Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: ستارگان در ادب فارسی ۲
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: ستارگان در ادب فارسی ۲
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
"جانِ بر لب آمده"
ای فروغ حسن ماه از روی رخشان شما
آبروی خوبی از چاه زنخدان شما
عزم دیدار تو دارد جانِ بر لب آمده
بازگردد یا برآید چیست فرمان شما
کی دهد دست این غرض یارب که همدستان شوند
خاطر مجموع ما زلف پریشان شما
حافظ
□ای نور سرمدی
و ای سرچشمه انوار اسپهبدی
اگر حسنِ ماه را فروغ و تابشی هست
از سرچشمه جمال نامنتهای توست
و اگر خیر و خوبی و راستی و درستی را
در جهان آبروییست
از ژرفای زیبایی تو
که عین حقیقت است نشئت گرفته است
و اینک جان ما به بوی جرعهای
که از شراب آن حسن بی مثال تو
بر ساحت خاک ریخت
با هزار خون جگر
و کمند نیاز
خود را با معراج عشق
به سر بام دیدار رسانده است.
ندانم که آیا کریمی چون تو
او را به حریمی از آن سراپرده قدسی
بار خواهد داد؟
یا با فرمان بازگشت
او را محروم و دلخسته
از آستان حضرتت باز خواهد راند؟
و آیا آن زمانِ خجسته خواهد رسید
که آن خاطر مجموع ما
که به همت عشق
از پریشانیِ آرزوهای خاکی
به جمعیت افلاکی رسیده است
با آن زلف پریشان شما
که آشوب دو عالم در اوست
همدست و همداستان خواهد شد؟
□مایه خرسندی است که به گفته مولانا:
بازگردد عاقبت آن در؟ بلی
رخ نماید یار سیمین بر؟ بلی
برگرفته از کتاب «در صحبت حافظ»
نوشته حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر: Marcel Rieder
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CZ7Lme-Okso/?utm_medium=copy_link .
ای فروغ حسن ماه از روی رخشان شما
آبروی خوبی از چاه زنخدان شما
عزم دیدار تو دارد جانِ بر لب آمده
بازگردد یا برآید چیست فرمان شما
کی دهد دست این غرض یارب که همدستان شوند
خاطر مجموع ما زلف پریشان شما
حافظ
□ای نور سرمدی
و ای سرچشمه انوار اسپهبدی
اگر حسنِ ماه را فروغ و تابشی هست
از سرچشمه جمال نامنتهای توست
و اگر خیر و خوبی و راستی و درستی را
در جهان آبروییست
از ژرفای زیبایی تو
که عین حقیقت است نشئت گرفته است
و اینک جان ما به بوی جرعهای
که از شراب آن حسن بی مثال تو
بر ساحت خاک ریخت
با هزار خون جگر
و کمند نیاز
خود را با معراج عشق
به سر بام دیدار رسانده است.
ندانم که آیا کریمی چون تو
او را به حریمی از آن سراپرده قدسی
بار خواهد داد؟
یا با فرمان بازگشت
او را محروم و دلخسته
از آستان حضرتت باز خواهد راند؟
و آیا آن زمانِ خجسته خواهد رسید
که آن خاطر مجموع ما
که به همت عشق
از پریشانیِ آرزوهای خاکی
به جمعیت افلاکی رسیده است
با آن زلف پریشان شما
که آشوب دو عالم در اوست
همدست و همداستان خواهد شد؟
□مایه خرسندی است که به گفته مولانا:
بازگردد عاقبت آن در؟ بلی
رخ نماید یار سیمین بر؟ بلی
برگرفته از کتاب «در صحبت حافظ»
نوشته حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر: Marcel Rieder
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CZ7Lme-Okso/?utm_medium=copy_link .
«موجود نازنینی به نام بابا»
در داستانهای هزار و یک شب
آمده است که:
مردی بود عبدالله نام
که از راه صید ماهی،
با درویشی و مسکنت،
خانواده خود را روزی میرساند.
روزی صید سنگینی به دامش افتاد،
که گمان برد ماهی بزرگ
و پربرکتی است.
اما وقتی دام را به ساحل آورد
و باز کرد مردی را دید،
به شکل و شمایل خویش
که از دام بیرون آمد.
پرسید کیستی و نامت چیست
و در این حوالی به چه کار آمدهای؟
گفت: من جفت و همزاد تو هستم
که در قعر دریا زندگی میکنم
و نامم عبدالله است.
من عبدالله دریایی،
و تو عبدالله زمینی.
به دیدن تو آمدهام
و سبدی از جواهرات جانانه
و شاهانه برایت هدیه آوردهام.
عبدالله گفت: قدمت مبارک،
خوش آمدی و چه خوشتر که
چندی میهمان ما باشی.
