Telegram Web Link
Forwarded from تفحص خویش
«لطفاً اول به من بگو که تو خودت کیستی؟»

این ویدئو، یک ویدئوی کاملا علمی است. اما در عین حال میتواند از عمیقترین مطالب معنوی هم  عمیقتر و حیرت انگیزتر باشد. پس در این ویدئو «خودت را به یاد بیاور»، گوهری در فراسوی این ویدئو وجود دارد، آن را پیدا کن.
در حین دیدن این اتفاقات که حقیقتاً «عین حیرت» است از خودتان بپرسید که این چه نیرویی است که این جریان را هدایت می‌کند؟ این چه چیزی است که این‌گونه تجلی یافته است؟ آیا آن صرفاً این چیزها را هدایت می‌کند یا آن خودش عین همین‌هاست؟ جواب یک‌کلمه‌ای مثل آگاهی یا خدا ندهید تا دروازه‌های تعمق را نبندید. به عمق این حیرانی رفته و در آن غوطه‌ور شوید.
از همه مهمتر از خودتان بپرسید که من به عنوان این شخص یعنی علی، مریم، امیر، سارا و ... آیا اصلا از این چیزها که مهمترین امور در فرایند بقا و حیات من هستند اصلا آگاهم؟ آیا این منم که اینها را انجام میدهم یا تمامشان بطور خود به خودی اتفاق میفتد؟ این "خود به خودی" چیست؟
حتی اگر از لحاظ علمی زیاد متوجه این موارد نمی‌شوید اصلاً مهم نیست فقط نگاه کنید. دقت کنید که این نام‌گذاری‌ها مثل دی‌ان‌ای و ژن و سایر اصطلاحات صرفاً نام‌گذاری‌هایی ذهنی جهت تمایز بین اجزای متفاوت برای مطالعه هستند، به فراسوی این نام‌ها بروید، آن مروارید را کشف کنید.
«لطفاً اول به من بگو که تو خودت کیستی؟»
من کیستم؟/ من چیستم؟
خودت را به یاد بیاور.
Forwarded from تفحص خویش
Forwarded from تفحص خویش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تو کیستی؟ - #آلن_واتس

*در ارتباط با چند مطلب قبل و سوالی که در پست قبل مطرح شده بود این ویدئو را با آرامش و دقت ببینید.

تنفس، ضربان قلب، فعالیت غدد، گوارش، شکل‌گیری استخوان‌ها، گردش خون،
چه چیزی است که این‌ها را پیش میبرد؟
تمام این‌ها یک فرایند پیوسته و هماهنگ با تمام هستی است.
اگر متوجه بشوی که در حقیقت این تو هستی که خونت را به گردش در میاوری آنگاه در همان لحظه متوجه می‌شوی که این تو هستی که خورشید را می‌درخشانی.
تو خودِ زندگی هستی.
و چیزی جز زندگی وجود ندارد.

و تو خودِ این فرایندِ خود‌به‌خودی هستی.

(و البته بدیهی است که این مسائل از اساس در سطح ذهن شرطی شده یا شخص بطور کامل غیر قابل ادراک است)
Forwarded from تفحص خویش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کتاب قصه‌ی «هرآنچه میبینم بخشی از من است» فقط یک کتاب قصه نیست.
کتابی از: Chara M. Curtis

این کتاب با عنوان «من در هر آنچه می بینم هستم» توسط خانم گیتی خوشدل ترجمه شده است.

«این کتاب داستان تمام مطالبی که طی این چند روز گفته شد را به زیبایی و سادگی بیان میکند.»


*ترجمه درست دقیقه ۳:۳۰:
"درون، بیرون، بالا و پایین در همه جا نورت را ببین و عشقش را احساس کن"
Forwarded from تفحص خویش
Sometimes God challenges you to find strength you don't have. Only like this will you go beyond your imagined limits. You must be pushed so far that you are forced to be humble. Only then, when your pride and arrogance are crushed, will you discover muscles that are not yours. You will find and use the muscles of God. When you completely abandon yourself, your ego, this miracle becomes possible.
There is something powerful in being rendered powerless. It will break your arrogance and possibly set you free.
#Mooji
Forwarded from تفحص خویش
گاهی خدا شما را به چالش می‌کشد تا از این طریق نیرویی که ندارید را پیدا کنید. تنها به این شکل شما به فراسوی محدودیت‌های خیالی‌تان خواهید رفت. باید آن‌قدر به شما فشار آورده شود تا مجبور شوید که فروتن شوید و ایگویتان شکسته شود و آنگاه هنگامی‌که غرور و تکبرتان درهم‌شکسته شد نیرویی را کشف خواهید کرد که مال شما نبود. شما نیروی خدا را پیدا کرده و از آن استفاده می‌کنید. هنگامی‌که کاملاً و تماماً خودتان یعنی این ایگو را رها کردید آنگاه این معجزه رخ می‌دهد.
چیزی قدرتمند در ناتوان شدن وجود دارد که آن غرورت را می‌شکند و احتمالاً همین تو را آزاد و رها خواهد ساخت.

#موجی
Forwarded from تفحص خویش
"پرندگان در آسمان ناپدید شدند و حالا آخرین ابر هم در حال محوشدن است.
ما باهم نشسته‌ایم، کوه و من. تا زمانی که فقط کوه باقی بماند."
لی پو

" The birds have vanished into the sky and now the last cloud drains away.
We sit together, the mountain and me, until only the mountain remains."
~ Li Po ~
Forwarded from تفحص خویش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هشیار باش - #اکهارت تُله

"توصیه من به جستجوگران معنوی: همین جستجو بزرگترین مانع شماست. جستجو را رها کرده به لحظه حال بیایید و افکار را متوقف کنید."
Forwarded from تفحص خویش
ماهیت ذهن چیست؟
ذهن درواقع نیروی شگفت‌انگیزی است که در «خویش» ساکن است. ذهن علت تمام افکار است. جدایِ از افکار چیزی به‌عنوان ذهن وجود ندارد. ازاین‌رو، افکار ماهیت ذهن هستند. جدای از افکار هیچ ماهیت مستقلی به نام جهان وجود ندارد. در خوابِ عمیقِ بدونِ رویا، فکری وجود ندارد و درنتیجه جهانی هم وجود ندارد. از طرفی در وضعیت بیداری و رؤیا ازآنجایی‌که افکار وجود دارند، درنتیجه جهان نیز موجود است. درست به همان صورت که عنکبوتی تار را از خودش به بیرون می‌فرستد و دوباره آن را به درون خودش جمع میکند، به همین ترتیب، ذهن جهان را به بیرون برون‌فکنی کرده و دوباره آن را در خودش حل می‌کند. هنگامی‌که ذهن از «خویش» بیرون می‌آید، جهان ظاهر می‌شود؛ بنابراین زمانی که جهان واقعی به نظر برسد، خویش ظاهر نمی‌شود و زمانی که «خویش» بدرخشد، جهان ظاهر نمی‌شود. زمانی که فرد به‌طور مداوم ماهیت ذهن را مورد تفحص قرار دهد، ذهن از بین رفته و آنچه باقی می‌ماند آن «خویش حقیقی» است.
#رامانا ماهارشی
Forwarded from تفحص خویش
What is the nature of the mind?
What is called ‘mind’ is a wondrous power residing in the Self. It causes all thoughts to arise. Apart from thoughts, there is no such thing as mind. Therefore, thought is the nature of mind. Apart from thoughts, there is no independent entity called the world. In deep sleep there are no thoughts, and there is no world. In the states of waking and dream, there are thoughts, and there is a world also. Just as the spider emits the thread (of the web) out of itself and again withdraws it into itself, likewise the mind projects the world out of itself and again resolves it into itself. When the mind comes out of the Self, the world appears. Therefore, when the world appears (to be real), the Self does not appear; and when the Self appears (shines) the world does not appear. When one persistently inquiries into the nature of the mind, the mind will end leaving the Self (as the residue).
#Ramana Maharshi
شما دو فکر دارید
فکر شماره یک ظاهر شده و ناپدید می‌شود
فکر شماره دو ظاهر شده و ناپدید می‌شود
اما در هیچ زمانی، آگاهی ناپدید نمی شود.

پس چه چیزی بین این دو فکر وجود دارد و حاضر است؟!
- آگاهی

پس، از دیدگاه فکر، این وقفه زمانی بین دو فکر چه مدت طول میکشد؟
- فکر هیچ چیزی دراین‌باره نمی‌داند.

فکر هیچ‌چیزی دراین‌باره نمی‌داند، زیرا فقط عینیتها هستند که می‌توانند در افکار ظاهر شوند و ازآنجایی‌که فکر نمی‌تواند چیزی در مورد فاصله‌ی بین افکار بداند، وجود آن را نفی می‌کند. درصورتی‌که اگر وجود نداشت، ارتباطی بین افکار و همچنین استمرار تجربه موجود نبود.

بنابراین فاصله‌ی بین دو فکر در زمان رخ نمی‌دهد. زمان فقط در فکر موجود است. ازاین‌رو از دیدگاه فکر، فاصله‌ای بین دو فکر وجود ندارد. آنجا نه زمان وجود دارد و نه هیچ‌چیزی.

خواب عمیق، فاصله‌ی بین دو وضعیت رؤیا است و وضعیت رؤیا تنها متشکل از دو فکر (یا دو سری فکر) است. حال این فاصله چه مدت طول می‌کشد؟
- آن در زمان روی نمی‌دهد.

در زمان روی نمی‌دهد. فکر چیزی دراین‌باره نمی‌داند. به همین دلیل از دیدگاه فکر، تجربه‌ی غیرعینی خواب عمیق (که صرفاً فاصله‌ی بی بُعدِ بین دو تصویر یا دو فکر است) اصلا وجود ندارد، درست مانند فاصله‌ی بین دو فکر؛ اما بنا به تجربه‌ی شما، هشیاری مداوم و مستمر است. منظورم از تجربه‌ی شما، تجربه‌ی هشیاری است: من بطور مدام "هستم" (به‌طور دقیق‌تر)، من همیشه حاضر هستم. خواب عمیق چیزی نیست که در زمان رخ دهد.آن ابدیت است. آن آگاهی است.
#روپرت اسپایرا
You have two thoughts.
Thought number one appears, and disappears.
Thought number two appears and disappears.
But at no time is there the disappearance of Awareness.
So, what exists, or what is present between the two thoughts?
Q: “Awareness.”

So from the point of view of thought, how long does that gap between two thoughts last?

Q: “Thought knows nothing of it.”

Thought knows nothing of it, because all objects can only appear in thought. So thought cannot know anything about the gap in between thoughts; and therefore it says it is non-existent. But if it was non-existent, then there would be no connection between the thoughts. There would be no continuity to experience.

So, the duration between two thoughts doesn’t take place in time. Time is only in thought. So from thought’s point of view, the duration between two thoughts is non-existent; there is no time there, there is nothing there.

Deep sleep is the gap between two dream states; and the dream state is just two thoughts (or two series of thoughts). So how long does that gap last?

Q: “It’s not in time.”

It’s not in time. Thought knows nothing of it. That’s why the non-objective experience of deep sleep (which is simply the zero-dimensional gap between two images or thoughts) seems to be non-existent from the point of view of thought; just like the gap between two thoughts seems to be non-existent. But it is your experience that Awareness is continuous…, When I say ‘your experience’, I mean it is Awareness’ experience: I am Continuous (or more accurately) I am ever-present. Deep sleep is not something that lasts in time. It is eternity. It is awareness.
#Rupert Spira
Forwarded from تفحص خویش
Forwarded from تفحص خویش
از خودتان بپرسید که این امیال و ترس‌ها و رنج‌ها برای چه کسی اتفاق میفتد؟ از هر چیزی به‌عنوان فرصتی برای به درون رفتن استفاده کنید. با سوزاندن موانع در شعله‌ی آگاهی، راه خودتان را روشن کنید.
هنگامی‌که درگیر امیال و ترس‌ها می‌شوید، آن میل و ترس نیستند که اشتباه هستند و باید از بین بروند بلکه آن شخصی که میل و ترس دارد باید از بین برود. دلیلی برای مبارزه با امیال و ترس‌هایی که ممکن است کاملاً هم طبیعی و موجه باشند وجود ندارد بلکه این «شخص» است که تحت تأثیر آنها قرار می‌گیرد و علت اشتباهات گذشته و آینده می‌شود. این شخص باید به‌دقت موردبررسی قرار گیرد و نادرستی‌اش دیده شود در این صورت قدرت و توانایی‌ای که بر شما دارد از بین می‌رود. از طرفی هر بار هم که شما به خواب می‌روید این نیرو فروکش می‌کند. در خوابِ عمیقِ بدونِ رؤیا، شما دیگر یک شخصِ خود-آگاه نیستید اما بااین‌حال همچنان زنده هستید. هنگامی‌که شما زنده و آگاه باشید اما دیگر خود- آگاهی از شخص نداشته باشید یعنی شما دیگر یک شخص نیستید. در طی ساعات بیداری، گویی شما بر روی صحنه، نقشی بازی می‌کنید، اما وقتی نمایش تمام شد آنگاه شما چه کسی هستید؟ شما همان هستید که هستید؛ همان‌که قبل از شروع نمایش بودید، بعد از اتمام نمایش نیز همان باقی می‌مانید. به خودتان به‌عنوان یک بازیگر در صحنه زندگی نگاه کنید. ممکن است اجرا درخشان یا نامناسب باشد، اما شما در آن نیستید بلکه فقط آن را تماشا می‌کنید؛ البته با اشتیاق و همدردی، اما همیشه به یاد داشته باشید که شما فقط در حال تماشا هستید درحالی‌که این نمایش زندگی در جریان است.
#نیسارگاداتا ماهاراج

Ask yourself: ‘to whom it all happens?’ Use everything as an opportunity to go within. Light your way by burning up obstacles in the intensity of awareness. When you happen to desire or fear, it is not the desire or fear that are wrong and must go, but the person who desires and fears. There is no point in fighting desires and fears which may be perfectly natural and justified; it is the person, who is swayed by them, that is the cause of mistakes, past and future. This person should be carefully examined and its falseness seen; then its power over you will end. After all, it subsides each time you go to sleep. In deep sleep you are not a self-conscious person, yet you are alive. When you are alive and conscious, but no longer self-conscious, you are not a person any more. During the waking hours you are, as if, on the stage, playing a role, but what are you when the play is over? You are what you are; what you were before the play began you remain when it is over. Look at yourself as performing on the stage of life. The performance may be splendid or clumsy, but you are not in it, you merely watch it; with interest and sympathy, of course, but keeping in mind all the time that you are only watching while the play — life — is going on.
Sri Nisargadatta Maharaj
Forwarded from تفحص خویش
تفاوتی بین وضعیت‌های رؤیا (خواب دیدن) و بیداری وجود ندارد به‌جز اینکه وضعیت رؤیا کوتاه و وضعیت بیداری طولانی است. هردوی این‌ها ناشی از ذهن هستند. ازآنجاکه وضعیت بیداری طولانی است ما گمان می‌کنیم که آن وضعیت واقعی ماست.
#رامانا ماهارشی

There is no difference between dream and the waking state except that the dream is short and the waking long. Both are the result of the mind. Because the waking state is long, we imagine that it is our real state.
#Ramana Maharshi
2025/07/08 19:22:11
Back to Top
HTML Embed Code: