جلوهی آتش ذات
آمادهی بزمِ رزمِ جمشید شویم
فارغ ز امید و بیم و تردید شویم
زود است که جلوه گر شود آتشِ ذات
باید که چو آیینهی خورشید شویم
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
آمادهی بزمِ رزمِ جمشید شویم
فارغ ز امید و بیم و تردید شویم
زود است که جلوه گر شود آتشِ ذات
باید که چو آیینهی خورشید شویم
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
سردار یار
باید به سپاه دوست، سردار شوم
یا در ره عشقِ او، سرِ دار شوم
آتش بزنم بر همهی هستیِ خود
ققنوسِ شهیدِ وادیِ یار شوم
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
باید به سپاه دوست، سردار شوم
یا در ره عشقِ او، سرِ دار شوم
آتش بزنم بر همهی هستیِ خود
ققنوسِ شهیدِ وادیِ یار شوم
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
راه کمال
در راه کمال، زندگی ها باید
هر بار به خون تپندگی ها باید
در قامتِ بودا و مسیح و موسی
در حضرتِ عشق، بندگی ها باید
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
در راه کمال، زندگی ها باید
هر بار به خون تپندگی ها باید
در قامتِ بودا و مسیح و موسی
در حضرتِ عشق، بندگی ها باید
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
در راه دوست
هر بار به جامه ای پدیدار شوی
هر بار به صورتی گرفتار شوی
آنقدر بیایی به جهان و بروی
تا عاقبت آمادهی دیدار شوی
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
هر بار به جامه ای پدیدار شوی
هر بار به صورتی گرفتار شوی
آنقدر بیایی به جهان و بروی
تا عاقبت آمادهی دیدار شوی
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
تاوان محبت
آن را که به سر، عشق رخ دلدار است
تاوان محبتش طناب دار است
خونی که ز چشم یار من میریزد
حلاج و حسین و میثم تمار است
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
آن را که به سر، عشق رخ دلدار است
تاوان محبتش طناب دار است
خونی که ز چشم یار من میریزد
حلاج و حسین و میثم تمار است
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
سیمرغ عشق
سيمرغ ترین مرغِ جهانی، ای عشق
پنهان ز نگاهِ این و آنی، ای عشق
من در هَوَست رقص کنان با سی مرغ
غافل که تو در میان جانی، ای عشق
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
سيمرغ ترین مرغِ جهانی، ای عشق
پنهان ز نگاهِ این و آنی، ای عشق
من در هَوَست رقص کنان با سی مرغ
غافل که تو در میان جانی، ای عشق
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
حلاج دوباره بر دار
حلاج مرا دوباره بر دار زدند
اعلامیه اش را همه جا، جار زدند
در قتل "حسین" جملگی همدستند
اما همگی دست به انکار زدند
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
حلاج مرا دوباره بر دار زدند
اعلامیه اش را همه جا، جار زدند
در قتل "حسین" جملگی همدستند
اما همگی دست به انکار زدند
محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
Forwarded from سخنرانی های دکتر محمد خدادادی
با سلام و عرض ادب
🔗کانال تلگرامی🔗
🎙"سخنرانی های دکتر محمد خدادادی"🎙
📌دربردارنده صدها ساعت سخنرانی با موضوعات: عرفانی، فلسفی، ادبی. شامل شرح و تفسیر مثنوی مولوی، غزلیات شمس، فیه مافیه، مقالات شمس، اشعار سنایی، آثار عطار، حافظ، نسفی، عین القضات، سعدی، عراقی، شبستری، جامی، رسائل اخوان الصفا و ...
همچنین نقد و بررسی برخی از رمان ها و کتابهای داستانی ایرانی و خارجی.
🗝 لینک کانال 👇👇👇
@sokhanrani_khodadadi
🔗کانال تلگرامی🔗
🎙"سخنرانی های دکتر محمد خدادادی"🎙
📌دربردارنده صدها ساعت سخنرانی با موضوعات: عرفانی، فلسفی، ادبی. شامل شرح و تفسیر مثنوی مولوی، غزلیات شمس، فیه مافیه، مقالات شمس، اشعار سنایی، آثار عطار، حافظ، نسفی، عین القضات، سعدی، عراقی، شبستری، جامی، رسائل اخوان الصفا و ...
