وضعیت انرژی زنانهام اینجوریه که اومدهام پیادهروی چون:
مرد برای هضم دلتنگیاش
گریه نمیکنه، قدم میزنه.
مرد برای هضم دلتنگیاش
گریه نمیکنه، قدم میزنه.
میگویند که عشق یک چیز بهدست آوردنی نیست. باید خودت را لایق دریافت بدون قید و شرطش بدانی. باید بدانی که عشق چیزیست که لیاقتش را داری بدون اینکه لازم باشد برای بهدست آوردنش کاری را انجام دهی. نه از آنور خودخواهانهاش، میخواهند بگویند که عشق، اینبار چیزی نیست که بهخاطرش باید دختر بهتری باشی.
اصلا عشق چیست؟ چه میتواند باشد؟ چرا با همۀ آنچه من تا به حال دیدهام فرق دارد؟ چرا حتی خودم هم توانستهام به دیگری بدهمش اما چرا هیچوقت آنی نبوده که واقعاً دریافتش کنم؟ عشق را پشت کدام کوه قاف انداختهاند؟ زیر کدام لایۀ زمین دفن و توی کدام پستو قایمش کردهاند؟ نکند عشق برای ما همین باشد؟ همین تصویر نصفه نیمه از چیزی که هربار آرزو داریم بهتر شود؟ همین که هربار باید خودمان نیمی از بارش را به دوش بکشیم؟
کاش عشق چیزی بیشتر از این باشد. کاش اینبار خودش راهش را به سمتان پیدا کند. خودش را به ما ثابت کند.
اصلا عشق چیست؟ چه میتواند باشد؟ چرا با همۀ آنچه من تا به حال دیدهام فرق دارد؟ چرا حتی خودم هم توانستهام به دیگری بدهمش اما چرا هیچوقت آنی نبوده که واقعاً دریافتش کنم؟ عشق را پشت کدام کوه قاف انداختهاند؟ زیر کدام لایۀ زمین دفن و توی کدام پستو قایمش کردهاند؟ نکند عشق برای ما همین باشد؟ همین تصویر نصفه نیمه از چیزی که هربار آرزو داریم بهتر شود؟ همین که هربار باید خودمان نیمی از بارش را به دوش بکشیم؟
کاش عشق چیزی بیشتر از این باشد. کاش اینبار خودش راهش را به سمتان پیدا کند. خودش را به ما ثابت کند.