“آزمون سراسری”
چه رویداد فرخندهای است
که خداوند هستی هر بامداد
برگ تازهای پیش روی ما آدمیان مینهد
که این برگه زندگی را پیراسته کن
و از هر آنچه شایسته شأن آدمی نیست بپرداز
و املای درست آدمیت را
بر صفحه آفرینش بنویس
و در هر نوشته و دفتر که خواهی بنگر
و با هر استاد و پیر مغان که خواستی
شور و مشورت کن
آن هم نه ترسان و لرزان
و زیر لب گویان و نجوا کنان
بلکه گستاخ و بیهراس
به آوای بلند یاری گیر
که به تعبیر محیالدین اندلسی
"حروف عاليات"، انسان را
چگونه از عقل به نقل مىآورند.
شگفتا از این آزمون دستباز
که ما را از دستیازی
به هیچ سرچشمه باز نمیدارد.
بیگمان نگاشتن آدمیت
با دروغ و تزویر و نارو و نیرنگ
آهنگی خوش نخواهد داشت
و آن شادی و سرخوشی
که لازمه سرشت آدمی است
با تلخی و تندی و خشم و خروش
و گستاخی و گُربزی
درنگ نخواهد کرد.
و آن آرامش ژرف
که جملگی در پی آن بیآرامند
با هزاران تشویش و تشویر
و اندیشه مدام سود و زیان خویش
و تدبیر مستدام کم و بیش
در امان نخواهد بود.
و رقم مهر با رشگ و شهوت خطاست
و با غبطه و عشق بجاست،
یکی گدازنده و بکی سازنده
این بدان کی ماند؟
و از این دست بسی دیگر
قدیسان و قدسیان
همچون مادران مهربان
با ما خواهند گفت
تا برگه خویش کامل کنیم
و آن انسان را که خداوند فرمود:
“فتبارک الله احسن الخالقین”
(مؤمنون:۱۴)
در آغوش خود بیابیم و همچون مولانا بگوییم:
بوسه بده خویش را ای صنم سیمتن
ای به ختا تو مجوی خویشتن اندر ختن
آیا آزمونی از این سهلتر میتوان گرفت
و رهنمونی از این خوشتر میتوان یافت؟
هر که این عشرت نخواهد خوشدلی بر وی تباه
و آنکه این مجلس نجوید زندگی بر وی حرام
حافظ
نوشته حسین الهی قمشهای
۱۴۰۱/۵/۲
www.drelahighomshei.com
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
چه رویداد فرخندهای است
که خداوند هستی هر بامداد
برگ تازهای پیش روی ما آدمیان مینهد
که این برگه زندگی را پیراسته کن
و از هر آنچه شایسته شأن آدمی نیست بپرداز
و املای درست آدمیت را
بر صفحه آفرینش بنویس
و در هر نوشته و دفتر که خواهی بنگر
و با هر استاد و پیر مغان که خواستی
شور و مشورت کن
آن هم نه ترسان و لرزان
و زیر لب گویان و نجوا کنان
بلکه گستاخ و بیهراس
به آوای بلند یاری گیر
که به تعبیر محیالدین اندلسی
"حروف عاليات"، انسان را
چگونه از عقل به نقل مىآورند.
شگفتا از این آزمون دستباز
که ما را از دستیازی
به هیچ سرچشمه باز نمیدارد.
بیگمان نگاشتن آدمیت
با دروغ و تزویر و نارو و نیرنگ
آهنگی خوش نخواهد داشت
و آن شادی و سرخوشی
که لازمه سرشت آدمی است
با تلخی و تندی و خشم و خروش
و گستاخی و گُربزی
درنگ نخواهد کرد.
و آن آرامش ژرف
که جملگی در پی آن بیآرامند
با هزاران تشویش و تشویر
و اندیشه مدام سود و زیان خویش
و تدبیر مستدام کم و بیش
در امان نخواهد بود.
و رقم مهر با رشگ و شهوت خطاست
و با غبطه و عشق بجاست،
یکی گدازنده و بکی سازنده
این بدان کی ماند؟
و از این دست بسی دیگر
قدیسان و قدسیان
همچون مادران مهربان
با ما خواهند گفت
تا برگه خویش کامل کنیم
و آن انسان را که خداوند فرمود:
“فتبارک الله احسن الخالقین”
(مؤمنون:۱۴)
در آغوش خود بیابیم و همچون مولانا بگوییم:
بوسه بده خویش را ای صنم سیمتن
ای به ختا تو مجوی خویشتن اندر ختن
آیا آزمونی از این سهلتر میتوان گرفت
و رهنمونی از این خوشتر میتوان یافت؟
هر که این عشرت نخواهد خوشدلی بر وی تباه
و آنکه این مجلس نجوید زندگی بر وی حرام
حافظ
نوشته حسین الهی قمشهای
۱۴۰۱/۵/۲
www.drelahighomshei.com
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: باغ دل ۲
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: باغ دل ۲
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
"كوتاهترين راه"
اگر بشریت بخواهد
که به صلح و آرامش رسد
باید قدرت عشق
بر عشق به قدرت
پیروز گردد.
جیمی هندریکس
“The Shortest Way”
When the power of love
Overcomes the love of power
The world will know peace.
Jimi Hendrix
□ یک حرف صوفیانه بگویم، اجازت است؟
ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری
حافظ
شعر از جيمى هندريكس
ترجمه و توضيح: حسين الهی قمشهای
تصویر: Roberto Weigand
www.drelahighomshei.com
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CgtzDKjOpJL/?igshid=YmMyMTA2M2Y= /
اگر بشریت بخواهد
که به صلح و آرامش رسد
باید قدرت عشق
بر عشق به قدرت
پیروز گردد.
جیمی هندریکس
“The Shortest Way”
When the power of love
Overcomes the love of power
The world will know peace.
Jimi Hendrix
□ یک حرف صوفیانه بگویم، اجازت است؟
ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری
حافظ
شعر از جيمى هندريكس
ترجمه و توضيح: حسين الهی قمشهای
تصویر: Roberto Weigand
www.drelahighomshei.com
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CgtzDKjOpJL/?igshid=YmMyMTA2M2Y= /
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: دین و دنیا ۱
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: دین و دنیا ۱
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
"ما را بسنده است"
نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان
گر شما را نه بس اين سود و زيان ما را بس
حافظ
در اين بيت، كه خود به تنهايى،
يک كتاب حكمت و معرفت است،
حافظ در مقام يک كارشناس ارشدِ اقتصادِ روحانى
در "فصوصالحکمه" غزلیاتش
چون محیالدین فصلی از حکمت حیات را
که میتوان:
" فصُّ حکمهٍ نقديّه، فى كلمة سوقيه" نام نهاد
به جويندگان كيميا اهدا كرده است
سخن اين است كه:
هان به ديده اعتبار در كار جهان بنگريد
و سود و زيان و رنج و راحت آن را بسنجيد
كه چگونه با هر شهد آن زهرى آميخته
و بر هر مقام و منصب آن
مُهرى از سرنگونى خورده است،
و تماشا كنيد آزمندان دنياپرست را
كه همچون حمّالان محروم
بارى سنگين بر دوش نهاده،
و عرقریزان و نفسزنان،
به هر سو میشتابند و به جایی نمیرسند،
جز آنکه ناگاه،
در نقطهای بار بر زمین می افتد،
و ایشان روانه مرز دیگری میکنند.
اینک اگر شما را عبرت این مقامات پوشالی
و سود و زیان تو خالی کافی نیست،
ما را بسنده است
زیرا بر لب جوی زندگی نشستهایم
و گذار عمر را لحظه به لحظه مینگریم
و این اشارت ز جهانِ گذران ما را بس.
بدین نگاه آن قدیسان جانافشان
که سرمشقهای سترگ فداکاری
و وفاداری به ساحت انسانیت را
بر صفحه رایانه هستی هویدا کردند،
عظیمترین سود و سرمایه هستی را به کف آوردند:
همچون حضرت مسیح که به تعبیر اسکار وایلد
با تمامی مردمان بر صلیب عشق،
عقد محبت بست
تا همه را با خود به بهشت بَرد،
یا مانند امام حسین
که تشنه عشق بود
و رقصکنان زیر شمشیر دمشق رفت
و به تعبیر ادوارد گيبون، والاترين تاريخشناس انگلیس،
و بسیاری دیگر از بزرگان باختر،
همه لطایف جانبازی را یکجا گردآورد
و علیرغم همه دروغهای مردمشکار
كه رشكوران چون ساحران فرعون
به طرّاری بر او بستند و همچنان میبندند،
خوشترین آهوی وحشی قداست را
با کمند محبت شکار کرد و
مرتبه «فنا» را به سرحد «اینهمانی» رسانید و گفت:
«نقش همه جلوه نقاش شد
سر هوالله ز من فاش شد
آینه بشکست و رخ یار ماند
ای عجب این دل شد و دلدار ماند»
مهدی الهی قمشهای
نوشته حسين الهى قمشهای
۱۴۰۱/۵/۱۶
www.drelahighomshei.com
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان
گر شما را نه بس اين سود و زيان ما را بس
حافظ
در اين بيت، كه خود به تنهايى،
يک كتاب حكمت و معرفت است،
حافظ در مقام يک كارشناس ارشدِ اقتصادِ روحانى
در "فصوصالحکمه" غزلیاتش
چون محیالدین فصلی از حکمت حیات را
که میتوان:
" فصُّ حکمهٍ نقديّه، فى كلمة سوقيه" نام نهاد
به جويندگان كيميا اهدا كرده است
سخن اين است كه:
هان به ديده اعتبار در كار جهان بنگريد
و سود و زيان و رنج و راحت آن را بسنجيد
كه چگونه با هر شهد آن زهرى آميخته
و بر هر مقام و منصب آن
مُهرى از سرنگونى خورده است،
و تماشا كنيد آزمندان دنياپرست را
كه همچون حمّالان محروم
بارى سنگين بر دوش نهاده،
و عرقریزان و نفسزنان،
به هر سو میشتابند و به جایی نمیرسند،
جز آنکه ناگاه،
در نقطهای بار بر زمین می افتد،
و ایشان روانه مرز دیگری میکنند.
اینک اگر شما را عبرت این مقامات پوشالی
و سود و زیان تو خالی کافی نیست،
ما را بسنده است
زیرا بر لب جوی زندگی نشستهایم
و گذار عمر را لحظه به لحظه مینگریم
و این اشارت ز جهانِ گذران ما را بس.
بدین نگاه آن قدیسان جانافشان
که سرمشقهای سترگ فداکاری
و وفاداری به ساحت انسانیت را
بر صفحه رایانه هستی هویدا کردند،
عظیمترین سود و سرمایه هستی را به کف آوردند:
همچون حضرت مسیح که به تعبیر اسکار وایلد
با تمامی مردمان بر صلیب عشق،
عقد محبت بست
تا همه را با خود به بهشت بَرد،
یا مانند امام حسین
که تشنه عشق بود
و رقصکنان زیر شمشیر دمشق رفت
و به تعبیر ادوارد گيبون، والاترين تاريخشناس انگلیس،
و بسیاری دیگر از بزرگان باختر،
همه لطایف جانبازی را یکجا گردآورد
و علیرغم همه دروغهای مردمشکار
كه رشكوران چون ساحران فرعون
به طرّاری بر او بستند و همچنان میبندند،
خوشترین آهوی وحشی قداست را
با کمند محبت شکار کرد و
مرتبه «فنا» را به سرحد «اینهمانی» رسانید و گفت:
«نقش همه جلوه نقاش شد
سر هوالله ز من فاش شد
آینه بشکست و رخ یار ماند
ای عجب این دل شد و دلدار ماند»
مهدی الهی قمشهای
نوشته حسين الهى قمشهای
۱۴۰۱/۵/۱۶
www.drelahighomshei.com
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
“مرگ هر كس از من کاهد”
مرگ هر كس از من کاهد
زیرا من در جمله بشریت حضور دارم؛
از این رو هرگز کسی را مفرست تا بپرسد:
زنگها برای که به صدا در میآیند
آن زنگها خبر از مرگ تو میدهند.