همچنین نقد و بررسی برخی از رمان ها و کتابهای داستانی ایرانی و خارجی.
🗝 لینک کانال 👇👇👇
@sokhanrani_khodadadi
به نام وجودِ بینهایتِ حیرانکنندۀ سراسر عشق
آیا ما از عشق خویش شما را پدیدار نساختیم
و از محبّت خود در شما ندمیدیم
و شما را معشوق خود قرار ندادیم
پس چرا به سوی دیگری روی میآورید
و از چشمۀ جوشان عشق من میگریزید؟
آیا شما را زیبا جلوهگر نساختهام
و خویش را در وجودتان درنباختهام
و برایتان دریایی از شور و شوق برپا نکردهام
و در بزمی روحانی مشتاق جمالتان نایستادهام
پس چرا از اقیانوس بیپایان عشق گریزانید؟
و اگر مرا عاشق یا معشوق بنامید
و یا حبیب و محبوب بخوانید
و یا رفیق و دوست خطاب کنید
و یار و مولایم صدا کنید
من همانم که همواره هستم
پس در من آویزید که من تنهاترین یارم.
آیا از عشق نگریستهام
و از بلور اشکانم
بینهایت هستی متبلور نساختهام
آیا از شور وجودم سماع نکردهام
و از هر چرخم
بینهایت جهان بیرون نیاوردهام
آیا از ابتهاج و شوق بیخود نگشتهام
و بینهایت نقش و نقاش نسرشتهام
آیا بیقرار شما نیستم؟
پس به کدامین ناکجا آباد میروید
و من در آغوشتان عاشقانه میگریم.
آیا بی هزاران زبان، شعر عاشقانه
برایتان نسرودهام
آیا به هزاران نغمه، آهنگ عاشقانه
برایتان ننواختهام
آیا به هزاران آیه، شعور عاشقانه
برایتان نپروراندهام
پس به کدامین گناه
و به کدامین هوی
عشق مرا اینچنین
نه پاسخی فراخور میدهید
و به کدامین روی
- نه شرمآگین-
از من روی برمیتابید؟
✍ سروده دکتر محمد خدادادی، از کتاب فصوص العشق (آیه های عاشقانه)، بخش ابتهاج.
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
آیا ما از عشق خویش شما را پدیدار نساختیم
و از محبّت خود در شما ندمیدیم
و شما را معشوق خود قرار ندادیم
پس چرا به سوی دیگری روی میآورید
و از چشمۀ جوشان عشق من میگریزید؟
آیا شما را زیبا جلوهگر نساختهام
و خویش را در وجودتان درنباختهام
و برایتان دریایی از شور و شوق برپا نکردهام
و در بزمی روحانی مشتاق جمالتان نایستادهام
پس چرا از اقیانوس بیپایان عشق گریزانید؟
و اگر مرا عاشق یا معشوق بنامید
و یا حبیب و محبوب بخوانید
و یا رفیق و دوست خطاب کنید
و یار و مولایم صدا کنید
من همانم که همواره هستم
پس در من آویزید که من تنهاترین یارم.
آیا از عشق نگریستهام
و از بلور اشکانم
بینهایت هستی متبلور نساختهام
آیا از شور وجودم سماع نکردهام
و از هر چرخم
بینهایت جهان بیرون نیاوردهام
آیا از ابتهاج و شوق بیخود نگشتهام
و بینهایت نقش و نقاش نسرشتهام
آیا بیقرار شما نیستم؟
پس به کدامین ناکجا آباد میروید
و من در آغوشتان عاشقانه میگریم.
آیا بی هزاران زبان، شعر عاشقانه
برایتان نسرودهام
آیا به هزاران نغمه، آهنگ عاشقانه
برایتان ننواختهام
آیا به هزاران آیه، شعور عاشقانه
برایتان نپروراندهام
پس به کدامین گناه
و به کدامین هوی
عشق مرا اینچنین
نه پاسخی فراخور میدهید
و به کدامین روی
- نه شرمآگین-
از من روی برمیتابید؟
✍ سروده دکتر محمد خدادادی، از کتاب فصوص العشق (آیه های عاشقانه)، بخش ابتهاج.
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
| اشتیاق |
به نام وجودِ بینهایتِ حیرانکنندۀ سراسر عشق
شما را به ذات خویش دعوت خواهم کرد
همان که سراسر عشق است
و عقلهایتان
در آن بینهایت حیران خواهد شد.
بهشت در درون شماست
و دوزخ نیز
و من نیز همانجایم
اگر از آن دو بگذری، یکتایی مرا خواهی یافت
و اگر در بند آندو باشی، هرگز مرا نمییابی
من نزدیکم و دورم
من سراسر سکونم و شورم
من ناشناختهام و شناختهام
من سراسر قهرم و لطفم
من سراسر جبرم و اختیارم.
ای محبوبِ من
تو را اختیار دادهام که معشوقِ عاشقم باشی
که عشق با اختیار معنا میدهد
و اگر در رنج پدیدارت کردهام
بدان که «محبّت و محنت همخانهاند».
راهم را به تو نشان خواهم داد
اگر بیایی
و اگر در تاریکیهای درونت گم گشتی
باز راهم را به تو خواهم آموخت
همۀ هستی، نشانههای مناند
بال هر پروانهای نقشۀ راه من است
و چشمان هر آهویی، نشان خانهام
مرا در آب و گِل مجو
که در نهاد تو آرام یافتهام
و خویش را آب و گِل مپندار
هستیات سراسر منم
و منم بینهایتِ سراسر عشق
مرا بیرون از خود مجو که نیابی
و در درون خویش
راه جوی، اگر راهجویی.
✍ سروده دکتر محمد خدادادی، از کتاب فصوص العشق (آیه های عاشقانه)، بخش اشتیاق.
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
به نام وجودِ بینهایتِ حیرانکنندۀ سراسر عشق
شما را به ذات خویش دعوت خواهم کرد
همان که سراسر عشق است
و عقلهایتان
در آن بینهایت حیران خواهد شد.
بهشت در درون شماست
و دوزخ نیز
و من نیز همانجایم
اگر از آن دو بگذری، یکتایی مرا خواهی یافت
و اگر در بند آندو باشی، هرگز مرا نمییابی
من نزدیکم و دورم
من سراسر سکونم و شورم
من ناشناختهام و شناختهام
من سراسر قهرم و لطفم
من سراسر جبرم و اختیارم.
ای محبوبِ من
تو را اختیار دادهام که معشوقِ عاشقم باشی
که عشق با اختیار معنا میدهد
و اگر در رنج پدیدارت کردهام
بدان که «محبّت و محنت همخانهاند».
راهم را به تو نشان خواهم داد
اگر بیایی
و اگر در تاریکیهای درونت گم گشتی
باز راهم را به تو خواهم آموخت
همۀ هستی، نشانههای مناند
بال هر پروانهای نقشۀ راه من است
و چشمان هر آهویی، نشان خانهام
مرا در آب و گِل مجو
که در نهاد تو آرام یافتهام
و خویش را آب و گِل مپندار
هستیات سراسر منم
و منم بینهایتِ سراسر عشق
مرا بیرون از خود مجو که نیابی
و در درون خویش
راه جوی، اگر راهجویی.
✍ سروده دکتر محمد خدادادی، از کتاب فصوص العشق (آیه های عاشقانه)، بخش اشتیاق.
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
|عاشقی|
به نام وجودِ بینهایتِ حیرانکنندۀ سراسر عشق
با شما از عشق سخن میگویم
و از محبّت بیپایانم
منم سلطان عشق
منم خدای محبّت
سخنم با شما از عشق است
عاشقانه پدیدارتان ساختم
عاشقانه بخوانیدم
عاشقانه بخواهیدم
از من مهراسید و مگریزید
در من گریزید
در من بیاسایید
از من بنوشید
و از شراب بیپایان وجودم سرمست شوید
شما را به بادۀ محبّت خویش فرامیخوانم
و هیچکس را از درگاهم نمیرانم
اگر از من روی برگرداندهاید
بیایید
که این بارگاه عشق و بخشش است
و عاشقان در پی معشوقانند
و گناه، دیری است که از این بزم
رخت بربسته است
از من شرم مدارید
و بدانید که خدای عشق، سراسر رحمت است
اگر گناه بیاورید، همچون ثواب میپذیرم
و اگر ثواب بیاورید، همچون گناه میبخشم
مرا در فراسوی ثواب و عقاب بپرستید
پرستشِ بیعشق، بردگی است
و ثواب بدون محبّت، هرزگی است
مرا در فراسوی کفر و ایمان بجویید
مرا در آیین پدرانتان مجویید
بُتهای تقلید و تعصب را بشکنید
و شادخوارانه و سرمست
شادان و غزلخوان
غزلخوان و بر دفکوبان
با ایمانی پر از شور و شعور
با ایمانی پر از مِهر و نور
با ایمانی ورای ایمان مؤمنان
با کفری فراسوی کفر کافران
با هوشی برتر از عقل عاقلان
و با شرابی ورای بادۀ بادهخواران
مرا عشق بیابید
از من مگریزید
در من گریزید
✍ سروده دکتر محمد خدادادی، از کتاب فصوص العشق ( آیه های عاشقانه)، بخش عاشقی.
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
به نام وجودِ بینهایتِ حیرانکنندۀ سراسر عشق
با شما از عشق سخن میگویم
و از محبّت بیپایانم
منم سلطان عشق
منم خدای محبّت
سخنم با شما از عشق است
عاشقانه پدیدارتان ساختم
عاشقانه بخوانیدم
عاشقانه بخواهیدم
از من مهراسید و مگریزید
در من گریزید
در من بیاسایید
از من بنوشید
و از شراب بیپایان وجودم سرمست شوید
شما را به بادۀ محبّت خویش فرامیخوانم
و هیچکس را از درگاهم نمیرانم
اگر از من روی برگرداندهاید
بیایید
که این بارگاه عشق و بخشش است
و عاشقان در پی معشوقانند
و گناه، دیری است که از این بزم
رخت بربسته است
از من شرم مدارید
و بدانید که خدای عشق، سراسر رحمت است
اگر گناه بیاورید، همچون ثواب میپذیرم
و اگر ثواب بیاورید، همچون گناه میبخشم
مرا در فراسوی ثواب و عقاب بپرستید
پرستشِ بیعشق، بردگی است
و ثواب بدون محبّت، هرزگی است
مرا در فراسوی کفر و ایمان بجویید
مرا در آیین پدرانتان مجویید
بُتهای تقلید و تعصب را بشکنید
و شادخوارانه و سرمست
شادان و غزلخوان
غزلخوان و بر دفکوبان
با ایمانی پر از شور و شعور
با ایمانی پر از مِهر و نور
با ایمانی ورای ایمان مؤمنان
با کفری فراسوی کفر کافران
با هوشی برتر از عقل عاقلان
و با شرابی ورای بادۀ بادهخواران
مرا عشق بیابید
از من مگریزید
در من گریزید
✍ سروده دکتر محمد خدادادی، از کتاب فصوص العشق ( آیه های عاشقانه)، بخش عاشقی.
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
|مظهریت امام|
📽 بخشی از سخنان پروفسور محمدعلی امیرمعزی، استاد دانشگاه سوربن پاریس، درباره شخصیت امام در تشیع:
"طبق تعالیم پیامبر و ائمه، وجود امام، مظهر خداست... اسماء و صفات خدا از طریق امام که ظهور و تجلی خداست، قابل شناخت است..."
برگرفته از مستند "حرفه ای" درباره زندگی و آثار و افکار محمدعلی امیرمعزی جانشین هانری کربن در دانشگاه سوربن است که حیطه پژوهش و کار تحقیقی او بر روی تشیع نخستین و به ویژه چهره امام در نگاه شیعه دوازده امامی است.
تهیه کننده و کارگردان: مسعود طاهری
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
📽 بخشی از سخنان پروفسور محمدعلی امیرمعزی، استاد دانشگاه سوربن پاریس، درباره شخصیت امام در تشیع:
"طبق تعالیم پیامبر و ائمه، وجود امام، مظهر خداست... اسماء و صفات خدا از طریق امام که ظهور و تجلی خداست، قابل شناخت است..."
برگرفته از مستند "حرفه ای" درباره زندگی و آثار و افکار محمدعلی امیرمعزی جانشین هانری کربن در دانشگاه سوربن است که حیطه پژوهش و کار تحقیقی او بر روی تشیع نخستین و به ویژه چهره امام در نگاه شیعه دوازده امامی است.
تهیه کننده و کارگردان: مسعود طاهری
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
| امام ظاهر و امام باطن |
🎬 بخشی دیگر از سخنان پروفسور محمدعلی امیرمعزی، استاد دانشگاه سوربن پاریس، درباره شخصیت امام در تشیع:
"وجود نورانی و باطنی امام که مظهر خداست، یک مظهر زمینی هم دارد که آنها امامان زمینی اند که اولیای خدا در زمین هستند... اینها در تمام طول تاریخ بوده اند... چنانکه ذکر شده که علی ع با همه انبیاء بوده ... تا آنگاه که در محمل تاریخی خود ظهور کرده است..."
برگرفته از مستند "حرفه ای" درباره زندگی و آثار و افکار محمدعلی امیرمعزی جانشین هانری کربن در دانشگاه سوربن است که حیطه پژوهش و کار تحقیقی او بر روی تشیع نخستین و به ویژه چهره امام در نگاه شیعه دوازده امامی است.
تهیه کننده و کارگردان: مسعود طاهری
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
🎬 بخشی دیگر از سخنان پروفسور محمدعلی امیرمعزی، استاد دانشگاه سوربن پاریس، درباره شخصیت امام در تشیع:
"وجود نورانی و باطنی امام که مظهر خداست، یک مظهر زمینی هم دارد که آنها امامان زمینی اند که اولیای خدا در زمین هستند... اینها در تمام طول تاریخ بوده اند... چنانکه ذکر شده که علی ع با همه انبیاء بوده ... تا آنگاه که در محمل تاریخی خود ظهور کرده است..."
برگرفته از مستند "حرفه ای" درباره زندگی و آثار و افکار محمدعلی امیرمعزی جانشین هانری کربن در دانشگاه سوربن است که حیطه پژوهش و کار تحقیقی او بر روی تشیع نخستین و به ویژه چهره امام در نگاه شیعه دوازده امامی است.
تهیه کننده و کارگردان: مسعود طاهری
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
|عشقبازی|
به نام وجودِ بینهایتِ حیرانکنندۀ سراسر عشق
روزی خواهد آمد
که از عشق
دوباره
همۀ شما را گرد خویش
جمع خواهم آورد
همچون آن بزم عاشقانه نخستین
چه عشقها که با هم آغازیده ایم
و چه عهدها که با یکدگر بستهایم
و عهدهای عاشقانه را به یاد آرید
و به یاد آرید
که از عشق و برای عشق
شما را به زمین فرستادهام
و اگر نبود عشق، نبود هستی
و اگر نبود بزم عشق، نبود بزم هستی
و به یاد آرید که شما را برای عشقبازی
به دنیا رهسپار کردهام
و به یاد آرید آن عهدِ نخستین عاشقانه را.
و تمام هستی
بساط عشقبازی است
در هر سختی و بیماری و نقصی
در هر تنگی و گشادگی و آسایشی
در هر بزم و رزم و رقصی
در نهاد همۀ هستیتان
عشق را به ودیعه نهاده ام
در ورای هر حادثهای
عشق را بجویید
در کنار هر نعمتی
عشق را بپویید
و به یاد آرید که دنیا
بساط عشقبازی با من است
و حکمت تمام حکمتها
عشق است.
و آنگاه دوباره
در آن بزم جاویدان
شما را گِرد خواهم آورد
و خوشا به حالِ
عاشقان راستین
و خوشا به خوشحالانِ عاشق
و عاشقانِ خوشحال
و در آن بزم آخرین
آن جرعۀ بینهایتِ آخِر را
به شادخواران عاشق خواهم داد
و این است بهشت جاویدان.
و اگر از عشق فارغید
بدانید که در آن بزم
به اندوه خواهید نشست
نه از خشم من
که از بیعشقی خویش.
و منم وجودِ عاشقِ بینهایت
که هرگز ستم نخواهم کرد
✍ سروده دکتر محمد خدادادی، از کتاب فصوص العشق(آيه های عاشقانه)، بخش عشقبازی.
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
به نام وجودِ بینهایتِ حیرانکنندۀ سراسر عشق
روزی خواهد آمد
که از عشق
دوباره
همۀ شما را گرد خویش
جمع خواهم آورد
همچون آن بزم عاشقانه نخستین
چه عشقها که با هم آغازیده ایم
و چه عهدها که با یکدگر بستهایم
و عهدهای عاشقانه را به یاد آرید
و به یاد آرید
که از عشق و برای عشق
شما را به زمین فرستادهام
و اگر نبود عشق، نبود هستی
و اگر نبود بزم عشق، نبود بزم هستی
و به یاد آرید که شما را برای عشقبازی
به دنیا رهسپار کردهام
و به یاد آرید آن عهدِ نخستین عاشقانه را.
و تمام هستی
بساط عشقبازی است
در هر سختی و بیماری و نقصی
در هر تنگی و گشادگی و آسایشی
در هر بزم و رزم و رقصی
در نهاد همۀ هستیتان
عشق را به ودیعه نهاده ام
در ورای هر حادثهای
عشق را بجویید
در کنار هر نعمتی
عشق را بپویید
و به یاد آرید که دنیا
بساط عشقبازی با من است
و حکمت تمام حکمتها
عشق است.
و آنگاه دوباره
در آن بزم جاویدان
شما را گِرد خواهم آورد
و خوشا به حالِ
عاشقان راستین
و خوشا به خوشحالانِ عاشق
و عاشقانِ خوشحال
و در آن بزم آخرین
آن جرعۀ بینهایتِ آخِر را
به شادخواران عاشق خواهم داد
و این است بهشت جاویدان.
و اگر از عشق فارغید
بدانید که در آن بزم
به اندوه خواهید نشست
نه از خشم من
که از بیعشقی خویش.
و منم وجودِ عاشقِ بینهایت
که هرگز ستم نخواهم کرد
✍ سروده دکتر محمد خدادادی، از کتاب فصوص العشق(آيه های عاشقانه)، بخش عشقبازی.
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
| معشوق |
به نام وجودِ بینهایتِ حیرانکنندۀ سراسر عشق
از عشقِ خویش، تجلّی کردم
و ابتدا
نورهای سراسر عشق را پدیدار ساختم
در ایشان نگریستم و با ایشان زیستم
عشق را در نگاهشان یافتم
و هستی را برایشان ساختم
و از تار و پودشان جهان را بافتم
و به سوی دنیا راهیشان کردم
و خویش در قامتی رازگونه همراهیشان کردم.
آنکس که مرا داند، شناسد
و آنکس که مرا نشناسد، نداند
و در هر صورتی هویدا گشتم
گاه کوه و گاه دریا گشتم
چندی در صورت آدم آمدم
و باری در قامت خاتم آمدم
در هر کوی و برزن ظاهر شدم
و هر بار خواستم غایب شدم
آشکار و پنهان منم
ابتدا و انتها منم
هرکس مرا یافت شناخت
و با جلوهام نرد عشق باخت
و دانست که راز هستی کدام است
و آنکه در ناشناخت نرد عشق باخت
او را نیز محروم نخواهیم ساخت.
و ماییم آشکارا در هر لباس
و ماییم پنهان از دیدگان اغیار
و ماییم در آغوش شما
اگر بدانید
و ماییم نزدیکِ نزدیک و دورِ دور
و اگر بخواهیدم بخوانیدم
و اگر بخوانیدم در آغوشتان
آرام خواهم یافت
و منم عاشقِ معشوقِ شنوا
✍ سروده دکتر محمد خدادادی، از کتاب فصوص العشق(آیه های عاشقانه)، بخش معشوق.
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
به نام وجودِ بینهایتِ حیرانکنندۀ سراسر عشق
از عشقِ خویش، تجلّی کردم
و ابتدا
نورهای سراسر عشق را پدیدار ساختم
در ایشان نگریستم و با ایشان زیستم
عشق را در نگاهشان یافتم
و هستی را برایشان ساختم
و از تار و پودشان جهان را بافتم
و به سوی دنیا راهیشان کردم
و خویش در قامتی رازگونه همراهیشان کردم.
آنکس که مرا داند، شناسد
و آنکس که مرا نشناسد، نداند
و در هر صورتی هویدا گشتم
گاه کوه و گاه دریا گشتم
چندی در صورت آدم آمدم
و باری در قامت خاتم آمدم
در هر کوی و برزن ظاهر شدم
و هر بار خواستم غایب شدم
آشکار و پنهان منم
ابتدا و انتها منم
هرکس مرا یافت شناخت
و با جلوهام نرد عشق باخت
و دانست که راز هستی کدام است
و آنکه در ناشناخت نرد عشق باخت
او را نیز محروم نخواهیم ساخت.
و ماییم آشکارا در هر لباس
و ماییم پنهان از دیدگان اغیار
و ماییم در آغوش شما
اگر بدانید
و ماییم نزدیکِ نزدیک و دورِ دور
و اگر بخواهیدم بخوانیدم
و اگر بخوانیدم در آغوشتان
آرام خواهم یافت
و منم عاشقِ معشوقِ شنوا
✍ سروده دکتر محمد خدادادی، از کتاب فصوص العشق(آیه های عاشقانه)، بخش معشوق.
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
در حضرت عشق، شاد میباید بود
آزاد و رها چو باد میباید بود
هم "راست" به سان آتش و "نیست" چو خاک
هم "پاک" چو آب و "راد" میباید بود
✍ سروده دکتر محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
آزاد و رها چو باد میباید بود
هم "راست" به سان آتش و "نیست" چو خاک
هم "پاک" چو آب و "راد" میباید بود
✍ سروده دکتر محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
Telegram
دکتر محمد خدادادی
ارتباط از طریق آیدی
@Dr_m_khodadadi
@Dr_m_khodadadi
|شیدایی|
به نام وجودِ بینهایتِ حیرانکنندۀ سراسر عشق
ماییم که ماییم
به خود مینماییم
حُسن بیپایان خویش را.
عشقِ بیپایان
از حُسن و عِلم ماست
و اگر نبود دانایی ما به زیبایی ما
نبود عشق
و اگر نبود کمالِ عشق ما که ایثار است
نبود کثرت
و عشق، سراسر ایثار است
پس، ایثار کنید
و خویشتن را دربازید
و اگر دربازید
چه را در باختهاید؟
و اگر از خویش برهید به چه رسیدهاید
و اگر بدانید که
چه سوداست در ما از اشتیاق شما
لحظهای درنگ نتوانید کرد
و اگر بدانید که چه شوقی در ماست برای شما
آنی بردباری نیارید کرد
و منم آن شیفتۀ عاشقی
که هیچکس مرا آنچنان که باید
درنیافت
و منم تنهایِ تنهایان
و منم آنکه هستیام در آتشِ عشق میسوزد
و مَثَلِ حرارتِ عشقِ من
آتشفشانی است
که در خورشید زبانه میکشد
و آتشی است بر آتشی
و که را یارای آن است
که ذرّهای از این آتش را دریابد
و حال آنکه این آتش
همچون خنکای باد بهاری است
که بر گونۀ شکوفههای بادام میوزد
و منم شیدایِ عشق
و افسوس که هیچکس
مرا درنمییابد
✍ سروده دکتر محمد خدادادی، از کتاب فصوص العشق(آیه های عاشقانه)، بخش شیدایی.
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
به نام وجودِ بینهایتِ حیرانکنندۀ سراسر عشق
ماییم که ماییم
به خود مینماییم
حُسن بیپایان خویش را.
