Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 مراد قرآن از واژهٔ «الکتاب» تورات است یا قرآن؟ (جلسهٔ اول)
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ (۵ رمضان ۱۴۴۶)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📖 در این سه شب، دربارهٔ واژهٔ «الکتاب» و معنای آن در قرآن صحبت کردهام. آیاتی را که این واژه در آنها آمده مرور میکنم و برمیرسم که مراد قرآن از «الکتاب» در کدام یک از آنها تنخ/تورات است و در کدامشان قرآن. این مرور نتایج بسیار شگفتی در پی دارد و نگاه ما را به قرآن و محتویات آن تغییر میدهد.
📎در اینکه تکتک آیات را در پردهنگار آوردهام تعمدی داشتهام. شاید مرور شب اول برای بعضی خستهکننده به نظر برسد، اما آیات آن دربردارندهٔ نکاتی هستند که توجه به آنها برای مباحث شبهای دوم و سوم بسیار ضروری است.
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ (۵ رمضان ۱۴۴۶)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📖 در این سه شب، دربارهٔ واژهٔ «الکتاب» و معنای آن در قرآن صحبت کردهام. آیاتی را که این واژه در آنها آمده مرور میکنم و برمیرسم که مراد قرآن از «الکتاب» در کدام یک از آنها تنخ/تورات است و در کدامشان قرآن. این مرور نتایج بسیار شگفتی در پی دارد و نگاه ما را به قرآن و محتویات آن تغییر میدهد.
📎در اینکه تکتک آیات را در پردهنگار آوردهام تعمدی داشتهام. شاید مرور شب اول برای بعضی خستهکننده به نظر برسد، اما آیات آن دربردارندهٔ نکاتی هستند که توجه به آنها برای مباحث شبهای دوم و سوم بسیار ضروری است.
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 مراد قرآن از واژهٔ «الکتاب» تورات است یا قرآن؟ (جلسهٔ دوم)
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ (۱۱ رمضان ۱۴۴۶)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📖 در این سه شب، دربارهٔ واژهٔ «الکتاب» و معنای آن در قرآن صحبت کردهام. آیاتی را که این واژه در آنها آمده مرور میکنم و برمیرسم که مراد قرآن از «الکتاب» در کدام یک از آنها تنخ/تورات است و در کدامشان قرآن. این مرور نتایج بسیار شگفتی در پی دارد و نگاه ما را به قرآن و محتویات آن تغییر میدهد.
📎متأسفانه حدود ۱۰ دقیقه از ارائه، بهدلیل کندی اینترنت، ضبط نشده، اما خوشبختانه به کلیت محتوا آسیبی وارد نیامده است.
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ (۱۱ رمضان ۱۴۴۶)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📖 در این سه شب، دربارهٔ واژهٔ «الکتاب» و معنای آن در قرآن صحبت کردهام. آیاتی را که این واژه در آنها آمده مرور میکنم و برمیرسم که مراد قرآن از «الکتاب» در کدام یک از آنها تنخ/تورات است و در کدامشان قرآن. این مرور نتایج بسیار شگفتی در پی دارد و نگاه ما را به قرآن و محتویات آن تغییر میدهد.
📎متأسفانه حدود ۱۰ دقیقه از ارائه، بهدلیل کندی اینترنت، ضبط نشده، اما خوشبختانه به کلیت محتوا آسیبی وارد نیامده است.
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 مراد قرآن از واژهٔ «الکتاب» تورات است یا قرآن؟ (جلسهٔ سوم)
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ (۱۲ رمضان ۱۴۴۶)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📖 در این سه شب، دربارهٔ واژهٔ «الکتاب» و معنای آن در قرآن صحبت کردهام. آیاتی را که این واژه در آنها آمده مرور میکنم و برمیرسم که مراد قرآن از «الکتاب» در کدام یک از آنها تنخ/تورات است و در کدامشان قرآن. این مرور نتایج بسیار شگفتی در پی دارد و نگاه ما را به قرآن و محتویات آن تغییر میدهد.
📎اگر از چند افتادگی و تقطیع که در ضبط جلسه به وجود آمده چشمپوشی کنیم، مجموعاً باکیفیت و قابل استفاده است.
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ (۱۲ رمضان ۱۴۴۶)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📖 در این سه شب، دربارهٔ واژهٔ «الکتاب» و معنای آن در قرآن صحبت کردهام. آیاتی را که این واژه در آنها آمده مرور میکنم و برمیرسم که مراد قرآن از «الکتاب» در کدام یک از آنها تنخ/تورات است و در کدامشان قرآن. این مرور نتایج بسیار شگفتی در پی دارد و نگاه ما را به قرآن و محتویات آن تغییر میدهد.
📎اگر از چند افتادگی و تقطیع که در ضبط جلسه به وجود آمده چشمپوشی کنیم، مجموعاً باکیفیت و قابل استفاده است.
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
قَالَ: حدثنا عبيد الله، قال: وحدثني أَبِي، قَالَ: حَدَّثَنَا الْهُذَيْلُ عَنْ أَبِي بَكْر الهُذَلي عن عِكْرِمَة فِي قوله -عَزَّوَجَلّ-: «ذلِكَ الْكِتابُ» يعني التوراة والإنجيل.
ابوصالح از ابوبکر هذلی از عکرمه در تفسیر آیات نخست سورهٔ بقره نقل میکند: «ذلک الکتاب» یعنی تورات و انجیل.
📚تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج ۱، ص ۲۹.
📎چهبسا عزیزانی که جلسات ماه رمضان امسال را دنبال کردند (۱)، (۲)، (۳) اکنون معنای تفسیر فوق را بهتر درک کنند، تفسیری که میگوید «کتاب» در بسیاری از آیات قرآن به معنای بایبل است.
@elahiatik
ابوصالح از ابوبکر هذلی از عکرمه در تفسیر آیات نخست سورهٔ بقره نقل میکند: «ذلک الکتاب» یعنی تورات و انجیل.
📚تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج ۱، ص ۲۹.
📎چهبسا عزیزانی که جلسات ماه رمضان امسال را دنبال کردند (۱)، (۲)، (۳) اکنون معنای تفسیر فوق را بهتر درک کنند، تفسیری که میگوید «کتاب» در بسیاری از آیات قرآن به معنای بایبل است.
@elahiatik
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞روحانی برنامهٔ محفل به نقل از قرآن میگوید که نمیتوان دوستدختر یا دوستپسر کسی شد و به دو آیهٔ نساء: ۲۵ و مائده: ۵ استناد میکند.
«مخادنه» یکی از انواع ازدواج در دوران پیش از اسلام است که زن و مرد با یکدیگر رابطهٔ پنهانی دوستی دارند. در این دو آیه، اولاً به مردان توصیه میشود که با زنانی ازدواج کنند که اهل زنا و مخادنه نباشند و خودشان هم هنگام ازدواج اهل زنا و مخادنه نباشند. ثانیاً این مسئله ربطی به گذشتهٔ زن و مرد ندارد، مهم این است که اکنون اینگونه نباشند. ثالثاً باید میان ذات خِدن (داشتن یک دوست) با ذات اَخدان (دوستان متعدد و متکثر) فرق گذاشت. اهل مخادنه بودنْ چیزی شبیه پسربازی یا دختربازی است. علامه طباطبایی دربارهٔ این کلمه چنین توضیح میدهد:
«هم به دوست مذكر خدن گفته مىشود و هم به دوست مؤنث، هم به جماعت دوستان خدن گفته مىشود و هم به يک فرد، و اگر در مورد بحث به صيغهٔ جمع آمده، براى اين بود كه در دلالت بر كثرت و زيادى تصريح داشته باشد». (ترجمهٔ تفسیر المیزان، ج ۴، ص ۴۳۹)
مطلب مرتبط:
– ازدواج سنت پیامبر است؛ اما آیا همه باید به این سنت عمل کنند؟
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
«مخادنه» یکی از انواع ازدواج در دوران پیش از اسلام است که زن و مرد با یکدیگر رابطهٔ پنهانی دوستی دارند. در این دو آیه، اولاً به مردان توصیه میشود که با زنانی ازدواج کنند که اهل زنا و مخادنه نباشند و خودشان هم هنگام ازدواج اهل زنا و مخادنه نباشند. ثانیاً این مسئله ربطی به گذشتهٔ زن و مرد ندارد، مهم این است که اکنون اینگونه نباشند. ثالثاً باید میان ذات خِدن (داشتن یک دوست) با ذات اَخدان (دوستان متعدد و متکثر) فرق گذاشت. اهل مخادنه بودنْ چیزی شبیه پسربازی یا دختربازی است. علامه طباطبایی دربارهٔ این کلمه چنین توضیح میدهد:
«هم به دوست مذكر خدن گفته مىشود و هم به دوست مؤنث، هم به جماعت دوستان خدن گفته مىشود و هم به يک فرد، و اگر در مورد بحث به صيغهٔ جمع آمده، براى اين بود كه در دلالت بر كثرت و زيادى تصريح داشته باشد». (ترجمهٔ تفسیر المیزان، ج ۴، ص ۴۳۹)
مطلب مرتبط:
– ازدواج سنت پیامبر است؛ اما آیا همه باید به این سنت عمل کنند؟
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
قمر در عقرب
🔹«سفرهٔ هفتسین رو فعلاً نندازید، چون قمر در عقربه». مادرم این جمله را در یکی از گروههایی که عضو آن است شنیده و انصافاً یکی از عجیبترین دیدگاههایی بود که تاکنون دربارهٔ قمر در عقرب شنیدهام. ظاهراً این روزها بسیارند کسانی که معاملات یا کارهای هرچند کوچکشان را بهدلیل ایام قمر در عقرب به تعویق میاندازند. پای این موضوع به روزمرههای زندگی هم کشیده شده و بیش از آنچه فکرش را میکردم رواج پیدا کرده. با توجه به اینکه سال تحویل را هم پیش رو داریم، اهمیت این مسئله برای عدهای دوچندان شده.
🔹پیشنهاد میکنم از آنانی که اینقدر به موضوع قمر در عقرب اهمیت میدهند چند سؤال بپرسید:
۱. قمر در عقرب یعنی قمر در برج فلکی عقرب؟ یا قمر در صورت فلکی عقرب؟
۲. فرق این دو با یکدیگر چیست؟ کدامشان را ملاک قرار دهیم؟
۳. عقرب در آسترولوژیِ ملتها برج ملتهای عرب است. برج تأثیرگذار بر کشور ایران کدام است؟
۴. اگر برج ایرانیها متفاوت است، آیا قمر در عقرب همان تأثیراتی را بر ایرانیها و سایر ملل میگذارد که بر روی عربها میگذارد؟ شدت و ضعف آن بر روی ملل مختلف چگونه است؟
۵. تأثیر قمر در عقرب بر روی همهٔ انسانها یکسان است؟ یا در هر فرد، بسته به زایچه یا چارت تولدش، تأثیر متفاوتی دارد؟
۶. آیا فقط شاکلهٔ نجومی قمر در عقرب تأثیراتی بر روی آدمیان میگذارد؟ آیا احتراق زحل، مریخ راجعه (بازگشتی)، عطارد مغربی و چندین و چند واقعهٔ نجومی دیگر که در این روزها رخ داده و میدهند هم تأثیراتی بر روی ما انسانها میگذارند؟ آیا اینها نیز به اندازهٔ قمر در عقرب یا بیش از آن مهماند؟ اگر بله، برای آن روزها چه توصیههایی میتوان داشت؟
۷. آیا زندگی کردن بر اساس توصیههای برخی منجمان ما را از کار و زندگی نمیاندازد؟ آیا اطلاعات نجومی آنان کافی به نظر میرسد؟ آیا میتوانند تاریخ دقیق قمر در عقرب را مشخص کنند؟ اساساً براساس چه منبع یا منابعی به تأثیرات قمر در عقرب باور پیدا کردهاند؟ توصیههایشان برای روزهای قمر در عقرب براساس کدام منابع است؟
🔹پرسشها به همینجا ختم نمیشود، اما به نظر میرسد همین مقدار کفایت کند. نقل میکنند که منجمی پیش از جنگ نهروان نزد امام علی آمد و به او گفت که برای رفتن به جنگ عجله نکند، چون قمر در عقرب است. امام علی در پاسخ منجم به پرسشی کوتاه بسنده کرد و گفت: «قمرنا أو قمرهم؟؛ قمر ما یا قمر آنها؟». امام علی منکر تأثیر قمر در عقرب نشد، اما پرسش ایشان به این مسئله اشاره دارد که تأثیر این واقعهٔ نجومی بر روی سپاهیان ما و سپاهیان طرف مقابل متفاوت است. اگر بخواهیم به پرسش امام علی از زاویهٔ منجمان بنگریم (چون از نگاههای مختلفی میتوان به این پرسش نظر کرد)، باید بگوییم آنچه در پیروزی جنگ دو سپاه مؤثر است، زایچهٔ فرماندهان آن است. به نظر میرسد امام علی با این پرسش این مسئله را رسانده باشد که قمر در عقرب بر روی زایچهٔ ایشان اثر منفی ندارد، برخلاف فرماندهان سپاه مقابل.
#نجوم #آسترولوژی
@elahiatik
🔹«سفرهٔ هفتسین رو فعلاً نندازید، چون قمر در عقربه». مادرم این جمله را در یکی از گروههایی که عضو آن است شنیده و انصافاً یکی از عجیبترین دیدگاههایی بود که تاکنون دربارهٔ قمر در عقرب شنیدهام. ظاهراً این روزها بسیارند کسانی که معاملات یا کارهای هرچند کوچکشان را بهدلیل ایام قمر در عقرب به تعویق میاندازند. پای این موضوع به روزمرههای زندگی هم کشیده شده و بیش از آنچه فکرش را میکردم رواج پیدا کرده. با توجه به اینکه سال تحویل را هم پیش رو داریم، اهمیت این مسئله برای عدهای دوچندان شده.
🔹پیشنهاد میکنم از آنانی که اینقدر به موضوع قمر در عقرب اهمیت میدهند چند سؤال بپرسید:
۱. قمر در عقرب یعنی قمر در برج فلکی عقرب؟ یا قمر در صورت فلکی عقرب؟
۲. فرق این دو با یکدیگر چیست؟ کدامشان را ملاک قرار دهیم؟
۳. عقرب در آسترولوژیِ ملتها برج ملتهای عرب است. برج تأثیرگذار بر کشور ایران کدام است؟
۴. اگر برج ایرانیها متفاوت است، آیا قمر در عقرب همان تأثیراتی را بر ایرانیها و سایر ملل میگذارد که بر روی عربها میگذارد؟ شدت و ضعف آن بر روی ملل مختلف چگونه است؟
۵. تأثیر قمر در عقرب بر روی همهٔ انسانها یکسان است؟ یا در هر فرد، بسته به زایچه یا چارت تولدش، تأثیر متفاوتی دارد؟
۶. آیا فقط شاکلهٔ نجومی قمر در عقرب تأثیراتی بر روی آدمیان میگذارد؟ آیا احتراق زحل، مریخ راجعه (بازگشتی)، عطارد مغربی و چندین و چند واقعهٔ نجومی دیگر که در این روزها رخ داده و میدهند هم تأثیراتی بر روی ما انسانها میگذارند؟ آیا اینها نیز به اندازهٔ قمر در عقرب یا بیش از آن مهماند؟ اگر بله، برای آن روزها چه توصیههایی میتوان داشت؟
۷. آیا زندگی کردن بر اساس توصیههای برخی منجمان ما را از کار و زندگی نمیاندازد؟ آیا اطلاعات نجومی آنان کافی به نظر میرسد؟ آیا میتوانند تاریخ دقیق قمر در عقرب را مشخص کنند؟ اساساً براساس چه منبع یا منابعی به تأثیرات قمر در عقرب باور پیدا کردهاند؟ توصیههایشان برای روزهای قمر در عقرب براساس کدام منابع است؟
🔹پرسشها به همینجا ختم نمیشود، اما به نظر میرسد همین مقدار کفایت کند. نقل میکنند که منجمی پیش از جنگ نهروان نزد امام علی آمد و به او گفت که برای رفتن به جنگ عجله نکند، چون قمر در عقرب است. امام علی در پاسخ منجم به پرسشی کوتاه بسنده کرد و گفت: «قمرنا أو قمرهم؟؛ قمر ما یا قمر آنها؟». امام علی منکر تأثیر قمر در عقرب نشد، اما پرسش ایشان به این مسئله اشاره دارد که تأثیر این واقعهٔ نجومی بر روی سپاهیان ما و سپاهیان طرف مقابل متفاوت است. اگر بخواهیم به پرسش امام علی از زاویهٔ منجمان بنگریم (چون از نگاههای مختلفی میتوان به این پرسش نظر کرد)، باید بگوییم آنچه در پیروزی جنگ دو سپاه مؤثر است، زایچهٔ فرماندهان آن است. به نظر میرسد امام علی با این پرسش این مسئله را رسانده باشد که قمر در عقرب بر روی زایچهٔ ایشان اثر منفی ندارد، برخلاف فرماندهان سپاه مقابل.
#نجوم #آسترولوژی
@elahiatik
قویترین دستورالعمل سلوکی
🔹نقل میکنند که گروهی از شاگردان به نزد یکی از عارفان معاصر رفتند تا برایشان درس عرفان بگذارد. استاد، پس از اصرارهای فراوان شاگردان، از آنان خواست تا مدتی صبر کنند. بالاخره قبول کرد تا کلاس درس برقرار کند. شاگردان همگی خوشحال شدند و با شوق و علاقه به پای درس استاد نشستند، اما پس از مدتی خسته و کسل شدند، چون استادشان چیزهایی میگفت که برای آنان بسیار بدیهی بود و خودشان آنها را پیشتر شنیده بودند. یک روز به نزد استاد رفتند و گفتند ما انتظار داشتیم حرفهایی بسیار خاصتر در این درس بشنویم. استاد با تأسف سر به زیر میاندازد و میگوید من برای اینکه همین مسائلِ به نظر بدیهی را برای شما بازگو کنم چله گرفتهام و روزها تعمق کردهام.
🔹بسیاری از ما انتظار داریم حقایق عالم را از یک کتاب بسیار دوردست و ناشناخته یا مثلاً از زبان پیرمردی که کسی او را نمیشناسد بشنویم. اما به این توجه نداریم که آنچه برای رشد ما لازم است بارها گفته شده و آن را شنیدهایم. موسی، سرور انبیای بنیاسرائیل و از بزرگترین پیامآوران خدا، چهل شبانهروز را در کوه سپری میکند و با خدا بیواسطه سخن میگوید. سپس، عصاره و ثمرهٔ این چلهنشینی را در دو لوح برای مردم میآورد. «ده فرمان»، از دیدگاه قرآن، همهٔ آن چیزی است که مؤمنان از موعظه به آن نیاز دارند:
▪️وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ
➖و برای او در الواحِ [تورات] از هر چیزی [که در باب دین مورد نیاز مردم باشد] پندی و برای هر چیزی [که تأمینکنندهٔ هدایت انسانها باشد] سخنی روشن نوشتیم؛ پس [به او گفتیم:] آن را با قدرت[ی تمام و عزمی استوار] دریافت کن، [و به کار بند] و قوم خود را فرمان ده که آن را به نیکوترین صورت دریافت کنند [و به کار بندند]. بهزودی سرای فاسقان را [که در دنیا ویرانی کاخها و خانههای آنان، و در آخرت دوزخ است] به شما نشان میدهم. (اعراف: ۱۴۵)
🔹و در ادامه، ده فرمان را هدایت و رحمت معرفی میکند:
▪️وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ
و هنگامیکه خشم موسی فرو نشست، الواح را برگرفت، و در نوشتههایش برای کسانی که از [مخالفت با فرمانهای] پروردگارشان میترسند، هدایت و رحمت بود. (اعراف: ۱۵۴) {انصاریان}
🔹اگر این تعابیر قرآنی را در کنار شخصیت آورندهٔ الواح بگذاریم و شرایط او را خوب بسنجیم و به این فکر کنیم که موسی، منجی بافضیلتترین قوم خدا و پیامبری که مستقیماً با خدا سخن میگوید، پس از چهل شبانهروز مجاهده و مکالمه این پیامها را با خود آورده است، حتماً با جدیت بیشتری به آن فرمانها خواهیم نگریست.
📎شاید با خود فکر کنید که چرا قرآن، هنگام نقل ماجرای الواح، مفاد ده فرمان را ذکر نکرد. فکر میکنم در اواخر جلسهٔ سوم ماه رمضان ۱۴۰۳ دلیل این مسئله تا حدی آشکار شده باشد. در اینجا با بیانی دیگر و بهطور خلاصه میگویم: اگر نویسندهای در کتاب «الف» (قرآن) از مطلبی در کتاب «ب» (تورات) تمجید کند، اما مطلب کتاب ب را نگوید، این بدان معناست که باید برای خواندن آن مطلب به کتاب ب مراجعه کرد.
#تورات #قرآن
@elahiatik
🔹نقل میکنند که گروهی از شاگردان به نزد یکی از عارفان معاصر رفتند تا برایشان درس عرفان بگذارد. استاد، پس از اصرارهای فراوان شاگردان، از آنان خواست تا مدتی صبر کنند. بالاخره قبول کرد تا کلاس درس برقرار کند. شاگردان همگی خوشحال شدند و با شوق و علاقه به پای درس استاد نشستند، اما پس از مدتی خسته و کسل شدند، چون استادشان چیزهایی میگفت که برای آنان بسیار بدیهی بود و خودشان آنها را پیشتر شنیده بودند. یک روز به نزد استاد رفتند و گفتند ما انتظار داشتیم حرفهایی بسیار خاصتر در این درس بشنویم. استاد با تأسف سر به زیر میاندازد و میگوید من برای اینکه همین مسائلِ به نظر بدیهی را برای شما بازگو کنم چله گرفتهام و روزها تعمق کردهام.
🔹بسیاری از ما انتظار داریم حقایق عالم را از یک کتاب بسیار دوردست و ناشناخته یا مثلاً از زبان پیرمردی که کسی او را نمیشناسد بشنویم. اما به این توجه نداریم که آنچه برای رشد ما لازم است بارها گفته شده و آن را شنیدهایم. موسی، سرور انبیای بنیاسرائیل و از بزرگترین پیامآوران خدا، چهل شبانهروز را در کوه سپری میکند و با خدا بیواسطه سخن میگوید. سپس، عصاره و ثمرهٔ این چلهنشینی را در دو لوح برای مردم میآورد. «ده فرمان»، از دیدگاه قرآن، همهٔ آن چیزی است که مؤمنان از موعظه به آن نیاز دارند:
▪️وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ
➖و برای او در الواحِ [تورات] از هر چیزی [که در باب دین مورد نیاز مردم باشد] پندی و برای هر چیزی [که تأمینکنندهٔ هدایت انسانها باشد] سخنی روشن نوشتیم؛ پس [به او گفتیم:] آن را با قدرت[ی تمام و عزمی استوار] دریافت کن، [و به کار بند] و قوم خود را فرمان ده که آن را به نیکوترین صورت دریافت کنند [و به کار بندند]. بهزودی سرای فاسقان را [که در دنیا ویرانی کاخها و خانههای آنان، و در آخرت دوزخ است] به شما نشان میدهم. (اعراف: ۱۴۵)
🔹و در ادامه، ده فرمان را هدایت و رحمت معرفی میکند:
▪️وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ
و هنگامیکه خشم موسی فرو نشست، الواح را برگرفت، و در نوشتههایش برای کسانی که از [مخالفت با فرمانهای] پروردگارشان میترسند، هدایت و رحمت بود. (اعراف: ۱۵۴) {انصاریان}
🔹اگر این تعابیر قرآنی را در کنار شخصیت آورندهٔ الواح بگذاریم و شرایط او را خوب بسنجیم و به این فکر کنیم که موسی، منجی بافضیلتترین قوم خدا و پیامبری که مستقیماً با خدا سخن میگوید، پس از چهل شبانهروز مجاهده و مکالمه این پیامها را با خود آورده است، حتماً با جدیت بیشتری به آن فرمانها خواهیم نگریست.
📎شاید با خود فکر کنید که چرا قرآن، هنگام نقل ماجرای الواح، مفاد ده فرمان را ذکر نکرد. فکر میکنم در اواخر جلسهٔ سوم ماه رمضان ۱۴۰۳ دلیل این مسئله تا حدی آشکار شده باشد. در اینجا با بیانی دیگر و بهطور خلاصه میگویم: اگر نویسندهای در کتاب «الف» (قرآن) از مطلبی در کتاب «ب» (تورات) تمجید کند، اما مطلب کتاب ب را نگوید، این بدان معناست که باید برای خواندن آن مطلب به کتاب ب مراجعه کرد.
#تورات #قرآن
@elahiatik
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞مشابهت مسیحیت با ادیان پیش از خود
🔹دینناباوران یا پژوهشگران ادیان معمولاً بعد از اینکه به شباهت ادیان با یکدیگر پی میبرند گمان میکنند کارشان به پایان رسیده و کشف بسیار بزرگی کردهاند. لبخند فاتحانهٔ آقای رید در فیلم مرتد را به یاد بیاورید. این حس پیروزمندانه معمولاً هنگام بحث با باورمندان همراه آنان است، اما کمتر به این مسئله توجه میکنند که ماجرا تازه از اینجا آغاز میشود. چرا آدمیان نیاز به تکرار این داستانها (اسطورهها) دارند؟ چرا درونمایهٔ این داستانها در دورههای مختلف والایش و بهروزرسانی میشوند و هر بار به رنگی دیگر پای به جوامع بشری میگذارند؟ آیا وجود شباهتها و کپیها به این معناست که ادیان باید کنار گذاشته شوند و حقیقتی پشت آنها نیست و همهشان سراسر باطلاند؟ فرض کنید کسانی به مشابهت زبانهای پرتغالی، اسپانیایی، فرانسوی، ایتالیایی، رومانیایی با یکدیگر پی ببرند و دریابند که همهٔ آنها از زبان لاتین منشعب شدهاند. آیا از فردا با این زبانها، بهخاطر شباهتشان، تکلم نخواهند کرد؟ دربارهٔ بازی مونوپولی یا گوش دادن به قطعههای موسیقیِ کپیشده چطور؟
مطلب مرتبط:
– خداناباوران
@elahiatik
🔹دینناباوران یا پژوهشگران ادیان معمولاً بعد از اینکه به شباهت ادیان با یکدیگر پی میبرند گمان میکنند کارشان به پایان رسیده و کشف بسیار بزرگی کردهاند. لبخند فاتحانهٔ آقای رید در فیلم مرتد را به یاد بیاورید. این حس پیروزمندانه معمولاً هنگام بحث با باورمندان همراه آنان است، اما کمتر به این مسئله توجه میکنند که ماجرا تازه از اینجا آغاز میشود. چرا آدمیان نیاز به تکرار این داستانها (اسطورهها) دارند؟ چرا درونمایهٔ این داستانها در دورههای مختلف والایش و بهروزرسانی میشوند و هر بار به رنگی دیگر پای به جوامع بشری میگذارند؟ آیا وجود شباهتها و کپیها به این معناست که ادیان باید کنار گذاشته شوند و حقیقتی پشت آنها نیست و همهشان سراسر باطلاند؟ فرض کنید کسانی به مشابهت زبانهای پرتغالی، اسپانیایی، فرانسوی، ایتالیایی، رومانیایی با یکدیگر پی ببرند و دریابند که همهٔ آنها از زبان لاتین منشعب شدهاند. آیا از فردا با این زبانها، بهخاطر شباهتشان، تکلم نخواهند کرد؟ دربارهٔ بازی مونوپولی یا گوش دادن به قطعههای موسیقیِ کپیشده چطور؟
مطلب مرتبط:
– خداناباوران
@elahiatik
سلام آقای سرگلی
طاعات و عبادات مقبول درگاه حق
حقیقتش پیام دادم از اون سه جلسهای که دربارهٔ لفظ الکتاب در قرآن کریم ارائه دادید تشکر کنم.
حقیقتش و بهصراحت، از وقتی اون جلسات رو شنیدم جایگاه قرآن در چشمم خیلی خیلی بالا رفت، خیلی زیاد و اون رو در نگاهم در بستر گسترهٔ وحی ابراهیمی در طول تاریخ قرار داد و مهمتر از همه برام فهمپذیر شد.
از همون موقع جلسات شما رو به چند تا از دوستان پیشنهاد کردم.
جالب است که مباحث شما در این جلسات بسیار به مضامین مربوط به وحدت متعالی ادیان کمک میکند.
📎از جناب آقای سید محمدعلی اشرفزاده برای ارسال این نظر صمیمانه سپاسگزارم.
📎📎از همهٔ شما عزیزان نیز برای حمایتها و همراهیهایتان سپاسگزاری میکنم.
📎📎📎پیامهای بسیاری از دوستان و همراهان دریافت کردم که به دنبال فایل صوتی جلسات بودند. متأسفانه بهخاطر سرعت اینترنت نتوانستم این جلسات را تبدیل به فایل صوتی کنم.
#بازخوردها
@elahiatik
طاعات و عبادات مقبول درگاه حق
حقیقتش پیام دادم از اون سه جلسهای که دربارهٔ لفظ الکتاب در قرآن کریم ارائه دادید تشکر کنم.
حقیقتش و بهصراحت، از وقتی اون جلسات رو شنیدم جایگاه قرآن در چشمم خیلی خیلی بالا رفت، خیلی زیاد و اون رو در نگاهم در بستر گسترهٔ وحی ابراهیمی در طول تاریخ قرار داد و مهمتر از همه برام فهمپذیر شد.
از همون موقع جلسات شما رو به چند تا از دوستان پیشنهاد کردم.
جالب است که مباحث شما در این جلسات بسیار به مضامین مربوط به وحدت متعالی ادیان کمک میکند.
📎از جناب آقای سید محمدعلی اشرفزاده برای ارسال این نظر صمیمانه سپاسگزارم.
📎📎از همهٔ شما عزیزان نیز برای حمایتها و همراهیهایتان سپاسگزاری میکنم.
📎📎📎پیامهای بسیاری از دوستان و همراهان دریافت کردم که به دنبال فایل صوتی جلسات بودند. متأسفانه بهخاطر سرعت اینترنت نتوانستم این جلسات را تبدیل به فایل صوتی کنم.
#بازخوردها
@elahiatik
سلام و درود بر جناب آقای سجاد سرگلی بزرگوار
ابتدا از زحمات جنابعالی در ترویج تفکر در پیام خدا بسیار سپاسگزارم. به نظر اینجانب شما مصداق تفقه در دین به صورت عام و کتب مقدس به صورت خاص برمبنای آیه ۱۲۲ سوره مبارکه بقره در قرآن کریم هستید...
دیشب در منزلی یکی از بستگان که حال و هوای متفاوتی از بسیاری از دورهمی های دیگر داشت جنابعالی را معرفی نمودم. نمونههایی از مطالعات شما، معرفی سه جلسه سال گذشته و همچنین جلسات اخیر جنابعالی را مطرح کردم.
شناخت واقعی قرآن و دین مستلزم نگرشی متفاوت و جدیدتر است که سعی کردم در سالهای اخیر در وسع خود به آن اهتمام ورزم و با برخی همدلان به اشتراک گذارم. در این راستا آشنایی با جنابعالی از چند ماه گذشته بسیار مسرورم نموده است و به آن افتخار میکنم. همیشه گفتهام که دین با شناخت دینی ما از دین تفاوت دارد، همانگونه که علم از شناخت علمی متفاوت است. نوع شناساندن شما صبغهٔ دلنشینی دارد.
غایت سخن آنکه از خداوند مهربان و علیم برای جنابعالی سلامتی و موفقیت در گسترش آموزههای دینی راستین خواهانم.
خداوند اجرتان دهاد.
📎از جناب آقای دکتر امیر طریقت برای ارسال پیامهای پرمهرشان بسیار سپاسگزارم.
📎📎به یکی از دوستانم گفتم «من از انتشار این پیامها حس خوبی ندارم». گفت: «چه اشکال دارد همانطور که نقدها را میگذاری تعریفها را هم بگذاری؟» هرچند تعریف و تمجید کردن یا شنیدن در بخشی از فرهنگ ما صورت چندان خوشی ندارد، باید اعتراف کنم که در فضای ناامیدکننده و ناگوار کنونی این پیامها برایم انگیزهبخش و دلگرمکننده است. حضور یکایک شما به من احساس ارزشمندی میدهد.
#بازخورد
@elahiatik
ابتدا از زحمات جنابعالی در ترویج تفکر در پیام خدا بسیار سپاسگزارم. به نظر اینجانب شما مصداق تفقه در دین به صورت عام و کتب مقدس به صورت خاص برمبنای آیه ۱۲۲ سوره مبارکه بقره در قرآن کریم هستید...
دیشب در منزلی یکی از بستگان که حال و هوای متفاوتی از بسیاری از دورهمی های دیگر داشت جنابعالی را معرفی نمودم. نمونههایی از مطالعات شما، معرفی سه جلسه سال گذشته و همچنین جلسات اخیر جنابعالی را مطرح کردم.
شناخت واقعی قرآن و دین مستلزم نگرشی متفاوت و جدیدتر است که سعی کردم در سالهای اخیر در وسع خود به آن اهتمام ورزم و با برخی همدلان به اشتراک گذارم. در این راستا آشنایی با جنابعالی از چند ماه گذشته بسیار مسرورم نموده است و به آن افتخار میکنم. همیشه گفتهام که دین با شناخت دینی ما از دین تفاوت دارد، همانگونه که علم از شناخت علمی متفاوت است. نوع شناساندن شما صبغهٔ دلنشینی دارد.
غایت سخن آنکه از خداوند مهربان و علیم برای جنابعالی سلامتی و موفقیت در گسترش آموزههای دینی راستین خواهانم.
خداوند اجرتان دهاد.
📎از جناب آقای دکتر امیر طریقت برای ارسال پیامهای پرمهرشان بسیار سپاسگزارم.
📎📎به یکی از دوستانم گفتم «من از انتشار این پیامها حس خوبی ندارم». گفت: «چه اشکال دارد همانطور که نقدها را میگذاری تعریفها را هم بگذاری؟» هرچند تعریف و تمجید کردن یا شنیدن در بخشی از فرهنگ ما صورت چندان خوشی ندارد، باید اعتراف کنم که در فضای ناامیدکننده و ناگوار کنونی این پیامها برایم انگیزهبخش و دلگرمکننده است. حضور یکایک شما به من احساس ارزشمندی میدهد.
#بازخورد
@elahiatik
فایل صوتی جلسات
از جناب آقای علی، از مخاطبان عزیز کانال، که فایلهای تصویری را به فایلهای صوتی تبدیل کردند، تشکر ویژه میکنم. طبعاً کار زمانبری بوده است. امیدوارم برسد به دست همهٔ عزیزانی که به دنبال صوت جلسات بودند.
از جناب آقای علی، از مخاطبان عزیز کانال، که فایلهای تصویری را به فایلهای صوتی تبدیل کردند، تشکر ویژه میکنم. طبعاً کار زمانبری بوده است. امیدوارم برسد به دست همهٔ عزیزانی که به دنبال صوت جلسات بودند.
Audio
🎞 مراد قرآن از واژهٔ «الکتاب» تورات است یا قرآن؟ (جلسهٔ اول)
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ (۵ رمضان ۱۴۴۶)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📺 فایل تصویری
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ (۵ رمضان ۱۴۴۶)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📺 فایل تصویری
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
Audio
🎞 مراد قرآن از واژهٔ «الکتاب» تورات است یا قرآن؟ (جلسهٔ دوم)
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ (۱۱ رمضان ۱۴۴۶)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📺 فایل تصویری
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ (۱۱ رمضان ۱۴۴۶)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📺 فایل تصویری
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
Audio
🎞 مراد قرآن از واژهٔ «الکتاب» تورات است یا قرآن؟ (جلسهٔ سوم)
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ (۱۲ رمضان ۱۴۴۶)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📺 فایل تصویری
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
👨🏻🏫 ارائهدهنده: سجاد سرگلی
🕰 ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ (۱۲ رمضان ۱۴۴۶)
🏠 خانهٔ فرهنگی غدیر
📺 فایل تصویری
#قرآن #ترجمه #تفسیر
@elahiatik
⚛️معانی و لوازم رابطۀ تاریخی أدیان توحیدی و أديان غیرتوحیدی(اساطیری)
✍️ پژمان قاسمی
🔶 دوست خوب ما جناب آقای سجاد سرگلی در کانال تلگرامی خود پس از اشاره به دیدگاه دینناباوران و پژوهشگران أديان در باب مشابهت ادیان توحیدی و غیر توحیدی، بر این نظرند که بر خلاف دیدگاه آنها که بر پایۀ این کشف تاریخی، کار ادیان را تمامشده میدانند، «ماجرا تازه از اینجا آغاز میشود».
در همین راستا نامبرده از «علت تکرار داستانهای مشترک میان أدیان» و «علت والایش و بهروزرسانی درونمایۀ داستانها در دورههای مختلف» میپرسد. نیز در باب معنای مشابهتهای ادیان سوال میکند؟ به این معنا که آیا از این مشابهتها دانسته میشود که ادیان باید کنار گذاشته شوند یا فهمیده میشود که ورای این مشابهتها حقیقتی نهفته است. نامبرده همچنین این مشابهت میان ادیان را با مشابهت میان زبانها و اشتقاق آن از یک زبان اصلی مقایسه میکند و گویا بر این نظر است که همچنان که این مشابهت باعث نمیشود که این زبانها کنار گذاشته شود، مشابهت أديان نیز به اعتبار آنها آسیبی وارد نمیکند. این سؤالات بهگونهای طرح شده است که چنین فهمیده میشود که از نظر نامبرده تمام این شباهتها برای این است که همۀ آنها جلوههای متفاوتی از حقیقت واحد متناسب با زمانهای مختلف(عصر شکلگیری أديان) است.
(https://www.tg-me.com/elahiatik/591)
🔶 از منظر تحلیل تاریخی کتب مقدّس، در پاسخ به سوالات انتقادی مذکور، نکاتی قابل توجه وجود دارد که در پی ذکر خواهم نمود، منتها قبل از آن گفتنی است که برخی محققان اظهار داشتهاند که انگارۀ «کتاب آسمانی» قبل از ظهور اسلام در فرهنگ خاورمیانه باستان وجود داشته است. یهودیان و بعدها مسیحیان این انگاره را شناختند و به آن اعتقاد یافتند، تا اینکه قرآن به عنوان نسخهای از آن کتاب آسمانی در زبان عربی ارائه شد. به مرور زمان، اصطلاح ادیان آسمانی رواج یافت تا از ادیان غیرآسمانی متمایز شود. انگاره دین یا ادیان آسمانی همچنان پابرجا بود تا اینکه پژوهشگران به وجود رابطۀ تاریخی میان ادیان موسوم به ادیان آسمانی و ادیان غیرآسمانی پی بردند(نک: محمد أرکون، القرآن من التفسیر الموروث الی تحلیل الخطاب الدینی، پاورقی ص:95).
پر واضح است که منظور از این رابطهٔ تاریخی همان چیزی است که آقای سرگلی آن را مشابهت ادیان میداند. به دیگر سخن منظور این است که رابطهٔ میان ادیان موسوم به ادیان توحیدی یا الهی با ادیان غیرتوحیدی بهویژه در باب داستانها به گونهای است که نمیتوان آن را نادیده گرفت و در این میان نباید از یاد برد که ادیان غیرتوحیدی که امروزه ادیان اسطورهای یا افسانهای نامیده میشود پیش از شکلگیری ادیان توحیدی منبع معرفت و نگرش انسانهای اولیه به هستی بود.
🔶 چنانکه آمده از نظر آقای سرگلی پس از کشف مشابهت ادیان ماجرا تازه آغاز شده است. این سخن به دو معنا میتواند باشد:
نخست اینکه گفته شود، باید این مشابهتها را به گونهای تاریخی و بدون پیشفرضهای اعتقادی مبنی بر وجود کتاب آسمانی که هر کتاب مقدسی جلوهای از آن است، درک کرد.
دوم اینکه بدون در نظر داشتن تاریخ انگارهٔ وجود کتاب آسمانی در ادیان خاورمیانه باستان، گفته شود که در ورای این مشابهتها حقایقی نهفته است که به همان کتاب آسمانی واحد بر میگرد؛ کتاب آسمانی که پنداشته میشود تورات و انجیل و قرآن تاریخی جلوهای از آن است.
🔸 اگر منظور این باشد که ماجرا تازه آغاز شده است، به این معنا که این مشابهتها واقعاً جلوههایی از حقایق یکپارچهای در کتاب آسمانی واحد است، باید گفت این دیدگاه مشابه دیدگاه علامه طباطبایی در باب تأویل قرآن است. و البته این از منظر قرآنپژوهان نواندیش فهمی ایدئولوژیکی است؛ چون برای حفظ اعتقاد خود مبنی بر وجود کتاب آسمانی که در قرآن ذکر شده، دانسته یا نادانسته نادیده میگیرد که این انگاره در ادیان غیرتوحیدی (اسطورهای) نیز مطرح بوده است.
ادامه در صفحه بعد👇
#بازخوردها #نقدها
@Pejman_Ghasemi
@elahiatik
✍️ پژمان قاسمی
🔶 دوست خوب ما جناب آقای سجاد سرگلی در کانال تلگرامی خود پس از اشاره به دیدگاه دینناباوران و پژوهشگران أديان در باب مشابهت ادیان توحیدی و غیر توحیدی، بر این نظرند که بر خلاف دیدگاه آنها که بر پایۀ این کشف تاریخی، کار ادیان را تمامشده میدانند، «ماجرا تازه از اینجا آغاز میشود».
در همین راستا نامبرده از «علت تکرار داستانهای مشترک میان أدیان» و «علت والایش و بهروزرسانی درونمایۀ داستانها در دورههای مختلف» میپرسد. نیز در باب معنای مشابهتهای ادیان سوال میکند؟ به این معنا که آیا از این مشابهتها دانسته میشود که ادیان باید کنار گذاشته شوند یا فهمیده میشود که ورای این مشابهتها حقیقتی نهفته است. نامبرده همچنین این مشابهت میان ادیان را با مشابهت میان زبانها و اشتقاق آن از یک زبان اصلی مقایسه میکند و گویا بر این نظر است که همچنان که این مشابهت باعث نمیشود که این زبانها کنار گذاشته شود، مشابهت أديان نیز به اعتبار آنها آسیبی وارد نمیکند. این سؤالات بهگونهای طرح شده است که چنین فهمیده میشود که از نظر نامبرده تمام این شباهتها برای این است که همۀ آنها جلوههای متفاوتی از حقیقت واحد متناسب با زمانهای مختلف(عصر شکلگیری أديان) است.
(https://www.tg-me.com/elahiatik/591)
🔶 از منظر تحلیل تاریخی کتب مقدّس، در پاسخ به سوالات انتقادی مذکور، نکاتی قابل توجه وجود دارد که در پی ذکر خواهم نمود، منتها قبل از آن گفتنی است که برخی محققان اظهار داشتهاند که انگارۀ «کتاب آسمانی» قبل از ظهور اسلام در فرهنگ خاورمیانه باستان وجود داشته است. یهودیان و بعدها مسیحیان این انگاره را شناختند و به آن اعتقاد یافتند، تا اینکه قرآن به عنوان نسخهای از آن کتاب آسمانی در زبان عربی ارائه شد. به مرور زمان، اصطلاح ادیان آسمانی رواج یافت تا از ادیان غیرآسمانی متمایز شود. انگاره دین یا ادیان آسمانی همچنان پابرجا بود تا اینکه پژوهشگران به وجود رابطۀ تاریخی میان ادیان موسوم به ادیان آسمانی و ادیان غیرآسمانی پی بردند(نک: محمد أرکون، القرآن من التفسیر الموروث الی تحلیل الخطاب الدینی، پاورقی ص:95).
پر واضح است که منظور از این رابطهٔ تاریخی همان چیزی است که آقای سرگلی آن را مشابهت ادیان میداند. به دیگر سخن منظور این است که رابطهٔ میان ادیان موسوم به ادیان توحیدی یا الهی با ادیان غیرتوحیدی بهویژه در باب داستانها به گونهای است که نمیتوان آن را نادیده گرفت و در این میان نباید از یاد برد که ادیان غیرتوحیدی که امروزه ادیان اسطورهای یا افسانهای نامیده میشود پیش از شکلگیری ادیان توحیدی منبع معرفت و نگرش انسانهای اولیه به هستی بود.
🔶 چنانکه آمده از نظر آقای سرگلی پس از کشف مشابهت ادیان ماجرا تازه آغاز شده است. این سخن به دو معنا میتواند باشد:
نخست اینکه گفته شود، باید این مشابهتها را به گونهای تاریخی و بدون پیشفرضهای اعتقادی مبنی بر وجود کتاب آسمانی که هر کتاب مقدسی جلوهای از آن است، درک کرد.
دوم اینکه بدون در نظر داشتن تاریخ انگارهٔ وجود کتاب آسمانی در ادیان خاورمیانه باستان، گفته شود که در ورای این مشابهتها حقایقی نهفته است که به همان کتاب آسمانی واحد بر میگرد؛ کتاب آسمانی که پنداشته میشود تورات و انجیل و قرآن تاریخی جلوهای از آن است.
🔸 اگر منظور این باشد که ماجرا تازه آغاز شده است، به این معنا که این مشابهتها واقعاً جلوههایی از حقایق یکپارچهای در کتاب آسمانی واحد است، باید گفت این دیدگاه مشابه دیدگاه علامه طباطبایی در باب تأویل قرآن است. و البته این از منظر قرآنپژوهان نواندیش فهمی ایدئولوژیکی است؛ چون برای حفظ اعتقاد خود مبنی بر وجود کتاب آسمانی که در قرآن ذکر شده، دانسته یا نادانسته نادیده میگیرد که این انگاره در ادیان غیرتوحیدی (اسطورهای) نیز مطرح بوده است.
ادامه در صفحه بعد👇
#بازخوردها #نقدها
@Pejman_Ghasemi
@elahiatik
🔶 نامبرده اظهار داشته است که چرا آدمیان نیاز به تکرار این داستانها (اسطورهها) دارند؟
تردیدی نیست که به مرور زمان و با پیشرفت انسان در ابعاد مادی و معنوی دایرهٔ اسطورهها در زندگی آدمیان محدودتر شده و به تعبیر برخی زبانشناسان بسیاری از آنها از باورهای عام به باورهای خاص مبدل شده و به تدریج کنار گذاشته شده است. اما در مورد سؤال مذکور گفتنی است که این داستانها در کتب مقدس ادیان گنجانده شده است. طرح سؤال چنان است که از نظر نامبرده آدمیان با علم به اسطورهای و خلاف واقع بودن، این داستانها را تکرار کردهاند. اما آنگونه که برخی اسطورهشناسان اظهار داشتهاند آنچه ما امروزه اسطوره مینامیم از نگاه مردمانی که در فرهنگهای شفاهی و اسطورهای میزیستند حقایقی مطلق پنداشته میشدند. از منظر اسطورهشناسان وجود اسطورهها مشابه در مناطق مختلف یا ناشی از شرایط جغرافیایی و فرهنگی همسان است یا به دلیل انتشار و انتقال اسطوره از زادگاه آن به مناطق دیگر از طریق مهاجرت اقوام، لشگرکشی و مانند اینها است(نک:هوک، اسطورههای خاورمیانه، ص١۴و١۵).
🔶 سؤال دیگر این بود که چرا درونمایه این داستانها در دورههای مختلف بهروزرسانی میشود و به گونهای دیگر جلوه میکنند؟
این سؤال را میتوان به گونهای دیگر یا به گونهای جزئیتر مطرح کرد و آن این است که چرا در کتابهای موسوم به کتب آسمانی این داستانها تغییراتی مییابند. از نظر اسطورهشناسان این تغییرات تدریجی است و به دنبال تحولات جامعه انسانی به جود میآیند. به عبارت دیگر با هر بار تحول و ترقی در یک بعد از ابعاد زندگی انسان این اسطورهها نیز اصلاح میشوند یا کنار نهاده میشوند. در واقع این تغییرات ضرورتی است که پیشرفت جوامع انسانی مقتضی آن است و به تدریج و حتی چه بسا ناخواسته یا ناآگاهانه پیش میآید. به هیچ روی نمیتوان گفت که افراد جامعه یا گروهی خاص میدانستند که اینها اسطورهاند اما بر این نظر بودند که حقایقی ورای اینها است و لذا در هر دورهای به گونهای متناسب با زمان آن را بروزرسانی میکردند. وانگهی دستکم تا آنجا که به قرآن مربوط میشود، نباید از یاد برد که ذکر این داستانها در واقع ابزاری بود در خدمت گفتمان دینی جدید برای پاسخ به مخالفان یا آرامش دادن به پیامبر اسلام و تقویت جامعهٔ مؤمنان. در اینجا برخی قرآنپژوهان اظهار داشتهاند که گفتمان دینی همان صورت تغییر یافته داستانها را که در فرهنگ عربی رایج بود به عنوان ابزاری متناسب به کار گرفت. گفته میشود این صورت تغییریافته به تدریج درون فرهنگ شکل گرفت نه آنکه به یکباره آن هم به دلیل وجود حقایقی در ورای آن، کسی پیدا شود و آن را بروزرسانی کند.
🔶اما اینکه معنی این مشابهت چیست؟ و به عبارت دیگر این مشابهت چه لوازمی دارد؟
آنان که از نگاه بروندینی (به طور خاص از منظر اسطورهشناسی و جامعهشناسی تاریخی) به این موضوع مینگرند خواهند گفت که برخی داستانهای دینی در واقع همان صورت تغییریافته اساطیر اقوام ابتدایی است. برای نمونه در مورد داستان طوفان نوح یا در مورد داستان فرزندان آدم و ...اسطورهشناسان چنین دیدگاهی دارند. بر این اساس از نظر اینان این بخش از ادیان صرفاً شواهدی تاریخی است.
اما این دیدگاه از نگاه درون دینی و اعتقاد مؤمنان پذیرفته نیست؛ چون از نظر آنان کتب مقدس ادیان توحیدی وحی الهیاند و همۀ آنها جلوههایی از کلام الله هستند و مشابهت میان این کتب، اشکال گوناگون حقیقت واحدند؛ حقیقت واحدی که در کتاب آسمانی دیگر (أم الکتاب) مکنون است.
🔶 اما اینکه گفته شود همانطور که مشابهت زبانهای مشتق از اصل واحد سبب نمیشود که آنها کنار گذاشته شود به همین گونه مشابهت میان أديان سبب کنار نهادن آنها نمیشود. باید گفت این نوع مقایسه به دلایلی که در پی میآید نادرست مینماید(اگر نگوییم نوعی مغالطه است).
▫️اولاً، بحث ادیان توحیدی و غیرتوحیدی و زبانها ماهیتاً متفاوت است؛
▫️ثانیاً، اگر ثابت شود که میان یک داستان دینی و یک اسطوره برای مثال سومری یا بابلی همسانی است، چرا باید به عنوان یک عقیده دینی همچنان به آن باور داشت؟
▫️ثالثاً، زبانها از این جهت که نظام نشانهای واحدی دارند اعتبار واحد دارند؛ اما در اینجا مسئله مشابهت میان ادیان توحیدی و ادیان غیرتوحیدی (اساطیری) است که در اندیشهٔ مومنان حسابشان از هم جداست؛
▫️رابعاً، گفته شده وقتی مشابهت داستانهای دینی با اسطورههای اقوام ابتدایی مشخص شد و دانسته شد که در مواردی داستانهای دینی اشکال متفاوت اساطیر اقوام ابتدایی است، و بدین ترتیب عدم مطابقت آنها با واقعیت روشن شد، کنار نهادن آن بلااشکال و به نوعی بازسازی دین است. اما در بحث از زبانها مشابهت آنها هرگز به معنای عدم مطابقت آنها با واقعیت نیست تا کنار گذاشته شوند.
#بازخوردها #نقدها
@Pejman_Ghasemi
@elahiatik
تردیدی نیست که به مرور زمان و با پیشرفت انسان در ابعاد مادی و معنوی دایرهٔ اسطورهها در زندگی آدمیان محدودتر شده و به تعبیر برخی زبانشناسان بسیاری از آنها از باورهای عام به باورهای خاص مبدل شده و به تدریج کنار گذاشته شده است. اما در مورد سؤال مذکور گفتنی است که این داستانها در کتب مقدس ادیان گنجانده شده است. طرح سؤال چنان است که از نظر نامبرده آدمیان با علم به اسطورهای و خلاف واقع بودن، این داستانها را تکرار کردهاند. اما آنگونه که برخی اسطورهشناسان اظهار داشتهاند آنچه ما امروزه اسطوره مینامیم از نگاه مردمانی که در فرهنگهای شفاهی و اسطورهای میزیستند حقایقی مطلق پنداشته میشدند. از منظر اسطورهشناسان وجود اسطورهها مشابه در مناطق مختلف یا ناشی از شرایط جغرافیایی و فرهنگی همسان است یا به دلیل انتشار و انتقال اسطوره از زادگاه آن به مناطق دیگر از طریق مهاجرت اقوام، لشگرکشی و مانند اینها است(نک:هوک، اسطورههای خاورمیانه، ص١۴و١۵).
🔶 سؤال دیگر این بود که چرا درونمایه این داستانها در دورههای مختلف بهروزرسانی میشود و به گونهای دیگر جلوه میکنند؟
این سؤال را میتوان به گونهای دیگر یا به گونهای جزئیتر مطرح کرد و آن این است که چرا در کتابهای موسوم به کتب آسمانی این داستانها تغییراتی مییابند. از نظر اسطورهشناسان این تغییرات تدریجی است و به دنبال تحولات جامعه انسانی به جود میآیند. به عبارت دیگر با هر بار تحول و ترقی در یک بعد از ابعاد زندگی انسان این اسطورهها نیز اصلاح میشوند یا کنار نهاده میشوند. در واقع این تغییرات ضرورتی است که پیشرفت جوامع انسانی مقتضی آن است و به تدریج و حتی چه بسا ناخواسته یا ناآگاهانه پیش میآید. به هیچ روی نمیتوان گفت که افراد جامعه یا گروهی خاص میدانستند که اینها اسطورهاند اما بر این نظر بودند که حقایقی ورای اینها است و لذا در هر دورهای به گونهای متناسب با زمان آن را بروزرسانی میکردند. وانگهی دستکم تا آنجا که به قرآن مربوط میشود، نباید از یاد برد که ذکر این داستانها در واقع ابزاری بود در خدمت گفتمان دینی جدید برای پاسخ به مخالفان یا آرامش دادن به پیامبر اسلام و تقویت جامعهٔ مؤمنان. در اینجا برخی قرآنپژوهان اظهار داشتهاند که گفتمان دینی همان صورت تغییر یافته داستانها را که در فرهنگ عربی رایج بود به عنوان ابزاری متناسب به کار گرفت. گفته میشود این صورت تغییریافته به تدریج درون فرهنگ شکل گرفت نه آنکه به یکباره آن هم به دلیل وجود حقایقی در ورای آن، کسی پیدا شود و آن را بروزرسانی کند.
🔶اما اینکه معنی این مشابهت چیست؟ و به عبارت دیگر این مشابهت چه لوازمی دارد؟
آنان که از نگاه بروندینی (به طور خاص از منظر اسطورهشناسی و جامعهشناسی تاریخی) به این موضوع مینگرند خواهند گفت که برخی داستانهای دینی در واقع همان صورت تغییریافته اساطیر اقوام ابتدایی است. برای نمونه در مورد داستان طوفان نوح یا در مورد داستان فرزندان آدم و ...اسطورهشناسان چنین دیدگاهی دارند. بر این اساس از نظر اینان این بخش از ادیان صرفاً شواهدی تاریخی است.
اما این دیدگاه از نگاه درون دینی و اعتقاد مؤمنان پذیرفته نیست؛ چون از نظر آنان کتب مقدس ادیان توحیدی وحی الهیاند و همۀ آنها جلوههایی از کلام الله هستند و مشابهت میان این کتب، اشکال گوناگون حقیقت واحدند؛ حقیقت واحدی که در کتاب آسمانی دیگر (أم الکتاب) مکنون است.
🔶 اما اینکه گفته شود همانطور که مشابهت زبانهای مشتق از اصل واحد سبب نمیشود که آنها کنار گذاشته شود به همین گونه مشابهت میان أديان سبب کنار نهادن آنها نمیشود. باید گفت این نوع مقایسه به دلایلی که در پی میآید نادرست مینماید(اگر نگوییم نوعی مغالطه است).
▫️اولاً، بحث ادیان توحیدی و غیرتوحیدی و زبانها ماهیتاً متفاوت است؛
▫️ثانیاً، اگر ثابت شود که میان یک داستان دینی و یک اسطوره برای مثال سومری یا بابلی همسانی است، چرا باید به عنوان یک عقیده دینی همچنان به آن باور داشت؟
▫️ثالثاً، زبانها از این جهت که نظام نشانهای واحدی دارند اعتبار واحد دارند؛ اما در اینجا مسئله مشابهت میان ادیان توحیدی و ادیان غیرتوحیدی (اساطیری) است که در اندیشهٔ مومنان حسابشان از هم جداست؛
▫️رابعاً، گفته شده وقتی مشابهت داستانهای دینی با اسطورههای اقوام ابتدایی مشخص شد و دانسته شد که در مواردی داستانهای دینی اشکال متفاوت اساطیر اقوام ابتدایی است، و بدین ترتیب عدم مطابقت آنها با واقعیت روشن شد، کنار نهادن آن بلااشکال و به نوعی بازسازی دین است. اما در بحث از زبانها مشابهت آنها هرگز به معنای عدم مطابقت آنها با واقعیت نیست تا کنار گذاشته شوند.
#بازخوردها #نقدها
@Pejman_Ghasemi
@elahiatik
آیا غسل تعمید در قرآن آمده است؟
▪️صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ
➖اين است نگارگرى الهى و كيست خوشنگارتر از خدا و ما او را پرستندگانيم (بقره: ۱۳۸) {فولادوند}
➖رنگ خدایی (بپذيرند، رنگ ايمان و توحيد و اسلام) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟ و ما تنها عبادت او را میكنيم. (همان) {مکارم شیرازی}
🔹بررسیهای لغوی و ریشهشناختی نشان میدهند که واژهٔ «صبغه» در این آیه به معنای «تعمید» است (برای مطالعهٔ بیشتر، به مقالهٔ «رنگ یا تعمید؟» مراجعه کنید). تا پیش از اسلام، غسل تعمید در میان یهودیان، مسیحیان و بهویژه صابئین پررنگ بوده است. غسل ارتماسی در یهودیت؛ غسل تعمید در مسیحیت؛ غسل تعمید از سوی یحیای تعمیددهنده، سرسلسلهٔ صابئین؛ غسل ارتماسی در اسلام فصل مشترک همهٔ این ادیان ابراهیمی است. قرآن نیز در این آیه میخواهد همهٔ پیروان ادیان ذیل این اشتراک جمع شوند و تعمید الهی را به جای آورند:
➖تعمید خدا را (دریابید)، و چه کسی نیکوتر از خدا در تعمید؟ و (همهٔ) ما او را (یکی را) عبادت میکنیم.
🔹چهبسا از کسانی که در جایی از زندگی خود ایمان آوردهاند شنیدهاید که وقتی لحظهٔ ایمان آوردنشان را تعریف میکنند، میگویند آن منِ سابق را همانجا دفن کردم و منِ تازهای متولد شد. در غسل تعمید، منِ پیشین در آب دفن میشود و من تازهای بیرون میآید که پاک شده است. شاید برایتان جالب باشد که غسل از دیدگاه فقهای اولیهٔ اسلام، همچون یهودیت، منحصر در غسل ارتماسی بوده و غسل ترتیبی بعدتر و بنا به ضرورت به وجود میآید.
#قرآن #ترجمه #تفسیر #صابئین #منداییان
@elahiatik
▪️صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ
➖اين است نگارگرى الهى و كيست خوشنگارتر از خدا و ما او را پرستندگانيم (بقره: ۱۳۸) {فولادوند}
➖رنگ خدایی (بپذيرند، رنگ ايمان و توحيد و اسلام) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟ و ما تنها عبادت او را میكنيم. (همان) {مکارم شیرازی}
🔹بررسیهای لغوی و ریشهشناختی نشان میدهند که واژهٔ «صبغه» در این آیه به معنای «تعمید» است (برای مطالعهٔ بیشتر، به مقالهٔ «رنگ یا تعمید؟» مراجعه کنید). تا پیش از اسلام، غسل تعمید در میان یهودیان، مسیحیان و بهویژه صابئین پررنگ بوده است. غسل ارتماسی در یهودیت؛ غسل تعمید در مسیحیت؛ غسل تعمید از سوی یحیای تعمیددهنده، سرسلسلهٔ صابئین؛ غسل ارتماسی در اسلام فصل مشترک همهٔ این ادیان ابراهیمی است. قرآن نیز در این آیه میخواهد همهٔ پیروان ادیان ذیل این اشتراک جمع شوند و تعمید الهی را به جای آورند:
➖تعمید خدا را (دریابید)، و چه کسی نیکوتر از خدا در تعمید؟ و (همهٔ) ما او را (یکی را) عبادت میکنیم.
🔹چهبسا از کسانی که در جایی از زندگی خود ایمان آوردهاند شنیدهاید که وقتی لحظهٔ ایمان آوردنشان را تعریف میکنند، میگویند آن منِ سابق را همانجا دفن کردم و منِ تازهای متولد شد. در غسل تعمید، منِ پیشین در آب دفن میشود و من تازهای بیرون میآید که پاک شده است. شاید برایتان جالب باشد که غسل از دیدگاه فقهای اولیهٔ اسلام، همچون یهودیت، منحصر در غسل ارتماسی بوده و غسل ترتیبی بعدتر و بنا به ضرورت به وجود میآید.
#قرآن #ترجمه #تفسیر #صابئین #منداییان
@elahiatik
رنگ یا تعمید؟.pdf
949.8 KB
رنگ یا تعمید؟
پژوهشی دربارهٔ آیهٔ «صبغة الله و من أحسن من الله صبغة»
نویسندگان: معصومه خاتمی و سید کاظم طباطبایی
@elahiatik
پژوهشی دربارهٔ آیهٔ «صبغة الله و من أحسن من الله صبغة»
نویسندگان: معصومه خاتمی و سید کاظم طباطبایی
@elahiatik
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞نماز یهودیان و مسیحیان ارتدکس و مسلمانان
🔹جای نماز صابئین در این ویدیو خالی است. آنها هم در نمازشان خم شدن (رکوع) دارند. این ویدیو را برای یکی از دوستانم فرستادم و گفت: «چقدر شباهت». به او گفتم حرف من شباهت نیست، بلکه یگانگی است، و کم من فرق بین هذا و ذاک.
#یهودیت #مسیحیت #صابئه #اسلام
@elahiatik
🔹جای نماز صابئین در این ویدیو خالی است. آنها هم در نمازشان خم شدن (رکوع) دارند. این ویدیو را برای یکی از دوستانم فرستادم و گفت: «چقدر شباهت». به او گفتم حرف من شباهت نیست، بلکه یگانگی است، و کم من فرق بین هذا و ذاک.
#یهودیت #مسیحیت #صابئه #اسلام
@elahiatik
آیا دین الهی واحد است؟
🔹به نظر میرسد پاسخ قرآن به این پرسش مثبت باشد:
▪️شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ
➖خدا شرع و آیینی که برای شما مسلمین قرار داد حقایق و احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش نمودیم که دین خدا را بر پا دارید و هرگز تفرقه و اختلاف در دین مکنید. مشرکان را که به خدای یگانه و ترک بتان دعوت میکنی (قبولش) بسیار در نظرشان بزرگ میآید. (باری از انکار آنها میندیش که) خدا هر که را بخواهد بهسوی خود (و مقام رسالت خویش) برمیگزیند و هر که را به درگاه خدا به تضرع و دعا باز آید هدایت میفرماید. (شوری: ۱۳) {الهی قمشهای}
🔹مطابق این آیه، خداوند همان توصیهای را به پیامبر اسلام کرده که به سایر انبیا کرده و از همهٔ آنان یک چیز خواسته: أن أقيموا الدين ولا تتفرّقوا فیه؛ اینکه دین را برپا دارید و در آن متفرق نشوید و اختلاف نورزید. پراکندگی و فرقه فرقه شدن در دین با ذات دینِ توحیدی سازگاری ندارد. از این منظر، تعبیر «ادیان» تعبیری مسامحی است که بیشتر جنبهٔ عرفی یا تاریخی یا پژوهشگرانه دارد. از نگاه موحدانه، دین الهی یگانه است.
📎شاید گمان کنید این موضوع فقط در ادیان موسوم به ابراهیمی قابل طرح است، اما اینگونه نیست. اجازه دهید دربارهٔ ادیان غیرابراهیمی در فرصتی دیگر سخن بگوییم، هرچند پیشتر چکیدهٔ نگاهم را بیان کردهام (اینجا).
مطالب مرتبط:
– در معنای «لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِه»
– آیا قرآن از پیروانش میخواهد که به تورات ایمان داشته باشند؟
– اصول دین در دیانت یهود و اسلام
– فروع دین در دیانت یهود و اسلام
#قرآن #ادیان
@elahiatik
🔹به نظر میرسد پاسخ قرآن به این پرسش مثبت باشد:
▪️شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ
➖خدا شرع و آیینی که برای شما مسلمین قرار داد حقایق و احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش نمودیم که دین خدا را بر پا دارید و هرگز تفرقه و اختلاف در دین مکنید. مشرکان را که به خدای یگانه و ترک بتان دعوت میکنی (قبولش) بسیار در نظرشان بزرگ میآید. (باری از انکار آنها میندیش که) خدا هر که را بخواهد بهسوی خود (و مقام رسالت خویش) برمیگزیند و هر که را به درگاه خدا به تضرع و دعا باز آید هدایت میفرماید. (شوری: ۱۳) {الهی قمشهای}
🔹مطابق این آیه، خداوند همان توصیهای را به پیامبر اسلام کرده که به سایر انبیا کرده و از همهٔ آنان یک چیز خواسته: أن أقيموا الدين ولا تتفرّقوا فیه؛ اینکه دین را برپا دارید و در آن متفرق نشوید و اختلاف نورزید. پراکندگی و فرقه فرقه شدن در دین با ذات دینِ توحیدی سازگاری ندارد. از این منظر، تعبیر «ادیان» تعبیری مسامحی است که بیشتر جنبهٔ عرفی یا تاریخی یا پژوهشگرانه دارد. از نگاه موحدانه، دین الهی یگانه است.
📎شاید گمان کنید این موضوع فقط در ادیان موسوم به ابراهیمی قابل طرح است، اما اینگونه نیست. اجازه دهید دربارهٔ ادیان غیرابراهیمی در فرصتی دیگر سخن بگوییم، هرچند پیشتر چکیدهٔ نگاهم را بیان کردهام (اینجا).
مطالب مرتبط:
– در معنای «لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِه»
– آیا قرآن از پیروانش میخواهد که به تورات ایمان داشته باشند؟
– اصول دین در دیانت یهود و اسلام
– فروع دین در دیانت یهود و اسلام
#قرآن #ادیان
@elahiatik