جان دان
“Any Man’s Death Diminishes Me”
Any man’s death diminishes me
Because I am involved in Mankind;
And therefore never send to know
For whom the bell tolls,
It tolls for thee.
John Donne
شعر از جان دان
برگرفته از کتاب “در قلمرو زرين”
ترجمه حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر: تندیس شاعر اثر Nigel Boonham
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/ChHslNCO3jB/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
مرگ هر كس از من کاهد
زیرا من در جمله بشریت حضور دارم؛
از این رو هرگز کسی را مفرست تا بپرسد:
زنگها برای که به صدا در میآیند
آن زنگها خبر از مرگ تو میدهند.
جان دان
“Any Man’s Death Diminishes Me”
Any man’s death diminishes me
Because I am involved in Mankind;
And therefore never send to know
For whom the bell tolls,
It tolls for thee.
John Donne
شعر از جان دان
برگرفته از کتاب “در قلمرو زرين”
ترجمه حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر: تندیس شاعر اثر Nigel Boonham
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/ChHslNCO3jB/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
“سه يار ديرين”
آن دم که آدمی
در صحبت عزرائیل عزم رحیل کند،
در پاسخ آن حکیم روسى،
تولستوى، كه پرسيد:
آدمی چه مقدار زمین نیاز دارد؟
خواهد گفت: هیچ
حتی دریغ از دو وجب خاک.
آن دو وجب نيز نیاز بازماندگان است
تا یاد کنند از آن کس که
در جهان داد و دهش کرد
يا بيدادهاى موحش آورد
و بدين ياد او را رحمتی فرستند
يا به طوق لعنتى مفتخر كنند.
اما او خود دیگر عزیمت کرده است
و از پهنه مکان و زمان بیرون جهيده است
و سخنش با ماندگان اين است كه:
رفته چون مه به محاقم كه نشانم ندهند
هر چه آفاق بجويند كران تا به كران
شهريار
آرى او بيرون جهيده است
از دایره شش جهت
و نایره “دیروز” و “امروز” و “فردا”
تا مدام بیندیشد كه:
آه چه کردم
و آه چه کنم که در خور باشد
و آه که در مهیّای کدام عیش مُهنّا
یا طیش ناخوش باشم.
اين سه يار ديرين
“ديروز” و “امروز” و “فردا”
که دمار از روزگار آدمیان برمیآورند
چون دانههای تسبیح
شمار عمرِ بشمرده را
مدام زیر لب تکرار میکنند
تا سُبحه صد دانه کی به پایان آید.
“دیروز” کارشناس حزن و حرمان
و کارفرمای افسوس و حسرت است.
و “امروز” هنگامی است که
باید بینی بر سوهان نهاد
و با دندانهای فشرده
کمر بر کاری بست.
و به تعبیر شکسپیر:
“فردا” و فردا و فرداهای دیگر
میخرامند با گامهای کوچکشان هر روز
تا آخرین دقایق عمر مقدّر را
به سوی مرگی غبارآلود رقم زنند.
اما چه خوش بشارتی است
که آن باشنده پاینده فرمود:
لِکَيلا تأسوا عَلیٰ ما فاتَکُم
ولا تَفْرَحوا بما اتىٰكم
(حدید: ۲۳)
تا شما را اسفی بر عمر سلف
یا شعفی بر آنچه در خلف آید
بجای نماند.
بلکه شما را اندیشه شایان
و کار درخشان این است که:
در گوش کنید پند آن عارف تابنده
از جزیره نقرهفام باختر،
رابرت براونینگ را
که از زبان آن یار منتظر گفته است:
من برای شما آدمیان طرحی شگفت ریختهام
و آنچه دیدهای و میبینی
از صهبای خردسالی و جوانی
و اطوار میانسالی و کهنسالی
تنها گوشه کوچکی از
نقشه فراگیر من است.
اندکی درنگ کن تا تمامی طرح را
ببینی و بپسندی
و تا آن زمان از هیچ چیز
در هراس و تشویش مباش.
نوشته حسین الهی قمشهای
۱۴۰۱/۵/۲۳
www.drelahighomshei.com
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/ChPQd5BuyeT/?igshid=YmMyMTA2M2Y= /
آن دم که آدمی
در صحبت عزرائیل عزم رحیل کند،
در پاسخ آن حکیم روسى،
تولستوى، كه پرسيد:
آدمی چه مقدار زمین نیاز دارد؟
خواهد گفت: هیچ
حتی دریغ از دو وجب خاک.
آن دو وجب نيز نیاز بازماندگان است
تا یاد کنند از آن کس که
در جهان داد و دهش کرد
يا بيدادهاى موحش آورد
و بدين ياد او را رحمتی فرستند
يا به طوق لعنتى مفتخر كنند.
اما او خود دیگر عزیمت کرده است
و از پهنه مکان و زمان بیرون جهيده است
و سخنش با ماندگان اين است كه:
رفته چون مه به محاقم كه نشانم ندهند
هر چه آفاق بجويند كران تا به كران
شهريار
آرى او بيرون جهيده است
از دایره شش جهت
و نایره “دیروز” و “امروز” و “فردا”
تا مدام بیندیشد كه:
آه چه کردم
و آه چه کنم که در خور باشد
و آه که در مهیّای کدام عیش مُهنّا
یا طیش ناخوش باشم.
اين سه يار ديرين
“ديروز” و “امروز” و “فردا”
که دمار از روزگار آدمیان برمیآورند
چون دانههای تسبیح
شمار عمرِ بشمرده را
مدام زیر لب تکرار میکنند
تا سُبحه صد دانه کی به پایان آید.
“دیروز” کارشناس حزن و حرمان
و کارفرمای افسوس و حسرت است.
و “امروز” هنگامی است که
باید بینی بر سوهان نهاد
و با دندانهای فشرده
کمر بر کاری بست.
و به تعبیر شکسپیر:
“فردا” و فردا و فرداهای دیگر
میخرامند با گامهای کوچکشان هر روز
تا آخرین دقایق عمر مقدّر را
به سوی مرگی غبارآلود رقم زنند.
اما چه خوش بشارتی است
که آن باشنده پاینده فرمود:
لِکَيلا تأسوا عَلیٰ ما فاتَکُم
ولا تَفْرَحوا بما اتىٰكم
(حدید: ۲۳)
تا شما را اسفی بر عمر سلف
یا شعفی بر آنچه در خلف آید
بجای نماند.
بلکه شما را اندیشه شایان
و کار درخشان این است که:
در گوش کنید پند آن عارف تابنده
از جزیره نقرهفام باختر،
رابرت براونینگ را
که از زبان آن یار منتظر گفته است:
من برای شما آدمیان طرحی شگفت ریختهام
و آنچه دیدهای و میبینی
از صهبای خردسالی و جوانی
و اطوار میانسالی و کهنسالی
تنها گوشه کوچکی از
نقشه فراگیر من است.
اندکی درنگ کن تا تمامی طرح را
ببینی و بپسندی
و تا آن زمان از هیچ چیز
در هراس و تشویش مباش.
نوشته حسین الهی قمشهای
۱۴۰۱/۵/۲۳
www.drelahighomshei.com
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/ChPQd5BuyeT/?igshid=YmMyMTA2M2Y= /
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: در ماهیت کار
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: در ماهیت کار
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
"خطاب و عتاب الهى"
در صدر سوره نور
میشنویم صدای خداوند را که
با لحنی عتابآمیز ما را خطاب میکند
که شما آدمیان چرا آبروی یکدیگر را
بر خاک میریزید، چرا درباره یکدیگر
اندیشههای زشت میکنید
و بر زبان میآورید یا از زبان دیگران میشنوید و در دل مینهید؟
فرمان خداوند این است که
اگر کسی زبان به تهمت و افترا گشود
از گوینده طلب کنید که باید
چهار شاهد عادل بر گفتهٔ خود بیاورد
و اگر نیاورد او را در شمار دروغگویان نهید
و چون ارائه چهار شاهد عادل
بسیار دور از امکان است
در حقیقت فرمان خدا این است که
به هیچ وجه زبان به تهمت و بدگویی
بر یکدیگر نگشایید
که این اتهامات به حقیقت موجب
رواج بیشتر همان بدیهایی است که
مردم آن را ملامت میکنند.
تنها در یک مورد خداوند اجازه فرموده است
که کسی بدی دیگری را به زبان آورد
و اعلام کند و آن هنگامی است که
اورا ظلمی رسیده باشد
که در این حال تظلّم و دادخواهی
در همه فرهنگ ها لازم شمرده شده است
و در قرآن نیز آمده است که:« لا یحبُّ اللّه الجَهر بالسوء من القول الّا من ظُلِم»
یعنی «خداوند ارادهٔ آن نکرده است که بدیها آشکار شود و بر زبان آید مگر کسی را ظلمی رسیده باشد.»
(نسا: ۱۴۸)
یکی از بزرگان گفت پارسایی را:
چه گویی در حق فلان عابد که دیگران
در حق وی به طعنه سخنها گفته اند.
گفت: بر ظاهرش عیب نمیبینم
و در باطنش غیب نمی دانم.
سعدی
کمتر آیاتی در قرآن بدین درجه
از تندی و سنگینیِ عتاب و خطاب است
و عجب است از مردمی که کمترین
فرامین الهی را (حتی فرامین توهمی که هیچ سندی بر درستی آن نیست)
قدر مینهند و دقت و وسواس به خرج میدهند
تا حکمی دقیقاً اجرا شود اما در مسئله
تهمت و غیبت و عیبجویی و جاسوسی
و خبررسانی و خبرچینی و رباخواری
و رشوهگیری که مُهر و نشان قهر الهی
و آتش جهنم در آیات بسیار
بر آن خورده است، بیاعتنا هستند.
برگرفته از کتاب "در صحبت قرآن"
به قلم حسين الهى قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر: Henry Mosler
کانال رسمی حسین الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/ChhULdBIgW8/?igshid=YmMyMTA2M2Y= .
در صدر سوره نور
میشنویم صدای خداوند را که
با لحنی عتابآمیز ما را خطاب میکند
که شما آدمیان چرا آبروی یکدیگر را
بر خاک میریزید، چرا درباره یکدیگر
اندیشههای زشت میکنید
و بر زبان میآورید یا از زبان دیگران میشنوید و در دل مینهید؟
فرمان خداوند این است که
اگر کسی زبان به تهمت و افترا گشود
از گوینده طلب کنید که باید
چهار شاهد عادل بر گفتهٔ خود بیاورد
و اگر نیاورد او را در شمار دروغگویان نهید
و چون ارائه چهار شاهد عادل
بسیار دور از امکان است
در حقیقت فرمان خدا این است که
به هیچ وجه زبان به تهمت و بدگویی
بر یکدیگر نگشایید
که این اتهامات به حقیقت موجب
رواج بیشتر همان بدیهایی است که
مردم آن را ملامت میکنند.
تنها در یک مورد خداوند اجازه فرموده است
که کسی بدی دیگری را به زبان آورد
و اعلام کند و آن هنگامی است که
اورا ظلمی رسیده باشد
که در این حال تظلّم و دادخواهی
در همه فرهنگ ها لازم شمرده شده است
و در قرآن نیز آمده است که:« لا یحبُّ اللّه الجَهر بالسوء من القول الّا من ظُلِم»
یعنی «خداوند ارادهٔ آن نکرده است که بدیها آشکار شود و بر زبان آید مگر کسی را ظلمی رسیده باشد.»
(نسا: ۱۴۸)
یکی از بزرگان گفت پارسایی را:
چه گویی در حق فلان عابد که دیگران
در حق وی به طعنه سخنها گفته اند.
گفت: بر ظاهرش عیب نمیبینم
و در باطنش غیب نمی دانم.
سعدی
کمتر آیاتی در قرآن بدین درجه
از تندی و سنگینیِ عتاب و خطاب است
و عجب است از مردمی که کمترین
فرامین الهی را (حتی فرامین توهمی که هیچ سندی بر درستی آن نیست)
قدر مینهند و دقت و وسواس به خرج میدهند
تا حکمی دقیقاً اجرا شود اما در مسئله
تهمت و غیبت و عیبجویی و جاسوسی
و خبررسانی و خبرچینی و رباخواری
و رشوهگیری که مُهر و نشان قهر الهی
و آتش جهنم در آیات بسیار
بر آن خورده است، بیاعتنا هستند.
برگرفته از کتاب "در صحبت قرآن"
به قلم حسين الهى قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصویر: Henry Mosler
کانال رسمی حسین الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/ChhULdBIgW8/?igshid=YmMyMTA2M2Y= .
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: دین و دنیا ۲
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: دین و دنیا ۲
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
"بخت خوابآلود"
بخت خوابآلود ما بیدار خواهد شد مگر
زآنکه زد بر دیده، آب از رویِ رخشانِ شما
حافظ
□ بختِ خمار و خوابآلودهٔ ما
خفته است
و ما داستان مردی را
که بختش خفته بود
در قصههای کهنسال ایرانی
خواندهایم
که چگونه راهی دراز در پیش گرفت
تا به غاری که بختش
آنجا خفته بود رسید
و او را به لگد بیدار کرد
اما چون معنی خفتنِ بخت
را ندانسته بود
از بیداری بخت بهرهای نبرد.
حافظ بهترین راه را
برای بیدار کردن بخت
گوشزد کرده و آن این است که
چشم در روی آن یار یگانه بگشاییم
و از زلال شفاف جمالش آبی بر
چشم و چهره خوابگرفتهٔ خود زنیم
و آن دشمن پنهان را که با چشمهای چالاک بر سر شطرنج سود و زیان
و در سودای مات کردن ماست
مشاهده کنیم:
در سر شطرنجْ چست است این غراب
تو مبین بازی به چشمِ نیمخواب
مولانا
پس به گفته مولانا:
بزن آب سرد بر رو، بجه و بکن هیاهو
که ز خوابناکی تو همه سود شد زیانی
□ قصه مردی که بختش خفته بود
یکی از افسانههای شیرین عبرتآموز ایرانی است
که خواندنش کودکان ۹ ساله تا ۹۹
ساله را مجذوب میکند
و حکمت میآموزد.
متن کامل داستان را میتوان
با جستجو در شبکه جهانی اطلاعات یافت
و به روایتهای گوناگون خواند .
برگرفته از کتاب “در صحبت حافظ”
به قلم حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصوير: Friedrich A. Moritz Retzsch
كانال رسمى حسين الهى قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/Chza174OGWE/?igshid=YmMyMTA2M2Y= /
بخت خوابآلود ما بیدار خواهد شد مگر
زآنکه زد بر دیده، آب از رویِ رخشانِ شما
حافظ
□ بختِ خمار و خوابآلودهٔ ما
خفته است
و ما داستان مردی را
که بختش خفته بود
در قصههای کهنسال ایرانی
خواندهایم
که چگونه راهی دراز در پیش گرفت
تا به غاری که بختش
آنجا خفته بود رسید
و او را به لگد بیدار کرد
اما چون معنی خفتنِ بخت
را ندانسته بود
از بیداری بخت بهرهای نبرد.
حافظ بهترین راه را
برای بیدار کردن بخت
گوشزد کرده و آن این است که
چشم در روی آن یار یگانه بگشاییم
و از زلال شفاف جمالش آبی بر
چشم و چهره خوابگرفتهٔ خود زنیم
و آن دشمن پنهان را که با چشمهای چالاک بر سر شطرنج سود و زیان
و در سودای مات کردن ماست
مشاهده کنیم:
در سر شطرنجْ چست است این غراب
تو مبین بازی به چشمِ نیمخواب
مولانا
پس به گفته مولانا:
بزن آب سرد بر رو، بجه و بکن هیاهو
که ز خوابناکی تو همه سود شد زیانی
□ قصه مردی که بختش خفته بود
یکی از افسانههای شیرین عبرتآموز ایرانی است
که خواندنش کودکان ۹ ساله تا ۹۹
ساله را مجذوب میکند
و حکمت میآموزد.
متن کامل داستان را میتوان
با جستجو در شبکه جهانی اطلاعات یافت
و به روایتهای گوناگون خواند .
برگرفته از کتاب “در صحبت حافظ”
به قلم حسین الهی قمشهای
ناشر: انتشارات سخن
تصوير: Friedrich A. Moritz Retzsch
كانال رسمى حسين الهى قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/Chza174OGWE/?igshid=YmMyMTA2M2Y= /
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: انسان پاک ۱
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: انسان پاک ۱
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
"از عرش تا فرش"
زيبايى، يادآور خاطراتى است
كه آدميان از ساحت پيشين هستى با خود آوردهاند
و هنر جلوههای گوناگون از این خاطرات است
که در جامه موسیقی و نقاشی و رقص
و معماری و هنرهای دستی
در سراسر تاریخ همهجا به آدمیان رخ نموده است:
ما همه اولاد آدم بودهایم
در بهشت آن نغمهها بشنودهایم
گر چه بر ما ریخت آب و گل شکی
یادمان آید از آنها اندکی
مولانا
این سخن مولانا با گفته نخبگان و نادرگان هنر و اندیشه در جهان
چون افلاطون و میکلآنژ و داوینچی و شکسپیر و هوگو و گوته و تاگور و امرسن
در خاور و باختر همآهنگ است
و چنین است عشق ما به نیکویی و دانایی
که آنها نیز هریک گونهای از یادآوری عشق و پیوند با عرصههای پیشین است
که از آن به سرشت و فطرت و طبیعت تعبیر میکنند
و هر چند ما در این سراچه خاک احساس غربت و دلتنگی میکنیم
و چون حافظ آه و ناله سر میدهیم که:
به یاد یار و دیار آنچنان بگریم زار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم
اما همچنین جای شکر و سپاس نیز هست که
عشق ما به زیبایی و خوبی
هر دم از گوشهای سر بر میکند
و به هزار کرشمه جان ما را مینوازد
و روز ما را میسازد
و با نقشهای آشنا روح را از رنج این غربت غربیه میرهاند.
و از طرفهها و عجایب جهان یکی همین است
که آدمی برای فرشی که خواهد در زیر پای افکند و لگد کند
“سمفونی قالی اردبیل” را با ترکیبات همآهنگ از طرح و رنگ اجرا میکند
که اصحاب ذوق یعنی همه آدمیان زیباپرست،
آن را از زیر پای برمیکشند
و با افتخار بالای سر میآویزند
و چون تاج بر تارک “موزه ویکتوریا و آلبرت” مینشانند
این است کرامت و اعجاز آدمیزاد که اصحاب صورت
در توجیه آن فرو میمانند
و هیچ چارهای نمییابند جز آنکه به دامن افلاطون پناه برند.
فرش ایرانی یکی از عرشها و اریکههای هنر است
که هزار منکر خاکپرست را انگشت بر دهان
نگاه میدارد تا ایمان بیاورند
به اصالت و جاودانگی “زیبایی”
که بیهیچ نیاز زیستن و انتخاب احسن
و فارغ از برهان وجودیِ
آنسِلم قدیس و دکارت،
در پیش چشم آدمیان هویدا شده است
و اگر منکران معنویت و الهیتِ هنر را هیچ برهانی غیر از
همین فرش تبریزی که آن را "قالی اردبیل" نامند نبود،
بسنده بود که همه زبان فرو بندند
و سر تسلیم فرود آورند در پیشگاه آن فرش فاخر که بالای آن نوشته است:
جز آستان توام در جهان پناهی نیست
سر مرا بجز این در حوالهگاهی نیست
حافظ
نوشته حسین الهی قمشهای
۱۴۰۱/۶/۱۳
تصویر قالی اردبیل
www.drelahighomshei.com
کانال رسمی حسین الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CiFepUEIs9o/?igshid=YmMyMTA2M2Y= .
زيبايى، يادآور خاطراتى است
كه آدميان از ساحت پيشين هستى با خود آوردهاند
و هنر جلوههای گوناگون از این خاطرات است
که در جامه موسیقی و نقاشی و رقص
و معماری و هنرهای دستی
در سراسر تاریخ همهجا به آدمیان رخ نموده است:
ما همه اولاد آدم بودهایم
در بهشت آن نغمهها بشنودهایم
گر چه بر ما ریخت آب و گل شکی
یادمان آید از آنها اندکی
مولانا
این سخن مولانا با گفته نخبگان و نادرگان هنر و اندیشه در جهان
چون افلاطون و میکلآنژ و داوینچی و شکسپیر و هوگو و گوته و تاگور و امرسن
در خاور و باختر همآهنگ است
و چنین است عشق ما به نیکویی و دانایی
که آنها نیز هریک گونهای از یادآوری عشق و پیوند با عرصههای پیشین است
که از آن به سرشت و فطرت و طبیعت تعبیر میکنند
و هر چند ما در این سراچه خاک احساس غربت و دلتنگی میکنیم
و چون حافظ آه و ناله سر میدهیم که:
به یاد یار و دیار آنچنان بگریم زار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم
اما همچنین جای شکر و سپاس نیز هست که
عشق ما به زیبایی و خوبی
هر دم از گوشهای سر بر میکند
و به هزار کرشمه جان ما را مینوازد
و روز ما را میسازد
و با نقشهای آشنا روح را از رنج این غربت غربیه میرهاند.
و از طرفهها و عجایب جهان یکی همین است
که آدمی برای فرشی که خواهد در زیر پای افکند و لگد کند
“سمفونی قالی اردبیل” را با ترکیبات همآهنگ از طرح و رنگ اجرا میکند
که اصحاب ذوق یعنی همه آدمیان زیباپرست،
آن را از زیر پای برمیکشند
و با افتخار بالای سر میآویزند
و چون تاج بر تارک “موزه ویکتوریا و آلبرت” مینشانند
این است کرامت و اعجاز آدمیزاد که اصحاب صورت
در توجیه آن فرو میمانند
و هیچ چارهای نمییابند جز آنکه به دامن افلاطون پناه برند.
فرش ایرانی یکی از عرشها و اریکههای هنر است
که هزار منکر خاکپرست را انگشت بر دهان
نگاه میدارد تا ایمان بیاورند
به اصالت و جاودانگی “زیبایی”
که بیهیچ نیاز زیستن و انتخاب احسن
و فارغ از برهان وجودیِ
آنسِلم قدیس و دکارت،
در پیش چشم آدمیان هویدا شده است
و اگر منکران معنویت و الهیتِ هنر را هیچ برهانی غیر از
همین فرش تبریزی که آن را "قالی اردبیل" نامند نبود،
بسنده بود که همه زبان فرو بندند
و سر تسلیم فرود آورند در پیشگاه آن فرش فاخر که بالای آن نوشته است:
جز آستان توام در جهان پناهی نیست
سر مرا بجز این در حوالهگاهی نیست
حافظ
نوشته حسین الهی قمشهای
۱۴۰۱/۶/۱۳
تصویر قالی اردبیل
www.drelahighomshei.com
کانال رسمی حسین الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CiFepUEIs9o/?igshid=YmMyMTA2M2Y= .
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: انسان پاک ۲
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: انسان پاک ۲
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
"آشتى جهانى"
نخستين آهنگى كه فرشتگان خواندند
ترانه "آشتى" بود
و نشان روشن همه فرزندان خداوند
"آشتى" است
و پرستار شيرين عشق
"آشتى" است
و مادر مهربان يگانگى
( در زمين و آسمان) "آشتى" است
و آسايش ارواح قدسيان
" آشتى" است
و منزلگاه زندگى جاويد
"آشتى" است.
(لئوى بزرگ)
□و به تعبير قرآن آنچه از جنگ خوشتراست، آشتى است: الصلح خیرٌ (نساء: ۱۲۸)
و از نگاه مولانا
هزار ستاره روشن در آسمان چشمك مىزنند
و با لبخند آدمیان را به خود میخوانند:
لیک در ظلمت یکی دیوِ نهان
مینهد انگشت بر استارگان
و جنگ تنها با آن دیو باید کرد
که "آشتى" را نشانه مىگیرد
و با هياهو تاریکی را بر کرسی مینشاند
و نور آسمان و زمین را
بدل به "نار" میکند
و زرّادخانه ما در اين پيكار
جز تیر و کمان عشق
از ابروی زیبایی چه خواهد بود؟
□لئوى بزرگ قدیسی که رسالت آشتی داشت
(۴۶۱-۴۰۰)
ترجمه و توضیح: حسین الهی قمشهای
۱۴۰۱/۶/۲۰
تصویر: David R. Wagner
www.drelahighomshei.com
کانال رسمی حسین الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CiXXZX-oUxv/?igshid=YmMyMTA2M2Y= .
نخستين آهنگى كه فرشتگان خواندند
ترانه "آشتى" بود
و نشان روشن همه فرزندان خداوند
"آشتى" است
و پرستار شيرين عشق
"آشتى" است
و مادر مهربان يگانگى
( در زمين و آسمان) "آشتى" است
و آسايش ارواح قدسيان
" آشتى" است
و منزلگاه زندگى جاويد
"آشتى" است.
(لئوى بزرگ)
□و به تعبير قرآن آنچه از جنگ خوشتراست، آشتى است: الصلح خیرٌ (نساء: ۱۲۸)
و از نگاه مولانا
هزار ستاره روشن در آسمان چشمك مىزنند
و با لبخند آدمیان را به خود میخوانند:
لیک در ظلمت یکی دیوِ نهان
مینهد انگشت بر استارگان
و جنگ تنها با آن دیو باید کرد
که "آشتى" را نشانه مىگیرد
و با هياهو تاریکی را بر کرسی مینشاند
و نور آسمان و زمین را
بدل به "نار" میکند
و زرّادخانه ما در اين پيكار
جز تیر و کمان عشق
از ابروی زیبایی چه خواهد بود؟
□لئوى بزرگ قدیسی که رسالت آشتی داشت
(۴۶۱-۴۰۰)
ترجمه و توضیح: حسین الهی قمشهای
۱۴۰۱/۶/۲۰
تصویر: David R. Wagner
www.drelahighomshei.com
کانال رسمی حسین الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CiXXZX-oUxv/?igshid=YmMyMTA2M2Y= .
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
" پاره سخن "
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: دین عشق ۱
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
قطعات برگزیده از سخنرانیهای استاد.
عنوان سخنرانی: دین عشق ۱
بخش دیگری از این سخنرانی را در پیج رسمی اینستاگرام و سخنرانی کامل را در کانال رسمی استاد در آپارات یا یوتیوب ببینید:
instagram.com/drelahighomshei
aparat.com/drelahighomshei
youtube.com/drelahighomshei
كانال رسمی حسين الهی قمشهای
@drelahighomshei
“ آه دل مظلومان بیشک اثری دارد”
در جهانی که مزاج آدمی
به اندک غورهای سرد میشود
و به اندک مویزی جوش بر میآورد
و در جهان هوشمندی که
ذره ذره آن روزان و شبان گویند:
ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
مولانا
چگونه ایمن تواند بود آدمی
که در دادگاه سرشت الهی خویش ایستاده باشد،
و به گستاخی تمام
و هزار رنگ و نیرنگ
و زور و تزویر
پای بر آسایش مردمان نهد
و به جای جانفشانی، جانستانی کند
و از فرسایش روزگار در امان ماند؟
و چگونه خلاص یابد
آن کس که حق محرومان به اختلاس برباید
و کِشته بینوایان را به داس جور درو کند؟
و چگونه در کوهستان عالم
نوای بلبل خواهد شنید،
آنکس که عربده زاغ میکِشد
و بانگ حمار برمیآورد؟
بانگ خوش دار چون به کوه آیی
کوه را بانگ خر چه فرمایی
سنایی
از این رو بسی زیبنده است
که مردمان هر بامداد
با خویشتن زمزمه کنند
سخن آن بابای عشق را
که در عین شهرت به عریانی
همگان را چون خورشید
جامهای زرفشان میبخشد:
مکن کاری که بر پا سنگت آیو
جهان با این فراخی تنگت آیو
چو فردا نامهخوانان نامه خوانند
تو خوانی نامه خود ننگت آیو
باباطاهر عریان
نوشته حسین الهی قمشهای
۱۴۰۱/۶/۲۹
تصویر از Vincent van Gogh
www.drelahighomshei.com
کانال رسمی حسین الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CiufzbQow_C/?igshid=NjZiMGI4OTY= .
در جهانی که مزاج آدمی
به اندک غورهای سرد میشود
و به اندک مویزی جوش بر میآورد
و در جهان هوشمندی که
ذره ذره آن روزان و شبان گویند:
ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
مولانا
چگونه ایمن تواند بود آدمی
که در دادگاه سرشت الهی خویش ایستاده باشد،
و به گستاخی تمام
و هزار رنگ و نیرنگ
و زور و تزویر
پای بر آسایش مردمان نهد
و به جای جانفشانی، جانستانی کند
و از فرسایش روزگار در امان ماند؟
و چگونه خلاص یابد
آن کس که حق محرومان به اختلاس برباید
و کِشته بینوایان را به داس جور درو کند؟
و چگونه در کوهستان عالم
نوای بلبل خواهد شنید،
آنکس که عربده زاغ میکِشد
و بانگ حمار برمیآورد؟
بانگ خوش دار چون به کوه آیی
کوه را بانگ خر چه فرمایی
سنایی
از این رو بسی زیبنده است
که مردمان هر بامداد
با خویشتن زمزمه کنند
سخن آن بابای عشق را
که در عین شهرت به عریانی
همگان را چون خورشید
جامهای زرفشان میبخشد:
مکن کاری که بر پا سنگت آیو
جهان با این فراخی تنگت آیو
چو فردا نامهخوانان نامه خوانند
تو خوانی نامه خود ننگت آیو
باباطاهر عریان
نوشته حسین الهی قمشهای
۱۴۰۱/۶/۲۹
تصویر از Vincent van Gogh
www.drelahighomshei.com
کانال رسمی حسین الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/CiufzbQow_C/?igshid=NjZiMGI4OTY= .
🔹
«سخنی با دوستان»
این مسکین پارسیگو
اینک قریب شصت سال است که
به تدریس، ایراد سخنرانی در مراکز فرهنگی، که بازپخش رایگان آن را آزاد اعلام کردم، و ترویج ارزشهای سهگانه
زیبایی، دانایی و نیکویی
و نگارش کتابهای گوناگون
در این دعوتِ جهانی اشتغال داشتهام
و در چهار دهه اخیر این روزگار
دارای هیچ مقام و منصب در هیچ سازمانی نبودهام
چنانکه از حقوق بازنشستگی و بیمه نیز برخوردار نیستم و این آزادی به من رخصت داده است که سخنگوی فرهیختگان جهان باشم و کوشیدهام که هر آنچه میگویم با مهر و امضای خرد و خردورزان جهان قرین باشد.
چنانکه در نوشتهها و گفته های خویش از رسولان الهی و نخبگان جهان از همه کشورها و نژادها و ادیان و آیینها سخن گفتهام
و میتوانم حاصل سخنان همه مکاتب و ادیان و آیینها را در دو بیت زیر از حکیم توسیخلاصه کنم:
ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن
به نیکی گرای و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس
این حکمت جاودانه بشریت
خواه در کتاب «جاویدان خرد» منسوب به هوشنگ شاه اسطورهای ایران و خواه در کتب آسمانی مضرب مشترک همه آیینهاست که:
انسان شرافتی شگرف و سترگ دارد و کردارهای دیو و دد چون زور و تزویر و ظلم و بیعدالتی و دروغ و ناراستی دون شأن اوست و اگر چنین کارهای اهریمنی از وی پدید آید
سخن شکسپیر را خواهد شنید که گفت:
وجدان من هزار زبان دارد
و با هر زبان در گوش من حکایتها میخواند
و در هر حکایت مرا به تبهکاری و شرارت متهم میکند
و جانی و پیمانشکن میخواند.
پیمانشکنی از ننگینترین گونه
و جنایتی از زشتترین نمونه
و میشنوم قاضیان و داوران دادگاه حقیقت را
که همه با هم فریاد میکنند
مجرم، مجرم، گنهکار، گنهکار
فاعتبروا یا اولی الابصار:
ای صاحبان چشم عبرتبگیرید
این است موضع هزارباره من:
همراه با مردمان مظلوم و محروم و بیگناه و حقجوی و آزادیخواه.
نوشته حسین الهی قمشهای
۱۴۰۱/۷/۲۴
www.drelahighomshei.com
کانال رسمی حسین الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/Cjxzrk1IeHz/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
«سخنی با دوستان»
این مسکین پارسیگو
اینک قریب شصت سال است که
به تدریس، ایراد سخنرانی در مراکز فرهنگی، که بازپخش رایگان آن را آزاد اعلام کردم، و ترویج ارزشهای سهگانه
زیبایی، دانایی و نیکویی
و نگارش کتابهای گوناگون
در این دعوتِ جهانی اشتغال داشتهام
و در چهار دهه اخیر این روزگار
دارای هیچ مقام و منصب در هیچ سازمانی نبودهام
چنانکه از حقوق بازنشستگی و بیمه نیز برخوردار نیستم و این آزادی به من رخصت داده است که سخنگوی فرهیختگان جهان باشم و کوشیدهام که هر آنچه میگویم با مهر و امضای خرد و خردورزان جهان قرین باشد.
چنانکه در نوشتهها و گفته های خویش از رسولان الهی و نخبگان جهان از همه کشورها و نژادها و ادیان و آیینها سخن گفتهام
و میتوانم حاصل سخنان همه مکاتب و ادیان و آیینها را در دو بیت زیر از حکیم توسیخلاصه کنم:
ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن
به نیکی گرای و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس
این حکمت جاودانه بشریت
خواه در کتاب «جاویدان خرد» منسوب به هوشنگ شاه اسطورهای ایران و خواه در کتب آسمانی مضرب مشترک همه آیینهاست که:
انسان شرافتی شگرف و سترگ دارد و کردارهای دیو و دد چون زور و تزویر و ظلم و بیعدالتی و دروغ و ناراستی دون شأن اوست و اگر چنین کارهای اهریمنی از وی پدید آید
سخن شکسپیر را خواهد شنید که گفت:
وجدان من هزار زبان دارد
و با هر زبان در گوش من حکایتها میخواند
و در هر حکایت مرا به تبهکاری و شرارت متهم میکند
و جانی و پیمانشکن میخواند.
پیمانشکنی از ننگینترین گونه
و جنایتی از زشتترین نمونه
و میشنوم قاضیان و داوران دادگاه حقیقت را
که همه با هم فریاد میکنند
مجرم، مجرم، گنهکار، گنهکار
فاعتبروا یا اولی الابصار:
ای صاحبان چشم عبرتبگیرید
این است موضع هزارباره من:
همراه با مردمان مظلوم و محروم و بیگناه و حقجوی و آزادیخواه.
نوشته حسین الهی قمشهای
۱۴۰۱/۷/۲۴
www.drelahighomshei.com
کانال رسمی حسین الهی قمشهای
@drelahighomshei
https://www.instagram.com/p/Cjxzrk1IeHz/?igshid=YmMyMTA2M2Y=