عشقِ بیپایان
از حُسن و عِلم ماست
و اگر نبود دانایی ما به زیبایی ما
نبود عشق
و اگر نبود کمالِ عشق ما که ایثار است
نبود کثرت
و عشق، سراسر ایثار است
پس، ایثار کنید
و خویشتن را دربازید
و اگر دربازید
چه را در باختهاید؟
و اگر از خویش برهید به چه رسیدهاید
و اگر بدانید که
چه سوداست در ما از اشتیاق شما
لحظهای درنگ نتوانید کرد
و اگر بدانید که چه شوقی در ماست برای شما
آنی بردباری نیارید کرد
و منم آن شیفتۀ عاشقی
که هیچکس مرا آنچنان که باید
درنیافت
و منم تنهایِ تنهایان
و منم آنکه هستیام در آتشِ عشق میسوزد
و مَثَلِ حرارتِ عشقِ من
آتشفشانی است
که در خورشید زبانه میکشد
و آتشی است بر آتشی
و که را یارای آن است
که ذرّهای از این آتش را دریابد
و حال آنکه این آتش
همچون خنکای باد بهاری است
که بر گونۀ شکوفههای بادام میوزد
و منم شیدایِ عشق
و افسوس که هیچکس
مرا درنمییابد
✍ سروده دکتر محمد خدادادی، از کتاب فصوص العشق(آیه های عاشقانه)، بخش شیدایی.
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
|حجاب تحسین خواهی و تایید طلبی|
✍دکتر محمد خدادادی
یکی از مشکلاتی که هم در مسیر سلوک و هم در زندگی اجتماعی انسان، همواره ایجاد مشکل می کند، تحسین خواهی و تایید طلبی انسانهاست. اغلب ما هر کاری که انجام می دهیم و یا سخنی که بر زبان جاری می کنيم، انتظار داریم که دیگر افراد جامعه آن را تأیید و تحسین کنند.
این موضوع، اندک اندک رفتار و گفتار ما را به سمت و سویی می برد که اجتماع خواهان و طالب آن است. بدین ترتیب، بعد از مدتی، ممکن است انسان حقیقت جو و طالب درستکاری، به موجودی تبدیل شود که تنها باب میل و به مقتضای مزاج مخاطبان و افراد جامعه سخن می گوید و رفتار می نماید.
همین موضوع میتواند سالک حقیقتجو را فرسنگها از راه راستی و درستی دور نماید و به ورطه اوهام عامه پسند گرفتار سازد.
مولانا هشدار می دهد که مبادا در این دام گرفتار شوید که وجود خویش را بر اساس توقعات و انديشه هاي اين و آن تنظیم کنید، بلکه همواره حق و حقیقت راستین را وجهه نظر خویش داشته باشید و خود را با حقیقت غایی خویشتن خویش، تنظیم و میزان نمایید تا به توازن و زیبایی حقیقی راه یابید:
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این
بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش
(غزلیات شمس)
✍دکتر محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
✍دکتر محمد خدادادی
یکی از مشکلاتی که هم در مسیر سلوک و هم در زندگی اجتماعی انسان، همواره ایجاد مشکل می کند، تحسین خواهی و تایید طلبی انسانهاست. اغلب ما هر کاری که انجام می دهیم و یا سخنی که بر زبان جاری می کنيم، انتظار داریم که دیگر افراد جامعه آن را تأیید و تحسین کنند.
این موضوع، اندک اندک رفتار و گفتار ما را به سمت و سویی می برد که اجتماع خواهان و طالب آن است. بدین ترتیب، بعد از مدتی، ممکن است انسان حقیقت جو و طالب درستکاری، به موجودی تبدیل شود که تنها باب میل و به مقتضای مزاج مخاطبان و افراد جامعه سخن می گوید و رفتار می نماید.
همین موضوع میتواند سالک حقیقتجو را فرسنگها از راه راستی و درستی دور نماید و به ورطه اوهام عامه پسند گرفتار سازد.
مولانا هشدار می دهد که مبادا در این دام گرفتار شوید که وجود خویش را بر اساس توقعات و انديشه هاي اين و آن تنظیم کنید، بلکه همواره حق و حقیقت راستین را وجهه نظر خویش داشته باشید و خود را با حقیقت غایی خویشتن خویش، تنظیم و میزان نمایید تا به توازن و زیبایی حقیقی راه یابید:
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این
بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش
(غزلیات شمس)
✍دکتر محمد خدادادی
https://www.tg-me.com/dr_mohamad_khodadadi
Forwarded from کانون مطالعه و تفکر دانشگاه یزد (Mohammad khodadadi)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM