ادامه انجام مرمت باغ فرهنگ و هنر دکتر اسلامی نُدوشن در ندوشن توسط مؤسسه اندیشه روشن ندوشن
--------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
--------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
❤12
Derafsh bidari: Shahnameh
Dr Milad Azimi
سخنرانی دکتر میلاد عظیمی، استادیار دانشگاه تهران
در پاسداشت زبان فارسی، حکیم فردوسی و خیام
با موضوع
درفش بیداری؛ شاهنامه و انسجام ملی
یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
به همت کانون جهان ایرانی دانشگاه تهران
#اسلامی_ندوشن
-------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
در پاسداشت زبان فارسی، حکیم فردوسی و خیام
با موضوع
درفش بیداری؛ شاهنامه و انسجام ملی
یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
به همت کانون جهان ایرانی دانشگاه تهران
#اسلامی_ندوشن
-------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
👍9❤6
🔰 به مناسبت صدودومین زادروز استاد محمدعلی موحد؛ گفتوگویی کوتاه با استاد شفیعی کدکنی
- درباره جایگاه بیبدیل ایشان:
🌱 دکتر موحد مانند ندارد! او در مسائل جهانی و حقوق نفت در میان ایرانیها نظیر ندارد.
- با اشاره به تحقیقات موحد درباره شمس تبریزی: 🌱 موحد آدم ممتاز و بی نظیر عصر ماست.
- درباره شخصیت دکتر موحد و جایگاه ایشان در سپهر اندیشه ایرانزمین:
🌱 موحد خیلی فهیم و درستکار است.
#اسلامی_ندوشن #محمدعلی_موحد #شفیعی_کدکنی
ایبنا
--------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
- درباره جایگاه بیبدیل ایشان:
🌱 دکتر موحد مانند ندارد! او در مسائل جهانی و حقوق نفت در میان ایرانیها نظیر ندارد.
- با اشاره به تحقیقات موحد درباره شمس تبریزی: 🌱 موحد آدم ممتاز و بی نظیر عصر ماست.
- درباره شخصیت دکتر موحد و جایگاه ایشان در سپهر اندیشه ایرانزمین:
🌱 موحد خیلی فهیم و درستکار است.
#اسلامی_ندوشن #محمدعلی_موحد #شفیعی_کدکنی
ایبنا
--------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
❤9
Forwarded from سرو سخنگو (دکتر اسلامی نُدوشن)
نشـرِ "سـرو سخنگو" از عزیزانی که شرایط نام برده را برای طرّاحی گرافیک دارند، دعوت به همکاری میکند.
جهت ارتباط و اطّلاعات بیشتر به آیدی زیر پیام دهید:
@BookyPub
🌲سرو سخنگو ماجرای پایانناپذیر ایران🌲
جهت ارتباط و اطّلاعات بیشتر به آیدی زیر پیام دهید:
@BookyPub
🌲سرو سخنگو ماجرای پایانناپذیر ایران🌲
❤2
بخشی از بیانیهٔ خانه اندیشمندان علوم انسانی در مورد آخرین وضعیت این مؤسسه فرهنگی
⏹ در شعبه دهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران در اسفندماه 1402 مبنی بر حقانیتِ خانه اندیشمندان و محکومیت شهرداری تهران به ایفای تعهدات قراردادی صادر شد.
⏹ با پیگیری مداوم اداره کل حقوقی شهرداری و طرح دعاوی پی درپی، در اسفندماه 1403 دو رأی قطعی از شعبه 34 دیوان عالی کشور و شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان تهران علیه خانه اندیشمندان صادر گردید.
⏹ در تاریخ 11/ 02/ 1404 ریاست محترم جمهوری در پاسخ به درخواست چهل و چهار انجمن علمی و استمدادِ خانه اندیشمندان، علاوه بر گفتگوی شفاهی، خطاب به شهردار محترم تهران بموجب مکاتبه ی رسمی مرقوم فرمودند: «جناب آقای زاکانی، برای استفاده عزیزان نخبه از آن مجموعه، دستور فرمایید مشکل را حل نمایند. آنها می توانند تأثیر بسیار مهمی در جامعه داشته باشند.». شهردار محترم تهران نیز در واکنش به این نامه بصورت شفاهی قول دادند نسبت به اجرای احکام صادره، اصرار و پیگیری نخواهند کرد و خانه اندیشمندان به کار خود ادامه خواهد داد.
⏹ تنها دو هفته پس از این مکاتبه، متاسفانه در تاریخ 27/ 02/ 1404 با درخواست و پیگیری مصرانه ی شهرداری تهران، اجراییه ی رسمی از دادگاه به خانه اندیشمندان ابلاغ گردید. این در حالی بود که مسئولین شهرداری همچنان بر عدم پیگیری موضوع و عدم اجرای آرای مذکور بصورت شفاهی تأکید مینمودند.
⏹ پس از انقضای مهلت ده روزه مندرج در اجرائیه، بار دیگر شهرداری با مراجعه به شعبه اول اجرای احکامِ مدنیِ مجتمع قضایی کارکنان دولت، درخواست اجرای حکم را نمود که متعاقب آن در تاریخ 11/03/1404 بموجب ابلاغیه جدید، به خانه اندیشمندان سه روز مهلت داده شد تا نسبت به تخلیه ی ملک و تحویل آن به شهرداری تهران اقدام کند. این مهلت روز پنج شنبه 15/ 03/ 1404 پایان یافته و مدیران محترم شهرداری از مرجع قضایی درخواست کرده اند که با حضور عوامل انتظامی، نسبت به اجرایِ حکم و تخلیه ی ساختمان اقدام نمایند.
⏹ طی این مدت، برخی مدیرانِ مربوطه در شهرداری به موازات پیگیریِ اجرای حکم قضائی، مذاکراتی با مدیران خانه اندیشمندان علوم انسانی داشته و پیشنهادهایی در چهار محور ارائه نمودند که از طرف مدیران این مجموعه علمی و فرهنگی مورد پذیرش قرار نگرفت:
1 – حکم قضایی صادره مبنی بر تخلیه و تحویل ساختمان اجرا شود و ساختمان تحویل شهرداری گردد.
2 – از فضای موجود تنها دو اتاق از طرف شهرداری برای برنامه ریزی فعالیتها در اختیار موسسه خانه اندیشمندان علوم انسانی قرار گیرد.
3 - سایر بخش های ساختمان به گروه های دیگری که شهرداری صلاح بداند اختصاص یابد.
4 - از طرف شهرداری تهران، یک نفر به عنوان مدیر این مجموعه تعیین و در ساختمان مستقر گردد و تمشیتِ امور و نظارت بر تمام فعالیت هایی که در این ساختمان انجام می شود را برعهده گیرد و نیز در مورد اولویت بندی اختصاصِ سالنها به گروه های مستقر تصمیم گیری نماید.
⏹ خانه اندیشمندان علوم انسانی از شروع اختلاف و سوء تفاهم از ناحیه ی شهرداری، بارها به صراحت اعلام کرده در چارچوب اصولِ خود آماده گفتگو با مدیران محترم شهرداری برای رفع هرگونه سوءتفاهم و حل مسئله جهت دستیابی به یک توافق مرضیالطرفین است. ... نیک پیداست که پیشنهاد شهرداری تهران، به صراحت ناقضِ دو اصل مذکور و معطوف به قلبِ ماهیت و جوهره ی خانه اندیشمندان و مغایر با فلسفه وجودیِ آن است.
⏹ ما از شهردار محترم و اعضای گرانقدر شورای اسلامی شهر تهران انتظار داریم باتوجه به سوابقِ این نهاد فرهنگی و علمی، با تمهید سازوکاری مناسب نسبت به حمایت از تداوم فعالیتهای خانه اندیشمندان اقدام لازم را مبذول فرموده و در راستای نامه رئیسِ جمهور محترم و با اجابتِ درخواست بسیاری از شخصیت های دلسوز کشور و نظام، تداوم فعالیت این مجموعه را در مکان کنونی و به روال سابق امکانپذیر نمایند.
متن کامل بیانیه:
https://ihht.ir/c/472
-------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
⏹ در شعبه دهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران در اسفندماه 1402 مبنی بر حقانیتِ خانه اندیشمندان و محکومیت شهرداری تهران به ایفای تعهدات قراردادی صادر شد.
⏹ با پیگیری مداوم اداره کل حقوقی شهرداری و طرح دعاوی پی درپی، در اسفندماه 1403 دو رأی قطعی از شعبه 34 دیوان عالی کشور و شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان تهران علیه خانه اندیشمندان صادر گردید.
⏹ در تاریخ 11/ 02/ 1404 ریاست محترم جمهوری در پاسخ به درخواست چهل و چهار انجمن علمی و استمدادِ خانه اندیشمندان، علاوه بر گفتگوی شفاهی، خطاب به شهردار محترم تهران بموجب مکاتبه ی رسمی مرقوم فرمودند: «جناب آقای زاکانی، برای استفاده عزیزان نخبه از آن مجموعه، دستور فرمایید مشکل را حل نمایند. آنها می توانند تأثیر بسیار مهمی در جامعه داشته باشند.». شهردار محترم تهران نیز در واکنش به این نامه بصورت شفاهی قول دادند نسبت به اجرای احکام صادره، اصرار و پیگیری نخواهند کرد و خانه اندیشمندان به کار خود ادامه خواهد داد.
⏹ تنها دو هفته پس از این مکاتبه، متاسفانه در تاریخ 27/ 02/ 1404 با درخواست و پیگیری مصرانه ی شهرداری تهران، اجراییه ی رسمی از دادگاه به خانه اندیشمندان ابلاغ گردید. این در حالی بود که مسئولین شهرداری همچنان بر عدم پیگیری موضوع و عدم اجرای آرای مذکور بصورت شفاهی تأکید مینمودند.
⏹ پس از انقضای مهلت ده روزه مندرج در اجرائیه، بار دیگر شهرداری با مراجعه به شعبه اول اجرای احکامِ مدنیِ مجتمع قضایی کارکنان دولت، درخواست اجرای حکم را نمود که متعاقب آن در تاریخ 11/03/1404 بموجب ابلاغیه جدید، به خانه اندیشمندان سه روز مهلت داده شد تا نسبت به تخلیه ی ملک و تحویل آن به شهرداری تهران اقدام کند. این مهلت روز پنج شنبه 15/ 03/ 1404 پایان یافته و مدیران محترم شهرداری از مرجع قضایی درخواست کرده اند که با حضور عوامل انتظامی، نسبت به اجرایِ حکم و تخلیه ی ساختمان اقدام نمایند.
⏹ طی این مدت، برخی مدیرانِ مربوطه در شهرداری به موازات پیگیریِ اجرای حکم قضائی، مذاکراتی با مدیران خانه اندیشمندان علوم انسانی داشته و پیشنهادهایی در چهار محور ارائه نمودند که از طرف مدیران این مجموعه علمی و فرهنگی مورد پذیرش قرار نگرفت:
1 – حکم قضایی صادره مبنی بر تخلیه و تحویل ساختمان اجرا شود و ساختمان تحویل شهرداری گردد.
2 – از فضای موجود تنها دو اتاق از طرف شهرداری برای برنامه ریزی فعالیتها در اختیار موسسه خانه اندیشمندان علوم انسانی قرار گیرد.
3 - سایر بخش های ساختمان به گروه های دیگری که شهرداری صلاح بداند اختصاص یابد.
4 - از طرف شهرداری تهران، یک نفر به عنوان مدیر این مجموعه تعیین و در ساختمان مستقر گردد و تمشیتِ امور و نظارت بر تمام فعالیت هایی که در این ساختمان انجام می شود را برعهده گیرد و نیز در مورد اولویت بندی اختصاصِ سالنها به گروه های مستقر تصمیم گیری نماید.
⏹ خانه اندیشمندان علوم انسانی از شروع اختلاف و سوء تفاهم از ناحیه ی شهرداری، بارها به صراحت اعلام کرده در چارچوب اصولِ خود آماده گفتگو با مدیران محترم شهرداری برای رفع هرگونه سوءتفاهم و حل مسئله جهت دستیابی به یک توافق مرضیالطرفین است. ... نیک پیداست که پیشنهاد شهرداری تهران، به صراحت ناقضِ دو اصل مذکور و معطوف به قلبِ ماهیت و جوهره ی خانه اندیشمندان و مغایر با فلسفه وجودیِ آن است.
⏹ ما از شهردار محترم و اعضای گرانقدر شورای اسلامی شهر تهران انتظار داریم باتوجه به سوابقِ این نهاد فرهنگی و علمی، با تمهید سازوکاری مناسب نسبت به حمایت از تداوم فعالیتهای خانه اندیشمندان اقدام لازم را مبذول فرموده و در راستای نامه رئیسِ جمهور محترم و با اجابتِ درخواست بسیاری از شخصیت های دلسوز کشور و نظام، تداوم فعالیت این مجموعه را در مکان کنونی و به روال سابق امکانپذیر نمایند.
متن کامل بیانیه:
https://ihht.ir/c/472
-------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
💔7🤬3❤1
🔰 ایران، امپراتوری عقل و فرهنگ
یادداشت
📝 نوید شیدایی آشتیانی- دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه تهران
دونالد ترامپ در اولین سخنرانیاش بعد از حملات بامداد جمعۀ اسرائیل به ایران چیزهایی گفت که متخصصان دیپلماسی و سیاست خارجی باید از نظر بگذرانند. اما برای من یک جملهاش، توجهبرانگیز بود. ترامپ هشدار داده بود که این آخرین فرصت تصمیمگیری است و ایران باید برای نجات آنچه از امپراتوریاش باقی مانده است، اقدام کند. من نمیدانم که بهترین تصمیم برای حفظ تمامیت ارضی ایران چیست ولی این را میدانم که جهتگیریهایی در کار بوده است که ما را به این ایستگاه سرنوشتساز تاریخی رسانده است. و یک نکته را بهتر از هر چیزی میدانم و آن این است که رئیسجمهور ایالات متحده، آگاهی تاریخی درست و کاملی دربارۀ ایران ندارد. او از عقبۀ بزرگ تاریخی ایران، آگاه است، اما شاید چیزهایی را نمیداند که از احتمال فنای باقیماندۀ امپراتوری ایران سخن میگوید.
او احتمالاً نمیداند که این نخستین بار نیست که ایران در یک پرتگاه تاریخی قرار گرفته است. امپراتوری ایران که ترامپ از آن سخن میگوید، بارها در لبۀ پرتگاههایی مهیب و دهشتناک قرار گرفته است؛ پرتگاههایی که ترامپها با مشاهدهاش گمان بردهاند که «ایران» به انتهای درۀ نیستی سقوط خواهد کردو آمادۀ جشن نابودیاش بودهاند. اما سر بزنگاه، ورق برگشته است. «گویی روزگار همۀ بلاها و بازیهای خود را بر ایران آزموده است. او را بارها بر لبۀ پرتگاه برده و از افتادن بازش داشته. ایران شاید سختجانترین کشورهای دنیاست.» ترامپ لابد از اینکه ایران دورههای زیادی را با سختجانی زیسته است، آگاه نیست. او رجزخوانی میکند و حرجی بر او نیست، اما خوب است ما دوباره مرور کنیم که در طول تاریخ، «ضربههایی که بر سر ایران فرود آمده است، هرگز بدانگونه نبوده که او را از گذشتۀ خود جدا سازد. حملۀ تازیان، شاهنشاهی ساسانی را از هم فرو ریخت، کاخها خراب شد و گنجها بر باد رفت، اما روح ایرانی مسخر نگردید. ایران، قرنها به دست فرمانروایان غیرایرانی حکمگذاری شده است، ولی چه باک؟ عرب و ترک و غز و مغول و تاتار، چون میهمانانی بودند که چند صباحی بر سر سفرۀ ایران نشستند؛ آمدند و رفتند، بیآنکه بتوانند ایران را با خود ببرند.»
امپراتوریای که دونالد ترامپ، سخن از نابودی آن به میان میآورد، «امپراتوری عقل» است و تا به حال از گذر این سالیان دراز، چنان آبدیده شده است که زوال نخواهد پذیرفت. ایران، هرگاه که از دستیابی به امپراتوری سیاسی، ناکام بوده، امپراتوری فرهنگی را جایگزین کرده است و از این رو، گستره و عمق این امپراتوری، بهگونهایست که مرزهای آن ناپیداست. ما باشیم یا نباشیم، این امپراتوری عقل و فرهنگ پابرجاست، چون خرد و دانایی ماندگار است.چون این فرهنگ، نامیراست، مردمان حارس آن، همواره به حراست از مرزهای بیرونی واقعیاش برخواهند خواست؛ هر چقدر که سخت یا دیر باشد.
پس یک بار دیگر در این شب سیاهی به پشت سر نگاه کنیم و دلگرم شویم به زیستن در سرزمینی که در گردباد حوادث، باقی مانده است و باقی خواهد ماند. وطندوستی ما ایرانیان، در این آوردگاه از همیشه حیاتیتر است. وطندوستیای که به تعبیر مرحوم محمدعلی فروغی، از جنس «خودپرستی» نیست. این، «وطنپرستی کسی است که وطن و ابناء وطن خود را لایق مهر و قابل محبت میداند، از جهت قدر و منرلتی که در واقع دارند». ما به خود میبالیم که وطن ما، آنچنان وطنیست که «در وظیفۀ خود در عالم انسانیت کوتاهی نکرده» است و برخلاف دشمن امروزش، «هر وقت شوکت و سیادت داشته، قدرت خود را برای استقرار امنیت و آسایش و رفاه مردم به کار برده» است. میارزد و باید از این وطن دفاع کرد، بهنام یا بهننگ. بهنام، آنچنانکه نامداران تاریخ ایران به دفاع برخاستند و بهننگ، آنچنانکه قائم مقام فراهانی بزرگ، نوشت: «ما همیشه همه جا صلاح کل را منظور میکنیم نه صلاح خود را. لکن ارباب ننگ و نام از هیچ نباید بترسند…»
امیدوارم این جملات، به احساسات ناشی از سندرم «تجمع دور پرچم» تعبیر نشود. غرض، یادآوری لزوم وطندوستی در روزهای دشواری و هشدار به پرهیز از بیوطنی بود، در زمانی که مرزها و آب و خاک این بوم دوستداشتنی در معرض تهدید است./ ایبنا
---------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
یادداشت
📝 نوید شیدایی آشتیانی- دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه تهران
دونالد ترامپ در اولین سخنرانیاش بعد از حملات بامداد جمعۀ اسرائیل به ایران چیزهایی گفت که متخصصان دیپلماسی و سیاست خارجی باید از نظر بگذرانند. اما برای من یک جملهاش، توجهبرانگیز بود. ترامپ هشدار داده بود که این آخرین فرصت تصمیمگیری است و ایران باید برای نجات آنچه از امپراتوریاش باقی مانده است، اقدام کند. من نمیدانم که بهترین تصمیم برای حفظ تمامیت ارضی ایران چیست ولی این را میدانم که جهتگیریهایی در کار بوده است که ما را به این ایستگاه سرنوشتساز تاریخی رسانده است. و یک نکته را بهتر از هر چیزی میدانم و آن این است که رئیسجمهور ایالات متحده، آگاهی تاریخی درست و کاملی دربارۀ ایران ندارد. او از عقبۀ بزرگ تاریخی ایران، آگاه است، اما شاید چیزهایی را نمیداند که از احتمال فنای باقیماندۀ امپراتوری ایران سخن میگوید.
او احتمالاً نمیداند که این نخستین بار نیست که ایران در یک پرتگاه تاریخی قرار گرفته است. امپراتوری ایران که ترامپ از آن سخن میگوید، بارها در لبۀ پرتگاههایی مهیب و دهشتناک قرار گرفته است؛ پرتگاههایی که ترامپها با مشاهدهاش گمان بردهاند که «ایران» به انتهای درۀ نیستی سقوط خواهد کردو آمادۀ جشن نابودیاش بودهاند. اما سر بزنگاه، ورق برگشته است. «گویی روزگار همۀ بلاها و بازیهای خود را بر ایران آزموده است. او را بارها بر لبۀ پرتگاه برده و از افتادن بازش داشته. ایران شاید سختجانترین کشورهای دنیاست.» ترامپ لابد از اینکه ایران دورههای زیادی را با سختجانی زیسته است، آگاه نیست. او رجزخوانی میکند و حرجی بر او نیست، اما خوب است ما دوباره مرور کنیم که در طول تاریخ، «ضربههایی که بر سر ایران فرود آمده است، هرگز بدانگونه نبوده که او را از گذشتۀ خود جدا سازد. حملۀ تازیان، شاهنشاهی ساسانی را از هم فرو ریخت، کاخها خراب شد و گنجها بر باد رفت، اما روح ایرانی مسخر نگردید. ایران، قرنها به دست فرمانروایان غیرایرانی حکمگذاری شده است، ولی چه باک؟ عرب و ترک و غز و مغول و تاتار، چون میهمانانی بودند که چند صباحی بر سر سفرۀ ایران نشستند؛ آمدند و رفتند، بیآنکه بتوانند ایران را با خود ببرند.»
امپراتوریای که دونالد ترامپ، سخن از نابودی آن به میان میآورد، «امپراتوری عقل» است و تا به حال از گذر این سالیان دراز، چنان آبدیده شده است که زوال نخواهد پذیرفت. ایران، هرگاه که از دستیابی به امپراتوری سیاسی، ناکام بوده، امپراتوری فرهنگی را جایگزین کرده است و از این رو، گستره و عمق این امپراتوری، بهگونهایست که مرزهای آن ناپیداست. ما باشیم یا نباشیم، این امپراتوری عقل و فرهنگ پابرجاست، چون خرد و دانایی ماندگار است.چون این فرهنگ، نامیراست، مردمان حارس آن، همواره به حراست از مرزهای بیرونی واقعیاش برخواهند خواست؛ هر چقدر که سخت یا دیر باشد.
پس یک بار دیگر در این شب سیاهی به پشت سر نگاه کنیم و دلگرم شویم به زیستن در سرزمینی که در گردباد حوادث، باقی مانده است و باقی خواهد ماند. وطندوستی ما ایرانیان، در این آوردگاه از همیشه حیاتیتر است. وطندوستیای که به تعبیر مرحوم محمدعلی فروغی، از جنس «خودپرستی» نیست. این، «وطنپرستی کسی است که وطن و ابناء وطن خود را لایق مهر و قابل محبت میداند، از جهت قدر و منرلتی که در واقع دارند». ما به خود میبالیم که وطن ما، آنچنان وطنیست که «در وظیفۀ خود در عالم انسانیت کوتاهی نکرده» است و برخلاف دشمن امروزش، «هر وقت شوکت و سیادت داشته، قدرت خود را برای استقرار امنیت و آسایش و رفاه مردم به کار برده» است. میارزد و باید از این وطن دفاع کرد، بهنام یا بهننگ. بهنام، آنچنانکه نامداران تاریخ ایران به دفاع برخاستند و بهننگ، آنچنانکه قائم مقام فراهانی بزرگ، نوشت: «ما همیشه همه جا صلاح کل را منظور میکنیم نه صلاح خود را. لکن ارباب ننگ و نام از هیچ نباید بترسند…»
امیدوارم این جملات، به احساسات ناشی از سندرم «تجمع دور پرچم» تعبیر نشود. غرض، یادآوری لزوم وطندوستی در روزهای دشواری و هشدار به پرهیز از بیوطنی بود، در زمانی که مرزها و آب و خاک این بوم دوستداشتنی در معرض تهدید است./ ایبنا
---------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
❤19👎4👍1🤮1💊1
تاریخ این چهارده قرن اخیر ایران تاریخ تلاش فکری و فرهنگی بوده است، مصروف بر آنکه لطمه مهاجم و خارجی به حداقل تنزل داده شود، از میان تندباد حوادث و جنگها و غارتها، راهی به سوی تداوم «ایـرانـیـت» بـاز بماند و هیچ یک از این سوانح، نه یورش، نه اشغال و نه این اواخر، استثمار فرنگی، ریشه آن را قطع نکند که در نظر ایرانی: تا ریشه در آب است، امید ثمری هست.
اگر پرسیده شود که استعداد و هوش ایرانی، کوشش و عمر ایرانی در چه راهی بیشتر از هر راه به کار افتاده است، من جواب خواهم داد آن راه که بتواند «ایرانی» بماند. ایرانی در طی تاریخ خود به خواریهای متعدد تن در داده است و از سوی دیگر ابا نداشته است که گاه به گاه جان خود را بر کف دست نهد، برای آنکه «ایرانیّتش» حفظ گردد. مانند کانگورو است که بچه خود را توی کیسه شکم خود جای میدهد و با خود میکشد.
محمدعلی اسلامی ندوشن
___________________
ایران و تنهاییش، صص ۲۳۴ـ۲۳۵
_______________
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
اگر پرسیده شود که استعداد و هوش ایرانی، کوشش و عمر ایرانی در چه راهی بیشتر از هر راه به کار افتاده است، من جواب خواهم داد آن راه که بتواند «ایرانی» بماند. ایرانی در طی تاریخ خود به خواریهای متعدد تن در داده است و از سوی دیگر ابا نداشته است که گاه به گاه جان خود را بر کف دست نهد، برای آنکه «ایرانیّتش» حفظ گردد. مانند کانگورو است که بچه خود را توی کیسه شکم خود جای میدهد و با خود میکشد.
محمدعلی اسلامی ندوشن
___________________
ایران و تنهاییش، صص ۲۳۴ـ۲۳۵
_______________
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
❤9💊1
محمدعلی اسلامی ندوشن
___________________
ایران و تنهاییش، صص ۲۳۴ـ۲۳۵_____________
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
___________________
ایران و تنهاییش، صص ۲۳۴ـ۲۳۵_____________
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
❤7💊1
محمدعلی اسلامی ندوشن
___________________
ایران و تنهاییش، صص ۲۳۴ـ۲۳۵_____________
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
___________________
ایران و تنهاییش، صص ۲۳۴ـ۲۳۵_____________
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
❤7💊1
ایران از آزمایشها گذشته است، مانند سیاوش گذرنده بر آتش؛ سرزمین شگفت، خودآزار، رمزآلود، بارکشنده چون لوک، پای فشارنده مانند قیج. دیدیم که همه آمدند و رفتند: اسکندر رفت، عرب رفت، ترک و تاتار رفتند، و او، او را چه بنامیم؟ سیمرغ چارهگر، چنار پیر، آتش نمردنی؟ همانگونه بر جای است و چنین مینماید که سختجانی او ضربههای روزگار را از سر میگذراند.
محمدعلی اسلامی ندوشن
ایران را از یاد نبریم، صص۳۲۰-۳۱۹
*لوک: شترِ نرِ نیرومند که پیشروندهٔ کاروانِ شترهاست.
*قیچ: درختچهای سخت در بیابانها.
________________
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
محمدعلی اسلامی ندوشن
ایران را از یاد نبریم، صص۳۲۰-۳۱۹
*لوک: شترِ نرِ نیرومند که پیشروندهٔ کاروانِ شترهاست.
*قیچ: درختچهای سخت در بیابانها.
________________
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
❤12💊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بین افسانه "قُقنوس" و سرگذشت ایران، تشابهی میتوان دید.
ایران نیز چون آن مرغِ شگفتِ بیهمتا، بارها در آتشِ خود سوخته است و باز از خاکسترِ خویش زاییده شده. در این چند سال، همواره من این احساس را داشتهام که ایران بارِ دیگر یکی از آن دورانهای "زایندگی در مرگ" را میگذراند و در میانِ درد، میشکفد.
دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
#ایران_را_از_یاد_نبریم
________________
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
ایران نیز چون آن مرغِ شگفتِ بیهمتا، بارها در آتشِ خود سوخته است و باز از خاکسترِ خویش زاییده شده. در این چند سال، همواره من این احساس را داشتهام که ایران بارِ دیگر یکی از آن دورانهای "زایندگی در مرگ" را میگذراند و در میانِ درد، میشکفد.
دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
#ایران_را_از_یاد_نبریم
________________
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
❤13💊1
هیـچ کشـوری بـه خـاک ختـم نمیشـود؛ اگـر چنیـن بـود، ازآنجاکـه خاکـی بـا خـاک دیگـر تفـاوت چندانـی نـدارد، فـرق نمیکـرد کـه یـک قـوم در ایـن سـرزمین یـا آن سـرزمین زندگـی کنـد.
در آنچـه مربـوط بـه ایـران اسـت، خـارج از خـاک و جغرافیـا ابعـاد چندگانـۀ دیگـری در کارنــد کــه مفهومــی بســیار عمیــق، پیچیــده، خاطرهانگیــز و غمآلــود بــه ایــن نــام میبخشـند.
آنچـه در ایـن جهـان پهنـاور، ایـن قطعـه از خـاک را کـه ایـران نـام گرفتـه، در نظـر مـا از جاهـای دیگـر متمایـز میکنـد، همیـن دلبستگیهاسـت، ایـن «خـط اتصـال».
ایران اگر ارجحیّت یا حتّی «تقدّسی» برایش قائل هستند، برای مردمش است نه خاک، و مردم هم به سبب کردارها و اندیشههایشان چنیناَند. به هر حال، باید ایران را از تعرّض مصون داشت. نباید گذارد که بیگانگان به آن راه یابند.
استاد محمدعلی اسلامی نُدوشن
_____________________________
- ایران را از یاد نبریم و به دنبال سایه همای
- ایران و جهان از نگاه شاهنامه
_________________________
#ایران
#محمد_علی_اسلامی_ندوشن
____________
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
در آنچـه مربـوط بـه ایـران اسـت، خـارج از خـاک و جغرافیـا ابعـاد چندگانـۀ دیگـری در کارنــد کــه مفهومــی بســیار عمیــق، پیچیــده، خاطرهانگیــز و غمآلــود بــه ایــن نــام میبخشـند.
آنچـه در ایـن جهـان پهنـاور، ایـن قطعـه از خـاک را کـه ایـران نـام گرفتـه، در نظـر مـا از جاهـای دیگـر متمایـز میکنـد، همیـن دلبستگیهاسـت، ایـن «خـط اتصـال».
ایران اگر ارجحیّت یا حتّی «تقدّسی» برایش قائل هستند، برای مردمش است نه خاک، و مردم هم به سبب کردارها و اندیشههایشان چنیناَند. به هر حال، باید ایران را از تعرّض مصون داشت. نباید گذارد که بیگانگان به آن راه یابند.
استاد محمدعلی اسلامی نُدوشن
_____________________________
- ایران را از یاد نبریم و به دنبال سایه همای
- ایران و جهان از نگاه شاهنامه
_________________________
#ایران
#محمد_علی_اسلامی_ندوشن
____________
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
❤16🔥2
امریکا به خود اجازه میدهد که در هر نقطۀ دنیا بینظمی احساس شد، فوراً دست به کار شود. و اما این «نظم» چیست؟ بر وفق چه مبادی و اصولی سنجیده میشود؟ چه کسی بر ضدّ چه کسی نظم بر هم میزند؟ البته، حکم نظم و بینظمی و لزوم مداخله و عدم مداخله با خود آمریکاست؛ و نمونههایی که از بعد از جنگ دوم در برابر ما قرار دارد، نشان میدهد که موضوع رابطۀ مستقیم با منافع آمریکا داشته: هر جا منافع و مصالح او با مانعی روبهرو شده، نظم به هم خورده است!
مشکل بزرگ این است که آمریکا مصالح دنیا را با مصالح خود مشتبه کرده است؛ یعنی هر جا منافع او در خطر افتاده، وانمود کرده است که منافع دنیا در خطر افتاده؛ و حال آنکه متأسفانه در اکثر موارد قضیه درست عکس بوده است. بنا به آنچه ما تاکنون دیدهایم، بهخصوص مصلحت ملتهای ضعیف و فقیر، درست در جهت مخالف منافع آمریکا سیْر کرده.
حتی کسانی که نمیخواهند دستگاه حاکمۀ آمریکا را به سوءنیت متهم کنند، (از جمله سناتور فولبرایت) ناگزیر به اعتراف بودهاند که این دستگاه سایر ملتها را کموبیش «محجور» میشناسد؛ آنها را کسانی میداند که عقلشان درست به کار خودشان نمیرسد، و باید برای آنان مصلحتاندیشی کرد!
دربارۀ سایر کشورها نیز کموبیش قضاوت همینگونه بوده است. آزادی و پیشرفت و رونق در کشوری بدان معناست که امور بر وفق نظر آمریکا جریان یابد. بهمحض آنکه دولتی مورد کملطفی آمریکا قرار گیرد، اگر چند تن را به زندان بفرستد، دلیل بر آن میشود که استبداد سیاه در آن سرزمین حکمفرماست. درمقابل، کشوری که مورد لطف اوست، میتواند دستهدسته مردم را روانۀ زندان کند و کانون آزادی خوانده شود.
___________________
محمدعلی اسلامی نُدوشن
کتاب آزادی مجسمه
_______________
#ایران
#محمد_علی_اسلامی_ندوشن
مشکل بزرگ این است که آمریکا مصالح دنیا را با مصالح خود مشتبه کرده است؛ یعنی هر جا منافع او در خطر افتاده، وانمود کرده است که منافع دنیا در خطر افتاده؛ و حال آنکه متأسفانه در اکثر موارد قضیه درست عکس بوده است. بنا به آنچه ما تاکنون دیدهایم، بهخصوص مصلحت ملتهای ضعیف و فقیر، درست در جهت مخالف منافع آمریکا سیْر کرده.
حتی کسانی که نمیخواهند دستگاه حاکمۀ آمریکا را به سوءنیت متهم کنند، (از جمله سناتور فولبرایت) ناگزیر به اعتراف بودهاند که این دستگاه سایر ملتها را کموبیش «محجور» میشناسد؛ آنها را کسانی میداند که عقلشان درست به کار خودشان نمیرسد، و باید برای آنان مصلحتاندیشی کرد!
دربارۀ سایر کشورها نیز کموبیش قضاوت همینگونه بوده است. آزادی و پیشرفت و رونق در کشوری بدان معناست که امور بر وفق نظر آمریکا جریان یابد. بهمحض آنکه دولتی مورد کملطفی آمریکا قرار گیرد، اگر چند تن را به زندان بفرستد، دلیل بر آن میشود که استبداد سیاه در آن سرزمین حکمفرماست. درمقابل، کشوری که مورد لطف اوست، میتواند دستهدسته مردم را روانۀ زندان کند و کانون آزادی خوانده شود.
___________________
محمدعلی اسلامی نُدوشن
کتاب آزادی مجسمه
_______________
#ایران
#محمد_علی_اسلامی_ندوشن
❤18👌9👎1👏1💔1💊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تراکم حوادث، سراسر کوه و دشت و تنگههای ایران را آغشته کرده است با خاطرههای خوش و ناخوش.
به هر نقطه پای بگذارید تاریخ دامن شما را میگیرد. از سیستان داستانی و افسانه رستم و سرگذشت یعقوب، تا دشت خاوران که لشکر سلم و تور در آن گم شد و آب رکنآباد و اصطخر، و تختجمشید، و غار شاپور، و آتشکده فارس و دریاچه ساوه که خشکید، و ری و رافضیهایش و راه ابریشم و نیشابور بلاکشیده با شادیاخ و ابوسعیدش، و طوس و مذکرش که نگذاشت جنازه فردوسی در گورستان مسلمانان به خاک سپرده شود و خراسان گردنفراز، و کاشمر که سرو جاودانی در آن نشانده شد و آذربایجان و آذرگشسب، و بیستون و جوی شیر فرهاد و طبرستان و دیلمان بابویهایهای گیسودراز ... این سیاهه تمامنشدنی خواهد بود. هر سنگ، هر کنگره، هر خرابه، هر توده خاک، وجب به وجب .... کومههای خوزستان که هنوز همانند همان کلبههای دوره هخامنشی هستند، با این تفاوت که آنتن تلویزیون از آنها سر برآورده و خرمشهر شهید و شوش کهنسال که زمانی مرکز جهان بود و لرستان و دفینههای مفرغیش با «درخت زندگی» ...
#اسلامی_ندوشن
متن کامل:
https://www.tg-me.com/dr_eslaminodoushan/1872
-----------------
@dr_eslaminodoushan
به هر نقطه پای بگذارید تاریخ دامن شما را میگیرد. از سیستان داستانی و افسانه رستم و سرگذشت یعقوب، تا دشت خاوران که لشکر سلم و تور در آن گم شد و آب رکنآباد و اصطخر، و تختجمشید، و غار شاپور، و آتشکده فارس و دریاچه ساوه که خشکید، و ری و رافضیهایش و راه ابریشم و نیشابور بلاکشیده با شادیاخ و ابوسعیدش، و طوس و مذکرش که نگذاشت جنازه فردوسی در گورستان مسلمانان به خاک سپرده شود و خراسان گردنفراز، و کاشمر که سرو جاودانی در آن نشانده شد و آذربایجان و آذرگشسب، و بیستون و جوی شیر فرهاد و طبرستان و دیلمان بابویهایهای گیسودراز ... این سیاهه تمامنشدنی خواهد بود. هر سنگ، هر کنگره، هر خرابه، هر توده خاک، وجب به وجب .... کومههای خوزستان که هنوز همانند همان کلبههای دوره هخامنشی هستند، با این تفاوت که آنتن تلویزیون از آنها سر برآورده و خرمشهر شهید و شوش کهنسال که زمانی مرکز جهان بود و لرستان و دفینههای مفرغیش با «درخت زندگی» ...
#اسلامی_ندوشن
متن کامل:
https://www.tg-me.com/dr_eslaminodoushan/1872
-----------------
@dr_eslaminodoushan
❤10👏2👌2💊1
تراکم حوادث، سراسر کوه و دشت و تنگههای ایران را آغشته کرده است با خاطره های خوش و ناخوش.
به هر نقطه پای بگذارید تاریخ دامن شما را میگیرد. از سیستان داستانی و افسانه رستم و سرگذشت یعقوب، تا دشت خاوران که لشکر سلم و تور در آن گم شد و آب رکنآباد و اصطخر، و تخت جمشید، و غار شاپور، و آتشکده فارس و دریاچه ساوه که خشکـــیــد، و ری و رافضیهایش و راه ابریشم و نیشابور بلاکشیده با شادیاخ و ابوسعیدش، و طوس و مذکرش که نگذاشت جنازه فردوسی در گورستان مسلمانان به خاک سپرده شود و خراسان گردنفراز، و کاشمر که سرو جاودانی در آن نشانده شد و آذربایجان و آذرگشسب، و بیستون و جوی شیر فرهاد و طبرستان و دیلمان بابویهایهای گیسودراز ... این سیاهه تمامنشدنی خواهد بود. هر سنگ، هر کنگره، هر خرابه، هر توده خاک، وجب به وجب .... کومههای خوزستان که هنوز همانند همان کلبههای دوره هخامنشی هستند، با این تفاوت که آنتن تلویزیون از آنها سر برآورده و خرمشهر شهید و شوش کهنسال که زمانی مرکز جهان بود و لرستان و دفینههای مفرغیش با «درخت زندگی» از مفرغ، که بزهای حریص از آن میخورند ... اگر روزها بنشینیم و بشماریم باز به جایی نمیرسیم.
موضوع اصلی بار فرهنگی است. اگر این خیل گمنامان آمده بودند و رفته بودند و اثری از آنان برجای نمانده بود، ما اکنون بر زمین غفر زندگی میکردیم. ولی هر ذره از وجود آنان اثری برجای نهاده، نه بطور مستقیم، بلکه از طریق کسانی که نماینده یا سخنگوی آنان به شمار میرفتند و آن کسان عبارتند از: آن بنای ناشناخته که مسجد کبود تبریز و رصدخانه مراغه را ساخت و آن کارگری که خشتش را زد و خاکش را بیخت؛ انگشتی که خط ها را نوشت و مذهب کرد؛ نقشها، مقرنسها؛ از کاخ شوش تا مدرسه چهار باغ. آنگاه کتابها و دیوانها، آنهمه شعر و نثر، تفسیر، حکایت، بحث، مکاشفه، استدلال، که مجموع آنها حاکی از جستجویی مداوم برای شناخت زندگی، گسترش دامنه زندگی و راه رهایی است. این کنجکاوی و تلاش خستگیناپذیر که گاهی در راههای عقیم و یاوه نیز به کار میافتاد، در هر حال حاکی از تحرک ملتی نگران است که در سرزمینی ناامن و دنیایی ناپدار میخواهد قراری بجوید. زبده و خلاصهای از محصول این کوششها و پویشها در دست است؛ چه در هنر و چه در کلام؛ که میتوانند جزو قله شاهکارهای بشری شناخته شوند.
#اسلامی_ندوشن
ایران را از یاد نبریم و به دنبال سایه همای
#ایران
____
@dr_eslaminodoushan
به هر نقطه پای بگذارید تاریخ دامن شما را میگیرد. از سیستان داستانی و افسانه رستم و سرگذشت یعقوب، تا دشت خاوران که لشکر سلم و تور در آن گم شد و آب رکنآباد و اصطخر، و تخت جمشید، و غار شاپور، و آتشکده فارس و دریاچه ساوه که خشکـــیــد، و ری و رافضیهایش و راه ابریشم و نیشابور بلاکشیده با شادیاخ و ابوسعیدش، و طوس و مذکرش که نگذاشت جنازه فردوسی در گورستان مسلمانان به خاک سپرده شود و خراسان گردنفراز، و کاشمر که سرو جاودانی در آن نشانده شد و آذربایجان و آذرگشسب، و بیستون و جوی شیر فرهاد و طبرستان و دیلمان بابویهایهای گیسودراز ... این سیاهه تمامنشدنی خواهد بود. هر سنگ، هر کنگره، هر خرابه، هر توده خاک، وجب به وجب .... کومههای خوزستان که هنوز همانند همان کلبههای دوره هخامنشی هستند، با این تفاوت که آنتن تلویزیون از آنها سر برآورده و خرمشهر شهید و شوش کهنسال که زمانی مرکز جهان بود و لرستان و دفینههای مفرغیش با «درخت زندگی» از مفرغ، که بزهای حریص از آن میخورند ... اگر روزها بنشینیم و بشماریم باز به جایی نمیرسیم.
موضوع اصلی بار فرهنگی است. اگر این خیل گمنامان آمده بودند و رفته بودند و اثری از آنان برجای نمانده بود، ما اکنون بر زمین غفر زندگی میکردیم. ولی هر ذره از وجود آنان اثری برجای نهاده، نه بطور مستقیم، بلکه از طریق کسانی که نماینده یا سخنگوی آنان به شمار میرفتند و آن کسان عبارتند از: آن بنای ناشناخته که مسجد کبود تبریز و رصدخانه مراغه را ساخت و آن کارگری که خشتش را زد و خاکش را بیخت؛ انگشتی که خط ها را نوشت و مذهب کرد؛ نقشها، مقرنسها؛ از کاخ شوش تا مدرسه چهار باغ. آنگاه کتابها و دیوانها، آنهمه شعر و نثر، تفسیر، حکایت، بحث، مکاشفه، استدلال، که مجموع آنها حاکی از جستجویی مداوم برای شناخت زندگی، گسترش دامنه زندگی و راه رهایی است. این کنجکاوی و تلاش خستگیناپذیر که گاهی در راههای عقیم و یاوه نیز به کار میافتاد، در هر حال حاکی از تحرک ملتی نگران است که در سرزمینی ناامن و دنیایی ناپدار میخواهد قراری بجوید. زبده و خلاصهای از محصول این کوششها و پویشها در دست است؛ چه در هنر و چه در کلام؛ که میتوانند جزو قله شاهکارهای بشری شناخته شوند.
#اسلامی_ندوشن
ایران را از یاد نبریم و به دنبال سایه همای
#ایران
____
@dr_eslaminodoushan
❤12💊3👏2👌2👍1
تاریخ نشان داده است که هیچ ملتی مقهور تجاوز دیگران نمیگردد مگر آنکه از درون تهی شده باشد.
دوام عمر مرامها و مسلکها بستگی دارد به آنکه تا چه اندازه بتوانند جوابگو به مردم خویش باشند.
#اسلامی_ندوشن
#ایران
____
@dr_eslaminodoushan
دوام عمر مرامها و مسلکها بستگی دارد به آنکه تا چه اندازه بتوانند جوابگو به مردم خویش باشند.
#اسلامی_ندوشن
#ایران
____
@dr_eslaminodoushan
❤19🕊4👏3💊1
هیچ کس نمیتواند موافق دلخواه خود به حق و آزادی و عدالت مفهوم تازهای ببخشد؛ و تبلیغ و ادعا هرگز نتوانسته است جای واقعیت را بگیرد، مگر آنکه به کمک همزاد خویش که زور باشد خود را بر مردم تحمیل کند.
در جنگ نبودن به معنای در صلح بودن نیست. صلح واقعی آن نیست که بر ترس و زور مبتنی باشد؛ چنین صلحی، صلح منفی است. صلح آن است که از تفاهم سرچشمه گیرد، صلح برای خود صلح، نه صلح برای احتراز از جنگ.
#اسلامی_ندوشن
آزادی مجسمه
#ایران
_____
@dr_eslaminodoushan
در جنگ نبودن به معنای در صلح بودن نیست. صلح واقعی آن نیست که بر ترس و زور مبتنی باشد؛ چنین صلحی، صلح منفی است. صلح آن است که از تفاهم سرچشمه گیرد، صلح برای خود صلح، نه صلح برای احتراز از جنگ.
#اسلامی_ندوشن
آزادی مجسمه
#ایران
_____
@dr_eslaminodoushan
👏15🕊6❤4👌4💊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
•
فردا
او نشسته مرا در برابر
چون عقابی ژیان بر سر کوه
زلف بگشوده در باد خاور
دل پر از یاد
شاد و ناشاد
تاجی از خندهٔ صبح بر سر
از هزاران نگاه خرامان
دست در دست و دامان به دامان
کاروانی روان کرده از چشم
چون یکی رود
بر ره بود
شعلهٔ قرنها سردی و دود
چشم در چشم او مانده خاموش
خفته در نغمهٔ قلب او گوش
چشمهٔ بیدریغ جوانی
زندگانی
شادمانی
در رگ گام او میزند جوش
او نشسته مرا بر سر راه
هالهٔ انتظارش به گردن
خلعت بخت پوشیده بر تن
هم سبكبار
هم گرانبار
خیزد از جا چو بادی ز کهسار
شب فروبرده در موی خود چنگ
بغض در سینه و بند بر پا
وانکه آید گرازان و نازان
اوست فردا
اوست در ما
اوست آیندهٔ ناشکیبا
«محمدعلی اسلامی ندوشن»
_____________________
#ایران
_
@dr_eslaminodoushan
فردا
او نشسته مرا در برابر
چون عقابی ژیان بر سر کوه
زلف بگشوده در باد خاور
دل پر از یاد
شاد و ناشاد
تاجی از خندهٔ صبح بر سر
از هزاران نگاه خرامان
دست در دست و دامان به دامان
کاروانی روان کرده از چشم
چون یکی رود
بر ره بود
شعلهٔ قرنها سردی و دود
چشم در چشم او مانده خاموش
خفته در نغمهٔ قلب او گوش
چشمهٔ بیدریغ جوانی
زندگانی
شادمانی
در رگ گام او میزند جوش
او نشسته مرا بر سر راه
هالهٔ انتظارش به گردن
خلعت بخت پوشیده بر تن
هم سبكبار
هم گرانبار
خیزد از جا چو بادی ز کهسار
شب فروبرده در موی خود چنگ
بغض در سینه و بند بر پا
وانکه آید گرازان و نازان
اوست فردا
اوست در ما
اوست آیندهٔ ناشکیبا
«محمدعلی اسلامی ندوشن»
_____________________
#ایران
_
@dr_eslaminodoushan
❤15❤🔥4👏2💊1
جغرافیا و تاریخ دو عامل اصلی بودهاند که در سیر جامعه ایرانی تأثیر گذاردهاند. ما بر سر چهارراه جریانها و برخوردها بودهایم و ناگزیر گشتهایم که یک قوم دفاعگر، چارهگر و سازشگر بشویم. پرخاشگری ایران هم در دورههایی از تاریخش با استثنائی چند، حالت پیشگیرانه و دفاعی داشته است. این موقع خاص جغرافیایی بر سر راه شرق و غرب، خواه و ناخواه حادثهآفرین میشده و ایران را به منزله حایل و دیواری میکرده که دو بخش عمده جهان در آن به هم میرسیدند. ایران در میان این فشارهای مداوم برای آنکه بتواند بر سر پا بماند محتاج چارهجویی دائم بوده است. هم زور بازو و هم اندیشه میبایست به کار افتد نیز شکیبایی، سختجانی، ظرفیت رنج کشیدن و حتی گاه شگردها و تعبیههای آشکار و پنهان.
_
@dr_eslaminodoushan
_
@dr_eslaminodoushan
👍7❤🔥3❤2