او را به خانه برد
و آنچه رسم مهمان دوستی بود،
بجا آورد،
تا زمانی که عبدالله دریایی
یاد وطن کرد
و نزد یاران دریایی بازگشت.
یاران دور او را گرفتند که
از عجایب و غرایب روی زمین
بر ما حکایت کن.
گفت: عجایب بسیار دیدم
اما از همه عجیبتر موجودی بود
که او را "بابا" میگفتند.
این مردِ مظلوم و محجوب،
هر روز صبح از خانه بیرون میرفت،
تا شام کار میکرد،
و به هر زحمتی تن میداد
و آنچه خانوادهاش نیاز داشت
برای آنها میآورد.
و تازه خرده میگرفتند
که این چیست و آن چیست،
بهتر از این میباید.
و باز فردا مرد عازم کار میشد
و وعده میداد که
همه خواستهها را
چنانکه پسند آنهاست برآورَد.
یاران گفتند: این ممکن نیست،
آن مرد میتوانست وقتی میرود،
دیگر باز نگردد.
شاید زنجیری به پایش بسته بودند
و شب اورا خانه میکشیدند.
گفت:من هم همین گمان را داشتم
اما خوب نگاه کردم
و دیدم هیچ زنجیری به پا ندارد.
صبح با پای آزاد میرود
و شام با پای آزاد باز میگردد.
□اصحاب دریا نمیدانستند
که در جهان زنجیرهای پنهانی هست
که مردان را میبرد و میآورد:
زنجیر زلفش هر طرف دیوانهوارم میکِشد
با اشتیاقم میبرد، بیاختیارم میکشد
مهدی الهی قمشهای
این سودای عشق است که
مرد را به قعر دریا میکشاند
تا مرواریدی صید کند
و به گردن نازنینی بیندازد
که اورا دوست دارد.
اینهمه شور و غوغای شعر و غزل
و اینهمه عربده مستانه
و زمزمه شاعرانه
که بازار جهان را به خریداری گرم کرده
و کالای عشق را رونق بخشیده،
از کجاست:
بلبل اگر نه مست گل است این ترانه چیست
گر نیست عشق، زمزمه عاشقانه چیست
سلمان ساوجی
زمزمه همین بلبلان بیدل
و مردانِ مقبِل است
که فضای هزاران هزار خانه را
گرم کرده
و آوای جانبخش عشقِ من،
عشقِ من را
چون نسیم عطر گردان بهشتی،
همه جا به طنین آورده است.
و آفتاب نگاه این عاشقان است
که کودکان در آن نشو و نما میکنند
تا زنان و مردان شوند.
و زنان به ذوق کرشمه معشوقی،
بالهای بهشتی خود را
به سر مردان میگشایند.
چه خوشتر که زنان قدر عشق
و جان فشانی مردان را بدانند،
و مردان قدر این فرشتهرویانِ فرشتهخو را
که چون چراغ جادوی علاءالدین،
هزار کار شگفت از ایشان میآید
بیش از پیش دریابند.
و فرزندان نیز منزلت رفیع
این صورتِ فلکیِ دوپیکر را
که چون دو ستاره فرخندهفالِ
پدر و مادر،
در آسمان اقبالشان بهم پیوستهاند،
هر دم بیش از پیش قدر شناسند:
قدرِ آیینه بدانیم چو هست
نه در آن وقت که افتاد و شکست
برگرفته از داستانهای هزار و یک شب
بازنویسی و تفسیر: حسین الهی قمشهای
تصویر: Ernest Lawson
www.drelahighomshei.com
کانال رسمی حسین الهی قمشه ای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CZ-CT-LOUA1/?utm_medium=copy_link .
در داستانهای هزار و یک شب
آمده است که:
مردی بود عبدالله نام
که از راه صید ماهی،
با درویشی و مسکنت،
خانواده خود را روزی میرساند.
روزی صید سنگینی به دامش افتاد،
که گمان برد ماهی بزرگ
و پربرکتی است.
اما وقتی دام را به ساحل آورد
و باز کرد مردی را دید،
به شکل و شمایل خویش
که از دام بیرون آمد.
پرسید کیستی و نامت چیست
و در این حوالی به چه کار آمدهای؟
گفت: من جفت و همزاد تو هستم
که در قعر دریا زندگی میکنم
و نامم عبدالله است.
من عبدالله دریایی،
و تو عبدالله زمینی.
به دیدن تو آمدهام
و سبدی از جواهرات جانانه
و شاهانه برایت هدیه آوردهام.
عبدالله گفت: قدمت مبارک،
خوش آمدی و چه خوشتر که
چندی میهمان ما باشی.
او را به خانه برد
و آنچه رسم مهمان دوستی بود،
بجا آورد،
تا زمانی که عبدالله دریایی
یاد وطن کرد
و نزد یاران دریایی بازگشت.
یاران دور او را گرفتند که
از عجایب و غرایب روی زمین
بر ما حکایت کن.
گفت: عجایب بسیار دیدم
اما از همه عجیبتر موجودی بود
که او را "بابا" میگفتند.
این مردِ مظلوم و محجوب،
هر روز صبح از خانه بیرون میرفت،
تا شام کار میکرد،
و به هر زحمتی تن میداد
و آنچه خانوادهاش نیاز داشت
برای آنها میآورد.
و تازه خرده میگرفتند
که این چیست و آن چیست،
بهتر از این میباید.
و باز فردا مرد عازم کار میشد
و وعده میداد که
همه خواستهها را
چنانکه پسند آنهاست برآورَد.
یاران گفتند: این ممکن نیست،
آن مرد میتوانست وقتی میرود،
دیگر باز نگردد.
شاید زنجیری به پایش بسته بودند
و شب اورا خانه میکشیدند.
گفت:من هم همین گمان را داشتم
اما خوب نگاه کردم
و دیدم هیچ زنجیری به پا ندارد.
صبح با پای آزاد میرود
و شام با پای آزاد باز میگردد.
□اصحاب دریا نمیدانستند
که در جهان زنجیرهای پنهانی هست
که مردان را میبرد و میآورد:
زنجیر زلفش هر طرف دیوانهوارم میکِشد
با اشتیاقم میبرد، بیاختیارم میکشد
مهدی الهی قمشهای
این سودای عشق است که
مرد را به قعر دریا میکشاند
تا مرواریدی صید کند
و به گردن نازنینی بیندازد
که اورا دوست دارد.
اینهمه شور و غوغای شعر و غزل
و اینهمه عربده مستانه
و زمزمه شاعرانه
که بازار جهان را به خریداری گرم کرده
و کالای عشق را رونق بخشیده،
از کجاست:
بلبل اگر نه مست گل است این ترانه چیست
گر نیست عشق، زمزمه عاشقانه چیست
سلمان ساوجی
زمزمه همین بلبلان بیدل
و مردانِ مقبِل است
که فضای هزاران هزار خانه را
گرم کرده
و آوای جانبخش عشقِ من،
عشقِ من را
چون نسیم عطر گردان بهشتی،
همه جا به طنین آورده است.
و آفتاب نگاه این عاشقان است
که کودکان در آن نشو و نما میکنند
تا زنان و مردان شوند.
و زنان به ذوق کرشمه معشوقی،
بالهای بهشتی خود را
به سر مردان میگشایند.
چه خوشتر که زنان قدر عشق
و جان فشانی مردان را بدانند،
و مردان قدر این فرشتهرویانِ فرشتهخو را
که چون چراغ جادوی علاءالدین،
هزار کار شگفت از ایشان میآید
بیش از پیش دریابند.
و فرزندان نیز منزلت رفیع
این صورتِ فلکیِ دوپیکر را
که چون دو ستاره فرخندهفالِ
پدر و مادر،
در آسمان اقبالشان بهم پیوستهاند،
هر دم بیش از پیش قدر شناسند:
قدرِ آیینه بدانیم چو هست
نه در آن وقت که افتاد و شکست
برگرفته از داستانهای هزار و یک شب
بازنویسی و تفسیر: حسین الهی قمشهای
تصویر: Ernest Lawson
www.drelahighomshei.com
کانال رسمی حسین الهی قمشه ای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CZ-CT-LOUA1/?utm_medium=copy_link .
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: درباره عطار
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: درباره عطار
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
"پیوند زناشویی"
آنگاه المیترا بار دیگر به سخن آمد
و گفت: ای پیر خردمند
از پیوند زناشویی چه میگویی؟
پیامبر گفت:
شما با هم زاده شدهاید
و باید که پیوسته با هم باشید.
با هم باشید تا آن هنگام که مرگ بالهای عمرتان را برکند.
حتی در خاطرۀ خاموش خداوند نیز
با هم باشید.
اما، بگذارید که با هم بودنتان را فضایی
در میان باشد،
و بگذارید که بادهای آسمان
بین شما در رقص و پایکوبی باشند.
یکدیگر را دوست بدارید
اما از عشق زنجیر مسازید:
بگذارید عشق همچون دریایی مواج میان ساحلهای جانتان
در تموج و اهتزاز باشد.
جبران خليل جبران
"On Marriage"
Then Almitra spoke again and said
"And what of Marriage, master"
And he answered saying
You were born together
and together you shall be forevermore
You shall be together when the white wings
of death scatter your days
Aye, you shall be together even in the
silent memory of God
But let there be spaces in your togetherness
And let the winds of the heavens dance between you
Love one another, but make not a bond of love
Let it rather be a moving sea between the shores of your souls
Kahlil Gibran
برگرفته از کتاب "پیامبر"
اثر جبران خلیل جبران
ترجمۀ حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات روزنه
تصویر: Anna & Elena Balbusso
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CaNPer1uXYU/?utm_medium=copy_link .
آنگاه المیترا بار دیگر به سخن آمد
و گفت: ای پیر خردمند
از پیوند زناشویی چه میگویی؟
پیامبر گفت:
شما با هم زاده شدهاید
و باید که پیوسته با هم باشید.
با هم باشید تا آن هنگام که مرگ بالهای عمرتان را برکند.
حتی در خاطرۀ خاموش خداوند نیز
با هم باشید.
اما، بگذارید که با هم بودنتان را فضایی
در میان باشد،
و بگذارید که بادهای آسمان
بین شما در رقص و پایکوبی باشند.
یکدیگر را دوست بدارید
اما از عشق زنجیر مسازید:
بگذارید عشق همچون دریایی مواج میان ساحلهای جانتان
در تموج و اهتزاز باشد.
جبران خليل جبران
"On Marriage"
Then Almitra spoke again and said
"And what of Marriage, master"
And he answered saying
You were born together
and together you shall be forevermore
You shall be together when the white wings
of death scatter your days
Aye, you shall be together even in the
silent memory of God
But let there be spaces in your togetherness
And let the winds of the heavens dance between you
Love one another, but make not a bond of love
Let it rather be a moving sea between the shores of your souls
Kahlil Gibran
برگرفته از کتاب "پیامبر"
اثر جبران خلیل جبران
ترجمۀ حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات روزنه
تصویر: Anna & Elena Balbusso
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CaNPer1uXYU/?utm_medium=copy_link .
“موسی و برّه گریزپا”
گویند در آن دوران
که حضرت موسی شبانی میکرد
برّهای بناگاه سر به صحرا نهاد
و از گله دور شد،
و موسی را بر خار و خاره به دنبال خود کشید
چندانکه پای او مجروح شد
و نفسش به شماره افتاد
و هنگامی که پس از سختی بسیار
به برّه سبکسر رسید،
او را در آغوش گرفت و بوسید و نوازش کرد
و با لحنی گرم و مهربان گفت:
ای برّه نازنین
چرا خود را به مخاطره افکندی
و مرا از عشق خود بر خار کشاندی؟
آخر در این چراگاه
گرگ و کرکس و کفتار هست
که منتظرند تا تو را تنها یابند و طعمه خود سازند.
و همینگونه نفس زنان و نوازشکنان
او را به گله گوسفندان بازگردانید.
از قضا خداوند و جمعی از فرشتگان وحی
بر این صحنه ناظر بودند.
خداوند با فرشتگان گفت:
خواهم که این شبان را به پیامبری برگزینم
از آنکه برترین صفت هر پیامبر
همین عشق به مردمان
و رنج بردن از محنت ایشان است.
شما دیدید که وقتی موسی
بدان برّه بیگناه رسید
هیچ خشمی نگرفت و هیچ تندی نکرد،
تنها آغوش بود، تنها نوازش بود.
□در قرآن آمده است:
شما را رسولی آمد از خودتان
که غصه و اندوه مردمان
او را سخت گران میآید(توبه: ۱۲۸)
و حاصل رسالت او همین است
که هر غصه و اندوه را از دلها بزداید.
ای گروه مؤمنان شادی کنید
همچو سرو و سوسن آزادی کنید
مولانا
اگر مردمان عاشقپیشهای نیز به چنین اوصافی
آراسته شوند
هر یک پیامبری خواهند بود
که بی کتاب و آیت و تنزیل
رفتارهای مهرآمیز و عشقانگیز
و نگاههای گرم و آفتابگون خود را
از خانه به همسایه
و از همسایه به کوچه و میدان
و از خویش به بیگانه گسترش دهند
و به ذوق عشق، همگان را به رقص آورند.
تنها چنین مردمی هستند
که معنی خوشبختی را درمییابند
و بخت همگان را به فرخندهفالی میگشایند
و چون سعدیِ مردمدوست
در کوچههای “شیرازِ هستی” میخوانند:
یکی خار پای یتیمی بکند
به خواب اندرش دید صدر خجند
همی گفت و در روضهها میچمید
کز این خار بر من چه گلها دمید
و راست گفت ملک الشعرای بهار در ستایش سعدی که:
اوست پیغمبر و این نامه به فرقان ماند
وآنکه او را کند انکار به شیطان ماند
عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان ماند
داستانیست که بر هر سر بازاری هست
نوشته حسین الهی قمشهای
مينياتور قديمى: هديه الهى براى سعدى
۱۴۰۰/۱۲/۳
www.drelahighomshei.com
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CaSXUKGuqpL/?utm_medium=copy_link .
گویند در آن دوران
که حضرت موسی شبانی میکرد
برّهای بناگاه سر به صحرا نهاد
و از گله دور شد،
و موسی را بر خار و خاره به دنبال خود کشید
چندانکه پای او مجروح شد
و نفسش به شماره افتاد
و هنگامی که پس از سختی بسیار
به برّه سبکسر رسید،
او را در آغوش گرفت و بوسید و نوازش کرد
و با لحنی گرم و مهربان گفت:
ای برّه نازنین
چرا خود را به مخاطره افکندی
و مرا از عشق خود بر خار کشاندی؟
آخر در این چراگاه
گرگ و کرکس و کفتار هست
که منتظرند تا تو را تنها یابند و طعمه خود سازند.
و همینگونه نفس زنان و نوازشکنان
او را به گله گوسفندان بازگردانید.
از قضا خداوند و جمعی از فرشتگان وحی
بر این صحنه ناظر بودند.
خداوند با فرشتگان گفت:
خواهم که این شبان را به پیامبری برگزینم
از آنکه برترین صفت هر پیامبر
همین عشق به مردمان
و رنج بردن از محنت ایشان است.
شما دیدید که وقتی موسی
بدان برّه بیگناه رسید
هیچ خشمی نگرفت و هیچ تندی نکرد،
تنها آغوش بود، تنها نوازش بود.
□در قرآن آمده است:
شما را رسولی آمد از خودتان
که غصه و اندوه مردمان
او را سخت گران میآید(توبه: ۱۲۸)
و حاصل رسالت او همین است
که هر غصه و اندوه را از دلها بزداید.
ای گروه مؤمنان شادی کنید
همچو سرو و سوسن آزادی کنید
مولانا
اگر مردمان عاشقپیشهای نیز به چنین اوصافی
آراسته شوند
هر یک پیامبری خواهند بود
که بی کتاب و آیت و تنزیل
رفتارهای مهرآمیز و عشقانگیز
و نگاههای گرم و آفتابگون خود را
از خانه به همسایه
و از همسایه به کوچه و میدان
و از خویش به بیگانه گسترش دهند
و به ذوق عشق، همگان را به رقص آورند.
تنها چنین مردمی هستند
که معنی خوشبختی را درمییابند
و بخت همگان را به فرخندهفالی میگشایند
و چون سعدیِ مردمدوست
در کوچههای “شیرازِ هستی” میخوانند:
یکی خار پای یتیمی بکند
به خواب اندرش دید صدر خجند
همی گفت و در روضهها میچمید
کز این خار بر من چه گلها دمید
و راست گفت ملک الشعرای بهار در ستایش سعدی که:
اوست پیغمبر و این نامه به فرقان ماند
وآنکه او را کند انکار به شیطان ماند
عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان ماند
داستانیست که بر هر سر بازاری هست
نوشته حسین الهی قمشهای
مينياتور قديمى: هديه الهى براى سعدى
۱۴۰۰/۱۲/۳
www.drelahighomshei.com
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CaSXUKGuqpL/?utm_medium=copy_link .
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: شکسپیر و سعدی ۱
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: شکسپیر و سعدی ۱
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
"ستایش خورشید از باختر"
هرگز مردی مانند محمد نبوده است
که با اختیار یا بدون اختیار
چنین آرمان متعالی در جهان برگزیند
آرمانی که فراتر از مرتبه انسانی است
آرمانی که میکوشد
خرافاتی را که در جهان بر آدمیان تحمیل کردهاند
و حجابی میان انسان و پروردگارش کشیدهاند
از میان بردارد،
و خدا را به مردمان
و مردمان را به خدا بازگرداند.
آرمانی که میکوشد
اندیشههای معنوی و مقدس را
در میان آشوبی از خدایان معنوی
و خدایان مسخ شده بتپرستیِ
آن روزگار حفظ کند.
هرگز مردی کاری چنین سترگ
و فرابشری را
با چنان امکانات ناچیز بر عهده نگرفته است
زیرا محمد برای خلق و اجرای چنین طرح بزرگی
غیر از خودش هیچ یاری و یاوری نداشت
مگر اندک شمار انسانهایی
که در گوشهای از کویر بیآب و علف زندگی میکردند
و با این همه هیچ انسانی در تاریخ
به انجام چنین انقلاب عظیم و پایداری
در عالم توفیق نیافته است.
یک فیلسوف، یک خطیب، یک رسول،
یک قانونگذار، یک فاتح اندیشهها،
یک مصلح باورهای معقول،
بنیانگذار بیست امپراتوری زمینی
و یک امپراتوری معنوی و روحانی
این محمد است،
با ملاحظه همه معیارهایی
که عظمت انسانی را میتوان با آن سنجید.
ما میتوانیم به راحتی بپرسیم
آیا انسانی بزرگتر از محمد در جهان بوده است؟
آلفونس دو لامارتین در کتاب تاریخ ترک
□آلفونس دو لامارتین از شاعران و نویسندگان
مکتب رومانتیک در قرن نوزدهم در فرانسه است.
برگرفته از پیشگفتار کتاب "در صحبت قرآن"
به قلم حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
خوشنویسی اثر میرعمادالحسنی
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
هرگز مردی مانند محمد نبوده است
که با اختیار یا بدون اختیار
چنین آرمان متعالی در جهان برگزیند
آرمانی که فراتر از مرتبه انسانی است
آرمانی که میکوشد
خرافاتی را که در جهان بر آدمیان تحمیل کردهاند
و حجابی میان انسان و پروردگارش کشیدهاند
از میان بردارد،
و خدا را به مردمان
و مردمان را به خدا بازگرداند.
آرمانی که میکوشد
اندیشههای معنوی و مقدس را
در میان آشوبی از خدایان معنوی
و خدایان مسخ شده بتپرستیِ
آن روزگار حفظ کند.
هرگز مردی کاری چنین سترگ
و فرابشری را
با چنان امکانات ناچیز بر عهده نگرفته است
زیرا محمد برای خلق و اجرای چنین طرح بزرگی
غیر از خودش هیچ یاری و یاوری نداشت
مگر اندک شمار انسانهایی
که در گوشهای از کویر بیآب و علف زندگی میکردند
و با این همه هیچ انسانی در تاریخ
به انجام چنین انقلاب عظیم و پایداری
در عالم توفیق نیافته است.
یک فیلسوف، یک خطیب، یک رسول،
یک قانونگذار، یک فاتح اندیشهها،
یک مصلح باورهای معقول،
بنیانگذار بیست امپراتوری زمینی
و یک امپراتوری معنوی و روحانی
این محمد است،
با ملاحظه همه معیارهایی
که عظمت انسانی را میتوان با آن سنجید.
ما میتوانیم به راحتی بپرسیم
آیا انسانی بزرگتر از محمد در جهان بوده است؟
آلفونس دو لامارتین در کتاب تاریخ ترک
□آلفونس دو لامارتین از شاعران و نویسندگان
مکتب رومانتیک در قرن نوزدهم در فرانسه است.
برگرفته از پیشگفتار کتاب "در صحبت قرآن"
به قلم حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
خوشنویسی اثر میرعمادالحسنی
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: پیامبر اکرم و معراج
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: پیامبر اکرم و معراج
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
« چراغ هدایت جهانی »
خداوند در آیه ۱۷۷ سوره بقره
به تفصیل از "نیکویی" سخن میگوید
تا مردم از ظاهرپرستی و خیالات باطلی
که درباره خوبی و بدی دارند به حقیقت بگرایند،
و دریابند که خوبی به دعوی
و نشان دادن صورتهای ظاهر
و رو به مشرق و مغرب
و کلیسا و مسجد کردن نیست
بلکه خوبی یکسره از جنس ایمان و کردار است.
خوبی در اندیشه و اعتقاد،
نخست ایمان به خدا و قیامت و به فرشتگان
و آسمانی بودنِ کتب انبیا
و نبوت ایشان از جانب خداست
و همه اینها در “ایمان به غیب” خلاصه میشود
و آنگاه عمل صالح که نمونههایی از آن
چون عدل و احسان
و ادای صدقات و زکات به نیازمندان،
و وفای به عهد
و حفظ پیوند باطنی با خداوند به ذکر و نیایش،
و نیز شکیبایی در سختیها
و پایداری در نبرد با ظلم و تجاوز در این آیه آمده است.
ایمان به خدا و قیامت نیز
به صرف اقرار و شهادت حاصل نمیشود
بلکه نشانهای واقعی و حقیقی دارد.
چنان که مولانا و سعدی اشاره کردهاند:
چیست توحید خدا، افروختن
خویشتن را پیش واحد سوختن
مثنوی
موحد چه زر ریزی اندر بَرش
چه شمشیر هندی نهی بر سرش
امید و هراسش نباشد ز کس
بر این است بنیاد توحید و بس
سعدی
این یکی دیگر از آیاتی است
که میتواند با خرد مشترك جهانی جامعه بشری را
از شر اهریمنان برهاند
و چنان تاجی از شکوه و اقتدار
بر فرق آدمیان نهد
که دیوهای سرخ و سفید و سیاه،
و اهریمنان خاور و باختر به تعبیر بدیع فردوسی
"عنان را ندانند باز از رکیب".
یکی از نویسندگان صاحب ذوق باختر
گفته است که اگر آدمیان میدانستند
که شیطان چه موجود حقیر و فرومایهای است
هم اکنون دو سیلی در گوش او مینواختند
و این است انتظاری که جهانیان
از سازمانهای خوبان و فرشته خویان دارند.
برگرفته از کتاب «در صحبت قرآن»
به قلم حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر: Maurits C. Escher
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
خداوند در آیه ۱۷۷ سوره بقره
به تفصیل از "نیکویی" سخن میگوید
تا مردم از ظاهرپرستی و خیالات باطلی
که درباره خوبی و بدی دارند به حقیقت بگرایند،
و دریابند که خوبی به دعوی
و نشان دادن صورتهای ظاهر
و رو به مشرق و مغرب
و کلیسا و مسجد کردن نیست
بلکه خوبی یکسره از جنس ایمان و کردار است.
خوبی در اندیشه و اعتقاد،
نخست ایمان به خدا و قیامت و به فرشتگان
و آسمانی بودنِ کتب انبیا
و نبوت ایشان از جانب خداست
و همه اینها در “ایمان به غیب” خلاصه میشود
و آنگاه عمل صالح که نمونههایی از آن
چون عدل و احسان
و ادای صدقات و زکات به نیازمندان،
و وفای به عهد
و حفظ پیوند باطنی با خداوند به ذکر و نیایش،
و نیز شکیبایی در سختیها
و پایداری در نبرد با ظلم و تجاوز در این آیه آمده است.
ایمان به خدا و قیامت نیز
به صرف اقرار و شهادت حاصل نمیشود
بلکه نشانهای واقعی و حقیقی دارد.
چنان که مولانا و سعدی اشاره کردهاند:
چیست توحید خدا، افروختن
خویشتن را پیش واحد سوختن
مثنوی
موحد چه زر ریزی اندر بَرش
چه شمشیر هندی نهی بر سرش
امید و هراسش نباشد ز کس
بر این است بنیاد توحید و بس
سعدی
این یکی دیگر از آیاتی است
که میتواند با خرد مشترك جهانی جامعه بشری را
از شر اهریمنان برهاند
و چنان تاجی از شکوه و اقتدار
بر فرق آدمیان نهد
که دیوهای سرخ و سفید و سیاه،
و اهریمنان خاور و باختر به تعبیر بدیع فردوسی
"عنان را ندانند باز از رکیب".
یکی از نویسندگان صاحب ذوق باختر
گفته است که اگر آدمیان میدانستند
که شیطان چه موجود حقیر و فرومایهای است
هم اکنون دو سیلی در گوش او مینواختند
و این است انتظاری که جهانیان
از سازمانهای خوبان و فرشته خویان دارند.
برگرفته از کتاب «در صحبت قرآن»
به قلم حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر: Maurits C. Escher
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
"عاشق وفادار"
ای معشوق،
بنگر در وفای من،
اکنون سه روز تمام است
که تو را دوست میدارم
و اگر هوا مساعد باشد
تا سه روز دیگر نیز
تو را دوست خواهم داشت.
بالهای زمان خواهد شکست
پیش از آنکه بتواند بار دیگر
در تمامی جهان
چنین عاشق وفاداری بیافریند.
جان ساکلینگ
"The Constant Lover"
Out upon it, I have loved
Three whole days together!
And am like to love three more,
If it prove fair weather.
Time shall moult away his wings
Ere he shall discover
In the whole wide world again
Such a constant lover.
Sir John Suckling
□طنز تلخی است بر کوتاهیِ
عمر عشقها و پیوندها
نصیحت مولانا این است که:
عاشق آن عاشقان غیب باش
عاشقان پنج روزه کم تراش
غیرتم آید که پیشت بایستند
بر تو میخندند و عاشق نیستند
برگرفته از کتاب "در قلمرو زرّین"
به قلم حسین الهی قمشهای
تصوير: Claude Monet
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/Ca15m6yOg-9/?utm_medium=copy_link .
ای معشوق،
بنگر در وفای من،
اکنون سه روز تمام است
که تو را دوست میدارم
و اگر هوا مساعد باشد
تا سه روز دیگر نیز
تو را دوست خواهم داشت.
بالهای زمان خواهد شکست
پیش از آنکه بتواند بار دیگر
در تمامی جهان
چنین عاشق وفاداری بیافریند.
جان ساکلینگ
"The Constant Lover"
Out upon it, I have loved
Three whole days together!
And am like to love three more,
If it prove fair weather.
Time shall moult away his wings
Ere he shall discover
In the whole wide world again
Such a constant lover.
Sir John Suckling
□طنز تلخی است بر کوتاهیِ
عمر عشقها و پیوندها
نصیحت مولانا این است که:
عاشق آن عاشقان غیب باش
عاشقان پنج روزه کم تراش
غیرتم آید که پیشت بایستند
بر تو میخندند و عاشق نیستند
برگرفته از کتاب "در قلمرو زرّین"
به قلم حسین الهی قمشهای
تصوير: Claude Monet
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/Ca15m6yOg-9/?utm_medium=copy_link .
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: شکسپیر و سعدی ۲
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: شکسپیر و سعدی ۲
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: اعتدال ربيعى ١
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: اعتدال ربيعى ١
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
« نوروز ۱۴۰۱ »
پیام نوروزی استاد به مناسبت سال و قرن جدید
کانال رسمی حسین الهی قمشه ای
@drelahighomshei
پیام نوروزی استاد به مناسبت سال و قرن جدید
کانال رسمی حسین الهی قمشه ای
@drelahighomshei
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: ادبیات و بهار جاودان
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: ادبیات و بهار جاودان
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: اعتدال ربيعى ۲
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: اعتدال ربيعى ۲
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
"چاپلوسی"
آنان که پادشاهان را تملق میگویند ایشان را به تباهی میکشانند
زیرا چاپلوسی، مانند دَمِ آهنگران، کوره گناه را شعله ور میکند
و آن کس که تملق میشنود،
اگر اخگری از گناه باشد،
به نفَسِ گرمِ چاپلوسی،
آن اخگر برمیافروزد
و آتشی سوزان میشود
در حالی که پادشاهان را
ملامتی حکیمانه و نیکخواهانه زیبندهتر است،
زیرا پادشاهان نیز از جنس بشرند
و امکان خطا از ایشان دور نیست.
ویلیام شکسپیر
"Flattery"
They do abuse the king that flatter him:
For flattery is the bellows blows up sin;
The thing the which is flatter'd, but a spark,
To which that blast gives heat and stronger glowing;
Whereas reproof, obedient and in order,
Fits kings, as they are men, for they may err.
William Shakespeare
□ مولانا در دفتر سوم مثنوی
در حاشیه داستان کودکانِ مکتبی
که استاد خود را به وهمْ بیمار کردند
فصلی آورده است با عنوانِ
"بیمار شدن فرعون از تعظیم خلقان":
سجده خلق از زن و از طفل و مرد
زد دل فرعون را رنجور کرد
گفتن هر یک خداوند و ملک
آنچنان کردش ز وهمی منتهک
که به دعوی الهی شد دلیر
اژدها گشت و نمیشد هیچ سیر
□ آتشت را هیزم فرعون نیست
زانکه چون فرعون او را عون نیست
مثنوی
□ فردوسی علت تملق و چاپلوسی را ترس میداند:
چو دشمن بترسد شود چاپلوس
تو لشگر بیارای و بربند کوس
شاهنامه
برگرفته از کتاب "در قلمرو زرّین"
ترجمه و توضیحات: حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصوير: Ladislas Von Czachorski
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/Cb-F0_buXQE/?utm_medium=copy_link .
آنان که پادشاهان را تملق میگویند ایشان را به تباهی میکشانند
زیرا چاپلوسی، مانند دَمِ آهنگران، کوره گناه را شعله ور میکند
و آن کس که تملق میشنود،
اگر اخگری از گناه باشد،
به نفَسِ گرمِ چاپلوسی،
آن اخگر برمیافروزد
و آتشی سوزان میشود
در حالی که پادشاهان را
ملامتی حکیمانه و نیکخواهانه زیبندهتر است،
زیرا پادشاهان نیز از جنس بشرند
و امکان خطا از ایشان دور نیست.
ویلیام شکسپیر
"Flattery"
They do abuse the king that flatter him:
For flattery is the bellows blows up sin;
The thing the which is flatter'd, but a spark,
To which that blast gives heat and stronger glowing;
Whereas reproof, obedient and in order,
Fits kings, as they are men, for they may err.
William Shakespeare
□ مولانا در دفتر سوم مثنوی
در حاشیه داستان کودکانِ مکتبی
که استاد خود را به وهمْ بیمار کردند
فصلی آورده است با عنوانِ
"بیمار شدن فرعون از تعظیم خلقان":
سجده خلق از زن و از طفل و مرد
زد دل فرعون را رنجور کرد
گفتن هر یک خداوند و ملک
آنچنان کردش ز وهمی منتهک
که به دعوی الهی شد دلیر
اژدها گشت و نمیشد هیچ سیر
□ آتشت را هیزم فرعون نیست
زانکه چون فرعون او را عون نیست
مثنوی
□ فردوسی علت تملق و چاپلوسی را ترس میداند:
چو دشمن بترسد شود چاپلوس
تو لشگر بیارای و بربند کوس
شاهنامه
برگرفته از کتاب "در قلمرو زرّین"
ترجمه و توضیحات: حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصوير: Ladislas Von Czachorski
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/Cb-F0_buXQE/?utm_medium=copy_link .
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: اعتدال ربيعى۳
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: اعتدال ربيعى۳
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
