Telegram Web Link
"مراقبه درواقع یعنی آگاهانه همان باشیم، همان‌که از تجاربمان آگاه است."

«ما هم‌اکنون از تجاربمان آگاه هستیم. از همین کلمات آگاهیم، از افکار و احساساتمان هر آنچه که هستند و در هر وضعیتی که هستند آگاهیم. ما از هر آنچه در حال حاضر در اینجا می‌بینیم و می‌شنویم آگاهیم، از حسی که از بدن داریم آگاهیم. ما بدون اینکه تلاشی انجام دهیم از این جریان تجربه‌های پیاپی آگاهیم؛ و برای اینکه آنی که تجاربمان را شناسایی می‌کند و از آن‌ها آگاه است باشیم، نیازی به کوچک‌ترین تلاش نداریم. مراقبه درواقع یعنی آگاهانه همان باشیم، همان‌که از تجاربمان آگاه است.»

#روپرت_اسپایرا
"We are aware right now of our experience. We are aware of these words; we are aware of our thoughts and feelings, whatever they might be. We are aware of whatever sights or sounds are present in our room, the tingling sensations of the body. We are effortlessly aware of all this flow of experience. And we don't need to make the slightest effort to be that which knows or is aware of our experience. Meditation is simply to be knowingly this one, the one that is aware of our experience."
#RupertSpira
Forwarded from تفحص خویش
تمرین کن تا ذهن را با بی‌طرفی مشاهده کنی، سپس آنی که ذهن را مشاهده می‌کند را ببین و متوجه‌اش باش.
چه چیز باقی می‌ماند؟
تو همانی.
#موجی

*دوستانی که بطور پیاپی مطالب را دنبال کرده و روی آنها تعمق میکنند متوجه همسو بودن آنها باشند.

** بعد از ادراکِ ذهنیِ این اشاراتِ ناب، آنها را درون تجربه خودتان مورد بررسی قرار داده و عامل توجه را به سمت آن چیزی که اشاره می‌شود متمرکز کنید و متوجه‌اش باشید و با آن بمانید.

PRACTICE WATCHING THE MIND WITH DETACHMENT; THEN WATCH THE ONE WATCHING THE MIND.
WHAT REMAINS? THAT, YOU ARE.
#Mooji
تو آسمانی*
و ابرها اتفاقاتند، همان‌ها که می‌آیند و می‌روند.
#اکهارت تُله

*آسمان از جنس اتفاقات نیست، تو فضا یا به‌عبارت‌دیگر همان آگاهی‌ای هستی که از اتفاقاتی چون افکار، احساسات، حواس و ادراکات آگاه است. خودت را به‌عنوان آن آگاهی‌ای که نسبت به این اتفاقات آگاه است شناسایی کن نه خودِ این اتفاقات. با همان بمان به همان مشتاق باش. ابرها هرچه تیره‌وتار باشند من اما
آسمانم.
بیکران و آزاد و رها.
هیچ محدودیتی در من راه ندارد.
هرچه بیشتر و عمیق‌تر خودم را شناسایی کنم،
توجه‌ام از ابرها بیشتر برداشته‌شده و
غرق در بی‌کرانگی خودم،
آرامش خودم،
شور و سرور خودم خواهم شد.
من آسمانم،
گسترده و آرام و آزاد و رها.

#مسیرمستقیم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
درمان افسردگی - #روپرت_اسپایرا

قدرت افسردگی بیشتر از جملات نادوگانگی است.
از افسردگی فرار نکنید بلکه عمیقاً متوجه‌اش باشید و با خودتان بگویید:
"من از افسردگی‌ام آگاهم"
ناگهان متوجه می‌شوید که فقط افسردگی به‌تنهایی در اینجا وجود ندارد بلکه چیزی هم ‌هست که از افسردگی آگاه است.
حالا به‌جای توجه شدید به افسردگی، توجهتان را به آن چیزی که از افسردگی آگاه است بیاورید.
این آگاهی‌ای که من با آن از افسردگی‌ام آگاهم چیست؟

در انتهای ویدئو از مثال عاشق شدن و سردرد استفاده کنید.
Forwarded from تفحص خویش
نام‌ها و شکل‌ها به‌طور مدام تغییر می‌کنند. خودت را آن شاهدِ بی‌تغییرِ ذهنِ متغیر بدان. همین کافیست.
#نیسارگاداتا ماهاراج

Names and shapes change incessantly. Know yourself to be the changeless witness of the changeful mind.
That is enough.
#Nisargadatta Maharaj
Forwarded from تفحص خویش
ما کاملاً از ماهیت حقیقی‌مان بی‌خبریم چون خودمان را صرفاً با بدن. احساسات و افکارمان یکی میدانیم و به همین دلیل آن مرکز تغییرناپذیرمان که همان آگاهی محض است را نادیده می‌گیریم. هنگامی‌که به ماهیت حقیقی‌مان بازگردیم افکار و ادراکاتمان دیگر به‌عنوان تغییراتی در یک جسم مجزا به نظر نمی‌رسند بلکه آنها همچون امواج یک اقیانوس، پدیدار شده و فرومی‌نشینند.
#ژان_کلاین

We are completely unaware of our true nature because we identify ourselves with our body, our emotions and our thoughts, thus losing sight of our unchanging center, which is pure consciousness. When we return to our true nature, our thoughts and perceptions no longer appear as modifications of a single substance, they come into being and subside like waves of the ocean.
#JeanKlein
این زندگی است که جنبه‌های گوناگونی از وجود بینهایت خودش را متجلی می‌کند، تو چه چیز دیگری جز نیروی حیاتی؟ تمام فرم‌ها و تمام نام‌ها فقط همان است، تو گمان می‌کنی که چیزی هستی، اگر عمیق بنگری چیزی جز او نیست. نگاه‌کننده و چیزی که به آن نگریسته می‌شود تماماً همان است، اول و آخر و ظاهر و باطن.
«یار بی‌پرده از درودیوار در تجلی است یا اولی‌الابصار»

چیزی از اول گم نشده تا بخواهد یافت شود هر چه هست به‌وضوح و عیان همان است که هست.
اوست که در رگ‌ها جاری است.
اوست که در قلب می‌تپد.
اوست که نَفَس می‌کشد.
اوست که می‌خندد.
اوست که می‌گرید.
اوست که فراموش می‌کند، هم اوست که به یاد میاورد.

«از صفات باخودی بیرون شوید ای عاشقان
خویشتن را محوِ دیدارِ جمالِ حی کنید»

#مسیرمستقیم
Forwarded from تفحص خویش
گفتگو با #آنامالای سوامی

صبح‌ها وقتی ذهن ظاهر می‌شود این نتیجه‌گیری همیشگی را نکن که:
خب این منم و این‌ها هم فکرهای من هستند.
به‌جای این کار رفت‌وآمد افکار را بدون اینکه به‌هیچ‌وجه با آن‌ها هم هویت بشوی فقط نگاه کن.
اگر بتوانی که در برابر این ضربات افکار که هرکدامشان ادعا می‌کنند که مال تو هستند ایستادگی کنی به یک نتیجه‌گیری فوق‌العاده میرسی:
کشف می‌کنی که تو آن آگاهی‌ای هستی که این افکار در آن پدیدار و ناپدید می‌شوند.
کشف می‌کنی که این چیزی که ذهن نام دارد فقط زمانی وجود دارد که به افکار اجازه داده می‌شود تا آزادانه عمل کنند؛ مثل طنابی که به‌اشتباه مار پنداشته می‌شود به این نتیجه خواهی رسید که ذهن فقط توهمی است که به‌واسطه جهل و درک نادرست ظاهرشده است.
شما به تجربه‌ای نیاز دارید تا متقاعدتان کند چیزی که به شما میگویم درست است. زمانی می‌توانید این تجربه را داشته باشید که از این «من» جعلی که تمام عمر ادعا می‌کند که این افکار مال من است دست کشیده باشید.
خودتان را فقط آن آگاهی بدانید. افکاری که می‌آیند و می‌روند را نگاه کنید. باتجربه مستقیم به این نتیجه می‌رسید که شما خودِ آگاهی هستید و نه محتویات زودگذر آن.
ابرها در آسمان می‌آیند و می‌روند اما این ظاهر شدن و از بین رفتنِ ابرها بر آسمان تأثیری نمی‌گذارند.
ماهیت حقیقی تو مانند آسمان است، مثل فضاست. فقط همانند آسمان باقی بمان و اجازه بده تا ابرهای افکار بیایند و بروند. اگر این نگرش بی‌تفاوت بودن نسبت به ذهن را پرورش بدهی، به‌تدریج هم‌هویت‌شدن با آن را متوقف خواهی کرد.

CONVERSATIONS WITH #ANNAMALAI SWAMI

When the mind appears every morning don't jump to the usual conclusion, ‘This is me; these thoughts are mine'.
Instead, watch these thoughts come and go without identifying with them in any way.
If you can resist the impulse to claim each and every thought as your own, you will come to a startling conclusion: you will discover that you are the consciousness in which the thoughts appear and disappear. You will discover that this thing called mind only exists when thoughts are allowed to run free. Like the snake which appears in the rope, you will discover that the mind is only an illusion which appears through ignorance or misperception.
You want some experience which will convince you that what I am saying is true. You can have that experience if you give up your life-long habit of inventing an 'I' which claims all thoughts as mine'.
Be conscious of yourself as consciousness alone, watch all the thoughts come and go. Come to the conclusion, by direct experience, that you are really consciousness itself, not its ephemeral contents.
Clouds come and go in the sky but the appearance and disappearance of the clouds don't affect the sky.
Your real nature is like the sky, like space. Just remain like the sky and let thought-clouds come and go. If you cultivate this attitude of indifference towards the mind, gradually you will cease to identify yourself with it.
-LWB, p. 267
Forwarded from تفحص خویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شرح یک رباعی از #مولانا - #اکهارت تُله

«در جان تو جانی است، بجو آن جان را
در کوه تو کانی است، بجو آن کان را
صوفی رونده، گر تو آن می جویی
بیرون تو مجو، ز خود بجو تو آن را»
#مولانا
2025/07/07 12:07:27
Back to Top
HTML Embed Code: