر علم قرار داد، اما به مرور زمان و با شروع رنسانس عده ای سر شوق از فتوحات علمی، علم را در برابر دین قرار دادند. هرچند این شوق بسیار سریع در بین نخبگان فروکش کرد.
◀️زلزله لیسبون سال ۱۷۵۵ یکی از نقاط اشتراکی در مورد بازشدن بحثهای علمی، دینی و فلسفی در اروپا است. ولتر فیلسوف فرانسوی به بهانه این زلزله رمان مشهورش «کاندید» را مینویسد و زلزله را دلیلی بر رد نظریه علمی «بهترین جهان های ممکن» ریاضیدان و فیزیکدان مشهور آلمانی لایب نیتس میکند. روسو زلزله را دلیل خوبی برای بازگشت به زندگی طبیعی میداند و کانت فیلسوف شهیر تلاشهایی را برای نگاه علمی به منشا زلزله آغاز میکند. در واقع کانتی که به مقام استادی در فلسفه مابعدالطبیعه رسیده و برهان اخلاقی را برای اثبات خدا مطرح میکند به دنبال منشا علمی زلزله هم هست.
◀️لذا در غرب بعد از رنسانس نخبگان به دنبال اندیشیدن درباره مسایل مادی و غیرمادی هستند و لذا در فضای نخبگانی این دو قطبی بین علم و دین کمتر دیده میشود، هرچند در سطح عوام هنوز این بحثها وجود دارد! البته هرچه تاریخ علم بشر جلوتر رفت عدم تقابل و قرار دادن این مباحث بیشتر شد. پیشرفتهای علومی چون فیزیک کوانتوم، نجوم، ژنتیک و ... بزرگ و پیچیده بودن عالم و کوچکی و محدودیت علم در عین کاربردی بودن آنرا بیشتر نمایش داد.
◀️در مناظره ای که در سال ۲۰۰۶ بین دو دانشمند بزرگ؛ فرانسیس کالینز مدیر کشف ژنوم انسان و یک خداباور و ریچارد داوکینز زیست شناس و یکی از مشهورترین خداناباوران توسط مجله تایم مطرح شد، میتوان ریشه های برخی از این دو قطبی بودن را در عوام گرایی افراد دید. آخرین جمله داوکینز در این مناظره به عنوان یک خداناباور این است: «اگر خدایی در کار باشد آن خدا بسیار بزرگتر و غیرقابل تصورتر از هر چیزی است که دینداران معرفی میکنند».
◀️آری برخورد عامیانه با خداوند و دین و حتی برخورد عامیانه با علم سبب این دو قطبی در جامعه میشود. جامعه امروز ما به تعبیر مرحوم دکتر قانعی راد رییس انجمن جامعه شناسی ایران دچار دو قطبی ناشی از عوام گرایی شده است. در یک قطب مدعیان دینداری که دین را در برابر علم قرار داده اند. در این طیف از روحانیونی میتوان یافت که دین و روشهایی که منتسب به دین میکنند را در برابر علم قرار داده و به سوزاندن کتابهای علمی و تجویزهای بی پشتوانه (به اصطلاح دینی!) رو آورده اند. البته عوام به ظاهر متدینی را هم میتوان دید که با لیسیدن ضریح مطهر، طهارت ضریح را به جنگ آلودگی بیماری میطلبد، قیاسی عامیانه بدون درک تفاوت طهارت و رفع آلودگی.
◀️در یک قطب دیگر مدعیان روشنفکری که علم را در برابر دین قرار داده اند. در این طیف نیز میتوان به ظاهر اندیشمندانی را دید که ساده انگارانه حتی زلزله لیسبون را نقطه عطفی در پیروزی علم بر دین میشمارند و آنرا با واقعه ویروس کرونا در ایران مقایسه میکنند! یا عده ای دیگر بدون دانستن موارد اثبات شده ژنتیکی از اثرات دعا و مباحث فرامادی در درمانهای جدید، بی پروایانه و سطحی نگر به انواع دعاها و توسلهای متدینین درکنار درمانهای پزشکی میتازند. البته عوام به ظاهر دارای سوادی را هم میتوان دید که بدون دانستن فرق الکل طبی و صنعتی فکر کرده اند که متدینین تازه قدرت استریل و پاک کنندگی الکل را فهمیده اند و اخیرا استفاده از آنرا حلال اعلام کرده اند.!
◀️بی شک دوقطبی شدن جامعه معلول عوامل متعدد، پیچیده، ریشهدار و قدیمی است و گاه کنترل آن از دست ما خارج است اما آگاهی و هشیاری نسبت به این خطر، کمک میکند تا در دام آن نیفتیم. در این بین نشر مطالب دینی و علمی بدون ذهنیت تقابلی کمک بسیار بزرگی است. ترویج سیره مغفول مانده پیشوایان دینی و حجتهای خدا در زندگی روزمره نیز یکی دیگر از این راهکارهاست. آن دو امام بزرگواری که بر بستر امیرالمومنین علیه السلام پزشک یهودی می اورند، اما به دستور حضرت از دعا و توسل برای شفا نیز غافل نمیشوند. این روایت یکی از بسیار نمونه های تاریخی است که به ما می آموزند استفاده از علم روز و دینداری در تناقض باهم نمی باشند و نباید کلمات معالجه و شفا را که از دو ادبیات علمی و دینی می آیند در برابر هم قرار داد.
🌹 @DiNneVeSht
چقدر نمی دانستیم⁉️
◀️نمیدانستیم که از ابتدا الکل جهت استفاده به عنوان ضدعفونی کننده پاک بوده و سالها توسط مسلمانان به عنوان ادکلن و یا موارد مختلف پزشکی و دارویی استفاده میشده است، و چه اشتباه برخی سالیانی فکر میکردن که هر نوع استفاده ای از الکل کلا حرام است!
◀️نمیدانستیم که وقتی میگوییم حرم مطهر منظور حصر طهارت در پاکیزگی نیست و سالهاست که حرمها از مکه تا کربلا و مشهد بوسیله مواد بهداشتی ضدعفونی میشود و اصلا حرمها سالهاست بوی گلاب میدهد، چون گلاب ماده سنتی ضدعفونی کننده هست و چه اشتباه برخی فکر میکردند که نباید در پاکیزگی حرمها مانند منازلمان بکوشیم!
◀️نمیدانستیم که حفظ جان و سلامت واجب است و حتی اگر سلامتت به خطر بیفتد روزه واجب بر تو حرام است چه برسد بر نماز جماعت و زیارت مستحبی و چه اشتباه برخی سالها به سلامتی خود که واجب است نمی اندیشیدند!
◀️دینمان را نمیشناسیم که ارزش جان انسانها و کمک به زندگی انسانها آنقدر در آن بالاست که در قرآنش آمده وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا اگر کسی یک نفر را زنده کند گویا همه مردم را زنده کرده است.
البته ارزش و حیطه علم را هم نمی دانستیم.
◀️نمیدانستیم علم مدرن ادعای حل تمام مشکلات را ندارد و میداند حیطه هایی است که در تجربه و اظهار نظر او نمیگنجد.
◀️نمیدانستیم که در پزشکی مدرن به اثرات مباحث ماورای ماده چون دعا و نیایش رسیده اند البته تاکنون نتوانسته اند این دانش را کلاسه بندی کنند.
◀️نمیدانستیم داعیه داران علم در دانشگاه های امروز دنیا چه بسیار برای آموختن درباره امور معنوی وروحانی هزینه میکنند.
◀️نمیدانستیم که پیشروترین کشور دنیا در عرصه علم در مجلات و رسانه های خود روزی را برای نیایش و دعا برای فائق آمدن بر مشکلات قرار داده است.
◀️نمیدانستیم که علم با تمام کاربردی بودنش اما بسیار بر عدم قطعیت سوار است و لذا در کشوری برای بهبود یک اپیدمی روش قرنطینه را امتحان میکنند و در کشوری دیگر میگویند قرنطینه شاید علمی نباشد.
◀️وای که ما چقدر از دینداری و عالم بودن به دور هستیم، و وای بر ما که نه در علم تحقیق کردیم و نه در دینمان. لذا سر تعظیم در برابر ندانستههایمان فرود بیاوریم، چون نه از علم چیزی دانستیم نه از دین
◀️کرونا با تمام مضراتش مشخص کرد جهل هم دشمن دین است هم دشمن علم
باید با دشمن مشترک این دو جنگید تا با هر کدام از این دوستان
🌹 @DiNneVeSht
◀️نمیدانستیم که از ابتدا الکل جهت استفاده به عنوان ضدعفونی کننده پاک بوده و سالها توسط مسلمانان به عنوان ادکلن و یا موارد مختلف پزشکی و دارویی استفاده میشده است، و چه اشتباه برخی سالیانی فکر میکردن که هر نوع استفاده ای از الکل کلا حرام است!
◀️نمیدانستیم که وقتی میگوییم حرم مطهر منظور حصر طهارت در پاکیزگی نیست و سالهاست که حرمها از مکه تا کربلا و مشهد بوسیله مواد بهداشتی ضدعفونی میشود و اصلا حرمها سالهاست بوی گلاب میدهد، چون گلاب ماده سنتی ضدعفونی کننده هست و چه اشتباه برخی فکر میکردند که نباید در پاکیزگی حرمها مانند منازلمان بکوشیم!
◀️نمیدانستیم که حفظ جان و سلامت واجب است و حتی اگر سلامتت به خطر بیفتد روزه واجب بر تو حرام است چه برسد بر نماز جماعت و زیارت مستحبی و چه اشتباه برخی سالها به سلامتی خود که واجب است نمی اندیشیدند!
◀️دینمان را نمیشناسیم که ارزش جان انسانها و کمک به زندگی انسانها آنقدر در آن بالاست که در قرآنش آمده وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا اگر کسی یک نفر را زنده کند گویا همه مردم را زنده کرده است.
البته ارزش و حیطه علم را هم نمی دانستیم.
◀️نمیدانستیم علم مدرن ادعای حل تمام مشکلات را ندارد و میداند حیطه هایی است که در تجربه و اظهار نظر او نمیگنجد.
◀️نمیدانستیم که در پزشکی مدرن به اثرات مباحث ماورای ماده چون دعا و نیایش رسیده اند البته تاکنون نتوانسته اند این دانش را کلاسه بندی کنند.
◀️نمیدانستیم داعیه داران علم در دانشگاه های امروز دنیا چه بسیار برای آموختن درباره امور معنوی وروحانی هزینه میکنند.
◀️نمیدانستیم که پیشروترین کشور دنیا در عرصه علم در مجلات و رسانه های خود روزی را برای نیایش و دعا برای فائق آمدن بر مشکلات قرار داده است.
◀️نمیدانستیم که علم با تمام کاربردی بودنش اما بسیار بر عدم قطعیت سوار است و لذا در کشوری برای بهبود یک اپیدمی روش قرنطینه را امتحان میکنند و در کشوری دیگر میگویند قرنطینه شاید علمی نباشد.
◀️وای که ما چقدر از دینداری و عالم بودن به دور هستیم، و وای بر ما که نه در علم تحقیق کردیم و نه در دینمان. لذا سر تعظیم در برابر ندانستههایمان فرود بیاوریم، چون نه از علم چیزی دانستیم نه از دین
◀️کرونا با تمام مضراتش مشخص کرد جهل هم دشمن دین است هم دشمن علم
باید با دشمن مشترک این دو جنگید تا با هر کدام از این دوستان
🌹 @DiNneVeSht